گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    938MB
    62 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
    56MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

282 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    به نام ربّ

    درخواست کن

    هیچی نگو

    حرکت کن

    تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس

    که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    این بیت خود به خود که نه میدونم کار خدا بود که یهویی به زبونم جاریش کرد

    چند روزیه که فقط حس میکنم باید درخواست کنم و بگم چی میخوام و هدایت بشم به سادگی و طبیعی ترین حالت ممکن

    امروز صبح که بیدار شدم و شروع کردم به کار و طراحی و باقی کارام ، یهویی حس کردم باید از فهرست گوشیم ، گفتگو با دوستان که کلاب هاوس بود ، فایل یک رو گوش بدم تا شماره 3

    و گوش دادم و بعد کنجکاو شدم که ادامه رو هم گوش بدم که فایل 4 بود

    وقتی دانلودش کردم قبلا نشنیده بودمش ، یک ساعت بود و گوش دادم

    اونجایی که دوستان میگفتن که یه زمانی میرفتن به همه میگفتن و با همه بحث میکردن

    یاد خودم افتادم که اوایل که وارد این سایت پر از آگاهی شدم ، شروع میکردم به خانواده ام به فامیلامون میگفتم که اینجوریه و بیاین باهم تمرین کنیم تا زودتر پیشرفت کنیم

    و بعد متوجه شدم کارم نادرسته و استاد میگفت به هیچ کس نگید

    ولی بعد اینکه شنیدم نباید بگم دوباره ذهنم نمیذاشت کا روی خودم کار کنم و فقط میرفتم به بقیه میگفتم ولی خودم در عمل کاری انجام نمیدادم

    ولی به مرور که گذشت از این رفتارم درس گرفتم و تصمیم گرفتم دیگه با کسی صحبت نکنم و فقط سعی کنم روی خودم کار کنم

    و درست از روز 28 اسفند 1402 که فایل هدف گذاری سال جدید رو دیدم و تصمیم گرفتم روی شخصیت خودم کار کنم به یکباره کلا همه چی تغییر کرد

    حتی وقتی میخوام به کسی چیزی بگم زود یادم میاد که من ناتوانم در تغییر زندگیش

    چون چند ماهی که هی به خانواده ام میگفتم میدیدم ازم ایراد میگیرن و میخوان مچمو بگیرن بگن ببین خودتم عمل نمیکنی

    یا اینکه باور نمیکردن حرفامو و میگفتن ولش کن حرفای ما درسته

    و حتی جریانشو تو روز شمارا نوشتم که آخرش خواهرم گفت تو به زور فلان کارو کردی با ما ولی خودت عمل نکردی در صورتی که با رضایت خودش تصمیم گرفتیم با هم کار کنیم

    اونموقع بود که فهمیدم هرچقدر هم بگم فایده نداره و هر کس زندگی خودشو تغییر میده و خوشحالم از این که درسم رو گرفتم

    درسته دیگه به کسی نمیگم ولی گاهی اوقات فراموشم میشه و میگم ولی خیلی خیلی کمتر شده

    در مورد اینکه طناز جان گفت هدایتی قرآن خونده و خدا هدایتش کرده و آیه ای دیده که نوشته عجله نکنید در خواندن قرآن

    یاد چند ماه پیش خودم افتادم که خیلی دوست داشتم قرآن بخونم و میگفتم که خدا کی زمانش میرسه که من قرآن رو با درک بخونم

    چون چند باری بود میخوندم و هیچی از معانی متوجه نمیشدم و سر در گم با کلی سوال تو ذهنم میموندم چیکار کنم

    که زمانش وفتی بود که من فایل رسالت من رو دیدم و گوش دادم و از خدا هدایت خواستم و اون روز بود که گفتم خدا اگر قراره هدایتم کنی کمکم کن هدایتم کن و آیه ای بیار که هدایت توش باشه

    همین که قرآن رو باز کردم اولین سطر از صفحه آیه هدایت بود

    دقیقا همون روزش هم برای من نقاشی طرح فرشته و ققنوس از ابرا هدایتی فرستاد که طرحشو بکشم و فکر کنم 8 آبان بود و 9 آبان

    که بعد از اون کم کم من ترجمه قرآن رو که میخوندم با توجه به مدارم درکش میکردم

    و الان هر بار که سوره بقره رو میخونم از اول انگار بار اولمه میخونم و متعجب میشم که چجوریه من این حرفارو نشنیده بودم

    خوشحالم از این که مسیری که دارم میرم هر لحظه اش پیشرفته و قدم گذاشتن در مدار های بالاتر هست وقتی که عمل میکنم

    و به قول حرف استاد تا زمانی که عمل کنم خدا سریعتر بهم کمک میکنه کافیه نیم قدم بردارم

    چقدر دوست دارم این لحظات زندگیمو که هر لحظه اش پر از درسه برای من

    و در نتیجه آخرای فایل هدایت که هر روز دارم حسش میکنم و هرچی بیشتر قبول میکنم و چشم میگم ،خدا بیشتر بهم میگه چیکار کنم

    امروز بعد از ظهر رفتم بیرون تا خرید کنم ، داشتم از مسیر دیگه میرفتم و به این فایل گوش میدادم که یهویی قشنگ صدارو شنیدم که عین صدای خودمه و به قول استاد تو فایل هدایت قسمت 3 که در جواب سپیده جان گفتن

    که وقتی بیشتر میشه این درک و حسی که داریم انقدر بلند میشه این الهام و هدایت که فکر میکنید که خدا داره باهاتون واضح حرف میزنه

    من داشتم میرفتم ،که گفته شد از این راه نرو برگرد و مستقیم برو

    گفتم چشم و من اصلا متوجه نشدم که چی قراره بشه

    همین که راهمو تغییر دادم دیدم یه خانم دستش پره از نایلون میوه و به سختی داره میاره

    بهم گفته شد ازش بگیر و کمکش کن

    گفتم چجوری بگم شاید نذاره و دیدم داره نزدیکم میشه یهویی بی اراده گفتم کمک میخواین

    و خیلی سریع نایلون میوه هاشو داد دستم و گفت خسته شده بودم ممنون ،آره بیا و باهاش تا خونه شون رفتم و بردم دم در خونه شون وسیله هاشو

    تو راه میگفتم ببین طیبه همه اش کار خداست تو هیچ کاره ای

    هدایتت کرد تا کمک کنی و از این به بعد هرچی گفت بگو چشم

    و ار خدا باز درخواست کردم که گفتم خدا تو بگو من چشم بگم باشه ؟؟ تو هرچی بگی سعی میکنم انجام بدم نمیپرسم چرا تو فقط بگو به من

    در مورد همه چیز به من بگو چیکار کنم برای من بهتره

    و وقتی برگشتم و رفتم خرید کردم دوباره میخواستم از یه راه دیگه برم گفته شد نه برگرد و مستقیم برو

    همین که رفتم چشمم به بوم نقاشی که کنار آشغال گذاشته بودن افتاد دیدم یه نقاشی خوشگل که گذاشتن آشغال و بومشم سالمه

    گفتم خدایا میشه برش دارم ؟

    یه لحظه گفتم نه نباید از کنار آشغال چیزی بردارم من دیگه هیچ وقت اینکارو نمیکنم

    اینو گفتم و برگشتم به مادرم گفتم گفت برمیداشتی گفتم نه بیخیال بعد گفت نزدیک اذان میرم اگه بود برمیدارم

    نشسته بودیم دیدم اومدن آَغالارو بردن و گفتم ماما تمام محله رو دیگه بردن بوم نقاشی که طرح طبیعت بود اونم بردن

    نرو بیرون بیخیال چرا برداریم انداختنش آشغال

    چون اولش دیدم بومش بزرگه گفتم برمیدارم و روش پارچه نو میکشم منگنه میکنم نقاشی میکشم روش

    ولی بعد که فکر کردم گفتم نه نباید از کنار آشغال بردارم

    ولی همون حس میگفت بردار اشکالی نداره و بعد مادرم رفت بیرون همین که رفت از دلم گذشت که اگر چیزی برای تو باشه بهت داده میشه

    همین رو که حس کردم مادرم زنگ زد و گفت طیبه نقاشی رو برنداشتن بیا چهار چوبش سالمه ،حاضر شو بیا برداریم ببر خونه استفاده کن

    گفتم خدایا اجازه دارم بر دارم

    که باز حس کردم میتونم بردارم و رفتم و آوردیمش خونه

    نمیدونم من علمی که ندارم بدونم چرا و چجوری مسیرمو تغییر داد تا این نقاشی رو ببینم و بیارم خونمون ولی میدونم که یه دلیلی داشته و داره که حتی مانعم شد و گفت مسیرتو تغییر بده

    وقتی استاد درمورد هدایت گفت

    که وقتی که آدم در مسیر درست قرار میگیره با توجه به میزان آمادگی ، دسترسی داره به هدایت های یه درجه بالاتر با توجه به شرایطی که توش هست

    وقتی شما دروازه قلبت رو باز کنی که تسلیم بودن رو در بر بگیره

    به شما کمک میشه

    و وقتی بگی من عاجزم ، تسلیم بشی ، قدم های بعدی بهت گفته میشه

    و خوشحالم از اینکه خدا کمکم میکنه

    با هر لحظه هدایتش

    و بی نهایت ازش سپاسگزارم که بی نهایت کمکم میکنه

    امروزم با خدا قرار دارم ،شب باهاش حرف بزنم خیلی حس خوبیه خیلی خوشحالم که یادم میده همه چیزو

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 14 تیر

    اعتماد به ربّ

    من از وقتی پیج جدید تو اینستاگرام باز کردم و خواستم شروع کنم تا سفارش بگیرم و نقاشی بکشم و بفروشم ، قبلش هی یه چیزی مانعم میشد و این بود که درک نکرده بودم که تا زمانی که من حرکتی انجام ندم خدا به من کاری انجام نمیده و همینجوری نشسته بودم

    تا اینکه یه روز درک کردم و از حرفای استاد شنیدم که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست و قدم هامو از اونموقع برداشتم و با فروش پفیلا شروع کردم و دستفروشی و بعد سوالم این بود که خب من میخوام به هدفای بزرگترم برسم و تضادی پیش اومد که هر جا رفتم نمیذاشتن تو نمایشگاها پهن کنم وسایلامو و من تو نمایشگاه شهر آفتاب زدم زیر گریه

    و با خدا حرف زدم گفتم تو میبینی دارم تلاش میکنم درسته باورای محدودی دارم که مانع از پیشرفتم شده و متوقف شدم

    ولی تو خدایی تو آگاهی تو کاری بکن که من باورهام قوی تر بشه به همه چی

    منم تلاشمو میکنم

    وقتی باهاش حرف زدم و تو مسیر برگشت به خونه ،تو مترو هی میپرسیدم که خب خدا قدم بعدیم برای خواسته ام چیه ؟ چیکار باید بکنم

    که خدا نذاشت اون روزم شب بشه که سریع بهم گفت باید تبلیغات چاپ کنی برای پیجت و پخش کنی

    من از اونروز شروع کردم به چاپ و جاهای مختلف بردم چسبوندم و پخش کردم ولی حس میکردم تلاشم کافی نیست باید بیشتر تلاش کنم و خدا دست به کار بشه

    وقتی اولین روز تو نمایشگاه پخش کردم ، همون روز یه نفر فالو کرد پیجمو و خیلی خوشحال شده بودم و میگفتم خدایا سپاسگزارم

    و قبلش که من عکس کارامو میذاشتم پیجم ،هر بار میخواستم که هشتگ بذارم که کارام تو اکسپلور دیده بشن

    اما یه حسی بهم میگفت نه انجامش نده

    پیش خودم گفتم خب وقتی استاد عباس منش میگه که کافیه یه الگو پیدا کنید و هی یادآوری کنید که اگر برای یک نفر شده حتی فقط یک نفر

    پس برای منم میشه

    و من گفتم خب خدا من تو پیجم هشتگ نمیذارم ،و نمیدونم تو قراره چجوری مشتری بشی برای من ولی میخوام اعتماد کنم و بسپرم به خودت

    در کنارش سعیمو میکنم که باورامم در مورد تو و چیزای دیگه قدرتمند کنم

    و میخوام که بهم ایمان و باوری بدی که منم مثل استاد عباس منش بدون هیچ هشتگی توی پست هام ، نقاشیام دیده بشن و تو در اصل میبینیشون

    میدونم که تو قدرتمندی و میدونم که هر کاری رو بخوای میتونی انجام بدی ، ولی بهم باوری بده که قوی بشه باورم و آروم بشه قلبم

    بعد هی سوال میپرسیدم تا اینکه چند روز پیش دوباره خواستم هشتگ بذارم

    چرا؟؟؟؟

    چون ذهنم هی با نجواهاش میگفت تا کاری نکنی سر ماه میاد و باید پول کلاس رنگ روغتو بدی برو هشتگ بنویس تا بلکه آدما بیان و سفارش بدن بهت

    ولی گوش نکردم و سریع به خودم اومدم و گفتم نه من نمیخوام هشتگ بذارم ،صبر میکنم ببینم خدا چیکار میکنه

    بهش گفتم باورمو قوی کنه

    میخوام به قدرت خدا اعتماد کنم ،به بزرگی و عظمتش ایمانم رو نشون بدم

    حتما بی نهایت راه دیگه هست که خدا آدمارو بفرسته سمت نقاشیای من مشتری بشه برای من

    و پرسیدم خب خدا تبلیغ میدم، ولی کاری کن که من تا آخر ماه باید پول کلاس رو بدم

    خودت جورش کن کمکم کن تا باورامم قوی کنم و تکرار کنم

    که یهویی به دلم انداخت یکی یکی تو اینستاگرام به پیجای مختلف مثل رستوران ،هتل ،کافه دندانپزشک ، آرایشگر و … پیام بدم که دوست داشتن سفارش بدن

    و من از دیروز این کارو انجام دادم و

    امروز بعد از ظهر دیدم که یه رستوران نوشته 500 تا 1000 تا جاکلیدی میخوام و من خیلی خوشحال شدم

    ولی اون لحظه نجوای ذهنم شروع کرد

    هی میگفت از کجا معلوم قیمت بدی قبول کنه یا نه بگه زیاده یا ازت کمتر بخواد

    و داشت که منو نگران میکرد که گفتم ببین ذهن من دیگه باید کم کم بیخیال من بشی

    چون من چند روزیه ،که پاروهارو از دریای نور خدا انداختم تو نور بینهایتش و هیج پارویی ندارم که بخوام برم سمت نور خدا

    تازه از خدا خواستم خودش یادم بده که چجوری تسلیمش باشم و هیچی نگم و بذارم خودش کارارو برام انجام بده

    و ادامه دادم و گفتم ببین به من گفته شد پیام بدم به پیجا منم چشم گفتم و درخواست کردم و البته این درخواستم در اصل از خداست پس نیازی نیست که نگران بشم

    خدا خودش داره میبینه من دارم چیکار میکنم

    پس تو هم خودتو خسته نکن و بشین و فقط تماشا کن که بزرگترین و نیرومند ترین قدرت و تنها ربّ جهانیان چیکار میخواد بکنه

    من که هیچ هشتگی نمیذارم ،مطمئنم که خدایی که برای استاد همه کار کرده برای منم همه کار میکنه به هزاران هزار بی نهایت راه و دستانی که داره

    و باز هم هر چند ساعت یکبار به پیجا پیام میدم ، حتی وقتی کسی مینویسه نیازی ندارم ویا فقط لایک میکنه کلی خوشحال میشم که خدایا شکرت که جواب پیاممو داد و این خودش برای من بی نهایت حس خوب روداره

    میدونم که خدا بازم راه هارو بهم نشون میده و میگه که چیکار کنم

    حتی دیشب یکی از بچه های کلاس رنگ روغن بهم پیام داد و در مورد کتاب طراحی که استادم معرفی کرده بود و از نقاش چارلز بارگ بود و گفته بود برای طراحی خیلی موثر هست

    تو یادگیریتون و من چاپ کرده بودم و الان دارم از کتاب یاد میگیرم ، خیلی بهم کمک کرده و همکلاسیم میگفت که اونم میخواد چاپ کنه که یهویی بهم گفت تو شهرشون چاپش 400 هست تو تهران چند چاپ میکنن

    منم پرسیدم گفتن 500

    چون ما خونمون چاپگر داریم بهش گفتم میخوای من برات چاپ کنم و یکم ارزونتر حساب کنم باهات

    اولش راضی نبود که من ضرر کنم ولی بعد که گفتم نه خیلی هم تخفیف نمیشه یکم تخفیف میدم و به جای اینکه بدی بیرون چاپ کنن به من بده برات چاپ کنم و بیارم

    که گفت باشه و 250 بهش گفتم که چاپ کنم و شنبه ببرم براش

    خیلی حس خوبی داشتم خدا از جایی که فکرشم نمیکردم حتی خودش بهم پیشنهاد داد که قیمت چاپشو بپرسم و بعد من گفتم من میتونم چاپ کنم

    قبلش هی میخواستم تو کلاس بگم که اگر بچه ها خواستن چاپ کنم براشون ولی نمیشد یادم میرفت یا میگفتم یعنی میخوان اگر بگم

    و این نیت رو دارم که اگر خدا بخواد ، شنبه وقتی کلاس رفتم به بچه ها بگم اگر کسی خواست بهم بگه تا من براش چاپ کنم کتاب رو

    داشتم فکر میکردم میگفتم خدا تویی که هر لحظه به فکرمی تویی که حامی و هدایتگرمی تو بودی که بهم گفتی چیکار کنم ازت سپاسگزارم

    خدا کاری کرد که 250 بیاد به حسابم تا من بتونم رنگایی که لازم دارم رو برای رنگ روغن تهیه کنم

    میدونم که کمکم میکنه صد در صد

    چون خدا اگر ببینه من سمت خودمو درست انجام میدم بی نهایت به توان بی نهایت بهم عطا میکنه

    و من بی نهایت به توان بی نهایت ازش سپاسگزارم که هرچقدر تشکر و سپاسگزاری کنم باز هم کمه

    امروز من داشتم دنبال یه فایلی میگشتم تو گالری گوشیم که یهویی هدایت شدم سمت این فایل مهارت در اجرای قوانین

    شروع کردم به گوش دادن فهمیدم که باید هر روز تلاش کنم آگاهانه متمرکز باشم و کنترل کنم ورودیای ذهنمو از همه نظر

    چون یه چند روزیه توجه نمیکنم و آگاهانه تکرار نمیکنم

    خیلی سریع فراموش میشه قوانین و باید هر روز مراقب باشم که آگاه باشم

    خوشحالم از اینکه هر لحظه خدا کمکم میکنه و میشنوم صداشو

    برای این تو فایلی که هدایت شدم تا گوش بدم ننوشتم و اومدم اینجا نوشتم که حس کردم مربوط به موضوع هشتگ که استاد تو فایل قسمت 4 گفتگو با دوستان گفتن باید بنویسم

    برای تک تکون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام

    و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه وطنی گفته:
    مدت عضویت: 1200 روز

    سلام ،سلام به استاد عزیز

    وهمه بچه های که تو این ویس زیبا صحبت کردن .

    ممنون از استاد ،مریم جون ،سپیده ،طناز ،شیرین ،فرهاد و…

    واقعا چقدر تک تک حرف هاتون برای من زیبا بود .

    چقدر استاد قشنگ در مورد هدایت صحبت کرد .

    من هدایت حس کردم نه به اندازه استاد ولی به اندازه تکاملم

    راست میگید استاد من قبلاً در مورد این مسیر با خیلی ها ،مخصوصا با همسرم صحبت میکردم ولی نتیجه ای نداد که هیچ ،بیشتر مورد تمسخر قرار گرفتم .

    استاد عزیز .دقیقا هر کس تو مدار شما باشه ،حرف شما رو می‌شنوه

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش ….

    واقعا استاد شما تنها کسی هستید که قرآن فهمیدید به معنای واقعی

    من دوست دارم استاد یک روزی از نزدیک با شما صحبت کنم و در مورد این قوانین باهم صحبت کنیم .

    الهی آمین

    ممنون از همه دوستان و استاد که باعث شدن ما بیشتر قانون درک کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 971 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدا را همواره شکر گزارم بابت این همه آگاهی های ارزشمند که همیشه در زندگی ام قرار داده و باعث شده که رشد کنم و روندم حداقل ادامه دار باشه.

    خدای عزیزم واقعا شکرت که ساعت 4 صبح بیدارم کردی که کامنت بگزارم و هدایت بشم به هدایت.

    خدای عزیزم ازت میخوام من رو در این مسیر ثابت قدم نگه بداری و باعث رشدم بشی.

    باعث شی مثل بقیه بنده هایت از شهد شیرین فراوانی ثروتت استفاده کنم و لذت ببرم.

    خدای عزیزم دوست دارم در این مسیر ثابت قدم باشم و همیشه ادامه دادن جزئی از مسیرم باشه

    خدای عزوئجل لطفا روزی فراوان – اگاهی های فراوان برام تدارک ببین تا بتوانم به صور تجادویی زندگی ام را با صبر و حوصله و رشد و موفقیت ادامه دهم.

    در هر صورت که زندگی میتونه خیلی جذاب و جادویی باشه و منم ازش میخوام هدایت کنه به این روند پر از خشنودی و رضایت…!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ماهان محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    افرین طناز افرین افرین افرین

    بارها اشک ریختم و تحسینت کردم

    باریکلا واقعا باریکلا

    بهت افتخار میکنم به این خلوص و پاک و زلال بودنت

    باریکلا قطعا خوده ابراهیم هم بهت افتخار میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان خانواده

    عباس منش ممنون از برنامه های خوب و مفیدتون خواستم به عرضتون برسونم که بنده چندین روز هست که می خوام محصولات را خریداری کنم چندین ایمیل هم فرستادم متاسفانه جواب مثبتی دریافت نکردم بنده یه شماره حساب می خواستم که کسی دیگه از طرف بنده بتونه پول واریز کنه اگه از دوستان هم کسی این پیام بنده ببینه لطفا جواب بده ویا لطفا ایمیل ارسال کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    موگه محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    سلام بر استاد عزیز و مهربانم و خانم شایسته نازنین و بچه های فوق‌العاده خانواده صمیمی عباس منش

    استاد نمیدونید چقدر لذت بردم وقتی صحبت های دوستان عزیزم را در این 4 قسمت دیدم

    فوق العاده بود

    مخصوصا خانم سپیده عزیز، واقعا باورکردنی نیست که ایشون 250 دفترچه از صحبت های شما پر کردند

    و خب بالطبع کلی هم نتایج درخشان توی زندگیشون وارد شده، من واقعا با تمام وجودم بهشون تبریک میگم تحسینشون میکنم

    استاد عزیز، من میدونم شما در همه فایل هاتون تاکید میکنید که شما جواب سوال های بچه ها را نمی‌دید

    ولی گفتم شاید بچه های تاپ و فوق العاده در سایت باشند مثل همین دوستانی که در clubhouse اومدند و صحبت کردند که میتونند جواب سوال من را بدهند

    من 10 ماه است که شروع کردم به خریدن دوره دوازده قدم، هر ماه قدم ها را خریداری کردم

    الان یازده قدم در محصولات من است ولی فقط 3 قدم را تونستم کاور کنم

    چون بیشتر وقتم را دارم برای خواندن زبان و گرفتن مدرک IELTS می‌گذارم

    که بتونم با نمره ی خوبی اقدام کنم برای مهاجرت به کانادا

    و خب همین مسئله باعث میشه نتونم وقت زیادی برای کار کردن روی دوره دوازده قدم بذارم

    واقعا نمیدونم الان دارم مسیر درستی میرم که تمام تلاشم را دارم برای گرفتن نمره بالا آیتلس انجام میدم یا نه

    باید زبان را بذارم کنار و صد در صد تمرکزم را بذارم برای دوره دوازده قدم؟

    واقعا نمیدونم باید چی کار کرد؟

    اگر دوستان عزیزی که در مدارهای بالاتر هستند بتوانند بنده را راهنمایی کنند ممنون میشم 🙏🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پریسا شعبانی گفته:
      مدت عضویت: 2733 روز

      سلام دوست عزیز

      خیلی خوشحال هستم که شما با لذت بردن از اطرافتون وارد مسیر زیبایی بیشتر شدید

      خیلی مختصر و خلاصه عرض میکنم

      آگاهی های که استاد میدن توسط هدایت خداوند چیزی کمی نیست

      بلکه سود و سود

      شما در کنار آموزش زبان از این آگاهی ها هم میتونید استفاده کنید (یعنی اگر من بودم صد در صد استفاده میکردم)

      یادمه استاد تو ی فایلی عرض کردن که من میتونستم این وقت چند ساله که روی ذهن خودم کار میکردم رو بزارم ۵زبان و یاد بگیرم و مسلط بهش بشم)

      اما اومدم پول خلق کردم و هرجایی میرم مترجم میگیرم)

      شما اگه زبانتان عالی باشه .به فرض شما اصلا با لهجه اصل اونجا بتونی صحبت کنی.اما نتونی از پس تضادهای هر چند کوچیک بر بیای از اون بهشت ی جهنم واقعی میسازی.(پس کنترل ذهن همه چیزه)(تقوا)

      چون منم در حال انجام اینکار هستم یعنی در مسیر اقدام (یادگیری زبان)

      فکر کنید با دانستن این آگاهی ها مسیری و‌که قراره ۱۰ساله بهش برسید و معلوم نیست با چ احساسی

      همون نتیجه با این آگاهی ها راحتتر میشه و مسیر خیلی براتون راحتتر پیش می‌ره خیلی خیلی خیلی(با کنترل کردن ذهن و بودن در احساس خوب ).پس خودتون و از این دریای آگاهی منع نکنید و ازش استفاده کنید.از نعمت ۱۲قدم استفاده کنید که دقیقا هدایت خداوند توش دیده میشه و از تجسمتون استفاده کنید و ببینید که چقدر دارید راحت و روان صحبت میکنید به زبان انگلیسی.

      در ضمن ما ۲۴ساعت داریم یعنی شما کل ۲۴ساعت و دارید زبان گوش میدین.خود استاد ساعت ۶صبح خوابیدن و ساعت ۹صبح خیلی سر و حال بیدار شدن و مشغول فعالیت روزانه شدن

      ی مثالی یادم اومد که جایش هست که بگم من تازه مادر شده بودم و فرزندم شب و روز رو قاطی کرده بود و من دقیقا یادمه تو ۴۸ساعت فقط ۳ساعت خابیدم.چون تایم هایی که فرزندم میخابید و من هم گیج یعنی گیج واقعی بودم هندزفری تو گوشم بود ب قول آقا فرهاد سیم پیچی بودم😂(اما تشنه شنیدن این آگاهی ها بودم.و هستم)و فایل های استاد و گوش میدادم که نکنه ی وقت ذهن أم آماده دریافت ورودی های غیر مناسب بشه.بله دوست عزیز نه تنها بهای مادی داره این آگاهی ها بلکه بهای زمانی هم داره باید وقت بزارید . .کم کم.صبح ها زودتر بیدار بشین.باید این مسیر و جدی بگیرین.

      امیدوارم مفید بوده باشه براتون

      پریسا شعبانی

      پس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        موگه محمدزاده گفته:
        مدت عضویت: 3483 روز

        سپاس فراوان از شما دوست عزیزم

        بله کاملا درست میفرمایید

        حتی لحظه ای غفلت و دور بودن از مسیر باعث میشه ورودی های نامناسب وارد ذهن ما بشه و اتفاقات نامناسب را در پی داشته باشه

        برای شما و فرزند عزیزتون بهترین ها را از خدای بزرگ و مهربان خواستارم

        در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید 🤗🌺🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    حسین رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    سلام ب همه عزیزان و استاد عزیزم

    نمیدونم چرا وقتی بچها داشتن تجربه هاشون رو میگفتم حس غریبی بهم دست داد اشکام همینجور سرازیر میشد همچین تجربه ی نداشتم مثله گریه کردن بود نمیتونستم خودمو کنترل کنم

    از استاد عزیزم و دوستان خواهش میکنم راهنمایی کنن

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    سلام استاد عزیز و دوست داشتنی، من خودم ذهن بسیار منطقی دارم و برا اینکه بتونم ازش درست استفاده کنم باید نتایج خیلی خوب بچه ها رو بهش نشون بدم .میخواستم ازتون خواهش کنم فقط این قسمت رو برای نتایج خیلی عالی بچه ها بگذارید ، چون واقعا سایت خیلی گسترده اس برا جواب دادن به سوالات ممنونم 🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: