این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
منم هدایت های خدا و معجزات خدارا در زندگی ام بار ها و بارها تجربه کردم ولی اگه قوانین تکرار و تمرین نکنم یادم میره و نشخوار های ذهنی شروع میشه و منو به حاشیه میبره
وقتی برای تسویه ماشین ثبت نامی گفتم خدایا من میخوام هم ماشین قبلی داشته باشم و هم ماشین جدید بگیرم و بقیه بهم میگفتن چجوری و من فقط میگفتم خدا میرسونه شاید اولش ته دلم محکم نبود و میگفتم بذار امتحان کنیم ببینیم چی میشه ولی هر چی جلوته میرفتم با امید بیشتری میگفتم تا اینکه پول جور شد بدون قرض و بدهی و وام و الان که نگاه میکنم میبینم اتفاق افتاد به سادگی و به بهترین شکل و هر وقت ماشینو نگاه میکنم میگم دیدی میشه هم نقد بخری و هم به بهترین شکل ماشین قبلی داشته باشی
حالا که برای ماشین شد برای خونه هم میشه ،برای باغ هم میشه برای مغازه هم میشه خدایا یاری کن باورهای سازنده رو تقویت کنم تا نتایج بیشتری بگیرم
اعتماد به هدایت الهی، در حقیقت تسلیم شدن به ارادهای است که از همیشه و برای همیشه در جریان است. تسلیم شدن به اراده خداوند، یعنی شایسته دانستن او در تمام امور، درک کردن این حقیقت که او تنها هدایتکننده واقعی است و ما به عنوان بندگان، در مقابل اراده او چیزی جز ابزار نیستیم. وقتی به این باور عمیق میرسیم که خداوند مطلق، عالم و قادر است، تمام نگرانیها و تلاشهای بیهودهمان از بین میرود و زندگی را با آرامش و اطمینان در دست او میسپاریم.
این نگاه به زندگی، به ما این اطمینان را میدهد که هیچ چیزی در جهان بدون اراده و مشیت الهی پیش نمیرود. به جای تلاش برای کنترل همهچیز، به خداوند توکل میکنیم و درک میکنیم که او بر تمامی جزئیات زندگیمان آگاه است. وقتی به خداوند این باور را میدهیم که در هر لحظه در کنارمان است و پاسخ هر دعا و درخواستی که از دل بزنیم، به او نزدیک میشویم و در این نزدیکی، زندگیمان پر از برکت و هدایت خواهد بود.
خداوند در قرآن فرموده است: «وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ» (یوسف، 76) و این بدان معناست که علم و قدرت خداوند از هر چیزی و هر کسی برتر است. این باور توحیدی، ما را به درک این حقیقت رهنمون میکند که هرچه در دست اوست، بهترین است و بهترینها برای ما مقدر شدهاند. هنگامی که از عمق دل، خداوند را به عنوان تنها هدایتگر و تدبیرکننده کل هستی میشناسیم، در مسیر او قدم میزنیم و زندگیمان به طریقی نرم و روان پیش میرود.
باور به این که خداوند وَهَّاب است، یعنی بخشندهای که بدون محدودیت میبخشد، نگاه ما به زندگی تغییر میکند. دیگر مشکلات، غولهای شکستناپذیر نیستند، بلکه زمینههایی میشوند برای بروز تواناییهای الهی که خداوند در وجودمان قرار داده است. همانطور که برای حضرت مریم (ع)، از دل انزوا، نعمتی بیمانند آفرید و همانطور که مادر موسی را در لحظهای که دلش شکسته بود، با کلامی مستقیم آرامش داد، خداوند نیز برای ما هر لحظه در حال طراحی و هدایت است.
زندگی با نگاه خداوند، شبیه یک ساز آسمانی است که هر نتش با دقت نواخته میشود. وقتی به خداوند اعتماد میکنید، این ساز درون شما به صدا درمیآید و نغمههایی میسازد که زندگیتان را موزون و هماهنگ میکند. در این لحظات، درمییابید که هیچ اشتباهی در مسیر وجود ندارد؛ هر توقف، هر تغییر مسیر و حتی هر شکست، بخشی از یک طرح الهی است که شما را به مقصدی برتر هدایت میکند.
این نگاه توحیدی، شما را از بند ترس و وابستگی به انسانها و شرایط میرهاند. به جای آن، شما را به نقطهای میرساند که به جای تلاش برای کنترل زندگی، یاد میگیرید که با جریان رحمت الهی هماهنگ شوید. خداوند، وعده داده که ما را در هر لحظه هدایت میکند:
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» (طلاق، 2). وقتی او را در قلب خود محوریترین قرار دهید، راهها یکی پس از دیگری برایتان باز میشود.
در نهایت، تسلیم شدن به اراده خداوند، ما را از سختی ها، ما را قدرتمند میکند تا آنها را با آرامش طی کنیم. این اعتماد، کلید دریافت نعمتهای بیپایان اوست. زیرا خداوند خود وعده داده است: «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق، 3)؛ هرکس به خداوند توکل کند، او برایش کافی است. و در این کفایت، برکتی نهفته است که ما را به سرمنزل سعادت و آرامش میرساند.
مثال:
یک مثال بسیار جالب از فردی که با اعتماد به هدایت الهی و تسلیم اراده خداوند به موفقیتهای عظیم دست یافت، ریچارد برانسون، بنیانگذار گروه ویرجین است. برانسون در ابتدای مسیر کسبوکار خود با چالشهای فراوانی روبهرو بود، از جمله مشکلات مالی و شکستهای متعدد در استارتاپهای اولیهاش. با این حال، او همیشه به خداوند توکل کرده و به خود باور داشت که در صورت پیروی از هدایت الهی، در نهایت موفق خواهد شد.
برانسون در بسیاری از مصاحبهها گفته است که وقتی مشکلات به او فشار میآورد، به خداوند توکل کرده و این اطمینان را به دست میآورد که همه چیز به بهترین شکل پیش خواهد رفت. او تاکید میکند که تسلیم شدن به اراده خداوند، او را از نگرانیهای بیهوده رها کرده و به او کمک کرده است تا به راحتی و با اعتماد به نفس در مسیر موفقیت حرکت کند.
این داستان مشابه با آیه قرآن است که در آن به اعتماد به خداوند و توکل بر اراده او اشاره میشود:
«وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
(طلاق، 3)
“و هر کس به خداوند توکل کند، او برایش کافی است.”
این آیه بیان میکند که اگر ما به خداوند توکل کنیم و اراده او را در زندگی خود بپذیریم، او به اندازه کافی برای ما کفایت میکند. وقتی به خداوند اعتماد میکنیم، او در تمامی جزئیات زندگیمان حضور دارد و به ما راهنمایی میدهد تا در مسیر درستی قرار گیریم. این آیه به این معناست که اگر اراده خداوند را در نظر بگیریم و به آن اعتماد کنیم، تمام مشکلات و موانع زندگی از بین میروند و ما به آرامش و موفقیت دست مییابیم.
برانسون در حقیقت نمادی از این است که وقتی انسان به اراده خداوند تسلیم میشود، درهای موفقیت به روی او باز میشود. او به راحتی به این نتیجه رسید که در نهایت، خداوند همه کارها را برای او انجام خواهد داد و او تنها باید به جریان الهی اعتماد کند. این نگاه، همانطور که در قرآن آمده است، به او آرامش و اعتماد به نفس داد تا بدون نگرانیهای اضافی، به راحتی به موفقیتهای بزرگ دست یابد.
این نکته در زندگی برانسون و بسیاری از افراد موفق دیگر این است که وقتی به اراده خداوند اعتماد میکنند و تسلیم او میشوند، در حقیقت خود را در مسیر آسانی قرار میدهند. همانطور که در آیه گفته شده: «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، به محض اعتماد و تسلیم در برابر اراده خداوند، همه چیز برای انسان ساده و هموار میشود
مثال :
پروفسور اسحق بهبودی، متخصص رینوپلاستی ایرانی آمریکایی که به 10 زبان رسمی دنیا مسلط بود و در نهایت موفق به دریافت جایزه (German Medical Award) شد، نمونهای برجسته از فردی است که به هدایت الهی اعتماد کرده و به اراده خداوند تسلیم شد. در دوران سختیهای اولیه، او نیز با چالشهایی روبهرو بود. اما زمانی که باور کرد که خداوند، عالم و قادر است و تنها هدایتکننده واقعی است، مسیر زندگیاش به شکلی شگفتانگیز تغییر کرد.
پروفسور بهبودی وقتی این نگاه را در زندگی خود پذیرفت که خداوند بهترینها را برای او مقدر کرده، آرامش و توکل به خداوند را در قلب خود نهادینه کرد. نتیجه این اعتماد، رسیدن به موفقیتهایی بزرگ در عرصه پزشکی و علمی بود. او دریافت که وقتی در مسیر الهی گام میزنیم و به خداوند توکل میکنیم، تمام دشواریها به سادگی به فرصتها تبدیل میشوند. در نهایت، زندگی برای او همانند یک ساز آسمانی شد که به صدا درآمد و هر نت آن بر وفق مراد او نواخته شد.
این داستان به آیهای از قرآن کریم پیوند میخورد:
«وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
«و هر کسی بر خدا توکل کند، او برایش کافی است.»
این آیه به وضوح نشان میدهد که اگر انسان به خداوند توکل کند و خود را تسلیم اراده او کند، خداوند همه امور را به بهترین شکل مدیریت خواهد کرد. در حقیقت، توکل به خداوند یعنی اعتماد به اینکه او بهترین تصمیمها را برای ما میگیرد و مسیر زندگیمان را به سمت بهترینها هدایت میکند. همانطور که پروفسور بهبودی در مسیر هدایت الهی قدم برداشت، خداوند برای او همه راهها را هموار کرد و او به دستاوردهای بزرگ رسید.
به همین ترتیب، همانطور که در آیه ذکر شده، توکل به خداوند، هموارکننده راهها و کافی بودن خداوند در برابر تمام نیازهای انسان است. در این تسلیم و اعتماد به اراده الهی، برکتهای بیپایانی نهفته است که انسان را به سرمنزل سعادت و آرامش میرساند.
مثال:
خواننده و هنرمند معروف خانم آریانا گراندِی-بوترا (Ariana Grande-Butera؛ زادهٔ 26 ژوئن 1993) خواننده، ترانهنویس و بازیگر آمریکایی است یکی از نمونههای موفق افرادی است که به هدایت الهی و توکل به خداوند در زندگیاش اعتقاد دارد. او در مصاحبهها و سخنرانیهای مختلفش به این نکته اشاره کرده که با وجود تمام موفقیتهای شغلی و شهرت جهانیاش، در سختیها و بحرانها همواره به خداوند توکل کرده و از او کمک خواسته است. او میگوید که ایمان به خداوند، به ویژه در لحظات دشوار زندگیاش، به او آرامش داده و او را در مسیر درستی هدایت کرده است. به این ترتیب، در میان فشارهای دنیای شلوغ و بیرحم هالیوود، توانسته است خود را حفظ کند و زندگیاش را با اعتماد به خداوند پیش ببرد.
او همچنین اعتراف کرده که در دوران افسردگی و مشکلات شخصی، به مدد ایمانش به خداوند، به خوبی توانسته است بر این مشکلات فائق آید و بار دیگر به اوج موفقیت بازگردد. برای آریانا، توکل به خداوند به معنی اعتماد به مسیری است که خداوند برای او رقم زده و به این ایمان دست یافته که در نهایت، همه چیز به نفع او خواهد بود.
«هر کس از خداوند پرهیز کند، برای او راهی به بیرون میسازد و او را از جایی که نمیداند روزی میدهد.»
این آیه به ما میآموزد که اگر به خداوند توکل کنیم و در زندگی از او راهنمایی بخواهیم، او راههایی را برای ما باز خواهد کرد که از آنها بیخبر بودهایم. خداوند در سختترین شرایط نیز راه نجاتی برای ما فراهم میآورد، حتی اگر در ابتدا قادر به دیدن آن نباشیم. در این آیه، خداوند به ما وعده داده است که در هر شرایطی که در آن قرار داریم، در صورتی که از او بترسیم و به او اعتماد کنیم، راهی به سوی راحتی و برکت برای ما میگشاید.
این آیه با زندگی آریانا گرانده پیوند میخورد، چرا که او در زندگی شخصی و حرفهای خود با چالشهای زیادی روبهرو بوده، اما اعتماد به هدایت الهی، راههای جدیدی را برای او باز کرده است. همانطور که خداوند در این آیه وعده داده، در زندگی او نیز از جایی که انتظار نداشت، برکت و آرامش به وجود آمده است.
در نهایت، همانطور که در آیه اشاره شده، وقتی انسان از خداوند کمک بخواهد و در مقابل اراده او تسلیم باشد، خداوند همه چیز را برای او فراهم میکند و او را از شرایط سخت به سمت راحتی و برکت هدایت میکند.
تفکر سنتی در مقابله با مشکلات:
تفکر سنتی در مقابله با مشکلات اغلب بر اساس این است که فرد باید با تمام توان و اراده خود به جنگ مشکلات برود. در این دیدگاه، مشکلات بهعنوان موانعی دیده میشوند که باید آنها را شکست داد و از سر راه برداشت. فردی که این تفکر را دارد، معتقد است که هیچ چیزی نمیتواند او را متوقف کند و همیشه باید در برابر سختیها مقاومت کند. این نوع تفکر برای کسانی جذاب است که دوست دارند خود را در برابر مشکلات قوی و شکستناپذیر نشان دهند.
اما این رویکرد ممکن است همیشه کارآمد نباشد. گاهی اوقات تلاش بیش از حد برای مقابله با مشکلات، فرد را خسته و فرسوده میکند. در این موارد، ممکن است به جای مقاومت بیپایان، نیاز به پذیرش و انعطافپذیری باشد. در زندگی، همیشه مقابله و جنگیدن بهترین راه نیست.
چنانکه سعدی در بوستان میگوید:
“اگر باری به دوش داری، به راحتی حمل کن، چرا که نه هر باری را باید به دوش کشید.”
این شعر اشاره دارد به اینکه گاهی اوقات بهترین راه برای مقابله با مشکلات، برداشتن باری است که نیاز به کشیدن آن نداریم. بنابراین، در مواجهه با چالشها، علاوه بر تلاش و اراده، گاهی پذیرش و تغییر رویکرد میتواند راهحل بهتری باشد.
مثال:
یکی از دیپلماتهای معاصر که به نوعی از تفکر سنتی برای مقابله با مشکلات پیروی کرده و همواره تلاش کرده تا خود را قوی و مقاوم در برابر سختیها نشان دهد، جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ایالات متحده است. بولتون که به سیاستهای تهاجمی و سختگیرانه خود معروف بود، همواره بر اراده و توان خود برای مقابله با بحرانها تأکید داشت. او در بسیاری از مسائل بینالمللی، نظیر تحریمها علیه ایران و کره شمالی، بر این باور بود که باید با قاطعیت و قدرت جلو رفت و هیچ گونه انعطافپذیری نباید در برابر مشکلات و چالشها به نمایش گذاشته شود.
این رویکرد به نوعی تلاش برای نشان دادن قدرت فردی است تا به دنیا اثبات کند که هیچ چیز نمیتواند او را متوقف کند. در حالی که چنین رویکردی میتواند در کوتاهمدت نتایج مثبتی به همراه داشته باشد، در بلندمدت ممکن است فرد را دچار فرسودگی و خستگی کند، چرا که تلاش بیوقفه و مقاومتی که به پذیرش تغییرات و یا همکاری با دیگران توجه نداشته باشد، میتواند به بحرانهای جدیدی منجر شود.
.
این آیه که مفهوم را بهخوبی تبیین میکن
“فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
(شرح، 94:6)
“پس همانا با هر سختی، آسانی است.”
این آیه به انسانها یادآوری میکند که هرچقدر در زندگی با مشکلات و سختیها مواجه شوند، در کنار آنها، راههای آسانی نیز برای حل مشکلات وجود دارد. اگرچه تلاش و اراده انسان برای مقابله با سختیها مهم است، اما این آیه به ما میآموزد که خداوند بهطور حتم راهحلها و آسانیهایی را فراهم خواهد کرد که در کنار سختیها خواهند آمد. این یعنی در مواجهه با چالشها، علاوه بر اراده و تلاش فردی، پذیرش آسانیهایی که در مسیر قرار میگیرند و توکل به خداوند، میتواند راهگشا باشد. این آیه بهویژه برای کسانی که خود را در برابر مشکلات مقاوم و شکستناپذیر نشان میدهند، پیامآور این حقیقت است که همواره نیاز به پذیرش حکمت الهی و انعطاف در برابر شرایط وجود دارد.
جان بولتون با وجود سیاستهای تهاجمی و سختگیرانهاش، هرگز زیر فشار و مشکلات خرد نشد. او همواره بر اراده و توان خود برای مقابله با بحرانها تأکید داشت و در برابر مصیبتها مقاومت میکرد. این رویکرد باعث شد تا به نتایج مهمی دست یابد. در واقع، این مثال در مورد افرادی که همچون جان بولتون از تمام ظرفیت خود برای مقابله با چالشها استفاده میکنند، صدق میکند. این افراد با مقاومت سرسختانه در برابر مشکلات، در نهایت به دستاوردهای ارزشمندی دست مییابند.
جان بولتون بارها در رسانهها گفته است که تلاش مستمر و روحیه مبارزهجویی، به معنای قهرمان شدن از طریق مقاومت و پایداری است.
نتیجه گیری منطقی
مشکلات، گاه نه دشمناند و نه مانع، بلکه پیامرسانهایی هستند که ما را به تأمل، تغییر و رشد دعوت میکنند. به جای جنگیدن با آنها، میتوان در لحظاتی مکث کرد، نگاهی عمیقتر به خود انداخت و معنایی فراتر از سطح سختیها یافت. این رویکرد، نه از سر ضعف، بلکه از اوج اعتماد به جریان حکیمانه زندگی و هدایت الهی برمیخیزد.
“چو دریا رام تو گردد به لطف و حلم،
چه حاجت جنگ با امواج و خشم؟”
هنر زیستن در این است که بدانیم کجا باید مقاومت کنیم و کجا خود را به دستان توانای خداوند بسپاریم. همانطور که مولوی سروده است:
“دست از طلب ندارم تا کام من برآید،
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید.”
تسلیم در برابر اراده خداوند، یعنی دانستن اینکه او هر سختی را برای رشدی عمیقتر به ما میدهد. این تسلیم، نه شکست است و نه انفعال، بلکه پلی است که ما را به آرامش، حکمت و برکاتی فراتر از تصور میرساند.
ابهامی که دریافت کردم:
خیلی وقت است که دارم روی کنترل ذهنم کار میکنم. از زمانی که این کار را شروع کردم و در کنترل ذهنم پیشرفت بیشتری داشتم، به ذهنم میگویم که: “تو فقط باید الهامات دریافتی را تأیید و پیروی کنی.”
مثلاً وقتی با خدا صحبت میکنم، گاهی ذهنم مرا به افکار بیربط میبرد. اما خداوند خیلی زود مرا آگاه میکند که از مسیر گفتگو خارج شدهام. در این مواقع، با خداوند میگویم: “خدایا، این حرف یا رفتار از جانب من نبود؛ این ذهنم بود.” و خداوند پاسخ میدهد: “میدانم، نگران نباش.”
پس از این، با ذهنم صحبت کردم و گفتم: “چرا این کار را میکنی؟ چرا مرا از مسیر درست خارج میکنی؟ من دیگر با تو کاری ندارم هر بار به تو میگم این کارو نکن با توحید باش من به اصل توحید متصل کن ام تو گوش نمیکنی.” اما یک روز، وقتی دوباره ذهنم مرا از مسیر لذتبخش گفتگو با خداوند خارج و به یک موضوع بی ربط ارتباط داد ، این بار قبل از اینکه من چیزی به ذهنم بگویم، خداوند فرمود: “من متوجه شدم که کار ذهنت بود، تو نگران نباش.” این جمله در کمتر از ثانیه در وجودم جاری شد.
این اولین باری بود که خداوند پیش از من، مچ ذهنم را گرفت و خدا مرا آرام کرد. همان لحظه اشک ریختم کلی گریه کردم خدا را شکر کردم و با خداوند گفتم: “خدایا، سپاسگزارم. این یعنی من دارم خوب عمل میکنم.” خداوند فرمود: “هر غنچهای، بالاخره یک روز شکوفا میشود اگر خوب مراقبت کنی.”
در همان لحظه به ذهنم گفتم: “ذهن عزیزم، خدا هم تو را شناخته و من دیگر با تو کاری ندارم. من راه توحیدی خود را میروم. اگر خواستی، با من همراه شو، وگرنه به مسیر خودت ادامه بده. اما بدان که خداوند با من است و نیروی عظیمی پشت من است.” من دیگه تنها نیستم و الان من و قادر مطلق یک طرف و تو تنهایی .
همچنین تصمیم گرفتم سوره یوسف بخوانم. وقتی به آیه پانزدهم رسیدم که درباره افکندن یوسف (ع) به چاه و وعده خداوند به او بود، بهیکباره الهامی واضح شنیدم:
“نگران نباش، من تو را به جایگاهی رفیع میرسانم.”
همانطور که یوسف عزیز مصر کردم بعد از دریافت این الهام، اشک ریختم کلی گریه کردم این گریه ها به حس خاصی داره با تمام گریه های که کردم تفاوت داره و گفتم: “خدایا سپاسگزارم که تو هستی. سپاسگزارم که از من بهتر میبینی و مرا بهتر میشنوی.” شب، هدایت شدم به تماشای سریال یوسف. در یوتیوب صحنهای که آمنهوتپ چهارم گردنبندی به یوسف هدیه میدهد، ذهنم گفت: این کار توحید این قدرت توحید که پسر آمنهوتب داره به یوسف احترام میزاره بعد ذهنم گفت
“دیدی من هم دارم از توحید پیروی میکنم؟”
همان لحظه به ذهنم گفتم: “سپاسگزارم ذهن عزیزم که به جمع ما پیوستی.”
این تحول نشان داد که فاصله بین ذهن و روح من کمتر شده است و این گامی مهم در مسیر توحیدی است. هر الهام و هدایت را در دفتری ثبت میکنم و برای هرکدام نامی میگذارم؛ مثلاً برای این مورد، نام “سوره و سریال یوسف” را انتخاب کردم.
در نهایت، از خداوند سپاسگزاری میکنم که به من این توانایی را داده است که الهاماتش را دریافت کنم و در مسیر توحیدی بمانم.
نتیجهگیری مهم از این الهام
1. کنترل ذهن و الهامات الهی: یکی از مهمترین قدمها در رشد معنوی و توحیدی، کنترل ذهن و تمرکز بر الهامات الهی است. ذهن گاهی ما را از مسیر دور میکند، اما با تمرین مستمر و اعتماد به خداوند میتوان ذهن را در مسیر توحید هدایت کرد.
2. ارتباط عمیق با خداوند: تجربهی گفتگو با خداوند، نشاندهندهی نزدیکی و توجه او به ماست. خداوند نه تنها ما را در مسیر درست هدایت میکند، بلکه پیش از ما ذهن و نیتهای ما را درک میکند و پاسخ میدهد.
3. تمرکز بر وعدههای الهی: وعدههای خداوند در قرآن و الهامات او، یادآور این حقیقت است که اگر در مسیر درست باقی بمانیم، به جایگاههای رفیعی خواهیم رسید. اعتماد به این وعدهها امید و انگیزهای برای ادامه مسیر است.
4. ثبت الهامات و سپاسگزاری: ثبت الهامات در یک دفتر و نامگذاری آنها به ما کمک میکند تا به یاد داشته باشیم خداوند چگونه در لحظات حساس زندگی با ما سخن گفته است. این یادآوریها، ما را به سپاسگزاری و تکرار مسیر درست هدایت میکند.
5. قدرت توحید: اتصال به نیروی توحید، قویترین نیروی ممکن در زندگی است. وقتی ذهن و روح در هماهنگی با توحید قرار گیرند، تحولات عظیمی در زندگی رخ میدهد که نشانهای از رحمت و هدایت خداوند است.
6. استفاده از فرصتها برای یادگیری: خواندن قرآن، تأمل بر داستانهای پیامبران، و حتی بهرهگیری از محتوای الهامبخش مانند سریالها میتواند ما را به تفکر عمیقتر و درک بهتر از توحید و هدایت الهی برساند.
پیام نهایی: هرکسی میتواند در مسیر توحید و رشد معنوی پیشرفت کند، به شرط آنکه ذهن خود را کنترل کرده، بر ورودیهایش نظارت داشته باشد، و از هدایت خداوند سپاسگزار باشد. خداوند همیشه نزدیک است و بهترین راهنمای ماست.
نکته جالب دیگه استاد نشونه حضور خدا آسون پیش رفتن کارها هست
دقیقا استاد هر جا که تو دل شب کاری انجام دادم با صدای قلبم پیش رفتم نتیجه بسیار شگفت انگیزی داشته برام
من باید احساس سپاسگزاریم رو یکسره حفظ کنم
نباید اصلا دچار مقایسه بشم من باید یکسره در لحظه حال و در شکرگزاری باشم
مقاومت و جنگجویی رو از عادت های درونم باید کنار بذارم
بجاش آرامش و سکوت ذهن و سپاسگزاریم رو حفظ کنم
باید باورهام رو هر لحظه روی فرکانس خالق نگه دارم و شکرگزار باشم
باید یه باور جدید بسازم خلاف باور نابرده رنج حرکت کنم
من باید خوشحال باشم که خداوند منو هدایت کرده و کارها رو برام آسون کرده
من باید فقط و فقط تمرکزم رو روی خودم بذارم
من باید یکسره توکل کنم به خدا
ایاک نعبد و ایاک نستعین بشه تکرار نجوای ذهنم
ایاک نعبد و ایاک نستعین خدایا تنها تو رو میفرستم و تنها از تو کمک میخوام
خدای من خدای سلامتی خدای من خدای وهاب و بخشنده فراوانی ها به منه خدای من خدای رزاق و روزدهنده به وسعت کائنات هست و منو غزق در فراوانی کرده خدای من خدای هدایت کننده هست و بهترین ایده ها و هدایت ها رو به من میرسونه هر لحظه
خدای من خدای آسون کننده هست و هر لحظه بهترین ها رو به سمت من میفرسته
خدای من خدایی که بهترین انسانها رو تو مسیر زندگی من قرار میده
خدای من خدایی که حتی منو برای غذا خوردن هم هدایت میکنه
خدای من خدایی که منو برای مسیر کارم هم هدایت میکنه
خدای من خدایی که هر لحظه از زندگی منو سرشار از آرامش کرده
خدای من بهترین خالق و بهترین هدایت کنند هست
اگر من این باورها رو یکسره تکرار کنم خداوند رو صحیح بشناسم
خداوند تمام راه حل ها رو داره نیاز نیس که ضجر بکشیم تا لایق بشیم
من میتونم خیلی راحت خواسته ها و هدایت ها رو دریافت کنم و باید خودم رو لایق بهترین ها بدونم من باید یکسره از درون بدون وابستگی به عوامل بیرونی احساس لیاقت داشته باشم
خدای من اگاه به تمام خواسته ها و چالش های من و من فقط روی آرامش و سپاسگزاریم کار کنم
من باید فقط آرامش باید داشته باشم
من خدای وهاب رو دارم خدایی که به سلیمان بی انتها بخشید
من لایق همه چیزهای خوب دنیا هستم
من لایق والاترین های خداوند هستم
من باید هر روز ظرفم رو بزرگ و بزرگتر کنم
من دوست دارم خداوند وهابم رو من خدای بی نیازم رو عاشقانه میپرسم من شکرگزاری میکنم در هر لحظه تا آرامش داشته باشم خدایا کنارم هستی و عاشقانه این بودنت رو احساس میکنم
خدایا این تو هستی که بهترین ها رو به سمت من میفرستی و من چشمم رو باید از غیر تو بردارم
من هر روز باید بگم خدایا تو رو میفرستم و آنها از تو هدایت و کمک میکنم
خدایا فقط هدایت های تو به راه راست رو میخوام
خدایا هر روز دوست دارم عاشقانه بسم الله الرحمن الرحیم بگم خدایا مرسی
خدایا کمکم کن هر روز ایمانم رو بیشتر کنم کمکم کن هر روز روی خودم کار کنم
خدایا مرسی که دارم کم کم و به تدریج شخصیتم رو جوری میسازم که یکسره در حال توکل داشتن به تو باشم
من باید اینقدر ارتباطم رو با خدا وسعت بدم که هیچ نیازی به توجه غیر خدا نداشته باشم
خدایا مرسی بابت این فایل پر انرژی و زیبا خدایا مرسی که عاشقانه منو خلق کردی برای زندگی آسان
خدایا مرسی که همه زیبایی ها رو برای من هر روزه بیشتر و بیشتر میکنی
استاد عزیزم مگه میشه کسی با صحبت های شما دگرگون نشه؟ میشه؟ بخدا نمیشه. اینکه خدا هر لحظه در حال هدایت ماست و همواره آسان میشیم برای آسانی ها همون خدایی که وهابه همون خدایی که رحمانه رحیمه و آرامش دهنده قلب هاست خیلی واضحه خیلی شفافه ولی باید میبود کسی که اینها رو به ما میگفت مارو هدایت میکرد به سمت شناخت الله.اتفاقا داشتم به یکی از شاگردانت میگفتم که خدارو هر لحظه شکر کنیم که در زمانی زندگی میکنیم که همچین انسانی هم در عصر ماست و شکر کنیم نه دیر تر نه زودتر . خدا رو شاکر باشیم که همچین انسان بزرگی در زمان ما وجود داره.
خداوند قادر مطلقه چرا همه امور زندگیمونو بهش نسپاریم. کیست که جز اون بتونه همزمان تمام مشکلات رو حل کنه. مشکلاتی که شاید برای ما غیر قابل حل باشن اما با توکل بخدا جوری حل میشه که تا مدت ها باورمون نمیشه چجوری حل شد آخه مگه میشه اصلا چی شد که حل شد. خدارو صد هزار بار شکر که خدا گونه کار ها رو انجام میده نه با عقل و منطق انسان
الهی صد هزار بار شکرت برای باران رحمتت. باران هدایتت. باران انسان های خوب و عالی و باران کلمات
آقا شاهان واقعا زیبا نوشتید این همزمانی بودن ما در کنار استاد رو من که اگه یک روز از فایلها دور بشم دقیقا شرایط دگرگونی حالم رو متوجه میشم انگار از خدا دور شدم
حس میکنم وقتی فایلها رو دارم گوش میدم دارم به خدا متصل میشم و جزئی از زندگیم شده گوش دادن فایلها
هر روز صبح به محض بیداری اول میام تو سایت ببینم چیز جدیدی اومدی یا اینکه کامنت ها رو بخونم حتی شده یک کامنت اما با عشق تمام میخونم و آگاهی هاش واقعا برام ارزش داره
کامنت تون عالی بود دوست من
چقدر لازمه شکر کنیم که این همزمانی حضورمون در کنار استاد برای همه ما واقعا لذت بخش و پر از انرژی های ناب الهی هست
زمانهایی که میخوام با فشار وسختی واین که خودم با یه تکنیکی که یاد گرفتم مسئله ای رو حل کنم،دائم توی یه دور باطل وسختی های بیشتر میافتم ،
زمانی بود که عصبانیت من رو از داشتن یه حال خوب ولذت بردن از وجود اطرافیانم با همون خصوصیت های که دارن دور شده بودم .
بعد از هر ناراحتی و عصبانیت ،دائم خودم رو سرزنش میکردم وگریه میکردم که هدایا چرا این مسئله حل نمیشه وهی برمیگشتم به افراد خانوادم ومیگفتم این یه خصوصیت توی همه ی اعضگای خانواده است وطبیعیه،
اما از زمانی که فهمیدم این که چیزی اون بیرون نیست که به کسی ربطی پیدا کنه ومن دارم خلقش میکنم واز خدا خواستم من رو توی این مسیر با اون که خیلی چیزها یاد داشتم اما نمیتونستم ازش استفاده کنم هدایتم کنه ،
باشه صحبت کردم اونم (خدای مهربان)بهم گفت خودت رو سرزنش نکن به فایل های استاد هدایت شدم در مسیرم تا الان اومدن که معنی دوست داشتن رو بیشتر فهمیدم ،معنی ارزشمندی رو بیشتر فهمیدم و من خواستم که مسیر رو به خود خدا بسپرم تا هدایتم کنه خیلی چیزهایی که بلدم در لحظه به عمل تبدیل میشه واز خداوند ممنونم که خواستم رو اینقدر روان برآورده کرد ،
الان من زهرا که خیلی وقتا با یه مسئله به ظاهر کوچیک وبه ظاهر بزرگ بهم میریختم الان وقتی که یه اتفاقی میافتد چون خودم رو دوست دارم برای خودم تامل میکنم یا خیلی وقتا سکوت تا بهترین کار رو انجام بدم .
مهربانان سپاس که من رو آسون میکنی برای آسانی
مهربانا من روی شانه های تو مینشینم وتو مرا ببر به به سمت تمام نعمت ها ومن عاشق بندگی کردنم وعاشق دیدن خدایی توام .
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان عباسمنشی
زهرا جان چقدر خوب نوشتی عزیزم
دقیقا هر جایی عصبانی شدیم هر جایی فکر کردیم کم میاریم یا استرس میگیریم کارها سخت پیش میره چون داریم انرژی عکس به کائنات ساطع میکنیم چون داریم تغلا میکنیم توی حل مساله مون اما هر جا آرامش داشته باشیم و انرژی شادی و آرامش رو به کائنات خدا بفرستیم پشت هم هدایت ها رو از جانب خدا دریافت میکنیم
از خدا خواستن و آرامش داشتن و شاد بودن و در لحظه بودن همیشه به ما کمک میکنه
مرسی که این کامنت زیبا رو اینجا گذاشتی تا منم بتونم دوباره نکته های نابی رو به خودم یادآوری کنم
به نام خداوندی که هدایتگر ماست در هر لحظه خدایا ممنونتم
سلام بر استاد بی نظیرم سلام بر خانم شایسته زیبایم خدایا شکرت برای وجود این دو استاد نازنینم شکرت
من بیشتر اوقات قبل از خواب دو تا سریالها رو میبینم ( سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت) یا کامنت مینویسم و یا میخونم اینطوری بهتر ذهنمو و وجودم و افکارم رو آروم میکنم برای یه خواب قشنگ و لذت بخش با فرکانس بسیار خوب و مثبت
دیشب سریال سفر به دور آمریکا رو قسمت 202 رو نگاه میکردیم با خانواده استاد با مریم جان تو یه جنگل رفتن پیاده روی کردن دو ساعت تمام هیچ احدی اونجا نبود یعنی تو فیلم ما ندیدیم من به همسرم گفتم ایمان عباس منش رو ببینیم و یاد بگیریم و درس بگیریم
گفت چطور
گفتم فقط دو نفر هستن اینقدر ایمان و عملش یکیست که حتی به فکر این نیست یه چوب برداره به دستش که شاید حیوانی بیاد یا چون اونجا رو وارد نیست و نمیشناسه
آخه ما هر جا میریم تو جنگل و یا پیاده روی اول همسرم دنبال به چوب بزرگ میگرده تا داشتم صحبت میگردم سر تکون داد و قبول کرد گفت آره کار اشتباهه وقتی خدا رو تو وجودت بیاری ترس از هیچی نداری وقتی میگی من ایمان به خدا دارم باید به عمل هم نشون بدی
استاد ایمان و عملش یکیست
تحسینتون میکنم مرحبا به شما
آخه چه ایمان محکمی دیشب تا دیر وقت به همین موضوع فکر میکردم
واقعا استاد ایمانش از پیامبران هم بالاست احسنت به شما واقعا لایق استادی هستین
یا همین مریم جان تو یه زمین 20 هکتاری تنها میمونه اونم چند شبانه روز خب این چی رو میرسونه اینا به منبع واقعی یعنی خداوند بزرگ وصل هستن که هیچ واهمه ای ندارند از تنهایی
مریم جانم مرحبا
درس بزرگی گرفتیم ما
که ایمان و عمل یکی شدن به ایمان استاد میگن من مثل شماها رو ندیدم هیچ کجای این کره خاکی
و به خودم میبالم که همچین اساتیدی دارم و شاگردشون هستم افتخارمه
اینقدر برای خودشون هدف مند زندگی میکنن که تو اون فضای به اون بزرگی هیچ موقع حوصله شون سر نمیره و برای خودشون ایده و راهکار میارن و هر روز یه کار جدید و یه هدف جدید
خدایا شکرت برای امروزم که درس بزرگی گرفتم
خدایا کمکم کن بتونم ایمان مثل استاد رو در وجودم بیارم و هر روز بهتر کنم ایمانم رو به تو که خدای بزرگ منی
کبری عزیزم به چه نکته ای اشاره کردید من هم واقعا این شجاعت و دلیری و ایمان به خدا رو در وجود مریم جان و استاد عزیز خیلی تحسین میکنم
اما یک چیزی اومدم در جواب کامنت شما اعتراف کنم اینکه حتی با اینکه بارها و بارها سریال زندگی در بهشت رو دیدم و شاید هر فایل رو بیش از چندین بار نگاه کردم اما انگار از درون حتی از فکر تنها موندن مثل مریم جان توی همچنین مکانی که 20 هکتار اطرافت هیچ کس نیس جز اون مرغ و خروس ها و حیوانات اهلی برام سخت بود
انگار مقاومت داشتم برای پذیرش همچین شرایطی و انگار به خودم میگفتم بابا فکرشم نکن
اما الان با کامنت زیبای شما تازه دارم این غلبه بر ترس از تنها بودن توی یه مکان وسیع رو توی ذهنم تصویر سازی میکنم
دارم به خودم میگم ببین جا داره یکسره روی داشتن همچین توحیدی همچین ایمانی کار کنی باید تا آخرین روزی که هستم روی ایمانم کار کنم واقعا چقدر وسعت این ایمان و این صلح درونی توی وجود مریم جان زیاد هست و چقدر تمرین میخواد
از نظر من خود من نیاز دارم که روزانه این سوال رو از خودم بپرسم امروز برای تقویت ایمان و توحید درونت چکار کردی؟
بپرسم امروز بر کدوم ترست غلبه کردی و توی دل کدوم ترس رفتی ؟
بپرسم امروز چقدر سکوت ذهن داشتی؟
بپرسم امروز چقدر با خودت در صلح بودی ؟
بپرسم امروز چقدر حس ارزشمندی رو درونت تقویت کردی؟؟
همه اینها سوالات کلیدی هستن که اگه با عشق هر شب جواب بدیم قطعا نتایج شگفت انگیزی برای تقویت توحیدت خواهیم گرفت
چند وقتی بود که به خودم میگفتم من به چه دردی میخورم و چه کار مثبتی میتونم توو دنیا انجام بدم که باعث رشد جهان باشم.و خودمو سرزنش میکردم که چرا جز ثروتمند شدن نمیتونم کارایی دیگه ای برای کسی داشته باشم.
استاد عزیزم من زیر آخرین پستی که در اینستا گذاشتید چند دقیقه بعدش من زیرش یه کامنت گذاشتم و از شما تشکر کردم و گفتم که با توجه به آموزش های گرانبهای شما در عرض یک سال زندگیم از این رو به اون رو شد و زندگیم رو قربانی کردم تا نعمت های بزرگتر و بیشتری رو دریافت کنم که به لطف خدا شد در عرض یک سالم شد. اگر کامنت های قبلیمو که مال چند سال پیشه بخونید متوجه میشید که در چه شرایط ناپایداری بودم.
بعد اینکه کامنت گذاشتم چندین و چند نفر که به کمک هدایتی نیاز داستن بهم پیام دادن و ازم سوال میکردن و درخواست کمک کردن و من هم هر آنچه که در توانم بود و از آموزش های شما بلد بودم بهشون گفتم و راهنماییشون کردم و هنوزم در حال صحبت و راهنمایی حدود 10 نفر همزمان هستم. خواستم بگم اول قربون خدا بشم که چجوری پاسخم رو داد و بهم ثابت کرد که به درد جهان میخورم و دوم قربون شما بشم که بازم به وسیله شما پاسخ من رو داد.
در حال حاضر به لطف خدای مهربانم با تمامی آموزه های شما و استفاده از قوانین الهی تونستم در عرض یک سال از صفر مطلق به یه ویلای 70 میلیارد تومانی برسم و زیبا ترین ویلای شهریار رو ساختم.تونستیم در عرض یک سال از زندگی خودمو خلاص کنم که به خدا قسم هنوزم باورم نمیشه چجوری شد و چی شد. خواستم از شما و خدای شما و خانم شایسته تشکر و قدر دانی کنم و بگم من تا جون دارم شاگرد شما خواهم موند و شما رو پیامبر زمان خودم میدونم.چون در هر لحظه و هر شرایط به ظاهر بد یکی از جمله های ناب شما ناخودآگاه میاد توو ذهنم و همون لحظه استفاده میکنم و همون لحظه هم پاسخ میگیرم.
خدارو صد هزار بار برای هر حرف از هر کلمه از هر جمله ای که شما میگید شاکرم
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
چقدر از خوندن نتایج شما خوشحالم وتحسینتون میکنم. افرین برشما
دوست همفرکانسی عزیز. چندروزی بود که داشتم به ویلای شخصی فکر میکردم. یا دیشب که از خداوند هدایت میخواستم. بهم گفته شد از انچه الان داری لذت ببر. وقتی امروز رفتم دامداری اقایی.از ته دلم سپاسگزاری کردم بخاطر همین فضا وجا
وامشب هدایت شدم به کامنت شما
کلام وهدایت الله مهربان که میشه. اگه برای شاهان شده. حتما برای تو هم میشه
راستی چقدر اسمت قشنگه. شاهان. وااای ناخودآگاه قدرت وثروت وفراوانی را به یادت میاره
بازم ممنونم که نوشتید ورد پا گذاشتید.
منم دوست دارم راهنماییم کنید. اینکه چطوری توانستید توی یک سال ویلا بخرید برام توضیح بیشتری بدهید تا باورهای منم قوی تر بشه
سلام خانم مرجان عزیز.من شاید مثل استاد نتونم کامل و جامع پاسخ بدم اما وقتی حضرت موسی در اوج نا امیدی و عذاب و فرار و زندگی سخت و مشقت بار بود تنها در یک زمان هپه چی براش برگشت اون هم زمان تسلیم شدنش بود. آخ که نمیدونی هر بار استادم اینو میگه قلبم میلرزه تمام وجودم پر از لرزه ی شوق میشه. من تسلیم شدم و رها کردم. تسلیم شدن واقعی. تسلیمی از جنس رها کردن خودت در وسط جهنم.و سپردن خودت به دستان پر مهر الله. دنیا برات جور دیگه ای به نظر میاد پر از زیبایی هایی که بار ها رد شدی و ندیدیشون اما بعد تسلیم تمام اون زیبایی ها با کوچکترین جزئیاتش نطرتو جلب میکنه. قلبت نورانی میشه. در اوج درد بی حس میشی مثل یه بی حسی فوق قدرتمند. و کم کم پله پله راه ها باز میشن نور ها هویدا میشه روزنه ها تبدیل به خورشید میشن. فارق از کسب پول و ثروت و نعمت ها آرامشی تمام وجودتو میگیره که هیچ زمانی تجربش نکردی. به قول قرآن آرامش الهی. اما از جنس واقعی.
چقدر بهم احساس ارامش و امیدواری دست داد بعد خوندن کامنت شما
خیلی مشتاقم بدونم اینکه گفتید تو یک سال گذشته از صفر مطلق رسیدید به جایگاه الانتون که یک ویلای میلیاردی دارید از چه مسیری و با چه باورهایی شروع کردید چطور باورهاتون رو مثبت تر ارتقا دادید و به جایگاه الانتون رسیدید در کل دوست دارم از تجربتون استفاده کنم
سلام عزیزم. من شاید مثل استاد نتونم کامل و جامع پاسخ بدم اما وقتی حضرت موسی در اوج نا امیدی و عذاب و فرار و زندگی سخت و مشقت بار بود تنها در یک زمان هپه چی براش برگشت اون هم زمان تسلیم شدنش بود. آخ که نمیدونی هر بار استادم اینو میگه قلبم میلرزه تمام وجودم پر از لرزه ی شوق میشه. من تسلیم شدم و رها کردم. تسلیم شدن واقعی. تسلیمی از جنس رها کردن خودت در وسط جهنم.و سپردن خودت به دستان پر مهر الله. دنیا برات جور دیگه ای به نظر میاد پر از زیبایی هایی که بار ها رد شدی و ندیدیشون اما بعد تسلیم تمام اون زیبایی ها با کوچکترین جزئیاتش نطرتو جلب میکنه. قلبت نورانی میشه. در اوج درد بی حس میشی مثل یه بی حسی فوق قدرتمند. و کم کم پله پله راه ها باز میشن نور ها هویدا میشه روزنه ها تبدیل به خورشید میشن. فارق از کسب پول و ثروت و نعمت ها آرامشی تمام وجودتو میگیره که هیچ زمانی تجربش نکردی. به قول قرآن آرامش الهی. اما از جنس واقعی
هر زمان که از خدای خودم کمک می گیرم او برای من بهترین ها را در کنار هم جور می کند
هر زمان که از او بخواهم او آنقدر ساده و روان دستهای من را می گیرد که من بدون اینکه بخواهم بترسم و یا اینکه آب در دل من تکان بخورد من به جلو می روم و کارهای من بخوبی و آسانی رواج پیدا می کند
او برای من بهترین یار و پشتیبان است
جالب در ابن است روی دیگران حساب باز می کنم و در نهایت دچار دردسر و اعصاب خوردی و ناراحتی می شوم
اما هر زمان که از او کمک می خواهم همان آدم هایی که زمانی به دنبال انها می دویدم همان ها خودشان بدون اینکه من درخواستی کنم خود به کمک من می آیند
خودشان به بهترین شکل ممکن دست به کمک کردن برای من انجام می دهند
این درس جالب را من باید بارهای بار با خودم تکرار کنم
هر چه بیشتر دل به خدای خودم ببیندم
بیشتر روی او حساب باز کنم آنوقت من خوشحال تر خواهم بود
من سرحال تر خواهم بود
همه چیز برای من زمانی رخ می دهد که به او اعتماد کنم و روی او حساب باز کنم
بتوانم او را ببینم و به او اعتماد کنم
او که از همه نیاز های من با خبر است دیگر چه لزوم دارد که بخواهم این همه دست و پا بزنم
بخواهم خودم را به آب و آتیش بزنم
من باید به او توکل کنم
من باید او را ببینم
من باید به او اعتماد و ایمان داشته باشم
من همیشه خوشحال و خوشبخت خواهم بود
کارها و روند امور جهان را وقتی که به دست او بسپارم بی شک او برای من به بهترین راه و روش ممکن همه چیز را ختم به خیر می کند
بی شک او بر همه امور این جهان واقف است
او بر همه عالم آگاه است و از همه بهتر می داند
چطور وقتی که به پدر و مادر خودم اعتماد می کنم
چطور وقتی که یک نفر قولی را به من می دهد و حال من را خوب می کند
پس چرا به کسی اعتماد نکنم که او واقف بر همه چیز است
چرا دل به کسی نبندم که او بر همه عالم و همه امور دانا است و آنوقت من بی شک خوشحال و خوشبخت خواهم بود
اما و اما نکته در این است که اگر من به بنده اعتماد می کنم به این دلیل است که با چشم خودم انرا می بینم به آن اعتماد می کنم
اما و اما به خدای خودم چون نمی بینم او را به راحتی اعتماد نمی کنم
این درس و نکته واقعا مهم و اساسی و مهم است
یک درس دیگر که برای من بود این است که روند زندگی من ساده و آسان و راحت باشد
این یعنی اینکه من در مسیر درست هستم
چقدر این نوع نگاه و باور عالی و فوق العاده است
من باید و باید همیشه جوری رفتار کنم که همه کارهای من به آسانی و سادگی انجام بشود و این مهمترین درس و نکته امروز برای من بود
من چکار می کنم که کار من به سختی پیش می رود
این بسیار عالی و فوق العاده است
همه اینها به این معنی است که می توان هم به راحتی و اسانی به خواسته ها و اهداف خودم دست پیدا کنم
شرط آن این است که به خدای خودم ایمان داشته باشم و روی او حساب باز کنم
انوقت من همیشه در مسیر رسیدن به خواسته خودم هستم
واقعا ممنون استاد عزیز هستم که ما را با این قوانین آشنا می کند
از خدای خودم ممنون هستم که من را امروز به این فایل هدایت کرد
و این بار دیگه نتونستم مقاومت کنم دیگه بی حرکت موندن و ننوشتن جایز نبود
تو گفتی تو حکم کردی و تو دستور دادی که حالا بنویس
گفتم نمیخوام نمیتونم اصلا حوصله ندارم فقط میخوام بازم کامنت بخونم کامنتهای سعیده کامنت های حمید ،ابراهیم،پاکیزه ،حمیدرضا من هنوز آمادگی نوشتن ندارم من بازهم میخوام بخونم
گفتی کافیه …
بسه …
اونها تک به تک به الهامات شون گوش کردن ونوشتن
حالا نوبت توعه ..
بنویس …
و استاد به خداوندی خدا قسم وقتی که تصمیم به نوشتن گرفتم انگارنوری به قلبم تابید
انگار نفسم رو بعد از مدتی که حبس کرده بودم ازاد کردم و یک بازدمِ عمیـــق رو تجربه کردم
انگار حس کردم خدازد روی شونه م گفت آفرین حالا شد
انگار لبخند خدا رو دیدم
حالا حسم خیلی بهتره
استاد نمیدونید ک چند روزه که خودم رو با کامنت های بچه ها احاطه کردم و رگباری با آیات بینظیر رو به رو میشم
وقتی یک آیه رو میخونم میگم این دیگه چی بوووووود باز میرم کامنت بعدی آیه بعدی یهو میگم نه بابا این خیلی بهترههههههعع
و همینجور خدا داره باایاتش قدرتش رو به رخم میکشه
چون جالبه که تموم آیات فقط و فقط یک چیز رو داره بهم میگه
میگه تو حالا مسیر رو بلد شدی
تو یکبار موفق شدی به تجربه ی شیرینی برسی
حالا مسیر همونه همون رو تکرار کن
وفقط سپاسگزار باش
فقط سپاسگزار باش
و یادت باشه که خدا روزی دهنده ست
اونه که روزی تو رو میرسونه
و چشمت رو از قدرت بقیه بردار
حواست باشه پاداشی بزرگ در راهه
اگه بری تو کوچه علی چپ خدا که از راه برسه تو نیستی ک جوابش رو بدی
و نعمت رو دریافت کنی
پس همینجا بشین انقدر دنبال بقیه اون بیرون نباش
خدا به وقتش میاد و نعمتش رو دو دستی تقدیمت میکنه
و دوباره خدا بارها و بارها اصرار میکنه
که یادت نره که
سپاسگزار باشی
سپاسگزار باشی
سپاسگزار باشی
سپاسگذارررررررررر
…
و حالا من تموم قوامو جمع کردم تو نوک انگشتانم که بنویسم
بنویسم از الهامات پروردگارم که اگر ننویسم
این خودش یک ناسپاسیه
وقتی اون اینهمه کامنت بینظیر رو نشونم داده و باتک تک شون باهام حرف زده حالا نوبت منه
خدایا عاشقتم ممنونم که بهم قدرت نوشتن دادی ممنونم که چندروزه اینهمه آیات بینظیر رو برام فرستادی
ممنونم که بنده هات رو به خط کردی گفتی این آیه هارو بنویسن که من رو باهاشون هدایت کنی
خدایا ممنونم که بهم قدرت خواندن دادی که بخونمشون
ممنونم ک بهم قدرت بینایی دادی که ساعتها زل بزنم به این نوشته ها و غرق لذت بشم
ممنونم که قلبم رو نرم کردی تا حس کنم این همه عشقی که توی تک تک این کامنت هاست
خدایا به راستی تو چی هستی؟؟؟؟؟
کی هستی!!!!؟؟؟؟؟
که به قول سعیده من رو نشوندی وسط آرزوهای پارسالم
و هرروز وقتی ساعت 7از خواب پامیشم
میگی صبحت بخیر دخترم
میدونی که چقدر دوستت دارم که امروز دوباره بهت فرصت زندگی توی این جهان مادی رو دادم ؟؟؟؟؟
میدونی تو الان دیگه مجبور نیستی ساعت 6صبح تو هوای تاریک از خونه بزنی بیرون و دیگه برای کسی کار نمیکنی ؟؟؟
میدونی تو الان برای خودت کار میکنی؟؟؟
پس سپاسگزار باش!!!!!
اگه بازهم راحتی بیشتری میخوای سپاسگزار باش …
اگه بازم لذت بیشتری میخوای سپاسگزار باش ….
وقتی از خیابون رد میشم میگی یادته پارسال همین موقع دنبال اتوبوس می دویدی که دیر نرسی سر کارت که حرف نشنوی
اما الان تو باخیال راحت قدم برمیداری روی زمین و میبینی که چقدر این روزها سپاسگزار تری ؟؟؟
این آرامش رو میبینی ؟؟؟
این آرامش رو ما به تو عطا کردیم
حتی این قدرت سپاسگزاری تو هم از ما داری
که اگه مانخوایم تو حتی قادر به سپاسگزاری هم نیستی
وقتی میرم توی مزونم وقتی می شینم پشت میزم میگی
یادته این مکان 17متری رو از من خواسته بودی یادته گفته بودی تو این پاساژ بهم یک واحد بده یادته گفتی هر چقدر باشه مهم نیس گفتی یک مغازه ی کوچولو هم بده
خودت همینقدر خواسته بودی
اگه بیشتر میخواستی اگه بزرگتر میخواستی بیشتر و بزرگتر بهت میدادیم
و مدام بهم یادآوری میکنی که یادت نره خواسته هات رو برام بنویسی
بعد؛
اون فایل «مفهوم عملی ایمان به غیب»
رو برام فرستادی گفتی برام دریم بوردت رو نفرستادی ها…
یادت باشه اولویتِ تو اونه
گفتی تو باد این موفقیت. این روزهات خوابت نبره
گفتی الان که به این قله رسیدی وقتشه قله بعدی رو مشخص کنی
خدایا حالا که دارم فکر میکنم میبینم ک این روزها مدام درحال حرف زدن باتو عم مدارم این روزها خیلی بالاتر رفته و من دقیقا به همه ی اون چیزهایی که خواسته بودم رسیدم حالا وقت اعلام خواسته های جدید و سپاسگزاری بابت
خواسته های قبلیه ..
(آخ آخ آلارم low battery دریافت شد …باشه باشه تمومش میکنم)
خدایا فک کنم حق مطلب ادا شد این چند مدتی که حرف نزده بودم رو جمع کردم یکجا همه رو شکوفا کردم
خدایا میدونم که این نوشتن به امر تو بود و من هیچ قدرتی ندارم
و هنوز اولین آیه ای که اون روزهای اول از قرآنت برام رو کردی رو یادمه
چقدر خوشحالم از هم صحبتی باهات سلام گرمت قلبم رو جلا داد
و نیروی ایمان درونم رو دریک نقطه جمع کرد تا برات بنویسم و سپاسگزار باشم پروردگارم رو که اینچنین ماهرانه داره من رو هدایت میکنه از طریق بینهایت دستانش..
(خدایا عاشقت شدم رفت :)
اصلا وقتی کسی میگه :
من دوست دارم کار جدیدی شروع کنم من چاکرشم هستم من نوکرشم هستم من ارادت خاصی دارم به اونایی که یروز از یجایی به بعد تصمیممم میگیرن که یکاری بکنن بالاخره…
یادمه قبلن ترا که قانون رو خیلی واضح البته به همین قد الآنم درک نکرده بودم به هرکس میرسیدم میگفتم میخوای برای آینده ت چیکار کنی؟اون مثلا میگفت خب درس میخونم یا اون یکی دیگه میگف ازدواج میکنم بافلانی یا نفر بعدی میگف فلان جا آزمون استخدامی قراره بدم و….
ولی من میگفتم منظورم این نیست من منظورم اینه چه کاری میخای دست و پا کنی برا خودت ؟
بعد اونوخ تو دلم میگفتم چرا هیشکی به این فکر نمیکنه که برای خودش یه کسب وکار راه بندازه ؟؟؟
چرا اینا دارن وقتشون رو اینطرف اونطرف تلف میکنن!!!!!!!!
چرا همین امروز استعفا نمیدن برن دنبال یه کاری؟؟؟؟؟!!!!!!
(ناگفته نماند که وی پرونده درخشانی در زمینه استعفا و قال گذاشتن کارفرماهای پیشین خود داشته و بدین منظور از پروردگار طلب بخشش میکند)
خلاصه سرت رو درد نیارم مرجان ِ
عزیز خدایی که من رو مامور کرده و دستور داده برات بنویسم
( اون آیه شریفه اول کامنتم رو به نیت تو باز کردم )
خودش میگه بنده ی من تو یک قدم بردار من خودم میزارمت روی دوشم
بقیه ی مسیر رو من میرم تو فقط لذت ببر
چون تو همینکه تصمیم گرفتی به شروع یک کسب و کار؛
یعنی تصمیم گرفتی به گسترش جهان کمک کنی
یعنی تصمیم گرفتی مسیر جهان رو هموار تر کنی
یعنی تصمیم گرفتی دستی بشی از دستان من و زندگی خودت و اطرافیانت رو قشنگ تر کنی
یعنی تصمیم گرفتی به من نزدیک تر بشی
یعنی تصمیم گرفتی که در درگاه من مقرب تر باشی
یعنی از من نعمت های بیشتری میخوای
و همون خدا در گوشم زمزمه میکنه
من عاشق اونی که نعمت بیشتری میخواد هم هستم
أدعونی أستجب لَکُم….
باوضو ،بی وضو، نشسته، خوابیده وسط گناه اصلا !!!!!!!!!
تو بخوان مرا
تو بخواه از من
تو قدم بردار
تو تسلیم من باش
تسلیم من بااااااااش
تسلیییییییم من باش
بزار من مسیرت رو هموار کنم ….
بزار من هدایت کنم
من به همون قدی وارد زندگیت میشم که تو اجازه بدی به من
(خدایا من بهت اجازه میدم که من رو هدایت کنی که بدون هدایت تو من هیچم .
ومن به هر خیرو رحمتی ک از تو بهم برسه سختتتتتت فقیرم )
چه میکنه این آیه با روح و روان من
أدعونی
أدعونی
أدعونی
أدعونی !!!!!!!
تارشد کنید
تااسوده شوید
تا آسان شوید برای آسانی ها
تا بچشید طعم زندگی واقعی رو
تا رستگار شوید
تا راهتون رو پیدا کنید
…
خدایا کمکم کن که تسلیم تر باشم در برابر الهامات تو و باایمان بیشتری قدم هام رو در مسیر هدایتی تو بردارم
در مسیر نور
در مسیر خوشبختی و شادکامی
…
مرجان عزیزم یک بخشی از حرفهای استاد داره توی قلب و جانم مرور میشه
حسم میگه بنویسش:
چرا نمیسپاری به خودش؟
چرا نمیزاری اون هدایتت کنه؟
به خدا اون همه ی راه هارو بلده
به خدا اون همه ی جواب هارو بلده
تو مثل موسی به سمت دریا برو ؛
بعد اونوقت دریا رو برات میشکافه
تو مثل ابراهیم چاقو رو بزار زیر گلوی فرزندت؛ اونوقت یک گوسفند
میفرسته میگه این بجاش قربانی کن
تو مثل مادر موسی بچه رو به نیل رها کن؛ اونوقت بچه ت رو میبره تو ناز و نعمت بزرگش میکنه
و کلام آخر
تو بهش اعتماد کن اون خودش میبرتت میزارتت وسط بهشت آرزوهات
و در ساعاتِ مقدسِ ملاقاتِ شبانه ام با پروردگار دریافت میکنی
یادمه دیشب همین موقع ها بود بهش گفتم خدایا میشه تایم این قرارهای شبونه مون رو کمی طولانی تر کنی ؟؟؟
آخه خیلی حالم باهات خوبه
خیلی بهت نزدیک ترم
خیلی فرکانسش قویه
خیلی لذذذذذذت بخشه
آخه من به لطف رحمت خودش انقدر در طول روز غرق کار میشم که گاهی میبینم که بیش از 12,13ساعت کار کردم بدون خستگی،بدون توقف!!!!!
(خدایا بابت اینهمه توانایی کار کردنم ازت ممنونم بابت دستهایی که بی منت برام کار میکنه
بابت پاهای سالمی که جسمم رو سرپانگه داشته ..و من قادرم که بواسطه ی اونها بایستم …و فقط من میتونم بفهمم و درک کنم که چقدررررررر این نعمت شگفت انگیزه
که فقط بتونی پاهات رو تکون بدی و قدم از قدم برداری و راه بری اونم بدون کمک کسی….)
و فقط خودش میتونه چشمای من رو تواین ساعت باز نگه داره که تو دل شب برق بزنه
وباعشق کامنت بنویسه
میبینی بهاره وقتی چشمامو بستم و گفتم خدایا میخوام کامنتم رو بانور قرآنت جلا بدی
و خودت هدایتم کنی برای پاسخ این کامنت چه آیه ای رو کرد؟
اصلا زبونم بند اومد. از این همه قدرت پروردگار
از این همه جلال
از اینهمه شگفتی
الله اکبر
الله اکبر!!!!!!
این آیه انگار مرهم شد رو قلب بیقرار خودم
خدا اول از همه گفت شکیبا باش
داره میگه اروم باش
(ازش میپرسم چطوری نجواها زیاده
تمسخر، فشار اطرافیان، زیاده چطور تحمل کنم؟)
میگه :
سَبّـح بحَمد ربِّـک!!!!!
داره میگه فقط سپاسگزاری کن
راهش همینه سپاسگزاری ..
نه یکبار نه ده بار هزااااار بار بگو بنویس باخودت تکرار کن
نزار تکراری بشه برات
نزار عادی بشه برات
نگو اینها رو قبلاً گفتم
اینارو قبلا نوشتم
بازم بنویس
بزار قلبت آروم بگیره
بزار جونِ تازه بگیری
اصلا همین الان چشمات رو ببند خب حالا
نفستم حبس کن توی سینه ت
حالا سعی کن هیچ تکونی نخوری !!!
تو هر حالتی که هستی همون طوری بمون …
بدون حرکت سعی کن حتی میلیمتری تکون نخوری !!!
خب حالا یه سوال:
چندثانیه میتونی اینطوری تحمل کنی؟
ها؟؟؟
حالا دیدی اگه ما نخوایم تو هیچی نیستی
این نفسی که میاد و میره فقط به قدرت منه
این چشمایی که پشت هم داری باز و بستشون میکنی به قدرت منه
سوال: تو کاری کردی براش؟
تو پولی پرداخت کردی؟
یا زحمتی کشیدی ؟
نه این نعمت هارو من بهت دادم
از همون اول باهات بوده
حالا بگو چقدر بابتش سپاسگزاری ؟
به راستی که قرآن درست گفته که
عده ی کمی از شماسپاسگزاری میکنید
میبینی بهاره همینه همین قدر ساده
ما هممون همینقدر ساده میگذریم از کنار این نعمت های عظیم الجثه
همین لحظه اگر قلب تو بایسته این جهان برات چه سودی داره؟
یا اگر چشم تو بسته بشه و دیگه هرگز باز نشه چه چیزی میتونه جاشو برات پر کنه؟
استاد خیلی قشنگ میگه
میگه من موندم ماچطور میتونیم سپاسگزار همین نعمت سلامتی مون باشیم اصلا ما میتونیم سپاسگزار ش باشیم؟!
من که بعید میدونم ..
من که قدرتی ندارم کمکت کنم من خودم هنوز اندر خم و پیچ یک کوچم
فقط میتونم از روشهایی بگم که به خودم الهام شده ….
وحالم رو خوب میکنه
میگی چیکار کنی که غرق دنیا نشی که حالت خوب بمونه؟؟
جوابش خیلی سادست
این کاریه که برای خودم 90درصد مواقع جوابه
هروقت فک کردی دنیا برات تیره و تار شده یا حس کردی رسیدی به ته خط
فقط برو جلوی آینه همونطور زل بزن توی آیینه دستت رو بیار بالا و انگشتات رو جمع کن و باز کن دستت رو مشت کن و باز کن چشمات رو ببند و باز کن نفس بکش دم و بازدم هایی عمییییق …..
میبینی تو هنووووز زنده ای
و هنوز نفس میکشی
تالحظه ای که زنده ای و نفس میکشی میتونی از خدا کمک بخوای چون اون هنوز بهت فرصت زندگی کردن داده و همینکه زنده ای یعنی خدا دوستت داره دیگه
بابتش شکر گزار باش
گفتن همین کلمه ی ساده
که خدایا سپاسگزارم بابت بودنم در این جهان هستی،
میدونم که گاهی واقعا سخته
ولی نمیدونی که اگر موفق بشی که فقط همین جمله رو باخودت زمزمه کنی و سعی کنی چندبار تکرارش کنی حتی باصدای بلند
نمیدونی چقدرررر بهت کمک میکنه
شاید کسی به اندازه من درک نکنه که بابااگر فقط تااخر عمر همین نعمت سلامتی رو شکرگزار باشیم کمه
به ولله کمه
به خدا قسم کمه
چند وقته فقط بهم الهام میشه که سپاسگزار باش
سپاسگزار باش
آیات مختلف سرراهم سبز میشن
به راستی که عده ی کمی از شما سپاسگزاری میکنید
ما این نعمت هارو برای شما فرستادیم شاید سپاسگزار باشید
سپاسگزاری به نظرم کلیدِ
وقتی سپاسگزاری میکنی انگار کلید رو میندازی داخل قفل و بازش میکنی انگار شروع یک داستان تازه ست
داستانی که پشت اون در منتظرته
وارد یک دنیای جدید میکنتت
و یهو به خودت میای میبینی که دقیقا وسط آرزوهاتی
..
برات نشستن وسط آرزوهات رو از خدا میخوام دوست عزیزم..
بنام خدای زیبایی ها
سلام خدمت استاد عزیز
منم هدایت های خدا و معجزات خدارا در زندگی ام بار ها و بارها تجربه کردم ولی اگه قوانین تکرار و تمرین نکنم یادم میره و نشخوار های ذهنی شروع میشه و منو به حاشیه میبره
وقتی برای تسویه ماشین ثبت نامی گفتم خدایا من میخوام هم ماشین قبلی داشته باشم و هم ماشین جدید بگیرم و بقیه بهم میگفتن چجوری و من فقط میگفتم خدا میرسونه شاید اولش ته دلم محکم نبود و میگفتم بذار امتحان کنیم ببینیم چی میشه ولی هر چی جلوته میرفتم با امید بیشتری میگفتم تا اینکه پول جور شد بدون قرض و بدهی و وام و الان که نگاه میکنم میبینم اتفاق افتاد به سادگی و به بهترین شکل و هر وقت ماشینو نگاه میکنم میگم دیدی میشه هم نقد بخری و هم به بهترین شکل ماشین قبلی داشته باشی
حالا که برای ماشین شد برای خونه هم میشه ،برای باغ هم میشه برای مغازه هم میشه خدایا یاری کن باورهای سازنده رو تقویت کنم تا نتایج بیشتری بگیرم
خدایا کمک کن مولد ثروت باشم
In god we trust
سلام
اعتماد به هدایت الهی
اعتماد به هدایت الهی، در حقیقت تسلیم شدن به ارادهای است که از همیشه و برای همیشه در جریان است. تسلیم شدن به اراده خداوند، یعنی شایسته دانستن او در تمام امور، درک کردن این حقیقت که او تنها هدایتکننده واقعی است و ما به عنوان بندگان، در مقابل اراده او چیزی جز ابزار نیستیم. وقتی به این باور عمیق میرسیم که خداوند مطلق، عالم و قادر است، تمام نگرانیها و تلاشهای بیهودهمان از بین میرود و زندگی را با آرامش و اطمینان در دست او میسپاریم.
این نگاه به زندگی، به ما این اطمینان را میدهد که هیچ چیزی در جهان بدون اراده و مشیت الهی پیش نمیرود. به جای تلاش برای کنترل همهچیز، به خداوند توکل میکنیم و درک میکنیم که او بر تمامی جزئیات زندگیمان آگاه است. وقتی به خداوند این باور را میدهیم که در هر لحظه در کنارمان است و پاسخ هر دعا و درخواستی که از دل بزنیم، به او نزدیک میشویم و در این نزدیکی، زندگیمان پر از برکت و هدایت خواهد بود.
خداوند در قرآن فرموده است: «وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ» (یوسف، 76) و این بدان معناست که علم و قدرت خداوند از هر چیزی و هر کسی برتر است. این باور توحیدی، ما را به درک این حقیقت رهنمون میکند که هرچه در دست اوست، بهترین است و بهترینها برای ما مقدر شدهاند. هنگامی که از عمق دل، خداوند را به عنوان تنها هدایتگر و تدبیرکننده کل هستی میشناسیم، در مسیر او قدم میزنیم و زندگیمان به طریقی نرم و روان پیش میرود.
باور به این که خداوند وَهَّاب است، یعنی بخشندهای که بدون محدودیت میبخشد، نگاه ما به زندگی تغییر میکند. دیگر مشکلات، غولهای شکستناپذیر نیستند، بلکه زمینههایی میشوند برای بروز تواناییهای الهی که خداوند در وجودمان قرار داده است. همانطور که برای حضرت مریم (ع)، از دل انزوا، نعمتی بیمانند آفرید و همانطور که مادر موسی را در لحظهای که دلش شکسته بود، با کلامی مستقیم آرامش داد، خداوند نیز برای ما هر لحظه در حال طراحی و هدایت است.
زندگی با نگاه خداوند، شبیه یک ساز آسمانی است که هر نتش با دقت نواخته میشود. وقتی به خداوند اعتماد میکنید، این ساز درون شما به صدا درمیآید و نغمههایی میسازد که زندگیتان را موزون و هماهنگ میکند. در این لحظات، درمییابید که هیچ اشتباهی در مسیر وجود ندارد؛ هر توقف، هر تغییر مسیر و حتی هر شکست، بخشی از یک طرح الهی است که شما را به مقصدی برتر هدایت میکند.
این نگاه توحیدی، شما را از بند ترس و وابستگی به انسانها و شرایط میرهاند. به جای آن، شما را به نقطهای میرساند که به جای تلاش برای کنترل زندگی، یاد میگیرید که با جریان رحمت الهی هماهنگ شوید. خداوند، وعده داده که ما را در هر لحظه هدایت میکند:
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» (طلاق، 2). وقتی او را در قلب خود محوریترین قرار دهید، راهها یکی پس از دیگری برایتان باز میشود.
در نهایت، تسلیم شدن به اراده خداوند، ما را از سختی ها، ما را قدرتمند میکند تا آنها را با آرامش طی کنیم. این اعتماد، کلید دریافت نعمتهای بیپایان اوست. زیرا خداوند خود وعده داده است: «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق، 3)؛ هرکس به خداوند توکل کند، او برایش کافی است. و در این کفایت، برکتی نهفته است که ما را به سرمنزل سعادت و آرامش میرساند.
مثال:
یک مثال بسیار جالب از فردی که با اعتماد به هدایت الهی و تسلیم اراده خداوند به موفقیتهای عظیم دست یافت، ریچارد برانسون، بنیانگذار گروه ویرجین است. برانسون در ابتدای مسیر کسبوکار خود با چالشهای فراوانی روبهرو بود، از جمله مشکلات مالی و شکستهای متعدد در استارتاپهای اولیهاش. با این حال، او همیشه به خداوند توکل کرده و به خود باور داشت که در صورت پیروی از هدایت الهی، در نهایت موفق خواهد شد.
برانسون در بسیاری از مصاحبهها گفته است که وقتی مشکلات به او فشار میآورد، به خداوند توکل کرده و این اطمینان را به دست میآورد که همه چیز به بهترین شکل پیش خواهد رفت. او تاکید میکند که تسلیم شدن به اراده خداوند، او را از نگرانیهای بیهوده رها کرده و به او کمک کرده است تا به راحتی و با اعتماد به نفس در مسیر موفقیت حرکت کند.
این داستان مشابه با آیه قرآن است که در آن به اعتماد به خداوند و توکل بر اراده او اشاره میشود:
«وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
(طلاق، 3)
“و هر کس به خداوند توکل کند، او برایش کافی است.”
این آیه بیان میکند که اگر ما به خداوند توکل کنیم و اراده او را در زندگی خود بپذیریم، او به اندازه کافی برای ما کفایت میکند. وقتی به خداوند اعتماد میکنیم، او در تمامی جزئیات زندگیمان حضور دارد و به ما راهنمایی میدهد تا در مسیر درستی قرار گیریم. این آیه به این معناست که اگر اراده خداوند را در نظر بگیریم و به آن اعتماد کنیم، تمام مشکلات و موانع زندگی از بین میروند و ما به آرامش و موفقیت دست مییابیم.
برانسون در حقیقت نمادی از این است که وقتی انسان به اراده خداوند تسلیم میشود، درهای موفقیت به روی او باز میشود. او به راحتی به این نتیجه رسید که در نهایت، خداوند همه کارها را برای او انجام خواهد داد و او تنها باید به جریان الهی اعتماد کند. این نگاه، همانطور که در قرآن آمده است، به او آرامش و اعتماد به نفس داد تا بدون نگرانیهای اضافی، به راحتی به موفقیتهای بزرگ دست یابد.
این نکته در زندگی برانسون و بسیاری از افراد موفق دیگر این است که وقتی به اراده خداوند اعتماد میکنند و تسلیم او میشوند، در حقیقت خود را در مسیر آسانی قرار میدهند. همانطور که در آیه گفته شده: «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، به محض اعتماد و تسلیم در برابر اراده خداوند، همه چیز برای انسان ساده و هموار میشود
مثال :
پروفسور اسحق بهبودی، متخصص رینوپلاستی ایرانی آمریکایی که به 10 زبان رسمی دنیا مسلط بود و در نهایت موفق به دریافت جایزه (German Medical Award) شد، نمونهای برجسته از فردی است که به هدایت الهی اعتماد کرده و به اراده خداوند تسلیم شد. در دوران سختیهای اولیه، او نیز با چالشهایی روبهرو بود. اما زمانی که باور کرد که خداوند، عالم و قادر است و تنها هدایتکننده واقعی است، مسیر زندگیاش به شکلی شگفتانگیز تغییر کرد.
پروفسور بهبودی وقتی این نگاه را در زندگی خود پذیرفت که خداوند بهترینها را برای او مقدر کرده، آرامش و توکل به خداوند را در قلب خود نهادینه کرد. نتیجه این اعتماد، رسیدن به موفقیتهایی بزرگ در عرصه پزشکی و علمی بود. او دریافت که وقتی در مسیر الهی گام میزنیم و به خداوند توکل میکنیم، تمام دشواریها به سادگی به فرصتها تبدیل میشوند. در نهایت، زندگی برای او همانند یک ساز آسمانی شد که به صدا درآمد و هر نت آن بر وفق مراد او نواخته شد.
این داستان به آیهای از قرآن کریم پیوند میخورد:
«وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
«و هر کسی بر خدا توکل کند، او برایش کافی است.»
این آیه به وضوح نشان میدهد که اگر انسان به خداوند توکل کند و خود را تسلیم اراده او کند، خداوند همه امور را به بهترین شکل مدیریت خواهد کرد. در حقیقت، توکل به خداوند یعنی اعتماد به اینکه او بهترین تصمیمها را برای ما میگیرد و مسیر زندگیمان را به سمت بهترینها هدایت میکند. همانطور که پروفسور بهبودی در مسیر هدایت الهی قدم برداشت، خداوند برای او همه راهها را هموار کرد و او به دستاوردهای بزرگ رسید.
به همین ترتیب، همانطور که در آیه ذکر شده، توکل به خداوند، هموارکننده راهها و کافی بودن خداوند در برابر تمام نیازهای انسان است. در این تسلیم و اعتماد به اراده الهی، برکتهای بیپایانی نهفته است که انسان را به سرمنزل سعادت و آرامش میرساند.
مثال:
خواننده و هنرمند معروف خانم آریانا گراندِی-بوترا (Ariana Grande-Butera؛ زادهٔ 26 ژوئن 1993) خواننده، ترانهنویس و بازیگر آمریکایی است یکی از نمونههای موفق افرادی است که به هدایت الهی و توکل به خداوند در زندگیاش اعتقاد دارد. او در مصاحبهها و سخنرانیهای مختلفش به این نکته اشاره کرده که با وجود تمام موفقیتهای شغلی و شهرت جهانیاش، در سختیها و بحرانها همواره به خداوند توکل کرده و از او کمک خواسته است. او میگوید که ایمان به خداوند، به ویژه در لحظات دشوار زندگیاش، به او آرامش داده و او را در مسیر درستی هدایت کرده است. به این ترتیب، در میان فشارهای دنیای شلوغ و بیرحم هالیوود، توانسته است خود را حفظ کند و زندگیاش را با اعتماد به خداوند پیش ببرد.
او همچنین اعتراف کرده که در دوران افسردگی و مشکلات شخصی، به مدد ایمانش به خداوند، به خوبی توانسته است بر این مشکلات فائق آید و بار دیگر به اوج موفقیت بازگردد. برای آریانا، توکل به خداوند به معنی اعتماد به مسیری است که خداوند برای او رقم زده و به این ایمان دست یافته که در نهایت، همه چیز به نفع او خواهد بود.
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» (طلاق، 2)
«هر کس از خداوند پرهیز کند، برای او راهی به بیرون میسازد و او را از جایی که نمیداند روزی میدهد.»
این آیه به ما میآموزد که اگر به خداوند توکل کنیم و در زندگی از او راهنمایی بخواهیم، او راههایی را برای ما باز خواهد کرد که از آنها بیخبر بودهایم. خداوند در سختترین شرایط نیز راه نجاتی برای ما فراهم میآورد، حتی اگر در ابتدا قادر به دیدن آن نباشیم. در این آیه، خداوند به ما وعده داده است که در هر شرایطی که در آن قرار داریم، در صورتی که از او بترسیم و به او اعتماد کنیم، راهی به سوی راحتی و برکت برای ما میگشاید.
این آیه با زندگی آریانا گرانده پیوند میخورد، چرا که او در زندگی شخصی و حرفهای خود با چالشهای زیادی روبهرو بوده، اما اعتماد به هدایت الهی، راههای جدیدی را برای او باز کرده است. همانطور که خداوند در این آیه وعده داده، در زندگی او نیز از جایی که انتظار نداشت، برکت و آرامش به وجود آمده است.
در نهایت، همانطور که در آیه اشاره شده، وقتی انسان از خداوند کمک بخواهد و در مقابل اراده او تسلیم باشد، خداوند همه چیز را برای او فراهم میکند و او را از شرایط سخت به سمت راحتی و برکت هدایت میکند.
تفکر سنتی در مقابله با مشکلات:
تفکر سنتی در مقابله با مشکلات اغلب بر اساس این است که فرد باید با تمام توان و اراده خود به جنگ مشکلات برود. در این دیدگاه، مشکلات بهعنوان موانعی دیده میشوند که باید آنها را شکست داد و از سر راه برداشت. فردی که این تفکر را دارد، معتقد است که هیچ چیزی نمیتواند او را متوقف کند و همیشه باید در برابر سختیها مقاومت کند. این نوع تفکر برای کسانی جذاب است که دوست دارند خود را در برابر مشکلات قوی و شکستناپذیر نشان دهند.
اما این رویکرد ممکن است همیشه کارآمد نباشد. گاهی اوقات تلاش بیش از حد برای مقابله با مشکلات، فرد را خسته و فرسوده میکند. در این موارد، ممکن است به جای مقاومت بیپایان، نیاز به پذیرش و انعطافپذیری باشد. در زندگی، همیشه مقابله و جنگیدن بهترین راه نیست.
چنانکه سعدی در بوستان میگوید:
“اگر باری به دوش داری، به راحتی حمل کن، چرا که نه هر باری را باید به دوش کشید.”
این شعر اشاره دارد به اینکه گاهی اوقات بهترین راه برای مقابله با مشکلات، برداشتن باری است که نیاز به کشیدن آن نداریم. بنابراین، در مواجهه با چالشها، علاوه بر تلاش و اراده، گاهی پذیرش و تغییر رویکرد میتواند راهحل بهتری باشد.
مثال:
یکی از دیپلماتهای معاصر که به نوعی از تفکر سنتی برای مقابله با مشکلات پیروی کرده و همواره تلاش کرده تا خود را قوی و مقاوم در برابر سختیها نشان دهد، جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ایالات متحده است. بولتون که به سیاستهای تهاجمی و سختگیرانه خود معروف بود، همواره بر اراده و توان خود برای مقابله با بحرانها تأکید داشت. او در بسیاری از مسائل بینالمللی، نظیر تحریمها علیه ایران و کره شمالی، بر این باور بود که باید با قاطعیت و قدرت جلو رفت و هیچ گونه انعطافپذیری نباید در برابر مشکلات و چالشها به نمایش گذاشته شود.
این رویکرد به نوعی تلاش برای نشان دادن قدرت فردی است تا به دنیا اثبات کند که هیچ چیز نمیتواند او را متوقف کند. در حالی که چنین رویکردی میتواند در کوتاهمدت نتایج مثبتی به همراه داشته باشد، در بلندمدت ممکن است فرد را دچار فرسودگی و خستگی کند، چرا که تلاش بیوقفه و مقاومتی که به پذیرش تغییرات و یا همکاری با دیگران توجه نداشته باشد، میتواند به بحرانهای جدیدی منجر شود.
.
این آیه که مفهوم را بهخوبی تبیین میکن
“فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
(شرح، 94:6)
“پس همانا با هر سختی، آسانی است.”
این آیه به انسانها یادآوری میکند که هرچقدر در زندگی با مشکلات و سختیها مواجه شوند، در کنار آنها، راههای آسانی نیز برای حل مشکلات وجود دارد. اگرچه تلاش و اراده انسان برای مقابله با سختیها مهم است، اما این آیه به ما میآموزد که خداوند بهطور حتم راهحلها و آسانیهایی را فراهم خواهد کرد که در کنار سختیها خواهند آمد. این یعنی در مواجهه با چالشها، علاوه بر اراده و تلاش فردی، پذیرش آسانیهایی که در مسیر قرار میگیرند و توکل به خداوند، میتواند راهگشا باشد. این آیه بهویژه برای کسانی که خود را در برابر مشکلات مقاوم و شکستناپذیر نشان میدهند، پیامآور این حقیقت است که همواره نیاز به پذیرش حکمت الهی و انعطاف در برابر شرایط وجود دارد.
جان بولتون با وجود سیاستهای تهاجمی و سختگیرانهاش، هرگز زیر فشار و مشکلات خرد نشد. او همواره بر اراده و توان خود برای مقابله با بحرانها تأکید داشت و در برابر مصیبتها مقاومت میکرد. این رویکرد باعث شد تا به نتایج مهمی دست یابد. در واقع، این مثال در مورد افرادی که همچون جان بولتون از تمام ظرفیت خود برای مقابله با چالشها استفاده میکنند، صدق میکند. این افراد با مقاومت سرسختانه در برابر مشکلات، در نهایت به دستاوردهای ارزشمندی دست مییابند.
جان بولتون بارها در رسانهها گفته است که تلاش مستمر و روحیه مبارزهجویی، به معنای قهرمان شدن از طریق مقاومت و پایداری است.
نتیجه گیری منطقی
مشکلات، گاه نه دشمناند و نه مانع، بلکه پیامرسانهایی هستند که ما را به تأمل، تغییر و رشد دعوت میکنند. به جای جنگیدن با آنها، میتوان در لحظاتی مکث کرد، نگاهی عمیقتر به خود انداخت و معنایی فراتر از سطح سختیها یافت. این رویکرد، نه از سر ضعف، بلکه از اوج اعتماد به جریان حکیمانه زندگی و هدایت الهی برمیخیزد.
“چو دریا رام تو گردد به لطف و حلم،
چه حاجت جنگ با امواج و خشم؟”
هنر زیستن در این است که بدانیم کجا باید مقاومت کنیم و کجا خود را به دستان توانای خداوند بسپاریم. همانطور که مولوی سروده است:
“دست از طلب ندارم تا کام من برآید،
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید.”
تسلیم در برابر اراده خداوند، یعنی دانستن اینکه او هر سختی را برای رشدی عمیقتر به ما میدهد. این تسلیم، نه شکست است و نه انفعال، بلکه پلی است که ما را به آرامش، حکمت و برکاتی فراتر از تصور میرساند.
ابهامی که دریافت کردم:
خیلی وقت است که دارم روی کنترل ذهنم کار میکنم. از زمانی که این کار را شروع کردم و در کنترل ذهنم پیشرفت بیشتری داشتم، به ذهنم میگویم که: “تو فقط باید الهامات دریافتی را تأیید و پیروی کنی.”
مثلاً وقتی با خدا صحبت میکنم، گاهی ذهنم مرا به افکار بیربط میبرد. اما خداوند خیلی زود مرا آگاه میکند که از مسیر گفتگو خارج شدهام. در این مواقع، با خداوند میگویم: “خدایا، این حرف یا رفتار از جانب من نبود؛ این ذهنم بود.” و خداوند پاسخ میدهد: “میدانم، نگران نباش.”
پس از این، با ذهنم صحبت کردم و گفتم: “چرا این کار را میکنی؟ چرا مرا از مسیر درست خارج میکنی؟ من دیگر با تو کاری ندارم هر بار به تو میگم این کارو نکن با توحید باش من به اصل توحید متصل کن ام تو گوش نمیکنی.” اما یک روز، وقتی دوباره ذهنم مرا از مسیر لذتبخش گفتگو با خداوند خارج و به یک موضوع بی ربط ارتباط داد ، این بار قبل از اینکه من چیزی به ذهنم بگویم، خداوند فرمود: “من متوجه شدم که کار ذهنت بود، تو نگران نباش.” این جمله در کمتر از ثانیه در وجودم جاری شد.
این اولین باری بود که خداوند پیش از من، مچ ذهنم را گرفت و خدا مرا آرام کرد. همان لحظه اشک ریختم کلی گریه کردم خدا را شکر کردم و با خداوند گفتم: “خدایا، سپاسگزارم. این یعنی من دارم خوب عمل میکنم.” خداوند فرمود: “هر غنچهای، بالاخره یک روز شکوفا میشود اگر خوب مراقبت کنی.”
در همان لحظه به ذهنم گفتم: “ذهن عزیزم، خدا هم تو را شناخته و من دیگر با تو کاری ندارم. من راه توحیدی خود را میروم. اگر خواستی، با من همراه شو، وگرنه به مسیر خودت ادامه بده. اما بدان که خداوند با من است و نیروی عظیمی پشت من است.” من دیگه تنها نیستم و الان من و قادر مطلق یک طرف و تو تنهایی .
همچنین تصمیم گرفتم سوره یوسف بخوانم. وقتی به آیه پانزدهم رسیدم که درباره افکندن یوسف (ع) به چاه و وعده خداوند به او بود، بهیکباره الهامی واضح شنیدم:
“نگران نباش، من تو را به جایگاهی رفیع میرسانم.”
همانطور که یوسف عزیز مصر کردم بعد از دریافت این الهام، اشک ریختم کلی گریه کردم این گریه ها به حس خاصی داره با تمام گریه های که کردم تفاوت داره و گفتم: “خدایا سپاسگزارم که تو هستی. سپاسگزارم که از من بهتر میبینی و مرا بهتر میشنوی.” شب، هدایت شدم به تماشای سریال یوسف. در یوتیوب صحنهای که آمنهوتپ چهارم گردنبندی به یوسف هدیه میدهد، ذهنم گفت: این کار توحید این قدرت توحید که پسر آمنهوتب داره به یوسف احترام میزاره بعد ذهنم گفت
“دیدی من هم دارم از توحید پیروی میکنم؟”
همان لحظه به ذهنم گفتم: “سپاسگزارم ذهن عزیزم که به جمع ما پیوستی.”
این تحول نشان داد که فاصله بین ذهن و روح من کمتر شده است و این گامی مهم در مسیر توحیدی است. هر الهام و هدایت را در دفتری ثبت میکنم و برای هرکدام نامی میگذارم؛ مثلاً برای این مورد، نام “سوره و سریال یوسف” را انتخاب کردم.
در نهایت، از خداوند سپاسگزاری میکنم که به من این توانایی را داده است که الهاماتش را دریافت کنم و در مسیر توحیدی بمانم.
نتیجهگیری مهم از این الهام
1. کنترل ذهن و الهامات الهی: یکی از مهمترین قدمها در رشد معنوی و توحیدی، کنترل ذهن و تمرکز بر الهامات الهی است. ذهن گاهی ما را از مسیر دور میکند، اما با تمرین مستمر و اعتماد به خداوند میتوان ذهن را در مسیر توحید هدایت کرد.
2. ارتباط عمیق با خداوند: تجربهی گفتگو با خداوند، نشاندهندهی نزدیکی و توجه او به ماست. خداوند نه تنها ما را در مسیر درست هدایت میکند، بلکه پیش از ما ذهن و نیتهای ما را درک میکند و پاسخ میدهد.
3. تمرکز بر وعدههای الهی: وعدههای خداوند در قرآن و الهامات او، یادآور این حقیقت است که اگر در مسیر درست باقی بمانیم، به جایگاههای رفیعی خواهیم رسید. اعتماد به این وعدهها امید و انگیزهای برای ادامه مسیر است.
4. ثبت الهامات و سپاسگزاری: ثبت الهامات در یک دفتر و نامگذاری آنها به ما کمک میکند تا به یاد داشته باشیم خداوند چگونه در لحظات حساس زندگی با ما سخن گفته است. این یادآوریها، ما را به سپاسگزاری و تکرار مسیر درست هدایت میکند.
5. قدرت توحید: اتصال به نیروی توحید، قویترین نیروی ممکن در زندگی است. وقتی ذهن و روح در هماهنگی با توحید قرار گیرند، تحولات عظیمی در زندگی رخ میدهد که نشانهای از رحمت و هدایت خداوند است.
6. استفاده از فرصتها برای یادگیری: خواندن قرآن، تأمل بر داستانهای پیامبران، و حتی بهرهگیری از محتوای الهامبخش مانند سریالها میتواند ما را به تفکر عمیقتر و درک بهتر از توحید و هدایت الهی برساند.
پیام نهایی: هرکسی میتواند در مسیر توحید و رشد معنوی پیشرفت کند، به شرط آنکه ذهن خود را کنترل کرده، بر ورودیهایش نظارت داشته باشد، و از هدایت خداوند سپاسگزار باشد. خداوند همیشه نزدیک است و بهترین راهنمای ماست.
به نام خدا
نکته جالب دیگه استاد نشونه حضور خدا آسون پیش رفتن کارها هست
دقیقا استاد هر جا که تو دل شب کاری انجام دادم با صدای قلبم پیش رفتم نتیجه بسیار شگفت انگیزی داشته برام
من باید احساس سپاسگزاریم رو یکسره حفظ کنم
نباید اصلا دچار مقایسه بشم من باید یکسره در لحظه حال و در شکرگزاری باشم
مقاومت و جنگجویی رو از عادت های درونم باید کنار بذارم
بجاش آرامش و سکوت ذهن و سپاسگزاریم رو حفظ کنم
باید باورهام رو هر لحظه روی فرکانس خالق نگه دارم و شکرگزار باشم
باید یه باور جدید بسازم خلاف باور نابرده رنج حرکت کنم
من باید خوشحال باشم که خداوند منو هدایت کرده و کارها رو برام آسون کرده
من باید فقط و فقط تمرکزم رو روی خودم بذارم
من باید یکسره توکل کنم به خدا
ایاک نعبد و ایاک نستعین بشه تکرار نجوای ذهنم
ایاک نعبد و ایاک نستعین خدایا تنها تو رو میفرستم و تنها از تو کمک میخوام
خدای من خدای سلامتی خدای من خدای وهاب و بخشنده فراوانی ها به منه خدای من خدای رزاق و روزدهنده به وسعت کائنات هست و منو غزق در فراوانی کرده خدای من خدای هدایت کننده هست و بهترین ایده ها و هدایت ها رو به من میرسونه هر لحظه
خدای من خدای آسون کننده هست و هر لحظه بهترین ها رو به سمت من میفرسته
خدای من خدایی که بهترین انسانها رو تو مسیر زندگی من قرار میده
خدای من خدایی که حتی منو برای غذا خوردن هم هدایت میکنه
خدای من خدایی که منو برای مسیر کارم هم هدایت میکنه
خدای من خدایی که هر لحظه از زندگی منو سرشار از آرامش کرده
خدای من بهترین خالق و بهترین هدایت کنند هست
اگر من این باورها رو یکسره تکرار کنم خداوند رو صحیح بشناسم
خداوند تمام راه حل ها رو داره نیاز نیس که ضجر بکشیم تا لایق بشیم
من میتونم خیلی راحت خواسته ها و هدایت ها رو دریافت کنم و باید خودم رو لایق بهترین ها بدونم من باید یکسره از درون بدون وابستگی به عوامل بیرونی احساس لیاقت داشته باشم
خدای من اگاه به تمام خواسته ها و چالش های من و من فقط روی آرامش و سپاسگزاریم کار کنم
من باید فقط آرامش باید داشته باشم
من خدای وهاب رو دارم خدایی که به سلیمان بی انتها بخشید
من لایق همه چیزهای خوب دنیا هستم
من لایق والاترین های خداوند هستم
من باید هر روز ظرفم رو بزرگ و بزرگتر کنم
من دوست دارم خداوند وهابم رو من خدای بی نیازم رو عاشقانه میپرسم من شکرگزاری میکنم در هر لحظه تا آرامش داشته باشم خدایا کنارم هستی و عاشقانه این بودنت رو احساس میکنم
خدایا این تو هستی که بهترین ها رو به سمت من میفرستی و من چشمم رو باید از غیر تو بردارم
من هر روز باید بگم خدایا تو رو میفرستم و آنها از تو هدایت و کمک میکنم
خدایا فقط هدایت های تو به راه راست رو میخوام
خدایا هر روز دوست دارم عاشقانه بسم الله الرحمن الرحیم بگم خدایا مرسی
خدایا کمکم کن هر روز ایمانم رو بیشتر کنم کمکم کن هر روز روی خودم کار کنم
خدایا مرسی که دارم کم کم و به تدریج شخصیتم رو جوری میسازم که یکسره در حال توکل داشتن به تو باشم
من باید اینقدر ارتباطم رو با خدا وسعت بدم که هیچ نیازی به توجه غیر خدا نداشته باشم
خدایا مرسی بابت این فایل پر انرژی و زیبا خدایا مرسی که عاشقانه منو خلق کردی برای زندگی آسان
خدایا مرسی که همه زیبایی ها رو برای من هر روزه بیشتر و بیشتر میکنی
خدایا شکرت
به نام خالق
سلام استاد چقدر این فایل انرژی بالایی داره دلم میخواد هر لحظه تکرار بشه برام انرژی آرامش داره این فایل استاد انرژی عشق خدا داره این فایل
استاد چقدر صداتون به من آرامش میده
دقیقا استاد آرامش داشتن همون فرکانس خاص خداست
خدایا ممنونم که الان تو این نقطه هستم خدایا ممنونم که هر لحظه منو آسان میکنی برای آسانی ها
استاد واقعا اگه توجه کنیم خداوند همواره داره هدایت مون میکنه ما رو
انا علینا للهدی
من اگه این هدایت ها رو دریافت کنم دیگه هیچ استرسی نمیمونه
خداوند هر لحظه میخواد من غرق در فراوانی باشم
خداوند بیشتر از من میخواد که منو هدایت کنه که بی نهایت ثروت داشته باشم
هر چقدر ذهنم رو بیشتر کنترل کنم آرامشم بیشتر میشه چون ایمانم به خدا واعتمادم به خدا بیشتر میشه
خدایا مرسی که منو با صدای مخلوقت به خودت متوجه میکنی
باید توجه ام رو ببرم روی سپاسگزاری تا هدایت ها رو بیشتر دریافت کنم
استاد من از وقتی با شما آشنا شدم و دارم روی دوره هاتون کار میکنم این همزمانی رو زیاد احساس کردم و این جواب ها رو یکسره از فایلهای شما گرفتم
هر وقت چالشی بوده سمت شنیدن فایلهای شما اومدم
مرسی استاد بابت این فایل زیبا
خدایا شکرت
استاد عزیزم مگه میشه کسی با صحبت های شما دگرگون نشه؟ میشه؟ بخدا نمیشه. اینکه خدا هر لحظه در حال هدایت ماست و همواره آسان میشیم برای آسانی ها همون خدایی که وهابه همون خدایی که رحمانه رحیمه و آرامش دهنده قلب هاست خیلی واضحه خیلی شفافه ولی باید میبود کسی که اینها رو به ما میگفت مارو هدایت میکرد به سمت شناخت الله.اتفاقا داشتم به یکی از شاگردانت میگفتم که خدارو هر لحظه شکر کنیم که در زمانی زندگی میکنیم که همچین انسانی هم در عصر ماست و شکر کنیم نه دیر تر نه زودتر . خدا رو شاکر باشیم که همچین انسان بزرگی در زمان ما وجود داره.
خداوند قادر مطلقه چرا همه امور زندگیمونو بهش نسپاریم. کیست که جز اون بتونه همزمان تمام مشکلات رو حل کنه. مشکلاتی که شاید برای ما غیر قابل حل باشن اما با توکل بخدا جوری حل میشه که تا مدت ها باورمون نمیشه چجوری حل شد آخه مگه میشه اصلا چی شد که حل شد. خدارو صد هزار بار شکر که خدا گونه کار ها رو انجام میده نه با عقل و منطق انسان
الهی صد هزار بار شکرت برای باران رحمتت. باران هدایتت. باران انسان های خوب و عالی و باران کلمات
استادم. الهی شکر
پروردگارا من تنها تورا میپرستم و تنها از تو
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و دوستان عباسمنشی
آقا شاهان واقعا زیبا نوشتید این همزمانی بودن ما در کنار استاد رو من که اگه یک روز از فایلها دور بشم دقیقا شرایط دگرگونی حالم رو متوجه میشم انگار از خدا دور شدم
حس میکنم وقتی فایلها رو دارم گوش میدم دارم به خدا متصل میشم و جزئی از زندگیم شده گوش دادن فایلها
هر روز صبح به محض بیداری اول میام تو سایت ببینم چیز جدیدی اومدی یا اینکه کامنت ها رو بخونم حتی شده یک کامنت اما با عشق تمام میخونم و آگاهی هاش واقعا برام ارزش داره
کامنت تون عالی بود دوست من
چقدر لازمه شکر کنیم که این همزمانی حضورمون در کنار استاد برای همه ما واقعا لذت بخش و پر از انرژی های ناب الهی هست
خدایا شکرت بابت این همزمانی
سلام به همه ی دوستان واستاد عزیز
برای من این فایل درس های زیادی داشت
زمانهایی که میخوام با فشار وسختی واین که خودم با یه تکنیکی که یاد گرفتم مسئله ای رو حل کنم،دائم توی یه دور باطل وسختی های بیشتر میافتم ،
زمانی بود که عصبانیت من رو از داشتن یه حال خوب ولذت بردن از وجود اطرافیانم با همون خصوصیت های که دارن دور شده بودم .
بعد از هر ناراحتی و عصبانیت ،دائم خودم رو سرزنش میکردم وگریه میکردم که هدایا چرا این مسئله حل نمیشه وهی برمیگشتم به افراد خانوادم ومیگفتم این یه خصوصیت توی همه ی اعضگای خانواده است وطبیعیه،
اما از زمانی که فهمیدم این که چیزی اون بیرون نیست که به کسی ربطی پیدا کنه ومن دارم خلقش میکنم واز خدا خواستم من رو توی این مسیر با اون که خیلی چیزها یاد داشتم اما نمیتونستم ازش استفاده کنم هدایتم کنه ،
باشه صحبت کردم اونم (خدای مهربان)بهم گفت خودت رو سرزنش نکن به فایل های استاد هدایت شدم در مسیرم تا الان اومدن که معنی دوست داشتن رو بیشتر فهمیدم ،معنی ارزشمندی رو بیشتر فهمیدم و من خواستم که مسیر رو به خود خدا بسپرم تا هدایتم کنه خیلی چیزهایی که بلدم در لحظه به عمل تبدیل میشه واز خداوند ممنونم که خواستم رو اینقدر روان برآورده کرد ،
الان من زهرا که خیلی وقتا با یه مسئله به ظاهر کوچیک وبه ظاهر بزرگ بهم میریختم الان وقتی که یه اتفاقی میافتد چون خودم رو دوست دارم برای خودم تامل میکنم یا خیلی وقتا سکوت تا بهترین کار رو انجام بدم .
مهربانان سپاس که من رو آسون میکنی برای آسانی
مهربانا من روی شانه های تو مینشینم وتو مرا ببر به به سمت تمام نعمت ها ومن عاشق بندگی کردنم وعاشق دیدن خدایی توام .
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان عباسمنشی
زهرا جان چقدر خوب نوشتی عزیزم
دقیقا هر جایی عصبانی شدیم هر جایی فکر کردیم کم میاریم یا استرس میگیریم کارها سخت پیش میره چون داریم انرژی عکس به کائنات ساطع میکنیم چون داریم تغلا میکنیم توی حل مساله مون اما هر جا آرامش داشته باشیم و انرژی شادی و آرامش رو به کائنات خدا بفرستیم پشت هم هدایت ها رو از جانب خدا دریافت میکنیم
از خدا خواستن و آرامش داشتن و شاد بودن و در لحظه بودن همیشه به ما کمک میکنه
مرسی که این کامنت زیبا رو اینجا گذاشتی تا منم بتونم دوباره نکته های نابی رو به خودم یادآوری کنم
خدایا شکرت خدایا ممنونم
به نام خداوند بخشنده و مهربانم
به نام خداوندی که هدایتگر ماست در هر لحظه خدایا ممنونتم
سلام بر استاد بی نظیرم سلام بر خانم شایسته زیبایم خدایا شکرت برای وجود این دو استاد نازنینم شکرت
من بیشتر اوقات قبل از خواب دو تا سریالها رو میبینم ( سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت) یا کامنت مینویسم و یا میخونم اینطوری بهتر ذهنمو و وجودم و افکارم رو آروم میکنم برای یه خواب قشنگ و لذت بخش با فرکانس بسیار خوب و مثبت
دیشب سریال سفر به دور آمریکا رو قسمت 202 رو نگاه میکردیم با خانواده استاد با مریم جان تو یه جنگل رفتن پیاده روی کردن دو ساعت تمام هیچ احدی اونجا نبود یعنی تو فیلم ما ندیدیم من به همسرم گفتم ایمان عباس منش رو ببینیم و یاد بگیریم و درس بگیریم
گفت چطور
گفتم فقط دو نفر هستن اینقدر ایمان و عملش یکیست که حتی به فکر این نیست یه چوب برداره به دستش که شاید حیوانی بیاد یا چون اونجا رو وارد نیست و نمیشناسه
آخه ما هر جا میریم تو جنگل و یا پیاده روی اول همسرم دنبال به چوب بزرگ میگرده تا داشتم صحبت میگردم سر تکون داد و قبول کرد گفت آره کار اشتباهه وقتی خدا رو تو وجودت بیاری ترس از هیچی نداری وقتی میگی من ایمان به خدا دارم باید به عمل هم نشون بدی
استاد ایمان و عملش یکیست
تحسینتون میکنم مرحبا به شما
آخه چه ایمان محکمی دیشب تا دیر وقت به همین موضوع فکر میکردم
واقعا استاد ایمانش از پیامبران هم بالاست احسنت به شما واقعا لایق استادی هستین
یا همین مریم جان تو یه زمین 20 هکتاری تنها میمونه اونم چند شبانه روز خب این چی رو میرسونه اینا به منبع واقعی یعنی خداوند بزرگ وصل هستن که هیچ واهمه ای ندارند از تنهایی
مریم جانم مرحبا
درس بزرگی گرفتیم ما
که ایمان و عمل یکی شدن به ایمان استاد میگن من مثل شماها رو ندیدم هیچ کجای این کره خاکی
و به خودم میبالم که همچین اساتیدی دارم و شاگردشون هستم افتخارمه
اینقدر برای خودشون هدف مند زندگی میکنن که تو اون فضای به اون بزرگی هیچ موقع حوصله شون سر نمیره و برای خودشون ایده و راهکار میارن و هر روز یه کار جدید و یه هدف جدید
خدایا شکرت برای امروزم که درس بزرگی گرفتم
خدایا کمکم کن بتونم ایمان مثل استاد رو در وجودم بیارم و هر روز بهتر کنم ایمانم رو به تو که خدای بزرگ منی
خدایا من لایق بهترینها و زیباتربنها هستم
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
کبری عزیزم به چه نکته ای اشاره کردید من هم واقعا این شجاعت و دلیری و ایمان به خدا رو در وجود مریم جان و استاد عزیز خیلی تحسین میکنم
اما یک چیزی اومدم در جواب کامنت شما اعتراف کنم اینکه حتی با اینکه بارها و بارها سریال زندگی در بهشت رو دیدم و شاید هر فایل رو بیش از چندین بار نگاه کردم اما انگار از درون حتی از فکر تنها موندن مثل مریم جان توی همچنین مکانی که 20 هکتار اطرافت هیچ کس نیس جز اون مرغ و خروس ها و حیوانات اهلی برام سخت بود
انگار مقاومت داشتم برای پذیرش همچین شرایطی و انگار به خودم میگفتم بابا فکرشم نکن
اما الان با کامنت زیبای شما تازه دارم این غلبه بر ترس از تنها بودن توی یه مکان وسیع رو توی ذهنم تصویر سازی میکنم
دارم به خودم میگم ببین جا داره یکسره روی داشتن همچین توحیدی همچین ایمانی کار کنی باید تا آخرین روزی که هستم روی ایمانم کار کنم واقعا چقدر وسعت این ایمان و این صلح درونی توی وجود مریم جان زیاد هست و چقدر تمرین میخواد
از نظر من خود من نیاز دارم که روزانه این سوال رو از خودم بپرسم امروز برای تقویت ایمان و توحید درونت چکار کردی؟
بپرسم امروز بر کدوم ترست غلبه کردی و توی دل کدوم ترس رفتی ؟
بپرسم امروز چقدر سکوت ذهن داشتی؟
بپرسم امروز چقدر با خودت در صلح بودی ؟
بپرسم امروز چقدر حس ارزشمندی رو درونت تقویت کردی؟؟
همه اینها سوالات کلیدی هستن که اگه با عشق هر شب جواب بدیم قطعا نتایج شگفت انگیزی برای تقویت توحیدت خواهیم گرفت
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها
سلام استاد عزیزم سلام پیامبر زمان من
چند وقتی بود که به خودم میگفتم من به چه دردی میخورم و چه کار مثبتی میتونم توو دنیا انجام بدم که باعث رشد جهان باشم.و خودمو سرزنش میکردم که چرا جز ثروتمند شدن نمیتونم کارایی دیگه ای برای کسی داشته باشم.
استاد عزیزم من زیر آخرین پستی که در اینستا گذاشتید چند دقیقه بعدش من زیرش یه کامنت گذاشتم و از شما تشکر کردم و گفتم که با توجه به آموزش های گرانبهای شما در عرض یک سال زندگیم از این رو به اون رو شد و زندگیم رو قربانی کردم تا نعمت های بزرگتر و بیشتری رو دریافت کنم که به لطف خدا شد در عرض یک سالم شد. اگر کامنت های قبلیمو که مال چند سال پیشه بخونید متوجه میشید که در چه شرایط ناپایداری بودم.
بعد اینکه کامنت گذاشتم چندین و چند نفر که به کمک هدایتی نیاز داستن بهم پیام دادن و ازم سوال میکردن و درخواست کمک کردن و من هم هر آنچه که در توانم بود و از آموزش های شما بلد بودم بهشون گفتم و راهنماییشون کردم و هنوزم در حال صحبت و راهنمایی حدود 10 نفر همزمان هستم. خواستم بگم اول قربون خدا بشم که چجوری پاسخم رو داد و بهم ثابت کرد که به درد جهان میخورم و دوم قربون شما بشم که بازم به وسیله شما پاسخ من رو داد.
در حال حاضر به لطف خدای مهربانم با تمامی آموزه های شما و استفاده از قوانین الهی تونستم در عرض یک سال از صفر مطلق به یه ویلای 70 میلیارد تومانی برسم و زیبا ترین ویلای شهریار رو ساختم.تونستیم در عرض یک سال از زندگی خودمو خلاص کنم که به خدا قسم هنوزم باورم نمیشه چجوری شد و چی شد. خواستم از شما و خدای شما و خانم شایسته تشکر و قدر دانی کنم و بگم من تا جون دارم شاگرد شما خواهم موند و شما رو پیامبر زمان خودم میدونم.چون در هر لحظه و هر شرایط به ظاهر بد یکی از جمله های ناب شما ناخودآگاه میاد توو ذهنم و همون لحظه استفاده میکنم و همون لحظه هم پاسخ میگیرم.
خدارو صد هزار بار برای هر حرف از هر کلمه از هر جمله ای که شما میگید شاکرم
به نام خدای مهربان
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
چقدر از خوندن نتایج شما خوشحالم وتحسینتون میکنم. افرین برشما
دوست همفرکانسی عزیز. چندروزی بود که داشتم به ویلای شخصی فکر میکردم. یا دیشب که از خداوند هدایت میخواستم. بهم گفته شد از انچه الان داری لذت ببر. وقتی امروز رفتم دامداری اقایی.از ته دلم سپاسگزاری کردم بخاطر همین فضا وجا
وامشب هدایت شدم به کامنت شما
کلام وهدایت الله مهربان که میشه. اگه برای شاهان شده. حتما برای تو هم میشه
راستی چقدر اسمت قشنگه. شاهان. وااای ناخودآگاه قدرت وثروت وفراوانی را به یادت میاره
بازم ممنونم که نوشتید ورد پا گذاشتید.
منم دوست دارم راهنماییم کنید. اینکه چطوری توانستید توی یک سال ویلا بخرید برام توضیح بیشتری بدهید تا باورهای منم قوی تر بشه
ممنون وسپاسگزارم
سلام خانم مرجان عزیز.من شاید مثل استاد نتونم کامل و جامع پاسخ بدم اما وقتی حضرت موسی در اوج نا امیدی و عذاب و فرار و زندگی سخت و مشقت بار بود تنها در یک زمان هپه چی براش برگشت اون هم زمان تسلیم شدنش بود. آخ که نمیدونی هر بار استادم اینو میگه قلبم میلرزه تمام وجودم پر از لرزه ی شوق میشه. من تسلیم شدم و رها کردم. تسلیم شدن واقعی. تسلیمی از جنس رها کردن خودت در وسط جهنم.و سپردن خودت به دستان پر مهر الله. دنیا برات جور دیگه ای به نظر میاد پر از زیبایی هایی که بار ها رد شدی و ندیدیشون اما بعد تسلیم تمام اون زیبایی ها با کوچکترین جزئیاتش نطرتو جلب میکنه. قلبت نورانی میشه. در اوج درد بی حس میشی مثل یه بی حسی فوق قدرتمند. و کم کم پله پله راه ها باز میشن نور ها هویدا میشه روزنه ها تبدیل به خورشید میشن. فارق از کسب پول و ثروت و نعمت ها آرامشی تمام وجودتو میگیره که هیچ زمانی تجربش نکردی. به قول قرآن آرامش الهی. اما از جنس واقعی.
سلام دوست خوبم
چقدر بهم احساس ارامش و امیدواری دست داد بعد خوندن کامنت شما
خیلی مشتاقم بدونم اینکه گفتید تو یک سال گذشته از صفر مطلق رسیدید به جایگاه الانتون که یک ویلای میلیاردی دارید از چه مسیری و با چه باورهایی شروع کردید چطور باورهاتون رو مثبت تر ارتقا دادید و به جایگاه الانتون رسیدید در کل دوست دارم از تجربتون استفاده کنم
پیشاپیش ممنون از پاسخ زیباتون
سلام عزیزم. من شاید مثل استاد نتونم کامل و جامع پاسخ بدم اما وقتی حضرت موسی در اوج نا امیدی و عذاب و فرار و زندگی سخت و مشقت بار بود تنها در یک زمان هپه چی براش برگشت اون هم زمان تسلیم شدنش بود. آخ که نمیدونی هر بار استادم اینو میگه قلبم میلرزه تمام وجودم پر از لرزه ی شوق میشه. من تسلیم شدم و رها کردم. تسلیم شدن واقعی. تسلیمی از جنس رها کردن خودت در وسط جهنم.و سپردن خودت به دستان پر مهر الله. دنیا برات جور دیگه ای به نظر میاد پر از زیبایی هایی که بار ها رد شدی و ندیدیشون اما بعد تسلیم تمام اون زیبایی ها با کوچکترین جزئیاتش نطرتو جلب میکنه. قلبت نورانی میشه. در اوج درد بی حس میشی مثل یه بی حسی فوق قدرتمند. و کم کم پله پله راه ها باز میشن نور ها هویدا میشه روزنه ها تبدیل به خورشید میشن. فارق از کسب پول و ثروت و نعمت ها آرامشی تمام وجودتو میگیره که هیچ زمانی تجربش نکردی. به قول قرآن آرامش الهی. اما از جنس واقعی
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
هر زمان که از خدای خودم کمک می گیرم او برای من بهترین ها را در کنار هم جور می کند
هر زمان که از او بخواهم او آنقدر ساده و روان دستهای من را می گیرد که من بدون اینکه بخواهم بترسم و یا اینکه آب در دل من تکان بخورد من به جلو می روم و کارهای من بخوبی و آسانی رواج پیدا می کند
او برای من بهترین یار و پشتیبان است
جالب در ابن است روی دیگران حساب باز می کنم و در نهایت دچار دردسر و اعصاب خوردی و ناراحتی می شوم
اما هر زمان که از او کمک می خواهم همان آدم هایی که زمانی به دنبال انها می دویدم همان ها خودشان بدون اینکه من درخواستی کنم خود به کمک من می آیند
خودشان به بهترین شکل ممکن دست به کمک کردن برای من انجام می دهند
این درس جالب را من باید بارهای بار با خودم تکرار کنم
هر چه بیشتر دل به خدای خودم ببیندم
بیشتر روی او حساب باز کنم آنوقت من خوشحال تر خواهم بود
من سرحال تر خواهم بود
همه چیز برای من زمانی رخ می دهد که به او اعتماد کنم و روی او حساب باز کنم
بتوانم او را ببینم و به او اعتماد کنم
او که از همه نیاز های من با خبر است دیگر چه لزوم دارد که بخواهم این همه دست و پا بزنم
بخواهم خودم را به آب و آتیش بزنم
من باید به او توکل کنم
من باید او را ببینم
من باید به او اعتماد و ایمان داشته باشم
من همیشه خوشحال و خوشبخت خواهم بود
کارها و روند امور جهان را وقتی که به دست او بسپارم بی شک او برای من به بهترین راه و روش ممکن همه چیز را ختم به خیر می کند
بی شک او بر همه امور این جهان واقف است
او بر همه عالم آگاه است و از همه بهتر می داند
چطور وقتی که به پدر و مادر خودم اعتماد می کنم
چطور وقتی که یک نفر قولی را به من می دهد و حال من را خوب می کند
پس چرا به کسی اعتماد نکنم که او واقف بر همه چیز است
چرا دل به کسی نبندم که او بر همه عالم و همه امور دانا است و آنوقت من بی شک خوشحال و خوشبخت خواهم بود
اما و اما نکته در این است که اگر من به بنده اعتماد می کنم به این دلیل است که با چشم خودم انرا می بینم به آن اعتماد می کنم
اما و اما به خدای خودم چون نمی بینم او را به راحتی اعتماد نمی کنم
این درس و نکته واقعا مهم و اساسی و مهم است
یک درس دیگر که برای من بود این است که روند زندگی من ساده و آسان و راحت باشد
این یعنی اینکه من در مسیر درست هستم
چقدر این نوع نگاه و باور عالی و فوق العاده است
من باید و باید همیشه جوری رفتار کنم که همه کارهای من به آسانی و سادگی انجام بشود و این مهمترین درس و نکته امروز برای من بود
من چکار می کنم که کار من به سختی پیش می رود
این بسیار عالی و فوق العاده است
همه اینها به این معنی است که می توان هم به راحتی و اسانی به خواسته ها و اهداف خودم دست پیدا کنم
شرط آن این است که به خدای خودم ایمان داشته باشم و روی او حساب باز کنم
انوقت من همیشه در مسیر رسیدن به خواسته خودم هستم
واقعا ممنون استاد عزیز هستم که ما را با این قوانین آشنا می کند
از خدای خودم ممنون هستم که من را امروز به این فایل هدایت کرد
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربان وزیبای خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.
الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ، ﺣﺎﻛﻤﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﻧﺪ .(۵۶)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُولَٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﭘﺲ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺧﻮﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵٧)
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻗﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ; ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵٨)
سلام، سلام و سلام
و بالاخره زمانش فرا رسید و قلبم بالاخره رضایت داد که بنویسه و به هدایتش گوش بسپاره
قلبی ک چندروزه بیقراره
چند روزه فقط و فقط خودش رو باخواندن کامنت های توحیدی ترین افراد جهان به رگبار بسته
چند روزه فقط میخونه میخونه وتحسین میکنه اما قدرت نوشتن نداره
کامنت سعیده رو برام رو میکنه
ومیگه از قرآن نشونه میخواستی بفرما….
و من فقط میخونم و نگاهش میکنم و سکوت میکنم
کامنت بعدی رو باز میکنم ابراهیم داره از زندگیش میگه از مسیرش میگه از نتایجش میگه
وندا توی قلبم زمزمه میکنه من تنها خدای ابراهیم نیستم من خدای تو هم هستم ازم بخواه
ومن دوباره سکوت میکنم قلبم فرمانی صادر نمیکنه و مغزم انگار خاموشه
کامنت پاکیزه رو باز میکنم
سلول به سلول تنم با خواندن مناجاتهاش باخدایش به رقص درمیاد و اما تغیری در کالبد جسمانیم نمیبینم
وباز هم سکوت میکنم
دوباره دستم میره سمت جعبه ی ایمیل ها و این بار کامنت آقا جمال بهم چشمک میزنه بازش میکنم
و میخونمش انگار تموم حرفهاش رو داره خطاب به من میگه و من میفهمم خدا اینچنین واضح داره باهام صحبت میکنه ولی باز هم سکوت وسکوت وسکوت
چند روزه که به جرات میگم بینظیرترین کامنت ها رو خوندم و تک به تک تو پوشه های مجزا به اسم خودشون سیو شدن استاد میگه
این کامنت ها گنج هستند
به راستی که من گنج دریافت کردم
و به چشم میدیدم که روحم چطور به غلیان درآمد ولی من چرا هیچ حرکتی نمیتونستم بکنم
چرا حتی نتونستم درجواب اون کامنت ها یک خط بنویسم
چرا بااینکه کلی توی قلبم سپاسگزار بودم و تحسینشون کردم ولی نتونستم که برای عرض تشکر حتی یک خط براشون بنویسم
..
وندایی که همین لحظه داره بهم میگه
برای اینکه تو بدون قدرت من قادر به انجام هیچ کاری نیستی
برای اینکه اگر ما نخواهیم تو هیچ قدرتی از خودت نداری
پس بدان و آگاه باش که تلاش های تو هرچقدر هم به نظر خودت مثمر ثمر و نتیجه بخش باشه ولی تا ما نخواهیم به بار نخواهد نشست
پس لطفاً دست از تلاش های بیهوده بکش و کارت رو به ما بسپار ….
خدایا خدایا خدایا …..
چطور تو اینقدر واضح باهام حرف میزنی و من باز هم میرم گم میشم تو کوچه ی علی چپ
چطور نشونه هات انقدر واضحه ولی من بازهم دنبال مسیر میگردم
چطور وقتی توی کامنت سعیده بهم گفتی برو سوره ی سجده رو بخون رفتم باز کردم و این آیه قلبم رو به لرزه درآورد :
سوره سجده آیه 4
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، [ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ]ﺁﻳﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻭ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻳﺪ ؟(۴)
چطور قاطعانه و محکم بهم گفتی
آیا متذکر و هوشیار نمیشوید
آیا متذکر و هوشیار نمیشوید
آیا متذکر و هوشیار نمیشوید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
وبه راستی چرا من متذکر و هوشیار نمیشوم
چطور کامنت حمید ماوریک رو بازکردی برام گفتی بخون
و من خوندم و گفتم این خیلی سخت وثقیل من نمیفهمم
رد شدم
گفتی برگرد بخون
من گوش نکردم
گفتی تومیتونی تلاش کن برگرد بخون
و من دوباره برگشتم و با دقت خوندم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا» ؛ «لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا» ؛ «وَیَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا» ؛ «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا» ؛ «لِّیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا»
(ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺁﺷﻜﺎﺭﻱ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ) ؛ (ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ از لغزش های گذشته ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ توست را ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﺍﺕ ﻧﻤﺎﻳﺪ) ؛ (ﻭ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺼﺮﺗﻲ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﻫﺪ) ؛ (ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﺗﺎ ﺍﻳﻤﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ. ﻭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺎی حکم کننده ﺍﺳﺖ) ؛ (ﺗﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ ، ﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺤﻮ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ)
(سوره فتح آیات 1 تا 5)
و این بار دیگه نتونستم مقاومت کنم دیگه بی حرکت موندن و ننوشتن جایز نبود
تو گفتی تو حکم کردی و تو دستور دادی که حالا بنویس
گفتم نمیخوام نمیتونم اصلا حوصله ندارم فقط میخوام بازم کامنت بخونم کامنتهای سعیده کامنت های حمید ،ابراهیم،پاکیزه ،حمیدرضا من هنوز آمادگی نوشتن ندارم من بازهم میخوام بخونم
گفتی کافیه …
بسه …
اونها تک به تک به الهامات شون گوش کردن ونوشتن
حالا نوبت توعه ..
بنویس …
و استاد به خداوندی خدا قسم وقتی که تصمیم به نوشتن گرفتم انگارنوری به قلبم تابید
انگار نفسم رو بعد از مدتی که حبس کرده بودم ازاد کردم و یک بازدمِ عمیـــق رو تجربه کردم
انگار حس کردم خدازد روی شونه م گفت آفرین حالا شد
انگار لبخند خدا رو دیدم
حالا حسم خیلی بهتره
استاد نمیدونید ک چند روزه که خودم رو با کامنت های بچه ها احاطه کردم و رگباری با آیات بینظیر رو به رو میشم
وقتی یک آیه رو میخونم میگم این دیگه چی بوووووود باز میرم کامنت بعدی آیه بعدی یهو میگم نه بابا این خیلی بهترههههههعع
و همینجور خدا داره باایاتش قدرتش رو به رخم میکشه
چون جالبه که تموم آیات فقط و فقط یک چیز رو داره بهم میگه
میگه تو حالا مسیر رو بلد شدی
تو یکبار موفق شدی به تجربه ی شیرینی برسی
حالا مسیر همونه همون رو تکرار کن
وفقط سپاسگزار باش
فقط سپاسگزار باش
و یادت باشه که خدا روزی دهنده ست
اونه که روزی تو رو میرسونه
و چشمت رو از قدرت بقیه بردار
حواست باشه پاداشی بزرگ در راهه
اگه بری تو کوچه علی چپ خدا که از راه برسه تو نیستی ک جوابش رو بدی
و نعمت رو دریافت کنی
پس همینجا بشین انقدر دنبال بقیه اون بیرون نباش
خدا به وقتش میاد و نعمتش رو دو دستی تقدیمت میکنه
و دوباره خدا بارها و بارها اصرار میکنه
که یادت نره که
سپاسگزار باشی
سپاسگزار باشی
سپاسگزار باشی
سپاسگذارررررررررر
…
و حالا من تموم قوامو جمع کردم تو نوک انگشتانم که بنویسم
بنویسم از الهامات پروردگارم که اگر ننویسم
این خودش یک ناسپاسیه
وقتی اون اینهمه کامنت بینظیر رو نشونم داده و باتک تک شون باهام حرف زده حالا نوبت منه
خدایا عاشقتم ممنونم که بهم قدرت نوشتن دادی ممنونم که چندروزه اینهمه آیات بینظیر رو برام فرستادی
ممنونم که بنده هات رو به خط کردی گفتی این آیه هارو بنویسن که من رو باهاشون هدایت کنی
خدایا ممنونم که بهم قدرت خواندن دادی که بخونمشون
ممنونم ک بهم قدرت بینایی دادی که ساعتها زل بزنم به این نوشته ها و غرق لذت بشم
ممنونم که قلبم رو نرم کردی تا حس کنم این همه عشقی که توی تک تک این کامنت هاست
خدایا به راستی تو چی هستی؟؟؟؟؟
کی هستی!!!!؟؟؟؟؟
که به قول سعیده من رو نشوندی وسط آرزوهای پارسالم
و هرروز وقتی ساعت 7از خواب پامیشم
میگی صبحت بخیر دخترم
میدونی که چقدر دوستت دارم که امروز دوباره بهت فرصت زندگی توی این جهان مادی رو دادم ؟؟؟؟؟
میدونی تو الان دیگه مجبور نیستی ساعت 6صبح تو هوای تاریک از خونه بزنی بیرون و دیگه برای کسی کار نمیکنی ؟؟؟
میدونی تو الان برای خودت کار میکنی؟؟؟
پس سپاسگزار باش!!!!!
اگه بازهم راحتی بیشتری میخوای سپاسگزار باش …
اگه بازم لذت بیشتری میخوای سپاسگزار باش ….
وقتی از خیابون رد میشم میگی یادته پارسال همین موقع دنبال اتوبوس می دویدی که دیر نرسی سر کارت که حرف نشنوی
اما الان تو باخیال راحت قدم برمیداری روی زمین و میبینی که چقدر این روزها سپاسگزار تری ؟؟؟
این آرامش رو میبینی ؟؟؟
این آرامش رو ما به تو عطا کردیم
حتی این قدرت سپاسگزاری تو هم از ما داری
که اگه مانخوایم تو حتی قادر به سپاسگزاری هم نیستی
وقتی میرم توی مزونم وقتی می شینم پشت میزم میگی
یادته این مکان 17متری رو از من خواسته بودی یادته گفته بودی تو این پاساژ بهم یک واحد بده یادته گفتی هر چقدر باشه مهم نیس گفتی یک مغازه ی کوچولو هم بده
خودت همینقدر خواسته بودی
اگه بیشتر میخواستی اگه بزرگتر میخواستی بیشتر و بزرگتر بهت میدادیم
و مدام بهم یادآوری میکنی که یادت نره خواسته هات رو برام بنویسی
بعد؛
اون فایل «مفهوم عملی ایمان به غیب»
رو برام فرستادی گفتی برام دریم بوردت رو نفرستادی ها…
یادت باشه اولویتِ تو اونه
گفتی تو باد این موفقیت. این روزهات خوابت نبره
گفتی الان که به این قله رسیدی وقتشه قله بعدی رو مشخص کنی
خدایا حالا که دارم فکر میکنم میبینم ک این روزها مدام درحال حرف زدن باتو عم مدارم این روزها خیلی بالاتر رفته و من دقیقا به همه ی اون چیزهایی که خواسته بودم رسیدم حالا وقت اعلام خواسته های جدید و سپاسگزاری بابت
خواسته های قبلیه ..
(آخ آخ آلارم low battery دریافت شد …باشه باشه تمومش میکنم)
خدایا فک کنم حق مطلب ادا شد این چند مدتی که حرف نزده بودم رو جمع کردم یکجا همه رو شکوفا کردم
خدایا میدونم که این نوشتن به امر تو بود و من هیچ قدرتی ندارم
و هنوز اولین آیه ای که اون روزهای اول از قرآنت برام رو کردی رو یادمه
مارمیت اذ رمیت لکن الله رمی
من ننوشتم تو نوشتی
خدایا کمکم کن بیشتر وبیشتتر برات بنویسم
و در آخر خودم رو به آغوش تو میسپارم …
و تمام….
به نام خدای مهربان
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
مطهره جان دوست همفرکانسی وعزیزم. چقدر از خوندن کامنتتون لذت بردم وبی نهایت ممنون وسپاسگزارم که از ندای قلبت پیروی کردی ونوشتی
چقدر حس ارامش رااز کامنتت دریافت کردم ولذت بردم.
چقدر خداوند بی نهایت مهربان هست ودر یک کامنت جواب خیلی از بچه ها راباهم میده.
من که دوست دارم کار جدیدی شروع کنم وهمه اش نشانه ازش میخوام. هدایت شدم به کامنت شما. انگار خدابامن صحبت میکرد.
مرجان اگه برای مطهره مغازه ی خودش. شده برای توهم میشه.
وااای چهارم قشنگی. مطهره. پاک ومطهر. زلال عین آب.
مطهره جااان از اینکه صلاه خودت راانجام نوشتی وقلبم راروشن کردی بی نهایت سپاسگزارتم.
برات ثروت وشادی وسلامتی وعشق ارزومندم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.
إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺗﺮﻳﻦ ﺁﻳﻴﻦ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(٩) الاسرا
.
.
.
سلام به مرجان عزیز
چقدر خوشحالم از هم صحبتی باهات سلام گرمت قلبم رو جلا داد
و نیروی ایمان درونم رو دریک نقطه جمع کرد تا برات بنویسم و سپاسگزار باشم پروردگارم رو که اینچنین ماهرانه داره من رو هدایت میکنه از طریق بینهایت دستانش..
(خدایا عاشقت شدم رفت :)
اصلا وقتی کسی میگه :
من دوست دارم کار جدیدی شروع کنم من چاکرشم هستم من نوکرشم هستم من ارادت خاصی دارم به اونایی که یروز از یجایی به بعد تصمیممم میگیرن که یکاری بکنن بالاخره…
یادمه قبلن ترا که قانون رو خیلی واضح البته به همین قد الآنم درک نکرده بودم به هرکس میرسیدم میگفتم میخوای برای آینده ت چیکار کنی؟اون مثلا میگفت خب درس میخونم یا اون یکی دیگه میگف ازدواج میکنم بافلانی یا نفر بعدی میگف فلان جا آزمون استخدامی قراره بدم و….
ولی من میگفتم منظورم این نیست من منظورم اینه چه کاری میخای دست و پا کنی برا خودت ؟
بعد اونوخ تو دلم میگفتم چرا هیشکی به این فکر نمیکنه که برای خودش یه کسب وکار راه بندازه ؟؟؟
چرا اینا دارن وقتشون رو اینطرف اونطرف تلف میکنن!!!!!!!!
چرا همین امروز استعفا نمیدن برن دنبال یه کاری؟؟؟؟؟!!!!!!
(ناگفته نماند که وی پرونده درخشانی در زمینه استعفا و قال گذاشتن کارفرماهای پیشین خود داشته و بدین منظور از پروردگار طلب بخشش میکند)
خلاصه سرت رو درد نیارم مرجان ِ
عزیز خدایی که من رو مامور کرده و دستور داده برات بنویسم
( اون آیه شریفه اول کامنتم رو به نیت تو باز کردم )
خودش میگه بنده ی من تو یک قدم بردار من خودم میزارمت روی دوشم
بقیه ی مسیر رو من میرم تو فقط لذت ببر
چون تو همینکه تصمیم گرفتی به شروع یک کسب و کار؛
یعنی تصمیم گرفتی به گسترش جهان کمک کنی
یعنی تصمیم گرفتی مسیر جهان رو هموار تر کنی
یعنی تصمیم گرفتی دستی بشی از دستان من و زندگی خودت و اطرافیانت رو قشنگ تر کنی
یعنی تصمیم گرفتی به من نزدیک تر بشی
یعنی تصمیم گرفتی که در درگاه من مقرب تر باشی
یعنی از من نعمت های بیشتری میخوای
و همون خدا در گوشم زمزمه میکنه
من عاشق اونی که نعمت بیشتری میخواد هم هستم
أدعونی أستجب لَکُم….
باوضو ،بی وضو، نشسته، خوابیده وسط گناه اصلا !!!!!!!!!
تو بخوان مرا
تو بخواه از من
تو قدم بردار
تو تسلیم من باش
تسلیم من بااااااااش
تسلیییییییم من باش
بزار من مسیرت رو هموار کنم ….
بزار من هدایت کنم
من به همون قدی وارد زندگیت میشم که تو اجازه بدی به من
(خدایا من بهت اجازه میدم که من رو هدایت کنی که بدون هدایت تو من هیچم .
ومن به هر خیرو رحمتی ک از تو بهم برسه سختتتتتت فقیرم )
چه میکنه این آیه با روح و روان من
أدعونی
أدعونی
أدعونی
أدعونی !!!!!!!
تارشد کنید
تااسوده شوید
تا آسان شوید برای آسانی ها
تا بچشید طعم زندگی واقعی رو
تا رستگار شوید
تا راهتون رو پیدا کنید
…
خدایا کمکم کن که تسلیم تر باشم در برابر الهامات تو و باایمان بیشتری قدم هام رو در مسیر هدایتی تو بردارم
در مسیر نور
در مسیر خوشبختی و شادکامی
…
مرجان عزیزم یک بخشی از حرفهای استاد داره توی قلب و جانم مرور میشه
حسم میگه بنویسش:
چرا نمیسپاری به خودش؟
چرا نمیزاری اون هدایتت کنه؟
به خدا اون همه ی راه هارو بلده
به خدا اون همه ی جواب هارو بلده
تو مثل موسی به سمت دریا برو ؛
بعد اونوقت دریا رو برات میشکافه
تو مثل ابراهیم چاقو رو بزار زیر گلوی فرزندت؛ اونوقت یک گوسفند
میفرسته میگه این بجاش قربانی کن
تو مثل مادر موسی بچه رو به نیل رها کن؛ اونوقت بچه ت رو میبره تو ناز و نعمت بزرگش میکنه
و کلام آخر
تو بهش اعتماد کن اون خودش میبرتت میزارتت وسط بهشت آرزوهات
وتمااااام
به آغوش گرم الله میسپارمت .
موفق باشی
به نام خدا
درود به همگی
مطهرهی عزیز درود خداوند به شما
این توحیدی بودنتون رو سپاسگزاری میکنم
و کامنتتون به راحتی حالمودگرگون کرد
از این همه توجه خدا به شما و همهمون
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
در مسیر آرامش و ثروت و نعمت باشید
سلام به برادر توحیدی عزیزم
از پروردگارم سپاسگزارم که بر قلمم جاری شد و اینچنین هدایتش رو بر قلب و روح بندگانش الهام کرد
خوشحالم که ماموریت به درستی انجام شده
و اومدم بگم این جمله تون داره بهم چشمک میزنه
کامنتتون “به راحتی” حالم رو دگرگون کرد
به راحتی
به راحتی
به راحتی !!!!!
برای خودم مینویسم :
ببین مطهره داره میگه به راحتی
دوباره بخون
دوباره تکرار کن ….
اصلا دوباره چیه!!
صد باره و هزار باره تکرار کن
بزار بره توی خونه ی آخر مغزت جاخوش کنه …
لطفا اینو یادت باشه
کاری ک خدا بخواد درست کنه
مسیری ک خدا بخواد هموار کنه
اینطوریه!!!!
اصلا تو قرار نیست کاری کنی اون خودش صفر تا صدش رو برعهده میگیره تو فقط بشین تماشا کن حال کن
من مدتهاست در جنگ باخودم ونجواهای درونیم هستم
که بابا به خدا درستش اینه که همه چییییییز باید به راحتی اتفاق بیوفته
اگه داری زور میزنی اگه داری تقلا میکنی این یه نشونست
خدا داره میگه
لطفا به پرو بال من نپیچ
لطفا برو کنارررررر
بزار من کارارو انجام بدم
بخدا طبیعی اینه که تو راحت باشی
طبیعی اینه که تو زجر نکشی
که پدرت درنیاد
طبیعی اینه که تو عشق و حال کنی من کارهات رو انجام بدم
طبیعی اینه که توهمه چیز رو به اسونیِ آب خوردن به دست بیاری
این طبیعی ترین و درست ترین و عادلانه ترین روش زندگی کردنِ!!!!!!
لطفا اون دیتا های قبلی رو همههههههه رو دلیت کن اینارو جایگزین کن
_
گفت آسان گیر کارها کز روی طبع
سخت میگیرد جهان بر مردم سخت کوش
یه عزیزی میگفت:
این جهان قانون های سخت داره واسه اونایی که سخت میگیرنش !!!!
وقانون های ساده داره برای اونایی که ساده میگیرنش….
_
خدایا ازت ممنونم برای این تکرار قانون ها
برای این صلاه ها
و این کنترل ذهن کردن ها
خدایا
پروردگارا
ربّ من
الله..
من بدون تو هیچ قدرتی ندارم هرچه هست همه تویی
خودت هوای من رو خیلی داشته باش …
حسینِ عزیز
فرکانست من رو به قهقرا برد
برات از خدا خودِخدا رو میخوام..
وتمااااام .
به نام خدایی که هر چه داریم از آن اوست
بانو یعقوبی عزیز
خیلی خیلی خیلی خوشحالم که دوستان توحیدی و در مسیری مثل شما و همهی بچههای گل این سایت دارم
از قدیم ی ضرب.المثلی که ی داستانم پشتش داشت میگفتن بهمون که:
کار خوبه خدا درست کنه
سلطان محمود ……
واقعا همینه
وقتی که میسپریم به خدا و اون آخیش رو در آخرش میگیم
انگار ی باری از دوشمون برداشته میشه که تا حالا اصلا الکی داشتیم میکشیدیمش
واقعا همینطوره که شما میفرمایین
طبیعیش اینه که ما راحت باشیم
آرام باشیم
بدو بدو نداشته باشیم
طبیعیش اینه که بنده باشیم
اون خودش خدایی بلده
در آغوش امن خدای سبحان باشید
سپاسگزارم از این پاسخ کامنتتون که باز هم باور روانی و آسونی رو برام باورپذیرتر کرد
الهی شکر
الهی شکر
خدایا شکرت
سلام مطهره جان ، الان که این نوشتتو خوندم حس خوبی گرفتم و همچنین حس بد ،
حس خوب از حال خوبت خدارو هزاران مرتبه شکرت برای حال خوبت برای موفقیت هات برای پیشرفتت ،
و حس بد برای اینکه چرا من یادم میره که سپاسگذارتر باشم ؟
چرا من یادم میره هرچی دارم از آن اوست ؟؟
چرا من مسیرمو یادم میره و غرق میشم توی نا امیدی ؟؟
خدای من خودت دستمو بگیر خوب
خودت هدایتم کن ،
مطهره جان به منم کمک کن که چطور و چگونه بیشتر و بیشتر توی مسیر خوب و درست بمونم ،
چطوری بیشتر مراقب سلامتی جسم و روحم باشم ؟
چطور غرق این دنیا نشم و حالمو خوب نگه دارم ؟؟
ممنونم که راهنماییم میکنی عزیزم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ [ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ] ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺑﺎﺵ ، ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺏ ﺁﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮﻱ ، ﻭ [ ﻧﻴﺰ ]ﺩﺭ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺷﺐ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺭﻭﺯ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮﻱ ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺳﻨﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮﻫﺎﻱ ﺍﻭ ]ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﻱ .(طه ١٣٠)
سلام به بنده ی خوب خدا
بهاره ی عزیز
سلام من رو از تاریک ترین نقطه ی کیهان،
در دلِ ظلمت شب،
ساعت 00:10
و در ساعاتِ مقدسِ ملاقاتِ شبانه ام با پروردگار دریافت میکنی
یادمه دیشب همین موقع ها بود بهش گفتم خدایا میشه تایم این قرارهای شبونه مون رو کمی طولانی تر کنی ؟؟؟
آخه خیلی حالم باهات خوبه
خیلی بهت نزدیک ترم
خیلی فرکانسش قویه
خیلی لذذذذذذت بخشه
آخه من به لطف رحمت خودش انقدر در طول روز غرق کار میشم که گاهی میبینم که بیش از 12,13ساعت کار کردم بدون خستگی،بدون توقف!!!!!
(خدایا بابت اینهمه توانایی کار کردنم ازت ممنونم بابت دستهایی که بی منت برام کار میکنه
بابت پاهای سالمی که جسمم رو سرپانگه داشته ..و من قادرم که بواسطه ی اونها بایستم …و فقط من میتونم بفهمم و درک کنم که چقدررررررر این نعمت شگفت انگیزه
که فقط بتونی پاهات رو تکون بدی و قدم از قدم برداری و راه بری اونم بدون کمک کسی….)
و فقط خودش میتونه چشمای من رو تواین ساعت باز نگه داره که تو دل شب برق بزنه
وباعشق کامنت بنویسه
میبینی بهاره وقتی چشمامو بستم و گفتم خدایا میخوام کامنتم رو بانور قرآنت جلا بدی
و خودت هدایتم کنی برای پاسخ این کامنت چه آیه ای رو کرد؟
اصلا زبونم بند اومد. از این همه قدرت پروردگار
از این همه جلال
از اینهمه شگفتی
الله اکبر
الله اکبر!!!!!!
این آیه انگار مرهم شد رو قلب بیقرار خودم
خدا اول از همه گفت شکیبا باش
داره میگه اروم باش
(ازش میپرسم چطوری نجواها زیاده
تمسخر، فشار اطرافیان، زیاده چطور تحمل کنم؟)
میگه :
سَبّـح بحَمد ربِّـک!!!!!
داره میگه فقط سپاسگزاری کن
راهش همینه سپاسگزاری ..
نه یکبار نه ده بار هزااااار بار بگو بنویس باخودت تکرار کن
نزار تکراری بشه برات
نزار عادی بشه برات
نگو اینها رو قبلاً گفتم
اینارو قبلا نوشتم
بازم بنویس
بزار قلبت آروم بگیره
بزار جونِ تازه بگیری
اصلا همین الان چشمات رو ببند خب حالا
نفستم حبس کن توی سینه ت
حالا سعی کن هیچ تکونی نخوری !!!
تو هر حالتی که هستی همون طوری بمون …
بدون حرکت سعی کن حتی میلیمتری تکون نخوری !!!
خب حالا یه سوال:
چندثانیه میتونی اینطوری تحمل کنی؟
ها؟؟؟
حالا دیدی اگه ما نخوایم تو هیچی نیستی
این نفسی که میاد و میره فقط به قدرت منه
این چشمایی که پشت هم داری باز و بستشون میکنی به قدرت منه
سوال: تو کاری کردی براش؟
تو پولی پرداخت کردی؟
یا زحمتی کشیدی ؟
نه این نعمت هارو من بهت دادم
از همون اول باهات بوده
حالا بگو چقدر بابتش سپاسگزاری ؟
به راستی که قرآن درست گفته که
عده ی کمی از شماسپاسگزاری میکنید
میبینی بهاره همینه همین قدر ساده
ما هممون همینقدر ساده میگذریم از کنار این نعمت های عظیم الجثه
همین لحظه اگر قلب تو بایسته این جهان برات چه سودی داره؟
یا اگر چشم تو بسته بشه و دیگه هرگز باز نشه چه چیزی میتونه جاشو برات پر کنه؟
استاد خیلی قشنگ میگه
میگه من موندم ماچطور میتونیم سپاسگزار همین نعمت سلامتی مون باشیم اصلا ما میتونیم سپاسگزار ش باشیم؟!
من که بعید میدونم ..
من که قدرتی ندارم کمکت کنم من خودم هنوز اندر خم و پیچ یک کوچم
فقط میتونم از روشهایی بگم که به خودم الهام شده ….
وحالم رو خوب میکنه
میگی چیکار کنی که غرق دنیا نشی که حالت خوب بمونه؟؟
جوابش خیلی سادست
این کاریه که برای خودم 90درصد مواقع جوابه
هروقت فک کردی دنیا برات تیره و تار شده یا حس کردی رسیدی به ته خط
فقط برو جلوی آینه همونطور زل بزن توی آیینه دستت رو بیار بالا و انگشتات رو جمع کن و باز کن دستت رو مشت کن و باز کن چشمات رو ببند و باز کن نفس بکش دم و بازدم هایی عمییییق …..
میبینی تو هنووووز زنده ای
و هنوز نفس میکشی
تالحظه ای که زنده ای و نفس میکشی میتونی از خدا کمک بخوای چون اون هنوز بهت فرصت زندگی کردن داده و همینکه زنده ای یعنی خدا دوستت داره دیگه
بابتش شکر گزار باش
گفتن همین کلمه ی ساده
که خدایا سپاسگزارم بابت بودنم در این جهان هستی،
میدونم که گاهی واقعا سخته
ولی نمیدونی که اگر موفق بشی که فقط همین جمله رو باخودت زمزمه کنی و سعی کنی چندبار تکرارش کنی حتی باصدای بلند
نمیدونی چقدرررر بهت کمک میکنه
شاید کسی به اندازه من درک نکنه که بابااگر فقط تااخر عمر همین نعمت سلامتی رو شکرگزار باشیم کمه
به ولله کمه
به خدا قسم کمه
چند وقته فقط بهم الهام میشه که سپاسگزار باش
سپاسگزار باش
آیات مختلف سرراهم سبز میشن
به راستی که عده ی کمی از شما سپاسگزاری میکنید
ما این نعمت هارو برای شما فرستادیم شاید سپاسگزار باشید
سپاسگزاری به نظرم کلیدِ
وقتی سپاسگزاری میکنی انگار کلید رو میندازی داخل قفل و بازش میکنی انگار شروع یک داستان تازه ست
داستانی که پشت اون در منتظرته
وارد یک دنیای جدید میکنتت
و یهو به خودت میای میبینی که دقیقا وسط آرزوهاتی
..
برات نشستن وسط آرزوهات رو از خدا میخوام دوست عزیزم..
وتمام
به آغوش گرم الله میسپارمت…
واااای مطهره جان خوش قلب و پاک چقدررررر واسم نوشتی ، چقدر زیبا نوشتی ,،ممنونتم عزیزم
.
.
.
ممنونم از این همه درک و آرامش و لذت بردن با معبود با مبنع نور و روشنایی ممنونم ازت که وقت گذاشتی و منو توی این مسیر همراهی کردی …
در پناه خود خداوند باشی عزیزم