اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
زندکی من بازتاب افکاریه که زیاد در ذهن من تکرار میشن.. اون چیزی که به وتسطه ی دیده ها و شتیده ها در ذهن من تکرار میسن باورهای من رو شکل میدن .. و وقتی زیاد فضای ذهن من رو پر کنن تبدیل میشن به کلام و رفتار من و بعد فضای کیهانی اون رو به من نمایش میده ..
ولی غالب ذهن من اخساس عدم لیاقت هستش.. باور عدم لیاقتی که مدام در ذهن من میچرخه که تو لایق نیستی.. پول دراوردن سخته .. ورزش پول توش نیست.. مهارت هات به درد نمیخوره .. خدا دوست نداره.. گناهکاری .. میری جهنم ..ووو این حرف ها لیاقت رو از من کرفته و من رو اسان کرده برای سختی ها !!!
باید این ها در ذهن من درست بشع تا جهان من درست و زیبا بسع..
باید اول نگاهم نسبت به خودم و توانایی ها تغییر کنه تا اون وقت جهان من ژیبا بشه..
خب اینم از رد پای من از روز 50,,خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
هر جمله، گفته و موضوعی که به شما احساس قدرت، آرامش می دهد و در شما ایمان قوی تری می سازد، یعنی می تواند یک باور قدرتمند کننده بسازد
این موضوعی است که بارها استاد در فایلهای متعددی بیان نموده و در دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها در جلسه هشتم، ختم کلام را اعلام و طریقه ساختن باور در هر زمینه ای را مفصل آموزش داده
سلام ب استاد عزیز و بزرگوارم و خانوم شایسته عزیز سپاس گزارم ازتون برای همه زحمت های میکشین ک با دل و جون سعی در این دارین مارو از مسیر سعادت و خوشبختی اگاه کنید
با اینکه این فایل رو قبلا هم شنیده بودم و نکته ب نکتش یاد داشت کرده بودم ولی الان با دوباره دیدنش خیلی چیزای دیگه روشن شد برام
من این پذیرفتم ک خالق زندگی خودمم ک هیچ عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگی من نداره مگه اینکه باور کنم
این پذیرفتم ک احساس خوب=اتفاقات خوب
این باور کردم باید ورودی هام کنترل کنم ک بتوانم افکار درستی بسازم ولی با این وجود بازم کم میاوردم بعضی وقتا الان ک دیدم فهمیدم ک چکار کنم ک اون مواقعی هم ک انرژیم رو از دست میدم چطور نجواهایم رو کنترل کنم و با چ روشی اگاهانه فکرام رو تغییر بدهم
خیلی عالی بود
بینهایت سپاس گزار خداوندم ک یکی از بهترین دستهایش رو ب ما هدیع داده ک بزرگترین نقش رو در زندگی ما داشته اند
امشب وقتی از محل کارم می آمدم هم خسته مهم سرد بود و باید خرید می کردم خرید کردم سنگین بود خواستم پرت شود ذهنم شروع کرد به کار تا کی می خواهی اینجوری کار کنی خرید کنی بعد ببری اونا بخورند واز این حرفا آمدم خانه خیلی مشهور گفت عصبی بودم منتظر یک جرقه بودم تا شروع کنم ولی یکی از دلم می گفت آروم باش باید راهشو پیدا کنی چه جوری بگی غذا درست می کردم ولی ذهنم ول نمی کرد دنبال دعوا درست کردن بود به هر نحوی خودم کنترل کردم به خودم گفتم برم فایل گوش کنم وامدن دیدم این فایل آمده قبلاً دانلود کرده بودم ولی بازم دانلود کردم وگوش دادم برای من سخت می گفت کم کم آرام شدن وهی به خودم می گفتم احساس خوب = اتفاقا ت خوب اگه خودتو کنترل نکنی اتفاق بد برات پیش میاد خواستم جمع کنخدارو شکر توانستم خودم کنترل کنم رفتم دوش گرفتم خیلی بهتر شدن خدارو شکر
دوست دارم از خانم شایسته سوال شخصی بپرسم خیلی وقته این موضوع منو ناراحت می کند
…. من همیشه در حال گوش کردن به فایل ها هستم اما راستش در این سفر زیبا فقط روز اول با شما و دوستان همسفر شدم ، نه اینکه استاد و فایل ها را کنار گذاشته باشم ، نه ، اصلا ، این اتفاق هرگز نمیفته اما در مرور فایلهای گذشته فقط یک روز با شما عزیزان بودم و بعد مجددا سراغ محصولات رفتم اما دیروز که آخرین فایل استاد را دیدم به طرز عجیبی مایل شدم که با شما و دوستان همسفر بشم ، امروز توضیحات فایل قانون اصلی کائنات را در کانال خوندم و دوبار فایل را گوش کردم و به یک حقیقت رسیدم و اون اینکه قانون اولیه را امروز که نوشته های خانم شایسته را در کانال خوندم ، بطور عمیقی که هرگز نفهمیده بودم فهمیدم و تصمیم گرفتم برای دوستانم توضیح دهم …. استاد میگند قدم اول کنترل کانون توجه هست ، کنترل کانون توجه به این دلیل مهمه که انسان با توجهش ، فرکانس می فرسته ، میتونیم بگیم توجه همون فرکانسه و جنس فرکانس های هرکس از نوع باورهای اون ساخته میشند و از آنجا که باورهای آدم ها باهم متفاوت هست ، فرکانس هاشون هم باهم فرق داره ، در واقع ساختار باورها تعیین کننده جنس فرکانس ها هستند ، من این پروسه را به بلند شدن باد از روی برف و خاک تشبیه کردم ، بادی که از روی برف ها بلند میشود و میگذرد ، سرد و یخ است و بادی که از روی خاک برخیزد ، پر از شن و خاک و ذرات معلق است و این جنس خاک و برف (باورها)است که محتوای باد (فرکانس)را تعیین میکند ، برای هر تغییری در باد باید ساختاری که باد از روی آن بلند میشود را تغییر داد ، برای ایجاد هر تغییر اساسی در فرکانس باید باوری که زیربنای اون فرکانس هست را تغییر داد ، با کنترل کانون توجه ، ما متوجه جنس فرکانس های قالب مون و متعاقب اون متوجه حضور و ساختار باورهای غلط مون میشیم ، چرا که باورها زیر بنای فرکانس ها هستند و این کار به معنای واقعی یک جهاد اکبر است ، من از امروز صبح که تصمیم گرفتم کانون توجه م را کنترل کنم واقعا انرژی مصرف کردم چرا که کار بسیار سخت و حساسیه و نجواهای ذهن به سرعت به آنچه می سازیم حمله میکنند ، کنترل کانون توجه یک کار مهم و بیست و چهار ساعته ست که هیچ استراحتی نداره اما نتیجه ش فوق العاده ست ، نیرویی که باورهای غلط در وجود ما ساخته ، همواره ذهن ما را منحرف میکند اما باید با عزت نفس و ایمان ، ذهن را به سمت روح حرکت داد و بطور کاملا اگاهانه کنترل افکار را در دست گرفت که این کار یقینا به سرعت اتفاق نمیفته اما با کسب هر نتیجه ای انگیزه و امید و ایمان بیشتری بوجود میاد و نیروی ایمان قوت بیشتری میگیره …. اعتراف میکنم که نتایج زیادی که تا الان گرفتم با تغییر فرکانس هام بوده نه تغییر باورها م برای همین هم نتایجی دوره ای و مقطعی بوده اند ، اینجا مثل کتابی ست که باید از اول و آهسته و پیوسته خوانده شود تا نتایج ماندگار حاصل شوند وگرنه اگر فقط شب امتحان خوانده شود اثرش فقط تا روز بعد است و بعد فراموش میشوند ….. خانم شایسته عزیزم با حس جدیدی که نسبت به تو پیدا کردم از تمام نیرویی که برای ما می گذاری سپاسگزارم
هر بار که این فایلو گوش میدم عطشم بیشتر میشه که دوباره گوش بدم! چقدر من نیاز داشتم به این فایل ، انگار یه گمشده بین تمام صحبت های استاد داشتم! همش با خودم میگفتم این فکر ها از کجا میان ! خسته ام کرده بودن! همینجا بود که پاسخشو دریافت کردم اره از ورودی هات! حالا دیگه بیشتر حواسم به خودم هست! همین الان که دارم این متنو مینویسم وارد گفتگوهای ذهنیم شدم ! و میخوام ادامه بدم! چون پذیرفتم که همه اتفاقات به واسطه فرکانس هامه…. چند وقت پیش تو دوره کشف قوانین از بچه ها پرسیدم چجور فرکانس درست بفرستیم ، درگیرش شده بودم ، فهمیدم که تو این مفهوم پایه ضعف دارم، اما خدا اینجوری جوابمو داد خیلی خوشحالم، کامنت های بچه ها رو که اینجا خوندم انگار داشتم یه جعبه شیرینی به روحم هدیه میدادم…
تو این مدت که تو این سایتم انگار استاد عوض شده کامنت ها عوض شدن همه چی داره برام تغییر میکنه، اسم بچه ها رو که بالا کامنت ها میخونم کلی تو دلم نوازششون میکنم :)) اصلا یه حسای عجیبیه….. حتی میبینم یه گیاهی یه جایی سبز شده از شدت احساس اشک تو چشام میاد انگار خدا برام دست تکون میده….
دلم خواست حسمو بگم برای شمایی که درک میکنید و خانواده من هستین
سلام امید وارم حال دلتون شاد باشد استاد عزیز خانم شایسته گل
استاد دمت گررررررررررررم
عجب گفتی زدی وسط هدف
امروز من همش گفتگو های شیطانی میومد سراغم میخواست از مسیر خارجم کنه میخواست بهم بگه امیدتو از دست بده
میخواست بگه همش الکی تو رویایی
راستشو بخواهی اولش میخواستم با این نجواها همراه بشم یه لحظه فقط یه لحظه مثل برق این حرفتون که فکر کنم فصل اول یا دوم کتاب رویا هایی که رویا نیستند خونده بودم از ذهنم گذشت (ما در جهانی زندگی میکنیم همش فرکانسه.ما خلق کننده تمام اتفاقات زندگیمون هستیم)دیگه به خودم گفتم من تمام اتفاقات را خلق میکنم پس اگه الان شرایط بیرونی بده اشکال نداره من که هرلحظه دارم اتفاقاتمو خلق میکنم پس همین الان شروع میکنم به خلق اتفاقات خوب پشت فرمون بودم
سلام اوقات به کام
سپاس فراوان از استاد عزیز
کلامتان بسیار ارزشمند است امیدوارم گوشهای ما شنوا باشد
مهم ترین و اساسی ترین و اولین نکته ای که باید درک کرد همین فرکانس و کنترل افکار است
اگر در این کار موفق باشیم صد در صد پیشرفت سریع و چشمگیری خواهیم داشت
گوش دادن یک بار این فایل کم است و باید چندین بار گوش داده بشه تا خوب درک بشه
استاد با کلامی ساده قوانین را بیان می کنند عمل کردنش دیگه با خودمون هست یک یاعلی و عزمی جزم می خواهد
به امید موفقیت همه
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 50/ مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن
زندکی من بازتاب افکاریه که زیاد در ذهن من تکرار میشن.. اون چیزی که به وتسطه ی دیده ها و شتیده ها در ذهن من تکرار میسن باورهای من رو شکل میدن .. و وقتی زیاد فضای ذهن من رو پر کنن تبدیل میشن به کلام و رفتار من و بعد فضای کیهانی اون رو به من نمایش میده ..
ولی غالب ذهن من اخساس عدم لیاقت هستش.. باور عدم لیاقتی که مدام در ذهن من میچرخه که تو لایق نیستی.. پول دراوردن سخته .. ورزش پول توش نیست.. مهارت هات به درد نمیخوره .. خدا دوست نداره.. گناهکاری .. میری جهنم ..ووو این حرف ها لیاقت رو از من کرفته و من رو اسان کرده برای سختی ها !!!
باید این ها در ذهن من درست بشع تا جهان من درست و زیبا بسع..
باید اول نگاهم نسبت به خودم و توانایی ها تغییر کنه تا اون وقت جهان من ژیبا بشه..
خب اینم از رد پای من از روز 50,,خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکرت
سلام بر استاد عزیزم
بسیار اموزنده بود
اگه میشه فایلی رو اماده کنید وقتی میخوایم سخنی رو به باورمون تبدیل کنیم چگونه بفهمیم که این سخن درسته و باور درستی رو تشکیل میده
سلام دوست گرامی
از احساس تان
هر جمله، گفته و موضوعی که به شما احساس قدرت، آرامش می دهد و در شما ایمان قوی تری می سازد، یعنی می تواند یک باور قدرتمند کننده بسازد
این موضوعی است که بارها استاد در فایلهای متعددی بیان نموده و در دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها در جلسه هشتم، ختم کلام را اعلام و طریقه ساختن باور در هر زمینه ای را مفصل آموزش داده
موفق و سلامت باشید
به نظر قوانین ساده می آیند و ما آنها را یا دمی گیریم اما در شرایطی به راحتی فراموش می کنیم .
من دوست دارم در تمام شرایط آنها را به کار گیرم و جزو باورهایم شوند نه این که فقط بدانم و ادعا کنم .
سلام استاد عزیز و دوستان گلم
استاد این روزها در حال اتمام دوره دو ماهه آموزشی خدمت سربازیم هستم و از شنیدن این صحبت ها واقعا لذت بردم
برای همه تون بهترینهارو آرزو میکنم و بیاین و از اتفاقاتی که جذب میکنین برامون بنویسین وقتی میام مرخصی میخونم منم.
زنده باشین همگی
سلام ب استاد عزیز و بزرگوارم و خانوم شایسته عزیز سپاس گزارم ازتون برای همه زحمت های میکشین ک با دل و جون سعی در این دارین مارو از مسیر سعادت و خوشبختی اگاه کنید
با اینکه این فایل رو قبلا هم شنیده بودم و نکته ب نکتش یاد داشت کرده بودم ولی الان با دوباره دیدنش خیلی چیزای دیگه روشن شد برام
من این پذیرفتم ک خالق زندگی خودمم ک هیچ عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگی من نداره مگه اینکه باور کنم
این پذیرفتم ک احساس خوب=اتفاقات خوب
این باور کردم باید ورودی هام کنترل کنم ک بتوانم افکار درستی بسازم ولی با این وجود بازم کم میاوردم بعضی وقتا الان ک دیدم فهمیدم ک چکار کنم ک اون مواقعی هم ک انرژیم رو از دست میدم چطور نجواهایم رو کنترل کنم و با چ روشی اگاهانه فکرام رو تغییر بدهم
خیلی عالی بود
بینهایت سپاس گزار خداوندم ک یکی از بهترین دستهایش رو ب ما هدیع داده ک بزرگترین نقش رو در زندگی ما داشته اند
شاد و پیروز و سالم و سعادتمند باشید ..??
سلام
وسواس از شما
امشب وقتی از محل کارم می آمدم هم خسته مهم سرد بود و باید خرید می کردم خرید کردم سنگین بود خواستم پرت شود ذهنم شروع کرد به کار تا کی می خواهی اینجوری کار کنی خرید کنی بعد ببری اونا بخورند واز این حرفا آمدم خانه خیلی مشهور گفت عصبی بودم منتظر یک جرقه بودم تا شروع کنم ولی یکی از دلم می گفت آروم باش باید راهشو پیدا کنی چه جوری بگی غذا درست می کردم ولی ذهنم ول نمی کرد دنبال دعوا درست کردن بود به هر نحوی خودم کنترل کردم به خودم گفتم برم فایل گوش کنم وامدن دیدم این فایل آمده قبلاً دانلود کرده بودم ولی بازم دانلود کردم وگوش دادم برای من سخت می گفت کم کم آرام شدن وهی به خودم می گفتم احساس خوب = اتفاقا ت خوب اگه خودتو کنترل نکنی اتفاق بد برات پیش میاد خواستم جمع کنخدارو شکر توانستم خودم کنترل کنم رفتم دوش گرفتم خیلی بهتر شدن خدارو شکر
دوست دارم از خانم شایسته سوال شخصی بپرسم خیلی وقته این موضوع منو ناراحت می کند
سلام استاد عزیزم ، سلام خانم شایسته مهربانم
…. من همیشه در حال گوش کردن به فایل ها هستم اما راستش در این سفر زیبا فقط روز اول با شما و دوستان همسفر شدم ، نه اینکه استاد و فایل ها را کنار گذاشته باشم ، نه ، اصلا ، این اتفاق هرگز نمیفته اما در مرور فایلهای گذشته فقط یک روز با شما عزیزان بودم و بعد مجددا سراغ محصولات رفتم اما دیروز که آخرین فایل استاد را دیدم به طرز عجیبی مایل شدم که با شما و دوستان همسفر بشم ، امروز توضیحات فایل قانون اصلی کائنات را در کانال خوندم و دوبار فایل را گوش کردم و به یک حقیقت رسیدم و اون اینکه قانون اولیه را امروز که نوشته های خانم شایسته را در کانال خوندم ، بطور عمیقی که هرگز نفهمیده بودم فهمیدم و تصمیم گرفتم برای دوستانم توضیح دهم …. استاد میگند قدم اول کنترل کانون توجه هست ، کنترل کانون توجه به این دلیل مهمه که انسان با توجهش ، فرکانس می فرسته ، میتونیم بگیم توجه همون فرکانسه و جنس فرکانس های هرکس از نوع باورهای اون ساخته میشند و از آنجا که باورهای آدم ها باهم متفاوت هست ، فرکانس هاشون هم باهم فرق داره ، در واقع ساختار باورها تعیین کننده جنس فرکانس ها هستند ، من این پروسه را به بلند شدن باد از روی برف و خاک تشبیه کردم ، بادی که از روی برف ها بلند میشود و میگذرد ، سرد و یخ است و بادی که از روی خاک برخیزد ، پر از شن و خاک و ذرات معلق است و این جنس خاک و برف (باورها)است که محتوای باد (فرکانس)را تعیین میکند ، برای هر تغییری در باد باید ساختاری که باد از روی آن بلند میشود را تغییر داد ، برای ایجاد هر تغییر اساسی در فرکانس باید باوری که زیربنای اون فرکانس هست را تغییر داد ، با کنترل کانون توجه ، ما متوجه جنس فرکانس های قالب مون و متعاقب اون متوجه حضور و ساختار باورهای غلط مون میشیم ، چرا که باورها زیر بنای فرکانس ها هستند و این کار به معنای واقعی یک جهاد اکبر است ، من از امروز صبح که تصمیم گرفتم کانون توجه م را کنترل کنم واقعا انرژی مصرف کردم چرا که کار بسیار سخت و حساسیه و نجواهای ذهن به سرعت به آنچه می سازیم حمله میکنند ، کنترل کانون توجه یک کار مهم و بیست و چهار ساعته ست که هیچ استراحتی نداره اما نتیجه ش فوق العاده ست ، نیرویی که باورهای غلط در وجود ما ساخته ، همواره ذهن ما را منحرف میکند اما باید با عزت نفس و ایمان ، ذهن را به سمت روح حرکت داد و بطور کاملا اگاهانه کنترل افکار را در دست گرفت که این کار یقینا به سرعت اتفاق نمیفته اما با کسب هر نتیجه ای انگیزه و امید و ایمان بیشتری بوجود میاد و نیروی ایمان قوت بیشتری میگیره …. اعتراف میکنم که نتایج زیادی که تا الان گرفتم با تغییر فرکانس هام بوده نه تغییر باورها م برای همین هم نتایجی دوره ای و مقطعی بوده اند ، اینجا مثل کتابی ست که باید از اول و آهسته و پیوسته خوانده شود تا نتایج ماندگار حاصل شوند وگرنه اگر فقط شب امتحان خوانده شود اثرش فقط تا روز بعد است و بعد فراموش میشوند ….. خانم شایسته عزیزم با حس جدیدی که نسبت به تو پیدا کردم از تمام نیرویی که برای ما می گذاری سپاسگزارم
به نام خدا
سلام
هر بار که این فایلو گوش میدم عطشم بیشتر میشه که دوباره گوش بدم! چقدر من نیاز داشتم به این فایل ، انگار یه گمشده بین تمام صحبت های استاد داشتم! همش با خودم میگفتم این فکر ها از کجا میان ! خسته ام کرده بودن! همینجا بود که پاسخشو دریافت کردم اره از ورودی هات! حالا دیگه بیشتر حواسم به خودم هست! همین الان که دارم این متنو مینویسم وارد گفتگوهای ذهنیم شدم ! و میخوام ادامه بدم! چون پذیرفتم که همه اتفاقات به واسطه فرکانس هامه…. چند وقت پیش تو دوره کشف قوانین از بچه ها پرسیدم چجور فرکانس درست بفرستیم ، درگیرش شده بودم ، فهمیدم که تو این مفهوم پایه ضعف دارم، اما خدا اینجوری جوابمو داد خیلی خوشحالم، کامنت های بچه ها رو که اینجا خوندم انگار داشتم یه جعبه شیرینی به روحم هدیه میدادم…
تو این مدت که تو این سایتم انگار استاد عوض شده کامنت ها عوض شدن همه چی داره برام تغییر میکنه، اسم بچه ها رو که بالا کامنت ها میخونم کلی تو دلم نوازششون میکنم :)) اصلا یه حسای عجیبیه….. حتی میبینم یه گیاهی یه جایی سبز شده از شدت احساس اشک تو چشام میاد انگار خدا برام دست تکون میده….
دلم خواست حسمو بگم برای شمایی که درک میکنید و خانواده من هستین
در پناه حق
.
سلام امید وارم حال دلتون شاد باشد استاد عزیز خانم شایسته گل
استاد دمت گررررررررررررم
عجب گفتی زدی وسط هدف
امروز من همش گفتگو های شیطانی میومد سراغم میخواست از مسیر خارجم کنه میخواست بهم بگه امیدتو از دست بده
میخواست بگه همش الکی تو رویایی
راستشو بخواهی اولش میخواستم با این نجواها همراه بشم یه لحظه فقط یه لحظه مثل برق این حرفتون که فکر کنم فصل اول یا دوم کتاب رویا هایی که رویا نیستند خونده بودم از ذهنم گذشت (ما در جهانی زندگی میکنیم همش فرکانسه.ما خلق کننده تمام اتفاقات زندگیمون هستیم)دیگه به خودم گفتم من تمام اتفاقات را خلق میکنم پس اگه الان شرایط بیرونی بده اشکال نداره من که هرلحظه دارم اتفاقاتمو خلق میکنم پس همین الان شروع میکنم به خلق اتفاقات خوب پشت فرمون بودم