اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من چند روز بود که بی صبرانه منتظر فایلی از شما بودم واقعا زندگی میکنم با صحبتهای شما و خدای درونتون و واقعا تمام سعی من بر این هست که عمل کنم و در زندگیم اجرا کردم و به نتایجی هم رسیدم خداروشکر ممنون که روزم رو شاد کردین وقتی که ازتون فایل جدیدی دیدم احساس شعف کردم :)
فقط اومدم ازتون تشکر کنم براتون عمر با عزت و سلامتی میخوام از خداوند منان
سلام به خانواده عزیزم و استاد خردمندم…دیروز که به این فایل زیبا گوش دادم برام عجیب بود که انگار خدا برنامه ریزی میکنه با توجه به نیاز اعضای سایت استاد فایل تهیه کنن.من پریروز درخواست استخدامم از یکی از بیمارستان های خوب قبول شده بود که بابد برای مصاحبه میرفتم تهران ،مادرم اصرار داشت برم اما قلبم راضی نبود، خیلی گریم گرفته بود احساس سنگینی میکردم، در میان گریه ( که گریم ناشی از حس بد بود نه احساس خوشحالی) یک آن حسی به من گفت اگر ابتدای مسیری بخواد با زجر و گریه شروع شه بدون که انتهاشم همونه… بخدا من بارها همین حالتو تجربه کردم، برای انجام کارهایی شده حتی با گریه و زاری و زووور زدن پیش رفتم اما نتیجه جز ناراحتیه بیشتر چیزی برام نداشت… لذا به مادرم گفتم نه نمیرم و برای مصاحبه نرفتم! در دید اول غیر منطقیه اما مطمئنم قلبم دروغ نمیگه
بعد گوش دادن به فایل یه ذره ناراحت شدم که پس چرا من الهام های خدارو نمیتونم تشخیص بدم و مطمئن باشم؟
امروز بعد از نماز و نیایش ظهر با خدای مهربانم بهش گفتم خدایا من میدونم تو دروغ نمیگی وقتی میگی ” ان علینا للهدی” پس حتما هدایتمون میکنی اما من زیاد نمیفهمم چی میگی.. فقط ایمان دارم که تو میشنوی من چی میگم با اینکه نمیبینمت.. دقیقا همینارو بهش گفتم
چند ساعت بعد کارت ورود به جلسه آزمون استخدامی تامین اجتماعی اومد رو سایت سنجش و رفتم پرینت کارتو بگیرم، همه اطلاعاتم درست بود بغیر مقطع تحصیلیم که بجای کارشناسی زده بود دکترای عمومی! اعصابم یه لحظه ریخت بهم؛ 2روز دیگه هم آزمونمه..حالا باید چطور درستش کنم؟ خود سازمان آدرس باجه داده بود واس رفع نقص، باید میرفتم مرکز استان.. حوصله نداشتم فردا بجای مطالعه سوار ماشین شم برم چن ساعت کارم طول میکشید اما گفتم الخیر فی ما وقع، بهتر، فردا میرم کارای گرفتن مدرکمم از دانشگاه پیگیری میکنم…
بقول استاد حتی دریافت الهاماتم مدار به مدار فرق میکنه، من هنوز با اعداد و عطسه که خیلی بهش اعتقاد دارم نشانه هامو میگیرم، در همین افکار بودم که مادرم عطسه کرد، گفتم ببین حتما یه خیری هست.. چندین بار دوباره سایتو چک کردم و بازم اطلاعات کارت همون بود..
رهاش کردمو به مادرم گفتم خب فردا میریم و بدم نشد به کارای دیگمم میرسم…
بعد چند ساعت دوباره رفتم سمت کامپیوتر، انگار یه حس آرومی بهم گفت دوباره بزن تو سایت، با اینکه من پرینت گرفته بودم، دوباره وارد سایت شدم، دیدم مشکل مقطع تحصیلیم اصلاح شده! خیلی برام شیرین بود، خدا بود که آروم بهم گفت برو و دوباره چک کن..
خدا میدونست که قراره خودشون اصلاح کنن و نذاشت فردا بیخودی برم باجه..
من چون سوال کردم ازش چه شکلی هدایت میکنی من زیاد نمیفهمم زبون هدایتتو؟ خدای مهربان و سمیع من گفت من آرااااام هدایتتون میکنم فقط آرام باش تا بشنوی
بعدش تو گروه تلگرامی به همه دوستانمم که همین مشکلو داشتن اطلاع دادم و خیلیم خوشحال شدن که دیگه علاف تصحیح کارتشون نشدن..چون سیستم خودش اصلاح کرده بود
قدم به قدم باید ایمان بیاریم به صدای قلبمون، به هدایت های ریز ریز الهی در هر روزمون تا تصدیق کرده باشیم و آماده دریافت هدایت های بیشتر.. شاید من جز این سایت و البته اندکی گفتگو با مادرم در این مورد هیچ جای دیگه ای نتونم این حرف هارو بگم اما اینجا جاییکه باید بگیم تا بیشتر به ما داده بشه..
الهی تو چقدر سمیع و مهربانی و من چقدر کوچکم در مقابل بزرگیه تو…
دوستتون دارم بچه ها، دوستت دارم استاد عزیزم و مریم نازنین و مهربون
سلام مهدی عزیز، سپاس گزارم از اینکه با کلامتون بهم یادآوری کردین همه ما لایق دریافت الهامات خداوندیم بشرط گوش سپردن و تسلیم بودن.. سپاس گزارم از دعای زیبای شما و منم امیدوارم روزبروز موفق تر و آگاه تر بشین و خبرهای پیشرفتتون در تمام جنبه های زندگیتون رو به ما بچه های سایت بدین..
به نام خدایی که تو قلب منه و هر لحظه منو هدایت میکنه
سلام به استاد عزیزم حضرت عشق سید عباس منش
سلام به مریم عزیزم و همه ی دوستان ارزشمندم
استاد بی نهایت ازت سپاسگزارم بابت فایل های بی نظیری که میزاری
واقعا سایت گلستان شده به لطف الله
اعتبارش به خدا
استاد جانم اول بگم از دوره بی نظیر روانشناسی ثروت که دارم عالی نتیجه میگیرم
استاد انقدر کارم و مشتریام زیاد شدن که وقت نمیکردم بیام تو سایت کامنت بزارم وگرنه این چند وقته فایلها بی نظیر بودن با جان و دل همه رو گوش میدم و عمل میکنم
استاد یه حرفی زدی آویزه گوشم کردم که اگه همون رفتارهای قبلی رو انجام میدی یعنی باورهات تغییر نکرده
استاد از وقتی زندگی من عوض شد که رفتارم رو تغییر دادم
اگه تو همون آدم با همون رفتارهای قبلی هستی که نتیجه نمیگیری
استاد این فایلت دقیقا نشانه ما بود دقیقا کلام الله بود
من فقط میخوام اینجا از یه جریان هدایت برای کسب و کارم بگم که اول به خودم یادآوری کنم که خداوند چطور هدایتمون کرد
استاد من و مونا سه سال پیش یه تصمیم بزرگ گرفتیم و برای پیشرفت کسب و کارمون و مهاجرت کردیم
به قول بچه ها اون موقع نمیفهمیدیم میگفتیم شانس آوردیم ولی همه اونها هدایت پروردگار بود
ما تصمیم گرفتیم بریم یه شهر بزرگتر یه جای بهتر در صورتی که هیچ ایده ای نداشتیم هیچ پولی نبود هیچ چراغی نبود
به قول استاد فرش قرمز برامون پهن نکرده بودن ولی فقط ایمانی بود که ما رو هل میداد و میگفت برو
در شرایطی که همه میگفتن اشتباه میکنین اینجا تازه جا افتادین
ولی ما میخواستیم بزرگتر بشیم میخواستیم بهتر بشیم میخواستیم پیشرفت کنیم
چون میدونستیم که اینجا نقطه امن ما هست و ما باید از دایره راحتی مون بیایم بیرون
ما هنوز نرفته بودیم خونه خودمون و نزدیک عروسیمون بود
اولین ایده این بود مگه نمیخوای کارت و ببری یه شهر دیگه خوب خونه رو هم همونجا بگیر
یعنی بچه ها بخدا هیچ چراغی روشن نبود
ولی ما اولین قدم رو برداشتیم و خونه رو تو همون جایی گرفتیم که میخواستیم کارمون رو هم ببریم اونجا
بعد کم کم میرفتیم دنبال جا میگشتیم برای دفتر کارمون
یه جایی رو دیدیم و همون روزی که میخواستیم بریم قرار داد بنویسیم صاحب ملک گفت کاری برام پیش اومده و چند روز میرم شهرستان نیستم
البته بگم اونجا خیلی باب میلمون نبود ولی رو حساب اینکه دیگه جای بهتری نیست میخواستیم بگیریم
وقتی اون قرار داد عقب افتاد گفتیم حالا بریم چند تا املاک دیگه سر بزنیم
اولین املاکی که دیدیم رفتیم و یه جایی به ما نشون داد
که دقیقا دقیقا دقیقا همون چیزی بود که من و مونا همیشه ازش باهم حرف میزدیم
اصلا انگار خدا برای ما ساخته بود
ما تا ملک و دیدیم گفتیم همین جا و دیدیم قیمتش چقدر مناسبه نسبت به متراژش و موقعیتش
حالا قضیه اینطوریه که داداش صاحب ملک به اشتباه واحد بزرگ تر رو به ما نشون داده ولی قیمتش و قیمت واحد های کوچیک گفته یعنی قیمتش و پایین گفته
روزی که رفتیم برای قرار داد صاحب ملک گفت قیمت این واحد این نیست برادرم اشتباه گفته
ولی از اونجایی که خدا میگه تو فقط بخواه و کاری نداشته باش چطور
صاحب ملک که خیلی آدم خوبیه و دید که ما از اینجا خوشمون اومده ملک و به همون قیمت پایین به ما داد به همین راحتی
و دستی از دستان خدا شد
ما با هدایت پروردگار و ایمان بهش قدم برداشتیم و از یه مغازه ۵۰ متری تو یه شهر سطح پایین اومدیم به یه جای ۱۵۰ متری تو یه شهر بزرگ و یه محله خوب
و الان هر سال که صاحب ملکمون میخواد بیاد برای تمدید قرار داد میگه نمیدونم چرا شما با بقیه فرق میکنین
و اینطوری میشه که خدا انسانهای خوب رو سر راهت قرار میده
همه به ما میگفتن اشتباه کردین همه سرزنش میکردن
حالا ما به جایی رسیدیم که همونا میگن تو این دوران بیماری همه جا تعطیله شما چطوری کار دارین ( چون شغل ما مربوط به عروسی میشه و مراسمات عروسی از اسفند ماه کنسل شده )
ولی ما باور کردیم که عوامل بیرونی هیچ تاثیری تو کسب و کار ما نداره
حالا الان هم ما تو یه شرایطی هستیم که باید حرکت کنیم
و من فقط این داستان و هدایت خدا رو به یادم میارم و میگم همونطوری که ما رو آوردی اینجا همونطوری این کارم انجام میدی برامون
استاد عاشقتم
استاد من تو کامنت های قبلیم گفتم الانم میگم
فرق است بین کسی که راه را میداند و کسی که راه را رفته است
شما راه رو رفتی
من میخوام به خودم یادآوری کنم که میخوام جا پای شما بزارم
خودت تو یکی از فایلها گفتی که من رسیدم به قله و دوست دارم که شما هم بیاین و بگردین و جای پای منو پیدا کنید
و منم دارم همین کار و میکنم
استاد شما مرد عمل هستین منم به خودم قول دادم مرد عمل باشم
استاد جان تو یه فایلی شنیدم که گفتی ذهن و قلب مثل آب و روغن میمونه
هیچ وقت با هم مخلوط نمیشن و همیشه با هم درگیرن همیشه از هم جدا هستن
به خاطر همینه که نمیزاره انسان به آرامش برسه چون همیشه ذهنش با قلبش درگیر هست
ولی انسان وقتی به آرامش میرسه که صدای خدا رو بشنوه و به ندای قلبش گوش بده و نزاره ذهنش با قلبش درگیر بشه
وقتی انسان هدایت میشه که بتونه صدای خدا رو بلند تر از نجواهای شیطان بشنوه
نجواها همیشه هست ولی ما باید انقدر رو خودمون کار کنیم که بگردیم دنبال صدای خدا
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم برای قدم برداشتن در مسیر صحیح
من اجازه میدهم که خداوند من را به مسیر صحیح و پر از برکت و ثروت هدایت کند
استاد عزیزم بی نهایت عالی بود. خیلی پربار بود خیلی پربار بود. این فایل با بقیه فایلهاتون خیلی فرق داره. من اینو کامل احساس میکنم.
بعضی قسمت های فایل برمیگشتم عقب دوباره و 3باره گوش میکردم این فایل منو خیلی به فکر فرو برد. مطالبش خیلی عمیق بود. درهای زیادی به روی من گشوده شد. درک و آگاهی من خیلی بیشتر شد با تمام وجودم احساس کردم که از لحاظ فرکانسی بالاتر رفتم. خیلی نکته داشت اینقدر که احساس میکنم هنوز خیلی نکات دیگه باید از این فایل بفهمم.
عججججب فایلی بود این فایل خیلی خیل بمن کمک کرد.حتی اومدن و دیدن این فایل هم بمن الهام شد توسط خداوند،داشتم درس میخوندم که بهم الهام شد بیام سایت و یک چیزی هست که من بهش نیاز دارم تا بشنومش.منم به بسرعت اومدم و دیدم که این فایل منتشر شده.وقتی که استاد حرف میزد من کاملا احساس میکردم که چقدر دارم به مدار های بالاتر صعود میکنم.ترمز های بسیار زیادی تبدیل به گاز شدند در ذهنم و کاملا منطقی شد برای من عمل به الهاماتم.الهاماتی که اصلا نیازی نیست منطقی باشند.اصلا عیار الهامات اونقدرررر بالاست و از منبعی میاد که اونقدر دانا،قدرتمند،مهربان هستش که اصلا نمیشه با آگاهی محدود خودمون و یا دیگران مقایسش کنیم.خیلی خیلی این فایل را دوست داشتم.خیلی بمن کمک کرد، آرزو میکنم همه ی ما خانواده ی صمیمی بتونیم همواره تسلیم باشیم در برابر الهامات خداوند.
این جمله ی استاد که گفتند خدابمن گفته اینکارو بکن منم میگم چشم خیلی به دلم نشست بار ها و بارها با خودم تکرارش کردم تا وقتی که نیاز بود بتونم ازش استفاده کنم.باید بارها و بارها این فایل را گوش بدم،راجبش بنویسم،با خودم حرف بزنم تا کامل تثبیت بشه در درونم.واقعا سریعترین،راحت ترین و لذتبخش ترین راه رسیدن به آرزو هامون عمل به الهامات خداوند هستش.امیدوارم این را با تمام وجودک درکش کنم و ظرفم مدام بزرگتر و بزرگتر بشه.از شما سپاسگزارم و براتون سلامتی،ثروت و تمام زیبایی هارا آرزو دارم:)
قرآن رو طوری خوندید که اصلا اشتباهه … اما هر چقدر خوندید دیدید درسته ، و پیوسته ست ، اختلافی در آن نیست
خداوند چند جای قرآن در این رابطه آیاتی آوردند
اگر در آنچه به بنده خود نازل کرده ایم شک دارید یک سوره همانند آن بیاورید
و اگر نتوانستید که قطعا نمیتوانید پس بترسید از آتشی که هیزم آن آدمیان و سنگها هستند
اگر قرآن از جانب غیر خدا بود در آن اختلافات بسیاری دیده می شد …
انا نزلنا لهم الذکر و انا له لحافظون
ما این کتاب تذکر را فرستادیم و ما قطعا حفاظتش می کنیم
استاد ممنونم چون من به قرآن شک داشتم اما اوردن همین دلایل میتونه مارو از شک خارج کنه
اینکه تفکر کنیم بارها خداوند در قرآن فرمودن این کتاب برای کسانیست که تفکر می کنند می اندیشند تعقل می کنند
پس رسیدن به ایمان و یقین و خارج شدن از شک ها ، با تفکر و تعقل هست و نه اینکه الان برامون یه معجزه خدا انجام بده که ماایمان بیاریم
هر چند که نشانه ها خودش معجزات هستند و برامون زیاد شده که نشانه ها دیدیم
پس تفکر کردن بسیار مهمه
🌿🌿🌿
صحبتهای شما درباره شهود و الهامات
استاد واقعا زیباست به ندای درون گوش دادین چند روزه به شما میگه انجام بده و فایل رو ضبط کن
تسلیم بودن در برابر هدایت های الهی
تو هستی که باید ایمان بیاری اجابت کنی اعتماد کنی
خدا همواره ما رو به سمت خواسته هامون هدایت می کنه
همون خدایی که به قلب استاد الهام می کنه برای من فایل بزاره
میگم برای من چون واقعا باور دارم برای من بود
خدا برای من اینکار رو انجام داد
گفت هاله من دارم هدایتت می کنم ، اعتماد کن بهم ، تسلیم باش ، نجواهای ذهنتو خاموش کن
نگو نمیشه نگو چطوری شک بهم نکن
من خدایی ام که هر لحظه دارم هدایت میکنم
ذهنتو خاموش کن پاکش کن تجربیات گذشته رو حذف کن
اونچه قلبت داره به اون گواهی میده تایید میکنه اونو دنبال کن
نشانه حرف خدا محکم شدن قلبه
نشانه حرف خدا ارامش و حس قلبی ایمانه
اما شیطان تزلزل و شک و تردید و حرص و طمع و عجله و یاس و ناامیدی و استرس و ترس درونش میاره
استاد شما وقتی خودتونو از بدنه جامعه جدا کردید راحت تر به الهاماتتون عمل کردید
چون تو گوشتون نجوای شیطان ها رو قطع کردید
خودتونو از فضای مسموم دور کردید
چون بالاخره اثر میزاره ولی شما دور شدید … فیلتر کردید
و البته همون وقتم که نجوا میکردن ولی بازم رو حرف قلبتون پافشاری کردید و نترسیدید که نکنه شکست بخورم
این اطمینان قلب رمز موفقیته و گوش دادن به ندای اون
یادمون باشه منطق یک چیزه و الهامات یک چیز
الهامات اکثرا با منطق جور در نمیاد
باید قوه تشخیص الهاماتمونو بالا ببریم
بنظر من ، تمرکز لیزری گذاشتن توی هر موضوعی که اولویت ماست خیلی کمک کنندست که اونقدر هدایت دریافت کنیم که شک هامونم رفع بشه
با تمرکز پراکنده نمیشه اینطور عالی عمل کرد
انتظار نباید داشت که همزمان تو چند موضوع کار کنیم و الهاماتشو درک کنیم و خوب عمل کنیم
قانون تمرکز لیزری بهترین راهکار واسه دور کردن نجواها و اصلاح باوراست
🌱🍃
استاد ازتون سپاسگزارم و همچنین از خانم شایسته ی عزیز که در لحظه ی درست اون نکته رو یاداور شدن
که اون جمله خیلی اثر گذار بود
پاک کردن ذهن …. موقع دریافت و عمل به الهامات
هدایتهایی که این چند روز بهم رسیده
ذهن آرام ، و البته متمرکز روی اون موضوع ، ادامه دادن ، رها نکردن و ناامید نشدن ،نگرانش نبودن ، نچسبیدن به خواسته … حس خوب ، فکر ارام که با مدیتیشن ممکنه
راه های دریافت هدایتها و الهامات
سپردن خودمون به خدا
مثلا خود من گاهی شده یک چیزی تو ذهنم بوده بعدش خدا بهم گفته یه موضوع دیگه که دارم رو سرچ کنم وقتی رفتم سرچ کردم ،تو اون صفحه یه مطلب دیگه بوده که جواب اون سوال ذهنی من بوده یعنی از جایی که فکرشم نمیکردم جوابم رو داد خدا
یه سایت دیگه یه موضوع دیگه اما اونجا هدایت رب بود
هدایتهای الهی همه جا هست خدا دست و راه زیاد داره
محدود نکنیم فقط به خواب … خدا منظورشو میرسونه فقط اعتماد کنیم و توکل و رهایی
من هم در اینجا یک هدایت رو باز گو می کنم که اصلاً با منطق جور در نمیاد من با دختر ۵ ساله ام شیراز زندگی می کردم که البته یک سال پیش از شهرستان به شیراز آمده بودم با فقط ده میلیون پول پیش وقتم تمام شده بود پایین ترین نقطه شیراز دنبال خانه می گشتند ولی خانه ای که دوست داشتم نبود حتی قبول کردم ۱۵ میلیون با ۷۰۰ که نمی دانستم از کجا قراره بیاد بگیرم ولی نبود خسته و تسلیم نشستم گفتم آرام بگیر تا خدا هدایت کند یک دفعه به ذهنم تهران آمد ولی منطقم اصلا قبول نمیکرد تهران!! اینجا خانه گیر نمی آید اون وقت میگوی تهران؟ ولی به منطقم گوش ندادم و شروع کردم در برنامه دیوار دنبال خانه گشتن در تهران متاسفانه هیچ قیمتی نبودکه حدودش را بدانم دوستی داشتم ۳ سال پیش به صورت هدایتی و از طرف خدا باهاش دوست شده بودم بهش پیام دادم گفتم مهدیه جان تهران کجا هاش خونه ارزونه گفت پرند حالا ارزون که میگم ۴۰ میلیون رهن کامل گفت واقعا میخوای بیای تهران؟! میتونی تهران زندگی کنی؟! گفتم نمیدونم خدا بهم گفته برو تهران نمیدونم میتونم یا نه فقط می خوام بیام
گفت اگه واقعا میخوای بیای یکی از آشناهای ما پرند خونه داره هر جور که تو میتونی رهن و اجاره بدی بگو تا باهاش صحبت کنم برات ردیفش کنم گفتم باشه گفتم ده با ۷۰۰ میتونم بدم البته هفتصدم نمیدونم از کجا می خواد بیاد فقط تو دلم بود که میتونم بدم گفت باشه و بعد از چند دقیقه پیام داد گفت برات صحبت کردم ده با ۴۰۰!!
خیلی خوشحال شدم گفتم ممنون من حتما میام چند دقیقه بعدگفت اگه بتونی ۱۵ بدی دیگه اجاره نمیخواد بدی خیلی خوشحال شدم من میتونستم پنج تومن دیگه جور کنم که قسط شو بدم یه وام خونگی بود
و من قرار شد برم تهران به خانوادم اصلا نگفتم فقط به بابام گفتم چون میدونستم هیچکس قبول نمیکنه و با منطق شان جور در نمیاد که میخوای بری تهران چکار و هزارتا دلیل دیگه
دوستم گفت بیا خونه رو ببین شاید خوشت نیاد گفتم اصلاً نمیخوام ببینم خدا برام پیدا کرده و حتماً خوبه اگه بیام ببینمش دیگه ایمان حساب نمیشه ایمان اینه که ندیده بری باربری تماس گرفتم تا تهران گفتن یک میلیون و هشتصد گفتم خدایا خودت ردیف کردی ماشینشم ردیف کن شانسی شماره دیگه ای گرفتم و با یه تومن و کارگر وسایل منو از شیراز آوردن تهران که حتی تو خود شیراز یک و دویست سیصد هزینه میشه برای اسباب کشی من سپردم هدایت شدم و نتیجه گرفتم ممنون استاد همه اینا رو از شما یاد گرفتم حتی هنوز اقوام و آشنایان باور ندارند من اومدم تهران کسانی که یکم باور کردن میگن حتماً کسی تو رو برده حتما پای کسی درمیونه چون اصلا نمی تونن قبول کنن یک خانم تنها چطور خونه پیدا کرده تهران ولی تنها جایی که میدونم باور میکنن که من تنها اومدم و خدا بهترین خونه رو برام پیدا کرده اینجاست خانواده دوست داشتنی عباسمنش و خیلی بهتر از خونه قبلی که درش زندگی می کردم ۲ خواب تمیز کلید نخورده حتی همیشه دوست داشتم یه خونه داشته باشم شیرآلاتش اهرمی باشه شاید خنده دار باشه ولی یکی از آرزوهام بود و این خونه همون خونه هست خدا را هزار مرتبه شکر می کنم خیلی پیشرفت داشتم خیلی پیشرفت داشتم در برابر خودم خیلی پیشرفت داشتم من یاد گرفتم خودمو با هیچکس مقایسه نکنم فقط با خودم با گذشته خودم مقایسه کنم و ملیحه الان با ملیحه گذشته زمین تا آسمون فرق میکنه سپاسگزار خداوند م و سپاس گذار استاد عزیزم جناب سید حسین عباسمنش هستم و ایمان دارم روز به روز اتفاق های بهتری برام میوفته اگر به شهود قلبیم گوش بدم گاهی منطق نمیزاره انشالله بتونم بر منطقم غلبه کنم با این همه معجزه هایی که خدا تو زندگیم رقم زده
استاد عزیز دوست دارم خانم شایسته دوست دارم و ممنون از تمام اطلاعات فوق العاده ای که در اختیار ما می گذارید خدایا هزاران مرتبه شکرت
یه اتفاق جدید توی زندگیم داره میوفته اینکه من هر چه توجه میکنم استاد عزیزم فایلی میذاره که دقیقا شبیه همین روزای خودمه
روزهای هایی که دارم با تمام وجودم سعی میکنم واقعا فقط سعی میکنم که الهامات درونم از استدلال های ذهنم تشخیص بدم و به مسیر الهاماتم هدایت بشم
روز قبل از این فایل هدایت شدم به همین موضوع و دقیقا بیشتر از دو صحفه با خودم نوشتم از نحوه عملکرد ۹۹ درصد و اون یک درصد و داشتم حلاجی میکردم که چرا اینقدر ۹۹ درصد اون کاراییی نمیکنن که ۱ درصد میکنن همون کارهایی که توی عموم بهش میگن ریسک که همان عمل به ندای الهی
میدونید یکی از دلایل برداشت های ما از زندگی ادمای موفق یا به قولی سوپر موفق اینکه ما با عینک باورایی که داریم از گذشته تحلیل میکنیم
ما نمیتونیم دستان غیبی خداوند ببینیم
ما نمیتونیم لمس کنیم که چطور خداوند خودش در قالب چیزهای مختلف میاره توی زندگی افراد
ایمان به غیب یعنی این
توی کامنتام یه جایی از ندیدن ایمان گفتم
ایمانی که نمیشه با دست لمس کرد نمیشه بو کرد…
ایمانی که جعبه ی جادویی نیست
ایمانی که فقط هر کدوم ما توی زندگیمون میتونیم لمس کنیم
چه قدر زیبا من با همین نیروهای غیبی توانستم بدون پول و پشتیبان و حامی فیزیکی در آن لحظه به خصوص تصمیم مهم زندگیم را بگیرم وقتی ایمان خودم را نشون دادم خداوند دستانش را عجیب به سمتم اورد
ادم های عالی
نعمت و
به خصوص آزادی آزادی که منو به پرواز عجیبی در اورده بود که تا اون تجربه نکرده بودم لذت بردن یعنی چی…
به نظر من الهامات غیر منطقی ان در مقابل منطق تجربه های گذشته ما
اما وقتی به این قانون ایمان راستین داشته باشی میدونی که شاید به ظاهر این موضوع عجیب یا غیر معقول باشه اما قطعا با ادامه دادن و ایمان به اصل قانون و ساختن باورهای قدرتمند کننده خداوند راه حل ها را خواهد گفت
میدونی عین چی میمونه عین این که الهامت ضمانت ببینی
توی دنیا ادمایی که برای داشتن هر چیزی دنبال ضمانت هستن طبیعی نیست که درک کنن که چرا فردی مثل استیو جابز از هیچ وارد حوزه ای میشه که نه ایدش از خودش بوده نه سرمایه داشته
چه ضمانتی بود که استیو جابز بشه استیو جابز؟؟؟!
خب ضمانت استیو جابز اون ایمان و ندای الهی درونش بود که میگفت این مسیر درسته و… تو میتونی.. همه راه حل هاست
چه ضمانتی بود که من از کنکورم انصراف بدم و اینده درخشانی نصیبم میشد؟؟! همه میگفتن میخوای بری توپ بازی برو دانشگاه درست بخون همه بگن دختر فلانی مهندسه…
ولی این چیزی نبود که منو راضی میکرد
تضمین من خدا بود تضمین من الهام درونم بود تضمین من قانون بود که بهش ایمان اورده بودم
تضمین من همین نشانه ها بود.. به همین دلیل در غیر منطقی در شرایط ادامه دادم
نکته قابل توجه برای دنیا بیرونم هم منطقی شد
این فایلهای هدایت خود گنجن، یه کشف جدید برای من چون تازه دارم درک میکنم اصصل چیه
اصل عزت نفسه که هیچچچچ کس نمیبینه
حتی خودمم نمیتونم ادعا کنم گاهی اوقات توی همین سایت هستم و یه سری استدلال ها در مورد موفقیت بچها برام میاد میفهمم واقعا عزت نفس اون نیروی غیبی که هیچ کس جز خودت نمیتونیدببینیش اونه که تو رو به عزت میرسونه
تو رو بزرگ میکنه
تورو برمیداره و میبرع جایی که میخوایی
تو رو از ادمایی که گله شکایت میکنن از دولت و وضعیت… دور میکنه
تورو از ادمایی که دنبال پول رو پول گذشاتنن دور میکنه
خداروشکر میکنم دارم کم کم درک میکنم قانون تکامل که چقدر مهمه شاید میشه گفت که نه حتما کل قانون به تکامل و درک ما از این حقیقت بستگی داره
خیلی جالبه ادمایی که دنبال پول رو پول گذاشتنن مدتی از زندگیم فاصله گرفتند چون من دارم جور دیگه نگاه میکنم
چون دیگه یه شغل خاص نیست که تو رو پر پول میکنه این باورهای توعه
خداررروشکررر
همین اتفاق باعث من مدارها رو بهتر از قبل درک کنم
استاد راستش من اول صب که فایل گذاشتین قبل از اینکه هنوز فرکانس هابیاد سرجاش و صبحانه حتی بخورم نشستم فایل ببینم
تازه داشتم میومدم روی فرکانس قانون
اون سوال پرسیدی
ذهنم گول خورد
همین یه جرقه زد توی ذهنم
که اییییی واییی ببین هرجا که کار نکردی چون اصل سوال درست از خودت نکردی
مثلا ما میگیم چرا قران گفته اینطوری نماز بخونیم؟؟
میدونی این دست سوالاا داره میگه
این سوالا دنبال حقیقت نیست
این سوال سوالی نیست که جنس نگاه باز داشته باشه
این سوالا فقط دنبال پیدا کردن دلیل منطقی بیشتر برای این اون چیزی که توی ذهنت فکر میکنی درسته رو تایید کنی
ناخوداگاه این سوالات میپرسیم به جای اینکه فکر کنیمم
شاید این جا میشه گفت فکر کردن نقطه شروع همه تغییراست
من این موصوع اینجوری شبیه میکنم و ربطش میدم به حرف های قبلی استاد
زمین بایر
توجهت روی نقطه دیگست بعد میگی چرا هیچی خدای درونم بهم نمیگه
توجهت روی لوکیشن دیگه ست بعد میگی چرا نمبرم جای بهتر
توجهت روی خونه کلنگیههه بعد میگی چرا نمیرم یه خونه بهترررر….
دخترجون اول بیا یاد بگیر که توجهت از روی اون آدما برداری بعد بگو…
اونوقت ببین اون خدا از بینهایت طریق تو رو هدایت میکنه به سمت ادمای خوب برای اینکه خودت خوب شدی
اینجا بحث مداراست که ما با عمل به قانون بهتر درکش میکنیم تا اینکه من بخوام فقط بیام تئوریش بگم براتون
اینجور تشبیه میکنم که همونطور که ما نمیتونیم در دو نقطع فیزیکی متفاوت باشیم مثلا همزمان هم شرق ایران و هم غری ایران
همزمان هم نمیتونیم هم در فرکانس فقر باشیم هم در فرکانس ثروت
به این میگن پاکسازی ذهن
اینکه اول توجهت از روی اون نقطه بردار
قلبت باز بذار
منتظر نشانه های الهی باش
بعد ببین اصلا چشمانتتتتتتت چنان زلال میشههههه
چنان میبینی با عینک ۱۰۰ برابر زوم….
یعنی رها کنی ترس هااا و یه بار برای همیشا قدم در این مسیر بذاری و دیگه برنگردی
یعنی قبل از اینکه اوضاع سخت بشهه
یاد بگیری که به الهامات درونت گوش بدی و حرکت کنی
برای یک لحظه تجسم کردم که دارم اینکار انجام میدم یعنی برداشتن ذهنم از روی…
و حرکت…
ووووو چه عشقیی چه ذوووقییی
خدایااااشکرررت
بودن در مسیر ازاد اندیشی داره رو کم کم بیشتر از قبل مزه مزه میکنم میبینم نه بدم نیسسسسست
خدایا شکرت خانم شایسته عزیزم با موهای موتاهش شد نشانه خدا که مریمی مگر قرار نبود بری موهات کوتاههه گفت اهههه ببین
ایمان همینجاهاا خودش نشون میده
بعد دوربین چرخید استاد گفت وسیله جدید گرفتم گفتممم مریمی همین دیروز بود داشتیم پایه های جدید از دوربین میددیم
چه نشونه ای بود این فایللل
خداااایاشکرررررت
سعی من تلاش من همیشه هر روز بهتر دیروز بودن در مسیر رشدم هست
چون هیچ چیزی هیچ کسی به اندازه زندگی و قدم هایمم ارزشمند نیست
بودن در این مسیر از خیلی خیلی چیزای دنیای بیرونی برام ارزشمندتره بخاطر همینه که هربار میبینم که این پاشنه آشیلا هر بار میان من با صبوووری تمام تلاشم میکنم که دوباره برگردم مرور کنم و با لذت ادامه بدم..
سید جان بسیار بسیار از این هدیه ی زیبا لذت و بهره بردم .
چه زیبا و ساده فرق بین منطق و ندای قلبی را بیان نمودی .
من از خالق یکتا خواهان فهم بهتر هدایتش و عملکرد بهتر آن هستم .
سید جان من قبلاً با آشنایی بهتر قرآن با هدایت الله یکتا به وسیله ی خودت ، کار نکته برداری از قرآن را در یزد با توجه به ندای قلبم برای خودم شروع نموده بودم و بعد از هدایت خداوند یکتا که به تهران هدایت شدم ، این کار را متوقف نموده بودم و فقط مطالعه ی مستانه با خواندن را در روز انجام می دادم ، و ادامه دادن یادداشت برداری را به بعد از سر و سامان یافتن شرایطم قرار دادم که قلبم میگفت تو باید در همین شرایطی که داری ادامه دهی .
در خوابگاهی که در حال سکونت در آن هستم بسیار بسیار با بچه های گلی برخورد نمودم که وقتی بعضی از مطالب قرآن را با یکی از آنها در میان گذاشتم بسیار شگفت زده شد و لذت برد .
این فرد تجربه ی حفظ کل قرآن را داشت .
این فرد که البته در حال مهاجرت عزتمندانه به کشور زیبای بلژیک است ( که همین باور بهتری برای مهاجرت در همین شرایط ، به من داده است ) ، به من پیشنهادی داد که بیا با هم هفتگی قرآن را مطالعه نماییم و سپس مطالب مان را با هم تبادل نظر نماییم. که من از این پیشنهاد استقبال نمودم و اعلام نمودم که من این کار را قبلاً شروع نموده بودم و متوقف نموده ام و سپس ایشان اعلام نمود تو باید این کار را ادامه دهی و من این گفته و کلام را از جانب الله یکتا دانستم و از حدود ۱۰ روز پیش یادداشت برداری از قرآن را حتی روزی یک آیه را در حال ادامه ی آن هستم خودم لذت و بهره می برم .
سید جان عزیزمی .
ضمنا با یکی از بچه های فعال سایت ، در تهران ، با هدایت الله یکتا ارتباطم برقرار شده که انشاءالله به زودی با یک دیگر ملاقات حضوری خواهیم داشت .
سید جان معلم عزیزم ، خانم شایسته ی پرانرژی ، خانم فرهادی با انگیزه ، آقا ابراهیم خلاق و تمام بر و بچه های عضو این خانه ی زیباییها ، برای شما از خالق یکتا ثروت ، سلامتی ، رابطه ی عاطفی ، شادی ، آرامش ، جوانی ، زیبایی ، چالاکی ، اعتماد به نفس ، احساس لیاقت و تمام نعمتهای الهی بهتر را خواستار هستم .
ساعت هم اکنون ۰۵:۵۴ صبح ، بعد از انجام نماز مستانه .
سلام به استاد عزیز و بزرگوار و با ایمان
من چند روز بود که بی صبرانه منتظر فایلی از شما بودم واقعا زندگی میکنم با صحبتهای شما و خدای درونتون و واقعا تمام سعی من بر این هست که عمل کنم و در زندگیم اجرا کردم و به نتایجی هم رسیدم خداروشکر ممنون که روزم رو شاد کردین وقتی که ازتون فایل جدیدی دیدم احساس شعف کردم :)
فقط اومدم ازتون تشکر کنم براتون عمر با عزت و سلامتی میخوام از خداوند منان
سلام به خانواده عزیزم و استاد خردمندم…دیروز که به این فایل زیبا گوش دادم برام عجیب بود که انگار خدا برنامه ریزی میکنه با توجه به نیاز اعضای سایت استاد فایل تهیه کنن.من پریروز درخواست استخدامم از یکی از بیمارستان های خوب قبول شده بود که بابد برای مصاحبه میرفتم تهران ،مادرم اصرار داشت برم اما قلبم راضی نبود، خیلی گریم گرفته بود احساس سنگینی میکردم، در میان گریه ( که گریم ناشی از حس بد بود نه احساس خوشحالی) یک آن حسی به من گفت اگر ابتدای مسیری بخواد با زجر و گریه شروع شه بدون که انتهاشم همونه… بخدا من بارها همین حالتو تجربه کردم، برای انجام کارهایی شده حتی با گریه و زاری و زووور زدن پیش رفتم اما نتیجه جز ناراحتیه بیشتر چیزی برام نداشت… لذا به مادرم گفتم نه نمیرم و برای مصاحبه نرفتم! در دید اول غیر منطقیه اما مطمئنم قلبم دروغ نمیگه
بعد گوش دادن به فایل یه ذره ناراحت شدم که پس چرا من الهام های خدارو نمیتونم تشخیص بدم و مطمئن باشم؟
امروز بعد از نماز و نیایش ظهر با خدای مهربانم بهش گفتم خدایا من میدونم تو دروغ نمیگی وقتی میگی ” ان علینا للهدی” پس حتما هدایتمون میکنی اما من زیاد نمیفهمم چی میگی.. فقط ایمان دارم که تو میشنوی من چی میگم با اینکه نمیبینمت.. دقیقا همینارو بهش گفتم
چند ساعت بعد کارت ورود به جلسه آزمون استخدامی تامین اجتماعی اومد رو سایت سنجش و رفتم پرینت کارتو بگیرم، همه اطلاعاتم درست بود بغیر مقطع تحصیلیم که بجای کارشناسی زده بود دکترای عمومی! اعصابم یه لحظه ریخت بهم؛ 2روز دیگه هم آزمونمه..حالا باید چطور درستش کنم؟ خود سازمان آدرس باجه داده بود واس رفع نقص، باید میرفتم مرکز استان.. حوصله نداشتم فردا بجای مطالعه سوار ماشین شم برم چن ساعت کارم طول میکشید اما گفتم الخیر فی ما وقع، بهتر، فردا میرم کارای گرفتن مدرکمم از دانشگاه پیگیری میکنم…
بقول استاد حتی دریافت الهاماتم مدار به مدار فرق میکنه، من هنوز با اعداد و عطسه که خیلی بهش اعتقاد دارم نشانه هامو میگیرم، در همین افکار بودم که مادرم عطسه کرد، گفتم ببین حتما یه خیری هست.. چندین بار دوباره سایتو چک کردم و بازم اطلاعات کارت همون بود..
رهاش کردمو به مادرم گفتم خب فردا میریم و بدم نشد به کارای دیگمم میرسم…
بعد چند ساعت دوباره رفتم سمت کامپیوتر، انگار یه حس آرومی بهم گفت دوباره بزن تو سایت، با اینکه من پرینت گرفته بودم، دوباره وارد سایت شدم، دیدم مشکل مقطع تحصیلیم اصلاح شده! خیلی برام شیرین بود، خدا بود که آروم بهم گفت برو و دوباره چک کن..
خدا میدونست که قراره خودشون اصلاح کنن و نذاشت فردا بیخودی برم باجه..
من چون سوال کردم ازش چه شکلی هدایت میکنی من زیاد نمیفهمم زبون هدایتتو؟ خدای مهربان و سمیع من گفت من آرااااام هدایتتون میکنم فقط آرام باش تا بشنوی
بعدش تو گروه تلگرامی به همه دوستانمم که همین مشکلو داشتن اطلاع دادم و خیلیم خوشحال شدن که دیگه علاف تصحیح کارتشون نشدن..چون سیستم خودش اصلاح کرده بود
قدم به قدم باید ایمان بیاریم به صدای قلبمون، به هدایت های ریز ریز الهی در هر روزمون تا تصدیق کرده باشیم و آماده دریافت هدایت های بیشتر.. شاید من جز این سایت و البته اندکی گفتگو با مادرم در این مورد هیچ جای دیگه ای نتونم این حرف هارو بگم اما اینجا جاییکه باید بگیم تا بیشتر به ما داده بشه..
الهی تو چقدر سمیع و مهربانی و من چقدر کوچکم در مقابل بزرگیه تو…
دوستتون دارم بچه ها، دوستت دارم استاد عزیزم و مریم نازنین و مهربون
به اسم آن الاهه ایی که فقط و فقط دهنده است
الی جان ، سلام دوست عزیزم ، از خواندن مطالب زیبایت لذت و بهره بردم .
چه زیبا خود را همانند مادر موسی ی پیامبر ، لایق فهم ارتباط مستقیم با الله یکتا دانستی .
تبریک ، تبریک ، تبریک .
الهی هر چه بیشتر و بهتر هدایت الله یکتا را فهم نموده ، آگاه شوی و بکار ببندی .
آمین .
سلام مهدی عزیز، سپاس گزارم از اینکه با کلامتون بهم یادآوری کردین همه ما لایق دریافت الهامات خداوندیم بشرط گوش سپردن و تسلیم بودن.. سپاس گزارم از دعای زیبای شما و منم امیدوارم روزبروز موفق تر و آگاه تر بشین و خبرهای پیشرفتتون در تمام جنبه های زندگیتون رو به ما بچه های سایت بدین..
به نام فرمانروای کل کیهان و هستی و کائنات
به نام خدایی که تو قلب منه و هر لحظه منو هدایت میکنه
سلام به استاد عزیزم حضرت عشق سید عباس منش
سلام به مریم عزیزم و همه ی دوستان ارزشمندم
استاد بی نهایت ازت سپاسگزارم بابت فایل های بی نظیری که میزاری
واقعا سایت گلستان شده به لطف الله
اعتبارش به خدا
استاد جانم اول بگم از دوره بی نظیر روانشناسی ثروت که دارم عالی نتیجه میگیرم
استاد انقدر کارم و مشتریام زیاد شدن که وقت نمیکردم بیام تو سایت کامنت بزارم وگرنه این چند وقته فایلها بی نظیر بودن با جان و دل همه رو گوش میدم و عمل میکنم
استاد یه حرفی زدی آویزه گوشم کردم که اگه همون رفتارهای قبلی رو انجام میدی یعنی باورهات تغییر نکرده
استاد از وقتی زندگی من عوض شد که رفتارم رو تغییر دادم
اگه تو همون آدم با همون رفتارهای قبلی هستی که نتیجه نمیگیری
استاد این فایلت دقیقا نشانه ما بود دقیقا کلام الله بود
من فقط میخوام اینجا از یه جریان هدایت برای کسب و کارم بگم که اول به خودم یادآوری کنم که خداوند چطور هدایتمون کرد
استاد من و مونا سه سال پیش یه تصمیم بزرگ گرفتیم و برای پیشرفت کسب و کارمون و مهاجرت کردیم
به قول بچه ها اون موقع نمیفهمیدیم میگفتیم شانس آوردیم ولی همه اونها هدایت پروردگار بود
ما تصمیم گرفتیم بریم یه شهر بزرگتر یه جای بهتر در صورتی که هیچ ایده ای نداشتیم هیچ پولی نبود هیچ چراغی نبود
به قول استاد فرش قرمز برامون پهن نکرده بودن ولی فقط ایمانی بود که ما رو هل میداد و میگفت برو
در شرایطی که همه میگفتن اشتباه میکنین اینجا تازه جا افتادین
ولی ما میخواستیم بزرگتر بشیم میخواستیم بهتر بشیم میخواستیم پیشرفت کنیم
چون میدونستیم که اینجا نقطه امن ما هست و ما باید از دایره راحتی مون بیایم بیرون
ما هنوز نرفته بودیم خونه خودمون و نزدیک عروسیمون بود
اولین ایده این بود مگه نمیخوای کارت و ببری یه شهر دیگه خوب خونه رو هم همونجا بگیر
یعنی بچه ها بخدا هیچ چراغی روشن نبود
ولی ما اولین قدم رو برداشتیم و خونه رو تو همون جایی گرفتیم که میخواستیم کارمون رو هم ببریم اونجا
بعد کم کم میرفتیم دنبال جا میگشتیم برای دفتر کارمون
یه جایی رو دیدیم و همون روزی که میخواستیم بریم قرار داد بنویسیم صاحب ملک گفت کاری برام پیش اومده و چند روز میرم شهرستان نیستم
البته بگم اونجا خیلی باب میلمون نبود ولی رو حساب اینکه دیگه جای بهتری نیست میخواستیم بگیریم
وقتی اون قرار داد عقب افتاد گفتیم حالا بریم چند تا املاک دیگه سر بزنیم
اولین املاکی که دیدیم رفتیم و یه جایی به ما نشون داد
که دقیقا دقیقا دقیقا همون چیزی بود که من و مونا همیشه ازش باهم حرف میزدیم
اصلا انگار خدا برای ما ساخته بود
ما تا ملک و دیدیم گفتیم همین جا و دیدیم قیمتش چقدر مناسبه نسبت به متراژش و موقعیتش
حالا قضیه اینطوریه که داداش صاحب ملک به اشتباه واحد بزرگ تر رو به ما نشون داده ولی قیمتش و قیمت واحد های کوچیک گفته یعنی قیمتش و پایین گفته
روزی که رفتیم برای قرار داد صاحب ملک گفت قیمت این واحد این نیست برادرم اشتباه گفته
ولی از اونجایی که خدا میگه تو فقط بخواه و کاری نداشته باش چطور
صاحب ملک که خیلی آدم خوبیه و دید که ما از اینجا خوشمون اومده ملک و به همون قیمت پایین به ما داد به همین راحتی
و دستی از دستان خدا شد
ما با هدایت پروردگار و ایمان بهش قدم برداشتیم و از یه مغازه ۵۰ متری تو یه شهر سطح پایین اومدیم به یه جای ۱۵۰ متری تو یه شهر بزرگ و یه محله خوب
و الان هر سال که صاحب ملکمون میخواد بیاد برای تمدید قرار داد میگه نمیدونم چرا شما با بقیه فرق میکنین
و اینطوری میشه که خدا انسانهای خوب رو سر راهت قرار میده
همه به ما میگفتن اشتباه کردین همه سرزنش میکردن
حالا ما به جایی رسیدیم که همونا میگن تو این دوران بیماری همه جا تعطیله شما چطوری کار دارین ( چون شغل ما مربوط به عروسی میشه و مراسمات عروسی از اسفند ماه کنسل شده )
ولی ما باور کردیم که عوامل بیرونی هیچ تاثیری تو کسب و کار ما نداره
حالا الان هم ما تو یه شرایطی هستیم که باید حرکت کنیم
و من فقط این داستان و هدایت خدا رو به یادم میارم و میگم همونطوری که ما رو آوردی اینجا همونطوری این کارم انجام میدی برامون
استاد عاشقتم
استاد من تو کامنت های قبلیم گفتم الانم میگم
فرق است بین کسی که راه را میداند و کسی که راه را رفته است
شما راه رو رفتی
من میخوام به خودم یادآوری کنم که میخوام جا پای شما بزارم
خودت تو یکی از فایلها گفتی که من رسیدم به قله و دوست دارم که شما هم بیاین و بگردین و جای پای منو پیدا کنید
و منم دارم همین کار و میکنم
استاد شما مرد عمل هستین منم به خودم قول دادم مرد عمل باشم
استاد جان تو یه فایلی شنیدم که گفتی ذهن و قلب مثل آب و روغن میمونه
هیچ وقت با هم مخلوط نمیشن و همیشه با هم درگیرن همیشه از هم جدا هستن
به خاطر همینه که نمیزاره انسان به آرامش برسه چون همیشه ذهنش با قلبش درگیر هست
ولی انسان وقتی به آرامش میرسه که صدای خدا رو بشنوه و به ندای قلبش گوش بده و نزاره ذهنش با قلبش درگیر بشه
وقتی انسان هدایت میشه که بتونه صدای خدا رو بلند تر از نجواهای شیطان بشنوه
نجواها همیشه هست ولی ما باید انقدر رو خودمون کار کنیم که بگردیم دنبال صدای خدا
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم برای قدم برداشتن در مسیر صحیح
من اجازه میدهم که خداوند من را به مسیر صحیح و پر از برکت و ثروت هدایت کند
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام
استاد عزیزم بی نهایت عالی بود. خیلی پربار بود خیلی پربار بود. این فایل با بقیه فایلهاتون خیلی فرق داره. من اینو کامل احساس میکنم.
بعضی قسمت های فایل برمیگشتم عقب دوباره و 3باره گوش میکردم این فایل منو خیلی به فکر فرو برد. مطالبش خیلی عمیق بود. درهای زیادی به روی من گشوده شد. درک و آگاهی من خیلی بیشتر شد با تمام وجودم احساس کردم که از لحاظ فرکانسی بالاتر رفتم. خیلی نکته داشت اینقدر که احساس میکنم هنوز خیلی نکات دیگه باید از این فایل بفهمم.
خیلی عالی بود.
مرسی استاد. عالی هستی
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته
عججججب فایلی بود این فایل خیلی خیل بمن کمک کرد.حتی اومدن و دیدن این فایل هم بمن الهام شد توسط خداوند،داشتم درس میخوندم که بهم الهام شد بیام سایت و یک چیزی هست که من بهش نیاز دارم تا بشنومش.منم به بسرعت اومدم و دیدم که این فایل منتشر شده.وقتی که استاد حرف میزد من کاملا احساس میکردم که چقدر دارم به مدار های بالاتر صعود میکنم.ترمز های بسیار زیادی تبدیل به گاز شدند در ذهنم و کاملا منطقی شد برای من عمل به الهاماتم.الهاماتی که اصلا نیازی نیست منطقی باشند.اصلا عیار الهامات اونقدرررر بالاست و از منبعی میاد که اونقدر دانا،قدرتمند،مهربان هستش که اصلا نمیشه با آگاهی محدود خودمون و یا دیگران مقایسش کنیم.خیلی خیلی این فایل را دوست داشتم.خیلی بمن کمک کرد، آرزو میکنم همه ی ما خانواده ی صمیمی بتونیم همواره تسلیم باشیم در برابر الهامات خداوند.
این جمله ی استاد که گفتند خدابمن گفته اینکارو بکن منم میگم چشم خیلی به دلم نشست بار ها و بارها با خودم تکرارش کردم تا وقتی که نیاز بود بتونم ازش استفاده کنم.باید بارها و بارها این فایل را گوش بدم،راجبش بنویسم،با خودم حرف بزنم تا کامل تثبیت بشه در درونم.واقعا سریعترین،راحت ترین و لذتبخش ترین راه رسیدن به آرزو هامون عمل به الهامات خداوند هستش.امیدوارم این را با تمام وجودک درکش کنم و ظرفم مدام بزرگتر و بزرگتر بشه.از شما سپاسگزارم و براتون سلامتی،ثروت و تمام زیبایی هارا آرزو دارم:)
سلام به همه
من کاملا هدایتی به این صفحه از سایت اومدم
یعنی اومدم یه فایل گوش بدم نمیدونستم چه فایلی و از قسمت نشانه من به اینجا اومدم.
استاد از تیپ قشنگت لذت بردم.
ترکیب لباس هاتون و ارتفاع دوربین قدتون رو بلند تر نشون میداد و خوشتیپ تر .
و چقدر تصویر طبیعت پشت سرتون زیبا بود
یه منظره چشم نواز و دل انگیزی که آدم با دیدنش آرامش میگیره.
درختانی که به بهترین شکل وجودی که براش آفریده شدن رو نشون میدن
یک رنگ سبز زنده که هر لحظه داره عشق رو بازتاب میده از بس شما و بچه ها به این مکان عشق دادین.
و آسمان که عاشقانه آبی تر و عمیق تر شده رنگش و اینطور مارو به وجد میاره تا سپاسگزار باشیم و از دیدنش لذت ببریم.
چقدر این فایل توحیدی و راهگشاست.
تفکر کردن نعمتیه که باعث منطقی شدن و تثبیت افکار میشه و از رفتن آدم تو دل باقالی ها جلوگیری میکنه.
داشتم به این فکر میکردم که خدا چرا مثال هایی مثل ابراهیم موسی و نوح و قوم ها و پیامبران رو آورده که به جوابی رسیدم که تا حالا نزدیک هم بهش نبودم.
و اون اینه که میخواد بهمون بگه الهامات منطقی نیست قبل از اقدام کردن.
یه ایده ایه که ممکنه اصلا تو چهارچوب های فکریت نباشه
چیزیه که ممکنه بر خلاف باورها و شنیده ها و تجربیاتت باشه.
بخاطر همین ما باید پاکسازی کنیم
اینجا فهمیدم چرا گفتین پر تکرار ترین کلمه ای که با رحیم اومده رحمان نیست بلکه غفور هست و خدا اول پاکمون میکنه بعد نعمت میده.
یعنی خودش گفته بخواهید از من که پاکتون کنم.
پاک از چی؟
از گناهان گذشته؟
اصلا
پاک از افکاری که به ما جرات تکون خوردن و عمل کردن به الهامات رو نمیدن.
پاک از عقاید غلط
پاک از توجه های اشتباه
پاک از توجه به بدی های آدم ها اشیا طبیعت و خدا
پاک از هر احساس بد
پاک از شرک از وابستگی از ترس از روزمرگی
پاک از تجربه های تاریخ مصرف گذشته
پاک از همه کس و از همه چیز و ثمره این پاک شدن
نگاه عاشقانه پیدا کردن به خودمان به خدا به آدم ها به وسایل و امکانات موجود به وقایع روزانه به طبیعت و به همه چیزه
که میشود توجه به نکات مثبت
که میشود توجه به داشته ها تنها راه رسیدن به خواسته ها
که میشود آماده شدن برای دریافت الهامات
برای به وضوح رسیدن و شناختن بهتر خود.
من با این فایل فهمیدم
همه چیز هدایت،شهود و تسلیم بودن هست.
شما مارو داری با فایل ها و دوره ها پاک میکنی و تفکرمون رو جهت میدی به سمتی که آماده دریافت هدایت خداوند و اجرای اون بشیم.
برای همینه میگی مسیر هرکس با دیگری فرق داره.
داشتم کلی به این فکر میکردم که پسر اگه همه چی هدایته پس تغییر باور جایگاهش کجاست؟
بعد فهمیدم ما با تغییر باورها دریافت الهامات راحت تر میشه برامون و فاصله فکر و عملمون صفر میشه.
تا بجایی برسیم که الهام میاد و عمل میکنیم و میشیم انسانی که خدا در اون جاریه و خدا از طریق اون کارها رو انجام میده و جهان رو گسترش میده.
مثل ایلان ماسک مثل سید حسین عباسمنش.
چه باحال
این فهم بهمون میگه به هیچ چیز دل نبندیم و فقط ماشین شنیدن شهود و اجرای خدا باشیم
چرا که با اجرا به هر الهامی روحمون رشد میکنه و برای جهان بعد همینو میخوایم
یه روح توسعه یافته از اجرا به الهامات و یکی شدن با خدا.
این فهم بهمون میگه مهم زودتر رسیدن نیست بلکه مهم وصل تر بودن برای شنیدن و عمل به الهاماته.
این فهم به ما میگه عجله نکن بلکه خودت رو بهتر بشناس و از حضور خدا که همه چیز رو میدونه و همه راه هارو بلده لذت ببر.
چقدر کلمه تسلیم به این شخصیت که شنوای الهامات و عمل کننده به الهاماته میاد و مناسبه.
و چقدر بهتر میشه درکمون با این فهم که اجابت میشه درخواستمون به شرط آماده بودن برای شنیدن و عمل کردن.
یه حرفی زدین که تمام افکار اغراق آمیز رو راجب دین و پیامبرا که تو مساجد شنیدیم رو شست و پاک کرد
گفتین آیا خدا با پیامبر حرف میزد یا پیامبر حرفها و الهامات خدارو که با همه در میون میزاره رو بهتر میشنید؟
خدایا مارو پاک بفرما در هر لحظه تا در هر لحظه شنوای هدایت هایت باشیم.
ای عشق مطلق مارو با نور عشقت روشن و غنی کن.
استاد دوستت دارم و ممنون بخاطر این فایل بی نظیرت.
از دوستانی که کامنت نوشتن هم ممنونم.از اونایی که کامن میخونن هم ممنونم.
و از خودم خوده ارزشمندی که تسلیم بود برای نوشتن این کامنت هم ممنونم.
خودمون رو دوست داشته باشیم که نفیس ترین هدیه خدا به ما وجود خودمونه.
عاشقتونم بچه ها
سلام استاد 😭
چی بگم چطور از خدای شما تشکر کنم
من رو خدا چند روزه هدایتم کرده برای یکی از خواسته هام ، به دریافت الهامات
خدایا…
میخکوب شدم وقتی دیدم فایل اومده
شهود و الهام الهی
شما استاد به خدا وصلی خدا بارها فایلی فرستاده که من تو فکرش بودم
همین دیشب ساعت ۱ هم هدایت شدم به دانلودها
بهم گفت برو اجرای توحید در عمل
رفتم … روی توحید عملی ۲ گفت همین
رفتم داخل و هدایتم کرد به این دیدگاه دوستمون
👇🏻
https://elmeservat.com/fa/practical-monotheism-2/comment-page-35/?orderby=comment_rate&order=asc#comment-246536
استاد ممنونم 😭
خدایا ممنونم 😭
⚘⚘⚘
بعد از گوش دادن فایل :
قرآن رو طوری خوندید که اصلا اشتباهه … اما هر چقدر خوندید دیدید درسته ، و پیوسته ست ، اختلافی در آن نیست
خداوند چند جای قرآن در این رابطه آیاتی آوردند
اگر در آنچه به بنده خود نازل کرده ایم شک دارید یک سوره همانند آن بیاورید
و اگر نتوانستید که قطعا نمیتوانید پس بترسید از آتشی که هیزم آن آدمیان و سنگها هستند
اگر قرآن از جانب غیر خدا بود در آن اختلافات بسیاری دیده می شد …
انا نزلنا لهم الذکر و انا له لحافظون
ما این کتاب تذکر را فرستادیم و ما قطعا حفاظتش می کنیم
استاد ممنونم چون من به قرآن شک داشتم اما اوردن همین دلایل میتونه مارو از شک خارج کنه
اینکه تفکر کنیم بارها خداوند در قرآن فرمودن این کتاب برای کسانیست که تفکر می کنند می اندیشند تعقل می کنند
پس رسیدن به ایمان و یقین و خارج شدن از شک ها ، با تفکر و تعقل هست و نه اینکه الان برامون یه معجزه خدا انجام بده که ماایمان بیاریم
هر چند که نشانه ها خودش معجزات هستند و برامون زیاد شده که نشانه ها دیدیم
پس تفکر کردن بسیار مهمه
🌿🌿🌿
صحبتهای شما درباره شهود و الهامات
استاد واقعا زیباست به ندای درون گوش دادین چند روزه به شما میگه انجام بده و فایل رو ضبط کن
تسلیم بودن در برابر هدایت های الهی
تو هستی که باید ایمان بیاری اجابت کنی اعتماد کنی
خدا همواره ما رو به سمت خواسته هامون هدایت می کنه
همون خدایی که به قلب استاد الهام می کنه برای من فایل بزاره
میگم برای من چون واقعا باور دارم برای من بود
خدا برای من اینکار رو انجام داد
گفت هاله من دارم هدایتت می کنم ، اعتماد کن بهم ، تسلیم باش ، نجواهای ذهنتو خاموش کن
نگو نمیشه نگو چطوری شک بهم نکن
من خدایی ام که هر لحظه دارم هدایت میکنم
ذهنتو خاموش کن پاکش کن تجربیات گذشته رو حذف کن
اونچه قلبت داره به اون گواهی میده تایید میکنه اونو دنبال کن
نشانه حرف خدا محکم شدن قلبه
نشانه حرف خدا ارامش و حس قلبی ایمانه
اما شیطان تزلزل و شک و تردید و حرص و طمع و عجله و یاس و ناامیدی و استرس و ترس درونش میاره
استاد شما وقتی خودتونو از بدنه جامعه جدا کردید راحت تر به الهاماتتون عمل کردید
چون تو گوشتون نجوای شیطان ها رو قطع کردید
خودتونو از فضای مسموم دور کردید
چون بالاخره اثر میزاره ولی شما دور شدید … فیلتر کردید
و البته همون وقتم که نجوا میکردن ولی بازم رو حرف قلبتون پافشاری کردید و نترسیدید که نکنه شکست بخورم
این اطمینان قلب رمز موفقیته و گوش دادن به ندای اون
یادمون باشه منطق یک چیزه و الهامات یک چیز
الهامات اکثرا با منطق جور در نمیاد
باید قوه تشخیص الهاماتمونو بالا ببریم
بنظر من ، تمرکز لیزری گذاشتن توی هر موضوعی که اولویت ماست خیلی کمک کنندست که اونقدر هدایت دریافت کنیم که شک هامونم رفع بشه
با تمرکز پراکنده نمیشه اینطور عالی عمل کرد
انتظار نباید داشت که همزمان تو چند موضوع کار کنیم و الهاماتشو درک کنیم و خوب عمل کنیم
قانون تمرکز لیزری بهترین راهکار واسه دور کردن نجواها و اصلاح باوراست
🌱🍃
استاد ازتون سپاسگزارم و همچنین از خانم شایسته ی عزیز که در لحظه ی درست اون نکته رو یاداور شدن
که اون جمله خیلی اثر گذار بود
پاک کردن ذهن …. موقع دریافت و عمل به الهامات
هدایتهایی که این چند روز بهم رسیده
ذهن آرام ، و البته متمرکز روی اون موضوع ، ادامه دادن ، رها نکردن و ناامید نشدن ،نگرانش نبودن ، نچسبیدن به خواسته … حس خوب ، فکر ارام که با مدیتیشن ممکنه
راه های دریافت هدایتها و الهامات
سپردن خودمون به خدا
مثلا خود من گاهی شده یک چیزی تو ذهنم بوده بعدش خدا بهم گفته یه موضوع دیگه که دارم رو سرچ کنم وقتی رفتم سرچ کردم ،تو اون صفحه یه مطلب دیگه بوده که جواب اون سوال ذهنی من بوده یعنی از جایی که فکرشم نمیکردم جوابم رو داد خدا
یه سایت دیگه یه موضوع دیگه اما اونجا هدایت رب بود
هدایتهای الهی همه جا هست خدا دست و راه زیاد داره
محدود نکنیم فقط به خواب … خدا منظورشو میرسونه فقط اعتماد کنیم و توکل و رهایی
خدایا خودت کمکم کن 🌹
یک دنیا ممنون 🍎🍏
همین دیروز عصر با چه حالی با گریه از سر ناامیدی که شک ها خستم کرده گفتم خدایا منو به یقین برسون
و دیشب هدایتم به اون دیدگاه
و حالا صبح فایل شما
خدا منو به یقین رسوند
خدا هدایتم کرد
استاد ازتون ممنونم که دست خدایی
دست هدایتگر خدا
ممنونم ازتون … ❤
استاد نمیدونم چی بگم
بازم یه معجزه دیگه
من خیلی وقته این سوال تو ذهنم بود که اگر پولی رو قبلا نمیدونستیم رباست
حالا که فهمیدیم اون سودهای قبل از اونکه بفهمیم برای ما حلاله یا حرام
و شما تو این فایل جواب اینم دادین
واقعا معجزست اون خدایی که این نکته رو به ذهن شما میاره که بگید
اصلا بدون اونکه من از شما بپرسم
خدایا شکرت تو بینهایتی خداا….
استاد اون لینک دیدگاه رو گذاشتم تو کامنت اصلیم نمیدونم چرا نمیاره
فایل توحید عملی ۲ ،بروند قسمت دیدگاه ها بر حسب امتیاز ، اولین دیدگاه مال آقای رضا عطار روشن
فوق العادست
برای دوستان نوشتن که اگر لینک نیاورد پیداش کنند
ممنونم استاد ممنوونم ⚘⚘⚘⚘⚘
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
مثل همیشه عالی و پر انرژی
عالی بود استاد شما فوق العاده اید
من هم در اینجا یک هدایت رو باز گو می کنم که اصلاً با منطق جور در نمیاد من با دختر ۵ ساله ام شیراز زندگی می کردم که البته یک سال پیش از شهرستان به شیراز آمده بودم با فقط ده میلیون پول پیش وقتم تمام شده بود پایین ترین نقطه شیراز دنبال خانه می گشتند ولی خانه ای که دوست داشتم نبود حتی قبول کردم ۱۵ میلیون با ۷۰۰ که نمی دانستم از کجا قراره بیاد بگیرم ولی نبود خسته و تسلیم نشستم گفتم آرام بگیر تا خدا هدایت کند یک دفعه به ذهنم تهران آمد ولی منطقم اصلا قبول نمیکرد تهران!! اینجا خانه گیر نمی آید اون وقت میگوی تهران؟ ولی به منطقم گوش ندادم و شروع کردم در برنامه دیوار دنبال خانه گشتن در تهران متاسفانه هیچ قیمتی نبودکه حدودش را بدانم دوستی داشتم ۳ سال پیش به صورت هدایتی و از طرف خدا باهاش دوست شده بودم بهش پیام دادم گفتم مهدیه جان تهران کجا هاش خونه ارزونه گفت پرند حالا ارزون که میگم ۴۰ میلیون رهن کامل گفت واقعا میخوای بیای تهران؟! میتونی تهران زندگی کنی؟! گفتم نمیدونم خدا بهم گفته برو تهران نمیدونم میتونم یا نه فقط می خوام بیام
گفت اگه واقعا میخوای بیای یکی از آشناهای ما پرند خونه داره هر جور که تو میتونی رهن و اجاره بدی بگو تا باهاش صحبت کنم برات ردیفش کنم گفتم باشه گفتم ده با ۷۰۰ میتونم بدم البته هفتصدم نمیدونم از کجا می خواد بیاد فقط تو دلم بود که میتونم بدم گفت باشه و بعد از چند دقیقه پیام داد گفت برات صحبت کردم ده با ۴۰۰!!
خیلی خوشحال شدم گفتم ممنون من حتما میام چند دقیقه بعدگفت اگه بتونی ۱۵ بدی دیگه اجاره نمیخواد بدی خیلی خوشحال شدم من میتونستم پنج تومن دیگه جور کنم که قسط شو بدم یه وام خونگی بود
و من قرار شد برم تهران به خانوادم اصلا نگفتم فقط به بابام گفتم چون میدونستم هیچکس قبول نمیکنه و با منطق شان جور در نمیاد که میخوای بری تهران چکار و هزارتا دلیل دیگه
دوستم گفت بیا خونه رو ببین شاید خوشت نیاد گفتم اصلاً نمیخوام ببینم خدا برام پیدا کرده و حتماً خوبه اگه بیام ببینمش دیگه ایمان حساب نمیشه ایمان اینه که ندیده بری باربری تماس گرفتم تا تهران گفتن یک میلیون و هشتصد گفتم خدایا خودت ردیف کردی ماشینشم ردیف کن شانسی شماره دیگه ای گرفتم و با یه تومن و کارگر وسایل منو از شیراز آوردن تهران که حتی تو خود شیراز یک و دویست سیصد هزینه میشه برای اسباب کشی من سپردم هدایت شدم و نتیجه گرفتم ممنون استاد همه اینا رو از شما یاد گرفتم حتی هنوز اقوام و آشنایان باور ندارند من اومدم تهران کسانی که یکم باور کردن میگن حتماً کسی تو رو برده حتما پای کسی درمیونه چون اصلا نمی تونن قبول کنن یک خانم تنها چطور خونه پیدا کرده تهران ولی تنها جایی که میدونم باور میکنن که من تنها اومدم و خدا بهترین خونه رو برام پیدا کرده اینجاست خانواده دوست داشتنی عباسمنش و خیلی بهتر از خونه قبلی که درش زندگی می کردم ۲ خواب تمیز کلید نخورده حتی همیشه دوست داشتم یه خونه داشته باشم شیرآلاتش اهرمی باشه شاید خنده دار باشه ولی یکی از آرزوهام بود و این خونه همون خونه هست خدا را هزار مرتبه شکر می کنم خیلی پیشرفت داشتم خیلی پیشرفت داشتم در برابر خودم خیلی پیشرفت داشتم من یاد گرفتم خودمو با هیچکس مقایسه نکنم فقط با خودم با گذشته خودم مقایسه کنم و ملیحه الان با ملیحه گذشته زمین تا آسمون فرق میکنه سپاسگزار خداوند م و سپاس گذار استاد عزیزم جناب سید حسین عباسمنش هستم و ایمان دارم روز به روز اتفاق های بهتری برام میوفته اگر به شهود قلبیم گوش بدم گاهی منطق نمیزاره انشالله بتونم بر منطقم غلبه کنم با این همه معجزه هایی که خدا تو زندگیم رقم زده
استاد عزیز دوست دارم خانم شایسته دوست دارم و ممنون از تمام اطلاعات فوق العاده ای که در اختیار ما می گذارید خدایا هزاران مرتبه شکرت
به نام خدای مهربونم
سلام به همگی
یه اتفاق جدید توی زندگیم داره میوفته اینکه من هر چه توجه میکنم استاد عزیزم فایلی میذاره که دقیقا شبیه همین روزای خودمه
روزهای هایی که دارم با تمام وجودم سعی میکنم واقعا فقط سعی میکنم که الهامات درونم از استدلال های ذهنم تشخیص بدم و به مسیر الهاماتم هدایت بشم
روز قبل از این فایل هدایت شدم به همین موضوع و دقیقا بیشتر از دو صحفه با خودم نوشتم از نحوه عملکرد ۹۹ درصد و اون یک درصد و داشتم حلاجی میکردم که چرا اینقدر ۹۹ درصد اون کاراییی نمیکنن که ۱ درصد میکنن همون کارهایی که توی عموم بهش میگن ریسک که همان عمل به ندای الهی
میدونید یکی از دلایل برداشت های ما از زندگی ادمای موفق یا به قولی سوپر موفق اینکه ما با عینک باورایی که داریم از گذشته تحلیل میکنیم
ما نمیتونیم دستان غیبی خداوند ببینیم
ما نمیتونیم لمس کنیم که چطور خداوند خودش در قالب چیزهای مختلف میاره توی زندگی افراد
ایمان به غیب یعنی این
توی کامنتام یه جایی از ندیدن ایمان گفتم
ایمانی که نمیشه با دست لمس کرد نمیشه بو کرد…
ایمانی که جعبه ی جادویی نیست
ایمانی که فقط هر کدوم ما توی زندگیمون میتونیم لمس کنیم
چه قدر زیبا من با همین نیروهای غیبی توانستم بدون پول و پشتیبان و حامی فیزیکی در آن لحظه به خصوص تصمیم مهم زندگیم را بگیرم وقتی ایمان خودم را نشون دادم خداوند دستانش را عجیب به سمتم اورد
ادم های عالی
نعمت و
به خصوص آزادی آزادی که منو به پرواز عجیبی در اورده بود که تا اون تجربه نکرده بودم لذت بردن یعنی چی…
به نظر من الهامات غیر منطقی ان در مقابل منطق تجربه های گذشته ما
اما وقتی به این قانون ایمان راستین داشته باشی میدونی که شاید به ظاهر این موضوع عجیب یا غیر معقول باشه اما قطعا با ادامه دادن و ایمان به اصل قانون و ساختن باورهای قدرتمند کننده خداوند راه حل ها را خواهد گفت
میدونی عین چی میمونه عین این که الهامت ضمانت ببینی
توی دنیا ادمایی که برای داشتن هر چیزی دنبال ضمانت هستن طبیعی نیست که درک کنن که چرا فردی مثل استیو جابز از هیچ وارد حوزه ای میشه که نه ایدش از خودش بوده نه سرمایه داشته
چه ضمانتی بود که استیو جابز بشه استیو جابز؟؟؟!
خب ضمانت استیو جابز اون ایمان و ندای الهی درونش بود که میگفت این مسیر درسته و… تو میتونی.. همه راه حل هاست
چه ضمانتی بود که من از کنکورم انصراف بدم و اینده درخشانی نصیبم میشد؟؟! همه میگفتن میخوای بری توپ بازی برو دانشگاه درست بخون همه بگن دختر فلانی مهندسه…
ولی این چیزی نبود که منو راضی میکرد
تضمین من خدا بود تضمین من الهام درونم بود تضمین من قانون بود که بهش ایمان اورده بودم
تضمین من همین نشانه ها بود.. به همین دلیل در غیر منطقی در شرایط ادامه دادم
نکته قابل توجه برای دنیا بیرونم هم منطقی شد
این فایلهای هدایت خود گنجن، یه کشف جدید برای من چون تازه دارم درک میکنم اصصل چیه
اصل عزت نفسه که هیچچچچ کس نمیبینه
حتی خودمم نمیتونم ادعا کنم گاهی اوقات توی همین سایت هستم و یه سری استدلال ها در مورد موفقیت بچها برام میاد میفهمم واقعا عزت نفس اون نیروی غیبی که هیچ کس جز خودت نمیتونیدببینیش اونه که تو رو به عزت میرسونه
تو رو بزرگ میکنه
تورو برمیداره و میبرع جایی که میخوایی
تو رو از ادمایی که گله شکایت میکنن از دولت و وضعیت… دور میکنه
تورو از ادمایی که دنبال پول رو پول گذشاتنن دور میکنه
خداروشکر میکنم دارم کم کم درک میکنم قانون تکامل که چقدر مهمه شاید میشه گفت که نه حتما کل قانون به تکامل و درک ما از این حقیقت بستگی داره
خیلی جالبه ادمایی که دنبال پول رو پول گذاشتنن مدتی از زندگیم فاصله گرفتند چون من دارم جور دیگه نگاه میکنم
چون دیگه یه شغل خاص نیست که تو رو پر پول میکنه این باورهای توعه
خداررروشکررر
همین اتفاق باعث من مدارها رو بهتر از قبل درک کنم
استاد راستش من اول صب که فایل گذاشتین قبل از اینکه هنوز فرکانس هابیاد سرجاش و صبحانه حتی بخورم نشستم فایل ببینم
تازه داشتم میومدم روی فرکانس قانون
اون سوال پرسیدی
ذهنم گول خورد
همین یه جرقه زد توی ذهنم
که اییییی واییی ببین هرجا که کار نکردی چون اصل سوال درست از خودت نکردی
مثلا ما میگیم چرا قران گفته اینطوری نماز بخونیم؟؟
میدونی این دست سوالاا داره میگه
این سوالا دنبال حقیقت نیست
این سوال سوالی نیست که جنس نگاه باز داشته باشه
این سوالا فقط دنبال پیدا کردن دلیل منطقی بیشتر برای این اون چیزی که توی ذهنت فکر میکنی درسته رو تایید کنی
ناخوداگاه این سوالات میپرسیم به جای اینکه فکر کنیمم
شاید این جا میشه گفت فکر کردن نقطه شروع همه تغییراست
من این موصوع اینجوری شبیه میکنم و ربطش میدم به حرف های قبلی استاد
زمین بایر
توجهت روی نقطه دیگست بعد میگی چرا هیچی خدای درونم بهم نمیگه
توجهت روی لوکیشن دیگه ست بعد میگی چرا نمبرم جای بهتر
توجهت روی خونه کلنگیههه بعد میگی چرا نمیرم یه خونه بهترررر….
دخترجون اول بیا یاد بگیر که توجهت از روی اون آدما برداری بعد بگو…
اونوقت ببین اون خدا از بینهایت طریق تو رو هدایت میکنه به سمت ادمای خوب برای اینکه خودت خوب شدی
اینجا بحث مداراست که ما با عمل به قانون بهتر درکش میکنیم تا اینکه من بخوام فقط بیام تئوریش بگم براتون
اینجور تشبیه میکنم که همونطور که ما نمیتونیم در دو نقطع فیزیکی متفاوت باشیم مثلا همزمان هم شرق ایران و هم غری ایران
همزمان هم نمیتونیم هم در فرکانس فقر باشیم هم در فرکانس ثروت
به این میگن پاکسازی ذهن
اینکه اول توجهت از روی اون نقطه بردار
قلبت باز بذار
منتظر نشانه های الهی باش
بعد ببین اصلا چشمانتتتتتتت چنان زلال میشههههه
چنان میبینی با عینک ۱۰۰ برابر زوم….
یعنی رها کنی ترس هااا و یه بار برای همیشا قدم در این مسیر بذاری و دیگه برنگردی
یعنی قبل از اینکه اوضاع سخت بشهه
یاد بگیری که به الهامات درونت گوش بدی و حرکت کنی
برای یک لحظه تجسم کردم که دارم اینکار انجام میدم یعنی برداشتن ذهنم از روی…
و حرکت…
ووووو چه عشقیی چه ذوووقییی
خدایااااشکرررت
بودن در مسیر ازاد اندیشی داره رو کم کم بیشتر از قبل مزه مزه میکنم میبینم نه بدم نیسسسسست
خدایا شکرت خانم شایسته عزیزم با موهای موتاهش شد نشانه خدا که مریمی مگر قرار نبود بری موهات کوتاههه گفت اهههه ببین
ایمان همینجاهاا خودش نشون میده
بعد دوربین چرخید استاد گفت وسیله جدید گرفتم گفتممم مریمی همین دیروز بود داشتیم پایه های جدید از دوربین میددیم
چه نشونه ای بود این فایللل
خداااایاشکرررررت
سعی من تلاش من همیشه هر روز بهتر دیروز بودن در مسیر رشدم هست
چون هیچ چیزی هیچ کسی به اندازه زندگی و قدم هایمم ارزشمند نیست
بودن در این مسیر از خیلی خیلی چیزای دنیای بیرونی برام ارزشمندتره بخاطر همینه که هربار میبینم که این پاشنه آشیلا هر بار میان من با صبوووری تمام تلاشم میکنم که دوباره برگردم مرور کنم و با لذت ادامه بدم..
عااااااشقتونممممممممم
با ایمان
مریم درویشی
۱۸ شهریور ۱۳۹۹
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
سلام دوست عزیز خانم درویشی.بابت متن بسیار زیبا بود.در تمام زندگیت برات ارزوی موفقیت میکنم
به اسم آن الاهه ایی که فقط و فقط دهنده است .
سید جان بسیار بسیار از این هدیه ی زیبا لذت و بهره بردم .
چه زیبا و ساده فرق بین منطق و ندای قلبی را بیان نمودی .
من از خالق یکتا خواهان فهم بهتر هدایتش و عملکرد بهتر آن هستم .
سید جان من قبلاً با آشنایی بهتر قرآن با هدایت الله یکتا به وسیله ی خودت ، کار نکته برداری از قرآن را در یزد با توجه به ندای قلبم برای خودم شروع نموده بودم و بعد از هدایت خداوند یکتا که به تهران هدایت شدم ، این کار را متوقف نموده بودم و فقط مطالعه ی مستانه با خواندن را در روز انجام می دادم ، و ادامه دادن یادداشت برداری را به بعد از سر و سامان یافتن شرایطم قرار دادم که قلبم میگفت تو باید در همین شرایطی که داری ادامه دهی .
در خوابگاهی که در حال سکونت در آن هستم بسیار بسیار با بچه های گلی برخورد نمودم که وقتی بعضی از مطالب قرآن را با یکی از آنها در میان گذاشتم بسیار شگفت زده شد و لذت برد .
این فرد تجربه ی حفظ کل قرآن را داشت .
این فرد که البته در حال مهاجرت عزتمندانه به کشور زیبای بلژیک است ( که همین باور بهتری برای مهاجرت در همین شرایط ، به من داده است ) ، به من پیشنهادی داد که بیا با هم هفتگی قرآن را مطالعه نماییم و سپس مطالب مان را با هم تبادل نظر نماییم. که من از این پیشنهاد استقبال نمودم و اعلام نمودم که من این کار را قبلاً شروع نموده بودم و متوقف نموده ام و سپس ایشان اعلام نمود تو باید این کار را ادامه دهی و من این گفته و کلام را از جانب الله یکتا دانستم و از حدود ۱۰ روز پیش یادداشت برداری از قرآن را حتی روزی یک آیه را در حال ادامه ی آن هستم خودم لذت و بهره می برم .
سید جان عزیزمی .
ضمنا با یکی از بچه های فعال سایت ، در تهران ، با هدایت الله یکتا ارتباطم برقرار شده که انشاءالله به زودی با یک دیگر ملاقات حضوری خواهیم داشت .
سید جان معلم عزیزم ، خانم شایسته ی پرانرژی ، خانم فرهادی با انگیزه ، آقا ابراهیم خلاق و تمام بر و بچه های عضو این خانه ی زیباییها ، برای شما از خالق یکتا ثروت ، سلامتی ، رابطه ی عاطفی ، شادی ، آرامش ، جوانی ، زیبایی ، چالاکی ، اعتماد به نفس ، احساس لیاقت و تمام نعمتهای الهی بهتر را خواستار هستم .
ساعت هم اکنون ۰۵:۵۴ صبح ، بعد از انجام نماز مستانه .
سلام مهدی جان دوست همفکرانش بابت کاری که شروع کردی بهت تبریک میگم موفق بشی.
به اسم آن الاهه ایی فقط و فقط دهنده .
سلام صدیقه جان ، بسیار بسیار از این پیام زیبایت شاد و خرسند شدم .
دلت لحظه به لحظه غرق در نور خالق یکتا باد .
عزیزمی .