این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-12 08:58:212024-12-14 05:19:53چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای هدایتگرم به مسیر نعمت و ثروت و زیبایی خدایا من هر چه که دارم همه از آن توست من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم
سلام به دوستان توحیدیم در این سایت عشق و مهربانی
من ممنونم بابت این آگاهیهای ناب که هر روز بهتر و بهتر میشیم و کنار شما هستیم برای یه روز زیبای دیگه یه تغییراته دیگه که به سمته رشد و پیشرفته الهی شکرت
وقتی به هر چیزی به هر موضوعی کوچیک یا بزرگ به هر ناراحتی یا مسئله یا مشکلی به دید مثبت نگاه میکنیم و سعی میکنیم آگاهانه دیدمون رو جهت دهی کنیم به سمته زیباییها و خوبیها و شکرگزاری همه چیز به نفعه ما میشود این قانون خداوند ست
احساست خوبه کنترل ذهن میشه فرکانس خوب میفرستی حالت خوبه آرامش داری و در آرامشه که ایده ها میاد الهامات بهت گفته میشه انسانهای خوب سر راهت قرار میگیرند کلا همه چیز خوب پیش میره
ولی خدا نکنه نتونی دیدتو مثبت کنی از دسته نجواهای ذهن بر بیای حتی همون مسئله کوچیک برات یه دنیا بزرگ میشه و تمام وجودتو بهم میریزه و خودت باعث میشی همه چیز به ضرر تو باشه این نجواهای ذهن ست که تو رو از مسیر درست خارج میکند و همه چیز رو خراب میکند
به خاطر همین ست که استاد میگن کنترل ذهن خیلی مهمه و شرایط رو برای خودت با دیدگاهت میتونی هم خوب کنی هم بد کنی به تو بستگی داره
ما دیروز میخواستیم بریم خونه یکی از اقوام به شهر دیگه یکم از شب گذشته کیک تولد داشتیم خودمون نخورده بودیم گفتم ببریم با هم بخوریم
وفتی رسیدیم خودشون به خانمش کیک رو دادم و بهش گفتم ما نخوردیم اومدیم با هم بخوریم
گذشت و ما شام خوردیم و کیک رو نیاورد بخوریم و ما برگشتیم منم یکم داشت ذهن میومد که شروع کنه چرا نیاورد بخوریم وووو
خونه که رسیدیم به همسر و بچه ها گفتم دوباره موضوع رو بعد دخترم گفت مامان شاید یادش رفته یا اشتباه متوجه شده فکر کرده برای اونا بردیم گفت حالا که نشده بخوریم اگه همینطوری فکر کنیم راحت تریم و گرنه اذیت میشیم ولش کن به دید خوب ببین
من بعد از یکم فکر کردن دیدم راست میگه حالا که این اتفاق افتاده اگر من به دید خوب نگاه نکنم و برای خودم نسخه بپیچم هیچی درست نمیشه و حاله خودمو برای هیچ و پوچ بهم میریزم
و بعد امروز هدایت شدم به این قسمت دیدم کار درستی کردم و خدا رو بابتش شکر کردم
خدایا شکرت برای این هدایتت برای تمام آگاهیهام
خدابا من ممنونتم برای دستانه زیبایت که برام امروز نفرستی شکرت سپاسگزارتم
به نام خدای هدایتگرم به مسیر نعمت و ثروت و زیبایی خدایا من هر چه که دارم همه از آن توست من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم
سلام به دوستان توحیدیم در این سایت عشق و مهربانی
من ممنونم بابت این آگاهیهای ناب که هر روز بهتر و بهتر میشیم و کنار شما هستیم برای یه روز زیبای دیگه یه تغییراته دیگه که به سمته رشد و پیشرفته الهی شکرت
وقتی به هر چیزی به هر موضوعی کوچیک یا بزرگ به هر ناراحتی یا مسئله یا مشکلی به دید مثبت نگاه میکنیم و سعی میکنیم آگاهانه دیدمون رو جهت دهی کنیم به سمته زیباییها و خوبیها و شکرگزاری همه چیز به نفعه ما میشود این قانون خداوند ست
احساست خوبه کنترل ذهن میشه فرکانس خوب میفرستی حالت خوبه آرامش داری و در آرامشه که ایده ها میاد الهامات بهت گفته میشه انسانهای خوب سر راهت قرار میگیرند کلا همه چیز خوب پیش میره
ولی خدا نکنه نتونی دیدتو مثبت کنی از دسته نجواهای ذهن بر بیای حتی همون مسئله کوچیک برات یه دنیا بزرگ میشه و تمام وجودتو بهم میریزه و خودت باعث میشی همه چیز به ضرر تو باشه این نجواهای ذهن ست که تو رو از مسیر درست خارج میکند و همه چیز رو خراب میکند
به خاطر همین ست که استاد میگن کنترل ذهن خیلی مهمه و شرایط رو برای خودت با دیدگاهت میتونی هم خوب کنی هم بد کنی به تو بستگی داره
ما دیروز میخواستیم بریم خونه یکی از اقوام به شهر دیگه یکم از شب گذشته کیک تولد داشتیم خودمون نخورده بودیم گفتم ببریم با هم بخوریم
وفتی رسیدیم خودشون به خانمش کیک رو دادم و بهش گفتم ما نخوردیم اومدیم با هم بخوریم
گذشت و ما شام خوردیم و کیک رو نیاورد بخوریم و ما برگشتیم منم یکم داشت ذهن میومد که شروع کنه چرا نیاورد بخوریم وووو
خونه که رسیدیم به همسر و بچه ها گفتم دوباره موضوع رو بعد دخترم گفت مامان شاید یادش رفته یا اشتباه متوجه شده فکر کرده برای اونا بردیم گفت حالا که نشده بخوریم اگه همینطوری فکر کنیم راحت تریم و گرنه اذیت میشیم ولش کن به دید خوب ببین
من بعد از یکم فکر کردن دیدم راست میگه حالا که این اتفاق افتاده اگر من به دید خوب نگاه نکنم و برای خودم نسخه بپیچم هیچی درست نمیشه و حاله خودمو برای هیچ و پوچ بهم میریزم
و بعد امروز هدایت شدم به این قسمت دیدم کار درستی کردم و خدا رو بابتش شکر کردم
خدایا شکرت برای این هدایتت برای تمام آگاهیهام
خدابا من ممنونتم برای دستانه زیبایت که برام امروز نفرستی شکرت سپاسگزارتم