کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)

کلیپ انگیزشی

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش
    16MB
    6 دقیقه
  • فایل صوتی کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش
    3MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    افسانه فولادفر گفته:
    مدت عضویت: 2384 روز

    چقدر این فایل زیباست هرچقدر از این فایل بگم کمه

    استاد داری با ما چیکار میکنی

    همش میگم استاد پاداش کدوم کار خوب منه

    بخدا من خوشبخت ترینم و با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم 💜

    از روزی که با استاد آشنا شدم و روی خودم کار کردم چه تغییراتی که نکردم

    وارد شغلی شدم که عاشقشم، با مردی ازدواج کردم که خیلی به هم میایم، درامدم افزایش پیدا کرد، آدم های منفی زندگیم خود به خود حذف شدن، چه آدم هایی اومدن تو زندگیم که اینقدر خوبن که حد نداره

    کسب و کار اینترنتی راه انداختم و روز به روز پیشرفتم بیشتر میشه الهی شکر

    روز به روز آروم تر میشم و روابطم عالی تر میشه

    از وقتی سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم همسرم بیشتر اهل تفریح شده و میریم بیرون و خیلی خوش میگذره

    کلا زمان هایی که وقت میزارم و فایل ها رو گوش میدم و تو سایت بیشتر هستم زندگیم بهشته

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت 😍 😍 😍

    استاد عاشقتم بخدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    افرین گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    سلام به همه انسان های بی نظیر این سایت .ردپای روز هشتم

    خیلی خیلی لذت بردم از این فایلتون.

    زمانی در زندگیم تمام وقایع زندگیم را از چشم دیگران می دیدم در یک افسردگی مطلق به سر می بردم با آدمهایی بودم که تا آنجایی که به خاطر دارم جز تحقیر وبدبینی وزیبا وناشکری بهم القا نمی دادن یه چیزی بهم میگفت از دایره شون باید بزنم بیرون ولی می ترسیدم.ولی خدا راهزاران بار شاکرم خدا مرا درمسیر قرار دارد که امسال تمام این آدم ها یا خود به خود یا با تصمیم خودم ( تصمیم خودم ) این خیلی برام مهم بود کنار گذاشته شدند .از موقعی که یادم مئ آید دست به قلم عالی داشتم همیشه داستان‌های کوتاه ومتن های زیبا برای خودم می‌نوشتم ولی از ترس قضاوت اطرافیان نمی‌توانستم ایده عملی کردن نوشتن کتاب رو اجرایی کنم .ده سال بود نوشتن رو کنار گذاشته بودم ولی در اواخر تیرماه به خودم جرات دادم وقلم بدست گرفتم ودر عرض دوهفته متن کتاب رو جمع وجور کردم نوشتم بعد به دنبال انتشاراتی واینا وجالب اینه که دیگه از کسی نظر نخواستم نترسیدم که بخونن وبه سخره بگیرن بلکه پی بردم که بدنم مثل غذا به نوشتن نیز احتیاج داشت وچه حس زیبا وآرامش فوق العاده ای بعد نوشتن نصیبم شد از خدا کمک خواستم که هدایتم کند به نوشتن وواقعا خدا هم به صورت حرفه ای هدایتم کردم .روزی که ناشر تماس گرفت وگفت آنقدر حرفه ای نوشته شده که نه نیازی به ویراستاری داره نه اصلاح وبدون دغدغه میتونه چاپ بشه تازه بیشتر به قدرت خودم پی بردم وامروز که این ردپا رو میزارم فیپای کتابم هم رسید وخیلی حس خوبی دارم .حتما روزی که مراحل چاپ کامل بشه استاد عزیزم اعلام می‌کنم وخدا راهزاران بار شاکرم که این بار نوشته هایم بدون ماسک ونقاب بود برای جلب رضایت دیگران نبود .این بار مینا، مینای خالص خودش بود با روح ناب خدایی.

    از خدا درخواست کردم که خدایا ایده نوشتن کتاب ودنبال مجوز بودن مال من بود ولی فروشش رو به عهده تو گذاشتم وقطعا خدا راه گشای من است.برای تک تک تون آرامش ناب از جنس خدا میخواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    به نام خدای ذره ذره هستی

    به نام خدای استاد عباس منش عزیزم کسی که صداش و اموزش هاش و پیشرفت هاش تو زندگیش همیشه به من انگیزه داده و خواهد داد

    نمیدونی استاد مهربونم عشق به خدای کائنات و با ذره ذره وجودم از تمام کلماتی که به زبون میارید احساس میکنم چقدر لذت میبرم اینقدر ایمان تون به خدا قویه

    فایل انگیزشی فوق العاده زیبا و تاثیر گذار بود برای من

    دقیقا درست میگفتید باید از خودمون هر روز و بارها بپرسیم واقعا از زندگیمون چی میخوایم من همیشه خیلی چیزها از زندگی میخواستم اما حرکتی تلاشی براش نمیکردم فقط حسرت میخوردم اما از زمانی که به طور جدی تصمیم گرفتم که تغییر کنم و خودمو تغییر بدم به کمک خدا به کمک شما و اموزشهاتون دارم قدمهای کوچیک برمیدارم دارم با ترسهام روبه رو میشم دیگه به این فکر نمیکنم چقدر میخواد زمان ببره و چند سالمه فقط هر روز و هرروز ساعتها فایل گوش میکنم ساعتهایی که تو اینستاگرام وقتمو تلف میکردم و خیلی کم کردم و تمام تمرکزمو گذاشتم روی اموزشهای شما میدونم خداوند به من جواب میده یه صدای از سالها قبل با من حرف میزد میگفت باید کاری کنم باید رسالتی داشته باشم اما من توجهی بهش نمیکردم اما دارم باخدای درونم دوست میشم بهش بیشتر توجه میکنم و بهش گوش میدم استاد عاشقتونم خیلی ازتون سپاسگذارم از شما و خانم سایشته عزیزم

    شما لایق اینهمه موفقیت هستید چون انسانهای باایمانی هستید عاشقونم خدا شمارو برای ما حفظ کنه و برای همه دنیا واقعا ابراهیم زمان هستید از شما بینهایت سپاسگذارم که منو بیدار کردید که به خودم باور داشته باشم و حرکت کنم و قدم بردارم هزاران هزاران بار سپاسگذارم استاد جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سمیه حجتی گفته:
    مدت عضویت: 3273 روز

    به نام خدای مهربون🌺

    سلام به استاد عزیزم، مریم نازنین و دوستان گلم🥰

    این فایل یک فایل فوق العاده و بی نظیر است، من اون زمانی که در شرایط بسیار سخت تر از شرایط امروزم زندگی میکردم، وقتی به این فایل نگاه میکردم، واقعا انگیزه میگرفتم، انرژی میگرفتم و پا میشدم یه حرکتی میکردم، مثلا خونه را تمیز میکردم

    پاسخ من به سوالات این فایل:

    باید از خودمون سؤال کنیم که زندگیمون همون چیزیه که می‌خواستیم؟

    بله همون چیزیه که سال‌های پیش وقتی که در جهنم خودساخته خودم زندگی میکردم، آرزو داشتم. روزها به خدا التماس میکردم خدایا منو نجات بده، یه راهی بهم نشون بده، شب تا صبح، صبح تا شب نماز میخوندم تا آرامش بگیرم، گریه میکردم، دائ‍م روزه بودم و خدا صدای منو شنید، خدا دعاهای من را مستجاب کرد و منرا با استاد عزیزم آشنا کرد و من رنگ آرامش را دیدم، درسته که من الان دارم تکاملم را طی میکنم و شرایط سختی هم دارم، البته هزاران بار از اون روزهای سخت زندگیم بهتر است، من اون روزها آرزوی این لحظه ها را میکشیدم، بنابراین هر لحظه باید شکرگزار خداوند مهربان باشم

    باید از خودمون بپرسیم که چقدر از خواسته هامون محقق شدن؟

    مهم‌ترین خواسته ی من محقق شده، خداوند منو از گرداب غم و استرس و جهنم نجاتم داد و منو با استاد آشنا کرد، با فایلهای استاد و زندگیم دگرگون شد و بی نهایت خداوند را سپاسگزارم ولی باید ادامه بدم، باید این مسیر توحیدی را ادامه بدم، تا به خواسته های دیگرم برسم مثل سلامتی، شغل عالی، درآمد عالی و …….

    از اهداف حال حاضرم اینکه یه شغل مناسب داشته باشم، تا درآمد داشته باشم، تا بتونم به استقلال مالی برسم. اول از همه اینکه درس‌هامو یادبگیرم، درس‌های پول دراوردن، درس‌های کسب و کار. ایده ای که دارم اینکه برای بچه های کلاس پنجمی کلاس تقویتی بزارم و من برای رسیدن به این هدفم سعی میکنم هر روز کمی از ریاضی پنجم بخونم، تمرین کنم و بعد که خوب یادگرفتم و مهارت بدست آوردم برم آموزشگاه ازشون درخواست کنم که بهم کلاس بدن و بعد شروع کنم، حتی با یک دانش اموز و بعد ببینم این همون شغلیه که بهش علاقه دارم و یا نه

    مطمئ‍نم که خدای مهربون هدایتم میکنه.

    بعد یکی از هدفهام اینکه فایلهای سفرنامه را ادامه بدم، نوشته های خانم شایسته را که در صفحه هر فایل مینویسن بخونم، کامنت دوستان را بخونم و بهشون امتیاز بدم، خودم کامنت بنویسم. برای اینکه با قوانین جهان آشنا بشم، ورودی های مناسبی به ذهنم بدم، باورهامو تغییر بدم و بعد آروم آروم باورهام قدرتمند میشن، شخصیتم تغییر میکنه و در نهایت زندگیم تغییر میکنه

    بعد از اهداف حال حاضرم تمیزکاری اشپزخونمون است، سعی میکنم آروم آروم تا جایی که ذهنم اجازه میده کابینتها را تمیز کنم، بعد جاهای دیگه اشپزخونه رو و بعد نوبت میرسه به جاهای دیگه خونه. برای اینکه میخوام خونه تمیز و مرتبی داشته باشم، چون وقتی خونه تمیزه، آرامش دارم و همچنین تمیزکاری خونه برای من کار خیلی خیلی لذت بخشی است و من در واقع دارم تفریح میکنم و ذهنم را هم کنترل میکنم و بجای اینکه ذهنم مشغول حواشی و چیزهای نامناسب بشه، ذهنم درگیر چیزهای مناسب و اهدافم میشه و من با این کار بزرگ میشم.

    من برای رسیدن به اهدافم باید قدمهای کوچک و متوالی بردارم، چون این قدم های کوچک و متوالی هست که منو به هر خواسته ای میرسونه، من آنقدر باید ادامه بدم تا به نتیجه برسم، نباید ناامید بشم، کار شیطان ناامید کردن است. من یهویی نمیتونم یه قدم بزرگ بردارم، هر خواسته ای روند تکاملی داره و آروم آروم شکل میگیره.

    در پناه الله یکتا، شاد ‌سالم باشید♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مری گفته:
    مدت عضویت: 2358 روز

    باید از خودمون بپرسیم «چقدر ارزوهامون محقق شدن؟»

    من وقتی این سوال رو از خودم پرسیدم خیلی از باور‌های منفیم برام مشخص شدن.

    یکی از خواسته‌های من اینه که بیوتکنولوژی پیوسته قبول بشم. وقتی از خودم پرسیدم چرا خب بهش نرسیدم هنوز، فهمیدم چون هنوز قدمی براش برنداشتم و به زبون ساده‌تر ایمان نداشتم که اگه قدم بردارم بهش می‌رسم.

    وقتی به گذشته فکر می‌کنم می‌بینم باورهای منفیم غل و زنجیر شده بودن به پام. خیلی از این باورهای منفی از اینترنت و فضای مجازی توی ذهنم اومده بودن. خیلی نقش کنترل ورودی‌های ذهن رو درک کردم.

    یادم میاد از بچگی به شدت عاشق درس خوندن بودم و واقعا وقتی درس می‌خوندم لذت می‌بردم و حتی توی تابستون‌ها هم درس می‌خوندم.

    از یه جایی به بعد دیگه حوصلم نمی‌کشید درس بخونم با اینکه هنوزم درس خوندن بهم همون حس خوب رو می‌داد و همش بخاطر اون باورهای منفی بود که توی جامعه و… شنیده بودم. که درس خوندن سخته، کسل کننده‌ اس و… که همه شنیدینش.

    در مورد هدف‌های دیگم من براشون قدم برداشتم و خیلی درشون پیشرفت کردم.

    یکی از هدف‌هام یادگرفتن نقاشی رنگ روغن بود که همین اول تابستون شروعش کردم و مهارت‌هام رو افزایش دادم. الان بعد از شش ماه با عشق و علاقه کار کردن می‌تونم نقاشی‌های خوبی بکشم و به درامد هم رسیدم.

    _

    خیلی از ما ادم‌ها منتظریم شرایط فراهم بشه تا حرکت کنیم. من خیلی شنیدم مردم میگن «نه من که پارتی ندارم نمی‌تونم» یا «نه من که پول ندارم فلان وسیله رو بخرم و برای شروع کار بهش نیاز دارم»

    وقتی که داریم برای هدف‌هامون کار می‌کنیم بیشترین لذت رو می‌بریم. ما متولد شدیم که لذت ببریم و بهتر بشیم. ما صرفا متولد نشدیم که مادیات جمع کنیم. ما متولد شدیم که لذت ببریم و مادیات هم یه وسیله ان برای لذت بردن بیشتر.

    وقتی که کار کردن رو عشقمون ما رو خوشحال می‌کنه چه نیازی هست بخواییم یه شب ره صد ساله بریم؟ چه نیازی هست منتظر یه اتفاق خاص، یه شرایط خاص بشینیم برای حرکت کردن؟

    «همه‌ی چیزهایی که برای رسیدن به هدفت می‌خوای همین الان پیشته»

    _

    ما خودمون انتخاب می‌کنیم که چطور زندگی کنیم. نه پدر مادرمون، نه دولت، نه امریکا، نه شرایط اقتصادی، نه قیمت دلار و هر چیز دیگه‌ای که بهش قدرت دادیم.

    تنها مالک ما خداست و خودمون زندگی‌مون رو خلق می‌کنیم.

    بدبخت بودن راحته ولی خوشبخت بودن راحت‌تره. اگه حس می‌کنی تنبل بودن راحت‌تره بخاطر اینه که اهرم رنج و لذت تو ذهنت برعکسه. انقدر که شنیدیم کار کردن سخته و انقدر که دیدیم مردم منتظر یه تعطیلی بودن.

    اگه خوب زندگی کنیم و توجه‌مون روی نکات مثبت خواسته‌هامون باشه و نه روی موانع، اون وقت ناخوداگاه دلمون می‌خواد حرکت کنیم و بهتر بشیم.

    چقدر دیدم ادم‌های موفقی رو که با وجود رسیدن به موفقیت‌های زیاد باز هم کار می‌کنن، چون عاشق اون کارشون هستن، چون وقتی دارن براش وقت میزارن حس زندگی کردن دارن. روی مبل نشستن و تلویزیون دیدن خیلی براشون سخته.

    _

    ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    روز هشتم

    سلام

    چقدر لذت بخشه این روز شمار تحول زندگی من.

    چقدر خشنوددمیشوم وقتی عهدی که با خودم بستم رو بهش پایبند بودم و روزی یک فایل و گوش میکنم دیدگاه و می زارم و نکات مهم و برای خودم نت برداری میکنم‌

    من این تعهد رو بستم و پایبندشم‌

    من تعهد بستم که دیگه ورودی ها و حتی خروجی های ذهنم رو کنترل کنم‌.و دارم سعیم رو میکنم.

    من تعهد بستم که به نکات مثبت خودم و دیگران فقط فکر کنم.

    من تعهد بستم که گذشته ام را فراموش کنم.

    من تعهد بستم که دیگران را ببخشم.

    من تعهد بستم که که دیگه به هیچ آهنگ و موزیک که منو یاد گذشته می ندازه یا ورودی بدی داره و باعث میشه حسم بد بشه دیگه گوش ندم.

    من تعهد بستم که به خودم وفادار باشم و خودم رو دوست داشته باشم.

    من تعهد بستم که فقط وصل به انرژی منبع بشم و هر چی میخوام از اون بخواهم.ثروت روابط سلامتی و……

    من تعهد بستم که هر لحظه و هر جا فقط دنبال احساس خوب باشم.

    و………..‌

    دوستان من تعقیر کردم عوض شدم.و از درون

    دچار احساس خوب شدم.

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این سایت.خدایا شکرت منو هدایت کردی به طرف استادم.خدایا شکرت که همیشه احساسم خوبه.

    خدایا من تعهد می بندم که هر روز به صورت دائم روزی نیم ساعت ورزش کنم.

    خیلی دوست داشتم روزی به این مرحله برسم

    این یکی از خواسته هایم بود.

    ورزش

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2079 روز

    سلام سلام زندگی سلام

    به نام خدایی که امروز چشمهامو با پلی شدن این آهنگ زیبا وپراز امید بازکرد که شد تعبیر خوابم که باتموم شدنش چشمهام بازشد که پرازثروتو برکت وشادابی وشجاعت بود برام وبااین آهنگ زیبا انگار تعبیرش کرد برام که به زندگی سلام کنم حالا که امروز یه فرصت دوباره وجدید بهم داده با تابش خـدشید زیبایی که از پنجرهی روبه حیاط اتاق خوشگلم میتابید وبهم الهام کرد آهنگ قشنگ مجید اخشابی رو دانلودش کردم وگذاشتمش تو قسمت آهنگهای انگیزشیم که مثل این کلیپ زیبا هرروز گوش بدم اول صبح تا بهم انگیزه حرکت بده تابهم احساس خوب بده تا به یادم بیاره من اهداف زیاد وزیباوبزرگی دارم که باید براشون هرروز قدمهای کوچکی روبردارم قدمهای کوچک ومتوالی

    که اگر تواین چندسال زندگیم هرروز یه گام کوچک برداشته بودم وبهانه نمیاوردم بخاطر ناآگاه بودنم از قوانین بی تغییر خداوند که چون شوهرم اجازه نمیده چون تو حانواده ای بدنیااومدم که اصلا تشویقم نکردن اصلا بفکرنبودن که استعدادهامو بشناسم وهزهران دلیل وتوجیه دیگه که مدام نجواهای ذهنم برام مرورشون کرده تا نزاره من حرکت کنم حرکت متوای وکوچک بااین وسوسه که توکه فلان هدف بزرگو داری اخه کو مدرکت کو شرایط مناسبت بااین زنگی وبچه ها چجوری میخوای بهشکن برسی واونقدراونو برام دست نیافتنی نشون بده که کلا بیخیالش شدم وناامید ازاینکه ول کن بابا خدا تقدیرمارو بدبختی قرارداده انگار خودمون که توش نقشی نداریم برامون نوشتن که باید چی باشیم وقتی یادم میاد ازاین افکارم هم از خدام بیزارمیشم هم از خودم وخداروسپاسگزارم که چشمهامو به واقعیتهاباز کرد وازش سپاسگزارم که منو درمسیر زیبای استاد قرارداد دست خودشو برام فرستاد درجواب خواسته هام گه دوست داشتم بفهمم بابا چرا اوناییکه به ظاهر ازنظرمن مومن نیستن اینقدرشادن همه چی براشون خودبخودجورمیشه بااینکه خودشونو اینقدرخودخواهانه دوست دارن همه بهشون احترام میزارن امامنی که همش دلم برای دیگران میسوزه وفداکاری میکنم وازحق خودم میگذ م وضعم اینه خدایا سپاس که فهمیدم مسولیت خلق تمام زندگیم دست خودمه وافکاروباورهام خدایا سپاس که منو درمسیرلذتبخش استادی قراردادی که باعشقو شادی درسهارو یادم میده بهم انگیزه میده باحرفهاش وبازندگیش که پاشو حرکت کن توهم میتونی بهترین خودت باشی تو همین الانم بهترینی توهمین الانم فوق العاده ای فقط حرکت کن کوچک قدم بردار اما همین کوچکهارو ادامه بده خودتو ببین که به هدفت رسیدی مثل من که دیدمو باورش کردم وباورش کن تا بهش برسی استاد ممنونم ازتون مریم عزیز ممنونم که باسفرنامه دوباره انگیزه هام برای گوش دادن اصولی ترودقیقتر به فایلهارو بهم برگردوندی بخودم تعهد دادم تا کامنت یه فایلو ننوشتم نرم فایل بعد واینروزاچون دارم خونه تکونی میکنم کمترفرصت دارم بیام کامنت بزارم وسفرنامه وبودنم تو مسیر بهم یادداده به لطف خدا وتحسین کردن شماعزیزانم که خودم به تنهایی بینیازاز همسرم کارهامو بکنم خودم بالای نردبان میرم منی که ازارتفاع میترسم اما دارم کوچک کوچک قدم برمیدارم ومیرم تو دل ترسهام دارم اساسی خونه مو تمیزمیکنم بااین باوروفکر که دارم اساسی خودمو پاکسازی میکنم وقتی دستمال دستمه ودارم کردوغباروتارهای تنیده عنکبوتهارو ازگوشه وکنارخونه ی زیبا وپرازآرامشم که به لطف حضورم تواین مسیر وکارکردن روی خودم خلقش کردم که حالا دیگه عاشق تمام خلقهام هستم همه شونو دوست دارم حتی اونایی که بدخلق کردم چون اونام خلق خودم هستن اما حالامیدونم بهتر وزیبا خلقشون کنم وقتی دارم تمیزکاری میکنم میگم لیلا ذهن وافکارتم اینجوری تمیزکن گردوغبارهاشو بردارتا زیباییهای درونت پیدابشن تا استغدادهایی که خدابهت داده شکوفا بشه وپیداشون کنی مثل چیزهای قشنگی که توخونه پیداکردم وبیرونشون اوردم تاازشون استفاده کنیم ولذت ببریم خداروشکر فهمیدم وقتی شمادوتاعزیز میرین به کارهای روزمره تون میرسین ومیگین ماداریم مدام روقانون کارمیکنیم یعنی چی یعنی حتی تو کارهاتم قانونی عمل کن ومدام بهشون فکرکن وتو کارکردنهاتم غرق درعمل به قانون باش وچقدراینطوری یادگرفتم که ازکارکردنم لذت ببرم منی که همش باغر کارهای خونمو میکردم که مگه من کلفتم حالا میگم نه خـدم میخوام انرژی وعشقو توخنه ی قشنگو پرازآرامشم بپراکنم عاشقتم مریم عزیزم که واقعا کلی ازت چیز یادمیگیرم وچقدرتحسینت میکنم بابت زیبایهای درونت عشقت وشجاعتهات وعمل کردنهای دقیقت به قوانین وازخدامیخوام رفتارکردن مثل تورو خداروشکر میکنم که به الهام قلبم گوش کردمو سفرنامه روشروع کردم ودارم گامهای کرچک ومتوالی برای فهمیدنو عمل کردن دقیق به آگاهی هاشون برمیدارم خدایا شکرت که کامنت امروزمم نوشتی وقتی میخوام بنویسم میگم اخه چی میخوام بنویسم اما میامو خودش میگه چقدرلذتبخشه فهمیدن ودرکوتجربه چیزهاییکه استادمیگه استادتحسینتون میکنم که اینقدرقلبتون متصله به خداونده والهامات تونو بهش عمل میکنید خدایا منم میخوام این اتصالو این اعتمادبنفسو عزت نفسو خدایا سپاس که تواین مسیر زیبام که هرلحظه بیشتراحساس میکنم که دارم بخودم وبه تو نزدیکترمیشم

    ازتون مممنونم که کامنتمو میخونید وارزومه که برامون مفید باشه که حتما هست چون این ما نیستیم که مینویسیم خدای درونمونه که باهمه ی ما یکیه ومیدنه چی بگه که برامون مفید باشه

    درپناه خدا همیشه درحرکت باشیم باگامهایی کوچک اما متوالی ❤❤❤😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    بارلها با یاد و نام تو شروع میکنم

    هشتمین برگ‌ سفرم رو 😍🥀

    درود بر معلم بزرگ زندگیم 🙌

    راستش من این کلیپ رو اگه اشتباه نکنم ۵ سال پیش دیدم و با دیدنش و با هر کلام استاد ( که اون روز نمیدونستم ایشون کی ان ؟؟ کجان ؟؟ حتی اسمشونم نمیدونستم ) کلللی گریه کردم ، اصلا نمیدونستم چرا ؟؟؟!!!

    ولی گریه میکردم . انگار چیزی در درونم شروع به قلیان کرد مثل یک آتشفشان …

    و من باز گریه کردم و گریه کردم . گریه ایی که هم خوشحالی توش بود هم غم ، هم امید توش بود هم تاسف . ولی هرچی بود بدددددد منو تکون داد. یادمه اون روزا گیییر داده بودم که خدایا راه و بهم نشون بده ،

    خداااا دیگه خستم .‌‌‌….

    خدااااا زندگی من این نباید باشه …..

    خداااا مگه من بنده تو نیستم ؟ دستمو بگیر …

    ( البته اینم بگمااا بعد هزارتا راههای مختلف رفتن و به در و دیوار خوردن 😐😐)

    حالا که خوب دقت میکنم میبینم جهان چه آروم آروم داشته برام میچیده راهو .

    خوب فکر کنم طبیعی نبود اگه همون فرداش با استاد اشنا میشدم .‌ بعدها استادی سر راهم قرار گرفت من فایلهاشون و خریدم و باهاشون پیش رفتم و داشتم ی چیزایی رو یاد میگرفتم که بعدا فهمیدم ایشون شاگرد استاد عباسمنش بودن . من آروم اروم و با تکامل رسیدم به اصل مطلب و تنه اصلی . الهی شکر 🙏🙏🌼🥀🌼🥀🌼🥀

    و حالا برام بازم جالبه چون بعد ۵ سال دیشب و امروز هم با دیدن این کلیپ گریه کردم ولی قشنگ میفهمیدم این دفعه گریه ام جنسش با ۵ سال پیش فرق داشت . ( شاید بعضی دوستان متوجه منظورم بشن و اینو تجربه کرده باشن )

    استاد جان جایی که میگید (( تصمیم بگیر که میخوای معمولی باشی یا عالی ))

    وقتی با خودم فکر میکردم رو این جمله تون با خودم گفتم : ای دل غااااافل …..

    شیرینم ، شیرین جان تو حتی ی جاهایی معمولی ام نیستی زیر صفر کلوینی 😲😲😲 تنم میلرزید و لرزیدنی که منو به حرکت وادار میکرد . و استاد جان خدا رو گواه میگیرم از دیشب که تصمیم قاطع ، تاکید میکنم قااااطع گرفتم و با ایمان گفتم باید فلان کار انجام شه دیگه بسههههه….

    خیلی ناخودآگاه اونم از پیجی که من چندماهه دارمش و توجه نکرده بودم هدایت شدم به پستی که دقییییقا یکی از بزرگترین گره های ذهنی منه برای شروع کاری که میخوام انجامش بدم و کللللی ام براش هزینه کرده بودم و انرژی و وقت گذاشته بودم ولی پیش نمیرفت و به خدااااا در راحتترین و ساده ترین و کم خرجترین شکل ممکن برام توضیح داده شد . من چندین بار اون کلیپ کوتاه رو دیدم و نوشتم . اصلا تو پوست خودم نمگنجیدم …… سرمو بالا گرفتم و با خنده و چشمای پر از اشک خوشحالی گفتم‌ باباااااا…‌ دمت گررررم خدا جووووون ….‌ یعنی به همین راحتی بوووود ؟؟؟ ‌یعنی ترسی که ۳ ساااال جلومو گرفته بود همین بود ؟؟؟؟. به همین سادگی ؟؟؟؟ این که کاری نداره !!!!!!

    یعنی فقط خود خدا میدونه چندبار با دستام اشکامو پاک کردم . چه حال خوبی بود ، چه حس خوبی بود .

    به خودم افتخار میکنم . آره استاد جاااااان آره…‌

    منم دارم معنی ایمان واقعی رو با تمام وجودم با تمام سلولهام درک میکنم و میرم جلو ‌.

    آره ..‌.. سعی میکنم زخمی بشم اما نا امید نشم

    خسته بشم اما افسرده نشم

    عصبانی بشم ولی توی خشم نمونم

    به خداااا حق باشماس وقتی میگید : وقتی حرکت. میکنی نیروهای غیبی به کمکت میان 💪💪💪💪💪

    اگه اتفاق دیشب من نیروی غیبی نبود پس چی بود ؟؟؟؟؟؟

    اگه جواب ایمانم نبود پس چی بود؟؟؟؟

    من خوشبخترینم استاد ♥️♥️♥️♥️

    منی که در این مسیر قدم گذاشتم خوشبخترینم …..

    منی که متعهد شدم حرکت کنم با وجود ترسهام خوشبخترینم‌……

    منی که استاد و راهنمایی مثل شما دارم خوشبخترینم …..

    منی که تصمیم گرفتم آسون بشم برای آسانی ها خوشبخترینم …..

    میفرمایید :

    طوری زندگی کن که موقع مرگ‌ حسرت هیچ چیز و نخوری ، یادت باشه ممکنه هرلحححححححظه این فرصت زیبای زندگی رو از دست بدی …

    چشم ، کلام الهیتون رو آویزه گوش جانم میکنم و سعی میکنم قدم های کوچک اما متوالی بردارم تا برسم به خواسته هام و تبدیل به خاطرها شون کنم . تا زمانی که زنده ام و وقتی ام جناب عزرائیل عزیز تشریف آوردن ( بلاخره دیر یا زود ) و گفتن شیرین خانم آماده ای ؟ وقت رفتنه… توو چشمای بهشتیش نگاه کنم و بگم : بریم داداااش …‌ بریم دورت بگردم…. شما چرا زحمت کشیدی خودم میومدم …..بریم من رسالتم و انجام دادم . (( دلم میخواد اون لحظه ام با شوخی و خنده و لذت و دلی آروم‌ برم 😊😊))

    آره استاد جان شما بهم یاد دادید چجوری هم دنیا رو بخوام هم آخرتو هم اماده این باشم هم اماده اون ،

    پس سعی میکنم هیچ زمانی رو به بطالت نگذرونم تا فرصت باقی موندمو یاد بگیرم و یاد آوری بشه برام آگاهیهای قبل از تولدمو و برم جلو با سلاح ایمان و لایق هدایت بشم به اهدنا الصراط المستقیم …..😍😍😍🌼🥀🌷🌹🍀🙏🙏🙏

    بماند به یادگار

    شیرین ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    همدم یوسفیان گفته:
    مدت عضویت: 1359 روز

    سلام به همه 💚

    امیدوارم حال هر کسی که اینو میخونه خوب باشه و دنیایی از برکت و زیبایی به سمت زندگیش روانه بشه💓

    یادمه قبلا این کلیپ رو دیده بودم..

    ولی اون موقع آشنایی نداشتم با استاد عباسمنش و این دنیای عجیب و غریب و خوش ارتعاشی که توی این سایت قرار داره..

    انگیزه، حس خوب، برای شروع، ادامه یا پایان رسوندن، درون تک تک جملات این فایل میدرخشید و به نظرم چیزی که قشنگ تر و حتی تاثیر گذار ترش میکرد، آگاهی به باور ها و قانون یا حتی قوانینی بود که میشد در قلب این جملات، حس شون کرد💚

    چیزی که دفعه ی قبلی ای که این کلیپ انگیزشی رو دیده بودم، نمیتونستم با این شفافیت و تازگی این بار بهشون پی ببرم

    و قطعا دفعه ی بعدی که به این فایل بر میگردم، باز هم آگاهی های تازه ای و قوانین شاهکار و عادلانه ی خدای قشنگم رو حس میکنم.. این بار کمی عمیق تر، بیشتر، و زیبا تر🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من همین الان که این فایل رو دیدم بعدش کانون توجهم جلب یک موضوع قشنگ شد تو یک باغ هستم پروانه های زیبا روی درختان هستن صدای پرندگان چه قدر زیبا قشنگ دارمد لحظه حال تعریف میکنم

    ساعت ۱۰:۳۴

    ۱۴۰۱/۲/۸

    من روی یه درختی یک لانه پرنده دیدم خیلی رفتم تو فکر چه قدر این تلاش کرده و این لونه رو ساخته و به نظرت چه قدر داره خدا هدایت میکنه هرلحظه انسان هارو حتی این پرنده تخم کرده و رفته تا ظهر یا عصر بیاد لونش اون از منطقه امنش رفته بیرون و خداوند هدایتش کرده به سمت درست برای شکار حالا ملخ یا هرچیزی این نشون میده که حتی پرنده ها هم درحال تلاش هستن ‌منتظر کسی نیست که بیاد لقمه و دونه بهش بده یا به بچه هاش بده و این پرنده ها میرن برای شکار و شده یه ملخ میزاره تو دهنش برای بچه هاش و حتی پرندگان هم دیدم مهاجرت میکنن بهش خوش نگذره خدا هدایتش میکنه همون پرنده بهش توجه کن وقتی جایی بهش خوش نگذره یه احساس بد هست تو چشماش میبنی و خدا یهو هدایتش میکنه میگه برو به فلان مزرعه یا شهر دیگه این نشانه ایمان هست همه به خدا اعتماد دارن حتی پرندگان حتی پرندگان موقع بزرگ کردن بچه هاشون دیگه زیاد کنارتون نیستن و شده اونارو رها میکنن تا خودش مسولیت زندگی خودشون رو برعهده بگیرن

    چه قدر قشنگ چه قدر تکامل قشنگه همون بچه برنده بزرگ میشه و این چرخه ادامه داره

    پس ما هم باید قدم برداریم ما که انسانیم ما عقل قدرت اختیار تصمیم گیری دارم مثل پرنده باش هرجا دوست داری برو هرجا بهش خوش گذشت بمون خوشت نیومد مثل پرنده درخواست میده خدا هدایتش میکنه

    خدایا شکرت خودت هدایتم کردی بنویسم😍❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: