اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام دوستان. هر چه بیشتر از عضویتم درسایت میگذره درک بهتری از کنترل ورودی ها رو بدست میارم.مثلا خودم در اوایل عضویتم که فایل چگونه درامد خود رو سه برابر کنید رو دیدم با کنترل ورودی هایی که استاد توضیح دادن که حذف تلوزیون و افراد نامناسب بود. من با انجام این دو کار گفتم که دیگه ماموریت من تموم شده و الان با دیدن این فایل تازه به اهمیت کنترل ورودی ها رو دارم درک میکنم و سریال تمرکز بر نکات مثبت رو نمی تونستم درک کنم و ذهنم می گفت یعنی چی چه درختای زیبایی چه هوای خوبی چه روز خوبی و…… ذهن نجوا گر من میگفت اینها همش یه سری کارهای بیهوده هستش. و این ذهن نجواگر چقدر ما رو از مسیر دور میکنه. بزرگترین چیزی که در مورد فرکانسمون در هر لحظه از این فایل یاد گرفتم احساس ما دقیق ترین معیار است که میتوانیم اون رو مقیاس قرار بدیم که چقدر در فرکانس درست خواستمون هستیم. وانگار با خیال راحت میتونیم مسیر رو ادامه بدیم. و الان دارم درک میکنم که استاد میگفت هر چیزی رو که تمرکز میکنم به راحتی وارد زندگیم میشه. بزرگترین چیزی که دوست دارم هیج وقت فراموش نکنیم این که تکاملون رو باید طی کنیم. توی همن چند وقت چقدر پیشرفت کردیم و چقدر خودمو از انسان های دیگه جدا میدونم و میفهمم الان داخل چه سایتی هستم. من در عمیق ترین لحظه ها مثل سال تحویل مثل یه گردش عالی با خانواده مثل شب خابیدن در دل کوه. توی این لحظه ها زمانی که به مسیر زندگیم نگاه میکردم همیشه ناراحت بودم و احساسم این بود که نتونستم به هیچ کدوم از خاسته هام برسم. ولی الان که دارم روی خودم کار میکنم.در این لحظه ها که احساس میکنم خود واقعی ام رو باش ارتباط دارم و حالم خوب. واقعا از خودم تشکر میکنم که اگاهانه زندگیم رو تغییر دادم و همیشه شکر گذار خداوند هستم. ممنون از همتون
اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست! منشأ این گفتگوهای ذهنی یا بهتر است بگویم فرکانس ها، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاه ات شکل گرفته. یعنی باورهایت، به نحوه نگاه تو به اتفاقات، جهت می دهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی ات، بلکه رفتار و عکس العمل ات را نیز در آن جهت پیش می برد.
دلیل تأکیدم بر این موضوع، این است که:
گفتگوهای ذهنیات درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانس های تو را در آن زمینه می سازد و جهان آن فرکانس ها را به شکل تجارب زندگی ات می سازد . یعنی اگر این گفتگوها مثبت نباشد، درباره هر خواستهای، خواه روابط باشد، خواه موفقیت مالی و …، تو را به سمت ایده ها، شرایط و راهکارهایی پیش می برد که در نهایت نتیجه اش تجربه ناخواستهی بیشتر و احساس غم، نگرانی، ناراحتی و در یک کلام، احساس بدِ بیشتر است.
پس اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که تو را به احساس آرامش برساند و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است.
اگر قصد تغییر این گفتگوها را داری، اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامونت بردار، ،فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت بده، آگاهانه فقط چیزهایی را ببین، بشنو و در ذهنت نگه دار که به تو احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری می بخشد.
وقتی به اندازه کافی این روند را ادامه دهی، آنوقت گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنت می شود.
یادت باشد به همان اندازه ای به سمت افراد، شرایط، موقعیت ها، فرصت ها و ایده های خوب هدایت می شوی که می توانی نجواهای ذهنت را کنترل نمای
من که ادعام میشد که به قوانین عمل میکنم و خیلی خوب درکشون میکنم اما با هر دفعه گوش دادن به فایل ها چیزهای جدیدی از توشون در میاد ،چیزهای ساده ای که اصلا بهشون دقت نمیکردم و بعدش میگفتم بعضاً قانون عمل نمیکنه من نمیتونم ادامه بدم.حالا میبینم من تو گفتگوهای ذهنی خیلی ضعیف عمل کردم بعضی وقتا خود به خود ذهنم به همه جا سرک میزنه با خودش هر چی میخواد میگه ،من باید این افسار ذهنمو کنترل کنم اونم بصورت خیلی جدی.استاد میگه کنترل ذهن کار سختیه اما نه به اندازه بیل زدن واقعا خیلی حرف قشنگیه.
مگه راحتر از این کار هم داریم که ذهنمو کنترل کنیم ،زیبایهای اطراف و ببینیم و اونارو تحسین کنیم .راحت هستش بله ولی نیاز داره برای تمرین تکرار تکرار…نیاز داره تا هرروز فایل های استاد و گوش بدی صد ها بار هر روز تکرار و تمرین یادداشت برداری.و اونوقت ذهن خسته میشه از باورهای محدود کننده و مجبوره باورهای جدید و قبول کنه
من با ارسال فرکانس های مناسب ایده های جدید ،افراد جدید، و در مدار جدید قرار میگیرم .اما چطور فرکانس مناسب ارسال کنم؛
افکارمو آگاهانه انتخاب کنم یعنی نگذارم هر فکری در ذهنم خطور کنه
بر روی چیزهای تمرکز کنم که مورد علاقه من هستش و به من امید و انگیزه میده
ذهنمو مجبور کنم به دنبال چیزهای بگردد که من میخواهم و به من حس خوبی میدهد
گفتگو های ذهنی ام با خودم کاملا مثبت باشد و اونارو خیلی بصورت وسواس انتخاب کنم
امروز نمیدونم شاید هدایتی بود یا هر چیزی برای اولین بار بعد از آشناییم با شما، ویس یکی از اساتیدی که در مورد شما خوب حرف نمی زدن رو شنیدم، انگار یه کسی من رو وادار کرد گوش کنم.چرا؟
چون هر وقت که شما رو میبینم بر خلاف ویس هایی که بارها در موردتون گوش کردم فکر میکردم شما اون موانع و اون نفرت هایی که آدما از بقیه می گیرن رو دریافت نکردین و بنابراین حرف هایی که میزنید در این موارد به درد من نمیخورن و به اون اندازه دردناک نیستن یا حتی واضح تر بگم تا چند لحظه قبل فکر می کردم من نمیتونم در این زمینه موفق بشم چون بازم کسایی هستن که پشت سر من بد بگن، هستن کسایی که به من نفرت میدن و من نمیتونم اون روشی رو که شما توی دوره عزت نفس گفتین، اجرا کنم.
به بیان خانم شایسته، فکر می کردم این حرف ها در این مورد بخصوص من حرف های فانتزی هستن.
الان بعد شنیدن اون حرف ها مدام صحنه های زندگی در بهشت، سفر به آمریکا و لحظات لذتبخشی رو که تجربه می کنید میان جلوی چشمم.
این همه بغض و نفرت رو در حرف ها و سخنان این آقا می شنوم و لحظاتی بعد شنیدن ویس های شما و وصل شدنم به خدا و شیرینی بی مثالش رو مرور می کنم.
این سفت و سختی و سخت گیری توی صحبت های این فرد که احساس
قفل شدن و یاس و نامیدی و منجمد شدن رو در من زنده می کنه منو پرت میکنه به اون روزهایی که در به در دنبال یه راه برای رهایی و نزدیک شدن به خدا و یه لحظه راحت نفس کشیدن وذهن آزاد بودم و سخنان افرادی مثل ایشون که ادعای عالم و فرزانه بودنشون گوش دنیا رو کر کرده بود حال بسیار بدی در من ایجاد می کرد و همون یه ذره امید رو در من از بین می برد و همه این ها رو میذارم پیش روزهایی که با شما آشنا شدم و حرف های شما بر روح و جانم اثر می کرد و حس یه پروانه ای رو داشتم که از پیله آزاد شده و اون قطار اتفاق های خوب که روز به روز بیشتر و بیشتر میشه.
مقایسه می کنم اون ادعا های ایشون رو که با حرارت میگن من اعتقاد خیلی شدیدی به خدا دارم و هیچ کس حق نداره راجع به خدا حرف بزنه( انگار که نماینده و مامور مخصوص خداوند روی کره زمین هستن) و اون حس تلخی و گسی و سنگینی رو با شیرینی امیدی که شما با مطرح کردن بحث هدایت الهی توی قلب من کاشتین و دستم رو گرفتین و به خدا نزدیکتر کردین.
استاد من الان تاثیر فرکانس ها و باورها رو می بینم الان بصورت عینی و سمعی متوجه شدم که هر کسی نون فرکانس های خودش رو میخوره.
نتیجه شما رو با ایشون مقایسه می کنم و این همه تفاوت رو به ذهن ترسوم نشون میدم.
استاد!
ازتون ممنونم که هر روز و هر ثانیه دارین منو به خدام و خودم نزدیک میکنین.
استاد اون تضاد بزرگه واسم داره رفته رفته حل میشه. الان دارم میبینم پشت سر شمایی که اینقدر بی حاشیه دارین کار خودتون رو انجام میدین چه حرف هایی گفته میشه و شما بصورت صعودی رشد میکنین.
استاد! دیگه ناراحت نیستم که منی که با کسی کاری ندارم و هیچ وقت برای کسی بد نخواستم چرا در موردم حرف های بد میزنن و نفرتشون رو با نگاهشون میریزن توی روح و جسمم.
استاد الهی من. راهنمای ویژه! من الان توی حال و هوای دیگم و کاملا مطمئن شدم همه چی به فرکانس و احساسات من بر میگرده. با این همه اطلاعاتی که در عرض چند دقیقه بین لپ تاب و ذهنم رد و بدل شد، ذهنم متوجه شد که دیگه باید دست از ناراحت کردن من برداره و قلبم مطمئن تر شد. دیگه شما رو اون فردی نمیبینم که خیلی از من فاصله داره و توی محفظه شیشیه ایه و مشکلاتش شبیه من نیست.
استاد! ممنونم که خودتون مثال فوق العاده ای از آموزش هاتون هستین. از الان به بعد بهتون یه جور دیگه ای نگاه میکنم. از الان به بعد خودم رو جای شما میبینم و مطمئنم که شما هم مثل من انسان هستین و تمام اون احساسات و بازی های ذهنی که من تجربه می کنم رو قبلا تجربه کردین یا الانم تجربه میکنین.
دیگه با بزرگ شدن تضادهای زندگیم نمیرم مثل یه بچه ضعیف پشت عقده ها و ضعف های شخصیتیم قایم بشم، خودم رو میسازم مثل شما که خودتون رو با تغییر دادن فرکانس هاتون ساختین.
این همون قانون خداونده که باهاش میشه سیستماتیک بودن و قانونمند بودن جهان را درک کرد
ما در هر لحظه درحال ارسال فرکانسهایی هستیم (گاهی آگاهانه / گاهی ناخودآگاه) که این فرکانسها (نجواهای و گفتگوهای ذهنی) در غالب اتفاقات ایده ها پیشنهادها همزمانی هاوارد زندگی ما میشه
مولانا میگه
خوشا آنها که دائم در نمازند
(خوشبحال آنهایی که همیشه دارن زیباییها و نشانه های خدا رو میبینن و درحال سپاسگزاری بابت آنها هستن)
📌چگونه فرکانسهامو کنترل کنم؟
♦️چیزهایی رو ببینم و بگم و تو ذهنم تکرار کنم. که بهم آرامش میده الگوهای مثبت رو ببینم
📌مثلا چی؟
♦️نعمتهایی که دارم تو ذهنم به یاد بیارم و بابتش سپاسگزاری کنم
♦️چیزهایی رو مطالعه کنم که بهم احساس توانایی میده
♦️اگر دیدم جایی هستم که دارن باور غلط بهم میدن آگاهانه بحثو عوض کنم یا باور درست رو تو ذهنم تکرار کنم یا از جمع خارج بشم
♦️درمورد حوادث و درگیریها جستجو و پیگیری نکنم
♦️به این شکل نزارم ورودی بد بیاد تو ذهنم
🧶بارها و بارها شده که من چیزی رو دیدم یا شنیدم و تا چند روز ناخواسته میفهمیدم که میاد تو ذهنم رژه میره یا به یادم میافتاد
🧶گاهی گفتگوهای ذهنی به خاطر کاریه که قصد انجامش رو داریم
📌هی میگه اگه نشه چی؟
🧶در کل میاد که آدم رو ناامید کنه
🛑فکر و فرکانس و گفتگوی درونی و نجواها همه یکی هستن
🧶نتیجه یک گفتگوی ذهنی یک نوع احساسه
🧶اگر احساس خوب باشه حال رو خوب کنه امید بده باعث آرامش بشه این فرکانس خوبه
🧶و اگر نه فرکانسیه که اتفاقات بد رو میاره تو زندگی
♦️باید تو ذهنمون به یاد آوردن نعمتها رو به عادت تبدیل کنیم
♦️تمرین روز اول معجزه سپاس گزاری خیلی کمک میکنه
♦️من خودم در هر لحظه سعی میکنم یکی از اون نعمتها رو که اون روز نوشتم به یاد بیارم و کلمه الهی شکر رو بگم
♦️یا تو هر لحظه یک باور خوب رو آگاهانه به خودم بگم
.
🛑تنها باید انرژیمون رو صرف هدایت گفتگوی ذهنی به سمتی که به ما آرامش و احساس خوب بدهد
🛑این که استاد میگه ثروت ذهنی است یعنی فقط باید فرکانس درست بفرستیم نه اینکه کار فیزیکی کنیم
🧶یعنی وقتی درخواست سه برابر شدن درآمد میفرستم فکر این نباشم که باید ساعات کاری افزایش پیدا کنه بلکه فرکانس درست اون خاسته را بفرستم بعد میبینم با همون زمان اون خاسته محقق میشه
بنام خدای جان ..سلام به استاد عزیز وبانویش. ..سلام به دوستان گل ..خانواده عزیزم..روز27سفر.خدایا شکرت که دارم به این شکل هر روز بیشتر قوانین جهان هستی رو با گوشت وخونم درک میکنم..اره واقعا دارم با تک تک سلولهام تازه میفهمم..استاد من پارسال میگفتم خوب همه اتفاقات زندگیم با فرکلنس های خودمه ولی فقط میگفتم تا عمل خیلی راه بوده برا من یکسال طول کشید ولی خدارو هزاران بار سپاسگزارم که لااقل واقعا فهمیدم والان دارم هر روز رو بیشتر از دیروز ازین ورودی ها وگفتگو هام مراقبت میکنم واقعا یه مراقبه شبانه روزی لازمه تا بتونم فرکانس هامو در جهت خواسته هام ارسال کنم..امروز انگار منگم حالت گیحی دارم چند بار فایل رو گوش دادم دنیا داره دور سرم میچرخه تازه میفهمم اصلا من کیم برا چی اینجام..خدایا این حالتم رو دوس دارم منو به فکر کردن واداشته خیلی خوب دارم درک میکنم اتفاقای زندگیم رو خدایا شکرت که فرصت دادی بهم تا درک کنم تا تو زندگیم آگاهانه قوانین رو اجرا کنم خدایا ازت بینهاین برای همه ت1ادهایی که باعث شد من به این مسیر هدایت بشم ممنونم..خدا شکرت برا همه داشته هام..استاد بینهایت ازتون سپاسگزارم برای همه فایلاتون
هر دفعه که گوش می دم درک بهتری ازین فایل بهم دست میده و ایمانم به این گفته ها بیشتر
چون من همیشه یه دختر فعال و مستقلی بودم
با وجود همه تلاش هایی که به تنهایی تو زندگیم کردم هیییچ نتیجه نگرفتم البته که گرفتم ولی از دست دادم
حالا چرا ؟ چون من فقط می خواستم جهان بیرونم رو تغییر بدم و گفت گوهای ذهنیم رو نادیده میگرفتم و هیچ کنترلی روشون نداشتم
چه جهنم هایی واسم درست کرد این نجواها ، کاملا اختیارمو داده بودم دستش و هر جا میشد من رو میبرد
خدایا شکرت به یه کنترل نسبی روشون رسیدم
اینو بگم اونی که مثل من همیشه افسار رو دست ذهن نجواگر منفیش داده بدونه که خیلی بیشتر نیاز به کار داره
چون وقتی یک عمر من به اون نجواها میدان دادم پس الان کارم سخت تره اون به هر حال ریشه قوی داره ، ریشه ای که هر بار با توجه و تکرارش بهش پر و بال دادم
ولی نکته مثبتش اینه که ….. راهشو یاد گرفتم ، واسه همینه حرف های استاد رو کاملا دفعه اول پذیرفتم
چون دیدم که این افکار به شدت منفیم چه به سرم آورد پس من با ایمان بیشتری میتونم الان افکار و باور های جدید بسازم و ایمان داشته باشم اینا جواب میده چون واسه اون باورهای منفی جواب داده بود ،،،، چون تجربم تو این موضوع زیاده
واسه همینه که همش خدا بهم میکه بیش از کار و اقدام نیاز داری ذهنتو پاک کنی …. این الویته وگرنه اقدام با گفت و گوها منفی فقط رفتن تو مردابه کاری که همیشه بعد یه مشکل می کردم
خدایا شکرت
چقد آدم زود اثر این تداوم تو کنترل ذهن رو میبینه
این کار همیشگی باید باشه
یه مدت که فایل های استاد رو شب و روز گوش می دادم تو حالت عادی فقط صدای استاد رو میشنیدم
بعد اینکه نتایج واسم عادی شد و من کمتر متعهد بودم دیدم داره یواش یواش اون نجواهای قبلی مثل یه جزیره از تو آب میزنه بیرون
خدا رو شکر این دفعه زودتر متوجه شدم و برگشتم به مسیر
خدایا شکرت که استاد رو برای من دستی از سمت خودت قرار دادی تا بتونم ذهنم رو از افکار مثبت ومنزه الهی پر کنم و گذشته رو به کل فراموش ❤️🤲
برای اینکه بتونیم به راحتی آب خوردن به خواسته برسیم باید اگاهانه چیزهایی که میبینیم و میشنویم رو کنترل کنیم و مراقب ورودی باشیم . کسی که نتونه ورودی ها رو کنترل کنه ، خروجی رو نمیتونه کنترل کنه ؛ اصلا خروجی به خودی خود قابل کنترل شدن نیست مگر بواسطه ورودیها . وقتی استاد میگن تی وی و شبکه های اجتماعی و ادمای منفی رو حدف کنید بخاطر همینه دیگه که باعث نشن حرفای منفی به خوردمون بره و ما چون اکاهانه اونو وارد کردیم در نتیجه خروجی مشابه اون رو دریافت خواهیم کرد همونطور که گفتیم خروجی قابل کنترل نیست مگر بوسیله کنترل ورودی.
من به شخصه خیلی خوشحالم بابت وجود این مدار و فرکانس چون با سلول های بدنم درک کردم که ماخالق زندگی خودمون هستیم ؛ پارسال وقتی تازه بااستاد اشنا شده بودم ۶ ماه نان استاپ با مطالب رایگان پیش اومدم و در آخر یه ادم دیگه ای شده بودم در همه جنبه ها تا حد خیلی خوبی پیش رفت کردم اما اواخر بخاطر عادی شدن نتایج ، یه جورایی ول کردم کنترل ورودی هارو و …. .
وقتی ارام ارام ورودی هارو کنترل میکنی بعد از مدتی نتایج بوجود میان ، نتایج عینی! طوری که بقیه میان و بهت میگن فلانی چقد تو تغییر کردی ! بعد پیش خودت تعجب میکنی میگی من که همون ادمم این چی میگه ؟!بعد اونجاس که میفهمی قانون فرکانس یعنی چی !!!!!! یعنی ایننننقدر راحت و به صورت عادی همه چیز تعییر میکنه که هیچچچی نمیفهمی ، حتی اندازه امپول هم درد نداره😂 و واقعا به راحتی آب خوردن زندگیت در همه ابعاد بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی عوض میشه ..وقتی از زبون استاد این چیزا رو میشنیدم صددرصد باور نمیکردم اما وقتی برای خودم پیش اومد ، دیگه ایمان اوردم .ولی مشکل اینجاست که انسان فراموشکاره …بااینکه اینهمه نتایج برام بوجو اومده بود اما حالا بخاطر کنترد نکردن ورودیهام نتایجی که میخوامو ندارم و قدرت رو به دست عوامل بیرونی دادم ….باید حرکت کنم باید اگاهانه کنترل کنم افکارمو ..و همینطور ناخوداگاهمو با فایلهای استاد کنترل کنم و هر دقیقه باورهای قدرتمند کننده به خورد ذهن سرکش بدم .باورهای ما طی سالیان توسط پدرانمون پر شده اما ما میتوانیم کنترل کنیم چون ما قدرت انتخاب داریم این قدرتو خدا به ماداده و به حیوانات نداده پس باید اقدام کنیم ….
هر چی بیشتر میگزره بیشتر میفهمم که بازی دنیا ، بازی ذهنیه ..هرکس باورهای مناسب و قدرتمندی رو داشته باشه موفقتره .چطور میشه ما هم موفق بشیم ؟ با ایجاد باور بوسیله کنترل ورودی ها .
استاد دقیقا قبول دارم ما با فرکانسمون زندگیمون رو خلق میکنیم، اما چرا من با وجود اینکه این اصل رو میدونم اما باز حواسم به افکارم نیست باز اجازه میدم ترس بیاد تو وجودم باز استرس دارم واسه اجاره خونه و هزینه هام میدونم ایمان ندارم توکل ندارم دقیقا موقع ای که شیطان افسار ذهنم رو میگیره زندگیم تبدیل به جهنم میشه واقعا جهنم رو تو این دنیا میبینم، وقتی فاصله ذهن و روحم زیاده تمام وجودم ترس و نگرانی و حال بده و همش با همه واکنشی عمل میکنم و احساسم خیلی بد میشه واقعا جهنم رو حس میکنم و بعد یادم میوفته خدایا دارم راه رو اشتباه میرم و کم کم به خودم میام و سعی میکنم حالم رو با یادآوری صحبت های استاد و اتفاقات بد و خوبی که حاصل حال بد و خوبم بوده رو یادم بیاد و اونموقع ست که حالم کمی بهتر شده و سعی میکنم خودآگاه خودمو نجات بدم و فایل استاد رو گوش میدم و به آرامش میرسم طوری که خوابم میگیره و وقتی بیدار میشم حالم خیلی بهتره ، درسته واقعا جهاد اکبر میخواد و یه تعهد واقعی و ادامه بدم مثل استاد که پیش رفت و میبینیم که واقعا بنده خوب خدا بوده و پاداششو هم گرفته نوش جونت ، خدای عزیزم کمکم کن هدایتم کن که بیشتر و بیشتر توحیدی باشم فقط و فقط به خودت تکیه کنم به خودت توکل کنم ایمانم بیشتر بشه هر روز خودآگاه افکارم رو کنترل کنم ورودیهام رو کنترل کنم و فرکانس عالی بفرستم ، خدایا سپاسگزارم 💞💞💞💞💞💞
سلام دوستان. هر چه بیشتر از عضویتم درسایت میگذره درک بهتری از کنترل ورودی ها رو بدست میارم.مثلا خودم در اوایل عضویتم که فایل چگونه درامد خود رو سه برابر کنید رو دیدم با کنترل ورودی هایی که استاد توضیح دادن که حذف تلوزیون و افراد نامناسب بود. من با انجام این دو کار گفتم که دیگه ماموریت من تموم شده و الان با دیدن این فایل تازه به اهمیت کنترل ورودی ها رو دارم درک میکنم و سریال تمرکز بر نکات مثبت رو نمی تونستم درک کنم و ذهنم می گفت یعنی چی چه درختای زیبایی چه هوای خوبی چه روز خوبی و…… ذهن نجوا گر من میگفت اینها همش یه سری کارهای بیهوده هستش. و این ذهن نجواگر چقدر ما رو از مسیر دور میکنه. بزرگترین چیزی که در مورد فرکانسمون در هر لحظه از این فایل یاد گرفتم احساس ما دقیق ترین معیار است که میتوانیم اون رو مقیاس قرار بدیم که چقدر در فرکانس درست خواستمون هستیم. وانگار با خیال راحت میتونیم مسیر رو ادامه بدیم. و الان دارم درک میکنم که استاد میگفت هر چیزی رو که تمرکز میکنم به راحتی وارد زندگیم میشه. بزرگترین چیزی که دوست دارم هیج وقت فراموش نکنیم این که تکاملون رو باید طی کنیم. توی همن چند وقت چقدر پیشرفت کردیم و چقدر خودمو از انسان های دیگه جدا میدونم و میفهمم الان داخل چه سایتی هستم. من در عمیق ترین لحظه ها مثل سال تحویل مثل یه گردش عالی با خانواده مثل شب خابیدن در دل کوه. توی این لحظه ها زمانی که به مسیر زندگیم نگاه میکردم همیشه ناراحت بودم و احساسم این بود که نتونستم به هیچ کدوم از خاسته هام برسم. ولی الان که دارم روی خودم کار میکنم.در این لحظه ها که احساس میکنم خود واقعی ام رو باش ارتباط دارم و حالم خوب. واقعا از خودم تشکر میکنم که اگاهانه زندگیم رو تغییر دادم و همیشه شکر گذار خداوند هستم. ممنون از همتون
به نام خدا
خداروشکرمیکنم برای روز۵۰ازسفرنامم
اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست! منشأ این گفتگوهای ذهنی یا بهتر است بگویم فرکانس ها، باورهایی است که در طی سالیان در ناخودآگاه ات شکل گرفته. یعنی باورهایت، به نحوه نگاه تو به اتفاقات، جهت می دهد. باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی ات، بلکه رفتار و عکس العمل ات را نیز در آن جهت پیش می برد.
دلیل تأکیدم بر این موضوع، این است که:
گفتگوهای ذهنیات درباره هر موضوعی مثل ثروت و موفقیت مالی، روابط، سلامتی و … فرکانس های تو را در آن زمینه می سازد و جهان آن فرکانس ها را به شکل تجارب زندگی ات می سازد . یعنی اگر این گفتگوها مثبت نباشد، درباره هر خواستهای، خواه روابط باشد، خواه موفقیت مالی و …، تو را به سمت ایده ها، شرایط و راهکارهایی پیش می برد که در نهایت نتیجه اش تجربه ناخواستهی بیشتر و احساس غم، نگرانی، ناراحتی و در یک کلام، احساس بدِ بیشتر است.
پس اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که تو را به احساس آرامش برساند و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است.
اگر قصد تغییر این گفتگوها را داری، اولین قدم را با توجه به نکات مثبت هر چیزی در پیرامونت بردار، ،فقط به داشتن احساس خوب، بیش از هر چیز دیگری اهمیت بده، آگاهانه فقط چیزهایی را ببین، بشنو و در ذهنت نگه دار که به تو احساس امید، آرامش و ایمان بیشتری می بخشد.
وقتی به اندازه کافی این روند را ادامه دهی، آنوقت گفتگوهای مثبت، گفتگوهای غالب ذهنت می شود.
یادت باشد به همان اندازه ای به سمت افراد، شرایط، موقعیت ها، فرصت ها و ایده های خوب هدایت می شوی که می توانی نجواهای ذهنت را کنترل نمای
سلام
خدایاشکررررت
هرباراین فایل راگوش میدم دریچه های ازامید به رویم گشوده می شود
من خودم ادمی بودم که همیشه به ناخواسته هابیشتر تمرکز می کردم چون قانون فرکانس را نمی دانستم
امابااگاهی ازاین قانون بیشتر به این موضوع توجه میکنم هرچند هنوزراه طولانی درپیش دارم
خدایا شکرررت خدایاشکرررت خدایاسکرررت
بنام خدای مهربان
روز بیست و هفتم سفر نامه
من که ادعام میشد که به قوانین عمل میکنم و خیلی خوب درکشون میکنم اما با هر دفعه گوش دادن به فایل ها چیزهای جدیدی از توشون در میاد ،چیزهای ساده ای که اصلا بهشون دقت نمیکردم و بعدش میگفتم بعضاً قانون عمل نمیکنه من نمیتونم ادامه بدم.حالا میبینم من تو گفتگوهای ذهنی خیلی ضعیف عمل کردم بعضی وقتا خود به خود ذهنم به همه جا سرک میزنه با خودش هر چی میخواد میگه ،من باید این افسار ذهنمو کنترل کنم اونم بصورت خیلی جدی.استاد میگه کنترل ذهن کار سختیه اما نه به اندازه بیل زدن واقعا خیلی حرف قشنگیه.
مگه راحتر از این کار هم داریم که ذهنمو کنترل کنیم ،زیبایهای اطراف و ببینیم و اونارو تحسین کنیم .راحت هستش بله ولی نیاز داره برای تمرین تکرار تکرار…نیاز داره تا هرروز فایل های استاد و گوش بدی صد ها بار هر روز تکرار و تمرین یادداشت برداری.و اونوقت ذهن خسته میشه از باورهای محدود کننده و مجبوره باورهای جدید و قبول کنه
من با ارسال فرکانس های مناسب ایده های جدید ،افراد جدید، و در مدار جدید قرار میگیرم .اما چطور فرکانس مناسب ارسال کنم؛
افکارمو آگاهانه انتخاب کنم یعنی نگذارم هر فکری در ذهنم خطور کنه
بر روی چیزهای تمرکز کنم که مورد علاقه من هستش و به من امید و انگیزه میده
ذهنمو مجبور کنم به دنبال چیزهای بگردد که من میخواهم و به من حس خوبی میدهد
گفتگو های ذهنی ام با خودم کاملا مثبت باشد و اونارو خیلی بصورت وسواس انتخاب کنم
دوستتون دارم
ردپای بیست و هفتم:
امروز نمیدونم شاید هدایتی بود یا هر چیزی برای اولین بار بعد از آشناییم با شما، ویس یکی از اساتیدی که در مورد شما خوب حرف نمی زدن رو شنیدم، انگار یه کسی من رو وادار کرد گوش کنم.چرا؟
چون هر وقت که شما رو میبینم بر خلاف ویس هایی که بارها در موردتون گوش کردم فکر میکردم شما اون موانع و اون نفرت هایی که آدما از بقیه می گیرن رو دریافت نکردین و بنابراین حرف هایی که میزنید در این موارد به درد من نمیخورن و به اون اندازه دردناک نیستن یا حتی واضح تر بگم تا چند لحظه قبل فکر می کردم من نمیتونم در این زمینه موفق بشم چون بازم کسایی هستن که پشت سر من بد بگن، هستن کسایی که به من نفرت میدن و من نمیتونم اون روشی رو که شما توی دوره عزت نفس گفتین، اجرا کنم.
به بیان خانم شایسته، فکر می کردم این حرف ها در این مورد بخصوص من حرف های فانتزی هستن.
الان بعد شنیدن اون حرف ها مدام صحنه های زندگی در بهشت، سفر به آمریکا و لحظات لذتبخشی رو که تجربه می کنید میان جلوی چشمم.
این همه بغض و نفرت رو در حرف ها و سخنان این آقا می شنوم و لحظاتی بعد شنیدن ویس های شما و وصل شدنم به خدا و شیرینی بی مثالش رو مرور می کنم.
این سفت و سختی و سخت گیری توی صحبت های این فرد که احساس
قفل شدن و یاس و نامیدی و منجمد شدن رو در من زنده می کنه منو پرت میکنه به اون روزهایی که در به در دنبال یه راه برای رهایی و نزدیک شدن به خدا و یه لحظه راحت نفس کشیدن وذهن آزاد بودم و سخنان افرادی مثل ایشون که ادعای عالم و فرزانه بودنشون گوش دنیا رو کر کرده بود حال بسیار بدی در من ایجاد می کرد و همون یه ذره امید رو در من از بین می برد و همه این ها رو میذارم پیش روزهایی که با شما آشنا شدم و حرف های شما بر روح و جانم اثر می کرد و حس یه پروانه ای رو داشتم که از پیله آزاد شده و اون قطار اتفاق های خوب که روز به روز بیشتر و بیشتر میشه.
مقایسه می کنم اون ادعا های ایشون رو که با حرارت میگن من اعتقاد خیلی شدیدی به خدا دارم و هیچ کس حق نداره راجع به خدا حرف بزنه( انگار که نماینده و مامور مخصوص خداوند روی کره زمین هستن) و اون حس تلخی و گسی و سنگینی رو با شیرینی امیدی که شما با مطرح کردن بحث هدایت الهی توی قلب من کاشتین و دستم رو گرفتین و به خدا نزدیکتر کردین.
استاد من الان تاثیر فرکانس ها و باورها رو می بینم الان بصورت عینی و سمعی متوجه شدم که هر کسی نون فرکانس های خودش رو میخوره.
نتیجه شما رو با ایشون مقایسه می کنم و این همه تفاوت رو به ذهن ترسوم نشون میدم.
استاد!
ازتون ممنونم که هر روز و هر ثانیه دارین منو به خدام و خودم نزدیک میکنین.
استاد اون تضاد بزرگه واسم داره رفته رفته حل میشه. الان دارم میبینم پشت سر شمایی که اینقدر بی حاشیه دارین کار خودتون رو انجام میدین چه حرف هایی گفته میشه و شما بصورت صعودی رشد میکنین.
استاد! دیگه ناراحت نیستم که منی که با کسی کاری ندارم و هیچ وقت برای کسی بد نخواستم چرا در موردم حرف های بد میزنن و نفرتشون رو با نگاهشون میریزن توی روح و جسمم.
استاد الهی من. راهنمای ویژه! من الان توی حال و هوای دیگم و کاملا مطمئن شدم همه چی به فرکانس و احساسات من بر میگرده. با این همه اطلاعاتی که در عرض چند دقیقه بین لپ تاب و ذهنم رد و بدل شد، ذهنم متوجه شد که دیگه باید دست از ناراحت کردن من برداره و قلبم مطمئن تر شد. دیگه شما رو اون فردی نمیبینم که خیلی از من فاصله داره و توی محفظه شیشیه ایه و مشکلاتش شبیه من نیست.
استاد! ممنونم که خودتون مثال فوق العاده ای از آموزش هاتون هستین. از الان به بعد بهتون یه جور دیگه ای نگاه میکنم. از الان به بعد خودم رو جای شما میبینم و مطمئنم که شما هم مثل من انسان هستین و تمام اون احساسات و بازی های ذهنی که من تجربه می کنم رو قبلا تجربه کردین یا الانم تجربه میکنین.
دیگه با بزرگ شدن تضادهای زندگیم نمیرم مثل یه بچه ضعیف پشت عقده ها و ضعف های شخصیتیم قایم بشم، خودم رو میسازم مثل شما که خودتون رو با تغییر دادن فرکانس هاتون ساختین.
ازتون سپاسگزارم.
سلام به روی ماه همهی شما گلهای زیبا
امروز برگ پنجاهم سفرم رو به لطف خدا شروع کردم
الهی شکر
قانون ابدی جهان هستی
این همون قانون خداونده که باهاش میشه سیستماتیک بودن و قانونمند بودن جهان را درک کرد
ما در هر لحظه درحال ارسال فرکانسهایی هستیم (گاهی آگاهانه / گاهی ناخودآگاه) که این فرکانسها (نجواهای و گفتگوهای ذهنی) در غالب اتفاقات ایده ها پیشنهادها همزمانی هاوارد زندگی ما میشه
مولانا میگه
خوشا آنها که دائم در نمازند
(خوشبحال آنهایی که همیشه دارن زیباییها و نشانه های خدا رو میبینن و درحال سپاسگزاری بابت آنها هستن)
📌چگونه فرکانسهامو کنترل کنم؟
♦️چیزهایی رو ببینم و بگم و تو ذهنم تکرار کنم. که بهم آرامش میده الگوهای مثبت رو ببینم
📌مثلا چی؟
♦️نعمتهایی که دارم تو ذهنم به یاد بیارم و بابتش سپاسگزاری کنم
♦️چیزهایی رو مطالعه کنم که بهم احساس توانایی میده
♦️اگر دیدم جایی هستم که دارن باور غلط بهم میدن آگاهانه بحثو عوض کنم یا باور درست رو تو ذهنم تکرار کنم یا از جمع خارج بشم
♦️درمورد حوادث و درگیریها جستجو و پیگیری نکنم
♦️به این شکل نزارم ورودی بد بیاد تو ذهنم
🧶بارها و بارها شده که من چیزی رو دیدم یا شنیدم و تا چند روز ناخواسته میفهمیدم که میاد تو ذهنم رژه میره یا به یادم میافتاد
🧶گاهی گفتگوهای ذهنی به خاطر کاریه که قصد انجامش رو داریم
📌هی میگه اگه نشه چی؟
🧶در کل میاد که آدم رو ناامید کنه
🛑فکر و فرکانس و گفتگوی درونی و نجواها همه یکی هستن
🧶نتیجه یک گفتگوی ذهنی یک نوع احساسه
🧶اگر احساس خوب باشه حال رو خوب کنه امید بده باعث آرامش بشه این فرکانس خوبه
🧶و اگر نه فرکانسیه که اتفاقات بد رو میاره تو زندگی
♦️باید تو ذهنمون به یاد آوردن نعمتها رو به عادت تبدیل کنیم
♦️تمرین روز اول معجزه سپاس گزاری خیلی کمک میکنه
♦️من خودم در هر لحظه سعی میکنم یکی از اون نعمتها رو که اون روز نوشتم به یاد بیارم و کلمه الهی شکر رو بگم
♦️یا تو هر لحظه یک باور خوب رو آگاهانه به خودم بگم
.
🛑تنها باید انرژیمون رو صرف هدایت گفتگوی ذهنی به سمتی که به ما آرامش و احساس خوب بدهد
🛑این که استاد میگه ثروت ذهنی است یعنی فقط باید فرکانس درست بفرستیم نه اینکه کار فیزیکی کنیم
🧶یعنی وقتی درخواست سه برابر شدن درآمد میفرستم فکر این نباشم که باید ساعات کاری افزایش پیدا کنه بلکه فرکانس درست اون خاسته را بفرستم بعد میبینم با همون زمان اون خاسته محقق میشه
بنام خدای جان ..سلام به استاد عزیز وبانویش. ..سلام به دوستان گل ..خانواده عزیزم..روز27سفر.خدایا شکرت که دارم به این شکل هر روز بیشتر قوانین جهان هستی رو با گوشت وخونم درک میکنم..اره واقعا دارم با تک تک سلولهام تازه میفهمم..استاد من پارسال میگفتم خوب همه اتفاقات زندگیم با فرکلنس های خودمه ولی فقط میگفتم تا عمل خیلی راه بوده برا من یکسال طول کشید ولی خدارو هزاران بار سپاسگزارم که لااقل واقعا فهمیدم والان دارم هر روز رو بیشتر از دیروز ازین ورودی ها وگفتگو هام مراقبت میکنم واقعا یه مراقبه شبانه روزی لازمه تا بتونم فرکانس هامو در جهت خواسته هام ارسال کنم..امروز انگار منگم حالت گیحی دارم چند بار فایل رو گوش دادم دنیا داره دور سرم میچرخه تازه میفهمم اصلا من کیم برا چی اینجام..خدایا این حالتم رو دوس دارم منو به فکر کردن واداشته خیلی خوب دارم درک میکنم اتفاقای زندگیم رو خدایا شکرت که فرصت دادی بهم تا درک کنم تا تو زندگیم آگاهانه قوانین رو اجرا کنم خدایا ازت بینهاین برای همه ت1ادهایی که باعث شد من به این مسیر هدایت بشم ممنونم..خدا شکرت برا همه داشته هام..استاد بینهایت ازتون سپاسگزارم برای همه فایلاتون
بنام خداوند فراوانی ها ❤️
سلام به استاد عزیز ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹
روز ۵۰ سفرنامه ام
من چقد عاشق این فایل هستم
البته تو سفرنامه قسمت ۱ هم این فایل بود ، به نظرم اصل و اساس همه مباحث همین فایل بود اینکه بتونی رو فکرت سوار باشی نه اینکه فکرت روت سوار باشه
اینکه تو مدیرش باشی نه اینکه اون مدیرت باشه تو اونو ببری اونجایی که می خوای نه اینکه اون تو رو ببره جایی که می خواد
در واقع قدرت زندگی همینه و خلق کردن بعد از به قدرت رسیدن اتفاق میوفته
چقد انسان های دور و برم رو میبینم که قدرت رو تو فشار آوردن به خودشون دیگران و محیط میبینن
چقد خوب چقد عالی استاد توضیح دادی ، واقعا لذت بردم
هر دفعه که گوش می دم درک بهتری ازین فایل بهم دست میده و ایمانم به این گفته ها بیشتر
چون من همیشه یه دختر فعال و مستقلی بودم
با وجود همه تلاش هایی که به تنهایی تو زندگیم کردم هیییچ نتیجه نگرفتم البته که گرفتم ولی از دست دادم
حالا چرا ؟ چون من فقط می خواستم جهان بیرونم رو تغییر بدم و گفت گوهای ذهنیم رو نادیده میگرفتم و هیچ کنترلی روشون نداشتم
چه جهنم هایی واسم درست کرد این نجواها ، کاملا اختیارمو داده بودم دستش و هر جا میشد من رو میبرد
خدایا شکرت به یه کنترل نسبی روشون رسیدم
اینو بگم اونی که مثل من همیشه افسار رو دست ذهن نجواگر منفیش داده بدونه که خیلی بیشتر نیاز به کار داره
چون وقتی یک عمر من به اون نجواها میدان دادم پس الان کارم سخت تره اون به هر حال ریشه قوی داره ، ریشه ای که هر بار با توجه و تکرارش بهش پر و بال دادم
ولی نکته مثبتش اینه که ….. راهشو یاد گرفتم ، واسه همینه حرف های استاد رو کاملا دفعه اول پذیرفتم
چون دیدم که این افکار به شدت منفیم چه به سرم آورد پس من با ایمان بیشتری میتونم الان افکار و باور های جدید بسازم و ایمان داشته باشم اینا جواب میده چون واسه اون باورهای منفی جواب داده بود ،،،، چون تجربم تو این موضوع زیاده
واسه همینه که همش خدا بهم میکه بیش از کار و اقدام نیاز داری ذهنتو پاک کنی …. این الویته وگرنه اقدام با گفت و گوها منفی فقط رفتن تو مردابه کاری که همیشه بعد یه مشکل می کردم
خدایا شکرت
چقد آدم زود اثر این تداوم تو کنترل ذهن رو میبینه
این کار همیشگی باید باشه
یه مدت که فایل های استاد رو شب و روز گوش می دادم تو حالت عادی فقط صدای استاد رو میشنیدم
بعد اینکه نتایج واسم عادی شد و من کمتر متعهد بودم دیدم داره یواش یواش اون نجواهای قبلی مثل یه جزیره از تو آب میزنه بیرون
خدا رو شکر این دفعه زودتر متوجه شدم و برگشتم به مسیر
خدایا شکرت که استاد رو برای من دستی از سمت خودت قرار دادی تا بتونم ذهنم رو از افکار مثبت ومنزه الهی پر کنم و گذشته رو به کل فراموش ❤️🤲
بسم الله الرحمن الرحیم
روز۲۷سفرتحول
همه چیز برمیگرده به ورودی های ما .
برای اینکه بتونیم به راحتی آب خوردن به خواسته برسیم باید اگاهانه چیزهایی که میبینیم و میشنویم رو کنترل کنیم و مراقب ورودی باشیم . کسی که نتونه ورودی ها رو کنترل کنه ، خروجی رو نمیتونه کنترل کنه ؛ اصلا خروجی به خودی خود قابل کنترل شدن نیست مگر بواسطه ورودیها . وقتی استاد میگن تی وی و شبکه های اجتماعی و ادمای منفی رو حدف کنید بخاطر همینه دیگه که باعث نشن حرفای منفی به خوردمون بره و ما چون اکاهانه اونو وارد کردیم در نتیجه خروجی مشابه اون رو دریافت خواهیم کرد همونطور که گفتیم خروجی قابل کنترل نیست مگر بوسیله کنترل ورودی.
من به شخصه خیلی خوشحالم بابت وجود این مدار و فرکانس چون با سلول های بدنم درک کردم که ماخالق زندگی خودمون هستیم ؛ پارسال وقتی تازه بااستاد اشنا شده بودم ۶ ماه نان استاپ با مطالب رایگان پیش اومدم و در آخر یه ادم دیگه ای شده بودم در همه جنبه ها تا حد خیلی خوبی پیش رفت کردم اما اواخر بخاطر عادی شدن نتایج ، یه جورایی ول کردم کنترل ورودی هارو و …. .
وقتی ارام ارام ورودی هارو کنترل میکنی بعد از مدتی نتایج بوجود میان ، نتایج عینی! طوری که بقیه میان و بهت میگن فلانی چقد تو تغییر کردی ! بعد پیش خودت تعجب میکنی میگی من که همون ادمم این چی میگه ؟!بعد اونجاس که میفهمی قانون فرکانس یعنی چی !!!!!! یعنی ایننننقدر راحت و به صورت عادی همه چیز تعییر میکنه که هیچچچی نمیفهمی ، حتی اندازه امپول هم درد نداره😂 و واقعا به راحتی آب خوردن زندگیت در همه ابعاد بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی عوض میشه ..وقتی از زبون استاد این چیزا رو میشنیدم صددرصد باور نمیکردم اما وقتی برای خودم پیش اومد ، دیگه ایمان اوردم .ولی مشکل اینجاست که انسان فراموشکاره …بااینکه اینهمه نتایج برام بوجو اومده بود اما حالا بخاطر کنترد نکردن ورودیهام نتایجی که میخوامو ندارم و قدرت رو به دست عوامل بیرونی دادم ….باید حرکت کنم باید اگاهانه کنترل کنم افکارمو ..و همینطور ناخوداگاهمو با فایلهای استاد کنترل کنم و هر دقیقه باورهای قدرتمند کننده به خورد ذهن سرکش بدم .باورهای ما طی سالیان توسط پدرانمون پر شده اما ما میتوانیم کنترل کنیم چون ما قدرت انتخاب داریم این قدرتو خدا به ماداده و به حیوانات نداده پس باید اقدام کنیم ….
هر چی بیشتر میگزره بیشتر میفهمم که بازی دنیا ، بازی ذهنیه ..هرکس باورهای مناسب و قدرتمندی رو داشته باشه موفقتره .چطور میشه ما هم موفق بشیم ؟ با ایجاد باور بوسیله کنترل ورودی ها .
خوشحالم در این جمع صمیمی هستم⚘🍃
سلام استاد
سفر روز بیست و هفتم
استاد دقیقا قبول دارم ما با فرکانسمون زندگیمون رو خلق میکنیم، اما چرا من با وجود اینکه این اصل رو میدونم اما باز حواسم به افکارم نیست باز اجازه میدم ترس بیاد تو وجودم باز استرس دارم واسه اجاره خونه و هزینه هام میدونم ایمان ندارم توکل ندارم دقیقا موقع ای که شیطان افسار ذهنم رو میگیره زندگیم تبدیل به جهنم میشه واقعا جهنم رو تو این دنیا میبینم، وقتی فاصله ذهن و روحم زیاده تمام وجودم ترس و نگرانی و حال بده و همش با همه واکنشی عمل میکنم و احساسم خیلی بد میشه واقعا جهنم رو حس میکنم و بعد یادم میوفته خدایا دارم راه رو اشتباه میرم و کم کم به خودم میام و سعی میکنم حالم رو با یادآوری صحبت های استاد و اتفاقات بد و خوبی که حاصل حال بد و خوبم بوده رو یادم بیاد و اونموقع ست که حالم کمی بهتر شده و سعی میکنم خودآگاه خودمو نجات بدم و فایل استاد رو گوش میدم و به آرامش میرسم طوری که خوابم میگیره و وقتی بیدار میشم حالم خیلی بهتره ، درسته واقعا جهاد اکبر میخواد و یه تعهد واقعی و ادامه بدم مثل استاد که پیش رفت و میبینیم که واقعا بنده خوب خدا بوده و پاداششو هم گرفته نوش جونت ، خدای عزیزم کمکم کن هدایتم کن که بیشتر و بیشتر توحیدی باشم فقط و فقط به خودت تکیه کنم به خودت توکل کنم ایمانم بیشتر بشه هر روز خودآگاه افکارم رو کنترل کنم ورودیهام رو کنترل کنم و فرکانس عالی بفرستم ، خدایا سپاسگزارم 💞💞💞💞💞💞