اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
همانطور که رودخانه فقط به یه جهت حرکت میکنه ،جهان هم فقط به جهت پیشرفت حرکت میکنه …
اگر کسی بخواد خلاف جهت رودخانه حرکت کنه فقط تلاش بیهوده کرده و انرژی خودش را بی خود هدر داده ، اما اگر همون شخص در جهت رودخانه حرکت کنه ، خود رودخانه هم اون را حمایت و هدایت میکنه تا راحت تر حرکت کنه …
جهان هم دقیقا مثل رودخانه ست ، هرکسی که تصمیم بگیره در جهت پیشرفت و رشد حرکت کنه جهان اون را حمایت و هدایت میکنه
تنها راه برای حرکت به سمت پیشرفت ، اینه که نقطه ضعف هامون را پیدا کنیم و تلاش کنیم تا به نقطه قوت تبدیل کنیم ..
من از خودم شروع میکنم و یکی یکی نقطه ضعف هام و اقداماتی که برای بهبود شون انجام میدم را مینویسم .
۱-بزرگ ترین ضعف من زیر پا گذاشتن قانون تکامل هست ، خیلی کشیده خوردم از این قانون . مثلاً میخوام یه دوره آموزشی صد ساعته را ده روزه تمام کنم ، سریع میخوام یه کتاب را تمام کنم ، داخل ورزش انتظار دارم یه شبه متحول بشم و …
تمرینی که برای این ضعف م در نظر گرفتم این هست که شروع کنم به انجام تمرینات تکاملی : مثلاً همین دوره روز شمار تحول زندگی را شروع کردم و متعهد شدم که هر روز یه قسمت ببینم و اصلا عجله ای برای تمام شدن ش نداشته باشم
بعد از اون تصمیم دارم یه دوره آموزشی صد ساعته را شروع کنم و هر روز یه ساعت آموزش ببینم و کم کم پیش برم
۲-دومین ضعفی که دارم ارتباط با آدم هاست ، اکثرا راحت ارتباط میگیرم با همه اما مسئله ای که هست وقتی به مشکل بر میخوریم با هم میخوام مسئله را با زور و دعوا حل کنم ، با این روش نه تنها مشکل حل نمیشه تازه بد تر هم میشه 😂😂
راه حلی که در نظر گرفتم این هست که هر موقع مشکلی پیش اومد سعی کنم با نهایت خوش اخلاقی مشکل را حل کنم ، این جوری هم مشکل سریع تر حل میشه هم لذت بخش تر و راحت تر حل میشه ….
۳-مورد سوم و مورد آخر که از اساسی ترین ضعف هام هست ، اینه که هرچند وقت یه بار انگیزه م را از دست میدم . در هر زمینه ای ، چه ورزش ، چه تغییر باور ها ، چه بیزینس و چه کسب و کار
راه حل م برای این موضوع اینه که باید اهرم رنج و لذت بسازم . مثلاً در زمینه تغییر باور ها مثال میزنم ، من از اینکه هر روز روی باور هام کار کنم لذت میبرم چون میتونم نتایج زندگی م را در هر زمینه ای تعیین کنم و متنفرم از اینکه روی باور هام کار نکنم چون میشم برگ تو باد و هیچ تسلطی روی زندگی م نخواهم داشت …
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان هم مدارم
چقدر جالب شده که از وقتی شروع کردم به نوشتن دیدگاه زیر آموزش ، به شکل دیگه ای موضوعات رو دارم میفهمم . حس میکنم که موضوعات رو دقیق تر گوش میدم و عمیق تر درک میکنم
چقدر جالب بود این موضوعی که استاد راجبش صحبت کرد
دوستان ما گاهی نعمت ها و جایگاهی که داریم رو فراموش میکنیم
باید فکر کنیم و یه تلنگری باشه تا مارو به فکر بندازه که یادمون بیاد که مثلا ۱۰ سال پیش کجا بودیم و الان چه جایگاهی داریم
این فایل منو وادارا کرد که فکر کنم
چقدر جالب
عین داستانی که استاد گفت رو ۱۰ ساله پیش من تجربه کردم
با شخصی همکاری میکردیم و یه مغاره ای داشتیم
من بعد از اینکه دیدم شرایط نه تنها بهتر نمیشه بلکه داره بدتر هم میشه به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه آگاهی های الانم رو داشتخ باشم از اون کار اومدم بیرون و واقعا برای اون اقدام از خدای بزرگ سپاسگزارم
بعد از گذشت ۱۰ سال از اون اتفاق و رفتن به بیرنس های متفاوت و زیادی بالاخره راه اصلی و عشقم رو در کسب و کار پیدا کردم و امروز جایگاه خوبی رو دارم
ولی دوستم رو میبینم که توی همون شرایط قبلی داره دست و پا میزنه
واقعا خدارو شاکرم برای دیدن اون نشونه ها
خدا همیشه نشونه هاش رو به ما نشون میده
واقعا به دید ما بستگی داره که ببینیم او نشونه هارو
همه ی ما باید تلاش کنیم تا بیشتر آگاه بشیم وهر روز مدار بالاتری رو فتح کنیم
چرا که هر وقت مدار ما بالاتر میره دیدن نشونه های خدای مهربان قوی تر میشه
در آخربازم سپاسگزار خداوندم که با این فایل باعثشد من برام یادآوری بشه چیز هایی که میخواستم داشته باشم و نشانه ها کمکم کرد که سریع تر ببینم و عمل کنم
از اینکه وقت میگذارید و دیدگاه من هرچند ابتدایی را با حوصله میخوانید بسیار خوشحال و سپاسگذارم
من در مورد روابط عاطفی ام نیاز به تغییر دارم
میدونم که احتیاجه که تغییر کنم اما هنوز ایده ای ندارم
میخوام ذره ای وابستگی نداشته باشم
میخوام خلاء نداشته باشم که بخوام همسرم رو مجبور کنم بهم عشق بورزه
میخوام جوری رفتار کنم که خود بخود او عاشق من باشه
بدون اینکه من کار فیزیکی ای بکنم
من از وقتی روخودم کار میکنم به جراءت میتونم بگم دعواهامون به صفر رسیده و این یعنی اینکه سیر تکاملیش و داره طی میکنه
آزادی عمل دارم در صورتی که قبلا برای نونوایی رفتن هم باید اجازه میپرسیدم
ایده ی خودم برای بهتر شدن روابطم اینه که جملات مثبت و تأکیدی برای دوست داشتن خودم و افزایش عزت نفسم رو بیشتر تکرار کنم
در مورد فراونی هم کمی باورم ایراد داره
با وجود اینکه به وضوح میبینم که من هیچوقت با کمبود مواجه نمیشم اما بازم باید بیشتر کار کنم
و ایده ام اینه که تراول پنجاه هزارتومانی یا صدهزارتومانی رو روی آیینه ی کمد کنار تختم بچسبونم تا هر روز و هر لحظه خدا رو بخاطر اینهمه فراوانی سپاسگذاری کنم
در پناه ایزد یکتا شاد،ثروتمند،سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
باگوش کردن به چهار تا فایل گذشته به بزرگترین ترمز خودم یعنی احساس قربانی بودن پی بردم من اصلا احساس خود ارزشی ندارم و خودم و دوست ندارم و با خودم در صلح نیستم و احساس گناه و عذاب وجدان دارم تمام اینها باعث شدن من همیشه با خودم و اطرافیانم به خصوص مادرم درگیر باشم البته که بسیار سخته تغییر اما شدنی هست و من باید تغییر کنم تا بتونم زندگیم و متحول کنم خییلی ممنونم از استاد که با آموزه هاشون متوجه ترمزهای خودم شدم
تو باید برای تغییر، از محدوه امنت خارج بشی. تو این حالت مغزت تلاشش رو میکنه ک تو رو منصرف کنه و تو رو از این مسیر جدید خارج کنه. بخاطرِ همینه ک اول راه سخته و بعدش کم کم آسون میشه.
من قبل از اینکه با استاد آشنا بشم، جزو گروه سوم بودم و اگر آشنا نمیشدم، همچنان همین راه رو میرفتم. و الان ک ب خودم نگاه میکنم توی گروه اول قرار گرفتم تقریبا، ولی هنوز جای کار دارم. چون هنوز اتفاقاتی میفته ک تا چک و لگد رو نخوردم یاد نمیگیرم.
من دنبال ی شغل بودم ک هرکی میشنوه بگه واووو چ هنری کرده ک این شغل رو داره
و … یعنی میخواستم ک بقیه بهم توجه کنن، حتی اگر زجر بکشم توی اون کار. (اصلا باورم این بود ک آدم تا زمانی ک خستگی رو احساس نکرده یعنی کاری نکرده)، بخاطر همین دنبال شغل ها و کارهای سخت میگشتم.
من حتی کارهای عادی ک میخواستم انجام بدم هم از سختترین روشی ک میشد انجامش بدی، انجام میدادم.
از وقتی ک فایلها رو گوش کردم و کامنت ها رو خوندم، ی تردیدی تو دلم افتاد(البته قبلا من این تردید رو داشتم ولی بهش زیاد بها نداده بودم) . چون کسی ک عاشق کاری باشه، ن گرسنه میشه ن تشنه و ن خسته، و حالا دوباره برگشته بود.
رفتم توی طبیعت، راه رفتم و خیلی با خودم و خدای خودم حرف زدم و تحقیق کردم، البته چند روز، (اینکار هم هدایتی از طرف خدا بود)، خودم رو بهتر شناختم و شغلی ک قبلا دوس داشتم ولی چون فکر میکردم مسخره است، رو انتخاب کردم. چون دیگه توی مرحله ای قرار گرفته بودم ک نظر دیگران برام مهم نبود، فقط راحتی خودم مدنظرم بود.
تحقیق هم قبلا کرده بودم درباره اون شغل قبلی ولی انگار مغزم نمیخواست قبول کنه ک این بدرد من نمیخوره. چون من وقتی توی شرایط اون شغل قرار میگرفتم، هرجور میشد ازش فرار میکردم، فیلم های در اون مورد رو ک میدیدم حالم بد میشد، ولی انگار مغزم ب بودنش عادت کرده بود.
و دوباره ک تحقیق کردم درمورد هر دو شغل بدون هیچ ذهنیت قبلی، بالاخره تونستم مغزم رو قانع کنم و راه خودم رو پیدا کنم.
شکر خدا به خاطر این اگاهی که اگر تصمیم به تغییر نگیری زیر چرخ دنده های جهان له می شوی.
اگر نتونی تغییر کنی زیر چرخ دنده ی جهان له می شوی – اگر نتونی خودت رو بهتر کنی – روی باورهات کار کنی – شرایطت از اینی که هست بدتر و بدتر میشه.
امین جونم لطفا هر روز دنبال رشد و پیشرفت خودت باش – اگر از درامدت راضی نیستی – اگر شرایطت رو نمی پذیری – اگر از دوستات ناراضی هستی – اگر سلامتی ات قابل قبول نیست – لطفا بلند شو و روی خودت کار کن…
عزیزم اگه الان موارد بازدارنده و وقت پرتت رو نگزاری کنار – اگر نتونی رو خودت کار کنی جهان بیشتر بهت فشار میاره
خواهش میکنم امینکم نگزار کتک خورت ملس باشه.
بعد از ی مدت میای و به خودت افتخار میکنی که تغییر کردی – ی بار میای و عشق میکنی که جسارت داشتی – ی باری میای و از وجودت لذت نیبری – از دیدگاه معنوی که درت شکل گرفته خوشحال می شوی – از ثروتی که خلق کردی و به پیشرفت جهان کمک کردی لذت میبری – از اینکه خودت رو عمیقا دوست داری لذت میبری – و می شوی الگو برای تغییر دیگران – حرف هایت الهام بخش می شود – با کار کردن انهم روی علایقت احساس بی نظیری را تجربه میکنی
پس درنگ نکن انجامش بده – فایلهایی که گوش میدهی رو بیشتر کن – بیشتر در سایت باش – بیشتر کامنت بگزار – بیشتر حواست باشه به احساست – بیشتر توجه ات رو بگذار روی نکات مثبت زندگیت …
چقدر این قسمت خوب و عالی بوده،نمونه تغییر نکردن از خونواده و اطرافیانمون میتونیم ببینیم با اینکه شغلشون خوبه اما سختی زیادی داره و به هیچ عنوان نمیخوان در شرایطشون تغییر ایجاد کنن کار اسونتر و درامد بیشتر پیدا کنن ایده هم دارن ولی جسارت انجام اون ایده هارو ندارن،بهونه میارن و..
به نام پروردگاری که به من قدرت خلق زندگی ام را داده است
سلام و احترام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربانم ودوستان و خانواده بزرگ عباسمنشی
روز پنجم روز شمار تحول من
در این فایل چقدر زیبا استاد بیان کردند با ذکر یک مثال از زندگی خودشان ودوستشان که پاداش تغییر کردن و ایمان و توکل به خدا زندگی کردن در بهشت میشود و نتیجه عدم تغییر و پافشاری روی باورهای غلط زندگی کردن در منجلاب یاس و ناامیدی و نگرانی وترس هست
وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم که من همیشه این جسارت را داشته ام که قبل از اینکه اوضاع بد بشود و با دیدن اولین نشانه ها بخواهم که تغییر کنم و تغییر هم میکنم همیشه به دنبال پیشرفت در کارو زندگی ام هستم اینکه زندگی ام ثابت و یکنواخت باشد دوست ندارم و به خاطر همین عشق به تغییر و رشد هست که هر سال نسبت به سال قبل در حوزه کاری و زندگی وشخصیتم پیشرفت میکنم خدایا شکرت که این آگاهی و توانایی را به من عطا کردی
استاد در این فایل فرمودند که خیلی از افراد به خاطر ترس بی ایمانی یا نگرانی دست به تغییر نمیزنند چون اگر ایمان واقعی به خدای یکتا داشته باشیم به دل ترسهایمان میزنیم و مطمئن هستیم که هر اتفاقی هم که بیوفتد به نفع ماست و خدا همیشه ودر همه حال از ماحمایت میکندآن وقت دیگر هیچ بهانه ای برای تغییر نکردن و ماندن در زندگی یکنواخت و تکراری و فرسایشی نداریم باید بتوانیم خودمان را در 5 یا 10 سال آینده تصور کنیم که با این فرمانی که پیش میرویم 10 سال بعد به کجا میرسیم آیا به خواسته ها و آن زندگی رویایی میرسیم یا از آنها دور ودورتر میشویم هر روز از خودمان بپرسیم که امروز چه کار کنم تا از دیروزم بهتر باشم و با شروع هر سال بپرسیم که امسال چه کار کنم تا از سال قبلم بهتر باشم و برنامه ای برای پیشرفت هر روز و هفته و ماهمان داشته باشیم تا وقتی یک سال گذشت و به عقب برگشتیم به خودمان افتخار کنیم که یکسال پر از کسب مهارت تجربه خودسازی و پیشرفت را داشته ایم و این روند تا ابد ادامه داشته باشد چون ما در هر شرایطی که باشیم باز هم میتوانیم بهتر و بهتر شویم فقط با تغییر افکار وباورهایمان
برای همه شما که این متن را می خوانید خواستار تغییر و رشد و پیشرفت در همه جنبه های زندگیتان هستم در پناه الله یکتا سعادتمند باشید .
خیلی از مواقع باید بتونید اینده چیزی که الان هستید را ببنید و تصمیم بگیرید که ایا وجودتون اون اینده را میخواد یا نه
اما من قصد دارم تجربه خودمو از همین یک جمله بگم و بگم که چه اندازه این چشم انداز به رشد من کمک کرده
من سالها پیش به جلسات مذهبی میرفتم من 9 سال در اوج نوجوانی این کار انجام دادم
بعد از 9 سال دیدم عجب چیزی که به وعده شو دادن نشده که هیچ هر روزم بیشتر درگیر خودمم درگیر خشم غیبت و خلاصه یه فاز منفی بعدا یه نگتهی انداختم دور و برم دیدم افرادی که سی ساله این مسیر رفتن اصلا حال خوبی ندارن و اوجا گفتم نهههه
من نمیخوام اینووو وتمام قلبم و احساسم گفت هااجر بسه ددیگه باید تغییرش بدی
میدونید اولش خیلی سخت بود پر بودم از ترس هزاران ترس مختلف این که من من روشمو عوض کنم چی میشه بهم چی میگن نکنه از راه بدر بشم و هزاران نجوای شیطانی دیگه
ولی اونقدر ندای قلبم قوی بود که من نتونستم مقاومت کنم و الان بیش از 4 ساله با طی کردن تکاملم مسیرم را عوض کردم و جوری تغییر کردم که نه تنها دیگران بلکه گاهی خودمم حیرت میکنم
.
.
.
این روند مجدد در من تکرار شد در مشیر شغلی من
من کارمند دفترخانه هستم
حقوق ماهیانه دارم
در ابتدا بایگان بودم الان سند نویس هستم
خب نگاهی کردم به کسی که رتبه ی بالاتر از من داره یعنی دفتریار با خودم گفتم هاجر تو واقعا دوست داری جای این ادم باشی ناگفته نماند که ایشون ذره ایی راضی نیستن دیدم نه هاجر اصلا حالش بهم میخوره
بعدا گفتم هاجر اصلا دفتر نه خودتو بزار جای سر دفتر هاجر تو دوست داری سر دفتر باشی و جای ایشون دیدم روحم اصلا اینو دوست نداره به هزار و یک دلیل که دارم از نزدیک میبینم مثلا اینکه اصلا ازادی توی این شغل نیست و قوانین که هست محدودیت هایی که داره و خلاصه تصمیم گرفتم طراحی سایت یاد بگیرم دوستان من این دوره رو این ماه خریدم و به خودم تعهد دادم یک طرح سایت عالی بشم و از تلاش و یادگیری دست برندارم تا بتونم طعم استقلال خلاقیت و ازادی رو بکشم چیزی که زندگی کارمندی در نوع شغلش نمتونه به من بده تصمیم گرفتم بعد از یاگرفتن طراحی سایت و گرفتن پروژه در یک زمان مناسب شغل کارمندی رو ترک کنم و برم سراغ چالش های رشد فردیم
من میدونم باید روی ذهنم کار کنم روی باورهای ثروت سازم کار کنم روی ارتباطاتم کار کنم روی توحیدم کار کنم روی عزت نفسم کار کنم
ولی دوست دارم توی این زمینه ها رشد کنم به جای اینکه از این محدودیت ها و چالش ها بترسم و در چهل سالگیم یک افسوس بزرگ و ای کاش بزرگی را با خودم حمل کنم
و در نهایت از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین بسیار سپاسگزارم و از خدا براتون بهترین ها رو میخوام
جهان مثل رودخانه میمونه …
همانطور که رودخانه فقط به یه جهت حرکت میکنه ،جهان هم فقط به جهت پیشرفت حرکت میکنه …
اگر کسی بخواد خلاف جهت رودخانه حرکت کنه فقط تلاش بیهوده کرده و انرژی خودش را بی خود هدر داده ، اما اگر همون شخص در جهت رودخانه حرکت کنه ، خود رودخانه هم اون را حمایت و هدایت میکنه تا راحت تر حرکت کنه …
جهان هم دقیقا مثل رودخانه ست ، هرکسی که تصمیم بگیره در جهت پیشرفت و رشد حرکت کنه جهان اون را حمایت و هدایت میکنه
تنها راه برای حرکت به سمت پیشرفت ، اینه که نقطه ضعف هامون را پیدا کنیم و تلاش کنیم تا به نقطه قوت تبدیل کنیم ..
من از خودم شروع میکنم و یکی یکی نقطه ضعف هام و اقداماتی که برای بهبود شون انجام میدم را مینویسم .
۱-بزرگ ترین ضعف من زیر پا گذاشتن قانون تکامل هست ، خیلی کشیده خوردم از این قانون . مثلاً میخوام یه دوره آموزشی صد ساعته را ده روزه تمام کنم ، سریع میخوام یه کتاب را تمام کنم ، داخل ورزش انتظار دارم یه شبه متحول بشم و …
تمرینی که برای این ضعف م در نظر گرفتم این هست که شروع کنم به انجام تمرینات تکاملی : مثلاً همین دوره روز شمار تحول زندگی را شروع کردم و متعهد شدم که هر روز یه قسمت ببینم و اصلا عجله ای برای تمام شدن ش نداشته باشم
بعد از اون تصمیم دارم یه دوره آموزشی صد ساعته را شروع کنم و هر روز یه ساعت آموزش ببینم و کم کم پیش برم
۲-دومین ضعفی که دارم ارتباط با آدم هاست ، اکثرا راحت ارتباط میگیرم با همه اما مسئله ای که هست وقتی به مشکل بر میخوریم با هم میخوام مسئله را با زور و دعوا حل کنم ، با این روش نه تنها مشکل حل نمیشه تازه بد تر هم میشه 😂😂
راه حلی که در نظر گرفتم این هست که هر موقع مشکلی پیش اومد سعی کنم با نهایت خوش اخلاقی مشکل را حل کنم ، این جوری هم مشکل سریع تر حل میشه هم لذت بخش تر و راحت تر حل میشه ….
۳-مورد سوم و مورد آخر که از اساسی ترین ضعف هام هست ، اینه که هرچند وقت یه بار انگیزه م را از دست میدم . در هر زمینه ای ، چه ورزش ، چه تغییر باور ها ، چه بیزینس و چه کسب و کار
راه حل م برای این موضوع اینه که باید اهرم رنج و لذت بسازم . مثلاً در زمینه تغییر باور ها مثال میزنم ، من از اینکه هر روز روی باور هام کار کنم لذت میبرم چون میتونم نتایج زندگی م را در هر زمینه ای تعیین کنم و متنفرم از اینکه روی باور هام کار نکنم چون میشم برگ تو باد و هیچ تسلطی روی زندگی م نخواهم داشت …
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان هم مدارم
چقدر جالب شده که از وقتی شروع کردم به نوشتن دیدگاه زیر آموزش ، به شکل دیگه ای موضوعات رو دارم میفهمم . حس میکنم که موضوعات رو دقیق تر گوش میدم و عمیق تر درک میکنم
چقدر جالب بود این موضوعی که استاد راجبش صحبت کرد
دوستان ما گاهی نعمت ها و جایگاهی که داریم رو فراموش میکنیم
باید فکر کنیم و یه تلنگری باشه تا مارو به فکر بندازه که یادمون بیاد که مثلا ۱۰ سال پیش کجا بودیم و الان چه جایگاهی داریم
این فایل منو وادارا کرد که فکر کنم
چقدر جالب
عین داستانی که استاد گفت رو ۱۰ ساله پیش من تجربه کردم
با شخصی همکاری میکردیم و یه مغاره ای داشتیم
من بعد از اینکه دیدم شرایط نه تنها بهتر نمیشه بلکه داره بدتر هم میشه به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه آگاهی های الانم رو داشتخ باشم از اون کار اومدم بیرون و واقعا برای اون اقدام از خدای بزرگ سپاسگزارم
بعد از گذشت ۱۰ سال از اون اتفاق و رفتن به بیرنس های متفاوت و زیادی بالاخره راه اصلی و عشقم رو در کسب و کار پیدا کردم و امروز جایگاه خوبی رو دارم
ولی دوستم رو میبینم که توی همون شرایط قبلی داره دست و پا میزنه
واقعا خدارو شاکرم برای دیدن اون نشونه ها
خدا همیشه نشونه هاش رو به ما نشون میده
واقعا به دید ما بستگی داره که ببینیم او نشونه هارو
همه ی ما باید تلاش کنیم تا بیشتر آگاه بشیم وهر روز مدار بالاتری رو فتح کنیم
چرا که هر وقت مدار ما بالاتر میره دیدن نشونه های خدای مهربان قوی تر میشه
در آخربازم سپاسگزار خداوندم که با این فایل باعثشد من برام یادآوری بشه چیز هایی که میخواستم داشته باشم و نشانه ها کمکم کرد که سریع تر ببینم و عمل کنم
به نام الله یکتا
استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان گلم سلام
از اینکه وقت میگذارید و دیدگاه من هرچند ابتدایی را با حوصله میخوانید بسیار خوشحال و سپاسگذارم
من در مورد روابط عاطفی ام نیاز به تغییر دارم
میدونم که احتیاجه که تغییر کنم اما هنوز ایده ای ندارم
میخوام ذره ای وابستگی نداشته باشم
میخوام خلاء نداشته باشم که بخوام همسرم رو مجبور کنم بهم عشق بورزه
میخوام جوری رفتار کنم که خود بخود او عاشق من باشه
بدون اینکه من کار فیزیکی ای بکنم
من از وقتی روخودم کار میکنم به جراءت میتونم بگم دعواهامون به صفر رسیده و این یعنی اینکه سیر تکاملیش و داره طی میکنه
آزادی عمل دارم در صورتی که قبلا برای نونوایی رفتن هم باید اجازه میپرسیدم
ایده ی خودم برای بهتر شدن روابطم اینه که جملات مثبت و تأکیدی برای دوست داشتن خودم و افزایش عزت نفسم رو بیشتر تکرار کنم
در مورد فراونی هم کمی باورم ایراد داره
با وجود اینکه به وضوح میبینم که من هیچوقت با کمبود مواجه نمیشم اما بازم باید بیشتر کار کنم
و ایده ام اینه که تراول پنجاه هزارتومانی یا صدهزارتومانی رو روی آیینه ی کمد کنار تختم بچسبونم تا هر روز و هر لحظه خدا رو بخاطر اینهمه فراوانی سپاسگذاری کنم
در پناه ایزد یکتا شاد،ثروتمند،سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
باگوش کردن به چهار تا فایل گذشته به بزرگترین ترمز خودم یعنی احساس قربانی بودن پی بردم من اصلا احساس خود ارزشی ندارم و خودم و دوست ندارم و با خودم در صلح نیستم و احساس گناه و عذاب وجدان دارم تمام اینها باعث شدن من همیشه با خودم و اطرافیانم به خصوص مادرم درگیر باشم البته که بسیار سخته تغییر اما شدنی هست و من باید تغییر کنم تا بتونم زندگیم و متحول کنم خییلی ممنونم از استاد که با آموزه هاشون متوجه ترمزهای خودم شدم
سلام ب استاد عزیزم و مریم شایسته دوست داشتنی.
تو باید برای تغییر، از محدوه امنت خارج بشی. تو این حالت مغزت تلاشش رو میکنه ک تو رو منصرف کنه و تو رو از این مسیر جدید خارج کنه. بخاطرِ همینه ک اول راه سخته و بعدش کم کم آسون میشه.
من قبل از اینکه با استاد آشنا بشم، جزو گروه سوم بودم و اگر آشنا نمیشدم، همچنان همین راه رو میرفتم. و الان ک ب خودم نگاه میکنم توی گروه اول قرار گرفتم تقریبا، ولی هنوز جای کار دارم. چون هنوز اتفاقاتی میفته ک تا چک و لگد رو نخوردم یاد نمیگیرم.
من دنبال ی شغل بودم ک هرکی میشنوه بگه واووو چ هنری کرده ک این شغل رو داره
و … یعنی میخواستم ک بقیه بهم توجه کنن، حتی اگر زجر بکشم توی اون کار. (اصلا باورم این بود ک آدم تا زمانی ک خستگی رو احساس نکرده یعنی کاری نکرده)، بخاطر همین دنبال شغل ها و کارهای سخت میگشتم.
من حتی کارهای عادی ک میخواستم انجام بدم هم از سختترین روشی ک میشد انجامش بدی، انجام میدادم.
از وقتی ک فایلها رو گوش کردم و کامنت ها رو خوندم، ی تردیدی تو دلم افتاد(البته قبلا من این تردید رو داشتم ولی بهش زیاد بها نداده بودم) . چون کسی ک عاشق کاری باشه، ن گرسنه میشه ن تشنه و ن خسته، و حالا دوباره برگشته بود.
رفتم توی طبیعت، راه رفتم و خیلی با خودم و خدای خودم حرف زدم و تحقیق کردم، البته چند روز، (اینکار هم هدایتی از طرف خدا بود)، خودم رو بهتر شناختم و شغلی ک قبلا دوس داشتم ولی چون فکر میکردم مسخره است، رو انتخاب کردم. چون دیگه توی مرحله ای قرار گرفته بودم ک نظر دیگران برام مهم نبود، فقط راحتی خودم مدنظرم بود.
تحقیق هم قبلا کرده بودم درباره اون شغل قبلی ولی انگار مغزم نمیخواست قبول کنه ک این بدرد من نمیخوره. چون من وقتی توی شرایط اون شغل قرار میگرفتم، هرجور میشد ازش فرار میکردم، فیلم های در اون مورد رو ک میدیدم حالم بد میشد، ولی انگار مغزم ب بودنش عادت کرده بود.
و دوباره ک تحقیق کردم درمورد هر دو شغل بدون هیچ ذهنیت قبلی، بالاخره تونستم مغزم رو قانع کنم و راه خودم رو پیدا کنم.
https://elmeservat.com/fa/change-takes-courage/
به نام خدای هدایتگرم.
شکر خدا به خاطر این اگاهی که اگر تصمیم به تغییر نگیری زیر چرخ دنده های جهان له می شوی.
اگر نتونی تغییر کنی زیر چرخ دنده ی جهان له می شوی – اگر نتونی خودت رو بهتر کنی – روی باورهات کار کنی – شرایطت از اینی که هست بدتر و بدتر میشه.
امین جونم لطفا هر روز دنبال رشد و پیشرفت خودت باش – اگر از درامدت راضی نیستی – اگر شرایطت رو نمی پذیری – اگر از دوستات ناراضی هستی – اگر سلامتی ات قابل قبول نیست – لطفا بلند شو و روی خودت کار کن…
عزیزم اگه الان موارد بازدارنده و وقت پرتت رو نگزاری کنار – اگر نتونی رو خودت کار کنی جهان بیشتر بهت فشار میاره
خواهش میکنم امینکم نگزار کتک خورت ملس باشه.
بعد از ی مدت میای و به خودت افتخار میکنی که تغییر کردی – ی بار میای و عشق میکنی که جسارت داشتی – ی باری میای و از وجودت لذت نیبری – از دیدگاه معنوی که درت شکل گرفته خوشحال می شوی – از ثروتی که خلق کردی و به پیشرفت جهان کمک کردی لذت میبری – از اینکه خودت رو عمیقا دوست داری لذت میبری – و می شوی الگو برای تغییر دیگران – حرف هایت الهام بخش می شود – با کار کردن انهم روی علایقت احساس بی نظیری را تجربه میکنی
پس درنگ نکن انجامش بده – فایلهایی که گوش میدهی رو بیشتر کن – بیشتر در سایت باش – بیشتر کامنت بگزار – بیشتر حواست باشه به احساست – بیشتر توجه ات رو بگذار روی نکات مثبت زندگیت …
lets do this
چقدر این قسمت خوب و عالی بوده،نمونه تغییر نکردن از خونواده و اطرافیانمون میتونیم ببینیم با اینکه شغلشون خوبه اما سختی زیادی داره و به هیچ عنوان نمیخوان در شرایطشون تغییر ایجاد کنن کار اسونتر و درامد بیشتر پیدا کنن ایده هم دارن ولی جسارت انجام اون ایده هارو ندارن،بهونه میارن و..
به نام پروردگاری که به من قدرت خلق زندگی ام را داده است
سلام و احترام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربانم ودوستان و خانواده بزرگ عباسمنشی
روز پنجم روز شمار تحول من
در این فایل چقدر زیبا استاد بیان کردند با ذکر یک مثال از زندگی خودشان ودوستشان که پاداش تغییر کردن و ایمان و توکل به خدا زندگی کردن در بهشت میشود و نتیجه عدم تغییر و پافشاری روی باورهای غلط زندگی کردن در منجلاب یاس و ناامیدی و نگرانی وترس هست
وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم که من همیشه این جسارت را داشته ام که قبل از اینکه اوضاع بد بشود و با دیدن اولین نشانه ها بخواهم که تغییر کنم و تغییر هم میکنم همیشه به دنبال پیشرفت در کارو زندگی ام هستم اینکه زندگی ام ثابت و یکنواخت باشد دوست ندارم و به خاطر همین عشق به تغییر و رشد هست که هر سال نسبت به سال قبل در حوزه کاری و زندگی وشخصیتم پیشرفت میکنم خدایا شکرت که این آگاهی و توانایی را به من عطا کردی
استاد در این فایل فرمودند که خیلی از افراد به خاطر ترس بی ایمانی یا نگرانی دست به تغییر نمیزنند چون اگر ایمان واقعی به خدای یکتا داشته باشیم به دل ترسهایمان میزنیم و مطمئن هستیم که هر اتفاقی هم که بیوفتد به نفع ماست و خدا همیشه ودر همه حال از ماحمایت میکندآن وقت دیگر هیچ بهانه ای برای تغییر نکردن و ماندن در زندگی یکنواخت و تکراری و فرسایشی نداریم باید بتوانیم خودمان را در 5 یا 10 سال آینده تصور کنیم که با این فرمانی که پیش میرویم 10 سال بعد به کجا میرسیم آیا به خواسته ها و آن زندگی رویایی میرسیم یا از آنها دور ودورتر میشویم هر روز از خودمان بپرسیم که امروز چه کار کنم تا از دیروزم بهتر باشم و با شروع هر سال بپرسیم که امسال چه کار کنم تا از سال قبلم بهتر باشم و برنامه ای برای پیشرفت هر روز و هفته و ماهمان داشته باشیم تا وقتی یک سال گذشت و به عقب برگشتیم به خودمان افتخار کنیم که یکسال پر از کسب مهارت تجربه خودسازی و پیشرفت را داشته ایم و این روند تا ابد ادامه داشته باشد چون ما در هر شرایطی که باشیم باز هم میتوانیم بهتر و بهتر شویم فقط با تغییر افکار وباورهایمان
برای همه شما که این متن را می خوانید خواستار تغییر و رشد و پیشرفت در همه جنبه های زندگیتان هستم در پناه الله یکتا سعادتمند باشید .
به نام خدای مهربان
نکات زیبای این فایل زیبا
خیلی از مواقع باید بتونید اینده چیزی که الان هستید را ببنید و تصمیم بگیرید که ایا وجودتون اون اینده را میخواد یا نه
اما من قصد دارم تجربه خودمو از همین یک جمله بگم و بگم که چه اندازه این چشم انداز به رشد من کمک کرده
من سالها پیش به جلسات مذهبی میرفتم من 9 سال در اوج نوجوانی این کار انجام دادم
بعد از 9 سال دیدم عجب چیزی که به وعده شو دادن نشده که هیچ هر روزم بیشتر درگیر خودمم درگیر خشم غیبت و خلاصه یه فاز منفی بعدا یه نگتهی انداختم دور و برم دیدم افرادی که سی ساله این مسیر رفتن اصلا حال خوبی ندارن و اوجا گفتم نهههه
من نمیخوام اینووو وتمام قلبم و احساسم گفت هااجر بسه ددیگه باید تغییرش بدی
میدونید اولش خیلی سخت بود پر بودم از ترس هزاران ترس مختلف این که من من روشمو عوض کنم چی میشه بهم چی میگن نکنه از راه بدر بشم و هزاران نجوای شیطانی دیگه
ولی اونقدر ندای قلبم قوی بود که من نتونستم مقاومت کنم و الان بیش از 4 ساله با طی کردن تکاملم مسیرم را عوض کردم و جوری تغییر کردم که نه تنها دیگران بلکه گاهی خودمم حیرت میکنم
.
.
.
این روند مجدد در من تکرار شد در مشیر شغلی من
من کارمند دفترخانه هستم
حقوق ماهیانه دارم
در ابتدا بایگان بودم الان سند نویس هستم
خب نگاهی کردم به کسی که رتبه ی بالاتر از من داره یعنی دفتریار با خودم گفتم هاجر تو واقعا دوست داری جای این ادم باشی ناگفته نماند که ایشون ذره ایی راضی نیستن دیدم نه هاجر اصلا حالش بهم میخوره
بعدا گفتم هاجر اصلا دفتر نه خودتو بزار جای سر دفتر هاجر تو دوست داری سر دفتر باشی و جای ایشون دیدم روحم اصلا اینو دوست نداره به هزار و یک دلیل که دارم از نزدیک میبینم مثلا اینکه اصلا ازادی توی این شغل نیست و قوانین که هست محدودیت هایی که داره و خلاصه تصمیم گرفتم طراحی سایت یاد بگیرم دوستان من این دوره رو این ماه خریدم و به خودم تعهد دادم یک طرح سایت عالی بشم و از تلاش و یادگیری دست برندارم تا بتونم طعم استقلال خلاقیت و ازادی رو بکشم چیزی که زندگی کارمندی در نوع شغلش نمتونه به من بده تصمیم گرفتم بعد از یاگرفتن طراحی سایت و گرفتن پروژه در یک زمان مناسب شغل کارمندی رو ترک کنم و برم سراغ چالش های رشد فردیم
من میدونم باید روی ذهنم کار کنم روی باورهای ثروت سازم کار کنم روی ارتباطاتم کار کنم روی توحیدم کار کنم روی عزت نفسم کار کنم
ولی دوست دارم توی این زمینه ها رشد کنم به جای اینکه از این محدودیت ها و چالش ها بترسم و در چهل سالگیم یک افسوس بزرگ و ای کاش بزرگی را با خودم حمل کنم
و در نهایت از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین بسیار سپاسگزارم و از خدا براتون بهترین ها رو میخوام
بنام خداوندمهربان
سلام استادعزیزم ومریم عزیزم
سلام به خانواده عزیزم
تغییر شخصیت جسارت می خواهد
واین برمیگرده به احساس عزت نفس وبحث خودشناسی
کسی که خودش رو باور نداشته باشه واوضاع وشرایط رو نتونه تغییر بده و ناتوان دربرابر اتفاقات نامتناسب
باشه
وجرات نداشته باشه در برابر ناخواسته ها قدم برداره ومغلوب بشه
تظاهر کردن شرایط خوب درصورتی که داره خودش رو فریب میده
ازچی میترسیم از نگاه دیگران وقضاوتشون که نمیتونیم خودمون باشیم
سالهابا نظر دیگران پوششم رو انتخاب کردم وخودم رو ازخواستهام دور کردم ولی نتیجه ای برام نداشت
ازاهداف وخواستهام گذشتم فکرمیکردم کاردرست رو انجام دادم
ولی فقط خودم رو توجیه میکردم وتوانایی هایی که خداوند دروجودم قراردادرو نادیده گرفتم
وموندن تواون شرایط ازمن یک آدم عصبی وپرخاشگر ساخته بود
به لطف خداوهدایتش دراین مسیر چشمانم بیناشد وگوشهام شنواکه که چطور میشه خودت باشی
احساست خوب باشه وباتغییر میتونی چه شرایطی برای خودت ایجاد کنی
سپاسگزار خداوندی هستم که درجهل وگمراهی نموندم
باتوکل وایمان قدم درمسیر نور گذاشتم و حال دلم خوبه
سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم
شماناجی من هستید ازطرف خداوند که روزی من قرارداده این آگاهی ناب رو
درس توحید ویکتاپرستی قلب وروح رو نوازش میکنه به جای خداترس بودن باخدای خودم آشتی میکنم وسعی میکنم اصول درست جهان هستی رو به درستی یاد بگیرم
تا به اون چیزی که لایق اون هستم برسم
سپاسگزارم
دوستتون دارم
درپناه الله یکتا