پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 7 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

سلام سلاام.

قصدی برای نوشتن دیدگاه نداشتم ولی هی دستم میرفت روی قسمتِ “دیدگاهتان را بنویسید”، حدود چهار بار هی میرفتم بالا که کامنتارو بخونم ولی هی دستم میخورد و صفحه پایین میومد تا دیدگاه بنویسم!

حتما باید بنویسم دیگه!😁

این فایل پیام امروزم بود و بعد از نیت کردن دکمه ی هدایت رو زدم، خیلی وقتا زمانی که هدایت میطلبم نگران اینم که نکنه اشتباه کنم یا نکنه نتونم نشانه رو ببینم! این فکر خیلی بیقرار و مضطربم میکنه، ولی امروز با گفتن عبارتهای تاکیدی و خوندن مثالهایی در کتابها از افرادی که توسط جهان و خدا هدایت شدن خیلی تونستم روی این احساس منفی غلبه کنم، یاد این نکته افتادم که حتی ایمان اوردنم تکامل میخواد! یعنی تو باید به چیزای کوچیک کوچیک برسی تا وقتی آماده شدی، باورات بزرگتر شدن و یادگرفتی چجوری همچیو (حتی کوچکترین چیزهارو) بسپاری به دستای خدا اونوقت ایمانت خیلیی قوی تر از اوایله!

(داره کمالگرایی توی نوشتن میاد سراغم ولی من مصلح به الله و اکبرم به قول استاد👊🏻)

وقتی ازتون شنیدم که لازم نیست به آینده های دور فکر کنیم و کافیه فقط در هرلحظه بدونیم قدم بعدیمون چیه خیلی آروم شدم! چون واقعا داشتم حرص میخوردم و هی ذهنم بهم میگفت نه نه!! تا تموم راهو ندونم هیچ جا نمیام! الان این حرفتون شد یه سیلی توی دهن این ذهنِ وِروِرو😁

اصلا تا قدم اولو برنداریم قدم بعدی مشخص نمیشه! قدم بعدی فقط بر اساس اعمال ما و تغییراتی که توی قدم قبلیش کردیم مشخص میشه!!

پروردگارا، باشد که اراده ی تو اراده ی من باشد و راه تو، راه من!🌸

خیلی خیلی ممنونم از استاد و بانو شایسته ی عزیز که انقدر خالصانه سوالات رو جواب میدید و کاملا حواستون هست که ذهن خودتون (و بچه هارو) روی اصل نگه دارین و باعث بشید ما هم از حواشی دوری کنیم🌷

راستی! امروز هدایت شدم که اتاقمو مرتب کنم! ولی هی از زیرش در میرفتم! فکر کنم الان وقتشه که برمو ببینم که همین تمیز کردن اتاق چه درهایی رو برای من باز میکنه!(اینو هم از شما و سریال زندگی در بهشت یادگرفتم، که به کوچکترین نشانه ها توجه کنم و بدونم عمل بهشون درهایی رو به روم باز میکنه که الان هیچ ایده ای راجبشون ندارم!)