آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1


آگاهی های این فایل زنگ های هشدار دهنده و بیدار کننده ای را در وجود ما به صدا در می آورد تا “اصل را از فرع”  و “راه را از گمراهی” تشخیص دهیم و با این تشخیص، مسیر خود به سمت آسان شدن برای تجربه خوشبختی را دوباره تصحیح کنیم.

این آگاهی ها به قول قرآن رفتارهای جاهل گونه را به ما می شناساند تا به جای اتلاف انرژی خود در مسیر ناهماهنگ با قوانین خداوند، این انرژی خلاق را در مسیر هماهنگ با قوانین برای خلق زندگی دلخواه بکار ببریم.

این آگاهی ها را با دقت گوش دهید، در آگاهی های آن تعمق کنید، از کلیدهای این فایل نکته برداری کنید و در پایان، برای ماندگاری این آگاهی ها در ذهن خود، مواردی را در زندگی خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

الف) از این آگاهی ها به نفع خود استفاده کردید و نتایج حاصل از این “عملکرد هماهنگ با قوانین خداوند” را بنویسید؛

ب) همچنین مواردی را به یاد بیاورید که بر خلاف این آگاهی ها عمل کردید و عواقب حاصل از این “عملکرد خلاف جهت با قوانین خداوند” را بنویسید؛

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

589 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    به نام خداوندبخشنده مهربان

    سلام برهمگی…

    نمیدونستم حرفامواینجابگم یانه(دودل بودم) ولی خب الان تصمیم گرفتم نه بخاطراینکه کسی کامنت من رابخونه فقط به خاطرخودم اینجابنویسم(دریافت الهامات) امروز فایل جلسه دوم دوره هم جهت باجریان خداوندراگوش میدادم وشمااستادخیییلی تاکیدداشتید که این حرفهاوآموزشهاراپیش کسی اصلاعنوان نکنیدتادقیقه 25ام جلسه دوم حالابه خاطراون افکاروشرایط امدم صفحه اول سایت وخب گفتم بزاربزنم رونشونه امروز(گفتم خدایابامن واضح وروشن حرف بزن) وخب این فایل امد.

    من نمیخوام به نکات منفی زندگی اشاره کنم ولی این هم زمانی این فایل وفایل جلسه دوم دوره هم جهت باجریان خداوندواقعا منوبه فکر وادار کرد که توهرچی الان اسیب دیدی(نتیجه نگرفتن ازقانون)فقط به خاطراینکه این حرفهاراحالاهرچندکم یازیاد برای افراد خانواده عنوان کردی وخصوصابرادروسطی ام که قبله گاه همه اعضای خانواده ام است وبیشترپیش اون این مطالب راگفتم وواقعاچقدراشتباه کردم وخب اصلااین عنوان کردنای مطالب به نفعم تمام نشده هیچ به ضررم بوده داخل پرانتزبگم یکی ازدوستان توکامنتاش میگفت شوهرم میدونست که این آگاهی هاکمکم میکندوخب تاثیر زیادی رومن میزاره کمک کرده یه مقدارپول دوره هاراداده وخب اصلاخودش ازاین مطالب استفاده نمیکنه واصلاسمتش نمیادومن بگم

    ازوقتی عضوسایت هستم بارهاازاستادشنیده بودم که این حرفهابه کسی نگید فقط تمرکز روی خودتون باشه ولی من تابه الان فک میکردم دارم رعایت میکنم(بابرادروسطیم همکارهستم)ولی بادیدن وشنیدن این دوتا فایل به اشتباه خودم پی بردم.

    خدایامرابه راه راست هدایت فرمابه راه کسانیکه نعمت داده ایی هدایت بفرما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    بنام خدای فرلوانی ها

    سلام به همه دوستان

    کل مطلب این فایل این بود که باید این طرز فکر رو بندازیم دور که یه فردی می تونه زندگی فرد دیگه ای رو تغییر بده ……

    اصلا این طرز فکر ، این رابطه از ریشه اشتباهه چون یکی میشه خدای اون فرد و یکی میشه یه فرد بی اراده

    من دقیقا این الگو رو تو اطرافیانم میبینم

    اونی که فکر میکنه انقد تاثیر گذار هست انقد فلان و بسیار هست که می تونه دیگران رو تغییر بده یه فرد مغرور هست که خودشو جای خدا میبینه …

    و در مقابل اون فرد مقابل هم اصولا یه فرد بی اراده ای هست که فقط وقتی که اون آدم بالا سرش هست درست رفتار میکنه ….

    انگار همین فرکانس هاشون باعث میشه همو جذب کنن

    و باید با این ذهنیت درست جایگزین بشه که

    هر فردی که تغییر میکنه به این دلیل تغییر میکنه که آماده تغییر شده ( اونم در برخورد با چالش ها و پیشروی کردن و پشت هم درخواست دادن به جهان هستی و تسلیم شدن ….)

    حالا این فرد که آماده هست …. از بی نهایت راه به جواب میرسه

    همون جمله معروف …. وقتی شاگرد آماده باشه معلم از راه می رسه

    همه چیز این دنیا به آمادگی ما بستگی داره یعنی همه چیز زندگی یک انسان به خودش بستگی داره

    اگر راغب باشه خودش سمت خودش رو انجام میده سمت خودش یعنی آماده کردن خودش

    اگر هم آماده نباشه یعنی هنوز نمی خواد یعنی آماده نیست چون اگر می خواست نهایتا راه هایی که باعث تغییر می‌شد رو می جست …. حالا این جستن ممکنه ذهنی باشه ممکنه هی درخواست دادن باشه ….

    و مطلب دیگه انرژی ، تمرکز و توجه ما بزرگ‌ترین سرمایه ما هست پس اگر به جای اصل و به حای تمرمز روی خودمون ( بهبود خودمون ) بیایم روی دیگران تمرکز کنیم خب مسلمه که از راه به در میشیم و از بهبود و پیشرفت خودمون جا میمونیم

    آدم همیشه باید تو مسیر خودش پیش بره

    وقتی ما تو مسیر خودمون هر روز پیش بریم دیگه نیازی به تبلیغات نداریم

    ما آماده میشیم

    و از بی نهایت راه افرادی که نیاز دارن ما رو پیدا میکنن

    به شرطی که ما از مسیر کج نشیم ….. ما اصول خودمون رو پیش ببریم

    وگرنه اگر نخوام رو خودم کار کنم

    مجبورم رو تبلیغات کار کنم

    مجبورم رو دیگران کار کنم

    مجبورم رو حاشیه کار کنم

    چون این انسان باید رو یه چیز همش کار کنه پس چه بهتره روی چیزی کار کنه که اون چیز کارها رو انجام میده و‌اصل هست و نه رو حاشیه ……

    امروز توی فایلی که راجع به البرت انیشتین بود نوشته بود باید برای موفقیت تو هر چیزی قانونش و یاد گرفت چه ثروت چه سلامتی چه روابط …. و اون و هی تکرار و تمرین کرد و روش متمرکز موند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نسترن نیشابوری گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    قبل از هر صحبتی سلام میکنم خدمت استاد جان و خانم شایسته عزیز

    یک سلام از جنس عشق ایمان و آرامش

    مرسی که هستید

    مرسی که اینقدر خالصانه به بقیه کمک میکنید

    خدا حفظتون کنه برای همه ما

    عمیقا معتقدم بودنتون دنیا رو جای خیلی خیلی قشنگی برای من

    باز هم ممنون

    من حدودا سه سال با سایت و آموزه های استاد آشنا شدم

    از اون طرف تر شرم و نادونی اومدم

    به معنا تو تباعی بودم از بقیه توضیحات در مورد خودم نیگذرم که بتونم به گفتن حرفام در مورد این فایل برسم

    من علرغم ایتکه فکر میکردم دارم روی خوردم کار میکنم

    مدتی به شدت نا آروم و درگیر بودم

    استاد وقتی اون کامنت رو خوندین دقیقا من نسترن نیشابوری یک ماه اخیر رو اون دوستمون داشتن توصیف میکردن

    خول به یادمه قسمت از گفتگو با دوستان که سپیده جون وقتی با شیرین جون در مورد مسیر تکامل صحبت میکردن در مورد همین بیان افکار و صحبت کردن با بقیه و حتی تلاش برای اثبات حقانیت آگاهی ها صحبت میکردن

    سپیده جون گفتن همین کار هم در عین اشتباه بودنش بخشی از مسیر تغییر فقط باید بتونیم با تشخیص به موقع خودمون رو زود ازش بیرون بکشیم و شما دقیقا تایید فرمودین و امروز وقتیی داشتم به این فایل گوش میدادم و فرمودین یک تایمی خودتون هم درگیر همین موضوع شدین البته برای مدت خیلی کوتاه دقیقا همه چیز تو مغزم روشن شد

    دلیل آشفتگی این چند وقتم رو پیدا کردم

    تو این مدت مدام با خدا حرف میزدم ازش نشونه میخواستم

    هی میگفتم خدایا بهم بگو ایرادم کجاست

    و امروز دقیقاااا همه چیز نشست سر جاش

    امان ازین ذهن گول زن من

    چه هنرمندانه من رو برده بود سمت خراب شدن تمام تلاشای این مدتم

    من دقیقااا این مدت به ظاهر فکر میکردم من برای اثبات حرفام به کسی تلاش نمیکنم که

    دلیلم هم برای این فکرم این بود که

    منکه به زور با کسی وارد صحبت نمیشم که

    منکه در مورد توحید و اعتقادات صحبت نمیکنم که

    منکه در مورد استاد عباسمنش و آگاهی هاشوت با کسی صحبت نمیکنم که

    و کلیییی دلایل به ظاهر منطقی دیگه که الان میفهمم ای وای بر من

    به ق.ا آقای بازرگان در تفسیر یکی از آیات سوره بقره میگن از قول پیامبر میگن شرک در دل انسان مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل بیابان در شب غیر قابل تشخیص

    ولی خبر خوب اینکه من با نور آگاهی های شما امروز تونستم یکی از بی نهایت مورچه ها رو ببینم

    حالا میخوام اتفاقی که این مدت تجربه کردم رو توضیح بدم

    استاد من مدتی به خاطر پاره ای اتفاقات تو خوابگاه زندگی میکنم

    به معنا برای من حکم مهاجرت رو داشت

    اولین مهاجرت با دقیقااا یک ساک و یک چمدون15روز دیگه میشه یکسال

    تا به قلا از زندگی تو محیط خوابگاه دوستای زیادی اطرافم نبودن در نتیجه خیلیهم حرف زدن برام پیش نمیومد

    اما تو این مدت علرغم اسنکه تایم زیادی سر کار هستم

    وقتیی میرسیدم خوابگاه به دلایل به ظاهر مختلف شده بودم مرجع درد دل و راهکار دادن به بعضی از بچه ها در نهایت هم کلی همه شون ابراز علاقه و تشویق که وای مرسی دوستت داریم

    و دقیقااااااا از فرداش همون کارهای قبل

    از یک جایی به بعد چون کلا آدم رکی هستم وارد فاز تندی و به قول خودشون گارد گرفتن و زدن تو برجکشون شدم

    و نتیجش در عین دردناکی چشمام رو باز کرد

    آخ آخ استاد نگم از حالم وقتی همین دیشب دقیقا برای دومین بار یکی از بچه ها چطوررررر منو گرفته بود به باد انتقاد با برداشت های احمقانه ای که از حرفام کرده بود و در نقش یک قربانی اشک میریخت و حرفام رو که رسما حتی یک طور دیگه شنیده بود به خودم تحویل میداد

    و خوب خبر خوب بعدی اینکه تو این مدت تمام تلاشم رو کردم که اگر چیزی دوبار تکرار میشه بهش حساس بشم

    تا صبح فکر کردم

    و تقربا شکم تبدیل به بقین شد که این یک هشدار

    یک نشونه اس

    و از اون طرف به طرز جادویی تو این 2.3روز اخیر یک صدایی درونم هی میگفت برو تو سایت

    اومدم و اولین چیزی که نمیدونم چطوری ولی واقعا اولین چیزی که روی سایت دیدم این فایل بود

    مرا به سوی نشانه ام کن نزده بودم

    حتی بنر های ابتدای سایت هم در مورد دوره جدی شماست استاد

    و واقعا اینقدر نمیدونم چطوری این فایل برام بالا اومد که وقتی یهو لپ تاپم هنگ گرد و همه چیز پرید کای گشتم تا دوباره پیداش کردم دوباره گوش دادم و تقریبااا مطمئن بودم خدا از دهن شما و بقیه داره با من حرف میزنه

    اونجا فهیدم چرا این مدت اینقدر به عناوین مختلف در مورد دوست داشتن خود و تفاوتش با خود خواهی من تو این مدت مطلب به چشمم میخورد و له خودم گفتم ای دللللل غاففللللل چه همه نشونه لوده و تو نمیدیدی

    نمیدونم چی بگم فقط میتونم بگم

    آهای همه اهالی بهشت عباسمنشی

    اولینش خودم

    توروخدا فقط به خودمون فکر کنیم

    توروخدا دهنمون رو ببندیم

    به معنا حیف انرژیمون که به جای صرف شدن در مسیر خلق خواسته هامون بزاریم برای بقیه

    بماند به یادگار از نسترنی که امروز دقیقااااا اندازه پای یک مورچه کوچولووووووووووو ایرادش رو پیدا کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: