این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-04 07:10:252024-04-18 06:12:05گفتگو با دوستان 4 | تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
282نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت 💖
گفتگوی استاد عباس منش با دوستان
قسمت چهارم
(ادامه کامنت قبلی)
من اصلاً فکر نمیکنم آدمی هستم که میتونم جواب سوالهای بچه ها رو بدم، من فکر می کنم که خداوند جایگاهی داره که میتونه جواب بچه ها رو بده، حالا یه موقع هایی هست مثلاً من یه حسی بهم میگه بیام در مورد این موضوع صحبت کنم حالا توی این بستر کلاب هاوس یا اینکه توی بستر سایت خودمون یا اینستاگرام لایو بزارم، یا کارهایی که تا حالا کردم، ولی همیشه دارم اینو به خودم میگم که اون کسی که جواب ها رو میدونه برای هرکسی اون خداونده، حالا من بهترین کاری که شاید بتونم بکنم اینه که وقتی به من گفته میشه یه چیزی رو بگم، بیام بگم، فارغ از اینکه حالا بخوام مقاومت کنم، بعد اون افراد که اونو میشنون یه جورایی اتفاقی که میفته اینه که یه دریچه ای توی قلبشون باز میشه، برای اینکه خودشون بتونن ارتباط رو برقرار کنن و خداوند به همه به یک اندازه نزدیکه به خاطر همین هم اصلا اصراری ندارم به اینکه بخوام مثلاً با افراد صحبت کنم، چون فکر نمیکنم که افراد با شنیدن حرفهای من نتیجه بگیرن مگه اینکه آماده اش باشن و اگه آماده اش باشن تنها من نیستم که میتونه پاسخ بده، خدا به بینهایت طریق پاسخ میده،
پس یادت باشه دوتا قانون شد، یکی اینکه اگه افراد آماده نباشن مهم نیست که من چقدر فریاد بزنم هیچکس نمیشنوه، اگه افراد آماده باشن بازم مهم نیست که من باشم یا نباشم چون اون که آماده باشه به قول معروف میگن وقتی که شاگرد آماده باشه معلم از راه میرسه، چون اون کسی که آماده باشه به طریقی جوابش داده خواهد شد، حالا من تنها کاری که باید بکنم چیه؟؟
همه ما؟؟
حالا من به عنوان کسی که توی این حوزه دارم تدریس میکنم تنها کاری که من انجام دادم توی این همه سال و سعی کردم حالا نمیگم بی ایراد بوده، ولی سعی کردم که اینجوری باشه اینه که وقتی که یه حسی بهم میگه مخصوصاً که توی تکنولوژی این کمک رو به ما کرد، یه حسی بهم میگه بیام در مورد یه موضوع صحبت کنم بزارم توی سایت، من فکر نمیکنم سوالی افراد داشته باشن و جوابش توی سایت ما و توی فایل های رایگان هم نباشه، یعنی همه این صحبتهایی که الان کردیم به دهها شکل مختلف توی فایل های رایگان، نه حتی توی محصولات که فایل های دانلودی رایگان هست و افراد میتونن استفاده کنن و هر بار یه حسی به من گفته من اومدم صحبت کردم، حالا توی محصولات ما اومدیم کامل تر صحبت کردیم، خیلی واضح تر و کامل تر، ولی توی فایل های رایگان هم کلی صحبت ها و جواب سوال ها هست،
اما کی این جواب ها رو میشنوه؟؟
اون کسی که آماده اش باشه، حالا اون کسی که آمادش باشه فقط به واسطه سایت عباس منش نیست به بینهایت طریق خدا میتونه هدایتش کنه، بخاطر همین اگه من اون آدمی باشم که قانون رو درک کرده خودش هم میاد عمل میکنه، خودش هم میاد فقط وقتی بهش گفته میشه میاد میگه اون حرفها رو، الان هم که دیگه خیلی همه چیز راحت شده، من میام حرفم رو میزنم، به همین دلیل هم ما نه توی اینستاگرام تا حالا تبلیغ کردیم، من یک ریال، یک سنت تا حالا برای اینستاگرام یا برای یوتیوب یا برای سایتم تبلیغ نکردم👌🍀
الان سالهاست که اصلاً من این سیستم رو بردم، گفتم که من یک سری صحبت دارم اصلا برعکس بقیه که میگن نه من یه چیزی میدونم باید به گوش بقیه برسونم، رسالت من اینه، آی بدو بگیر، به بقیه بگو، حالا توی همه شبکه های اجتماعی همش کار کن و فعالیت کن که بقیه بشنون، اصلاً کلاً من نگاهم فرق میکنه، اونم با اون باورهایی که خودم دارم آموزش میدم، میگم اولاً من تغییری نمیتونم توی زندگی بقیه داشته باشم اگه بقیه نخوان
اگه بقیه بخوان باز هم من تغییری نمیتونم بکنم، چون به بی نهایت شکلی میتونه اون گفته ها رو دریافت کنن و بشنون، بنابراین من کاری که میکنم اینه که من میزارم اون چیزی که به من گفته میشه، اون زمانی که به من گفته میشه در مورد یه موضوعی صحبت کن میام در اون زمان اون صحبته رو میکنم و میذارم توی سایتم
اونایی که باید بشنون میشنون، اونایی که نباید بشنون، نمیشنون،
خیلی از شماها خیلی از فایل ها رو شنیدید مثل همین الان که بچه ها گفتن، اولش نمیفهمیم اصلاً، یا مثلاً حتی بعضیها فایل های منو شنیدن اولاً فحش دادن، اصلاً کلی مقاومت داشتن، گفتن اصلاً این دیوونه است، فلانه، بهمانه، دو سال سه سال بعد اومدن دوباره گوش دادن و گفتن اَه چرا ما اون موقع نفهمیدیم، چرا نگرفتیم،
چقدر این الگو تکرار شده توی شماها⚘🍀
چقدر توی سایت ما این الگو تکرار شده، این نشون میده که این تئوری که من میگم هر وقت هر کسی آماده است اون وقت دریافت میکنه درسته، بنابراین من میام کارم رو انجام میدم، اصراری ندارم که بقیه بشنون، هیچ اصراری ندارم که سوال های بقیه رو جواب بدم، هیچ وقت فکر نمیکنم من آدمی هستم که میتونم زندگی بقیه رو تغییر بدم، خیلی مهمه این، خیلی مهمه👌⚘
ما هیچ وقت، تحت هیچ شرایطی، هیچ تاثیری در زندگی هیچ کس دیگه ای غیر از خودمون نداریم این خیلی مهمه درکش
به اندازهای که اینو درک میکنیم از زندگیمون لذت میبریم، به اندازهای که اینو درک میکنیم از روابطمون لذت میبریم، به اندازهای که اینو درک میکنیم از همزیستی مسالمت آمیز با مردم جهان لذت میبریم، وقتی اینها رو درک میکنیم دیگه اصلاً حالا توی کار من که آموزشه، اصلاً من تیکه پاره نمیکنم خودم رو که بقیه حرف های منو بشنون، اصلاً برای من مهم نیست، اصلا اگه شما ها هر کدوم از بچه هایی که اومدن صحبت کردن اگه میومدن مثلاً میگفتن عباس منش تو کلاً چرت و پرت میگی تو اصلاً کلاً دروغ میگی، همه حرف هات هم حرف مفته، باز هم برای من فرقی نمیکرد، من میگفتم من دلیلی نداره که بخوام اینو قانع کنم، البته که الان خیلی توی این زمینه بهتر شدم، شاید مثلااون اوایل بود چرا
منم بهم برمیخورد، میخواستم اصرار کنم، نه به خدا، به پیر، به پیغمبر دارم درست میگم، ولی الان میگم نه این اگه توی مدارش نباشه اصلاً مهم نیست من چه حرفی میزنم🌹
بیام بشینم باهاش بحث کنم، صحبت کنم، اصلاً کاری بهش ندارم، همین که خودم دارم نتیجه میگیرم این دیگه بزرگترین مدرکه برای من که دارم توی مسیر درست حرکت می کنم، حالا این میخواد قبول کنه میخواد قبول نکنه، البته که لطف خدا همیشه شامل حال من بوده که همیشه افرادی دور و برم بودن، همینجور که توی کامنت های سایت دارید میبینید، اینها چیزی نیست که ما بشینیم سانسور کنیم، کامنت ها رو تغییر بدیم، اینها چیزیه که داره اتفاق میفته، افرادی هستن که همیشه از اون نتایجی که گرفتن و از اون اتفاقات خوبی که براشون افتاده میان با من صحبت میکنن، اونم بخاطر مدار خودمه که نمیخوام کسی رو اصلا به زور قانع کنم که این مسیر درسته، این وقتی که آدم خودش تسلیم باشه، وقتی که آدم خودش رها باشه، وقتی آدم خودش درگیر نباشه، مقاومت نداشته باشه، خدا هم همیشه آدمهای سر راست و درست رو میاره 🌺😊
توی کار من هم اصلاً این نگرش باعث شده که آدم ها موقعی با من آشنا بشن که آماده ان اغلب، یعنی خیلی آماده ترن، به خاطر همین اصلاً من نیازی ندارم که خیلی خودم رو اذیت کنم برای اینکه طرف قبول کنه یکسری حرفهارو، طرف خودش آماده است، یعنی تشنه شنیدن این حرف هاست، اینا همش چیزایی که من توی تکامل بهش رسیدم، اینا اولش اینجوری نبوده، اولش به این شکلی که دارم میگم نبوده توی یک کار من، ولی توی تکامل هی بهتر و بهتر شدم که من به خدا گفتم خدایا من میخوام آدم هایی بیان که آمادهان، اصلاً هیچ مقاومتی نباشه که من بخوام اینا رو قانع کنم، من میخوام توی دوره ۱۲ قدم که گفتم توی جاده ای حرکت کنم پر از زیبایی و سرسبزی و سوت بزنم و طبیعت رو ببینم و لذت ببرم از مسیر زندگیم🤗
نه توی جاده سنگلاخ، سربالایی، توی کوهستان سرد، با کفش یا بدون کفش، با پاهای پاره پاره، بخوام این مسیر سربالایی رو برم، یک گاری صد تنی هم به خودم بسته باشم از مشکلات و بدبختی ها و بیماری ها و درگیری های عاطفی و بخوام اینو حمل کنم، من نمیخوام زندگی رو اینجوری زندگی کنم، حالا برای کسی که میخواد اینجوری زندگی کنه باید اینجوری هم عمل کنه، بخاطر همین هم توی بحث آموزش برخلاف هر کس دیگه ای که هیچکس رو من مثل خودم ندیدم البته توی این حوزه، یعنی توی هیچ حوزه آموزشی من کسی رو ندیدم اینقدر رها باشه نسبت به آموزش و اینقدر بزاره که خدا براش آدمها رو بیاره
نه اینکه خودش بخواد بره آدمها رو بیاره، 😊🌺
همه دارن تبلیغ میکنن، همه دارن خودشون رو تیکه پاره میکنن که هر چیزی توی اینستاگرام میزارن پایینش مینویسن که لطفاً شیر کنید، لطفاً به دوستان خودتون ما رو معرفی کنید، من تا حالا نه بلدم هشتگ گذاشتن رو، نه تا حالا گذاشتم، نه تو سایتم،
نه تبلیغ، نه هیچ کاری، یعنی شما اگه بیاید کارهای منو یعنی نتایج منو مقایسه کنید با دیگران بهتر میفهمید که این یه مسیریه که کاملاً بر خلاف مسیر دیگران حرکت شده⚘👌
و نتایجش هزاران هزار برابر بیشتر بوده به خاطر نوع تفاوت در نوع نگرش، حالا منی که دارم این حرفا رو میزنم، منی که دارم بحث هدایت رو میگم، باید خودمم همونجوری عمل کنم، باید خودم، خودمو توی مسیر درست قرار بدم، خودم رو توی مدار بالاتر قرار بدم و خداوند آدم های هم جهت، هم مدار با من رو وارد زندگیم میکنه، هیچ کار دیگه ای لازم نیست من انجام بدم، هیچ تلاش دیگه ای، هیچ قانع کردن دیگهای، مثل مثلاً اینکه من بدوو ام یا توی کلاب هاوس یا توی اینستاگرام، که ما میخواهیم جواب مردم رو بدیم، اگه من الان جواب مردم رو بدم زندگی آدمها عوض میشه، اگه جواب ندم زندگی آدمها بدبخت میشن،
نه هیچ کدام از اینها واقعیت نداره، خداوند به یک اندازه به همه ما نزدیکه، من از این کاری که دارم میکنم دارم لذت میبرم، به خاطر همین همیشه دارم این کارو انجام میدم، سالهاست دارم این کارو انجام میدم، اگه لذت میبردم اصلاً انجامش نمیدادم، هرگز انجامش نمیدادم و الان با اینکه من این همه نتیجه از لحاظ مالی گرفتم با این حال عاشقانه نشستم این برنامه که رایگانه، من که اصلاً پولی بابت این برنامه از شما دریافت نمیکنم، ولی چون عاشقانه دوست دارم که یکسری صحبتها رو بشنوم، یکسری صحبتها رو باهم به اشتراک بذاریم،
اصلا این کمک میکنه به اینکه مدار خودم بالاتر بره میام این این کارو انجام میدم و البته که به من گفته شد که این کارو بکن، میام این کارو انجام میدم😊⚘
به خاطر اینکه عاشقانه دوست دارم، فرقی هم نمیکنه که چقدر کمتر خوابیده باشم، من اون موقع هم که توی ایران سمینار هام رو برگزار میکردم من سمینارها بعضی موقع ها ۶ یا ۷ ساعت سمینار بود، یه دقیقه هم نمینشستم، من یه قطره آب هم نمیخوردم، یعنی من ۷ ساعت نان استاپ سخنرانی میکردم بدون اینکه یه لحظه بشینم و بدون اینکه یه قطره آب بخورم و به محض اینکه برنامه تموم میشد مثلاً پام خسته میشد، تشنه و گشنه میشدم و میگفتم چطور تا وقتی که داشتم این کارو انجام میدادم هیچ وقت گشنم نمیشد، تشنم نمیشد، به خاطر اینکه اون عشقه داشت کارها رو انجام میداد🌺
اینا اون چیزایی که توی این مسیر بهتر درک میکنید، همه تون بهتر درک میکنید، این انتهایی نداره، این درک ما از جهان اطرافمون اینها هی بهتر و بهتر میشه، در کل بسیار سپاسگزار خداوندم که به من این الهام رو کرد که بیام این لحظه و توی این ساعت که به من گفته شد که بیام این کارو انجام بدم و من این کارو انجام دادم و اینقدر حرف های خوب شنیدیم، حالا خدا میدونه وقتی این فایل آماده میشه و روی سایت میزاریم و بعدش خدا میدونه چه اتفاقات دیگه ای میفته، این تسلیم بودن یعنی این👌🌹
یه کاری بهت گفته شد انجام میدی، حالا من اینو میزارم روی سایتم هیچ اصراری ندارم که کسی گوش کنه، هیچ وقت هم نگفتم منو به کسی معرفی کنید این که مثلاً شیرین گفتش که مثلاً خیلی تلاش میکردم
این اتفاق برای ما میفته که خیلی ها ما رو معرفی میکنن، ولی برعکس بقیه که خیلی خوشحال میشن که مثلاً شاگرد هاشون برن استاد شون رو معرفی کنن به دیگران و همش میگن ما رو معرفی کنید، هشتگ کنید، جایزه میزارن توی صفحه اینستاگرام، اگه ما رو هشتگ کنید یه موبایل جایزه میدیم، ما که هیچ وقت این کارو نکردیم و گفتیم نکنید، حتی گفتیم ما رو به کسی معرفی نکنید، شما خودتون باید نتیجه بگیرید، خودتون باید اینقدر خوب کار کنید که نتایج شما صحبت کنن، نه زبان شما، و من هم نتایجم داره صحبت میکنه نه زبانم و اگه زبانم فقط صحبت کنه هیچ تأثیری توی شما نمیزاره⚜🌸
اگه من یه آدمی باشم که هیچ نتیجه ای نگرفته باشم فقط بلد باشم خوب حرف بزنم، شما میشنوید و قلبت بهت میگه این چرت و پرت داره میگه، میشنوی حرفها حرفهای خوبی هست، ولی قلبت تاثیری نمیذاره، چرا؟؟ چون یه آدمی داره این حرفا رو میزنه که هیچ نتیجهای نگرفته، اینها همش وقتی آدم قانون رو درک میکنه بهتر کارها رو انجام میده، اینکه من میگم به قول انیشتین میگه که وقتی کارها خیلی ساده میشه یعنی خدا داره کارها رو انجام میده، وقتی که آدم قوانین رو درک میکنه حالا من توی کار خودم شما توی کار خودتون، هر کسی توی مسیر خودش، توی روابط خودش، توی بحث سلامتیش، کارها خیلی ساده انجام میشه، به خاطر اینکه شما قوانین رو درک می کنید، شما قوانین رو میدونید،🌹
وقتی شما قوانین فیزیک رو بدونی، یا قوانین الکترونیک رو بدونی، میتونی مداری طراحی کنی که مثلاً با نور خورشید فلان کار رو بکنه، با غروب خورشید فلان کارو بکنه، چرا میتونی یه همچین مداری رو طراحی کنی؟؟
چون قوانین الکترونیک قوانین خازن و قوانین مقاومت ترانزیستور و آی سی رو میدونی
چرا میتونی شما یه ماشین طراحی کنی که مثلاً کار کنه؟؟
یه لودر طراحی کنی که زمین رو بکنه؟؟ چون قوانین مکانیک رو میدونی، وقتی قوانین مکانیک رو میدونی، میتونی با تقریباً قطع به یقین یه دستگاهی درست کنی که این کاری که تو میخواهی رو انجام بده، به این دلیل که تو قوانین رو میدونی، قوانین اون موضوع رو میدونی، به همین دلیل کارها خیلی آسون و آسون تر میشه⚘👌
فرهاد: برای من چند تا سوال پیش اومده که میخواستم از شما بپرسم اینکه اولین سوال اینه که آیا حضور من الان توی این روم، من چیزی که فهمیدم بحث هدایت بود
اینکه من حضورم توی روم رو به عنوان هدایت تلقی بکنم؟
موضوع دومی که هست من یه شرکت پیمانکاری داشتم، ۲۲ سال سابقه کار توی شرکت رو دارم، شرکت هم برای خودم هست، سال ۹۷ یک پروژه رو توی زنجان برداشتم با دانشگاه علوم پزشکی زنجان و حالا به دلایلی که بحث تورم و دلار بود و بالا و پایین شد از این بابت یک مشکلات خیلی خیلی زیادی برام به وجود اومده و دارم مقاومت میکنم
من در خواستم از شما اینه که برای من یه راهکار بدید که الان که با این فضا آشنا شدم حالا به قول شما اگه هدایت هست و هدایت شدم چه کار بکنم از این به بعدش🤔⚘
استاد:
این بحث هدایت، ببیند احتمالاً شما یه سری سوال ها پرسیدی حالا با کلمه خدا مشکل داشته باشی، یه سری سوال ها رو پرسیدی از جهان و بعدش به واسطه اون سوال هایی که پرسیدی حالا مربوط به مسائل مالی بوده، مربوط به مسائل خانواده بوده، زندگی بوده، هرچی بوده، یه سری جواب ها داره بهت داده میشه، نه فقط این صحبتی که توی این صفحه شد و نه فقط حالا اون بحث هایی که شاید خانمت باهات صحبت کرده، کلاً جهان واکنش نشون میده به سوال های شما، به مسائلی که بهش بر میخوری و میپرسی، الان این یه قسمتی از اون اتفاقه، من نمیدونم شما چه سوالایی پرسیدی، ولی میدونم جهان این جوری عمل میکنه🌻
بنابراین اینو بدون که همه چی هدایته، اصلاً غیر از این نمیتونه باشه، ما انسان ها آدم هایی هستیم که سوال می پرسیم
توی قرآن مثلاً خیلی از آیه ها اینجوریه که یسئلونک هست، مثلاً میگه که محمد از تو سوال پرسیدند در مورد فلان موضوع، جوابش اینه
کلا سیستم جهان اینجوری عمل میکنه و حالا مهم نیست ما این سواله رو با صدای بلند بپرسیم یا توی قلبمون بپرسیم، ما سوال میپرسیم و خداوند هدایتمون میکنه به جواب
حالا اینکه ما چقدر جواب رو میشنویم دیگه برمیگرده به میزان آمادگی که برای دریافت جواب داریم،
اینکه من این همه گفتم تکامل و توی مداری که هستی به یه درجه بالاتر دسترسی داری، اینا همش توی عمل باید درک کنیم این نیست که الان مثلاً من به شما بگم من یک ایده ای دارم برای کار شما، بخاطر همین من اصلاً به بچه ها ایده نمیدم در مورد مسائل شخصی شون.
مثلاً دیدی بعضی از این روانشناسان زنگ میزنن مثلاً یارو میگه من با همسرم یه همچین مسائلی داریم، یه همچین مشکلی داریم، بعد روانشناسه میگه خب چند ساله با هم ازدواج کردید، بچه چندم خانوادهای، و از این صحبتها
و میگه خب شما باید از فلانی طلاق بگیری یا شما باید با فلانی ازدواج کنی، یا شما باید فلان شرکت رو بزنی، یا باید فلان استعفا رو بدی، من هیچ وقت این کارو نکردم،
یعنی هیچ وقت من به خواهر خودم هم بارها شده زنگ زدن این سوال رو پرسیدن، گفتم که من نمیگم که تو چه کار بکن، من میگم تو توی چه مداری قرار بگیر که جواب ها رو خدا بهت بگه
من اصلا نمیگم تو چیکار بکن، چون اصلاً از نظر من این مسیر، مسیر درستی نیست، به خاطر همین وقتی که آدم توی مسیر درست قرار میگیره به میزان آمادگی
این جمله طلاییِ، به میزان آمادگیش دسترسی داره به هدایت های یک درجه بالاتر👌🍀
با توجه به شرایطی که توش هست، شما وقتی دروازه قلبت رو باز کنی برای اینکه اون بحث تسلیم بودن رو در بر میگیره که من توی انجمن معتادان گمنام.
یه انجمنی هست که اونایی که مواد مصرف میکنن و میخوان پاک بشن، اون انجمن بهشون کمک میکنه، البته اگه خودشون بخوان بعد اون یه چیزی داره، یه دوازده قدم داره، بعد این توی اون اولین قدمش اینو میگه، میگه که شما باید تسلیم باشی تا هدایت بشی به مسیر درست،
یعنی تا وقتی که نه خودم میدونم، خودم بلدم و فلان
اینها نمیشه، ولی وقتی که میای میگی خدایا مثلاً در مورد مواد میگه خدایا من عاجزم در مورد این مواد، من نتونستم، من خودم با عقل ناقص خودم خیلی تلاش کردم بیام پاک بشم ولی نتونستم مواد رو ترک کنم من تسلیمم که تو به من کمک کنی که من مواد رو ترک کنم و جدا بشم از این مسیر نادرست و بعد قدم بعدی و بعد قدم بعدی
اگه دوست داشتی در موردش مطالعه کنی خیلی بهت کمک میکنه
کلا یه سیستمی هست به نام انجمن معتادان گمنام، حالا در مورد الکلی ها هم هست، و این الگویی که اونها دارن خیلی الگوی کمک کننده هست برای پیشرفت اگه خواستی ازشون استفاده کنی
ولی در کل همین که الان آمادهای، همین که این صحبت ها رو شنیدی و همینکه سپیده گفتن بری سایت،
یعنی قبل از اینکه سپیده بگه اگه من میخواستم بگم یک کلمه میگفتم برو سایت عباس منش ثبت نام کن
اصلا ما توی صفحه اصلی سایتمون یه گزینه ای داریم به نام اینکه یه نشانه ه ای به من هدایت کن، منوبه نشانهای که جواب سوالم رو بهم بده، توی همون صفحه اول، وقتی شما ثبت نام کرده باشی، هر روز به نشانه جدیدی شما رو هدایت میکنه و توی اون فایله یه توضیحاتی هست حالا توی توضیحات فایل، ممکنه فایل تصویری باشه، صوتی باشه، ممکنه کامنتهای بچه ها باشه، و این یه روندیه که آروم آروم مثل این میمونه که مثلاً شما بیایید آرنولد رو ببینی بعد یه آدم خیلی لاغر مردنی باشی مثلاً کل وزنت ۴۷ کیلو باشه و آرنولد رو ببینی، فرض کن من آرنولدم بیایی بگی من چیکار کنم بشم ۲۵۰ کیلو عضله خشک، بعد من چی باید بگم؟
تنها راهش اینه که من بگم برو شروع کن اول تغذیت رو شروع کن، اول از میله خالی شروع کن وزن زدن، اول آروم آروم پیاده روی کن، بعد یواش یواش سرعت رو ببر بالا، بعد اینهمه مسیر رو برو، آروم آروم، گرم به گرم، کیلو به کیلو عضلاتت رو بیشتر میکنی، قدرت جسمانیت بالاتر میره و وزنه های بزرگتری رو میزنی، فلان برنامه رو بگیر، از فلان برنامه خیلی خیلی سبک شروع کن، تا مثلاً سالهای سال بعد با این تغذیه و با این روش تمرین و با این وزنه ها برسی به بدنی که کوهی از عضله باشه،🥀⚘
یکی از دلایلی که من مشاوره نمیدم، من اون موقع که ایران بودم مشاوره نمیدادم اصلاً، یعنی یکی بیاد به من بگه استاد من به یه همچین مسئلهای دارم به من مشاوره بده، من میگفتم من کلیت قانون رو میگم، شما باید اون رو درک کنید و توی مسائل خودتون ازش استفاده کنید، این نیست که مثلاً من بیام بگم تو با این طلاق بگیر، تو با اون ازدواج کن، این کار رو بکن، الان برو بورس، الان برو طلا بخر، الان برو دلار بگیر، الان برو فلان کن،
نه، من در مورد خودم هم اینجوری نیست، یعنی من فقط میزارم خدا، باور هام رو درست میکنم در مورد مسائل مالی، حالا در مورد مسائل مالی صحبت کردیم ما، مثلاً کلی مورد توضیح دادیم در مورد این مسئله،
توی سایت ما توی منوهاش توضیح داده شده هر قسمتی چه فایل هایی در مورد چه موضوعاتی هست خیلی واضح😊⚘
سایت ما من به جرات میگم با کیفیت ترین سایت توی سایت های موفقیت دنیاست، نه تو زبان فارسی، توی کل زبان ها، نه تنها از لحاظ کیفیت محتوا بالاترینه، از لحاظ بازدید هم بالاترین بازدید سایت توی سایت های موفقیت دنیاست
یعنی توی دنیا هیچ سایتی به اندازه سایت ما بازدید نداره و البته که هیچ سایتی به اندازه سایت ما کیفیت نداره، اینو کسانی گفتن که هزاران سایت فارسی و انگلیسی رو دل و روده اش رو آورده بودن بیرون بعد رسیدن به سایت ما و به این نتیجه رسیدن🤗🍀
اینکه اصلاً سایتم درست شد، اینکه اصلاً من تمرکزم رو به جای اینکه بزارم روی اینستاگرام و تلگرام و یوتیوب، اومدم روی سایتم و این باعث شد اینقدر همه چی دسته بندی شده باشه، اینقدر همه چیز درست باشه، اینم بازم هدایت خداوند بود، اون موقع که همه دویدن رفتن یوتیوب، رفتن اینستاگرام، رفتن تلگرام، همونجا خدا به من گفت تو فقط روی همین سایت باش
همه رفیقام هم گفتن اشتباه داری میکنی، الان اینستاگرام خیلی کار راحتیه، هیچ کار نمیخواد بکنی
سایت برای من یک سری دردسر ها رو هم داشت، درست کردنش و کار کردنش، اصلا بلد نبودم، کلی باید این وسط چیزی یاد میگرفتم ولی الان همه اونایی که اون مسیر هارو رفتن وقتی تلگرام فیلتر شد، وقتی اینستاگرام اینجوری شد، وقتی همه چی لوس شد، اینها فهمیدن و به من گفتن چقدر تصمیم درستی گرفتی
در صورتی که من اصلا نمیدونستم که تصمیم درستیه
من فقط بهم گفته بود توی این سایت فقط کار کن و منم این کارو کردم و الان داریم میبینیم که اون هدایت هایی که به ما گفته میشه و ما تسلیم میشیم و عمل میکنیم و این نتایج رایج رو به وجود میاره چه تفاوت هایی رو رقم میزنه با اونایی ک هدایتشون رو گوش نمیکنن 😊⚘
همه چی توی سایت عباس منش هست واقعاً، یعنی سالها دارم کار می کنم و سالهاست که هر چی گفته میشه دارم روی حالا چه در قالب فایل های رایگان، چه در قالب محصولات دارم روی سایت عباس منش میزارم😊⚘
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان
در پناه الله یکتا، سالم، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🍀🙏🌹⚜🌸⚘🪴💐💞💖
سلام استاد عزیزم ،دقیقا همه چیزی که شیرین عزیز گفت من بعد قدم کارکردن تجربه کردم چون کمی فاصله گرفتم از جریان،من هم دراین مسیر همراهی همسرم رو به ندارم چون روی خودش کار نمیکنه،ولی من یاد گرفتم که هرکس درمدار متفاوت و منحصر به فرد خودشه،سعی کردم متفاوت عمل کنم باورامو تغییر بدم ومثال استادکه میکه وسط دریا هستی وحس میکنی میخای غرق بشی پس با حس خوب باشی بهتره درسته وقتی کسی در مدار ما نیست نیازی به توجیه نیست،من توی جزر ومد دریا گیرمیکنم گاهی چون هیچ چیز مطلقی وجود نداره من مدام کم میارم چون فاصله گرفتم این مسیر مثل آموزش رانندگی هستش توبا چند جلسه تمرین راننده نمیشی وبا تکرار وتمرین که میتونی راننده بشی من دچار اشتباه شدم مثل چیزی که نسرین میگه اینکه باید مسیر به گفته استاد راحت و بدون مشکل باشه اگر به تضاد خوردم حس بد میگرفتم پایان دوازده قدم اغاز راه درست برای زندگیه چون درمدار بالاتر قرار گرفتیم،صحبتهای دوستان خیلی کمکم کرد که توی این مرحله اززندگی یکم احساسم تغییر کرده چون تضادهای زیادی با ادمهای اطرافم دارم دیروز برای دخترم از فرکانس گفتم اینکه یه سری ادمها به خاطر تغییر مدارم ازمسیرم خارج شدند ولی کماکان درگیرم ،هدایت شدن از سمت خدا برای ادامه دادن خیلی مهمه اینجاست که میفهمم این من نبودم که با اشتیاق تومسیر بودم این لطف خداوند بود،تجربه های مشترک همه ما دراین مسیر جالب وشنیدنیه،من نیاز دارم بشنوم که توی مسیر هم گاهی دست اندازهای زیادی وجودداره،اینکه فصل ها هم گرم وسرد میشن ،اسمان همیشه ابری نیست ،یا همیشه افتابی نیست من دچار تضاد شدم چون یک جلسه به اخر قدم دوازده مونده وباید از نو شروع کنم ،وحضورم کمرنگ شده از خدای خوبم بابت هدایت شدنم سمت این مسیر بسیار ممنونم،ودوست دارم دخترم که پونزده سالشه به این مسیر هدایت بشه وروی خودش کار کنه دوست دارم شرایط زندگیم تغییر کنه وهمسرم هم بتونه پیام هدایت رو درک کنه ،من نسبت به قبل تو زندگیم کلی تغییر کردم ولی ذهنم سانسورش میکنه پیام امروز من اینه که تسلیم بشم چون هرچقدر بیشتر تلاش میکنم کمتر دارم نتیجه میگیرم ،امروز دراین مرحله از زندگیم دوست دارم بیشتر در ارامش ورفاه باشم همه چیز داره سمت خوشبختی میره وآسونی ،امروز فهمیدم گول نخورم چون دوازده قدم هستم پس هیچ مشکلی نباید وجودداشته باشه ،ونباید ازخودم توقع زیادی داشته باشم ،خدایا شکرت هدایتم کن ،خداوند هرلحظه درحال اماده کردن من برای ادامه مسیره ولی من توی این جهان دوقطبی که تضاد هم وجودداره ارام تر قدم بردارم توی پیچ های هولناک زندگی باید تبحر پیدا کنم وبزارم اتفاقات خوب پیش بیاد ،برای همه چیز از خدا سپاسگزارم ️
بگو چشم تا ببرمت به نور خودم ،تو منو خواستی ،پس باید چشم بگی تا منم بتونم نزدیک ترت کنم به خودم
این جملاتی هست که وقتی از خدا درخواست کردم که خدا کمکم کن که از این جهان هستی بگذرم و میدونم که شرط گذشتن از این جهان هستی اینه که به خواسته هام برسم
که استاد عباس منش میگفت تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست
نمیدونم ،وقتی فکر میکنم هیچی نمیفهمم ولی اینو خوب میدونم که خدا داره هدایتم میکنه به بهترین شکل و ساده ترین و طبیعی ترین شکل
وقتایی که چشم گفتم خیلی خوب بود برام، نتیجه همه چیز
.ولی وقتی چشم نگفتم و کار خودمو کردم ، مثلا یه نمونه اش این بود که خدا این روزا بهم میگفت طیبه ساکت باش الان وقت حرف زدن نیست ،نباید توجه کنی به این موضوع
نباید به این فرد حتی اگه نزدیکترین فرد زندگیت هست این قوانین رو بگی
نباید توجه کنی به حرفایی که میزنن و اعراض کن ، چون پنهانی هست و داری توجه میکنی و مسیرت درست نیست باعث تغییر فرکانست میشه
و نتیجه اش نشنیدن صدای من هست که کمتر میشنوی و اذیت میشی
راستشو بخوام بگم ،من انگار معتاد شدم
معتاد شنیدن صدای خدا ، همون حسی که هر لحظه بهم خیر و شر رو میگه و انقدر نزدیک میشنوم این صدا رو که حتی بارها میگم خدایا این صدا که عین صدای خودمه
حتی بارها گفتگومون که بالا میگیره، من میگم، تا من دارم میگم ،حرفم تموم نشده، جواب میشنوم
یا اینکه بهم میگه کارت درست نیست و گوش ندی نتیجه نمیگیری
.حتی چند باری که گوش ندادم به حرفاش و صداش کم تر شده
، یه حس اذیت شدنی تو وجودم حس میکنم که همه اش میخوام صداشو بشنوم
همین دیروز بود که داشتم دستامو میشستم دوباره با عادت ناخوبی که داشتم ،این بود که با لباسم خشک میکردم ، و خدا یه مدت دائم بهم میگفت که انجام نده میخوام از این عادت رهات کنم و من یه مدت چشم میگفتم و انجام نمیدادم
ولی نمیدونم چند روزیه انجام میدم و حتی میشنیدم که خشک نکن با لباست ولی توجه نمیکردم و کار خودمو میکردم و وقتی دستامو با لباسم خشک میکردم دیگه این صدارو نشنیدم
تا اینکه دیروز دوباره این رفتارمو تکرار کردم ، یهویی گفتم خدا چرا نمیگی دستاتو نزن به لباست ؟؟؟ چرا دیگه مانعم نمیشی ؟؟؟ چرا صداتو نمیشنوم که مانعم بشی و بگم چشم
که شنیدم چون تو گوش نمیدی ،وقتی گوش ندی من دیگه کاریت ندارم ،البته من همیشه میگم بهت این کارو انجام نده ، ولی تو چون گوش نکردی دیگه اون لحظه صدای من انقدر ضعیف شده برات که نمیشنویش
پیش خودم گفتم داری چیکار میکنی طیبه ، مگه نمیخوای هر لحظه در تمام جنبه ها از خدا بپرسی ؟؟ پس چرا چشم نمیگی
یه احساس اذیت شدن درونی هم داشتم مثل معتادا شدم که وقتی حس نمیکنم این صدای پر از آگاهی و آرامش و عشق رو اذیت میشم
و به خودم یادآوری کردم و باید هر لحظه آگاهانه توجه کنم تا چشم بگم که بیشتر و بیشتر بشنوم این صدا رو
تا چشم نگم هیچ اتفاقی نمی افته
و این بهم گفته شد که تو منو اگر میخوای باید چشم بگوی خوبی باشی
صبح دقیقا وقتی خواستم رد پای روز 14 تیرم رو تو سایت بذارم دیدم یه پاسخی برای من اومده و یه خانم بهم گفته بود که در روز شمار 171 و بهم پیشنهاد داده بود که
هر موقع دیدی گوش نمیدی به حرف خدا این حرفا رو به خودت بگو
میتونی براخودت این باور رو بسازی هربار که به صدا توجه نکنی ممکنه تن صدا کم بشه و این کم و کم شدن باعث میشه دیگه صدا رو نشونی و خدا باهات حرف نزنه این طوری ضمیر ناخوداگاهت میترسه و بیشتر توجه میکنه و عملگرا میشی.البته که حقیقت داره وقتی به هرچی توجه نکنی و عمل نکنی دیگه از دستش میدی
و من این رو نشونه دونستم از خدا که بهم یادآوری کرد تا حواسم جمع باشه
دیشب بعد نوشتن رد پام ،که نوشتم با خدا قرار دارم و بیدار میمونم باهاش حرف بزنم ، تا ساعت 2:30 تمرین رنگ روغنم رو انجام دادم و وقتی اومدم بشینم داشتم به فایل استاد گوش میدادم
فایل گفتگو با دوستان قسمت 4
که آخرای فایل درمورد هدایت میگفتن
پرسیدم خدا از چی شروع کنم که باهم حرف بزنیم
تو بگو
همینجوری نشسته بودم و گوش میدادم که حس کردم برو قرآن و بردار و میخواستم مثل هر بار دستمو بذارم لای صفحه ای از قرآن و بخونم
مکث کردم گفتم خدا تو چی میگی ؟ چی قراره بهم بگی ؟
که شنیدم صفحه 63 قرآن رو باز کن و بخون
همین که باز کردم سوره آل عمران بود
قبل اینکه قرآن و باز کنم داشتم به حرفای طناز خانم فکر میکردم که تو هاوسکلاب به استاد میگفت جریان هدایتش به سمت قرآن خوندن و که میگفت آیه ای باز شد که میگفت عجله نکنید در مورد قرآن خوندن
و یاد هدایت خودم افتادم که آیه برای من اومد در مورد هدایت
و بعد که شروع کردم صفحه 63 رو خوندم دقیقا آیه ای در مورد هدایت دوباره بود که خوشحال شدم که خدا بهم یه نشونه دیگه داد که داره هدایتم میکنه
و چگونه کافر خواهید شد در صورتى که آیات خدا بر شما تلاوت مى شود و پیغمبر خدا میان شماست ؟ و هر کس به دین خدا متمسّک شود محققا به راه مستقیم هدایت یافته است
اواسط صفحه بودم که باز سوالی پرسیدم
گفتم خدا من جدیدا یه موضوعی فکرمو درگیر کرده
اینکه تو، تو قرآن خودت گفتی که هر کس کار خیر بکنه پاداش کار خیرش رو میدیم
مثلا حتی اینم پرسیدم که چجوریه که میگن هر کس صبح قبل اذان بیدار بشه و باهات حرف بزنه و بیدار باشه و توجه کنه و تمرکزش به ربّ باشه زندگیش تغییر میکنه و یکی از این تغییرات در رزق و روزی هست
الان کسایی که صبح بیدار میشن تا باهات حرف بزنن میگن رزق و روزیمون بیشتر بشه این یعنی درست نیست ؟ به خاطر خودشون بیدار شدن نه به خاطر تو و حرف زدن با تو
خب ما الان تو این دنیا کار خیری بکنیم اگر به پاداششم فکر کنیم اشکالی داره؟؟؟؟
بعد گفتم الان ما تو این جهان اومدیم و تو مقرر کردی که اینجا باشیم رفتارهای انسان گونه مونم هست دیگه، که بخوایم کاری بکنیم که پاداششو که توقرآن گفتی میدی
اینکه اگر کسی کار خیر بکنه پاداششو میدی
چون تو کتاب عشق خدا که هدایتی بهم هدیه دادیش ،نوشته بود که حتی اگر کار خیری بکنیم و به فکر این باشیم که اون دنیا میریم بهشت ، عبادت تاجرانه هست
دقیق جملاتش یادم نیست ولی منظورش این بود
حتی تو قرآن هم فکر کنم یه بار خوندم که هر کس به فکر دنیا و آخرتش باشه دقیق ولی یادم نیست
و یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت برای خودت ببخش حتی برای خدا هم نبخش که بعد منت بذاری سرش بگی ببین خدا من بخشیدما
بعد برام سوال شده بود و اینم تو فکرم بود که خب وقتی میگن و تو قرآن هم آیه اش هست که وقتی کاری انجام میدی برای خدا انجام بده این چجوریه ؟؟
البته اینم حس میکردم که درسته اگر کار خیری کردی و به فکر پاداشش بودی اشکالی نداره ولی اگر کار خیری کردی و به فکر این بودی که خدا ازم خواسته و من انجامش دادم برای خدا این مرتبه اش بالاتره
و انگار وقتی داشتم سوالو میپرسیدم خود به خود جواب به زبونم جاری میشد و گفته میشد که مرتبه دارن همه اینا
و اگر سعی کنی که روی خودت کار کنی تا به مرتبه ای از ایمان به خدا و تسلیم بودن برسی که همه کاراتو برای خدا انجام بدی این پاداشش بیشتره
در اصل اینکه بگی عجرت رو در مقابل خدا و ناتوانبت رو بگی و بسپری به خدا
همینجوری وسط صفحه 63 که مکث کردم و به این سوالا فکر کردم و پرسیدم بعد ادامه دادم
همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه اى از آنها معتدل و به راه راست اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند
گریه کردم وقتی این آیه رو خوندم
گفتم ببین من نمیدونستم چی با خدا حرف بزنم گفتم هیچی نمیدونم تو بگو تو از من بهتر میدونی که منو هدایت کرد تا بهم بگه قرآن بگیر دستت و شبا که چند روزه شروع کردی با من حرف بزنی و نزدیک اذان بیای بهم بگی حرفاتو قرآن رو هم بخون و فکر کن و از من بپرس
کمکت میکنم
تو تلاشتو داری میکنی تا شبا بیدار بمونی و تا نماز صبح هم کار کنی، تو قدم برداشتی منم میبینمت ، که هم با من حرف بزنی و من میبینم این تلاشت رو
و آخرین آیه از صفحه ای که خدا بهم گفت بازش کنم و بخونمش این بود
امروز نیت کردم وزدم روی نشانه و شروع کردم به خواندن کامنت کامنت دوم کامنت شما بود گفتید به جای باز کردن قرآن شماره صفحه ای که تو ذهنتون گفته شد را باز کردید منم یک بار قبلا این کار را کرده بودم و جوابم عالی بود. با خودم گفتم خوب الان من هم همین کار را بکنم قرآن کنارم نبود تفسیر قرآن کریم زمانی کنارم بود تو ذهنم شماره 125 اومد باز کردم و شروع کردم به خواندن و کلی پیام گرفتم و دقیقا بابت هدایتی که خدا بهم کرده بود و گوش نکرده بودم و بهم در مورد این گفت که فقط از من بخواه واعتصموا بحبل الله
چون من برای اولین بار در زندگی ام از استادم درخواست نمره کرده بودم در حالی که همه ترمها نمراتم خوب بوده بدون درخواست کردن از کسی حتی وقتی فکر می کردم نمره ام خوب نمی شه همیشه نمره هام خوب و عالی می شد و می فهمیدم کار کار خداست همه از نمره دادن استادها شاکی بودند ولی من همیشه از همون استاد نمره خوب گرفتم
ولی اینبار درخواست کردم که نمره خوبی بهم بدهند می ترسیدم نمره قبولی نگیرم و برای اولین بار در ترم آخرم نمره قبولی نگرفتم!!! و انگار خدا می خواست بهم بگه دیدی بهت گفتم از بنده ام درخواست نکن خودتو بابت چیزهای بی ارزش کوچیک نکن
طیبه جان می دونی چی باعث شد من تعجب کنم چون دوباره برگشتم به کامنت شما و آیه قرآن را خواندم و دیدم دقیقا همین آیه برای من اومده از تعجب شاخ درآوردم مگه می شه؟ تا اینقدر هدایت !!!
خواستم ازت تشکر کنم بابت این کامنت زیبا
مخصوصا جایی که در مورد نماز صبح نوشتی که دیروز من دقیقا در این مورد با دوستم صحبت کردم و باز در کامنت شما تایید گرفتم
ممنون که امروز روز منو با کامنت قشنگت زیباتر کردی
بهترین ها را برات آرزو می کنم و امیدوارم هر لحظه هدایت خدا را داشته باشی
خیلی باورهای خوبی میتونید در هر زمینه ای ازش در بیارید،اولش سخته بعد هر چقدر ادامه میدید بیشتر درک میکنید قرآن،البته با دید قوانین قرآن بخونید و از خدا هدایت بخواید که کمکتون کنه در درک قرآن
آنگاه از آن نطفه ، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون ، پاره گوشتی، واز آن پاره گوشت ، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم، بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم در خور تعظیم است خداوند، از آن بهترین آفرینندگان
(مومنون)
چطور خدای خودمو، قادر مطلقمو یادم میره،
منو از هیچ آفریده، پس چطور تسلیمش نمیشم تا هدایتم کنه.
خدای من توانایی اینو داره که در تک تک لحظاتم منو به بهترین مکان و زمان هدایت کنه فقط کافیه خودم در آغوشش رها کنم،
زندگی به این سادگیه فقط ذهنمون داره پیچیده اش میکنه.
خداوندا منو از همه ی بند ها و زنجیرهایی که به خودم وصل کردم رهایم کن و فقط به خودت متصل کن
تاثیری که این ۴ مجموعه فایل رو من داشت علاوه بر همه نکاتش که کلی درس یادگرفتم و چندتاازسوالای ذهنم پاسخای منطقی بهش داده شد
این بود که واقعا از سپیده عرفان حامد طناز و سایردوستان ، این حس بهم منتقل شد که برای کارکردن رو خودم بااشتیاق و لذت زمان بزارم
من قبلا این پروسه کار کردن رو خود رو سخت و زجراورمیدونستم و فقط به عشق رسیدن به خواسته اونو تحمل میکردم
ولی وقتی دیدم بچه ها دارن با کارکردن رو خودشون عشق میکنن ، منم یه شور و شوقی و یه صبر و امیدی واقعا درونم شکل گرفت که اصلا خودم بخوام بیشتر زمان بزارم واسه کارکردن رو خودم و نخام زود برسم به خواستم چون هرچی بیشتر زمان میزارم کیفیت خواستم بالاترم میره .
واقعااین فایلا هدایت الله بود برای ما و من که خیلی بهره بردم ازشون
کامنت خانم الهام محمدی هم باز اون صبر اون کارکردن رو خود که ایشون به چه نتایج خوبی رسیدن رو در من تقویت کرد . که بهم بگه مینو انقدر عجول نباش لذت ببر برخلاف بدنه جامعه که دنبال زود رسیدن به چیزی هستن تو از مسیرش لذت ببر و تازه مسیرشم میتونه طولانی باشه اما لذت بخشیش به اینه که هرچی بیشتر کار کنی کیفیت بالاتره
ممنونم استاد واقعا خیلی خوب بود
و قسمت اخر درباره هدایت کردن بقیه ام که فوق العاده چون دقیقا جواب من بود
پدرم در اومد بسکه گریه کردم استاد دیگه از این فایلا نزار 😂😂
همین سه ساعته فایله خوش یه کلاس آموزشه
استاد من الان دومین قدمو تموم کردم و توی قدم سومم میتونم بگم ک هر چی تو این دوتا قدم یاد گرفتم خلاصشو توی این فایلا شنیدم و حتی این فایلا فراتر از اونا بودن .
من این فایل های گفتگو با دوستان رو همون موقعی که اومد رو سایت گوش دادم و واقعاً لذت بردم- خارج از وصف – و از اون روزا میخواستم بیام کامنت بذارم ولی دیگه امروز اومد و من امروز می نویسم…
من 9 ماه پیش بعد از اینکه دکتری را تمام کردم به کانادا مهاجرت کردم و شروع کردم به گشتن دنبال کار. مدتی گذشت که در این مدت من به صورت گذرا – و نه برنامه ی هر روزی – به فایل ها گوش می دادم و روی هم رفته احساسم خوب بود، ولی هنوز کار پیدا نکردم. یک روز تصمیم گرفتم یکی از کتاب هایی که از زبان استاد شنیده بودم را تهیه کنم به نام ask and it is given وقتی این کتاب را می خواندم دوباره همان احساسی را داشتم که بار اول با گوش دادن به صحبت های استاد در من ایجاد شده بود. احساس دوباره متولد شدن و شادی از اینکه من هر چه بخواهم می توانم خلق کنم. همزمان با این کتاب شروع کردم از اول گوش دادن به فایل های دوره 12 قدم و تمرینات کتاب را هم انجام می دادم. از جمله بازی فراوانی، به این شکل که فرض می کنم هر روز مبلغی به حسابم وارد می شود و من در همان روز آن مبلغ را خرج می کنم. مثلاً روز اول 1000 دلار و روز دوم 2000 دلار و … به همین شکل. و من این تمرین را با احساس خیلی خوب و دقیق انجام می دادم. دقیقاً می رفتم توی وبسایت های خرید آنلاین و جنسی که می خواستم انتخاب می کردم و عکس آن را به عنوان آیتم های خریداری شده در یک فولدر ذخیره می کردم. هر شب قبل از خواب با گوش دادن به موسیقی های تجسمی خواسته هامو تجسم می کردم و کلاً احساسم “خوب” نبود، بلکه “عالی” بود. از یکی از پوزیشن هایی که اپلای کرده بودم تماس گرفتن و با من مصاحبه کردن و خیلی از من خوششان آمده بود. یادم نیست دقیقاً 4 یا 5 جلسه با من مصاحبه کردند ولی با فواصل طولانی…کلاً 2 ماه طول کشید این روند مصاحبه و این ها…در این مدت من درگیر آمادگی های مصاحبه شدم و دیگه تمریناتم رو انجام نمی دادم یعنی فرصتش رو پیدا نمی کردم، انگار برام اولویت نبود، و خوشحال بودم از اینکه اتفاقات خوب داره برام میوفته و احتمالاً همینجا مشغول به کار میشم. خلاصه اینکه روز ها و هفته ها شده بود که شاید من حتی 1 فایل هم گوش ندادم، شاید فقط زندگی در بهشت را می دیدم. اونا مدام بهم میگفتن که تو top candidate ما هستی و یک نفر دیگه هم هست که شما هر دو در یک سطح هستید و هر دو نفر اول لیست ما هستید. بعد از یک هفته 10 روزی که خبری ازشون نشد بعد از آخرین جلسه ای که باهم داشتیم، بهشون ایمیل زدم و سوال کردم، و اونا گفتن که job offer را به اون یکی candidate دادن چون اون تخصصش در زمینه ی اون پروژه از من بیشتر بوده و اینکه این خیلی تصمیم سختی براشون بوده و من رو برای پوزیشن بعدی که باز بشه در نظر دارن. من واقعاً شوکه شده بودم و تا 1 روز گیج می زدم چون واقعاً فکر می کردم 99% من را انتخاب می کنند. حتی دِرَفت job offer هم برام فرستاده بودن! به خاطر همین من یه جورایی مطمئن بودم که من رو انتخاب می کنن. خلاصه بد جوری شوکه شدم، حدود 2 روز بعدش که تونستم خودم رو جمع و جور کنم فکر کردم دیدم نتیجه ی اعمال خودم بوده. من به محض اینکه یه خبر خوب شنیده بودم کار کردن رو خودم رو تعطیل کرده بودم و دیگه اون احساس “عالی” بودن رو نداشتم و این هم نتیجه ش بود. وقتی به خودم اومدم یه تابلوی ورود ممنوع تو ذهنم گذاشتم که هیچ فکر بد یا ناراحت کننده ای حق نداره وارد ذهنم بشه. چون من حس همون کوهنوردی رو داشتم که می خواد بیوفته و میدونه اگر بیوفته 100% می میره، و بنابراین هر جور شده باید خودشو نگه داره. من می دونستم که افکار منفی همونقدر به من آسیب می رسونه و من باید خودم رو نجات بدم. به قول استاد مهم نیست شما چقدر دلیل موجه داری برای اینکه احساست بد باشه، به هر حال احساس بد اتفاقات بد رو برای شما رقم می زنه. مدام این افکار میخواست وارد ذهنم بشه که چرا اینجوری شد؟ چی باعث شد اینا این تصمیمو بگیرن، شاید رفرنس هایی که معرفی کرده بودم چیز بدی راجع به من گفتن… و هزار تا فکر دیگه، اما اون صدای هدایت سریع بهم میگفت که “ببین، هیچ چیزی جای اشتباهش نیست. هیچ اشتباهی رخ نداده. هر چی هست بازتاب خود منه. و هیچ کس و هیچ چیز دلیل این قضیه نیست به جز خود من”. واقعاً توی این زمینه از خودم راضی بودم که تونسم انقدر خوب به این قضیه واکنش نشون بدم و این خودش برام یک نتیجه ی بزرگ بود. اینکه من یه آدم دیگه ای شدم، یه جور دیگه ای دارم فکر می کنم. و به این قضیه اینجوری نگاه کردم که این قسمتی از مسیر رشد من بود. چند روز یا نمیدونم یک هفته بعد از این ماجرا استاد فایل های گفتگو با دوستان در clubhouse رو گذاشت روی سایت و با شنیدن حرفای سپیده که با وجود داشتن این نتایج هر روز و هر روز اینقدر رو خودش کار میکنه – و البته که دلیل نتایجش هم همین هست – باز هم یه شارژ دیگه شدم و از اون روز از کوچکترین زمان ها هم برای گوش دادن به فایل ها استفاده می کنم. این قسمتی از مسیر رشد من بود تا بهم یادآوری کنه که تا ابد باید روی خودم کار کنم و کار کردن روی خودم باید مهمترین اولویت زندگیم باشه چون اگر افکار و باورهای من درست باشه و به اونا عمل کنم و حال من عالی باشه همه چیز به دنبالش میاد.
خیلی عالی گفتید…چقدر قشنگ ..وصف حال خیلیهامونه..ب محض ی ذره خوب شدن اوضاع کم کاری میکنیم..مثال قشنگ کوهنورد..برای من خیلی عالی جا انداخت چیزی رو ک سالها میدونم…دستتون طلا
ممنونم لیلی عزیز، بله این موضوعیه که به نظرم خیلی ها بهش برخورد می کنن. که مدتی روی خودمون کار میکنیم، بعد نتایج میان، بعد درگیر اون نتایج میشیم و یادمون میره که این نتایج به خاطر کار کردن روی خودمون بوده، اگه اون کار کردنه نباشه این نتایج هم نمیمونن! استاد هم خیلی روی این موضوع تاکید کرده، ولی نمیدونم چجوریه که انگار آدم تا خودش تجربه نکنه نمیفهمه.
به نام خدای مهربون، زیبا ودوست داشتنی ام. سلام سپیده ی عزیزم. مدت یکسال ونیمه تو این مسیر زیبا هستم وخیلی متعهدانه روی خودم کار می کنم. از روز اولی که عضو این خانواده ی صمیمی شدم معجزات در زندگی ام شروع شد. اونقدر با فایلهای رایگان نتیجه گرفتم که سریع دوره ی عزت نفس رو خریدم وبعدش ثروت 3و12 قدم دوره ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها، بعد دوره ی عشق ومودت، کشف قوانین زندگی، واخیرا دوره ی ثروت 1،خرید دوره ی ثروت 1 که حدود دوماه پیش خریدمش بسیار هدایتی بود ولی با اینکه جلسه ی 5 اون هستم چنان سوراخ های بزرگی تو سطلم پیدا شد که فقط اشک شوق می ریزم. جالبه من با اینکه کارمند مرکز بهداشت هستم تو زمینه ی خانوادگی ودوستام ورسانه خیلی ورودی هام رو کنترل کردم ولی یه جای کار می لنگه، اونم ورودی های شغلمه. حدود یکماه پیش از خداوند هدایت خواستم که مهاجرت کنم واز اونجایی که از بچگی عاشق زبان ترکی وعاشق طبیعت ترکیه بودم به دنبال نشانه بودم وهدایت شدم به کامنت زیبای یکی از دوستان که به استانبول مهاجرت کرده بود خیلی حالم دگرگون شد ولی نجواها وترسها واینکه من باید تکاملم رو طی کنم نمی ذاشت من به صورت لیزری به مهاجرت فکر کنم تااینکه به طرز معجزه آسایی یه فردی که به قبرس شمالی مهاجرت کرده بود تو مسیرم قرار گرفت وخیلی با محبت ما رو راهنمایی کرد برای مهاجرت به قبرس. وقتی صحبت هاش رو گوش کردم دیدم کاملا با مکان رویایی که من باور ساختم براش هماهنگ. با شور وعشق دوسه روزی شروع کردم به یادگیری زبان ترکی تو یوتیوب. اینگار رو ابرها بودم خیلی حس سر زندگی داشتم. ولی بعد از چند روز اونقدر نجواها وترسها زیاد شد که کلا بیخیال شدم. از دیروز به خاطر تغییر شرایط کاریم وتضاد آلودگی هوا تو محیط کاریم از خداوند هدایت خواست وهدایت شدم به قسمت 158 سریال زندگی دربهشت وموضوع واکسن زدن استاد وتو کامنت منتخب اون فایل اشاره به گفتگوی استاد قسمت 4 شد که وقتی به این نشونه رسیدم به کامنت زیبا وآگاهی بخش شما هدایت شدم. سپیده جونم اسمت برام آرامش بخشه از روزی که نتایج رو گفتی وصحبت هات رو شنیدم نو ر ایمان در دلم بیشتر شد. فقط یه سوالی دارم عزیزم، اونم اینه که آیا مهاجرت روند تکاملی داره؟ من باورهای زیادی ساختم واهرم رنج ولذت رو 21روز خوندم والن دوسه روزی میشه که از اهرم رنج ولذت می گذره، ودقیقا من از خداوند هدایت خواستم وبه این کامنت های شما، به آموزش زبان ترکی، به مهاجرت، هدایت شدم. عاشقتم دوست عزیزم، ممنون میشم راهنماییم کنی چطور متوجه هدایت هام بشم، شاید باید زمان بیشتری روی خودم کار کنم تا بتونم نجواهای ذهنم رو کنترل کنم. دوست دارم خصوصی من رو تو زمینه مهاجرت راهنماییم کنی.
به نام خدای مهربان🍀
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت 💖
گفتگوی استاد عباس منش با دوستان
قسمت چهارم
(ادامه کامنت قبلی)
من اصلاً فکر نمیکنم آدمی هستم که میتونم جواب سوالهای بچه ها رو بدم، من فکر می کنم که خداوند جایگاهی داره که میتونه جواب بچه ها رو بده، حالا یه موقع هایی هست مثلاً من یه حسی بهم میگه بیام در مورد این موضوع صحبت کنم حالا توی این بستر کلاب هاوس یا اینکه توی بستر سایت خودمون یا اینستاگرام لایو بزارم، یا کارهایی که تا حالا کردم، ولی همیشه دارم اینو به خودم میگم که اون کسی که جواب ها رو میدونه برای هرکسی اون خداونده، حالا من بهترین کاری که شاید بتونم بکنم اینه که وقتی به من گفته میشه یه چیزی رو بگم، بیام بگم، فارغ از اینکه حالا بخوام مقاومت کنم، بعد اون افراد که اونو میشنون یه جورایی اتفاقی که میفته اینه که یه دریچه ای توی قلبشون باز میشه، برای اینکه خودشون بتونن ارتباط رو برقرار کنن و خداوند به همه به یک اندازه نزدیکه به خاطر همین هم اصلا اصراری ندارم به اینکه بخوام مثلاً با افراد صحبت کنم، چون فکر نمیکنم که افراد با شنیدن حرفهای من نتیجه بگیرن مگه اینکه آماده اش باشن و اگه آماده اش باشن تنها من نیستم که میتونه پاسخ بده، خدا به بینهایت طریق پاسخ میده،
پس یادت باشه دوتا قانون شد، یکی اینکه اگه افراد آماده نباشن مهم نیست که من چقدر فریاد بزنم هیچکس نمیشنوه، اگه افراد آماده باشن بازم مهم نیست که من باشم یا نباشم چون اون که آماده باشه به قول معروف میگن وقتی که شاگرد آماده باشه معلم از راه میرسه، چون اون کسی که آماده باشه به طریقی جوابش داده خواهد شد، حالا من تنها کاری که باید بکنم چیه؟؟
همه ما؟؟
حالا من به عنوان کسی که توی این حوزه دارم تدریس میکنم تنها کاری که من انجام دادم توی این همه سال و سعی کردم حالا نمیگم بی ایراد بوده، ولی سعی کردم که اینجوری باشه اینه که وقتی که یه حسی بهم میگه مخصوصاً که توی تکنولوژی این کمک رو به ما کرد، یه حسی بهم میگه بیام در مورد یه موضوع صحبت کنم بزارم توی سایت، من فکر نمیکنم سوالی افراد داشته باشن و جوابش توی سایت ما و توی فایل های رایگان هم نباشه، یعنی همه این صحبتهایی که الان کردیم به دهها شکل مختلف توی فایل های رایگان، نه حتی توی محصولات که فایل های دانلودی رایگان هست و افراد میتونن استفاده کنن و هر بار یه حسی به من گفته من اومدم صحبت کردم، حالا توی محصولات ما اومدیم کامل تر صحبت کردیم، خیلی واضح تر و کامل تر، ولی توی فایل های رایگان هم کلی صحبت ها و جواب سوال ها هست،
اما کی این جواب ها رو میشنوه؟؟
اون کسی که آماده اش باشه، حالا اون کسی که آمادش باشه فقط به واسطه سایت عباس منش نیست به بینهایت طریق خدا میتونه هدایتش کنه، بخاطر همین اگه من اون آدمی باشم که قانون رو درک کرده خودش هم میاد عمل میکنه، خودش هم میاد فقط وقتی بهش گفته میشه میاد میگه اون حرفها رو، الان هم که دیگه خیلی همه چیز راحت شده، من میام حرفم رو میزنم، به همین دلیل هم ما نه توی اینستاگرام تا حالا تبلیغ کردیم، من یک ریال، یک سنت تا حالا برای اینستاگرام یا برای یوتیوب یا برای سایتم تبلیغ نکردم👌🍀
الان سالهاست که اصلاً من این سیستم رو بردم، گفتم که من یک سری صحبت دارم اصلا برعکس بقیه که میگن نه من یه چیزی میدونم باید به گوش بقیه برسونم، رسالت من اینه، آی بدو بگیر، به بقیه بگو، حالا توی همه شبکه های اجتماعی همش کار کن و فعالیت کن که بقیه بشنون، اصلاً کلاً من نگاهم فرق میکنه، اونم با اون باورهایی که خودم دارم آموزش میدم، میگم اولاً من تغییری نمیتونم توی زندگی بقیه داشته باشم اگه بقیه نخوان
اگه بقیه بخوان باز هم من تغییری نمیتونم بکنم، چون به بی نهایت شکلی میتونه اون گفته ها رو دریافت کنن و بشنون، بنابراین من کاری که میکنم اینه که من میزارم اون چیزی که به من گفته میشه، اون زمانی که به من گفته میشه در مورد یه موضوعی صحبت کن میام در اون زمان اون صحبته رو میکنم و میذارم توی سایتم
اونایی که باید بشنون میشنون، اونایی که نباید بشنون، نمیشنون،
خیلی از شماها خیلی از فایل ها رو شنیدید مثل همین الان که بچه ها گفتن، اولش نمیفهمیم اصلاً، یا مثلاً حتی بعضیها فایل های منو شنیدن اولاً فحش دادن، اصلاً کلی مقاومت داشتن، گفتن اصلاً این دیوونه است، فلانه، بهمانه، دو سال سه سال بعد اومدن دوباره گوش دادن و گفتن اَه چرا ما اون موقع نفهمیدیم، چرا نگرفتیم،
چقدر این الگو تکرار شده توی شماها⚘🍀
چقدر توی سایت ما این الگو تکرار شده، این نشون میده که این تئوری که من میگم هر وقت هر کسی آماده است اون وقت دریافت میکنه درسته، بنابراین من میام کارم رو انجام میدم، اصراری ندارم که بقیه بشنون، هیچ اصراری ندارم که سوال های بقیه رو جواب بدم، هیچ وقت فکر نمیکنم من آدمی هستم که میتونم زندگی بقیه رو تغییر بدم، خیلی مهمه این، خیلی مهمه👌⚘
ما هیچ وقت، تحت هیچ شرایطی، هیچ تاثیری در زندگی هیچ کس دیگه ای غیر از خودمون نداریم این خیلی مهمه درکش
به اندازهای که اینو درک میکنیم از زندگیمون لذت میبریم، به اندازهای که اینو درک میکنیم از روابطمون لذت میبریم، به اندازهای که اینو درک میکنیم از همزیستی مسالمت آمیز با مردم جهان لذت میبریم، وقتی اینها رو درک میکنیم دیگه اصلاً حالا توی کار من که آموزشه، اصلاً من تیکه پاره نمیکنم خودم رو که بقیه حرف های منو بشنون، اصلاً برای من مهم نیست، اصلا اگه شما ها هر کدوم از بچه هایی که اومدن صحبت کردن اگه میومدن مثلاً میگفتن عباس منش تو کلاً چرت و پرت میگی تو اصلاً کلاً دروغ میگی، همه حرف هات هم حرف مفته، باز هم برای من فرقی نمیکرد، من میگفتم من دلیلی نداره که بخوام اینو قانع کنم، البته که الان خیلی توی این زمینه بهتر شدم، شاید مثلااون اوایل بود چرا
منم بهم برمیخورد، میخواستم اصرار کنم، نه به خدا، به پیر، به پیغمبر دارم درست میگم، ولی الان میگم نه این اگه توی مدارش نباشه اصلاً مهم نیست من چه حرفی میزنم🌹
بیام بشینم باهاش بحث کنم، صحبت کنم، اصلاً کاری بهش ندارم، همین که خودم دارم نتیجه میگیرم این دیگه بزرگترین مدرکه برای من که دارم توی مسیر درست حرکت می کنم، حالا این میخواد قبول کنه میخواد قبول نکنه، البته که لطف خدا همیشه شامل حال من بوده که همیشه افرادی دور و برم بودن، همینجور که توی کامنت های سایت دارید میبینید، اینها چیزی نیست که ما بشینیم سانسور کنیم، کامنت ها رو تغییر بدیم، اینها چیزیه که داره اتفاق میفته، افرادی هستن که همیشه از اون نتایجی که گرفتن و از اون اتفاقات خوبی که براشون افتاده میان با من صحبت میکنن، اونم بخاطر مدار خودمه که نمیخوام کسی رو اصلا به زور قانع کنم که این مسیر درسته، این وقتی که آدم خودش تسلیم باشه، وقتی که آدم خودش رها باشه، وقتی آدم خودش درگیر نباشه، مقاومت نداشته باشه، خدا هم همیشه آدمهای سر راست و درست رو میاره 🌺😊
توی کار من هم اصلاً این نگرش باعث شده که آدم ها موقعی با من آشنا بشن که آماده ان اغلب، یعنی خیلی آماده ترن، به خاطر همین اصلاً من نیازی ندارم که خیلی خودم رو اذیت کنم برای اینکه طرف قبول کنه یکسری حرفهارو، طرف خودش آماده است، یعنی تشنه شنیدن این حرف هاست، اینا همش چیزایی که من توی تکامل بهش رسیدم، اینا اولش اینجوری نبوده، اولش به این شکلی که دارم میگم نبوده توی یک کار من، ولی توی تکامل هی بهتر و بهتر شدم که من به خدا گفتم خدایا من میخوام آدم هایی بیان که آمادهان، اصلاً هیچ مقاومتی نباشه که من بخوام اینا رو قانع کنم، من میخوام توی دوره ۱۲ قدم که گفتم توی جاده ای حرکت کنم پر از زیبایی و سرسبزی و سوت بزنم و طبیعت رو ببینم و لذت ببرم از مسیر زندگیم🤗
نه توی جاده سنگلاخ، سربالایی، توی کوهستان سرد، با کفش یا بدون کفش، با پاهای پاره پاره، بخوام این مسیر سربالایی رو برم، یک گاری صد تنی هم به خودم بسته باشم از مشکلات و بدبختی ها و بیماری ها و درگیری های عاطفی و بخوام اینو حمل کنم، من نمیخوام زندگی رو اینجوری زندگی کنم، حالا برای کسی که میخواد اینجوری زندگی کنه باید اینجوری هم عمل کنه، بخاطر همین هم توی بحث آموزش برخلاف هر کس دیگه ای که هیچکس رو من مثل خودم ندیدم البته توی این حوزه، یعنی توی هیچ حوزه آموزشی من کسی رو ندیدم اینقدر رها باشه نسبت به آموزش و اینقدر بزاره که خدا براش آدمها رو بیاره
نه اینکه خودش بخواد بره آدمها رو بیاره، 😊🌺
همه دارن تبلیغ میکنن، همه دارن خودشون رو تیکه پاره میکنن که هر چیزی توی اینستاگرام میزارن پایینش مینویسن که لطفاً شیر کنید، لطفاً به دوستان خودتون ما رو معرفی کنید، من تا حالا نه بلدم هشتگ گذاشتن رو، نه تا حالا گذاشتم، نه تو سایتم،
نه تبلیغ، نه هیچ کاری، یعنی شما اگه بیاید کارهای منو یعنی نتایج منو مقایسه کنید با دیگران بهتر میفهمید که این یه مسیریه که کاملاً بر خلاف مسیر دیگران حرکت شده⚘👌
و نتایجش هزاران هزار برابر بیشتر بوده به خاطر نوع تفاوت در نوع نگرش، حالا منی که دارم این حرفا رو میزنم، منی که دارم بحث هدایت رو میگم، باید خودمم همونجوری عمل کنم، باید خودم، خودمو توی مسیر درست قرار بدم، خودم رو توی مدار بالاتر قرار بدم و خداوند آدم های هم جهت، هم مدار با من رو وارد زندگیم میکنه، هیچ کار دیگه ای لازم نیست من انجام بدم، هیچ تلاش دیگه ای، هیچ قانع کردن دیگهای، مثل مثلاً اینکه من بدوو ام یا توی کلاب هاوس یا توی اینستاگرام، که ما میخواهیم جواب مردم رو بدیم، اگه من الان جواب مردم رو بدم زندگی آدمها عوض میشه، اگه جواب ندم زندگی آدمها بدبخت میشن،
نه هیچ کدام از اینها واقعیت نداره، خداوند به یک اندازه به همه ما نزدیکه، من از این کاری که دارم میکنم دارم لذت میبرم، به خاطر همین همیشه دارم این کارو انجام میدم، سالهاست دارم این کارو انجام میدم، اگه لذت میبردم اصلاً انجامش نمیدادم، هرگز انجامش نمیدادم و الان با اینکه من این همه نتیجه از لحاظ مالی گرفتم با این حال عاشقانه نشستم این برنامه که رایگانه، من که اصلاً پولی بابت این برنامه از شما دریافت نمیکنم، ولی چون عاشقانه دوست دارم که یکسری صحبتها رو بشنوم، یکسری صحبتها رو باهم به اشتراک بذاریم،
اصلا این کمک میکنه به اینکه مدار خودم بالاتر بره میام این این کارو انجام میدم و البته که به من گفته شد که این کارو بکن، میام این کارو انجام میدم😊⚘
به خاطر اینکه عاشقانه دوست دارم، فرقی هم نمیکنه که چقدر کمتر خوابیده باشم، من اون موقع هم که توی ایران سمینار هام رو برگزار میکردم من سمینارها بعضی موقع ها ۶ یا ۷ ساعت سمینار بود، یه دقیقه هم نمینشستم، من یه قطره آب هم نمیخوردم، یعنی من ۷ ساعت نان استاپ سخنرانی میکردم بدون اینکه یه لحظه بشینم و بدون اینکه یه قطره آب بخورم و به محض اینکه برنامه تموم میشد مثلاً پام خسته میشد، تشنه و گشنه میشدم و میگفتم چطور تا وقتی که داشتم این کارو انجام میدادم هیچ وقت گشنم نمیشد، تشنم نمیشد، به خاطر اینکه اون عشقه داشت کارها رو انجام میداد🌺
اینا اون چیزایی که توی این مسیر بهتر درک میکنید، همه تون بهتر درک میکنید، این انتهایی نداره، این درک ما از جهان اطرافمون اینها هی بهتر و بهتر میشه، در کل بسیار سپاسگزار خداوندم که به من این الهام رو کرد که بیام این لحظه و توی این ساعت که به من گفته شد که بیام این کارو انجام بدم و من این کارو انجام دادم و اینقدر حرف های خوب شنیدیم، حالا خدا میدونه وقتی این فایل آماده میشه و روی سایت میزاریم و بعدش خدا میدونه چه اتفاقات دیگه ای میفته، این تسلیم بودن یعنی این👌🌹
یه کاری بهت گفته شد انجام میدی، حالا من اینو میزارم روی سایتم هیچ اصراری ندارم که کسی گوش کنه، هیچ وقت هم نگفتم منو به کسی معرفی کنید این که مثلاً شیرین گفتش که مثلاً خیلی تلاش میکردم
این اتفاق برای ما میفته که خیلی ها ما رو معرفی میکنن، ولی برعکس بقیه که خیلی خوشحال میشن که مثلاً شاگرد هاشون برن استاد شون رو معرفی کنن به دیگران و همش میگن ما رو معرفی کنید، هشتگ کنید، جایزه میزارن توی صفحه اینستاگرام، اگه ما رو هشتگ کنید یه موبایل جایزه میدیم، ما که هیچ وقت این کارو نکردیم و گفتیم نکنید، حتی گفتیم ما رو به کسی معرفی نکنید، شما خودتون باید نتیجه بگیرید، خودتون باید اینقدر خوب کار کنید که نتایج شما صحبت کنن، نه زبان شما، و من هم نتایجم داره صحبت میکنه نه زبانم و اگه زبانم فقط صحبت کنه هیچ تأثیری توی شما نمیزاره⚜🌸
اگه من یه آدمی باشم که هیچ نتیجه ای نگرفته باشم فقط بلد باشم خوب حرف بزنم، شما میشنوید و قلبت بهت میگه این چرت و پرت داره میگه، میشنوی حرفها حرفهای خوبی هست، ولی قلبت تاثیری نمیذاره، چرا؟؟ چون یه آدمی داره این حرفا رو میزنه که هیچ نتیجهای نگرفته، اینها همش وقتی آدم قانون رو درک میکنه بهتر کارها رو انجام میده، اینکه من میگم به قول انیشتین میگه که وقتی کارها خیلی ساده میشه یعنی خدا داره کارها رو انجام میده، وقتی که آدم قوانین رو درک میکنه حالا من توی کار خودم شما توی کار خودتون، هر کسی توی مسیر خودش، توی روابط خودش، توی بحث سلامتیش، کارها خیلی ساده انجام میشه، به خاطر اینکه شما قوانین رو درک می کنید، شما قوانین رو میدونید،🌹
وقتی شما قوانین فیزیک رو بدونی، یا قوانین الکترونیک رو بدونی، میتونی مداری طراحی کنی که مثلاً با نور خورشید فلان کار رو بکنه، با غروب خورشید فلان کارو بکنه، چرا میتونی یه همچین مداری رو طراحی کنی؟؟
چون قوانین الکترونیک قوانین خازن و قوانین مقاومت ترانزیستور و آی سی رو میدونی
چرا میتونی شما یه ماشین طراحی کنی که مثلاً کار کنه؟؟
یه لودر طراحی کنی که زمین رو بکنه؟؟ چون قوانین مکانیک رو میدونی، وقتی قوانین مکانیک رو میدونی، میتونی با تقریباً قطع به یقین یه دستگاهی درست کنی که این کاری که تو میخواهی رو انجام بده، به این دلیل که تو قوانین رو میدونی، قوانین اون موضوع رو میدونی، به همین دلیل کارها خیلی آسون و آسون تر میشه⚘👌
فرهاد: برای من چند تا سوال پیش اومده که میخواستم از شما بپرسم اینکه اولین سوال اینه که آیا حضور من الان توی این روم، من چیزی که فهمیدم بحث هدایت بود
اینکه من حضورم توی روم رو به عنوان هدایت تلقی بکنم؟
موضوع دومی که هست من یه شرکت پیمانکاری داشتم، ۲۲ سال سابقه کار توی شرکت رو دارم، شرکت هم برای خودم هست، سال ۹۷ یک پروژه رو توی زنجان برداشتم با دانشگاه علوم پزشکی زنجان و حالا به دلایلی که بحث تورم و دلار بود و بالا و پایین شد از این بابت یک مشکلات خیلی خیلی زیادی برام به وجود اومده و دارم مقاومت میکنم
من در خواستم از شما اینه که برای من یه راهکار بدید که الان که با این فضا آشنا شدم حالا به قول شما اگه هدایت هست و هدایت شدم چه کار بکنم از این به بعدش🤔⚘
استاد:
این بحث هدایت، ببیند احتمالاً شما یه سری سوال ها پرسیدی حالا با کلمه خدا مشکل داشته باشی، یه سری سوال ها رو پرسیدی از جهان و بعدش به واسطه اون سوال هایی که پرسیدی حالا مربوط به مسائل مالی بوده، مربوط به مسائل خانواده بوده، زندگی بوده، هرچی بوده، یه سری جواب ها داره بهت داده میشه، نه فقط این صحبتی که توی این صفحه شد و نه فقط حالا اون بحث هایی که شاید خانمت باهات صحبت کرده، کلاً جهان واکنش نشون میده به سوال های شما، به مسائلی که بهش بر میخوری و میپرسی، الان این یه قسمتی از اون اتفاقه، من نمیدونم شما چه سوالایی پرسیدی، ولی میدونم جهان این جوری عمل میکنه🌻
بنابراین اینو بدون که همه چی هدایته، اصلاً غیر از این نمیتونه باشه، ما انسان ها آدم هایی هستیم که سوال می پرسیم
توی قرآن مثلاً خیلی از آیه ها اینجوریه که یسئلونک هست، مثلاً میگه که محمد از تو سوال پرسیدند در مورد فلان موضوع، جوابش اینه
کلا سیستم جهان اینجوری عمل میکنه و حالا مهم نیست ما این سواله رو با صدای بلند بپرسیم یا توی قلبمون بپرسیم، ما سوال میپرسیم و خداوند هدایتمون میکنه به جواب
حالا اینکه ما چقدر جواب رو میشنویم دیگه برمیگرده به میزان آمادگی که برای دریافت جواب داریم،
اینکه من این همه گفتم تکامل و توی مداری که هستی به یه درجه بالاتر دسترسی داری، اینا همش توی عمل باید درک کنیم این نیست که الان مثلاً من به شما بگم من یک ایده ای دارم برای کار شما، بخاطر همین من اصلاً به بچه ها ایده نمیدم در مورد مسائل شخصی شون.
مثلاً دیدی بعضی از این روانشناسان زنگ میزنن مثلاً یارو میگه من با همسرم یه همچین مسائلی داریم، یه همچین مشکلی داریم، بعد روانشناسه میگه خب چند ساله با هم ازدواج کردید، بچه چندم خانوادهای، و از این صحبتها
و میگه خب شما باید از فلانی طلاق بگیری یا شما باید با فلانی ازدواج کنی، یا شما باید فلان شرکت رو بزنی، یا باید فلان استعفا رو بدی، من هیچ وقت این کارو نکردم،
یعنی هیچ وقت من به خواهر خودم هم بارها شده زنگ زدن این سوال رو پرسیدن، گفتم که من نمیگم که تو چه کار بکن، من میگم تو توی چه مداری قرار بگیر که جواب ها رو خدا بهت بگه
من اصلا نمیگم تو چیکار بکن، چون اصلاً از نظر من این مسیر، مسیر درستی نیست، به خاطر همین وقتی که آدم توی مسیر درست قرار میگیره به میزان آمادگی
این جمله طلاییِ، به میزان آمادگیش دسترسی داره به هدایت های یک درجه بالاتر👌🍀
با توجه به شرایطی که توش هست، شما وقتی دروازه قلبت رو باز کنی برای اینکه اون بحث تسلیم بودن رو در بر میگیره که من توی انجمن معتادان گمنام.
یه انجمنی هست که اونایی که مواد مصرف میکنن و میخوان پاک بشن، اون انجمن بهشون کمک میکنه، البته اگه خودشون بخوان بعد اون یه چیزی داره، یه دوازده قدم داره، بعد این توی اون اولین قدمش اینو میگه، میگه که شما باید تسلیم باشی تا هدایت بشی به مسیر درست،
یعنی تا وقتی که نه خودم میدونم، خودم بلدم و فلان
اینها نمیشه، ولی وقتی که میای میگی خدایا مثلاً در مورد مواد میگه خدایا من عاجزم در مورد این مواد، من نتونستم، من خودم با عقل ناقص خودم خیلی تلاش کردم بیام پاک بشم ولی نتونستم مواد رو ترک کنم من تسلیمم که تو به من کمک کنی که من مواد رو ترک کنم و جدا بشم از این مسیر نادرست و بعد قدم بعدی و بعد قدم بعدی
اگه دوست داشتی در موردش مطالعه کنی خیلی بهت کمک میکنه
کلا یه سیستمی هست به نام انجمن معتادان گمنام، حالا در مورد الکلی ها هم هست، و این الگویی که اونها دارن خیلی الگوی کمک کننده هست برای پیشرفت اگه خواستی ازشون استفاده کنی
ولی در کل همین که الان آمادهای، همین که این صحبت ها رو شنیدی و همینکه سپیده گفتن بری سایت،
یعنی قبل از اینکه سپیده بگه اگه من میخواستم بگم یک کلمه میگفتم برو سایت عباس منش ثبت نام کن
اصلا ما توی صفحه اصلی سایتمون یه گزینه ای داریم به نام اینکه یه نشانه ه ای به من هدایت کن، منوبه نشانهای که جواب سوالم رو بهم بده، توی همون صفحه اول، وقتی شما ثبت نام کرده باشی، هر روز به نشانه جدیدی شما رو هدایت میکنه و توی اون فایله یه توضیحاتی هست حالا توی توضیحات فایل، ممکنه فایل تصویری باشه، صوتی باشه، ممکنه کامنتهای بچه ها باشه، و این یه روندیه که آروم آروم مثل این میمونه که مثلاً شما بیایید آرنولد رو ببینی بعد یه آدم خیلی لاغر مردنی باشی مثلاً کل وزنت ۴۷ کیلو باشه و آرنولد رو ببینی، فرض کن من آرنولدم بیایی بگی من چیکار کنم بشم ۲۵۰ کیلو عضله خشک، بعد من چی باید بگم؟
تنها راهش اینه که من بگم برو شروع کن اول تغذیت رو شروع کن، اول از میله خالی شروع کن وزن زدن، اول آروم آروم پیاده روی کن، بعد یواش یواش سرعت رو ببر بالا، بعد اینهمه مسیر رو برو، آروم آروم، گرم به گرم، کیلو به کیلو عضلاتت رو بیشتر میکنی، قدرت جسمانیت بالاتر میره و وزنه های بزرگتری رو میزنی، فلان برنامه رو بگیر، از فلان برنامه خیلی خیلی سبک شروع کن، تا مثلاً سالهای سال بعد با این تغذیه و با این روش تمرین و با این وزنه ها برسی به بدنی که کوهی از عضله باشه،🥀⚘
یکی از دلایلی که من مشاوره نمیدم، من اون موقع که ایران بودم مشاوره نمیدادم اصلاً، یعنی یکی بیاد به من بگه استاد من به یه همچین مسئلهای دارم به من مشاوره بده، من میگفتم من کلیت قانون رو میگم، شما باید اون رو درک کنید و توی مسائل خودتون ازش استفاده کنید، این نیست که مثلاً من بیام بگم تو با این طلاق بگیر، تو با اون ازدواج کن، این کار رو بکن، الان برو بورس، الان برو طلا بخر، الان برو دلار بگیر، الان برو فلان کن،
نه، من در مورد خودم هم اینجوری نیست، یعنی من فقط میزارم خدا، باور هام رو درست میکنم در مورد مسائل مالی، حالا در مورد مسائل مالی صحبت کردیم ما، مثلاً کلی مورد توضیح دادیم در مورد این مسئله،
توی سایت ما توی منوهاش توضیح داده شده هر قسمتی چه فایل هایی در مورد چه موضوعاتی هست خیلی واضح😊⚘
سایت ما من به جرات میگم با کیفیت ترین سایت توی سایت های موفقیت دنیاست، نه تو زبان فارسی، توی کل زبان ها، نه تنها از لحاظ کیفیت محتوا بالاترینه، از لحاظ بازدید هم بالاترین بازدید سایت توی سایت های موفقیت دنیاست
یعنی توی دنیا هیچ سایتی به اندازه سایت ما بازدید نداره و البته که هیچ سایتی به اندازه سایت ما کیفیت نداره، اینو کسانی گفتن که هزاران سایت فارسی و انگلیسی رو دل و روده اش رو آورده بودن بیرون بعد رسیدن به سایت ما و به این نتیجه رسیدن🤗🍀
اینکه اصلاً سایتم درست شد، اینکه اصلاً من تمرکزم رو به جای اینکه بزارم روی اینستاگرام و تلگرام و یوتیوب، اومدم روی سایتم و این باعث شد اینقدر همه چی دسته بندی شده باشه، اینقدر همه چیز درست باشه، اینم بازم هدایت خداوند بود، اون موقع که همه دویدن رفتن یوتیوب، رفتن اینستاگرام، رفتن تلگرام، همونجا خدا به من گفت تو فقط روی همین سایت باش
همه رفیقام هم گفتن اشتباه داری میکنی، الان اینستاگرام خیلی کار راحتیه، هیچ کار نمیخواد بکنی
سایت برای من یک سری دردسر ها رو هم داشت، درست کردنش و کار کردنش، اصلا بلد نبودم، کلی باید این وسط چیزی یاد میگرفتم ولی الان همه اونایی که اون مسیر هارو رفتن وقتی تلگرام فیلتر شد، وقتی اینستاگرام اینجوری شد، وقتی همه چی لوس شد، اینها فهمیدن و به من گفتن چقدر تصمیم درستی گرفتی
در صورتی که من اصلا نمیدونستم که تصمیم درستیه
من فقط بهم گفته بود توی این سایت فقط کار کن و منم این کارو کردم و الان داریم میبینیم که اون هدایت هایی که به ما گفته میشه و ما تسلیم میشیم و عمل میکنیم و این نتایج رایج رو به وجود میاره چه تفاوت هایی رو رقم میزنه با اونایی ک هدایتشون رو گوش نمیکنن 😊⚘
همه چی توی سایت عباس منش هست واقعاً، یعنی سالها دارم کار می کنم و سالهاست که هر چی گفته میشه دارم روی حالا چه در قالب فایل های رایگان، چه در قالب محصولات دارم روی سایت عباس منش میزارم😊⚘
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته جان
در پناه الله یکتا، سالم، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🍀🙏🌹⚜🌸⚘🪴💐💞💖
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت ثروت و نعمت و شادی
سلام ب استاد عزیز و خانوم شایسته
دقیقن اینطور از وقتی ی جوری دیگه نگاه میکنی واقعن آرامش حال خوب و احساس خوب میگیره ادم
واقعن استاد نکاتی میگید دقیقن همنطور
وقتی افکار یکم نا شکری میشه سریع ی اتفاغی می افته
و وقتی مثبت همه چیو میبینی واقعن مثبت میشه حتمن
قوانین جهان زیبا هستن و دقیق کار میکنن
حیف که این دوستمون خیلی وسط حرف می اید چقد زیبا استاد حرف میزد
خداروشکر اینقد تغییر کردم
انسان های ایراد دار خیلی خیلی کم میبینم
کسی هم ببینم اصلن حرفی نمیزنم
واقعن خداوند در هر لحظه داره هدایت میکنه
من خودم امسال هدایتو خیلی توی زندگیم دیدم و لمس کردم بخوبی
قضاوت نکردن مهمترین نکته👌
من تا حالا که سه سال با استادم آشنا هستن
هیچ سوالی برام پیش نیومده تا حالا
دیدم دوستان همیشه میگن سوال دارن
نمیدونم ایراد داشتم👍
یا سخنان استاد واقعن اینقد کامل و رسا زیبا
که از ی قانون میگه فقطباید عمل کرد ب اون قوانین👍
فش هیچوقت ندادم چون از روز اول صحبت های از درون خودمون بود
و با تکرار حرفاتون خودمو تغییر دادم
چقد استاد با ایمان حرف میزنید
این بزرگترین نشانه درست بودن حرفاتون و ایمانتون ب تسلیم بودن در برابر خداوند👍
دقیقن من فک میکنم بدون مقاومت خودم اومدم و از روز اول همه حرفاتونو پذیرفتم
بله درکمون انتها نداره از جهان
همین شمارو بی نظیر کرده از بقیه که
فقط با شما بودن نتیجه همراه داره
سایت شما با کیفیت ترین و بی نظیر ترین
سایت موفقعیت با چره داخل سایت و دیدم
ویدیو و کامنتا معلوم میشه چقد این سایت بی نظیره
بعد تلگرام الان که اینستاگرامم فیلیتر شد
چقد هدایت شما زیبا بوده
خدایا شکرت برای بودن این سایت
شکرگزارم شکراگزارم شکرگزارم
سپاسگزاریم ازت استاد
عاشششششقتونم♥️
سلام استاد عزیزم ،دقیقا همه چیزی که شیرین عزیز گفت من بعد قدم کارکردن تجربه کردم چون کمی فاصله گرفتم از جریان،من هم دراین مسیر همراهی همسرم رو به ندارم چون روی خودش کار نمیکنه،ولی من یاد گرفتم که هرکس درمدار متفاوت و منحصر به فرد خودشه،سعی کردم متفاوت عمل کنم باورامو تغییر بدم ومثال استادکه میکه وسط دریا هستی وحس میکنی میخای غرق بشی پس با حس خوب باشی بهتره درسته وقتی کسی در مدار ما نیست نیازی به توجیه نیست،من توی جزر ومد دریا گیرمیکنم گاهی چون هیچ چیز مطلقی وجود نداره من مدام کم میارم چون فاصله گرفتم این مسیر مثل آموزش رانندگی هستش توبا چند جلسه تمرین راننده نمیشی وبا تکرار وتمرین که میتونی راننده بشی من دچار اشتباه شدم مثل چیزی که نسرین میگه اینکه باید مسیر به گفته استاد راحت و بدون مشکل باشه اگر به تضاد خوردم حس بد میگرفتم پایان دوازده قدم اغاز راه درست برای زندگیه چون درمدار بالاتر قرار گرفتیم،صحبتهای دوستان خیلی کمکم کرد که توی این مرحله اززندگی یکم احساسم تغییر کرده چون تضادهای زیادی با ادمهای اطرافم دارم دیروز برای دخترم از فرکانس گفتم اینکه یه سری ادمها به خاطر تغییر مدارم ازمسیرم خارج شدند ولی کماکان درگیرم ،هدایت شدن از سمت خدا برای ادامه دادن خیلی مهمه اینجاست که میفهمم این من نبودم که با اشتیاق تومسیر بودم این لطف خداوند بود،تجربه های مشترک همه ما دراین مسیر جالب وشنیدنیه،من نیاز دارم بشنوم که توی مسیر هم گاهی دست اندازهای زیادی وجودداره،اینکه فصل ها هم گرم وسرد میشن ،اسمان همیشه ابری نیست ،یا همیشه افتابی نیست من دچار تضاد شدم چون یک جلسه به اخر قدم دوازده مونده وباید از نو شروع کنم ،وحضورم کمرنگ شده از خدای خوبم بابت هدایت شدنم سمت این مسیر بسیار ممنونم،ودوست دارم دخترم که پونزده سالشه به این مسیر هدایت بشه وروی خودش کار کنه دوست دارم شرایط زندگیم تغییر کنه وهمسرم هم بتونه پیام هدایت رو درک کنه ،من نسبت به قبل تو زندگیم کلی تغییر کردم ولی ذهنم سانسورش میکنه پیام امروز من اینه که تسلیم بشم چون هرچقدر بیشتر تلاش میکنم کمتر دارم نتیجه میگیرم ،امروز دراین مرحله از زندگیم دوست دارم بیشتر در ارامش ورفاه باشم همه چیز داره سمت خوشبختی میره وآسونی ،امروز فهمیدم گول نخورم چون دوازده قدم هستم پس هیچ مشکلی نباید وجودداشته باشه ،ونباید ازخودم توقع زیادی داشته باشم ،خدایا شکرت هدایتم کن ،خداوند هرلحظه درحال اماده کردن من برای ادامه مسیره ولی من توی این جهان دوقطبی که تضاد هم وجودداره ارام تر قدم بردارم توی پیچ های هولناک زندگی باید تبحر پیدا کنم وبزارم اتفاقات خوب پیش بیاد ،برای همه چیز از خدا سپاسگزارم ️
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
هدایت
تسلیم شدن
رد پای روز 15 تیر
بگو چشم تا ببرمت به نور خودم ،تو منو خواستی ،پس باید چشم بگی تا منم بتونم نزدیک ترت کنم به خودم
این جملاتی هست که وقتی از خدا درخواست کردم که خدا کمکم کن که از این جهان هستی بگذرم و میدونم که شرط گذشتن از این جهان هستی اینه که به خواسته هام برسم
که استاد عباس منش میگفت تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست
نمیدونم ،وقتی فکر میکنم هیچی نمیفهمم ولی اینو خوب میدونم که خدا داره هدایتم میکنه به بهترین شکل و ساده ترین و طبیعی ترین شکل
وقتایی که چشم گفتم خیلی خوب بود برام، نتیجه همه چیز
.ولی وقتی چشم نگفتم و کار خودمو کردم ، مثلا یه نمونه اش این بود که خدا این روزا بهم میگفت طیبه ساکت باش الان وقت حرف زدن نیست ،نباید توجه کنی به این موضوع
نباید به این فرد حتی اگه نزدیکترین فرد زندگیت هست این قوانین رو بگی
نباید توجه کنی به حرفایی که میزنن و اعراض کن ، چون پنهانی هست و داری توجه میکنی و مسیرت درست نیست باعث تغییر فرکانست میشه
و نتیجه اش نشنیدن صدای من هست که کمتر میشنوی و اذیت میشی
راستشو بخوام بگم ،من انگار معتاد شدم
معتاد شنیدن صدای خدا ، همون حسی که هر لحظه بهم خیر و شر رو میگه و انقدر نزدیک میشنوم این صدا رو که حتی بارها میگم خدایا این صدا که عین صدای خودمه
حتی بارها گفتگومون که بالا میگیره، من میگم، تا من دارم میگم ،حرفم تموم نشده، جواب میشنوم
یا اینکه بهم میگه کارت درست نیست و گوش ندی نتیجه نمیگیری
.حتی چند باری که گوش ندادم به حرفاش و صداش کم تر شده
، یه حس اذیت شدنی تو وجودم حس میکنم که همه اش میخوام صداشو بشنوم
همین دیروز بود که داشتم دستامو میشستم دوباره با عادت ناخوبی که داشتم ،این بود که با لباسم خشک میکردم ، و خدا یه مدت دائم بهم میگفت که انجام نده میخوام از این عادت رهات کنم و من یه مدت چشم میگفتم و انجام نمیدادم
ولی نمیدونم چند روزیه انجام میدم و حتی میشنیدم که خشک نکن با لباست ولی توجه نمیکردم و کار خودمو میکردم و وقتی دستامو با لباسم خشک میکردم دیگه این صدارو نشنیدم
تا اینکه دیروز دوباره این رفتارمو تکرار کردم ، یهویی گفتم خدا چرا نمیگی دستاتو نزن به لباست ؟؟؟ چرا دیگه مانعم نمیشی ؟؟؟ چرا صداتو نمیشنوم که مانعم بشی و بگم چشم
که شنیدم چون تو گوش نمیدی ،وقتی گوش ندی من دیگه کاریت ندارم ،البته من همیشه میگم بهت این کارو انجام نده ، ولی تو چون گوش نکردی دیگه اون لحظه صدای من انقدر ضعیف شده برات که نمیشنویش
پیش خودم گفتم داری چیکار میکنی طیبه ، مگه نمیخوای هر لحظه در تمام جنبه ها از خدا بپرسی ؟؟ پس چرا چشم نمیگی
یه احساس اذیت شدن درونی هم داشتم مثل معتادا شدم که وقتی حس نمیکنم این صدای پر از آگاهی و آرامش و عشق رو اذیت میشم
و به خودم یادآوری کردم و باید هر لحظه آگاهانه توجه کنم تا چشم بگم که بیشتر و بیشتر بشنوم این صدا رو
تا چشم نگم هیچ اتفاقی نمی افته
و این بهم گفته شد که تو منو اگر میخوای باید چشم بگوی خوبی باشی
صبح دقیقا وقتی خواستم رد پای روز 14 تیرم رو تو سایت بذارم دیدم یه پاسخی برای من اومده و یه خانم بهم گفته بود که در روز شمار 171 و بهم پیشنهاد داده بود که
هر موقع دیدی گوش نمیدی به حرف خدا این حرفا رو به خودت بگو
میتونی براخودت این باور رو بسازی هربار که به صدا توجه نکنی ممکنه تن صدا کم بشه و این کم و کم شدن باعث میشه دیگه صدا رو نشونی و خدا باهات حرف نزنه این طوری ضمیر ناخوداگاهت میترسه و بیشتر توجه میکنه و عملگرا میشی.البته که حقیقت داره وقتی به هرچی توجه نکنی و عمل نکنی دیگه از دستش میدی
و من این رو نشونه دونستم از خدا که بهم یادآوری کرد تا حواسم جمع باشه
دیشب بعد نوشتن رد پام ،که نوشتم با خدا قرار دارم و بیدار میمونم باهاش حرف بزنم ، تا ساعت 2:30 تمرین رنگ روغنم رو انجام دادم و وقتی اومدم بشینم داشتم به فایل استاد گوش میدادم
فایل گفتگو با دوستان قسمت 4
که آخرای فایل درمورد هدایت میگفتن
پرسیدم خدا از چی شروع کنم که باهم حرف بزنیم
تو بگو
همینجوری نشسته بودم و گوش میدادم که حس کردم برو قرآن و بردار و میخواستم مثل هر بار دستمو بذارم لای صفحه ای از قرآن و بخونم
مکث کردم گفتم خدا تو چی میگی ؟ چی قراره بهم بگی ؟
که شنیدم صفحه 63 قرآن رو باز کن و بخون
همین که باز کردم سوره آل عمران بود
قبل اینکه قرآن و باز کنم داشتم به حرفای طناز خانم فکر میکردم که تو هاوسکلاب به استاد میگفت جریان هدایتش به سمت قرآن خوندن و که میگفت آیه ای باز شد که میگفت عجله نکنید در مورد قرآن خوندن
و یاد هدایت خودم افتادم که آیه برای من اومد در مورد هدایت
و بعد که شروع کردم صفحه 63 رو خوندم دقیقا آیه ای در مورد هدایت دوباره بود که خوشحال شدم که خدا بهم یه نشونه دیگه داد که داره هدایتم میکنه
و حامی و هدایتگر منه
وَکَیۡفَ تَکۡفُرُونَ وَأَنتُمۡ تُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتُ ٱللَّهِ وَفِیکُمۡ رَسُولُهُۥۗ وَمَن یَعۡتَصِم بِٱللَّهِ فَقَدۡ هُدِیَ إِلَىٰ صِرَٰطࣲ مُّسۡتَقِیمࣲ101
و چگونه کافر خواهید شد در صورتى که آیات خدا بر شما تلاوت مى شود و پیغمبر خدا میان شماست ؟ و هر کس به دین خدا متمسّک شود محققا به راه مستقیم هدایت یافته است
اواسط صفحه بودم که باز سوالی پرسیدم
گفتم خدا من جدیدا یه موضوعی فکرمو درگیر کرده
اینکه تو، تو قرآن خودت گفتی که هر کس کار خیر بکنه پاداش کار خیرش رو میدیم
مثلا حتی اینم پرسیدم که چجوریه که میگن هر کس صبح قبل اذان بیدار بشه و باهات حرف بزنه و بیدار باشه و توجه کنه و تمرکزش به ربّ باشه زندگیش تغییر میکنه و یکی از این تغییرات در رزق و روزی هست
الان کسایی که صبح بیدار میشن تا باهات حرف بزنن میگن رزق و روزیمون بیشتر بشه این یعنی درست نیست ؟ به خاطر خودشون بیدار شدن نه به خاطر تو و حرف زدن با تو
خب ما الان تو این دنیا کار خیری بکنیم اگر به پاداششم فکر کنیم اشکالی داره؟؟؟؟
بعد گفتم الان ما تو این جهان اومدیم و تو مقرر کردی که اینجا باشیم رفتارهای انسان گونه مونم هست دیگه، که بخوایم کاری بکنیم که پاداششو که توقرآن گفتی میدی
اینکه اگر کسی کار خیر بکنه پاداششو میدی
چون تو کتاب عشق خدا که هدایتی بهم هدیه دادیش ،نوشته بود که حتی اگر کار خیری بکنیم و به فکر این باشیم که اون دنیا میریم بهشت ، عبادت تاجرانه هست
دقیق جملاتش یادم نیست ولی منظورش این بود
حتی تو قرآن هم فکر کنم یه بار خوندم که هر کس به فکر دنیا و آخرتش باشه دقیق ولی یادم نیست
و یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت برای خودت ببخش حتی برای خدا هم نبخش که بعد منت بذاری سرش بگی ببین خدا من بخشیدما
بعد برام سوال شده بود و اینم تو فکرم بود که خب وقتی میگن و تو قرآن هم آیه اش هست که وقتی کاری انجام میدی برای خدا انجام بده این چجوریه ؟؟
البته اینم حس میکردم که درسته اگر کار خیری کردی و به فکر پاداشش بودی اشکالی نداره ولی اگر کار خیری کردی و به فکر این بودی که خدا ازم خواسته و من انجامش دادم برای خدا این مرتبه اش بالاتره
و انگار وقتی داشتم سوالو میپرسیدم خود به خود جواب به زبونم جاری میشد و گفته میشد که مرتبه دارن همه اینا
و اگر سعی کنی که روی خودت کار کنی تا به مرتبه ای از ایمان به خدا و تسلیم بودن برسی که همه کاراتو برای خدا انجام بدی این پاداشش بیشتره
در اصل اینکه بگی عجرت رو در مقابل خدا و ناتوانبت رو بگی و بسپری به خدا
همینجوری وسط صفحه 63 که مکث کردم و به این سوالا فکر کردم و پرسیدم بعد ادامه دادم
گفتم خدا یعنی میشه تو این آیات جوابمو بدی
همین که صفحه 64 رو خوندم گریم گرفت
لَیۡسُواْ سَوَآءࣰۗ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ أُمَّهࣱ قَآئِمَهࣱ یَتۡلُونَ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ ءَانَآءَ ٱلَّیۡلِ وَهُمۡ یَسۡجُدُونَ
همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه اى از آنها معتدل و به راه راست اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند
گریه کردم وقتی این آیه رو خوندم
گفتم ببین من نمیدونستم چی با خدا حرف بزنم گفتم هیچی نمیدونم تو بگو تو از من بهتر میدونی که منو هدایت کرد تا بهم بگه قرآن بگیر دستت و شبا که چند روزه شروع کردی با من حرف بزنی و نزدیک اذان بیای بهم بگی حرفاتو قرآن رو هم بخون و فکر کن و از من بپرس
کمکت میکنم
تو تلاشتو داری میکنی تا شبا بیدار بمونی و تا نماز صبح هم کار کنی، تو قدم برداشتی منم میبینمت ، که هم با من حرف بزنی و من میبینم این تلاشت رو
و آخرین آیه از صفحه ای که خدا بهم گفت بازش کنم و بخونمش این بود
وَمَا یَفۡعَلُواْ مِنۡ خَیۡرࣲ فَلَن یُکۡفَرُوهُۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلۡمُتَّقِینَ115
هر کار نیک کنند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است
اینجا متوجه شدم که جواب سوالمو داد که طیبه درمورد کار نیک پرسیدی به این فکر نکن که ثوابش چجوریه و چی گفته شده و به شک بیفتی
به این فکر کن که من میبینم ،دانا و آگاهم به همه چیز و تنها قدرت و نیروی عالمم
حس کردم یه جورایی باید درمورد این موارد که سواله برام ، که برای ثوابشم فکر کنم خوبه یا فکر نکنم هم باید رها باشم
و زیاد درگیرش نشم
مثلا اگه کار خوبی کردم به فکر پاداش نباشم
به فکر این باشم که قدم مثبت برداشتم و میتونم که خداگونه باشم و رفتارم رو تغییر بدم
تو فایل گفتگو با دوستان قسمت 4 که استاد گفت درمورد هدایت و سوال پرسیدن
اینکه گفت جهان واکنش نشون میده به سوال های شما
گفت اینو بدون که همه چی هدایته ،غیر از این نمیتونه باشه
ما انسان ها آدمایی هستیم که سوال میپرسیم
و گفت مهم نیست که ما سوالی که میپرسیم با صدای بلند بپرسیم یا تو قلبمون بپرسیم
ما سوال میپرسیم و خداوند هدایتمون میکنه به جواب
حالا اینکه ما چقدر جوابو بشنویم دیگه برمیگرده به میزان آمادگی برای دریافت جواب
و به تکامل اشاره کردن و در عمل باید درک کنیم
و باز به تسلیم بودن اشاره کردن که باید تسلیم باشی تا هدایت بشی به مسیر درست
اگر بگی خودم میدونم و بلدم وفلان نمیشه
وقتی بگی عاجزم و خدایا تسلیمم اونموقع اجازه میدی به خدا ،خودش هدایتت میکنه
خوشخالم از اینکه خدا هدایتم کرد به این صفحه از قرآن
تا شب باهاش حرف بزنم و حتی موضوع حرف زدنمونم خودش تعیین کرد
سلام طیبه جان
چقدر کامنتت زیبا بود و البته پیام خدا به من بود
امروز نیت کردم وزدم روی نشانه و شروع کردم به خواندن کامنت کامنت دوم کامنت شما بود گفتید به جای باز کردن قرآن شماره صفحه ای که تو ذهنتون گفته شد را باز کردید منم یک بار قبلا این کار را کرده بودم و جوابم عالی بود. با خودم گفتم خوب الان من هم همین کار را بکنم قرآن کنارم نبود تفسیر قرآن کریم زمانی کنارم بود تو ذهنم شماره 125 اومد باز کردم و شروع کردم به خواندن و کلی پیام گرفتم و دقیقا بابت هدایتی که خدا بهم کرده بود و گوش نکرده بودم و بهم در مورد این گفت که فقط از من بخواه واعتصموا بحبل الله
چون من برای اولین بار در زندگی ام از استادم درخواست نمره کرده بودم در حالی که همه ترمها نمراتم خوب بوده بدون درخواست کردن از کسی حتی وقتی فکر می کردم نمره ام خوب نمی شه همیشه نمره هام خوب و عالی می شد و می فهمیدم کار کار خداست همه از نمره دادن استادها شاکی بودند ولی من همیشه از همون استاد نمره خوب گرفتم
ولی اینبار درخواست کردم که نمره خوبی بهم بدهند می ترسیدم نمره قبولی نگیرم و برای اولین بار در ترم آخرم نمره قبولی نگرفتم!!! و انگار خدا می خواست بهم بگه دیدی بهت گفتم از بنده ام درخواست نکن خودتو بابت چیزهای بی ارزش کوچیک نکن
طیبه جان می دونی چی باعث شد من تعجب کنم چون دوباره برگشتم به کامنت شما و آیه قرآن را خواندم و دیدم دقیقا همین آیه برای من اومده از تعجب شاخ درآوردم مگه می شه؟ تا اینقدر هدایت !!!
خواستم ازت تشکر کنم بابت این کامنت زیبا
مخصوصا جایی که در مورد نماز صبح نوشتی که دیروز من دقیقا در این مورد با دوستم صحبت کردم و باز در کامنت شما تایید گرفتم
ممنون که امروز روز منو با کامنت قشنگت زیباتر کردی
بهترین ها را برات آرزو می کنم و امیدوارم هر لحظه هدایت خدا را داشته باشی
به نام ربّ
سلام مرضیه جان
من همین چند دقیقه پیش انقدر خوبم میومد گفتم خدا میشه بخوابم امشب تو صبح بیدارم کنی باهم حرف بزنیم و نماز بخونم
بعد اصلا متوجه نشدم چی شد جوری اتفاق عجیبی افتاد که من بشینم و گریه کنم و پرچم امام حسین رو بگیرم دستم و دقیقا یاد پارسال همین موقع ها بیفتم
که درخواست میکردم از امام حسین و میگفتم امام حسین تو به خدا بگو فلان خواسته ام برآورده بشه
اونموقع باوری که داشتم و از بچگی گفته بودن این بود که از اماما بخواین و به خدا نزدیکترن
بعد که کم کم من به این سایت پر از آگاهی اومدم و هدایت شدم تا آگاهیاشو دریافت کنم
فهمیدم شرک میورزیدم و درخواستم از خدا نبود از امام حسین بود
و من باید درست بشناسم خودمو
خدارو
امام حسین رو
و دوباره همه اتفاقات پارسال یادآوری شد برام
گفتم خدایا من به خاطر خواسته زمینی که عاشقانه دوست داشتم داشته باشمش اومدم از امام حسین درخواست کردم
و تو جوری مسیر منو هدایت کردی که این محرم خواسته ام شده ، تو رو خواستن خدای من
وقتی بعد گریه با خدا حرف زدم گفتم بهم نشونه میدی
اومدم سایت و نشانه ام رو زدم
فایل مصاحبه با استاد قسمت 20 بود
که فردا جریانشو تو دیدگاهش مینویسم اگر خدا بخواد
همین که اومدم تو سایت دیدم دو نفر برام پاسخ نوشتن
اولی رو خوندم و بعد یکم مکث پاسخ شما رو خوندم
به عدد 125 که نوشتین رسیدم
متحیر شدم
چون دقیقا این عدد مرتبط بود با درخواست من در پارسال همین موقع ها تو محرم از خدا و امام حسین
البته به خدا هم مینوشتم حرفامو و در کنار حرف زدن با خدا برای امام حسینم مینوشتم که بعد متوجه شدم نوع درخواستم در اصل شرک بوده و باید اصلاح بشه
وقتی عددی که نوشتین 125 رو دیدم
پرسیدم خدا یعنی چی؟؟؟
چی میخوای بهم بگی
چون بین من و خداست و با دیدن این عدد و در ادامه که نوشتین پیام خدا این بود که از من بخواه ، انگار یه حسی کردم که
باید دوباره این درخواستمو بکنم
ولی اینبار از خود خدا
حس خوبی بهم داد نوشته تون اینکه شما رو دستی قرار بده تا با حرفاتون به من بفهمونه که دوباره میتونی همون درخواستتو بکنی
ازت سپاسگزارم مرضیه جان که وقت گذاشتی و برام نوشتی و دیدگاهم رو خوندی
برات بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم
به نام عشق
به نام هدایتگرم
امروز برخلاف همیشه که از درکم مینوشتم ویااز تجربیاتم ودستاوردهام
اصلا نمیخوام راجب اینا بنویسم،ودیدگاهم اصلا ربطی به فایل نداره فقط احساس الانمه
میخوام سکوت کنم و هدایت بطلبم
یه موضوع کهنه ای که هزاربار توچارت قانون بردمش تاحلش کنم ،کم رنگ شد اما حل نشد
داره اذیتم میکنه ومن فقط سکوت میکنم تا هدایت شم،اعراض کردم نشد،به جنبه های مثبتش توجه کردم نشد،کنترل ذهن کردمو توجهمو به چیز دیگه دادم نشد ،اون موضوع سرجاش موند وحل نشد
حالا واقعا هدایت میخوام
خدایا شمایی که یه جوجه رو هدایت میکنی شمایی که هدایت تمام جهان باعظمت دستته منو درحل این ،مسئله هدایت کن🤲
سلام دوستان عزیز
بچه ها قرآن خوندن شروع کنید
خیلی باورهای خوبی میتونید در هر زمینه ای ازش در بیارید،اولش سخته بعد هر چقدر ادامه میدید بیشتر درک میکنید قرآن،البته با دید قوانین قرآن بخونید و از خدا هدایت بخواید که کمکتون کنه در درک قرآن
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَمًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لحَْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخَْالِقِی
آنگاه از آن نطفه ، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون ، پاره گوشتی، واز آن پاره گوشت ، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم، بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم در خور تعظیم است خداوند، از آن بهترین آفرینندگان
(مومنون)
چطور خدای خودمو، قادر مطلقمو یادم میره،
منو از هیچ آفریده، پس چطور تسلیمش نمیشم تا هدایتم کنه.
خدای من توانایی اینو داره که در تک تک لحظاتم منو به بهترین مکان و زمان هدایت کنه فقط کافیه خودم در آغوشش رها کنم،
زندگی به این سادگیه فقط ذهنمون داره پیچیده اش میکنه.
خداوندا منو از همه ی بند ها و زنجیرهایی که به خودم وصل کردم رهایم کن و فقط به خودت متصل کن
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ
اوست کسی که شب و روز و آفتاب و ماه را که هر یک در فلکی شناورند ،بیافرید
خداوند کهکشان ها رو هدایت میکنه
منم میتونه هدایت کنه
زمین با سرعت ۱۶۰۰کیلومتر بر ساعت دور خودش میچرخه
با سرعت ۱۰۰۰۰۰کیلومتر بر ساعت دور خورشید میچرخه
خورشید با سرعت۸۵۰۰۰۰کیلومتر بر ساعت به مرکز کهکشان راه شیری میچرخه
کهکشان ها با سرعت ۱,۰۸۰,۰۰۰,۰۰۰کیلومتر بر ساعت از هم دور میشن
الله اکبر
چطوره که منظومه ما میلیون ها ساله بدون برخورد با چیزی داریم سفر میکنیم
چطوره اصلا متوجه این سرعت اعجاب انگیز نیستیم
اگه هدایت نیست پس چیه این نظم جهان هستی
لااله الالله
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
گفت : پروردگار ما همان کسی است که آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته ، سپس هدایتش کرده است
سوره طه
أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا
آیا انسان به یاد نمی آورد که ما او را پیش از این در حالیکه چیزی نبود آفریدیم
خدایا شکرت که کلمات بر زبان و قلمم جاری میکنی
به حقانیت خودت قسم به راهی هدایتم کن که تسلیم درگاه تو باشم
سلام استاد عزیز
تاثیری که این ۴ مجموعه فایل رو من داشت علاوه بر همه نکاتش که کلی درس یادگرفتم و چندتاازسوالای ذهنم پاسخای منطقی بهش داده شد
این بود که واقعا از سپیده عرفان حامد طناز و سایردوستان ، این حس بهم منتقل شد که برای کارکردن رو خودم بااشتیاق و لذت زمان بزارم
من قبلا این پروسه کار کردن رو خود رو سخت و زجراورمیدونستم و فقط به عشق رسیدن به خواسته اونو تحمل میکردم
ولی وقتی دیدم بچه ها دارن با کارکردن رو خودشون عشق میکنن ، منم یه شور و شوقی و یه صبر و امیدی واقعا درونم شکل گرفت که اصلا خودم بخوام بیشتر زمان بزارم واسه کارکردن رو خودم و نخام زود برسم به خواستم چون هرچی بیشتر زمان میزارم کیفیت خواستم بالاترم میره .
واقعااین فایلا هدایت الله بود برای ما و من که خیلی بهره بردم ازشون
کامنت خانم الهام محمدی هم باز اون صبر اون کارکردن رو خود که ایشون به چه نتایج خوبی رسیدن رو در من تقویت کرد . که بهم بگه مینو انقدر عجول نباش لذت ببر برخلاف بدنه جامعه که دنبال زود رسیدن به چیزی هستن تو از مسیرش لذت ببر و تازه مسیرشم میتونه طولانی باشه اما لذت بخشیش به اینه که هرچی بیشتر کار کنی کیفیت بالاتره
ممنونم استاد واقعا خیلی خوب بود
و قسمت اخر درباره هدایت کردن بقیه ام که فوق العاده چون دقیقا جواب من بود
پایدار و شاد و سالم باشین 🌹
بنام خدا
سلام
وای چیه این فایلا
پدرم در اومد بسکه گریه کردم استاد دیگه از این فایلا نزار 😂😂
همین سه ساعته فایله خوش یه کلاس آموزشه
استاد من الان دومین قدمو تموم کردم و توی قدم سومم میتونم بگم ک هر چی تو این دوتا قدم یاد گرفتم خلاصشو توی این فایلا شنیدم و حتی این فایلا فراتر از اونا بودن .
سلام به استاد جان و مریم عزیز و همه ی دوستان
من این فایل های گفتگو با دوستان رو همون موقعی که اومد رو سایت گوش دادم و واقعاً لذت بردم- خارج از وصف – و از اون روزا میخواستم بیام کامنت بذارم ولی دیگه امروز اومد و من امروز می نویسم…
من 9 ماه پیش بعد از اینکه دکتری را تمام کردم به کانادا مهاجرت کردم و شروع کردم به گشتن دنبال کار. مدتی گذشت که در این مدت من به صورت گذرا – و نه برنامه ی هر روزی – به فایل ها گوش می دادم و روی هم رفته احساسم خوب بود، ولی هنوز کار پیدا نکردم. یک روز تصمیم گرفتم یکی از کتاب هایی که از زبان استاد شنیده بودم را تهیه کنم به نام ask and it is given وقتی این کتاب را می خواندم دوباره همان احساسی را داشتم که بار اول با گوش دادن به صحبت های استاد در من ایجاد شده بود. احساس دوباره متولد شدن و شادی از اینکه من هر چه بخواهم می توانم خلق کنم. همزمان با این کتاب شروع کردم از اول گوش دادن به فایل های دوره 12 قدم و تمرینات کتاب را هم انجام می دادم. از جمله بازی فراوانی، به این شکل که فرض می کنم هر روز مبلغی به حسابم وارد می شود و من در همان روز آن مبلغ را خرج می کنم. مثلاً روز اول 1000 دلار و روز دوم 2000 دلار و … به همین شکل. و من این تمرین را با احساس خیلی خوب و دقیق انجام می دادم. دقیقاً می رفتم توی وبسایت های خرید آنلاین و جنسی که می خواستم انتخاب می کردم و عکس آن را به عنوان آیتم های خریداری شده در یک فولدر ذخیره می کردم. هر شب قبل از خواب با گوش دادن به موسیقی های تجسمی خواسته هامو تجسم می کردم و کلاً احساسم “خوب” نبود، بلکه “عالی” بود. از یکی از پوزیشن هایی که اپلای کرده بودم تماس گرفتن و با من مصاحبه کردن و خیلی از من خوششان آمده بود. یادم نیست دقیقاً 4 یا 5 جلسه با من مصاحبه کردند ولی با فواصل طولانی…کلاً 2 ماه طول کشید این روند مصاحبه و این ها…در این مدت من درگیر آمادگی های مصاحبه شدم و دیگه تمریناتم رو انجام نمی دادم یعنی فرصتش رو پیدا نمی کردم، انگار برام اولویت نبود، و خوشحال بودم از اینکه اتفاقات خوب داره برام میوفته و احتمالاً همینجا مشغول به کار میشم. خلاصه اینکه روز ها و هفته ها شده بود که شاید من حتی 1 فایل هم گوش ندادم، شاید فقط زندگی در بهشت را می دیدم. اونا مدام بهم میگفتن که تو top candidate ما هستی و یک نفر دیگه هم هست که شما هر دو در یک سطح هستید و هر دو نفر اول لیست ما هستید. بعد از یک هفته 10 روزی که خبری ازشون نشد بعد از آخرین جلسه ای که باهم داشتیم، بهشون ایمیل زدم و سوال کردم، و اونا گفتن که job offer را به اون یکی candidate دادن چون اون تخصصش در زمینه ی اون پروژه از من بیشتر بوده و اینکه این خیلی تصمیم سختی براشون بوده و من رو برای پوزیشن بعدی که باز بشه در نظر دارن. من واقعاً شوکه شده بودم و تا 1 روز گیج می زدم چون واقعاً فکر می کردم 99% من را انتخاب می کنند. حتی دِرَفت job offer هم برام فرستاده بودن! به خاطر همین من یه جورایی مطمئن بودم که من رو انتخاب می کنن. خلاصه بد جوری شوکه شدم، حدود 2 روز بعدش که تونستم خودم رو جمع و جور کنم فکر کردم دیدم نتیجه ی اعمال خودم بوده. من به محض اینکه یه خبر خوب شنیده بودم کار کردن رو خودم رو تعطیل کرده بودم و دیگه اون احساس “عالی” بودن رو نداشتم و این هم نتیجه ش بود. وقتی به خودم اومدم یه تابلوی ورود ممنوع تو ذهنم گذاشتم که هیچ فکر بد یا ناراحت کننده ای حق نداره وارد ذهنم بشه. چون من حس همون کوهنوردی رو داشتم که می خواد بیوفته و میدونه اگر بیوفته 100% می میره، و بنابراین هر جور شده باید خودشو نگه داره. من می دونستم که افکار منفی همونقدر به من آسیب می رسونه و من باید خودم رو نجات بدم. به قول استاد مهم نیست شما چقدر دلیل موجه داری برای اینکه احساست بد باشه، به هر حال احساس بد اتفاقات بد رو برای شما رقم می زنه. مدام این افکار میخواست وارد ذهنم بشه که چرا اینجوری شد؟ چی باعث شد اینا این تصمیمو بگیرن، شاید رفرنس هایی که معرفی کرده بودم چیز بدی راجع به من گفتن… و هزار تا فکر دیگه، اما اون صدای هدایت سریع بهم میگفت که “ببین، هیچ چیزی جای اشتباهش نیست. هیچ اشتباهی رخ نداده. هر چی هست بازتاب خود منه. و هیچ کس و هیچ چیز دلیل این قضیه نیست به جز خود من”. واقعاً توی این زمینه از خودم راضی بودم که تونسم انقدر خوب به این قضیه واکنش نشون بدم و این خودش برام یک نتیجه ی بزرگ بود. اینکه من یه آدم دیگه ای شدم، یه جور دیگه ای دارم فکر می کنم. و به این قضیه اینجوری نگاه کردم که این قسمتی از مسیر رشد من بود. چند روز یا نمیدونم یک هفته بعد از این ماجرا استاد فایل های گفتگو با دوستان در clubhouse رو گذاشت روی سایت و با شنیدن حرفای سپیده که با وجود داشتن این نتایج هر روز و هر روز اینقدر رو خودش کار میکنه – و البته که دلیل نتایجش هم همین هست – باز هم یه شارژ دیگه شدم و از اون روز از کوچکترین زمان ها هم برای گوش دادن به فایل ها استفاده می کنم. این قسمتی از مسیر رشد من بود تا بهم یادآوری کنه که تا ابد باید روی خودم کار کنم و کار کردن روی خودم باید مهمترین اولویت زندگیم باشه چون اگر افکار و باورهای من درست باشه و به اونا عمل کنم و حال من عالی باشه همه چیز به دنبالش میاد.
خیلی عالی گفتید…چقدر قشنگ ..وصف حال خیلیهامونه..ب محض ی ذره خوب شدن اوضاع کم کاری میکنیم..مثال قشنگ کوهنورد..برای من خیلی عالی جا انداخت چیزی رو ک سالها میدونم…دستتون طلا
ممنونم لیلی عزیز، بله این موضوعیه که به نظرم خیلی ها بهش برخورد می کنن. که مدتی روی خودمون کار میکنیم، بعد نتایج میان، بعد درگیر اون نتایج میشیم و یادمون میره که این نتایج به خاطر کار کردن روی خودمون بوده، اگه اون کار کردنه نباشه این نتایج هم نمیمونن! استاد هم خیلی روی این موضوع تاکید کرده، ولی نمیدونم چجوریه که انگار آدم تا خودش تجربه نکنه نمیفهمه.
به نام خدای مهربون، زیبا ودوست داشتنی ام. سلام سپیده ی عزیزم. مدت یکسال ونیمه تو این مسیر زیبا هستم وخیلی متعهدانه روی خودم کار می کنم. از روز اولی که عضو این خانواده ی صمیمی شدم معجزات در زندگی ام شروع شد. اونقدر با فایلهای رایگان نتیجه گرفتم که سریع دوره ی عزت نفس رو خریدم وبعدش ثروت 3و12 قدم دوره ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها، بعد دوره ی عشق ومودت، کشف قوانین زندگی، واخیرا دوره ی ثروت 1،خرید دوره ی ثروت 1 که حدود دوماه پیش خریدمش بسیار هدایتی بود ولی با اینکه جلسه ی 5 اون هستم چنان سوراخ های بزرگی تو سطلم پیدا شد که فقط اشک شوق می ریزم. جالبه من با اینکه کارمند مرکز بهداشت هستم تو زمینه ی خانوادگی ودوستام ورسانه خیلی ورودی هام رو کنترل کردم ولی یه جای کار می لنگه، اونم ورودی های شغلمه. حدود یکماه پیش از خداوند هدایت خواستم که مهاجرت کنم واز اونجایی که از بچگی عاشق زبان ترکی وعاشق طبیعت ترکیه بودم به دنبال نشانه بودم وهدایت شدم به کامنت زیبای یکی از دوستان که به استانبول مهاجرت کرده بود خیلی حالم دگرگون شد ولی نجواها وترسها واینکه من باید تکاملم رو طی کنم نمی ذاشت من به صورت لیزری به مهاجرت فکر کنم تااینکه به طرز معجزه آسایی یه فردی که به قبرس شمالی مهاجرت کرده بود تو مسیرم قرار گرفت وخیلی با محبت ما رو راهنمایی کرد برای مهاجرت به قبرس. وقتی صحبت هاش رو گوش کردم دیدم کاملا با مکان رویایی که من باور ساختم براش هماهنگ. با شور وعشق دوسه روزی شروع کردم به یادگیری زبان ترکی تو یوتیوب. اینگار رو ابرها بودم خیلی حس سر زندگی داشتم. ولی بعد از چند روز اونقدر نجواها وترسها زیاد شد که کلا بیخیال شدم. از دیروز به خاطر تغییر شرایط کاریم وتضاد آلودگی هوا تو محیط کاریم از خداوند هدایت خواست وهدایت شدم به قسمت 158 سریال زندگی دربهشت وموضوع واکسن زدن استاد وتو کامنت منتخب اون فایل اشاره به گفتگوی استاد قسمت 4 شد که وقتی به این نشونه رسیدم به کامنت زیبا وآگاهی بخش شما هدایت شدم. سپیده جونم اسمت برام آرامش بخشه از روزی که نتایج رو گفتی وصحبت هات رو شنیدم نو ر ایمان در دلم بیشتر شد. فقط یه سوالی دارم عزیزم، اونم اینه که آیا مهاجرت روند تکاملی داره؟ من باورهای زیادی ساختم واهرم رنج ولذت رو 21روز خوندم والن دوسه روزی میشه که از اهرم رنج ولذت می گذره، ودقیقا من از خداوند هدایت خواستم وبه این کامنت های شما، به آموزش زبان ترکی، به مهاجرت، هدایت شدم. عاشقتم دوست عزیزم، ممنون میشم راهنماییم کنی چطور متوجه هدایت هام بشم، شاید باید زمان بیشتری روی خودم کار کنم تا بتونم نجواهای ذهنم رو کنترل کنم. دوست دارم خصوصی من رو تو زمینه مهاجرت راهنماییم کنی.