آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 33 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فریاد صفری گفته:
    مدت عضویت: 295 روز

    سلام بر استاد و دوستان

    ممنونم استاد من همین امروز درگیر همین مسئله بودم مثل روز های قبل این روز … که میخواستم یک شخصی رو تغییر بدم به لطف خدا این فایل رو امشب دیدم و متوجه شدم که بله انرژیمو به روی خودم بزارم نه دیگران سپاس گزارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 713 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم فرکانسی ومهربانم

    خداروشکر ک یک روز دیگر فرصت بودن دراین جمع توحیدی بهم داده شد

    چندروزه هربار کامنت میذارم ب این موضوع ک شما درفایل گفتید پی میبرم

    ک این سایت مقدس ترین مکان ممکن است

    چندبار خودم در کامنتهام نوشتم خدای من اینجا کجاست

    ک کسی که بخات روحش رو پاک کنه فقط باید بیات اینجا سریع سطح انرژی مثبتش میات بالا

    یکروزه بخدا

    ازحجم کامنتهای توحیدی

    جاییکه بیشترین نام ویاد خدا دراین جا برده میشه

    همش خدا همش توکل همش تسلیم او بودن وپناه بردن ب او

    خدایا شکرت من هم یکی از اعضای این سایت مقدس هستم …

    چقد این فایل همزمان بود با چیزی ک من دیروز باهاش ب تضاد خوردم

    من چندروزه مستمر داشتم روی خودم کار می‌کردم وحالم خیلی خوب شده بود سپاسگذاری هام ب موقه انجام می‌دادم وحجم اتفاقات مثبت هرروز بیشتر وحال من بهتر میشد همه افراد نامناسب دور شدن

    یک مهمان از راه دور آمده بود ومن تصمیم گرفتم یک ناهار ایشون رو دعوت کنم و به مادرشوهرم گفتم شما هم همراش بیا

    از جاییکه هوا خیلی خیلی سرد شد این دوتا خانم تا شب موندن

    این مهمان انسان آرامی هست

    ولی از جاییکه نکته ضعف من مادرشوهرم هست و بودن یکروزه باهمدیگه سطح انرژیم رو واقعا پایین میاره وباعث ایجاد حس بد من نسبت ب اون میشه شاید صدها بار این اتفاق افتاده

    ب همین دلیل الان 2ساله رابطه نزدیکی باهم نداریم وماهی یکبار شاید همو ببینیم و بخاطر کار کردن مدام روی خودم این بودن همیشگی باهم وروزانه تبدیل شد ب هفته ای یکبار دوهفته ای یکبار بعد شد سه هفته ای یکبار

    الانم شده ماهی یکبار یا حتی 40 روز یکبار

    من میگم خدایا شکرت این نشونه تغییر من هست

    از جاییکه این بنده خدا خیلی منو نصیحت میکنه من حس خوبی بهش ندارم

    یا میخات سفره دلشو پهن کنه وفقط حرف نیست اشک میریزه وگریه میکنه ک من چقد. مظلومم ک همسرم و فلانی بهم ظلم کردن اینهمه سال

    و هم میخات منو نصیحت کنه

    ومن هربار ک نصیحت کرده بشدت حالم بد شده ک آخه این بنده از نظر سلامتی ثروت روابط داغونه وهمیشه غمگین وافسرده هستش چطور فکر میکنه میتونه ب من نصیحت کنه ؟؟؟خب من ب عملکرد اون طرف ب نتایج اون نگاه میکنم بقول شما حرفو ک همه میزنن

    درمورد گوش شنوا بودن

    اوایل آشنایی من باشما من این مدلی بودم هرفایلی می‌شنیدم ب خودش یا ب هرکس از خانوادم خانواده همسرم دوستان می‌رسیدم همه رو نصیحت میکردم وتبدیل شده بودم ب یک قرص مسکن

    اینقد چک ولگد وحال بدی خوردم ب جایی رسیدم رابطمو باهمه قطع کردم

    وبرای خودم یک چهله گذاشتم توی اون 40 روز من ب کسی تلفن نکردم جایی نرفتم وهیچکدومشون ندیدم چقد در الهامات بازشد و خدا گف حتی توی خواب ک این روابط رو ب حداقل برسون و بشدت کمرنگشون کن بااینکه من میترسیدم قضاوت بشم طردبشم مورد انتقاد قرار بگیرم وهمه هم بشدت ناراحت شدن اما هیچ حرفی ب من نزدن انگار خدا دهن همه رو بسته بود ک من کارمو بکنم

    ومن اینکارو کردم 40 روزم با موفقیت سرشد

    چقدر پشت بندش اتفاقات عالی برام رقم خورد وچقدر مدار من بالارفت

    الان همه میدونن توی این 3سال من سنگ صبورشون نیستم من خوشم نمیات از گریه هاشون و شکایت هاشون

    اما بازهم خیلی کم این اتفاق ک میفته بعدا طرف بشدت پشیمون میشه ومیات میگه ببخشید این حرفارو زدم میدونم ک خوشت نمیات وقتتو گرفتم یا حرفی درمورد موضوعی یا کسی زدم معذرت خواهی میکنه

    اما بازهم ک این مهمانها ک اومدن چون زیاد از 12ظهر تا 11شب موندن باعث شد باز این اتفاق بیفته و من ک چندین روزه سطح انرژیم خیلی بالا بود توجهم روی نکات منفی رفت وفست شدم واقعیتش افت کردم یکروزه دیروز تقریبا نمیتونستم سپاسگذاری کنم

    ک دیشب سایتو باز کردم این فایل رو دیدم گفتم یک پیامی خدا برام داره وگوش کردم وخوابم برد حالا چشمامو باز کردم اومدم بنویسم

    چقد تاثیر داره اینکه دور باشی از افراد نامناسب

    هرروز توی تمرین ستاره قطبی مینویسم خدایا دوست دارم امروز افراد نامناسب رو ازم دور کنی براحتی

    و این اتفاق میفته تیک میخوره این خاستم سه ساله این درخواستو همیشه میکنم حتی توی خیابون برای خرید ک میرم پارک ک میرم یا تلفن ک میشه همزمانی ها رقم میخوره واون لحظه ای ک نامناسب نیس یا فرد حرف نامناسبی میزنه من نیستم توی اون مدار

    من این باور مخرب رو توی فایل الگوهای تکرار شونده پیدا کردم

    وخیلی بهترشد

    اما هنوز ته ذهنم دلسوزی دارم ک افراد نزدیکم زمانیکه کم میارن با گریه بهم میگن ببین چقد ب من ظلم شده اما من در ظاهر آدم دلسوزی نیستم و مستقیم ب طرف میگم مقصر خودتی خودت اجازه دادی بهت ظلم بشه اما میدونم اعماق ذهنم دلسوزم وگرنه همونجور ک اون باورها تغییر کرد این هم تغییر می‌کرد و افراد دنبال این نبودن بهشون ترحم کنم اونم واسه چیزای خیلی علکی ک من خندم میگیره

    تو دوره عزت نفس فهمیدم خودم هم نیاز ب ترحم دارم باید خیلی روش کار کنم

    موضوع بعدی ک طرف ب هیچ جایی در زندگیش نرسیده مثلا توی کسب وکارم هیچ سررشته ای نداره میات میگه نه خب اون جوری ک تو داری انجام میدی نیست اونجوری انجام بدی ازون روش استفاده کنی بنظرم بهتره

    بعد من از داخل دارم منفجر میشم اما احترامش نگه میدارم میگم خب حالا این بزرگتر از من هست خدایی چی بهش بگم ساکت میشم میگم سکوت بهترین گزینه هست

    بعد میشینم فکر میکنم میگم استاد توی دوره عزت نفس گف اگه کارتو افرادیکه ب هیچ جایی در زندگیشون نرسیدن تایید نکردن خوشحال باشید بدونید مسیر درسته

    دیروز برام سوال بود که اینو بهم گف ومن علکی بهم ریختم بابا مگه خودش تجربه داره طرف میگه چیزی میدونه

    اصلا میتونه یک چیز ساده ای ازین کار و انجام بده ک تو بخای انتقادشو بپذیری

    گاهی اوقات این نصیحت وانتقادات دلسوزانه هم نیس از روی حسادته بنظرمن ک مورد انتقاد قرارت بدن ک فکر نکنی تو هم کسی هستی واسه خودت یا میتونی ب موفقیت برسی تو هم مثل ما هم میشی

    بخدا استاد

    درمورد خاسته های قبلی هم چقد این فرد وافراد دیگه بهم گفتن نمیشه یا اگر هم بشه برای افراد خاصی میشه وتو فکر نکن ک میشه بابا سخته خدا ب هرکسی ک خودش دوست داشته باشه میده همون آیه ک خودشون اشتباه ترجمه کردن ان الله یهدی من یشاء

    اما من مثل همین موضوع کسب وکار شخصیم ک دنبال راهش هستم اون موقه ها دنبال راه هاش بودم وروی خودم کار می‌کردم الهامات اومد درها بازشد وقتی بهش رسیدم گفتن خب مبارکه اما خب حتما خدا بهت نظر کرده الانم بهش رسیدی

    همش ب خودم میگم اینها سوخت جت هست برای تو وقتی میدونی شخصی نمیخات تو موفق بشی میات میگه دلخوش نباش ک نمیشه یا برای اوناییکه شده با بدبختی شده

    وخودش ب هیچ جا نرسیده هیچ قدمی برنداشته هیچ غلطی نکرده بفهم این حرفا پوچ وبی ارزش هست فقط ازین سوخت جت استفاده کن برای سرعت بیشتر

    من بابت وجود این افراد همیشه سپاسگذارم میگم خدایا شکرت این افراد درسته دورشون کردی دیر ب دیر ملاقاتشون میکنم اما برخورد دیرب دیر بااین افراد باعث انگیزه درمن میشه بیشتر برم جلو و خدایی واقعا اینطور بوده دراین سه سال من صدها قدم برداشتم واون افراد همون جاییکه بودن هستن بازهم فکر میکنن میتونن نصیحتم کنن ک من خندم میگیره درعین حال. از درون حس بدی نسبت ب طرف تو دلم رخ میده

    ازین فایل نتیجه میگیرم سرم توی زندگی خودم وکارم باشه

    نه نصیحت کنم نه همسر نه فرزند نه خانوادش ن خانوادم ن هیچکس

    همش ب خودم میگم فاطمه اگه زرنگی وقت بذار واسه پیشرفتت بتو چه تنها ب این دنیا اومدی تنها ازین دنیا هم میری بعضی موقع ها منم باز اشتباه میکنم دلسوزی میکنم یا ب حرف طرف گوش می‌کنم یا یکبار نصیحت میکنم

    بعد خیلی پشیمون میشم میگم من هنوز جای کار دارم روی این باور مخرب ک میتونم دیگران رو اصلاح کنم خب ب من چه و دوباره ک میام توی مسیر دوباره خوب عمل میکنم میگم ب من هیچ ربطی نداره دیگران چ ظلمی ب خودشون میکنن اگه زرنگم مراقب باشم من ب خودم ظلم نکنم

    اون شخص میات دلش پره خالی میکنه بعدش کلی حرف ک بهش میزنی عمل نمیکنه یا میخات کلکل کنه ک اصلا تو درست نمیگی ومن درست میگم حق با منه خب این هیچ فایده ای نداره تازه انرژیتو ریختی دور بیخود وبی جهت حیف این انرژی نیس جای نامناسب تمام بشه انرژی بذار روی افزایش مهارتهات روی بهبود شخصیتت وتغییر باورهات هرروز یک قدم بردار

    چقد در اطرافم دارم افرادیکه تمام زندگیشون وقف نصیحت عزیزانشون کردن نمونش مادر خودم داعم میگه این غذا نخور اون غذا بخور اینقد این حرفهارو تکرار میکنه ک طرف مقابل با عصبانیت برمیگرده بهش میگه بتو چه

    واقعا مادرم همیشه از لحاظ جسمی هم مریض هست نمیدونم چرا فکر میکنه مناسب راهکار دادن ونصیحت کردن بقیه هستش واسه سلامتی

    بنظرمن بزرگترین دلیلی ک باعث شده این افراد یا 99 درصد افراد موفق نشن توی سلامتی ثروت روابط اینکه انرژیشون جای نامناسب هدر رفته اگه دورادور ازین اتفاقات مثل دیروز برام بیفته سریع با کمک خدا وشما واین فایلهای مقدس میام توی مسیر زیبا دوباره و بیخیال حرفای اون افراد میشم

    خیلی سپاسگذارم خیلی ممنونم چقد نوشتن کامنت خواندن کامنتها ب همه ی ما کمک میکنه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    حمیده کرمانی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    استاد سلام. خدارو با توصیف شما شناختم اما نه در مسجدی که بیشتر کودکی و نوجوانیم رو در آنجا صرف کردم. بله فقط زندگی رو مصرف کردم. نیاموختم. نشناختم طریقم را. ..

    شما پس از سالها راه زندگی توحیدی رو نشانم دادید بگذریم که روزگار گوشمالی محکمی داد

    و من درخواست کردم وآماده بودم و شما رو شنیدم و پای گذاشتم در مسیر شما. همراه شدم با گفته های تان. شکر.

    جو گیر شدم در مسیر.

    شاد بودم از یافتنم. اری فریاد می زدم من یافتم

    من هم همین اشتباه رو بارها انجام دادم اما مدتی ست به نصیحت‌های شما جان دل می سپارم. واقعا که چقدر به دل می نشیند و چقدر منطقی و صحیح می نماید. قوانین خداوند از زبان شما چقدر چذاب و منطقی ست. سپاسگزارم استاد سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سید عبداله حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان.

    سلام به استاد بزرگوار.

    من تو کامنت قبلم تو قرآن با آیه‌های بسیار زیادی برخورد کردم که حتی پیامبر را هم هر موقع از اصل دور می‌شد خداوند بهش هشدار می‌داد،

    (سوره‌ طه آیه 2)

    ما این قرآن بر تو نازل نکردیم تا خویشتن را به رنج افکنی!

    من هم مثل خیلی های دیگه قسمتی از مسیر زندگی ام را به همین روال رفتم به خاطر بلد نبودن

    قوانین حاکم، همیش خواستم با نیت خیر ملا

    غلط گیر بقیه از جمله خونواده ام باشم خواستم که

    اونا هم موفق باشند ولی همیشه خودم از اصل دور شدم هم اونا رو ضعیف تر کردم‌.

    من از وقتی با قوانین آشنا شدم الان خیلی کم

    احساساتی می‌شم و یه جورایی دیگه از این کار لذت نمی‌برم که بخوام بقیه را تغییر بدم و تغییر دادن دیگران برام تبدیل به یه اهرم رنج شده به این دلیل که هر موقع خواستم وقت بزارم این کار را بکنم اون موقع مثل یه قرص مسکن براشون

    کار کردم اما تو رفتارهای بعدی می‌دیدم که انگار

    تمام اون حرفام باد هوا بوده و مورد تمسخر قرار

    می‌گرفتم .

    من هر چی پیش میرم بهتر میفهمم که باید برا خودم وقت بزارم تمرکزم باید رو خودم باشه من خودم را صد درصد را می‌تونم تغییر بدم اما از تغییر دادن دیگران عاجز و ناتوان هستم چون دیگران اگر خواستند به بی بی نهایت طریق خداوند اونا رو هدایت خواهد کرد و نیازی به من ندارند و به خواسته هاشون می‌رسند.

    موفق و سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زهرا فلاحتی گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    سلام به خانواده عزیزم

    من بعید میدونم که در هیچ مسجد و کلیسایی به اندازه سایت abasmaneh.com نام خداوند برده نمیشه …لرزه به تن آدم میفته در محیطی هر روز داریم سیر میکنیم که نام خداوند با عشق و لذت همواره یادآوری میشه

    موضوع صحبت امروز استاد دقیقا پاشنه آشیل منه

    من هم زیاد چک و لگد این اشتباهم رو خوردم دو مورد که بودن و من شده بودم سنگ صبورشون و خیلی هم خوشحال بودم که روز قیامت اگه گفتن جوانیت رو در چه راهی خرج کردی میگم این دو نفر رو تغییر دادم و تهش چنان این دو نفر سرکوبم کردند که پشت دستم رو داغ کردم که هرگز و هرگز نخوام منجی آدمها باشم و نخوام برای هیچ کس خدایی کنم اونها خودشون خدا دارند و هدایت وظیفه خداست و گفتم اگه خدا دلش برای اونها نمیسوزه دلیلی نداره که من دلم بسوزه

    و اوایل که با قانون جذب آشنا شده بودم مدام به همسرم میگفتم اینطور باش به جایی رسید که اگه من سر درد میشدم همسرم میگفت پس کو قانون جذب؟ اگه حتی بچه هام تند صحبت می‌کردند اون مسخره من میکرد و میگفت تو که میگفتی قانون جذب و استاد عباسمنش همه چی رو درست می‌کنند پس چرا بچت داره اینجوری حرف میزنه در هر موردی دنبال این بود که من رو مسخره کنه و ازم ایراد بگیره و این سه چهار سال اخیر هم اگه بفهمه که من دارم قانون جذب و استادعباسمنش رو دنبال میکنم چنان عصبانی میشه که انگار مثلا من رو تو فاحشه خونه پیدا کرده و تمام اینها برمیگرده به اینکه میخواستم اون رو به مسیر خودم هدایت کنم

    و البته تمام اینها برام یه درس بزرگ داشت چون من الان مربی یوگا هستم و شاگردان طوری به مربیشون نگاه می‌کنند انگار این علامه دهره و خیلی آدم مقدسی هست و انتظار دارند که ما راه حل تمام مشکلاتشون رو بدونیم از همون اول که مربی شدم به خودم گفتم که تو مسئول زندگی آدمها نیستی سر وقت برو کلاس و به محض اینکه کلاس تموم شد برگرد خونه و نخواه که پای درد دلهای شاگردات بشینی انصافا هم رعایت کردم و چقدر خودم لذت بردم هر کس هم که سوالی میکنه میگم برو سایت استاد عباسمنش،

    البته به قول استاد چون این مورد پاشنه آشیلم هست هر از گاهی دوباره خودش رو نشون میده و استاد چقدر خندیدم زمانی که گفتید الان دارید تو ذهنتون میگید که این فایل رو بفرستم برای فلانی ،دقیقا من هم داشتم این رو میگفتم و ممنون که منصرفم کردید

    سپاس از این فایل فوق العاده که به نظرم خیلی جدید بود مطالب

    رزق کریمانه در زندگیتون جاری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سید محسن فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    سلام ب استادجانم و خانم شایسته‌عزیزو دوستانم

    از اینجا شروع کنم ک این حس مسئولیت پذیری

    نسب ت ب افراد

    تجربش کردم من باعث‌شد پول قرض بدم ک

    بد از اون یه درسی جهان بهم داد ک تا آخر عمر

    یادم نمیره دوست ندارم بازش کنم ولی آویزه

    گوشم کردم ک تا آخر عمر به هیچکس قرض ندم

    و بعد از اون افراد گفتند خیلی قاطع گفتم ن

    استاد تا حالا یادم نمیاد تو این چندین سال تو

    سایت هستم در مورد این مطالب با کسی صحبت

    کنم خداراشکر افراد نزدیک مثل خانواده گاهی

    اوقات کنجکاو میشن ک چی مینویسی سریع

    دفترا جمع میکنم میگم خصوصیه نمیتونم نشون

    بدم یا گاهی اوقات هم ب لفظ شوخی میگن

    محسن داره مَشق هاش را مینویسه و تا ننویسه

    از اتاقش بیرون نمیا با همه این تفاسیر یه کلمه

    از این مطالب نگفتم چه خانواده چه دوستان

    صمیمی ام خداراشکر

    چندر روز پیش ک جلسات 9،10 دوره احساس لیاقت

    را گوش میدادم و می‌نوشتم با تمرکز بالا درکم بیشتر

    شد نسبت ب احساس گناه و این باور مهم هرکسی

    هرجایی هست باعدل خداوند سازگاره خود طرف با

    افکار و باورهاش ب جود آورده پس ن حسادت کنیم

    موقعیت روابط خوب و ثروت داره ن احساس گناه کنیم

    موقعی ک بیماری و بدبختی داره اگر برخلاف این عمل کنم

    فرکانس بی لیاقتی و بی ارزشی میفرستم و آرام آرام همون

    نعمت هایی ک دارم ازمن گرفته چون ناسپاس شدم

    به همین راحتی صفرتاصد کار دست خودمه من خلقش

    میکنم هر مسیری برم خدا هم کمکم میکنه چه مسیر

    درست برم چه اشتباه

    من تجربش کردم با افرادی هیچکدوم احساس مسئولیت

    ب هم نداریم و نمی‌خواهیم همدیگرا تغییر بدیم اینقدر

    روابطمون عالی پیش میره و شاد هستیم ک حرف نداره

    پر برکت و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1331 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    خدایا هرآنچه در زندگی دارم تو به من دادی و همه از آن توست

    خدایا قادر مطلق تویی، عالم مطلق تویی، خالق مطلق تویی، تویی ک از تمام نیازهای من آگاهی و تمام راه حل های آنها میدونی

    خدایا سپاسگزارم ک هر لحظه در حال هدایت من و تمام موجودات هستی

    من در ابتدای مسیر ک مفاهیمی ک استاد میگفتن دست و پا شکسته شنیده بودم و بیشتر در دوره های حضوری افرادی شرکت میکردم ک میخاستن کپی استاد باشن و با کوهی از کج فهمی

    چقدر خودم را سالها اذیت کردم، اطرافیانم از خودم رنجوندم تا بیان تو مسیر مستقیم، مسیری ک هنوز خودم دو قدم داخلش نزاشتم و هیچ نتیجه ای نداشتم

    من هنوز تکامل طی نکرده خواستم تمام اطرافیانم ثروتمند کنم و فرشته نجات زندگی اطرافیانم باشم

    سال های سال از وجود خودم کندم، از بهترین لحظات عمرم برای دیگران گذاشتم اما دریغ از کوچکترین تغییر در زندگی اونها و ذره ای تشکر

    درسی که از تمام این تضادها گرفتم :

    خدایی ک توانایی انجام هرکاری داره، خدایی ک توانایی دادن هر نعمتی به موجودات داره،، من کی باشم ک بخام تو کار خدا دخالت کنم

    هرکسی در هر لحظه اراده کنه خداوند هدایتش خواهد کرد و این کار من ک بخام دیگران نجات بدم مصداق شرک و دخالت در کار خداست، هرکس آماده باشه خداوند از بی نهایت طریق هدایتش میکنه

    از همه مهم تر، تمام انسانها یکبار فرصت زندگی کردن دارن و خداوند بی نهایت نعمت داده، و همه به این افراد دسترسی دارن، چرا من باید لحظات عمرم ک نمیدونم تا کی فرصت دارم؟ برای دیگران هدر بدهم وقتی ک هیچ کمکی به من نمیکنه

    من باید از ثانیه های عمرم استفاده کنم و لذت ببرم

    اینها آگاهی های من بود اما تا اینکه بخام این آگاهی ها تو عمل اجرا کنم حالا حالا فاصله دارم

    استاد عزیزم و مریم جان و دوستان نازنینی ک کامنت های زیباتون میخونم بی نهایت سپاسگزارم

    خدایا شکرت برای بنده های ارزشمند و ثروتمندت ک در مسیر زندگیم قراردادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    اکرم مومنیان گفته:
    مدت عضویت: 3004 روز

    سلام استاد نازنین

    چقدر به این فایل احتیاج داشتم من دقیقا در برهه ای از زندگیم قرار دارم باید یه تصمیم مهم بگیرم و کلی هم پول مشاوره دادم ولی بازم مرددم حالا می فهمم که هنوز آماده نیستم

    همین اشتباهها بارها انجام دادم چه در زندگی عاطفیم چه در محل کارم چقدر انرژی می ذاشتم هرچی یاد می گرفتم برای همسرم توضیح می دادم اونم مثل من عمل کنه اما بیفایده بود و ایشون همون کار خودشو انجام می داد

    در محل کارم کلی انرژی و وقت می ذاشتم با انگیزه برای دیگران صحبت می کردم ولی فرداش می دیدم ای بابا باز دارن همون کارو انجام میدن دیگه بیخیال شدم گفتم من چقدر از وقتمو و انرژیمو برای دیگران هدر بدم و دقیقا هرچی دوست و همکار منفی باف و بی انرژی دور من جمع شده و من باید هر روز برای اینا وقت بذارم

    با شنیدن این فایل تصمیم گرفتم دیگه این رفتار اشتباه انجام ندم

    به قول شما استاد عزیز هر کسی در هرجایی قرار داره جایی درستشه

    در پناه خدا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    سلام به استاد الهی من و دوستان خوب سایت و مریم نازنین عزیز

    چقدر خوبه که وقتی به چیزی توجه میکنی میاد سمتت مطمعنا بچه های دیگه هم حتما اینو خواهند گفت که تو این افکارا بودن که شما این فایلو گذاشتین چون منم چندوقتی میشه که دارم سعی میکنم این نگاهمو از رو دیگران بردارم چون پاشنه اشیله نیاز به کار کرده زیاد داره خب بریم سراغ تجربیاتم و چیزهایی که میخوام بنویسم

    خب قطع به یقین منم از این قاعله مستثنی نیستم حتی با وجود اینکه توی سایت هستم بازم یه وقتایی از دستم در میره که برم تو زندگی بقیه به قول دوستمون اسپایدر من شم:) ولی خیلی دارمو تلاش میکنم که اگاهانه کنترل کنم تمام مدتی که شما داشتین فایلو میگفتین من یاد مامانم میفتادم و همینطور خودم مثالهای که زدین واقعا درسته استاد مامان منم همیشه میخواد ناجی بقیه باشه انقدر به داداش من کمک کرده که داداشم تمام مشکلات و دردسراشو میاره میریزه رو سر مامان من و فقط براش دردسر داره منم قبل حضورم تو سایت وحشتناک این مدلی بودم سنگ صبور درد دل بقیه که تایید بگیرم مثلا همیشه خدا برا داداشم گریه میکردم میگفتم گناه داره برا بابام گریه میکردم میگفتم گناه داره توی دوستا من همیشه پایه درد دل هاشون بودم تو فامیل و….اون موقع ها که اصلا نمیفهمیدم چون فکر میکردم زندگی یعنی همین دیگه وقتی داداشم ازدواج کرد بهش گفتیم فلانی رو نگیر گوش نداد و بعد چندماه جدا شدن دوباره رفت سمتش ازدواج کنن گفتیم نرو گوش نداد و بچه دار شد گفتیم بنداز گفت نههههه شما دل ندارید و الان لحظه به لحظه پشیمونه از تک تک حرفایی که گوش نداده

    خواستیم مامانمو تغییر بدیم گفتیم اقا انقدر برا داداش ما دل نسوزون گفت نه گناه داره پدر نداره من هم پدرشم هم مادرش غذا از دهن ما میزد میداد به اون انقدر اینکارو کرد که حالا حتی دوس نداره جواب تلفن داداشمو بده اولا ماهم خیلی این مدلی بودیم اما با وجود این سایت مقدس رو خودمون کار کردیم و نجات دادیم خودمون رو از این چرخه هرچند که به بی احساسی بعدها متهم شدیم :) همه فامیل دوست ازما شکارن میگن نداو نرگس اصلا احساس ندارن مامانم همیشه دوس داره ما باهاشون لینک بزنیم اما ما همیشه میگیم که خودمون مهم تریم دیدن اونا یاداوری خاطرات تلخ گذشته هس

    و اما درباره خودم من سالیان سال از زندگیم بیکار بودم و خونه نشین و هیچ جا نمیرفتم چقدر خواهرم سعی کرد منو با خودش ببره اینور اونور قبول نمیکردم میگفتن برو سرکار نمیرفتم چقدر بهم میگفت مفت خور برو سرکار اما من گوش نمیدادم و به مرور افسرده شدم و کسی که منو نجات داد خودم بودم خودم بلند شدم هیچ فرد بیرونی منو نجات نداد نمیتونست اینکارو بکنه حالا الان جوری شده بهم میگن از کارت مرخصی بگیر بریم فلان جا گوش نمیدم :)

    کاملا درست میگید استاد منم وقتی تمرکز گذاشتم رو خودم اتفاقا بین بقیه حتی همونایی که یه روز باهات درد دل میکردن انگار خاص ترم میشی چون واقعا افراد فقط میخوان شنیده بشن اصلا منتظر نظر تو نیستن و منم از صدقه سری دوره فوق العاده احساس لیاقت دارم سعی میکنم هی نگاهمو بدوزم به خودم حداقل اینجوری ارامش دارم هرچند که کار سختیه ولی خیلی قشنگه وقتی هم که نگاهمودوختم به دیگران این من بودم که اخر سر له شدم چقدر فایل پرباری بود تازه فقط با یکبار شنیدن این همه گذشته رو یاد من اورد من از شما و خدای مهربونم تشکر میکنم بابت شنیدن این اگاهی های خالص و ناب عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سید محسن مصطفوی گفته:
    مدت عضویت: 1075 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته

    سپاسگزارم که این فایل رو گذاشتید این فایل دقیقا مناسب من بود

    من با اینکه این قانون رو می دونستم که نمی توانم زندگی دیگران رو تغییر را تغییر دهم ولی چون احساس خوبی به من میداد وقتی در مورد قوانین صحبت میکردم این کار رو می کردم و افراد هیچ تغییری نکردند ولی من بعد از اون صحبت ها که با انهاه داشتم پاک از مسیر خارج می شدم وبه طرز عجیبی سطح انرژیم میومد پایین و یه چیزی درونم میگفت چرا دو باره در مورد قوانین حر ف زدی تا اینکه تصمیم گرفتم روزی یه صفحه این جمله را بنویسم تا ذهنم بر نامه ریزی بشه خیلی دارم سعی میکنم ولی باز بعضی وقتها یه سری از افراد میان و دوست دارند در باره این قوانین صحبت کنیم و من واقعا میبینم که اونها هیچ قدمی در عمل به این قوانین بر نمی دارند و فقط من چند ساعت انرژی میزارم و اخرش هم هیچ برای هیچ و اونهها فقط یه مسکن پیدا کردند اونم منم به خودم گفتم محسن تورو خدا قول بده فقط روی خودت کار کنی و حتی این قوانین رو با نزدیکترین فرد تو خونه هم مطرح نکنی

    زمانهایی که بهداهداف خودم و برای خودم به این قوانین گوش میدم و عمل می کنم به طرز جادوییی کارهم ردیف میشه ولی بر عکس هر وقت می خوام بقیه رو درست کنم خودم نابود شدم و هم احساسم و هم انرژی از بین رفت

    یه جمله طلایی از استاد شنیدم اونو هر روز تکرار میکنم

    بجای اینکه حرف بزنی بزار فرکانس ها و نتایجت حرف بزنه

    با تشکر از استاد عزیز و بچه های سایت

    روزتون طلایییی در پناه خداوند دانا و بصیر به هر انچه در این جهان هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: