https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
409نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
1 – وقتی به خدا منبع خودتون وصل بشید به هر چیزی که نیازه دریافت میکنید
نکته ای که این روزها داره برام هی تکرار میشه ُ اون هم وصل شدن به خداست نزدیکی به خداوند اینکه نزدیکترین ارتباطم با اون باشه اونکه در فرکانس خداوند قرار بگیرم که برای من بیشتر شدن هدایت ها و نشانه هاست بیشتر الهامات دریافت میکنم که این نشون میده به خداوند وصل هستم.
2 – بچسبیم به قانون و هی بهتر و بهتر درکش کنیم و ازش استفاده کنیم و اینکار هر روزه هست
3 – یک کار بلد باشیم ولی حرفه ای باشیم در اون
4 نیاز به حیله تکنیک های زیاد نیست فقط یک کار بلد باش ولی عالی باش درش در کاری که علاقه داری عالی باش.
دنبال کتاب های مختلف نکات مختلف نباشیم فن جدید و …
5- باورهای محدود کننده مالی بسیار زیاده ولی هر باوری که درست بشه یک بخشی در درامد پیشرفت میکنه ولی همیشه تا ابد این روند میتونه بهبود پیدا کنه.
ترس ها وابستگی ها خانواده مذهبی و… همشون نمیزارن ثروتمند بشیم .در ابعاد مختلف ذهن ما بیمار و شرطی شده
ایرادهای بزرگ پیدا کنیم خیلی تاثیر در زندگی میبینم.
6 – وقتی کار میکنیم رو خودمون نتایج بزرگ میشه
7 – اسم تاثیر داره روی موفقیت :
همه اینها با میشه عامل بیرونی حتی اسم ما هم یک عامل بیرونی هست همه اینها هر چیزی غیر از فکر من باشه میشه عامل بیرونی.
8 -بالا پایین شدن احساس طبیعی :
این روزها من یکم ناراحت بودم که چرا انقدر بالا پایین میشه ولی متوجه شدم این تضادها برای اینکه من باید حرکت کنم جهان داره فشار میاره برای خواسته ای که خودم داشتم از خداوند که استقلال کامل مالی بود
و این تضادها برای همین و اینکه من دارم یاد میگیرم در همین شرایط هم بیشتر کنترل روی ذهنم داشته باشم و تمامی عامل های بیرونی رها کنم و یاداوری همین بهم ارامش میده و در طول روز زمان های بیشتری حالم خوبه و همین خوبه و نتایج خیلی زود میاد و منتظر نتایج هستم
ما گاهی هات باتن داریم و افراد میان فشارش میدن و تحریک میشیم
این جمله خیلی بهم حس ارامش داد چون این روزها من همینطور میشدم از رفتار برادرم درسته خودم کنترل میکردم واکنش بیرونی نداشته باشم ولی خشمی در درون من شکل میگرفت که بعد به خودم میگفتم نباید خشمگین بشی ولی الان که استاد گفتن طبیعی هست گاهی این بالا پایین شدن احساس
و باز استاد هم تاکید کردن مهم اینکه در زمان بیشتری احساس خوبی داشته باشیم
دقیقا من در همین شرایط هستم و این خوشحالم کرد
خدایا شکرت
9 – احساس خوب با تغییر باورها به وجود میاد:
احساس خوب دایمی نتایج بوجود میاره.
این نشون میده که دارم تغییر میکنم
10 – باید خودت خودت مدیریت کنی احساساتت مدیریت کنی
این روزها دارم تجربه میکنم که کنترل احساساتم هم در بخش خشم وهم در بخش حس شادی که واقعا دارم پیشرفت میکنم
اینکه وقتی خشمگین هستم میام میگم واکنش دادن راه حل نیست و راه حل درست اینکه دور بشم و از اون مدار فاصله بگیرم و فیزیکی دور بشم و زندگی م جدا کنم
در بخش شادی هم بهتر از قبل دارم عمل میکنم و دیگه اون انتظار مثل قبل نیست از عامل بیرونی برای شاد بودن.
11- تکامل و توکل در توحید:
ابتدا در مسایل کوچکتر توکل میکنیم و به اندازه ای کهباور میکنی خداوند پاسخ میده
و من دارم کم کم باورمیکنم یک باور قلبی یک اطمینان قلبی که از درونم میاد که میگه میشه به خواسته هام برسم در مورد خونه رابطه عاشقانه و کار
نشونه اینکه باور دارم هم اینکه این روزها میتونم تجسم کنم
چون برای ذهنم داره باور پذیر میشد و قبلا اصلا نمیتونستم تجسم کنم
حسم بهم میگه همه چیز داره درست میشه
این روزها همیشه داره بهبود پیدا میکنه روزها
اوایل نمیتونیم در مورد مسایل بزرگمون خیلی خدا رو خوب باورکنیم و این هم تکامل داره در توحید
12- مهم اینکه مسیر درست بریم : دقیقا این روزها خداوند بهم میگه داری درست میری
حتی اگه اروم بریم ولی در مسیر درست بریم به مقصد میرسیم
ولی اگه هی مسیر عوض کنیم و حتی اگه تند عمل کنیم هیچوقت به نتیجه دلخواه نمیرسیم.
13 – قانون یکی هست و برای همه هم جواب میده این قانون.
14- خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه:
اخخخخخخ این به شدت اعتقاد قلبی دارم به شدددددددددت
ایمان دارم بهش
اگه من ذهنم ساکت کنم اگه اروم باشم حتما اون ندای درون میشنوم فقط باید ذهن ساکت کنم تا ذهن و قلب به هماهنگی برسن.
خب این از نکاتی که من دریافت کردم و البته چند تا توضیح که خصوصی بود از برداشت این نکات
سلام به استاد و تمامی دوستان عزیزم، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه، امیدوارم استاد عزیزم هرکجا هستید شاد باشید، دلم براتون خیلی تنگ شده نمیدونم چیکار میکنید و کجا هستید چند وقت خبری ازتون نیست، انگار رفتید تو غار و شایدم پیش خونواده در هر صورت عاشقتونم،
نکته ها:
️چالشها و موقعیت های به ظاهر ناجالب رو یه نعمت بدونیم از طرف خداوند برای رشد و پیشرفت،
️خداوند وقتی تعهد و استمرار منو ببینه درهارو باز میکنه،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
️جهان به تغییرات درونی واکنش نشون میده نه عوامل بیرونی،
️تفاوت دیدگاه باعث تمایز افراد میشه،
️از کوچکترین فرصت ها برای کار کردن روی خودم استفاده کنم،
️تغییر باورهام با دیدن و شنیدن و حرف زدن چیز های دلخواه،
️جهان با ایجاد چالش ها و موقعیت ها داره انسان هارو الک میکنه،
️دلیل نتایج من فرکانسها و افکار من،
️برای تغییر باورها باید برای ذهنم منطق و دلیل بیارم،
️راه حل مسائل ریشه در شخصیت ما داره و با تغییر شخصیت ما به تدریج رخ داد نشون کم میشه،
️باید مراقب باشم ترس‌های بیهوده به اعمال من جهت ندن،
️بیهوده تو فضای مجازی نچرخم و مراغب ورودی هام باشم،
️الهامات و راه های رسیدن به خواسته ها شاید بعضی موقع ها غیر منطقی بیاد ولی اگه گوش بدیم و تسلیم باشیم در آینده نتایجشو خواهیم دید،
️جنس هدایت خداوند با تجربیات و راه کار های مغز ما متفاوت و مارو محیا میکنه برای چالش های پیش رو،
️با دیدن و شنیدن و حرف زدن و فکر کردن باور های ما تغییر میکنه،
️عمل به الهامات نیاز به یه ایمان قوی داره،
️الهامات باید منجر بشه به عمل کردن ما، این ما هستیم که باید اونها رو اجرایی کنیم و بهشون شکل بدیم،
️برخورد ما با شرایط به ظاهر ناجالب باعث متولد شدن چیزهایی میشه که به پیشرفت جهان کمک میکنه،
️جهان همواره در حال تغییر، هیچ چیزی ثابت نیست در جهان جز قوانین الهی…
️الهامات جنسش ایجاد احساس خوب در ما و نجوا ها ایجاد احساس بد،
️قلب من جایگاه دریافت الهامات اگه بهش احساس خوبی دارم یعنی در مسیر درستم،
️شرایط به ظاهر ناجالب برای همه بد نیست، بلکه برای بعضی ها سکوی پرتاب،
خداوند سپاس گذارم که لطفش شامل حال من شد و دوباره این فرصت داد تا بیام و یه کامنت دیگه رو با دوستان عزیزم به اشتراک بزارم،
خیلی این ویژگی دریافت و عمل به الهامات مهمه، من هر جا دلی کار کردم و هر جا با عقل کار کردم نتایج 180 درجه با هم فرق داشته یه مثال یادم اومد بگم شاید به درد بقیه بخوره، چند وقت پیش که مصادف شده بود با فوت رئیس جمهور محترم ایران یه بارندگی شدید توی شهر ما اتفاق افتاد که باعث ایجاد سیل توی منطقه ما که نزدیک کوهستان بود شد، ظهر اون روز دقیقا یک یا دو ساعت قبل این اتفاق یه حسی به من گفت پاشو برو کوه بعد گفتم بابا ابرارو نمی‌بینی، گفت برو حالا اگه بارندگی هم شد عیبی نداره تو که همیشه میگفتی دوست داری موقع بارندگی توی کوه باشی جاری شدن آب روی سنگ‌هارو ببینی، خلاصه من بند و بسان چیندم و با یکی از دوستان و فرزندش رفتیم، موقع حرکت دوست گفت با ماشین من بریم یا شما من گفتم با ماشین من و اون هم بدون هیچ مقاومت و تعارفی قبول کرد، آقا سرتون به درد نیارم ما رفتیم پشت سیل گیر کردیم خلاصه شب توی ماشین خوابیدیم صبح هم با ماشین آفرود اومدن دنبالمون و ماشین من به مدت 9 روز به دلیل خرابی راه ها اونجا موند، روز 3 یا 4 رم بعد از بارندگی اول یه بارندگی مجدد رخ داد که این یکی تبدیل شد به بارش یه تگرگ تاریخی توی شهر ما، هر تگرگی اندازه یه تخم مرغ تمام ماشین شهرمون که بیرون از خونه بودن تگرگی شدن جز ماشین من که داخل شهر نبود و خارج از شهر پشت سیل گیر کرده بود، همه دوستان میگفتن بابا از او بعید چرا رفتی وقتی دیدی که هوا اینجوری ولی من دلم آروم بود و بعد فهمیدم حکمت کار خدارو…
وقتی به حرف دلم گوش کردم خداوند منو مهیا کرد برای اینکه توی اون شرایط داخل شهر نباشم، نمیدونم برای چی خدا منو زنده نگه داشته چون من با اتفاقاتی و شرایطی که به تازگی تجربه کردم باید مرده باشم ولی زنده ام و این به دلیلی بوده امیدوارم بفهممش،
همیشه وقتی ذهنم شروع به نجوا میکنه با این منطق ساکتش میکنم که هر موقع به حرف دلمون کردیم نتایج دلخواه پیشرفته و به نفعمون شده و اون هم وقتی اینو می‌شنوه ساکت میشه، با به یاد آوردن نتایج در گذشته هم ایمان خودم قوی تر میشه هم نجواهای ذهنم کمتر،
شروع پروژه مریم جان مصادف شده با متولد شدن این خواسته در من که پا روی ترس بزرگم بزارم و وارد سطوح وسیع تر شغل خودم بشم و کارهایی رو انجام بدم که من متخصص تر در شغلم میکنه و شجاعت تر و با ایمان تر در بعد شخصیتی میکنه که در آیند خیلی به من کمک خواهد کرد،
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته یکی یدونه و مهربان
همونطور که خانم شایسته گفتن اومدم تو سایت و میخوام دیدگاهمو بنویسم تا این ردپام ثبت بشه و ایمان دارم که بعدها میام میبینم شاید اشکم بیاد و بعد به خودم افتخار کنم که این مسیرو شروع کردم .
بله کاملا درسته من از خداوند خواسته ای داشتم و دنبال نشونه ای بودم برای اینکه چکاری باید انجام بدم و حس میکنم خدا پاسخمو داده خیلی خوشحالم میدونم تک تک ماهایی ک وارد این دوره میشیم واقعااا به نتایج عالی میرسیم و امیدوارم که همیشه این مسیرو ادامه بدیم و هرروز اتفاقات عالی تری برامون رخ بده.
نشینیم که ارث برسه ،بابام کمکم کنه،خواهروبرادرودولت ونماینده ی مجلس،رئیس اداره کاری برای من انجام بده
اینهاهمه شرک هست،من بایداین شرک هاروازخودم دورکنم
باورهای توحیدی رودرخودم زنده کنم ایمانم روبخدابعنوان پروردگارجهانیان زیادکنم خودش برام خیلی خوب درست میکنه نیازی به تقلاکردن نیست ،ازاین اتفاقات درس بگیریم برای ساختن زندگی بهترباامکانات بیشتر
دوست داریم بریم دربهترین شرکت کارمندبشیم که هوای ماروبیشترداشته باشنداماهمین روازخدانمیخوایم یادمون میره قدرت خداوندروکه ماروازیک نطفه خلق کرده پس میتونه خیلی کارهای بزرگی روبرامون انجام بده
اونجایی که استادگفتن باورکنیم خدا،خدای بزرگی اشکم دراومدیادفایل فقط روی خداحساب کن افتادم ،فایل خیلی حالت روحانی داشت،استادقسمتهایی که ازتوحیدمیگفتن گفتن داره میادهمینجورجاری میشه برزبانشون،
استادگفتن باتمرین وتکراروطی تکامل به این باورکه خودمون مسئول تمام عیارزندگی مون هستیم ،ان شاالله که باگوشت وپوست مون درکش کنیم ،خدایاهدایتمون کن به سمت آسانی هابه مسیردرست،راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای نه گمراهان ،خدایادستم رارهانکن ومن روبه مسیردرستی وراستی ببر
چیزی که امروز در زمان قدم زدن بهش توجه میکردم و با خودم صحبت میکردم
1 – استفاده از تک تک لحظات برای کار کردن روی خود و رشد کردن
این اتفاق دقیقا برای من افتاد استاد
من این سال ها درسته کاری داشتم که درامد بالایی نداشته ولی زمان زیادی داشتم که بین اومدن و رفتن مشتری ها در زمان اشپزی در زمان قدم زدن در مسیر رفت و امد به محل کار و منزل در تمام این زمان ها بشینم و به فایل های شما گوش کنم
دقیقا من ابان 99 که اوج کرونا بود با ش toما اشنا شدم
چون به شدت نیاز داشتم به تغییر و کار کردن روی خودم و یکجا رسیدم به اینکه دیگه کتاب خوندن پادکست گوش کردن و دیدن برنامه های روانشناسی دیگه بهم کمک خاصی نمیکنه و در زمانی که به شدت نیاز داشتم و در اون زمان یک همسایه ای اومدن شما رو معرفی کردن و بعد من شروع کردم به دیدن فایل ها و بعد چند روز دقیقا من بیمار شدم با اینکه خیلی بیماری من شدت نداشت و یک سر درد بود اما در منزل موندم برای 2 هفته و شروع کردم به طور جدی کار کردن و بعد هم اولین نتایج اومد و بعد شروع کردم به محدود کردن ورودی ها
اهنگ های غمگین و کلا با شعر های منفی و جایگذین کردم با فایل های شما
در کل همه زمان هایی که با موسیقی پر میشد یا کتاب با فایل های شما جایگذین شد
من زمان زیادی اختصاص میدادم به گوش کردن
شاید این روند 2 سال ادامه پیدا کرد و من دیگه از خودم گلایه مند شده بودم که تو داری فقط گوش میکنی پس کو عمل کردنت
بعد شروع کردم به تغییر ولی اون ها رو تغییر نمیدونستم
اینکه دیگه حاضر نبودم افرادی که بهم اسیب میزدن در زندگی م نگه دارم که شامل خانواده میشد و کم کم اول فکر میکردم ادم سنگدلی شدم ولی بعد دیدم نه من دارم به خودم توجه میکنم و دارم به خودم و ارزشمندی خودم پی میبرم و دیگه کوتاه نمیام
این ها هم تغییر بود ولی من تغییر فقط مالی و کاری میدونستم و بابت این خیلی خودم تحت فشار قرار میدادم
ولی خلاصه کم کم این تغییرات به جایی رسید که من دوباره اومدم قدم اول و تمرین ستاره قطبی بعد 2 سال شروع کردم ولی ادامه دادم و از اون زمان کم کم جرات یکسری کارها در من ایجاد شد و کم کم دارم تغییرات بزرگتری در زندگی م تجربه میکنم که مهمترین ش ارامش درونی و دیگه اون صبر به حالت تحمل کردن و انتظار نیست به حالت همون سوت زدن و از مسیر لذت بردن رسیده
اینکه در بیشتر زمان ها حالم خوبه و از همه مهمتر هر روز حالم بهتر و روز بهتری دارم و دارم تو این مرحله اون باوری که میگفت بعد هر خنده گریه هست و میشکنم اینکه میشه روزهای خوب هم ادامه دار بشه
و حالا به مرحله ای رسیدم که میگم دیگه باید به اون موفقیت کاری و مالی هم برسم و زمان حرکت کردن هست و اینکه ایمان قوی تر نشون بدم برای انجام حرکت بزرگتری
و دیگه باید از این حقوق پایه عبور کنم و روی خودم کار کردم به حدی که الان نیازه پیشرفت ها رو بزرگتر کنم و من هم به این شکل از زمان استفاده کردم
2- جهان وقتی تعهد شما رو ببینه درها رو باز میکنه وقتی میبینه شما متعهد هستید
این من واقعا بهش ایمان پیدا کردم که داره درها رو باز میکنه اما کی؟ زمانی که من پافشاری میکنم روی این حرکت کردن و تغییر کردن وبه عقب برنگشتن
3- من روزهای تعطیل یک موهبت میدونم برای وقت گذاشتن با خودم
4- نکته برداری کردن و نوشتن نکات فایل های استاد به نظر من خیلی مهمه که از این به بعد بیشترش کنم
5- تو عوض شو جهان واکنش متفاوتی به تو نشون میده
6-از فرصت ها استفاده کنیم برای کار کردن روی خودمون
7- غربالگری برای دنیا داره اتفاق میفته و این فرصتی برای حرکت کردن و تغییر کردن
8- تغییر تبدیل میشه به یکسری اعمالی رفتار و شخصیتی
پس نمود بیرونی تغییرات همین هاست
جالبه که برام تو خط های قبلی خودم هم اشاره کردم که اول در شخصیت و رفتارم تغییرات کردم و الان رسیده به اعمالی که دارم انجام میدم برای پیشرفت
چه حس خوبی وقتی میشنوم از استاد که مسیرم درسته به خودم میگم افرین معصومه این کارهایی که کردی بیهوده نبوده شاید اون زمان میگفتم این ها که کاری نیست
مثل اقا رضا عطار روشن که فکر میکرد این ها تغییر نیست ولی اینکه یکسری کارها رو نکنی مثل همون دریافت نکردن ورودی های منفی و فیلترینگ کردن ورودی ها این ها هم یک اعمالی هست که دارم انجام میدم
9- ایده های الهامی انجام میدم
10- ادمی که متفاوت فکر میکنن هدایت میشن به ایده های خوب
11- هر چیزی باید بر روی یک منطقی بپذیره ذهنمون و باید برای هر باوری منطقی داشته باشیم تا ذهن بپذیره
12- راه حل مسایل ریشه ای تغییر شخصیت هست
تغییر بنیادین انجام بشه ترس از بین میره انسان حرکت میکنه
ترس باعث میشه نزاره انسان حرکت کنه
الان از خودم میپرسم ترس من چیه از اینکار این فایل هارو اماده نمیکنم؟
ایا موفق نشم از این میترسم؟
اینکه جواب نده؟
اما یک چیزی درونم بهم میگه جواب میده
اما چرا همچنان در این حالت موندم؟!!!!
باید بشینم و روی این با خودم اساسی حرف بزنم
13 – نزارید ترس بر شما حکومت کنه
14- همه با به یک اندازه به خداوند وصل هستیم
خداوند به ما گفته باید چه کاری انجام بدیم
15- در تمام قسمتهای زندگی خداوند میگه باید چه کاری انجام بدیم
در لحظه بدون توقف داره میگه
ولی ما باید در موج باشیم
افراد در مدار عمل میکنن افراد نزدیک میشنون ولی عمل نمیکنن
الان من هم اون نزدیکی هستم که دارم انجام نمیدم و باید اینکار بکنم
16- افرادی که از قبل اماده هستن در صدر جهان قرار میگیرن
17 – تعداد ادم هایی که به الهامات عمل میکنن و خودشون اماده میکنن خیلی کمن
18 – تمام این اتفاقات در خودش برکت داره
19_ اوضاع میتونه بنیادین تغییر کنه
20 – باور داشتن به کاری که انجام میدی
این من از موضوعی که استاد گفتن دریافت کردم اینکه افرادی که در مورد درامد انلاین تدریس میکردن ولی خودشون کلاس حضوری داشتن و زمانی که به کاری که میکنی ایمان نداشته باشی امکان نداره موفق بشی
من خودم زمانی که مغازه زدم برای خدمات کامپیوتری از اول خودم میگفتم موفق نمیشم و همینطور شد چون باور داشتم که در این مکان نمیشه و همینطور هم شد
چون باور نداشتم که موفق میشم باید به کاری که میکنیم باور داشته باشیم
وقتی قلبمون میگه باید بهش باور داشته باشیم و انجام بدیم
این خیلی مهمه
ما اگه باور نکنیم خیلی به تعویق میفته رسیدن به اون خواسته هامون و خودمون هستیم داریم مقاومت ایجاد میکنیم
نیازه بشینم و با خودم خیلی صحبت کنم برای این الهامی که مدت هاست بهم شده و من به تعویق میندازمش که اصلا نمیدونم دلیل ش چیه چون نه دارم هزینه میکنم نه هیچ چیز ولی ذهنم هر بار من میکشونه و فرار میکنه از این کار و میدونم که ذهن حتی به این شرایط بد عادت کرده و از تغییر مثبت خوشبختی هم میترسه
گاهی ما از این که موفق بشیم چطور باید باشیم از اینکه خوشبخت بودن چطوره و باید چطور باشیم هم ترس داریم و نمیدونیم چطور باید باشیم و با همین تفکرات مقاومت ایجاد میکنیم که میدونم این در مورد خود من هم صدق میکنه
تنها راه هم اینکه با خودم صحبت کنم انقدر ادامه بدم تا اون ریشه مشکل پیدا کنم
خدایا شکرت برای این اگاهی های ناب که هر کدومش من هدایت میکنه به کنکاو اون اعماق وجودم
استاد بی نهایت از شما سپاسگذارم
همینطور از خانم شایسته عزیز که در زمانی که تنها هستن در پارادایس شروع کردن به رشد دادن خودشون و این فرصت به ما هم دادن که همراهشون رشد کنیم
– وقتی باورهام درست باشه، تضادها باعث شکل گیری خواسته ها یا انگیزه می شه.
– نباید با نگاه حسرت به خواسته هام نگاه کنم و فکر نکنم چون الان ندارمشون، قراره تا ابد نداشته باشم. با این نگاه به خواسته هام نگاه کنم که اینم میخوام و میتونم داشته باشم.
– من الان با این باورهام این جایگاهو دارم، باورهام تغییر کنه همونجور که بقیه تونستن این نعمت ها رو داشته باشن، من هم میتونم این نعمت هارو داشته باشم، همه چیز برمیگرده به باورهای خودم. هیچ محدودیتی در کار نیست. محدودیت فقط توی ذهن منه.
– اگر کسی تونسته چیزی رو داشته باشه، من هم میتونم اونو داشته باشم. اگر ندارم نه به این دلیله که من ناتوانم، به این دلیله که من یک سری باورهارو دارم که مانع شده.
– یکی از مهمترین باورهای محدودکننده اینه که من مسئولیت زندگی خودم رو به عهده نگیرم، یا از بقیه توقع داشته باشم.
– هر وقت چیزی رو دیدم که دلم خواست، خوشحال باشم که خواسته ای در من شکل گرفته.
– رسیدن به خواسته ها، نتیجه ی احساس خوبه و احساس خوب از باورهای درست میاد.
– توحید یعنی مسئولیت زندگی من با منه.
– خدا توی قلب منه، با منه، خدا پیش منه. من و خدا یکی هستیم. اگر باورهای درست داشته باشم، مثل خدا زندگیمو خلق میکنم.
من بیشتر از یک روز وقت گذاشتم چون میخواستم نتیجه رو بدونم بعد
دیروز صبح آب لوله ترکید و من و مادرم از صداش بلند شدیم اول فکر کردیم لوله گاز ترکیده چون بوی شدید تو خونه پیچیده بود اون بوی پوسیدگی لوله آب بود و به کنتور آب دسترسی نداشتیم
هدایت اول اومد از قطع کن گرمکن آب و بستیم و آب قطع شد!
ما مستعجریم و منو مادرم خیلی نگران شدیم برا چند ساعت اول ولی بعدش به مامانم گفتم بیخودی نگران نباشیم ما کاری از دستمون برنمیاد ایشالله خدا راست و ریس میکنه
هدایت دوم دیروز مهمون بود و مامان سرش گرم شد و شب آروم بود منم برا خودم کلی خوراکی خریدم تاشب سعی کردم ذهنم و آروم کنم
و اما امروز
صاحب خونه زنگ زد با احترام اومد درست کرد بدون هزینه و بدون غر زدن و در عرض یک ساعت به راحتترین شیوه ممکن حل شد
این بار منو مادرم واقعا کنترل ذهنمون خوب بود
به خدا توکل کردیم و نتیجه عالی و نگرانی های ما همشون بی پایه و اساس بود خدارو شکر
تنها الهام قلبی که محکم بود متوجه شدم صبر بود و هر تصمیم و عملی که میخواستم انجام بدم خدا میگفت زود تصمیم نگیر و عجله نکن و عمل به الهام باعث شد مشکل ما به راحت تمرین شیوه حل بشه
کنترل ذهن یعنی قضاوت نکن تصمیم یهویی نگیر سعی کن با ترفند های حال خودتو خوب نگه داری
و هر لحظه به یاد اون اتفاق افتادی تکرار کن خیره هر اتفاقی که میوفته میخواد فرکانس منو یه پله بالاتر ببره همین کارای ساده حالم خوب کرد و همه چیز به خوبی و خوشی تمومش
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی
گام سوم : اصل خارپشتی
1 – وقتی به خدا منبع خودتون وصل بشید به هر چیزی که نیازه دریافت میکنید
نکته ای که این روزها داره برام هی تکرار میشه ُ اون هم وصل شدن به خداست نزدیکی به خداوند اینکه نزدیکترین ارتباطم با اون باشه اونکه در فرکانس خداوند قرار بگیرم که برای من بیشتر شدن هدایت ها و نشانه هاست بیشتر الهامات دریافت میکنم که این نشون میده به خداوند وصل هستم.
2 – بچسبیم به قانون و هی بهتر و بهتر درکش کنیم و ازش استفاده کنیم و اینکار هر روزه هست
3 – یک کار بلد باشیم ولی حرفه ای باشیم در اون
4 نیاز به حیله تکنیک های زیاد نیست فقط یک کار بلد باش ولی عالی باش درش در کاری که علاقه داری عالی باش.
دنبال کتاب های مختلف نکات مختلف نباشیم فن جدید و …
5- باورهای محدود کننده مالی بسیار زیاده ولی هر باوری که درست بشه یک بخشی در درامد پیشرفت میکنه ولی همیشه تا ابد این روند میتونه بهبود پیدا کنه.
ترس ها وابستگی ها خانواده مذهبی و… همشون نمیزارن ثروتمند بشیم .در ابعاد مختلف ذهن ما بیمار و شرطی شده
ایرادهای بزرگ پیدا کنیم خیلی تاثیر در زندگی میبینم.
6 – وقتی کار میکنیم رو خودمون نتایج بزرگ میشه
7 – اسم تاثیر داره روی موفقیت :
همه اینها با میشه عامل بیرونی حتی اسم ما هم یک عامل بیرونی هست همه اینها هر چیزی غیر از فکر من باشه میشه عامل بیرونی.
8 -بالا پایین شدن احساس طبیعی :
این روزها من یکم ناراحت بودم که چرا انقدر بالا پایین میشه ولی متوجه شدم این تضادها برای اینکه من باید حرکت کنم جهان داره فشار میاره برای خواسته ای که خودم داشتم از خداوند که استقلال کامل مالی بود
و این تضادها برای همین و اینکه من دارم یاد میگیرم در همین شرایط هم بیشتر کنترل روی ذهنم داشته باشم و تمامی عامل های بیرونی رها کنم و یاداوری همین بهم ارامش میده و در طول روز زمان های بیشتری حالم خوبه و همین خوبه و نتایج خیلی زود میاد و منتظر نتایج هستم
ما گاهی هات باتن داریم و افراد میان فشارش میدن و تحریک میشیم
این جمله خیلی بهم حس ارامش داد چون این روزها من همینطور میشدم از رفتار برادرم درسته خودم کنترل میکردم واکنش بیرونی نداشته باشم ولی خشمی در درون من شکل میگرفت که بعد به خودم میگفتم نباید خشمگین بشی ولی الان که استاد گفتن طبیعی هست گاهی این بالا پایین شدن احساس
و باز استاد هم تاکید کردن مهم اینکه در زمان بیشتری احساس خوبی داشته باشیم
دقیقا من در همین شرایط هستم و این خوشحالم کرد
خدایا شکرت
9 – احساس خوب با تغییر باورها به وجود میاد:
احساس خوب دایمی نتایج بوجود میاره.
این نشون میده که دارم تغییر میکنم
10 – باید خودت خودت مدیریت کنی احساساتت مدیریت کنی
این روزها دارم تجربه میکنم که کنترل احساساتم هم در بخش خشم وهم در بخش حس شادی که واقعا دارم پیشرفت میکنم
اینکه وقتی خشمگین هستم میام میگم واکنش دادن راه حل نیست و راه حل درست اینکه دور بشم و از اون مدار فاصله بگیرم و فیزیکی دور بشم و زندگی م جدا کنم
در بخش شادی هم بهتر از قبل دارم عمل میکنم و دیگه اون انتظار مثل قبل نیست از عامل بیرونی برای شاد بودن.
11- تکامل و توکل در توحید:
ابتدا در مسایل کوچکتر توکل میکنیم و به اندازه ای کهباور میکنی خداوند پاسخ میده
و من دارم کم کم باورمیکنم یک باور قلبی یک اطمینان قلبی که از درونم میاد که میگه میشه به خواسته هام برسم در مورد خونه رابطه عاشقانه و کار
نشونه اینکه باور دارم هم اینکه این روزها میتونم تجسم کنم
چون برای ذهنم داره باور پذیر میشد و قبلا اصلا نمیتونستم تجسم کنم
حسم بهم میگه همه چیز داره درست میشه
این روزها همیشه داره بهبود پیدا میکنه روزها
اوایل نمیتونیم در مورد مسایل بزرگمون خیلی خدا رو خوب باورکنیم و این هم تکامل داره در توحید
12- مهم اینکه مسیر درست بریم : دقیقا این روزها خداوند بهم میگه داری درست میری
حتی اگه اروم بریم ولی در مسیر درست بریم به مقصد میرسیم
ولی اگه هی مسیر عوض کنیم و حتی اگه تند عمل کنیم هیچوقت به نتیجه دلخواه نمیرسیم.
13 – قانون یکی هست و برای همه هم جواب میده این قانون.
14- خداوند همیشه داره با ما صحبت میکنه:
اخخخخخخ این به شدت اعتقاد قلبی دارم به شدددددددددت
ایمان دارم بهش
اگه من ذهنم ساکت کنم اگه اروم باشم حتما اون ندای درون میشنوم فقط باید ذهن ساکت کنم تا ذهن و قلب به هماهنگی برسن.
خب این از نکاتی که من دریافت کردم و البته چند تا توضیح که خصوصی بود از برداشت این نکات
اما خیلی خوبه ادامه دادن این روند
خانم شایسته عزیز بسیار از شما سپاسگذارم
و از استاد برای این سایت فوق العاده
و همچنین از خداوند برای تک تک هدایت هاش
در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.
درود خانم شایسته عزیز و استاد گرانقدر
گام اول
من درست زمانی هدایت شدم به این دوره که تو فکر تغییر بودم و وقتی این دوره رو دیدم واقعا ی حس عجیب بود برام.
مدت ها بود تو فکر اینکه ما زندگی مون و خلق می کنیم با فکر مون بودم.
اینکه زندگی براساس ساخته ذهن مون هست
تمرکز بر نکات مثبت و خلق اتفاقات مثبت
نگاه درست به اتفاق ی که مطابق میل مون نیست از دیدگاه دیگر
عدم وابستگی به دیگران و شرایط بیرون
این مورد و من شدیدا داشتم هر اتفاقی می افتاد نسبتش می دادم به پدرم و یا دولت ولی الان نه یعنی دیگه خیلی کم رنگ شده ولی محو نشده
دیگه یاد گرفتم وقتی حسم درست نیست با خودمم تکرار می کنم این حس در تضاد خواسته هامه و باعث میشه تا حد زیادی حالم خوب بشه
تحت تاثیر قرار دادن دیگرا ن و یا حس برتری ب دیگران :حس های یکه در حال فروکشن
و خدارو شکر که در دوران پندمیک با شما از طریق یک دوست خوب آشنا شدم.
به نام خدا
سلام به خانم شایسته و استاد عزیزم و دوستانم
گام ششم
– وقتی متعهد هستم به تغییرات، جهان به این تعهد پاسخ می دهد. باید از همه ی زمانم استفاده کنم.
– وقتی به ایده های الهامی عمل کنم، ایده های بیشتری رو دریافت میکنم.
– برای ساخت باورهای درست، ذهن منطق میخواد، الگو میخواد.
– من از ثروت میترسم باید برای خودم دلایل منطقی بیارم که چرا ذهنم یه چیز اشتباهی رو برای خودش ساخته. چرا همه چیز رو اشتباه به هم ربط داده.
– الهامات ما رو برای آینده آماده میکنه. لازم نیست دلیلشو بدونم. باید اعتماد کنم به خدا و الهامات رو اجرا کنم. نباید با عقل و منطق خودم تصمیم بگیرم.
– در هر تضادی باید به وجه رشد دهنده اش توجه کنم.
الهی به امید تو…
گام 6
سلام به استاد و تمامی دوستان عزیزم، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه، امیدوارم استاد عزیزم هرکجا هستید شاد باشید، دلم براتون خیلی تنگ شده نمیدونم چیکار میکنید و کجا هستید چند وقت خبری ازتون نیست، انگار رفتید تو غار و شایدم پیش خونواده در هر صورت عاشقتونم،
نکته ها:
️چالشها و موقعیت های به ظاهر ناجالب رو یه نعمت بدونیم از طرف خداوند برای رشد و پیشرفت،
️خداوند وقتی تعهد و استمرار منو ببینه درهارو باز میکنه،
️ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
️جهان به تغییرات درونی واکنش نشون میده نه عوامل بیرونی،
️تفاوت دیدگاه باعث تمایز افراد میشه،
️از کوچکترین فرصت ها برای کار کردن روی خودم استفاده کنم،
️تغییر باورهام با دیدن و شنیدن و حرف زدن چیز های دلخواه،
️جهان با ایجاد چالش ها و موقعیت ها داره انسان هارو الک میکنه،
️دلیل نتایج من فرکانسها و افکار من،
️برای تغییر باورها باید برای ذهنم منطق و دلیل بیارم،
️راه حل مسائل ریشه در شخصیت ما داره و با تغییر شخصیت ما به تدریج رخ داد نشون کم میشه،
️باید مراقب باشم ترس‌های بیهوده به اعمال من جهت ندن،
️بیهوده تو فضای مجازی نچرخم و مراغب ورودی هام باشم،
️الهامات و راه های رسیدن به خواسته ها شاید بعضی موقع ها غیر منطقی بیاد ولی اگه گوش بدیم و تسلیم باشیم در آینده نتایجشو خواهیم دید،
️جنس هدایت خداوند با تجربیات و راه کار های مغز ما متفاوت و مارو محیا میکنه برای چالش های پیش رو،
️با دیدن و شنیدن و حرف زدن و فکر کردن باور های ما تغییر میکنه،
️عمل به الهامات نیاز به یه ایمان قوی داره،
️الهامات باید منجر بشه به عمل کردن ما، این ما هستیم که باید اونها رو اجرایی کنیم و بهشون شکل بدیم،
️برخورد ما با شرایط به ظاهر ناجالب باعث متولد شدن چیزهایی میشه که به پیشرفت جهان کمک میکنه،
️جهان همواره در حال تغییر، هیچ چیزی ثابت نیست در جهان جز قوانین الهی…
️الهامات جنسش ایجاد احساس خوب در ما و نجوا ها ایجاد احساس بد،
️قلب من جایگاه دریافت الهامات اگه بهش احساس خوبی دارم یعنی در مسیر درستم،
️شرایط به ظاهر ناجالب برای همه بد نیست، بلکه برای بعضی ها سکوی پرتاب،
خداوند سپاس گذارم که لطفش شامل حال من شد و دوباره این فرصت داد تا بیام و یه کامنت دیگه رو با دوستان عزیزم به اشتراک بزارم،
خیلی این ویژگی دریافت و عمل به الهامات مهمه، من هر جا دلی کار کردم و هر جا با عقل کار کردم نتایج 180 درجه با هم فرق داشته یه مثال یادم اومد بگم شاید به درد بقیه بخوره، چند وقت پیش که مصادف شده بود با فوت رئیس جمهور محترم ایران یه بارندگی شدید توی شهر ما اتفاق افتاد که باعث ایجاد سیل توی منطقه ما که نزدیک کوهستان بود شد، ظهر اون روز دقیقا یک یا دو ساعت قبل این اتفاق یه حسی به من گفت پاشو برو کوه بعد گفتم بابا ابرارو نمی‌بینی، گفت برو حالا اگه بارندگی هم شد عیبی نداره تو که همیشه میگفتی دوست داری موقع بارندگی توی کوه باشی جاری شدن آب روی سنگ‌هارو ببینی، خلاصه من بند و بسان چیندم و با یکی از دوستان و فرزندش رفتیم، موقع حرکت دوست گفت با ماشین من بریم یا شما من گفتم با ماشین من و اون هم بدون هیچ مقاومت و تعارفی قبول کرد، آقا سرتون به درد نیارم ما رفتیم پشت سیل گیر کردیم خلاصه شب توی ماشین خوابیدیم صبح هم با ماشین آفرود اومدن دنبالمون و ماشین من به مدت 9 روز به دلیل خرابی راه ها اونجا موند، روز 3 یا 4 رم بعد از بارندگی اول یه بارندگی مجدد رخ داد که این یکی تبدیل شد به بارش یه تگرگ تاریخی توی شهر ما، هر تگرگی اندازه یه تخم مرغ تمام ماشین شهرمون که بیرون از خونه بودن تگرگی شدن جز ماشین من که داخل شهر نبود و خارج از شهر پشت سیل گیر کرده بود، همه دوستان میگفتن بابا از او بعید چرا رفتی وقتی دیدی که هوا اینجوری ولی من دلم آروم بود و بعد فهمیدم حکمت کار خدارو…
وقتی به حرف دلم گوش کردم خداوند منو مهیا کرد برای اینکه توی اون شرایط داخل شهر نباشم، نمیدونم برای چی خدا منو زنده نگه داشته چون من با اتفاقاتی و شرایطی که به تازگی تجربه کردم باید مرده باشم ولی زنده ام و این به دلیلی بوده امیدوارم بفهممش،
همیشه وقتی ذهنم شروع به نجوا میکنه با این منطق ساکتش میکنم که هر موقع به حرف دلمون کردیم نتایج دلخواه پیشرفته و به نفعمون شده و اون هم وقتی اینو می‌شنوه ساکت میشه، با به یاد آوردن نتایج در گذشته هم ایمان خودم قوی تر میشه هم نجواهای ذهنم کمتر،
شروع پروژه مریم جان مصادف شده با متولد شدن این خواسته در من که پا روی ترس بزرگم بزارم و وارد سطوح وسیع تر شغل خودم بشم و کارهایی رو انجام بدم که من متخصص تر در شغلم میکنه و شجاعت تر و با ایمان تر در بعد شخصیتی میکنه که در آیند خیلی به من کمک خواهد کرد،
عاشقتونم…
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته یکی یدونه و مهربان
همونطور که خانم شایسته گفتن اومدم تو سایت و میخوام دیدگاهمو بنویسم تا این ردپام ثبت بشه و ایمان دارم که بعدها میام میبینم شاید اشکم بیاد و بعد به خودم افتخار کنم که این مسیرو شروع کردم .
بله کاملا درسته من از خداوند خواسته ای داشتم و دنبال نشونه ای بودم برای اینکه چکاری باید انجام بدم و حس میکنم خدا پاسخمو داده خیلی خوشحالم میدونم تک تک ماهایی ک وارد این دوره میشیم واقعااا به نتایج عالی میرسیم و امیدوارم که همیشه این مسیرو ادامه بدیم و هرروز اتفاقات عالی تری برامون رخ بده.
سلام به استادعزیزم وخانم شایسته
گام اول:
اتفاقات چه خوب وچه بدرخ میدن این بستگی به دیدگاه ماداره چجوربرداشت کنیم
سیل ،زلزله ،طوفان امری طبیعی هست
استادتاکیدزیادی دارندکه مسئولیت صددرصدزندگی مون روبپذیریم
اونوقته که درهابازمیشه
نشینیم که ارث برسه ،بابام کمکم کنه،خواهروبرادرودولت ونماینده ی مجلس،رئیس اداره کاری برای من انجام بده
اینهاهمه شرک هست،من بایداین شرک هاروازخودم دورکنم
باورهای توحیدی رودرخودم زنده کنم ایمانم روبخدابعنوان پروردگارجهانیان زیادکنم خودش برام خیلی خوب درست میکنه نیازی به تقلاکردن نیست ،ازاین اتفاقات درس بگیریم برای ساختن زندگی بهترباامکانات بیشتر
دوست داریم بریم دربهترین شرکت کارمندبشیم که هوای ماروبیشترداشته باشنداماهمین روازخدانمیخوایم یادمون میره قدرت خداوندروکه ماروازیک نطفه خلق کرده پس میتونه خیلی کارهای بزرگی روبرامون انجام بده
اونجایی که استادگفتن باورکنیم خدا،خدای بزرگی اشکم دراومدیادفایل فقط روی خداحساب کن افتادم ،فایل خیلی حالت روحانی داشت،استادقسمتهایی که ازتوحیدمیگفتن گفتن داره میادهمینجورجاری میشه برزبانشون،
خیلی خسته بودم امادوساعت زمان گذاشتم ونکته برداری کردم میخواستم کامنت ردپاروصبح بنویسم امادلم نیومدوبه اینجاهدایت شدم وخیلی دلی نوشتم
استادگفتن باتمرین وتکراروطی تکامل به این باورکه خودمون مسئول تمام عیارزندگی مون هستیم ،ان شاالله که باگوشت وپوست مون درکش کنیم ،خدایاهدایتمون کن به سمت آسانی هابه مسیردرست،راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای نه گمراهان ،خدایادستم رارهانکن ومن روبه مسیردرستی وراستی ببر
الهی آمین
دوستدارشمامهری
1403/07/05
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی
گام 6: عمل به الهامات قلبی
به به چه مبحثی
چیزی که امروز در زمان قدم زدن بهش توجه میکردم و با خودم صحبت میکردم
1 – استفاده از تک تک لحظات برای کار کردن روی خود و رشد کردن
این اتفاق دقیقا برای من افتاد استاد
من این سال ها درسته کاری داشتم که درامد بالایی نداشته ولی زمان زیادی داشتم که بین اومدن و رفتن مشتری ها در زمان اشپزی در زمان قدم زدن در مسیر رفت و امد به محل کار و منزل در تمام این زمان ها بشینم و به فایل های شما گوش کنم
دقیقا من ابان 99 که اوج کرونا بود با ش toما اشنا شدم
چون به شدت نیاز داشتم به تغییر و کار کردن روی خودم و یکجا رسیدم به اینکه دیگه کتاب خوندن پادکست گوش کردن و دیدن برنامه های روانشناسی دیگه بهم کمک خاصی نمیکنه و در زمانی که به شدت نیاز داشتم و در اون زمان یک همسایه ای اومدن شما رو معرفی کردن و بعد من شروع کردم به دیدن فایل ها و بعد چند روز دقیقا من بیمار شدم با اینکه خیلی بیماری من شدت نداشت و یک سر درد بود اما در منزل موندم برای 2 هفته و شروع کردم به طور جدی کار کردن و بعد هم اولین نتایج اومد و بعد شروع کردم به محدود کردن ورودی ها
اهنگ های غمگین و کلا با شعر های منفی و جایگذین کردم با فایل های شما
در کل همه زمان هایی که با موسیقی پر میشد یا کتاب با فایل های شما جایگذین شد
من زمان زیادی اختصاص میدادم به گوش کردن
شاید این روند 2 سال ادامه پیدا کرد و من دیگه از خودم گلایه مند شده بودم که تو داری فقط گوش میکنی پس کو عمل کردنت
بعد شروع کردم به تغییر ولی اون ها رو تغییر نمیدونستم
اینکه دیگه حاضر نبودم افرادی که بهم اسیب میزدن در زندگی م نگه دارم که شامل خانواده میشد و کم کم اول فکر میکردم ادم سنگدلی شدم ولی بعد دیدم نه من دارم به خودم توجه میکنم و دارم به خودم و ارزشمندی خودم پی میبرم و دیگه کوتاه نمیام
این ها هم تغییر بود ولی من تغییر فقط مالی و کاری میدونستم و بابت این خیلی خودم تحت فشار قرار میدادم
ولی خلاصه کم کم این تغییرات به جایی رسید که من دوباره اومدم قدم اول و تمرین ستاره قطبی بعد 2 سال شروع کردم ولی ادامه دادم و از اون زمان کم کم جرات یکسری کارها در من ایجاد شد و کم کم دارم تغییرات بزرگتری در زندگی م تجربه میکنم که مهمترین ش ارامش درونی و دیگه اون صبر به حالت تحمل کردن و انتظار نیست به حالت همون سوت زدن و از مسیر لذت بردن رسیده
اینکه در بیشتر زمان ها حالم خوبه و از همه مهمتر هر روز حالم بهتر و روز بهتری دارم و دارم تو این مرحله اون باوری که میگفت بعد هر خنده گریه هست و میشکنم اینکه میشه روزهای خوب هم ادامه دار بشه
و حالا به مرحله ای رسیدم که میگم دیگه باید به اون موفقیت کاری و مالی هم برسم و زمان حرکت کردن هست و اینکه ایمان قوی تر نشون بدم برای انجام حرکت بزرگتری
و دیگه باید از این حقوق پایه عبور کنم و روی خودم کار کردم به حدی که الان نیازه پیشرفت ها رو بزرگتر کنم و من هم به این شکل از زمان استفاده کردم
2- جهان وقتی تعهد شما رو ببینه درها رو باز میکنه وقتی میبینه شما متعهد هستید
این من واقعا بهش ایمان پیدا کردم که داره درها رو باز میکنه اما کی؟ زمانی که من پافشاری میکنم روی این حرکت کردن و تغییر کردن وبه عقب برنگشتن
3- من روزهای تعطیل یک موهبت میدونم برای وقت گذاشتن با خودم
4- نکته برداری کردن و نوشتن نکات فایل های استاد به نظر من خیلی مهمه که از این به بعد بیشترش کنم
5- تو عوض شو جهان واکنش متفاوتی به تو نشون میده
6-از فرصت ها استفاده کنیم برای کار کردن روی خودمون
7- غربالگری برای دنیا داره اتفاق میفته و این فرصتی برای حرکت کردن و تغییر کردن
8- تغییر تبدیل میشه به یکسری اعمالی رفتار و شخصیتی
پس نمود بیرونی تغییرات همین هاست
جالبه که برام تو خط های قبلی خودم هم اشاره کردم که اول در شخصیت و رفتارم تغییرات کردم و الان رسیده به اعمالی که دارم انجام میدم برای پیشرفت
چه حس خوبی وقتی میشنوم از استاد که مسیرم درسته به خودم میگم افرین معصومه این کارهایی که کردی بیهوده نبوده شاید اون زمان میگفتم این ها که کاری نیست
مثل اقا رضا عطار روشن که فکر میکرد این ها تغییر نیست ولی اینکه یکسری کارها رو نکنی مثل همون دریافت نکردن ورودی های منفی و فیلترینگ کردن ورودی ها این ها هم یک اعمالی هست که دارم انجام میدم
9- ایده های الهامی انجام میدم
10- ادمی که متفاوت فکر میکنن هدایت میشن به ایده های خوب
11- هر چیزی باید بر روی یک منطقی بپذیره ذهنمون و باید برای هر باوری منطقی داشته باشیم تا ذهن بپذیره
12- راه حل مسایل ریشه ای تغییر شخصیت هست
تغییر بنیادین انجام بشه ترس از بین میره انسان حرکت میکنه
ترس باعث میشه نزاره انسان حرکت کنه
الان از خودم میپرسم ترس من چیه از اینکار این فایل هارو اماده نمیکنم؟
ایا موفق نشم از این میترسم؟
اینکه جواب نده؟
اما یک چیزی درونم بهم میگه جواب میده
اما چرا همچنان در این حالت موندم؟!!!!
باید بشینم و روی این با خودم اساسی حرف بزنم
13 – نزارید ترس بر شما حکومت کنه
14- همه با به یک اندازه به خداوند وصل هستیم
خداوند به ما گفته باید چه کاری انجام بدیم
15- در تمام قسمتهای زندگی خداوند میگه باید چه کاری انجام بدیم
در لحظه بدون توقف داره میگه
ولی ما باید در موج باشیم
افراد در مدار عمل میکنن افراد نزدیک میشنون ولی عمل نمیکنن
الان من هم اون نزدیکی هستم که دارم انجام نمیدم و باید اینکار بکنم
16- افرادی که از قبل اماده هستن در صدر جهان قرار میگیرن
17 – تعداد ادم هایی که به الهامات عمل میکنن و خودشون اماده میکنن خیلی کمن
18 – تمام این اتفاقات در خودش برکت داره
19_ اوضاع میتونه بنیادین تغییر کنه
20 – باور داشتن به کاری که انجام میدی
این من از موضوعی که استاد گفتن دریافت کردم اینکه افرادی که در مورد درامد انلاین تدریس میکردن ولی خودشون کلاس حضوری داشتن و زمانی که به کاری که میکنی ایمان نداشته باشی امکان نداره موفق بشی
من خودم زمانی که مغازه زدم برای خدمات کامپیوتری از اول خودم میگفتم موفق نمیشم و همینطور شد چون باور داشتم که در این مکان نمیشه و همینطور هم شد
چون باور نداشتم که موفق میشم باید به کاری که میکنیم باور داشته باشیم
وقتی قلبمون میگه باید بهش باور داشته باشیم و انجام بدیم
این خیلی مهمه
ما اگه باور نکنیم خیلی به تعویق میفته رسیدن به اون خواسته هامون و خودمون هستیم داریم مقاومت ایجاد میکنیم
نیازه بشینم و با خودم خیلی صحبت کنم برای این الهامی که مدت هاست بهم شده و من به تعویق میندازمش که اصلا نمیدونم دلیل ش چیه چون نه دارم هزینه میکنم نه هیچ چیز ولی ذهنم هر بار من میکشونه و فرار میکنه از این کار و میدونم که ذهن حتی به این شرایط بد عادت کرده و از تغییر مثبت خوشبختی هم میترسه
گاهی ما از این که موفق بشیم چطور باید باشیم از اینکه خوشبخت بودن چطوره و باید چطور باشیم هم ترس داریم و نمیدونیم چطور باید باشیم و با همین تفکرات مقاومت ایجاد میکنیم که میدونم این در مورد خود من هم صدق میکنه
تنها راه هم اینکه با خودم صحبت کنم انقدر ادامه بدم تا اون ریشه مشکل پیدا کنم
خدایا شکرت برای این اگاهی های ناب که هر کدومش من هدایت میکنه به کنکاو اون اعماق وجودم
استاد بی نهایت از شما سپاسگذارم
همینطور از خانم شایسته عزیز که در زمانی که تنها هستن در پارادایس شروع کردن به رشد دادن خودشون و این فرصت به ما هم دادن که همراهشون رشد کنیم
از شما بی نهایت سپاسگذارم
خیلی دوستتون دارم
در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.
به نام خدای عزیزم
سلام به اساتید عزیزم و همه دوستانم
گام هفتم
– وقتی باورهام درست باشه، تضادها باعث شکل گیری خواسته ها یا انگیزه می شه.
– نباید با نگاه حسرت به خواسته هام نگاه کنم و فکر نکنم چون الان ندارمشون، قراره تا ابد نداشته باشم. با این نگاه به خواسته هام نگاه کنم که اینم میخوام و میتونم داشته باشم.
– من الان با این باورهام این جایگاهو دارم، باورهام تغییر کنه همونجور که بقیه تونستن این نعمت ها رو داشته باشن، من هم میتونم این نعمت هارو داشته باشم، همه چیز برمیگرده به باورهای خودم. هیچ محدودیتی در کار نیست. محدودیت فقط توی ذهن منه.
– اگر کسی تونسته چیزی رو داشته باشه، من هم میتونم اونو داشته باشم. اگر ندارم نه به این دلیله که من ناتوانم، به این دلیله که من یک سری باورهارو دارم که مانع شده.
– یکی از مهمترین باورهای محدودکننده اینه که من مسئولیت زندگی خودم رو به عهده نگیرم، یا از بقیه توقع داشته باشم.
– هر وقت چیزی رو دیدم که دلم خواست، خوشحال باشم که خواسته ای در من شکل گرفته.
– رسیدن به خواسته ها، نتیجه ی احساس خوبه و احساس خوب از باورهای درست میاد.
– توحید یعنی مسئولیت زندگی من با منه.
– خدا توی قلب منه، با منه، خدا پیش منه. من و خدا یکی هستیم. اگر باورهای درست داشته باشم، مثل خدا زندگیمو خلق میکنم.
درودوعشق براستادعزیزم وبانوشایسته مهربان سپاسگزارم اززحمات بی دریغ شماودرودعشق برهمه دوستان حاضردراین خانه تکانی ذهن عاشقتونم امروزهم به لطف خداوندعشقم دومین گام رابرداشتم وفایل ارزشمنداستادرادیدمونکته برداری کردم ومهمترین باوراشتباهی که داشتم اونهم بایدسرمایه داشته باشم تاکاری راآغازکنم وبه لطف خالق مهربانم این باورراازهم اینک باگفتاراستادعباسمنش عزیزکه زبان خداوندشدوباعث شداین باوراشتباه راهم اینک تغییردهم سپاس سپاس سپاس ازخالق مهربانم واستادعزیزم وبانوشایسته مهربان که این راه خانه تکانی ذهن رابه لطف خداوندبرایمان شروع وبازکرد ازصمیم قلبم سپاسگزارم عاشقتونم️️️
گام ششم
سلام خدمت استادای عزیزم
من بیشتر از یک روز وقت گذاشتم چون میخواستم نتیجه رو بدونم بعد
دیروز صبح آب لوله ترکید و من و مادرم از صداش بلند شدیم اول فکر کردیم لوله گاز ترکیده چون بوی شدید تو خونه پیچیده بود اون بوی پوسیدگی لوله آب بود و به کنتور آب دسترسی نداشتیم
هدایت اول اومد از قطع کن گرمکن آب و بستیم و آب قطع شد!
ما مستعجریم و منو مادرم خیلی نگران شدیم برا چند ساعت اول ولی بعدش به مامانم گفتم بیخودی نگران نباشیم ما کاری از دستمون برنمیاد ایشالله خدا راست و ریس میکنه
هدایت دوم دیروز مهمون بود و مامان سرش گرم شد و شب آروم بود منم برا خودم کلی خوراکی خریدم تاشب سعی کردم ذهنم و آروم کنم
و اما امروز
صاحب خونه زنگ زد با احترام اومد درست کرد بدون هزینه و بدون غر زدن و در عرض یک ساعت به راحتترین شیوه ممکن حل شد
این بار منو مادرم واقعا کنترل ذهنمون خوب بود
به خدا توکل کردیم و نتیجه عالی و نگرانی های ما همشون بی پایه و اساس بود خدارو شکر
تنها الهام قلبی که محکم بود متوجه شدم صبر بود و هر تصمیم و عملی که میخواستم انجام بدم خدا میگفت زود تصمیم نگیر و عجله نکن و عمل به الهام باعث شد مشکل ما به راحت تمرین شیوه حل بشه
کنترل ذهن یعنی قضاوت نکن تصمیم یهویی نگیر سعی کن با ترفند های حال خودتو خوب نگه داری
و هر لحظه به یاد اون اتفاق افتادی تکرار کن خیره هر اتفاقی که میوفته میخواد فرکانس منو یه پله بالاتر ببره همین کارای ساده حالم خوب کرد و همه چیز به خوبی و خوشی تمومش
خدایا سپاس گذارم شکرت،