اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به لطف خدا من از وقتی با استاد آشنا شدم زندگیم در همه جنبه ها تغییر کرده
انگیزم برای زندگی و تغییر روز به روز بیشتر میشه
حالم بهتر میشه و امیدم به آینده و یک زندگی ایده آل بیشتر میشه
خداروهزاران مرتبه شکر
روابطه ام با همسرم خیلی عالی شده هرروز بهتر میشه
اوایل که فیلهای استاد رو گوش میکردم همسرم به شدت مخالفت میکرد و بحث میکردیم ولی الان همسرم هر روز میگه خدا پدر عباسمنش رو بیامرزه😂😂😂😂
رابطه ام با خدا عالی شده
از نظر مالی یه کار فروش انجام میدم و هر روز درآمدم بیشتر میشه نسبت به سال قبل که با استاد آشنا شدم و هیچ کسب و کاری نداشتم و اصلا پولی نداشتم الان شرایطم خوبه و بهتر هم میشه به لطف خدا
سلامتی که اصلا نمیدونم چطور بگم خداروشکر یک ساله که سالم و سلامت هستیم هم خودم و هم بچه هام
هدف من برای امسال این بود که اصلا بچه هام و خودم بیمار نشیم و به لطف خدا بهش رسیدم یک ساله که در سلامتی به سر میبریم
خداروهزاران مرتبه شکر
بعد دیدم که من باید یه سری تغییر های دیگه انجام بدم که تا به حال بهشون فکر هم نمیکردم
گفتم که از وقتی با استاد اشنا شدم انگیزم برای آینده خیلی زیاد شده
۱.ازوقتی ترک تحصیل کردم زبان انگلیسی به کلی فراموشم شده بود تصمیم گرفتم شروع کنم به یادگیری مجدد و الان یه مقدار پیش رفتم
۲.ورزش بود که تصمیم گرفتم جدی و محکم ادامه بدم و انجام بدم چون قبلا با باورهای محدود کننده که داشتم میگفتم که من با بچه کوچیک نمیتونم باشگاه برم و…به کلی خودم رو محدود به خانه و بچه کرده بودم ولی الان
با اپلیکیشن تو خونه ورزش انجام میدم.با اپلیکیشن زبان شروع کردم .با اپلیکیشن اینترنتی کار فروش انجام میدم
فایلهای روز شمار رو از اول شروع کردم با دقت گوش میکنم
برای چند وقت دیگه تصمیم دارم گواهی نامه رانندگی بگیرم
چون به شدت ترس از رانندگی دارم و تا قبل از این اصلا بهش فکر نمیکردم ولی الان یکی از کارهای چندماه آیندم اقدام برای گواهی نامه ست
خدارو هزاران مرتبه شکر به خاطر این همه تغییر که تا الان داشتم و خدا میدونه چه تغییرهایی درآینده ایجاد خواهم کرد
استاد سپاس فرا وان برای این فایلهای گرنبهاتون شما خیلی سخاوتمند هستید که این فایلهای با ارزش رو به رایگان در اختیار ما قرار میدید ممنونم
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی ام.
این فایل برای من یک نشونه بود که با جدیت تصمیمی که گرفته بودم رو عملی کنم. من دبیر هستم یکی از دبیران سرشناس استان مون که رابطه خیلی خوب و عالی با دانش آموزانم دارم مخصوصا در این چند ساله اخیر و همیشه بین دانش آموزانم به خوشنامی و خوش اخلاقی معروف هستم. بعد از آشناییم با استاد تصمیم جدی گرفتم که از دبیری کناره گیری کنم چرا که وقتی به درونم مراجعه می کردم می دیدم دیگر آن شور و اشتیاق سال های اولیه را ندارم و دیگر علاقه چندانی به تدریس ریاضی و بودن در این شغل در وجودم پایان یافته و حتی تمام کلاس های خصوصی ام را در دوسال گذشته کنسل کردم تا بتونم روی خودم سرمایه گذاری کنم و خدا رو هزاران مرتبه شکر که به مسیر شناخت قوانین جهان و شناخت خودم بسیار علاقه مند هستم و شور و شوق فراوانی دارم تا بتوانم خودم و خدای خوبم را بهتر و بیشتر بشناسم. فایل امروز مرا مصمم کرد که حتما برای روزهای آینده اقدامی در راستای بازنشستگی یا استعفا انجام دهم و حتی بعد از اتمام فایل به چندین جا زنگ زدم و مطمئن هستم که به لطف رب امسال آخرین سال من در آموزش و پرورش هست چرا که وقتی به ۱۰ سال آینده فکر می کنم که اگر در این شغل بمانم هیچ تغییری را در هیچ زمینه ای را نمی توانم برای خودم متصور شوم و علاوه بر این که درآمدم هم روز به روز کاسته خواهد شد و نکته دیگر این که میزان بسیار قابل توجهی از زمان و تمرکز من صرف این شغل می شود که دوست ندارم و همین اهرم رنجی است برای من تا بخواهم این شرایط را تغییر دهم و می دانم که با کار کردن روی باورهایم و ساختن باورهای قدرتمند کننده به مسیرهای خوب هدایت می شوم.
احساس می کنم امروز با شنیدن این فایل مصمم هستم تا به دل ترس ها و تردیدهای خودم بزنم و ایمانم را به خداوند نشان دهم. به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
نکته مهم دیگری که با شنیدن این ویس مرا بیشتر متعهد تر کرد اندیشیدن به سلامتی ام بود که اگر من روزانه ورزشی انجام ندهم که متاسفانه انجام نمی دهم به مرور و بعد از چند سال مجبورم شرایطی را تحمل کنم که خودم با تغییر ندادن افکار امروزم متحمل خواهم شد. من امروز واقعا از ته دل به خودم تعهد دادم که حتما ورزش کنم و به فکر سلامتی جسمی خودم باشم.
در پایان دعای زیبای استاد عزیزم را برای تک تک اعضای این سایت آرزومندم.
در پناه حق ، شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
تغیر کردن و دریافت نشانه های تغیر قبل از خراب شدن اوضاع
خب گوش دادن به این فایل اولش یکم احساس من رو بد کرد. یادم افتاد چه عمری رو هدر دادم و اونجور که دلم میخواست زندگی نکردم. واقعا نمیدونستم برای کامنت چی بنویسم.
رفتم دوتا کامنت خوندم و یکی از اونها خیلی خوب بود و اون دوست توضیحات خوبی داده بود از تغیرات خودش و فهمیدم اره راست میگه اینها هم تغیرات مهمی هست و دیدم من هم به لطف خدای مهربان و آموزه های استادم در مسیر تغیرات قرار گرفتم. درسته که اول راه هستم ولی اگر همین راه رو بتونم ادامه بدم به فضل خداوند نتایج پررنگ تر و بزرگتر میشه.
خب من از وقتی به سایت هدایت شدم با عناوینی بنام شرک ورزیدن و توحیدی بودن آشنا شدم و استاد عزیزم با زبانی ساده و قابل فهم اینها رو باز کردن و من فهمیدم چقدر مشرک بودم با اینکه نام خدا برزبانم جاری بود ولی در قلبم شرکهای زیادی داشتم. نمیدونم الان چقدر بهتر شدم ولی تمام تلاشم رو میکنم روی کسی غیر خدا حساب باز نکنم.(توحید)
من اون گله مندی از پدر و مادرم و همسرم و دیگرانی که فکر میکردم مسبب خیلی اتفاقات نادلخواه من هستن رو کنار گذاشتم و شک ندارم که مدار و فرکانسهای ضعیف و شرک آلود خودم باعث این نتایج الانم بشه.
و این موضوع باعث شده بیشتر بخوام خودم و درون خودم رو بشناسم. من ایرادهای زیادی از خودم رو فهمیدم مثل خلا شدید عاطفی . کمبود اعتماد بنفس ،دوست نداشتن چهره خودم و احساس خودم کم بینی ولی به لطف خدای مهربان و اموزه ای استاد اینقدر احساس خوبی دیگه به خودم دارم و چنان از تنهایی و خلوت با خودم لذت میبرم که باورش سخته. خیلی خیلی چهره خودم رو دوست دارم. هربار در آینه خودم رو میبینم با محبت به خودم لبخند میزنم ، بیشتر اضافه وزنم رو کم کردم و الان دارم برای ایده ال تر شدن تلاش میکنم یکم دیگه وزن کم کنم ولی الانم خیلی خوب شدم. از پوست و موهام مراقبت بیشتری میکنم، ورزش انلاین انجام میدم و واقعا احساسم بیشتر وقتها با خودم خوب هست. الان که دارم این کامنتو مینویسم در هتل کیش هستیم و همه خوابن و مشغول استراحت .اما من شوق ادامه سفرنامه بیدار نگهم داشته و دارم کامنتم رو مینویسم.
همش دوست دارم به اموزه های استاد گوش بدم و خیلی حواسم به کانون توجهم هست که چی میگم ، چی میشنومم ، چی میبینم، چی بیاد میارم و چی مینویسم.
اینقدر درباره زمانم حساس شدم که شاید حتی ۵ دقیقه هم نمیشه که وقتم هدر رفته باشه.
رابطم با فرزندم عالی شده و دارم تلاش میکنم بازهم بهتر بشه.
احساس خشم به همسرم ندارم و خیلی آرووم شدم. و هیچ انتظاری هم ازش ندارم.
تماسها و معاشرتهام تقریبا تعطیل شده واقعا اینقدر به دنیای درونم پناه بردم که به راحتی خیلی از آدمها رو فراموش کردم و انگار اونها هم این فرکانس رو دریافت کردن و سراغی از من نمیگیرن.
اینقدر سپاسگذاریم بیشتر و خالص تر شده که حد نداره. اینقدر اشتیاقم برای زندگی کردن بیشتر شده، ایتقدر صبحها با لبخند و امید بیدار میشم اینقدر آرووم تر شدم که خودم باورم نمیشه.
خیلی کمتر مقایسه میکنم خیلی کمتر قضاوت میکنم.
دنیای مجازی یه جورایی کلا تعطیل شده.
چیزی که از صمیم قلبم از خدا میخوام ورود نعمت و ثروت به زندگیم هست چون هیچ ایده ای واقعا براش ندارم. همیشه آرزوم بوده استقلال مالی داشته باشم.
تمام باورهایی که از آموزه های استاد درباره ثروت و فراوانی هست هر روز با احساس خوب تکرار میکنم و بهشون فکر میکنم.
البته یه راههای به صورت عجیب و هدایتی به رووم باز شده و فعلا دارم براشون اموزش میبینم ولی نمیدونم به استقلا مالی ختم میشن یا نه.
چیز دیگه ای هم که دوست دارم در زندگیم اتفاق بیوفته تجربه یک رابطه عاطفی قشنگ هست. رابطه ای سراسر عشق، اعتماد، احساس خوب ، بدون وابستگی . به قول قرآن باعث آرامش بشه.
استاد عزیزم در پایان با همه این حرفها میخوام بگم اموزه های شما اینقدر آرامش به وجودم، سلامتی به جسمم، ایمان به قلبم و آسانی در همه امورم اورده که گفتن نداره.
من چنان ارامشی با خدا و خودم دارم که همین الان خودم رو خوشبخت ترین میدونم.
و عاشقانه منتظرم هدایت بشم به مخصولات ارزشمند شما.
امیدوارم خداوند کمکم کنه در این مسیر الهی باشم که سعادت دنیا و اخرت رو بدست میارم.
در نقطه ای هستم که جهان مجبور به تغییرم کرده ، زیر چونه مو گرفته، سر مو اورده بالا و گفته: خوب نگاه کن ببین کجا ایستادی؟
این بود زندگی ای که میخواستی؟ پس کو اون همه بلندپروازی ها و خیال پردازی ها؟؟
تسلیم حرفاشم ،چون داره راست میگه!!!
تسلیم تغییر هستم
شجاعتشو دارم
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که در این نقطه از زندگی، در این سن جوانی ، متوجه ی نیازم به تغییر شدم ، یعنی متوجه ام کردن!!! خیلی بهتر بود که خودم سال ها پیش این روز رو پیش بینی میکردم و آگاهانه قدمی برای تغییر برمیداشتم ،تا تحت فشار این تضاد به وجود اومده در زندگیم قرار نمیگرفتم ولی خب بازم شکر که بالاخره فهمیدم ، بازم شکر که این تضادها هستن که ما رو به خودمون بیارن؛ در ابتدای مسیر تغییر و رشد هستم ، یه کم میترسم ولی با طی شدن تکاملم و افزایش ایمانم به خدا و خودم این ترسم از بین میره و یه ورژن جدید از خودم میسازم.
تغییر شخصیت جسارت میخواهد.
خوشبختانه یکی از ویژگی های بارز من جسور بودنمه و البته بلندپرواز و خلاق…
میدونم همه ی ما انسان ها در نهایت تغییر و رشد و تکامل مون رو طی میکنیم ولی هر کس به طریق خودش و در زمان خودش….
از آخرین روز که نوشتم حدود 50 روز می گذره. توی این 50 روز نمی دونم چی شد. خودم رو رها نکرده بودم. دستم تو دست خدا بود ولی حواسم نبود. دچار روزمرگی شده بودم. کم کم داشتم به خوم برچسب افسرده می زدم!!! حس می کردم چاق و زشت شدم!!! یه فکرهایی دور سرم پرمی زد که دوره کرونا و خونه نشینیه دیگه. همه همین طورن. پس تو هم باید این طور باشی!
اینقدر تو فکرش بودم که هر حرف و خبری می شنیدم در همین مورد بود. داشتم جذبش می کردم….
شادی کنارم بود میدیدمش اما حسش نمی کردم. طبق عادت و برنامه تقریبا هر شب کتاب میخوندم. خوب بود ولی انگار یه چیزی گم شده بود یا نمی دیدمش. دنبال یه جرقه بودم، یه پیام خاص، تا چند روز پیش که دست بردم لابلای کتاب ها و کتاب “بخواه برآورده خواهد شد” رو برداشتم و ورق زدم و یه تمرین جذاب که جوابم بود رو خوندم. برام عجیب نیست که این اتفاق افتاد اما کلی ذوق می کنم وقتی این طوری جواب می گیرم. قبلا هم بارها برام اتفاق افتاده.
تمرین کتاب این بود بذار سلولهای بدنت کار خودشون رو انجام بدن!!!!! پیام کلیش برام این بود: شکرگزار سلامتی بدنت باش. هرشب با بدنت حرف بزن. مهم نیست چرا این طوری شدی مهم اینه که الان فهمیدی و می خوای برگردی. مهم اینه که الان متوجه شدی و داری برمی گردی. به بدنت بگو کارش رو در آرامش انجام بده. مهم نیست چطوری تو به حالت شادابی قبل برمی گردی! تو فقط ایمان داشته باش و بخواه که برگردی. بقیه اش رو بسپار به خدا…
بعد از خوندن تمرین و انجامش بعد از دو یا سه شب، خیلی خیلی اتفاقی یه دوست قدیمی رو دیدم. یه انرژی خوبی ازش گرفتم. اینقدر از صورتم و بدنم تعریف کرد که کلی ذوق زده شدم!!! و در کمتر از یک هفته چنان شاد و سرحال شدم که حس می کنم چند سال جوون تر شدم!!!! و هر روز دارم بهتر از روز قبل میشم. هم وزنم کم شده هم صورتم شاد و سرحال شده!!! و هر لحظه خدا رو شکر می کنم و خیلی خوشحالم که خدا رو دارم: خدا، سرچشمه همه انرژی ها. کسی که وقتی کاری رو مطلق به اون می سپارم اینقدر همه چیز راحت و روان پیش میره که انگار یه تیم بزرگ مدتها پیش براش برنامه ریزی کرده بودند.
الان خیلی خوشحالم و خوشحالیم بیشتر شد وقتی بعد از مدت ها اومدم اینجا و دیدم باید به روزشمارم برگردم و دیدم روز پنجم در مورد تغییره و من جرقه تغییرم رو دیدم و با انرژی بیشتری در مسیر تحول زندگیم پیش میرم.
همه می دونیم که هیچ چیزی اتفاقی نیست. و همه اینها وقتی اتفاق می افته آمدگی پذیرشش رو داشته باشیم. و من خودم رو آماده کرده بودم و الان اینجام. خدایا هزار بار شکرت.
وقتی دست خدا رو محکم بگیری هیچ وقت گم نمی شی! حتی اگه حواست به جاده نباشه! چون بالاخره یه جایی نشونه ای می بینی که می فهمی کجایی و می فهمی الان باید چه کار کنی.
خیلی از افراد به خاطر یی ایمانی ترس ها و نگرانی هایی که دارن دست به تغیرات توی زندگیشون نمیزنن از استعداد ها توانایی و هاشون برای تغیر کردن و پیشرفت کردن استفاده نمیکنن .
باید روندی و که الان توش هستی تو هر زمینه ای ثروت سلامتی روابط رو پیشبینی کنی و ببینی تا چند سال دیگه به چه سطحی میرسه اگه روبه افوله همین حالا دست به کار شو و تغیرش بده اگه وضعیت الان برات آزار دهنده است تغیرش بده و توش نمون چون در آینده فشار روت بیشتر میشه.
نشانه های تغیر رو ببین اگه روابطتت روز به روز بدتر میشه این یه نشانست برای تغیر نباید اجازه بدی زمانی که اوضاع سخت تر شد تغیراتو ایجاد کنی .
تغیرات باعث میشن پیشرفت کنی بزرگتر بشی شجاع تر بشی قوی تر بشی هر روز باید کاری کنی که کمی بهتر از دیروزت باشی و از نشانه های که خداوند برای تغیر نشونت میده استفاده کنی .
نباید بپذیری که شرایط اجتماعی باعث به وجود اومدن سختی ها برات شده توهر شرایطی میشه تغیر کرد چه خوب چه بعد میشه شرابط رو خیلی بهتر از چیزی که هست بکنی مخصوصا افکار ها و باورهات رو .
و استاد عباس منش عزیزو خانم شایسته مهربان ،قبلا که نظرات رو میخوندم برام جالب بود که همه چقد شکر گزاری و سپاس گذاری میکنند قبل از نظراتشون اما الان اینقدر از این حس سرشارم که دوست دارم بگم خدای مهربانم سپاس گذارم ازت
ممنونم بابت دست بی نهایت سخاوتمندی بنام استاد عباس منش در زندگیم،امروز جلسه پنجم روز شمار فصل یکم
و حرف های استاد منو به شدت به فکر فرو برد اینکه ده سال دیگه ایا اونجایی که میخوام هستم واین یه تلنگر بود به من برای دوباره جدی گرفتن اهدافم ومصمم شدن توی راهم
امیدوارم حال دل همه عالی باش ممنون که نظراتتون رو میذارید و کلید راهی میشن برای ما 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌸🌸🌸♥️♥️♥️
همه ی ما شایسته ی تجربه ی یک زندگی عالی و باکیفیت هستیم . فقط کافی است قوانین آن را یاد بگیریم .
ما بایدقبل ار اینکه مجبور به تغییر شویم ، تغییر کنیم ما باید همواره در حرکت باشیم.
چه جنبه هایی از زندگی ام الان نیاز به تغییر دارد ؟ همه ی جنبه های زندگی ام !
از شروع این سفرنامه که متعهد تر در حال کار کردن روی خودم می باشم متوجه شدم که چقدر غرق در احساس های بد به خصوص حس قربانی بودن وناتوانی و عدم لیاقت بوده ام واصلا متوجه آن نبودم . چه اندازه راکد بوده ام و هیچ حرکتی برای خواسته هایم و زندگیم به طور جدی انجام نداده ام و متوجه آن نبودم .خدا رو شکر میکنم که در نهایت به این عیب ها پی بردم و فکر میکنم همین قدم بزرگی است .
بهترین ایده ای که برای تغییر به ذهنم می رسد ادامه دادن متعهدانه ی این سفرنامه و عمل کردن به آگاهی های آن است .
و همچنین عمل کردن به نشانه ها . ایمان به خدا باعث میشود که نشانه ها را ببینیم و با عمل کردن به آنها و حرکت کردن ، در مسیر پیشرفت قدم برداریم .
روز پنجم و سفرنامه بی نظیری که به لطف خدا شروع کردم و تک تک حرفاش میتونه نشونه ای باشه واسه من و پیشرفت من..
همه چیز به قدری زیبا پیش میره و مرتبط به زندگی و روزام که فقط میتونم بگم شکرت و هزاران بار شکرت خدا
تصمیمهایی که هر روز میگیرم نشونه های مربوط بهش رو توی این فایلا میشنوم و متحیر میشم
خدا رو هزار بار شکرت بابتش💕
جسارت برای تغییر
خیلی خوشحالم که از بچگی تو وجودم بود این ریسک پذیری درسته با توجه به شرایط وباگرهای غلطی که به مرور داشتم هی این توانایی کم میشد اما نسبت به اطرافیانم بیشتر ریسک پذیرم
از بچگی تلاش میکردم واسه یاد گرفتن هنرهای مختلف و الان شاید توی چندین هنر یه سری چیزا رو بلدم که خودم میتونم از پس خودم برمیام و همین قشنگه و الان توی این سن نسبت به اطرافیانم تلاشم واسه تغییر زندگیم بیشتره
راهای بیشتری رو امتحان میکنم و شکست میخورم و موفق میشم اما تجربه همشون قشنگه و یه عالمه درس داره
خدارو شکر بابت همشون
امروز استاد یچیز گفتن تصمیم گرفتم دفترم رو بذارم جلوم و بنویسم واسه خودم
10 سال دیگه اگه با همین فرمون جلو برم، کجام؟؟ به کدوم هدفم رسیدم؟؟ چه چیزایی رو تجربه کردم؟؟؟ روتین زندگیم تغییر میکنه؟؟ وضعیت زندگیم چی؟؟ ایمان و باورم چی؟؟
آیا اصلا به رسالتم توی این دنیا پی بردم؟ حرکتی هم کردم واسش؟؟؟
آره عزیزدلم میخوام بنویسم
بنظرم تو هم بنویس
ببین با همین شرایط بری جلو 10 سال دیگه کجایی
از خودت بپرس! حست نسبت به اتفاق اون روزا چجوریه
اگه حست خوبه یعنی راهی که داری میری درسته و همینجور ادامه بده
اما اگه این تصور تو رو آزار میده بدون یه جای کار میلنگه و تو باید تغییرش بدی
پس حرکت کن رفیق✨💕
خدا هم حواسش بهت هست و کمکت میکنه
خدا باهات حرف میزنه
استاد گفتن از نشونه ها
من علاوه بر نشونه هایی که از اطراف میبینم و میشنوم یه جا هست که خیلی قشنگ منو راهنمایی میکنه
گاهی که منتظر یه نشونه هستم
وارد اینستاگرام که میشم قسمت اکسپلور یهو یه پست میبینم که داره با من حرف میزنه پر از نشونه است
مثلا یه بار یه خواسته از خدا داشتم
خدا بهم داد
خیلی خوشحال بودم
وارد اینستا گرام که شدم
یه پست نوشته بود
خواسته ات به تو داده شد…
عربیش و آیه ی قرآنی که مرتبط بود هم نوشته بود و من اشکم درآمد از این همه لطف
از این همه حواس جمعی و عشقی که خدا بهم داره
سعی میکنم توی کلمات و حرفا دنبال نشونه ای باشه از سمت خدا
اینجوری حواسم به اطرافم هم بیشتر جمعه ونکات مثبت کوچیک رو بیشتر میبینم و بیشتر شاکرم
خلاصه که خدای مهربون و بی نظیر با ما حرف میزنه فقط کافیه ما دقت کنیم
سلام به دوستان و استاد عزیز
به لطف خدا من از وقتی با استاد آشنا شدم زندگیم در همه جنبه ها تغییر کرده
انگیزم برای زندگی و تغییر روز به روز بیشتر میشه
حالم بهتر میشه و امیدم به آینده و یک زندگی ایده آل بیشتر میشه
خداروهزاران مرتبه شکر
روابطه ام با همسرم خیلی عالی شده هرروز بهتر میشه
اوایل که فیلهای استاد رو گوش میکردم همسرم به شدت مخالفت میکرد و بحث میکردیم ولی الان همسرم هر روز میگه خدا پدر عباسمنش رو بیامرزه😂😂😂😂
رابطه ام با خدا عالی شده
از نظر مالی یه کار فروش انجام میدم و هر روز درآمدم بیشتر میشه نسبت به سال قبل که با استاد آشنا شدم و هیچ کسب و کاری نداشتم و اصلا پولی نداشتم الان شرایطم خوبه و بهتر هم میشه به لطف خدا
سلامتی که اصلا نمیدونم چطور بگم خداروشکر یک ساله که سالم و سلامت هستیم هم خودم و هم بچه هام
هدف من برای امسال این بود که اصلا بچه هام و خودم بیمار نشیم و به لطف خدا بهش رسیدم یک ساله که در سلامتی به سر میبریم
خداروهزاران مرتبه شکر
بعد دیدم که من باید یه سری تغییر های دیگه انجام بدم که تا به حال بهشون فکر هم نمیکردم
گفتم که از وقتی با استاد اشنا شدم انگیزم برای آینده خیلی زیاد شده
۱.ازوقتی ترک تحصیل کردم زبان انگلیسی به کلی فراموشم شده بود تصمیم گرفتم شروع کنم به یادگیری مجدد و الان یه مقدار پیش رفتم
۲.ورزش بود که تصمیم گرفتم جدی و محکم ادامه بدم و انجام بدم چون قبلا با باورهای محدود کننده که داشتم میگفتم که من با بچه کوچیک نمیتونم باشگاه برم و…به کلی خودم رو محدود به خانه و بچه کرده بودم ولی الان
با اپلیکیشن تو خونه ورزش انجام میدم.با اپلیکیشن زبان شروع کردم .با اپلیکیشن اینترنتی کار فروش انجام میدم
فایلهای روز شمار رو از اول شروع کردم با دقت گوش میکنم
برای چند وقت دیگه تصمیم دارم گواهی نامه رانندگی بگیرم
چون به شدت ترس از رانندگی دارم و تا قبل از این اصلا بهش فکر نمیکردم ولی الان یکی از کارهای چندماه آیندم اقدام برای گواهی نامه ست
خدارو هزاران مرتبه شکر به خاطر این همه تغییر که تا الان داشتم و خدا میدونه چه تغییرهایی درآینده ایجاد خواهم کرد
استاد سپاس فرا وان برای این فایلهای گرنبهاتون شما خیلی سخاوتمند هستید که این فایلهای با ارزش رو به رایگان در اختیار ما قرار میدید ممنونم
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی ام.
این فایل برای من یک نشونه بود که با جدیت تصمیمی که گرفته بودم رو عملی کنم. من دبیر هستم یکی از دبیران سرشناس استان مون که رابطه خیلی خوب و عالی با دانش آموزانم دارم مخصوصا در این چند ساله اخیر و همیشه بین دانش آموزانم به خوشنامی و خوش اخلاقی معروف هستم. بعد از آشناییم با استاد تصمیم جدی گرفتم که از دبیری کناره گیری کنم چرا که وقتی به درونم مراجعه می کردم می دیدم دیگر آن شور و اشتیاق سال های اولیه را ندارم و دیگر علاقه چندانی به تدریس ریاضی و بودن در این شغل در وجودم پایان یافته و حتی تمام کلاس های خصوصی ام را در دوسال گذشته کنسل کردم تا بتونم روی خودم سرمایه گذاری کنم و خدا رو هزاران مرتبه شکر که به مسیر شناخت قوانین جهان و شناخت خودم بسیار علاقه مند هستم و شور و شوق فراوانی دارم تا بتوانم خودم و خدای خوبم را بهتر و بیشتر بشناسم. فایل امروز مرا مصمم کرد که حتما برای روزهای آینده اقدامی در راستای بازنشستگی یا استعفا انجام دهم و حتی بعد از اتمام فایل به چندین جا زنگ زدم و مطمئن هستم که به لطف رب امسال آخرین سال من در آموزش و پرورش هست چرا که وقتی به ۱۰ سال آینده فکر می کنم که اگر در این شغل بمانم هیچ تغییری را در هیچ زمینه ای را نمی توانم برای خودم متصور شوم و علاوه بر این که درآمدم هم روز به روز کاسته خواهد شد و نکته دیگر این که میزان بسیار قابل توجهی از زمان و تمرکز من صرف این شغل می شود که دوست ندارم و همین اهرم رنجی است برای من تا بخواهم این شرایط را تغییر دهم و می دانم که با کار کردن روی باورهایم و ساختن باورهای قدرتمند کننده به مسیرهای خوب هدایت می شوم.
احساس می کنم امروز با شنیدن این فایل مصمم هستم تا به دل ترس ها و تردیدهای خودم بزنم و ایمانم را به خداوند نشان دهم. به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
نکته مهم دیگری که با شنیدن این ویس مرا بیشتر متعهد تر کرد اندیشیدن به سلامتی ام بود که اگر من روزانه ورزشی انجام ندهم که متاسفانه انجام نمی دهم به مرور و بعد از چند سال مجبورم شرایطی را تحمل کنم که خودم با تغییر ندادن افکار امروزم متحمل خواهم شد. من امروز واقعا از ته دل به خودم تعهد دادم که حتما ورزش کنم و به فکر سلامتی جسمی خودم باشم.
در پایان دعای زیبای استاد عزیزم را برای تک تک اعضای این سایت آرزومندم.
در پناه حق ، شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنین سلام دوستان همسفر
فایل روز پنجم سفرنامه
تغیر کردن و دریافت نشانه های تغیر قبل از خراب شدن اوضاع
خب گوش دادن به این فایل اولش یکم احساس من رو بد کرد. یادم افتاد چه عمری رو هدر دادم و اونجور که دلم میخواست زندگی نکردم. واقعا نمیدونستم برای کامنت چی بنویسم.
رفتم دوتا کامنت خوندم و یکی از اونها خیلی خوب بود و اون دوست توضیحات خوبی داده بود از تغیرات خودش و فهمیدم اره راست میگه اینها هم تغیرات مهمی هست و دیدم من هم به لطف خدای مهربان و آموزه های استادم در مسیر تغیرات قرار گرفتم. درسته که اول راه هستم ولی اگر همین راه رو بتونم ادامه بدم به فضل خداوند نتایج پررنگ تر و بزرگتر میشه.
خب من از وقتی به سایت هدایت شدم با عناوینی بنام شرک ورزیدن و توحیدی بودن آشنا شدم و استاد عزیزم با زبانی ساده و قابل فهم اینها رو باز کردن و من فهمیدم چقدر مشرک بودم با اینکه نام خدا برزبانم جاری بود ولی در قلبم شرکهای زیادی داشتم. نمیدونم الان چقدر بهتر شدم ولی تمام تلاشم رو میکنم روی کسی غیر خدا حساب باز نکنم.(توحید)
من اون گله مندی از پدر و مادرم و همسرم و دیگرانی که فکر میکردم مسبب خیلی اتفاقات نادلخواه من هستن رو کنار گذاشتم و شک ندارم که مدار و فرکانسهای ضعیف و شرک آلود خودم باعث این نتایج الانم بشه.
و این موضوع باعث شده بیشتر بخوام خودم و درون خودم رو بشناسم. من ایرادهای زیادی از خودم رو فهمیدم مثل خلا شدید عاطفی . کمبود اعتماد بنفس ،دوست نداشتن چهره خودم و احساس خودم کم بینی ولی به لطف خدای مهربان و اموزه ای استاد اینقدر احساس خوبی دیگه به خودم دارم و چنان از تنهایی و خلوت با خودم لذت میبرم که باورش سخته. خیلی خیلی چهره خودم رو دوست دارم. هربار در آینه خودم رو میبینم با محبت به خودم لبخند میزنم ، بیشتر اضافه وزنم رو کم کردم و الان دارم برای ایده ال تر شدن تلاش میکنم یکم دیگه وزن کم کنم ولی الانم خیلی خوب شدم. از پوست و موهام مراقبت بیشتری میکنم، ورزش انلاین انجام میدم و واقعا احساسم بیشتر وقتها با خودم خوب هست. الان که دارم این کامنتو مینویسم در هتل کیش هستیم و همه خوابن و مشغول استراحت .اما من شوق ادامه سفرنامه بیدار نگهم داشته و دارم کامنتم رو مینویسم.
همش دوست دارم به اموزه های استاد گوش بدم و خیلی حواسم به کانون توجهم هست که چی میگم ، چی میشنومم ، چی میبینم، چی بیاد میارم و چی مینویسم.
اینقدر درباره زمانم حساس شدم که شاید حتی ۵ دقیقه هم نمیشه که وقتم هدر رفته باشه.
رابطم با فرزندم عالی شده و دارم تلاش میکنم بازهم بهتر بشه.
احساس خشم به همسرم ندارم و خیلی آرووم شدم. و هیچ انتظاری هم ازش ندارم.
تماسها و معاشرتهام تقریبا تعطیل شده واقعا اینقدر به دنیای درونم پناه بردم که به راحتی خیلی از آدمها رو فراموش کردم و انگار اونها هم این فرکانس رو دریافت کردن و سراغی از من نمیگیرن.
اینقدر سپاسگذاریم بیشتر و خالص تر شده که حد نداره. اینقدر اشتیاقم برای زندگی کردن بیشتر شده، ایتقدر صبحها با لبخند و امید بیدار میشم اینقدر آرووم تر شدم که خودم باورم نمیشه.
خیلی کمتر مقایسه میکنم خیلی کمتر قضاوت میکنم.
دنیای مجازی یه جورایی کلا تعطیل شده.
چیزی که از صمیم قلبم از خدا میخوام ورود نعمت و ثروت به زندگیم هست چون هیچ ایده ای واقعا براش ندارم. همیشه آرزوم بوده استقلال مالی داشته باشم.
تمام باورهایی که از آموزه های استاد درباره ثروت و فراوانی هست هر روز با احساس خوب تکرار میکنم و بهشون فکر میکنم.
البته یه راههای به صورت عجیب و هدایتی به رووم باز شده و فعلا دارم براشون اموزش میبینم ولی نمیدونم به استقلا مالی ختم میشن یا نه.
چیز دیگه ای هم که دوست دارم در زندگیم اتفاق بیوفته تجربه یک رابطه عاطفی قشنگ هست. رابطه ای سراسر عشق، اعتماد، احساس خوب ، بدون وابستگی . به قول قرآن باعث آرامش بشه.
استاد عزیزم در پایان با همه این حرفها میخوام بگم اموزه های شما اینقدر آرامش به وجودم، سلامتی به جسمم، ایمان به قلبم و آسانی در همه امورم اورده که گفتن نداره.
من چنان ارامشی با خدا و خودم دارم که همین الان خودم رو خوشبخت ترین میدونم.
و عاشقانه منتظرم هدایت بشم به مخصولات ارزشمند شما.
امیدوارم خداوند کمکم کنه در این مسیر الهی باشم که سعادت دنیا و اخرت رو بدست میارم.
شاگرد همیشگی شما شهرزاد❤
سلام به همه ی دوستان
برگ پنجم سفرنامه:
تغییر…
رشد…
تکامل….
هدف خلقت من…
در نقطه ای هستم که جهان مجبور به تغییرم کرده ، زیر چونه مو گرفته، سر مو اورده بالا و گفته: خوب نگاه کن ببین کجا ایستادی؟
این بود زندگی ای که میخواستی؟ پس کو اون همه بلندپروازی ها و خیال پردازی ها؟؟
تسلیم حرفاشم ،چون داره راست میگه!!!
تسلیم تغییر هستم
شجاعتشو دارم
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که در این نقطه از زندگی، در این سن جوانی ، متوجه ی نیازم به تغییر شدم ، یعنی متوجه ام کردن!!! خیلی بهتر بود که خودم سال ها پیش این روز رو پیش بینی میکردم و آگاهانه قدمی برای تغییر برمیداشتم ،تا تحت فشار این تضاد به وجود اومده در زندگیم قرار نمیگرفتم ولی خب بازم شکر که بالاخره فهمیدم ، بازم شکر که این تضادها هستن که ما رو به خودمون بیارن؛ در ابتدای مسیر تغییر و رشد هستم ، یه کم میترسم ولی با طی شدن تکاملم و افزایش ایمانم به خدا و خودم این ترسم از بین میره و یه ورژن جدید از خودم میسازم.
تغییر شخصیت جسارت میخواهد.
خوشبختانه یکی از ویژگی های بارز من جسور بودنمه و البته بلندپرواز و خلاق…
میدونم همه ی ما انسان ها در نهایت تغییر و رشد و تکامل مون رو طی میکنیم ولی هر کس به طریق خودش و در زمان خودش….
زمان من اکنون است…
زمان شما چه موقع است؟ حال یا آینده؟؟
روزشمار تحول زندگی من
روز پنجم: یکشنبه 28 دی ماه 1399
به نام خالق یکتا
از آخرین روز که نوشتم حدود 50 روز می گذره. توی این 50 روز نمی دونم چی شد. خودم رو رها نکرده بودم. دستم تو دست خدا بود ولی حواسم نبود. دچار روزمرگی شده بودم. کم کم داشتم به خوم برچسب افسرده می زدم!!! حس می کردم چاق و زشت شدم!!! یه فکرهایی دور سرم پرمی زد که دوره کرونا و خونه نشینیه دیگه. همه همین طورن. پس تو هم باید این طور باشی!
اینقدر تو فکرش بودم که هر حرف و خبری می شنیدم در همین مورد بود. داشتم جذبش می کردم….
شادی کنارم بود میدیدمش اما حسش نمی کردم. طبق عادت و برنامه تقریبا هر شب کتاب میخوندم. خوب بود ولی انگار یه چیزی گم شده بود یا نمی دیدمش. دنبال یه جرقه بودم، یه پیام خاص، تا چند روز پیش که دست بردم لابلای کتاب ها و کتاب “بخواه برآورده خواهد شد” رو برداشتم و ورق زدم و یه تمرین جذاب که جوابم بود رو خوندم. برام عجیب نیست که این اتفاق افتاد اما کلی ذوق می کنم وقتی این طوری جواب می گیرم. قبلا هم بارها برام اتفاق افتاده.
تمرین کتاب این بود بذار سلولهای بدنت کار خودشون رو انجام بدن!!!!! پیام کلیش برام این بود: شکرگزار سلامتی بدنت باش. هرشب با بدنت حرف بزن. مهم نیست چرا این طوری شدی مهم اینه که الان فهمیدی و می خوای برگردی. مهم اینه که الان متوجه شدی و داری برمی گردی. به بدنت بگو کارش رو در آرامش انجام بده. مهم نیست چطوری تو به حالت شادابی قبل برمی گردی! تو فقط ایمان داشته باش و بخواه که برگردی. بقیه اش رو بسپار به خدا…
بعد از خوندن تمرین و انجامش بعد از دو یا سه شب، خیلی خیلی اتفاقی یه دوست قدیمی رو دیدم. یه انرژی خوبی ازش گرفتم. اینقدر از صورتم و بدنم تعریف کرد که کلی ذوق زده شدم!!! و در کمتر از یک هفته چنان شاد و سرحال شدم که حس می کنم چند سال جوون تر شدم!!!! و هر روز دارم بهتر از روز قبل میشم. هم وزنم کم شده هم صورتم شاد و سرحال شده!!! و هر لحظه خدا رو شکر می کنم و خیلی خوشحالم که خدا رو دارم: خدا، سرچشمه همه انرژی ها. کسی که وقتی کاری رو مطلق به اون می سپارم اینقدر همه چیز راحت و روان پیش میره که انگار یه تیم بزرگ مدتها پیش براش برنامه ریزی کرده بودند.
الان خیلی خوشحالم و خوشحالیم بیشتر شد وقتی بعد از مدت ها اومدم اینجا و دیدم باید به روزشمارم برگردم و دیدم روز پنجم در مورد تغییره و من جرقه تغییرم رو دیدم و با انرژی بیشتری در مسیر تحول زندگیم پیش میرم.
همه می دونیم که هیچ چیزی اتفاقی نیست. و همه اینها وقتی اتفاق می افته آمدگی پذیرشش رو داشته باشیم. و من خودم رو آماده کرده بودم و الان اینجام. خدایا هزار بار شکرت.
وقتی دست خدا رو محکم بگیری هیچ وقت گم نمی شی! حتی اگه حواست به جاده نباشه! چون بالاخره یه جایی نشونه ای می بینی که می فهمی کجایی و می فهمی الان باید چه کار کنی.
و من الان می فهمم باید چه کار کنم: توکل توکل توکل
سلام
من این فایل روقبلاگوش داده بودم بازهم گوش دادم وبرام مرورشد
خیلی برام جالب بود ویه جاهایی منو دچاردوگانگی شدم
یه جاهایی هم خیلی تغیررومتوجه شدم
برام جالب بود که استاد توفایلهاش گفته ثروتمندشدن ربطی به سن ونوع شغل نداره پس چرانمیشده توهمون کسب کارثروتمندشد
استادمیگن باورمهمه ونوع شغل مهم نیست
خوشحالم ازاین تغیرات استادوبارها تحسینشون کردم
خیلی لذت میبرم که آخریااول حرفهاشون به ایمان توحید خدا ختم میشه
ثروتمندباشید
به نام خدا
سفرنامه روز پنجم:
خیلی از افراد به خاطر یی ایمانی ترس ها و نگرانی هایی که دارن دست به تغیرات توی زندگیشون نمیزنن از استعداد ها توانایی و هاشون برای تغیر کردن و پیشرفت کردن استفاده نمیکنن .
باید روندی و که الان توش هستی تو هر زمینه ای ثروت سلامتی روابط رو پیشبینی کنی و ببینی تا چند سال دیگه به چه سطحی میرسه اگه روبه افوله همین حالا دست به کار شو و تغیرش بده اگه وضعیت الان برات آزار دهنده است تغیرش بده و توش نمون چون در آینده فشار روت بیشتر میشه.
نشانه های تغیر رو ببین اگه روابطتت روز به روز بدتر میشه این یه نشانست برای تغیر نباید اجازه بدی زمانی که اوضاع سخت تر شد تغیراتو ایجاد کنی .
تغیرات باعث میشن پیشرفت کنی بزرگتر بشی شجاع تر بشی قوی تر بشی هر روز باید کاری کنی که کمی بهتر از دیروزت باشی و از نشانه های که خداوند برای تغیر نشونت میده استفاده کنی .
نباید بپذیری که شرایط اجتماعی باعث به وجود اومدن سختی ها برات شده توهر شرایطی میشه تغیر کرد چه خوب چه بعد میشه شرابط رو خیلی بهتر از چیزی که هست بکنی مخصوصا افکار ها و باورهات رو .
سلام به دوستان عزیزم
و استاد عباس منش عزیزو خانم شایسته مهربان ،قبلا که نظرات رو میخوندم برام جالب بود که همه چقد شکر گزاری و سپاس گذاری میکنند قبل از نظراتشون اما الان اینقدر از این حس سرشارم که دوست دارم بگم خدای مهربانم سپاس گذارم ازت
ممنونم بابت دست بی نهایت سخاوتمندی بنام استاد عباس منش در زندگیم،امروز جلسه پنجم روز شمار فصل یکم
و حرف های استاد منو به شدت به فکر فرو برد اینکه ده سال دیگه ایا اونجایی که میخوام هستم واین یه تلنگر بود به من برای دوباره جدی گرفتن اهدافم ومصمم شدن توی راهم
امیدوارم حال دل همه عالی باش ممنون که نظراتتون رو میذارید و کلید راهی میشن برای ما 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌸🌸🌸♥️♥️♥️
به نام خدا و با سلاااام
روز پنجم از سفرنامه
همه ی ما شایسته ی تجربه ی یک زندگی عالی و باکیفیت هستیم . فقط کافی است قوانین آن را یاد بگیریم .
ما بایدقبل ار اینکه مجبور به تغییر شویم ، تغییر کنیم ما باید همواره در حرکت باشیم.
چه جنبه هایی از زندگی ام الان نیاز به تغییر دارد ؟ همه ی جنبه های زندگی ام !
از شروع این سفرنامه که متعهد تر در حال کار کردن روی خودم می باشم متوجه شدم که چقدر غرق در احساس های بد به خصوص حس قربانی بودن وناتوانی و عدم لیاقت بوده ام واصلا متوجه آن نبودم . چه اندازه راکد بوده ام و هیچ حرکتی برای خواسته هایم و زندگیم به طور جدی انجام نداده ام و متوجه آن نبودم .خدا رو شکر میکنم که در نهایت به این عیب ها پی بردم و فکر میکنم همین قدم بزرگی است .
بهترین ایده ای که برای تغییر به ذهنم می رسد ادامه دادن متعهدانه ی این سفرنامه و عمل کردن به آگاهی های آن است .
و همچنین عمل کردن به نشانه ها . ایمان به خدا باعث میشود که نشانه ها را ببینیم و با عمل کردن به آنها و حرکت کردن ، در مسیر پیشرفت قدم برداریم .
خدایا شکرت .
بسمه ربی
سلام به خونواده گرم و صمیمی
امیدوارم حال دلتون عالی باشه💕
روز پنجم و سفرنامه بی نظیری که به لطف خدا شروع کردم و تک تک حرفاش میتونه نشونه ای باشه واسه من و پیشرفت من..
همه چیز به قدری زیبا پیش میره و مرتبط به زندگی و روزام که فقط میتونم بگم شکرت و هزاران بار شکرت خدا
تصمیمهایی که هر روز میگیرم نشونه های مربوط بهش رو توی این فایلا میشنوم و متحیر میشم
خدا رو هزار بار شکرت بابتش💕
جسارت برای تغییر
خیلی خوشحالم که از بچگی تو وجودم بود این ریسک پذیری درسته با توجه به شرایط وباگرهای غلطی که به مرور داشتم هی این توانایی کم میشد اما نسبت به اطرافیانم بیشتر ریسک پذیرم
از بچگی تلاش میکردم واسه یاد گرفتن هنرهای مختلف و الان شاید توی چندین هنر یه سری چیزا رو بلدم که خودم میتونم از پس خودم برمیام و همین قشنگه و الان توی این سن نسبت به اطرافیانم تلاشم واسه تغییر زندگیم بیشتره
راهای بیشتری رو امتحان میکنم و شکست میخورم و موفق میشم اما تجربه همشون قشنگه و یه عالمه درس داره
خدارو شکر بابت همشون
امروز استاد یچیز گفتن تصمیم گرفتم دفترم رو بذارم جلوم و بنویسم واسه خودم
10 سال دیگه اگه با همین فرمون جلو برم، کجام؟؟ به کدوم هدفم رسیدم؟؟ چه چیزایی رو تجربه کردم؟؟؟ روتین زندگیم تغییر میکنه؟؟ وضعیت زندگیم چی؟؟ ایمان و باورم چی؟؟
آیا اصلا به رسالتم توی این دنیا پی بردم؟ حرکتی هم کردم واسش؟؟؟
آره عزیزدلم میخوام بنویسم
بنظرم تو هم بنویس
ببین با همین شرایط بری جلو 10 سال دیگه کجایی
از خودت بپرس! حست نسبت به اتفاق اون روزا چجوریه
اگه حست خوبه یعنی راهی که داری میری درسته و همینجور ادامه بده
اما اگه این تصور تو رو آزار میده بدون یه جای کار میلنگه و تو باید تغییرش بدی
پس حرکت کن رفیق✨💕
خدا هم حواسش بهت هست و کمکت میکنه
خدا باهات حرف میزنه
استاد گفتن از نشونه ها
من علاوه بر نشونه هایی که از اطراف میبینم و میشنوم یه جا هست که خیلی قشنگ منو راهنمایی میکنه
گاهی که منتظر یه نشونه هستم
وارد اینستاگرام که میشم قسمت اکسپلور یهو یه پست میبینم که داره با من حرف میزنه پر از نشونه است
مثلا یه بار یه خواسته از خدا داشتم
خدا بهم داد
خیلی خوشحال بودم
وارد اینستا گرام که شدم
یه پست نوشته بود
خواسته ات به تو داده شد…
عربیش و آیه ی قرآنی که مرتبط بود هم نوشته بود و من اشکم درآمد از این همه لطف
از این همه حواس جمعی و عشقی که خدا بهم داره
سعی میکنم توی کلمات و حرفا دنبال نشونه ای باشه از سمت خدا
اینجوری حواسم به اطرافم هم بیشتر جمعه ونکات مثبت کوچیک رو بیشتر میبینم و بیشتر شاکرم
خلاصه که خدای مهربون و بی نظیر با ما حرف میزنه فقط کافیه ما دقت کنیم
امیدوارم که بهترینا واسمون اتفاق بیوفته
حال دلتون بهشت 💕💕
روز پنجم تحول زندگی من