مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 94


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    263MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    خدایا شکرت برای همه چیز

    روز شمار تحول زنده گی من روز پنجاه ام

    به نام خدایی که عاشقانه عاشق ما هست

    به نام خدایی که عاشقانه مارا هدایت میکند

    به نام خدایی که از رگ گردن نزدیک تر هست

    به نام خدایی که در درون ما هست و هر لحظه با ما سخن می‌گوید

    به نامی ربی که به بنده گانش کافی هست

    من عاشق این خدا هستم این لطف این رحیم بودن این رحمان بودن خدایا شکرت صد هزار مرتبه

    چندین بار فایل گوش دادم واقعا عالی بود استاد بی نظیرم تشکر

    وااااای سلاممممممممممممم به همه تان عاشق همه تان هستم چون توته های از خدای نازنینم هستین

    تمام اتفاقات زنده گی ما بدون استثنا نتیجه فرکانس های ماست و ما با توجه به افکار اینجا مهم هست با توجه به افکار هر لحظه در حال ارسال فرکانس های به جهان هستی هستیم ‌جهان هستی هم دو دستی هم سنگ با آن فرکانس اتفاقات تقدیم ما میکند نه کم نه زیاد

    مثل آیینه همو چیز انعکاس می‌دهد

    پس ورودی های ما زیاد مهم هست ورودی های ما شنیده ها گفتگو های با خودمان با دیگران دیده هایمان توجه های مان به هر چیز

    ورودی ها زهن مان را تشکیل می‌دهد تمام این پروسه به شکل ناخود آگاه به فکر تبدیل میشود و هر فکر که تکرار شود باور ها و فرکانس ها ما ساخته میشود بعد از ان احساس ما نظر به فرکانس ها و گفتگوی های زهنی ما ساخته میشود بعدا بووووم جهان اتفاقات برای ما رقم میزند مثبت منفی اش هم خودت با فرکانس هایت انتخاب میکنی

    الله اکبر به این عدل

    الله اکبر به این قانون

    خدایاااا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت برای این قانون خدا را شکرت که آگاه شدم خدایا کرور کرور شکرت

    من از زمانی که این قانون شناختم آنقدر مقاومت نداشتم قبولش کردم ولی او وقت با سایت نبودم اشخاص دیگر بود و کمتر اصل میکفتن بنابر این من هم کمتر عمل میکردم

    ولی از زمانی که عضو سایت استاد زیبایم شدم وااااااااا نمیدانن چگونه فوق العاده عمل میکنم به جرات میگم نود هشت فیصد تمام ورودی های مه کنترول میکنم فقط او هم گاهی اگر مادرم کدام گپ بیرونی یا غیبت کند من هم تیر میکنم هههههههه خانواده هست ولی بیشتر توجه به نکات مثبت شان میکنم

    همین دقایق پیش به خودم تبریک و آفرین کفتم

    گفتم دختر تو چقدر فوق العاده عمل کردی چقدر عالی شدی با این مدت کمی که عضو شدی خدا شاهد استاد تمام روز شما هستین و من به قانون به زنده گی به عمل هایتان فکر میکنم حتی وقتی چیزی کمی ناراحتم میسازد میگویم اگر استاد جای من میبود چگونه فکر می‌کرد چگونه عمل می‌کرد بعدا خنده ام می‌گیرد میگویم استاد اصلا به این موضوع اهمیت نمیداد باز احساس من هم عالی میشود استاد از بس همرای شما هستم امروز میخواستم در یوتیوپ آهنگ های شاد پیدا کنم که برقصم با خودم لذت ببرم که هنگام نوشتن فکرم نبود نوشتیم آهنگ های شاد عباس منش

    بعدا دیدم آنقدر خنده کردم و گفتم حتما باید اینجا نوشته کنم استاد تشکر که هستین تشکر از خدایم که شما را هدایت کرد تا دست پر قدرت اش شو‌ین

    زنده گیم عالی شده نمیگویم خواسته های من تمامش اتفاق افتاده نی میدانم قانون تکامل هست هر چی حکمت دارد به گفته استاد هر چیز در وقت اش خود به خود صورت می‌گیرد

    ولی یک دختری شدیم که عاشقانه عاشق خود هستم آنقدر حس حالم همرایم خودم عالی هست قابل توصیف هست تغییرات واضح احساس میکنم زمانی که به گفتگوی های زهنم توجه میکنم میبینم زیاد اش مثبت شده چون بسیار وقت بود تکرار میکدم مینوشتم احساسم چند روز عالی عالی شده خواسته خورد کوچکم برآورده میشود مثلا مهربانی دیکران در حقم خوب زیاد هست ……. خدایا شکرت

    دید فامیلم نسبت به من متفاوت شده مهربان شدن چون خودم تغییر کردیم

    همه جا ارامش دارم ساعت ه با خودم میشینم میرفصم میخندم بعضا مادرم می‌گوید دیوانه شده هههههه از بس حالم خوبس

    از خدایی خودم بگویم که محترم ترین برایم شده. زیبا ترین عشق برایم شده بخدااااا آنقدر زیبا سخن می‌گوید که فقط اشک به پهنای صورت میریزم ‌شکر میکنم

    دیشب برم واضح گفت پاکیزه تو محبوب من هستی

    گفت من با تمام عظمتم دوستت دارم

    صدقه این خدای شوم من در آغوش خدا هستم من در دل خدا هستم دنیا مهمانی خدا شده برایم

    چطور در مهمانی خداوند باشم و نگران باشم که چیزی کم نشود برم نرسد

    خداوند میزبان من هست من در چشم های خداوند هستم من به عزیز دردانه خداوند تبدیل شدیم خدایا شکرت خدایا کرور کرور شکرت

    خدایا شکرت چقدر مهربان هستی من حس میکنم هر انسان که خداوند گم کرده از اصل خودش دور شده این را هم خود خداوند خواسته یا باید اینگونه شود چون اگر همیشه میبودیم اینگونه که دوباره میافتم اینگونه عاشق نمیشدم حس میکنم این قصدی بوده مثل اینکه یک عزیزترینت ات سال ها گم کرده باشی وقت بیابی اش بیشتر عاشقتررررر میشوی خوشحال‌تر میشوی بیشتر با عشق برش نگاه میکنی هوایش داری همیشه به فکرش هستی چون یکبار دوری اش حس کردی درد دوری را تجربه کردی ذلت تجربه کردی دیگر اصلا دوری اش نمیتانی تحمل کنی فقط همیشه میخواهی باشد همرایت

    من اینگونه شدیم تبدیل شده به دلبرم دلبر جانم

    عشقم یگانه معبودم خدایا شکرت

    به نظرم خداوند در قرآن که گفته زنده کردیم مرده گان را برای همین هست

    خدایا شکرت برای وجود همه ما

    خدایا شکررررت برای ارامش تک تک سلول هایم

    برای همه تان از دلبر جانم آرامش عشق شادی زیبای ثروت خواهان هستم

    فراموش نکنن که شما در مهمانی خداوند هستین پس فقط شاد باشید و لذت ببرید

    دوستتان دارم عزیزانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 983 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیز و مریم جون

    خوشحالم خیلی که اینجا تو این مدار

    لحظه به لحظه زندگیم شادتر میشه استاد ممنون خیلی احساس خوب رهاییی سر اشیبی نعمت ها بی نهایت خدارو دارم

    استاد وقتی این فایل هارو گوش میکنم انرژی و یا بهتره بگم بگم ایمانم قوبتر میشه

    از کجا بگم از جراتم بیشتر شده رابطم بهتره

    عزت نفسم شروعه خخخ

    من همیشه خودمو خیلی دوس داشتم الان جدا از هر چی کلن به عنوان یه شاهکاره خدایی خودمو میبینم و به خودم میگم باید خودمو بیشتر بیشتر دوس داشتع باشم قوربون صدقه خودم میرم

    زیبایی حاله خوب ارامشمو تحسین میکنم

    رابطه خوب با اقایی با مامان ابجی همه تحسین میکنم اینو یه گنج ازت میدونم که هر روز برکت های ویژه ای این راه برام میاره و دوس دارم همیشه همیشه تو این راه بهتر شدن تو این حاله خوب بمونم تو این راه پر از نعمت تو این راه پر از شادی تو این راه پر از جرات خوب معجون جادویی منم داره اماده تر میشه برای خلق بیشتر خواسته بزرگتر و باورهام قویتر میشه شکرت

    زندگیتون رویایی ترررر:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    به نام الله یکتا

    رد پای روز 27

    خداوند رو بابت دریافت آگاهی های امروزم بسیار سپاسگزارم.

    کل اتفاقات جهان هستی بر اساس این قانون عمل می کنه، که باورها و فرکانس هایی که هر لحظه به جهان هستی ارسال می کنی، اتفافات کل زندگیت رقم می زنه.

    یعنی چی؟

    یعنی اگه ثروتمند نیستی، یعنی فرکانس ها و باورهای مخربی در زمینه ثروت به جهان هستی ارسال می کنی و جهان هم نگاه نمی کنه که تو کی هستی، شغلت چیه؟ مردی یا زن؟ جوانی یا پیر؟

    جهان فقط می گه چشم

    پس متعهدانه روی خودت کار کن و این رو بدون که 100٪ زندگیت رو باورهایت رقم می زند. باورهایت را تغییر بده تا بهشت رو تجربه کنی.

    گفتگو و فرکانس های ذهنیمون رو به سمت خواسته ها تغییر بدیم تا احساس خوب بده که در نتیجه باعث نتیجه خوبی بشه.

    چطور؟

    با نوشتن، با فایل خوب دیدن، با ورودی ذهن زیبا، با حرف زدن آگاهانه باذهنت

    با تعهد فراوان عمل کن، اتفاقات به طور معجزه آسایی رخ می دهد.

    جوری زندگی کنیم که در لحظه مرگ حسرت گذشته رو نخوریم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهرا زعفرانلویی گفته:
    مدت عضویت: 1128 روز

    سلام استاد عزیزم

    کنترل گفتگو های ذهن یه همت عظیم میخواد چون ذهن ماها عادت کرده به نکته بد دیدن و ناراحت شدن و جبهه گرفتن در مورد مسائل و ادما

    ولی از الان به بعد کمر همت میبندم تا این گفتگو هارو اگاهانه کنترل کنم و به سمت نکات مثبت هدایتشون کنم، هرچند برای این کار همون‌طور که گفتین باید ورودی ها کنترل بشه و فضای مجازی و تلوزیون و ادم های منفی حذف بشن که روی نقاط مثبت هر چیزی تمرکز کرد

    و خب کاری که خودم میکنم چون ذهنم یکم پراکندس و تمرکزم کمه،نکات مثبت رو مینویسم و این کار خیلی کمکم کرده و حالا بدون نوشتن هم مبتونم نکات مثبت رو ببینم

    ممنونم از فایل عالیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2151 روز

    رد پای روز 27

    خداروشکر برای آگاهی های امروزم

    صب ساعت 7 بیدار شدم و نشستم پای سایت، تا نکته ها رو بنویسم

    ی فایل نوشتم و بعد دوباره چندتا کامنت خوندم که ی نکته رو برام روشن کرد و در واقع برای من هدایت بود

    چند نفر از دوستان هستن که وقتی مثلا ب روز 20 رسیدم ، یه هفته ده روز قبل از من کامنت روز 20 م گذلشته بودن ، و ناخوداگاه ب من میگفت ک عقبی، ی حس عجله ، واقعا نمیدونم چرا، تو وجودم بود

    من یبار 13 فروردین 1402 روز شمار برای اولین بار شروع کردم

    ولی بعد از 12 روز حس کردم تو مسیر نیستم و فقط صِرف اینکه انجام داده باشم دارم فایلها رو گوش میدم، ن عمل درست و درمونی و ن نکته برداری

    4 5 روز استراحت دادم ب خودم و دوباره شروع کردم

    اینبار متعهدتر

    ی روزایی نمیرسیدم نکته های اون روز بنویسم و میرفت برای فردا که با فایل اون روز باید مینوشتم

    و فکر کنم 4 5 روز عقب افتادم و ننوشتم ولی گوش میدادم فایل همون روز رو

    خدا دید درونم نگران نوشتن نکته ها هستم

    از طریق دو یا سه تا کامنت ب من گفت

    وااضح

    که نیاز نیست حتما هر روز ی فایل گوش بدم

    میتونم روی یک فایل چند روز زمان بذارم، حسابی کامنت بخونم و با دقت نکته بنویسم

    حتی تو دوتا کامنت خوندم که ب اونها هم الهام شده که فایلها رو از گوشی پاک و مجدد فایل هر روز دانلود گوش کنن

    بنظرم رسید که وقتی 30 روز تمام کردم مجدد از روز اول سروع کنم

    اگاهی دیگم که با فایل امروز متوجه شدم

    من سالهاست که نشخوار ( گفتگوی) ذهنی دارم

    و 99 درصد اوقات منفی بود

    طوری که ب خودم میومدم و میدیدم فکم قفل شده

    و دارم دندونام با حرص فشار میدم

    سرم داغ میشد

    و یهو میدیدم عصبانیم

    ( ب خاله ام که روانشناسی خونده بود گفتم: جوابش

    توی ما ارثی، مامان بزرگم ، (مادر مامان و خاله ام) هم مشکل اعصاب داره و

    دقیقا پسر خاله ام هم تو سن 18 19 سالگی چنان اضطرابی داشت که دستاش ب شدت میلرزید و ی کیسه قرص موقع ناهار و شام کنارش بود

    چون توی ما ارثی( ب قول خاله ام)

    من این باور نکردم و میدونستم راه حل داره و من بخاطر توجه ب ناخواسته ها و اینکه تنها بودم و دایم تو خودم میریختم اینطوری شده بودم

    دارم سعیم میکنم مخصوصا تو این 27 روز بیشتر حواسم هست

    ولی دقت کردم در طول روز خیلی حواسم پرت میشه

    مثلا امروز داستم جاروبرقی میکشیدم گفتم تو حین کارم سپاسگزاری کنم، یهو متوجه میشدم دوتا جمله گفتم ، جمله سوم من برده ب مثلا زمانی که تازه ازدواج کرده بودم ، یا ب حرف دکترم با منشیش در سال 99 که برای چکاپ بارداری رفته بودم و…

    دیدم کلا تمرکزم نهایت روی سه یا چهارتا جمله است و از دستم خارج میشه

    واقعا کنترل ذهن زمان بر و نیاز ب تعهد داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فاطمه سفیدی گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام

    من به لطف خدای مهربان درکنترل گفتگوهای ذهنی پیشرفت داشتم و تا فکری میاد سراغم که میفهمم داره حالمو بدمیکنه خیلی زودتر از گذشته متوجه میشم که دارم میرم جاده خاکی و آگاهانه عوضش میکنم و تمرکزم روازروش برمیدارم

    ولی متاسفانه هنوز موقع گفتگو بادیگران قوانین روفراموش میکنم و منم باهاشون همسومیشم و ازچیزهاییکه نباید، حرف میزنم مثل اتفاقات ناخوشایند گذشته یا اشتباهاتم یا همون حرفهاییکه همه هرروزدارن میزنن

    خداروشکر به خاطر قرارگرفتن تواین مسیر خیلی کم به آدمهای گله مند و شکفه گر برمیخورم اما بازهم اگرحرفی پیش بیاد کنترل ازدستم خارج میشه و منم باهاشون هم مسیر میشم

    چیزی که تازه متوجه شدم و خیلی برام جالبه اینه که هربار که این موضوع برام پیش میاد بعدش کاملا میفهمم که چقدر مقاومت ذهنم نسبت به گوش دادن به فایلها و نکته برداری زیاد میشه

    انگار به ذهنم غذا رسونده باشم کاملا روم سوار میشه و جالب تر اینکه حتی اگر به فایلها گوش هم بدم انگار چشم و گوش دلم بسته شده هیچ درک واضحی ازاون فایل ندارم و فقط میشنوم و رد میشم

    یعنی به قول استاد فاصله قلب و ذهنم بسیارزیاد میشه و این کاملا محسوسه

    الان که به این درک رسیدم میخوام که باتمام وجود بیشتر و بیشتر مواظب ورودیهام باشم و یادم بمونه هرلحظه واقعا هرلحظه باید شش دنگ حواسم جمع باشه تا هم ورودیهای نامناسب رو نشنوم و هم راجع بهشون نگم

    خدایا تو این مسیر به من و همه ی مشتاقان تغییر کمک کن

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    پارمیدا یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    در جهانم همه چیز نیکوست.

    رد پای 27

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    من از این جلسه فهمیدم که رغم‌کردن زندگی‌مان بستگی به فرکانس هایی که به جهان می‌فرستیم دارد اگر فرکانس زیبایی بفرستیم زیبایی ها وارد زندگی ما می‌شود اما اگر فرکانس زشتی بفرستیم زشتی ها وارد زندگی ما می‌شود مثلا هرجایی که سفر می‌کنیم اگر زشتی و زیبایی دارد ما سعی کنیم به زیبایی ها دقت کنیم و به خاطر زیبایی ها شکر‌گذاری باشیم تا زیبایی ها وارد زندگی ما شود و از زشتی ها دوری کنیم تا در زندگی‌مان از زشتی ها دور بمانیم. ما می‌توانیم با کنترل کردن گفتمان های ذهنمان و زیباتر کردن آنها زندگی زیبایی برای خود رغم کنیم و پدید‌آورنده زندگی‌مان را خودمان بدانیم تا به هر زیبایی که می‌خواهیم دست بیابیم.

    سپاس‌گزار خداوند بخشنده مهربان

    تشکر از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4003 روز

    ردپای 27 ام را موقعی مینویسم که فکر میکنم 4 بار فایل را دیدم و گوش دادم و الان دارم کامنتم را مینویسم

    20 دقیقه سرشار از آگاهی ، آگاهی از قوانین و ساختار جهان هستی که باید هر لحظه فایل را به درستی گوش بدی ، فکر کنی و درکش کنی

    سه بار اول که فایل را دیدم ، تمام نکات متن اولیه را نوشته بودم ولی از خود فایل دست به قلم نشدم ، تا بار آخر نکته برداری کردم میخواستم بیشتر و دقیق تر گوش بدم

    نیم شب مشغول کار و همینطور فایل را یکبار دیگه که دیدم ، اومد به ذهنم که حالا که از یه سری از شریط زندگی خودت راضی نیستی و بیشتر مصمم هستی برای تغییر ، بیا و ردپای بزرگ برای خودت به جا بزار ، اونم این بود که صبح امروز دوربین و میکروفن را آماده کردم و از حال حاضرم ، یه چکاپ فرکانسی ویدیویی پر کردم ، هم برای ایده کاری خودم و تولید محتوام شروع خوبی بود بعد از کلی مدت که جلوی دوربین نبودم و هم ایده دیگه ای که برای آینده خودم داشتم و هم چکاپ فرکانسی راحت و خودمونی که توی ویدیو سریع گفتم و ضبط کردم

    این ضبط به هدایت این فایل بود که این کار را سریع تونستم انجام بدم و عقب ننداختم و داخل ویدیو هم گفتم ، غیر از دلایلی اصلی ویدیو که توضیح دادم ، گفتم کوچکترین فایده اش اینه که بهونه ایه برای یاد آوری خودم و کنترل ورودی های ذهنم و تبدیل این گفتگوهای ذهنی به فرکانس های مثبت ارسالی !!

    در کامنت های روزهای قبلی هم نوشتم که اسم سالم را گذاشتم ” just do it ” و برای همین هم خوشحال که نیمه شب تصمیم گرفتم و صبح بعد از اینکه همسرم از خانه بیرون رفت این کار را با تمرکز و راحت سریع انجامش دادم و نگذاشتم عقب بیفته ، تا خودسازی خودم هم به هر بهونه ای عقب نیفته !

    به امید اینکه زمان مرگ حسرت چیزی را نخوریم و بتونیم خوب زندگی کنیم و زمین را جای بهتری برای زندگی کرده باشیم ، دقیقا مثل استاد عباس منش الگویی که جلوی چشمانمون داریم و هر روز همه ما براشون دعا و آرزوی طول عمر باعزت داریم !!

    ممنونم از تک تک این فایل ها و روز شمار تحول زندگی من

    شاد باشید و پایدار

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    الان که این نظر رو مینویسم یه ماه دیگه کنکور دارم و این درحالیه که چند ماه پیش برای قبول شدن تو یه رشته بهتر و اشنا شدن باادم های بهتر که هم فرکانسم باشن ترم سه دانشگاه رو ول کردم با این امید

    ولی خب در این مسیر یه سری چیزها اون جوری که فک میکردم رقم نخورد و والان بین چندتا خواسته موندم و دقیق نمیدونم مسیر کدوم یکی منو به اون چیزی که از زندگیم میخوام میرسونه و دقیق نمیدونم روکدوم یکی تمرکز کنم و فرکانسشو ارسال کنم

    امیدوارم راه درست بهم نشون داده بشه و بتونم نگرانی هامو کنترل کنم و توکلم رو قوی کنم و باور کنم برخلاف جهان بیرونم من از درون تنها نیستم و حامی دارم که خیلی زیباتر از اون چیزی که ارزوشو دارم دستمو میگیره و کمکم میکنه

    ممنونم از شما استاد عزیزم وهمه کسایی که در این راه هدایتگر ما شدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    باسلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیز

    روز 27 ام و تعهد من!

    تمام اتفاقات زندگیه ما،نتیجه فرکانس های ماست

    امروز بدونه توجه به موجودی کارتم،روی باور محدود کنندم پا گزاشتم ،خواستم برم بیرون و بهترین رستوران باشم و دوستمم مهمون کنم

    خیلی دلم میخواست

    ولی از طرفی نجواها میومد ک پولت ،ته کارتت خالیه ها

    فردا گیر نکنی،ممکنه کار مهمتر پیش بیاد واستا

    اما خیلی دلم میخواست برم،رفتم و دوس نداشتم بخاطر نگرانی موجودیه کارتم،بیشتر احساس فقیری جذب کنم،ورودی های کمتره ثروتو جذب کنم

    رفتم و با تمام لذت غذا خوردم

    بارها خداروشکر کردم برای حس خوبم

    برای اینک تجربه ی حسه خوبمو ننداختم برای یروزه دیگه ای ک معلوم نیست به اندازه ی الان ک میخواستم ،بخوام یا نه! اصلا زندم یا نه!؟

    با توکل کامل،به خدا میگفتم خودت حواست هست و میدونم بخاطر نادیده گرفتن باور کمبودم،اعتماد‌ به نعمتای زیادت،کارته من پر میشه

    نمیزاشتم نجواها قوی بشن

    حتی چند ساعت بعد از غذا وقتی رسیدم خونه،یهو دلمو خالی میکرد نجواها

    اما انگار ک این روزها ،اگاهی هامو دارم بیشتر میکنم،ترمزامو پیدا میکنم، ذهنمو هی کنترل میکنمو نجواهارو به سمتی میکشونم ک حس خوب بهم بده

    هی میگم خدایا من خیالم راحته

    و بابت همه لحظه های خوبم،طعم اون غذای خوشمزه،ویو عالی رستوران و کلی خنده با دوستم شکرت!

    در واقع همش دارم سعی میکنم احساسم خوب بمونه تا اتفاقات خوب بیاد

    و اصلا این یه امتحان برای خودمه!قبلا اینکارو کردم اما مطمعن بودم فردا یا پس فردا قراره پول بیا‌د حسابم

    اما اینبار هیچ خبری از هیچ جا نیس و هیچ برنامه ی از پیش تعریف شده ای نیس

    میخوام نتیجمو ببینم چی قراره پیش بیاد

    خدایا،من رهای رهام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: