اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ما در هر لحظه با توجه به افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی، هستیم و تمام اتفاقات زندگی ما توسط فرکانس هایی که ما به جهان ارسال می کنیم به وجود میاد.
این ارتعاشات و فرکانس ها هستند که شرایط زندگی ما رو به وجود میارن.
کنترل فرکانس ها:
وقتی کلی افکار منفی و باورهای منفی داشته باشیم، داریم فرکانس هایی از همین جنس رو ارسال میکنیم و اتفاقات و شرایطی از همین باورها وارد زندگیمون میشه.
کسی که نتونه ورودی هاش رو کنترل کنه، نمی تونه خروجی های ذهنش رو هم کنترل کنه.
آگاهانه به چیزهایی فکر کنیم و ببینیم که به ما احساس بهتری میده، احساس ایمان و توکل و شوق بیشتری میده.
ما در همه حال در ذهنمون در حال صحبت با خودمون هستیم.خیلی از این حرف ها در رابطه با ورودی های ذهنمون هست. در مورد چیزهایی هستند که اخیرا شنیدیم یا دیدیم یا برامون مهم بودن، و این گفتگوها حس خوب یا حس بد برامون به وجود میارن.
این احساس به ما میگه که این گفتگوهای ذهنی ما رو به چه سمتی می برن. به سمت خواسته ها یا به سمت ناخواسته ها.
اگر بتونیم آگاهانه ورودی ها رو کنترل کنیم که حس بهتری،حس ایمان و توکل به ما بدن، و اینکارو همیشه انجام بدیم و جزئی از برنامه هر روزمون باشه، که گفتگوهای مثبت بشن، گفتگوهای غالب ذهن ما.
اتفاقی که میوفته :
جهان شرایطی رو به وجود میاره که خیلی ساده و راحت و سریع به خواسته هامون می رسیم.
کل داستان همینه: کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد.
کافیه باور کنیم تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه فرکانس های خودمون به وجود میاد…
استاد عزیز این فایل رو چند ماه پیش گوش کرده بودم ولی اونموقع ظرفم کوچیک تر بود.وقتی این فایل رو امروز گوش کردم خیلی مطالب بیشتری و درک عمیق تری از صحبت های شما داشتم.و مطمئنم هر روز که بگذره با گوش دادن چندباره، درک بیشتری از فایل پیدا میکنم و دوست دارم تمام فایل ها رو هر روز و همیشه گوش بدم که جزئی از برنامه همیشگیم باشه.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
پنجاهمین ردپای من
خدایا شکرت
دیروز این فایل رو گوش کردم و وقتیکه اومدم کامنت بزارم انگار ذهنم قفل کرد! میدونم وقفه افتاده اما ذهنم به شدت قفل کرده بود و انگار هیچ چیزی از فایل رو نشنیده بودم که حتی نتونستم یه جمله بنویسم!
همونجا گوشی و بستم و رفتم
امشب دوباره گوش کردم و این بار با تمرکز بالا و هرجایی رو که فک میکردم برام گنگ هست رو دوباره گوش میکردم
برام عجیب بود این حالی که داشتم!
من این فایل رو تو روز ۲۷ ام سفرنامه هم گوش کردم، یه چیزای کلی یادم بود
اما این بار انگار جمله هارو عمیق تر درک میکردم جوری که انگار بعضی جمله ها دیگه حتی شبیه اون جمله ای نبود که تو روز ۲۷ سفرنامه شنیده بودم
همههه اون چیزی که میخوایم برمیگرده به فرکانس ما
و اگه توی انجام کاری یا توی فکر کردن به چیزی احساس خوبی داشته باشیم قطعا تو مسیر درستی هستیم
این برا من یه نشونه اس، وقتی دارم به چیزی فکر میکنم و احساس خوبی دارم مطمئن میشم که مسیرم درسته، این مهر تاییده برام
و البته که به قول استاد نشانه ی ایمان هم احساس خوبه
وقتی قدرت رو از خدا میگیریم و به بنده هاش میدیم امکان نداره که موفق بشیم، امکان نداره که اون مسیر و بتونیم تا ته ادامه بدیم!
قدرت خداس، خدایی که درون توئه، با توئه، خدا خود تویی
همه اون چیزی رو که میخوای خودت خلق کن و از بقیه هیچ انتظاری نداشته باش
سپاسگزار خداوندی هستم که همواره درحال هدایت من هست، سپاسگزار خداوندی هستم که دوباره من رو به اصل و اساس قوانین هدایت کرد. این فایل یکی از فایل های موردعلاقه من هست و چقدرر خوشحالم که دوباره فرصت این رو دارم تا این گنج رو بشنوم!!
چندین بار قبلا به این فایل گوش داده بودم اماا ایندفعه چه چیزهایی شنیدم که قبلا خوب نمیشنیدم!! چه چیزهایی برام بولدتر شده بود که با اینکه قبلا بهشون توجه کرده بودم انگار اینبار برام جور دیگهای شده بودند! تا جایی که با تمام شدن فایل، خیلی ناخوداگاه و بدون تأمل، این فکر از ذهنم گذشت که چرا این فایل باید رایگان باشه؟؟! چرا آگاهی های این فایل که کم از الماس نداره باید رایگان باشه؟؟ و تعجب کردم.
اینه قانون تکامل و کم کم وارد شدن به مدارهای بالاتر! من خودم اصلاا نفهمیدم که چطور ولی درک من، زاویهی دید من، احساس خوبی که داره تبدیل به اولویت اول زندگیم میشه و… همه اینها که جدیدا دارن خودشون رو در رفتارهام نشون میدن، باهام حرف میزنن که همین قدم های کوچولو کوچولو کار خودشون رو میکنن چه تو متوجهش باشی چه نباشی :))
سپاسگزار ربّم هستم که با دوباره گوش دادن این فایل، بهم باز یادآوری شد که همه چیز دست من و فرکانس های منه. چون منم که از خودم ارتعاش میفرستم، منم که با جهت دادن به گفت و گوهای ذهنم درحال ارسال فرکانس به جهان هستم و نتیجهی تمام چیزی که خودم بهشون توجه کردم (دیدم، شنیدم، تایید کردم) رو جهان هستی برام بواسطه شرایط، موقعیتها و افراد ترجمه میکنه و نشون میده.
دوباره بهم یادآوری شد که به اندازهای که بتونم این قانون رو که “تمام شرایط زندگی ما، اتفاقات زندگی ما، برخورد ما با دیگران، مسائل، موقعیت و.. ما توسط فرکانس هایی که هرلحظه به این جهان ارسال میکنیم، شکل میگیره.” و اگر بهش به نفع خودم عمل کنم، نتیجهاش رو هم به همون اندازه در جنبه های مختلف زندگیم میبینم، چون من همون دستگاهی هستم که فرکانس تولید میکنه. و اگر میخوام هربخشی از زندگیم تغییر کنه، لازمهی اون تغییر فرکانس، تغییر افکار و تغییر باور من هست. اینکه اگر میخوام فرکانس هام رو کنترل کنم بااید ورودی هام رو کنترل و فیلتر کنم. چون کسی که نتونه ورودی هاش رو کنترل کنه، نمیتونه خروجی های مغزش رو کنترل کنه! باید آگاهانه وارد این گفت و گوهای ذهن بشم و بهشون جهت بدم با توجه کردن، شنیدن، مطالعه کردن، دیدن، به خاطر سپردن و تکرار کردن چیزهایی که بهم احساس بهتری میدن، ایمان بیشتر، توکل بیشتر، اشتیاق بیشتر، امید بیشتر، انرژی بیشتر و در یک کلام احساس خوب بیشتری بهم میدن. در اینصورت هست که خروجی ها در راستای خواسته هام وارد زندگیم میشن. این ها همش یک پروسه ذهنی هست که نیاز داره به تمرین، به تکرار مداوم و البته که نیاز داره به باور؛ به این باور که جواب میدهد.
تمام داستان همینه که باور کنیم اتفاقات زندگی ما بواسطه فرکانس های خودمون بوجود میاد و هیچ دست دیگه ای در کار نیست. پس الکی به کسی قدرت ندیم و به عوامل بیرونی انقدر توجه نکنیم، و بجاش روی خودمون و فرکانس ها و باورهایی که زندگی بر پایهی اونهاست کار کنیم تا زندگی رو همونطور که دوست داریم تجربه کنیم و نتیجهی معجزه آسایی که این متعهدانه کار کردن روی خودمون در بر داره رو نظارهگر باشیم. بیایم و از این فرصتی که خداوند در نهایت سخاوت و عدل به ما داده برای بودن در این جهان رو طوری زندگی کنیم که لحظه مرگ حسرت حتی یک ثانیهاش رو هم نخوریم! بلکه انقدر خلق کرده باشیم، انقدر تجربه کرده باشیم و انقدر ظرف مون رو بزرگ کرده باشیم با تجربیات مختلف و رسیدن به خواستهها که با رضایت کامل و مشتاقانه بخوایم از اینجا بریم برای زندگی بهتر در جهان دیگر…
ما یک دستگاهی هستیم که دایما فرکانس تولید میکنیم و شرایط و اتفاقات خودمون رو خودمون رقم میزنیم
و با تغییر فرکانس زندگی تغیر میکنه
فرکانس با فکر کردن ورودیها ی ذهنمون و باورها تولید میشه
باورها و تفکرات باعث بوجود امدن فرکانسها و تولید فرکانسها میشه و ساخت زندگی میشه
باورها با تغییر ورودیها تغییر میکنه و فرکانسها تغییر میکنه
اگر مدام مواظب ورودیها باشم و ورودیهای من در مورد شادی ثروت وموفقیت زیباییها باشه احساسی که در ایجاد میشه باعث فرستادن فرکانسهایی میشه که باعث موفقیت بیشتر من میشه
افکار فرکانس گفتگو ذهنی همه یکی است
اگر بتوتیم نجوا و گفتگوهای ذهنی رو اگاهانه کنترل کنیم به شکلی به من احساس امید توکل پیشرفت سلامتی به من بده و مدام ادامه داشته باشه و به ذهن گوش ندیم و به نجوا گوش نکنیم و فقط گفتگو مثبت داشته باشم و با ادمهای موفقیت بیشتر باشم وبیشتر بخونم و فایلهای مثبت رو بارها و بارها گوش کنم تا گفتگو غالب ذهن من باشن و احساس بهتری داشته باشم شرایط دلخواه و رسیدن به خواسته ها برای من سریع تر میشه
شرایط زندگی من فقط بسته به فرکانسهای من هست نه هیچ چیز دیگه ای
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو خالق زندگی خودم کردی ومن میتونم زندگی خودمو انطوری که دلم میخواد بسازم هزاران بار شکر مهربان خدای من
من توی یک دوره ای میخواستم برم دانشگاه که دانشگاهمون هم دقیقا جایی افتاد که من زیاد دوست نداشتم برم (یعنی توجه به ناخواسته ها) وقتی رسیدیم به اون شهر کاملا افکارم و احساساتم به حدی منفی بود که هر کسی از دور منو میدید میفهمید که من الان توی چه وضعیتی هستم
خلاصه این قضیه توی من ، نه تغییری کرد و نه کمتر شد
همین باعث شد من هر لحظه فرکانس های مختلف منفی در رابطه با جایی که توش قرار گرفتم بفرستم و دقیقا همین باعث میشد که من بیشتر اونجایی که دوست نداشتم بمونم آخر من بدون اینکه موفق به ادامه تحصیل بشم برگشتم تهران بعدها که با این قانون آشنا شدم فهمیدم باید فرکانس های مثبتی در رابطه با اون چیزی که میخوام باشه بفرستم همین باعث شد به صورت غیر حضوری من با دانشگاهم تسویه حساب کنم که خیلی راحت هم انجام شد در حالیکه قبلاً به صورت حضوری هم رفته بودیم اینجوری نشد
یا مثلاً همین چند وقت پیش توی سرکارمون همکارامون در رابطه با نحوه پختن لوبیا پلو صحبت میکردن 😄 و ما داشتیم فقط میشنیدیم همین یعنی اصلا در موردش حرف هم نزدیم دو روز بعد وقتی از سرکار امدیم خونه دیدیم مادرمون برامون لوبیاپلو درست کرده در حالی ما بهش شب قبل گفته بودیم که چی درسته و خودش هم تایید کردو گفت آره دقیقا فلان غذا رو درست میکنم در حالیکه چیزی که ما قبلش شنیده بودیم و فرکانسش رو فرستاده بودیم انجام شد
مادر هر لحظه داریم فرکانسامون به جهان هستی ارسال میکنیم که معیار تمام تجربه های ما در زندگی این دنیا و آخرت است.
فرکانس یعنی تکرار ،یعنی اینکه یکبار یک فکر رو درست کنیم خیلی قابل توجه نیست بلکه فرکانس یعنی رفتارو کرداری که در ما بشینه و شخصیت ما عوض بشه کاملا چون جهان گول نمیخوره که ما ادا دربیاریم و یا حرف بزنیم بلکه باید با تمام وجودمون تغییر کنیم در تمام جوانب البته پله پله این اتفاق میوفتد.
کار ما تمرکز و کنترل روی ورودی ها و پردازش افکار است و محصول خروجی ذهنی ما کارها رو انجام میده.
ما از طریق احساسمون متوجه میشیم که داریم آسان میشویم برای آسانی ها (احساس خوب=اتفاق خوب) یا آسان میشویم برای سختی ها(احساس بد=اتفاق بد)
باید از تمام قیل و قال ها رها باشیم و آرام تا بتوانیم کنترل کنیم و جهت دهی کنیم و انچیزی رو به قول قرآن از قبل میفرستیم دقیقا نتیجش همانی بشود که میخواهیم و دلمون میخواد تجربش کنیم.
فقط باور کنیم که تمام اتفاقات زندگیمونو خودمون داریم رقم میزنیم با باور و یقین ما میتونیم تعهد بدهیم و عملگرا باشیم و ورودی ها رو کنترل کنیم و اولویتهامونو خودمون و کار کردن روی خودمون قرار بدهیم این یعنی همون ایمان بخدا چرا که این قوانین ،قوانین خداوند است که باید ایمان بیاریم و عمل کنیم .
وقتی ایمان بیاریم همه چیز درون ماست دیگه برامون چه اهمیتی داره بیرون چه خبره فعلا و ما با تعهد و ادامه دادن بیرون رو با درونمون هماهنگ میکنیم .
ایمان به آخرت یعنی چی ؟؟ایمان به غیب؟؟؟
یعنی همین قواعد و قوانین که باید بشناسیمشون و بپذیریم و عمل کنیم تا سعادتمند و خوشبخت در هر دو جهان باشیم .
سلام به همه عزیزان و همسفران و استاد عزیزم و مریم جونم
روز ۲۷ سفرنامه
افکار و نجواهای ذهن که براساس ورودی های ما شکل میگیرن و مدام در ذهنمون در حال پلی شدن هستن تبدیل به فرکانسی میشن که به جهان داده میشه و ما از جهان نتیجش رو دریافت میکنیم.
احساس خوب=اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد
بارها و بارها این جملات در فایل هاتون شنیدم اما هربار که میشنوم باز برام تازگی داره! پریشب از حجم فکرها و نجواهای ذهنم شاید بیش از دو سه ساعت در حال جنگ درونی بودم حالم بد میشد اما نمیتونستم اون حجم از افکار بدم رو کنترل کنم با اینکه فایل رو گوش کرده بودم اما بخاطر اینکه در مدار دریافتش نبودم اصلا متوجه حتی یک کلمه از حرفاتون نشدم با اینکه چندین بار هم گوش کردم اما امروز تنها با یکبار گوش کردن و مقایسه با دو شب گذشته متوجه شدم تازه دارین چی میگین! من بارها سعی کردم اگاهانه از هجوم افکار و نجواهای منفی ذهنم جلوگیری کنم اما بعضی وقتا از دستم خارج میشه که الان متوجه شدم بخاطر ورودی های نامناسبه که کنترلش از دستم خارج میشه اونشب خیلی برای خوابیدن تقلا کردم و با همون احساس بد خوابیدم و صبح هم با همون احساس بد بیدار شدم جوریکه اول صبح با مامانم سر هیچ و پوچ بحثم شد و عصبانی شدم اما خب دیدم نمیشه تو همین وضعیت موند رفتم سراغ دفتر شکرگزاری با اینکه خیلیییی تلاش میکرد ک منصرفم کنه و هی میگف بذار اروم بشی بعد بنویس الان حوصله نداری برو بخواب اما میدونستم اگه بیشتر زمان بهش بدم بیشتر تو همین حس بد قرار میگیرم پس رفتم و شروع کردم به نوشتن و خدا رو بابت سلالمتی و خانواده ای که دارم سپاسگزاری کردم کم کم حالم بهتر شد و تعداد مواردی ک برای سپاسگزاری نوشتم هی بیشتر و بیشتر شد و بعد شروع کردم به نوشتن خواسته هایی ک دوست داشتم تو طول روز انجام بدم و اخر شب که برگشتم سراغ دفترم برای تیک زدن خواسته های انجام شده و سپاسگزاری شبانم دیدم چقققد روزی که به پایان رسوندم پر از احساس خوب و اتفاقات خوب و خوشایند بوده و من روزمو به بهترین شکل ممکن خلق کرده بودم با توجه به نکات مثبت با سپاسگزاری واقعاااا احساس خوب= ایجاد اتفاقات خوب.
خدا رو هزااار بار شاکرم برای آگاهی امروزم و شاکرم برای وجود شما استاد عزیزم ومریم جونم با نوشته های زیباتون
خدایا شکرت که به خاطر تمام تضاد هایی که در زندگیم پیش امد ودرخواست شرایط بهتر را داشتم ودنیایی از سوال بی جواب داشتم
و در دنیای بیرون نتوانستم ان را بیابم وارامش واقعی را تجربه کنم وخداوند من را به این سایت واستاد عزیزم وشما عزیزان راهنمایی کرد.
من از زاویه بهتری به دنیا نگاه کردم وبه خدا توکل کردم وباور داشتم دنیا میتواند برای من جای بهتری باشد وبارها ارتعاش ان را فرستادم جوابش را نمیدانستم وفرکانس های من ،من را به اینجا معرفی کرد وراه را به من نشان داد
در اینجا هم یاد گرفتم که ورودی ها مثبت باشه :تلویزیون تعطیل .روابط در حد ضرورت با افراد مثبت تر و درجه یک ،سرم به کار خودم یعنی مطالعه سایت گرم شد پیگیرم ،میخوانم تمرین میکنم یواش یواش دارم گفتگوهای ذهنم مثبت تر میکنم.نجواها رو تو ذهنم برعکس میکنم دلیل منطقی براش میارم وبارها با صدای بلند تکرار میکنم ومینویسم ،سعی میکنم حالم را خوب نگه دارم،یا سریع به حال خوب برسم ،نتیجی هم الهی شکر که بهترینش ارامش و امید هست در من بوجود امده ،از خواب بیدار شده ام،
من خالق اتفاقات وشرایط خودمم هستم
واین جمله را دارم رصد میکنم میبینم جالبه همش واقعا نتیجه افکار واحساس خود منه
دارد باورم با همین تکرارها شکل جدید به خودش میگیره ودرک کرده ام از باور همه چیز ارتعاش میشود وخلق میگردد
این سرنخ رو دارم میرم جلو عجله ای هم ندارم فقط دارم یاد میگیرم نتایج خودش میاد
امروز فقط دارم سعی میکنم تو هر شرایطی خدا رو بالاتر از همه میگذارمش ارباب خودشه
و ایمان دارم برای من هم اتفاق می افته با هدفهای کوچیک کوچیک دارم تیک میزنم میام بالا
حرف استاد حجته فقط گوش میدم وتعهد دارم تا روزگارم را تغییر دهم وباور قدرتمند بسازم
کل داستان به قول استاد همینه
فقط تکامل باید طی بشه وخود سایت بهترین مرجع رشد ماست.
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه پنجاهمین رد پای سفرنامم رو می نویسم
من با این قانون از سالها پیش آشنا شده بودم اما هیچوقت هیچکس اینقدر واضح و با مصداق برام توضیح نداده بود…
یا شایدم چون من در مدارش نبودم اینقدر مث الان باورش نکرده بودم…
من بارها این فایل رو گوش کردم ولی هر بار انگار یک قسمتش توجهم رو جلب می کنه..
این بار این برام جالب بود ک باید به گفت و گوهای ذهنیم و به نجواهای ذهنیم خودم آگاهانه جهت بدم و خودم با خودم حرف بزنم باید نجواهام رو به طرف خواسته هام ببرم…
خدایا سپاسگزارم ک مجددا این فایل در مسیرم قرار گرفت تا از نکات مثبتش استفاده کنم و این قانون رو به خودم یاداوری کنم
من به وسیله ی این قوانین تونستم نسبت به قبل خیلی بیشتر با خودم و جهان در صلح باشم ….وای دیگه از اون نجواهای جهنمی و اون ذهن قضاوتگر خبری نیس…و اگه یه وقت اتفاقی باز شروع کنه به نجوا کردن فوری مچشو میگیرم و آگاهانه بهش سمت و سو میدم …خدایا سپاسگزارم
ولی از همه مهمتر متوجه شدم که این کار یه روز و دو روز نیس باید همه ی عمرت حواست باشه
شاید اوایل به نظر سخت بیاد اما کم کم میشه برات عادت چون هر روز زندگیش می کنی
خدایا به خاطر این بهشت ازت سپاسگزارم
خدایا منو به سمت انسانهایی با افکار مثبت و شاد و با محبت و انصاف هدایت کن
خدایا کمکم کن باورهای درست در مورد روابط و عشق و ازدواج و ثروت و سلامتی بسازم
بازم ی فایل فوق العادهٔ دیگ دنیای ما فرکانس های ماست
خدارو شکر واقعا بخاطر قوانین به این راحتی و خوبی قانونی ک میگ شاد باش تا شادیاتو بیشتر کنم سلامتیتو شکر کن تا سلامتیتو بیشتر کنم ثروتتو شکر کن تا ثروتتو بیشتر کنم ولی تا چه حد بیشتر میکنه تا حدی ک باور های ما کشش داشته باشن چجوری باورامونو بهتر کنیم با کنترل ورودی با توجه به فراوانی به اعراض از نازیبایی خدایا شکرت شکرت شکرت بخاطر این قوانین باحال و ساده
با سلام خدمت همه دوستان عزیز🙌
خدایا شکرت که در این مسیر زیبا و فوق العاده هستم.
قانون:
ما در هر لحظه با توجه به افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی، هستیم و تمام اتفاقات زندگی ما توسط فرکانس هایی که ما به جهان ارسال می کنیم به وجود میاد.
این ارتعاشات و فرکانس ها هستند که شرایط زندگی ما رو به وجود میارن.
کنترل فرکانس ها:
وقتی کلی افکار منفی و باورهای منفی داشته باشیم، داریم فرکانس هایی از همین جنس رو ارسال میکنیم و اتفاقات و شرایطی از همین باورها وارد زندگیمون میشه.
کسی که نتونه ورودی هاش رو کنترل کنه، نمی تونه خروجی های ذهنش رو هم کنترل کنه.
آگاهانه به چیزهایی فکر کنیم و ببینیم که به ما احساس بهتری میده، احساس ایمان و توکل و شوق بیشتری میده.
ما در همه حال در ذهنمون در حال صحبت با خودمون هستیم.خیلی از این حرف ها در رابطه با ورودی های ذهنمون هست. در مورد چیزهایی هستند که اخیرا شنیدیم یا دیدیم یا برامون مهم بودن، و این گفتگوها حس خوب یا حس بد برامون به وجود میارن.
این احساس به ما میگه که این گفتگوهای ذهنی ما رو به چه سمتی می برن. به سمت خواسته ها یا به سمت ناخواسته ها.
اگر بتونیم آگاهانه ورودی ها رو کنترل کنیم که حس بهتری،حس ایمان و توکل به ما بدن، و اینکارو همیشه انجام بدیم و جزئی از برنامه هر روزمون باشه، که گفتگوهای مثبت بشن، گفتگوهای غالب ذهن ما.
اتفاقی که میوفته :
جهان شرایطی رو به وجود میاره که خیلی ساده و راحت و سریع به خواسته هامون می رسیم.
کل داستان همینه: کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد.
کافیه باور کنیم تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه فرکانس های خودمون به وجود میاد…
استاد عزیز این فایل رو چند ماه پیش گوش کرده بودم ولی اونموقع ظرفم کوچیک تر بود.وقتی این فایل رو امروز گوش کردم خیلی مطالب بیشتری و درک عمیق تری از صحبت های شما داشتم.و مطمئنم هر روز که بگذره با گوش دادن چندباره، درک بیشتری از فایل پیدا میکنم و دوست دارم تمام فایل ها رو هر روز و همیشه گوش بدم که جزئی از برنامه همیشگیم باشه.
خداروشکر میکنم از اینکه در این مسیر عالی هستم
ممنون از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان💐💐🙏🙏💙
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
پنجاهمین ردپای من
خدایا شکرت
دیروز این فایل رو گوش کردم و وقتیکه اومدم کامنت بزارم انگار ذهنم قفل کرد! میدونم وقفه افتاده اما ذهنم به شدت قفل کرده بود و انگار هیچ چیزی از فایل رو نشنیده بودم که حتی نتونستم یه جمله بنویسم!
همونجا گوشی و بستم و رفتم
امشب دوباره گوش کردم و این بار با تمرکز بالا و هرجایی رو که فک میکردم برام گنگ هست رو دوباره گوش میکردم
برام عجیب بود این حالی که داشتم!
من این فایل رو تو روز ۲۷ ام سفرنامه هم گوش کردم، یه چیزای کلی یادم بود
اما این بار انگار جمله هارو عمیق تر درک میکردم جوری که انگار بعضی جمله ها دیگه حتی شبیه اون جمله ای نبود که تو روز ۲۷ سفرنامه شنیده بودم
همههه اون چیزی که میخوایم برمیگرده به فرکانس ما
و اگه توی انجام کاری یا توی فکر کردن به چیزی احساس خوبی داشته باشیم قطعا تو مسیر درستی هستیم
این برا من یه نشونه اس، وقتی دارم به چیزی فکر میکنم و احساس خوبی دارم مطمئن میشم که مسیرم درسته، این مهر تاییده برام
و البته که به قول استاد نشانه ی ایمان هم احساس خوبه
وقتی قدرت رو از خدا میگیریم و به بنده هاش میدیم امکان نداره که موفق بشیم، امکان نداره که اون مسیر و بتونیم تا ته ادامه بدیم!
قدرت خداس، خدایی که درون توئه، با توئه، خدا خود تویی
همه اون چیزی رو که میخوای خودت خلق کن و از بقیه هیچ انتظاری نداشته باش
خدایا شکرت که قدرت خلق خواسته هامون رو بهمون دادی
خدایا عاشقتم که قوانین جهانت بدون تغییره
عاشقتونم
در پناه حق
🎈پنجاهمین برگ از سفرنامه من
به نام خداوند وهاب؛
سپاسگزار خداوندی هستم که همواره درحال هدایت من هست، سپاسگزار خداوندی هستم که دوباره من رو به اصل و اساس قوانین هدایت کرد. این فایل یکی از فایل های موردعلاقه من هست و چقدرر خوشحالم که دوباره فرصت این رو دارم تا این گنج رو بشنوم!!
چندین بار قبلا به این فایل گوش داده بودم اماا ایندفعه چه چیزهایی شنیدم که قبلا خوب نمیشنیدم!! چه چیزهایی برام بولدتر شده بود که با اینکه قبلا بهشون توجه کرده بودم انگار اینبار برام جور دیگهای شده بودند! تا جایی که با تمام شدن فایل، خیلی ناخوداگاه و بدون تأمل، این فکر از ذهنم گذشت که چرا این فایل باید رایگان باشه؟؟! چرا آگاهی های این فایل که کم از الماس نداره باید رایگان باشه؟؟ و تعجب کردم.
اینه قانون تکامل و کم کم وارد شدن به مدارهای بالاتر! من خودم اصلاا نفهمیدم که چطور ولی درک من، زاویهی دید من، احساس خوبی که داره تبدیل به اولویت اول زندگیم میشه و… همه اینها که جدیدا دارن خودشون رو در رفتارهام نشون میدن، باهام حرف میزنن که همین قدم های کوچولو کوچولو کار خودشون رو میکنن چه تو متوجهش باشی چه نباشی :))
سپاسگزار ربّم هستم که با دوباره گوش دادن این فایل، بهم باز یادآوری شد که همه چیز دست من و فرکانس های منه. چون منم که از خودم ارتعاش میفرستم، منم که با جهت دادن به گفت و گوهای ذهنم درحال ارسال فرکانس به جهان هستم و نتیجهی تمام چیزی که خودم بهشون توجه کردم (دیدم، شنیدم، تایید کردم) رو جهان هستی برام بواسطه شرایط، موقعیتها و افراد ترجمه میکنه و نشون میده.
دوباره بهم یادآوری شد که به اندازهای که بتونم این قانون رو که “تمام شرایط زندگی ما، اتفاقات زندگی ما، برخورد ما با دیگران، مسائل، موقعیت و.. ما توسط فرکانس هایی که هرلحظه به این جهان ارسال میکنیم، شکل میگیره.” و اگر بهش به نفع خودم عمل کنم، نتیجهاش رو هم به همون اندازه در جنبه های مختلف زندگیم میبینم، چون من همون دستگاهی هستم که فرکانس تولید میکنه. و اگر میخوام هربخشی از زندگیم تغییر کنه، لازمهی اون تغییر فرکانس، تغییر افکار و تغییر باور من هست. اینکه اگر میخوام فرکانس هام رو کنترل کنم بااید ورودی هام رو کنترل و فیلتر کنم. چون کسی که نتونه ورودی هاش رو کنترل کنه، نمیتونه خروجی های مغزش رو کنترل کنه! باید آگاهانه وارد این گفت و گوهای ذهن بشم و بهشون جهت بدم با توجه کردن، شنیدن، مطالعه کردن، دیدن، به خاطر سپردن و تکرار کردن چیزهایی که بهم احساس بهتری میدن، ایمان بیشتر، توکل بیشتر، اشتیاق بیشتر، امید بیشتر، انرژی بیشتر و در یک کلام احساس خوب بیشتری بهم میدن. در اینصورت هست که خروجی ها در راستای خواسته هام وارد زندگیم میشن. این ها همش یک پروسه ذهنی هست که نیاز داره به تمرین، به تکرار مداوم و البته که نیاز داره به باور؛ به این باور که جواب میدهد.
تمام داستان همینه که باور کنیم اتفاقات زندگی ما بواسطه فرکانس های خودمون بوجود میاد و هیچ دست دیگه ای در کار نیست. پس الکی به کسی قدرت ندیم و به عوامل بیرونی انقدر توجه نکنیم، و بجاش روی خودمون و فرکانس ها و باورهایی که زندگی بر پایهی اونهاست کار کنیم تا زندگی رو همونطور که دوست داریم تجربه کنیم و نتیجهی معجزه آسایی که این متعهدانه کار کردن روی خودمون در بر داره رو نظارهگر باشیم. بیایم و از این فرصتی که خداوند در نهایت سخاوت و عدل به ما داده برای بودن در این جهان رو طوری زندگی کنیم که لحظه مرگ حسرت حتی یک ثانیهاش رو هم نخوریم! بلکه انقدر خلق کرده باشیم، انقدر تجربه کرده باشیم و انقدر ظرف مون رو بزرگ کرده باشیم با تجربیات مختلف و رسیدن به خواستهها که با رضایت کامل و مشتاقانه بخوایم از اینجا بریم برای زندگی بهتر در جهان دیگر…
بسم الله الرحمن الرحیم
ردپای روز بیست و هفتم سفرنامه
سلام عزیزانم
ما یک دستگاهی هستیم که دایما فرکانس تولید میکنیم و شرایط و اتفاقات خودمون رو خودمون رقم میزنیم
و با تغییر فرکانس زندگی تغیر میکنه
فرکانس با فکر کردن ورودیها ی ذهنمون و باورها تولید میشه
باورها و تفکرات باعث بوجود امدن فرکانسها و تولید فرکانسها میشه و ساخت زندگی میشه
باورها با تغییر ورودیها تغییر میکنه و فرکانسها تغییر میکنه
اگر مدام مواظب ورودیها باشم و ورودیهای من در مورد شادی ثروت وموفقیت زیباییها باشه احساسی که در ایجاد میشه باعث فرستادن فرکانسهایی میشه که باعث موفقیت بیشتر من میشه
افکار فرکانس گفتگو ذهنی همه یکی است
اگر بتوتیم نجوا و گفتگوهای ذهنی رو اگاهانه کنترل کنیم به شکلی به من احساس امید توکل پیشرفت سلامتی به من بده و مدام ادامه داشته باشه و به ذهن گوش ندیم و به نجوا گوش نکنیم و فقط گفتگو مثبت داشته باشم و با ادمهای موفقیت بیشتر باشم وبیشتر بخونم و فایلهای مثبت رو بارها و بارها گوش کنم تا گفتگو غالب ذهن من باشن و احساس بهتری داشته باشم شرایط دلخواه و رسیدن به خواسته ها برای من سریع تر میشه
شرایط زندگی من فقط بسته به فرکانسهای من هست نه هیچ چیز دیگه ای
خدایا شکرت به خاطر اینکه منو خالق زندگی خودم کردی ومن میتونم زندگی خودمو انطوری که دلم میخواد بسازم هزاران بار شکر مهربان خدای من
در پناه خدا باشید
سلام به استاد عزیزم و همه خانواده بزرگ عباسمنش
من توی یک دوره ای میخواستم برم دانشگاه که دانشگاهمون هم دقیقا جایی افتاد که من زیاد دوست نداشتم برم (یعنی توجه به ناخواسته ها) وقتی رسیدیم به اون شهر کاملا افکارم و احساساتم به حدی منفی بود که هر کسی از دور منو میدید میفهمید که من الان توی چه وضعیتی هستم
خلاصه این قضیه توی من ، نه تغییری کرد و نه کمتر شد
همین باعث شد من هر لحظه فرکانس های مختلف منفی در رابطه با جایی که توش قرار گرفتم بفرستم و دقیقا همین باعث میشد که من بیشتر اونجایی که دوست نداشتم بمونم آخر من بدون اینکه موفق به ادامه تحصیل بشم برگشتم تهران بعدها که با این قانون آشنا شدم فهمیدم باید فرکانس های مثبتی در رابطه با اون چیزی که میخوام باشه بفرستم همین باعث شد به صورت غیر حضوری من با دانشگاهم تسویه حساب کنم که خیلی راحت هم انجام شد در حالیکه قبلاً به صورت حضوری هم رفته بودیم اینجوری نشد
یا مثلاً همین چند وقت پیش توی سرکارمون همکارامون در رابطه با نحوه پختن لوبیا پلو صحبت میکردن 😄 و ما داشتیم فقط میشنیدیم همین یعنی اصلا در موردش حرف هم نزدیم دو روز بعد وقتی از سرکار امدیم خونه دیدیم مادرمون برامون لوبیاپلو درست کرده در حالی ما بهش شب قبل گفته بودیم که چی درسته و خودش هم تایید کردو گفت آره دقیقا فلان غذا رو درست میکنم در حالیکه چیزی که ما قبلش شنیده بودیم و فرکانسش رو فرستاده بودیم انجام شد
خلاصه قانون فرکانس هم خیلی عالیه و هم…
بهتره نگم دیگه 🤐
ممنون از استاد عزیز
شاد و ثروتمند و سلامت باشید
سلام به استاد عزیزم و دوستان مهربانم🌹
مادر هر لحظه داریم فرکانسامون به جهان هستی ارسال میکنیم که معیار تمام تجربه های ما در زندگی این دنیا و آخرت است.
فرکانس یعنی تکرار ،یعنی اینکه یکبار یک فکر رو درست کنیم خیلی قابل توجه نیست بلکه فرکانس یعنی رفتارو کرداری که در ما بشینه و شخصیت ما عوض بشه کاملا چون جهان گول نمیخوره که ما ادا دربیاریم و یا حرف بزنیم بلکه باید با تمام وجودمون تغییر کنیم در تمام جوانب البته پله پله این اتفاق میوفتد.
کار ما تمرکز و کنترل روی ورودی ها و پردازش افکار است و محصول خروجی ذهنی ما کارها رو انجام میده.
ما از طریق احساسمون متوجه میشیم که داریم آسان میشویم برای آسانی ها (احساس خوب=اتفاق خوب) یا آسان میشویم برای سختی ها(احساس بد=اتفاق بد)
باید از تمام قیل و قال ها رها باشیم و آرام تا بتوانیم کنترل کنیم و جهت دهی کنیم و انچیزی رو به قول قرآن از قبل میفرستیم دقیقا نتیجش همانی بشود که میخواهیم و دلمون میخواد تجربش کنیم.
فقط باور کنیم که تمام اتفاقات زندگیمونو خودمون داریم رقم میزنیم با باور و یقین ما میتونیم تعهد بدهیم و عملگرا باشیم و ورودی ها رو کنترل کنیم و اولویتهامونو خودمون و کار کردن روی خودمون قرار بدهیم این یعنی همون ایمان بخدا چرا که این قوانین ،قوانین خداوند است که باید ایمان بیاریم و عمل کنیم .
وقتی ایمان بیاریم همه چیز درون ماست دیگه برامون چه اهمیتی داره بیرون چه خبره فعلا و ما با تعهد و ادامه دادن بیرون رو با درونمون هماهنگ میکنیم .
ایمان به آخرت یعنی چی ؟؟ایمان به غیب؟؟؟
یعنی همین قواعد و قوانین که باید بشناسیمشون و بپذیریم و عمل کنیم تا سعادتمند و خوشبخت در هر دو جهان باشیم .
سلام به همه عزیزان و همسفران و استاد عزیزم و مریم جونم
روز ۲۷ سفرنامه
افکار و نجواهای ذهن که براساس ورودی های ما شکل میگیرن و مدام در ذهنمون در حال پلی شدن هستن تبدیل به فرکانسی میشن که به جهان داده میشه و ما از جهان نتیجش رو دریافت میکنیم.
احساس خوب=اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد
بارها و بارها این جملات در فایل هاتون شنیدم اما هربار که میشنوم باز برام تازگی داره! پریشب از حجم فکرها و نجواهای ذهنم شاید بیش از دو سه ساعت در حال جنگ درونی بودم حالم بد میشد اما نمیتونستم اون حجم از افکار بدم رو کنترل کنم با اینکه فایل رو گوش کرده بودم اما بخاطر اینکه در مدار دریافتش نبودم اصلا متوجه حتی یک کلمه از حرفاتون نشدم با اینکه چندین بار هم گوش کردم اما امروز تنها با یکبار گوش کردن و مقایسه با دو شب گذشته متوجه شدم تازه دارین چی میگین! من بارها سعی کردم اگاهانه از هجوم افکار و نجواهای منفی ذهنم جلوگیری کنم اما بعضی وقتا از دستم خارج میشه که الان متوجه شدم بخاطر ورودی های نامناسبه که کنترلش از دستم خارج میشه اونشب خیلی برای خوابیدن تقلا کردم و با همون احساس بد خوابیدم و صبح هم با همون احساس بد بیدار شدم جوریکه اول صبح با مامانم سر هیچ و پوچ بحثم شد و عصبانی شدم اما خب دیدم نمیشه تو همین وضعیت موند رفتم سراغ دفتر شکرگزاری با اینکه خیلیییی تلاش میکرد ک منصرفم کنه و هی میگف بذار اروم بشی بعد بنویس الان حوصله نداری برو بخواب اما میدونستم اگه بیشتر زمان بهش بدم بیشتر تو همین حس بد قرار میگیرم پس رفتم و شروع کردم به نوشتن و خدا رو بابت سلالمتی و خانواده ای که دارم سپاسگزاری کردم کم کم حالم بهتر شد و تعداد مواردی ک برای سپاسگزاری نوشتم هی بیشتر و بیشتر شد و بعد شروع کردم به نوشتن خواسته هایی ک دوست داشتم تو طول روز انجام بدم و اخر شب که برگشتم سراغ دفترم برای تیک زدن خواسته های انجام شده و سپاسگزاری شبانم دیدم چقققد روزی که به پایان رسوندم پر از احساس خوب و اتفاقات خوب و خوشایند بوده و من روزمو به بهترین شکل ممکن خلق کرده بودم با توجه به نکات مثبت با سپاسگزاری واقعاااا احساس خوب= ایجاد اتفاقات خوب.
خدا رو هزااار بار شاکرم برای آگاهی امروزم و شاکرم برای وجود شما استاد عزیزم ومریم جونم با نوشته های زیباتون
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و همراهان گرامی سایت عباسمنش
روز بیست وهفتم
خدایا شکرت که به خاطر تمام تضاد هایی که در زندگیم پیش امد ودرخواست شرایط بهتر را داشتم ودنیایی از سوال بی جواب داشتم
و در دنیای بیرون نتوانستم ان را بیابم وارامش واقعی را تجربه کنم وخداوند من را به این سایت واستاد عزیزم وشما عزیزان راهنمایی کرد.
من از زاویه بهتری به دنیا نگاه کردم وبه خدا توکل کردم وباور داشتم دنیا میتواند برای من جای بهتری باشد وبارها ارتعاش ان را فرستادم جوابش را نمیدانستم وفرکانس های من ،من را به اینجا معرفی کرد وراه را به من نشان داد
در اینجا هم یاد گرفتم که ورودی ها مثبت باشه :تلویزیون تعطیل .روابط در حد ضرورت با افراد مثبت تر و درجه یک ،سرم به کار خودم یعنی مطالعه سایت گرم شد پیگیرم ،میخوانم تمرین میکنم یواش یواش دارم گفتگوهای ذهنم مثبت تر میکنم.نجواها رو تو ذهنم برعکس میکنم دلیل منطقی براش میارم وبارها با صدای بلند تکرار میکنم ومینویسم ،سعی میکنم حالم را خوب نگه دارم،یا سریع به حال خوب برسم ،نتیجی هم الهی شکر که بهترینش ارامش و امید هست در من بوجود امده ،از خواب بیدار شده ام،
من خالق اتفاقات وشرایط خودمم هستم
واین جمله را دارم رصد میکنم میبینم جالبه همش واقعا نتیجه افکار واحساس خود منه
دارد باورم با همین تکرارها شکل جدید به خودش میگیره ودرک کرده ام از باور همه چیز ارتعاش میشود وخلق میگردد
این سرنخ رو دارم میرم جلو عجله ای هم ندارم فقط دارم یاد میگیرم نتایج خودش میاد
امروز فقط دارم سعی میکنم تو هر شرایطی خدا رو بالاتر از همه میگذارمش ارباب خودشه
و ایمان دارم برای من هم اتفاق می افته با هدفهای کوچیک کوچیک دارم تیک میزنم میام بالا
حرف استاد حجته فقط گوش میدم وتعهد دارم تا روزگارم را تغییر دهم وباور قدرتمند بسازم
کل داستان به قول استاد همینه
فقط تکامل باید طی بشه وخود سایت بهترین مرجع رشد ماست.
راز موفقیت همان ماندگاری ویادگیری است
من هم لیاقت بهترین ها رو دارم
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه پنجاهمین رد پای سفرنامم رو می نویسم
من با این قانون از سالها پیش آشنا شده بودم اما هیچوقت هیچکس اینقدر واضح و با مصداق برام توضیح نداده بود…
یا شایدم چون من در مدارش نبودم اینقدر مث الان باورش نکرده بودم…
من بارها این فایل رو گوش کردم ولی هر بار انگار یک قسمتش توجهم رو جلب می کنه..
این بار این برام جالب بود ک باید به گفت و گوهای ذهنیم و به نجواهای ذهنیم خودم آگاهانه جهت بدم و خودم با خودم حرف بزنم باید نجواهام رو به طرف خواسته هام ببرم…
خدایا سپاسگزارم ک مجددا این فایل در مسیرم قرار گرفت تا از نکات مثبتش استفاده کنم و این قانون رو به خودم یاداوری کنم
من به وسیله ی این قوانین تونستم نسبت به قبل خیلی بیشتر با خودم و جهان در صلح باشم ….وای دیگه از اون نجواهای جهنمی و اون ذهن قضاوتگر خبری نیس…و اگه یه وقت اتفاقی باز شروع کنه به نجوا کردن فوری مچشو میگیرم و آگاهانه بهش سمت و سو میدم …خدایا سپاسگزارم
ولی از همه مهمتر متوجه شدم که این کار یه روز و دو روز نیس باید همه ی عمرت حواست باشه
شاید اوایل به نظر سخت بیاد اما کم کم میشه برات عادت چون هر روز زندگیش می کنی
خدایا به خاطر این بهشت ازت سپاسگزارم
خدایا منو به سمت انسانهایی با افکار مثبت و شاد و با محبت و انصاف هدایت کن
خدایا کمکم کن باورهای درست در مورد روابط و عشق و ازدواج و ثروت و سلامتی بسازم
خدایا من به هر خیری ک از طرف تو به من برسه فقیرم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز۲۷ام سفرنامه
بازم ی فایل فوق العادهٔ دیگ دنیای ما فرکانس های ماست
خدارو شکر واقعا بخاطر قوانین به این راحتی و خوبی قانونی ک میگ شاد باش تا شادیاتو بیشتر کنم سلامتیتو شکر کن تا سلامتیتو بیشتر کنم ثروتتو شکر کن تا ثروتتو بیشتر کنم ولی تا چه حد بیشتر میکنه تا حدی ک باور های ما کشش داشته باشن چجوری باورامونو بهتر کنیم با کنترل ورودی با توجه به فراوانی به اعراض از نازیبایی خدایا شکرت شکرت شکرت بخاطر این قوانین باحال و ساده