«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

814 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1606 روز

    به نام خدایی ک بخشندگی‌اش بی اندازه و مهربانی‌اش همیشگی است.

    سلاااام و درود فراوان به سما استاد عزیز، مریم جان و تمام همسفران

    💜چهل و ششمین روز از روز شمار تحول زندگی من💜

    من باور دارم که در همه چیز، خیر نهفته است.

    من باور دارم همیشه هر اتفاقی که می‌افتد، خیر هست.

    من باور دارم اگر در همه لحظات احساس خوب داشته باشم، اتفاقات فوق العاده خوب را تجربه می‌کنم.

    از وقتی با قوانین جهان آشنا شدم، هر اتفاق به ظاهر ناخوشایندی هم ک پیش اومد رو با دید خوب نگاه کردم و همواره سعی کردم به گونه‌ای شکرگزار خدا باشم و بعد از اون دیدم ک هر کدوم از اون اتفاقات چطور زندگی من رو به شیوه‌ی عالی تغییر داد و از هر کدوم درس بزرگی گرفتم و بیشتر و بیشتر متوجه نعمت‌های فراوان این جهان و شکرگزار خدای خیر و مهربانی شدم.

    “هر بلایی کز تو آید، نعمتی است”

    خدایا شکرت که همیشه همراه و همدم منی💜🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    چه قدر زیبا بود واقعا من تجربه کردم یکسری اتفاقات به ظاهر بد تبدیل میشه به اتفاقات زیبا من کاملا تجربه کردم خدایا شکرت واقعا همیشه برای من بهترینارو خواستی حتی الان مینویسم یه ردپا باشه دقیقا همون تضادی که درونش هست خدایا میدونم به بهترین شیوه روش خودت هدایتم میکنی از اولش تو بودی تا آخرش تو هستی از چیزی نمیترسم توکل برتو

    تضادها باعث شد من قوی بشم باعث شد بهت نزدیک تر بشم باعث شاد تر باشم باعث شد ارامش داشته باشم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مینا خان محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1527 روز

    به نام الله که خیر مطلقِ😍

    سلام به همه دوستان

    این فایل نشونه ی امروزم بود وقتی یه شرایط ناراحت کننده پیش اومد اولین چیزی که گفتم این بود که

    🌸الخیرو فی ماوقع🌸

    و این شد نشونه ی امروزم و مهر تایید به اینکه همه چیز خیره🥺😍

    خدایا شکرت که با زبان نشانه ها سخن میگی😍🙏

    خدایا شکرت که همه چیز خیر مطلقِ😍🙏

    خدایا شکرت که هیچ چیززز اتفاقی نیست😍🙏

    خدایا شکرت برای وجود شاعر فرزانه ایی که اثر به این زیبایی از خودش بجا گذاشته و استاد خودشناس و خداشناسی که از این شعر نهایت بهره رو برده و اینقدر قشنگ به اشتراک میذاره و این حس قشنگو منتقل میکنه😍🙏

    خدایاااا شکررررررت

    خدایاااا شکرررررت

    خدایااا شکررررت😍🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    عادله اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وخونواده ی عباسمنشیم. این شعرازپروین اعتصامی عزیزسراسرآگاهی بود وبزرگترین درسش واسم این بود که اگه اوضاع به ظاهر خیلی بد ونادلخواهه من نباید گله وشکایت کنم بلکه باید صبر همراه ایمان وامید داشته باشم تاتبدیل شدن گندمم به زر رو تماشاکنم. این درس بزرگ امروزم بود چرا که توی شرایط نادلخواهی هستم که مدتهاست باهامه باوجود دونستن این همه از آگاهی ها. امروز با شنیدن این درسناب به خودم تعهد میدم که ازاین شرایط نادلخواه اعراض کنم وایمان داشته باشم که اگه احساسمو خوب نگه دارم این شرایط دقیقا همون چیزیه که قراره سکوی پرتاب من باشه اما به چه شرط به شرط ایمان وایمان هم چطورخودشونشون میده با آرامش من باید توی این شرایط به ظاهرسخت ارامش داشته باشم اگرکه میخوام نتیجه ی مثبت بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    قاصدک الهی گفته:
    مدت عضویت: 2572 روز

    تسلیم شدن جمله ای که بارها شنیدمش حتی تعبیرو تفسیرش را ولی هربار که اسم تسلیم شدن میامد حسم خوب نمیشد وحالتی داشتم که گویی نقص میکرد قدرت و قوانینی را که میگفت تو خالق زندگیت هستی و حس شک و تردید وخفگی و گناه بهم دست میداد چون فکر میکردم درسته که من هرچی که بخوام میتونم برسم ولی باید تسلیم باشم چون تسلیم بودن ینی ممکنه من به خواستمدنرسم ولی با این حال باید راضی باشم ینی اگه تلاشم کنم بازممکنه توفقر بمونم و شرایط هیچ وقت تغییری نکنه ولی من باید همواره فکرمو کنترل کنم و حسم و خوب کنم وبه خدا ایمان داشته باشم و تهش اینه که بگم لابد به صلاحم یاخیرم نبوده که خدا برام نخواسته ولی از اونجایی که با این طرز فکر حس ناامیدی دارم چون فکرم میره بهداینوه ممکنه نشه وازاونطرفم به هزاران دلیل این خواسته رادمیخوام وشوق داشتنش دررمن ایجاددشده به خودم حس بد پیدا کرده بودم و حس گناه داشتم حس کسی که از فرمان خدا سرپیچی کرده حس یک فرد طمع کار این باور در من خیلی ریشه ای بود طوری که حتی جلوی عمل به قوانین رو هم میگرفت و مقاومت در من ایجاددمیکرد و هم اینکه اون زمانهایی که انرژی میگرفتم و رو خودم کار میکردم به شکلهای مختلف و اتفاقی که میخواستم نمیوفتاد یا با یک تضاد جدید روبرو میشدم باور قبلی که داشتم میومد میگفت تسلیم شو واین هربار منو ناامیدتررو بی اعتماددبه نفس ترو نگران تر میکرد و در کنارش باورقبل بدشانسی هم میومد وودائم تو ذهنم بود من خیلی مدته که تلاشم رو درک این باور و تغییرش بودم و به نسبت قبل خیلی رشد کردم و این فایل درک منو از قبل هم بهتر درک

    و به یه درک کاملترو بهتری رسیدم که مجموع ش میشه اینکه

    تسلیم بودن یعنی خوشبین بودن به خدا یعنی باور خدایی که فقط برات خیر میخواد واین وعده خدا که اجابت کننده دعاس حق حقه و تسلیم بودن به این معنیه که ممکنه ما یه خواستهایی داشته باشیم و فکر کنیم این تنها وبهترین چیزیه که میشه داشت وبخاطر همین وابستش میشیم و توی مسیر رسیدن بهش که تلاش هم میکنیم نگرانشم هستیم انگار یه چیزی هست که تهدیدمون میکنه که به ما یا خواستمون اسیب برسونه پس تو طول مسیر که باید ذهنشو کنترل کنه و یه سری کارا انجام بده وبه جای رسیدن به خواستش تضادیهایی میخوره و شاکی میشه که من انقدر رو خودم کار کردم و فلان و نسبت به خدا و قوانین و …بد بین میشه چرا چون فقط فکر میکنه اون چیزی که میخواسته دیگه بهش نمیرسه مثلا طرف یه ماشین پراید میخواد و تضاد پیش میادنمیتونه بگیرتش یا در مسیری که داره رو خودش وار میکنه یه اتفاقی میوفته مثل استاد که موتورشو دزدیدن یا امتحان سختترش که فرزندشون رو ازدست دادن اینجاس که آدم حسش بد میشه و اگه طرف تسلیم واقعی خدا نباشه ینی نتونه ذهنشو کنترل کنه و خوبیهای زندگیشو ببینه زمانی که نمیتونه نگاه مثبت به اتفاقه داشته باشه حداقل باید خوبیهای زندگیشو ببینه چون تو بدترین شرایط هم خیلی نعمتها داریم و با سپاسگزاری حسشو خوب کنه کم کم نگاهشم به اون اتفاق بهتر میشه مثبتر میشه و نتیجش اتفاق خوبه به مسیر نعمتها هدایت میشه در غیر این صورت با شکایت کردن و بد بینی حس بدش تشدیدتر میشه و همین توجهشو به سمت ناخواستهای دیگه زندگیش میبره و باورهای قبلیش که مقاومتهاش هستن تغذیه میکنه و حس بد ناشکری بیشترو به اتفاقات بد بیشتر یادناخواسته بیشتر دامن میزنه رشدی صورت نمیگیره

    ان شاالله همیشه و همواره در مدارخدا و صالحان و خوبان باشیم .

    سپاس از استادعزیزبابت این فایل و متن زیبای خانم شایسته عزیزم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز 46 سفرنامه.امروز وقتی میخواستم روز 46 سفرنامه رو شروع کنم و اومدم که مقاله ی این قسمت رو بخونم که دیدم چیزی با عنوان مقاله نیست.و یه لحظه با خودم گفتم حتما خیریتی درش هست و وارد فایل شدم خداااااای من چه همزمانی ای وقتی دیدم عنوان فایل الخیر ما فی وقعه برق از سرم پرید .و گفتم این حتما یه نشونه است برای من که مسیرم درسته.

    امروز فایل این قسمت از سفرنامه رو هم دیدم و نکته برداری کردم.ولی موضوعی که میخوام در موردش بنویسم ربطی به این فایل نداره.

    امروز یکی از باورهای محدود کننده ام رو پیدا کردم و به نظرم جالب بود گفتم اینجا هم بنویسم.

    پدر ومادرم تو روستا زندگی میکنن و من رفته بودم دیدنشون .روستای ما جوریه که اصلا ماشین خور نیست و یه مسیر خیلی طولانی رو باید بری تا برسی به جاده اصلی و اونجا سوار ماشینهای گذری شی.امروز که داشتم از اونجا بر میگشتم منتظر ماشینهای گذری بودم تا برای یکیش دست بلند کنمو و نگه دارم.و نکته ای وجود داشت این بود که هر ماشین مدل بالایی رو میدیدم به شدت حسم بد میشد واصلا سمتش نگاه نمیکردم تا اینکه مدتی منتظر موندم و در نهایت یه پیکان خیلی درب و داغون که داشت رد میشد رو ناخودآگاه نگه داشتم و با خودم گفتم این به نظر آدم خوبی میاد.

    وقتی که سوار ماشینش شدم خیلی احساس راحتی میکردم تا وقتی که به مقصد برسم.

    ولی در حین راه یه جرقه تو ذهنم خورد که من چرا احساسم نسبت به ماشین های مدل بالا بد بود و تو این پیکان دارم احساس راحتی میکنم.بعد اومدم فکرایی که تو سرم میچرخید رو خوب نگاهشون کردم.دیدم اوه اوه چقدررر باورای منفی…

    یه فکر این بود آدمهایی که ماشینای مدل بالا دارن آدمهای کثیفی ان.

    یه فکر این بود آدمایی که سوار ماشین مدل بالان خیلی خودشونو میگیرن فکر میکنن کی هستن.

    یه فکر این بود که اگه سوار ماشین مدل بالا بشم بقیه در موردم چی فکر میکنن .و….

    وقتی این فکرا تو سرم میچرخه و همچین باورایی دارم ثروت چطور میتونه وارد زندگیم شه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین و دوستان

    روز چهل و ششم

    خیر فی ما وقع

    توی متن اول فایل وقتی این نوشته مریم جون رو خوندم خیلی نظرم رو جلب کرد

    استاد عباس منش به گونه ای توحید عملی را به من آموخت که آن را نه برای فرار از جهنم یا منتظر ماندن برای پاداش در جهانی دیگر بکار بگیرم بلکه از آن برای ساختن بهشت دلخواهم در همین جهان بهره ببرم.

    چقدر با همین یه بند باور شناسایی کردم ،این دنیا رو برای خودمون سخت کرده بودیم که شاید در اون دنیا فرجی بشه هر سختی بر می‌خوردیم خودمون رو گول می‌زدیم که عیب نداره خدا جواب این سختی ها رو اون دنیا میده و هرچی اینجا سختی بکشی جان اونور بهتره ،ولی توحید عملی باید با من کاری کنه که همین جا رو برا خودم بتونم بهشت کنم

    اگر قانون تکامل نبود شاید تا الان بارها نا امید شده بودم اگر باور اینکه هر اتفاقی که تو زندگی من می‌افته خیر نبود تا الان از این مسیر خارج شده بودم

    چقدر این باور بهم کمک می‌کنه تو شرایط به ظاهر بد خودمو بتونم کنترل کنم البته خیلی جاها شاید نتونم خوب عمل کنم ولی سعی میکنم این باور رو همش برای خودم تکرار کنم

    ملاک ایمان احساس خوب و آرامش

    نه ریش و جای مهر ،میزان عبادت و حجابو….

    ایمان ،امید ،توکل یه چیزی که درون من دوستش داره ،همیشه نگران آینده ی بچه هام بودم ولی وقتی الان رو یه نیرویی حساب کردم که کارش درسته و هر چی بخوام بهم میده فقط یه شرط داره اونم اینکه من باورش کنم بهش ایمان داشته باشم فقط رو خودش حساب باز کنم

    خدایا خودت کمکم کن که من وظیفه ام رو خوب انجام بدم

    اگر چیزی رو از دست دادیم به معنای کمبود نیس به معنای نعمت بزرگتر

    به کی می رسه؟

    به کسی که بتونه اینطوری نگاه کنه و در شرایط سخت خودش رو کنترل کنه

    خدا جونم خودت ههممون رو به راه راست هدایت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    سلام وعرض ادب واحترام به استادجان ومریم جانم

    وهمه دوستان عالیم

    خداروشکر یک روزعالی وجانانه دیگر

    واقعا وقتی ازصبح که بیدارمی شوم وازخداوند

    درخواست میکنم هرلحظه درذهن من جاری شود

    وقلبم رابه روی الهاماتش می گشایم

    چقدرآرام وپیوسته می شودتکرارهرروزمن

    وملکه ذهنم که خداوندازمن جلوتراست

    فقط کافیست تالحظه به لحظه هایم رابه خودش

    بسپارم وفقط وفقط وابسته خودش باشم

    فارغ ازهرگونه اتفاقی

    هرروزاتفاقات ومسائل زیادی راتجربه میکنم

    امادرسهای یادگرفته ازاستادم هرروز

    مراشاکرتروسپاسگزارترمی کندوایمان وتوکل

    عالی رابه من درمقابل هرچیزی می دهد

    وقتی خودم راازهمه وابستگی هاآرام آرام رهاکردم

    زندگی رابافراغ بال بیشتری درآغوش کشیدم

    آرامش وصف ناپذیری دارم واین میسرنمی شود

    مگراینکه هرروزعملکردعالی درتمام زمینه

    هاواتفاقات داشته باشم وآرامش خودم راحفظ

    میکنم .هرروزسعی میکنم

    کارنامه عالی ازخودارائه دهم ودرمحضر

    خداوندنمره عالی بگیرم، هردم ازش می خواهم

    مراهدایت کندبه سمت گفتار،رفتاروکردارنیک

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    آزاده مدرس گفته:
    مدت عضویت: 1825 روز

    سلام سلام

    تو کجااااایی تا شوم من چاکرت

    خداجونم

    رب تمام عالم ها

    از تو سپاسگزارم برای مسیر سلوکم

    برای اینکه قلاب منو می کشی

    و چقدر زیبا و دلنشین من و به خودت پیوند می دی

    استاد عباسمنش عزیز

    مریم عزیز

    از شما بارها و بارها سپاسگزارم که توی این مسیر دستی از دستان خداوند هستید و به چه زیبایی نور آگاهی و درک خدا برای من شدید

    از کامنت همه ی دوستای خوبم ممنونم که با خوندن شون مست می شم

    شور می شم

    ذوق می شم

    می دونید استاد

    من بارها و بارها این فایل رو گوش دادم

    توی مسیر برگشت به خونه

    موقع درست کردن شام

    حتی وقتایی که خوابم

    اما توی فرکانس دریافت این بخش از آگاهی هاش که الان دارم مزه مزه ش می کنم نبودم

    چقدر ١٢ قدم و کار کردن های روزانه ش

    بهم کمک کرده و فرکانس منو بالاتر بُرده

    چقد ممنونم ازتون که این قدر ساده و رقیق حرف می زنید

    و چه کلید هایی رو می گید

    همیشه می دونستم که خدا جز خوبی برای بنده ش نمی خواد

    اما همیشه ته قلبم می گفت پس این ناخواسته ها چی ان؟!

    چرا اینقدر تکرار می شن؟!

    غافل از اینکه من خودم خالق تک تک اتفاق ها بودم

    من خودم خالق دنیام و اتفاق هاش هستم

    اما الان این ها فقط یه شنیده و یه حرف قشنگ برام نیست

    انگار دارم لمس شون می کنم

    دارم به باورش ون می رسم

    و حتی دارم براشون اقدام می کنم و تو زندگی م آگاه تر شدم

    از اتفاق ها

    از اینکه اگه ناخواسته ایی هست

    اگه هر اتفاقی رو دارم تجربه می کنم

    مسئولیت ش با من ️

    و این چقدر بهم قدرت می ده

    چقدر ممنونم می کنه از خدا از این سیستم بینظیر که کشف ش یکی از لذت بخش ترین کارهای این روزای من شده

    الهی من قربونش بشم

    که چقدر زیبا داره مسیر سلوکم و می چینه

    و من توی تک تک این لحظه ها کیف می کنم

    از اینکه اینقدر بهم آزادی داده

    اینقدر پشت منه

    اینقدر حافظ و نگهدار منه

    اینقدر من براش مهم هستم

    انگار تمام کارهاش رو رها کرده و دستم و گرفته و داره قدرت و عظمت و فراوانی های جهان ش رو

    عظیم بودن ش رو

    لطیف بودنش رو

    قادر بودنش رو

    جمال و زیبایی هاش رو بهم نشون می ده

    واااای که اشکم جاری ه

    و چقدر قلبم باز می شه وقتی خورشید ش رو می فرسته تا به من سلام کنه

    وقتی ابرای پفکی ه روی کوه هاش رو بسیج می کنه تا دلبری کنن از من

    واااای خدای من که حتی توی خواب و رویاهام هم زمزمه هاشو می شنوم

    این قدرت

    این عظمت

    این فراونی و این بیکران

    خوش و حواس ش کامل با من ه

    و من چرا مسخ بودنش نباشم

    چقد دلنشین ه بودنش

    باور کردن ش

    کیف کردم از شنیدن صداش

    خدای من

    چی بگم وقتی از زبان عباسمنش بهم جواب می دی

    خدای من

    که من فقط خیر و خوبی و خوشی تو رو می خوام

    اگه ناخواسته ایی هست برای اینه که سنسورهام روشن شن و فرکانس م و خداگونه کنم

    در این دنیا فقط و فقط یک قدرت هست

    و اون هم قدرت الله ، رب تمام عالم هاست

    اگه از این قدرت

    از این منبع

    از این انرژی دور بشم

    اگه فرکانس م پایین بیاد

    ناخواسته ها میاد سراغ م

    چقدر عاااالی بود این دریافت!

    خدایا صدهزار بار شکرت

    دردونه ی من

    دلبر من

    عاشق من

    معشوق من

    عابد و معبود من

    من محتاج م به نورت

    به هر خیری که از جانب تو بر من برسه

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    لحظه ایی منو به حال خودم وانگذار

    و به ما و ایمانم ان برکت ببخش

    به ما توفیق بده

    هر لحظه به تو وصل باشیم

    هر لحظه در فرکانس تو باشیم

    خداجونم

    بر من نور آگاهی ت برو ببخش

    به من قدرت فهم و علم علیم خودت رو بده

    من رو زنده کن با نور خودت

    و این نور و زنده بودن رو استمرار ببخش

    به من قدرت درک و فهم خودت رو بده نور حکمت خودت رو در من جاری کن

    و لحظه ایی منو به حال خودم وانگذار

    استاد عباسمنش عزیز

    مریم شایسته

    و همه ی دوستان هم فرکانسی من که خیلی چیزها به واسطه ی شما دارم یاد می گیرم و تجربه می کنم

    بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    خداوند نور و پناه شما باشه و در دنیا و آخرت سلامتی و ثروت سلیمان گونه نصیب تون باشه

    آزاده مدرس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت و حال خوب

    سلام ب استاد در این فایل زبیایی که در زمان مناسب از زبون خداوند برای من جاری شد

    =ایمان و توکل و هر اتفاغی می افته خیرتی هست

    = اگر در همه لحظات زندگی احساس خوب داشته باشیم اتفاغات خوبی رخ میده در هر لحظه و در ساعت از شبانه روز

    =باید ایمان داشته باشیم روند جهان ب خیر شادیه

    =مکان ایمان جهان ارامش احساس خوب است و ایمان و احساس خوب یعنی ایمان داشتن ب نیروی واحد و یکتا

    =خداوند میگه تو فقط منو باور کن هر چی که بخای بهت میدم ثروت سلامتی شادی نعمت

    =همیشه خدا با ما هست و هیچوقت روشه برنمگردونه اونور

    =اگر مشکلی در زندگیمون بجود میاد ب خاطر اینکه خدارو بهتر باور میکنیم و خدارو باور کنیم

    =در سخت ترین شرایط هم میتونم ب داشته هامون فکر کنیم سپاسگزاری کنیم وتوکل ایمان داشته باشیم

    سپاسگزارم برای این فایل زیبا و از بزرگی و بودن خدا چقد زیبا گفتین چقد از بودن خدا در زندگیم احساس ارامش دارم و خود خدا هدایت کنه بهتر درکش کنم

    ارزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: