اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ما موجوداتی فرکانسی هستیم که در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم و جهان هم مشابه آن فرکانس را برای ما می آورد
یه مثال برای خودم بزنم
من اگر کانال تلویزیون را روی شبکه مستند تنظیم کنم دیگر از اخبار روزانه جهان بی خبرم و همواره مستند میبینم
و اگر بخواهم به اخبار دسترسی داشته باشم باید کانال تلویزیون را بروی شبکه خبر تنظیم کنم و آن وقت از شبکه مستند بی خبر میمانم ولی در عوض به صورت لحظه ای از جدیدترین اخبار مطلع میشوم
حال با خودم بیام بگم که میخوام کانال وجودی من بروی چی تنظیم باشه
روی سپاسگزاری و زیبایی یا روی ناسپاسی و اخبار منفی؟
روی خنده و شادی یا روی غم و اندوه؟
روی امید یا روی نا امیدی ؟
و این منم که تعیین میکنم نه هیچ کس دیگر حتی خود خدا با این همه قدرت به خودش اجازه نمیدهد کوچکترین دخالتی در آزادی انتخاب من داشته باشد
و من در اینجا میخواهم بگویم که با آزادی انتخابی که دارم بندگی فرمانروایم ، حضرت رب العالمین را انتخاب میکنم زیرا که به فرموده امام علی علیه السلام :
ای خدای مهربانم تو را لایق پرستش یافتم.
و تمام تلاشم را میکنم که در فرکانس بندگی او باشم که بندگی او عین پادشاهی هست و بندگی هر چه که غیر اوست عین بردگی
استاد جان عزیزم و مریم خانمنازنین ازتونبینهایت ممنونم
خیلی مهمه که باور کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه ی فرکانس هایی که به جهان هستی ارسال میکنیم داره به وجود میاد .
خیلی از افراد اینو باور ندارن چون عوامل دیگه رو تو اتفاقات زندگیشون دخیل میدونن. اونا فکر میکنن شانس عامل موفقیته. فکر میکنن که خدا به یک عده ی خاصی نظر کرده . فکر میکنن شرایط جامعه ، خانواده ، دولت و سرنوشت تو زندگیشون تاثیر داره برای همین نمیتونن این اصل رو باور کنن و خودشونو قربانی عوامل بیرون از خودشون میدونن در صورتی که همهی زندگیشون بدون استثنا نتیجه ی فرکانس هاییه که به جهان هستی ارسال کردند.
حالا فرکانس چیه؟؟ افکار ، فرکانس یا همون گفتوگوهای ذهنی در واقع یه چیزن. گفتوگوهای ذهنی همون فکرهایی هستند که هر لحظه دارن تو ذهن ما میگذرن ما در همه حال داریم توی ذهنمون با خودمون صحبت میکنیم .یک سری افکار داره هر لحظه تو ذهن ما میچرخه .
باورهایی که ما داریم ، یعنی افکار غالبی که در طی سالیان تو ذهن ما شکل گرفته به این گفتوگوها جهت میده.
این گفتوگوها هم معمولا حول وحوش چیزهاییه که ما اخیرا دیدیم ، شنیدیم یا چیزهاییه که برای ما مهماند .
این گفتوگوها یک احساسی رو در ما به وجود میارن هر لحظه . این احساس به ما میگه که این گفتوگوهای ذهنی ما رو دارن به چه سمتی میبرن و ما داریم چه فرکانسی رو ارسال میکنیم .اگه احساسمون خوب باشه در جهت خواسته هامون داریم حرکت میکنیم واگه احساسمون بد باشه در جهت ناخواسته هامون .
برای اینکه باورهامون رو تغییر بدیم تا شرایط زندگیمونم تغییر کنه باید این گفت و گوهای ذهنی رو تغییر بدیم . حالا برای تغییر این گفتوگوهای ذهنی باید ورودیهای مناسب به ذهنمون بدیم کسی که نتونه ورودیشو کنترل کنه نمیتونه خروجی مغزشو کنترل کنه. باید مطالبیو بخونیم ، چیزهایی رو ببینیم، بشنویم که بمون احساس بهتری میده ، ایمان بیشتری میده توکل بیشتری میده . یا خودمون آگاهانه وارد این گفتوگوهای ذهنیمون بشیم و مدیریتشون کنیم . آگاهانه انجام بدیم این گفتوگوها رو چیزهایی به خودمون بگیم یا دلایلی برای خودمون بیاریم که ذهنمون قانع شه و به احساس بهتری برسیم.
اولش شاید این نجواها و گفتوگوها مقاومت کنه به دلیل ورودیهای نامناسبی که داشته ، به دلیل تحقیر ها توهینها و چیزهایی که از گذشته باهامون بوده مقاومت کنه ولی وقتی ما ادامه میدیم و ورودی های خوب به ذهنمون میدیم یعنی چیزهایی رو میبینیم میشنویم و میخونیم، با افرادی ارتباط داریم که مثبت هستند که شادتر ،امیدوارتر هستند که احساس بهتری به ما میدن و مدیریت کنیم این گفتوگوها رو کمکم گفتوگوهای ذهنیِ مثبت میشن گفتوگوهای غالب ذهن ما
وقتی که ورودیمون مثبت باشه گفتوگوهای ذهنی ما هم مثبت میشن و در جهت خواسته هامون میشن و بعد جهان شرایط وموقعیتها و افرادی رو برای ما میاره که ما خیلی خیلی راحت به خواسته هامون برسیم و این باید جزوی از برنامه ی زندگی ما باشه .یعنی ما هر لحظه باید این کار رو انجام بدیم و ورودی ها مون رو کنترل کنیم، گفت و گوهای ذهنیمون رو مدیریت کنیم همیشه باید اینکار رو انجام بدیم .
بدونیم که کل زندگیمون در دست فرکانس های خودمونه تمام اتفاقات زندگیمون رو خودمون داریم به وجود میاریم . اینکه بگیم دولت فلان کارو کرده، اون نمیذاره من پیشرفت کنم ،قدرت دست فلانیه و… اینها هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند غیر از فرکانس های ما. اگه فرکانسهامون رو کنترل کنیم هیچ عاملی نمیتونه تاثیری بذاره تو زندگیمون ولی وقتی که قدرت رو میدیم به عوامل بیرونی وقتی که باور میکنیم که اونا تاثیر دارن تو زندگی ما اونا دارن شرایط رو به وجود میارن اونوقت برای خودمون زندگی رو جهنم کردیم و خودمون رو از موفقیت دور کردیم .
رد پای ۲۷(آموخته ها. این قسمت)(آگاهانه باخودت صحبت کن ووقتی از سرصبح پامیشی بگو من ثروتمند من شادم من انسانها رو دوس دارم همه چی برای من جور درمیاد خدای من چقدر من حس وحال خوبی دارم)
استاد عزیزم مثل همیشه خیلی خیلی به من چسبید
بااینکه دارم روی دوره ۱۲قدم کار میکنم(البته فعلا۲قدمش رو تهیه کردم)اما خیلی خوب دارم دوره های رایگان رو مییینم جون به معنای واقعی تک تک فایلهاتون یک آگاهی از جنس الماس هست
استاد عزیز
واقعا چقدر راحت میشه حس وحالمون رو خوب کنیم
اما همین نکته به ظاهر ساده توجه واجرای درست بسیار خوبی رو میطلبه
مثلا نگم من مهربونم بعدش تایکی رو میبینم داره از روبه روم میاد بگم ول کن بابا یه طوری رد بشم اون من رو نبینه
اگه میگم من ثروتمندم بعدش نگم ای بابا پول کجا بود
اینها باهم درتضادهستند وجواب این فرکانس حس وحال بد هست
پس آگاهانه فرکانس خوب بفرستیم و مواظب افکارو رفتارخودمون باشیم
باعرض سلام وخسته نباشید به همه عزیزان سایت.خیلی ممنون بابت این فایل که یبار تو فصل اول بود یبارم اینجا.
فایل خیلی مهمی هست.
زندگیه همه ما حاصل فرکانس های ارسالی ما هست.
فرکاس یعنی تکرار یه حرفی تو زهنت کلامت.مرور خاطرات یا تصورات اینده.
ما داریم درهرلحظه به جهان هستی فرکانسی ارسال میکنیم وجهان اتفاقات همسنگ با افکار ما وارد زندگیمون میکنه.اگه داریم به گذشته وخاطرات بد فکر میکنیم دلهوریم وحسمون بده یعنی داریم فرکانس بدی میفرستیم
باید توهر شرایط مثبت فکر کنیم.
تو عموم یه حرفی هست میگن اگه بلایی سرت اومد حتما خیره توش هست.واقعا باید باور کنیم اگه اتفاقی افتاده بظاهر بد شاید همون اتفاق بظاهر بد بعدا امتیاز ما بشه باعث بشه من باتجربه اون بعدا خطایی نکنیم یا هرچی.باید اینجور فکز کنیم خدا کنارمنه وهرجایی که سختی باشه بعدش حتما یه خیرتی توش هست.هراتفاقی بیوفته اخر بنفع من تموم میشه.
باید ورودی های زهنمونو بزاریم کنار.چند وقته اینیستارو گذاشتم کنار واقعا خیلی فکرم ازاد شده خیلی اتفاقات خوبی میوفته هرلحظه داره خیلی اتفاقات خوبی میوفته میخوام بجای این که وقتمو بزارم اینیستا وقتمو با دیدن کلیپ های خیانت رفاقت دزدی وکلک وفلان پر کنمبشینم به اتفاق های مثبتی که افتاده ومیخوام برام بیوفته فکر کنم تاوارد زندگیم کنم.
خدایاخیلی سپاس گذارم ازت.
بانوشتن حرف زدن با خدای خودمون با دوربریامون بانگاه کردن تصور کردن اتفاقات خوب ثروت سلامتیرو به زندگیمون دعوت کنیم .دوستتون دارم.❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ارزوی موفقعیت برای همه دارم دنیارو جای بهتری کنیم.
سلام استاد عزیز و دوست داشتنی من و سلام مریم جان عزیز و مهربان و عزیز دل
خدا رو شکر میکنم برای هر روزم و امروزم بخاطر این آگاهیهای بینظیر و پر از عشق بخاطر پیامبر زمانه ام، بخاطر شادی این لحظه ام بخاطر درک آگاهی این فایل
_ما در هر لحظه با توجه به افکارمون فرکانس هایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم
اگر که از کل این فایل فقط همین جمله رو درک کنم و بهش عمل کنم مطمئنم زندگیم متحول میشه، اینکه افکارم رو کنترل کنم، ورودی های ذهنم و خروجی هاش رو، با چه کسانی نشست و برخواست دارم، چه چیزهایی میبینم، میخونم و گوش میدم رو کنترل کنم صددرصد نتیجه خوبی دریافت میکنم
از وقتیکه شروع به تغییر کردم و تلاش کردم ورودی هام رو کنترل کنم نتایج فوق العاده ای دریافت کردم، من دنیای الانم رو دوست دارم، احساس خوبی که دارم، احساس آرامشم رو بخاطر نگاه متفاوتم به اطرافم و اطرافیانم و زندگی، خدا رو شکر میکنم بخاطر این تغییرات
_به اندازه ای که عمل میکنیم تغییر میکنیم
واقعا بدون عمل و تلاش در جهت درست نتیجه ای دریافت نمیشه، یکسال کار کردن و توجه به افکارم، ورودی هام و گوش دادن به درسهای استادم نتیجه اش آرامش، شادی، رابطه قشنگ، سلامتی و عشق بوده تو زندگیم، برای همین هر روز اشتیاق بیشتری دارم برای دریافت آگاهی
گفتگوهای ذهنی ما در ما احساس ایجاد میکنن و برای همین باید حواسمون باشه به چی داریم فکر میکنیم و چه احساسی رو تو وجودمون زنده میکنیم، چند روزی بود یک موضوعی ذهنم رو درگیر کرده بود و دیشب پروندش رو تو ذهنم بستم و امروز با حال خوب و احساس زیبا روزم رو شروع کردم
_گفتگوهای مثبت بشن غالب گفتگوی ذهن ما
تو یک سال گذشته با تمرین رو این موضوع خدا رو شکر خییییییلی زیاد ذهنم رو مثبت کردم و حتی بین اطرافیانم معروف شدم به انرژی مثیت و اینو دوست دارم، اینکه از هر موضوعی اتفاقات مثبتش رو میبینم و سعی میکنم تو حس خوب بمونم و تا حدودی موفق بودم
هیچ چیز به اندازه احساس خوب حال ادم رو خوب نمیکنهو این احساس فقط با توجه به نکات مثبت بوجود میاد
کل داستان اینه:
کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد
سالها کنار ادم های منفی باف و منفی بین زندگی کردن ذهن آدم رو منفی میکنه و فقط خودمون میتونیم به خودمون کمک کنیم و شرایط رو تغییر بدیم و خدا رو شکر میکنم که تونستم این کار رو بکنم
با درسهای پیامبر زمانم، با کلام زیبا و نورانی استادم و شور و اشتیاق خودم برای تغییر و خودسازی تونستم نتایجی به دست بیارم و با ادامه مسیر حتما خوشبختی، شادی، آرامش، سلامتی، عشق، معنویت و ثروت فراوان برای من و همه کسانی هست که این قوانین رو درک کردن و بهش عمل میکنن
استاد عزیزم به شما و مریم جونم و خدای خودم و خودم قول میدم جوری زندگی کنم که در لحظه مرگم حسرت هیچ چیزی تو وجودم نباشه
باور دارم که ما یک دستگاه هستیم که با استفاده از گفت و گو های ذهنی که همان فرکانس ها می شود در هر لحظه به جهان هستی ارسال و پاسخ و واکنش های جهانی شرایط موقعیت ها و الهامات به ما هستش چه مثبت چه منفی چه آگاهانه چه نا آگاهانه!
این یک قانون است!
بیشترین فرکانس ها و گفتگو های ذهنی رو براش وقت بزاریم و کنترل ورودی کنیم اونجوری که درخصوص خواسته ها و اهداف ما هستش کنترل کنیم بیشتر نتیجه میگیریم از هر ابعاد و زاویه ای
سنسوری سنسوری که ما را آگاه می کند که گفتوگوی ذهنی ما مثبت یا منفی هستش چیه ؟
احساسات هستش وقتی احساس من مثبت باشه به سمت اهداف و میریم و اگر احساس بدی داریم برای من از خواسته هامون دور میشیم از تلاش برای داشتن احساس خوب مساوی با اتفاق های خوب!
کنترل ورودی ذهن چیست؟
ورودی یعنی دیدن شنیدنبیان کردن_خواندن
ورودی ذهن ما میشه بیاین کنترل کنیم اون هم آگاهانه که مثبت با شما به سمت اهدافمون قدم برداشتیم کاری کنیم که احساس خوب داشته باشیم و توکل بیشتر داشته باشیم اشتیاق بیشتری داشته باشیم این کار به ما کمک می کند فرکانسهای مثبتی داشته باشیم و ذهنمون رو کنترل کردیم و باعث میشه ما به سمت خواسته هامون حرکت میکنیم
من عاشقتونم از چیزی جز عمل به چیزهایی که گفتم حرفی ندارم من چیزی در برابر خداوند نمی دانم عاشقتونم استاد سپاسگزارم بابت این فایل با ارزش که باعث شده تمرین کنم که ذهنم رو کنترل کنم چه چیزی با ارزش تر از این؟!
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی
امروز روز بیست و هفتم روز شمار تحول من بود و عجب روزی،برای دشمنم هم آرزو نمیکنم 😀😀 یعنی شیطان با تمام دارو دستش بعد از مدتها سکوتش یه دفعه بهم حمله کردن،آخرش اون قضیه ای که یه مدت بود روش را میپوشوندم مثل آتیش زیر خاکستر شعله کشید،قضیه در مورد چکی بود کهچند ماه پیش بابت پروسانت گرفته بودم و خرجش کرده بودم ولی جنس مشتری به دستش نرسید و چکش را پاس نکرد واز اون طرف کسی که چک دستش بود امروز باهام بود و کلی حرف و حدیث بود ،یکساعت بعدش یه جورایی اون قضیه پولی که انتظار داشتم بهم برسه تا حدودی کنسل شد و دیگه فهمیدم که دارم از همین صبح فرکانس بد میفرستم ،با داداشم رفته بودم توی باغش که کمکمش کنم ولی موبایلم همینجور زنگ میخورد و بحث داشتم،فایل استاد را هم دانلود کرده بودم ولی گوش نکرده بودم،داداشم هم حرفی که یکی از ترمزهای قوی توی ذهنمه را باز بهم زد،گفت ما خانوادگی به درد کار تجارت نمیخوریم کار من نیست برو یه کار دیگه پیدا کن و خلاصه احساس کردم شیطان حسابی داره به میخنده که دیدی کم آوردی ،اون روز تا حالا همه چیز آروم بود فکر کردی ایمانت قوی شده ولی نمیدونستی بیای وسط میدان کم میاری،من را بگو فکر میکردم ایمانم این مدت خیلی قوی شده ولی دیدم نه بابا خیلی خیلی جای کار داره،به هر حال حالم گرفته شد ولی به داداشم گفتم که عیب از شغل نیست عیب از جای دیگست که خودم میدونم،اومدم خونه و با کلی فکر ناهار خوردم و فایل استاد را گوش کردم و بعد از ظهر یه دوش گرفتم و زدم به دست و صحرا و کلی با خودم حرف زدم،با خودم گفتم ببین صادق تو بعد از سالها تازه فهمیدی که یه نوع سرطان داری،شرک تمام سلولهات را نابود کرده و توی تمام سلولهای بدنت ریشه دوونده،تو حالا تازه دو ماهه که با فرمول ایمان و توکل و صبر و تکامل انگار داری شیمی درمانی میکنی تا ریشه شرک را از بدنت از بین ببری،انتظار نداشته باش یکدفعه حالت خوب بشه و سر و حال بشی ولی بدون که اگه هر روز با همین ذرات دارویی که به بدنت میدی که همون ورودی های درست باشه تا شش ماه یا یکسال دیگه میتونی به سرطان شرک غلبه کنی،پس اگه امروز درد داشتی ناراحت نباش نگران نباش اول بدون که عامل این درد و سرطان خودت بودی با تمام رژیمهای بد فکریت که به جسم و روحت این سم هارا دادی و تبدیل به سرطان شد حالا هم باید این درد را تحمل کنی ولی باید به روند شیمی درمانیت ادامه بدی تا ریشه های شرکرا بسوزونی،خلاصه در مورد این موضوع کتاب یا خودم حرف زدم و ذهن منطقیم را قانع کردم که اشکالی نداره که درست نتونستم توی اون شرایط بد ایمانم را حفظ کنم چون من هنوز اول کار هستم و ایمانم کامل نیست. خیلی عذاب وجدان داشتم ولی با گفتگویی که با خودم داشتم خیلی بهتر شدم و همون لحظه هم یه تصمیم محکم گرفتم برای رونق دادن به ایده و الهامی که بهم شده. الان که دارم این متن را می نویسم حالم خیلی بهتره و خدا رو شکر باز انرژیم برگشت بهم،واقعا از وقتی دارم درک میکنم که همه چیز و همه اتفاقات زندگیم بر اساس فرکانسه خیلی قبول کردن مسولیت و شرایط حال زندگیم بیشتر شده،خدایا هدایتمکن به مسیر درست
من امروز تصمیم گرفتم که فقط رو نکات مثبت تمرکز کنم من میخواهم به توپ طلای فوتبال دنیا برسم و این رسالتم رو انجام بدم که میشود ،میشود که یک نفر از هرجای دنیا که هست با ایمانی که به خداوند داره و باور کردن توانایی هایش به بهترین نقطه در فوتبال برسه .
من لیاقت انجام این کار را دارم ، لیاقتش رو دارم که این هدف در من شکل گرفت و خداوند مرا به این مسیر و این سایت هدایت کرد که بتونم به بهترین نحو خودش به خواسته هام برسم .
ازونجایی که هنوز کاری پیدا نکردم و در حال گشت وگزار در این شهر جدیدی هستم که بهش مهاجرت کردم
امروز یه نجواهای ذهنی پس از بیدار شدن در حال شکل گرفتن در من شد
سریع دفتر شکرگزاری مو اوردم و شروع کردم به نوشتن نکات مثبت شرایطی که درش هستم
و بعد روزشمار تحول زندگی من رو باز کردم قسمت بیست و هفت قانون جهان وفرکانس وایییی چه فایل فوق العاده ای خدارو شکر که هر لحظه به خداوند نیاز دارم با من حرف میزنه و به من میگه که دارم با فکر کردن فرکانس میفرستم به جهان این فایل به من گفت که اگه تو خوشحال در حال گشت وگزاری خودت رو سرزنش نکن و حالت و بد نکن که هیچ نفعی برات نداره و دقیقا با فکرای خوب نجواهای ذهنی خوب روزهای خوبی برای خودت رقم میزنی
این فایل دوباره عین یک طناب نجات من و از لبه ی پرتگاه نجات داد
یادم اومد که من اگه بد فکر کنم و فرکانس بد بفرستم چه خروجی دارم و اگه فکرای خوب داشته باشم چه خروجی دارم پس کاری و میکنم که به نفعمه هم موقع فکر کردن به چیزهای خوب لذت میبرم هم نتیجه ی لذت بخش و تجربه میکنم اخه کجا انقدر قوانین خوب دیدید که فکر خوب کن لذت ببر و بعد در نتیجه هم اتفاقهای خوب برات رقم میخوره و باز هم لذت ببر و در مقابلش فکرای بد کن و حالت بد شه و در تنیجه اتفاقهای بد رو تجربه کن خوب هر انسان نااگاهی باید این و درک کنه که ما فقط میخایم به نفع ما باشه پس چرا خودمون رو عذاب بدیم با افکارمون و نتیجه هم عذاب اورتر باشه ا خدایا ازت ممنونم برای قانون ثابت جهان خدای بزرگم سجده میکنم به این جلال وشکوه و رحمانیتت
بسم الله الرحمن الرحیم
روز شمار روز ۲۷ من
قانون اصلی و مهم جهان خداوند:
ما موجوداتی فرکانسی هستیم که در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم و جهان هم مشابه آن فرکانس را برای ما می آورد
یه مثال برای خودم بزنم
من اگر کانال تلویزیون را روی شبکه مستند تنظیم کنم دیگر از اخبار روزانه جهان بی خبرم و همواره مستند میبینم
و اگر بخواهم به اخبار دسترسی داشته باشم باید کانال تلویزیون را بروی شبکه خبر تنظیم کنم و آن وقت از شبکه مستند بی خبر میمانم ولی در عوض به صورت لحظه ای از جدیدترین اخبار مطلع میشوم
حال با خودم بیام بگم که میخوام کانال وجودی من بروی چی تنظیم باشه
روی سپاسگزاری و زیبایی یا روی ناسپاسی و اخبار منفی؟
روی خنده و شادی یا روی غم و اندوه؟
روی امید یا روی نا امیدی ؟
و این منم که تعیین میکنم نه هیچ کس دیگر حتی خود خدا با این همه قدرت به خودش اجازه نمیدهد کوچکترین دخالتی در آزادی انتخاب من داشته باشد
و من در اینجا میخواهم بگویم که با آزادی انتخابی که دارم بندگی فرمانروایم ، حضرت رب العالمین را انتخاب میکنم زیرا که به فرموده امام علی علیه السلام :
ای خدای مهربانم تو را لایق پرستش یافتم.
و تمام تلاشم را میکنم که در فرکانس بندگی او باشم که بندگی او عین پادشاهی هست و بندگی هر چه که غیر اوست عین بردگی
استاد جان عزیزم و مریم خانمنازنین ازتونبینهایت ممنونم
فوق العاده این شما🙏🌹
به نام خدا
سلااام به خانوادهی صمیمی عباس منش💚
روز بیست وهفتم سفرنامه
خیلی مهمه که باور کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه ی فرکانس هایی که به جهان هستی ارسال میکنیم داره به وجود میاد .
خیلی از افراد اینو باور ندارن چون عوامل دیگه رو تو اتفاقات زندگیشون دخیل میدونن. اونا فکر میکنن شانس عامل موفقیته. فکر میکنن که خدا به یک عده ی خاصی نظر کرده . فکر میکنن شرایط جامعه ، خانواده ، دولت و سرنوشت تو زندگیشون تاثیر داره برای همین نمیتونن این اصل رو باور کنن و خودشونو قربانی عوامل بیرون از خودشون میدونن در صورتی که همهی زندگیشون بدون استثنا نتیجه ی فرکانس هاییه که به جهان هستی ارسال کردند.
حالا فرکانس چیه؟؟ افکار ، فرکانس یا همون گفتوگوهای ذهنی در واقع یه چیزن. گفتوگوهای ذهنی همون فکرهایی هستند که هر لحظه دارن تو ذهن ما میگذرن ما در همه حال داریم توی ذهنمون با خودمون صحبت میکنیم .یک سری افکار داره هر لحظه تو ذهن ما میچرخه .
باورهایی که ما داریم ، یعنی افکار غالبی که در طی سالیان تو ذهن ما شکل گرفته به این گفتوگوها جهت میده.
این گفتوگوها هم معمولا حول وحوش چیزهاییه که ما اخیرا دیدیم ، شنیدیم یا چیزهاییه که برای ما مهماند .
این گفتوگوها یک احساسی رو در ما به وجود میارن هر لحظه . این احساس به ما میگه که این گفتوگوهای ذهنی ما رو دارن به چه سمتی میبرن و ما داریم چه فرکانسی رو ارسال میکنیم .اگه احساسمون خوب باشه در جهت خواسته هامون داریم حرکت میکنیم واگه احساسمون بد باشه در جهت ناخواسته هامون .
برای اینکه باورهامون رو تغییر بدیم تا شرایط زندگیمونم تغییر کنه باید این گفت و گوهای ذهنی رو تغییر بدیم . حالا برای تغییر این گفتوگوهای ذهنی باید ورودیهای مناسب به ذهنمون بدیم کسی که نتونه ورودیشو کنترل کنه نمیتونه خروجی مغزشو کنترل کنه. باید مطالبیو بخونیم ، چیزهایی رو ببینیم، بشنویم که بمون احساس بهتری میده ، ایمان بیشتری میده توکل بیشتری میده . یا خودمون آگاهانه وارد این گفتوگوهای ذهنیمون بشیم و مدیریتشون کنیم . آگاهانه انجام بدیم این گفتوگوها رو چیزهایی به خودمون بگیم یا دلایلی برای خودمون بیاریم که ذهنمون قانع شه و به احساس بهتری برسیم.
اولش شاید این نجواها و گفتوگوها مقاومت کنه به دلیل ورودیهای نامناسبی که داشته ، به دلیل تحقیر ها توهینها و چیزهایی که از گذشته باهامون بوده مقاومت کنه ولی وقتی ما ادامه میدیم و ورودی های خوب به ذهنمون میدیم یعنی چیزهایی رو میبینیم میشنویم و میخونیم، با افرادی ارتباط داریم که مثبت هستند که شادتر ،امیدوارتر هستند که احساس بهتری به ما میدن و مدیریت کنیم این گفتوگوها رو کمکم گفتوگوهای ذهنیِ مثبت میشن گفتوگوهای غالب ذهن ما
وقتی که ورودیمون مثبت باشه گفتوگوهای ذهنی ما هم مثبت میشن و در جهت خواسته هامون میشن و بعد جهان شرایط وموقعیتها و افرادی رو برای ما میاره که ما خیلی خیلی راحت به خواسته هامون برسیم و این باید جزوی از برنامه ی زندگی ما باشه .یعنی ما هر لحظه باید این کار رو انجام بدیم و ورودی ها مون رو کنترل کنیم، گفت و گوهای ذهنیمون رو مدیریت کنیم همیشه باید اینکار رو انجام بدیم .
بدونیم که کل زندگیمون در دست فرکانس های خودمونه تمام اتفاقات زندگیمون رو خودمون داریم به وجود میاریم . اینکه بگیم دولت فلان کارو کرده، اون نمیذاره من پیشرفت کنم ،قدرت دست فلانیه و… اینها هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند غیر از فرکانس های ما. اگه فرکانسهامون رو کنترل کنیم هیچ عاملی نمیتونه تاثیری بذاره تو زندگیمون ولی وقتی که قدرت رو میدیم به عوامل بیرونی وقتی که باور میکنیم که اونا تاثیر دارن تو زندگی ما اونا دارن شرایط رو به وجود میارن اونوقت برای خودمون زندگی رو جهنم کردیم و خودمون رو از موفقیت دور کردیم .
خدایا شکرت 💚
سلام استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیزم
رد پای ۲۷(آموخته ها. این قسمت)(آگاهانه باخودت صحبت کن ووقتی از سرصبح پامیشی بگو من ثروتمند من شادم من انسانها رو دوس دارم همه چی برای من جور درمیاد خدای من چقدر من حس وحال خوبی دارم)
استاد عزیزم مثل همیشه خیلی خیلی به من چسبید
بااینکه دارم روی دوره ۱۲قدم کار میکنم(البته فعلا۲قدمش رو تهیه کردم)اما خیلی خوب دارم دوره های رایگان رو مییینم جون به معنای واقعی تک تک فایلهاتون یک آگاهی از جنس الماس هست
استاد عزیز
واقعا چقدر راحت میشه حس وحالمون رو خوب کنیم
اما همین نکته به ظاهر ساده توجه واجرای درست بسیار خوبی رو میطلبه
مثلا نگم من مهربونم بعدش تایکی رو میبینم داره از روبه روم میاد بگم ول کن بابا یه طوری رد بشم اون من رو نبینه
اگه میگم من ثروتمندم بعدش نگم ای بابا پول کجا بود
اینها باهم درتضادهستند وجواب این فرکانس حس وحال بد هست
پس آگاهانه فرکانس خوب بفرستیم و مواظب افکارو رفتارخودمون باشیم
خیلی خیلی ممنونم ازشما دوعاشق عزیز
(استادوخانوم شایسته عزیز)
❤🙏❤🙏
۵۰مین روز سفر تکاملی من.
باعرض سلام وخسته نباشید به همه عزیزان سایت.خیلی ممنون بابت این فایل که یبار تو فصل اول بود یبارم اینجا.
فایل خیلی مهمی هست.
زندگیه همه ما حاصل فرکانس های ارسالی ما هست.
فرکاس یعنی تکرار یه حرفی تو زهنت کلامت.مرور خاطرات یا تصورات اینده.
ما داریم درهرلحظه به جهان هستی فرکانسی ارسال میکنیم وجهان اتفاقات همسنگ با افکار ما وارد زندگیمون میکنه.اگه داریم به گذشته وخاطرات بد فکر میکنیم دلهوریم وحسمون بده یعنی داریم فرکانس بدی میفرستیم
باید توهر شرایط مثبت فکر کنیم.
تو عموم یه حرفی هست میگن اگه بلایی سرت اومد حتما خیره توش هست.واقعا باید باور کنیم اگه اتفاقی افتاده بظاهر بد شاید همون اتفاق بظاهر بد بعدا امتیاز ما بشه باعث بشه من باتجربه اون بعدا خطایی نکنیم یا هرچی.باید اینجور فکز کنیم خدا کنارمنه وهرجایی که سختی باشه بعدش حتما یه خیرتی توش هست.هراتفاقی بیوفته اخر بنفع من تموم میشه.
باید ورودی های زهنمونو بزاریم کنار.چند وقته اینیستارو گذاشتم کنار واقعا خیلی فکرم ازاد شده خیلی اتفاقات خوبی میوفته هرلحظه داره خیلی اتفاقات خوبی میوفته میخوام بجای این که وقتمو بزارم اینیستا وقتمو با دیدن کلیپ های خیانت رفاقت دزدی وکلک وفلان پر کنمبشینم به اتفاق های مثبتی که افتاده ومیخوام برام بیوفته فکر کنم تاوارد زندگیم کنم.
خدایاخیلی سپاس گذارم ازت.
بانوشتن حرف زدن با خدای خودمون با دوربریامون بانگاه کردن تصور کردن اتفاقات خوب ثروت سلامتیرو به زندگیمون دعوت کنیم .دوستتون دارم.❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ارزوی موفقعیت برای همه دارم دنیارو جای بهتری کنیم.
سلام استاد عزیز و دوست داشتنی من و سلام مریم جان عزیز و مهربان و عزیز دل
خدا رو شکر میکنم برای هر روزم و امروزم بخاطر این آگاهیهای بینظیر و پر از عشق بخاطر پیامبر زمانه ام، بخاطر شادی این لحظه ام بخاطر درک آگاهی این فایل
_ما در هر لحظه با توجه به افکارمون فرکانس هایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم
اگر که از کل این فایل فقط همین جمله رو درک کنم و بهش عمل کنم مطمئنم زندگیم متحول میشه، اینکه افکارم رو کنترل کنم، ورودی های ذهنم و خروجی هاش رو، با چه کسانی نشست و برخواست دارم، چه چیزهایی میبینم، میخونم و گوش میدم رو کنترل کنم صددرصد نتیجه خوبی دریافت میکنم
از وقتیکه شروع به تغییر کردم و تلاش کردم ورودی هام رو کنترل کنم نتایج فوق العاده ای دریافت کردم، من دنیای الانم رو دوست دارم، احساس خوبی که دارم، احساس آرامشم رو بخاطر نگاه متفاوتم به اطرافم و اطرافیانم و زندگی، خدا رو شکر میکنم بخاطر این تغییرات
_به اندازه ای که عمل میکنیم تغییر میکنیم
واقعا بدون عمل و تلاش در جهت درست نتیجه ای دریافت نمیشه، یکسال کار کردن و توجه به افکارم، ورودی هام و گوش دادن به درسهای استادم نتیجه اش آرامش، شادی، رابطه قشنگ، سلامتی و عشق بوده تو زندگیم، برای همین هر روز اشتیاق بیشتری دارم برای دریافت آگاهی
گفتگوهای ذهنی ما در ما احساس ایجاد میکنن و برای همین باید حواسمون باشه به چی داریم فکر میکنیم و چه احساسی رو تو وجودمون زنده میکنیم، چند روزی بود یک موضوعی ذهنم رو درگیر کرده بود و دیشب پروندش رو تو ذهنم بستم و امروز با حال خوب و احساس زیبا روزم رو شروع کردم
_گفتگوهای مثبت بشن غالب گفتگوی ذهن ما
تو یک سال گذشته با تمرین رو این موضوع خدا رو شکر خییییییلی زیاد ذهنم رو مثبت کردم و حتی بین اطرافیانم معروف شدم به انرژی مثیت و اینو دوست دارم، اینکه از هر موضوعی اتفاقات مثبتش رو میبینم و سعی میکنم تو حس خوب بمونم و تا حدودی موفق بودم
هیچ چیز به اندازه احساس خوب حال ادم رو خوب نمیکنهو این احساس فقط با توجه به نکات مثبت بوجود میاد
کل داستان اینه:
کنترل گفتگوهای ذهنی به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد
سالها کنار ادم های منفی باف و منفی بین زندگی کردن ذهن آدم رو منفی میکنه و فقط خودمون میتونیم به خودمون کمک کنیم و شرایط رو تغییر بدیم و خدا رو شکر میکنم که تونستم این کار رو بکنم
با درسهای پیامبر زمانم، با کلام زیبا و نورانی استادم و شور و اشتیاق خودم برای تغییر و خودسازی تونستم نتایجی به دست بیارم و با ادامه مسیر حتما خوشبختی، شادی، آرامش، سلامتی، عشق، معنویت و ثروت فراوان برای من و همه کسانی هست که این قوانین رو درک کردن و بهش عمل میکنن
استاد عزیزم به شما و مریم جونم و خدای خودم و خودم قول میدم جوری زندگی کنم که در لحظه مرگم حسرت هیچ چیزی تو وجودم نباشه
عاشقتونم استاد عزیزم و مریم عزیز و پر از عشقم
به نام خدای هدایتگر م
استاد بی نظیرم و مریم جان عزیز سپاسگزارم
برگ ۲۷ از روز ۲۷ سفرنامه
باور دارم که ما یک دستگاه هستیم که با استفاده از گفت و گو های ذهنی که همان فرکانس ها می شود در هر لحظه به جهان هستی ارسال و پاسخ و واکنش های جهانی شرایط موقعیت ها و الهامات به ما هستش چه مثبت چه منفی چه آگاهانه چه نا آگاهانه!
این یک قانون است!
بیشترین فرکانس ها و گفتگو های ذهنی رو براش وقت بزاریم و کنترل ورودی کنیم اونجوری که درخصوص خواسته ها و اهداف ما هستش کنترل کنیم بیشتر نتیجه میگیریم از هر ابعاد و زاویه ای
سنسوری سنسوری که ما را آگاه می کند که گفتوگوی ذهنی ما مثبت یا منفی هستش چیه ؟
احساسات هستش وقتی احساس من مثبت باشه به سمت اهداف و میریم و اگر احساس بدی داریم برای من از خواسته هامون دور میشیم از تلاش برای داشتن احساس خوب مساوی با اتفاق های خوب!
کنترل ورودی ذهن چیست؟
ورودی یعنی دیدن شنیدنبیان کردن_خواندن
ورودی ذهن ما میشه بیاین کنترل کنیم اون هم آگاهانه که مثبت با شما به سمت اهدافمون قدم برداشتیم کاری کنیم که احساس خوب داشته باشیم و توکل بیشتر داشته باشیم اشتیاق بیشتری داشته باشیم این کار به ما کمک می کند فرکانسهای مثبتی داشته باشیم و ذهنمون رو کنترل کردیم و باعث میشه ما به سمت خواسته هامون حرکت میکنیم
من عاشقتونم از چیزی جز عمل به چیزهایی که گفتم حرفی ندارم من چیزی در برابر خداوند نمی دانم عاشقتونم استاد سپاسگزارم بابت این فایل با ارزش که باعث شده تمرین کنم که ذهنم رو کنترل کنم چه چیزی با ارزش تر از این؟!
عاشقتونم 💕
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسی
امروز روز بیست و هفتم روز شمار تحول من بود و عجب روزی،برای دشمنم هم آرزو نمیکنم 😀😀 یعنی شیطان با تمام دارو دستش بعد از مدتها سکوتش یه دفعه بهم حمله کردن،آخرش اون قضیه ای که یه مدت بود روش را میپوشوندم مثل آتیش زیر خاکستر شعله کشید،قضیه در مورد چکی بود کهچند ماه پیش بابت پروسانت گرفته بودم و خرجش کرده بودم ولی جنس مشتری به دستش نرسید و چکش را پاس نکرد واز اون طرف کسی که چک دستش بود امروز باهام بود و کلی حرف و حدیث بود ،یکساعت بعدش یه جورایی اون قضیه پولی که انتظار داشتم بهم برسه تا حدودی کنسل شد و دیگه فهمیدم که دارم از همین صبح فرکانس بد میفرستم ،با داداشم رفته بودم توی باغش که کمکمش کنم ولی موبایلم همینجور زنگ میخورد و بحث داشتم،فایل استاد را هم دانلود کرده بودم ولی گوش نکرده بودم،داداشم هم حرفی که یکی از ترمزهای قوی توی ذهنمه را باز بهم زد،گفت ما خانوادگی به درد کار تجارت نمیخوریم کار من نیست برو یه کار دیگه پیدا کن و خلاصه احساس کردم شیطان حسابی داره به میخنده که دیدی کم آوردی ،اون روز تا حالا همه چیز آروم بود فکر کردی ایمانت قوی شده ولی نمیدونستی بیای وسط میدان کم میاری،من را بگو فکر میکردم ایمانم این مدت خیلی قوی شده ولی دیدم نه بابا خیلی خیلی جای کار داره،به هر حال حالم گرفته شد ولی به داداشم گفتم که عیب از شغل نیست عیب از جای دیگست که خودم میدونم،اومدم خونه و با کلی فکر ناهار خوردم و فایل استاد را گوش کردم و بعد از ظهر یه دوش گرفتم و زدم به دست و صحرا و کلی با خودم حرف زدم،با خودم گفتم ببین صادق تو بعد از سالها تازه فهمیدی که یه نوع سرطان داری،شرک تمام سلولهات را نابود کرده و توی تمام سلولهای بدنت ریشه دوونده،تو حالا تازه دو ماهه که با فرمول ایمان و توکل و صبر و تکامل انگار داری شیمی درمانی میکنی تا ریشه شرک را از بدنت از بین ببری،انتظار نداشته باش یکدفعه حالت خوب بشه و سر و حال بشی ولی بدون که اگه هر روز با همین ذرات دارویی که به بدنت میدی که همون ورودی های درست باشه تا شش ماه یا یکسال دیگه میتونی به سرطان شرک غلبه کنی،پس اگه امروز درد داشتی ناراحت نباش نگران نباش اول بدون که عامل این درد و سرطان خودت بودی با تمام رژیمهای بد فکریت که به جسم و روحت این سم هارا دادی و تبدیل به سرطان شد حالا هم باید این درد را تحمل کنی ولی باید به روند شیمی درمانیت ادامه بدی تا ریشه های شرکرا بسوزونی،خلاصه در مورد این موضوع کتاب یا خودم حرف زدم و ذهن منطقیم را قانع کردم که اشکالی نداره که درست نتونستم توی اون شرایط بد ایمانم را حفظ کنم چون من هنوز اول کار هستم و ایمانم کامل نیست. خیلی عذاب وجدان داشتم ولی با گفتگویی که با خودم داشتم خیلی بهتر شدم و همون لحظه هم یه تصمیم محکم گرفتم برای رونق دادن به ایده و الهامی که بهم شده. الان که دارم این متن را می نویسم حالم خیلی بهتره و خدا رو شکر باز انرژیم برگشت بهم،واقعا از وقتی دارم درک میکنم که همه چیز و همه اتفاقات زندگیم بر اساس فرکانسه خیلی قبول کردن مسولیت و شرایط حال زندگیم بیشتر شده،خدایا هدایتمکن به مسیر درست
ممنون از استاد عزیز و همه دوستان
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز بیست و هفتم سفرنامه :
من امروز تصمیم گرفتم که فقط رو نکات مثبت تمرکز کنم من میخواهم به توپ طلای فوتبال دنیا برسم و این رسالتم رو انجام بدم که میشود ،میشود که یک نفر از هرجای دنیا که هست با ایمانی که به خداوند داره و باور کردن توانایی هایش به بهترین نقطه در فوتبال برسه .
من لیاقت انجام این کار را دارم ، لیاقتش رو دارم که این هدف در من شکل گرفت و خداوند مرا به این مسیر و این سایت هدایت کرد که بتونم به بهترین نحو خودش به خواسته هام برسم .
خدایا شکرت .
سلام به همه ی عزیزانم خانواده ی بی نظیرم
سپاس برای بیدار شدنم و محرم بودن به پیغام سروش
ازونجایی که هنوز کاری پیدا نکردم و در حال گشت وگزار در این شهر جدیدی هستم که بهش مهاجرت کردم
امروز یه نجواهای ذهنی پس از بیدار شدن در حال شکل گرفتن در من شد
سریع دفتر شکرگزاری مو اوردم و شروع کردم به نوشتن نکات مثبت شرایطی که درش هستم
و بعد روزشمار تحول زندگی من رو باز کردم قسمت بیست و هفت قانون جهان وفرکانس وایییی چه فایل فوق العاده ای خدارو شکر که هر لحظه به خداوند نیاز دارم با من حرف میزنه و به من میگه که دارم با فکر کردن فرکانس میفرستم به جهان این فایل به من گفت که اگه تو خوشحال در حال گشت وگزاری خودت رو سرزنش نکن و حالت و بد نکن که هیچ نفعی برات نداره و دقیقا با فکرای خوب نجواهای ذهنی خوب روزهای خوبی برای خودت رقم میزنی
این فایل دوباره عین یک طناب نجات من و از لبه ی پرتگاه نجات داد
یادم اومد که من اگه بد فکر کنم و فرکانس بد بفرستم چه خروجی دارم و اگه فکرای خوب داشته باشم چه خروجی دارم پس کاری و میکنم که به نفعمه هم موقع فکر کردن به چیزهای خوب لذت میبرم هم نتیجه ی لذت بخش و تجربه میکنم اخه کجا انقدر قوانین خوب دیدید که فکر خوب کن لذت ببر و بعد در نتیجه هم اتفاقهای خوب برات رقم میخوره و باز هم لذت ببر و در مقابلش فکرای بد کن و حالت بد شه و در تنیجه اتفاقهای بد رو تجربه کن خوب هر انسان نااگاهی باید این و درک کنه که ما فقط میخایم به نفع ما باشه پس چرا خودمون رو عذاب بدیم با افکارمون و نتیجه هم عذاب اورتر باشه ا خدایا ازت ممنونم برای قانون ثابت جهان خدای بزرگم سجده میکنم به این جلال وشکوه و رحمانیتت
خدای وهابم سپاسگزارتم
خدایا سپاسگزارم
سپاسگزارم
درپناه خداوند باشید
باسلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان
روز بیست وهفتم سفرنامه
ما در هر لحظه با توجه به افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم
یعنی با توجه به آنچه که در افکارمون میگذره فرکانسهایی رو ارسال میکنیم
وبه این شکل اتفاقای زندگیمون به وجود میاد
شرایط اتفاقها برخورد های ما با دیگران
مسایل مالی شکست عاطفی
ثروت یا تنگدستی
ویاهر اتفاق دیگه ای رو که تجربه کردیم توسط همین ارسال افکار وکانون توجه مان به اون موضوع اتفاق افتاده
چطور میتونیم فرکانس هامون رو کنترل کنیم؟؟
کسی که ورودی ذهنشو نتونه کنترل کنه نمیتونه خروجی ذهنش رو کنترل کنه
یعنی چیزهایی رو که شنیده یا دیده
وتبدیل به باورش شده
از قبیل اینکه
تو آدم موفقی نیستی
تو بی استعدادی
تو ضعیفی
توی هیچ کاری پارتی نداری
فرصت ها وموفقیت ها کمه
در واقع با این باورهای مخرب در حال فرستادن
فرکانس ها وارتعاشاتی هست که از همین نوع اتفاقها وشرایطی که باور داره به زندگیش وارد میشه
این باورها وفرکانسها حاصل ورودی های ذهنه
که از طریق شنیده ها
دیده ها
خبرها
ورسانه هاهست
و از طریق همین ورودی ها که کنترل نشده احساساتی براش به وجود میاد
اگر آگاهانه چیزهایی که میبینی ومیشنوی کنترل نکنی یعنی آگاهانه چیزهایی رو ببینی که بهت احساس خوبی میده اشتیاق وامید بیشتری میده
ایمان بیشتری میده
هر چقدر ورودی هایی مثل این وارد ذهنتون بکنین اون فرکانسها که دارن خروجی ها رو به وجود میارن
متفاوت میشن
در راستای خواسته هات میشن در راستای ثروت وسلامتی بیشتر روابط بهتر میشن
ما در همه حال توی ذهنمون داریم باخودمون صحبت میکنیم
داریم با خودمون حرف میزنیم
خیلی از این حرفها ونجواها در مورد ورودی های ذهنته
چیزهایی که اخیرا دیدی یا شنیدی
این گفتگوها شروع میکنن به صحبت کردن
که اوضاع بدتر میشه
نمیتونی موفق بشی
این گفتگوها یه احساسی رو در شما به وجود میارن
این احساس میتونه مثبت باشه مثل احساس امید عشق لذت
میتونه احساس منفی باشه مثل احساس ترس نگرانی خشم
این احساس شما داره میگه که این گفتگوهای ذهنی دارن شما رو به چه سمتی میبرن وداری چه فرکانسهایی رو ارسال میکنی
اگه به گفتگوهای ذهنیت جهت بدی با ورودی های مناسب
چیزهایی رو بخونی یا گوش بدی که احساس بهتری بهت بده
توکل بیشتر امید بیشتر
وبتونی این گفتگوها رو آگاهانه تکرارش کنی
ونجواها رو مدیریت کنی به شکلی که بهت احساس بهتری بده .واین کارو همیشه انجام بدی
نه یک روز نه دو روز
وجزیی از برنامه زندگیت بشه
شاید اولش ذهنتون مقاومت کنه به دلیل ورودی های نامناسبی که قبلا داشته
اما اگه ادامه بدی
و ورودی هات رو کنترل کنی
چیزهایی بشنوی وبخونی که حست رو خوب کنه
با افراد مثبت تری در ارتباط باشی
بعد از مدتی فشار ذهنیت کم میشه
وبا ادامه دادن این کار به راحتی به خواسته هاتون میرسین
تمام اتفاقات وشرایط رو خودمون ایجاد میکنیم
این که دولت فلان کرده
آمریکا فلان کرده و….
تمام اینها هیچ تاثیری در زندگیتون ندارن
به غیر از فرکانسهای خودتون
وقتی شما قدرت رو میدین به آدمها
به شرایط
وقدرت رو از دست خودتون میگیرین ومیدین به عوامل بیرون از خودتون
زندگی یک جهنم واضطراب دایمی میشه
💞💞💞💞🙏🙏🙏🙏🙏🙏