پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    447MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

260 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسترن فضیلت گفته:
    مدت عضویت: 2364 روز

    به نام یگانه خالق و صاحب اختیار جهان و جهانیان

    سلام استاد و خانم شایسته ی عزیز و دوستان عزیزم در این خانواده ی گرم و صمیمی

    چقدر خوبه اینجا باشی پای صحبتای گرم و دوستانه و پر از شور و عشق یه بزرگمرد که طی مسیر کرده و داره از تجربیاتش می گه

    داره می گه بچه ها پا جای پاهای من بذارین و قدم به قدم دنبال من بیاین. مطمئنا اگر این مسیر رو بیاین حتما شما هم مثل من به قله می رسین و بعد قله های بلند تر رو نشانه می گیریم.

    چقدر خوبه که بدور از وابستگی و دلبستگی تجربه کنی و بگذری

    چقدر خوبه لذت بردن و در لحظه بودن

    وقتی صحبت از تجربه و لذت بردن از لحظه شد، با خودم گفتم آخخخ این فایل برای منه. داره مستقیم به من می گه .

    می گه من الآن از این شراطیم لذت می برم. الآن اینطوری ام و دوست دارم تجربه کنم و بگذرم.

    همیشه ترس و تردید و شک جلوی قدم برداشتنمون رو می گیره و ترس از باور کمبود میاد . و باور کمبود قطعا و یقیناً وعده ی شیطان هست.

    بارها و بارها شده هدفی گذاشتم و هول ولا داشتم برای رسیدن اما یا نرسیدم یا دیر رسیدم یا به سختی رسیدم زمانی که دیگه فکر می کردم دیگه باید دست از سرش بردارم.

    بارها شده که فرصت لذت بردن برام به وجود اومده اما چون عجله داشتم که به خواسته هام برسم دست از لذت بردن برداشتم و نتیجه این شده که حسرت خوردم چرا اون روز لذت نبردم. چرا در لحظه نبودم. چرا با خودم و خدای خودم اونقدر در صلح قرار نگرفتم که از یک ثانیه ی زندگیم به بیهودگی نگذرم و تجربه ش نکنم؟

    من آرامشی رو می خواستم که توی وجود شما بود ولی وقتی می گفتین بچه ها از زندگی لذت ببرین، اونقدر برام غیر قابل لمس و درک بود که نمی فهمیدم قضیه چیه؟ می گفتم باباعمرم داره می گذره، به فلان هدف نرسیدم ، فلان سفر رو تجربه نکردم، فلان درآمد رو، فلان رابطه رو اما یک روز به خودم گفتم بیا و باور کن و با اطمینان و با احساس خوب جا پای قدم های استاد بذار .

    بیا و ببین چقدر جهان زیباست.

    دیدن یه پرنده در حال پرواز زیباست.

    دیدن یه جوونه ی تازه سر بر آورده از خاک زیباست.

    دیدن یه مورچه وقتی داره دونه کشی می کنه زیباست.

    بیا و ببین جهان به این گستردگی و به این عظمت مسخر من شده، مسخر چشمان و تمام وجودم برای لمس تجربه ای لذت بخش از دیدن و شنیدن و لمس کردن و گذشتن تا رسیدن به زیبایی های بیشتر.

    از وقتی اعتماد کردم، آرامش بیشتری دارم.

    دیشب وقتی توی خلوت عاشقانه با خودم و خدای خودم قدم می زدم، با خودم گفتم راستی چی شد اون همه هول و ولا، کجا رفت اون همه عجله ؟ چه اتفاقی افتاد که اتفاقات زیبا دارن پشت سر هم و زنجیره وار اتفاق می افتن و نوید پیروزی و خوشبختی می دن؟

    چی شد اون ذهن نجواگری که می گفت زود باش، عجله کن؟ دیر شد؟ به تو نمی رسه؟

    گفتم : از وقتی یاد گرفتم ذهن نجواگرم همواره و هموراه وعده ی فقر می ده که این وظیفشه رو بشناسم و با خودم بگم ببین خدا با منه، در منه، منو راه می بره، عجله ای در کار نیست. اون کارارو انجام می ده . خودش گفته وظیفه ی من هدایته من به اون توکل کردم.

    منم قبول کردم وظیفه ی من سختی کشیدن و رنج بردن نیست بلکه در لحظه بودنه، کار کردن رو خودمه و قدم هارو برداشتن. من وظیفه م رو انجام می دم و از در لحظه بودن لذت می برم، خدا هم کارشو انجام می ده.

    دیگه نیازی نیست کار خاصی کنم آدم های خاصی از زندگیم برن و آدم های خاصی به زندگیم بیان، من روی خودم کار می کنم و کاری به بقیه ندارم، موقعیت ها و آدم ها عوض می شن و آدم های بهتر خودبخود میان چون با تمام وجووود باور کردم خدا همواره و هموراه قانون کبوتر با کبوتر و باز با باز رو رعایت می کنه.

    چون باور کردم زندگی همین در لحظه بودن هاست، باور کردم کسی مهم تر از من توی زندگیم نیست چرا من رو خوشحال نکنم و جلوی تجربه هایی که می تونه داشته باشه رو ازش دریغ کنم؟

    چرا بذارم توی ترسهاش بمونه و فقر، بیماری و … وجودشو بگیره وقتی لایق بهترین حال و احساسه.

    یکم سخت بود از ترس ها گذشتن، از عجله کردن دست کشیدن اما می دونین چیه استاد، ارزشش رو داشت و داره که باز هم این زنجیر اعتماد رو به حرفای شما که بی شک از خدای درونتونه محکم ترش کنم و دلم رو وصل کنم به خدایی که همواره وعده ی مغفرت و رحمت می ده. خدایی که واسع و تواناست. خدایی که وهّابه.

    همیشه به خودم می گفتم چطور می شه یه رابطه ی عالی داشت، همیشه توی وجودم این سوال بود که واقعا چقدر باید از خودگذشتگی کرد یا کاری کرد که رابطه خوب باشه، هر رابطه ای! این همیشه برای من یه علامت سوال بزرگ بود که چطور واقعا؟ من نمی پذیرفتم که یه رابطه رنج آور و آزار دهنده باشه . همیشه به خودم می گفتم بایدددد یه راهی باشه و بخاطرش خدا می دونه چقدر مطالعه کرده بودم و آزمون و خطا …

    اما اینجا با شما یاد گرفتم از خودگذشتگی یعنی رنج بی پایان و خودخواه بودن به معنای درست شرط اوله که لازمه ش نگاه توحیدی هست، لازمه ش سرمایه گذاری روی خود هست.

    اینجا خیلی چیزا با شما یاد گرفتم و می گیرم ان شاالله

    اینجا یه مدرسه س. مدرسه ی توحید نمی شه جدی نگرفت این حرفارو. نمی شه ساده گذشت و رد شد.

    نمی شه چشمامون رو به روی وجودی که درون ماست و تمام عالم از اون سرچشمه گرفته، ببندیم و نبینیمش . بخدا نمی شه. من نمی تونم .

    از وقتی سعی کردم با خودم بیشتر در هماهنگی باشم، حتی قوانین رو بهتر درک کردم و از وقتی بهتر درک کردم، احساس و تجربه ی من بهتر و بهتر شد و می شه ان شاالله.

    وقتی حرف از کار کردن روی خود می شه گل از گلم می شکفه، انگار کلید گنج بهم دادن چون هر بار به این نکته رسیدم که فقط روی خودم باید کار کنم بهتر دست از اون بیرون کشیدم و کمتر سختی کشیدم از تغییر بیرون و وقتی با خودم هماهنگ تر شدم، اون بیرون هم به مراتب بهتر شده.

    به دنیای بیرونم نگاه می کنم به خودم می گم زشت یا زیبا، تو خالقشی. اگر می خوای فقط زیبایی ببینی باید روی خودت تمرکز کنی.

    بخدا دنیای قشنگیه و اگر بیشتر و بیشتر درکش کنم زیباترم می شه.

    من آدمی بودم که به شدت روی خیلی مسائل حساس بودم، روی سلامتی، روابط، معنویت و ثروت که همه ی اینا با باورهایی احاطه شده بود که اصلا نمی دونم چی بگم ولی اینجا قدم به قدم پاک شد و هر بار بهتر دارم می شم.

    از این سریال خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی چیزها اما یه جمله با یه احساس خوب به من تلنگر بزرگی زد.

    یه روز خانم شایسته داشت همزمان با فیلم گرفتن از طبیعت و استاد صحبت می کردن درباره ی اینکه می خوان برن بیرون و یه سری کارار رو انجام بدن.

    و گفتن : بریم ببینیم چه معجزه ها و اتفاقات خوبی در راهه و داره انتظارمونو می کشه و استاد تأیید کردن که آررره. بریم به لطف الله بریم ببینیم چه چیزهای خوبی در انتظارمونه.

    اینکه اول هر کاری، اول هر روزی، اول هر تصمیمی یادت باشه اصل انتظار (یعنی اعتماد کردن به خدا، یعنی در پی خوبی ها جستن و رفتن ) رو در نظر داشته باش و با فال نیک کارت رو شروع کن.

    مرسی از اینکه این زیبایی های درونی تون و نمای زیبای زندگیتون رو با عشق با ما به اشتراک می ذارین.

    واقعا زندگیتون گواه تمام اون صحبتایی که می کنین هست و بقیه ش به این بستگی داره که من چقدر از این صحبت ها و به قولی گنجینه ها برداشت کنم.

    مریم خانم عزیز واقعا مرسی. شما عالی هستین.

    تحسینتون می کنم.

    خداروشکر که با شمام. خداروشکر که با شما هم مسیرم. هم سفرم. هم نوردم.

    در پناه رب العالمین همواره شاد، سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    یا رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پرنیا نظری گفته:
    مدت عضویت: 1773 روز

    باسلام ووقت بخیر امروز خیلی مطالب عالی بود و بسیار زیبا و آموزنده وشاید باورتون نشه که من هر موقع چیزی رو برای راهنمایی درخواست میکنم به موقع میبینم واز خداوند سپاسگزارم که استاد وخانم شایسته هستند تا بتوانم زندگیمو هرروز بهتر از روز قبل بکنم وحرف دیگران واسم مهم نباشه البته هرروز تلاشمو برای بهتر زندگی کردن میکنم با سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    اکبر ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    سلام دوستان عزیزم در خانواده صمیمی عباس منش

    این فایل که من هنوز دانلودش هم نکردم شده نشانه امروز نمی‌دونم چی بگم

    من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد،

    چون مطمئن هستم و همیشه هم منتظر اتفاقات عالی در زندگیم هستم و اتفاق افتاده، و پروردگارم از قبل از اتفاق افتادن خبرها رو بهم میده،

    نه با اخبار( چون من اصلاً اخبار رو دنبال نمیکنم) نه با رسانه‌ها با هزاران هزار دستش

    خدایا شکرت که با هزاران دستت از هزاران راه برام ثروت و نعمت میفرستی

    خدا را سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کرده و همواره پشتیبان منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    لیلی کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2125 روز

    سلام استاد عزیز و مریم بانوی مهربان سپاسگزارم آشپزی کردین

    دهنم آب افتاد کاش منم دسترسی به این مواد غذایی داشتم از این غذاهای خوشمزه میپختم

    ولی ممنونم که محتوای قوطی ها رو میگین میشه خودمون هم اینها رو با هم قاطی کنیم

    خیلی خیلییییییییی ممنونم بازم غذا بپز برامون بانوی زیبااااااااااا مهربان ارزشمند خانم

    لطفا بازم غذا بپز عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Amir گفته:
    مدت عضویت: 2590 روز

    سلام.

    راستش سؤال دوستمون در مورد جنس رابطه تون و همون مباحث تصمیم گیری و لیدری برای منم سؤال بود، اما نمیدونم چرا نپرسیدمش که دوستمون پرسیدن و منم به جوابم رسیدم خدارو شکر.

    خیلی نگاه خانم شایسته رو دوست داشتم که گفتن من به هیچ وجه دنبال راضی کردن کسی نیستم یا دنبال اینکه یکی دیگه منو راضی کنه. این نگاه بنظر من نشان از درک عمیق و درست این فرد از ماهیت جهان هستی و ماهیت انسانهاست.

    منم شدیدا معتقدم که هر کاری زمانی اصالت و ارزش داره که دلی انجام بشه نه به زور و بخاطر راضی کردن فلانی یا بهمانی. و زمانی یک رابطه شیرینه که دو طرف دلی و بدون اینکه بخوان وظیفه تعریف کنن برا هم، نسبت بهم حس کمک کردن و محبت و همکاری داشته باشن. و این زمانی رخ میده که بقول استاد هر دو فرد آدمهای قوی، مستقل و آگاهی باشن و مهمتر از همه هماهنگ با درون خودشون که لاجرم با هدایت خداوند مهربان با آدمی از جنس خودشون وارد رابطه میشن. در زمان مناسب و مکان مناسب.

    نگاه دیگه ای که خیلی برام آموزنده و زیبا بود، نگاه آقای عباسمنش به بحث لیدری موضوعات متفاوت تو جریان زندگی مشترک بود که هرکسی باید تو زمینه ای که بهتر عمل میکنه و مسلط تره لیدر اون زمینه باشه و طرف دیگه بهش کمک کنه و اینطوری تمام جنبه های اون زندگی مشترک خیلی عالی پیش میره. البته این نوع نگاه مستلزم اینه که انسان به اون سطح از درک رسیده باشه که بابا من تو این رابطه هستم تا لذت ببرم نه اینکه برنده ی کشمکشهای زناشویی باشم. یا دنبال گرو کشی باشم و همه این کشمکش ها و گروکشی ها بنظر من فریب ذهنه که مسلط میشه به فرد و هر چیزی رو مثل یک مسابقه برد و باخت تعریف میکنه براش. در حالی که بنظر من ماهیت زندگی در مورد برد و باخت نیست بلکه در مورد تجربه کردنه. تجربه خودت، تجربه یه رابطه عاشقانه، تجربه یه مزه خوشمزه، تجربه یه مسافرت فرحبخش و دیدن و شناختن ناشناخته های این جهان زیبا.

    گاهی واقعا باید از بچه ها یاد گرفت، من خیلی این صحنه رو دیدم که چندتا بچه دور یه میز یا یه ستون در حال دویدن بودن و از ته دل قهقهه شادی سر میدادن و اصلا به ذهنشونم خطور نمیکرد که قراره برنده بشن یا ببازن چون اصلا برد و باختی براشون معنی نشده بود. صرفا از دویدن و بازی کردن لذت بردن. اما بزرگترها که بازی میخان بکنن لذت بازی رو گاها فدای برد و باخت میکنن. مثلا سر یه اختلاف کوچیک باهم بحث و دعوا شدید میکنن حال اینکه یادشون رفته که برد و باخت یه بهانه بوده و اصل کار قرار بوده لذت ببرن.

    این نگاه منه به زندگی شاید نگاه من درست نباشه از نظر دیگران اما من در حال حاضر با این نگاه خیلی راحتم و لذت میبرم واقعا.

    خوش و خرم باشین👋🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    روشنک گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    سلام به خانم شایسته عزیز و مهربان که امروز با دیدن این فایل علاقه خاصی بهشون پیدا کردم.

    سلام به استاد عباس منش همیشه عزیزم .

    و سلامی به همه دوستان گرامی و خوش ذوق این سریال .

    خانم شایسته عزیزم چقدر چقدر تو این فایل من حس خوبی به شما پیدا کردم انگار تازه فهمیدم و دیدم که چقدر با خودتون هماهنگید . از اونجایی که کمتر توی فایلها هستید . توی این فایل با دیدنتون قشنگ احساس کردم چقدر مهربان چقدر باحوصله چقدر چقدر خوش اخلاق هستین . چقدر هماهنگی و شفافی در خلق و خوی شما حس کردم و این حس منو خوشحال کرد و انگار تازه شناختمتون بیشتر باورتون کردم بیشتر رابطه فوق العاده ای که همش ازش میگید رو باور کردم . خیلی حسم خوب شد خیلی علاقم بهتون بیشتر شد چون با حس خودم درک کردم که چقدر هماهنگید چقدر خوش اخلاق و باخودم گفتم آره دقیقا استاد و خانم شایسته رابطشون فوق العاده اس . انقدر به این رابطه اشتیاق پیدا کردم و خوشحالیش و درک فرکانسش در حد خودم وجود منو فراگرفت که برام خیلی باور پذیر شد برام خواستنی تر شد که منم میخوام و منم میتونم و انگار تو درک و فرکانس این رابطه قرار گرفتم و چیز دور از دسترسی برام نبود . اصلا چقدر دوستتون دارم خانم شایسته لطفا بیشتر بیاید توی فایلها . میدونید الان احساس میکنم وقتی یه خانم رو میبینم طبق قانون با خودش هماهنگه بیشتر انگیزه میگیرم . انگار برام راحت میشه که دست بردارم از هرچیزی که میخواد منو تو حاشیه خودنمایی ببره . اهمیتش برام کم میشه . من هم خیلی وقتا بی اهمیت بودم به اینکه دختر باید خیلی زیبا و شیک باشه . م سعی میکردم خودم باشم با سبک خودم و البته زیبا و دوست داشتنی اما با دل و سلیقه خودم . اما الان احساس میکنم مدتیه با خود هماهنگم فاصله گرفتم و نمیتونم اونطور باشم و باید طبق چارچوب جامعه باشم . وقتی طبق چارچوب جامعه ظاهر بشم لاجرم باید طبق چارچوب جامعه هم رفتار کنم و حتی فکر کنم و خودمو از کارایی که علاقه دارم هم محروم کنم و چقدر بیزارم از این حالت .

    خلاصه که خانم شایسته گل مهرتون به دلم افتاد خیلی دوستتون دارم خیلی زیبا و مهربان و خوش اخلاق هستین عزیزجان .

    پیازچال هم که دلمو حسابی آب کرد وای چقدر خوشمزه بود . عاشقتونم قشنگترینا .

    و بعد هم که توضیح دادید درمورد شکل گیری رابطه تون خیلی امیدوار شدم و به باور بیشتر رسیدم که راه درست همینه . چون گاهی بخاطر حرف دیگران و کار نکردن رو خودمون باورمون ضعیف میشه و میگیم نه بابا اون روابط رویایی نمیشه که و خدایا منو نجات بده که از کارکردون روی خودم دور نشم . واقعا ادم متوجه نمیشه که تحت تاثیر باور جامعه داره عمل میکنه فقط وقتی میفهمیم که روی خودمون کار میکنیم . مشتاقم که با خودم هماهنگ بشم و بعد وارد رابطه بشم و به خدا توکل کنم و از هیچ چیز نترسم از اینکه بگن ازدواج سن خاصی داره یا استاندارد خاصی بزارن . من با خودم هماهنگ میشم با عزت نفس بالا با شکر گزاری با عشق کردن با خودم بدون نیاز به وجود شخص دیگه که اون منو خوشحال کنه . خدایا سپاسگزارم

    خیلی از این فایل لذت بردم تصمیم گرفتم کامنت بزارم و علاقمو به خانم شایسته ابراز کنم . دوستتون دارم عزیزای دل .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    سلام.

    خدا قُوت.

    وقت بخیر.

    وقتی که فایل مربوط به سوالات رُ دیدم.

    گفتم واقعا چه سوالی در مورد زندگی در بهشت

    میتونه برام پیش اومده باشه که واقعا جوابش برام راهگشا باشه؟

    هر چه فکر کردم از این سری سوالها به ذهنم نرسید.

    اما الآن دوباره یاد اون پاشنه آشیل افتادم که

    خودم در مورد خیلی ها تصمیم میگیرم و جواب میدم. مثلاً همین سوالی که دوستمون پرسیدن که: جنس پایه های خونه ی روی آب از چیه؟

    من گفتم مطمئناً از بُتُن ساخته شدند.

    البته بعضی سوالات رُ هم گفتم که دوستان می‌پرسند.

    به همین خاطر سوالی نپرسیدم.

    و اما در مورد آگاهی(الماس) های این فایل.

    من در حالیداشتم این فایل رُ میدیدم که همسرم – که قبلا خیلی در مقابل حرف های استاد گارد می‌گرفت و تازگیا داره علاقه نشون میده) – پشت سرم نشسته بود و با گوشیش وَر میرفت و گهگاهی سوالاتی می‌پرسید و عکس العملی نشون میداد.

    واقعاً استاد خیلی آگاهی داشت و می ارزید.

    واقعا من موندم و درک نمیکنم که چرا بعضی از دوستان احساس می‌کنند که حجم فایلهای زندگی در بهشت زیاده.

    آخه نمی ارزه به این همه آگاهی؟

    من قبلا فکر میکردم که. حالا که همسرم با دیدگاه‌های من مخالفه ازش جدا بشم اما تازگیا. به این نتیجه رسیدم که نَه، این اشتباهه و درستش اینکه تو راه درست رُ برو و روی خودت کار کن اون خودش با شناخت بیشتر تو و خودش یا هم مدار میشه. یاا. به شکل راحت تری از هم فاصله میگیرید.

    خیلی خوبه آدم در لحضه باشه.

    . همگی شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    بهنام بهارلوئی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربون.سلام به همه دوستان گلم.چقدر این فایلم خوب بود.من تو این فایل دو تا از بندهای زیبای خدا رو دیدیم که هر دو نفرشون با خودشون در صلح هستن.هر دونفرشون دارن روی خودشون تمرین میکنن.هر دو نفرشون قبلا حسابی روی خودشون تمرین کردن که الان به همچین صلحی با خودشون،همچین ارتباطی با خدا رسیدن و بازم دارن روی خودشون کار میکنن.ی رابطه عالی که دو نفر میتونن با هم داشته باشن رو دیدم.خدا هم این دو نفر که با هم هماهنگ هستن رو هدایت کرده به همدیگه.

    بابت سریال خیلی ممنونم ازتون .خیلی استفاده کردم و اکثر قسمتها احساسمو خوب کرده و روی باور هام خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی تأثیر داشته.

    برای همه دوستانم ارزوی موفقیت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نجمه علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    سلام استاد

    خیلی از صحبت های شما استفاده کردم

    و فهمیدم نباید بگذاریم که جهان به ما فشار وارد کند که ما تغییر کنیم در لحظه های خوب زندگی باید به سمت مسیر درست حرکت کرد و تغییر را ایجاد کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ریحانه اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1754 روز

    به نام خداوند حی وحاضر

    سلام خدمت شما استاد بزرگوارومریم کدبانو وباسلیقه وهمه ی اعضای خانواده دوست داشتنی عباس منش

    مثل همیشه عاااالی پر از احساس وانرژی مثبت

    بادیدن دقیقه به دقیقه فایل انرژی گرفتم من با خانوادم میشینم لحظه به لحظه بهشت رو نگاه میکنیم خدای بزرگ را شاکرم به خاطر این همه زیبایی وعشق .دیشب بعد نگاه کردن فایل پاسخ به سوالات پسرم( شش سالشه ) به من گفت مامان میشه لطفا از غذاهای عباس منش دات کام درست کنی 😍آخه من عباس منش کوچیک هستم 😃به خاطر این همه تاثیر گذاری شگفت زده شدم وخدای بزرگ را شاکرم ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: