«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 60 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی «الخیر فی ما وقع» در شعر پروین
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

814 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    به نام خداوند مهربان

    روز 46 سفرنامه

    الخیر فی ما وقع

    سلام و عرض ادب

    همیشه وقتی به تضادی برخورد می‌کنیم باید بگیم الخیر فی ما وقع

    و حتما ایمان قلبی داشته باشیم که هر اتفاقی میوفته به نفع ماست.

    توکل و باور توحیدی مهمترین اصل در زندگیه.

    فقط یک عامل زندگی ما را در این دنیا و آن دنیا رقم می‌زند و آن باورهای خودمان است.

    اگه به کمبود و فقر باور داشته باشیم. زندگی که تجربه می‌کنیم در فقر و کمبوده هر چقدر تلاش میکنیم راه به جایی نمی بریم و شرایط بدتر و بدتر میشه.

    اگه به فراوانی باور داشته باشیم و به خدا توکل کنیم و فقط قدرت و به خدا بدیم نه دولت،نه دلار ، نه رییس، نه خانواده و کشور

    و خودمون و خالق زندگی بدونیم تمام خیر و خوبی و ثروت و سلامتی وارد زندگی مون میشه. از در و دیوار خوشبختی واسمون می‌باره.

    احساس خوب برابر با زندگی خوبه

    نشانه‌ی ایمان احساس خوبه

    در پناه الله شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسام محمودی گفته:
    مدت عضویت: 3869 روز

    سلام دوستان

    واسه دیدن فیلم ها و شنیدن فایل صوتی در گوشی چ برنامه ای باید داشته باشیم آخه وقتی دانلود میکنم برنامه ها خود گوشی نمیتونن باز کنن ممنون اگه راهنمایم کنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    اعظم عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3267 روز

    سلام استاد عزیزم

    من چند وقت پیش در مورد ثروت اینطور باورسازی می کردم که : من تکه ای از خدا پاره ای از خدا و خود خدا هستم و میگفتم وقتی خدا هستم پس مثل خدا همه چی دارم و ثروتمند هستم وقتی روش کار میکردم احساسم بد میشد ولی توجه نمیکردم تا اینکه حدودا دو هفته پیش یه اتفاق افتاد بماند… فقط اینو بگم که یه چیزهایی رو میدیدم یا در تصورم بود نمیدونم و صداهایی رو می شنیدم که به من میگفت تو خدایی پس در مقابلت نماز میخوانیم تو خدایی پس به هیچ کس نیاز نداری الن که اینا رو می نویسم ذهنم به شدت مقاومت میکند و حس میکنم سرم گیج میرود.

    اینها باعث شد خیلی خیلی بترسم خیلی از خودم ترسیدم یه چیزهای دیگه به ذهنم اومد که باعث شد به شدت از خدا بترسم طوری که اسم خدا میومد تمام تنم می لرزید.

    بخاطر این موضوع خیلی اذیت شدم نتونستم حرف دلمو به کسی بگم

    خدا بهم الهام کرد که فقط بگویم : من بنده خدا هستم

    امشب دوباره این باور به ذهنم اومد و من گفتم من خالق شرایط زندگیم هستم من باورسازی و تجسم می کنم خدا هم برایم می رساند ولی باز هم ذهنم مقاومت کرد و سرم گیج رفت و احساسم بد شد هدایت شدم به سایت. نشونه امروز رو زدم این فایل اومد الخیر فی ما وقع. اونجا که پیرمرد گرهش باز شد و همه گندم ها ریخت خیلی گریه کردم گفتم شاید برای منم تو این موضوع خیری باشه وقتی خیر بودنش رو نوشتم باز هم تنم لرزید ( بخاطر اون باوره )

    هنوز متوجه نشدم چه خیری توش هست لطفا شما به من بگید چرا به این فایل هدایت شدم منظورشو متوجه نشدم

    ممنون میشم اگر به من جواب بدید چون تو این چند وقت خیلی تو ترس زندگی کردم ترسهام کمتر شده ولی باز هم هست لطفا راهنماییم کنید

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 758 روز

    به نام خداوندی که رزاق است واز جایی که گمان ندارید روزی می رساند.

    سلام به استاد عزیزم.

    خدارو هزاران بار شکر برای گوش سپردن به این آگاهیها.

    ایمان،ایمان رمز خوشبختی وموفقیت کافیه به خدا ایمان داشته باشی واز هر کس وهر چیزی دل ببری وفقط به خدا دل ببندی اون وقت هست که زندگیت بهشت می شه.

    نشانه ایمان ارامش هست اگه قلبت ارامه اگه تشویش نداری اگر مطمئن هستی ایمان داری ایمان به خوندن نماز شب تا صبح وشب زنده داری وجای مهر نیست ایمان به حجاب سفت وسخت نیست ایمان یعنی تو خدایی داری که قادر هست هر کاری رو انجام بده ایمان یعنی سپردن همه چیز به خدا ایپان یعنی نترسیدن از انسانهای دیگه ایمان یعنی دیگران رو توی ذهنت خدا نکنی.

    ایمان یعنی در شرایط سخت بتونی ذهنت رو کنترل کنی احساست رو خوب نگه داری وبدونی که جهان بر پایه خیر بنا شده انچه اتفاق می افتد خیر وخوبی است.

    اگر بتونی وقتی شرایط به ظاهر سهت وبد شده ودر تنگنا هستی ایمانت رو حفظ کنی وتوکل کنی درهایی باز می سه کزندگی بهت لبخند می زنه.

    چقدر زیبا بود این شعر وچقدر مومن بوده وخداشناس بوده خانم پروین اعتصامی.

    خدایا شکرت .

    خدایا بهم صبر بده ایمان بده توکل بده.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 627 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    درود بر همه عزیزان

    قدم 46

    چیزی که من تو این چند روز بهتر متوجه شدم این است که جهان به خودی خود خنثی است ،و مثل آب در لیوان است  به خودی خود هیچ شکلی ندارد و ما به آن شکل می‌دهیم

    حال اگر خالق بودن خود را باور کنیم و بدانیم که این ما هستیم که اتفاقات زندگی خود را می‌سازیم بنابراین به به زندگی طوری نگاه می‌کنیم که احساس ما را خوب کند و همیشه‌ها را پر از خیر و برکت می‌بینیم چون با این تفکر و توجه به عالم فرکانس را می‌فرستی ، پس اتفاقات بسیار عالی رقم می‌خورد

    شرط آن فقط باور کردن خالق بودن خودمان است و سیستم به باورهای ما و به فرکانس‌های ما پاسخ می‌دهد ، پس چه خوبست که به زیبایی ها توجه کنیم که در زندگی خود ببینیم و بخواهیم که خداوند پاسخ میدهد ، پس نگرش این باشد که همه وی خیر و زیبایی است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1592 روز

    به نام خدای مهربون و بخشندم

    مدت عضویتم تا امروز 1372 دقیقا سالی که به این دنیا اومدم و مصادف شدنشون با این فایل بی نظیر که مثل همه فایل ها ی زمانی فقط گوش کرده بودم و ب ظاهر حالم و خوب میکرد و هیچ درکی ازشون نداشتم و خدارو سپاسگزارم برای،این هدایت های ناب

    الهی شکرت که یک روز دگ هم تونستم در مسیر زیبای تو قدم بردارم الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم الهی کمکم کن باورهام نسبت ب خودت بیشتر و بیشتر بشه الهی هدایتم کن ب مسیر پر از قشنگی و لطف خودت الهی فقط راهی که به خودت ختم بشه من و آروم میکنه کمکم میکنه تا اون چه که میخام رو خلق کنم الهی یک قدم خوشگل دگ رو برداشتم ب لطف خودت عاشقتم پروردگارم وقتی با توام فارغ از زمین و زمانم کمکم کن همینطور ثابت قدم بمونم در مسیر خودت الهی شکرت

    قدم ب قدم رسیدم به این فایل 14 دقیقه ای که ثانیه به ثانیه اش پر از درس و آگاهی بود برام الهی کمکم کن هر اتفاقی ک افتاد هر چالشی ک سرراهم قرار گرف بتونم با یاد خودت آروم بمونم و ازش ب صورت عالی رد شم کمکم کن که تو همون لحظه بتونم ذهن قشنگم رو کنترل کنم و زود خودمو نبازم و با قدرت بیشتر ب مسیرم ادامه بدم اون چالشه میاد تا من و ب تو نزدیک و نزدیک تر کنه عاشقتممممم پروردگارم

    شعر زیبای بانو پروین اعتصامی (الخیر فی ما وقع )

    پیرمردی، مفلس و برگشته بخت

    روزگاری داشت ناهموار و سخت

    هم پسر، هم دخترش بیمار بود

    هم بلای فقر و هم تیمار بود

    این، دوا میخواستی، آن یک پزشک

    این، غذایش آه بودی، آن سرشک

    این، عسل میخواست، آن یک شوربا

    این، لحافش پاره بود، آن یک قبا

    روزها میرفت بر بازار و کوی

    نان طلب میکرد و میبرد آبروی

    دست بر هر خودپرستی میگشود

    تا پشیزی بر پشیزی میفزود

    هر امیری را، روان میشد ز پی

    تا مگر پیراهنی، بخشد به وی

    شب، بسوی خانه می آمد زبون

    قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون

    روز، سائل بود و شب بیمار دار

    روز از مردم، شب از خود شرمسار

    صبحگاهی رفت و از اهل کرم

    کس ندادش نه پشیز و نه درم

    از دری میرفت حیران بر دری

    رهنورد، اما نه پائی، نه سری

    ناشمرده، برزن و کوئی نماند

    دیگرش پای تکاپوئی نماند

    درهمی در دست و در دامن نداشت

    ساز و برگ خانه برگشتن نداشت

    رفت سوی آسیا هنگام شام

    گندمش بخشید دهقان یک دو جام

    زد گره در دامن آن گندم، فقیر

    شد روان و گفت کای حی قدیر

    گر تو پیش آری بفضل خویش دست

    برگشائی هر گره کایام بست

    چون کنم، یارب، در این فصل شِتا

    من علیل و کودکانم ناشتا

    میخرید این گندم ار یک جای کس

    هم عسل زان میخریدم، هم عدس

    آن عدس، در شوربا میریختم

    وان عسل، با آب می‌آمیختم

    درد اگر باشد یکی، دارو یکی است

    جان فدای آنکه درد او یکی است

    بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل

    این گره را نیز بگشا، ای جلیل

    این دعا میکرد و می‌پیمود راه

    ناگه افتادش به پیش پا، نگاه

    دید گفتارش فساد انگیخته

    وان گره بگشوده، گندم ریخته

    بانگ بر زد، کای خدای دادگر

    چون تو دانایی، نمیداند مگر

    سالها نرد خدائی باختی

    این گره را زان گره نشناختی

    این چه کار است، ای خدای شهر و ده

    فرقها بود این گره را زان گره

    چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای

    کاین گره را برگشاید، بنده‌ای

    تا که بر دست تو دادم کار را

    ناشتا بگذاشتی بیمار را

    هر چه در غربال دیدی، بیختی

    هم عسل، هم شوربا را ریختی

    من ترا کی گفتم، ای یار عزیز

    کاین گره بگشای و گندم را بریز

    ابلهی کردم که گفتم، ای خدای

    گر توانی این گره را برگشای

    آن گره را چون نیارستی گشود

    این گره بگشودنت، دیگر چه بود

    من خداوندی ندیدم زین نمط

    یک گره بگشودی و آنهم غلط

    الغرض، برگشت مسکین دردناک

    تا مگر برچیند آن گندم ز خاک

    چون برای جستجو خم کرد سر

    دید افتاده یکی همیان زر

    سجده کرد و گفت کای رب ودود

    من چه دانستم ترا حکمت چه بود

    هر بلایی کز تو آید، رحمتی است

    ر که را فقری دهی، آن دولتی است

    تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای

    هر چه فرمان است، خود فرموده‌ای

    زان بتاریکی گذاری بنده را

    تا ببیند آن رخ تابنده را

    تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند

    تا که با لطف تو، پیوندم زنند

    گر کسی را از تو دردی شد نصیب

    هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب

    هر که مسکین و پریشان تو بود

    خود نمیدانست و مهمان تو بود

    رزق زان معنی ندادندم خسان

    تا ترا دانم پناه بیکسان

    ناتوانی زان دهی بر تندرست

    تا بداند کآنچه دارد زان تست

    زان به درها بردی این درویش را

    تا که بشناسد خدای خویش را

    اندرین پستی، قضایم زان فکند

    تا تو را جویم، تو را خوانم بلند

    من به مردم داشتم روی نیاز

    گرچه روز و شب در حق بود باز

    من بسی دیدم خداوندان مال

    تو کریمی، ای خدای ذوالجلال

    بر در دونان، چو افتادم ز پای

    هم تو دستم را گرفتی، ای خدای

    گندمم را ریختی، تا زر دهی

    رشته‌ام بردی، که تا گوهر دهی

    در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش

    ورنه دیگ حق نمی‌افتد ز جوش

    چقدر زیبااااااا بانو در مورد هر چیزی که به ظاهر نامناسب اتفاق میفته و چه خیریتی برامون داره شعر گفتن چقدرررررر خوبه که کمکم میکنی در هر شرایطی وصل ب خودت باشم رب من تنهاااااا قدرت من وقتی تو باشی انگار که از همه چیز غنی ام و بی نیازم از همه چیز پشتم گرمه و با ایمان و بدون نگرانی قدم برمیدارم خدایااااا بی نهایت عاشقتممممم

    استادم بی نهایت ممنونم ازتون عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای بی نظیرم بی نهایت عاشقتممممم

    الهی که همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1104 روز

    خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی.

    روزشمارتحول زندگی من روز چهل وششم

    سلام به استاد نازنیم وخانم شایسته عزیز وتمام دوستان بهشتیم..

    استاد عزیزم این فایل بینظیره فوق العاده س ومنم دقیقا هروقت گوش میدم احساساتی میشم وناخوداگاه اشکم سرازیر میشه وبه این فکر میکنم که ماها چقدر بنده های ناسپاسی هستیم چقدر بنده های ناشکری هستیم که لطف وعنایت پرودگارو نمیبینم وفقط وفقط حسابمون رو غیر خداهس.. حاضرهستیم هرسختی، هرمشقتی، هر حرفی، هرخفتی بکشیم اما حاضر نیستیم روی خداحساب کنیم حاضر نیستیم روی خودمون سرمایه گذاری کنیم، روی باورهامون کارکنیم وقانون خداوند وقانون جهان ودرک کنیم وزندگیمونو اونجوری که خودمون دلمون میخاد بسازیم…

    احساس خوب=اتفاقات خوب

    احساس بد=اتفاقات بد

    مااگر درهمه لحظات زندگیمون احساس خوبی داشته باشیم صددرصد شرایط واتفاقات خوبی رو تجربه میکنیم این یه قانونه… که من تو این مدت خداروشکر خداروشکر خداروشکر دارم تو زندگیم تجربش میکنم.. درسته سخته بعضی مواقع نجواهارو کنترل کنی اما میشه.. اگر ما اگاهانه ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم نجواهای ذهنمون رو ساکتش کنیم واگاهانه احساسمون رو جهت دهی کنیم به سمت خواسته ها وبگیم الخیر فی ماوقع… واینو درک کنیم که هراتفاقی برای ما بیفته به نفع ماهس نتیجه شو تو زندگیمون می‌بینیم.. پاداش هارو دریافت میکنیم…

    روند جهان همیشه خیر وخوبی وخوشی هست کسی که احساس خوب داره یعنی ایمان داره، توکل داره، وملاک ایمان داشتن هم به ریش وتسبیح وجای مهر رو پیشونی وچادر نیس ملاک ایمان احساس خوب داشتنه احساس آرامش داشتنه، احساس شادی درونی داشتنه هرچقدر که ما بیشتر احساس آرامش وشادی درونی داشته باشیم یعنی که ما به یک نیروی ماورای خودمون اعتقاد داریم که اون نیرو همیشه محافظ ماهس همیشه باماهس درون ماست.. نشان ایمان احساس خوب هس،، امید یعنی ایمان احساس شادی یعنی ایمان،، احساس آرامش درون یعنی ایمان..

    الا بذکرالله تطمئن القلوب.. تنها بایاد خدا دلها آرام میگیره پس اگر آرامش داری یعنی یاد خدادرونت هس..

    داستان پیرمرد خانم اعتصامی داستان همه ی ماهاست که امیدمون رو ازخدا قطع کردیم وفقط تمام حسابمون رو غیر خداست وهرچقدر هم بامخ میریم تو دیوار بازم عبرت نمیگیریم وبرای یکبار هم که شده خدارو باور کنیم ورو اون حساب کنیم تااینکه نابود بشیم به فلاکت وبدبختی بیفتیم اما خداوند درهمون حالت هم مارو دوست داره وتنهامون نمیزاره.. خداوند همیشه منتظره که بنده ش صداش بزنه که بهش بگه چی میخای بنده ی من پول میخای، ثروت میخای، عشق میخای، کارمیخای، آرامش میخای خب بیا پیش خودم عزیزم به خودم بگو تابهت بدم چرا از دیگران میخای چرا فکر میکنی کس دیگه به جز من میتونه بهت کمک کنه…..

    وقتی مااز فرکانس خداوند دور میشیم درفرکانس بد قرار میگیریم وهرلحظه که تصمیم بگیریم که برگردیم خدا دستمون رو میگیره واغوش گرمشو برامون باز میکنه..

    خدایا هدایتمون کن به راه راست خدایا کمکم کن تازمانی که زنده ام توهمین مسیر باشم و ادامه بدم.. خدایا میخام دیگه بندگی خودتو بکنم خدایاصبرمو بیشتر کن ایمان وتوکلم رو بیشتر کن خدایا دست منو بگیر خدایا من توانایی حل مسائل زندگیمو ندارم خدایا من به هرخیری که ازتو بهم برسه فقیرم خدایا من محتاجم من فقیر توام فقیر عشق تو فقیر محبت تو فقیر نگاه تو خدایا دست منوبگیر.. ایاک نعبد وایاک نستعین. اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین… خدایا آسونم کن برای آسونی..الهی آمین یارب العالمین

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حسین رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 219 روز

    به نام الله

    سلام به استاد عزیز استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی

    من 116روز هست که به این سایت هدایت شدم از طریق یکی از دوستان و همکارانم که اتفاقا خودش فعلا حوصله استفاده از محتواهای سایت رو نداره و چون چنتا از بستگانش از این سایت بهره میبرند و گرایش و تمایلات من رو دیده بود این سایت رو به من هم معرفی کرد.

    من طی این حدود سه ماه تا اخر سال 1403 یک دور فایل های رایگان رو به صورت صوتی گوش دادم و مطالب برام بسیار جذاب بود و نتیجه بعد از سه ماه این شد که از محل کارم که اتفاقا بسیار محیط خوبی برام بود و فقط درامدش کفاف زندگیم رو نمیداد( البته کم هم نبود ) استعفا دادم تا کسب و کار خودم رو گسترش بدم.

    از روز اول عید شروع کردم به فعالیت در اسنپ که فعلا خرج زندگیم رو دربیارم چون هنوز مقداری بدهی دارم و اجاره و قرعه کشی هایی هست که باید پرداخت کنم چون طبق همین وویس هایی که شنیدم باید اول بدهی هام تسویه بشن به امید خدا.

    اما همینطور که رانندگی میکردم و شروع کرده بودم از اول وویس ها رو با دقت بیشتری گوش میدادم یکی از خواسته هام از خدا این بود که آیا قراره من مجبور باشم این مقدار مسافر جابجا کنم یا نه ؟ روز چهارم عید بود یه نظرم که عصر رفتم برای کار و دیدم ماشین صدای خیلی زیادی میده. برگشتم خونه و فرداش بردمش تعمیرگاه و مکانیک گفت باید چند روز ماشینت بخوابه چون تراشکاری نیاز داره و تراشکاری ها تعطیلن.

    همونجا یاد داستان پیکان دنده آرژانتینی و دزدیده شدنش افتادم و به همسرم گفتم این معنی داره برام.

    برگشتم خونه و شروع کردم از اولین ویدیو که در سایت هست فایل تصویری رو دیدن و استپ کردن و فکر کردن و با خودم حرف زدن و خوندن تک تک کامنتها و خلاصه متمرکز شدم روی فایلها و از صبح تا جایی که بتونم در سایت هستم و دارم روی مطالب کار میکنم.

    چیزی که طی حدود 6 فایل اول دستگیرم شده اینه که از لحظه ای که چشم باز میکنیم تمرکزمون رو بر روی زیبایی ها بگذاریم و شکرگزار نعمتهای بیشمار الله باشیم و ذکر کنیم و اونها رو بشماریم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند.

    توجهم رو دارم سعی میکنم فقط روی خواسته ها معطوف کنم و تمام باورهایی که شاید از کودکی در ما نهادینه شده و ما رو محدود میکنه رو در وجودم به مدد الله پیدا کنم و تبدیلشون کنم به باورهای درست و مثبت .

    چیزی که خیلی در زندگی من پررنگ هست که اصل و اساس ورود من به این سایت بود بحث ثروت هست. و دایم دارم خواسته هام رو میگم و مینویسم و سعی میکنم تجسمشون کنم و یه محدودیت ها فکر نکنم و ترس و نگرانی رو در خودم راه ندم.

    بزرگترین دستاوردی که میتونم الان ازش نام ببرم دستاورد فیزیکی نیست که بگم انقدر پول به حسابم اومده. در ماه پیش چرا چند اتفاق عالی و جذاب برام افتاد ولی طی این چند روز چیزی که برام خیلی حائز اهمیته اینه که حالم خوبه، احساسم خوبه و این یعنی من دارم اتفاقات خوبی رو خلق میکنم که به زودی به زندگیم ساری و جاری میشه.

    این کامنت رو در این روز و در این لحظه نوشتم که یادم بمونه در کجا هستم و بدونم که این مسیر تمام شدنی نیست و خستگی درش معنا نداره و با عشق و انگیزه و انرژی جلو میرم و هر روز بیش تر و بهتر از قبل روی خودم کار میکنم و فرکانسهایی رو به جهان هستی میفرستم که زندگی من رو اون طور که دوست دارم خلق میکنه.

    از خدا ممنونم

    از شما استاد عزیز ممنونم

    از دوستم که شما رو به من معرفی کرد ممنونم

    از همه عزیزانی که کامنتهای از دل برآمده مینویسند ممنونم که بر دل ما مینشینه.

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: