اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با نواختن موسیقی تجم رویا های استاد مینویسم.. خیلی خدارو شکر میکنم که به رد پای پنجم رسیدم و در فرکانس رشد هستم
در این فایل من متوجه شدم تصوری که از 10 سال آینده خودم دارم رو قوی تر کنم من دقیقا تجسم کردم که در 10 سال آینده در چه مکانی، در چه لباسی و کجا باشم و چون هنرمند هستم ان رو به تصویر کشیدم و بسیار خوشحالم که انقدر ایمان داشته و جسارت داشتم تا ان را قوی اعلام کنم و در مسیرش مطمئنم خداوند همیشه همراه من است و من چه ذهنی و چه جسمی هیچ کاستی ای نخواهم گذاشت تا به قله برسم به نوک قله من هدفم مشخص است و هر روز سعی میکنم که بیشتر در قلبم ایمان خداوند و توحید را بکارم و از استاد عزیز و خانوم شایسته بسیار متشکرم که تین مسیر را میسر کردند… خدایا شکرت
دوباره از خدا میخوام که به دستام حرکت بده برای نوشتن
من از کودوم دسته افرادم؟
دوست دارم جزو کودوما باشم؟
همیشه از نظرم کسایی که زود تغییر میکردن ادمای سست عنصر و بادی به هر جهت بودن که خب صد در صد این یه باور مخربه
ما باید در جهت رفتار ها و گرایش های مثبت راحت تغییر کنیم و این نه تنها عیب نیست بلکه عالیه
ازون باور مخربم میتونم در زمینه منفی ها بهره ببرم
که اگر ب سمت منفی گرایش پیدا کردم مثلا اگه تا الان مشروب و سیگار نمیکشیدم خب ازینجا به بعد هم تغییر نمیکنم و سالم ادامه میدم
استاد امروز به یه تضادی خوردم که خیلی منو به فکر فرو برد
و به حرف شما رسیدم که زبون حرف زدن خدا با ما یه زبون خیلی خاصه که خودمون فقط متوجهش میشیم
من متاهل هستم و همسری فوق العاده دارم که یکی از باور هاش این بود که نیازی نیست تو کار کنی و من پس اینجا چی ام
و خودشم اهل کار کردن مداوم نیست نیازهای منو تامین میکنه اما پیشرفت خاصی در زندگیمون در حال حاضر نداریم
من تصمیم گرفتم خودم هنر ارایشگری یاد بگیرم و سعی کنم استقلال داشته باشم اما یه سری نجواها داشتم که بابا ول کن شوهرت هست دیگه بعدا بچه دار میشی نمیتونی شوهرت پرو میشه کار میخای چیکار مگه محتاجی اما با این حال من استارت اموزشمو دیروز زدم
و امروز خیلی اتفاقی مامانم گفت که خالت النگو خریده ببین النگوهاش چقدر خوشگلن
استاد
نمیدونین چه اتفاقی در دل من رخ داد
کاش بتونم حسمو منتقل کنم که چقدر اون لحظه من دلم خواست که مستقل میبودم و درامد خودمو داشتم که دست مادرمو بگیرم ببرم طلا فروشی و براش ده تا النگو بخرم بگم بیا مامان جان تو جون بخواه
انگار خدا بهم گف ببین
اگه مستقل شی میتونی اینکارو بکنی
و من با خودم عهد کردم که با درامدم حتما اینکارو واسه مادرم انجام بدم
و واقعا خداروشکر میکنم که من رو در مسیر هدایتش قرار داد و با من صحبت کرد
خیلی ترس ها درونم دارم اما من قدم اولو برداشتم
خدا بهم گف حرکت کن
نمیدونم چی پیش میاد اما میدونم قرار نیس وایسم
من فقط ی حس کوچیک از استقلال مالی داشتن رو تصور کردم و اینقد انگیزه گرفتم و مطمنم هزارو یک دلیل دیگه هست که من به استقلال برسم و پولدار بشم
وروز پنجم از سفرنامه رو به امید خدای مهربان شروع می کنم.
توی این فایل استاد از تغییر وجسارت برای ایجاد تغییر می گه از اینکه اگه به وقت وموقع تغییر ایجاد نکنی آینده رو از دست می دی.
از وقتی به سایت اومدم سعی کردم خودم رو افکار وباورهام رو تغییر بدم بعصی زمینه وبعضی وقتها موفق بودم وبعضی وقتها نه.
خدارو شکر در زندگیم با تغییر باورهام تغییرات زیادی به وجود اومده ولی هنوز به جایی که می خوام نرسیدم وکاردارم.
اما می دونم که تغییری که توی زندگی لازم دارم تغییر در افکارم هست واینکه هر روز به خودم گوشزد کنم باید شکرگزار باشی باید نعمتهات رو ببینی باید کمتر حرف بزنی که این ریشه خیلی از مشکلاتم هست حرف زدن باید رابطتت رو با افراد منفی باف کمتر کنی باید کمتر غر بزنی وشکایت کنی باید توکل کنی قدرت خدا رو بشناسی وفقط از خودش بخواهی واز کسی یا چیزی ترسی نداشته باشی در واقع مشرک نباشی باید بدونی تو بنده خدایی هستی که مالک جهانه اون خالق هست پس تو هم می تونی خالق زندگیت باشی تو خلیفه خدایی پس لیاقت داشتن یک زندگی عالی رو داری وخیلی درسهای دیگه ای که استاد می گه و من باید تغییر کنم من باید و اگر حالا اگر امروز شروع نکنم اگر تغییر نکنم فردا پشیمان خواهم شد .
وقتی نظرات بچه ها رو می خونم وقتی موفقیتهاشون رو می نویسند واینکه در زمان کوتاهی این همه نتیجه گرفتن خوسحال وامیدوار می شم و به خودم می گم به خودت بیا چرا تو نتیجه نگیری چرا تو نیای ویک روز از موفقیتهای زیادت بگی پس تلاش کن بیشتر عمل کنی پس بدون این مسیر مسیر درسته خارج نشو بهش بچسب.
خدایا شکرت برای هدایتم به این خانواده توحیدی برای هدایتم به این مسیر به سمت خودت.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
سفر نامه روز پنجم
شخصیت: من فکر میکنم شخصیت هایی که تا الان داشتم اون شخصیتی نیست که خودم آگاهانه ساختم بلکه شخصیتهایی است که از دوران کودکی به مرور زمان فرهنگ ،جامعه، خانواده و…
به من دادند و من ناخواسته پذیرفتم و قبول کردم و دارم زندگی میکنم و من باید بپذیرم و شروع کنم به تغییر شخصیت هام
هر چه هم که شخصیت های خوبی نداشته باشم دیگه یک درصد شخصیت خوب دارم که توجه ام را بگذارم روی آن شخصیت مثبت و شکرگزار خداوند باشم و با توجه ام شخصیت های عالی را در وجودم گسترش دهم
هر زمان که شروع به تغییر کنیم خداوند هم ما را هدایت میکند چون با رسیدن به خواسته هامون جهان گسترش پیدا میکنه
قبل از اینکه جهان مارا با شرایط سخت مجبور به تغییر کنه چه بهتر که خودمان تا اوضاع خیلی خراب نشده و هنوز احساس های خوب داریم باورهایم را تغییر بدیم و زندگی شاد و پر از سلامتی و عشق را تجربه کنیم
ما باید در راه تغییر باور هایمان ایمان و توکل مان به خداوند باشه نا امید نشیم تا مسیر تکامل مان طی بشه.
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستانم که در این مسیر با من همراه هستند.
سفرنامه روز پنجم خیلی حس خوبی رو بهم منتقل کرد که با این دید که ده سال بعد در چه جایگاه و چه نقطه ای هستم اینکه الان وقت دارم روز ها و زندگی بهتری بسازم قبل از اینکه خیلی دیر شه پس تا میتونیم باید تلاش کنیم فرکانس و باورمون رو تغییر بدیم تا زندگی رو اونطور که میخوایم بسازیم و هیچوقت نترسیم و آینده عالی رو بسازیم
سوال:چه جنبه هایی از زندگیت الان نیاز به تغییر داره؟
من دانشجو هستم و کاری که الان باید بکنم این هست ک تمرکزم رو بزارم روی پایان نامم،اما به شدت معتاد فضای مجازی شدم و نمیتونم از گوشی خارج بشم،حوصلم سر میره و عادت کردم
این جنبه باید تغییر کنه لایف استایل و باید تغییر کنه
وضعیت عاطفی هم با چالش مواجهم و یکی از دلایلی که فایل های روزشمار رو شروع کردم این بود که این وضعیت رو بهبود بدم
من بنظر میرسه که تنبل هستم و کارهامون پشت گوش میندازم
سوال:چگونه با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش ات میتوانی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟
چرا کارهامو انجام نمیدم؟چون فک میکنم نمیتونم از پسش بربیام،توانایی انجام این کارو ندارم،مثلا من توانایی اینکه مقاله پیدا کنم و دهنمو جمع و جور کنم و فرم پروپوزالمو کامل کنم رو ندارم،به همین دلیل شاید تنبلی میکنم پس باید این باور ایجاد بشه که تو توانا هستی ،حتی اگتو توانا نباشی خدایی هست که به تو میگه چیکار کنی فقط تو باید گوش کنی
مورد بعدی شاید این باشه فکر میکنم کارها حوصله سر بره اگر از فضای مجازی دور بشم چیزی رو از دست دادم خلاء هامو دارم با فضای مجازی پر میکنم.
ولی زینب جون تو با پیشرفت کردن و موفق شدن و انجام دادن کارهای نیمه تمومت اعتماد بنفست بالاتر میره حالت بهتر میشه.
برای روابط عاطفی هم میدونم و اطمینان دارم با تغییر مدارم،انسان های عالی وارد زندگیم میشن.
سوال:الان چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری؟
استفاده از آینده نگری که استاد گفتن،اگ من باهمین روند ادامه بدم ده سال دیگ احتمالا یه دختر مجردی هستم که نه آشپزی بلدم نه روابط درست و حسابی دارم،نه شغلی دارم و چون در گذشته ها گیر کردم و دارم حسرت میخورم نمیخوام حتی ازدواجم بکنم،یه مدرک زورکی ارشد دارم،که به دردم هم نمیخوره،احتمالا چشمام و بدنمم بخاطر این که ورزش نمیکنم و دائم سرم تو گوشیه تحلیل رفته.
والایی نههه من از امروز قول میدم همینطوری که این یکی دو هفته همیشه تختمو مرتب کردم،فایل های روزشمار مو سر وقت گوش کنم و به لطف خدا آگاهی هارو درک کنم و ماه آینده همین موقع من پروپوزالم تصویب شده،دستیار یکی از اساتیدم هستم(منتظرم نشانه ها بیان و بگن که چه استادی)،و کلاس زبانم ثبت نام شدم،به لطف و هدایت خدای عزیزم.
در این فایل لازمه که به خودم یادآوری کنم که اگه شرایط مالی ام سخته اگه شاگردها کم تر شدند باید حتما تغییر ی در کارم ایجاد کنم
باید به خودم یاد آوری کنم که تغییر شخصیت جسارت میخواهد تعهد میخواد که با کوچکترین تضاد از مسیر خارج نشم نا امید نشم بلکه با قدرت به تغییر برای بهبود کار وشخصیتم ادامه بدم
به ده سال بعد فکر کنم اگه کار به همین صورت پیش بره ده سال بعد چه اتفاقی پیش میاد
اولین نیاز به تغییر، تغییر در روتین زندگی و گذاشتن وقت روزانه برای گوش کردن و فکر کردن به آگاهی های فایلهای استاده. نیاز به یه دیسیپلین، نیاز به اراده برای تغییر.
در جنبه مالی و کاری بعنوان یه کارمند حتما نیازه برم به سمت کار آزاد، غیر از کارمندی، روی باورهام کار کنم این مغازه ای که تازگی شروع به کار کرده جون بگیره و مشتریها و فروش بیشتری رو تجربه کنه. مسیر درستی رو به نظر انتخاب کردم، فقط نیاز دارم روی خودم و باورهام و افکارم کار کنم.
در جنبه روابط با همسرم با توجه به درکی که نسبت به هم نشون میدیم و اینکه هر دو داریم روی خودمون کار میکنیم و برای رسیدن به اهدافی که مشخص میکنیم تلاش میکنیم.
از جنبه سلامتی؛ با توجه به مشکلات سلامتی که داشتم الان قدر خودمو و بدنمو بیشتر میدونم، بیشتر مراقب سلامتیم هستم. با این حال این جنبه هم نیاز به تغییرات مثبت داره.
و مهمترین جنبه، تقویت عزت نفسه، به نظر خودم نیاز خاص و ویژه ای به تقویت در این حوزه دارم. و آسودگیهایی که در این مورد در این چند روز از گذشت سفرنامه پیدا کردم خییلی امیدوارم به بهبود عزت نفسم.
خداروشکر میکنم که پله به پله و قدم به قدم در حال هدایت کردن من هست وقتی وارد فایل روز جدید میشم انگاری به آگاهی برخوردم به صحبت هایی بر خوردم که بهشون نیاز داشتم و باید این باگ هارو درون خودم پیدا کنم و رفع کنم پس از گوش دادن چندین بار به این فایل به گذشته خودم نگاه کردم و متوجه شدم زمانی که درون تاریکی مطلق بودم جایی که تمامی ترس ها تمامی استرس ها تمامی افسردگی ها وجود من رو فراگرفته بود و من یک مسیر اشتباه رو 3 سال ادامه داده بودم و تمام زندگیم رو از دست داده بودم یک روزی رو به خدا کردم و بهش گفتم که من تسلیمم میدونم راه رو اشتباه رفتم میدونم خطا کردم میدونم قدرت رو به غیر از تو و فکر میکردم که خودم عقلم میکشه که باید چیکار کنم الان تسلیمم و ازت میخوام که مسیر درست رو بهم نشون بدی و چنان مسیر درست رو بهم نشون داد من رو از سیاهی ها پاک کرد مسیر تغیر رو جلوی پام گذاشت و من شروع به تغیر کردن کردم و الان حدود 2 سال از اون روز گذشته اون زمان با سایت و با این قوانین آشنا نشده بودم اما با کتاب ها و فیلم هایی که دیده بودم دست و پا شکسته میدونستم و ایمان داشتم که خدا بهم کمک میکنه یادمه اون زمان مصرف مواد داشتم و اولین قدم برای تغیر ترک اون مواد بود که به لطف خدا تونستم کنارش بگذارم و بعد اون متوجه استعدادی که خدا بهم داده شدم و دیدم که اون مسیر اشتباه تماما داشته استعداد من رو از بین میبرده شروع کردم به ورزش کردن و تغیر دوم که جلوی راهم قرار گرفت تغیر دوستانم بود که بازهم به لطف خداوند پس از تصیمیم به تغیر دیگه هیچکدومشون بهم حتی زنگ هم نزدن یادمه قبلا آدمی بودم که هیچوقت به هیچکس نه نمیگفتم میترسیدم از دستم ناراحت بشن همیشه میخواستم همرو راضی نگه دارم و این باگ ها درون من باعث شده بود که من همیشه مورد سواستفاده قرار بگیرم پس تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و این باگ رو برطرف کنم که باز هم به لطف خواند تونستم قبلا شخصیتی داستم ترسو و با استرس زیاد و به شدت کم رو پس باید این باگ رو هم برطرف میکردم که به لطف خداوند تونستم با کار کردن رو خودم و تغیر رفتارم و شخصیتم این باگ رو هم رفع کنم قبلا تن انجام هر کار سخت و طاقت فرسایی میدادم برای چندغاز پول و کار کردن برای دیگران اما تصمیم گرفتم برم سراغ علایقم و کسب و کار خودم رو داشته باشم که اونم به لطف خداوند مهربان شرایط برام جور شد تونستم کسب و کار خودم رو راه بندازم و روی خودم و استعدادم سرمایه گذاری کنم تا بتونم پیشرفت کنم واقعا خداروشکر میکنم که الان درجای درستی هستم میخوام بگم که قدرت رو نباید به غیر خدا داد نباید روی عقل خودمون حساب کنیم باید در مقابل خداوند تسلیم باشیم و فرمان زندگیمون رو بدیم به دستان پر قدرت خودش اونوقت میتونیم ببینیم که چطور راه رو برامون باز میکنه کارهارو انجام میده و جلو میبره سپاسگزارم از خدایی که همیشه و همه جا مراقبم بود و هدایتم کرد سپاسگزارم از خودم که این مسیر رو اومدم و تغیر کردم برای همتون آرزوی بهتیرن هارو دارم اینم رد پای من از روز پنجم خدانگهدار.
به نام خداوند یکتا و خالق جهان هستی ”
با نواختن موسیقی تجم رویا های استاد مینویسم.. خیلی خدارو شکر میکنم که به رد پای پنجم رسیدم و در فرکانس رشد هستم
در این فایل من متوجه شدم تصوری که از 10 سال آینده خودم دارم رو قوی تر کنم من دقیقا تجسم کردم که در 10 سال آینده در چه مکانی، در چه لباسی و کجا باشم و چون هنرمند هستم ان رو به تصویر کشیدم و بسیار خوشحالم که انقدر ایمان داشته و جسارت داشتم تا ان را قوی اعلام کنم و در مسیرش مطمئنم خداوند همیشه همراه من است و من چه ذهنی و چه جسمی هیچ کاستی ای نخواهم گذاشت تا به قله برسم به نوک قله من هدفم مشخص است و هر روز سعی میکنم که بیشتر در قلبم ایمان خداوند و توحید را بکارم و از استاد عزیز و خانوم شایسته بسیار متشکرم که تین مسیر را میسر کردند… خدایا شکرت
ارادتمند شما سینا سپاس فراوان
به نام خداوند هدایتگر
سلام خدمت استادم و همه دوستان عزیز
روز پنجم از سفرنامه
دوباره از خدا میخوام که به دستام حرکت بده برای نوشتن
من از کودوم دسته افرادم؟
دوست دارم جزو کودوما باشم؟
همیشه از نظرم کسایی که زود تغییر میکردن ادمای سست عنصر و بادی به هر جهت بودن که خب صد در صد این یه باور مخربه
ما باید در جهت رفتار ها و گرایش های مثبت راحت تغییر کنیم و این نه تنها عیب نیست بلکه عالیه
ازون باور مخربم میتونم در زمینه منفی ها بهره ببرم
که اگر ب سمت منفی گرایش پیدا کردم مثلا اگه تا الان مشروب و سیگار نمیکشیدم خب ازینجا به بعد هم تغییر نمیکنم و سالم ادامه میدم
استاد امروز به یه تضادی خوردم که خیلی منو به فکر فرو برد
و به حرف شما رسیدم که زبون حرف زدن خدا با ما یه زبون خیلی خاصه که خودمون فقط متوجهش میشیم
من متاهل هستم و همسری فوق العاده دارم که یکی از باور هاش این بود که نیازی نیست تو کار کنی و من پس اینجا چی ام
و خودشم اهل کار کردن مداوم نیست نیازهای منو تامین میکنه اما پیشرفت خاصی در زندگیمون در حال حاضر نداریم
من تصمیم گرفتم خودم هنر ارایشگری یاد بگیرم و سعی کنم استقلال داشته باشم اما یه سری نجواها داشتم که بابا ول کن شوهرت هست دیگه بعدا بچه دار میشی نمیتونی شوهرت پرو میشه کار میخای چیکار مگه محتاجی اما با این حال من استارت اموزشمو دیروز زدم
و امروز خیلی اتفاقی مامانم گفت که خالت النگو خریده ببین النگوهاش چقدر خوشگلن
استاد
نمیدونین چه اتفاقی در دل من رخ داد
کاش بتونم حسمو منتقل کنم که چقدر اون لحظه من دلم خواست که مستقل میبودم و درامد خودمو داشتم که دست مادرمو بگیرم ببرم طلا فروشی و براش ده تا النگو بخرم بگم بیا مامان جان تو جون بخواه
انگار خدا بهم گف ببین
اگه مستقل شی میتونی اینکارو بکنی
و من با خودم عهد کردم که با درامدم حتما اینکارو واسه مادرم انجام بدم
و واقعا خداروشکر میکنم که من رو در مسیر هدایتش قرار داد و با من صحبت کرد
خیلی ترس ها درونم دارم اما من قدم اولو برداشتم
خدا بهم گف حرکت کن
نمیدونم چی پیش میاد اما میدونم قرار نیس وایسم
من فقط ی حس کوچیک از استقلال مالی داشتن رو تصور کردم و اینقد انگیزه گرفتم و مطمنم هزارو یک دلیل دیگه هست که من به استقلال برسم و پولدار بشم
و مطمنم خدا جونم هوامو داره
دوستون دارم
خدا نگهدار
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم به مریم جان ودوستانم.
وروز پنجم از سفرنامه رو به امید خدای مهربان شروع می کنم.
توی این فایل استاد از تغییر وجسارت برای ایجاد تغییر می گه از اینکه اگه به وقت وموقع تغییر ایجاد نکنی آینده رو از دست می دی.
از وقتی به سایت اومدم سعی کردم خودم رو افکار وباورهام رو تغییر بدم بعصی زمینه وبعضی وقتها موفق بودم وبعضی وقتها نه.
خدارو شکر در زندگیم با تغییر باورهام تغییرات زیادی به وجود اومده ولی هنوز به جایی که می خوام نرسیدم وکاردارم.
اما می دونم که تغییری که توی زندگی لازم دارم تغییر در افکارم هست واینکه هر روز به خودم گوشزد کنم باید شکرگزار باشی باید نعمتهات رو ببینی باید کمتر حرف بزنی که این ریشه خیلی از مشکلاتم هست حرف زدن باید رابطتت رو با افراد منفی باف کمتر کنی باید کمتر غر بزنی وشکایت کنی باید توکل کنی قدرت خدا رو بشناسی وفقط از خودش بخواهی واز کسی یا چیزی ترسی نداشته باشی در واقع مشرک نباشی باید بدونی تو بنده خدایی هستی که مالک جهانه اون خالق هست پس تو هم می تونی خالق زندگیت باشی تو خلیفه خدایی پس لیاقت داشتن یک زندگی عالی رو داری وخیلی درسهای دیگه ای که استاد می گه و من باید تغییر کنم من باید و اگر حالا اگر امروز شروع نکنم اگر تغییر نکنم فردا پشیمان خواهم شد .
وقتی نظرات بچه ها رو می خونم وقتی موفقیتهاشون رو می نویسند واینکه در زمان کوتاهی این همه نتیجه گرفتن خوسحال وامیدوار می شم و به خودم می گم به خودت بیا چرا تو نتیجه نگیری چرا تو نیای ویک روز از موفقیتهای زیادت بگی پس تلاش کن بیشتر عمل کنی پس بدون این مسیر مسیر درسته خارج نشو بهش بچسب.
خدایا شکرت برای هدایتم به این خانواده توحیدی برای هدایتم به این مسیر به سمت خودت.
استاد ومریم عزیز سپاسگزارم.
در پناه خدا.
به نام خداوندی که هرچه دارم از اوست
ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی
روزشمار زندگی من،فصل اول،روز پنجم
سلام به استاد و مریم جان و دوستان گلم
فایل رو گوش میدادم و متن این فایل رو خوندم
خودم رو چک کردم گفتم درسته،افرین به غزل جان
تو تغییر کردی دیر تغییر کردی ولی شروع کردی خدایا شکرت که با آموزه های استاد قدرت گرفتم و تغییر کردم و از جای امنم خارج شدم
اولش کمی مضطرب ولی خدا نشانه داد صبور باش
ادامه دادم و هر روز خوشحالترم از این تغییر از این تصمیم برای تغییر
وقتی خدا رو داریم ،وقتی هدایت هاش رو داریم دلیلی نداریم از چیزی بترسیم
میپرسیم و پاسخش میاد
فقط کافیه آرام باشیم و ایمان فعالمون رو نشون بدیم
استاد عزیز سپاس گزارم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
سفر نامه روز پنجم
شخصیت: من فکر میکنم شخصیت هایی که تا الان داشتم اون شخصیتی نیست که خودم آگاهانه ساختم بلکه شخصیتهایی است که از دوران کودکی به مرور زمان فرهنگ ،جامعه، خانواده و…
به من دادند و من ناخواسته پذیرفتم و قبول کردم و دارم زندگی میکنم و من باید بپذیرم و شروع کنم به تغییر شخصیت هام
هر چه هم که شخصیت های خوبی نداشته باشم دیگه یک درصد شخصیت خوب دارم که توجه ام را بگذارم روی آن شخصیت مثبت و شکرگزار خداوند باشم و با توجه ام شخصیت های عالی را در وجودم گسترش دهم
هر زمان که شروع به تغییر کنیم خداوند هم ما را هدایت میکند چون با رسیدن به خواسته هامون جهان گسترش پیدا میکنه
قبل از اینکه جهان مارا با شرایط سخت مجبور به تغییر کنه چه بهتر که خودمان تا اوضاع خیلی خراب نشده و هنوز احساس های خوب داریم باورهایم را تغییر بدیم و زندگی شاد و پر از سلامتی و عشق را تجربه کنیم
ما باید در راه تغییر باور هایمان ایمان و توکل مان به خداوند باشه نا امید نشیم تا مسیر تکامل مان طی بشه.
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستانم که در این مسیر با من همراه هستند.
سلام به استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیزم
سفرنامه روز پنجم خیلی حس خوبی رو بهم منتقل کرد که با این دید که ده سال بعد در چه جایگاه و چه نقطه ای هستم اینکه الان وقت دارم روز ها و زندگی بهتری بسازم قبل از اینکه خیلی دیر شه پس تا میتونیم باید تلاش کنیم فرکانس و باورمون رو تغییر بدیم تا زندگی رو اونطور که میخوایم بسازیم و هیچوقت نترسیم و آینده عالی رو بسازیم
رد پای پنجم
با تشکر
به نام خداوند بخشنده مهربان
سوال:چه جنبه هایی از زندگیت الان نیاز به تغییر داره؟
من دانشجو هستم و کاری که الان باید بکنم این هست ک تمرکزم رو بزارم روی پایان نامم،اما به شدت معتاد فضای مجازی شدم و نمیتونم از گوشی خارج بشم،حوصلم سر میره و عادت کردم
این جنبه باید تغییر کنه لایف استایل و باید تغییر کنه
وضعیت عاطفی هم با چالش مواجهم و یکی از دلایلی که فایل های روزشمار رو شروع کردم این بود که این وضعیت رو بهبود بدم
من بنظر میرسه که تنبل هستم و کارهامون پشت گوش میندازم
سوال:چگونه با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش ات میتوانی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟
چرا کارهامو انجام نمیدم؟چون فک میکنم نمیتونم از پسش بربیام،توانایی انجام این کارو ندارم،مثلا من توانایی اینکه مقاله پیدا کنم و دهنمو جمع و جور کنم و فرم پروپوزالمو کامل کنم رو ندارم،به همین دلیل شاید تنبلی میکنم پس باید این باور ایجاد بشه که تو توانا هستی ،حتی اگتو توانا نباشی خدایی هست که به تو میگه چیکار کنی فقط تو باید گوش کنی
لازمه شنیدن هدایت ها چیه؟یک ذهن آرام ،من احساس میکنم هنوز این ذهن آرام نشده ،اما امیدوارم،و منتظر نشانه ها هستم.
مورد بعدی شاید این باشه فکر میکنم کارها حوصله سر بره اگر از فضای مجازی دور بشم چیزی رو از دست دادم خلاء هامو دارم با فضای مجازی پر میکنم.
ولی زینب جون تو با پیشرفت کردن و موفق شدن و انجام دادن کارهای نیمه تمومت اعتماد بنفست بالاتر میره حالت بهتر میشه.
برای روابط عاطفی هم میدونم و اطمینان دارم با تغییر مدارم،انسان های عالی وارد زندگیم میشن.
سوال:الان چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری؟
استفاده از آینده نگری که استاد گفتن،اگ من باهمین روند ادامه بدم ده سال دیگ احتمالا یه دختر مجردی هستم که نه آشپزی بلدم نه روابط درست و حسابی دارم،نه شغلی دارم و چون در گذشته ها گیر کردم و دارم حسرت میخورم نمیخوام حتی ازدواجم بکنم،یه مدرک زورکی ارشد دارم،که به دردم هم نمیخوره،احتمالا چشمام و بدنمم بخاطر این که ورزش نمیکنم و دائم سرم تو گوشیه تحلیل رفته.
والایی نههه من از امروز قول میدم همینطوری که این یکی دو هفته همیشه تختمو مرتب کردم،فایل های روزشمار مو سر وقت گوش کنم و به لطف خدا آگاهی هارو درک کنم و ماه آینده همین موقع من پروپوزالم تصویب شده،دستیار یکی از اساتیدم هستم(منتظرم نشانه ها بیان و بگن که چه استادی)،و کلاس زبانم ثبت نام شدم،به لطف و هدایت خدای عزیزم.
رد پا ی پنجم از روز شمار تحول زندگی
در این فایل لازمه که به خودم یادآوری کنم که اگه شرایط مالی ام سخته اگه شاگردها کم تر شدند باید حتما تغییر ی در کارم ایجاد کنم
باید به خودم یاد آوری کنم که تغییر شخصیت جسارت میخواهد تعهد میخواد که با کوچکترین تضاد از مسیر خارج نشم نا امید نشم بلکه با قدرت به تغییر برای بهبود کار وشخصیتم ادامه بدم
به ده سال بعد فکر کنم اگه کار به همین صورت پیش بره ده سال بعد چه اتفاقی پیش میاد
تشکر از استاد عزیز ودوستان همره وهم مسیر
چه جنبه هایی از زندگی من نیاز به تغییر دارد؟
اولین نیاز به تغییر، تغییر در روتین زندگی و گذاشتن وقت روزانه برای گوش کردن و فکر کردن به آگاهی های فایلهای استاده. نیاز به یه دیسیپلین، نیاز به اراده برای تغییر.
در جنبه مالی و کاری بعنوان یه کارمند حتما نیازه برم به سمت کار آزاد، غیر از کارمندی، روی باورهام کار کنم این مغازه ای که تازگی شروع به کار کرده جون بگیره و مشتریها و فروش بیشتری رو تجربه کنه. مسیر درستی رو به نظر انتخاب کردم، فقط نیاز دارم روی خودم و باورهام و افکارم کار کنم.
در جنبه روابط با همسرم با توجه به درکی که نسبت به هم نشون میدیم و اینکه هر دو داریم روی خودمون کار میکنیم و برای رسیدن به اهدافی که مشخص میکنیم تلاش میکنیم.
از جنبه سلامتی؛ با توجه به مشکلات سلامتی که داشتم الان قدر خودمو و بدنمو بیشتر میدونم، بیشتر مراقب سلامتیم هستم. با این حال این جنبه هم نیاز به تغییرات مثبت داره.
و مهمترین جنبه، تقویت عزت نفسه، به نظر خودم نیاز خاص و ویژه ای به تقویت در این حوزه دارم. و آسودگیهایی که در این مورد در این چند روز از گذشت سفرنامه پیدا کردم خییلی امیدوارم به بهبود عزت نفسم.
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و تمامی دوستان
روز پنجم از سفرنامه زندگی من
خداروشکر میکنم که پله به پله و قدم به قدم در حال هدایت کردن من هست وقتی وارد فایل روز جدید میشم انگاری به آگاهی برخوردم به صحبت هایی بر خوردم که بهشون نیاز داشتم و باید این باگ هارو درون خودم پیدا کنم و رفع کنم پس از گوش دادن چندین بار به این فایل به گذشته خودم نگاه کردم و متوجه شدم زمانی که درون تاریکی مطلق بودم جایی که تمامی ترس ها تمامی استرس ها تمامی افسردگی ها وجود من رو فراگرفته بود و من یک مسیر اشتباه رو 3 سال ادامه داده بودم و تمام زندگیم رو از دست داده بودم یک روزی رو به خدا کردم و بهش گفتم که من تسلیمم میدونم راه رو اشتباه رفتم میدونم خطا کردم میدونم قدرت رو به غیر از تو و فکر میکردم که خودم عقلم میکشه که باید چیکار کنم الان تسلیمم و ازت میخوام که مسیر درست رو بهم نشون بدی و چنان مسیر درست رو بهم نشون داد من رو از سیاهی ها پاک کرد مسیر تغیر رو جلوی پام گذاشت و من شروع به تغیر کردن کردم و الان حدود 2 سال از اون روز گذشته اون زمان با سایت و با این قوانین آشنا نشده بودم اما با کتاب ها و فیلم هایی که دیده بودم دست و پا شکسته میدونستم و ایمان داشتم که خدا بهم کمک میکنه یادمه اون زمان مصرف مواد داشتم و اولین قدم برای تغیر ترک اون مواد بود که به لطف خدا تونستم کنارش بگذارم و بعد اون متوجه استعدادی که خدا بهم داده شدم و دیدم که اون مسیر اشتباه تماما داشته استعداد من رو از بین میبرده شروع کردم به ورزش کردن و تغیر دوم که جلوی راهم قرار گرفت تغیر دوستانم بود که بازهم به لطف خداوند پس از تصیمیم به تغیر دیگه هیچکدومشون بهم حتی زنگ هم نزدن یادمه قبلا آدمی بودم که هیچوقت به هیچکس نه نمیگفتم میترسیدم از دستم ناراحت بشن همیشه میخواستم همرو راضی نگه دارم و این باگ ها درون من باعث شده بود که من همیشه مورد سواستفاده قرار بگیرم پس تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و این باگ رو برطرف کنم که باز هم به لطف خواند تونستم قبلا شخصیتی داستم ترسو و با استرس زیاد و به شدت کم رو پس باید این باگ رو هم برطرف میکردم که به لطف خداوند تونستم با کار کردن رو خودم و تغیر رفتارم و شخصیتم این باگ رو هم رفع کنم قبلا تن انجام هر کار سخت و طاقت فرسایی میدادم برای چندغاز پول و کار کردن برای دیگران اما تصمیم گرفتم برم سراغ علایقم و کسب و کار خودم رو داشته باشم که اونم به لطف خداوند مهربان شرایط برام جور شد تونستم کسب و کار خودم رو راه بندازم و روی خودم و استعدادم سرمایه گذاری کنم تا بتونم پیشرفت کنم واقعا خداروشکر میکنم که الان درجای درستی هستم میخوام بگم که قدرت رو نباید به غیر خدا داد نباید روی عقل خودمون حساب کنیم باید در مقابل خداوند تسلیم باشیم و فرمان زندگیمون رو بدیم به دستان پر قدرت خودش اونوقت میتونیم ببینیم که چطور راه رو برامون باز میکنه کارهارو انجام میده و جلو میبره سپاسگزارم از خدایی که همیشه و همه جا مراقبم بود و هدایتم کرد سپاسگزارم از خودم که این مسیر رو اومدم و تغیر کردم برای همتون آرزوی بهتیرن هارو دارم اینم رد پای من از روز پنجم خدانگهدار.