آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1
آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع” و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.
این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.
این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:
الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛
ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1298MB41 دقیقه
- فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 140MB41 دقیقه
سلام ملیکای عزیزم
دختر خوب وعزیزم چقدر دوستت دارم
نمیدونی وقتی کامنتتو خوندم تمام وجودم پرشد ازحس خوب
به خودم کلی افتخار کردم
توباعث حس خوب من شدی
روزمو ساختی دختر
وقتی کامنتتو که با چه حس خوبی نوشتی رو میخوندم تنم مورمور شد
من بهش میگم جرقه روحانی
من ارتعاش تورو دریافت کردم وخیییلی برات خوشحالم
تحسینت میکنم برای این حد از اکاهی
چقدر خوشحال شدم برای رابطه ت با مادرت که خوب شده
برام جالب بود که من به عنوان مادر دنبال راهی برای بهتر شدن رابطه م با دخترم هستم
وتو به عنوان دختر داری تلاش میکنی رابطه ت با مادرت بهتربشه
واین تضاد شده تجربه مشترک من وتو
عاشقتم که منو به عنوان کسی که بیاد وداستان به این قشنگی رو بااین ذوق وشوق تعریف کنه انتخاب کردی
تحسینت میکنم دختر منم ازحرفهای تو کلی چیز یاد گرفتم
ملیکای عزیزم دقیقا مساله بین من ودخترم هم این بود هیچ کدوم ازدید اون یکی به قضیه نگاه نمیکردیم واین باعث شده بود حق به جانب رفتار کنیم ومساله ساده ای که با حرف حل میشد بشه معظل
ازاینکه تونستی بدون حق به جانبی گوش کنی ودرک کنی مادرها دلیل عصبانیتشون احساس خطر کردنه چون این تجربه رو داشتن
وازروی عشق میخوان ضربه گیری باشن برای اینکه بچه شون دردی رو تجربه نکنه اونا اخر داستان میبینن
البته اینکه اجازه بدن عواقب کارهای خودتونو ببینید خیلی بهتره ولی واکنش احساسی مانع میشه
من دارم روی این قضیه کار میکنم
خیییلی خوشحالم برات ملیکای عزیزم که تونستی به حس خوب رابطه با مادرت برسی
وخوش به حال مادرت برای داشتن دختر خوبی مثل تو
دوست دارم برام از موفقیت وتجربه های قشنگت بگی عزیزم
تولایق بهترینهایی اینو یادت نره