آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 20


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آیه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته گرانقدر

    و سلام به همه دوستان گرامی

    استاد جان اول از همه از شما تشکر می کنم که اینقدر باعث شدید زندگی برایم در آرامش ذهنی بیشتر و بدون ترس ( از آینده ) و غم (از گذشته و حال) سپری شود.

    از شما سپاسگزارم که چشم ما را به نور الهی که در قلب همه مان روشن است و ما را هدایت می کند باز کردید.

    از شما بی نهایت سپاسگزارم که توقعمان را از بیرون به درون مان سوق دادید.

    من از آخرین سوره قرآن شروع به خواندن و درک آیات قرآن بر اساس ریشه های کلمات کرده ام و الان سوره ابراهیم هستم. چقدر لذت می برم در این راه و باز هم از شما سپاسگزارم که این هم به دلیل روشنگری بود که شما استاد عزیزم انجام دادید.

    این روزها مسائلی کمرشکن در زندگیم هست که اگر همه این آموزه ها نبود شاید چنین واکنش هایی در اوج آرامش درونی از من نبود. چقدر آرامش دارم وقتی همه چی را و همه کس را به خداوند قادر یکتا می سپارم و در اوج آرامش و رضایت سرم را می گذارم و می خوابم و صبح از خدا می پرسم چه جوری می خوای حلش کنی.

    و دخالت نمی کنم و سمت خودم را انجام می دم.

    الان که داشتم فایل شما از تغییر دیگران ناتوانید را گوش می دادم داستانها و اتفاقات مهمی از جلوی روم رد شد که تصمیم به نوشتن گرفتم.

    من از اول که وارد دنیای این سایت شدم درباره مطالبش با کسی نمی گفتم و از آنجا که تقریبا توی هیچ کدام از دور همی های دوستان و آشنایان و فامیل نداریم کسی را که حتی نزدیک به اینگونه هم فکر کند من تقریبا در گفتگوهاشون شرکت نمی کنم و یک فاصله ای گرفته ام.

    تنها کسی که خیلی بهش اصرار کردم (قبلا) که فایلهای شما را گوش بده همسرم هست که زیاد هم فایده ای نداشت.

    این سوال همیشه با گوش دادن به فایلهای شما در ذهن من می پیچید و به نظرم اینجا جای مناسبی است برای مطرح کردنش.

    و دارم به مادری فکر می کنم که اینگونه به خاطر فرزندش از خودگذشتگی می کنه به خاطر اون کورسوی امیدی که شاید تأثیرگذارباشه و فرزندش تغییر کنه.

    من را به فکر فرو برد. آیا کار این مادر درست بود؟ آیا اگر فرزندش به زندان می رفت ممکن بود اصلاح شود؟

    چرا فرهنگ ما اینقدر از خودگذشتگی را برای مادران ما تعریف می کند؟ آنها با عشق از خودشون برای فرزندانشون مایه می گذارند و ای کاش که فرزندان این همه عشق بی توقع را درک کنند و ای کاش که مادران در این تله فرهنگی نیفتند که خود را فدای فرزندانشون کنند. این کاریه این روزها مادر خودم را درگیرش کرده.

    و شما این موضوع را چقدر خوب در دوره عزت نفس توضیح دادین که من حالا بیشتر درکش کردم.

    دارم به این فکر می کنم که این مادر که با تمام وجود آنچه که فکر می کنه درسته را برای فرزندش انجام می ده آیا لیاقت داشتن یک فرزند نیکو و درستکار را نداره؟

    یک مادر هر کاری بتونه برای فرزندانش انجام می ده که درستکار باشند و زندگی سالمی داشته باشند. چی می شه که در بعضی از موارد اونجوری نمی شه. این مادر خودش را و تربیتش را مقصر می دونه. استاد شما چطور در سن کودکی بیرون از خانه زندگی کردین و مادرتون این لیاقت را داشت که شما به دام اعتیاد نیفتید؟ اما یه بچه ای به راحتی با همه مواظبت هایی که ازش می شه دچار مشکل می شه؟

    و

    استاد اگر افرادی که ما داریم باهاشون زندگی می کنیم اونجوری باشند که درسته خب این هم بخشی از خواسته های ماست. اینکه خانواده نزدیک ما سلامت باشند از هر لحاظ از لحاظ جسمی، روحی، روانی، مالی و…… خب این ماییم که لذتش را می بریم.

    خود شما قبل از قانون سلامتی آیا از بیماری قند مادرتون دلگیر و ناراحت نبودید. چیزی که نمی تونستید تغییرش بدین.؟

    سوال برام پیش اومده اما نمی دونم چه جوری بگم که درست برداشت بشه.

    درسته که خواسته های ما همش به خودمون مربوطه و تلاش ذهنی و عملی که برای بدست آوردنش می کنیم. اما بخش دیگه ای از خواسته های ما هم اینه که اطرافیانمون که دوستشون داریم هم در شرایط خیلی خوبی باشند.

    الان مادر شما استاد جان چقدر از داشتن فرزندی مثل شما لذت می برند و به خودشون می بالند و چی می شه که ایشون لیاقت داشتن چنین پسری را دارند و حتی پدر شما هم چقدر به شما افتخار می کنند؟

    چی می شه که یک پدر و مادری لایق داشتن چنین فرزندی می شود و یک پدر و مادری مثل همونی که در پست توضیح دادین؟

    شاید استاد جان شما بفرمایید که اگر فرکانس ما تغییر کنه دوستان و افرادی اطراف ما را می گیرند که در فرکانس بهتری هستند اما آیا هیچ کسی می تونه خانواده ما بشه؟ آیا هیچ کسی می تونه برای شما مثل پسرتون بشه؟

    برای من که اینطوریه که اگر در بهترین مکان و به همراه بهترین همسفرها هم اگر باشم دلم می خواد اونایی که دوستشون دارم هم اونجا باشند بخصوص خانواده ام. حداقل اینکه خانواده ام در سلامت کامل باشند. می دونم که نمی تونم تغییرش بدم اما چطور اینجوری باشه.

    ما افرادی را می شناسیم که زندگیشون از هر لحاظ عالیه و از لحاظ فرزندان هم. همگی موفق، سلامت، شاد، دوست داشتنی.

    چی می شه که یک نفر از داشتن چنین خانواده ای محروم می ماند.

    نظر من اینه که فقط باید با کامنتهایی وقت دوستان را گرفت که ارزشمند باشه.به همین دلیل خیلی طولانیش نمی کنم.

    از همینجا دوباره و صد باره از همه فایلهای ارزشمندی که در سایت در دسترس ما قرار می دهید تشکر می کنم.

    آیه

    روز. 1٠66 در سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    حامد سرفچگانی گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    استاد چقدر دقیق صحبت کردید.

    تک به تک حرفاتون رو انگار من هستم.

    این رو فهمیده بودم که تاثیری نمیتونم بزارم و این برام شده مسئله. چون میبینم هیچ کس حرفام رو متوجه نمیشه و شما شدید قوت قلبم. انگار فقط شما هستسد در کره زمین که متوجه میشید من چی میگم.

    اما باوری که نمیتونم باهاش کنار بیام خیلی اساسیه استاد

    اینکه وقتی داریم صحبت میکنیم با دوستان و نظر خواهی یا گپ میزنیم و من آگاهیم درسته و دوتا حالت داره که یا سکوت کنم یا باید نظروحرف خودم رو بزنم و بعدش میبینم درحال حتی صحبت کردن هم طرفم متوجه شاید نشه یا درک نکنه.

    از وقتی آگاهیم با شما رفته بالا همش چالش دارم با خودم و دیگران.

    ولی مسئله و باور من اینه که اگر نگم وحرف نزنم که خودخواهیه و دارم چیزی که میدونم رو به اشتراک نمیزارم و یا میشم مثل آدم های قهر که حرف نمیزنن.

    اگر بگم هم که ن تاثیری داره ن فایده ای.

    اما پیش خودم میگم تو حرفت رو بزن ،کاری که از دستت برمیاد اینه که مسیری که میدونی درسته رو بگی بقیش مهم نیست.

    بالاخره چیکار کنم استاد؟

    این یکی از دغدغه های مغز منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Life time گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    با سلام

    تجربه من درباره توانایی تغییر دادن دیگران این هست که نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم اما میتوانیم از دیگران با رشد خودمون بالاتر بریم. ..

    ما طبق قوانین باافرادی در کنار هم جمع میشویم که انرژی هایی مشابه هم داریم

    و اما وقتی درخواست حرکت به سمت مدارهایی بالاتر را داریم ممکن است باافرادی روبرو بشویم که از نظر سطوح انرژی از ما بالاتر هستند

    ما در مواجهه بااونها به تضادهایی برمیخوریم که از اونها باید درس بگیریم

    و بتونیم با تغییر در خودمون از اون همفرکانسی ها که داریم عبور کنیم تا به مدارهایی بالاتر دست پیدا کنیم

    در این مسیر دو کتاب نیمه تاریک وجود و جدایی معنوی به من کمک کرد تا به ریشه هایی که تو روابط باافراد بود پی ببرم

    ولی بیشتراز همه از الهاماتم بهره گرفتم

    لازم بود که اگاه بشم که اطرافیان من چه خصلتهای درستی داشتن که من نداشتم که باعث شده بود از لحاظ سطح انرژی از آنها عقب تر باشم

    لازم بود خلصتهای نامناسبم راکه مرا عقب می انداخت بشناسم

    نیاز بود به خیرات و خوبی ها مجهز بشم

    هرچقدر هم که خوب باشیم باز هم جا برای رشد زیاده پس متقاضی تغییرات باشیم همیشه

    و متوقف نشیم

    گاهی حتی لازمه تغییر مدارهایی اساسی داشته باشیم

    مثلا طوری که دیگران ما را به باد انتقاد استهزاء تهمت و …ببندند اما ایمان قلبی کافیست تابدانیم اگر راه ما درست است نباید در امتحانات رد بشیم و بلرزیم

    هرچقدر بالاتر برویم قاعدتا امتحان سخت تر خواهد شد به نسبت بزرگ شدن ظرف وجودی ما

    ولی لا تخف و لاتحزن انا منجوک وعده آرامش بخشیست

    خدایی که گفت موسی در دلش حس ترس به وجود امد ما به او گفتیم تو برتری نترس

    از خداوند می خواهم مرا ثابت قدم و محکم نگاه دارد در همه امتحاناتی که لازمه ی آزاد شدن انرژی و صعود به مدار بالاتر است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    منصور نصیری گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام استاد جان

    شکر از وجود شما و شکر از وجود مریم خانم شایسته که باعث شدن نشانه‌هارو جدی‌تر بگیرید برای صحبت راجع به این موضوع

    انقدر خوشحال شدم که برای این موضوع شماره سریال در نظر گرفتین‌‌. چون انقدر موضوع مهمیه و ظرافت‌های پنهان داره که لازمه خیلی شکافته بشه تا تمام سوتفاهم ها حل بشه…

    من با پوست و استخون درک کردم کامنت اون عزیز و حرفای شمارو.

    هنوز هم دچار این تله‌ی تایید طلبی و مهر طلبی میشم اما از وقتی فهمیدم آسیب‌هاشو سعی میکنم هشیار تر باشم…

    این موضوع به قدری تمرکزمون‌رو میاره روی خودمون که حد نداره… به خودمون میایم میبینیم انرژی‌ای داریم که میگیم تا دیروز کجا بود این انرژی و حس خوب؟!!!! بوده منتها ما بیخودی خرج چیزای بیخودیش میکردیم

    امون از ان نیت های خیر که پشتش آسیبهای پنهان هست. این هم باز شرک پنهانه استاد جان.

    که در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی ِ شب ناپیداست. حدیثی از پیامبر اسلام که تو فایل «فقط روی خدا حساب باز کن» بهش اشاره کردین

    الان دارم فکر میکنم حتا خود پیامبر هم پیامبری نمیکرد… مثل کلمه اسلام که گفتین یعنی تسلیم بودن… پیامبر هم حاوی پیامه… حاوی پیامِ سروش

    (گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش)

    وقتی من پیام رو واقعا بشنوم

    ارتعاشم تغییر میکنه

    تصمیماتم

    نوع بودنم

    و این خودش میشه جاذب کسانی که تشنه‌ی این چشمه‌ هستن

    سعدی یه شعر جالبی داره که بسیار مرتبطه با این فایل شما که همیشه تلنگره برام

    میگه:

    دامن آلوده، اگر خود همه حکمت گوید

    به سخن گفتنِ زیباش، بدان به نشوَند

    آنکه پاکیزه بوَد، گر بنشیند خاموش

    همه از سیرت زیباش نصیحت شنوند

    یعنی من کافیه «باشم»

    بقیه از سیرتم بر میدارن نصیحت رو خودشون

    لازم نیست بیافتم دنبالشون حتا

    خیلی قدردانم و ممنونم از صحبت هاتون

    خیلی خیلی زیاد

    شکر از وجودتون که در‌ مسیر اگاهی قدم بر میدارید

    و خداروشاکرم که هم مدار این اگاهی ها هستم و اماده دریافتش هم هستم

    هر روز گام به گام بهتر از دیروز

    آمین

    در پناه الله درون تمام دلها باشین

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم بانوی مهربان که کامنت این دوست عزیز و نشونه دونستید که استاد در مورد این موضوع مهم فایل آماده کنه سپاسگزارم از شما برای آماده کردن این فایل های ارزشمند

    سلامی هم میکنم به تمامی دوستان گلم

    من دیشب قبل از خواب گفتم یه سری به سایت بزنم و یه تعداد از کامنت های دوستان و بخونم و بعدش تمرین ستاره ی قطبی قبل از خوابمو هم انجام بدم و بگیرم بخوابم که وارد سایت شدم با این فایل عالی مواجه شدم خیلی خوشحال شدم از اینکه قبل از خوابم قراره کلی آگاهی های ناب دریافت کنم بدون معطلی فایل و پلی کردم و چهره ی نورانی استاد عزیزم و دیدم و باید بگم که رنگ بک گراند با تی شرت خیلی قشنگ تون خیلی همخونی داشت و من خیلی لذت بردم

    من میخوام از تجربه ی خودم بگم چون خودم هم در شروع که هدایت شدم به این مسیر الهی و این سایت توحیدی چون خودم خیلی شگفت زده و خوشحال بودم از دریافت این آگاهی ها سعی می‌کردم که درباره‌ی این مباحث با همسرم صحبت کنم که طبق قانون اون همون لحظه ای که صحبت می‌کردم شاید در حد خیلی کمی تایید میکردن یا از شنیدن این آگاهی ها خوششون میومد اما بعدش دوباره اون تفکرات قبلی ،رفتار های سابق و داشتن

    یکبار هم یکی دوتا از فایل های دانلودی که مربوط به توحید عملی بود و برای همسرم فرستادم و بهش گفتم گوش بده خیلی میتونه بهت کمک کنه اونم فکر کنم در حد فقط چند دقیقه ی اولشو گوش داده بود و کلا پاک کرده بود از گوشیش که بعد از اون من دیگه هیچوقت به خودم اجازه ندادم درباره‌ی این آگاهی ها با هیچکس دیگه حرف بزنم این هم بگم که این فقط برای یه مدت خیلی کوتاهی بود در حد چند روز که سعی می‌کردم همسرم و تو این مسیر بیارم البته خیلی دوست دارم که منم مثل خیلی از افرادی که تو این سایت هستن خودشون و همسرشون باهم این مسیر و دارن میرن و هم فرکانس هستن منم همچین تجربه ای داشته باشم اما هر چقدر که میگذره و درکم از این آگاهی ها بیشتر میشه دیگه زور و تقلایی نمیکنم

    همیشه به خودم میگم من اونقدر باید خوب رو خودم کار کنم و نتایج عالی بگیرم که همسرم خودش بیاد درخواست کنه اونوقته که آماده ی تغییره

    خداروشکر میکنم که فقط در مورد همسرم این رفتار نادرست و انجام دادم اونم برای مدت خیلی کوتاهی

    الانم جوری شدم که اصلا مواظبم کسی نفهمه چی دارم گوش میدم چی مینویسم و هر چیزی که مربوط به خودم میشه

    پس نکات آموزنده ای که باید از این فایل یاد بگیرم و عملی شون کنم در زندگی خودم اینه که

    اولا آدم ها زمانی تغییر میکنن که هم خودشون خواهان تغییر باشن هم آماده ی آن

    دوما انرژی گذاشتن برای تغییر دیگران مساویه با خارج شدن من از مسیر

    مساویه با شرک ورزیدن

    مساویه با جذب مشکلات و مسائل بیشتر توی زندگی خودم

    باور خیلی مهمی که کمک میکنه سرم توی زندگی خودم باشه و تمرکز کنم روی بهبود شخصیت خودم اینه که

    همه ی ما انسان ها،همه ی ما موجودات به یک اندازه دسترسی داریم به جریان خداوند

    به علم خداوند، به رزق خداوند، به هدایت خداوند

    ما باید بپذیریم که هرگز توانایی تغییر زندگی دیگران را نداریم

    اما ما بصورت صد درصد توانایی تغییر زندگی خودمون رو داریم

    کاری که من نوعی و هر کسی که میخواد توی مسیر رشد و پیشرفت همیشگی قرار بگیره باید انجام بده اینه که

    خودم توی مسیر درست حرکت کنم به اون چیزهایی که فکر میکنم میتونه خیلی تأثیر مثبتی بزاره در زندگی دیگران خودم عمل کنم خودم نتیجه بگیرم (سمت خودمو انجام بدم)

    خداوند به بی نهایت طریق افرادی که آماده ی تغییر باشن و به سمت من هدایت میکنه(خداوند همیشه سمت خودشو عالی و بی نقص انجام میده)

    کل کاری که باید انجام بدم کار کردن روی خودم، ایجاد باورهای درست، بهبود همیشگی در شخصیتم و

    جهان هم همیشه کبوتر با کبوتر، باز با باز و

    انجام میده

    این بهم کمک میکنه سراغ حواشی و فرعیات نرم و بچسبم به اصل(کار کردن روی خودم)

    باز هم سپاسگزارم بخاطر این آگاهی های ارزشمندی که با عشق در اختیار ما قرار میدید.

    در پناه حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم

    خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز عالی دیگر الهی شکرت

    چقدر من ای همزمانی را دوست دارم همزمان در فایل های جلسه 1و2قدم 5 درباره این مباحث استاد صحبت کردند چقدر خوبه که تمام تمرکز خود را بگذاریم روی تغییر خود روی این که خود ما هر روز تغییر کنیم الهی شکرت

    من اولا می خواهم تجربیات خود را بنویسم این که چقدر من از مسیر دور شدم و چقدر نشتی انرژی پیدا کردم و در آخر هم اصلا نتیجه خاصی نه طرف گرفت نه من

    من وختی با این مسیر تازه آشنا شده بودم رفتم به دوستان خییلی نزدیک خودم گفتم بعضی هایشان با قانون آشنا بود و بعضی هایشان نه و وختی دوست هایم که تازه از طریق من با قانون آشنا شده بودند آمدند بعضی نتایج را گرفتن و آنجا اینا آمدن بعضی تشویق تحسین …. کردند خوب آنجا من هم احساس ارزشمندی می کردم و افتادم در این تله که بقیه را هم در مسیر بیارم و افرادی که در اوایل کمی نتیجه گرفته بودند بعد دوباره برگشتن به حالت اول و من هم سعی ام را می کردم تا آنها نتیجه بگیرند که هیچ فایده نداشت و در آخر از هر لحاظ ضرر کردم از لحاظ روحی از لحاظ زمان چقدر من زمان گذاشتم تا آنها را تغییر بدم که هیچ فایده نداشت این پاشنه آشیل من است و من خییلی خییلی زیاد کار دارم که روی این قسمت کار کنم

    هر کس مسول زندگی خودش است و همه به یک اندازه به خداوند نزدیک است

    و همه هر جای هست جای درستش است بخاطری فرکانس ها و باور های خودش است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    اصغر نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته

    سلام به یاران همراه

    آیا ما می‌توانیم زندگی دیگران را تغییر دهیم؟

    امروز ساعت چهار صبح بیدار شدم و بعد از چند دقیقه وارد سایت شدم و متوجه شدم استاد فایل جدید رو با مضمون فوق در سایت بارگذاری کردن

    (الان که ساعت 6 عصره هدایت شدم به نوشتن این کامنت)

    به محض دیدن اسم فایل یاد یه فایل که چندین سال پیش استاد در سایت بارگذاری کرده بودن بنام به کبوترها غذا ندهید افتادم که تاثیر زیادی در زندگی من داشت،

    ( بعد از گذاشتن این کامنت روی نشانه امروز من زدم و هدایت شدم به یکی از قسمت‌های سفر به دور آمریکا اونجا هم اولین نوشته ای که دور دریاچه بود و استاد خوندن این بود که به حیوانات غذا ندهید، امروز صبح یکی از استاد کارها که چند وقت پیش ده میلیون تومان ازم قرض کرده بود و قرار بود هفته ای دو تومان از مزدش کم کنم و بعد از حدود یکماه هنوز هیچ مبلغ بابت قرض قبلی پرداخت نکرده پیام داده بود برای اجاره خونه اش ده تومان دیگه قرض میخواست، من بهش پیام دادم فعلا نمیتونم این پول رو بهت بدم و یه مقدار ذهنم درگیر بود که به این دو فایل زیبا هدایت شدم و متوجه شدم که کار درستی کردم و خدا روشکرمیکنم بابت این هدایتهای به موقع

    و گفتم این مورد رو هم به این کامنت اضافه کنم که همواره خداوند در حال هدایت ماست)

    تا قبل از دیدن اون فایل من همیشه خودم رو فدای دیگران میکردم و طبق قوانین بدون تغییر خداوند افرادی که به کمک‌های من نیاز داشتن روز بروز اطرافم بیشتر و بیشتر میشدن،

    بطور مثال اوایل به یکی از افراد فامیل کمک مالی می‌کردم بعد از مدتی برادر بزرگترم به دام اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر افتاد و هر چند وقت یکبار مدت زیادی به زندان می‌افتاد و من هم به قول دوستمون سوپرمن میشدم و هم به خودش و هم به خانواده اش کمک های مالی میکردم،

    بعد از چند سال یکی دیگه از برادر ها به دام اعتیاد افتاد و من و یکسری از اطرافیان به این افراد کمک های مالی میکردیم، اما اونها همچنان کار خودشون رو میکردن.

    خداروشکر با شنیدن فایل به کبوترها غذا ندهید، تصمیم گرفتم که کم کم خودم رو اصلاح کنم و دیگه چنین کمک‌هایی رو به حداقل رسوندم،

    و طبق گفته استاد وقتی ما خودمون رو تغییر بدیم جهان اطراف مون هم شروع به تغییر میکنه،

    الان که چندین سال از اون زمان گذشته سه نفر از اون افراد معتاد که اطرافم بودن با خواسته خودشون چندین ساله اعتیاد رو کنار گذاشتن و زندگی خوبی رو در کنار خانواده شان تجربه میکنن و نیازی به کمک های امثال من ندارن،

    در حقیقت اون زمان ما بجای خدا تصمیم می‌گرفتیم و نتیجه هم مشخص بود روزبروز اونها به ما وابسته میشدن و حرکتی برای تغییر نمیکردن و ما هم بخاطر این حرکت شرک آلود ضررهای مالی و عاطفی زیادی رو تحمل میکردیم،

    در مورد نصیحت کردن هم پدرم خدا بیامرز بیشترین نصیحت و کمک رو به همین برادرم می‌کرد و هیچ نتیجه ای حاصل نشد و هنوز که هنوزه همین برادرم، برای شکست هاش در زندگی پدرم رو مقصر میدونه.

    خود من هنوز هم در این مورد مشکل دارم و همین برادرم الان نگهبانی ساختمانهایی که در دست ساخت داریم رو انجام میدن و خیلی از اوقات تمرکز من روی نکات منفی این برادرم میره

    بطور مثال ایشون چندین بار بخاطر اعتماد به دوستانش مالش رو از دست داده و حدود یکماه پیش ماشین پرایدش رو با یکی از همین دوستان معامله کرد که بعدا پولش رو پرداخت کنه، من به محض اینکه دوستش رو دیدم و مطلع شدم که میخواد باهاش معامله کنه بهش گفتم اگه ماشینت رو به این بدی هزار تومان هم بهت نمیده و متأسفانه چندین روز تمرکزم روی این معامله اشتباه بود و نتیجه ای که گرفتم این شد که حدود 12روز پیش خودم یه خرید آهن به مبلغ 518 میلیون تومان کردم و الان بعد از 12روز طرف نه آهن رو برام آورده و نه پولش رو میده و هر روز به بهانه های مختلف امروز و فردا میکنه

    و این نتیجه تمرکز بر اشتباه برادرم بود که برای من اتفاق افتاده

    پس همینطور که استاد میگن بجای اینکه بخوایم دیگران رو تغییر بدیم و تمرکز مون رو روی اونها بزاریم، همین تمرکز رو روی خودمون بزاریم که اینجور اتفاقها رو جذب نکنیم.

    با تشکر از استاد عباسمنش عزیز که این فایل رو برامون آماده کردن منتظر قسمت بعدی این فایل ارزشمند هستم

    خدایا هدایتم کن که فقط روی خودم کار کنم و کنترل ذهنم رو بدست بگیرم

    خدایا شکرت که در این سایت توحیدی حضور دارم که روزانه بارها و بارها درباره توحید و یکتا پرستی کامنتهای عالی گذاشته میشه

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    امید دربر گفته:
    مدت عضویت: 729 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم. بسیار فایل عالی و پر از آگاهی بود. دوستان من که وکیل هستم. چگونه می توانم این موارد رو مدیریت کنم و با وجودی که می بایست کارم رو انجام بدم و جنس کارم درگیری با مشکلات مردم هست با شنیدن تظلمات آنها در فرکانسشون قرار نگیرم و درگیر مشکلاتشون نشم.البته من تا کنون با اعراض کردن و عدم تمرکز کانون توجهم بر مسایل ناشی از کارم و توجه به زیبائیهای کارم مثل احقاق حق مظلومین و لذت بردن از لحظه لحظه این کار و توجه به زیبائیهای این عالم از بروز این مسائل جلوگیری کنم. اگر دوستان پیشنهادات دیگری دارند لطفاً راهنمایی کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    به نام خداوند روزی رسانم

    سلام به استادان عزیزم سلام به دوستان همدارو همفرکانسم

    خدایا شکرت برای یادگیری امروزم

    خدایا شکرت برای شکرگزاری امروزم

    خدایا شکرت که امروز به من فرصت زندگی کردن دادی

    سپاسگزارتم ای خدای خوبم

    استاد هزاران مرتبه تو بیشتر فایلهاشون گفتن که ما نمیتونیم دیگران رو تغییر بدهیم چون در تغییر اونها ناتوانیم و این کار خلاف قانون جهان است

    اون انرژی که میخوایم برای دیگران صرف کنیم و در آخر بی نتیجه و بیهوده است بیایم آگاهانه اون انرژی رو برای خودمون خرج کنیم و نتیجه مثبت در بردارد و باعث رشد و پیشرفتمون میشه

    ما فقط می‌توانیم خودمون رو تغییر دهیم ولاغیر

    من قبل از آشنایی با استادحتی نمیدونستم که میتونم خودمو تغییر بدم اصلا تغییر رو نمیدونستم و نتیجه آن هم یه زندگی پر استرس و پر از نگرانی دعواو مشکلات زیاد بود

    اما خدا رو شکر از زمانی که با استاد آشنا شدم با مقاومت‌های زیاد فهمیدم که میتونم خودمو تغییر بدم

    شروع کردم اولش خیلی سخت بود اذیت شدم اما با تکرار مداوم مقاومت‌ها رو شکستم و آرام آرام رو به جلو حرکت کردم و هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد و تا الان به اینجا رسیدم

    خدارو شکر میکنم که هدایتم کرد به مسیر درست به مسیر آسانیها و راحتی‌ها

    الان ایمان و توکلم بیشتر شده به خداوند مهربانم

    هر چه از تغییراتم نتیجه مثبت گرفتم یه قدم ایمان و توکل و مدارم رفت بالا

    تا جایی که تونستم شخصیتمو عوض کنم و شرایط بیرونی هم تغییر کرد فهمیدم همه چیز باور است همه چیز فرکانس است هم چیز احساسه خوب است

    و هنوز هم بعد از گذشت 4 سال دارم روی خودم تمرکزی کار میکنم و هرروز بهتر از روز دیگر است چون هدف دارم برای خودم

    استاد عزیزم شما دستان خداوند برای من و خانواده ام شدین دستانی زیبا و پر از مهربانی دستانی پراز نعمت و ثروت و شادی و خوشبختی

    الان به کسی کاری ندارم فقط روی خودم کار میکنم

    خدایا من لیاقت انسانهای خوب رو دارم

    خدایا من لیاقت دیدن نعمت و ثروت بی حدو حسابت رو دارم استاد عزیزم ممنونم که راهنمای من در تاریکی بودی سپاسگزارتم

    در پناه حق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    رویا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    سلام بر استاد عزیزم بهترین دوستم دراین سال‌های اخیر که با سایتتون اشنا شدم الان هدایت شدم به سایت ‌نوشتن کامنت

    استاد من سال‌های زیادی وقت گذشتم وزندگی دیگران رو مخصوصا خانواده ام رو میخواستم عوض کنم تمام تلاشم رو کردم هرچیزی که از دستم برا اومد خیلی سختی کشیدم ولی الان خیلی پشیمونم چون وقت وانرژیم رو صرف کردم

    الان مدتیه که بیمار شدم ‌خانه نشین شدم وچقدر الان پشیمونم استاد صحبتهاتون بی نظیرن منم تا خیلی زیاد شبیه گذشته شما بودم امیدوارم خداوند بهم توان وانرژی بده وقوت بده بتونم حالمو رو خوب کنم وبرای ارزوهام تلاش کنم وتمرکزم رو فقط روی خودم بزارم

    امیدوارم تنتون سالم باشه دوستتون دارم بهترین استاداگاه وعملگرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: