تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 91 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    156MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جسارت می خواهد
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1738 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هانیه گتمیری گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    به نام خداوند یکتا

    با سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته

    من از ابتدا که شروع به کار کردم هر زمان احساس میکردم اون شرکت برام یکنواخت شده و مطلب جدیدی رو یاد نمیگیرم محل کارم رو تغییر میدادم خیلیها بهم میگفتن اینکار رو نکن یا شده بود که رفتم مصاحبه و به خاطر تغییر شرکت به طور متوسط دوسال یکبار از من ایراد میگرفتند ولی من از کار خودم پشیمون نیستم چون اطلاعات و سابقه و توانایی که الان دارم بخاطر این بوده که تو رشنه کاری خودم همه نوع فیلدی رو تجربه کردم و اطلاعات دارم

    ولی الان که سنم بالاتر رفته اون جسارت و ریسک پذیری رو ندارم که قطعا بخاطر ایمان پایینم بوده

    همیشه معتقدم برای رشد و پیشرفت باید انعطاف پذیر باشیم و روی اشتباهات خودمون پافشاری نکنیم

    به نظر من تو بیزینس هم همینطوره

    وقتی یک کار جدید رو شروع میکنیم و با نوآوری و خلاقیتمون درآمد ایجاد میکنیم به هرحال بعد از مدتی دیگران هم راه ما رو شروع میکنن و به اصطلاح دست زیاد میشه بنابراین باید همیشهکسب و کارمون رو بروز نگه داریم و همیشه حرفی تازه برای گفتن داشته باشیم

    اعتقاد دارم همیشه نوآوری داشتن و کارا بودن باعث موفقیت یک بیزینس هست

    از خداوند میخوام همه مارا به سمت درست و موفقیت هدایت کند و ایمان قلبی ما را افزایش دهد تا به ندای قلب خود گوش دهیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    تغییر شخصیت جسارت میخواهد

    نکته های فایل

    شما باید بتونید آینده این چیزی که الان هستید رو ببینیدکه من با همین روند کارم ؛ ده ساله دیگه کجام اونجایی هستم که میخوام باشم یا نه نیستم

    خیلی از افراد هستند که به خاطر ترسهاشون به خاطر نگرانیهاشون به خاطر اینکه نمیدونند چی میشه به خاطر بی ایمانیشون دست به تغییر نمیزنن حرکت نمیکنن

    بعضی ها هستند با توجه به تواناییهاییکه دارن با توجه به استعدادهای خوبی که دارن اما شهامت حرکت کردن رو ندارن شهامت تغییر کردن رو ندارن شهامت اینکه از این توانایبهاشون استفاده کنن برای پیشرفت بیشتر و موفقیت بیشتر رو ندارن

    چرا نمیخواید که تغییر کنید چرا این وضعیت داره شما رو آزار میده ولی شما هنوز حرکت نمیکنید

    تو هر شرایطی که هستی اگه شرایط ات داره خراب میشه این نشونه ها رو ببین هم از لحاظ مالی وهم از لحاظ روابط خانوادگی

    اگه توی روابط ات ماهی یکبار به مشکلی میرسی بعدا میشه هفته ای یکبار روزی یکبار پس الان بایدیه فکری به حالش بکنی پس الان توی رفتارهات توی باورهات توی حرکتهات باید تغییر ایجاد کنی نه اینکه اوضاع خیلی خیلی خراب وسخت بشه

    اما جرا باید بذاریم اوضاع اینقدر بد بشه مثل بیماری میمونه چرا بزاریم اوضاع اینقدر بد بشه که بعدا با عمل جراحی درستش کنیم چرا با پرهیز از یه غذای نامناسب درستش نکنیم چرا با یه تغییر کوچیک درستش نکنیم

    ما باید حواسون باشه که جهان داره تغییر میکنه وما هم باید به همون نسبت جهان تغییر کنیم

    هر روز دنبل تغییر باشین هر روز بگید چی کار کنم که بهتر از دیروزم باشم توی کدوم قسمت از زندگیم باید تغییر ایجاد کنم که اوضاع بدتر نشه که هیچ ؛ اوضاع خیلی عالی بشه

    نشونه ها رو ببینید جهان داره با شما صحبت میکنه مثل اون قورباغه که توی آب سرد میزارنش وآب رو کم کم گرم میکنن و اون نمیفهمه گرم شدن آب رو واینقدر توی آب میمونه که توی آب میپزه ومیمیره اون نشونه ها رو درک نمیکنه

    حواست به نشونه ها باشه خداوند داره با همین نشونه ها با ما صحبت میکنه وداره به ما پیغام میده که باید تغییر کنیم

    یادت باشه تو هر شرایطی که هستی بازم میشه این شرایط رو بهتر کرد فقط باید یک سری تغییرات رو در خودت ایجاد کنی مخصوصا در باورهات مخصوصا در طرز تفکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    لیلا مقدم فر گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    سلام

    سفرنامه روز پنجم

    تغییر شهامت میخواهد.

    با اینکه خوشبختانه در زمینه شغلی هر وقت احساس کردم چیز جدیدی یاد نمیگیرم یا دیگه رشد مادی و معنوی ندارم،کارمو تغییر دادم اما در زمینه های دیگه تازه دارم به آگاهی میرسم.همون حرفی که استاد زد اول باید بتونی جایگاهت رو از بیرون ببینی آینده ت رو ببینی و بعد شهامت تغییر داشته باشی.

    پس زندگی آگاهانه و هوشیارانه یکی از پیش شرطهای اصلیه.

    بعد هم خرج کردن شهامت که به نظرم بخش بزرگ این شهامت از نگاه توحیدی و داشتن ایمانمون سرچشمه میگیره.

    حالا یه جاهایی من ایمان و باور ندارم چون یا تا حالا فعالیتی توی اون حوزه نداشتم یا یه سری افکار و باورهای غلط بهم تزریق شده.

    به نظرم از بین این دوتا هم اول باید روی باورهام کار کنم و درستشون کنم.

    چون باورها موتور وجودمه تا نباشن هر چقدرم دست و پا بزنم پیش نمیرم.

    پس یه موتور پر قدرت درست میکنم

    بعدش یه گاز کوچیک میدم و حرکت می کنم و مرحله به مرحله پیش میرم.

    بعد یه مدت هم میتونم مسابقه سرعت بدم اصلا.

    یا فقط موتورسواری کنم یا اتوموبیل سواری کنم به خاطر لذتش

    به خاطر جابه جا کردن رکورد.

    او مای جی.چقدر خوب نوشتم مسیرمو

    مرسی از شایسته بانو که پیشنهاد مدل نوشتن داد.

    من باید باورهام در زمینه روابط رو تغییر بدم،در زمینه شغل و درآمد

    و البته مهم تر از همه درباره خداوند و رابطه و عشق و عاطفه م نسبت بهش

    تا رسیدن به ایمان قوی که زاینده همه چیزه

    همه خواستننهای مادی و معنوی

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1903 روز

    به نام مهربان ترین

    در این سفر با هر فایل که جلو میرم انگار به نقشه ای دست پیدا میکنم که نشان از گنجی عظیم رو میده که همیشه ی عمر به دنبالش بودم.من شخصی بودم که فکر میکردم کارم درسته ولی تفکر و تامل در کار نبود و این به نظرم شبیه کسی می مونه که خودشو به خواب زده و در این حالت نمیشه از خواب بیدارش کنی.خدارو شکر میکنم که با اتفاقاتی که در زندگیم افتاد هدایت شدم به این سایت.که جسارت به تغییر شرط موفقیت در اونه. خداروشکر که تغییر در خودم رو احساس میکنم جسارت برای مقابله با نقطه ضعف هام و رسیدن به تعادل روحی و دوست داشتن خودم.و اینکه قبول کنم شرایط من باید تغییر کنه این چیزیه که من میخواستم.ولی جسارت و اون شجاعتی که لازمه ی اون بود رو نداشتم.این دنیا جایی زیبا و لذت بخشه برای زیستن ولی باید یادمان باشد جایی برای ماندن نیست.خداروشکر برای بیدار شدنم و اینکه توانی دارم بینهایت برای تحقق خواسته هام.

    تشکر فراوان از استاد عزیزم .مریم مهربانم و دوستان ارزشمندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1970 روز

    سلام به مریم مهربونم و استاد بی نظیرم خدارو شکر پنجمین روز از سفرنامه رو هم دیدم تغییر یک حقیقت محض است و جهان خودش داعم در حال تغییر است بهار میرود تابستان می اید تابستان میرود پاییز زیبا می اید پاییز میرود زمستان دل انگیز می آید این روند داعم ادامه دارد و چقدر تغییر زیباست مثل تغییر زندگی ام و قرار گرفتن در فرکانس خوبی ها زیبایی ها من تغییر را دوست دارم چون به من اعتماد به نفس میدهد جسارت میدهد که میشود میتوانممم خدارا شکر با عمل به آموزه های استاد خوبم در مسیر تغییرم و با دیدن این کلیپ جرقه ای که در ذهنم خورد داشتن یک شغل و ورودیه مالی اضافه تر جدیدتر از الانم هست امیدوارم این جرقه و روشن شدن چراغ در ذهنم منو تو مسیر جذب یک شغل عالی و دلخواه قرار بده و باید همچنان تمرکزم بر زیبایی ها بیشتر باشه خدارو شکر که پنجمین روز از سفرنامم به خوبی گذشت عاشقتونم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    سلام به استاد عزیز و شایسته بانوی مهربان

    تغییر کردن در ذهن من به خصوص یک حرف کلیشه ای بود،چیزی که میشنیدم شاید ۱ درصد برام مهم بود که انجامش بدم و در آخر سر هم انجامش نمیدادم و یا خیلی کم انجام میشد.من از داخل این فایل فهمیدم که نباید انتظار بیجا از خودم داشته باشم که یک شبه بتونم باور هام رو تغییر بدم که در زندگی بیرونم هم نمود پیدا کنه و این وسط نیاز به یک تکاملی هست که پله پله آهسته شبیه بچه هایی که تازه راه میافتن من هم باید صبر داشته باشم البته همراه با تلاش.

    این فایل رو اول که دیدم هنوز هم مقاومت ذهنی داشتم و ذهنم میگفت آره درسته ولی تو چیزی رو نمیخواد تغییر بدی که تو که خوبی،و از اون موقع فهمیدم اوه وضعیت خرابه و من نمیدونستم پس تصمیم گرفتم یکی از الهاماتی که چندین ماهه داره تو سر من تکرار میشه و به عناوین مختلف نشونه هاش رو میبینم امروز اجرا کنم و شاید یک قدم کوچک باشه در راه تغییر کردنم.

    ۱۰ سال آینده ی من الان باز هم برام وحشت آوره از این نظر که میترسم باز هم مثل موقعیت الانم باشم بدون هیچ پیشرفتی بدون اینکه شروع به دویدن کرده باشم و میدونم این به خاطر مسیر تکاملی هست که داخلش هستم.

    خیلی از اوقات به من الهاماتی میشه ولی ترس از انجامشون دارم ،چون در باور های قبلیم خدا برام اینقدر قدرتمند نبوده ولی الان حس میکنم حتی با قدرتش میتونم بال در بیارم و به اوج برسم .درست مثل کسی که دست به هر چیزی که میزنه طلا میشه و خدارو شکر میکنم بابت این باور جدید

    پنجمین روز سفرنامه ی من

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 2435 روز

    سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز

    نکته های مهم

    این که افراد کسب و کاری که دارند رو یک عمر ادامه میدن و گاهی در سود و گاهی در رکود هستند و جرات تغییرات رو ندارند و علاقه ای به کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با افراد جدید تر ندارند و با این طرز تفکر جلوی ورود نعمت ها رو به زندگی شون می‌گیرند . افراد یا دوست ندارند آینده نگر باشند یا اگر هم به آینده فکر می‌کنند با این فکر که من آدم قانعی هستم و زیاده خواه نیستم خودشون رو راضی می‌کنند و در اصل ظرف شون رو کوچک می کنند .

    این که باید در تمام لحظات زندگی و در تمام جنبه های زندگی باید جرات تغییر رو داشته باشیم وگرنه جهان به زور ما رو مجبور به تغییر می‌کند .

    چرا باید بزاریم اوضاع این قدر بد بشه که دیگه ناامید و ناتوان بشیم و زندگی برامون یک رنج تکراری بشه و فقط فکر گذروندن روز ها باشیم و فکر کنیم چاره ای نداریم و این قسمت ماست .

    فقط باید تغییر کنیم . مخصوصاً در باورها و در طرز فکر .

    در پناه خداوند شاد و پیروز و سربلند و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    حسین آریان گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    و سلام خدمت همه عباسمنشی های دوست داشتنی

    خدایا شکرت که در این مسیر قرار گرفتم و دارم این فایل های زیبا و این کامنت های زیبا رو گوش میکنم و میخونم.

    خدایا ازت سپاسگذارم که مرا به این مسیر هدایت کردی تا بتوانم زیبایی ها و نشانه ها رو ببینم.

    دقیقا یادمه چند سال پیش منم مثل استاد کلوپ بازی داشتم تو یه روستای دور افتاده ولی شلوغ که یه کار فوق العاده شروع کرده بودم و از صبح تا 10 الی 11 شب دستگاه های من روشن بود و بچه ها بازی میکردن و من در عرض دو ماه 3 دستگاه رو به 10 دستگاه افزایش دادم

    هر روز شلوغ تر از روز قبل تا اینکه احساس کردم باید تغییر کنم و این فضا رو ترک کنم چون میخواستم بهتر و بهتر و بهتر بشم.

    مهاجرت کردم و با این که یکی دو بار دیگه شغلم رو عوض کردم ولی همیشه احساس عالی داشتم و دارم

    چون دوس داشتم بهتر و بهتر بشم

    این فایل منو یاد اون روزا و اون حس و حال انداخت.واقعا انسان همه چیز میتونه بدست بیاره اگه خودش بخواد

    میتونه سلامتی بی حدو مرز داشته باشه میتونه روابط بی نظیر داشته باشه میتونه ثروت بی پایان داشته باشه فقط باید تغییر کنه و حرکت کنه.

    ممنونم استاد که این فایل رو در اختیار ما قرار دادی

    ممنونم از تمام کسانی که در این سیستم فعالیت دارن

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگذارم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3831 روز

    سلام به همه ی ما و بندگان شایسته ی خداوند

    با خواندن دیدگاه هم فرکانسی های عزیز اشک جاری شد و حس خوب.خدایا چگونه با من حرف زدی از طریق دستانت.من در حال حاضر در یک تضاد عجیب به سر می برم.در این مدت تلاش کردم تمرکزم را آگاهانه روی خواسته ام بگذارم.نمیدانم تا چه حد موفق بودم.حسم میگه خدا داره بهم میگه وقتش تغییر کنی.یعنی میگه سبک شغلیتو عوض کن.من میخوام ثروتمند بشی و آرامش داشته باشی. میگه باید وابسته نباشی.حس میکنم با این تضاد غیر مستقیم داره یادم میاره که چی میخوام دقیقا. و داره راه آسان تر پیش رویم میذاره.میگه بهم توکل کن.من باهاتم.من باید بگم چشم ریش و قیچی دست خودت.منم میخوام ایمانم مثل مادر موسی باشه، مثل هاجر باشه.

    جنبه ی ایمانم نیاز به تغییر داره و باور به اینکه هر اتفاقی حتی به ظاهر بد به نفع من است.

    با تمرکز بر خواسته از ناخواسته فاصله بگیرم.روی باورهای توحیدیم و حس لیاقت و ارزشمندیم کار کنم.

    به هماهنگی درونی بیشتر برسم تا بهتر بتونم هدایت الهی را دریافت کنم. برنامه ی روزانه ندارم که این ضعف بزرگیه به نظرم.حتما باید مصمم تر از قبل شروع کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم‌فزکانسیم

    همونطورکه خانم شایسته خواسته بودن بنویسیم بنظرمون چه جنبه‌هایی از زندگیمون نیاز به تغییر داره

    بنظر من اولین تغییر، کار کردن روی عزت نفسم هست؛ چون حس میکنم اینکه شرایط مالیم اونطور که میخوام نیست بخاطر عزت نفسه، و همین شرایط مالی خوبی نداشتن باعث شده در زمینه روابط هم خوب عمل نکنم و یقول استاد نتونم اون وجه خوب انسان‌هارو برای خودم رو کنم و تقریبا میشه گفت با کسی درارتباط نیستم یا شاید بهتر باشه بگم کسی با من درارتباط نیست

    اگر از لحاظ دیگه بخوام به قضیه نگاه کنم، من یک بیماری ژنتیکی دارم که مربوط به شبکیه چشم هست و بیناییم ضعیفه، و همین باعث شده ناخودآگاه عزت نفسم ازلحاظ مالی و روابط پایین بیاد، علاوه بر این‌ها، نیاز دارم باورم راجع‌به سلامتیم هم عوض کنم، چون این یک بیماری ژنتیکی هست و تاحالا درمانی براش پیدا نشده ، برام مثل سرماخوردگی یا بیماری‌های عصبی نیست که باور قدرتمندکننده زیادی راجع‌بهش داشته باشم و زیاد فکر کنم خودم میتونم با باورهام خودم رو درمان کنم بااینکه خیلی راجع‌بهش فکر کردم ولی چطوریش رو نمیدونم و بیشتر دنبال این بودم که ازطریق عوامل بیرونی مثل ژن‌درمانی یا سلول‌درمانی و نانوتکنولوژی روی درمانش کار کنم

    باید روی این باورهام کار کنم، توکل به خدا

    ممنونم اول از خدا و بعد از استاد و خانم شایسته عزیز که این دوره روزشمار تحول زندگی من رو آماده کردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: