تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    156MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی تغییر شخصیت، جسارت می خواهد
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1738 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1189 روز

    بنام خداوند جان و خرد، که از این اندیشه برنگذرد❤️

    سلام با استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی و عالی 😘

    سلام بر دوستان عزیزم که در این مسیر همراه هم هستیم 😊

    ما باید هر روز از خودمون سوال کنیم که چطور بهتر از دیروز باشیم چه کاری رو باید انجام بدهیم و چه تغییری در خودمون ایجاد کنیم.

    ما باید در هر کاری هر روز بهتر باشیم و هر روز رشد و پیشرفت کنیم

    با تغییر باور هامون با تغییر رفتار هامون با نشانه های که از طریق خداوند به ما میشه و بهمون الهام میشه گوش کنیم و بهشون عمل کنیم

    تا بتوانم رشد کنیم.

    خداوند از طرق نشانه ها به ما حرف میزنه و راه رو بهمون نشون میده تا بتوانیم اون راه رو درست انجام بدیم.

    حالا اون تغییراتی که باید در زندگیم ایجاد کنم تا هر روز بهتر و عالی تر بشم تو کار خودم 😊

    💚 اولین کار اینه که باید جای اهرم رنج و لذت درمورد کار رو در ذهنم در جای درستش قرار بدم تا اون باور ها و ترس ها و نگرانی ها از بین برن و من با اشتیاق برم سمت علاقم و کارمو درست کنم و بهتر کنم هر روز .

    💚 دومین کار اینه که باید به سلامتیم اهمیت بیشتری بدم با این که اصلا مریض نمیشم و دکتر نمیرم ولی یک تغییری باید ایجاد کنم که هر روز پر انرژی تر و سرحال تر باشم از قبل.

    💚 سوم این که باید هر روز روی خودم کار کنم برنامه بچینم برای خودم تا اون کارو حتما انجام بدم و با برنامه برم جلو تا بتونم یک منظمی به کارام بدم و آرامش بیشتری داشته باشم و خیالم راحت باشه

    توی این چند وقت که من روی خودم کار کردم خیلی نسبت به قبل تغییر کردم و بیشتر عاشق خودم شدم بیشتر به خودم اهمیت میدم به زیبایم و این که خدا رو بیشتر احساس میکنم در کنارم این که همیشه با من هست

    و این که خیلی به آرامش رسیدم و خیالم بابت همه چی راحت هست چون می‌دونم که خدا با من هست و همه کارا رو برام انجام میده به راحتی 😊😍

    دوستون دارم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسين عبدالله گفته:
    مدت عضویت: 3006 روز

    بنام خدای وهاب و تواب

    بنام خدایی که بشدت برایم کافیست

    سلام بر استادعزیزم

    من دوباره اومدم کامنت بزارم برای بار دوم‌تر این فایل

    من قرار گذاشتم در کسب وکارم یسری تغییرات ایجاد و قدمهایی بردارم

    و الان قدم اول رو برداشتم و با اولین‌ ترسی که داشتم روبرو شدم و حرکت کردم و رفتم تو دل ترسم با اعتماد بنفس و اعتماد بخدا پ هدایتش

    خدارو شکر تا اینجا خیلی عالی پیشرفتم و بعد از اینم با هدایت خداوند خیلی عالیتر پیش میرم و بزودی نتایج فوق العاده ای میگیرم و براتون تو کامنتای بعدی از نتایج معجزه آسام براتون مینویسم

    در پناه الله شاد وپیروز باشید

    دوستتون‌دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    بنام خدای مهربونی که در همه حال همراه بنده اش هست.

    سلام استاد عزیزم سلام مریم خوش ذوق و سلام به دوستای گلم در این سایت بهشتی

    با شروع دوره دوازده قدم متعهدتر شدم به حضور روزانه ام در سایت به خوندن کامنت ها که به قول استاد گنجینه ای برای خودش به اینکه رو باورهام کار کنم و تک به تک باورهایی که استاد در دوازده قدم میگن در وجودم نهادینه کنم هر روز نتایج ستاره قطبی رو بدون در نظر گرفتن اینکه نتیجه مثبت یا منفی در سایت ثبت کنم اینا همش تغییر دیگه قبلا نبوده و امروز که نشانه سایت منو به این فایل هدایت کرد و مهر تایید زد که راه تغییر رو باید ادامه بدم من شاگرد استادی هستم که هر روز در حال تغییر هست پس منم باید اینو سرلوحه کارم بذارم چه جمله قشنگی استاد گفتن که وقتی میبینی در کارت بهت چیزی اضافه نمیشه مهارت جدیدی یاد نمی‌گیری باید تغییر کنی باید از اون نقطه امن بیای بیرون الان برای من همینطور شده ولی واقعا نمیدونم چه چیزی دوست دارم که برم دنبالش از بچگی عاشق تجارت بودم و زنانی که در امر بازرگانی فعالیت میکردن رو تشویق می کردم ولی نمیدونم واقعا این مورد علاقه من هست یا اگر هست از کجا شروع کنم خیلی جالب که در حین نوشتن خدا هدایتم کرد که اینو با شما دوستان در میون بذارم ممنون میشم راهنماییم کنین🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد حسین گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    به نام خداوندگار زیبایی ها

    سلام میکنم به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    تبریک میگم به شما دو فرشته عزیز چقدر زیبا زندگی میکنید خدا خوب در و تخته رو با هم جور کرده

    الان دارم با یه ترس عجیبی اما لذت بخش این کامنتو می‌زارم

    من هفده سالمه از پانزده سالگی با استاد آشنا شدم از وقت آشناییم تا الان تغییرات زیادی کردم خیلی زیاد که نمیشه نام برد مثلاً یکیش اینه که یه مغازه دارم با اینکه الان محصل هستم و در مغازه نمیرم اما شاید ماهی بیست تا سی میلیون درآمد داشته باشم تقریباً سه برابر بابام با اینکه بابام بیست سال زیر زمین کار کرده و سخت تلاش کرده اما من به لطف استاد حتی در مغازه نمیرم اما پول میاد سمتم

    با اینکه این درآمد برای یه نوجوان عالی اما هیچ پولی برای خودم نمی‌مونه همشو بابام خرج می‌کنه و همیشه میگه جیب منو تو ندارم که از این قضیه ناراحت نمیشم چون بابام همه جا رو من حساب می‌کنه و این خیلی حس خوبی به من میده

    اما چند وقتیه همون حس هدایتگر درونم میگه این مغازه رو با تمام تجهیزاتش ببخش به بابات و به یه درآمد جدید فکر کن

    وقتی روی کاغذ از خداوند (موتور،ماشین،درآمد عالی،و…)خواستم منو به این دوره هدایت کرد (روز شمار تحول زندگی من )

    شاید بگین با اون درآمد چرا بصورت حرفه ای کار نمیکنی ولی باید بگم که از اون پولا شاید ماهی پانصد هزار تومان خرج میکنم

    من وقتی به اینجا هدایت شدم که فهمیدم با پول دوست نیستم فهمیدم یه رابطه ای هست بین پول و دوری از خداوند بین پول و رفتن به جهندم بین پول و دوری از خانوادم خیلی خنده داره من عاشق تنهایی هستم با اینکه دوست و رفیق زیاد دارم ولی تنها میرم بیرون تنها میرم مسافرت تنها میرم کوه

    اما وقتی به ثروتمند شدن فکر میکنم یه حس بیگانه میگه نکنه از خانوادت دور بشی یا .‌..

    بزارین یکم از خصوصیات خوب خودم بگم

    خیلی آرام هستم خیلی بیخیال خیلی خوش خنده خیلی شاد خیلی شجاع خیلی کنجکاو خیلی ماجرا جو خیلی عاشق تجربه های مختلف هستم به نکات مثبت خیلی توجه میکنم خیلی خیلی خیلی بزرگ بین هستم

    تمرینات این دوره رو مو به مو انجام میدم

    و کل روز به فکر شما هستم

    به امید اینکه تو دورهمی بعدی کنارتون باشم

    امیدوارم هرکجا که هستین زیبا باشید زیبایی ببینید و زیبا زندگی کنید.

    سپاسگزارم بابت این عشق بی اندازه ای که پشت فایل هاست 🙂👍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهدی هداوند خانی گفته:
    مدت عضویت: 2084 روز

    به نام خداوند تنها قدرت جهان هستی

    فایل کوتاه و بسیار زیبایی بود و بسیار تاثیر گزار ….

    تغیر و بیرون آمدن از منطقه امنی که برای خودمون درست کردیم واقعا جسارت میخاد…

    ولی خداروشکر میکنم بعد از 20 سال کارمندی خداوند مهربانم این جسارت را به من داد که از این دایره امنی که برای خودم ساخته بودم بیام بیرون و با ایمان به خداوند رزاق بزرگترین تغییر زندگیم رو رقم بزنم ….

    و بعد از این تغییر هدایت شدم به سایت استاد عزیزم که امیدوارم همیشه در پناه خداوند مهربان سالم و سرحال و شاد و خندان باشه ….

    الانم علاقه ام رو پیدا کردم (البته هدایت شدم به سمتش) و دارم مهارتم رو مورد علاقم کسب میکنم و میبرم بالا تا بتونم کسب و کار خودمو داشته باشم ، تا بهترین و عالی ترین ها در زندگیم اتفاق بیفته چون من لایقش هستم ….

    خدارو شکر برای این همه اقدامات عالی که رقم زدم و ادامه میدم تا حصول نتیجه و البته مشکلاتی هست که هیچگاه حالمو بد نمیکنه چون همه چیز خیره ولی ما فکر می‌کنیم که این اتفاقات به ظاهر بد خیلی برامون بده اما در انتهاش می‌بینیم که خدا کادوش رو توی بسته بندی بد کذاشته و بهمون داده و ما فقط بسته بندی رو دیدیم ولی نتیجه مثل همیشه عالی بوده …..

    قدم به قدم میریم جلو تا به قدم بعدی هدایت بشم چون الله مهربانم هدایت ما رو بر خودش واجب کرده (و علینا للهدی) اما باید گوش شنوا داشت تا هدایت را بشنوی و حسش کنی (گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش) ….

    و تنها حال خوب زمینه هدایت رو فراهم میکنه . حالت که خوب باشه ، در حال ارسال فرکانس های عالی هستی و سیستم همنو به خودمون بر میگردونه

    حال خوب = اتفاقات خوب

    باید هر لحظه مراقب حالمون و حسمون باشیم و با ایمان به خدایی که فقط قدرت به دست اوست قدم برداریم به سمت جلو و زندگی جدید و اتفاقات عالی …

    تشکر از از استاد عباسمنش عزیزم که با این سایت بینظیرش واقعا هر روز یک سورپرایز برامون داره …….

    ❤❤❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1725 روز

    به نام خدای مهربان

    ️️من موجودی فرکانسیم که با باورها و فرکانسام زندگیم رو خلق میکنم

    ️️من به پشتوانه نیروی هدایتگری که درونم هست و خیر و شرم رو بهم الهام میکنه وارد جهانی شدم که کارش پاسخ به فرکانس‌های منه

    ️جهان هرگز از رشد باز نمی ایسته و بیشترین پاداش‌ها رو به افرادی میده که رشد بیشتر ایجاد میکنن و راه ایجاد این رشد ورود به مسیر اشتیاق و استقبال از تغییرات همیشگیه

    ️️همیشه نقطه ای در زندگیم هست که نیاز به تغییر داره، همیشه بخشی از وجودم آماده رشد بیشتره، همیشه بخش دیگه ای از توانایی هام آماده ابراز وجوده و این کار فقط به وسیله قدم برداشتن برای تحقق یک خواسته دیگه انجام میشه

    از طریق استقبال از یک تغییر دیگه که به راحتی میتونم نشانه هاش رو احساس کنم

    ️️این نشونه ها زبان گویای خدای درونمه برای گسترش ظرف وجودم و آمادگی برای دریافت نعمت های بیشتر

    ️️من هر لحظه آماده تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم هستم

    ️️هر باوری هر چقدر قدرتمند کننده بازم میتونه قدرتمند کننده تر باشه

    ️️زندگیم هر چقدر که خوب باشه بازم میتونه بهتر بشه، هر نتیجه‌ای هر چقدر عالی بازم میتونه عالی تر باشه

    ️️ببینم جز کدوم گروه هستم

    قبل از اینکه اوضاع خیلی خراب بشه تغییر میکنم؟

    وقتی اوضاع خراب شد تغییر میکنم؟

    یا هرگز تغییر نمیکنم؟

    ️️خیلی موقع ها باید بتونم آینده این چیزی که الان هستم رو ببینم که من با این وضعیتی که الان دارم پیش میرم ده سال دیگه کجام آیا اون جایی هست که من واقعا میخوام باشم یا نه، جای مناسبی نیست

    ️️خیلی از افراد به خاطر ترس ها و نگرانی هاشون، یا بخاطر اینکه نمیدونن آینده چی میشه یا به خاطر بی ایمانی شون دست به تغییر نمیزنن و حرکت نمیکنن

    ️️سعی کنم همیشه ده سال آینده رو ببینم روندی رو که دارم طی میکنم ببینم.

    ده ساله بعد ببینم کجام، چقدر اوضاع داره بدتر میشه

    ️️اگه خودم رو عوض نکنم، این اوضاعی که الان کمی داره بهم فشار میاره ده سال دیگه بیشتر فشار میاره

    باید بتونم این فشار 10 سال بعد رو الان حس کنم

    روزهای سخت 10 سال بعد رو الان حس کنم تا بهم انرژی بده برای حرکت کردن

    ️️یکی از بهترین شیوه هایی که کمک میکنه تا تغییر کنم اینه که آینده رو ببینم که با همین روندی که دارم پیش میرم، چقدر اوضاع بد میشه و شرایط داغون میشه و اوضاع از اینی که هست بدتر میشه

    ️️پس توی هر شرایطی که هستم اگه شرایط داره خراب میشه این نشونه ها رو ببینم

    هم از لحاظ مالی، هم از لحاظ روابط خانوادگی

    ️️اگه دارم میبینم که اوضاع مالیم یا رابطم، هر روز داره بدتر میشه یه فکری به حالش بکنم و توی رفتارها و باورها و حرکت هام یه تغییری ایجاد کنم

    ️️در تموم لحظه های زندگیم و در تموم موضوعات مختلف باید آمادگی تغییر رو داشته باشم قبل از اینکه اوضاع اونقدر سخت بشه که ناتوان بشم، بیچاره بشم، چاره ای نداشته باشم و مجبور باشم که ادامه بدم

    ️️هر چند که توی ناتوانی مطلق هم اگه بخوام و ایمان داشته باشم و خدا رو باور کنم میتونم تغییرات رو شروع کنم و نتایج بزرگی بگیرم

    اما چرا بزارم اوضاع این قدر بد بشه

    ️️جهان داره تغییر میکنه منم باید به همون نسبت با جهان تغییر کنم

    توی کسب و کارم، بیزینسم، سلامتیم، رفتار هام، توی همه قسمتهای زندگیم باید حرکت کنم و تجربه کسب کنم

    ️️شاید یک سری از تجربه ها هم به شکست برسه ولی اینها باعث میشه که بزرگتر بشم قویتر بشم، شجاع تر بشم، با ایمان تر بشم،

    ️️پس هر روز به دنبال تغییر باشم، هر روز بگم چیکار کنم که امروز بهتر از دیروز باشم، توی چه قسمت هایی از زندگیم تغییر ایجاد کنم که اوضاع بدتر نشه که هیچ، بهتر و عالی تر بشه

    ️️پس نشونه ها رو ببینم، چون خدا داره از طریق نشانه ها باهام صحبت میکنه، اگه دیدم کسب و کارم هر روز داره کمرنگ تر میشه، هر روز در آمدم پایین تر میره، حتماً باید یه تغییری توش ایجاد کنم، حتماً باید یه جای دیگه دنبال یه برنامه دیگه ای باشم

    مثلاً ممکنه سیستمم سنتی باشه نیازه که به روزش کنم و اینترنتیش کنم

    ️️پس اگه دیدم اوضاع داره هر روز بدتر میشه، درآمدم کمتر میشه، باید به فکر باشم و نپذیرم که این طبیعیه، نپذیرم که این رکود اقتصادی توی کشوره و اینو باور نکنم

    ️️من باید زودتر به پیشواز تغییر برم

    ️️من توی هر شرایطی که هستم بازم میتونم این شرایط رو بهتر کنم، فقط باید یک سری تغییرات در خودم ایجاد کنم،

    مخصوصا در باورها و طرز فکرم

    ️️تغییر نیازی به کوه جابجا کردن نداره، باید سکان کشتی زندگیم رو از دست عادت های قدیمی بگیرم که زندگیم رو تبدیل به یک چرخه تکراری و کسل کننده کرده

    ️️فقط کافیه عینک توجه به نا خواسته ها رو از چشام بردارم تا بتونم نعمت ها و زیبایی هایی که همین حالا در زندگیم وجود داره ببینم

    ️️بتونم زیباییهای خونه ام، محله ام، شهرم و کشورم رو تشخیص بدم و با توجه کردن به اونها، تاییدشون و استفاده از اون ها و لذت بردن از این تجربه‌ها، ظرف وجودم رو آماده دریافت نعمت های بیشتر و ورود به مدار های بالاتر کنم

    ️️من با تشخیص نعمتهای اکنونم و سپاسگزاری کردن به خاطر اون هاست که میتونم ظرفم رو رشد بدم و نعمت های بیشتری دریافت کنم

    ️️تغییر وقتی رخ میده که با فراغ بال به استقبال ماجراهای جدید برم،

    آدم های جدید رو ملاقات کنم،

    از زیر سلطه شیوه های همیشگی بیرون بیام، شیوه های جدید رو برای انجام کارهام امتحان کنم

    ️️باید به هر شکلی که شده روزمرگی رو از زندگیم دور کنم و به این وسیله وجودم رو آماده ورود به دل ناشناخته ها و تجربه اونها کنم

    ️هرچقدر ناشناخته های بیشتری رو امتحان کنم بیشتر پی میبرم که نه تنها ترسناک نبودن، بلکه بهم فرصت تجربه های شگفت انگیزی رو دادن

    ️️با هر بار انجام یه کار جدید و تجربه یک ناشناخته دیگه، توانایی های بیشتری در وجودم بیدار میشه که بخش دیگه ای از عزت نفسم رو میسازه و آروم آروم ترس از تغییر از وجودم میره و طعم زیبای امتحان شیوه‌های جدید در وجودم نهادینه میشه🪴

    سپاسگزارم از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان🪴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3044 روز

    به نام خدا

    روز شمار تحول زندگی من روز 5

    سلام به استاد ومریم جان ودوستان عزیزم خدارو سپاسگزارم که قدمی در راستای عمل به تعهدم برداشتم

    استاد شما درست میفرمایید ما هر دفعه که برگردیم وفایلها را مجدد نگاه کنیم یه چیز جدید میشنویم وحتی کامنتی که مینویسیم مشخصه که از لحاظ فرکانسی تغییر کردیم خداراسپاسگزارم که مرا به این مسیر هدایت کرد سپاسگزارم بخاطر وجود شما دوعزیز ودوستان خوبم

    چند وقته که با دقت به زندگیم متوجه شده بود روابطم مشکل داره البته که تصمیم به تغییر گرفتم ومطمئنم این تغییر نیاز به جهاد اکبر داره ولی آرامشی که الان دارم به این تغییر می ارزه استاد تو متن فایل شما وهمچنین مریم جان اشاره کردید کسانی که دست به تغییر نمی زنند ترس دارند یا نگرانند ولی در زمینه روابط مخصوص روابط زناشویی البته من خودم را میگم حاضر نبودم بپذیرم که باید تغییر کنم با وجود اینکه هرروز نشانه ها را میدیدم( سرکوچکترین مسائل با همسرم بحث میکردم وخیلی وقتها این بحثهای کوچک منتهی میشد به دعوای بزرگ وقهر یکی ،دوروزه) چون فکر میکردم مشکل از من نیست بلکه مشکل از طرف مقابلمه عوض اینکه تلاش کنم خودم را تغیر بدم دست وپای الکی میزدم ایشون را تغییر بدم خدارا سپاسگزارم که مرا هدایت کرد ومتوجه شدم قبل از اینکه خیلی دور بشه کسی که باید تغییر کنه خود من هستم ومن مسئول رفتارها واعمال خود هستم و نمیتونم کسی را تغییر بدم

    وهمچنین باید بیشتر برا خودم ارزش قائل باشم به توانایی هام اعتماد کنم ومنم به اندازه هر کسی توانمند وارزشمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4070 روز

    سلام و ارادت فراااوااان

    اول از همه بگم که چقدر استاد را تحسین میکنم از اینکه فایل های قدیمی را که میبینیم و همزمان فایل های جدید استاد بعد از قانون سلامتی ، میگم ایووول واقعا این مرد کارش حرف نداره ، فقط کافیه روی یک موضوع تمرکز کنه و تماااام !!

    قبل از اینکه استاد تمرکز بزارند روی قانون سلامتی ، من پیش خودم ( چون خودم ورزشکارم ) میگفتم ، هر چند که هر کسی هر جوری که راحته میتونه زندگی کنه ولی از نگاه خودم میگفتم ای کاش بدن را هم میساختی استاد ، دیگه میشدی Perfect و استاد بعد یه مدت زمانی تمرکز ، تبدیل شد به Perfect و هربار و مخصوصا داخل سفر به دور آمریکا که استاد را میبینم تحسینش میکنم ، و هی میگم ایول ، چقدر سرشونه هاش و بازوهاش خوب شده ، آفرین ، شکم چه تخت شده ! دمت گرم و …. !

    و اما در مورد این فایل و روز پنجم

    این موضوع واقعا یکی از دغدغه های منه ، و سعی کردم که دقت کنم ، به قول کتاب ” چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد ” مدام بو بکشم و حواسم به پنیر ها باشه !

    ولی ادعایی ندارم که همیشه به موقع عمل کرده باشم و یا حتی درست عمل کرده باشم

    الان یه اتفاق مربوط به کمتر از 2 ماه پیش را میخوام بگم که فکر میکنم مرتبط باشه و همینطور به آموزه های دیگر استاد

    (( !! و اگر دوستانی که کامنت بنده را خواندند و نکته ای پیدا کردند که بتونند راهنمایی ام کنند هم بسیار ممنون میشم !! ))

    خوب این مورد که بتونم سریع تغییر کنم تقریبا همیشه در ذهنم بود که این اتفاقی که میخوام بگم از چهار ماه پیش با شروع این داستان های اعتراضات و قطعی اینترنت اتفاق افتاد

    من تقربیا از سال 98 تا الان به صورت پروژه ای و دورکاری کار میکردم ، هر چند کار کردن و درآمدم خیلی متغییر بوده ( و البته در این دوران سربازی را هم پشت سر گذاشتم ) ولی بخاطر اولویت آزادی که در زندگی برام خیلی مهمه ، به این شکل دور کاری و پروژه ای کار میکردم و به نظر خودم راه رشد هم افزایش درآمد هم میتونه بیشتر و بهتر باشه اما بازم توی سرم بود که یه وقت در مسیر تکاملم به چیزی نچسبم و یا تبدیل به مرداب نشم ! صرفا به بهونه آزادی طلبی ام ! و همیشه میگفتم که انتخابم اینه ولی اگر فضایی استخدامی باشه ولی باعث رشد بیشتر و تجربه بیشتر و بهتر من باشه ، قبول میکنم و مشکلی ندارم

    با قطع شدن اینترنت و این داستان در اول کار ، ورودی من و کار من قطع شد !

    در فکر اینکه الان باید چیکار کنم ؟ و مدام فایل های استاد را میدیدم و گوش میکردم ، به قول استاد که گفتند : هیچ وقت ورودی مالی را قطع نکنید ! پیش خودم گفتم ، خوب ، الان برای من قطع شده ، چیکار باید بکنم ؟ در عمل ؟ در ذهن ؟ و …

    دوباره اشاره به فایل دیگه ، که در کلاب هاوس با دوستان بود ، که یه خانمی که مهاجرت کرده بودند و بعد از کلی اتفاق میخواستند دوباره شروع کنند ، با کارگری در رستوران شروع کردن و هدایت شدند ، و به قول خودشون گفتند که اشکال نداره ، از اینجا شروع میکنم و خدا هدایتم میکنه

    منم پیش خودم گفتم ، اوکی ، مشغول به کاری دیگه میشم ( از 17 سالگی تقریبا چندین مدل کار کردم و کار برام عار نبوده واقعا )

    خوب شروع کردم جستجو ، صحبت ، رزومه و …. برای داشتن کار و ورودی مالی

    اما یه اشتباه و باگ در راهم فکر میکنم این بود که اولویتم شده بود درآمد بالاتر ! مثلا این ویزیتوری پروسانت داره ، این کارشناس ملک هم پورسانت داره و خوبه ( چون سابقه فروش هم داشتم )

    اما کار خودم که بنا بر علاقه ام هست ، موشن گرافیست و تدوینگر هستم ، حتی ایده ای از خودم داشتم که برای خودم داشتم تولید محتوا میکردم و ارائه میکردم و با این داستان ها و قطع شدن درآمدم ، اون ایده ام را هم تا الان استوپ کردم ، چون خرجی لازمم به مشکل خورده بود !

    سعی میکنم خلاصه تر بگم ، با روزمه پر کردن در یک مشاور املاک و یک کار ویزیتوری مواد غذایی و تایید هر دو ، تصمیم را بر این گرفتم که برم برای ویزیتوری ، همه کارهای لازمه بیمه و مدارک اولیه را انجام دادم ( چون تا الان بیمه نه برای خودم رد کردم و نه جایی برام رد شده )

    حدود 700 هزار تومن خرج همین کارهام شد ، تا رسید به روز اول کاری ، روز اول کاری با یه سری تضاد ها برخوردم به نسبت صحبت اولیه که باهاشون داشتم ، و دیدم متفاوت از اون تفکر منه ، با کلی صحبت که تیم و مدیر بسیار شریف و محترمی هم بودند و تضادی که برخوردم ، احساسم به شدت بد شده بود و گیر کرده بودم که الان باید چیکار کنم ؟ ( ادامه بدم یا همین اول کار انصراف بدم )

    مدیر اون شعبه که فرد فوق العاده شریف بودند با من صحبت کردند و منم دغدغه های خودم را گفتم و گفته بودم هم که تخصصم چیه ، ایشون توی حرفاش گفت ببین این کار ( فروش ) را باید دلی انجام بدی ، غیر از این باشه نمیتونی !!

    توی ذهنم جرقه حرف استاد خورد که : بچسب به کاری که بهش علاقه داری و تخصصت را بیشتر کن ، و همینطور داستان خودشون موقعی که چندتا ایده کسب و کار داشتند و بهشون الهام شده بود که فقط همین راه را ادامه بدند !

    فهمیدم که ، اشتباه کردم و اولویتم را گذاشتم درآمد بالاتر ( بخاطر شرایط نامساعدم و نیاز شدید مالی ) و به اینجا رسید ، از اون مدیر با احترام و عذرخواهی فراوان درخواست انصراف دادم و ایشون هم بسیار با احترام در جواب عذر خواهی من گفتند که : نه عزیزم عذر خواهی براچی ، خودت وقت گذاشتی و هزینه کردی ، از خودت رفت و گرنه هیچ اشکالی نداره !

    اومدم خونه و به شدت ذهنم درگیر بود ، سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم ولی ، نیاز شدید مالی ، این تضادی که خوردم ، تصمیمم ، همش توی ذهنم میچرخید ، گفتم خدایا چیکار کنم ، خودت هدایت کن ، خواستم نشینم بدون عمل و ورودی قطع بشه و سریع تغییر کنم حالا به تضاد خوردم و حسم اینطور شد ، تو هدایت کن که چیکار کنم !

    بعد باز در جستجو با تخصص خودم برخوردم تقریبا چند مورد همزمان ، حسم و شاید اون الهام قلبی ام گفت که مگه نمیخوای عمل کنی ، اوکی ، ولی توی حوزه کاری خودت ! گفتم چشم ، رزومه فرستادم چندید مکان ، صحبت کردم ، خودم رد کردم ، از اون طرف رد شدم و باز ذهن مشغول

    تا هدایت خداوند که

    از یه سایت فریلنسری که تاحالا کار ازش نگرفته بودم و ماه ها بود بهش سر نمیزدم چون به نظرم پیشنهادات خیلی پرتی داشت ، به واسطه همسرم که کانال اون سایت را داشت و منم کانالش را هم پاک کرده بودم ، گفت حمیدرضا اینو ببین چجوریه و برات فرستادم ، منم پیش خودم گفتم آخه از این سایت ؟ رفتم دیدم ، دیدم عه ، یکی از پیج هایی هست که توی حوزه ورزش رزمی فعالیت داره ( اولین نشونه ) و نیاز به تدوینگر و دورکاری میخواست ، پیام دادم جواب داد و صحبت کردیم و گفتم خودمم رزمی کار و ورزشکارم ، همکاری اولیه انجام شد و ادامه دادیم ( از سایتی که تا الان هییچ کاری ازش نگرفته بودم با اینکه پیشنهادات زیادی هم داده بودم )

    بعد که همکاری اوکی شد ، تدوین یکی از محصولاتش را بهم داد اون چی بود ، آموزش قوانین در مبارزات mma ( نشونه دوم ، چون من فایترم و هدف اصلی خودم و قهرمانی ام هم در همین مسابقاته و مرتبط با علاقه خودم )

    کارهای این دوستمون داشتم انجام میدادم ( که تا الان ادامه دار بوده واقعا یکی از دستان خداوند بوده برام و برنامه هایی هم دارم که بعدا ان شالله با انجامش خواهم گفت )

    همزمان ، دوتا کار دیگه بهم سفارش داده شد ، و یکیش یه موشن گرافیک برای کشور دیگه از شخصی که قبلا هم یه دونه کار براش زده بودم !

    به طوری کار سرم ریخت که داشتم تقریبا شبانه روزی کار میکردم !

    پیش خودم گفتم دیدی خدا هدایت کرد گفت بچسب به کار خودت : )

    کارها را که انجام میدادم بازم در فکر کاری تمام وقت و حضوری بودم که قسمتی از تامین مالی ام باشه و سه جای دیگه هم رزومه فرستادم و رفتم صحبت کردم و یه نکته جالب داشت برام ، هر چقدر سعی میکردم ذهنم را کنترل کنم ، جاهایی که برای مصاحبه میرفتم نشونه های بیشتری دریافت میکردم و افراد شادتر و مکان های بهتر ، تا باز یکی از اون سفارش ها ، که انجام دادم از یه تیم و شرکتی بود که خیلی وقت پیش من براشون نمونه کار فرستادم و این مدت هیچ جواب و پیشنهادی از طرفشون نبود که باهام تماس گرفتند و گفتند میخواند همکاری کنند ، کار اول انجام شد و منتظر نتیجه و نظر اونها برای ادامه همکاری بودم

    و در حال حاضر چند روز پیش صحبت کردیم برای همکاری ادامه دار ، قرارداد و … و یه آپشن خوب برام قرار داند که در حال حاضر هم در کارم بهش نیاز دارم که اونم بعد از انجامش ان شالله خواهم گفت ! و جالب به اینکه این تیم هم باز در اول کار و تا چند ماه آینده پیشنهاد دوری کاری به من دادند ، که باز طبق خواسته من شد ، آزادی همراه با کار و البته دو مورد کاری که من به هردو حوزه علاقه دارم ، تکنولوژی و ورزشی

    فقط با کمی تمرکز ذهن و کنترل توجه ، خداوند به این شکل هدایتم کرد ! و فکر میکنم اولین دلیل این هدایت این بوده که نخواستم بشینم تا اوضاع بدتر بشه ، راه را اشتباه رفتم ولی خداوند هدایتم کرد ، یه مقداری ( واقعا فقط یه مقدار خیلی کمی سعی کردم ذهنمو کنترل کنم ) و خداوند از راه هایی که واقعا فکرش را نمیکردم کار برام رسوند ، اونم ادامه دار ! خدایا شکرت !!!! :))

    و اما سوال مربوط به این فایل :

    از خودت بپرس که چه جنبه هایی از زندگی ات الان نیاز به تغییر دارد و بنویس که چگونه با ایجاد چه تغییری در باورها و نگرش ات می توانی زندگی بهتری برای خودت بسازی ، الان چه ایده ای برای برداشتن قدم اول داری !

    جواب خودم :

    در بحث تمرکز ، به شددددت نیاز به بهتر شدن دارم و همینطور کنترل ذهن و دارم سعی میکردم هر روز ذهنم و کانون توجهم را بهتر کنترل کنم !

    باورهای مالی ام ، با گوش کردن مدام فایل هایی که به تقویت باورهای مالی ام کمک میکنه

    تخصصم کاری ام ، که نیازه با تمرکز بیشتر تخصصم را بهتر و بیشتر کنم و فکر میکنم به نسبت این مدت زمان خیلی عقب موندم و آپدیت نیستم !

    عزت نفس ، که خیلی حس میکنم باگ داره و با استفاده از فایل های استاد ، استفاده تمرکزی از دوره عزت نفس (دارم محصول عزت نفس را چند قسمتش را دیدم و انجام دادم که الان تمرکز بیشتر روی همین فایل های روز شمار هست تا بتونم هدایتی و با درک و فهم بیشتر عزت نفس را کار کنم و بیشتر با تعهد بهش بپردازم )

    و ایده ام برای قدم اول فعلا :

    فقط و فقط کنترل کانون توجه و ذهنم و تمرکز بر روز شمار تحول زندگی من : ) تعهد به نوشتن کامنت و کار کردن روی خودم فعلا با همین فایل ها تا بتونم هدایت ها را دریافت کنم !

    .

    خیلی طولانی شد و سعی کردم تا میشه خلاصه بنویسم ، سریع فقط انگشتانم داشت تایپ میکرد ، و امیدوارم مفید بوده باشه مخصوصا اگر ایراد یا نکته ای دوستان پیدا کردند و گفتند هم که عالی میشه !

    ممنونم ، این روز شمار تحول زندگی عاااالیه : ))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    سلام به استاد عزیز ودوستان

    الان که به گذشته نگاه می کنم ،بیشتر این حرف استادو تصدیق می کنم،

    هرجا شجاعت به خرج دادم ،مو.فقیت کسب کردم

    اما علت ناکامی هام ترس هام بودن .

    ترس از حرف مردم

    ترس از انجام ایده هایی که به ذهنم می امد

    ترس از پدر ومادرم

    ترس از شوهرم

    الان 40 سالمه ،خیلی برام سخت بود که بپذیرم ،علت زندگی فوق العاده سختم خودم هستم

    اما

    با کلی تلاش ذهنی ،پذیرفتم که :

    خودم بودم که به نشانه ها توجهی نداشتم وبا ادمی ازدواج کردم که ،همون اول هم دوسش نداشتم

    خودم بودم که خیلی خسیس بودم و از خرج کردن می ترسیدم

    خودم بودم ،که فک میکردم امکان نداره بدون گدا بازی خانه دار شد

    خودم بودم که زندگی رو بر خودم سخت کردم و کوچکترین خرجی برا خودم نمی کردم .

    خودم بودم ،که از ادمایی که کوچکترین اهمیتی به من نمی دادند ،می ترسیدم ،

    خودم بودم که تن به یه ازدواج اشتباه ،از سر نداشتن هیچ سناریویی برای زندگیم ،تن دادم .

    واقعا پذیرفتن حقیقت شجاعت میخواد ،

    تغییر شخصیت شجاعت می خواد.

    من بااینکه خیلی زیبا بودم ،اما اصلا اعتماد بنفس نداشتم

    خیلی ترسو بودم .

    دیگران خیلی اذیتم کردن ،اما بخاطر باورهای خودم بود .

    تو کل فک وفامیل ما ،اگع یه عطسه هم بکنن ،میگن از چشم زخمه .

    منم این باورو داشتم که دیگران میخوان بهم ضربه بزنن وزدند .

    اما

    اما

    الان دیگه اراده کردم ،که شخصیتی جدید بسازم

    تحسین کننده و تصدیق کننده ی زیبایی ها

    شخصیتی نترس وشجاع

    قوی ومتکی به خود نه دیگران

    شخصیتی با اعتماد بنفس و عزم راسخ

    شخصیتی باایمان که نه ترسی بر اوست و نه غمگین می شود

    خدایا

    راهو به من نشان بده

    هدایتم کن به انچه خوب است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    هدیه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و همه عزیزان

    برگ پنجم سفرنامه تغییر جسارت میخواهد

    باید جرئت به خرج بدم و ایده ای که به ذهنم رسیده رو عملی کنم

    دیشب داشتم به این فکر میکردم که حالا که جهادی اکبر برای تغییر شخصیت به طور جدی رو شروع کردم چند تا هدف رو به طور همزمان گذاشتم و این کیفیت رو پایین میاره و ایده ای به ذهنم اومد که یکسری از اهداف رو کمی به تعویق بندازم تا یکسری هارو تموم کنم و بعد شروع کنم ولی ترسیدم که آینده چی میشه ترسیدم که نکنه به ضررم باشه این عقب انداختن ترسیدم که اوضاع بدتر بشه و این یعنی بی ایمانی یعنی باور نداشتن خودم

    اصلا همین کارو میکنم این ایده رو عملی میکنم میرم تو دل ترسم میخوام جرعت به خرج بدم وای خدای من یعنی میتونم ازپسش برمیام ؟

    الان خیلی میترسم دوست دارم اینکارو بکنم ولی میترسم پس حتما انجامش میدم

    این همون کاریه که باید توش تغییر ایجاد کنم

    و اولین قدمی که براش برمیدارم اینکه میرم تو دل ترس ها

    خدایا شکرت هزاران بار شکرت

    راستی اینکه آیندرو ببینین واقعا درست میگید استاد هر موقع آیندرو دیدم که با همین شیوه پیش برم به کجا میرسم ودیدم که چه آینده ی وحشتانکی در انتظارمه تغییر جهت دادم این کار خیلی جواب میده نه فقط برای شروع در ادامه ی راه هم که میخوای به عقب برگردی و کنترل ذهن از دست میدی به آینده نگاه میکنی و دوباره انگیزه میگیری

    سپاس فراوان رب که اینگونه هدایت میکنی مرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه سلطانی گفته:
      مدت عضویت: 1212 روز

      عااااااااشقتم من که انقد قشنگ وعالی صحبت می کنی من مطمئنم که موفقیت پیش روی توست تو عالی بینظیری همین فرمون بروجلو.

      عشق آبجی

      نظراتت رو توی سفرنامه خوندم ومعلومه که چقدر اگاه تر از قبل شدی ومنی که از نزدیک می‌بینمت میفهمم که چقدر عاقل تر صبور تر آرام تر شدی.

      ما همه با کارکردن هرروزه روی باورها و بمب باران کردن افکار مثبت ورودی افکار مثبت ورودی های خوب عالی

      قطعا زندگیمان تغییر خواهد کرد.

      از خدای مهربانم این تغییر های خوب عالی را خواستارم

      در پناه خدا باشی و هروز در فرکانس بالاتر باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        هدیه سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 1309 روز

        من عاشق شما هستمممم (مثل استاد که به خانم شایسته گفت تو فایل زندگی در بهشت )

        بهترین خواهر دنیا

        با ورودی های مثبت به ذهن و کنترل ذهن میتونیم احساسمون رو خوب نگه داریم و احساس خوب برابر با اتفاق خوب و من خیلی خوشحالم که تو رو دارم تا ساعت ها باهم در مورد خواسته هامون باورها رشد شخصیتی و … حرف بزنیم خیلی خوشحالم که با هم این راه رو میریم و باید استمرار داشت اونوقت مطمئنم میایم و توی سایت از نتایج عالیمون مینویسیم

        میدونی که چقدر عاشقتم و از خدا برات بهترینهارو میخوام

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: