تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 61 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    156MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جسارت می خواهد
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1738 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    سلامم واقعا این حرفاتون یه تکونی بزرگ به آدم میده وباعث میشه به فکر فرو بریم وبیشتر به فکر تغییر باشیم و حرکت کنیم و بهبود بدیم خودمونو .واینکه واقعا به خدا ایمان داشته باشیم که خدا راه را نشان میدهد کافیست بخواهیم وببینیم آنگاه درست پیش میرویم و بهترینها به خواست خدا اتفاق می‌افتد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    رضا بیدرک گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    سلامی دوباره و خدا قوت به استادم و خانوم شایسته عزیز ک با ایجاد این سفر نامه زیبا روز به روز بخش های خاموش شده ای از هر جنبه رو با ما به اشتراک میذارید

    من خودم از اون دسته ای بودم که وقتی اوضاع بشدت برام سخت شد تصمیم گرفتم که تغییر کنم،اما دیگه استپ نکردم،شاید گاهی وقتا عملکردم برای پیشروی در باور ها و کسب و کاری که دارم کند پیش رفته باشع،اما پیش رفته،خداروشکر به ایست مطلق نرسیدم

    و صرفا از زمانی به این سفر نامه هدایت شدم تا به الان به درک های بزرگتری از موضوعاتی که استاد میفرماین میرسم و باز خداروشکر میکنم که از شروع سفر نامه سرعت پیشرویم در مسیر حقیقت بیشتر از روز های گذشته ای شده که در مسیر بودم

    و این آگاهی که استاد بهمون دادن(باید سعی کنیم ک امروزمون رو طوری پیش بریم که بهتر از روز قبل باشع،البته در هر جنبه)

    طبق صحبتای خانوم شایسته عزیز؛

    میخوام بگم که کدوم از جنبه های زندگیم نیاز به تغییر داره و چگونه میخوام تغییرش بدم؟

    _اولین و مهم ترینش عزت نفس من در جنبه ی نه گفتن به ناخواسته هام هستش،رفتن تو دله ترسیه که پیش رومه، که بیشتر از طریق کسب و کار داره بهم رخنه میکنه!

    و خداروشکر هدایتی ک به سمت کتاب الکترونیک استاد(رویا هایی که دیگر رویا نیستن فصل ۴) شدم

    حالا زیبایی داستان اینجاس که؛

    وقتی به این کتاب از استاد هدایت شدم…

    و موضوع کتاب رو که خوندم گفتم،همییینه! این اون چیزیه که دقیقا میخواستم. اما چند دیقه بعد یادم افتاد من الان پول پرداختشو ندارم!!!!

    خب اولش یخورده ناراحت شدم از اینکه در واقع در اون لحظه توان پرداخت کردن و دریافت اون کتاب رو ندارم

    فقط ۲۰۰ تومن تو حسابم موجودی داشتم که اون هم بیانه ای بود که از یک مشتری برای آوردن یه محصولی گرفته بودم و به خودم گفتم با همون پول میخرمش و بعد فردا ک رفتم سمت مغازه جایگزینش میکنم(نمیخواستم هیچ جوره از دستش بدم!)،اما بالاخره صبر کردم،به خودم گفتم؛اسم کتاب رو تو ذهنم میسپارم تا فردا با پول خودم بخرمش…

    بعد به دلم افتاد که روی گزینه خرید یه کلیکه الکی کنم تا ببینم روند خریدش به چه شکله!

    بعد از کلیک و یخورده اینورو اونور کردن،دیدم که من فایلو دانلود کردم!!!به خودم گفتم من که خزینه ای پرداخت نکردم،پس چطور این فایلو پریافت کردم!!!که متوجه شدم من ۴ ماه پیش که وارد سایت شده بودم،به عنوان اولین ورودم توی کیف پول سایت عباسمنش موجودی داشتم!

    و اینطوری شد ک بالاخره به هدایتم رسیدم🙂

    پس علاوه بر عزت نفس…

    در واقع من واقعا میخوام که به احساس خوب دائمی دست پیدا کنم،من باید به سطح بالایی از کنترل ذهنم برسم تا برسم به همون احساس خوب دائمی استاد توصیفش میکنه.در اینصورته که دیگه تضادی نخواهم داشت و اگر تضادی هم بخواد سراغم بیاد برای بزرگ تر شدنم هستش،اومده تا اندازه ی سطلم رو بزرگتر کنه،اومده تا با حلش،بیشتر پیشرفت کنم

    پس باید هر روزم رو بهتر از دیروزم کنم،که به لطف رب العامین،اینکار رو میکنم.

    برای دوستان هم مسیرم و خودم،از خدا میخوام همیشه و در هر شرایط آگاهیه احساس خوب رو شامل حالمون کنه

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    بنام خدای یکتا

    رد پای روز پنجم

    خانوم شایسته عزیز گفتن در بخش نظرات این فایل امروز بنویس که چه جنبه هایی از زندگی الانمون نیاز به تغیر داره و بنویس که

    “چگونه ” و “با ایجاد چه تغیری در باورها و نگرش ات “میتوانی زندگی بهتری برای خودت بسازی و الان چه ایده ای برای برداشتن اولین قدم داری؟

    👈 زندگی الان من از همه جهت نیاز به تغیر داره هم ازنظر سلامتی هم روابطم و هم ثروت!

    از نظر رسیدن به سلامتی بیشتر؛ باید 👈 مواظب افکار و کلامم باشم که وقتی جاییم درد میگیره به بقیه اعضای بدنم که کاملا سلامتن توجه کنم و سپاسگذار کنم و اینکه این جمله رو با خودم بگم👈 من جریان سلامتی رو دریافت میکنم ؛با داشتن آرامش و احساس خوب و درمسیر پیشرفت بودن (ینی کار کردن همیشگی روی خودم)💪

    درمورد روابط 👈که دوره عزت نفس رو دارم کار میکنم ؛پس باید با جدیت تمارینش رو انجام بدم 😍 و پیشرفت خودم رو ببینم و اتفاقات خوب در زمینه روابطو اعتماد بنفسمرو یادداشت کنم👌

    ودرزمینه ثروت👈 باید داشته هام و ببینم و عمیقا سپاسگذارشون باشم و خودمو لایق داشتن هر آنچه دوست دارم با داشتن ثروت داشته باشم ببینم !چجوری👈 با یاد آوری این موضوع که همه انسانها شایسته بودن در رفاه کاملن، اینکه نیستن غیر طبیعیه!

    در پناه الله یکتا باشید 🙏😌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    روز پنجم

    روز شمار تحول زندگیم

    سلام و عرض ادب خدمت استادبزرگوارم و مریم جون عزیز..و تمام اعضای خانواده ام..

    تغییر در انسان ها باعث رشدوپیشرفت می‌شود..باید ما ببینیم از چه قسمتی نقص داریم و نقاط ضعف خود را شناسایی کنیم و سپس به پرداختن تغییرات

    ان کنیم….

    من زندگی را فقط از دیدگاه بچه داری و همسرداری نگاه میکردم و با این که ده سال تمام وقتم را روی فرزندانم و کارهای روزمرگی منزل می‌پرداختم..و فکر میکردم که کار من همین است‌ ودریغ ازینکه بتوانم کمی به خودم برسم و به رشد خودم اهمیت بدهم…

    وقتی به خودم اومدم دیدم از دید همسرم من کسی هستم که توانایی انجام کاری را برای پیشرفت ندارم..و به خاطر همین برچسب‌های ناجوری به من زده میشد که تو نمی‌توانی و از پس هیچ کاری برنمی‌ایی. در صورتی که من وقتی مجرد بودم بسیار فعال و انواع و اقسام هنرها از دستم بر می آمد..

    خلاصه همین حرفها روز بهروز اعتماد به نفس مرا زیر سوال می‌برد.. و من احساس ضعف بیشتری میکردم…

    تا اینکه دست بر قضا من و همسرم با این قانون آشنا شدیم و کلی کار کردن روی خودمون تصمیم به تغییر باورهایمان گرفتیم…

    نقاط منفی و ضعف خودرا شناسایی کردیم و آنهارا شناختیم..و با تمرینات و تکرار عبارات تاکیدی وگوش کردن فایلهاو هدایت خداوند

    توانستم آن اعتماد به نفسی که در درونم کشته شده بود را زنده کنم …

    هر روز معجزه هایی در زندگیم اتفاق می افتاد و مسیرها به ما نشان داده می‌شد.. انگار از قبلا برای ما چیده شده بود….

    امروز با صراحتی کامل این لطف را فقط از خداوند رحمن و رحیم میدانم که ما را لایق دانست که در مسیر رشد و تکاملی خود گام‌های بزرگتری برداریم و با توکل به نیروی برتر همچنان که جهان در حال گسترش و رشد است‌ تلاش در تغییرات خودمان بنماییم…

    اینکه امروز احساس قدرتمندی بیشتر میکنم ..اینکه خداوند چنان قدرتی به من داد که دیگران راببخشم .و خودم را ببخشم تا به آرامش برسم ..اینکه به من لطف کرد که احساس گناه و نا امیدی را از خودم دور کنم.و فاصله ذهن و روحم رو بهم نزدیکتر کنم .اینکه متصل شوم به انرژی منبع وهر چه میخواهم از شادی

    نعمت و سلامتی و سعادتمندی از او بخواهم ..اینکه اول برای خودم ارزش قائل بشم بعد دیگران…

    اینکه با قدرت کلامم به همسرم و فرزندانم و دیگران عشق بیافرینم ..ورزش کنم ..تغذیه مناسب داشته باشم …برای جسمم و روحم ارزش قائل شوم وبه آنها احترام بگذارم

    اینها همه دستخوش تغییرات من بودند در عرض فقط چن ماه اتفاق افتاد و زندگیم را دگرگون کرد

    امروز برای خودم اهدافی دارم که مینویسم و سعی بر رسیدن به تمامی اهدافم دارم…حرکت کنم و توکل کنم به الله یکتا که میدانم دست من در دستان قدرتمند اوست و مرا حمایت می‌کند..

    خدارا سپاس از اینکه ما را لایق دانست و قدماهایمان را محکم و استوار ساخت تا از این مسیر که ته آن میدانم خوشبختی است‌..سلامتی است‌. ثروت هست .و سعادتمندی .خدارا بابت وجودش سپاسگذارم…

    خدایا شکرت .خدایا شکرت خدایا شکرت ..

    شادو پیروز باشید در پناه خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    سلام خدای خوبم

    سلام به تو که بهترینی

    سلام به تو که یکتایی

    سلام به تو که کمال مطلقی

    سلام به تو که در هرررررر چه خوبی هاست نهایتِ نهایتش رو داری و نیاز به تغییر نداری! و ثابتی! قوانینی آفریدی که اونا هم ثابتند از ازل بودند و تا ابد خواهند بود! احساس می کنم قوانین آفرینش هم جزئی از خودت هستند!

    اما جهانی که آفریدی هررررر لحظه در حال تغییره ! از اولین لحظه ی آفرینش تا به اکنون تغییر کرده و تغییر کرده و تغییر خواهد کرد! همه چیز در حال بهتر شدن بوده و هست و خواهد بود!

    و سلام بر من!

    و سلام بر من که یکی از میلیاردها اشرف مخلوقاتت هستم که همیشه دنبال بهتر شدن بودم! شاید یه جاهایی سرعتم خیییییلی پایین بوده! اما رها نکردم! خوب یادمه حتی وقتی که کلاس سوم ابتدایی بودم و یه دختر نه ساله بودم دیدم خط یکی از هم کلاسی هام خیلی خوبه و رفتم ازش پرسیدم که تو چکار می کنی که خطت خوبه؟گفت کلاس خوشنویسی میرم .منم بهش گفتم میشه که تو زنگ تفریح بهم یاد بدی که چطور خوب بنویسم . و هم کلاسیم قبول کرد و ما تمرین می کردیم ! یادمه خطم به حدی خوب شده بود که معلمم که چند روز دفترم رو ندیده بود فکر کرد یکی دیگه مشقامو می نویسه 😅 و حسسسابی دعوام کرد منم همون جا گفتم من دارم از “سمیه محسنی” خوشنویسی یاد می گیرم! اونجا معلمم هر دوتای ما رو تشویق کرد و به بقیه گفت که از این دو تا یاد بگیرید! من فکر می کنم تغییر تو زندگی همه ی آدما باشه! حالا یا تغییر در جهت مثبت رخ میده و یا در جهت منفی! من یه جاهایی تو زندگی تغییر در جهت منفی داشتم و و خوب خیلی جاها هم تغییر مثبت داشتم ! چیزی که به نظر من مهم تر از خود تغییره اینه که باید نسبت به خود تغییری که رخ داده و نتیجه اش هوشمند باشیم! تغییر مثبت خب از اسمش پیداست و نتایجش هم پیداست که مثبته و خب طبیعتاً دلخواهه! اما چیزی که مهمه تغییر منفیه! به قول استاد “قورباغه” نباشیم! و بفهمیم که در چه شرایطی هستیم! اینقدر نفهمیده و نسنجیده تو اون شرایط منفی غلت نزنیم و غرق نشیم که نتونیم قبل از اینکه دیر بشه خودمون رو بکشیم بیرون! من یه ایراد خییییلی بزرگی تو روابطم داشتم! خییییییلی راحت اعتماد می کردم! اینقدرررر ظرف وجودی خودم از آزادگی و عزت خالی بود که خیلی راحت هر کسی که تو مدرسه یه کم خودشو به من نزدیک می کرد فکر می کردم این دیگه بهترینه ! بقیه می گفتن روابط عمومیت بالاست! و تحسین می کردن! اما من الان بعد از این همه سال می فهمم که نه ! روابط عمومی کیلویی چند! من نقص عزت نفس و آزادگی داشتم! ضربه هایی از این به اصطلاح روابط عمومی بالا خوردم که نگو ! چه اعتماد های بیجایی به افراد کردم که نگو! اما مهم اینه که با تماااااام اون مدتی که مثل اون “قورباغه” توی آب در حال داغ شدن افتاده بودم یهو به خودم اومدم یهو خودم رو دیدم یهو احساس کردم دوست دارم تمام اون دوست ها رو بذارم کنار و از اول شروع کنم! نه اینکه اونا آدم های بدی بوده باشن نه! خواستم تغییر کنم خودم باشم و نه اونی که دیگران می پسندن! راحت نیست! این مدلی زندگی کردن راحت نیست!کار اشتباه و یا عادت اشتباهی که انسان بهش “دچاره” به این راحتی نیست که به یه “بشکن” به قول استاد عوض بشه! تغییر دررررد داره! تغییر زمان می بره ! تغییر صبر لازم داره! تغییر انگیزه لازم داره ! و مهم تر از همه تغییر تکامل لازم داره! یه جاهایی برای تغییر نیازه که تنها باشی با خداوند! خودت باشی و خودش! و بهترین تغییرها به نظرم در همین لحظه ها رخ میده! نمی دونم چجور بگم! نمی خوام به اصطلاح مذهبی یا معنوی حرف زده باشم! اما خداوند من رو آفریده و از سلول سلول وجود من خبر داره! اون بهتر از هرررر کسی ،حتی بهتر از خودم من رو می شناسه ! پس با اون بودنه که بهترین تغییرات رخ میده! در برهه ای از زندگیم توی دلم تصمیم گرفتم که آدم دلخواه خودم بشم! همیشه این کلمه ی اشرف مخلوقات مثل پتک می خورد توی سرم! که آخه اگه خدا به خاطر آفرینش “من” به خودش احسنت گفته که خب حتماً منظورش یه سری انسان های خاص بوده! من آدم شاااد ،خوش بین ، خوشرو و خوش پوشی بودم ، خوش خلق و خوش صحبت! تظاهر هم نمی کردم اصلاً! اما در درونم تضاد بزرگی بود که دیگه مثل قبل از درون راحت نبودم و هر لحظه بزرگ و بزرگتر می شد و کم کم تو ظاهرم تاثیر گذاشت!کم کم دیگه اون آدم شاد نبودم نمیگم این مدلی بودن خوبه! که اتفاقاً اگه اون موقع ارزش شادی رو می دونستم صد البته زودتر به راه حل می رسیدم!من فقط دیگه خودم بودم! خییییلی هم اذیت شدم و همزمان از الطاف الله یکتا این بود که ساعت خلوتی که گیر می آوردم میرفتم پای کامپیوتر و مطالبی مربوط به پیشرفت و موفقیت و در کل زندگی بهتر می خوندم حالا ممکن بود در هر زمینه ای باشه و به نظرم این مفید ترین کاری بود که در عمرم کردم!اوائل فقط می خوندم چون برای لحظاتی من رو از همه چی جدا می کرد بعد کم کم خیلی کم می نوشتم بدون اینکه ذره ای عمل کنم! خب چون به نظرم مدار های درک چند لایه داده از لحظه ی آشنایی با یک حقیقت یا آگاهی تا لحظه عمل و حتی بعد از اون پایدار بودن در عمل به آگاهی همه اش مدار داره! حتی شاید بعضی به مدار آشنایی با یک آگاهی نزدیک بشن اما نتونن وارد مدار بشن و مسیرشون عوض بشه! خلاصه که آروم آروم تغییر در من ایجاد شد! مسائلی هست که نمی تونم اینجا بازش کنم اما سربسته میگم!فرض کنید شخصی هست که همه بگن این آدم جالبی نیست و … اما شما یقین داشته باشی که هست! اگه با وجود اینکه درونت میگه این آدم انسان بزرگیه و برای تو دوست داشتنیه ،اما تو به خاطر دیگران و تحت تاثیر ورودی های زیااااد منفی دیگران برای مدتی هم عقیده بشی با اونا اینجا باختی! بد هم باختی! چون به حقیقتی که درونت فریاد میزد پشت کردی! من در چنین موقعیتی بودم! بعد از اون تصمیم انزوای از همه ، اولین تصمیمی که گرفتم این بود که خلاف روال عادی و باب دل خودم به اون انسان عشق بوزرم و نمی تونستم اول در ظاهر ابرازش کنم! اول در درونم بهش عشق ورزیدم و اون عشق رو پرورش دادم.کم کم وقتی دیگران باز از اون حرف ها میزدن در دلم با خودم می گفتم که این داره اشتباه می کنه و شاید دیر هم به اشتباه خودش پی ببره! اما مهم اینه من چی فکر می کنم و چی دوست دارم! بعد از این مرحله رسیدم به مداری که این حرف رو به زبون می آوردم و می گفتم که حالا اینقدر بدبین نباشین! خلاصه رسیدم به جایی که راحت و علناً به اون شخص عشق ورزیدم فارغ از نظر دیگران! و خوشحالم و واقعاً خوشحالم که عشقی رو در قلبم پروراندم که هم درست بود و هم من مثل دیگران دچار اشتباه طولانی و دائم نشدم و این سال ها که من به ندای قلبم گوش کردم و عمل کردم و با اطمینان به او عشق ورزیدم،همون موقع که دیگران حتی تا نفرت کلامی و زبانی هم پیش رفتند حالا اونا تازه کم کم دارن به اشتباهشون پی میبرن که خب البته بازهم خداروشکر که بالاخره اینو دارن می فهمن! خدا روشکر می کنم که این تغییر رو انجام دادم و موفق هم شدم و چقدر هم برام خوب بود! این یکی از تغییراتی بود که دوست داشتم اینجا براتون بگم!

    استاد تو یه فایل یادم نیست کدوم فایله که میگه من هیچ چیزی رو در زندگی تحمل نمی کنم ، من اون رو به دلخواه خودم تغییر میدم! این خییییلی مهمه! درک این حرف و عمل به این حرف خیییییلی مهمه!

    و این می تونه از مثال های ساده و پیش پا افتاده ی زندگی شروع بشه تاااااااااا مسائل بزرگ زندگی!

    می تونه لباس تنم باشه که نیاز داره برای راحتی بیشترِ خودم تغییرش بدم!بعضی وقتا ما برای تفریح یا خرید یا ……به یه مکان خاص عادت می کنیم و همیشه به همون یه مکان خاص میریم این بد نیست اما خوبه که گاهی هم مکان خریدمون رو عوض کنیم!مکان تفریحمون رو عوض کنیم! غذایی که تو یه همیشه سفارش می دادیم حالا یه غذای دیگه سفارش بدیم! حالا شایدم نتیجه دلخواه نباشه ها! ولی حداقلش اینه که تجربه هایی این وسط به دست میاد.

    یادمه برای کلاس آنلاینم کلیپ آموزشی می ساختم و یه جاهایی لازم بود که به لحاظ صدا کار رو با کیفیت بهتری ضبط کنم اما من راه سختی رو برای بدست آوردن اون کیفیت پیش گرفته بودم با اینکه می دونستم که راه بهتر و آسانتری هم هست برای انجامش و من باید یه میکروفون تهیه می کردم! اما من فکر می کردم که خیییلی گرونه و من نمی تونم بخرمش!!! من حتی اینقدر پذیرای تغییر نبودم که یه سر برم تو اینترنت و ببینم که چنده! تا اینکه بعد از کلی اذیت شدن پیگیر شدم دیدم که بابا!!! یه میروفونی که کار من رو در حد خیلی خوبی پیش می بره فقطططططط ۲۴۵ هزار تومنه! جالبه وقتی هم که به اینجا رسیدم که من که می تونم بخرمش اپیدمی اوج گرفت و مغازه ها تعطیل بودن! هدایت الله گفت آقااااا از امکانات آنلاین استفاده کن! اما من بازم چند روز طولش دادم و بعد از چند روز تسلیم شدم و اینترنتی خریدم و اتفاقاً عااااالیه و چقدر کارم رو راااااحت کرد.مثلاً تو کار من که تدریسه تغییر خیییییلی مهمه! من نباید روش تدریسم یکسان باشه! چون آدما مثل هم نیستن درک آدما یکسان نیست!حالا اگه من پامو بکنم تو یه کفش و بگم نه! این روش رو همه جواب داد باید رو اینم جواب بده که نمیشه که! این سوال کلیدی استاد رو عااااااااقشم! که توی فایلای رایگان افزایش درآمد میگن! چطور از این بهتر؟ چطور از این ساده تر؟ البته خیییییلی جاها تو فالای دیگه تو لایوها و و و و استاد اینو میگه ! برا همین گفتم سوالِ کلیدیه!یعنی اصلاً شاه کلیده🗝 جواب این یه سوال به نظرم همیشه یه تغییره دیگه!من این سوال رو حتی تو آشپزخونه از خودم می پرسم! تو کارهای خونه از خودم می پرسم! تو تدریس! تو همه چی! تو همه چی ! و این سوال باعث شده خییییییلی راحت تر زندگی کنم! الان یه سوال اومد تو ذهنم! من با اینکه دو سال و نیمه که استاد رو می شناسم و دارم رو خودم کار می کنم چند روز یه بار دچار ناخواسته ای میشم که یه کم اذیت میشم هر چند رشد هم میکنم به خاطر اینکه نگاه بدی به اون ناخواسته ندارم اما به نظرم باید از خودم بپرسم چطور از این بهتر ؟! چطور از این راحت تر؟ چطور خواسته های بیشتر و بیشتر؟ چطور دلبرانه تر ؟ چطور از این محبوب تر؟ چطور از این مادرانه تر؟ چطور از این همسرانه تر؟ چطور از این زیباتر؟ چطور از این خوشمزه تر؟ چطور از این ثرررروتمند تر؟ و باااااز هم به قول استاد جان که به جای پرسیدن یه عالمه چرا های الکی، بپرسیم چطور بهتر و چطور از این ساده تر و راحت تر؟ که قطعا اگه به هدایت الله فقط به اندازه سر سوزنی هم اعتماد کنیم جواب های بینظیری دریافت می کنیم !حتی برای هدایت و ایمان هم باید بپرسیم چطور از این بیشتر چطور از این محکم تر و و و و

    برم و برای خودم یه دفترِ 💰تغییر💰 درست کنم و توش سوال بنویسم در مورد همه ی جوانب زندگیم و بعد از انجام این کار برم سراغ فایل روز ششم سفرم که خیییییلی دوست دارم این فایل رو .که یکی از خاطره های خوب منه این فایل که یکی از محرک های مهم من برای شروع کار آنلاین تدریسم بود.زمانی که نجوا ها می گفتن که اول دو سه سال مرور کن و اطلاعاتت رو بازیابی کن!اول نرم افزار ها رو یاد بگیر و اول ….! اما آگاهی های اون فایل ارزشمند باعث شد توجه به داشته هام بکنم و کار آنلاینم رو شروع کنم و تغییر کنم از ایستایی به پویایی! (البته تو پرانتز بگم بعضی کارها هست که باید تا حد خوبی براش آماده بشی و اتفاقاً مقدماتش رو آماده کنی و خب تشخیص این که کجا باید چه کار کنیم مهمه دیگه، مثلاً خودِ من!ایده اومد که آموزش آفلاین خیاطی آسان داشته باشم و فکر کردم که مثل تدریس زبانه ! اما اشتباه کردم ،مسیر رو تا حدی پیش رفتم و بعد فهمیدم که دارم اشتباه می کنم ضبط فایل های خیاطی خیییلی متفاوته! و با اینکه مقداری هزینه کرده بودم باز هم طبق هدایت الله فعلاً متوقفش کردم و سر فرصت مناسبی آروم و تکاملی انجامش میدم!و خوشحالم که زودتر از اونی که زیر فشار عجله لِه بشم کشیدم بیرون! خییییلی تجربه ها توش به دست آوردم که اتفاقاً برای آماده سازی کلیپ های تدریس زبانم هم کمک کننده بود.پس باید در هر موقعیتی هوشمندانه رفتار کنیم و حواسمون باشه هدایت الله رو از دست ندیم!کافی بود من یه ذره دقت می کردم من عجله کردم و به خاطر عجله نتونستم هدایت های الله رو بشنوم و بعداً که به مشکل خوردم یکی یکی یادم میومد که فلان جا هدایت الله راه رو به من گفتا من نگرفتم! اما اصلاً ناراحت نیستم اینا مسیر تکامله!ایده ی تووووپ شروع تدریس آفلاین خیاطی آسان هدایت الله بود، اما عجله دیگه اشتباه خودم بود!اما این اتفاق باعث شد که من تکامل و ترس و عجله و طمع رو بهتر بشناسم ! طمع همیشه به مال نیست و من این رو سر داستان خیاطی فهمیدم. من طمع زیادی به زمان داشتم !دوست داشتم زودتر به آزادی زمان برسم تا بیشتر در مورد قانون بخونم و بدونم .اینجا بود که فهمیدم طمع می تونه حتی برای کسب اطلاعات بیشتر هم باشه که اگه اشتباه نکنم لایو شماره ۳۰ استاد در مورد همینه که ما به جای اینکه آنچه را که آموختیم به کار بگیریم و از نتایج باشکوهش بهره مند بشیم، میگیم دیگه چی جدید هست برم یاد بگیرم…..)

    ای جاااانم واقعاً وقتی استاد میگه که یه حقیقت و یه اصل رو داره به بیان های مختلف و از زوایای متعدد متفاوت بررسی میکنه کاملاً درست میگه! عااااااشقتم استاد نازنینم!از راه دور می بوسمت استادم!😘به امید دیدارت استاد عباس منش عزیزم که طعم شیرین عشق حقیقی رو پای درس هات می چشم.خدا حفظت کنه عزیز دل❤

    و باز هم خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تر است!❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عباس منش و خانم شایسته

    و دوستان هم فرکانسی ام

    برگ‌پنجم سفرنامه ام

    چقدر این درک به ما آرامش میده که خداوند ما رو به این دنیا آورده و همیشه و هر لحظه و همواره داره ما رو با نشانه هاش هدایت میکنه و ما هستیم که باید زبان نشانه ها رو بفهمیم و تغییر ایجاد کنیم در خودمون.

    استاد خیلی قشنگ گفتید و همیشه این موضوع رو تاکید میکنید که تا زمانی شخصیت ما تغییر نکنه زندگی ما تغییر نمیکنه .

    ما باید از درون تغییر کنیم.

    من از این فایل این رو فهمیدم که باید اولا همیشه روی خودم کار کنم و اینکه سعی کنم زبان نشانه ها و الهامات خدا رو بفهمم و پا روی ترس ها بذارم و برم جلو

    برم از جای امنم بیرون

    برم به دل ناشناخته ها

    چون خدا با من هستش

    چون خدا حامی من هست هر لحظه

    و داره با نشانه ها و الهاماتش من رو هدایت میکنه به راه هایی که در اون پر از خیر و برکت و ثروت و سعادت هستش

    واقعا این رو میخوام که برم دل ناشناخته ها

    هدایت بشم به راه بندگان صالح

    میخوام فقط راه خدا باشه ن چیز دیگه.

    بی نهایت سپاس گذارم که هر قسمت از این سفر نامه ی اگاهی الهی بهم از زبون استاد میرسه.

    اینکه من وقتی بتونم رنج و جایگاهم ۱۰ سال دیگه ام رو الان بفهمم و حسش کنم باعث میشه من بلند شم

    باعث میشه من حرکت کنم

    باعث میشه بزنم به دل ترسهام

    باعث میشه به قدرتی برسم که کوه ها رو جابجا کنم

    یعنی همون قانون اهرم رنج و لذت

    استاد صمیمانه ازتون ممنونم.

    از کاری که دوست نداشتم اومدم بیرون

    که الان نمیدونم چی شده توی همین ۵ روزی که دارم روزشمار رو میام جلو و دوره های دیگه ام رو کار‌میکنم‌.احساسم خوبه آرامش دارم

    امید دارم

    انگار‌میدونم قرار بود من از این شغلم بیام بیرون انگار بهترین اتفاق خارج از تصورم در نزدیکی من هستش که به سمتش هدایت میشم

    چه معجزه میکنه این سایت

    این آگاهیی ها

    این‌روی خودمون کار کردن

    با چه زبونی ازتون تشکر کنم استاد که انقد از صمیم قلبتون دارین برای ما توی سایت کار میکنید تا ما هم با پا جای ردپای شما گذاشتن برسیم به موفقیت

    واقعا از خانم شایسته هم تشکر میکنم بی نهایت عالی کار میکنند برای سایت و بچه ها و آقا ابراهیم مدیر فنی و خانم فرهادی با اون صدای قشنگتون آدم رو راهنمایی میکنه

    خدا رو هر روز شکر میکنم به خاطر بودنم در سایت

    خیلی دوستتون دارم💐💐💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1862 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    🌎🌞روز پنجم

    درک من:

    ۱. جهان هر لحظه و همیشه در حال تغییر و گسترشه. و بهره مندی هرکسی از نعماتی که خداوند در این جهان قرار داده، به اندازه همراه شدنش با این جریان سیال تغییر و گسترشه.

    ۲. نیروی هدایت برترین و البته مطمئن ترین نیرویی هست که میتونی روش حساب کنی.

    (راجب این یه چیزی بگم. من تا چند وفت پیش فکر میکردم اعتماد کردن به هدایت ریسکیه. و میکفتم ممکنه من همیشه آماده نباشم، ممکنه نفهمم منظور خدا رو و مثلا اگه یه جایی رو اشتباه برم، برنامه ی خدا رو بهم میریزم و در نتیجه هدایت، اون نتیجه ی دلخواه من رو ممکنه رقم نزنه برام. ولی هرچی جلوتر میرم میبینم که این نیرو، شاید مطمئن ترین نیرویی هست که یک نفر میتونه برای ساخت زندگی دلخواه و رسیدن به اهدافش ازش استفاده کنه و اون رو پشتوانه ی رسیدن به تمام موفقیت هاش قرار بده. و انگار اصلا راهی جز این نداره. اگه تو واقعا همه اون خواسته های درجه یکت رو با هم میخوای، باید یا آگاهانه و یا ناآگاهانه “بسته به باور ها و پیش زمینه ی ذهنی قبلیت” ازش استفاده کنی)

    ۳. باید همیشه خودم رو در جنبه های مختلف زندگیم بسنجم که کجای کارم و با دنبال کردن و توجه به نشانه ها حواسم به روندی که در پیش دارم باشه.

    اقدامات عملی من:

    ۱. باید برای کار کردن روی خودم یه نظم خوبی ایجاد کنم، تا بتونم هر روز بدون استثنا حداقل ۳ ساعت رو به بودن و پیگیری این مسیر و فضا، کار کردن روی خودم و دادن ورودی های مناسب به ذهنم اختصاص بدم.

    ۲. نشونه ها رو هر روز با مرور اتفاقات اون روز ثبت کنم و توی یک بازه ی زمانی ببینم که من رو به سمت ایجاد چه تغییری در جهت بهبود روند و گسترش ابعاد وجودیم، هدایت میکنن. و حواسم باشه تا تغییرات لازم رو در زمان مناسب در خودم ایجاد، در نتیجه رشد کنم و نتایج دلخواهم رو بگیرم.

    الان که کامنت میزارم تعداد دیدگاه های این فایل ۱۱۸۳ تاست:))

    شاد و سلامت و رو به رشد باشید🌈🌻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مینا گفته:
    مدت عضویت: 1996 روز

    درود بر استاد بزرگوار و دوستان خوبم.

    من و خواهرم حدود ۴ سال بود که شراکتی یه مغازه لباس‌فروشی داشتیم،با توجه به اینکه سابقه اون مغازه ۸ سال بود (خواهرم قبل از شراکت با من ۴ سال با شوهرش اونجا رو اداره میکرد)،مشتری خودمون و داشتیم،من وقتی شریک شدم اوضاع خوب بود و چون بدهی بار آورده بودند،تونستم بدهی‌ها رو بدم و خرج خودمونم درمی‌آوردیم و ایده به ذهنم می‌رسید و اجرا می‌کردم و…تا اینکه ۴ سال گذشت و چند تا مسئله دیده میشد؛یکی اینکه خواهرم و شوهرش کاملا به بهانه‌هایی از همکاری تو مدیریت کنار کشیده بودند و فقط سر ماه می‌اومدن نصف سود رو میبردن،یکی اینکه سرمایه در گردش برای خرید جنس نمیموند(چون اجازه سرمایه‌گذاری از سود و نمیدادن)،یکی اینکه همه مغازه‌دارا به این نتیجه رسیده بودن که اجاره مغازه‌ها رو دو برابر کنن،یکی هم اینکه بنا به هر دلیلی،مشتری کم شده بود.یه روز نگاه کردم دیدم اینطوری پیش بره در آینده نزدیک ضرر میدیم،همون شد که جنس‌ها رو حراج زدم و مغازه رو طی چند روز بعد تحویل دادم.همه بهم میگفتن اشتباه میکنی،اما خودم ایمان داشتم این بهترین کاره و من نشانه‌های ورشکستگی رو میدیدم.کمتر از یک سال بعد کرونا اومد و بازار بهم ریخت و من دیدم که اگر تو اون کار مونده بودم،باید با ضرر از بازار خارج میشدم.خداروشکر که هدایتم کرد💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الیس گفته:
    مدت عضویت: 1716 روز

    به نام الله یکتاااا❤️

    سلامم سلامم استاد عزیرم و مریم جووون😍

    و سلاممم به دوستان هم فرکانسم

    روز پنجم روز شمار تحویل زندگی من

    درک امروز من

    دقیقاا همینه استاد تفاوت بین انسان های موفق و نا موفق اینکه انسان های موفق نشونه ها رو میببن و عمل میکنن ایمان دارن به خداوند توکل میکنن

    شهامت تغییر کردن رو دارن حاضرن عادت های نادرست رو ترک کنن از حرکت کردن به سمت جلو نمیترسن شهامت اینکه از دایره امن خودشون بیان بیرون رو دارن روی مهارت کارشون کار میکنن

    غلبه میکنن به ترسهاشون عوامل بیرونی رو مقصر نمیدونن انسان های موفق میدونن که خودشون مسئول صددرصد زندگی خودشون هستند

    ولی

    انسان های ناموفق میترسن نگرانن شهامت حرکت کردن رو ندارن نشونه ها رو نادیده میگیرن همیشه غر میزنن ناله میکنن

    از وضعیت فعلی خودشون ناراضین حاضر نیستند تغییر کنن حاضر نیستند عادت های بدشون رو ترک کنن همیشه عوامل بیرونی رو مقصر میدونن به خاطر بی ایمانشون دست به تغییر نمیزنن

    شهامت اینکه از مهارت خودشون برای رشد و پیشرفت ندارن

    جهان در حال تغییر هست پس ما باید با جهان همراه بشیم و تغییر کنیم اگر تغییر نکنیم زیر چرخ دنده های جهان له میشیم

    من 10 سال دیگم رو تصور کردم

    اگر الان من المیرا روی باورهام افکارم شخصیتم ورودی های ذهنمو کنترل نکنم ذهنم رو از حاشیه ها دور نگه ندارم روی عزت نفسم و اعتماد به نفسم کار نکنم روی مهارتهای کاریم کار نکنم 10 سال دیگم یک دختر ناموفقی هستم که هیچ لذتی از زندگیم نمیبرم من این نوع زندگی رو دوست ندارم و نمیخوام

    به خودم قول دادم الان که سنم 18 سالم هست روی باورهام افکارم شخصیتم به صورت تمرکزی کار کنم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم ذهنم رو در گیر حاشیه نکنم روی عزت نفسم و اعتماد به نفسم کار کنم

    عادت های نادرستم رو ترک کنم روی مهارتهای کاریم کار کنم رشد و پیشرفت کنم

    10 سال دیگم یک دختر کاملا موفق ثروتمند هستم دختر کاملا شاد و خوشحالی هستم از تک به تک لحظه های زندگیم لذت میببرم من این نوع زندگی رو دوست دارم

    خداروشکر میکنم خداوند منو در این سن هدایتم کرد به مسیری که فقط خیر و خوشبختی ثروت و فراوانی هست

    عاشقتم استاد😘

    در پناه الله یکتا باشید❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      کامران گفته:
      مدت عضویت: 1374 روز

      با سلام

      من تازه وارد این مدار ها و هدایت شدم به سایت استاد و یواش یواش دارم حرکت میکنم و من لذت بردم از این دیدگاه و خیلی خیلی عالی بود

      من خیلی وقته که به این نوع دید به ایندم نگاه میکنم که من در چند سال اینده. بخوام به همین روند ادامه بدم باز من که بعداز مثلا باز نشستگی برم باز شروع به کار کنم ولی خوب من اون موقع توان و جسم الانمو ندارم که بخوام کار کنم و تصمیم گرفتم که تغییری در زندگیم انجام بدم

      دقیقا یکسال هست شروع کردم و دست و پا شکسته میومدم جلو. و چند ماه کلا ول میکردم. تا ی روز از خدا هدایت خواستم که فایل استاد گفت اول با فایل های رایگان من استفاده کنید بعد دوره ها رو بخرید

      من دوره ثروت یک به رایگان به دست من رسید از طریق ی اشنا. ولی هر موقع گوش میدم. ی احساسی ته دلم هست که میگه تو که بها پرداخت نکردی پس به موفقیت نمیرسی.

      لطفا ی راهنمایی در این مورد به من میکنید. ممنون میشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        الیس گفته:
        مدت عضویت: 1716 روز

        سلام دوست عزیز

        شما میتونید از روز شمار تحویل زندگی من شروع کنید به تغییر باورهاتون و شخصتیتون به خودتو تعهد بدید روزانه روی خودتون کار کنید زمان بزارید و عمل کنید به آنچه که استاد میگن به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است و وقتی مدارتون تغییر کرد و هم مدار با محصولات استاد شدید میتونید محصولات رو تهیه کنید و بهاشو بپردازید

        امیدوارم تونستم باشم به شما کمک کرده باشم

        در پناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1458 روز

    به نام خداوند مقلب القلوب

    سلام خدمت استاد عزیزم و همسفران دوست داشتنی

    چقدر دیدن این فایل در روز پنجم سفرم به درونم چسبید .

    همین که الان در زیر سایه یک درخت زیبا ، داخل ماشینم نشسته ام ، در ماشین و باز گذاشتم تا بوی پاییز زود هنگام شهر زیبای تبریز رو احساس کنم یعنی من به راستی تغییر کردم .

    همین که چند دقیقه قبل وقتی روغن ماشینم و عوض کردم و اون مرد محترم با زبان شیرین ترکی باهام صحبت کرد و من نفهمیدم چی میگه یعنی من از دایره امنم خارج شدم

    خدایااااا ای قدرتی که بغضی شیرین میشی در گلوم و اشکی نمکی میشی در چشمام

    با تمام سلولهای وجودم با تمام قدرت روحم ، با تمام باورهای کج و کوله ام که در حال صاف و صوف کردنشونم با تمام فراز و فرودهای توحید و شرکم با تمام زهره بودنم

    سپاسگزارتم

    سپاسگزارتم

    سپاسگزارتم

    میدونم که هم میدونی و هم میتونی

    انی اعلم ما لا تعلمون

    ان الله علی کل شی قدیر

    یاریم کن تا ایندفعه با توکل و ایمانی کامل تر تغییر کنم

    جسورم کن ، شجاعتم ده ، ایمانم را بیفزار

    آمین

    این من و این سر تعظیم و قلب خاشعم

    دورت بگردم که عاشقمی و خودت همه کاره

    دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: