اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
فکرکنم بهتره جلسات رو ادامه ندهم و روی این فایل پنجم و روز چهارم بمونم و عمل کنم
من تموم فایلهارو گوش دادم قبلا ولی عمل نه زیاد! الانم سعی میکنم عجله ای برای به اخر رسوندن نداشته باشم و سعی کنم بجاش در وجودم تمرینات رو نهادینه کنم
تغییر جسارت میخواد
من خودم کلا تغییر رو دوس دارم و تکراری بودن خستم میکنه ولی گاهی دیر تغییر میکنم پس گردنی میخوره و بعد رویه رو تغییر میدم
یادمه ترم سوم دانشگاه بودم بخاطر رفیق بازی هام و پیچوندن کلاسهام یک درس سه واحدی رو افتادم, زیاد جدی نگرفتم و ترم بعد که دیگه شور اینکار هارو در اوردم سه تا درس سه واحدی رو افتادم یعنی 9 واحد و باعث شد من هشت ترمه تموم نکنم و نه ترمه بشم. ولی اونجا دیگه خودمو جمع کردم با یه سری دوستام که نتایج درسیشون هر ترم افتادن بود رابطه رو کمتر کردم و چسبیدم به درسم و تموم کردم به موقع درسمو و هر ترم هم معدلم بهتر میشد, ولی بقیه دوستام درسشونو تموم نکردند حتی و لیسانس پر پر شد, کلا یه ذره تو دانشگاه ازاد جو درسی داغ نبود ولی من همون ترم به بعد بخاطر عزم جزمم با شاگرد الف رشتم رفیق شده بودم و همیشه کمکم میکرد, الان که نوشتم یادم اورد خداوند چه زیبا دستاشو اورد و کمکم کرد.
من خیلی زود با اولین نشانه تغییر کردم
دومین چیزی که یادم میاد من تقریبا همیشه خوش استایل بودم ولی ورزشکار اصلا! همیشه حدود 60 کیلو و اینا بودم ولی یه روزی که دیگه همش بیرون و گردش بودم و فست و فود میخوردم رفتم رو ترازو و دیدم شدم 70.خیلی بهم ریحتم ولی میگفتم اشکالی نداره تا اینکه چندی بعد دیدم شدم 72 .واااقعا دیگه بهم برخورده بود ورزش رو برای اولین شروع کردم, قند و شکر و چربی رو حذف کردم و چسبیدم به خوش استایلی و الان چارساله هنوز فیت هستم ,یه چیزی تو مایه های قانون سلامتی ولی من کربوهیدرات هم میخورم ولی کم
یکی دیگه رابطه عاطفیم با یه شخص خیلی خوب بود خیلی دوست داشتنی و متشخص بود. ولی بخاطر یه سری مشکلات خانوادگیش منو معطل خودش نگه داشته بود, من دیدم افرادی هستند چندین ساله نامزدی شون طول کشیده و یه جورایی دختره بازیچه شده من با تموم دلبستگیم کاااملا رابطه را کات کردم که اینم واقعا به نفعم شد و دری از بهشت و توحید به روم باز شد که نوشتنش از حوصله خارجه
تغییر دیگه ام تو مباحث احساس لیاقت بود که خیلی عالی دارم کار میکنم رو دوره ولی الان چیزی که قلبم خیلی بهم میگه انجامش بده عادت تمرکز بر نکات مثبت ادمهاست
من خیلی تو اشنایی روابط خوبم ولی الگویی که از خودم پبدا کردم اینه که بعد چندماه دنبال ایراد پیدا کردن از دوستم طرف مقابلم یا هرکسی میفتم و رابطه را میترکونم
من میخوام تا این عادت رو ایجاد نکردم نرم سراغ تغییر بعدی چون تغییر ندادن اینکار باعث میشه همیشه روابط خوبمو با یه ایراد کوچیک خراب کنم و در طولانی مدت روابطم خیلی کم بشه
یه لیست عظیم از تغییرات رو نمینویسم بجاش فعلا همین,
انشالله خداوند کمکم کنه تمرکزی بتونم این عادت رو ایجاد کنم و از نتایجش بنویسم.
سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته و تمامی دوستانم در سایت.
اول از خدا و بعد از استاد تشکر میکنم بخاطر این آگاهی های بی نظیر.
خدایا شکرت که من رو از نادانی مطلق هدایت کردی به سمت استاد عباسمنش.
دوستان من الان در شرایطی هستم که بسیار زیاد نیاز به تغیر دارم،و این تغییر واقعا جسارت لازم داره.
من اینقدر در جهل و نادانی به سر می بردم که مثلا 15 سال پیش به فکر الان نبودم،و برای خودم به فکر یاد گرفتن حرفه ی خاصی نبودم که بتونم ازش کسب در آمد کنم.
من در گذشته مثل برگی بودم در باد که یکسره به این طرف و اون طرف میرفتم.
الان که 34 سال سن دارم و یک همسر کم نظیر و دو تا بچه دارم،تازه فهمیدم در گذشته،در حق خودم و خانوادم جفای بزرگی کردم.
الان خداروشکر میکنم شرایطم متوسط هست،اما خواسته های زیادی هم خودم و هم خانوادم دارن که با توجه به شرایط مالی که دارم نمی تونم این خواسته های خانوادم بر آورده کنم.
الان تو این سن برای کسی کار می کنم،و با توجه به شرایط مالیم مقدور نیست که کسب و کار خودمو راه بندازم.
اما دارم روی آگاهی های دوره روانشناسی ثروت یک کار می کنم و چیزی که استاد تو دوره میگن؛ میگن باید با شرایط فعلی که داری هر ایده ای که به ذهنت می رسه انجام بدی،اون ایده می تونه خریدن خرید یک کتاب باشه در مورد کسب کاری که میخوام راه بندازم یا….
دوستان من تجربه ای که تو این شرایط کسب کردم به اشتراک میگذارم و شما هم ازش استفاده کنید.
تو این شرایط کار های احمقانه خیلی از ادم سر میزنه،مثلا پارسال یک ایده به ذهنم رسید و اون ایده نیاز به سرمایه داشت،من با این که استاد توی دوره روانشناسی ثروت میگن نباید وام بگیری یا پول قرض بگیری باز هم این اشتباه رو انجام دادم و پول قرض گرفتم برای انجام اون ایده،و متاسفانه اون ایده انجام شد و نتیجه ای نداد که بماند،تو این یک سال مرتب درگیرش هستم و پولی که قرض گرفتم رو نتونستم پرداخت کنم.آدمها باید خودشون تجربه کنن،سرشون به سنگ بخوره بعد درس یاد بگیرن.
دوستان واقعا رفتار ما نشون میده که آیا باورمون عوض شده یا نه،من به خیال خودم فکر میکردم باورهام تغییر کرده اما رفتار احمقانم نشون داد که نه،فقط حرف مفت میزدم و باورهام تغیر نکرده بوده.
من به این باور رسیدم که در هر موقعیتی که هستم خودم این شرایط رو خلق کردم و هیچ کسی باعثش نبوده.
من بعدازشنیدن این فایل ازخودم پرسیدم کجای زندگیم به تغییر نیازداره و متوجه شدم که رابطم بافرزندم باید تغییرایجادکنم نمیدونم بایدچکارکنم شاید بیشترتوجه کردن، باید یه برگه بردارم و بنویسم
ازخدامیخام راهو بهم نشون بده و هدایتم کنه
چقدر این آگاهی یا برام مفیده هرچقدر که خدارو شاکر باشم بازم کمه
حمدو سپاس تنها و تنها مخصوص توست که مرا خالق زندگیم قرار دادی
الهی شکرت برای قرار گرفتنم در موقعیت گذاشتن ردپام
این جلسه اختصاص داره به تغییر
راستش با گوش کردن این فایل یکم احساسم شروع کرد به بد شدن و ترس اینکه یجورایی من خودم خیلی دیر شروع میکنم به تغییر
اینجا اومدم که بنویسم و رو راست باشم کاملا با خودم چون که پذیرش نداشته باشم هیچوقت نمیتونم تغییر کنم
پس قدم اول تغییر پذیرش ایرادامه (الهی پذیرش رو درونم جاری کن تا تغییر کنم)
الان که دارم شرایطم رو میبینم درسته که خیلی از لحاظ مالی پیشرفت نکردم اما هرچیزی که خواستم رو با قانون تکامل و کار کردن رو فایلای استاد به خواسته هام رسیدم.
اما خب هنوز بقول معروف اون جنم و جرات تغییر و رک بودنم رو جاری نکردم.
الان خدارو شکر تو مغازه خودم تو کسبو کار خودم هستم اما چند روزه نشونه هایی اومد که برای کسبو کارت سایت درست کن(نشونش این بود که اینیستا پیج مغازمو بست)
و این الهام احساس خوبی داده بهم
در مورد تغییر شرایط این که بتونم رو خودم و اصل باورای خودم کار کنم
راستش یکم ذهنم در مورد تغییر نگرش دیگران سخت میگیره مخصوصا شریک کاریم که از این مسیر دور شده و دنبال فایلای جدید شده و برام خیلی جالبه که هیچکدوم از افرادی که دنبال چیزای جدیدن هیچ نتیجه ای تو دستاشون ندارن و فقط بلدن راجب چیزایی صحبت کنن که هیچ عملی توش وجود نداره
البته اینو بگم که من خودمم این جاده خاکیارو تجربه کردم و تا جایی که جهان خودش من و چکو لقدی کردو و برگردوند به همینجا
همه اون کسایی که جاهای دیگه دنبال اگاهی و ارامش هستن باید برن دوراشونو بزنن و بعد برگردن و بفهمن هیچجا مثل اینجا نمیتونه اصل و از فرع برات مشخص کنه
اینجا جایی رو خدا برامون محیا کرده که قوانین بدون تغییرشو درک کنیم
و با استفاده از این قوانین زندگی خودمونو خلق کنیم
همه جا و پیجای دیگه دارن خودشونو میکشن که بگن اره رهاااااا باش و ببخش خودتو
اما خبر ندارن که با اینکار دارن مثل کبک سرشونو میکنن زیر برف
خب راستش بارها شده شرایط برام سخت شده
تضاد ها اومده برای تغییرم
اما این روند جهانه
قبل اینکه چکو لقدارو بخوری تو باید شروع کنی به تغییرر
ابنارو که نوشتم یکم دلم گرفت از روند تغییر خودم و مقاومت کردن و تحمل کردن در مقابل رفتار بقیه
اما این نشونه جهانه برای من که تمرکزت فقط و فقط رو خودت باشه ولا غیرررر
به امید الله مهربان تموم ترسامو با ایمان جایگزین میکنم برای تغییر .
فقط تغییر شغل نیست حتی تغییر یک عادت بد هم جسارت میخواد
سال 99 بود که بیماری کرونا اوج گرفته بود و من اون موقع با استاد و سایت و بحث قوانین اصلا آشنا نبودم ی روزی سرکار بودم و داشتم به همکارم دست میدادم که صاحب شرکت ما رو دید و اخراجمون کرد و فرق ایمان داشتن با نداشتن رو الان میفهمم که من رفتم خواهش کردن که منو اخراج نکنید و بدبخت میشم و فلان و التماس بعد از سه روز من برگشتن سرکارم و اون دوستم بدون هیچ التماس لباس پوشید رفت که رفت و من اونو ندیدم دوسال بعد که دیدمش وضع ظاهری خوب و عالی و سر کار دولتی و فلان دریافت حقوق چند برابر بالاتر از اونجا که کار میکردیم. و خلاصه من گذشت خیلی ذهنمو درگیر کرده بود و وارد سایت شده بودم و کم و بیش روی خودم کار میکردم و من از اون دسته افراد هستم تا چک و لگد نخورم تغییر نمیکنم و دارم رو خودم کار میکنم که اوضاع تا قبل از اینکه سخت بشه تغییر کنم خلاصه من تو همیت فکرا بودم که الان من 28 سالمه هنوز داخل شرکتم و فرض کنیم الان باز نشست شدم من چه کار میتونم انجام بدم که خدا صدامو شنید و یک آقای مسن رو به سمت من هدایت کرد داخل سالن و شروع کردم صحبت کردن گفتم چندساله کار میکنی گفت 25 ساله سنشم 50 سال بود گفتم این منم این منم خدا اینو آورده گفته اگه تغییر نکنی میشی همین و از اونجا بود که شروع کردم به تغییر و از شرکت آمدم بیرون و کار خودمو استارت زدم خدایا سپاسگزارم بابت تغییر عالی که انجام دادم و شده خیر و برکت در زندگی من ازت بی نهایت سپاسگزارم
همیشه از خوندن کامنتتون که فایل استاد را مینویسدو خلاصه میکند مطالعه میکنم و خیلی دوست دارم از روند تغییرات و موفقیت هاتون هم برامون اگر دوست دارین بنویسید
امیدوارم حالتون عالی و زندگیتون سرشار از موفقیت هاتون باشد در پناه خداوند سلامت و شاد باشید
ممنون از لطف و محبت شما. سپاسگذاریم که کامنت های ما را مطالعه می کنید و ما توانسته ایم نکاتی را یادآوری کنیم که برای شما مفید واقع شده است .
در مورد موغقیتهایمان در بیشتر تمریناتی که انجام داده ایم به آن اشاره کرده و چند مورد انتخابی آن را خانم شایسته عزیز در صفحه اول قرار داده اند. امیدواریم همواره موفق و شاد، در پناه خدای مهربانمان بهترین لحظات را داشته و از زندگی لذت ببرید.
خداوند سپاسگزارم که بار دیگه اجازه داد تا در این فضای معنوی و درست مشارکت داشته باشم
چقدر خداوند منو در زمان درست و مکان درست به بهترین آگاهی ها از زبان شما استاد عزیزم هدایت میکنه
این گزینه “مرا به سوی نشانهام هدایت کن ” دقیق درست منو به سمت فایلی هدایت کرد که تلنگری بود برام
حتی با اینکه الان نسبت به قبلا متعهد تر شدم نسبت به بهتر کردن اوضاع اما این فایل به من یاد داد که بهتر شدن اوضاع هیچ محدودیتی نداره و میشه هر روز کیفیت زندگی آدم بره بالاتر و تغییر کنه
سطح روابطش رشد پیدا کنه اوضاع مالیش بهتر و بهتر بشه و در تمامی جنبههای زندگیش رشد و موفقیت ایجاد کنه
در مورد ترسها و شرک های وجودی خودم که شدن پاشنه های آشیل من بعضی مواقع یا انقدر غیر قابل تشخیص هستند که پیداشون نمیکنم یا اگه قابل شناسایی هستند من توانایی و شهامت تغییر اونا رو ندارم همیشه از خداوند درخواست میکنم که به یا اوضاع به گونهای رقم بزنه شرایطی پیش بیاد که اون ترس ها برطرف بشن ینی از زاویهای به اون مسائل نگاه کنم که به من احساس ترس ندن یا از قدرت مطلق خودش به من شهامتی بده تا اون قدم لازم برای تغییر رو بردارم
واقعا تغییر شخصیت جسارت میخواد
من همیشه شما رو تحسین میکنم شما فردی هستید که استاد تغییر در بهترین شرایط ممکنه
شما از اون دستهها افرادی هستید که همیشه به خودش نهیب میزنه تلنگر میزنه که بیدار بمونه نشانهها رو دریافت کنه و بهشون در جهت رشد خودش عمل میکنه شما همیشه به خودتون و ما این قانون رو یادآور شدید :
یا با روند پیشرفت جهان همراه میشی و خودتو رشد میدی
یا دیر تغییر میکنی دچار روزمرگی میشی و زمانی تغییر میکنی که اوضاع خیلی سخت شده
یا اصلا تغییر نمیکنی و زیر چرخ دندههای جهان له میشی
یکی از ترسهای من برای تغییر ترس از ناشناختههاست اینکه نمیدونی بعدش چی میشه بیشترین ترس رو به آدم میده تا تغییر رو ایجاد کنه
اینکه بتونه به اون نیروی غیب اعتماد کنه توکل کنه و خودشو بسپره به اون نیروی هدایتگر درونی
من از صحبت های شما یه سری سوالات برام پیش اومد در مورد کار کلوپ بازی های کامپیوتری که میگفتید دست زیاد شده یا اون کار چیزی برای یادگیری نداشت
سوالی که برای و همه دوستان پیش میاد استاد عباسمنشی که خودش میگه در همه کارها به یه اندازه ثروت هست دیگه چرا میاد این حرفو میزنه اما بهتر که گوش کردم به صحبت هاتون جواب سوالم رو گرفتم
شما گفتید این کار چیزی به ظرف وجودی من اضافه نمیکرد و درون و وجود من باهاش مخالف بود
ینی این همون پیغام و نشانهای از طرف جهان که به ما میگه کی کجا و چطوری تغییر کنیم
بزرگترین نشانه همینه که اون درون من اون وجود من اینکار رو دوست نداره این شرایط رو نمیپذیره
شاید یه زمانی براش جالب بوده اما الان نیست
حالا سوال اینجاست هر چقدرم که اوضاع توی اون کار برام خوب باشه من جرات و شهامت اینو دارم که به حرف ندای درونم گوش کنم ؟
دقیقا کاری که شما انجامش دادید وقتی اوضاع عالی بود وقتی همه چی رو به پیشرفت بود و داشتید دفاتر خودتون رو توی شهر های مختلف گسترش میدادید داشتید کسب و کار خودتونو بزرگتر میکردید کلی سرمایه گذاری کرده بودین کلی نیرو استخدام کرده بودین اما درونتون با اینکار مخالفت میکرد و شما تونستید به ندای درونتون گوش بدید
شما هزاران بار در هزاران مثال مختلف که الان میتونم تک تک اسم ببرم اینکار رو انجامش دادید
البته که این یه مسیر تکاملیه اما ما به اندازه ای که بتونیم به این ندای درونی گوش کنیم بگیم چشم
بگیم من نمیدونم تو راه درست رو بلدی به جای اینکه از بقیه بپرسیم راه درست و غلط چیه
از اون سوال کنیم و اون خیلی دقیق درست هدایت میکنه
ینی من نشستم با خودم خلوت کردم و گفتم جواد تو میای سوالات زندگیت ریز و درشت در هر زمینهای از کسایی سوال میکنی که خودشون دارن توسط این نیروی هدایتگر هدایت میشن
از کسایی که میپرسی که مسائل زندگی شون توسط این نیرو جواب داده میشه پذیرفتم که هر کسی توسط باورها و دیدگاه محدودکننده خودش به من جواب میده اما این نیروی هدایتگر بدون نقص و دقیق جواب تمام سوالات من از ریز و درشت رو به من میگه و حتی باعث میشه من برای اینکه مسائلم رو حل محتاج آدم خاص یا فردی خاص نباشم
من یه ماشین لباسشویی دارم و این ماشین لباسشویی چن روز پیش خراب شد و نیاز به تعمیر داشت ماه ها و حتی شاید سالها بود که این ماشین سرویس نشده بود اوضاع به جایی رسیده بود که هزینه تعمیرش از خرید ماشین لباسشویی داشت بیشتر میشد ماشین لباسشویی که با هزینه کم هر دو سه ماه یبار میشه سرویس بشه به جایی رسیده بود که خرجش از یه ماشین لباسشویی سالم بیشتر شده بود حتی نشانههایی هم اومده بود که آقا منو تعمیر کن مثلا صداش و لرزشش از مدت ها قبل خیلی زیاد شده بود اما من میگفتم طبیعیه و البته از یه جایی واقعا میترسیدم که به تعمیرکار بگم بیاد یه نگاه بهش بندازه در واقع میترسیدم نکنه هزینه سرویسش رو نداشته باشم و همین ترس الکی از هزینه سرویس پایین برای هزینه تعمیر چند برابری به جای گذاشت
در خیلی از زمینههای زندگی ما هم همینه و ما به وضوح میبینیم که اوضاع سخت شده اما نمیخوایم تغییر کنیم که در نهایت جهان ما مجبور به تغییر میکنه ینی همین ماشین لباسشویی هم خودش خود به خود از کار افتاد که من به فکر تعمیرش افتادم وگرنه اوضاع همین بود بخاطر همینه که استاد میگه تضادها برای ما نعمت هستند
مخلص کلام :
چالش ، تضاد و مشکلی که امروز حل نشه و به فردا واگذار بشه به همون نسبت راههای حل اون چالش و مسئله هم سخت و سختتر خواهد شد
هر کجا هستید در پناه خداوند مهربان سالم ثروتمند قدرتمند شجاع و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
پیش سال نوتون هم مبارک
سالی سرشار از عشق ، خوشبختی و موفقیت و ثروت رو براتون آرزومندم
امروز 29 اسفند 403هست فردا شروع سال جدید هست از خدادمیخوام همه دانسته هام نوشته هام تبدیل ب عمل بشه این نباشه ک فقط خوب حرف بزنم تغییر هم بکنم خدایا تغییر کردن جرات و جسارت میخواهد اون رو ب من بده ..
سلام ب مریم عزیزم و استاد مهربانم .
استاد در سالی ک فقط یک روز ب پایانش مونده
من با توکل و ایمان ب خدایم تونستم ب رابطه ی 20 ساله ک حال روحی خوبی درآن نداشتم پایان بدم بدون ترس از قضاوت شدن بدون ترس از اینکه آینده ی بچه ها چی میشه؟ خوشحالم ک تونستم ده سال و سالهای بعد رابطه م رو ببینم ک قراره چ بر سر احساس و حال من بیایید . خدایا توکل کردم بتو و وارد مسیر ناشناخته هایم شدم وقتی با ایمان توی مسیرم پیش رفتم فهمیدم انقدرها ک فکر میکردم ترسناک نبوده چون بخدا متوکل بودم شرایط ب نفع من پیش میرفت هرجا هم ک شرایط غمگینم میکرد میگفتم الخیر فی ما وقع ..الان حال خوبی دارم درتمام مراحل یاد آموزه های شما بودم طبق آموزه های شما پیش رفتم نجواهای ذهنم رو کنترل میکردم قدرت رو فقط بخدای مهربان میدادم.الان وقتی از بیرون بخودم و ماجراهانگاه میکنم بخودم میگم باریکلا دخترتونستی یه تغییر اساسی در زندگیت ایجاد کنی ..در سال جدید میخوام فقط قدرتمندانه روی فایلهای دانلودی شما کار کنم تا ظرف وجودم بزرگ بشه ورودی مالی داشته باشم
تا بتونم فایلهای شما رو خریداری کنم …هدفم اینه ک برای خودم کاری داشته باشم ک ورودی مالی داشته باشم
باید به نخواسته ها در زندگیم توجه نکنم تا بتونم داشته ها و زیبایی های ک همین الان در زندگیم وجود داره رو ببینم راجع به شون حرف بزنم تشکر وسپاسگزاری کنم با توجه کردن ب اونها و تاییدشون واستفاده از اونها و احساس خوب داشتن بهشون ، ظرف وجودم رو آماده ی دریافت نعمتهای بیشتر و ورود ب مدارهای بالاتر کنم
از تغییر نترسم من باید هر لحظه آماده ی تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم باشم با توکل و ایمان بخدا بدونه ترس و نگرانی از آینده دست ب تغییر و حرکت بزنم استارت ک بزنی خدا قدم ب قدم رو برام روشن میکنه
خدایا منو آسون کن برای آسونی ها
خدایا شکرت ک تونستم کامنت امروزم رو بنویسم خدایا شکرت ک تونستم از فایل استاد نکته برداری کنم خدایا شکرت اینقدر حال خوبی دارم آرامم..خدایا شکرت ک منو وارد این مسیر کردی
خدایا شکرت ک من یک الگو مثل استاد و مریم عزیز دارم خدایا شکرت ک من کلی دوست خوب دارم توی این سایت ک کلی چیز ازشون یاد میگیرم …
به نام خدای مهربانم
روز پنجم
سلام
فکرکنم بهتره جلسات رو ادامه ندهم و روی این فایل پنجم و روز چهارم بمونم و عمل کنم
من تموم فایلهارو گوش دادم قبلا ولی عمل نه زیاد! الانم سعی میکنم عجله ای برای به اخر رسوندن نداشته باشم و سعی کنم بجاش در وجودم تمرینات رو نهادینه کنم
تغییر جسارت میخواد
من خودم کلا تغییر رو دوس دارم و تکراری بودن خستم میکنه ولی گاهی دیر تغییر میکنم پس گردنی میخوره و بعد رویه رو تغییر میدم
یادمه ترم سوم دانشگاه بودم بخاطر رفیق بازی هام و پیچوندن کلاسهام یک درس سه واحدی رو افتادم, زیاد جدی نگرفتم و ترم بعد که دیگه شور اینکار هارو در اوردم سه تا درس سه واحدی رو افتادم یعنی 9 واحد و باعث شد من هشت ترمه تموم نکنم و نه ترمه بشم. ولی اونجا دیگه خودمو جمع کردم با یه سری دوستام که نتایج درسیشون هر ترم افتادن بود رابطه رو کمتر کردم و چسبیدم به درسم و تموم کردم به موقع درسمو و هر ترم هم معدلم بهتر میشد, ولی بقیه دوستام درسشونو تموم نکردند حتی و لیسانس پر پر شد, کلا یه ذره تو دانشگاه ازاد جو درسی داغ نبود ولی من همون ترم به بعد بخاطر عزم جزمم با شاگرد الف رشتم رفیق شده بودم و همیشه کمکم میکرد, الان که نوشتم یادم اورد خداوند چه زیبا دستاشو اورد و کمکم کرد.
من خیلی زود با اولین نشانه تغییر کردم
دومین چیزی که یادم میاد من تقریبا همیشه خوش استایل بودم ولی ورزشکار اصلا! همیشه حدود 60 کیلو و اینا بودم ولی یه روزی که دیگه همش بیرون و گردش بودم و فست و فود میخوردم رفتم رو ترازو و دیدم شدم 70.خیلی بهم ریحتم ولی میگفتم اشکالی نداره تا اینکه چندی بعد دیدم شدم 72 .واااقعا دیگه بهم برخورده بود ورزش رو برای اولین شروع کردم, قند و شکر و چربی رو حذف کردم و چسبیدم به خوش استایلی و الان چارساله هنوز فیت هستم ,یه چیزی تو مایه های قانون سلامتی ولی من کربوهیدرات هم میخورم ولی کم
یکی دیگه رابطه عاطفیم با یه شخص خیلی خوب بود خیلی دوست داشتنی و متشخص بود. ولی بخاطر یه سری مشکلات خانوادگیش منو معطل خودش نگه داشته بود, من دیدم افرادی هستند چندین ساله نامزدی شون طول کشیده و یه جورایی دختره بازیچه شده من با تموم دلبستگیم کاااملا رابطه را کات کردم که اینم واقعا به نفعم شد و دری از بهشت و توحید به روم باز شد که نوشتنش از حوصله خارجه
تغییر دیگه ام تو مباحث احساس لیاقت بود که خیلی عالی دارم کار میکنم رو دوره ولی الان چیزی که قلبم خیلی بهم میگه انجامش بده عادت تمرکز بر نکات مثبت ادمهاست
من خیلی تو اشنایی روابط خوبم ولی الگویی که از خودم پبدا کردم اینه که بعد چندماه دنبال ایراد پیدا کردن از دوستم طرف مقابلم یا هرکسی میفتم و رابطه را میترکونم
من میخوام تا این عادت رو ایجاد نکردم نرم سراغ تغییر بعدی چون تغییر ندادن اینکار باعث میشه همیشه روابط خوبمو با یه ایراد کوچیک خراب کنم و در طولانی مدت روابطم خیلی کم بشه
یه لیست عظیم از تغییرات رو نمینویسم بجاش فعلا همین,
انشالله خداوند کمکم کنه تمرکزی بتونم این عادت رو ایجاد کنم و از نتایجش بنویسم.
ممنونم از وجودتون
شاد باشید
به نام قدرت مطلق الله
سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته و تمامی دوستانم در سایت.
اول از خدا و بعد از استاد تشکر میکنم بخاطر این آگاهی های بی نظیر.
خدایا شکرت که من رو از نادانی مطلق هدایت کردی به سمت استاد عباسمنش.
دوستان من الان در شرایطی هستم که بسیار زیاد نیاز به تغیر دارم،و این تغییر واقعا جسارت لازم داره.
من اینقدر در جهل و نادانی به سر می بردم که مثلا 15 سال پیش به فکر الان نبودم،و برای خودم به فکر یاد گرفتن حرفه ی خاصی نبودم که بتونم ازش کسب در آمد کنم.
من در گذشته مثل برگی بودم در باد که یکسره به این طرف و اون طرف میرفتم.
الان که 34 سال سن دارم و یک همسر کم نظیر و دو تا بچه دارم،تازه فهمیدم در گذشته،در حق خودم و خانوادم جفای بزرگی کردم.
الان خداروشکر میکنم شرایطم متوسط هست،اما خواسته های زیادی هم خودم و هم خانوادم دارن که با توجه به شرایط مالی که دارم نمی تونم این خواسته های خانوادم بر آورده کنم.
الان تو این سن برای کسی کار می کنم،و با توجه به شرایط مالیم مقدور نیست که کسب و کار خودمو راه بندازم.
اما دارم روی آگاهی های دوره روانشناسی ثروت یک کار می کنم و چیزی که استاد تو دوره میگن؛ میگن باید با شرایط فعلی که داری هر ایده ای که به ذهنت می رسه انجام بدی،اون ایده می تونه خریدن خرید یک کتاب باشه در مورد کسب کاری که میخوام راه بندازم یا….
دوستان من تجربه ای که تو این شرایط کسب کردم به اشتراک میگذارم و شما هم ازش استفاده کنید.
تو این شرایط کار های احمقانه خیلی از ادم سر میزنه،مثلا پارسال یک ایده به ذهنم رسید و اون ایده نیاز به سرمایه داشت،من با این که استاد توی دوره روانشناسی ثروت میگن نباید وام بگیری یا پول قرض بگیری باز هم این اشتباه رو انجام دادم و پول قرض گرفتم برای انجام اون ایده،و متاسفانه اون ایده انجام شد و نتیجه ای نداد که بماند،تو این یک سال مرتب درگیرش هستم و پولی که قرض گرفتم رو نتونستم پرداخت کنم.آدمها باید خودشون تجربه کنن،سرشون به سنگ بخوره بعد درس یاد بگیرن.
دوستان واقعا رفتار ما نشون میده که آیا باورمون عوض شده یا نه،من به خیال خودم فکر میکردم باورهام تغییر کرده اما رفتار احمقانم نشون داد که نه،فقط حرف مفت میزدم و باورهام تغیر نکرده بوده.
من به این باور رسیدم که در هر موقعیتی که هستم خودم این شرایط رو خلق کردم و هیچ کسی باعثش نبوده.
ممنون از استاد بابت فراهم کردن این بستر
برای هممون از خدا طلب عمل کردن به حکم عقل می کنم.
سلام و درود
به نام خدایی که هرچه دارم ازاوست
من بعدازشنیدن این فایل ازخودم پرسیدم کجای زندگیم به تغییر نیازداره و متوجه شدم که رابطم بافرزندم باید تغییرایجادکنم نمیدونم بایدچکارکنم شاید بیشترتوجه کردن، باید یه برگه بردارم و بنویسم
ازخدامیخام راهو بهم نشون بده و هدایتم کنه
چقدر این آگاهی یا برام مفیده هرچقدر که خدارو شاکر باشم بازم کمه
الهی هدایتم را سپاس، قوانین هستی را سپاس، میل به تحولم را سپاس
چه زمانی باید تغییر کنیم ؟
زمانی که شرایط خیلی خیلی سخت شده یا وقتی شرایط خوبه؟
جهان در حال تغییر هست و ما هم باید با این روند تغییر کنیم وگرنه جا میمونیم.
کدوم جنبه زندگیمون باید تغییر کنه؟ مالی، عاطفی، روابط و …
در هر شرایطی که باشیم، چه خوب و چه بد، با تغیبر افکار و باورها، بازم میتونه شرایط بهتر شه.
بعضی وقتها هم میدونیم باید تغییر کنیم ولی شهامت نداریم. ترس، اضطراب، نگرانی نمیذاره حرکت کنیم.
بعضی وقتها هم میدونیم باید تغییر کنیم ولی چون مسیری طولانی اومدیم، هزینه دادیم، سخته که برگردیم و همین راه رو ادامه میدیم.
آینده رو ببینیم و قبل اینکه اوضاع خیلی سخت شه. حرکت کنیم.
مثال شرکت ها، آژانس ها، کسب و کارهای سنتی نمونه بارز هستند که با آنلاین شدن ها دیگه اثری ازشون نیست.
سپاس بابت آگاهی های دوره
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همسفرای عزیزم
حمدو سپاس تنها و تنها مخصوص توست که مرا خالق زندگیم قرار دادی
الهی شکرت برای قرار گرفتنم در موقعیت گذاشتن ردپام
این جلسه اختصاص داره به تغییر
راستش با گوش کردن این فایل یکم احساسم شروع کرد به بد شدن و ترس اینکه یجورایی من خودم خیلی دیر شروع میکنم به تغییر
اینجا اومدم که بنویسم و رو راست باشم کاملا با خودم چون که پذیرش نداشته باشم هیچوقت نمیتونم تغییر کنم
پس قدم اول تغییر پذیرش ایرادامه (الهی پذیرش رو درونم جاری کن تا تغییر کنم)
الان که دارم شرایطم رو میبینم درسته که خیلی از لحاظ مالی پیشرفت نکردم اما هرچیزی که خواستم رو با قانون تکامل و کار کردن رو فایلای استاد به خواسته هام رسیدم.
اما خب هنوز بقول معروف اون جنم و جرات تغییر و رک بودنم رو جاری نکردم.
الان خدارو شکر تو مغازه خودم تو کسبو کار خودم هستم اما چند روزه نشونه هایی اومد که برای کسبو کارت سایت درست کن(نشونش این بود که اینیستا پیج مغازمو بست)
و این الهام احساس خوبی داده بهم
در مورد تغییر شرایط این که بتونم رو خودم و اصل باورای خودم کار کنم
راستش یکم ذهنم در مورد تغییر نگرش دیگران سخت میگیره مخصوصا شریک کاریم که از این مسیر دور شده و دنبال فایلای جدید شده و برام خیلی جالبه که هیچکدوم از افرادی که دنبال چیزای جدیدن هیچ نتیجه ای تو دستاشون ندارن و فقط بلدن راجب چیزایی صحبت کنن که هیچ عملی توش وجود نداره
البته اینو بگم که من خودمم این جاده خاکیارو تجربه کردم و تا جایی که جهان خودش من و چکو لقدی کردو و برگردوند به همینجا
همه اون کسایی که جاهای دیگه دنبال اگاهی و ارامش هستن باید برن دوراشونو بزنن و بعد برگردن و بفهمن هیچجا مثل اینجا نمیتونه اصل و از فرع برات مشخص کنه
اینجا جایی رو خدا برامون محیا کرده که قوانین بدون تغییرشو درک کنیم
و با استفاده از این قوانین زندگی خودمونو خلق کنیم
همه جا و پیجای دیگه دارن خودشونو میکشن که بگن اره رهاااااا باش و ببخش خودتو
اما خبر ندارن که با اینکار دارن مثل کبک سرشونو میکنن زیر برف
خب راستش بارها شده شرایط برام سخت شده
تضاد ها اومده برای تغییرم
اما این روند جهانه
قبل اینکه چکو لقدارو بخوری تو باید شروع کنی به تغییرر
ابنارو که نوشتم یکم دلم گرفت از روند تغییر خودم و مقاومت کردن و تحمل کردن در مقابل رفتار بقیه
اما این نشونه جهانه برای من که تمرکزت فقط و فقط رو خودت باشه ولا غیرررر
به امید الله مهربان تموم ترسامو با ایمان جایگزین میکنم برای تغییر .
الهی امیدم فقط و فقط تویی
تو فقط اگاهی به درون من.
با نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام بر استاد عزیز و دوستان خوبم و خانوم شایسته
تغییر شخصیت جسارت میخواد
فقط تغییر شغل نیست حتی تغییر یک عادت بد هم جسارت میخواد
سال 99 بود که بیماری کرونا اوج گرفته بود و من اون موقع با استاد و سایت و بحث قوانین اصلا آشنا نبودم ی روزی سرکار بودم و داشتم به همکارم دست میدادم که صاحب شرکت ما رو دید و اخراجمون کرد و فرق ایمان داشتن با نداشتن رو الان میفهمم که من رفتم خواهش کردن که منو اخراج نکنید و بدبخت میشم و فلان و التماس بعد از سه روز من برگشتن سرکارم و اون دوستم بدون هیچ التماس لباس پوشید رفت که رفت و من اونو ندیدم دوسال بعد که دیدمش وضع ظاهری خوب و عالی و سر کار دولتی و فلان دریافت حقوق چند برابر بالاتر از اونجا که کار میکردیم. و خلاصه من گذشت خیلی ذهنمو درگیر کرده بود و وارد سایت شده بودم و کم و بیش روی خودم کار میکردم و من از اون دسته افراد هستم تا چک و لگد نخورم تغییر نمیکنم و دارم رو خودم کار میکنم که اوضاع تا قبل از اینکه سخت بشه تغییر کنم خلاصه من تو همیت فکرا بودم که الان من 28 سالمه هنوز داخل شرکتم و فرض کنیم الان باز نشست شدم من چه کار میتونم انجام بدم که خدا صدامو شنید و یک آقای مسن رو به سمت من هدایت کرد داخل سالن و شروع کردم صحبت کردن گفتم چندساله کار میکنی گفت 25 ساله سنشم 50 سال بود گفتم این منم این منم خدا اینو آورده گفته اگه تغییر نکنی میشی همین و از اونجا بود که شروع کردم به تغییر و از شرکت آمدم بیرون و کار خودمو استارت زدم خدایا سپاسگزارم بابت تغییر عالی که انجام دادم و شده خیر و برکت در زندگی من ازت بی نهایت سپاسگزارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اغلب افراد:
به سختی تغییر می کنند
بررسی کنیم جز کدام دسته هستیم؟
-با دیدن نشانه ها به هیچ وجه تغییر نکرده تا زیر چرخ دنده های جهان له شویم
-با دیدن نشانه ها تغییر کرده اما ممکن است با چالش ها و تضادهای زیادی مواجه شویم
-با دیدن کوچکترین نشانه ها سریعا اقدام به تغییر می کنیم
-پیش از دیدن نشانه ها آگاهانه اقدام به تغییر می کنیم
باید بتوانیم:
آینده ی روند زندگی خود را مشاهده و پیش بینی کنیم
آیا جایگاه کنونی ما با جایگاهی که قصد رسیدن به آن را داریم هماهنگ است؟
بسیاری از ما:
به خاطر ترس نگرانی بی ایمانی…. تغییر و حرکت نمی کنیم
10 سال آینده و روند زندگی خود را بررسی کنیم:
که در صورت عدم تغییر تا چه حد شرایط برای ما ناجالب و نامناسب خواهد شد
اگر اکنون تغییر نکنیم:
10 سال آینده جهان ما را با چالش ها و تضادهای زیادی روبرو می کند
بنابراین:
تضادها و چالش های آینده را اکنون حس کنیم و تا زمانی که با چالش های فزاینده روبرو نشده ایم به تغییر وضعیت خود بپردازیم
اینگونه:
انرژی و پتانسیل لازم برای حرکت کردن در مسیر تحقق اهدافمان در درونمان شکل می گیرد
اگر شرایط زندگی ما به تدریج نامناسب می شود:
از هم اکنون راه حلی برای آن بیابیم و شرایط زندگی خود را تغییر دهیم
همواره:
آمادگی تغییر شرایط زندگی خود را پیش از سخت شدن اوضاع و احساس ناتوانی در خود ایجاد کنیم
البته:
در ناتوانی مطلق هم همواره راهی برای بهبود وجود دارد
اما:
پیش از مواجه شدن با چنین شرایطی اوضاع را به نفع خود بهبود دهیم
جهان :
همواره در حال تغییر و دگرگونی است:
چیزی به نام شرایط ثابت وجود ندارد یا تغییر می کنیم یا زیر چرخ دنده های جهان له می شویم
هر روز به دنبال تغییر باشیم از خود سوال کنیم:
چه اقدامی انجام دهم که امروز بهتر از دیروز خود عمل کنم؟
در کدام حوزه از زندگی تغییر ایجاد کنم تا اوضاع من هر بار بهتر شود؟
خداوند:
همواره از طریق نشانه ها با ما صحبت می کند
حواسمان:
به نشانه های خداوند باشد
اگر اوضاع مالی ما هر بار بدتر می شود:
آن را به عوامل بیرونی نسبت ندهیم ایرادات خود را بررسی کرده و مشکل خود را حل کنیم
در هر جایگاه و موقعیتی قرار داریم بدانیم:
بهتر از آن هم وجود دارد
بنابراین همواره تغییرات مثبت و سازنده ای:
در افکار و باورهای خود ایجاد کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام و درود به مهشید جون و شیرین عزیز
همیشه از خوندن کامنتتون که فایل استاد را مینویسدو خلاصه میکند مطالعه میکنم و خیلی دوست دارم از روند تغییرات و موفقیت هاتون هم برامون اگر دوست دارین بنویسید
امیدوارم حالتون عالی و زندگیتون سرشار از موفقیت هاتون باشد در پناه خداوند سلامت و شاد باشید
به نام خداوند مهربان
سلام خانم محبوبه
ممنون از لطف و محبت شما. سپاسگذاریم که کامنت های ما را مطالعه می کنید و ما توانسته ایم نکاتی را یادآوری کنیم که برای شما مفید واقع شده است .
در مورد موغقیتهایمان در بیشتر تمریناتی که انجام داده ایم به آن اشاره کرده و چند مورد انتخابی آن را خانم شایسته عزیز در صفحه اول قرار داده اند. امیدواریم همواره موفق و شاد، در پناه خدای مهربانمان بهترین لحظات را داشته و از زندگی لذت ببرید.
خدایا شکرت
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم
سلام خدمت دوستان مهربانم
سلامی گرم خدمت خانوم شایسته عزیزم
سلامی و درودی از جنس خداوند به شما دوستان مهربانم
خداوند سپاسگزارم که بار دیگه اجازه داد تا در این فضای معنوی و درست مشارکت داشته باشم
چقدر خداوند منو در زمان درست و مکان درست به بهترین آگاهی ها از زبان شما استاد عزیزم هدایت میکنه
این گزینه “مرا به سوی نشانهام هدایت کن ” دقیق درست منو به سمت فایلی هدایت کرد که تلنگری بود برام
حتی با اینکه الان نسبت به قبلا متعهد تر شدم نسبت به بهتر کردن اوضاع اما این فایل به من یاد داد که بهتر شدن اوضاع هیچ محدودیتی نداره و میشه هر روز کیفیت زندگی آدم بره بالاتر و تغییر کنه
سطح روابطش رشد پیدا کنه اوضاع مالیش بهتر و بهتر بشه و در تمامی جنبههای زندگیش رشد و موفقیت ایجاد کنه
در مورد ترسها و شرک های وجودی خودم که شدن پاشنه های آشیل من بعضی مواقع یا انقدر غیر قابل تشخیص هستند که پیداشون نمیکنم یا اگه قابل شناسایی هستند من توانایی و شهامت تغییر اونا رو ندارم همیشه از خداوند درخواست میکنم که به یا اوضاع به گونهای رقم بزنه شرایطی پیش بیاد که اون ترس ها برطرف بشن ینی از زاویهای به اون مسائل نگاه کنم که به من احساس ترس ندن یا از قدرت مطلق خودش به من شهامتی بده تا اون قدم لازم برای تغییر رو بردارم
واقعا تغییر شخصیت جسارت میخواد
من همیشه شما رو تحسین میکنم شما فردی هستید که استاد تغییر در بهترین شرایط ممکنه
شما از اون دستهها افرادی هستید که همیشه به خودش نهیب میزنه تلنگر میزنه که بیدار بمونه نشانهها رو دریافت کنه و بهشون در جهت رشد خودش عمل میکنه شما همیشه به خودتون و ما این قانون رو یادآور شدید :
یا با روند پیشرفت جهان همراه میشی و خودتو رشد میدی
یا دیر تغییر میکنی دچار روزمرگی میشی و زمانی تغییر میکنی که اوضاع خیلی سخت شده
یا اصلا تغییر نمیکنی و زیر چرخ دندههای جهان له میشی
یکی از ترسهای من برای تغییر ترس از ناشناختههاست اینکه نمیدونی بعدش چی میشه بیشترین ترس رو به آدم میده تا تغییر رو ایجاد کنه
اینکه بتونه به اون نیروی غیب اعتماد کنه توکل کنه و خودشو بسپره به اون نیروی هدایتگر درونی
من از صحبت های شما یه سری سوالات برام پیش اومد در مورد کار کلوپ بازی های کامپیوتری که میگفتید دست زیاد شده یا اون کار چیزی برای یادگیری نداشت
سوالی که برای و همه دوستان پیش میاد استاد عباسمنشی که خودش میگه در همه کارها به یه اندازه ثروت هست دیگه چرا میاد این حرفو میزنه اما بهتر که گوش کردم به صحبت هاتون جواب سوالم رو گرفتم
شما گفتید این کار چیزی به ظرف وجودی من اضافه نمیکرد و درون و وجود من باهاش مخالف بود
ینی این همون پیغام و نشانهای از طرف جهان که به ما میگه کی کجا و چطوری تغییر کنیم
بزرگترین نشانه همینه که اون درون من اون وجود من اینکار رو دوست نداره این شرایط رو نمیپذیره
شاید یه زمانی براش جالب بوده اما الان نیست
حالا سوال اینجاست هر چقدرم که اوضاع توی اون کار برام خوب باشه من جرات و شهامت اینو دارم که به حرف ندای درونم گوش کنم ؟
دقیقا کاری که شما انجامش دادید وقتی اوضاع عالی بود وقتی همه چی رو به پیشرفت بود و داشتید دفاتر خودتون رو توی شهر های مختلف گسترش میدادید داشتید کسب و کار خودتونو بزرگتر میکردید کلی سرمایه گذاری کرده بودین کلی نیرو استخدام کرده بودین اما درونتون با اینکار مخالفت میکرد و شما تونستید به ندای درونتون گوش بدید
شما هزاران بار در هزاران مثال مختلف که الان میتونم تک تک اسم ببرم اینکار رو انجامش دادید
البته که این یه مسیر تکاملیه اما ما به اندازه ای که بتونیم به این ندای درونی گوش کنیم بگیم چشم
بگیم من نمیدونم تو راه درست رو بلدی به جای اینکه از بقیه بپرسیم راه درست و غلط چیه
از اون سوال کنیم و اون خیلی دقیق درست هدایت میکنه
ینی من نشستم با خودم خلوت کردم و گفتم جواد تو میای سوالات زندگیت ریز و درشت در هر زمینهای از کسایی سوال میکنی که خودشون دارن توسط این نیروی هدایتگر هدایت میشن
از کسایی که میپرسی که مسائل زندگی شون توسط این نیرو جواب داده میشه پذیرفتم که هر کسی توسط باورها و دیدگاه محدودکننده خودش به من جواب میده اما این نیروی هدایتگر بدون نقص و دقیق جواب تمام سوالات من از ریز و درشت رو به من میگه و حتی باعث میشه من برای اینکه مسائلم رو حل محتاج آدم خاص یا فردی خاص نباشم
الان بهتر میفهمم وقتی میگید خدا هدایتم میکنه ینی چی
یه مثال منطقی در مورد تغییر رو بهتون بگم :
من یه ماشین لباسشویی دارم و این ماشین لباسشویی چن روز پیش خراب شد و نیاز به تعمیر داشت ماه ها و حتی شاید سالها بود که این ماشین سرویس نشده بود اوضاع به جایی رسیده بود که هزینه تعمیرش از خرید ماشین لباسشویی داشت بیشتر میشد ماشین لباسشویی که با هزینه کم هر دو سه ماه یبار میشه سرویس بشه به جایی رسیده بود که خرجش از یه ماشین لباسشویی سالم بیشتر شده بود حتی نشانههایی هم اومده بود که آقا منو تعمیر کن مثلا صداش و لرزشش از مدت ها قبل خیلی زیاد شده بود اما من میگفتم طبیعیه و البته از یه جایی واقعا میترسیدم که به تعمیرکار بگم بیاد یه نگاه بهش بندازه در واقع میترسیدم نکنه هزینه سرویسش رو نداشته باشم و همین ترس الکی از هزینه سرویس پایین برای هزینه تعمیر چند برابری به جای گذاشت
در خیلی از زمینههای زندگی ما هم همینه و ما به وضوح میبینیم که اوضاع سخت شده اما نمیخوایم تغییر کنیم که در نهایت جهان ما مجبور به تغییر میکنه ینی همین ماشین لباسشویی هم خودش خود به خود از کار افتاد که من به فکر تعمیرش افتادم وگرنه اوضاع همین بود بخاطر همینه که استاد میگه تضادها برای ما نعمت هستند
مخلص کلام :
چالش ، تضاد و مشکلی که امروز حل نشه و به فردا واگذار بشه به همون نسبت راههای حل اون چالش و مسئله هم سخت و سختتر خواهد شد
هر کجا هستید در پناه خداوند مهربان سالم ثروتمند قدرتمند شجاع و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
پیش سال نوتون هم مبارک
سالی سرشار از عشق ، خوشبختی و موفقیت و ثروت رو براتون آرزومندم
یا حق
رسیدم ب فایل پنجم از روز شمار تحول زندگی من
موضوعش تغییر شخصیت جسارت میخواهد..
امروز 29 اسفند 403هست فردا شروع سال جدید هست از خدادمیخوام همه دانسته هام نوشته هام تبدیل ب عمل بشه این نباشه ک فقط خوب حرف بزنم تغییر هم بکنم خدایا تغییر کردن جرات و جسارت میخواهد اون رو ب من بده ..
سلام ب مریم عزیزم و استاد مهربانم .
استاد در سالی ک فقط یک روز ب پایانش مونده
من با توکل و ایمان ب خدایم تونستم ب رابطه ی 20 ساله ک حال روحی خوبی درآن نداشتم پایان بدم بدون ترس از قضاوت شدن بدون ترس از اینکه آینده ی بچه ها چی میشه؟ خوشحالم ک تونستم ده سال و سالهای بعد رابطه م رو ببینم ک قراره چ بر سر احساس و حال من بیایید . خدایا توکل کردم بتو و وارد مسیر ناشناخته هایم شدم وقتی با ایمان توی مسیرم پیش رفتم فهمیدم انقدرها ک فکر میکردم ترسناک نبوده چون بخدا متوکل بودم شرایط ب نفع من پیش میرفت هرجا هم ک شرایط غمگینم میکرد میگفتم الخیر فی ما وقع ..الان حال خوبی دارم درتمام مراحل یاد آموزه های شما بودم طبق آموزه های شما پیش رفتم نجواهای ذهنم رو کنترل میکردم قدرت رو فقط بخدای مهربان میدادم.الان وقتی از بیرون بخودم و ماجراهانگاه میکنم بخودم میگم باریکلا دخترتونستی یه تغییر اساسی در زندگیت ایجاد کنی ..در سال جدید میخوام فقط قدرتمندانه روی فایلهای دانلودی شما کار کنم تا ظرف وجودم بزرگ بشه ورودی مالی داشته باشم
تا بتونم فایلهای شما رو خریداری کنم …هدفم اینه ک برای خودم کاری داشته باشم ک ورودی مالی داشته باشم
باید به نخواسته ها در زندگیم توجه نکنم تا بتونم داشته ها و زیبایی های ک همین الان در زندگیم وجود داره رو ببینم راجع به شون حرف بزنم تشکر وسپاسگزاری کنم با توجه کردن ب اونها و تاییدشون واستفاده از اونها و احساس خوب داشتن بهشون ، ظرف وجودم رو آماده ی دریافت نعمتهای بیشتر و ورود ب مدارهای بالاتر کنم
از تغییر نترسم من باید هر لحظه آماده ی تغییر و بهبود اوضاع در هر جنبه ای از زندگیم باشم با توکل و ایمان بخدا بدونه ترس و نگرانی از آینده دست ب تغییر و حرکت بزنم استارت ک بزنی خدا قدم ب قدم رو برام روشن میکنه
خدایا منو آسون کن برای آسونی ها
خدایا شکرت ک تونستم کامنت امروزم رو بنویسم خدایا شکرت ک تونستم از فایل استاد نکته برداری کنم خدایا شکرت اینقدر حال خوبی دارم آرامم..خدایا شکرت ک منو وارد این مسیر کردی
خدایا شکرت ک من یک الگو مثل استاد و مریم عزیز دارم خدایا شکرت ک من کلی دوست خوب دارم توی این سایت ک کلی چیز ازشون یاد میگیرم …
بنام خدای مهربانم
سلام به استاد و مریم بانو و دوستان هم فرکانسی
منم دارم تغییر میکنم و میخوام مغازه ام و عوض کنم و خیلی ایده تو ذهنم هست
الان سه ساله اینجام و مستاجرم ولی امسال میخوام به جای بزرگتر و با ایده های متفاوت
خدایا منو بهترین راهها هدایت میکنه و من با ساختن باورهای درست و نترسبدن جلو میرم
این فایل شما استاد خیلی بجا و در زمان مناسب برای من بود
برای شما بهترینها را آرزو میکنم