اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
در واقع این فایل به من یادآوری کرد که من بازم باید تغییر کنم تو کارم، روابطم و شرایط زندگیم
استاد من قبل از اینکه با شما آشنا بشم خیلی سعی میکردم که شرایط بیرونی تغییر بدم تا بلکه یه اتفاق خوب تو زندگیم بیفته
خیلی ام تلاش میکردم، مخصوصا تو روابطم همش فداکاری و از خودگذشتگی میکردم و جالب اینجا بود که واسه حال خوب بقیه تمام سعیمو میکردما ولی به فکر حال خودم نبودم و این روز به روز منو داغون تر میکرد
ولی حالا خداروشکر متوجه شدم که همه چی وقتی بهتر میشه که من تغییر کنم
و وقتی یسری تغییراتو درون خودم ایجاد کردم اوضاع هم کم کم بهتر شد و این باور در من ایجاد شد که همه چی بستگی به خودم داره
اینکه زندگیم با باورها و تغییر من شکل میگیره و همه اینا رو طی این یک سال متوجه شدم، هیچی یه شبه اتفاق نیفتاد همون قانون تکاملی که خودتون تو همه دوره ها و فایل هاتون ازش صحبت می کنید و حتی من تکامل رو هم کم کم متوجه شدم
و الان که دوباره به حرفای شما گوش دادم مثل یه تلنگری بود که بهم گفت حالا که کارتو شروع کردی حواست باشه که وقتشه یسری تغییراتو ایجاد کنی
وقتی ام که به تغییر فکر میکنم بازم یسری ترس ها میاد که فکر میکنم این به خاطر ضعف اعتماد بنفسم باشه و مقاومت های ذهنی، اما از طرفی ام وقتی این صحبت هارو میشنوم و نتایج میبینم میترسم که به وقتش تغییری نکنم و شرایط بد بشه
که برای اینکه این اتفاق ها نیفته بازم باید برم سراغ تمرینات و فایل های شما تا بتونم نتایج خوبی بگیرم
امیدوارم که بتونم منم در کنار بچه های سایت استاد عباسمنش رشد کنم و هر روز از زندگیم لذت ببرم
چقدر این فایل عالی و تاثیر گذاره… من تغیر رو شروع کردم استاد… الان که به چند ماه گذشته نگاه میکنم طی یک روند کاملا طبیعی به هر چیزی که میخواستم رسیدم! حتی خودم هم باورم نمیشه
من همیشه دوست داشتم پرکار و مشغله باشم و برنامه های زیاد و متنوع داشته باشم… از خونه نشستن بیزار بودم حالا وقتی توی یک روز اصلا وقت نمیکنم بیام خونه و به قول خودمون یکم ریلکس کنم تا میخوام غر بزنم یادم میاد که خودم خواستم…. منی که اوایل سال برنامه روزانم به یه آیتم ختم میشد مثلا اگه باشگاه میرفتم میگفتم خب دوشنبه باشگاه و همین! و فکر میکردم کل روزم رو باید برای یه کار دو سه ساعته بذارم! خودم رو قانع میکردم که بالاخره قبل و بعدش هم کار دارم و خسته میشم و اینجوری بقیه روز من با برنامه ای که دیگران برای من میریختن پر میشد…
اما حالا… این منم که اول ماه… اول هفته… و اول هر روز باید کارهامو بنویسم و برنامه ریزی کنم تا بتونم بهشون برسم… این منم که شغل دلخواهم رو دارم به برنامه باشگاهم پایبندم رابطه ای که همیشه میخواستم رو دارم به خانواده و دوستانم میرسم و تازه تایمی از روز رو هم برای رسیدن به خودم و کارهایی که همیشه دوست داشتم بکنم چیزایی که همیشه دوست داشتم بخرم میذارم! محدثه اول سال اگر من رو ببینه تعجب نمیکنه چون این زندگی هدف خودش بوده اما قطعا بهم افتخار میکنه…. فقط باید حواسم باشه که این روند عالی تبدیل به روزمرگی نشه طوری که عالی بودن خودش رو از دست بده و تو هر حیطه ای هربار که نیاز بود تغیر ایجاد کنم البته که دیگه نگرانش نیستم چون میدونم به یاری الله میتونم
سلام استاد عزیزتر از جان،سلام به مریم نازنین و همه ی عزیزان هم فرکانسی م
استاد چه لذتی داره وقتی شروع میکنی به کار کردن روی خودت و طی شدن مسیر تکاملی،بعد بالا رفتن مدارت
استاد این روزها چقدر فرق کردم با گذشته هام،با روزهایی که میدیدم یه مسیری اشتباهه ولی اینقدر ترس هام زیاد بود که به روی خودم نمی آوردم و میرسیدم به ته خط .نتیجه غم ناراحتی و ناامیدی بود
الان چقدر زود میتونم تشخیص بدم که اگه تو مسیر درست پیش نمیرم ،برگردم .شاید چند ساعت یا یکی دو روز حالم بده بشه ولی خیلی زود احساسم رو خوب میکنم با سپاسگزاری ،با دیدن مثبت ها در اطرافم،ادمها،شرایط…
خدا هم خودشو نشون میده بالافاصله و پرهایی رو برای آنهایی که دارن قوانین رو درک میکنم و به آگاهی هاشون عمل میکنن،باز میکنه،یه جوری که حیرت میکنی از اتفاقاتی که میوفته و مدام حرفهای استاد میاد تو ذهنت که بابا،تو رو خودت کار کن بقیه شو جهان برات انجام میده.واقعا تغییر جسارت میخواد ولی بهایی داره که در ابتدا در وهم نمیکنه
(بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از اوست)
سلام یک روز بینظیر،یک لبخندازته دل،یک خدای همیشه همراه،بادستانی پرازعشق پرازفراوانی،باهزاران آرزوی زیبا،تقدیم لحظه هاتون.
سلام به خانواده باعشق و صمیمی استاد عزیزم عباس منش
روز پنجم:
بزارین از اینجا شروع کنم از داستان خودم نمیخوام به گذشته برگردم و نمیخوام حرفهای منفی بزنم فقط روی این حساب میزنم که چقدر بااینکه من مدت کمیه که اومدم عضو این خانواده عزیزو دوست داشتنی شدم اما وقتی که به گذشته فقط بابت تجربه نگاه میکنم فرق میکنه خیییییییییلی فرق میکنه.
این حرفارو میزنم فقط بابت تجربه که بقول استاد جز کدوم دسته هستیم؟
قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنیم؟
وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟
یا هرگز تغییر نمیکنم؟
خوشبختانه من جز دسته دوم بودم
چراخوشبختانه؟
چون دسته آخر خیلی بده که هیچ وقت تغییر نکنی
ولی الآن من به لطف خدا هم شروع کردم به تغییر هم از تجربیاتم که در گذشته کسب کردم استفاده میکنم واسه پیشرفتم
در15سال پیش که من شروع کردم به کسب وکار اولش خوب پیش رفتم هم تو کارم هم تو روابتم
اما چند سالی که گذشت من با تغییر ندادن وترسیدن از تغییر ضربه های بدی خوردم،بااینکه چند بار زمین خوردم وبلند شدم اما باز هم تغییر آنچنانی نکردم و کل زندگیمو از دست دادم
این ضربه های که خوردم فقط بابت این بود که فکر میکردم میفهمم از کارم اما متاسفانه متوجه نبودم از نظر شغلم فنی بودم وکارمو خیلی دوست داشتم ودارم اما ترس از تغییر وغرور کاذب
امان از این باورها غلط…..
با اینکه خداوند چندینو چند بار به من از نشانه های مختلف اخطار داد اما چشم من نمیدید،گوش من نمی شنوفت،کار خودمو میکردم
اون زمان ناخواسته کارهایی میکردم که واقعا الآن فکرشو میکنم
فکر میکردم باید خودتو به آبو آتیش بزنی که پیشرفت کنی در جایی که خیلی راحت میتونستم کارمو پیش ببرم
آره دوستان خدا خیلی راحت کار بندشو پیش میبره خیییییلی راحت
اما خیلی از ماها در گذشته اشتباهاتی داشیم فکر میکردیم باید کوه رو جا به جا کنیم که پیشرفت کنیم
اما الان فهمیدم که بایدافکارمو تغییر بدم
وبعد باورها مو تغییر بدم تا بتونم فرکانس درستی به جهان بفرستم
وبعد جهان خیلی راحت به فرکانسم جواب میده
وبعد نشانه ها پشت سر هم میاد
باید رفت تودل ترس تو دل تغییر
ما چه بخواییم چه نخواییم دنیا در حال تغییره
پس بهتره که ماهم باهاش همراه باشیم
با تغییر افکار ونگرشمون میتونم دنیای زیبایی واسه خودمون بسازیم
به قول استاد باید روز مرگی رو از زندگیم دور کنم بابد رفت تو دل ناشناخته
ناشناخته هاای که در گذشته ترسناک بودن اما وقتی هر چی بیشتر بری تو عمقش متوجه میشی که نه تنها هیچ ترسی نداشته بلکه بسیار لذت بخش بوده ومیفهی که چقدر توانمدیت بیشتر میشه چقدر عزت نفست بیشتر میشه
وبا تمرینو تکرار کردن آروم آروم جزیی از ما میشه جزیی از باورهامون میشه
ممنونم استاد عزیزم ممنونم خانم شایسته عزیز که شما دستانی از خدا هستید.
برای همگی دوستان آرامش،شادی،سلامتی،ثروت وسعادتمندی عاقبت به خیری در دنیا و آخرت را آرزومندم به امید حق.
میدونستم باید تغییر کنم ولی چون کلی تصمیم به سر انجام نرسونده داشتم ذهنم خیلی شلوغ بود و شرایط برام سخت بود.
اما به لطف خدا الان آرامش دارم، مسیرم تقریبا مشخص شده، و مهم تر از همه دارم گذشته رو رها میکنم همه چیزشو.
اشتباهاتم، سرزنش هام به خاطر اشتباهاتم، دوستای گذشته ام، ترس هام، ازاد شدن روح مادربزرگم و حتی ترسی که بعدش تو وجودم انداخت از از دست دادن عزیزانم.
به نظرم بزرگترین تغییری که میتونم بکنم اینه که هر چی که گذشته رو با تمام خوبی ها و بدی هاش فراموش کنم و رها کنم و اون انرژی رو بزارم برای لذت بردن از حال و شور و شوق و تلاش و حرکت برای اینده، رشد، پیشرفت و دنبال کردن رویاهام.
بزرگترین تغییر برای من اینه که دوباره تمرکزم رو بزارم روی خودم و روند زندگیم و تلاشی که میکنم. روی کارم و رشته ام و روی شخصیتم. روی شادتر بودن، پر از عشق و شور بودن و امیدوار بودن. و کنار گذاشتن این ترس که ممکنه یه روزی تمام این شور و هیجان ها تمام بشه که نشانه ای واضح از باور کمبوده، و به جاش سپاسگزارتر بودن برای داشته های همین لحظه ام و پرسیدن این سوال که چطور میتونم عشق بیشتری رو به خودم، خانوادم، کارم، جهان اطرافم بدم و این حس رو درونم جاری کنم.
تعهد به کار کردن همیشگی روی خودمون و متعهدتر شدن به اجرای قانون در عمل، تاثیرگذار ترین تغییر در زندگی هر فردی میتونه باشه.
بعضیوقتا فکر میکنیم تغییر کردیم ولی همونی هستیم که بودیم . وقتی اوضاع بیرون تغییر کنه یعنی ما تغییر کردیم .
من تغییر کردم . من از 5ماه قبل که سفرنامه رو شروع کردم تا الان خیلی تغییر کردم .
نشانه ها رو میبینم و اهمیت میدم و طبق اونها جلو میرم .
من ارام تر شدم ، تسلیم تر ، ایمانم بهتر شده ، من با خدا دیگه جنگ نمیکنم ، من عاشق خدا شدم ، من عاشق خودم شدم و احساس رضایت و مفید بودن میکنم ، من کارهایی که مربوط به بیرون میشد رو میسپردم به دیگران ولی الان خودم انجام میدم ، من از پول خرج کردن دیگه نمیترسم که تموم بشه ، من دیگه استرس آینده رو ندارم ، من از جنگیدن و بحث کردن خسته شدم و دیگه آرومتر شدم و نیازی نمیبینم بخوام کسی رو توجیه کنم ، من از اشتباهاتم میگذرم و خودمو سرزنش نمیکنم من دیگه کسی رو مقصر نمیدونم برای اینکه تا الان به جایی نرسیدم ، من دیگه بخت و اقبال نحس رو قبول ندارم ، من از اینکه کسی بخواد برای زندگیم طلسم بزاره اعتقادی ندارم ، من قدرت رو در دستان خدا میدونم و این قدرت توسط باورهای ما کار میکنه نه افکار ما . باور ، احساس خوب ، فرکانس خوب و هرآنچه که خوب است بدست آوردنش آسان است .
من دیگه بیمار شدنم رو بخاطر عوامل بیرونی ، ارثی یا سرما و گرما یا هوای خوب و بد و … نمیدونم .
من باور دارم که بیماری رو خودمون بوجود مییارم و خودمون هم میتونیم با تغییر باورهامون سلامتی رو تو جسم و جانمون برای همیشه داشته باشیم .
من وقتی حالم بد میشه دیگه ادامه نمیدم و بهش پروبال نمیدم و اجازه نمیدم نجواها خفم کنن .
من مینویسم و حالموخوب میکنم و نگرانیهامو پیدا میکنم و با عشق دادن به خودم میزارم از بین بروند .
بله تغییر شخصیت جسارت میخواهد من جسورتر شدم ، قوی شدم ، من تنهایی رانندگی میکنم ، پیاده روی میکنم ، خرید میکنم ، حتی تصمیماتم به دیگران نمیگم و انجامشون میدم . خودمو تو دودلی و شک نمیزارم و سعی میکنم سریع تصمیم بگیرم و انجامش بدم . من امروز تصمیم گرفتم خودم برم بیرون و خریدهامو انجام بدم با اینکه دلم میخواست نقاشی کنم ولی گفتم باید برم بیرون و یه قدم بردارم .
از خدا نشانه خواستم و بعد از انجام خریدهام پشت ماشین جلویی دیدم استیکر قدم زده و داشتم میگفتم چه جالب که یاد نشانه افتادم که این برا منه .
من از خدا خواستم یه خانم رو سوار کنم و تا یه مسیری ببرم و خدا برام فرستاد و من تا یه مسیر نبردمش تا خود مقصد بردمش ، ( خیلی دلی اینکارو کردم با اینکه یکم نگران بودم که مسیر طولانیه و مشکلی پیش نیاد . همش هم ذهنم میره سمت تصادف :/
ولی رسوندمشون و خوشحال بودم از انجام اینکار و تو مسیر صحبت شد و اون خانم در مورد شغلم پرسید و موقع پیاده شدن من کارتمو بهشون دادم (من خیلیی وقته میخواستم برم کارتمو بدم و در مورد کارم به آدمها توضیح بدم که هم تمرین عزت نفس برام بشه و هم یه قدمی برای خودم برداشته باشم . امروز صبح که بیدار شدم خیلی عجیب بود همش میگفتم فقط یه نفر فقط به یه نفر کارتتو بده و توضیح بده در موردش و خدای قشنگم خیلی آسون و راحت برام اینکارو انجام داد.
امروز یه روز عالی بود و خدا در هر لحظه با من بود .
میدونم که دارم به جاهای خوب میرسم و همه چی از همین تغییرات کوچیک و کم کم بوجود مییاد .
سلام به همگی دوستای عزیز و استاد عباس منش و مریم جان فوق العاده .
تغییر و تغییر کردن ،
من خودم نسبت به سال گذشته الان میتونم بگم که تقریبا 30 درصد شخصیتم تغییر کرده ، از لحاظ شغلی ، از لحاظ اخلاق ، از نظر صبر کردن ، از نظر مسیرم ، روابطم ، سلامتیم ، تغذیم و…
یکی از چیزاهای جالب اینکه وقتی من تلاش کردم سبک تغذیه ای زندگیمو تغییر بدم ، این مورد روی خانواده هم اثر گذاشت و تقریبا همه به روش من عمل میکنند ، ناخداگاه همه به شدت مراقب سلامتیمون هستیم ، همه خواب راحت و درستی داریم ، همه تقریبا میدونم که بدنمون باید چی بخوره چی نخوره برای سلامتی بیشتر .
واقعا تغییر سخته ، به نظر من اقدام کردنش یهوییه اما باور و اثباتش اصلا یهویی نیست و باید آروم آروم و ریز ریز و هروزززززز روش کار کرد ،
تا پایان عمر ،
من خودم یهویی شغلمو عوض کردم ، همیشه با این قضیه مشکل داشتم که چرا همه موافق کار کردن من به این شکل هستن و تحسینم میکنند ولی نه خودم راضی بودم نه از لحاظ مالی رشد خاصی داشتم ،
وقتی شغلم تغییر کرد حالم عالی شد و نکته ی جالبش اینکه بقیه دیگه موافق نبودن و هرکسی میفهمین میگفت وای حیفه نکن و ازین حرفا ،
اما چی مهمه ؟؟؟
مسیر درست ،
مسیری که خودم حال خوبی دارم ،
مسیری که خدای من توی اون مسیر بیشتر همراهمه ،
چون وقتی این تغییر بزرگ و انجام دادم دیگه بداخلاق نشدم ، دیگه اعصابم زود به زود به هم نمی ریزه ،
صبرم بیشتر شده ،
از لحاظ مالی هنوز رشد خاصی نداشتم اما خداروشکر راضیم از همه لحاظ از نظر آرامش و امنیت کاملی که دارم ،
از لحاظ آزادی فکری و عملی ،
از لحاظ رهایی ،
تغییر بعضی وقتا با یه اتفاق ناخوشایند همراه میشه ولی باعث میشه بعدش رشد خیلی خوبی اتفاق بیفته یهویی میبینی که چقدر بزرگ تر شدی و چقدر تغییر کردی و حواست نیست ،
وقتی بهش فکر میکنی میبینی اون اتفاق اگر نمیفتاد تو الان اینجای این مسیر نبودی ،
تو الان انقدر رشد نکرده بودی و حست خیلی خوب تر میشه .
ما اگه همینجور بشینیم و هیچ تغییری نکنیم اصلا با قانون طبیعت هماهنگ نیستیم ،
چون طبیعت و تمام موجودات داخلش در حال تغییرن ، از درخت گرفته از آب و کوه و سنگ و…
درختا زرد میشن برگاشون میریزه دپباره رشد میکنن ، حتی حیوانات و پرنده دائما در حال ریختن پر و بال هستن و تغییر اساسی به خودشون میدن …
پس اگر تغییر نکنیم جهان هستی به ناچار مارو میبلعه و حذف میشیم از روی زمین ، چون توی مسیر تغییرش هستیم و اون از قانونش پیروی میکنه و چیزهایی که باید از بین برن ناخداگاه حذفشون میکنه.
پس زودتر از اونکه اون تغییرمون بده خودمون تغییر کنیم.
بر اساس فایل قبلی که گوش دادم (جهان مثل آیننه عمل میکنه) سعی میکنم از تغییرات کوچولو استفاده کنم و روزه ی نکات مثبت بگیرم ، هر نکته ی هرچند کوچیکی و دیدم بنویسم یادداشت برداری کنم و ثبتش کنم و برم جلو حتی دائما بازگو کنم ،
نکته ی مثبت از هوای خوب ، ماشین تمیز و خوشکل ، خونه ی خوش رنگ ، لباس رنگی ، حتی انسان های قشنگ و خوش چهره ، پرنده ی خوش صدا ، اسمان تمیز ، حتی کفش پشت ویترین و…
از تغییرات کوچک ولی مستمر شروع میکنم ، و امیدوار به راهم ادامه میدم ،
خدایا شکرت که این روزا دارم بزرگ میشم و دارم واسش تلاش میکنم ….
به نام خدای مهربان
روز پنجم
خدایا شکرت که هدایتم کردی تا نشونه ها را برای تغییر شرایط دریافت کنم
از اینکه جسارت تغییر را بهم دادی ازت سپاسگزارم
ترس و نبودن ایمان باعث این میشه که شخص تغییر نکنه و الهامات رو دریافت نکنه
اما رب هر لحظه در حال هدایت ماست و ثروت بی پایان داده و در دسترس ما هست
فقط این تغییرات و دریافت جسارت میخواهد ایمان و باور قوی که بپذیریم
من هر لحظه آماده و تغییر برای بهبود اوضاع در همه جنبه های زندگی ام هستم
چون ایمان دارم به عالیترین ها هدایت میشم و لذت بیشتری میبرم
من تنها کاری که باید کنم اینه که قدرت ایمانم را بیشتر کنم بقیه اش با خداست
ومن در آرامش به همه خواسته هام به شکل عالی و سریع میرسم ظرف وجودم را رشد میدم که دریافت بیشتری را داشته باشم
خدایا شکرت بابت این موهبت و لطفی که بهم داری و هر لحظه حواست به کنه
سلام به استاد عزیز و همه دوستان خوبم
(روز پنجم)
در واقع این فایل به من یادآوری کرد که من بازم باید تغییر کنم تو کارم، روابطم و شرایط زندگیم
استاد من قبل از اینکه با شما آشنا بشم خیلی سعی میکردم که شرایط بیرونی تغییر بدم تا بلکه یه اتفاق خوب تو زندگیم بیفته
خیلی ام تلاش میکردم، مخصوصا تو روابطم همش فداکاری و از خودگذشتگی میکردم و جالب اینجا بود که واسه حال خوب بقیه تمام سعیمو میکردما ولی به فکر حال خودم نبودم و این روز به روز منو داغون تر میکرد
ولی حالا خداروشکر متوجه شدم که همه چی وقتی بهتر میشه که من تغییر کنم
و وقتی یسری تغییراتو درون خودم ایجاد کردم اوضاع هم کم کم بهتر شد و این باور در من ایجاد شد که همه چی بستگی به خودم داره
اینکه زندگیم با باورها و تغییر من شکل میگیره و همه اینا رو طی این یک سال متوجه شدم، هیچی یه شبه اتفاق نیفتاد همون قانون تکاملی که خودتون تو همه دوره ها و فایل هاتون ازش صحبت می کنید و حتی من تکامل رو هم کم کم متوجه شدم
و الان که دوباره به حرفای شما گوش دادم مثل یه تلنگری بود که بهم گفت حالا که کارتو شروع کردی حواست باشه که وقتشه یسری تغییراتو ایجاد کنی
وقتی ام که به تغییر فکر میکنم بازم یسری ترس ها میاد که فکر میکنم این به خاطر ضعف اعتماد بنفسم باشه و مقاومت های ذهنی، اما از طرفی ام وقتی این صحبت هارو میشنوم و نتایج میبینم میترسم که به وقتش تغییری نکنم و شرایط بد بشه
که برای اینکه این اتفاق ها نیفته بازم باید برم سراغ تمرینات و فایل های شما تا بتونم نتایج خوبی بگیرم
امیدوارم که بتونم منم در کنار بچه های سایت استاد عباسمنش رشد کنم و هر روز از زندگیم لذت ببرم
چقدر این فایل عالی و تاثیر گذاره… من تغیر رو شروع کردم استاد… الان که به چند ماه گذشته نگاه میکنم طی یک روند کاملا طبیعی به هر چیزی که میخواستم رسیدم! حتی خودم هم باورم نمیشه
من همیشه دوست داشتم پرکار و مشغله باشم و برنامه های زیاد و متنوع داشته باشم… از خونه نشستن بیزار بودم حالا وقتی توی یک روز اصلا وقت نمیکنم بیام خونه و به قول خودمون یکم ریلکس کنم تا میخوام غر بزنم یادم میاد که خودم خواستم…. منی که اوایل سال برنامه روزانم به یه آیتم ختم میشد مثلا اگه باشگاه میرفتم میگفتم خب دوشنبه باشگاه و همین! و فکر میکردم کل روزم رو باید برای یه کار دو سه ساعته بذارم! خودم رو قانع میکردم که بالاخره قبل و بعدش هم کار دارم و خسته میشم و اینجوری بقیه روز من با برنامه ای که دیگران برای من میریختن پر میشد…
اما حالا… این منم که اول ماه… اول هفته… و اول هر روز باید کارهامو بنویسم و برنامه ریزی کنم تا بتونم بهشون برسم… این منم که شغل دلخواهم رو دارم به برنامه باشگاهم پایبندم رابطه ای که همیشه میخواستم رو دارم به خانواده و دوستانم میرسم و تازه تایمی از روز رو هم برای رسیدن به خودم و کارهایی که همیشه دوست داشتم بکنم چیزایی که همیشه دوست داشتم بخرم میذارم! محدثه اول سال اگر من رو ببینه تعجب نمیکنه چون این زندگی هدف خودش بوده اما قطعا بهم افتخار میکنه…. فقط باید حواسم باشه که این روند عالی تبدیل به روزمرگی نشه طوری که عالی بودن خودش رو از دست بده و تو هر حیطه ای هربار که نیاز بود تغیر ایجاد کنم البته که دیگه نگرانش نیستم چون میدونم به یاری الله میتونم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته که باعث شدند بهتر وبیشتر زندگی درست رو از طریق دوربینشون ببینیم
و یادبگیریم و ایمانمون بیشتر بشه
نکته ای که موقع دیدن این فایل به ذهنم رسید این بود که شاید در نگاه اول احساس کنیم
ویدوئی که آماده شده، متناسب شرایط فعلی ما نیست و بهتره برم یک ویدئو دیگه رو ببینم یا اینکه تمرکز
کافی روی فایلی که میبینیم نداشته باشیم.
اما با یک دیدگاه دیگه، هم تمرکزمون روی ویدئو بیشتر میشه هم بیشتر یادمیگیریم و اون دیدگاه اینه که:
ببینم این فایل چطور با شرایط فعلی من هماهنگه و برای خودمون شخصیسازی کنیم
به طور مثال استاد در این فایل در مورد بیزنس شخصی خودشون گفتن و شاید خیلی از ما بیزنس شخصی
نداریم و فکر کنیم خب پس مطالب این فایل بدرد من نمیخوره
اما اگر این دید رو داشته باشم که من کجای زندگیم دارم نشونه میبینم که بهم میگه اوضاع خوب نیست؟
اونوقت متوجه این نشانهها در زندگیمون میشیم و در نتیجه دست به کار میشیم برای تغییر اوضاع
امیدوارم این دیدگاه کمکتون کرده باشه و به موقع برای تغییرات اقدام کنیم
سلام استاد عزیزتر از جان،سلام به مریم نازنین و همه ی عزیزان هم فرکانسی م
استاد چه لذتی داره وقتی شروع میکنی به کار کردن روی خودت و طی شدن مسیر تکاملی،بعد بالا رفتن مدارت
استاد این روزها چقدر فرق کردم با گذشته هام،با روزهایی که میدیدم یه مسیری اشتباهه ولی اینقدر ترس هام زیاد بود که به روی خودم نمی آوردم و میرسیدم به ته خط .نتیجه غم ناراحتی و ناامیدی بود
الان چقدر زود میتونم تشخیص بدم که اگه تو مسیر درست پیش نمیرم ،برگردم .شاید چند ساعت یا یکی دو روز حالم بده بشه ولی خیلی زود احساسم رو خوب میکنم با سپاسگزاری ،با دیدن مثبت ها در اطرافم،ادمها،شرایط…
خدا هم خودشو نشون میده بالافاصله و پرهایی رو برای آنهایی که دارن قوانین رو درک میکنم و به آگاهی هاشون عمل میکنن،باز میکنه،یه جوری که حیرت میکنی از اتفاقاتی که میوفته و مدام حرفهای استاد میاد تو ذهنت که بابا،تو رو خودت کار کن بقیه شو جهان برات انجام میده.واقعا تغییر جسارت میخواد ولی بهایی داره که در ابتدا در وهم نمیکنه
استاد عاشقتم خوشحالم که شاگردتم
خدایا شکرت برای همه تغییرات و شگفتی های بعد ش
(بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از اوست)
سلام یک روز بینظیر،یک لبخندازته دل،یک خدای همیشه همراه،بادستانی پرازعشق پرازفراوانی،باهزاران آرزوی زیبا،تقدیم لحظه هاتون.
سلام به خانواده باعشق و صمیمی استاد عزیزم عباس منش
روز پنجم:
بزارین از اینجا شروع کنم از داستان خودم نمیخوام به گذشته برگردم و نمیخوام حرفهای منفی بزنم فقط روی این حساب میزنم که چقدر بااینکه من مدت کمیه که اومدم عضو این خانواده عزیزو دوست داشتنی شدم اما وقتی که به گذشته فقط بابت تجربه نگاه میکنم فرق میکنه خیییییییییلی فرق میکنه.
این حرفارو میزنم فقط بابت تجربه که بقول استاد جز کدوم دسته هستیم؟
قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنیم؟
وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟
یا هرگز تغییر نمیکنم؟
خوشبختانه من جز دسته دوم بودم
چراخوشبختانه؟
چون دسته آخر خیلی بده که هیچ وقت تغییر نکنی
ولی الآن من به لطف خدا هم شروع کردم به تغییر هم از تجربیاتم که در گذشته کسب کردم استفاده میکنم واسه پیشرفتم
در15سال پیش که من شروع کردم به کسب وکار اولش خوب پیش رفتم هم تو کارم هم تو روابتم
اما چند سالی که گذشت من با تغییر ندادن وترسیدن از تغییر ضربه های بدی خوردم،بااینکه چند بار زمین خوردم وبلند شدم اما باز هم تغییر آنچنانی نکردم و کل زندگیمو از دست دادم
این ضربه های که خوردم فقط بابت این بود که فکر میکردم میفهمم از کارم اما متاسفانه متوجه نبودم از نظر شغلم فنی بودم وکارمو خیلی دوست داشتم ودارم اما ترس از تغییر وغرور کاذب
امان از این باورها غلط…..
با اینکه خداوند چندینو چند بار به من از نشانه های مختلف اخطار داد اما چشم من نمیدید،گوش من نمی شنوفت،کار خودمو میکردم
اون زمان ناخواسته کارهایی میکردم که واقعا الآن فکرشو میکنم
فکر میکردم باید خودتو به آبو آتیش بزنی که پیشرفت کنی در جایی که خیلی راحت میتونستم کارمو پیش ببرم
آره دوستان خدا خیلی راحت کار بندشو پیش میبره خیییییلی راحت
اما خیلی از ماها در گذشته اشتباهاتی داشیم فکر میکردیم باید کوه رو جا به جا کنیم که پیشرفت کنیم
اما الان فهمیدم که بایدافکارمو تغییر بدم
وبعد باورها مو تغییر بدم تا بتونم فرکانس درستی به جهان بفرستم
وبعد جهان خیلی راحت به فرکانسم جواب میده
وبعد نشانه ها پشت سر هم میاد
باید رفت تودل ترس تو دل تغییر
ما چه بخواییم چه نخواییم دنیا در حال تغییره
پس بهتره که ماهم باهاش همراه باشیم
با تغییر افکار ونگرشمون میتونم دنیای زیبایی واسه خودمون بسازیم
به قول استاد باید روز مرگی رو از زندگیم دور کنم بابد رفت تو دل ناشناخته
ناشناخته هاای که در گذشته ترسناک بودن اما وقتی هر چی بیشتر بری تو عمقش متوجه میشی که نه تنها هیچ ترسی نداشته بلکه بسیار لذت بخش بوده ومیفهی که چقدر توانمدیت بیشتر میشه چقدر عزت نفست بیشتر میشه
وبا تمرینو تکرار کردن آروم آروم جزیی از ما میشه جزیی از باورهامون میشه
ممنونم استاد عزیزم ممنونم خانم شایسته عزیز که شما دستانی از خدا هستید.
برای همگی دوستان آرامش،شادی،سلامتی،ثروت وسعادتمندی عاقبت به خیری در دنیا و آخرت را آرزومندم به امید حق.
( خدایا سپاس گزارم،خدایاسپاس گزارم،خدایا سپاس گزارم)
برگ پنجم سفرنامه
سلام به همه دوستان عزیزم
پارسال همین موقع ها من خیلی سردرگم بودم.
میدونستم باید تغییر کنم ولی چون کلی تصمیم به سر انجام نرسونده داشتم ذهنم خیلی شلوغ بود و شرایط برام سخت بود.
اما به لطف خدا الان آرامش دارم، مسیرم تقریبا مشخص شده، و مهم تر از همه دارم گذشته رو رها میکنم همه چیزشو.
اشتباهاتم، سرزنش هام به خاطر اشتباهاتم، دوستای گذشته ام، ترس هام، ازاد شدن روح مادربزرگم و حتی ترسی که بعدش تو وجودم انداخت از از دست دادن عزیزانم.
به نظرم بزرگترین تغییری که میتونم بکنم اینه که هر چی که گذشته رو با تمام خوبی ها و بدی هاش فراموش کنم و رها کنم و اون انرژی رو بزارم برای لذت بردن از حال و شور و شوق و تلاش و حرکت برای اینده، رشد، پیشرفت و دنبال کردن رویاهام.
بزرگترین تغییر برای من اینه که دوباره تمرکزم رو بزارم روی خودم و روند زندگیم و تلاشی که میکنم. روی کارم و رشته ام و روی شخصیتم. روی شادتر بودن، پر از عشق و شور بودن و امیدوار بودن. و کنار گذاشتن این ترس که ممکنه یه روزی تمام این شور و هیجان ها تمام بشه که نشانه ای واضح از باور کمبوده، و به جاش سپاسگزارتر بودن برای داشته های همین لحظه ام و پرسیدن این سوال که چطور میتونم عشق بیشتری رو به خودم، خانوادم، کارم، جهان اطرافم بدم و این حس رو درونم جاری کنم.
تعهد به کار کردن همیشگی روی خودمون و متعهدتر شدن به اجرای قانون در عمل، تاثیرگذار ترین تغییر در زندگی هر فردی میتونه باشه.
پاینده باشید و شاد
سلام استاد مهربان
سلام بر دوستان خوبم
یکی دیگر از فایل های استاد عزیز را در حال شنیدن هستم
تغییر کردن
واقعا تغییر کردن سخت است چرا که بخواهم از دایره امن ذهن خود خارج شدن کار هر کسی نیست
به نشانه ها اهمیت بدهم
آنها را عملی کنم
تغییر کردن یک شهامت و یک جرات می خواهد و نتیجه آن موفق شدن در زندگی خود طی کردن روند پیشرفت و موفقیت است
زمانی بهترین تغییر است که من در بهترین رفاه حال خودم هستم و هر وقت که بتوانم این تغییر را در خودم ایجاد کنم من موفقترین خواهم بود
بخاطر ترس هایم
بخاطر ترس از آینده
بخاطر ایمان نداشتن به خدای خودم
همه اینها عواملی است که مانع تغییر و حرکت من می شود
وقتی که من بتوانم ده سال بعد خودم را ببینم که چقدر شرایطم بد است و چقدر آینده من اسفناک است آنوقت براحتی می توانم تغییر کنم
نشانه ها ببینم و به آنها اهمیت بدهم و آماده تغییر باشم قبل از اینکه مشکلات زندگی بر من غلبه کند
همان طور که جهان در حال تغییر است من هم باید هماهنگ و همسو با جهان تغییر کنم
ترس نداشته باشم
به خدای خودم ایمان داشته باشم
روی کمک خدای خودم حساب باز کنم
به هدایت ها و الهامات خدای خودم دل بسپارم و از او راهنمایی بخواهم و به آنها عمل کنم
این فایل خیلی برای من گرانبها بود
ممنونم از استاد عزیز
سپاسگذارم خدای خوب خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
چله روز شمار تحول زندگی من روز 5
تغییر شخصیت جسارت میخواهد
بعضیوقتا فکر میکنیم تغییر کردیم ولی همونی هستیم که بودیم . وقتی اوضاع بیرون تغییر کنه یعنی ما تغییر کردیم .
من تغییر کردم . من از 5ماه قبل که سفرنامه رو شروع کردم تا الان خیلی تغییر کردم .
نشانه ها رو میبینم و اهمیت میدم و طبق اونها جلو میرم .
من ارام تر شدم ، تسلیم تر ، ایمانم بهتر شده ، من با خدا دیگه جنگ نمیکنم ، من عاشق خدا شدم ، من عاشق خودم شدم و احساس رضایت و مفید بودن میکنم ، من کارهایی که مربوط به بیرون میشد رو میسپردم به دیگران ولی الان خودم انجام میدم ، من از پول خرج کردن دیگه نمیترسم که تموم بشه ، من دیگه استرس آینده رو ندارم ، من از جنگیدن و بحث کردن خسته شدم و دیگه آرومتر شدم و نیازی نمیبینم بخوام کسی رو توجیه کنم ، من از اشتباهاتم میگذرم و خودمو سرزنش نمیکنم من دیگه کسی رو مقصر نمیدونم برای اینکه تا الان به جایی نرسیدم ، من دیگه بخت و اقبال نحس رو قبول ندارم ، من از اینکه کسی بخواد برای زندگیم طلسم بزاره اعتقادی ندارم ، من قدرت رو در دستان خدا میدونم و این قدرت توسط باورهای ما کار میکنه نه افکار ما . باور ، احساس خوب ، فرکانس خوب و هرآنچه که خوب است بدست آوردنش آسان است .
من دیگه بیمار شدنم رو بخاطر عوامل بیرونی ، ارثی یا سرما و گرما یا هوای خوب و بد و … نمیدونم .
من باور دارم که بیماری رو خودمون بوجود مییارم و خودمون هم میتونیم با تغییر باورهامون سلامتی رو تو جسم و جانمون برای همیشه داشته باشیم .
من وقتی حالم بد میشه دیگه ادامه نمیدم و بهش پروبال نمیدم و اجازه نمیدم نجواها خفم کنن .
من مینویسم و حالموخوب میکنم و نگرانیهامو پیدا میکنم و با عشق دادن به خودم میزارم از بین بروند .
بله تغییر شخصیت جسارت میخواهد من جسورتر شدم ، قوی شدم ، من تنهایی رانندگی میکنم ، پیاده روی میکنم ، خرید میکنم ، حتی تصمیماتم به دیگران نمیگم و انجامشون میدم . خودمو تو دودلی و شک نمیزارم و سعی میکنم سریع تصمیم بگیرم و انجامش بدم . من امروز تصمیم گرفتم خودم برم بیرون و خریدهامو انجام بدم با اینکه دلم میخواست نقاشی کنم ولی گفتم باید برم بیرون و یه قدم بردارم .
از خدا نشانه خواستم و بعد از انجام خریدهام پشت ماشین جلویی دیدم استیکر قدم زده و داشتم میگفتم چه جالب که یاد نشانه افتادم که این برا منه .
من از خدا خواستم یه خانم رو سوار کنم و تا یه مسیری ببرم و خدا برام فرستاد و من تا یه مسیر نبردمش تا خود مقصد بردمش ، ( خیلی دلی اینکارو کردم با اینکه یکم نگران بودم که مسیر طولانیه و مشکلی پیش نیاد . همش هم ذهنم میره سمت تصادف :/
ولی رسوندمشون و خوشحال بودم از انجام اینکار و تو مسیر صحبت شد و اون خانم در مورد شغلم پرسید و موقع پیاده شدن من کارتمو بهشون دادم (من خیلیی وقته میخواستم برم کارتمو بدم و در مورد کارم به آدمها توضیح بدم که هم تمرین عزت نفس برام بشه و هم یه قدمی برای خودم برداشته باشم . امروز صبح که بیدار شدم خیلی عجیب بود همش میگفتم فقط یه نفر فقط به یه نفر کارتتو بده و توضیح بده در موردش و خدای قشنگم خیلی آسون و راحت برام اینکارو انجام داد.
امروز یه روز عالی بود و خدا در هر لحظه با من بود .
میدونم که دارم به جاهای خوب میرسم و همه چی از همین تغییرات کوچیک و کم کم بوجود مییاد .
خدایا شکرت
به نام خداوند بزرگ و قدرتمند
سلام به همگی دوستای عزیز و استاد عباس منش و مریم جان فوق العاده .
تغییر و تغییر کردن ،
من خودم نسبت به سال گذشته الان میتونم بگم که تقریبا 30 درصد شخصیتم تغییر کرده ، از لحاظ شغلی ، از لحاظ اخلاق ، از نظر صبر کردن ، از نظر مسیرم ، روابطم ، سلامتیم ، تغذیم و…
یکی از چیزاهای جالب اینکه وقتی من تلاش کردم سبک تغذیه ای زندگیمو تغییر بدم ، این مورد روی خانواده هم اثر گذاشت و تقریبا همه به روش من عمل میکنند ، ناخداگاه همه به شدت مراقب سلامتیمون هستیم ، همه خواب راحت و درستی داریم ، همه تقریبا میدونم که بدنمون باید چی بخوره چی نخوره برای سلامتی بیشتر .
واقعا تغییر سخته ، به نظر من اقدام کردنش یهوییه اما باور و اثباتش اصلا یهویی نیست و باید آروم آروم و ریز ریز و هروزززززز روش کار کرد ،
تا پایان عمر ،
من خودم یهویی شغلمو عوض کردم ، همیشه با این قضیه مشکل داشتم که چرا همه موافق کار کردن من به این شکل هستن و تحسینم میکنند ولی نه خودم راضی بودم نه از لحاظ مالی رشد خاصی داشتم ،
وقتی شغلم تغییر کرد حالم عالی شد و نکته ی جالبش اینکه بقیه دیگه موافق نبودن و هرکسی میفهمین میگفت وای حیفه نکن و ازین حرفا ،
اما چی مهمه ؟؟؟
مسیر درست ،
مسیری که خودم حال خوبی دارم ،
مسیری که خدای من توی اون مسیر بیشتر همراهمه ،
چون وقتی این تغییر بزرگ و انجام دادم دیگه بداخلاق نشدم ، دیگه اعصابم زود به زود به هم نمی ریزه ،
صبرم بیشتر شده ،
از لحاظ مالی هنوز رشد خاصی نداشتم اما خداروشکر راضیم از همه لحاظ از نظر آرامش و امنیت کاملی که دارم ،
از لحاظ آزادی فکری و عملی ،
از لحاظ رهایی ،
تغییر بعضی وقتا با یه اتفاق ناخوشایند همراه میشه ولی باعث میشه بعدش رشد خیلی خوبی اتفاق بیفته یهویی میبینی که چقدر بزرگ تر شدی و چقدر تغییر کردی و حواست نیست ،
وقتی بهش فکر میکنی میبینی اون اتفاق اگر نمیفتاد تو الان اینجای این مسیر نبودی ،
تو الان انقدر رشد نکرده بودی و حست خیلی خوب تر میشه .
ما اگه همینجور بشینیم و هیچ تغییری نکنیم اصلا با قانون طبیعت هماهنگ نیستیم ،
چون طبیعت و تمام موجودات داخلش در حال تغییرن ، از درخت گرفته از آب و کوه و سنگ و…
درختا زرد میشن برگاشون میریزه دپباره رشد میکنن ، حتی حیوانات و پرنده دائما در حال ریختن پر و بال هستن و تغییر اساسی به خودشون میدن …
پس اگر تغییر نکنیم جهان هستی به ناچار مارو میبلعه و حذف میشیم از روی زمین ، چون توی مسیر تغییرش هستیم و اون از قانونش پیروی میکنه و چیزهایی که باید از بین برن ناخداگاه حذفشون میکنه.
پس زودتر از اونکه اون تغییرمون بده خودمون تغییر کنیم.
بر اساس فایل قبلی که گوش دادم (جهان مثل آیننه عمل میکنه) سعی میکنم از تغییرات کوچولو استفاده کنم و روزه ی نکات مثبت بگیرم ، هر نکته ی هرچند کوچیکی و دیدم بنویسم یادداشت برداری کنم و ثبتش کنم و برم جلو حتی دائما بازگو کنم ،
نکته ی مثبت از هوای خوب ، ماشین تمیز و خوشکل ، خونه ی خوش رنگ ، لباس رنگی ، حتی انسان های قشنگ و خوش چهره ، پرنده ی خوش صدا ، اسمان تمیز ، حتی کفش پشت ویترین و…
از تغییرات کوچک ولی مستمر شروع میکنم ، و امیدوار به راهم ادامه میدم ،
خدایا شکرت که این روزا دارم بزرگ میشم و دارم واسش تلاش میکنم ….
در پناه خداوند بزرگ باشید .