این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باور من و دیدگاه من نسبت به خداوند بیشتر و بیشتر شد
واقعا حرف های استاد در مورد باور درست نسبت به خداوند ما رو به مسیر درست هدایت میکنه
من امروز این فایل و گوش کردم اما دیشب یه اتفاقی برام پیش اومد که واقعا که الان بهش فکر میکنم می ببینم خداوند همه جوره داره ما رو به مسیر درست هدایت می کنه و قدم ها رو برای ما بر میداره
خدا را سپاس گزارم بابت این موضوع واقعا خدا رو شکر میکنم که هر روز دارم روی باورهای درست نسبت به جهان هستی و خداوند و زندگیم کار میکنم
من هنوز موفق نشدم دوره های استاد و تهیه کنم اما از گوش،دادن به تمام فایل های رایگان به جرعت میتونم بگم خیلی خیلی پیشرفت کردم
بیشتر فایل ها رو گوش میکنم و در یک دفتر یادداشت میکنم
از خداوند بابت مسیر درست و فایل های خوب استاد سپاس گزارم
سلام به استاد عزیزدلم، سلام به روی همچون خورشید تابان و قلب و بزرگتون. متشکرم از اینهمه آرامشی که دارید و به من و خیلیهای دیگه منتقلش می کنید.
هروقت حس خوبی دارید و به منبع الهاماتتون وصلید صحبت می کنید و این باعث میشه همیشه مخاطب ازتون بهترین احساسها رو دریافت کنه.
این چیزیه که خود من و بعضی افراد دیگه رعایتش نمی کنن.
گاهی باید سکوت کرد و فقط شنید. سنجید، تفکر کرد، احساس کرد و آرامش داشت.
وقتی آرامش و صلح درون برقرار بشه اون وقت جواب سوالات از راه میرسه.
استاد با تمام وجودم قبولتون دارم، دوستتون دارم و تحسینتون می کنم.
انقدر وجود شما برای زندگی من ارزشمنده، انقدر به روح و روان من نور و عشق و آگاهی بخشیدید که اصلا نمی تونم تصور کنم بدون این اقیانوس آرامش و اینهمه آموزشهای بجا و عمیق کجا و چگونه می تونستم باشم.
اصلا برام قابل درک نیست که اگر با خدا از زبان شما و به این شکل آشنا نمی شدم در کدوم پس معرکه بودم.
شما نگاه خدا به من هستید.
افکار شما، احساسات شما، نوع نگاه شما به مسائل مختلف زندگی همیشه الگو و قوت قلب منه.
اینو دارم با تک تک سلولهای بدنم و با خط به خط فرکانسهای وجودم فریاد میزنم. و با اشک چشم.
در موقعیتی هستم که به لطف خدا و با کمک شما تونستم تا حد بسیار مطلوبی اثر یک طوفان سهمگین رو روی خودم کم کنم.
خودکنترلی و تسلطم بر افکار و احساساتم خیلی خوب پیش رفته.
اما اون طوفان بیشتر از اینکه منو غمگین کنه، به فکر فرو برده.
مسائلی برام سوال شده که تا به الان یک حقیقت مسلم و بدون چون و چرا بوده.
خوشحالم که دارم به همه چیز شک می کنم و دیدگاه های گذشته خودم رو بازنگری می کنم.
خوشحالم چون می دونم شروع تغییر از شک کردن و سوال پرسیدن میاد.
در این حین مواظبم که درگیر حاشیه نشم. همیشه فکر می کنم که دونستن پاسخ این سوال بهم کمکی هم میکنه؟ آرامشم رو به هم نمیزنه؟ به درد زندگیم و مراحل رشدم می خوره؟
واقعیت اینه که به خودم اجازه میدم گاهی به چپ برم و گاهی به راست.
گاهی دلم بخواد با مادرم ارتباط برقرار کنم و حرف بزنم، و گاهی هم محکم روی این قضیه بایستم که ارواح با جدا شدن از کالبد به طور کلی ارتباطشون رو با این جهان قطع می کنن.
به خودم میگم نوزادی که تا کمتر از یک ماه پیش در رحم مادر و همراه با صدای قلب مادرش زندگی میکرده، گرمای بدن مادر اونو در آغوش گرفته بوده و از خون مادر تغذیه می کرده، مسلمه که نمی تونه بعد از تولد از مادر جدا باشه.
10 دقیقه از بدن مادر دور باشه به گریه میفته.
منم همینطورم. اینهمه سال مادر داشتم. مسلمه هنوز به نبودنش عادت ندارم. این تغییر طبیعیه که روم تاثیر بذاره و دلم بخواد اون ارتباط برقرار باشه.
اما از طرفی می دونم که اصل این جهان آرامش داشتن و لذت بردن از نعمتهاست. نباید روی نداشته ها تمرکز کرد.
و چقدر خدا به من لطف و محبت کرد که نعمت بزرگ دخترم رو وارد زندگیم کرد در روزی که نعمت وجود مادر از دست رفت.
یک بار دیگه قانون رو با خودم مرور کردم و از خدا خواستم کمکم کنه آرامشم برقرار باقی بمونه تا پاسخ سوالاتم رو دریافت کنم.
و خداوند با یک آیه هدایتم کرد.
و تو را از حقیقت روح میپرسند، جواب ده که روح از (عالم) امر خداست (و بیواسطه جسمانیات به امر الهی به بدنها تعلق میگیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمیبرید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است.
خدای نازنینم قشنگ هدایتم کرد به اینکه داری میزنی جاده خاکی. سوالی می پرسی که علم چندانی نمیتونی بهش داشته باشی و به دردت نمی خوره.
روی چیزی تمرکز بذار که روش کنترل داری و اگر دلت برای مادرت تنگ میشه و دوست داری باهاش حرف بزنی حرف بزن ولی منتظر جواب نباش.
فکر نکن به اینکه می شنوه یا ممکنه حسش کنه یا نه. چون خدا خدا گفته کار تو نیست.
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم…
پس سعی می کنم به گفته شما
زیبابین باشم،
سپاسگزار داشته هام باشم،
با خودم و تمام جهان اطرافم در صلح باشم،
همیشه در حال ساختن ورژن بهتری از خودم باشم،
تسبیح گوی و ستایشگر الله باشم،
و همچنان مثل گذشته هدفمند و امیدوار و خوشبین فقط و فقط متمرکز روی زندگی خودم حرکت کنم.
اینطوریه که چرخ زندگیم روانتر و روانتر می چرخه. همونطور که قبلا بارها بهم اثبات شده.
من زندگی رو دوست دارم با تمام مسائلی که توش پیش میاد. چون هر مسأله ای اومده که منو بزرگتر و داناتر کنه.
پاسخ هر سوالی به جاش میاد. هروقت که من بهش نچسبم و قلبم آرام و مطمئن باشه.
سلام سعیده قشنگم دوست توحیدی ومهربان، مامان نازنین و صابر
امروز با دیدن اسم نازنین ات، قبل از خواندن کامنتت به دلم شده بود برایت بنویسم، آخه روزی که مادرت آسمانی شد، مادرم دو روز بعدش عمل داشت، عملی که مساوی با آسمانی شدن، برای همین با خواندن کامنتت کلی گریه کردم و کلی تحسین ات کردم که این قدر کنترل ذهن داری، ولی من اعتراف می کنم کنترل ذهن نداشتم و کلی فکرم درگیر بود، تا اینکه الان بعد از دو هفته از عمل موفقیت آمیزش و روند رو بهبودی اش گذشته حس و حال کامنت نوشتن رو ، خدا سعادت داد. مادرم 61 سال داره مثل بقیه مامانا خوشکل و مهربان و دوست داشتنی. الان هم با خواندن کامنتت کلی گریه کردم واقعا خیلی سخت است، ببین سعیده جان هر وقت دلت گرفت با مامانت حرف بزن، گریه کن، زیاد به خودت سخت نگیر، راحت باش، مادرتان روح خداوند در اون دمیده است، پس انگار داری با خدا حرف میزنی حتما فرکانس ات رو دریافت می کنه و خوشحال میشه.
ان شاءالله روح مادرت قرین شادی و سرور و همنشین اولیا و صالحین باشه. الهی آمین و جواب سوالات رو در اسرع وقت بگیری و دلت آرام است و آرام تر بشه، الهی آمین
تولد هدیه خداوند که دلگرمی ات است و کنترل ذهن رو برات راحت تر کرده تبریک میگم. ان شاءالله شاهد موفقیت های روز افزون اش باشی در کنار پیشرفت های کوانتومی ات.
سعیده جان دوست دارم،دارم، مراقب خودت و اون دختر نازنین و شیرین ات باش.
اوست خدایی که از وسوسه های نفس ما انسان ها آگاه است. اوست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
اوست که غم دل ما رو درک میکنه و قبل از درخواست پاسخ رو میفرسته. فقط با نگاهی به در به نیت طلب رزق و روزی، روزیش رو می فرسته.
اوست خدایی که به محض سوال پرسیدن پاسخها رو ردیف میکنه واست از طریقی که فقط شگفتیه شگفتی.
روزی بی حساب به روح و قلبت روانه می کنه از جایی و به طریقی که هیچ شک و شبهه ای باقی نمی مونه.
رضوان جان دارم خیلی کلی حرف میزنم شاید عمق کلامم رو متوجه نشی ولی خدا خودش میدونه دارم راجع به چه پرسش و پاسخی، چه درخواست و چه اجابتی صحبت می کنم.
رضوان جان و هر دوست دیگه ای که داری این جملات رو با دلت می خونی، دلت قرص باشه که خدای ما همون خدای «اُدعونی أستجب لکم» هست.
خدای «یقول له کن فیکون» هست.
همون «فإنی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان» هست.
من دیدم…
من جواب گرفتم.
من اشک سپاسگزاری ریختم.
من حس کردم.
من خاکسار و خاکبوس درگاهش شدم.
من توی همین دو روز رگ گردنم رو حس کردم.
رضوان جانم بی اندازه خوشحال شدم که با وجود دغدغه سلامتی مادرت، خبر خوش سلامتیشون رو دادی. خدا حفظشون کنه و تا هر زمانی که سایه شون بالای سرتون هست با سلامتی و دلخوشی باشه.
متشکرم از لطف و محبتت و اینهمه نوری که با حس قشنگت برام فرستادی.
سلام و درود خدمت استاد عزیز -سرکار خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
اجازه بدید اول بگم من یه آدم درونگرا هستم و شاید این نقطه ضعف منه که خیلی از آدمها تعریف و تمجید نمی کنم ولی اگه از کسی تمجید می کنم بدونید چقدر اون شخص تونسته نظر منو جلب کنه .
بدون تردید استاد عزیزم شما دست خداوند و زبان خداوند در روی زمین هستید تا با بیان بسیاری از قوانین جهان هستی ما را با خدای مهربان بهتر آشنا کنید .
فایلها یکی از دیگری بهتر و اثربخش تر اما راجع به این فایل واقعا بگم تا همین الان بالای ده بار گوش دادم و مطمئنم ده ها بار دیگه هم گوش خواهم داد با هر بار گوش دادن به این فایل نکات بیشتری رو درک می کنم و یادم میادچه جاهایی خداوند کار کرد وشد و چه جاهایی که من تمام تلاش خودم را کردم ولی چون تو مسیر درست نبودم جز زیان و عقب ماندگی نتیجه ای حاصل نشد.
اجازه میخوام داستانی رو براتون تعریف کنم که برای خودم همیشه یادآور لطف خداست و اینکه در همین داستان من بعدها که با قوانین آشنا شدم متوجه شدم کجا به الهاماتم گوش کردم و نتیجه گرفتم و کجا برعکس عمل کردم و نتیجه نگرفتم .
چندین سال قبل در شهر دیگه ای زندگی می کردم خدا به ما سه فرزند داده بود و من دنبال افزایش درآمد بودم اما از آنجا که با قوانین آشنا نبودم کاری را انتخاب کردم که نیاز به یک سری تغییرات داشت از جمله اجاره کردن یک مکان بزرگ در همین اثنا با موافقت همسرم خانه مسکونی 50 متری خود را هم فروختیم تا به خیال خود با کار بیشتر خانه بزرگتری بخریم . مکان بزرگی را برای کار اجاره کردم که قابل سکونت هم بود یادمه اون سالها حقوقم 56 هزار تومن بود و من اون مکان رو به 50هزار تومن اجاره کردم
اتفاقی که افتاد این بود که اون کار انجام نشد و من موندم و اجاره اون مکان از طرفی خونه رو هم فروخته بودم و خونه ها هم به شدت افزایش قیمت پیدا کرده بود واقعا مستاصل شده بودم نمدونستم چکار کنم . ولی استاد عزیزم -دوستان همراه خدا هیچ وقت ما رو تنها نمیزاره فقط کافیه بهش ایمان داشته باشیم راستش اول خیلی حالم بد بود حس می کردم دنیا برای من به آخر رسیده و در همین اثنا برق اون مکان رو هم اداره برق به دلیل بدهی قطع کرد اول خیلی ناراحت شدم گفتم خدایا این چه وضعشه ما رو کلا فراموش کردی درد بیکاری و اجاره سنگین و….. کم بود حالا برق هم قطع شد به صاحب ملک که تماس گرفتم گفت الان نمیتونم بدهی رو پرداخت کنم چون خیلی سنگینه و از طرفی ملک بین وارثه گفتم تکلیف من چیه گفت شما تا هرزمان برق وصل نشده اجاره نده من خودم فنی هستم و تونستم برق قسمت مسکونی رو یه جورایی راه بندازم ولی اجاره اینجوری منتفی شد یه کم فشار ذهنی من کمتر شد و اتفاق دیگه ای که افتاد طرفی که خونه رو از ما خریده بود متوجه ما به درد سر افتادیم گفت من کاملا راضی هستم بدون یک ریال خسارت معامله فسخ بشه خدایا باورم نمی شد یکی به این راحتی از این معامله بگذره ولی شد و به لطف خدا دوباره صاحب خونه شدم اما این بار تصمیم گرفتم خونه رو اجاره بدم تا اگه اینجا کار راه افتاد و خواستم اجاره بدم خیلی تحت فشار نباشم باورش الان برام سخت نیست ولی تو اون موقعیت واقعا باور نمی کردم خونه من اجاره نمی رفت چند بنگاه املاک سپرده بودم ولی خبری نشد تا اینکه یک روز یکی از همین بنگاهی ها رو دیدم مرد روشنی بود مسن وبا وقار و سید هم بود چهره اش به آدم آرامش می داد گفتم آقا سید خونه ما چی شد اجاره نرفت حرفی زد که هنوز تو گوشم می پیچه گفت یه چیزی بهت می گم حرف منو گوش کن از خیر اجاره دادن این خونه بگذر .گفتم چرا؟ گفت نمی دونم ولی یه حکمتی تو کار این خونه هست چون من برای خونه های خیلی داغون نهایتا 10تا مشتری میبرم خونه شما با اینکه همه چی کامله 35 مشتری بردم و حتی 2 نفر قولنامه نوشتن ولی خبری ازشون نشد بنا براین من میگم یه حکمتی تو کار هست .
اون لحظه با خودم گفتم چه حکمتی بابا من الان به پول این اجاره نیاز دارم ولی چاره ای نبود باید صبر می کردم .
و خدا چه زود حکمتشو نشون میده یه روز دیدم دارن در میزنن دیدم یه کامیون پشت دره .بله یکی از بستگان نزدیک که ایجا خونه داشتن و خونه شون رو رهن داده بودن و رفته بودن یه شهر دیگه بی خبر از اون شهر جمع کردن و برگشتن که شاید بتونن خونه خودشون رو از رهن دربیارن و این در حالی بود که پول رهن رو هم نداشتن خلاصه در رو باز کردم و کامیون اومد داخل و رفت داخل سالن بزرگی که اون مجموعه داشت و اسباب زندگی شون رو پیاده کرد .دردسرتون ندم تا شب اونها خودشون پیشنهاد دادن خونه شما که خالیه مال ما خونه ما که رهن هست و105متر هم هست و مکانش هم بهتره مال شما بنگاهی هم اومد و خونه ها رو قیمت گذاری کرد و دقیقا ما باید به اندازه مبلغ رهن مابه التفاوت می دادیم که اون رو هم قرار شد به مستاجر پرداخت کنیم و این عزیزان فردا رفتن خونه جدیدشون و خونه قدیم ما.
گفتم خدایا حالا حکمت اجاره نرفتن خونه رو فهمیدم شاید من به ظاهر سختش نگاه می کردم ولی تو داشتی همه چیز رو برای رسیدن من به خواسته ام مهیا می کردی
حالا نکته جالب در عمل به الهامات :
اینم بگم من اصلا با قانون آشنا نبودم و این مطلب هم فقط لطف خدا بود که به اون الهام عمل کردم پول رهن خونه رو جور کردم یادمه اون زمان صندوقهای مالی اعتباری مثل قارچ رشد می کردن و من هم پول رهن تو یکی از همین صندوقها گذاشتم .
قرار بود روز سه شنبه پول رو بردارم وبه مستاجر بدم ولی روز یک شنبه یه حسی بهم گفت برو امروز پولتو بردار و بده به مستاجر و من هم اینکار رو انجام دادم دقیقا فردای اون روز دیدم جلوی این صندوق شلوغه گفتم چه خبر شده؟ گفتن ورشکست کرده .
وای خدای من اگه تو بهم الهام نکرده بودی و اگه منو به سمت عمل به الهام هدایت نمی کردی پول منم رفته بود و واقعا تو اون موقعیت پول زیادی بود .
الان که فکر می کنم می بینم اگه من قوانین رو یاد می داشتم خیلی راحت تر صاحب این خانه بزرگتر می شدم ولی برای من درس بزرگی داشت هیچ کار خدا بی حکمت نیست وبسته به اینکه ما چقدر در مسیر باشیم ممکنه رسیدن ما به خواسته ها سخت یا راحت باشه.
استاد عزیزم باز هم سپاسگزار خداوندم که منو با شما آشنا کرد و شما یکی از موارد شکرگزاری من به درگاه خداوند هستید.
برای شما وهمه دوستان خیر و سعادت و ثروت و سلامتی از خداوند درخواست می کنم
خداوند هدایتم کرد به نوشته شما و باهاش پاسخمو داد.
” هر اتفاقی حکمتی داره نباید براش اصرار کنم باید صبور باشم تا جهان کارشو انجام بده”، این جواب من بود که از کامنت شما گرفتم خواستم ازتون تشکر کنم که تجربه تون رو به اشتراک گذاشتید.
این فایل واقعا عالی بو و تا حالا شاید 20 بار بهش گوش کرده باشم
و تمام کلمات را نوشته ام تا باور کنم و بره توی وجودم
من از حدود دوسال پیش که اومدم توی پیج شما به خاطر آشنانبودن با قوانین بسیار عجول بودم که هرچه زود تر به نتیجه برسم، برعکس عمل کردم و اول گرون ترین محصولات را خریدم اما مدام می گفتم استاد از چه قانون هایی حرف می زنند و مطالب هر دوره را به اونها رجوع میدن
اما بعد از دوره 12 قدم فهمیدم همه چیز یواش یواش باید در من تثبیت بشه تا بتونم برم مرحله بعدی و رفتم دوره قانون آفرینش را خریدم و تازه دارم می فهمم که این کلید همه دوره های دیگه بوده
و این فایل زمانی روی سایت گذاشته شد که من قسمت 6 و 7 دوره قانون آفرینش هستم و چقدر این فایل در جهت این دوفایل و موضوع سوار شدن روی دوش خداوند است و تقسیم کارها با خدا و من چقدر آرام تر و با ایمان بیشتر به خداوند کارهام را انجام می دهم و مهم تر از همه دیگر نگران نیستم
و این روزها حس می کنم زمان هم در خدمت من حرکت می کند و حتی آب و هوا نسبت به شرایط من گرم و سرد می شود
این حرفها را فقط می توان اینجا گفت و بعد است که دیگران باور کنند
چند روز پیش مسافر بودم که خود آن سفر هم مجانی و رویایی بود و تنها نکته ای که برایم عجیب بود ساعت حرکت بود ساعت 3 نیمه شب و من باید تنها خودم را به محل می رساندم
اما گفتم خدا همیشه با من است و ساعت 2:30 از خانه بیرون زدم
چقدر با گذشته فرق کرده بودم چون در دلم ذره ای ترس و نگرانی حس نکردم
تاکسی آمد و سوار شدم ولی یک آن یک نگرانی در دلم نشست ولی باز به خودم گفتم خدا کنارمه
وارد خیابان اصلی که شدیم یکدفعه تمام خیابان شلوغ شد همه مردم در حال رفت و آمد بودند
خیمه های مراسم مذهبی در همه جا بود و حتی جایی که پیاده شدم تا بقیه همراهان سفر برستند یک چایخانه بود و پر از رفت امد
فایل استاد را می شنیدم و مدام یاد اون لحظه می افتادم که خدا برای اینکه من نترسم خیابان ها را برای من مانند روز شلوغ و پر رفت آمد کرد
خدارا شکر برای اینکه اینجا هستم
خدایا شکر برای لحظه به لحظه ای که زندگی می کنم
خدایا شکر برای اینکه با خدا معامله کرده ام
ومن خوشبخت و سعادتمند تا زمانی که در این مسیر یکتاپرستی حرکت کنم
استاد عزیزم از روزی که این فایل رو روی سایت قرار دادین دانلود کردم شروع کردم به گوش دادن اینقدر جمله به جمله صحبتهاتون پراز درس هستش که استاد خیلی خیلی بیشتراز اینا باید زمان بزارم تا تک تک جمله هایی که گفتین با اعماق وجودم درک کنم وبهش عمل کنم.استاد شما بی نظیر هستین سپاسگزارم از وجود پاکتون.
خداجونم همینطور که لایق شدم در مسیر الهی در کنار استاد عزیزم ودوستان توحیدیم باشم لیاقت درک این مطالب ارزنده رو بهم بده
خداجونم کمکم کن نگاه مناسبی نسبت بهت داشته باشم،درک درستی نسبت بهت داشته باشم خداجونم کمکم کن باور درست نسبت بهت داشته باشم.خداجونم من دوست دارم زندگی متفاوت تری نسبت به زندگی قبلم در تمام جنبه ها داشته باشم
خداجونم کمکم کن منم تسلیم باشم خودمو بسپارم به خودت
خداجونم کمکم کن ترسها ونگرانی ها در وجودم کم وکمتر شود تا لایق شوم.
خداجونم کمکم کن ذهنمو کنترل کنم وتوکل کنم وایمان داشته باشم به خودت،خداجونم کمکم کن آرامِ وآرام باشم نگران هیچگونه مسئله ای نباشم.
خداجونم اینقدر قلبم رو آرام کن تا به فرکانست نزدیک شوم تا لایق دریافت نعمتها وفراوانی هات شوم
لایق دریافت عشق ومحبت ومهربانی هات شوم
خداجونم کمکم کن اطمینان بیشتری بهت داشته باشم
احساس امنیت بیشتری داشته باشم احساس درک بهتری از جهانت داشته باشم.
خداجونم احساس سپاسگزاری در وجودم زیاد کن احساس ارزشمندی در وجودم نهادینه کن
استاد این روزه با کار کردن روی خودم به نسبتی که روی خودم کار کردم دارم نشانه هاو تغییر رفتار اطرافیان باهام رو دریافت میکنم همین دوروز پیش همراه همسرم بخاطر سهمیه آرد از طرف فرماندار که خواسته بودن حضوری بریم برای جلسه در جمع نونواهایی که اونجا حضور داشتن ودونه دونه صدا میزدن نونواها میرفتن اتاق رئیس تنها واسه منو همسرم چای آوردن با کلی تعارف واحترام وقتی هم که نوبت منو همسرم شد بریم داخل تو جمع جلسه فقط جا واسه یک نفر بود،بعداز سلام خوش آمد گوی به حضورم در این جمع یکی از اعضای جلسه که شخص سالخورده ای بودن با احترام یکی صندلی واسم آورد و……
همینطور نعمتهایی که وارد زندگیم میشه.
خداجونم کمکم کن کنترل ذهن داشته باشم وبرای طی کردن این مسیر الهی استمرار داشته باشم سپاس.
سلام به استادی که تا به حال نمونشو ندیدم ونه خواهم دید
سلام به همه دوستان
فقط میتونم بگم این فایل زیبا رو بارها و بارها گوش کرده و خواهم کرد هر بار که گوش میدم با روح و روان من بازی میکنه لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم که به این مسیر الهی هدایت شدم با هیچ فایلی اینقدر ارتباط برقرار نکردم
همه فایلها عالی هستن اما این یه چیز دیگس امکان ندارد گوش بدم و اشکهام سرازیر نشه اشکهایی که قلبم رو شستشو میده و به خدا نزدیکترم میکنه نوش جانم
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصتی دست داد تا بتوانم ردپایی از خودم در این فایل بسیار پرمحتوا و عالی بگذارم و سپاسگزاری خودم را از استاد عزیزم بابت این فایل که به نظرم دست کمی از یک دوره ارزشمند ندارد، ابراز کنم.انگار خداوند این فایل را نگه داشته بود تا من کامنتم رو بنویسم و این نشانه ای بود برایم تا بیایم و کامنتم رو بنویسم.
استاد وقتی این فایل روی سایت اومد بارها و بارها نگاهش کردم و نکاتش رو یادداشت کردم و هر بار کلی تحسینتان کردم. با خودم گفتم اگر من یا هر کس دیگه ای بود میگفت که این فایل خیلی فایل با ارزشیه، بهتره اینو بذارم برای بچه هایی که دوره ها رو تهیه می کنند! اما در این مدتی که شما را می شناسم هرگز ندیدم که در کارتون دو دو تا چهارتا کنید و خودتون رو در برابر آگاهی هایی که بهتون گفته میشه سانسور کنید یا بخواهید چیزی رو برای منظور خاصی سوا کنید. هر آگاهی روی زبانتان جاری شده گفتید و این خیلی ارزشمند است. و نشان از باورهای عمیق و درست شما در زمینه فراوانی دارد.
چه میشه که چرخ زندگی مان روان شده یا زنگ زده؟
همه چیز بر میگرده به نوع نگاه ما به زندگی و باورهایی که به خداوند داریم. اینو با پوست و گوشت و استخوانم لمس کردم. و نکته جالبش اینست که برای داشتن این نگاه به زندگی و خداوند اصلا الزامی به مذهبی بودن نیست. تصوری که خیلی ها ممکنست برای ارتباط با خدا و نگاه متفاوت به زندگی در ذهنشان داشته باشند.
نوع نگاه ما به زندگی از باورهایمان به زندگی و هستی و قوانین بدون تغییرش نشات می گیرند و منشاء باورهایمان نسبت به خداوند نیز توحید است.
اینکه بدانیم جهانی که در آن زندگی میکنیم یک سیستمی است که مثل آئینه عمل می کند و افکار و باورها و فرکانس هایی رو که میفرستیم با توجه به مسائل مختلف را دقیقآ به شرایط و موقعیت ها و اتفاقات زندگیمان تبدیل می کند. و در زندگیمان بوجود میاورد. در دل این سیستم باور مهم و ارزشمندی نهفته است که می گوید: ما خالق زندگی خویشیم! و خداوند قدرت خلق زندگی هر کسی را با طراحی این سیستم در اختیار خودش قرار داده است تا در مسیر درست زندگی قرار بگیرد.
حال اگر در مسیر زندگی به تضادی یا ناخواسته ای مواجه شدیم آنوقت به جای اینکه دنبال این باشیم که چه افکاری داشتم یا چه فرکانسی داشتم که این اتفاق را خلق کردم میایم سراغ باورهای قدرتمندی که نسبت به خداوند در خودمان باید بسازیم. اینکه :
خداوند منشا خیر و خوبی و ثروت است. خداوند برای من نعمت و ثروت و شادی و سلامتی و راحتی و خوشبختی و لذت بردن از زندگی می خواهد و هر اتفاق به ظاهر نازیبایی هم اگر برایم رخ دهد، در جهت رسیدن من به خواسته هایم است و من نمیدانم و خدا می داند. و بگوئیم الخیر فی ماوقع؛ قطعآ خیر من در همین چیزیست که اتفاق افتاده است.
این سبب میشه که اولا همیشه احساس خوبی به خداوند و زندگی داشته باشیمو و هنگام مواجه شدن با تضادها و ناخواسته ها هم در مشکل و تضاد نمانیم و به خودمان بگیم که میدانم آخرش خوب میشه! این به نفعم میشه! و احساس خوبمان را که قطب نمای ما برای حرکت در مسیر درست و خواسته هایمان است را حفظ کنیم و متوقف نشیم.
زیبایی این جهان به اینست که خداوند این سیستم را مثل «آئینه» طراحی کرده است. که درون ما را (افکار و فرکانسها) به خودمان بازتاب می دهد. لذا:
هر جور که خدا را ببینیم؛ خدا برایمان همانجور می شود!
هر جور به زندگی بنگریم؛ زندگی همانجور برایمان می شود!
هر جور آدمها را بنگریم؛ آدمها همانجور برایمان می شود!
اما نکته کلیدیش اینجاست که اینها فقط به خودِ خودِ شخص ما مربوط می شود و فقط برای ما همین گونه است. یعنی خدا و زندگی و آدمهای اطراف ما برای ما منحصر بفردند! با وجود اینکه ممکنست برای همه ما این شرایط یکسان باشند!همه این حرفها رو اگه بخواهم خلاصه کنم میشه این دو بیت زیبا و گهر بار مولانا که میگه:
ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توی
وی آینهٔ جمال شاهی که توی
بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
یادمون باشه که خداوند همیشه در دسترس هست. خداوند همیشه در حال هدایت ماست. سیستم این جهان اینگونه برنامه ریزی شده است. و غیر از این هم نمی تواند باشد. نمی تواند باشد! اگر دسترسی به خداوند نداریم دلیلش اینست که ما خودمان، خودمان را از دسترس خارج کرده ایم! انگار موبایل خودمان را روی پرواز بگذاریم و بگوئیم چرا موبایلم آنتن نمی دهد؟! اگر هدایت را دریافت نمی کنیم دلیلش اینست که مسیر دریافت هدایت را با احساس بدمان؛ با عصبانیت و خشممان؛ با حرص و طمع و عجله و نا امیدیمان بسته ایم و مسیر را بروی شیطان باز کرده ایم تا در زندگیمان نقش آفرینی کند و فرمان زندگیمان را بدست بگیرد و به مسیر سقوط سوقمان دهد. خداوند همیشه آنلاین است؛ اگر ما دریافتی ازش نداریم مشکل از نت ضعیف خودمان است و گرنه کسانی در اطراف ما هستند که انگار به استارلینک وصلند!
اگر چرخ زندگی بسختی برایمان می چرخد دلیلش هم مدار نبودن با مدار خداوند است؛ دلیلش هم فرکانس نبودن با فرکانس خداوند است.
🟢باور کنیم که خداوند ما را نیافریده که در این دنیا زجر بکشیم. باور کنیم که خداوند ما را برای رنج نیافریده است. باور کنیم که خداوند از اینکه ما سختی بکشیم لذت نمی برد. باور کنیم که این جور نیست که اگه ما آدم قانعی باشیم یا اگه زجر بکشیم آنوقت خداوند صدقه ای جلویمان می اندازد و مثل گدا نعمتی بهمان می بخشد.
با چه منطقی باید اینها رو باور کنیم؟
با این منطق که قرآن گفته خداوند از روح خودش در من دمیده است و روح من جزئی از روح خداست. با این منطق که هر کدام از ما خدای زندگیمان هستیم. با این منطق که خداوند با خلق هستی و ما، قدرت خلق زندگیمان را به خودمان عطا کرده است.با این منطق که مگر می شود خدا باشیم و ضعیف باشیم؟ مگر غیر از اینست که غم و زجر و ناراحتی و سختی های ما همه اش از ضعف ما ناشی می شود. پس اینها جلوه مظهر خداوند نیستند. اینها جلوه صفات خداوند نیستند و اینها را با خداوند وصلت و قرابت و نزدیکی ای نیست. پس هر آنچه را که ما را از این قدرت مطلق؛ از این آگاهی مطلق؛ از این قادر مطلق؛ از این ثروت مطلق؛ از این شادی مطلق؛ از این آسانی مطلق؛ از این خوشبختی مطلق؛ ازین مهربانی و بخشندگی مطلق؛ از این آسایش و آرامش مطلق دور و محدود می کند؛ باور نکنیم زیرا ظلم به خودمان و به خداوند است. یا حق
خداروشکر با کنترل توجهم نشانه هایی دارم میبینم که گفتم اینجا هم بگم و باورمون درباره خداوند و ثروتش قوی تر بشه
همین الان سر عمل بودم (کارشناس بیهوشی هستم) که صحبت از درامد جراح های زیبایی شد و یکی گفت اره جراح های زیبایی بینی 200، 300، 400 میلیون دستمزد میگیرن و من گفتم واقعا 400 هم داریم؟!
گفت اره دکتر فلانی انقدر میگیره و خیلی از افراد معروف هم پیش اون عمل کردن، یکی دیگه گفت اصن مطبش تابلو هم نداره، گفته اگه تابلو بزنم خیلی شلوغ میشه و من دوست ندارم هرکسی بیاد مطب من!!
(و من یاد استاد افتادم که میگن من نمیخام هرکسی از اموزش هام استفاده کنه و دوست دارم فقط افرادی بیان که به سطح مشخصی از درک و اگاهی رسیدن)
و این جراح چقدر خوب با باورهای ثروتسازی که ساخته بدون اینکه کار سنگینی انجام بده ثروت زیادی کسب کرده و اخیرا یکی از چهره های معروف رو به مبلغ یک میلیارد تومن عمل کرده! درواقع بازدهی کار فیزیکیش در حالت عادی چهار تا هشت برابر جراح های دیگست! (اینو مدنظر داشته باشیم که درمقایسه با همکارهای خودش اینقدر کارش راحته و اگه بخایم با مردم معمولی مقایسه کنیم، کار فیزیکیش صد برابر نتیجه بخش تره) و این در حالیه که داریم جراح هایی که به سختی مریض دارن با این که مبلغ های خیلی کمتری دریافت میکنن با زحمت بیشتر
جالبه بدونید که این اقای دکتر طی مراسمی در خارج از کشور به عنوان برترین جراح گوش و حلق و بینی در دنیا معرفی شد و جایزه دریافت کرد
خداروشکر بخاطر قدرت خلق زندگی که به ما داده و بدون هیچ محدودیتی میتونیم باورهایی رو بسازیم که شرایط زندگی رو به نفعمون تغییر میده
این کامنت رو در پاسخ به یکی از دوستان گل مون توی همین فایل نوشته بودم و انقدر اگاهی هاش برای خودم سنگین بود، حسی گفت مجدد جداگانه کامنتش کنم بلکه کسی بهش هدایت شد و تونست به ما برای نزدیک شدن به خدای درونمون یا همون « دلبر » بنده :) نزدیک بکنه
سلام دوست عزیزم
چه نکته جالبی ، از اونجایی که بنده هم به واسطه شغلم علاقه عجیبی به شناختن ارتباط موارد متافیزیکی به ساختار بدن ما دارم و به شدت کشته مرده ی هورمون ها هستم :)
خواستم بخشی از نتایج تحقیقاتم رو با شما عزیز به اشتراک بذارم
از اونجایی که شناخت نسبی روی دوپامین دارید ، بذارید یه نکته ی mind blowing یا همون مخ بترکون بهتون بگم
ما برای نزدیک شدن به خداوند ، تا میتونیم از حجم دوپامین ناسالم باید کم بکنیم و به سرتونین و دوپامین سالم بیافزاییم، یعنی چی؟
یه محقق بسیار برجسته در زمینه هورمون ها و غدد چند وقت پیش مصاحبه خصوصی داشتن و نکته ای گفتن که زندگی همه ی مارو میتونه تغییر بده
تو بخشی از مصاحبه شون گفتن :
لذت pleasure
و شادی happiness متفاوت هستند
لذت مربوط هست به دوپامین و شادی مربوط هست به سرتونین
لذت زود گذره و شادی پایدار
لذت جسمی هست و شادی روحی و معنوی
لذت با مواد و الکل به دست میاد ولی شادی هرگز با این دو به دست نمیاد
لذت اعتیاد اور هست ولی چیزی به اسم اعتیاد به شادی یا شادی مخرب نداریم
و مهم تر از همههههه
یه چیزی هست که سروتونین رو به شدت کم میکنه ، سطح بالای دوپامین!
وای وای وای
یعنییییییی
هرچی بیشتر دنبال « لذت » باشی ، « نا شاد و غمگین تر » خواهی بود!!!
و برای همینه که ما به نسبت پدر بزرگ هامون هزاران بر نعمت های بیشتری داریم برق نا محدود ، اب تمیز لازم نیست بریم از سر چاه اب بیاریم، حموم اختصاصی دوش اب گرم ، برنج و گوشت و مرغ فراوان در صورتی که پدر خود من لباس پلو خوری داشته و زمان ایشون برنج کمیاب بوده، همون شکلاتی که فت و فراوان میخوریم سال ها ارزشش از طلا بیشتر بوده امکانات پزشکی مارو خیلی از امپراطور ها نداشتن
ولی ما هر نسل ، افسرده تر و داغون تر و حال خراب تر داریم
دلیلش چیه؟
طی پنجاه سال اخیر ، رسانه ها و دولت ها خیلی خیلی سعی کردند مغز مارو طوری برنامه ریزی کنن که این دوتا ( لذت و شادی ) رو با هم اشتباه بگیریم مخصوصا شبکه های اجتماعی
چرا؟
برای اینکه ما
« فکر کنیم میتونیم شادی رو بخریم، در صورتی که فقط لذت خریدنی ست… »
شما فقط غذا و ماشین و فیلم و سکس و الکل و مواد رو میتونی بخری
ولی عزت نفس ، عشق ، مثبت اندیشی ، سپاسگزاری و مهم تر از همه ارتباط با خدای درون خریدنی نیست هرگز و اینا هست که شادی پایدار در زندگی ما ایجاد میکنه و اون لذت های زود گذر اگه از یه حدی بیشتر بشه ، « شادی » رو ازت میگیره
بعد از دیدن این ویدئو من مدیتیشن کردم و به خلسه عجیبی رفتم خیلی رفتم به عمق درون خودم و بعدش چنان حجم شادی رو تجربه کردم که تو تمام طول زندگیم تجربه نکرده بودم ، فقط با همون نشستن روی زمین و حرف زدن با خدای خودم که حتی کسی که تو هیابون میخوابه هم میتونه انجامش بده
و بعد در طی یک تحقیق ساده متوجه شدم اجرای مراسمات مذهبی برای افرادی که عمیقا به اون مذهب باور دارن بالا ترین سطح سروتونین و دوپامین مثبت رو ترشح میکنه و الگو و پترن دوپامین در این حالت طوری هست که باعث سرکوب سروتونین نمیشه و البته اعتیاد اور هم نیست :))))
بله، شادی خریدنی نیست
درونیه
تمام عمر ما شادی رو تو وجودمون داشتیم ولی توی حساب بانکی و ماشین و… دنبالش میگشتیم
منظور من منفل بودن و حرکت نکردن نیست، منظورم اینه وقتی برای رزق و روزی حلال تلاش میکنیم یادمون باشه هدف ما از اومدن به این دنیا فقط تجربه شادی بوده و بس
به دنبال خدا باشیم پول و سلامتی و عشق دنیوی دنبال ما میدوئه خودش…
تو پرانتز بگم ، این چند وقت افرادی رو دیدم که انقدر متاسفانه در قلب شون مرض هست و مُهر به چشم و گوششون خورده که وقتی این موضوع رو میفهمن هم به دنبال رابطه جنسی و عشق دنیوی میرن چون توی اون حالت هم ما ترشح سروتونین داریم ولی این کجا و آن کجا
فایل مثل همیشه عالی و بی نظیر بود
باور من و دیدگاه من نسبت به خداوند بیشتر و بیشتر شد
واقعا حرف های استاد در مورد باور درست نسبت به خداوند ما رو به مسیر درست هدایت میکنه
من امروز این فایل و گوش کردم اما دیشب یه اتفاقی برام پیش اومد که واقعا که الان بهش فکر میکنم می ببینم خداوند همه جوره داره ما رو به مسیر درست هدایت می کنه و قدم ها رو برای ما بر میداره
خدا را سپاس گزارم بابت این موضوع واقعا خدا رو شکر میکنم که هر روز دارم روی باورهای درست نسبت به جهان هستی و خداوند و زندگیم کار میکنم
من هنوز موفق نشدم دوره های استاد و تهیه کنم اما از گوش،دادن به تمام فایل های رایگان به جرعت میتونم بگم خیلی خیلی پیشرفت کردم
بیشتر فایل ها رو گوش میکنم و در یک دفتر یادداشت میکنم
از خداوند بابت مسیر درست و فایل های خوب استاد سپاس گزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا
.
سلام به استاد عزیزدلم، سلام به روی همچون خورشید تابان و قلب و بزرگتون. متشکرم از اینهمه آرامشی که دارید و به من و خیلیهای دیگه منتقلش می کنید.
هروقت حس خوبی دارید و به منبع الهاماتتون وصلید صحبت می کنید و این باعث میشه همیشه مخاطب ازتون بهترین احساسها رو دریافت کنه.
این چیزیه که خود من و بعضی افراد دیگه رعایتش نمی کنن.
گاهی باید سکوت کرد و فقط شنید. سنجید، تفکر کرد، احساس کرد و آرامش داشت.
وقتی آرامش و صلح درون برقرار بشه اون وقت جواب سوالات از راه میرسه.
استاد با تمام وجودم قبولتون دارم، دوستتون دارم و تحسینتون می کنم.
انقدر وجود شما برای زندگی من ارزشمنده، انقدر به روح و روان من نور و عشق و آگاهی بخشیدید که اصلا نمی تونم تصور کنم بدون این اقیانوس آرامش و اینهمه آموزشهای بجا و عمیق کجا و چگونه می تونستم باشم.
اصلا برام قابل درک نیست که اگر با خدا از زبان شما و به این شکل آشنا نمی شدم در کدوم پس معرکه بودم.
شما نگاه خدا به من هستید.
افکار شما، احساسات شما، نوع نگاه شما به مسائل مختلف زندگی همیشه الگو و قوت قلب منه.
اینو دارم با تک تک سلولهای بدنم و با خط به خط فرکانسهای وجودم فریاد میزنم. و با اشک چشم.
در موقعیتی هستم که به لطف خدا و با کمک شما تونستم تا حد بسیار مطلوبی اثر یک طوفان سهمگین رو روی خودم کم کنم.
خودکنترلی و تسلطم بر افکار و احساساتم خیلی خوب پیش رفته.
اما اون طوفان بیشتر از اینکه منو غمگین کنه، به فکر فرو برده.
مسائلی برام سوال شده که تا به الان یک حقیقت مسلم و بدون چون و چرا بوده.
خوشحالم که دارم به همه چیز شک می کنم و دیدگاه های گذشته خودم رو بازنگری می کنم.
خوشحالم چون می دونم شروع تغییر از شک کردن و سوال پرسیدن میاد.
در این حین مواظبم که درگیر حاشیه نشم. همیشه فکر می کنم که دونستن پاسخ این سوال بهم کمکی هم میکنه؟ آرامشم رو به هم نمیزنه؟ به درد زندگیم و مراحل رشدم می خوره؟
واقعیت اینه که به خودم اجازه میدم گاهی به چپ برم و گاهی به راست.
گاهی دلم بخواد با مادرم ارتباط برقرار کنم و حرف بزنم، و گاهی هم محکم روی این قضیه بایستم که ارواح با جدا شدن از کالبد به طور کلی ارتباطشون رو با این جهان قطع می کنن.
به خودم میگم نوزادی که تا کمتر از یک ماه پیش در رحم مادر و همراه با صدای قلب مادرش زندگی میکرده، گرمای بدن مادر اونو در آغوش گرفته بوده و از خون مادر تغذیه می کرده، مسلمه که نمی تونه بعد از تولد از مادر جدا باشه.
10 دقیقه از بدن مادر دور باشه به گریه میفته.
منم همینطورم. اینهمه سال مادر داشتم. مسلمه هنوز به نبودنش عادت ندارم. این تغییر طبیعیه که روم تاثیر بذاره و دلم بخواد اون ارتباط برقرار باشه.
اما از طرفی می دونم که اصل این جهان آرامش داشتن و لذت بردن از نعمتهاست. نباید روی نداشته ها تمرکز کرد.
و چقدر خدا به من لطف و محبت کرد که نعمت بزرگ دخترم رو وارد زندگیم کرد در روزی که نعمت وجود مادر از دست رفت.
یک بار دیگه قانون رو با خودم مرور کردم و از خدا خواستم کمکم کنه آرامشم برقرار باقی بمونه تا پاسخ سوالاتم رو دریافت کنم.
و خداوند با یک آیه هدایتم کرد.
و تو را از حقیقت روح میپرسند، جواب ده که روح از (عالم) امر خداست (و بیواسطه جسمانیات به امر الهی به بدنها تعلق میگیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمیبرید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است.
خدای نازنینم قشنگ هدایتم کرد به اینکه داری میزنی جاده خاکی. سوالی می پرسی که علم چندانی نمیتونی بهش داشته باشی و به دردت نمی خوره.
روی چیزی تمرکز بذار که روش کنترل داری و اگر دلت برای مادرت تنگ میشه و دوست داری باهاش حرف بزنی حرف بزن ولی منتظر جواب نباش.
فکر نکن به اینکه می شنوه یا ممکنه حسش کنه یا نه. چون خدا خدا گفته کار تو نیست.
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم…
پس سعی می کنم به گفته شما
زیبابین باشم،
سپاسگزار داشته هام باشم،
با خودم و تمام جهان اطرافم در صلح باشم،
همیشه در حال ساختن ورژن بهتری از خودم باشم،
تسبیح گوی و ستایشگر الله باشم،
و همچنان مثل گذشته هدفمند و امیدوار و خوشبین فقط و فقط متمرکز روی زندگی خودم حرکت کنم.
اینطوریه که چرخ زندگیم روانتر و روانتر می چرخه. همونطور که قبلا بارها بهم اثبات شده.
من زندگی رو دوست دارم با تمام مسائلی که توش پیش میاد. چون هر مسأله ای اومده که منو بزرگتر و داناتر کنه.
پاسخ هر سوالی به جاش میاد. هروقت که من بهش نچسبم و قلبم آرام و مطمئن باشه.
استاد ممنونم که هستید. من عاشقتونم
به نام خدای بخشنده ی مهربان و باقی و شافی
سلام سعیده قشنگم دوست توحیدی ومهربان، مامان نازنین و صابر
امروز با دیدن اسم نازنین ات، قبل از خواندن کامنتت به دلم شده بود برایت بنویسم، آخه روزی که مادرت آسمانی شد، مادرم دو روز بعدش عمل داشت، عملی که مساوی با آسمانی شدن، برای همین با خواندن کامنتت کلی گریه کردم و کلی تحسین ات کردم که این قدر کنترل ذهن داری، ولی من اعتراف می کنم کنترل ذهن نداشتم و کلی فکرم درگیر بود، تا اینکه الان بعد از دو هفته از عمل موفقیت آمیزش و روند رو بهبودی اش گذشته حس و حال کامنت نوشتن رو ، خدا سعادت داد. مادرم 61 سال داره مثل بقیه مامانا خوشکل و مهربان و دوست داشتنی. الان هم با خواندن کامنتت کلی گریه کردم واقعا خیلی سخت است، ببین سعیده جان هر وقت دلت گرفت با مامانت حرف بزن، گریه کن، زیاد به خودت سخت نگیر، راحت باش، مادرتان روح خداوند در اون دمیده است، پس انگار داری با خدا حرف میزنی حتما فرکانس ات رو دریافت می کنه و خوشحال میشه.
ان شاءالله روح مادرت قرین شادی و سرور و همنشین اولیا و صالحین باشه. الهی آمین و جواب سوالات رو در اسرع وقت بگیری و دلت آرام است و آرام تر بشه، الهی آمین
تولد هدیه خداوند که دلگرمی ات است و کنترل ذهن رو برات راحت تر کرده تبریک میگم. ان شاءالله شاهد موفقیت های روز افزون اش باشی در کنار پیشرفت های کوانتومی ات.
سعیده جان دوست دارم،دارم، مراقب خودت و اون دختر نازنین و شیرین ات باش.
بجای من یه مااااااچچ محکم از لپ دختر نازنین بگیر.
بوووووس به روی ماهت
بسم الله النور
سلام و ارادت خدمت دوست خوب خودم رضوان خانم گل
اوست خدایی که از وسوسه های نفس ما انسان ها آگاه است. اوست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
اوست که غم دل ما رو درک میکنه و قبل از درخواست پاسخ رو میفرسته. فقط با نگاهی به در به نیت طلب رزق و روزی، روزیش رو می فرسته.
اوست خدایی که به محض سوال پرسیدن پاسخها رو ردیف میکنه واست از طریقی که فقط شگفتیه شگفتی.
روزی بی حساب به روح و قلبت روانه می کنه از جایی و به طریقی که هیچ شک و شبهه ای باقی نمی مونه.
رضوان جان دارم خیلی کلی حرف میزنم شاید عمق کلامم رو متوجه نشی ولی خدا خودش میدونه دارم راجع به چه پرسش و پاسخی، چه درخواست و چه اجابتی صحبت می کنم.
رضوان جان و هر دوست دیگه ای که داری این جملات رو با دلت می خونی، دلت قرص باشه که خدای ما همون خدای «اُدعونی أستجب لکم» هست.
خدای «یقول له کن فیکون» هست.
همون «فإنی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان» هست.
من دیدم…
من جواب گرفتم.
من اشک سپاسگزاری ریختم.
من حس کردم.
من خاکسار و خاکبوس درگاهش شدم.
من توی همین دو روز رگ گردنم رو حس کردم.
رضوان جانم بی اندازه خوشحال شدم که با وجود دغدغه سلامتی مادرت، خبر خوش سلامتیشون رو دادی. خدا حفظشون کنه و تا هر زمانی که سایه شون بالای سرتون هست با سلامتی و دلخوشی باشه.
متشکرم از لطف و محبتت و اینهمه نوری که با حس قشنگت برام فرستادی.
در پناه لطف حق تعالی بدرخشی.
به نام خدای مهربان
سلام و درود خدمت استاد عزیز -سرکار خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
اجازه بدید اول بگم من یه آدم درونگرا هستم و شاید این نقطه ضعف منه که خیلی از آدمها تعریف و تمجید نمی کنم ولی اگه از کسی تمجید می کنم بدونید چقدر اون شخص تونسته نظر منو جلب کنه .
بدون تردید استاد عزیزم شما دست خداوند و زبان خداوند در روی زمین هستید تا با بیان بسیاری از قوانین جهان هستی ما را با خدای مهربان بهتر آشنا کنید .
فایلها یکی از دیگری بهتر و اثربخش تر اما راجع به این فایل واقعا بگم تا همین الان بالای ده بار گوش دادم و مطمئنم ده ها بار دیگه هم گوش خواهم داد با هر بار گوش دادن به این فایل نکات بیشتری رو درک می کنم و یادم میادچه جاهایی خداوند کار کرد وشد و چه جاهایی که من تمام تلاش خودم را کردم ولی چون تو مسیر درست نبودم جز زیان و عقب ماندگی نتیجه ای حاصل نشد.
اجازه میخوام داستانی رو براتون تعریف کنم که برای خودم همیشه یادآور لطف خداست و اینکه در همین داستان من بعدها که با قوانین آشنا شدم متوجه شدم کجا به الهاماتم گوش کردم و نتیجه گرفتم و کجا برعکس عمل کردم و نتیجه نگرفتم .
چندین سال قبل در شهر دیگه ای زندگی می کردم خدا به ما سه فرزند داده بود و من دنبال افزایش درآمد بودم اما از آنجا که با قوانین آشنا نبودم کاری را انتخاب کردم که نیاز به یک سری تغییرات داشت از جمله اجاره کردن یک مکان بزرگ در همین اثنا با موافقت همسرم خانه مسکونی 50 متری خود را هم فروختیم تا به خیال خود با کار بیشتر خانه بزرگتری بخریم . مکان بزرگی را برای کار اجاره کردم که قابل سکونت هم بود یادمه اون سالها حقوقم 56 هزار تومن بود و من اون مکان رو به 50هزار تومن اجاره کردم
اتفاقی که افتاد این بود که اون کار انجام نشد و من موندم و اجاره اون مکان از طرفی خونه رو هم فروخته بودم و خونه ها هم به شدت افزایش قیمت پیدا کرده بود واقعا مستاصل شده بودم نمدونستم چکار کنم . ولی استاد عزیزم -دوستان همراه خدا هیچ وقت ما رو تنها نمیزاره فقط کافیه بهش ایمان داشته باشیم راستش اول خیلی حالم بد بود حس می کردم دنیا برای من به آخر رسیده و در همین اثنا برق اون مکان رو هم اداره برق به دلیل بدهی قطع کرد اول خیلی ناراحت شدم گفتم خدایا این چه وضعشه ما رو کلا فراموش کردی درد بیکاری و اجاره سنگین و….. کم بود حالا برق هم قطع شد به صاحب ملک که تماس گرفتم گفت الان نمیتونم بدهی رو پرداخت کنم چون خیلی سنگینه و از طرفی ملک بین وارثه گفتم تکلیف من چیه گفت شما تا هرزمان برق وصل نشده اجاره نده من خودم فنی هستم و تونستم برق قسمت مسکونی رو یه جورایی راه بندازم ولی اجاره اینجوری منتفی شد یه کم فشار ذهنی من کمتر شد و اتفاق دیگه ای که افتاد طرفی که خونه رو از ما خریده بود متوجه ما به درد سر افتادیم گفت من کاملا راضی هستم بدون یک ریال خسارت معامله فسخ بشه خدایا باورم نمی شد یکی به این راحتی از این معامله بگذره ولی شد و به لطف خدا دوباره صاحب خونه شدم اما این بار تصمیم گرفتم خونه رو اجاره بدم تا اگه اینجا کار راه افتاد و خواستم اجاره بدم خیلی تحت فشار نباشم باورش الان برام سخت نیست ولی تو اون موقعیت واقعا باور نمی کردم خونه من اجاره نمی رفت چند بنگاه املاک سپرده بودم ولی خبری نشد تا اینکه یک روز یکی از همین بنگاهی ها رو دیدم مرد روشنی بود مسن وبا وقار و سید هم بود چهره اش به آدم آرامش می داد گفتم آقا سید خونه ما چی شد اجاره نرفت حرفی زد که هنوز تو گوشم می پیچه گفت یه چیزی بهت می گم حرف منو گوش کن از خیر اجاره دادن این خونه بگذر .گفتم چرا؟ گفت نمی دونم ولی یه حکمتی تو کار این خونه هست چون من برای خونه های خیلی داغون نهایتا 10تا مشتری میبرم خونه شما با اینکه همه چی کامله 35 مشتری بردم و حتی 2 نفر قولنامه نوشتن ولی خبری ازشون نشد بنا براین من میگم یه حکمتی تو کار هست .
اون لحظه با خودم گفتم چه حکمتی بابا من الان به پول این اجاره نیاز دارم ولی چاره ای نبود باید صبر می کردم .
و خدا چه زود حکمتشو نشون میده یه روز دیدم دارن در میزنن دیدم یه کامیون پشت دره .بله یکی از بستگان نزدیک که ایجا خونه داشتن و خونه شون رو رهن داده بودن و رفته بودن یه شهر دیگه بی خبر از اون شهر جمع کردن و برگشتن که شاید بتونن خونه خودشون رو از رهن دربیارن و این در حالی بود که پول رهن رو هم نداشتن خلاصه در رو باز کردم و کامیون اومد داخل و رفت داخل سالن بزرگی که اون مجموعه داشت و اسباب زندگی شون رو پیاده کرد .دردسرتون ندم تا شب اونها خودشون پیشنهاد دادن خونه شما که خالیه مال ما خونه ما که رهن هست و105متر هم هست و مکانش هم بهتره مال شما بنگاهی هم اومد و خونه ها رو قیمت گذاری کرد و دقیقا ما باید به اندازه مبلغ رهن مابه التفاوت می دادیم که اون رو هم قرار شد به مستاجر پرداخت کنیم و این عزیزان فردا رفتن خونه جدیدشون و خونه قدیم ما.
گفتم خدایا حالا حکمت اجاره نرفتن خونه رو فهمیدم شاید من به ظاهر سختش نگاه می کردم ولی تو داشتی همه چیز رو برای رسیدن من به خواسته ام مهیا می کردی
حالا نکته جالب در عمل به الهامات :
اینم بگم من اصلا با قانون آشنا نبودم و این مطلب هم فقط لطف خدا بود که به اون الهام عمل کردم پول رهن خونه رو جور کردم یادمه اون زمان صندوقهای مالی اعتباری مثل قارچ رشد می کردن و من هم پول رهن تو یکی از همین صندوقها گذاشتم .
قرار بود روز سه شنبه پول رو بردارم وبه مستاجر بدم ولی روز یک شنبه یه حسی بهم گفت برو امروز پولتو بردار و بده به مستاجر و من هم اینکار رو انجام دادم دقیقا فردای اون روز دیدم جلوی این صندوق شلوغه گفتم چه خبر شده؟ گفتن ورشکست کرده .
وای خدای من اگه تو بهم الهام نکرده بودی و اگه منو به سمت عمل به الهام هدایت نمی کردی پول منم رفته بود و واقعا تو اون موقعیت پول زیادی بود .
الان که فکر می کنم می بینم اگه من قوانین رو یاد می داشتم خیلی راحت تر صاحب این خانه بزرگتر می شدم ولی برای من درس بزرگی داشت هیچ کار خدا بی حکمت نیست وبسته به اینکه ما چقدر در مسیر باشیم ممکنه رسیدن ما به خواسته ها سخت یا راحت باشه.
استاد عزیزم باز هم سپاسگزار خداوندم که منو با شما آشنا کرد و شما یکی از موارد شکرگزاری من به درگاه خداوند هستید.
برای شما وهمه دوستان خیر و سعادت و ثروت و سلامتی از خداوند درخواست می کنم
خدایا هدایتم کن- خدایا حمایتم کن -خدایا حفاظتم کن آمین
سلام جناب نظری عزیز
خداوند هدایتم کرد به نوشته شما و باهاش پاسخمو داد.
” هر اتفاقی حکمتی داره نباید براش اصرار کنم باید صبور باشم تا جهان کارشو انجام بده”، این جواب من بود که از کامنت شما گرفتم خواستم ازتون تشکر کنم که تجربه تون رو به اشتراک گذاشتید.
در پناه ربّ العالمین باشید.
سلام استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
این فایل واقعا عالی بو و تا حالا شاید 20 بار بهش گوش کرده باشم
و تمام کلمات را نوشته ام تا باور کنم و بره توی وجودم
من از حدود دوسال پیش که اومدم توی پیج شما به خاطر آشنانبودن با قوانین بسیار عجول بودم که هرچه زود تر به نتیجه برسم، برعکس عمل کردم و اول گرون ترین محصولات را خریدم اما مدام می گفتم استاد از چه قانون هایی حرف می زنند و مطالب هر دوره را به اونها رجوع میدن
اما بعد از دوره 12 قدم فهمیدم همه چیز یواش یواش باید در من تثبیت بشه تا بتونم برم مرحله بعدی و رفتم دوره قانون آفرینش را خریدم و تازه دارم می فهمم که این کلید همه دوره های دیگه بوده
و این فایل زمانی روی سایت گذاشته شد که من قسمت 6 و 7 دوره قانون آفرینش هستم و چقدر این فایل در جهت این دوفایل و موضوع سوار شدن روی دوش خداوند است و تقسیم کارها با خدا و من چقدر آرام تر و با ایمان بیشتر به خداوند کارهام را انجام می دهم و مهم تر از همه دیگر نگران نیستم
و این روزها حس می کنم زمان هم در خدمت من حرکت می کند و حتی آب و هوا نسبت به شرایط من گرم و سرد می شود
این حرفها را فقط می توان اینجا گفت و بعد است که دیگران باور کنند
چند روز پیش مسافر بودم که خود آن سفر هم مجانی و رویایی بود و تنها نکته ای که برایم عجیب بود ساعت حرکت بود ساعت 3 نیمه شب و من باید تنها خودم را به محل می رساندم
اما گفتم خدا همیشه با من است و ساعت 2:30 از خانه بیرون زدم
چقدر با گذشته فرق کرده بودم چون در دلم ذره ای ترس و نگرانی حس نکردم
تاکسی آمد و سوار شدم ولی یک آن یک نگرانی در دلم نشست ولی باز به خودم گفتم خدا کنارمه
وارد خیابان اصلی که شدیم یکدفعه تمام خیابان شلوغ شد همه مردم در حال رفت و آمد بودند
خیمه های مراسم مذهبی در همه جا بود و حتی جایی که پیاده شدم تا بقیه همراهان سفر برستند یک چایخانه بود و پر از رفت امد
فایل استاد را می شنیدم و مدام یاد اون لحظه می افتادم که خدا برای اینکه من نترسم خیابان ها را برای من مانند روز شلوغ و پر رفت آمد کرد
خدارا شکر برای اینکه اینجا هستم
خدایا شکر برای لحظه به لحظه ای که زندگی می کنم
خدایا شکر برای اینکه با خدا معامله کرده ام
ومن خوشبخت و سعادتمند تا زمانی که در این مسیر یکتاپرستی حرکت کنم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
سلام به دوستان خوبم
استاد عزیزم از روزی که این فایل رو روی سایت قرار دادین دانلود کردم شروع کردم به گوش دادن اینقدر جمله به جمله صحبتهاتون پراز درس هستش که استاد خیلی خیلی بیشتراز اینا باید زمان بزارم تا تک تک جمله هایی که گفتین با اعماق وجودم درک کنم وبهش عمل کنم.استاد شما بی نظیر هستین سپاسگزارم از وجود پاکتون.
خداجونم همینطور که لایق شدم در مسیر الهی در کنار استاد عزیزم ودوستان توحیدیم باشم لیاقت درک این مطالب ارزنده رو بهم بده
خداجونم کمکم کن نگاه مناسبی نسبت بهت داشته باشم،درک درستی نسبت بهت داشته باشم خداجونم کمکم کن باور درست نسبت بهت داشته باشم.خداجونم من دوست دارم زندگی متفاوت تری نسبت به زندگی قبلم در تمام جنبه ها داشته باشم
خداجونم کمکم کن منم تسلیم باشم خودمو بسپارم به خودت
خداجونم کمکم کن ترسها ونگرانی ها در وجودم کم وکمتر شود تا لایق شوم.
خداجونم کمکم کن ذهنمو کنترل کنم وتوکل کنم وایمان داشته باشم به خودت،خداجونم کمکم کن آرامِ وآرام باشم نگران هیچگونه مسئله ای نباشم.
خداجونم اینقدر قلبم رو آرام کن تا به فرکانست نزدیک شوم تا لایق دریافت نعمتها وفراوانی هات شوم
لایق دریافت عشق ومحبت ومهربانی هات شوم
خداجونم کمکم کن اطمینان بیشتری بهت داشته باشم
احساس امنیت بیشتری داشته باشم احساس درک بهتری از جهانت داشته باشم.
خداجونم احساس سپاسگزاری در وجودم زیاد کن احساس ارزشمندی در وجودم نهادینه کن
استاد این روزه با کار کردن روی خودم به نسبتی که روی خودم کار کردم دارم نشانه هاو تغییر رفتار اطرافیان باهام رو دریافت میکنم همین دوروز پیش همراه همسرم بخاطر سهمیه آرد از طرف فرماندار که خواسته بودن حضوری بریم برای جلسه در جمع نونواهایی که اونجا حضور داشتن ودونه دونه صدا میزدن نونواها میرفتن اتاق رئیس تنها واسه منو همسرم چای آوردن با کلی تعارف واحترام وقتی هم که نوبت منو همسرم شد بریم داخل تو جمع جلسه فقط جا واسه یک نفر بود،بعداز سلام خوش آمد گوی به حضورم در این جمع یکی از اعضای جلسه که شخص سالخورده ای بودن با احترام یکی صندلی واسم آورد و……
همینطور نعمتهایی که وارد زندگیم میشه.
خداجونم کمکم کن کنترل ذهن داشته باشم وبرای طی کردن این مسیر الهی استمرار داشته باشم سپاس.
سلام به استادی که تا به حال نمونشو ندیدم ونه خواهم دید
سلام به همه دوستان
فقط میتونم بگم این فایل زیبا رو بارها و بارها گوش کرده و خواهم کرد هر بار که گوش میدم با روح و روان من بازی میکنه لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم که به این مسیر الهی هدایت شدم با هیچ فایلی اینقدر ارتباط برقرار نکردم
همه فایلها عالی هستن اما این یه چیز دیگس امکان ندارد گوش بدم و اشکهام سرازیر نشه اشکهایی که قلبم رو شستشو میده و به خدا نزدیکترم میکنه نوش جانم
استاد خدا شما رو برای ما نگهداره
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصتی دست داد تا بتوانم ردپایی از خودم در این فایل بسیار پرمحتوا و عالی بگذارم و سپاسگزاری خودم را از استاد عزیزم بابت این فایل که به نظرم دست کمی از یک دوره ارزشمند ندارد، ابراز کنم.انگار خداوند این فایل را نگه داشته بود تا من کامنتم رو بنویسم و این نشانه ای بود برایم تا بیایم و کامنتم رو بنویسم.
استاد وقتی این فایل روی سایت اومد بارها و بارها نگاهش کردم و نکاتش رو یادداشت کردم و هر بار کلی تحسینتان کردم. با خودم گفتم اگر من یا هر کس دیگه ای بود میگفت که این فایل خیلی فایل با ارزشیه، بهتره اینو بذارم برای بچه هایی که دوره ها رو تهیه می کنند! اما در این مدتی که شما را می شناسم هرگز ندیدم که در کارتون دو دو تا چهارتا کنید و خودتون رو در برابر آگاهی هایی که بهتون گفته میشه سانسور کنید یا بخواهید چیزی رو برای منظور خاصی سوا کنید. هر آگاهی روی زبانتان جاری شده گفتید و این خیلی ارزشمند است. و نشان از باورهای عمیق و درست شما در زمینه فراوانی دارد.
چه میشه که چرخ زندگی مان روان شده یا زنگ زده؟
همه چیز بر میگرده به نوع نگاه ما به زندگی و باورهایی که به خداوند داریم. اینو با پوست و گوشت و استخوانم لمس کردم. و نکته جالبش اینست که برای داشتن این نگاه به زندگی و خداوند اصلا الزامی به مذهبی بودن نیست. تصوری که خیلی ها ممکنست برای ارتباط با خدا و نگاه متفاوت به زندگی در ذهنشان داشته باشند.
نوع نگاه ما به زندگی از باورهایمان به زندگی و هستی و قوانین بدون تغییرش نشات می گیرند و منشاء باورهایمان نسبت به خداوند نیز توحید است.
اینکه بدانیم جهانی که در آن زندگی میکنیم یک سیستمی است که مثل آئینه عمل می کند و افکار و باورها و فرکانس هایی رو که میفرستیم با توجه به مسائل مختلف را دقیقآ به شرایط و موقعیت ها و اتفاقات زندگیمان تبدیل می کند. و در زندگیمان بوجود میاورد. در دل این سیستم باور مهم و ارزشمندی نهفته است که می گوید: ما خالق زندگی خویشیم! و خداوند قدرت خلق زندگی هر کسی را با طراحی این سیستم در اختیار خودش قرار داده است تا در مسیر درست زندگی قرار بگیرد.
حال اگر در مسیر زندگی به تضادی یا ناخواسته ای مواجه شدیم آنوقت به جای اینکه دنبال این باشیم که چه افکاری داشتم یا چه فرکانسی داشتم که این اتفاق را خلق کردم میایم سراغ باورهای قدرتمندی که نسبت به خداوند در خودمان باید بسازیم. اینکه :
خداوند منشا خیر و خوبی و ثروت است. خداوند برای من نعمت و ثروت و شادی و سلامتی و راحتی و خوشبختی و لذت بردن از زندگی می خواهد و هر اتفاق به ظاهر نازیبایی هم اگر برایم رخ دهد، در جهت رسیدن من به خواسته هایم است و من نمیدانم و خدا می داند. و بگوئیم الخیر فی ماوقع؛ قطعآ خیر من در همین چیزیست که اتفاق افتاده است.
این سبب میشه که اولا همیشه احساس خوبی به خداوند و زندگی داشته باشیمو و هنگام مواجه شدن با تضادها و ناخواسته ها هم در مشکل و تضاد نمانیم و به خودمان بگیم که میدانم آخرش خوب میشه! این به نفعم میشه! و احساس خوبمان را که قطب نمای ما برای حرکت در مسیر درست و خواسته هایمان است را حفظ کنیم و متوقف نشیم.
زیبایی این جهان به اینست که خداوند این سیستم را مثل «آئینه» طراحی کرده است. که درون ما را (افکار و فرکانسها) به خودمان بازتاب می دهد. لذا:
هر جور که خدا را ببینیم؛ خدا برایمان همانجور می شود!
هر جور به زندگی بنگریم؛ زندگی همانجور برایمان می شود!
هر جور آدمها را بنگریم؛ آدمها همانجور برایمان می شود!
اما نکته کلیدیش اینجاست که اینها فقط به خودِ خودِ شخص ما مربوط می شود و فقط برای ما همین گونه است. یعنی خدا و زندگی و آدمهای اطراف ما برای ما منحصر بفردند! با وجود اینکه ممکنست برای همه ما این شرایط یکسان باشند!همه این حرفها رو اگه بخواهم خلاصه کنم میشه این دو بیت زیبا و گهر بار مولانا که میگه:
ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توی
وی آینهٔ جمال شاهی که توی
بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
یادمون باشه که خداوند همیشه در دسترس هست. خداوند همیشه در حال هدایت ماست. سیستم این جهان اینگونه برنامه ریزی شده است. و غیر از این هم نمی تواند باشد. نمی تواند باشد! اگر دسترسی به خداوند نداریم دلیلش اینست که ما خودمان، خودمان را از دسترس خارج کرده ایم! انگار موبایل خودمان را روی پرواز بگذاریم و بگوئیم چرا موبایلم آنتن نمی دهد؟! اگر هدایت را دریافت نمی کنیم دلیلش اینست که مسیر دریافت هدایت را با احساس بدمان؛ با عصبانیت و خشممان؛ با حرص و طمع و عجله و نا امیدیمان بسته ایم و مسیر را بروی شیطان باز کرده ایم تا در زندگیمان نقش آفرینی کند و فرمان زندگیمان را بدست بگیرد و به مسیر سقوط سوقمان دهد. خداوند همیشه آنلاین است؛ اگر ما دریافتی ازش نداریم مشکل از نت ضعیف خودمان است و گرنه کسانی در اطراف ما هستند که انگار به استارلینک وصلند!
اگر چرخ زندگی بسختی برایمان می چرخد دلیلش هم مدار نبودن با مدار خداوند است؛ دلیلش هم فرکانس نبودن با فرکانس خداوند است.
🟢باور کنیم که خداوند ما را نیافریده که در این دنیا زجر بکشیم. باور کنیم که خداوند ما را برای رنج نیافریده است. باور کنیم که خداوند از اینکه ما سختی بکشیم لذت نمی برد. باور کنیم که این جور نیست که اگه ما آدم قانعی باشیم یا اگه زجر بکشیم آنوقت خداوند صدقه ای جلویمان می اندازد و مثل گدا نعمتی بهمان می بخشد.
با چه منطقی باید اینها رو باور کنیم؟
با این منطق که قرآن گفته خداوند از روح خودش در من دمیده است و روح من جزئی از روح خداست. با این منطق که هر کدام از ما خدای زندگیمان هستیم. با این منطق که خداوند با خلق هستی و ما، قدرت خلق زندگیمان را به خودمان عطا کرده است.با این منطق که مگر می شود خدا باشیم و ضعیف باشیم؟ مگر غیر از اینست که غم و زجر و ناراحتی و سختی های ما همه اش از ضعف ما ناشی می شود. پس اینها جلوه مظهر خداوند نیستند. اینها جلوه صفات خداوند نیستند و اینها را با خداوند وصلت و قرابت و نزدیکی ای نیست. پس هر آنچه را که ما را از این قدرت مطلق؛ از این آگاهی مطلق؛ از این قادر مطلق؛ از این ثروت مطلق؛ از این شادی مطلق؛ از این آسانی مطلق؛ از این خوشبختی مطلق؛ ازین مهربانی و بخشندگی مطلق؛ از این آسایش و آرامش مطلق دور و محدود می کند؛ باور نکنیم زیرا ظلم به خودمان و به خداوند است. یا حق
به نام خدا
سلام استاد، مرسی از این فایل بی نظیر
باور هایی که توش گفتین واقعا عالیه..
خداروشکر با کنترل توجهم نشانه هایی دارم میبینم که گفتم اینجا هم بگم و باورمون درباره خداوند و ثروتش قوی تر بشه
همین الان سر عمل بودم (کارشناس بیهوشی هستم) که صحبت از درامد جراح های زیبایی شد و یکی گفت اره جراح های زیبایی بینی 200، 300، 400 میلیون دستمزد میگیرن و من گفتم واقعا 400 هم داریم؟!
گفت اره دکتر فلانی انقدر میگیره و خیلی از افراد معروف هم پیش اون عمل کردن، یکی دیگه گفت اصن مطبش تابلو هم نداره، گفته اگه تابلو بزنم خیلی شلوغ میشه و من دوست ندارم هرکسی بیاد مطب من!!
(و من یاد استاد افتادم که میگن من نمیخام هرکسی از اموزش هام استفاده کنه و دوست دارم فقط افرادی بیان که به سطح مشخصی از درک و اگاهی رسیدن)
و این جراح چقدر خوب با باورهای ثروتسازی که ساخته بدون اینکه کار سنگینی انجام بده ثروت زیادی کسب کرده و اخیرا یکی از چهره های معروف رو به مبلغ یک میلیارد تومن عمل کرده! درواقع بازدهی کار فیزیکیش در حالت عادی چهار تا هشت برابر جراح های دیگست! (اینو مدنظر داشته باشیم که درمقایسه با همکارهای خودش اینقدر کارش راحته و اگه بخایم با مردم معمولی مقایسه کنیم، کار فیزیکیش صد برابر نتیجه بخش تره) و این در حالیه که داریم جراح هایی که به سختی مریض دارن با این که مبلغ های خیلی کمتری دریافت میکنن با زحمت بیشتر
جالبه بدونید که این اقای دکتر طی مراسمی در خارج از کشور به عنوان برترین جراح گوش و حلق و بینی در دنیا معرفی شد و جایزه دریافت کرد
خداروشکر بخاطر قدرت خلق زندگی که به ما داده و بدون هیچ محدودیتی میتونیم باورهایی رو بسازیم که شرایط زندگی رو به نفعمون تغییر میده
به نام الله صمد
سلام دوستان عزیزم
این کامنت رو در پاسخ به یکی از دوستان گل مون توی همین فایل نوشته بودم و انقدر اگاهی هاش برای خودم سنگین بود، حسی گفت مجدد جداگانه کامنتش کنم بلکه کسی بهش هدایت شد و تونست به ما برای نزدیک شدن به خدای درونمون یا همون « دلبر » بنده :) نزدیک بکنه
سلام دوست عزیزم
چه نکته جالبی ، از اونجایی که بنده هم به واسطه شغلم علاقه عجیبی به شناختن ارتباط موارد متافیزیکی به ساختار بدن ما دارم و به شدت کشته مرده ی هورمون ها هستم :)
خواستم بخشی از نتایج تحقیقاتم رو با شما عزیز به اشتراک بذارم
از اونجایی که شناخت نسبی روی دوپامین دارید ، بذارید یه نکته ی mind blowing یا همون مخ بترکون بهتون بگم
ما برای نزدیک شدن به خداوند ، تا میتونیم از حجم دوپامین ناسالم باید کم بکنیم و به سرتونین و دوپامین سالم بیافزاییم، یعنی چی؟
یه محقق بسیار برجسته در زمینه هورمون ها و غدد چند وقت پیش مصاحبه خصوصی داشتن و نکته ای گفتن که زندگی همه ی مارو میتونه تغییر بده
تو بخشی از مصاحبه شون گفتن :
لذت pleasure
و شادی happiness متفاوت هستند
لذت مربوط هست به دوپامین و شادی مربوط هست به سرتونین
لذت زود گذره و شادی پایدار
لذت جسمی هست و شادی روحی و معنوی
لذت با مواد و الکل به دست میاد ولی شادی هرگز با این دو به دست نمیاد
لذت اعتیاد اور هست ولی چیزی به اسم اعتیاد به شادی یا شادی مخرب نداریم
و مهم تر از همههههه
یه چیزی هست که سروتونین رو به شدت کم میکنه ، سطح بالای دوپامین!
وای وای وای
یعنییییییی
هرچی بیشتر دنبال « لذت » باشی ، « نا شاد و غمگین تر » خواهی بود!!!
و برای همینه که ما به نسبت پدر بزرگ هامون هزاران بر نعمت های بیشتری داریم برق نا محدود ، اب تمیز لازم نیست بریم از سر چاه اب بیاریم، حموم اختصاصی دوش اب گرم ، برنج و گوشت و مرغ فراوان در صورتی که پدر خود من لباس پلو خوری داشته و زمان ایشون برنج کمیاب بوده، همون شکلاتی که فت و فراوان میخوریم سال ها ارزشش از طلا بیشتر بوده امکانات پزشکی مارو خیلی از امپراطور ها نداشتن
ولی ما هر نسل ، افسرده تر و داغون تر و حال خراب تر داریم
دلیلش چیه؟
طی پنجاه سال اخیر ، رسانه ها و دولت ها خیلی خیلی سعی کردند مغز مارو طوری برنامه ریزی کنن که این دوتا ( لذت و شادی ) رو با هم اشتباه بگیریم مخصوصا شبکه های اجتماعی
چرا؟
برای اینکه ما
« فکر کنیم میتونیم شادی رو بخریم، در صورتی که فقط لذت خریدنی ست… »
شما فقط غذا و ماشین و فیلم و سکس و الکل و مواد رو میتونی بخری
ولی عزت نفس ، عشق ، مثبت اندیشی ، سپاسگزاری و مهم تر از همه ارتباط با خدای درون خریدنی نیست هرگز و اینا هست که شادی پایدار در زندگی ما ایجاد میکنه و اون لذت های زود گذر اگه از یه حدی بیشتر بشه ، « شادی » رو ازت میگیره
بعد از دیدن این ویدئو من مدیتیشن کردم و به خلسه عجیبی رفتم خیلی رفتم به عمق درون خودم و بعدش چنان حجم شادی رو تجربه کردم که تو تمام طول زندگیم تجربه نکرده بودم ، فقط با همون نشستن روی زمین و حرف زدن با خدای خودم که حتی کسی که تو هیابون میخوابه هم میتونه انجامش بده
و بعد در طی یک تحقیق ساده متوجه شدم اجرای مراسمات مذهبی برای افرادی که عمیقا به اون مذهب باور دارن بالا ترین سطح سروتونین و دوپامین مثبت رو ترشح میکنه و الگو و پترن دوپامین در این حالت طوری هست که باعث سرکوب سروتونین نمیشه و البته اعتیاد اور هم نیست :))))
بله، شادی خریدنی نیست
درونیه
تمام عمر ما شادی رو تو وجودمون داشتیم ولی توی حساب بانکی و ماشین و… دنبالش میگشتیم
منظور من منفل بودن و حرکت نکردن نیست، منظورم اینه وقتی برای رزق و روزی حلال تلاش میکنیم یادمون باشه هدف ما از اومدن به این دنیا فقط تجربه شادی بوده و بس
به دنبال خدا باشیم پول و سلامتی و عشق دنیوی دنبال ما میدوئه خودش…
تو پرانتز بگم ، این چند وقت افرادی رو دیدم که انقدر متاسفانه در قلب شون مرض هست و مُهر به چشم و گوششون خورده که وقتی این موضوع رو میفهمن هم به دنبال رابطه جنسی و عشق دنیوی میرن چون توی اون حالت هم ما ترشح سروتونین داریم ولی این کجا و آن کجا
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد…
به نام خدا
سلام وخسته نباشید خدمت استاد وخانوم شایسته مهربون وهمه دوستان مهربونم
خدایاشکرت که بازم فرصتم دادی بنویسم تواین فضای فوقلعاده
خوشحالم که درهای رحمتت روبرام باز کردی ومنو عین یه بچه که داره خطامیره گرفتی توبغلت ونجاتم دادی
خداجانم من هر لحظه بیشتر بهت مهتاجم مهتاج هر خیری که از توبهم برسه
خدایا باور دارم که تواز خودم بیشتر به حال دلم آگاهی
ممنونم استاد که این موضوع روگفتین آخه من یه عادتی کرده بودم دم به دیقه میگفتم خدایا اینو میخوام اونو میخوام و یه حسی بدی داشتم
انگار میخواستم بهش یاد اواری کنم
غافل از خداوند همیشه به خواسته های من آگاه
خداوند قادر مطلقه
خداوند عشقه
خداوند فقط شادی منو میخواد
خداوند تمام خواسته های منو میدونه
من لایق هم صبحتی باخدا وندم
خداوند به راحتی منو به خواسته هام میرسونه
من لایق نعمتهای خداوند
من ارزشمندم
من از خداوندم وبه سوی او برمیگردم