این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-11.gif8001020پشتیبانی سایت/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngپشتیبانی سایت2014-07-10 13:27:512020-10-19 00:19:31«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدارو سپاسگزارم که در این مرحله از زندگیم بیدار شدم و این آگاهی ها رو میتونم بشنوم ،بفهمم و آروم و پیوسته در این مسیر زیبا و دلخواه قدم بردارم.
چقدر در زندگیم بخدا شرک داشتم .بابت اینکه فکر میکردم روزی من دست خانوادم یا محل کارمه.
چقدر در زندگیم شرک داشتم که فکر میکردم هرجابرم باید برای انجام کارهام پارتی داشته باشم
و اگر بخوام بنویسم یک طومار بلند ازین قیبل مثالها رو میتونم بگم .ولی یک روز من بیدار شدم از این خواب بلند ،از این حس ناخوشایند .
خدایا کمکم کن و ایمانی بهم بده که تمام اتفاقات زندگیم رو خوب ببینم .چند وقت پیش یک اتفاق به ظاهر بد برای من افتاد ولی همون لحظه باتوجه به آگاهی هایی که از استاد عزیزم گرفتم ،با خودم گفتم این اتفاق برای رشد من بوجود اومد و خدا میدونه وقتی این باور همون روز اول وارد جانم شد ،درونم پر از آرامش شد و اصلا بهش فکر نکردم و رهاش کردم.و خدا میدونه که چقدر ازون روز به بعد حال دلم خوب.چقدر احساس عزت نفس بیشتری دارم چقدر بیشتر با خودم در صلحم چقدر بیشتر خدای درونم رو حس میکنم .این بازی یا تلقین نیست این جنس از احساس رو بخداوندی خدا هیچ وقت تجربه نکردم .اتفاقی که شاید خیلی از آدمها رو روزها درگیر میکرد من چند ساعته با دیدی آگاهانه وباور به اینکه در زندگی من فقط اتفاقات خوب رخ میدهد حلش کردم بجای اینکه بشینم به نکات منفیش نگاه کنم به نکات مثبتش نگاه کردم و اشتباهات خودم رو پذیرفتم و ضعف های خودم رو شناسایی کردم و دارم روی خودم کار میکنم.
فهمیدم اهرم رنج و لذت تو ذهنم اشتباه بارگذاری شده!
این متن توی یکی از کامنتهای این صفحه چراغ ارورشو روشن کرد:
تمام مسیر پیرمرد داستان رو قبلا رفتم و با تمام وجود درکش کردم که وقتی توشرایط سخت قرار میگیری چقدر حفظ ایمان سخته!
درواقع فکر میکنم پیرمرد داستان الان منه!
بارها نوشتمو دلیل اوردم که هرچی ثروتمندتر بشم به خدا نزدیک ترم
اما به دلم نمینشست زیاد باهاش ارتباط برقرار نمیکردم!
باورهای اشتباه درمورد پول و سایر ثروتها تو پسزمینه افکارم نشسته و گاهی نشونه های ورود ثروتها تو زندگیم ظاهر میشه و حس میکنم همین روزاست که تجربش کنم منتهی میره و غیبش میزنه !
تثبیت مداری یا ارسال فرکانس به میران کافی ، نمیدونم هنوز!
فقط میدونم یه جای کار میلنگه و چقدر خوب که الخیر فی ما وقع!
در خصوص خیر بودن هرچیزی که واسم رخ میده تقریبا استدلال های خوبی کسب شده و تله ای که الان توش گیر کردم فهمیدن درست الخیر فی ما وقع است !
پروردگارا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که فضل و رحمتت رو به شکل بینهایت شامل حالم میکنی…
احساسم میگه احتمالا شمایل جاده ای که به قربانی شدن و تله ترحم و تائید طلبی منتهی میشه شبیه است با مسیر الخیر فی ما وقع
البته احساست بهت میگه تو کدوم مسیری و الان از یک بعد دیگه فهمیدمش!
ینی ممکنه تو فکرت باشه الخیر فی ما وقع و فرکانس رویداد های بد بفرستی در ادامه اتفاقات بد رو واسه خودت خلق کنی اما بااز
هی میگی الخیر فی ما وقع
میوفتی تو یه سیکل تکرار شونده و چرخ مدارت تاب برمیداره!
البته نمیدونم شاید خیر هم پیش بیاد اما چیزی که تا الان تجربش کردم ، تاخیر بیش از اندازه برای خلق یا رسیدن به خواسته هام شده.
من میخام برسم به فقل کن فیکون…
دوستی نوشته بود اگه فرکانس خلق خونه 200متری اکسپت نمیشه بخاطر اینه اون رب عزیز میخادخونه 2000 متری بهت بده و چندین تا مثال اینجوری زده بود
با نهایت احترام من این دیدگاهو قبول ندارم!
و خداحافظشون باشه/
در واقع میخام پروسه تکامل کوتاه تر و تصاعد بیشتر شه…
این باور که میشود
میشود ره صد ساله رو یک شبه رفت رو خیلی قبول دارم!
البته اگه در مدار رفتن و حرکت با سرعت جت باشی!
حالا سوال من اینه چطور ، چه فرکانسی ارسال کنم که بین خواستم تا خلقش نهایتا فی ستته ایام وقت سپری بشه ؟!؟
همان که آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، آن گاه بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره شد، او رحمان است پس [ای انسان! درباره خدا و کیفیت آفرینش جهان هستی] از خبیر آگاهی بپرس
فرقان – 59
خانم شایسته صحبت از توحید عملی میکرد،خدایا کمکم کن ، هدایتم کن منم بفهمم و اجرا کنم ، مرسیییییی
/
یا به عبارت ساده تر،،، بشم مثه یکی روح استاد عباسمنش کد خواستمو بنویسم ، اینتر بزنم
و اجرا بشه!
یا خلق بشه !
بقدری این حرف استاد عباسمنش رو قبول دارم که حدددد نداره…
مثلا گفت هواپیمای آی کان ای 5 رو دوست داره ….
و فقط کافیه اراده کنه تا بدستش بیاره
و میدونم همه جوره لست هست!
یا حسم گفت احتمالا دوره جهان بینی توحیدی2 رو تو فضاپیما و از بیرون جو کره زمین ممکنه ضبط کنه چون اون تلوزیون 85 اینچ که تو پرادایس نصب شده و بیشتر اوقات عکسای فضایی رو نمایش میده حاکی ازینه که استاد داره به یه چیزی توجه میکنه…
خدایا شکرت بیشتر بهشون بده خدایا ازت ممنونم که دارم میفهمم میشه داشت … میشه تجربه کرد هرچیزی که بخای…
منم میخام اینجوری زندگی کنم و حالا این همه تضاد و کمبود تو زندگیم باعث شده با یک ولعععع شدید ورودی های جسم و ذهنمو کنترل کنم تا برسم به فراااای خواسته هام…
این ینی الخیر فی ما وقع…
در این تضاد ها و کمبودها خیری قرار گرفته و اون دیدن یک مسیر،
دیدن یک راه برای تغییر زندگیم به چشمم بیاد و اون فقط فقط
پیگیری محتوی سایت عباس منش دات کام است!
نمیدونم کارم درسته یا نه
حسم که خوبه…
دارم جهشی سفرنامه رو پاس میکنم….
شدیدااا دلم میخاد وارد دوره کشف قوانین بشم اما هنوز دلم اجازه نداده توش فعال بشم !
حسم میگه احتمالا فصل سوم یا شاید چهارمی هم شکل بگیره…
عاشقتونم استاد عزیز با احساسم، عاشق این روح لطیف و احساس زیباتون هستم و خوشحالم که میتونم این احساس رو درک کنم
واقعا چه شعر بینظیری هست، شاید خیلی از ماها این شعر رو بارها شنیدیم ولی الان درکی که دارم و آگاهی که دریافت کردم بسیار متفاوت بود
احساس خوب= اتفاقات خوب
بحث توکل و تسلیم بودن به درگاه پروردگار
از دل مشکلات عبور کردن به امید اتفاقات زیباتر و تسلیم بودن
بارها تو زندگیم تجربه کردم زمانیکه به پروردگارم اعتماد کردم و سختی ها رو با آرامش وامید پشت سر گذاشتم، اتفاقات خوب رو به وضوح دیدم و زمانی که مشکلات رو نپذیرفتم و همه اش در حال شکایت بودم دائم اتفاقات بدتر برام پیش اومده و مدتها تو حال بد موندم
اما خوشحال و خوشبختم که از زمان آشنایی با استاد عزیزم اینقدر خوب اگاه شدم که باید در هر شرایطی احساسم رو خوب نگه دارم و تسلیم امر پروردگارم باشم
الان چند روزی هست که در سفر هستم و از اونجایی که خیلی خوشحالم و احساس خوبی دارم دائما اتفاقات زیبا برام میافته
لحظه های لذتبخش و زیبایی رو کنار عزیزانم میگذرونم
سالها وقتی میومدم کنار خونوادم بخاطر افکار منفی و مرور خاطرات تلخ گذشته افسرده بودم و دوست نداشتم کسی و ببینم و لذتی نمیبردم ولی الان فقط از وجود خانوادم و طبیعت زیبا لذت میبرم و دائم خاطرات قشنگ میسازم و با فکر کردن به اونا خودم رو تو حال خوب نگه میدارم و حال و احساس خوبم، احساس خوب بیشتر رو برام پیش میاره
خدا رو شکر میکنم برای این احساس زیبایی که دارم، حال سپاسگزاری، تسلیم خالق بودن، ایمان به اینکه هر اتفاقی برای من خیره و بهترینها برام اتفاق میافته
استاد عزیزم یکی از بارزترین و زیباترین خصوصیات شما توحیدی بودن شماست که باعث شده هر روز بیشتر بهتون اعتماد کنم و بیشتر باورتون داشته باشم
درد از دست دادن فرزند خیلی سخته و من تجربه کردم ولی من مثل شما قدرتمند نبودم و اون زمان اینقدر قوانین رو بلد نبودم و سالها درد کشیدم، افسرده شدم و عذاب کشیدم ولی از زمانی که متوجه شدم خیری بوده تو این اتفاق و تسلیم شدم، رها شدم و آرامش پیدا کردم، در مورد مرگ مادرم هم همینطور سالها رنج کشیدم ولی خدارو شکر میکنم از زمانی که با استاد عزیزم آشنا شدم و قوانین دنیا رو درک کردم اروم شدم و زندگیم شاد شد
از وقتی که فهمیدم هر مشکل و سختی درسی هست برای من اروم شدم و درد نمیکشم و به راحتی ازش عبور میکنم و هیچ مشکلی موندگار نیست اگه به احساس خوب برسم
ممنونم از استاد عزیزم که با این آگاهیها هر روز زندگیمون و مسیر جلوی راهمون رو روشن تر و زیباتر میکنه
عاشقانه دوستون دارم و براتون ارزوی سلامتی و عشق فراوان دارم
بنام خدایی که همیشه هست و یار و یاور و سرپرست انسانهای با ایمان است.
سلام سلام استاد بسیار عزیزم و دوستان خوب همسفرم.
خدا رو شکر که روز 46 تحول رو همراه شما دوستای عزیزم هستم. استاد باید بگم که این شعر خانم اعتصامی فوق العاده بود و بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار. چه شعر زیبایی رو پیدا کردین و برای ما خوندین. این شعر مناسب اوضاع و احوال منم بود…من تا یک ماهی که هر روز صبح با مطالب دوره روز شمار تحول زندگی 1 باشما بودم حالم خیلی عالی بود هر روز شاد و پر انرژی بودم ولی بعدش سه هفته سرم گرم کار دیگه ای شد و نتونستم روی این دوره پایبند باشم و بقولی تعهد خودم رو زیر پا گذاشتم به امید موفقیت بیشتر. ولی نتیجه ای که نگرفتم هیچ، دچار این بیماری منحسوس کرونا هم شدم و دو هفته فقط خوابیدم. بعدش نمیدونم چرا سه چهار روزی به شدت دچار احساس افسردگی و ناکامی و دل مردگی جهنم واری شدم که خدا نصیب هیچ کس نکنه.. همه غصه های عالم به دلم نشست.. الان دو سه روزه که اونقدر خدا رو صدا کردم که خدایا امید و نشاط و انگیزه و اشتیاق رو بهم برگردون.. اونقدر صداش کردم که باز بهتر شدم و الان خدا رو شکر همون حس آرامش و نشاط قبل رو دارم.. نمیدونم چرا این مدت تو این برزخ گیر کردم.. همش از خدا میپرسیدم چرا من؟.. چرا من که بهت ایمان دارم و همیشه سعی میکنم امیدوار باشم و همش تو ذهن و زبانم تو رو یاد میکنم نمیدونم چرا این اتفاق افتاد ولی نعمت و برکت هم توش بود.. چون باعث شد بفهمم امید داشتن، انگیزه و شوق و نشاط داشتن خیلی خیلی با ارزشه.. خیلی اصیله.. کسی میتونه قدر این نعمت ها رو بدونه که حتی فقط برای چند روز از دستشون بده و جهان براش طوریزمیشه که انگار زندانه و فقط میخواد بمیره تا از این زندان دلگیر آزاد بشه.. خدا این نعمت ها رو از هیچ کس نگیره.. خدا به همه شادی، سلامتی، نشاط قلبی، ارامش و امید و اشتیاق بده. خدایا هر لحظه مراقب حال دلمون باش و خودت ازمون مواظبت کن، سرپرست ما باش و یار و یاور ما.
سلام به استاد جانم مریم بانو مهربانم و خانم فرهادی و آقا ابراهیم عزیز و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش
استاد جان این فایل نشان می دهد که علارغم همه ناسپاسی ها و زود قضاوت کردن های ما باز هم خداوند بینهایت ما را دوست دارد و تمام عشق خودش را به ما می دهد.هرگز دوست ندارد که ما از دیگران خواهش کنیم که به ما کمک کنند بلکه دوست دارد که ما از خودش درخواست کنیم.اگر شرایط به ظاهر نامناسب بد است زود قضاوت نکنیم منتظر بمانیم تا خدا همه چیز را درست کند.عاشقتونم علی
خداوند هرگز بنده های خودش را فراموش نمی کند و در همه حال به فکر آنهاست. آخه مگه میشه پدری فرزندانش را فراموش کند و به فکر آنها نباشد.اما این فرزندان هستند که از پدر خود و دایره ارتباط با پدر خود(دامنه فرکانسی)
دور میشوند. ودر این حال فرزند فکر میکند که پدر از او غافل شده اما پدر همواره دارد او را میطلبد تا در سایه لطف و مرحمت خویش قرار دهد.و در این مواقع با سخت کردن اوضاع می خواهد که تو بر گردی به طرف خودش تا تو را غرق در خوشبختی کند. خدایا مارا هدایت کن به راه راست.راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان.
خدایا بابت رسیدن به خودت سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم
به نام خدای مهربون ،رزاق و وهاب من
خدارو سپاسگزارم که در این مرحله از زندگیم بیدار شدم و این آگاهی ها رو میتونم بشنوم ،بفهمم و آروم و پیوسته در این مسیر زیبا و دلخواه قدم بردارم.
چقدر در زندگیم بخدا شرک داشتم .بابت اینکه فکر میکردم روزی من دست خانوادم یا محل کارمه.
چقدر در زندگیم شرک داشتم که فکر میکردم هرجابرم باید برای انجام کارهام پارتی داشته باشم
و اگر بخوام بنویسم یک طومار بلند ازین قیبل مثالها رو میتونم بگم .ولی یک روز من بیدار شدم از این خواب بلند ،از این حس ناخوشایند .
خدایا کمکم کن و ایمانی بهم بده که تمام اتفاقات زندگیم رو خوب ببینم .چند وقت پیش یک اتفاق به ظاهر بد برای من افتاد ولی همون لحظه باتوجه به آگاهی هایی که از استاد عزیزم گرفتم ،با خودم گفتم این اتفاق برای رشد من بوجود اومد و خدا میدونه وقتی این باور همون روز اول وارد جانم شد ،درونم پر از آرامش شد و اصلا بهش فکر نکردم و رهاش کردم.و خدا میدونه که چقدر ازون روز به بعد حال دلم خوب.چقدر احساس عزت نفس بیشتری دارم چقدر بیشتر با خودم در صلحم چقدر بیشتر خدای درونم رو حس میکنم .این بازی یا تلقین نیست این جنس از احساس رو بخداوندی خدا هیچ وقت تجربه نکردم .اتفاقی که شاید خیلی از آدمها رو روزها درگیر میکرد من چند ساعته با دیدی آگاهانه وباور به اینکه در زندگی من فقط اتفاقات خوب رخ میدهد حلش کردم بجای اینکه بشینم به نکات منفیش نگاه کنم به نکات مثبتش نگاه کردم و اشتباهات خودم رو پذیرفتم و ضعف های خودم رو شناسایی کردم و دارم روی خودم کار میکنم.
دوستون دارم
به نام خدا
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته
سلام به همه عزیزانم در مسیر خدایی.
👣👣👣روز ۹۱
خیریت در تمام واقع زندگی شخصیتون
چقدر استاد شعر رو قشنگ خودمان
و چقدر متن زیبا
آدم احساساتی میشه و بی اختیار گریه میکنه.
از خدا میخوام همه ما رو به راه راست هدایت کند
به راه بندگانی که روزی داده.
استاد احساسم خوبه
و هر روز دوست دارم بهتر بشم
استاد مممنونکه دارین ریشه ای تمام باور های مخرب رو بیان میکنید
تشکر استاد جان
بنام جان جانان من
چی میشه که تا یه تضاد تا بهم بگه مسیر کجاست تا بگه خواسته چیه ،،،،یاد این فایل میوفتمو میام اینجاااا…
یاد همون پیرمرد که اگه کیسه پاره شد و گندما ریخت در عوض بیشتر از اون گیرش اومد……
خدایااااا من هیچی نمیدونم
من راهو نمیدونم
من مسیرو بلد نیستم
خدایاااا خودت هدایتم کن،،،،،
خدایاااا خودت عاقبتمو خیر کن
خدای خوبم من فقط میخوام پیش تو بگم میخوام بگم که هدایتتو میخوام ،،،،معامله با هر سرش سوده…..
خدایااااا راهشو روشن کن برام ……
کمکم کن فقط روی تو حساب کنم
کمکم کن نگاهمو به این اتفاقات خوب کنم …..
با قول استاد هیج واقعیتی وجود نداره این منم که به این اتفاقا به چشم خوب باید نگاه کنم…….
خدای مهربونم من تهشو نمیدونم
اما تو خیلی خوب بلدی تهشو جوری بچینی که خوشحالم کنه…….
چقدر خوبه که هستی
چقدر خوبه که فارغ از هر اتفاق و هر چیزی تو همینجایی نزدیک ،،،،،بدون اینکه دعوام کنی،قضاوتم کنی بغلم میکنی و میگی خیالت تختتتتتتتتتت
من که نمردم ،،،،،،،من هستمممممممممم
من بیشتر از خودت میخوام که به خواستت برسی
خدایاشکرت
ممنون از این همه لطف سخاوت که با زبان ساده بودن رو برام معنی میکنی
در مدار چهلوششم”تحول زندگی”فصل دوم
/////////////
فهمیدم اهرم رنج و لذت تو ذهنم اشتباه بارگذاری شده!
این متن توی یکی از کامنتهای این صفحه چراغ ارورشو روشن کرد:
تمام مسیر پیرمرد داستان رو قبلا رفتم و با تمام وجود درکش کردم که وقتی توشرایط سخت قرار میگیری چقدر حفظ ایمان سخته!
درواقع فکر میکنم پیرمرد داستان الان منه!
بارها نوشتمو دلیل اوردم که هرچی ثروتمندتر بشم به خدا نزدیک ترم
اما به دلم نمینشست زیاد باهاش ارتباط برقرار نمیکردم!
باورهای اشتباه درمورد پول و سایر ثروتها تو پسزمینه افکارم نشسته و گاهی نشونه های ورود ثروتها تو زندگیم ظاهر میشه و حس میکنم همین روزاست که تجربش کنم منتهی میره و غیبش میزنه !
تثبیت مداری یا ارسال فرکانس به میران کافی ، نمیدونم هنوز!
فقط میدونم یه جای کار میلنگه و چقدر خوب که الخیر فی ما وقع!
در خصوص خیر بودن هرچیزی که واسم رخ میده تقریبا استدلال های خوبی کسب شده و تله ای که الان توش گیر کردم فهمیدن درست الخیر فی ما وقع است !
پروردگارا با تمام وجود ازت سپاسگذارم که فضل و رحمتت رو به شکل بینهایت شامل حالم میکنی…
احساسم میگه احتمالا شمایل جاده ای که به قربانی شدن و تله ترحم و تائید طلبی منتهی میشه شبیه است با مسیر الخیر فی ما وقع
البته احساست بهت میگه تو کدوم مسیری و الان از یک بعد دیگه فهمیدمش!
ینی ممکنه تو فکرت باشه الخیر فی ما وقع و فرکانس رویداد های بد بفرستی در ادامه اتفاقات بد رو واسه خودت خلق کنی اما بااز
هی میگی الخیر فی ما وقع
میوفتی تو یه سیکل تکرار شونده و چرخ مدارت تاب برمیداره!
البته نمیدونم شاید خیر هم پیش بیاد اما چیزی که تا الان تجربش کردم ، تاخیر بیش از اندازه برای خلق یا رسیدن به خواسته هام شده.
من میخام برسم به فقل کن فیکون…
دوستی نوشته بود اگه فرکانس خلق خونه 200متری اکسپت نمیشه بخاطر اینه اون رب عزیز میخادخونه 2000 متری بهت بده و چندین تا مثال اینجوری زده بود
با نهایت احترام من این دیدگاهو قبول ندارم!
و خداحافظشون باشه/
در واقع میخام پروسه تکامل کوتاه تر و تصاعد بیشتر شه…
این باور که میشود
میشود ره صد ساله رو یک شبه رفت رو خیلی قبول دارم!
البته اگه در مدار رفتن و حرکت با سرعت جت باشی!
حالا سوال من اینه چطور ، چه فرکانسی ارسال کنم که بین خواستم تا خلقش نهایتا فی ستته ایام وقت سپری بشه ؟!؟
الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیرًا
همان که آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، آن گاه بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره شد، او رحمان است پس [ای انسان! درباره خدا و کیفیت آفرینش جهان هستی] از خبیر آگاهی بپرس
فرقان – 59
خانم شایسته صحبت از توحید عملی میکرد،خدایا کمکم کن ، هدایتم کن منم بفهمم و اجرا کنم ، مرسیییییی
/
یا به عبارت ساده تر،،، بشم مثه یکی روح استاد عباسمنش کد خواستمو بنویسم ، اینتر بزنم
و اجرا بشه!
یا خلق بشه !
بقدری این حرف استاد عباسمنش رو قبول دارم که حدددد نداره…
مثلا گفت هواپیمای آی کان ای 5 رو دوست داره ….
و فقط کافیه اراده کنه تا بدستش بیاره
و میدونم همه جوره لست هست!
یا حسم گفت احتمالا دوره جهان بینی توحیدی2 رو تو فضاپیما و از بیرون جو کره زمین ممکنه ضبط کنه چون اون تلوزیون 85 اینچ که تو پرادایس نصب شده و بیشتر اوقات عکسای فضایی رو نمایش میده حاکی ازینه که استاد داره به یه چیزی توجه میکنه…
خدایا شکرت بیشتر بهشون بده خدایا ازت ممنونم که دارم میفهمم میشه داشت … میشه تجربه کرد هرچیزی که بخای…
منم میخام اینجوری زندگی کنم و حالا این همه تضاد و کمبود تو زندگیم باعث شده با یک ولعععع شدید ورودی های جسم و ذهنمو کنترل کنم تا برسم به فراااای خواسته هام…
این ینی الخیر فی ما وقع…
در این تضاد ها و کمبودها خیری قرار گرفته و اون دیدن یک مسیر،
دیدن یک راه برای تغییر زندگیم به چشمم بیاد و اون فقط فقط
پیگیری محتوی سایت عباس منش دات کام است!
نمیدونم کارم درسته یا نه
حسم که خوبه…
دارم جهشی سفرنامه رو پاس میکنم….
شدیدااا دلم میخاد وارد دوره کشف قوانین بشم اما هنوز دلم اجازه نداده توش فعال بشم !
حسم میگه احتمالا فصل سوم یا شاید چهارمی هم شکل بگیره…
اما توافق ما پایان فصل دومه
اوکی
تسلیم
برو بریم مدار بعدی…
+168
سلام خدمت استاد خوبی ها و عشق و مریم عزیزم
عاشقتونم استاد عزیز با احساسم، عاشق این روح لطیف و احساس زیباتون هستم و خوشحالم که میتونم این احساس رو درک کنم
واقعا چه شعر بینظیری هست، شاید خیلی از ماها این شعر رو بارها شنیدیم ولی الان درکی که دارم و آگاهی که دریافت کردم بسیار متفاوت بود
احساس خوب= اتفاقات خوب
بحث توکل و تسلیم بودن به درگاه پروردگار
از دل مشکلات عبور کردن به امید اتفاقات زیباتر و تسلیم بودن
بارها تو زندگیم تجربه کردم زمانیکه به پروردگارم اعتماد کردم و سختی ها رو با آرامش وامید پشت سر گذاشتم، اتفاقات خوب رو به وضوح دیدم و زمانی که مشکلات رو نپذیرفتم و همه اش در حال شکایت بودم دائم اتفاقات بدتر برام پیش اومده و مدتها تو حال بد موندم
اما خوشحال و خوشبختم که از زمان آشنایی با استاد عزیزم اینقدر خوب اگاه شدم که باید در هر شرایطی احساسم رو خوب نگه دارم و تسلیم امر پروردگارم باشم
الان چند روزی هست که در سفر هستم و از اونجایی که خیلی خوشحالم و احساس خوبی دارم دائما اتفاقات زیبا برام میافته
لحظه های لذتبخش و زیبایی رو کنار عزیزانم میگذرونم
سالها وقتی میومدم کنار خونوادم بخاطر افکار منفی و مرور خاطرات تلخ گذشته افسرده بودم و دوست نداشتم کسی و ببینم و لذتی نمیبردم ولی الان فقط از وجود خانوادم و طبیعت زیبا لذت میبرم و دائم خاطرات قشنگ میسازم و با فکر کردن به اونا خودم رو تو حال خوب نگه میدارم و حال و احساس خوبم، احساس خوب بیشتر رو برام پیش میاره
خدا رو شکر میکنم برای این احساس زیبایی که دارم، حال سپاسگزاری، تسلیم خالق بودن، ایمان به اینکه هر اتفاقی برای من خیره و بهترینها برام اتفاق میافته
استاد عزیزم یکی از بارزترین و زیباترین خصوصیات شما توحیدی بودن شماست که باعث شده هر روز بیشتر بهتون اعتماد کنم و بیشتر باورتون داشته باشم
درد از دست دادن فرزند خیلی سخته و من تجربه کردم ولی من مثل شما قدرتمند نبودم و اون زمان اینقدر قوانین رو بلد نبودم و سالها درد کشیدم، افسرده شدم و عذاب کشیدم ولی از زمانی که متوجه شدم خیری بوده تو این اتفاق و تسلیم شدم، رها شدم و آرامش پیدا کردم، در مورد مرگ مادرم هم همینطور سالها رنج کشیدم ولی خدارو شکر میکنم از زمانی که با استاد عزیزم آشنا شدم و قوانین دنیا رو درک کردم اروم شدم و زندگیم شاد شد
از وقتی که فهمیدم هر مشکل و سختی درسی هست برای من اروم شدم و درد نمیکشم و به راحتی ازش عبور میکنم و هیچ مشکلی موندگار نیست اگه به احساس خوب برسم
ممنونم از استاد عزیزم که با این آگاهیها هر روز زندگیمون و مسیر جلوی راهمون رو روشن تر و زیباتر میکنه
عاشقانه دوستون دارم و براتون ارزوی سلامتی و عشق فراوان دارم
خدا رو شکککککر برای چهل و ششمین روز سفرم
سلام به کدخدای سرزمین عباسمنش
استادعباسمنش بزرگوارم🙌
روز۴۶ورد پای امروزمن👣👍
من بارهاوبارها این فایل رو گوش کردم قبلا سیوش کرده بودم وبارها از روش نوشتم خوندم برای دوستانم ارسالش کردم
اماتاحالااین قسمت رو که هرچیزی اگرازت گرفته میشه به معنای کمبود نیست وفراوانیست وقراره خیلی عالی ترازاون بهت داده بشه رو نشنیده بودم
خیلی بهم چسبید وخیلی بهم انرژی داد
سپاسگزارم ازاستادعزیزومریم بانوی پرازمهرکه این سفر زیباروبرای ما تدارک دیدن
دوستتون دارم
👋😊😊💚
بنام خدایی که همیشه هست و یار و یاور و سرپرست انسانهای با ایمان است.
سلام سلام استاد بسیار عزیزم و دوستان خوب همسفرم.
خدا رو شکر که روز 46 تحول رو همراه شما دوستای عزیزم هستم. استاد باید بگم که این شعر خانم اعتصامی فوق العاده بود و بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار. چه شعر زیبایی رو پیدا کردین و برای ما خوندین. این شعر مناسب اوضاع و احوال منم بود…من تا یک ماهی که هر روز صبح با مطالب دوره روز شمار تحول زندگی 1 باشما بودم حالم خیلی عالی بود هر روز شاد و پر انرژی بودم ولی بعدش سه هفته سرم گرم کار دیگه ای شد و نتونستم روی این دوره پایبند باشم و بقولی تعهد خودم رو زیر پا گذاشتم به امید موفقیت بیشتر. ولی نتیجه ای که نگرفتم هیچ، دچار این بیماری منحسوس کرونا هم شدم و دو هفته فقط خوابیدم. بعدش نمیدونم چرا سه چهار روزی به شدت دچار احساس افسردگی و ناکامی و دل مردگی جهنم واری شدم که خدا نصیب هیچ کس نکنه.. همه غصه های عالم به دلم نشست.. الان دو سه روزه که اونقدر خدا رو صدا کردم که خدایا امید و نشاط و انگیزه و اشتیاق رو بهم برگردون.. اونقدر صداش کردم که باز بهتر شدم و الان خدا رو شکر همون حس آرامش و نشاط قبل رو دارم.. نمیدونم چرا این مدت تو این برزخ گیر کردم.. همش از خدا میپرسیدم چرا من؟.. چرا من که بهت ایمان دارم و همیشه سعی میکنم امیدوار باشم و همش تو ذهن و زبانم تو رو یاد میکنم نمیدونم چرا این اتفاق افتاد ولی نعمت و برکت هم توش بود.. چون باعث شد بفهمم امید داشتن، انگیزه و شوق و نشاط داشتن خیلی خیلی با ارزشه.. خیلی اصیله.. کسی میتونه قدر این نعمت ها رو بدونه که حتی فقط برای چند روز از دستشون بده و جهان براش طوریزمیشه که انگار زندانه و فقط میخواد بمیره تا از این زندان دلگیر آزاد بشه.. خدا این نعمت ها رو از هیچ کس نگیره.. خدا به همه شادی، سلامتی، نشاط قلبی، ارامش و امید و اشتیاق بده. خدایا هر لحظه مراقب حال دلمون باش و خودت ازمون مواظبت کن، سرپرست ما باش و یار و یاور ما.
به نام خدای مهربان
برگ چهل و ششم از سفرنامه
سلام به استاد جانم مریم بانو مهربانم و خانم فرهادی و آقا ابراهیم عزیز و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش
استاد جان این فایل نشان می دهد که علارغم همه ناسپاسی ها و زود قضاوت کردن های ما باز هم خداوند بینهایت ما را دوست دارد و تمام عشق خودش را به ما می دهد.هرگز دوست ندارد که ما از دیگران خواهش کنیم که به ما کمک کنند بلکه دوست دارد که ما از خودش درخواست کنیم.اگر شرایط به ظاهر نامناسب بد است زود قضاوت نکنیم منتظر بمانیم تا خدا همه چیز را درست کند.عاشقتونم علی
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده
سلام به استاد و دوستان عزیز
ردپای ۴۶
خداوند هرگز بنده های خودش را فراموش نمی کند و در همه حال به فکر آنهاست. آخه مگه میشه پدری فرزندانش را فراموش کند و به فکر آنها نباشد.اما این فرزندان هستند که از پدر خود و دایره ارتباط با پدر خود(دامنه فرکانسی)
دور میشوند. ودر این حال فرزند فکر میکند که پدر از او غافل شده اما پدر همواره دارد او را میطلبد تا در سایه لطف و مرحمت خویش قرار دهد.و در این مواقع با سخت کردن اوضاع می خواهد که تو بر گردی به طرف خودش تا تو را غرق در خوشبختی کند. خدایا مارا هدایت کن به راه راست.راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان.
خدایا بابت رسیدن به خودت سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم