اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز با یک خواب وحشتناکی بیدار شدم…من در دوره ی 12 قدم ،قدم یک، جلسه ی دوم هستم و تازه دارم کم کم یاد میگیرم که چگونه خالق زندگی خودم هستم و اینکه این موضوع به خودم اثبات بشه…خلاصه اینکه من چند روزی هست که از لحاظ فرکانسی بشدت هی حالم خوب و بد میشد و امروز هم با اون خواب که گفتم بیدار شدم و از لحظه ای که چشمام رو باز کردم تا لحظه ای که هوشیار شدم و دست و صورتم رو شستم فقط این جمله توی ذهنم تکرار میشد: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن… مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن….مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن…نمیدونم باورتون میشه یا ن ولی فقط همین جمله تکرار میشد(مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن) اگر در این شرایط فرکانسی ای که من هستم این هدایت خداوند نیست پس این چیه؟ خدایی که اینجوری با هدایت از خواب بیدارت میکنه چه میشه در موردش گفت ؟آیا میتونم کلمه ای رو در وصفش بگم که اون رو به همون شکلی که واقعا هست توصیف کنه؟ن هیچوقت…از خداوند سپاسگزارم که هدایتم میکنه از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که انقدر زیبا توضیح میدید… اومدم توی سایت و این فایل رو پیدا و دانلود کردم و این فایل رو دوبار دیدم و 12 صفحه یادداشت کردم این فایل رو و فهمیدم که دو تا نکته باید درست بشه در مورد من که فرکانس هام تنظیم بشن؛
1_ کنترل شدید ورودیهای ذهنی
2_ مدیریت گفتگو های ذهنی
من تا قبل از دیدن این فایل یکی از این دوتا رو رعایت نمیکردم و الان فهمیدم که هم باید ورودیهای ذهنم رو شدیدتر کنترل کنم و هم وقتی گفتگوهای ذهنی میاد قبل از اینکه اجازه بدم که تمام انرژی امید و انگیزه ی من رو بگیرن وارد میدان بشم و بگم: بله بفرمایید…و بعد براشون توضیح بدم و دلیل و مدرک و سند بیارم که اون چیزی که الان داری میگی(ذهنم) درست نیست و درست اینه…و چندبار براش تکرار کنم تا آروم بشه خداوندا از تو سپاسگزارم که تو در وصف نگنجی… و میخوام برنامه ی کار کردن روی خودم برای امروز این باشه که این فایل رو هشت بار دیگه هم گوش بدم که احتمالا چیزهای بیشتری رو خواهم فهمید
از همه ی شما سپاسگزارم که وقت گذاشتید و کامنتم رو مطالعه کردید
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز وهمکارانشون و دوستان گلم
سفرنامه 27 من
خداروهزاران بار شکر به خاطر این آگاهی هایی که توسط استاد به ما داده میشود
چیزی که من از این فایل ارزشمند فهمیدم اینه که خداوند قدرتمند که خالق کل جهان هست ما انسانها رو خالق زندگی خودمون قرار داده واین اجرای عدالت به تمام معناست، ما انسانها هر چه را تجربه میکنیم چه خوب و چه بد خودمون خلق میکنیم با فرکانسهامون یعنی افکارو نجواهای ذهنمان و این نجواها حاصل گفته ها ، شنیده ها ، چیزای که میبینیم و برامون اتفاق افتاده در طول روز که اگه مدتی را در سکوت به حرفایی که تو ذهنمان مرور میشن توجه کنیم میبینیم دقیقا همون اتفاقات روزانمون هستن واگر ما آگاهانه این نجواهای ذهنمان را جهت دهیم به سمت خوب وبه احساس خوب برسیم فرکانس مثبت فرستادیم به جهان و جهان اتفاقات خوب را برایمان می آوردواین نجواهای ذهن با کنترل ورودیهای ذهن میتوانن مثبت شوندیعنی هر حرفی رانشنویم و هرچیزی را نبینیم وهرحرفی نزنیم به صورت آگاهانه واون موقع هست که شرایط و اتفاقات خوب برامون پیش میاد وما میتونیم به راحتی به خواسته هامون برسیم ،و هنگامی که آگاهانه میخوایم نجواهای ذهنمان را جهت دهیم کنیم ذهن مقاومت میکند وبا مثالهای میخواد به ما بگه که نمیشه ،نمیتونی و… که همه ی این مقاومت های ذهن به خاطر باورهای است که سالهای سال به اون دادیم وما باید با صبر به کار خودمون ادامه بدیم وتسلیم نجواهای ذهن نشویم
به امید روزی که بتونم بر این نجواهای ذهن غلبه کنم و صدای نجواهارا در ذهنم قطع یا کم وکم کنم و صدای الله یکتا وقدرتمندم را بلند و رسا بشنوم
معبودم من همین جا تعهد میدهم تلاش خودم را بکنم تا ورودی های ذهنمو کنترل کنم وتو هم یاریم فرما ،دوستت دارم وسپاسگزارتم
برای همه دوستان خوشبختی و سعادت در دنیا وآخرت دارم
سلام استاد عباس منش بزرگوار و سلام خانم شایسته ی عزیز
این فایل عالی بود ، یعنی هر فایلی که تا به الان از شما دیدم عالی بوده و این چقدر توانایی بالایی هست استاد که یک نفر بتونه همیشه بهترین خودش رو ارائه بده . و این خودش نشان از کنترل ذهن بالای شماست. خیلی دلم می خواد مثل شما باشم و مشغول هر کاری که هستم سعی کنم بهترین خودم در اون لحظه باشم. به دیگران کاری ندارم اما من نوسان زیاد دارم ، هنوز به ثبات لازم نرسیدم ، و باید به عنوان شاگرد این رو از شما استادم یاد بگیرم .
چقدر قشنگ توضیح دادین ممنونم استاد.
زبان داد و ستد جهان با ما زبان فرکانسه و اونم فرکانس خود ما! نه فرکانس دیگری برای ما! این خیلی خوبه ، چون تنها چیزی که ما می تونیم بهش اشراف کامل داشته باشیم فرکانس ماست، البته با تعهد و تمرین برای تغییر. بدون شک تمام انسان ها دائماً در حال ارسال فرکانسند. بسته به طرز تفکر و باور هرر فرد فرکانسش هم متفاوت میشه. و مدارهایی که تحت تاثیر فرکانس های ارسالی خودمون بهش هدایت میشیم هم متفاوته. حتماً همگی حتی در گذشته که هیچ آگاهی ای به این مسائل نداشتین این تغییر مدارها رو تجربه کردین. در مورد خودم خوب یادمه که به طور مثال وقتی مدرسه می رفتم یه وقت دلم می خواست که حسابی درس بخونم و حتی از زنگ تفریحم برای درس خوندن استفاده کنم یهو یکی از همکلاسی ها رو دیدم که کتاب به دست پای تخته ، تو زنگ تفریح داره سوال حل می کنه. رفتم جلو و از همکلاسیم در مورد کتابی که دستش بود پرسیدم و اینکه چرا داره رو چنین کتابی کار می کنه و … اون روز دوستم گفت که من همیشه زنگ تفریح رو این کتاب کار می کنم . اما من یادم نمیومد که حتی یک بار دیده باشم که ایشون پای تخته باشه . الان که فکرش رو می کنم می فهمم که من تو مدار دیدنش نبودم و با اینکه تو همون کلاس بود اما من نمی دیدمش. این یه مثال ساده برای خودم بود . تمام زندگی همینه به همین سادگی! تجربه ی جدیدی میخوام؟! باید افکار غالب ذهنم رو تغییر بدم و این که با همون افکار و فرکانس و باورهای سابق خودم انتظار دریافت نتایج متفاوت داشته باشم کار بیهوده ای هست. و این سرمایه ای هست که نه خرجی داره و نه نیاز به حضور و یاری کسی هست ، فقط باید تمرین کنم تمرین کنم تمرین کنم. اول باید ببینم که چی میخوام ، باید خودم و افکارم رو اسکن کنم! و به قول استاد عباس منش کافیه دو ساعت تمرکز کنی ببینی این تو چه خبره؟ می بینی این تو یه عالمه حرف داره زده میشه در رابطه با موضوعات مختلف. تو پروسه ی ارسال فرکانس اولین قدم دریافت ورودی ذهنی هست.و بعد ذهن توانایی این رو داره که ساعت ها و روزها و حتی سال ها رو یه مسئله تمرکز کنه! و چه خوب میشه که ما این دو مرحله رو آگاهانه کنترل کنیم، مدیریت کنیم. یعنی اول ورودی های ذهن رو که می تونه از هزاران منبع گوناگون باشه محدود کنیم و اجازه ندیم که ذهن به راحتی در معرض هر گونه ورودی ای قرار بگیره. این اولین قدم و مهمترین قدمه و شاید هم اول کار سخت ترین هم باشه برای همین قسمتش هست که خیلی ها نمی تونن بپذیرند. مگه میشه تلویزیون نبینم ؟! مگه میشه فلان جا نرم؟! مگه میشه با فلانی رفت و آمد نکنم؟! و و و و من تجربه کردم تمام اینا رو تجربه کردم ! یادمه حدود سال 87 تصمیم مهمی گرفتم .از چند سال قبلش من ناآگاهانه خودم رو وارد چرخه ی بسیار مخرّب دوستی هایی کردم که ظاهری بسیار خوب داشت ، اما بعداً معلوم شد اشخاصی بودند که دچار افسردگی بودند، اشخاصی که قدر خوبی های همسرشون رو نمی دونستن و همیشه گله و شکایتی برای گفتن داشتند و و و و من که انسانی بسیار شاد و خوش بین بودم یواش یواش شبیه اونا شده بودم و خدا رو هزاران مرتبه شاکرم که بالاخره یه جایی متوجه اشتباهاتم شدم و تصمیم گرفتم که از اون دایره بکشم بیرون، اولش خیلی سخت بود! واقعاً سخت بود چون وقتی من به خاطر اشتباهات خودم وارد مدار این افراد شده بودم ، بالطبع از مدار افرادسالم و دوستان سالمم خارج شده بودم و اگر از این دوستی مخرّب میومدم بیرون تنها می شدم، و من این کار مهم رو بالاخره انجام دادم . و آرام آرام و به یاری خداوند خیلی زودتر از اونچه که فکرش رو می کردم جدا شدم و واقعاً حال بهتری رو بعد از اون تجربه کردم. و امروز به خودم افتخار می کنم که اون سالها چنین تصمیم مهمی رو گرفتم و اجراش کردم. من آگاهانه ورودی ها رو کنترل کردم و فرکانس ها متفاوت شد و دریافت بازتاب از جهان هم متفاوت شد. ما برای حل مشکلاتمون نیاز نیست چیزی رو در بیرون تغییر بدیم ، کافیه در درون خودمون تغییر مدار بدیم و ثبات خودمون رو در اون مدار خاص حفظ کنیم و کائنات بقیه ی راه رو به یاری ما می شتابه و واقعاً می شتابه! و خوبخود همه چی برای رسیدن به مقصود آماده میشه حالا هر چی که باشه و این قانون ثابت الهیه که همه آفریدگان خداوند مورد یاری کائنات هستند . چه به سمت شر و چه به سمت خیر همه مورد حمایت و یاری اند. و البته که سمت و سوی این یاری رو ما مشخص می کنیم و باز هم این ما هستیم که می تونیم خودمون رو تو اون مدار خاص نگهداریم و روزها و ماه ها و سال ها ذهنمون رو روی اون ورودی خاص متمرکز کنیم.
با شنیدن هر فایل از شما مسیر برام روشن تر میشه استاد و علاقه و عشقم به این مسیر بیشتر و بیشتر میشه و احساسم بهتر و بهتر میشه …. و احساس خوب مواد اولیه ی واجب برای رسیدن به هر رویایی هست.
به امید خلق تک تک رویاهام و سپاسگزار خداوندم برای تک تک رویاهایی که تا به اکنون به آنها رسیده ام و دیگه جزئی از زندگی ام هستند.الهی شکرت
خداوند را شاکرم که امروز هم مثل دیروز در مدار فعالیت در سایت بودم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خداوند عزیز، قانونی برای این دنیای مادی حاکم کرده است که آن قانون با توجه به خود هر فرد زندگی او را می سازد، این قانون کاملا عادلانه است، خداوند را بابت وجود این قانون خیلی خیلی شکر می کنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
زندگی من با توجه به ارتعاشات ذهن من که از طریق احساسات من تولید می شوند ساخته می شود، زندگی خوب با احساسات خوب تشکیل میگیرد و زندگی بد با احساسات بد. قدرت واحد در زندگی من نه دولت است، نه خانواده است و نه شرایط.
ذهن من هر لحظه در حال ارسال ارتعاشات است پس باید هر لحظه حواس به خودم باشد، باید هر لحظه حواسم به این باشد که در آن لحظه چه احساسی دارم و در صورت لزوم آن را تغییر دهم.
احساسات من از طریق توجه ام به مسائل و نوع دید من به آن ها شکل می گیرد، پس باید توجه داشته باشم که در این لحظه، در دنیای بیرون به چه چیزی توجه می کنم، شاید این مسئله در کلام راحت باشد ولی خیلی وقت ها به طور ناخود آگاه قانون از یادم می رود و کانون توجه ام به صورت خودکار به سوی چیزی تمرکز می کند که معمولا به آن فکر میکنم، اگر معمولا به نکات منفی فکر می کنم، کانون توجه ام هم به طور ناخود آگاه به مسائل منفی فکر میکند و بر عکس.
به طور خلاصه، باید احساساتم را آگاهانه کنترل کنم تا در مواقعی که قانون یادم نیست ذهنم به طور ناخوداگاه به نکات مثبت توجه می کند.
معمولا وقتی قانون را برای اولین بار می فهمیم و از آن به طور خوداگاه استفاده می کنیم از تغییر زندگی مان ذوق زده می شویم. ولی انقلاب اصلی زندگی ما وقتی شروع میشود که ذهن ما به طور ناخوداگاه ارتعاش مثبت ارسال کند. به همین خاطر است که خداوند به خواندن کتاب قران به صورت مداوم تاکید دارد چون قران بهترین منبع برای درک قانون است.
خداوندا، به من کمک کن تا مثل استاد با تعهد فراوان به قانون عمل کنم، شاکرت هستم که تا این لحظه در مورد این مسئله هر زور تلاش میکنم. کمک کن تا آخرین لحظه عمرم به این تلاشم ادامه دهم.
صبح وقتی در کلاس بچه ها در مورد فراماسون ها حرف می زدند و می گفتند که آن ها قدرت دارند من خنده ام می گرفت، خیلی دوست داشتم به آن ها بگویم که جریان چیست ولی چون قبل سر این قضیه توسط جهان تنبیه شده ام و استاد هم بار ها گفته است که فقط روی خودتان کار کنید حرفی نزدم. خداوند عزیز را بسیار بسیار شاکرم که توانستم خودم را کنترل کنم و حرفی نزنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خداوند را شاکرم که توانستم فایل روز پنجاهم را گوش دهم و درباره آن کامنت بنویسم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
عدل خداوند بزرگ ترین ویژگی خداوند است ،هر کس در هر جایی که هست درست ترین جا هست
چون افراد بر اساس فرکانس هایشان جایگاه فعلی خود را انتخاب می کنند
برای تغییر در خود چه از لحاظ شغلی،درامد،ثروت،سلامت فقط و فقط باید فرمانی هایشان را تغییر دهیم
خدای من چه روز ها فکر میکردم که شرایط الآنم به خاطر دیگران هست به خاطر چشم کردن و …..
وقتی یادم می افته که چه روزهایی با چه فکر هایی از مسیر درست خارج شدم ، یکم بیشتر فکر میکنم
خدا رو شکر می کنم که در این مسیر قرار گرفتم تا بدانم که هیچکس بر زندگی من تاثیری ندارد و من خودم خالق شرایط فعلی هستم
خداوند عادل به همه ما این قدرت را داده که انتخاب کنیم که کجا باشیم و فقط با تغییر فرکانس هایمان
چه زیبا هر روز در این مسیر دارم بیشتر روی ذهنم،ورودی هایم،فرکانس هایم ،گفتگوهای درونی ام تمر کز دارم
چند روز پیش اتفاقی رخ داد که لازم بود پلیس باید اونجا می شود و صحنه تصادف رو بررسی کنه ،در ابتدا فقط روی نکات مثبت فککردم فککنید در تصادف دنبال نکات مثبت بودم
طبق گفته کسبه اونجا پلیس بعد از 1 ساعت و نیم به صحنه تصادف اومد و من تو ذهنم گفتم که نه ما در فرکانس درست هستیم و پلیس نهایت تا نیم ساعت بعد میاد و روی این اتفاق چند ثانیه تمرکز کردم و دقیقا نیم ساعت بعد پلیس اومد و هرچند همه چی به خیر گذشت
با کسی که تصادف کردیم چند تا مشتری به من معرفی شد و اینجوری نکات مثبت بیشتر در ذهن من تایید شد
خدا همین قدر عادل هست که هر فرکانسی بفرستی براساس همان نتایج زندگی را رخ میدهد
سلام استاد ! این روزها یه سری اگاهی های جدیدی دریافت میکنم همون دریافت ناگهانی که شما میگید … شروع کردم به کارکردن روی خودم ! و استاد میخوام اگاهی هامو بگم …
استاد نمیدونم کِی نمیدونم کجا بهم گفت فاطمه تو خود خدایی دیگران خود خدا هستن این طبیعت و درخت و هوا و این نظم و همه چییییییز خود خداست استاد من این حرفارو قبلا میشنیدم نمیفهمیدم درک نمیکردم و به عنوان یه سری حرفای قشنگ نگاه میکردم اما این سری بدجوری نشست توی وجودم … استاد اون اگاهی بهم گفت اراده تو اراده خداست اگاهی تو اگاهی خداست دست تو دست خداست دیکران خانوادت خود خدا هستن همه چیز خداست اون خدا این توانایی رو داره که اراده تو رو بیشتر کنه چون خودشه اون ارادهه … اون خدا میتونه عمل تو رو بیشتر کنه چون اون خدائه درون منه خود منم استاد حس میکنم کارام توی زندگی قراره خیلی اسان تر پیش بره چون اون خدائه داره همه چیزو پیش میبره نمیخواد من کار خاصی کنم اون خدائه درون منه خودش انگیزه میشه خودش پای حرکت میشه خودش اگاهی میشه و بر من تسلط داره و من باید لذت ببرم!
استاد یه سری اگاهی و باورای ریز دیگه هم دریافت کردم که مثلایک اتفاقی افتاده به ظاهر ناجالب بعدشم اون اگاهی بهم گفته که اصلا این اتفاق افتاده که تو فلان چیزو از قانون درک کنی بفهمیش !
ما در هر لحطه با توجه به افکارمون – در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم.
شکل اتفاقات زندگی مان —علت وجود –> فرکانس هایی که فرستادیم.
هسته کل مباحث من = محیط – اتفاقات – شرایط همگی توسط فرکانس هایی که ما به جهان هستی ارسال میکنیم به وجود می آید.
با تغییر افکار – باور – فرکانس استاد —> زندگی اش از کارگری به اینجا رسیده
اگر نتوانیم فرکانس هامون رو (ورودی ها) را کنترل کنیم نمی توانیم خروجی رو کنترل کنیم.
آگاهانه دیدن چیزهایی که به شما قدرت و احساس ک باور قوی تر می دهد.
ما در همه حال داریم تو ذهنمون با خودمان صحبت میکنیم —> خیلی از این حرف ها در مورد ورودی دهنمون هست – گفت و گو در مورد چیزی هست که اخیرا شما دیدین – یا چیزهایی که برای شما مهم اند.
فرکانس – فکر – توجه —> در شما احساسات به وجود می آورد یا مثبت یا منفی
احساس شما بهتون میگه که به سمت خواسته هاتون میرید یا به سمت ناخواسته هاتون
گفت و گو های ذهنی رو خودتان باید اگاهانه مثبت و همواره تکرار کنید —> مدیریت نجواها گفت و گو ها به سمت احساس بهتر (احساس ثروت – احساس توکل احساس شادی – احساس عشق)
در شروع ، ذهن مقاومت دارد ولی با تکرار گفت و گو ها – مقاومت کمتر می شود.
پدیدار شدن نتایج = وقتی که گفت گو های مثبت ذهنی می شود جز گفت ک گوهای غالب ذهنتان.
این کار ذهنی خیلی اسون نیست —> ولی نسبت به کارگری و بیل زدن راحت تر است.
فقط باید باور کنید که تمام اتفاقات زندگی تان را دارید با فرکانس هایتان رقم میزنید.
کنترل ورودی ها
کار کردن روی باورها و گفت و گوی ذهنی
اتفاقات به راحتی
این چند صباحی که خداوند فرصت زندگی بهمون بخشیده – طوری زندگی کنین که در موقع مرگ هیچ حسرتی نداشته باشیم
وقتی عزرائیل جون گفت بریم – بگم لتس گو..
اینکه فلان رئیس جمهور – فلان رئیس بانک – امریکا – اسرائیل —> هیچ کدام تاثیری در زندگی شما ندارد مگر “فرکانس شما”
موقعی که قدرت خلق زندگی را از خودتان میگیرید و به عیر از خودت (دیگران) می دهی زندگی ات جهنم می شود – زندگی ات پر از استرس و اضطراب میشود.
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 27
من به خودم تعهد دادم که رو باورام کار کنم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که موفق بودم و فردا چک دارم همون جور که باور کردم که مثل آب خوردن پاس میشه و پول اضافی هم تو حسابم میمونه همون هم شده
مثال استاد عزیزم خیلی عالیه بچههایی که فکر میکنن نمیتونن خوب ذهنشونو کنترل کنن کاری نداره که یه بیل وردارن برن کاری نمیخواد کنن ،الان وقت بیل زدن باغچهاس برن بیل بزنن و خودشون بعد چند دقیقه متوجه میشن کدوم کارو انتخاب کنن بیل زدن و یا کنترل ذهنو من امتحان کردم با آب و تاب رفتم دوتا بیلم گرفتم که دور زمینی که گرفتم و بیل بزنم یادمه برج پنج من این کارو کردم همون روز بیلامو برداشتم اومدم گفتم فردا هم میام الان شش ماه از اون فردام گذشته هنوز سر زمین نرفتم ببینم زمین سر جایش هست یا نه حالا بیل زدنش بمونه
امروز استاد وقتی این مثال زد من با جون و دل پذبرفتم که کنترل ذهن خیئیییلللللییییی آسون تره و الان دارم رو باورام کار میکنم به همین راحتی و خیلی هم حالم خوبه و آروم آروم روز به روز حالم بهتر هم میشه
ما دو حالت باید فکر کنیم خوب یا بد
خب من به خودم میگم من که یه عمر کلا تو فاز بد بودم و نتیجشم قشننننگ دارم میبینم و خودمو دیگه نمیتونم قول بزنم که و حالا میام یه سال ذهنمو کنترل میکنم با آموزهایی که استاد میگن و ببینم این نتیجش چی میشه البته من نتیجمو دارم میبینم و این مسیرو به خودم متعهد میشم تاکید میکنم به خودم متعهد میشم که ادامه بدم تا اون زندگی رویایی که دوست داشتم داشته باشم و یه عمر دنبالش دویدم و هنوز بهش نرسیدم محقق کنم
از لحاظ فعالیت بهتون قول میدم هیچ کس تو سایت پیدا نمیشه که مثل من فعال بوده باشه آنقدر پر انرژی بودم آنقدر انگیزا داشتم چه کارهایی که خواستمو فتح نکردم ولی چون کنترل ذهن نداشتم و خوب فکر نمیکردم بعد یه مدت مدیدی با مخ میخوردم زمین بعد یقه همرو میگرفتم که فلانی مقصره بیساری مقصره غافل از اینکه مصقر اصلی خودم و باورام بودم نه هیچ کس دیگری من با 48 سال سن و یه انسان فعال تو حوضه کاری خودم که تو بازار تهران به بلدزر معروف بودم بهتون قول میدم اگه ما به اون چیزی که استاد میگن مثل وحی منزل عمل نکنیم به خدا تو در و دیواریم من تجریش کردم
دوستم یه حاجی بازاری یه روز جلومو گرفت گفت هاشم من موندم تو چکار با خودت کردی کل بازار حرف از پیشرفت تو بود چی کار کردی با خودت
دوستان عزیزم میدونید من تو جوابش چی گفتم ، گفتم نمیدونم به خدا نمیدونستم من وقتی با قانون و استاد آشنا شدم متوجه شدم که من با خودم چکار کردم من نمونه بارز یه کسی که کار و پشتکار فراوان داشت ولی تا آگاهانه کانون توجهش به نکات منفی بود هستم و به خودم قول دادم با همون انگیزه که تو کارم برا خودم افکار منفی میساختم و خودمو بلا سرم میاوردم حالا میام رو نکات مثبت با همون انرژی کار میکنم و رهنمون کنترل میکنم به قول استاد الان افکار منفی برام حکم آتیش و داره اگه تو افکار منفی باشم میسوزم و سعی میکنم که نباشم و سلام.
دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
قوانین جهان هستی را هر بار بیشتر گوش بدهم برایم عالی تر و جذاب تر است
خوشحالم که امروز در حال شنیدن این فایل عالی هستم
نکته هایی که از این فایل را یاد می گیرم برای خودم می نویسم
نکته اول
من با توجه به افکارم هر روز در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی ارسال می کنم
و بدین صورت اتفاقات زندگی خودم را شکل می دهم
روابط ، ثروت ، فقر و و و همه اتفاقاتی که روزانه برای من رخ می دهد در نتیجه ارسال افکار و فرکانس های خودم است
با تغییر باورهای خودم ، فرکانس های ارسالی من به جهان هستی هم تغییر خواهد کرد و در نتیجه زندگی من تغییر خواهد کرد
باور اینکه خدای برای من نخواسته است
خدا من را دوست ندارد
فلانی در فلان خانواده به دنیا آمده است و و و
اینها باورهایی غلط است که در زندگی اکثر مردم وجود دارد
حال
هرچه من قانون را بیشتر درک کنم بهتر و بیشتر می توانم زندگی خودم را بسازم و به دنیایی زیبا تر خودم را هدایت کنم
چگونه فرکانس های خودم را هدایت کنم ؟
با کنترل کردن ورودی های ذهن خودم می توانم فرکانس های ارسالی خودم را کنترل کنم
دیدن ها
بحث کردن ها
صحبت کردن ها
شنیدن ها
مکالمه ها
در ذهن خودم با خودم حرف می زنم در مورد مشکلات و اتفاقات بد و ترس ها
نجواهای ذهنی
همه اینها سبب می شوند که فرکانس های ارسالی من خوب و عالی نباشند
حال می توانم در ذهن خودم
احساس خوب مثل احساس عشق
احساس زیبایی
احساس حال خوبی
احساس سپاسگذاری داشته باشم این حس ها به من کمک می کند که من فرکانس های عالی برای خودم بسازم و در نتیجه اتفاقات خوبی در زندگی من رخ می دهد
مدیریت کردن نجواهای ذهنی خود در جهت اینکه به من احساس خوب و پیشرفت به من بدهد اینها به من حس خوب وارد می کند و این حس خوب به من سبب می شود که من فرکانس خوب به جهان هستی صادر کنم و در نتیجه باورهای خوب به جهان صادر می کنم و بدین صورت اتفاقات خوب برای من اتفاق خواهد افتاد
این کار مستلزم تمرین کردن است و باید همیشه و همیشه و مداوم در حال تمرین کردن این کار باشم
کنترل کردن گفتگوهای ذهنی به شکلی که به من حس و حال خوب می دهد
دیگران هیچ تاثیری در زندگی من ندارند و این فقط من خودم هستم که با فرکانس های خودم زندگی خودم را می سازم
همه چیز در دستهای خودم است
خودم هستم که امروز و فردای خودم را می سازم باید هر روز روی باورهای مثبت خودم کار کنم
ورودی های خودم را بیشتر و بیشتر کنترل کنم
دیده ها و شنیده های خودم را کنترل کنم و با خودم عهد ببندم که از امروز مراقب ورودی های خودم باشم
سلام به استاد و همه ی دوستان عزیزم
امروز با یک خواب وحشتناکی بیدار شدم…من در دوره ی 12 قدم ،قدم یک، جلسه ی دوم هستم و تازه دارم کم کم یاد میگیرم که چگونه خالق زندگی خودم هستم و اینکه این موضوع به خودم اثبات بشه…خلاصه اینکه من چند روزی هست که از لحاظ فرکانسی بشدت هی حالم خوب و بد میشد و امروز هم با اون خواب که گفتم بیدار شدم و از لحظه ای که چشمام رو باز کردم تا لحظه ای که هوشیار شدم و دست و صورتم رو شستم فقط این جمله توی ذهنم تکرار میشد: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن… مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن….مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن…نمیدونم باورتون میشه یا ن ولی فقط همین جمله تکرار میشد(مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن) اگر در این شرایط فرکانسی ای که من هستم این هدایت خداوند نیست پس این چیه؟ خدایی که اینجوری با هدایت از خواب بیدارت میکنه چه میشه در موردش گفت ؟آیا میتونم کلمه ای رو در وصفش بگم که اون رو به همون شکلی که واقعا هست توصیف کنه؟ن هیچوقت…از خداوند سپاسگزارم که هدایتم میکنه از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که انقدر زیبا توضیح میدید… اومدم توی سایت و این فایل رو پیدا و دانلود کردم و این فایل رو دوبار دیدم و 12 صفحه یادداشت کردم این فایل رو و فهمیدم که دو تا نکته باید درست بشه در مورد من که فرکانس هام تنظیم بشن؛
1_ کنترل شدید ورودیهای ذهنی
2_ مدیریت گفتگو های ذهنی
من تا قبل از دیدن این فایل یکی از این دوتا رو رعایت نمیکردم و الان فهمیدم که هم باید ورودیهای ذهنم رو شدیدتر کنترل کنم و هم وقتی گفتگوهای ذهنی میاد قبل از اینکه اجازه بدم که تمام انرژی امید و انگیزه ی من رو بگیرن وارد میدان بشم و بگم: بله بفرمایید…و بعد براشون توضیح بدم و دلیل و مدرک و سند بیارم که اون چیزی که الان داری میگی(ذهنم) درست نیست و درست اینه…و چندبار براش تکرار کنم تا آروم بشه خداوندا از تو سپاسگزارم که تو در وصف نگنجی… و میخوام برنامه ی کار کردن روی خودم برای امروز این باشه که این فایل رو هشت بار دیگه هم گوش بدم که احتمالا چیزهای بیشتری رو خواهم فهمید
از همه ی شما سپاسگزارم که وقت گذاشتید و کامنتم رو مطالعه کردید
در پناه حق باشید
بنام خالق هستی
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز وهمکارانشون و دوستان گلم
سفرنامه 27 من
خداروهزاران بار شکر به خاطر این آگاهی هایی که توسط استاد به ما داده میشود
چیزی که من از این فایل ارزشمند فهمیدم اینه که خداوند قدرتمند که خالق کل جهان هست ما انسانها رو خالق زندگی خودمون قرار داده واین اجرای عدالت به تمام معناست، ما انسانها هر چه را تجربه میکنیم چه خوب و چه بد خودمون خلق میکنیم با فرکانسهامون یعنی افکارو نجواهای ذهنمان و این نجواها حاصل گفته ها ، شنیده ها ، چیزای که میبینیم و برامون اتفاق افتاده در طول روز که اگه مدتی را در سکوت به حرفایی که تو ذهنمان مرور میشن توجه کنیم میبینیم دقیقا همون اتفاقات روزانمون هستن واگر ما آگاهانه این نجواهای ذهنمان را جهت دهیم به سمت خوب وبه احساس خوب برسیم فرکانس مثبت فرستادیم به جهان و جهان اتفاقات خوب را برایمان می آوردواین نجواهای ذهن با کنترل ورودیهای ذهن میتوانن مثبت شوندیعنی هر حرفی رانشنویم و هرچیزی را نبینیم وهرحرفی نزنیم به صورت آگاهانه واون موقع هست که شرایط و اتفاقات خوب برامون پیش میاد وما میتونیم به راحتی به خواسته هامون برسیم ،و هنگامی که آگاهانه میخوایم نجواهای ذهنمان را جهت دهیم کنیم ذهن مقاومت میکند وبا مثالهای میخواد به ما بگه که نمیشه ،نمیتونی و… که همه ی این مقاومت های ذهن به خاطر باورهای است که سالهای سال به اون دادیم وما باید با صبر به کار خودمون ادامه بدیم وتسلیم نجواهای ذهن نشویم
به امید روزی که بتونم بر این نجواهای ذهن غلبه کنم و صدای نجواهارا در ذهنم قطع یا کم وکم کنم و صدای الله یکتا وقدرتمندم را بلند و رسا بشنوم
معبودم من همین جا تعهد میدهم تلاش خودم را بکنم تا ورودی های ذهنمو کنترل کنم وتو هم یاریم فرما ،دوستت دارم وسپاسگزارتم
برای همه دوستان خوشبختی و سعادت در دنیا وآخرت دارم
سلام استاد عزیز
خداراشکر که امروز این فایل پر از رمز و راز را می شنوم
دانستن قوانین این جهان واقعا مهم هستند
هرچه که من این قوانین را بیشتر بدانم بی شک من در این مسیر موفق تر خواهم بود
قانون
من در هر لحظه با توجه به افکار خودم در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستم
و به این شکل اتفاقات زندگی من شکل می گیرد
موفقت و پیروزی و شکست من فقط و فقط به واسطه ارسال فرکانس های خودم به جهان هستی است
که با تغییر این فرکانس ها و تغییر این باورها می توانم جریان زندگی خودم را رقم بزنم
به اندازه ای که به این قوانین عمل کنم من نتیجه های خوب می گیرم
نکته مهم اینجا کنترل کردن این فرکانس ها است
باید مراقب شنیده ها و دیده های خودم باشم
مثلا من نمی توانم
سخت است
مشکل است
و و و
به ناچار من با ارسال این فرکانس ها از همین جنس اتفاقات که نمی شود وارد زندگی من می شود
اما برعکس
ورودی های خوبی مثل اینکه
خدای مهربان همیشه در کنار من است
خدای مهربان همیشه من را دوست دارد
من براحتی و به آسانی به اهداف خودم می رسم
اینها فرکانس های خوبی است که من می توانم با ارسال این فرکانس ها و حس و حال خوب داشتن به ناچار از همین اتفاقات خوب در زندگی من رخ خواهد داد
گفتگوهای ذهنی که من با خودم هم دارم
یک احساسی را در من به وجود می آورد که می تواند احساس خوب باشد و یا احساس بد
این احساس به من می گوید که این گفتگوهای ذهنی من را به کجا می برد به سمت خواسته هایم و یا دور شدن از آنها
پس می توانم من خودم آگاهانه به گفتگوهای ذهنی خودم جهت بدهم و به سمتی ببرم که احساس خوب و امید و توکل به من بدهد
این کار را انجام بدهم و آنهم همیشه و دایمی من بی شک به خواسته ها و اهداف خودم خواهم رسید
وقتی من بتوانم همیشه این گفتگوها را کنترل کنم و آنرا قالب ذهن خودم کنم
ورودی های من خوب باشد و در نتیجه فرکانس های خوب هم ارسال خواهم کرد
جهان هم همسو با این فرکانس ها اتفاقات و کسانی را وارد زندگی من می کنند که همسو با خواسته من است
این راه و رمز پیروزی برای به دست آوردن هر خواسته و هر هدفی است
در واقع من خودم همیشه باروهای منفی و فرکانس هایی داشتم که همیشه من را از خواسته و هدف هایم دور و دورتر می کرد
یادم نمی رود که همیشه در لایه های ذهن خودم ترس هایی از شروع کار داشتم
ترس هایی از ادامه راه داشتم
ترس هایی از مشکلات کار داشتم
و این ترس ها حس من را بد می کرد و تا مدتها قادر به حرکت نبودم
ولی حالا در حال کنترل کردن ورودی های خوب خودم هستم
حال می دانم که همه چیز در دستهای خودم است
و بی شک با کنترل کردن ذهن خودم می توانم به اهداف و موفقیت های خوبی دست پیدا کنم
ممنون استاد از این فایل عالی
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بسم الله النّور
برگی از روزشمار تحول زندگی من ، روز بیست و هفتم
سلام استاد عباس منش بزرگوار و سلام خانم شایسته ی عزیز
این فایل عالی بود ، یعنی هر فایلی که تا به الان از شما دیدم عالی بوده و این چقدر توانایی بالایی هست استاد که یک نفر بتونه همیشه بهترین خودش رو ارائه بده . و این خودش نشان از کنترل ذهن بالای شماست. خیلی دلم می خواد مثل شما باشم و مشغول هر کاری که هستم سعی کنم بهترین خودم در اون لحظه باشم. به دیگران کاری ندارم اما من نوسان زیاد دارم ، هنوز به ثبات لازم نرسیدم ، و باید به عنوان شاگرد این رو از شما استادم یاد بگیرم .
چقدر قشنگ توضیح دادین ممنونم استاد.
زبان داد و ستد جهان با ما زبان فرکانسه و اونم فرکانس خود ما! نه فرکانس دیگری برای ما! این خیلی خوبه ، چون تنها چیزی که ما می تونیم بهش اشراف کامل داشته باشیم فرکانس ماست، البته با تعهد و تمرین برای تغییر. بدون شک تمام انسان ها دائماً در حال ارسال فرکانسند. بسته به طرز تفکر و باور هرر فرد فرکانسش هم متفاوت میشه. و مدارهایی که تحت تاثیر فرکانس های ارسالی خودمون بهش هدایت میشیم هم متفاوته. حتماً همگی حتی در گذشته که هیچ آگاهی ای به این مسائل نداشتین این تغییر مدارها رو تجربه کردین. در مورد خودم خوب یادمه که به طور مثال وقتی مدرسه می رفتم یه وقت دلم می خواست که حسابی درس بخونم و حتی از زنگ تفریحم برای درس خوندن استفاده کنم یهو یکی از همکلاسی ها رو دیدم که کتاب به دست پای تخته ، تو زنگ تفریح داره سوال حل می کنه. رفتم جلو و از همکلاسیم در مورد کتابی که دستش بود پرسیدم و اینکه چرا داره رو چنین کتابی کار می کنه و … اون روز دوستم گفت که من همیشه زنگ تفریح رو این کتاب کار می کنم . اما من یادم نمیومد که حتی یک بار دیده باشم که ایشون پای تخته باشه . الان که فکرش رو می کنم می فهمم که من تو مدار دیدنش نبودم و با اینکه تو همون کلاس بود اما من نمی دیدمش. این یه مثال ساده برای خودم بود . تمام زندگی همینه به همین سادگی! تجربه ی جدیدی میخوام؟! باید افکار غالب ذهنم رو تغییر بدم و این که با همون افکار و فرکانس و باورهای سابق خودم انتظار دریافت نتایج متفاوت داشته باشم کار بیهوده ای هست. و این سرمایه ای هست که نه خرجی داره و نه نیاز به حضور و یاری کسی هست ، فقط باید تمرین کنم تمرین کنم تمرین کنم. اول باید ببینم که چی میخوام ، باید خودم و افکارم رو اسکن کنم! و به قول استاد عباس منش کافیه دو ساعت تمرکز کنی ببینی این تو چه خبره؟ می بینی این تو یه عالمه حرف داره زده میشه در رابطه با موضوعات مختلف. تو پروسه ی ارسال فرکانس اولین قدم دریافت ورودی ذهنی هست.و بعد ذهن توانایی این رو داره که ساعت ها و روزها و حتی سال ها رو یه مسئله تمرکز کنه! و چه خوب میشه که ما این دو مرحله رو آگاهانه کنترل کنیم، مدیریت کنیم. یعنی اول ورودی های ذهن رو که می تونه از هزاران منبع گوناگون باشه محدود کنیم و اجازه ندیم که ذهن به راحتی در معرض هر گونه ورودی ای قرار بگیره. این اولین قدم و مهمترین قدمه و شاید هم اول کار سخت ترین هم باشه برای همین قسمتش هست که خیلی ها نمی تونن بپذیرند. مگه میشه تلویزیون نبینم ؟! مگه میشه فلان جا نرم؟! مگه میشه با فلانی رفت و آمد نکنم؟! و و و و من تجربه کردم تمام اینا رو تجربه کردم ! یادمه حدود سال 87 تصمیم مهمی گرفتم .از چند سال قبلش من ناآگاهانه خودم رو وارد چرخه ی بسیار مخرّب دوستی هایی کردم که ظاهری بسیار خوب داشت ، اما بعداً معلوم شد اشخاصی بودند که دچار افسردگی بودند، اشخاصی که قدر خوبی های همسرشون رو نمی دونستن و همیشه گله و شکایتی برای گفتن داشتند و و و و من که انسانی بسیار شاد و خوش بین بودم یواش یواش شبیه اونا شده بودم و خدا رو هزاران مرتبه شاکرم که بالاخره یه جایی متوجه اشتباهاتم شدم و تصمیم گرفتم که از اون دایره بکشم بیرون، اولش خیلی سخت بود! واقعاً سخت بود چون وقتی من به خاطر اشتباهات خودم وارد مدار این افراد شده بودم ، بالطبع از مدار افرادسالم و دوستان سالمم خارج شده بودم و اگر از این دوستی مخرّب میومدم بیرون تنها می شدم، و من این کار مهم رو بالاخره انجام دادم . و آرام آرام و به یاری خداوند خیلی زودتر از اونچه که فکرش رو می کردم جدا شدم و واقعاً حال بهتری رو بعد از اون تجربه کردم. و امروز به خودم افتخار می کنم که اون سالها چنین تصمیم مهمی رو گرفتم و اجراش کردم. من آگاهانه ورودی ها رو کنترل کردم و فرکانس ها متفاوت شد و دریافت بازتاب از جهان هم متفاوت شد. ما برای حل مشکلاتمون نیاز نیست چیزی رو در بیرون تغییر بدیم ، کافیه در درون خودمون تغییر مدار بدیم و ثبات خودمون رو در اون مدار خاص حفظ کنیم و کائنات بقیه ی راه رو به یاری ما می شتابه و واقعاً می شتابه! و خوبخود همه چی برای رسیدن به مقصود آماده میشه حالا هر چی که باشه و این قانون ثابت الهیه که همه آفریدگان خداوند مورد یاری کائنات هستند . چه به سمت شر و چه به سمت خیر همه مورد حمایت و یاری اند. و البته که سمت و سوی این یاری رو ما مشخص می کنیم و باز هم این ما هستیم که می تونیم خودمون رو تو اون مدار خاص نگهداریم و روزها و ماه ها و سال ها ذهنمون رو روی اون ورودی خاص متمرکز کنیم.
با شنیدن هر فایل از شما مسیر برام روشن تر میشه استاد و علاقه و عشقم به این مسیر بیشتر و بیشتر میشه و احساسم بهتر و بهتر میشه …. و احساس خوب مواد اولیه ی واجب برای رسیدن به هر رویایی هست.
به امید خلق تک تک رویاهام و سپاسگزار خداوندم برای تک تک رویاهایی که تا به اکنون به آنها رسیده ام و دیگه جزئی از زندگی ام هستند.الهی شکرت
پیش به سوی روز بیست و هشتم سفرنامه
اللّهم ثبّت اقدامنا
به نام خدا
روز پنجاهم
خداوند را شاکرم که امروز هم مثل دیروز در مدار فعالیت در سایت بودم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خداوند عزیز، قانونی برای این دنیای مادی حاکم کرده است که آن قانون با توجه به خود هر فرد زندگی او را می سازد، این قانون کاملا عادلانه است، خداوند را بابت وجود این قانون خیلی خیلی شکر می کنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
زندگی من با توجه به ارتعاشات ذهن من که از طریق احساسات من تولید می شوند ساخته می شود، زندگی خوب با احساسات خوب تشکیل میگیرد و زندگی بد با احساسات بد. قدرت واحد در زندگی من نه دولت است، نه خانواده است و نه شرایط.
ذهن من هر لحظه در حال ارسال ارتعاشات است پس باید هر لحظه حواس به خودم باشد، باید هر لحظه حواسم به این باشد که در آن لحظه چه احساسی دارم و در صورت لزوم آن را تغییر دهم.
احساسات من از طریق توجه ام به مسائل و نوع دید من به آن ها شکل می گیرد، پس باید توجه داشته باشم که در این لحظه، در دنیای بیرون به چه چیزی توجه می کنم، شاید این مسئله در کلام راحت باشد ولی خیلی وقت ها به طور ناخود آگاه قانون از یادم می رود و کانون توجه ام به صورت خودکار به سوی چیزی تمرکز می کند که معمولا به آن فکر میکنم، اگر معمولا به نکات منفی فکر می کنم، کانون توجه ام هم به طور ناخود آگاه به مسائل منفی فکر میکند و بر عکس.
به طور خلاصه، باید احساساتم را آگاهانه کنترل کنم تا در مواقعی که قانون یادم نیست ذهنم به طور ناخوداگاه به نکات مثبت توجه می کند.
معمولا وقتی قانون را برای اولین بار می فهمیم و از آن به طور خوداگاه استفاده می کنیم از تغییر زندگی مان ذوق زده می شویم. ولی انقلاب اصلی زندگی ما وقتی شروع میشود که ذهن ما به طور ناخوداگاه ارتعاش مثبت ارسال کند. به همین خاطر است که خداوند به خواندن کتاب قران به صورت مداوم تاکید دارد چون قران بهترین منبع برای درک قانون است.
خداوندا، به من کمک کن تا مثل استاد با تعهد فراوان به قانون عمل کنم، شاکرت هستم که تا این لحظه در مورد این مسئله هر زور تلاش میکنم. کمک کن تا آخرین لحظه عمرم به این تلاشم ادامه دهم.
صبح وقتی در کلاس بچه ها در مورد فراماسون ها حرف می زدند و می گفتند که آن ها قدرت دارند من خنده ام می گرفت، خیلی دوست داشتم به آن ها بگویم که جریان چیست ولی چون قبل سر این قضیه توسط جهان تنبیه شده ام و استاد هم بار ها گفته است که فقط روی خودتان کار کنید حرفی نزدم. خداوند عزیز را بسیار بسیار شاکرم که توانستم خودم را کنترل کنم و حرفی نزنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
خداوند را شاکرم که توانستم فایل روز پنجاهم را گوش دهم و درباره آن کامنت بنویسم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
روز 27 از سفرنامه فصل اول
به نام خدای عادل
عدل خداوند بزرگ ترین ویژگی خداوند است ،هر کس در هر جایی که هست درست ترین جا هست
چون افراد بر اساس فرکانس هایشان جایگاه فعلی خود را انتخاب می کنند
برای تغییر در خود چه از لحاظ شغلی،درامد،ثروت،سلامت فقط و فقط باید فرمانی هایشان را تغییر دهیم
خدای من چه روز ها فکر میکردم که شرایط الآنم به خاطر دیگران هست به خاطر چشم کردن و …..
وقتی یادم می افته که چه روزهایی با چه فکر هایی از مسیر درست خارج شدم ، یکم بیشتر فکر میکنم
خدا رو شکر می کنم که در این مسیر قرار گرفتم تا بدانم که هیچکس بر زندگی من تاثیری ندارد و من خودم خالق شرایط فعلی هستم
خداوند عادل به همه ما این قدرت را داده که انتخاب کنیم که کجا باشیم و فقط با تغییر فرکانس هایمان
چه زیبا هر روز در این مسیر دارم بیشتر روی ذهنم،ورودی هایم،فرکانس هایم ،گفتگوهای درونی ام تمر کز دارم
چند روز پیش اتفاقی رخ داد که لازم بود پلیس باید اونجا می شود و صحنه تصادف رو بررسی کنه ،در ابتدا فقط روی نکات مثبت فککردم فککنید در تصادف دنبال نکات مثبت بودم
طبق گفته کسبه اونجا پلیس بعد از 1 ساعت و نیم به صحنه تصادف اومد و من تو ذهنم گفتم که نه ما در فرکانس درست هستیم و پلیس نهایت تا نیم ساعت بعد میاد و روی این اتفاق چند ثانیه تمرکز کردم و دقیقا نیم ساعت بعد پلیس اومد و هرچند همه چی به خیر گذشت
با کسی که تصادف کردیم چند تا مشتری به من معرفی شد و اینجوری نکات مثبت بیشتر در ذهن من تایید شد
خدا همین قدر عادل هست که هر فرکانسی بفرستی براساس همان نتایج زندگی را رخ میدهد
سلام استاد ! این روزها یه سری اگاهی های جدیدی دریافت میکنم همون دریافت ناگهانی که شما میگید … شروع کردم به کارکردن روی خودم ! و استاد میخوام اگاهی هامو بگم …
استاد نمیدونم کِی نمیدونم کجا بهم گفت فاطمه تو خود خدایی دیگران خود خدا هستن این طبیعت و درخت و هوا و این نظم و همه چییییییز خود خداست استاد من این حرفارو قبلا میشنیدم نمیفهمیدم درک نمیکردم و به عنوان یه سری حرفای قشنگ نگاه میکردم اما این سری بدجوری نشست توی وجودم … استاد اون اگاهی بهم گفت اراده تو اراده خداست اگاهی تو اگاهی خداست دست تو دست خداست دیکران خانوادت خود خدا هستن همه چیز خداست اون خدا این توانایی رو داره که اراده تو رو بیشتر کنه چون خودشه اون ارادهه … اون خدا میتونه عمل تو رو بیشتر کنه چون اون خدائه درون منه خود منم استاد حس میکنم کارام توی زندگی قراره خیلی اسان تر پیش بره چون اون خدائه داره همه چیزو پیش میبره نمیخواد من کار خاصی کنم اون خدائه درون منه خودش انگیزه میشه خودش پای حرکت میشه خودش اگاهی میشه و بر من تسلط داره و من باید لذت ببرم!
استاد یه سری اگاهی و باورای ریز دیگه هم دریافت کردم که مثلایک اتفاقی افتاده به ظاهر ناجالب بعدشم اون اگاهی بهم گفته که اصلا این اتفاق افتاده که تو فلان چیزو از قانون درک کنی بفهمیش !
ممنونم استاد !
به نام خدا بریم سراغ این قسمت از سفرنامه
ما در هر لحطه با توجه به افکارمون – در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم.
شکل اتفاقات زندگی مان —علت وجود –> فرکانس هایی که فرستادیم.
هسته کل مباحث من = محیط – اتفاقات – شرایط همگی توسط فرکانس هایی که ما به جهان هستی ارسال میکنیم به وجود می آید.
با تغییر افکار – باور – فرکانس استاد —> زندگی اش از کارگری به اینجا رسیده
اگر نتوانیم فرکانس هامون رو (ورودی ها) را کنترل کنیم نمی توانیم خروجی رو کنترل کنیم.
آگاهانه دیدن چیزهایی که به شما قدرت و احساس ک باور قوی تر می دهد.
ما در همه حال داریم تو ذهنمون با خودمان صحبت میکنیم —> خیلی از این حرف ها در مورد ورودی دهنمون هست – گفت و گو در مورد چیزی هست که اخیرا شما دیدین – یا چیزهایی که برای شما مهم اند.
فرکانس – فکر – توجه —> در شما احساسات به وجود می آورد یا مثبت یا منفی
احساس شما بهتون میگه که به سمت خواسته هاتون میرید یا به سمت ناخواسته هاتون
گفت و گو های ذهنی رو خودتان باید اگاهانه مثبت و همواره تکرار کنید —> مدیریت نجواها گفت و گو ها به سمت احساس بهتر (احساس ثروت – احساس توکل احساس شادی – احساس عشق)
در شروع ، ذهن مقاومت دارد ولی با تکرار گفت و گو ها – مقاومت کمتر می شود.
پدیدار شدن نتایج = وقتی که گفت گو های مثبت ذهنی می شود جز گفت ک گوهای غالب ذهنتان.
این کار ذهنی خیلی اسون نیست —> ولی نسبت به کارگری و بیل زدن راحت تر است.
فقط باید باور کنید که تمام اتفاقات زندگی تان را دارید با فرکانس هایتان رقم میزنید.
کنترل ورودی ها
کار کردن روی باورها و گفت و گوی ذهنی
اتفاقات به راحتی
این چند صباحی که خداوند فرصت زندگی بهمون بخشیده – طوری زندگی کنین که در موقع مرگ هیچ حسرتی نداشته باشیم
وقتی عزرائیل جون گفت بریم – بگم لتس گو..
اینکه فلان رئیس جمهور – فلان رئیس بانک – امریکا – اسرائیل —> هیچ کدام تاثیری در زندگی شما ندارد مگر “فرکانس شما”
موقعی که قدرت خلق زندگی را از خودتان میگیرید و به عیر از خودت (دیگران) می دهی زندگی ات جهنم می شود – زندگی ات پر از استرس و اضطراب میشود.
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 27
من به خودم تعهد دادم که رو باورام کار کنم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که موفق بودم و فردا چک دارم همون جور که باور کردم که مثل آب خوردن پاس میشه و پول اضافی هم تو حسابم میمونه همون هم شده
مثال استاد عزیزم خیلی عالیه بچههایی که فکر میکنن نمیتونن خوب ذهنشونو کنترل کنن کاری نداره که یه بیل وردارن برن کاری نمیخواد کنن ،الان وقت بیل زدن باغچهاس برن بیل بزنن و خودشون بعد چند دقیقه متوجه میشن کدوم کارو انتخاب کنن بیل زدن و یا کنترل ذهنو من امتحان کردم با آب و تاب رفتم دوتا بیلم گرفتم که دور زمینی که گرفتم و بیل بزنم یادمه برج پنج من این کارو کردم همون روز بیلامو برداشتم اومدم گفتم فردا هم میام الان شش ماه از اون فردام گذشته هنوز سر زمین نرفتم ببینم زمین سر جایش هست یا نه حالا بیل زدنش بمونه
امروز استاد وقتی این مثال زد من با جون و دل پذبرفتم که کنترل ذهن خیئیییلللللییییی آسون تره و الان دارم رو باورام کار میکنم به همین راحتی و خیلی هم حالم خوبه و آروم آروم روز به روز حالم بهتر هم میشه
ما دو حالت باید فکر کنیم خوب یا بد
خب من به خودم میگم من که یه عمر کلا تو فاز بد بودم و نتیجشم قشننننگ دارم میبینم و خودمو دیگه نمیتونم قول بزنم که و حالا میام یه سال ذهنمو کنترل میکنم با آموزهایی که استاد میگن و ببینم این نتیجش چی میشه البته من نتیجمو دارم میبینم و این مسیرو به خودم متعهد میشم تاکید میکنم به خودم متعهد میشم که ادامه بدم تا اون زندگی رویایی که دوست داشتم داشته باشم و یه عمر دنبالش دویدم و هنوز بهش نرسیدم محقق کنم
از لحاظ فعالیت بهتون قول میدم هیچ کس تو سایت پیدا نمیشه که مثل من فعال بوده باشه آنقدر پر انرژی بودم آنقدر انگیزا داشتم چه کارهایی که خواستمو فتح نکردم ولی چون کنترل ذهن نداشتم و خوب فکر نمیکردم بعد یه مدت مدیدی با مخ میخوردم زمین بعد یقه همرو میگرفتم که فلانی مقصره بیساری مقصره غافل از اینکه مصقر اصلی خودم و باورام بودم نه هیچ کس دیگری من با 48 سال سن و یه انسان فعال تو حوضه کاری خودم که تو بازار تهران به بلدزر معروف بودم بهتون قول میدم اگه ما به اون چیزی که استاد میگن مثل وحی منزل عمل نکنیم به خدا تو در و دیواریم من تجریش کردم
دوستم یه حاجی بازاری یه روز جلومو گرفت گفت هاشم من موندم تو چکار با خودت کردی کل بازار حرف از پیشرفت تو بود چی کار کردی با خودت
دوستان عزیزم میدونید من تو جوابش چی گفتم ، گفتم نمیدونم به خدا نمیدونستم من وقتی با قانون و استاد آشنا شدم متوجه شدم که من با خودم چکار کردم من نمونه بارز یه کسی که کار و پشتکار فراوان داشت ولی تا آگاهانه کانون توجهش به نکات منفی بود هستم و به خودم قول دادم با همون انگیزه که تو کارم برا خودم افکار منفی میساختم و خودمو بلا سرم میاوردم حالا میام رو نکات مثبت با همون انرژی کار میکنم و رهنمون کنترل میکنم به قول استاد الان افکار منفی برام حکم آتیش و داره اگه تو افکار منفی باشم میسوزم و سعی میکنم که نباشم و سلام.
دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
یا حق
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوبم
قوانین جهان هستی را هر بار بیشتر گوش بدهم برایم عالی تر و جذاب تر است
خوشحالم که امروز در حال شنیدن این فایل عالی هستم
نکته هایی که از این فایل را یاد می گیرم برای خودم می نویسم
نکته اول
من با توجه به افکارم هر روز در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی ارسال می کنم
و بدین صورت اتفاقات زندگی خودم را شکل می دهم
روابط ، ثروت ، فقر و و و همه اتفاقاتی که روزانه برای من رخ می دهد در نتیجه ارسال افکار و فرکانس های خودم است
با تغییر باورهای خودم ، فرکانس های ارسالی من به جهان هستی هم تغییر خواهد کرد و در نتیجه زندگی من تغییر خواهد کرد
باور اینکه خدای برای من نخواسته است
خدا من را دوست ندارد
فلانی در فلان خانواده به دنیا آمده است و و و
اینها باورهایی غلط است که در زندگی اکثر مردم وجود دارد
حال
هرچه من قانون را بیشتر درک کنم بهتر و بیشتر می توانم زندگی خودم را بسازم و به دنیایی زیبا تر خودم را هدایت کنم
چگونه فرکانس های خودم را هدایت کنم ؟
با کنترل کردن ورودی های ذهن خودم می توانم فرکانس های ارسالی خودم را کنترل کنم
دیدن ها
بحث کردن ها
صحبت کردن ها
شنیدن ها
مکالمه ها
در ذهن خودم با خودم حرف می زنم در مورد مشکلات و اتفاقات بد و ترس ها
نجواهای ذهنی
همه اینها سبب می شوند که فرکانس های ارسالی من خوب و عالی نباشند
حال می توانم در ذهن خودم
احساس خوب مثل احساس عشق
احساس زیبایی
احساس حال خوبی
احساس سپاسگذاری داشته باشم این حس ها به من کمک می کند که من فرکانس های عالی برای خودم بسازم و در نتیجه اتفاقات خوبی در زندگی من رخ می دهد
مدیریت کردن نجواهای ذهنی خود در جهت اینکه به من احساس خوب و پیشرفت به من بدهد اینها به من حس خوب وارد می کند و این حس خوب به من سبب می شود که من فرکانس خوب به جهان هستی صادر کنم و در نتیجه باورهای خوب به جهان صادر می کنم و بدین صورت اتفاقات خوب برای من اتفاق خواهد افتاد
این کار مستلزم تمرین کردن است و باید همیشه و همیشه و مداوم در حال تمرین کردن این کار باشم
کنترل کردن گفتگوهای ذهنی به شکلی که به من حس و حال خوب می دهد
دیگران هیچ تاثیری در زندگی من ندارند و این فقط من خودم هستم که با فرکانس های خودم زندگی خودم را می سازم
همه چیز در دستهای خودم است
خودم هستم که امروز و فردای خودم را می سازم باید هر روز روی باورهای مثبت خودم کار کنم
ورودی های خودم را بیشتر و بیشتر کنترل کنم
دیده ها و شنیده های خودم را کنترل کنم و با خودم عهد ببندم که از امروز مراقب ورودی های خودم باشم
زیبایی ها را ببینم
قشنگی ها را ببینم
نعمت های زندگی خودم را ببینم
سپاسگذار خدای خودم باشم
ممنونم از استاد عزیز بخاطر این فایل عالی
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها