مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 93 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1422 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میثم شفاعت گفته:
    مدت عضویت: 2875 روز

    سلام.حرفای استاد شهبازی و عباس منش،یکی هستن.اما استاد عباس منش خیلی روان تر و راحت تر این مسئله رو توضیح داده.

    ببینید،من ذهنی ،همون احساس بد و منفی هست که شامل،ترس و غم و نگرانی و حسادت و……که استاد عباس منش،میگه احساس بد.و احساس خوب،شامل شادی و آرامش و شکرگزار بودن و…..هست.

    اگه میخواهید،بهتر درک کنید حرفای استاد شهبازی رو،بهتره که با تئوری استاد عباس منش ،رو خودتون کار کنید،که نتیجه لازم رو بگیرید.اون موقع اون ،من ذهنی،که استاد عباس منس میگن،احساس بد،رو ازش رها میشید.??????

    شما یک روح دارید،که جایگاهش خداوند هست،و نشانش احساس خوب و آرامش هست.و یک ذهن(یا همون من ذهنی)که جایگاهش شیطان هست و نشانش احساس بد و نگرانی و ترس و….هست.

    کاری که شما باید انجام بدید،هماهنگی روح و ذهن هست.یعنی که،هر لحظه احساستون خوب باشه و در آرامش و شادی.یعنی زمانی که احساس بد و ترس و….دارید،به صورت خودآگاه بتونید،که احساستون رو خوب کنید.حالا با هر ابزاری که میتونید،اعم از توجه به نکات مثبت،یا گوش کردن به یک آهنگ شاد،یا بازی کردن،یا گوش کردن به فایل استاد و یا هر کاری که بتونید خودتون رو از اون حالت بد،ببرید به احساس خوب.به اینکار که شما میتونید،آگاهانه احساس خودتون رو کنترل کنید،و هر لحظه حالتون خوب باشه و بتونید احساستون رو از بد به خوب برسونید،میگن،هماهنگی ذهن و روح.شما اصلا کاری نداشته باشید که الان ذهنتون(من ذهنی)چی میگه.تنها کاری که باید انجام بدید،تغییر این احساس هست.یعنی از بد به خوب.شما هرچقدر احساستون خوب باشه،یعنی به اصلتون که روح(خداوند)هست،نزدیکترید.و نتیجش میشه،(احساس خوب:اتفاقات خوب).‌‌…هر چقدر احساستون بد باشه،یعنی به شیطان نزدیکترید.این یک انتخاب هست.پس باید این رو یاد بگیریم که آگاهانه انتخاب کنیم.که میخواهیم،اتفاقات خوب رو تجربه کنیم یا اتفاقات بد رو.اگه به این درک برسیم،دیگه حواسمون هست که داریم،کدومشون رو به سمت خودمون،فرا میخونیم.اگه این رو تمرین کنیم،دیگه میفهمیم که هر لحظه داریم چه فرکانسی میفرستیم،و بابت اون فرکانس و احساسات،چه نتایجی بدست میاد.

    هر دو تا استاد یک حرف رو میگن.اما چون حرفای استاد عباس منش ،روان تر و ساده تر و قابل فهم تر هست،خواستم این موضوع برامون یاد آوری بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهراب گفته:
    مدت عضویت: 2883 روز

    با سلام به استاد عزیز و گرانقدر . بسیار ممنونم از اینکه در موزد نجواهای ذهنی در این فایل صحبت کردید . مسئله ای که من با آن مواجه هستم این است که اغلب وقتی در حال گوش کردن فایل صوتی عبارات و جملات خودم هستم ، یک موقع به خودم میام و میبینم که مدتی است که من در حال سر و کله زدن با همین نجواهای درونی خودم هستم و اصلا نمیشنیدم که فایل خودم داره چه چیز هایی میگه . یعنی باز هم غرق در نجواهای خودم میشم و فایل هم واسه خودش داره میره . با این حالت چکار کنم واقعا . خواهشاً خواهشاً خود عزیزتون پاسخ بدید که واقعا چکار باید کرد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علیرضا ملکی گفته:
    مدت عضویت: 3162 روز

    سلام عرض ادب و احترام

    استادعزیزم نمیدونم باچه کلماتی و ازچه راهی میتوانم قدردانی بکنم ازفایلها و راهنمایی های شما استادعزیزم بی نهایت سپاسگزارم وهمچنین ازخدای رحمان سپاسگزارم که زمانی که همجابرایم تاریک بودودرسرمای وجودم اثری ازهیچ گرمایی نبود زمانی که همه درها و فرصتها برایم بسته بود وزمانی که واقعا تصلیم زندگی شده بودم زمانی که ازعالم وادم شاکی بودم حتی فاصله بین من وخدایم راانقدر دورمیدیدم که فکرمیکردم که حتی خداهم مرا فراموش کرده بود ان وقتی که درمیان میلیونها باورهای پوچ و منفی قرق بودم ازطریق فایلهای رایگان شما نوری در میان ان همه تاریکی و ظلمت درمسیرزندگیم روشن شدوان زمان بودکه کم کم خودم را لایق خواسته ها و اهداف بزرگ و بزرگتر دیدم وهم اینک اهداف وخواسته های خیلی بزرگ درمن ریشه دوانده که با ایمان به خدای رحمان و باوربه خودم و جهان هستی وبه یاری خداوندمنان وبا داشتن استادی چون شما به تک تک خواستها واهدافم میرسم وارزو میکنم وازخداوندرحمان برای تمام مردم جهان ثروت وبرکت و سعادت دنیاه و اخرت را طلب میکنم

    ارادتمندشما کامین ملکی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    هؽرو دانش گفته:
    مدت عضویت: 3222 روز

    به نام خدای عشق وفراوانی

    سلام خدمت استادمهربان وخانواده ی پرانرژیم

    خیلی وقته عضوخانواده ی خوبم شدم امابیشترشنونده بودم وهمش حس کردم شایدهنوزحرفی که برای دوستانم مفیدباشه ندارم اماالان که دارم فک میکنم اینطورام نبوده ومیتونستم بارهاازاحساسم بگم ولی نمیدونم چرانگفتم بهرحال مهم اینه الان میخوام حرف بزنم ازاحساس آرامشی که هرروزداره بیشترمیشه وهمیشه دنبالش بودم تااینکه به سمت استادهدایت شدم وخداروهزاران مرتبه شکرمیکنم که الان دراین جایگاه هستم شایدنتیجه ی مالی کسب نکردم چون برام دراولویت نبوده ولی درعوض نگاهم واحساسم به خداوخودم و اطرافیانم خیلی خیلی مثبت وخوب شده قبل ازآشنایی بااستادشدیداناامیدوپرازاحساس گناه بودم ازخودم دوروازخدادورترشده بودم بهتره بگم بدجوری گم شده بودم واینقدازخودم وکارهام شرمنده بودم که روم نمیشدازخداکمک بخوام چون خجالت میکشیدم ومعتقدبودم که خدام ازمن متنفره ودیگه منوفراموش کرده ولی ته دلم دنبال یه چیزی بودم که نجات پیداکنم وخداروشکراین اتفاقم افتاد

    همون لحظه که باسایت استادآشناشدم ویکی ازفایلاشونوگوش دادم گفتم ایول خودشه همونی که میخاستم وسریع پول جورکردم ومحصول راهنمای عملی دستیابی به رویاهاروخریدم وکم کم ازدرون متحول شدم واولین کاری موفق شدم انجام بدم بخشیدن خودم بودوبهترین وزیباترین کاری بودکه توی تمام عمرم برای خودم انجام دادم واین شروع احساس خوب و اعتمادبه نفس وامیدی بودکه هرروزداره بیشترمیشه ومهمترازهمه خودمودوست دارم وگم شده موپیداکردم خداروباتمام وجودم حس میکنم وآرامشی دارم که قابل وصف نیست توکلم خیلی زیادشده ودیگه حرف دیگران برام مهم نیست وباورهای غلطشون روم تاثیرنداره وقتی ازشانس حرف میزنن خنده م میگره ودلمم میگیره که نمیتونم بگم که دارین اشتباه میکنین چون همیشه استادتاکیددارن که اگه میخای به دیگران کمک کنیدبایدبانتیجه هایی که میگیریداینکاروبکنیدتابتونن باورکنن

    رویاهای زیادی دارم وکم کم دارم بهشون میرسم وبیشترین نتیجه ای که ازآموزه هام گرفتم مربوط به درونم است که معتقدم اول بایدبه آرامش درونی که میخام برسم بعدبه همه ی رویاهام میرسم وآرام و آهسته وپیوسته دارم حرکت میکنم وهرروزدارم ورودیهاموکنترل میکنم وباورهای خوبی برای خودم ساختم البته که کارساده ایم نیست اماایمان دارم که میتونم ومهمترازهمه یکی هست که خودموبهش سپردم ودارم پیش میرم وچه تکیه گاهی امنی دارم

    واینم بگم استادعزیزکه باانرژیتون توی جلسات 8و9و10 طوفان کردین دمتون گرم خیلی خیلی ساده و زیباقانون فرکانس روتوضیح دادین ومن مطمئنم اگه تاآخرعمرم هرروزاین سه جلسه رونگاه کنم بازم وقتی میشنوم برام تازه ست و بهم انرژی میده خیلی خیلی ازتون بابت آرامشی که بهم هدیه دادین مچکرم

    استادلطفاهرازگاهی یه فایل ازخندههای کودکانه وپرانرژیتون روی سایت بزاریدخیلی خیلی حس خوبی منتقل میکنیدبازم بابت همه ی زحمتاتون مچکرم وخداروشکرمیکنم که منوباخودم وخدای خودم آشتی دادیدازخانواده ی عزیزم هم خیلی ممنونم وخوشحالم که درجمعتون هستم ببخشیدکه طولانی شد

    پرازآرامش و عشق و ثروت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    افسون کماری گفته:
    مدت عضویت: 2904 روز

    سلام به استاد مهربونم و خانم شایسته عزیز که عزیزدل استاد و ما هستن

    دیروز وقتی فهمیدم خانم شایسته عزیزدل استادن خیلی خوشحال شدم و ارزو میکنم همبشه این رابطتون الگویی باشه برای همه ی ما عباس منشی ها

    من قبل از این که این سفر شروع بشه خودم سبرو برای خودم شروع کردم و یک بار فایل هارو دیدم و خیلی خوشحالم بازم با شما یک بار دیگه این سفرو شروع کردم

    کل داستان این

    ورودی های ذهن(یعنی چیزهای که میبینیم،میشنویم،صحبت میکنیم،به یاد میاریم،مینویسیم)باعث به وجود اومدن افکار غالب ما میشن(افکار درواقع فکری که بارها و بارها تکرار میشه)افکار ما باورهای مارو میسازن و این باورها یا در جهت خواسته هست یا ناخواسته که در این حالت یک فرکانسی به جهان هستی میدیم و زبان دادو ستد با این جهان فرکانس،جهان اونو دریافت کرده و از همون فرکانس به ما میده

    ما باید تا جای که میتونیم این پروسه رو در جهت خواسته و همچنین فقط و فقط به مثبت ها فکر کنیم و فرکانس درست ارسال کنبم،وقتی نجواها یعنی گفت و گوهای ذهنی ما به سمت ناخواسته میره سری باید با تکرار باور درست و با به یاداوری خواسته ها و نعمت ها افسارشو به دستمون بگیریم کل داستان همین،کنترل ذهن رو با ورودی ذهن اشتباه نگیریم و باید کاری کنیم افسار ابن ذهن رو به دستمون بگیریم

    امیدوارم همگیمون بتونبم تو این سفر به هم کمک کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    اخگر شمس گفته:
    مدت عضویت: 3201 روز

    سلام به استاد عباس منش شایسته مهربان و تمام اعضای خانواده ام گروی تحقیقاتی عباس منش. در مورد قانون اصلی کاینات که به سوال های ما جواب می‌دهد و خواسته خود را خود مان خلق می‌کنیم میخواستم فیلا” دو مطلب را بنویسم که با من اتفاق افتاده اگر چی هر روز اتفاقات میوفتد مگر این بسیار برایم جالب است و این در حال است که نه از قوانین خبری داشتم و نه با استاد آشنا بودم

    وقتی با استاد آشنا شدم و فلم زندگی خودم را سر کردم تا در سخنان استاد خودم را دریابم تا بفهمم که استاد چی میخواهد بگه آیا این امکان داره که ما شرایط خود را خود مان خلق کنیم.

    مطلب اول – من شکر خدا چهار اولاد دارم وقتی عروسی کردم خوب فکر کدام پلان خاص بر سرم نبود که طفل که پیدا میشه بچه باشه یا دختر وقتی به دنیا آمد شکر خدا دختر بود خوش شدم با وصف اینکه یگان تضاد ها هم است بین پشتون ها خوب خیر بعد که گفتن اووووو چرا دختر خوب من همان وقت هم چندان ارزش به این گپ ها نمیدادم خوب به هر صورت وقتی بار دوم پلان اولاد شد دل خواست خانمم را گفتم بچه باشه خوب میشه یک دختر که است خوب شکر خدا بچه به دنیا آمد بعد بار سوم وقتی پلان شد من با خانمم مزاق کردم که حال دگه دوگانگی باشه یعنی دوقلو به زبان ایران زیبا خوب شروع کردم به شوخی تقریبا” وقتی از سفر میامدم وبیشتر یادم هم مانده بود مه اینه دوقلو است دوقلو دوقلو شما باور کنین که وقتی بخاطر معینات تلویزیونی رفتیم دقیقا” خانمم یادش است که من گفتم حلا ببین که دو گانگی است. بخدا قسم وقتی داخل اطاق مایعنات شدیم من هم داخل شدم چون لسان روسی را خانمم آن زمان چندان یاد نداشت وقتی مایعنات شروع شد گفتن اینجا دو تا دیده میشه چون من مو های جانم بلند شدم خیستم گفتم خانم داکتر ببخشید نشنیدم بلی گفت دو طفل دیده می‌شود بعد گفتم دقیق گفت حال باش رفت داکتر که مربوط ما می‌شود با خود آورد گفت ببینین اینها دقت کردن خانمم وارختا شده بود که گپ چی است گفتم چیزی نی صبر کن نخواستم شوک شوه چون صدردصد نبود خلاصه گفتن حال چندان معلوم نمیشه مگر اعتمال دارد دوقلو باشه خی شما برین دو هفته بعد بیاید درست‌تر معلوم میشه وقتی براندیم گفتم خانم جان اینها میگن دوقلو است گفت چی چطور نشه باشه تو همیشه مزاق میکنی راست شده اینه گفتم خوب باشه انوز خوب رفتیم دو هفته بعد که گفتن بلی دوقلو است مگر یکی بچه دیگر دختر بهبه گفتم چقدر عالی گفتن دختر و پسر آن درست تشخیص نمیشه مگر دو تا است خوب بار دیگر دیده شد که دخترک های مقبول بودن شکر خدا که استند سپاس خداوند. خلاصه این موضوع را برای کسی نگفتیم نگاه داشتیم وقتی به دنیا امدند همه خویش و قوم هم از من و هم از طرف خانمم تعجب کردن که چطور نه در قوم ما کسی دوقلو داشته نه از شما گفتگو ها که خودتان میدانید شروع شد توجو نکردیم تیرشد رفت وقتی بعد از معرفی شکر با استاد و قوانین را از زبانشان شناختم فهمیدم که خودم خلقش کردم خودم اه بخدا وقتی خانمم متوجه به این نکته شد حیرت زده شد بعد از این شروع کرد به فایل های استاد گوش دادن را بعدا” فکر کردم چرا دختر من که نخواسته بودم دختر بعد متوجه شدم قوانین را از زبان طلای استاد که میگه خواسته باید مشخص باشد صد درصد راست است من گفته بودم دوقلو مگر نگفته بودم پس باشه یا دختر صرف میگفتم دوقلو این آن هم مزاق بود که بار بار تکرار می‌شد خوب چند روز پیش هم به همین موضوع فکر میکردم که حتما‌ وقتی من تکرار میکردم کاینات صدا زده باشه مثل اینکه در استگاه استاده باشی و تاکسی وان بگوید درخواست دوقلو است کی حاضر است بره. این دو نازنین هایم حاضر شدن بیان از طریق ما به این جهان بخدا این داشن قوانین یک عشق است قربان استاد که خودش فهمیده زره زره که برای ما وسیله شده شکر خوب این مطلب تمام شکر که فهمیدم که قوانین چقدر عالی عمل میکنند

    ۲- مطلب دیگر اینکه من در سال ۱۰۱۴ رفتم کابل و در یک پوست خوب مقرر شدم از طریق دوستم خلاصه همه چیز داشتیم برای ما داده شده بود هم خانه موتر بادیگارد ها خلاصه پست مهم بود و یگانه چیزی کم بود بود یک عراده ماشین زری یعنی ضد گلوله با اینکه ۴ ماشین تعقیبی همه چیز بود خوب وضعیت تقاضا ضد گلوله را میکرد خلاصه در نوبت بودیم ماشین نیامد مگر من بسیار خوش داشتم که داشته باشم چون بیشتری داشتن من هم خوش داشتم. خدمتی داشتم مگر نه مربوط من. نمیشه خلاصه این دو سال گذشت من بسیار چسپیده بودم به آن در دلم خلاصه دوسال تمام شد من هم برگشتم نخواستم دیگر بروم وقتی آمدم به روسیه که ینه دوستم یک ماشین زد گلوله را آورده برایم تلفون کرد که بیا این ماشین این کلیدش دلت هر کاری میکنی حیران شدم گفتم چی کنم با این ماشین چون جدید آمده بودم ماشین هم نداشتم چند وقتی بی ماشین سخت بود برایم گفت پول مار دارم بگیر ماشین را گفتم پول که میتمت مگر این ماشین را آنجا چی کنم و برابر ماشین تو پول هم ندارم و اصلا” اینجا ضرورت نیست به این ماشین افغانستان میبود درست گفت ببر با خود خلاصه استاد این ماشین ضد گلوله را که چسپیده بودم به آن در کابل بدست نیامد درجای که تصورش را نمیکردم به قیمت دلخواهم خدا برایم داد قیمت را هم گفتم که دوستم قبول نکند گفت هر چی دلت است پول بتی و بگیر دادم گرفتم در مورد ماشین شک نکردم این زمان بود که با شک نکردن از زبان شما آشنا شده بودم بخدا قسم که این سال دوم است که ماشن نزدم است ماشن لنکروزی مقبول که تا امروز تنها بنزین و کاز دیگر شکر هیچ مشکل ندارد و باور شما نمایید که مصرفش اصلا” باور ناشدنی است خدا را شکر مثل ماشین عادی مصرف دارد وقتی کسی میبیند میگه بهبه اینکه مصرف داره در دلم میگم خدایا شکر و میخندم که چی بگم خودم می فهمم و خدایم خلاصه استاد این دو خواسته را خواستم بنویسم که خود ما تنها خودما بخواهیم نخواهیم در حالت خلق کردن استیم چی خوب که آگاه هانه باشد تا عشق و‌محبت این جهان را با خود داشته باشیم شکر به استادم که خدا برایم معرفی کرد از طرق دستانش از طریق یک بچه روس که اول او وسیله شد تا شما را دریافتم شکر هزار مرتبه شکر تشکر که وقت میگرترین به خوانش اتفاقات موفق باشین دوستان شاد باشین ثروتمند باشین سعادت مند در دنیا و اخرت ????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2883 روز

    سلام خدمت عزیزان

    قبل این فایل ، به فایل بسیار قدرتمند تحویل سال نو گوش میدادم

    و این فایل هم در راستا و تکمیل همان شد.

    استاد زیبا وقتی به قول خودتون شوقتون high میشه مثل بخش از فایلهای تحویل سال نو در مورد ایمان آوردن و بخشهایی از فایل شماره پنج کشف قوانین ،ذهن رو میخکوب میکنه و مو به تن ادم سیخ میشه

    بسیار عالیه🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Mr Milad گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    سلام وقت بخیر

    بزرگوار برای اینکه گفتگوهای ذهنی منفی رو کنترل کنیم یکی از راههاش این رو ذکر کردید که با تکرار عبارات تاکیدی اونا رو تبدیل به گفتگوهای غالب ذهن کنیم. اینجا یک سوال برای من پیش اومد که شاید سوال خیلیها باشه و البته شاید سوال حاشیه ای ولی میخوام جوابش رو داشته باشم:

    سوالم اینه که ما وقتی عبارات تاکیدی رو تکرار میکنیم باید این عبارات به زبان فارسی نوشته و گفته بشه یا به زبان مادری هر فرد متفاوته ؟؟ چون قطعا افکار و حرفای ذهنی افراد بیشتر به زبان اصلی فرد تکرار میشه

    ایا افراد ترک زبان، کرد زبان، لری و … باید عبارات تاکیدی متناسب با زبان خودشون رو تکرار کنن تا افکار منفی که به زبان خودشون تو ذهنشون در جریانه خنثی بشه یا نه اگر قرار باشه تغییر کنه فرقی نداره به زبان خود فرد تکرار بشه یا زبان دیگری که آشنایی دارن باهاش؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    بنام الله یکتا💐

    ردپای روز پنجاهم سفرنامه :

    هر چیزی که در زندگیم وجود داره همه رو خودم با فرکانس هایی که لحظه به لحظه به جهان هستی میفرستم ، جذب کردم .

    فرکانس ، باور و افکار و کانون توجه یک معنی میدهند.مهم نیست که چی میخوای … مهم اینه که چه فرکانسی میفرستی .ممکنه یه کسی پول بخواد اما همیشه در حال ناشکری از کمبود فراوانی باشه . اگر میخواهیم به ثروت برسیم باید باورهای مثبت ثروت ساز بسازیم تا ذهن و ناخوداگاهمون شرایط و موقعیت های ثروتساز برامون جذب کنن به همین راحتی !این یک معادله ساده است .

    من الان بیمار هستم .برای رسیدن به سلامتی باید احساس خوب در خودم ایجاد کنم تا با خواسته ام هم ارتعاش بشم و “خود به خود و به راحتی ” سلامتی رو جذب میکنم.‌

    یک نکته مهم !!

    《داشتن احساس خوب و ماندن در این احساس مهمترین چیز است》.

    به اندازه ای که به قوانین عمل کنم ، میتونم سلامتی ، ثروت و روابط خوب وعالی جذب کنم . وهمواره باید به ذهن ورودی های مثبت داد تا خروجی مثبت حاصل شود .

    شایسته آرزوهایت باش ..

    زیرا خداوند فقط به اندازه شایستگی و لیاقت ات به تو پاداش میدهد ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: