آیا من خوششانس هستم؟
آن روزها که هنوز داستان باورها را نفهمیده بودم و نمیدانستم که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل باورهای خودمان است، هزینههای زیادی داشتم.
مجبور بودم به خاطر بیماریهای مختلفی که هر بار به نوعی مرا درگیرشان بودند، هزینه کنم تا برای مدتی از من دورتر بماند.
مجبور بودم گیربکس پیکان دنده آرژانتینیام را تعمیر کنم تا دوباره بتوانم با آن مسافر کشی کنم.
مجبور بودم به خاطر بلاهای جور واجور هزینه کنم:
از خرابی لوله فاضلاب خانه، شکستن وسایل و… که بخاطر باورهای محدود کننده و افکار بیمارگونه، جذب زندگیام میشد.
سپس نگاهی به اطرافیانم انداختم و دیدم آنها هم هزینه میکنند:
آنها هم بخاطر بیماری، درد سر، ورشکستگی های شغلی، کلاهبرداری هایی که طمعشان آنها را قربانی کرده، وام های بانکیای که برای پرداخت قسط یک وام دیگر گرفتهاند، قسط پولهای نزولی که برای رفع موقتی مشکلاتشان گرفته اند، اجاره خانه، چشم و هم چشمی با دیگران و … در حال هزینه کردن هستند.
بعد نگاهی به زندگی ثروتمندان انداختم. متوجه شدم آنها نیز مانند من در حال پول خرج کردن هستند:
آنها پولشان را برای لذت بیشتر هزینه میکردند و من برای رنجِ کمتر.
آنها پولشان را برای خرید ملک هزینه میکردند و من به زور پولی برای پرداخت اجاره خانهام جور میکردم، آنهم بعد از اینکه روزهای طولانی به خاطر عقب افتادن اجاره، مجبور بودم طوری وارد خانه شوم که با صاحب خانه روبرو نشوم.
آنها پولشان را برای توسعه کسب و کار هزینه میکردند و من برای ضرر و زیان ناشی از رفتن از این شغل به آن شغل
آنها درآمدشان را برای مسافرت به جاهای زیبای دنیا مثل سفرهای آمریکا، اروپا، جزایر قناری، هاوایی، ماچوپیچو و … هزینه میکردند و من پولم را برای تعمیر گیربکس تاکسی پیکان دنده آرژانتینیام که هر روز به نوعی وسط خیابان خاموش میشد.
آنها برای خرید قایقهای تفریحی مجلل هزینه میکردند و من برای تعمیر ماشین لباسشویی یا بلاهای متعددی که بخاطر بودن در فرکانس و مدار نامناسب مرتب به آن برخورد میکردم.
آنها برای خرید هدیههای گرانبها برای مادر و همسر و فرزند و خانوادهشان هزینه میکردند و من آرزو داشتم که بتوانم یک گرم طلا به مادرم هدیه دهم یا همسرم را با هدیهای خوشحال کنم.
آنها برای خوردن بهترین غذا در بهترین رستورانها هزینه میکردند و من برای بیماریای که ناشی از خوردن یک غذای نامناسب و ارزان بود.
آنها زمانشان را برای بازی گلف، تنیس و … هزینه میکردند و من برای انتظار در صف اتوبوس، مترو، دکترهای جور واجور، بستری در بیمارستان و ..
زمان آنها برای ایدهپردازی برای گسترش کسب و کارشان هزینه میشد و زمان من برای گله و شکایت از اوضاع مملکت
آنها قهرمانِ زندگی فرزندان و فامیلشان بودند و من شرمندهی خانوادهام.
و به این اصل رسیدم که در هر صورت همهی ما در حال هزینه کردن هستیم. اما مسئله این بود که من نمیخواستم برای اصل و اساسی هزینه کنم که منشأ اینهمه هزینههای دیگر بود.
در حقیقت من نمیدانستم که منشأ مشکلاتی که همیشه در حال هزینه کردن برای آنها هستم، باورهایم است. به همین دلیل برای همه چیز هزینه میکردم الا باورهایم.
تلاشهای من فقط صورت مسئله را پاک میکرد اما منبع مشکلات که باورهایم بود، مثل یک آتشفشان غیر فعال به کارش ادامه میداد و هر بار مشکلی بر مشکلات قبلیام میافزود تا برایش هزینه کنم.
برای همین با اینکه در طی سالها پول زیادی میساختم اما نه لذتی از آن پول میبردم و نه پساندازی داشتم. بلکه تمام درآمد من صرف هزینههایی میشد که نتیجه باورهای محدود کنندهام بود.
این مقایسه به من کمک کرد تا درباره هزینه کردن، تصمیمی جدی بگیرم و داستان دیگری برای هزینههای زندگیام بسازم؛
تصمیم گرفتم زمانم را برای لذت بردن از سلامتی، ثروت، تفریحات و سفرهای مختلف به جای جای دنیا هزینه نمایم.
تصمیم گرفتم به حدی از استقلال مالی برسم که برای خرید چیزی، مهمترین اولویتم، کیفیت و نیازم باشد نه قیمت آن.
به همین دلیل تصمیم گرفتم مهمترین سرمایه گذاری زندگیام را با هزینه کردن برای ساختن باورهایم و تغییر برنامه ریزی ذهنم شروع کنم.
چون داستان باورها را فهمیده بودم و نمیخواستم بیش از این، هزینه خرابکاریهای آن باورهای محدودکننده را متقبل شوم.
یادم میآید حاضر بودم لقمه نان خشکی بخورم اما با آن کتابی بخرم. آن روزهایی که دوستانم زمانشان را برای حاشیههای بی منفعت صرف میکردند، من به شدت در حال هزینه کردن روی باورهایم و ساختن باورهای قدرتمند کننده جدید بودم
برخی از آن آموزهها برایم جواب داد و من را به مسیر صحیح برد و برخی از آنها هم نادرست بود اما به من کمک کرد تا قوانینی ثابت را درک کنم و راه صحیح را بیابم.
و زندگی کنونی من حاصل همان سرمایهگذاریاست که برای باورهایم انجام دادم.
زندگی کنونی من در تمام جنبهها عالی است نه برای اینکه من شانس آوردهام، برای اینکه هزینه این زندگی را پرداخت کردم. برای همین به شما توصیه میکنم نگران هزینه کردن برای ساختن باورهایت نباش. زیرا این سودآورترین سرمایه گذاری زندگیات است.
و اگر الان این هزینه را نکنید، مجبوری هزینههای گزافی برای اتفاقاتی در زندگیتان بپردازی که حاصل همین باورهای محدود کننده است. از ورشکستگی و کلاهبرداری گرفته تا بیماری و …
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD314MB26 دقیقه
- فایل صوتی آیا من خوششانس هستم؟24MB26 دقیقه
درود و ایام به نیکی
شب بخیر
تاریخ 2 فروردین 1404
ساعت 22:40
سپاسگزارم بابت شنیدن این فایل
خداراشاکرم بابت این تصمیم و این مسیر و مدار
به قول شخص با ارزشی که گفت ببین مثلا می شنوی پشت سرت حرف میزنن زیرآب تو میزنن یا از این قبیل چیزها تو واقعا نمی بینی با این که هی میپرسی چی شد چرا گفتی یا اصلا باهاش میری دعوا و…. چه قدر دیگه می خوای انرژی بزاری دیگه چی می خوای هدر بدی بسه دیگه اینو بزار کنار اصلا ارزش داره خودت کفه ترازو رو ببین یه طرف انرژی و حال خوب و عشق و فرکانس درست یه طرف انرژی بد و پیگیری این چی گفت اون چی گفت اگه اون این جور نمی گفت تو الان تو این موقعیت بودی مثلا بزار کنار این حرفای خاله زنک بازی رو الان کفه ترازو پیشته ببین چی می خوای و اگر چیزی که می خوای ارزش داره ؟
و امشب این فایل و سؤالش تصمیمت چیه تو صف دادگاه و ترس از مسائل قانونی و درمانگاه یا تفریح و صف بلیط مثلا برای چرخ و فلک لندن و ….؟
واقعا کیمیا تصمیمت رو بگیر چی ارزش اینو داره که از وقتت که می تونه کلش مثبت و با عشق و ثروت باشه مهم تره ها ؟
با ترست با عصبانیت با غرولند کنند با نگران بودن برای رفتار اطرافیانت چی عوض شد اصلا نتیجه ای گرفتی ؟
نه فقط خودت اذیت شدی خودت گریه کردی خودت معده تو استرسی کردی خودت پرخوری عصبی گرفتی خودت خودت رو ناراحت کردی
بزار کنار تو این نیستی تو عشقی تو نور و عشق و ثروت و سلامت خدایی
خدایا ممنونم
خدا هوامونو داره
تصمیم بهترین بودن خودم قهرمان بودن زندگی خودم و حتی زمانی که نبودم از من به عنوان قهرمان زندگی خودش یاد بشه ⭐️
سلام من دلم میخواد به یک آرزویی دارم برسم
از بچگی ، خیلی وقتا پشتش نیت این بود ، دهن بقیه سرویس کنم ، بکوبونم تو صورتشون اما 15 ساله نرسیدم بهش
خسته شدم و ول کردم اما امشب بخودم گفتم سمیرا نمیخوای رویاتو ؟ بیا و این رویارو برای خودت بخواه ، نه برا پز و غرور
برای دل خودت فقط
تا بنویسی
با خدا غیرممکن وجود ندارد ، همین
یا تو قلبت بنویسی
هرچند من با این رویا و بدونش ارزشمندم اما قلبم فریادش،میزنه . راه سخته ، مخصوصا الان که چندبار شکست خوردم و اعتمادمو بخودم از دست دادم و شرایط منم خیلی خرابه
اما بخودم گفتم خرابتر از استاد ؟؟
بیا و راه استاد متعهدانه برو ، با تمام وجودت
بقول خودش لیزری ، شاید اینبار نیتتو پاک کردی بشه . میدونم خسته ترینی ، بازم. تلاشتو بکن
باشه سمیرا ؟
اومدم اینجا بنویسم تا یادم بمونه تاریخ 25 اسفند 1403 ، جوانه امید تو دلم کاشتم
تا یکبار دیگه ارادمو بخودم ثابت کنم
اول برج یه پولی برام میریزن میدمش،دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها
خدایا کمکم کن آمین
به نام خدای مهربان
صدونوزدهمین تعهد
در هر لحظه مراقب باشم چیو میشنوم راجب چی صحبت میکنم باکی صحبت میکنم چه فرکانسهایی به جهان هستی ارسال میکنم یعنی کنترل ورودیهای ذهن کنم
باید ببینم پول و زمانمو دارم کجا چطور برای چی میزارم ؟ (نکته خیلی مهم)
نگران اینده نباشم حرص نخورم باورامو درست کنم روشون کار کنم بحث نکنم فرکانسمو روی خواسته هام بزارم نه روی نادخواسته هام احساسمو در هر شرایطی به با تغییر زاویه دیدم به سمت احساس خوب ببرم
سپاس گزار باشم احساس شادی و عشق و لذت بینهایت کنم
از هرچیزی که باعث شده بچسبم بهشون و نتونم پرواز کنم بگذرم محل زندگی شغل دوستان خانواده و هرچیزی که وابستگی دارم بهش
با تمام وجودم روی باورهام کار کنم و زمان بزارم برای ثابت موندن توی این مسیر
خدایا ایمانمو قوی کن به خودت و کمک کن احساسمو بتونم هر لحظه خوب نگه دارم و هرلحظه برای همه چیز از تو هدایت بخوام امین
یا وهاب
سلام بر استاد عزیزم
روز بیست و دوم دوره ی روز شمارتحول زندگی من
خدارو شکر بازم یه فایل قشنگ دیگه پر از آگاهی
چقدر این جمله ی رو شنیدیم
فلانی شانس داره
فلانی خیلی خوش شانسه
ما که همگی خیلی بدشانس هستیم
اصلا یه بار فکر نکردیم خود کلمه شانس چیه که به خوش شانسی و بدشانسی تقسیمش کردیم
راستش منم این باور محدود رو سالها داشتم هرکی خونه یا ماشین یا وضع مالی بهتری داشت اولین گزینه میگفتم اینا شانس دارن اما الان میفهمم فرق من که مثلا هیچ شانسی نداشتم تو زندگی با اون خوش شانسا فقط در باورهای بسیار ضعیف من بوده و چقدر عذاب میکشیدم از این تقسیم ناعادلانه ی شانس چقدر شاکی بودم از خودم که کجا مونده بودم شانس ندارم و از خدا که اینقدر بی عدالته
ولی الان خدا روبی نهایت شکر به لطف استاد روز به روز و قدم به قدم با این آگاهی ها و فایلهای عالی دارم کار میکنم رو خودم و باورهام و چقدر حس آرامشی دارم از عدل الهی
از اینکه من با افکار و باورهام فرکانس و ارتعاش میفرستم به جهان و جهان مثل دستگاه مبدل فرکانس و انرژی ارسالی منو تبدیل به ماده و اتفاق و شرایطی میکنه از جنس همون فرکانس خودم مثبت یا منفی و از این عادل تر خدایی مگر هست تو عالم
خدایا شکرت بهم فهموندی که
من خالق زندگی ام هستم
من خالق زندگی ام هستم
من خالق زندگی ام هستم
پس دیگه زندگی پر از رفاه و نعمت ثروتمندان رو میبینم نمیگم اینا شانس دارن میگم خدا رو شکر که فراوانی جهان رو میبینم خدا رو شکر دارم با چشم خودم میبینم یکی تونسته با تغییر باورهاش و باور به وفور برکت و نعمت به رفاه برسه پس من هم میتونم و این تماشای دیدن زندگی ثرتمندان انگیزه میده بهم برخلاف قبلا که پر از حسد وبغض وکینه میشدم
یه چیزی که الان متوجه شدم اینکه آدمای فقیر با باورهای مخرب فکر میکنن چون پول ندارن خیلی کم خرج هستن و برخلاف ثرتمندا برای زندگیشون هزینه ای نمیکنن ولی وقتی دقت کنی میبینی ده برابر یه ثروتمند که هزینه میکنه برای خورد وخوراک ولباس و تفریحاتش آدم فقیر خرج دوا ودرمان و تعمیر و هزینه های ناگهانی زیادی که همیشه هم میباره از زمین وآسمون براشون میکنن به خاطر توجه به نکات منفی زندگیشون وبه قول استاد هر دو گروه هزینه میکنن ولی ما انتخاب میکنیم کجا و چطوری هزینه کنیم برای زندگی این هم باور مهمی بود که باید یادآوری کنم هر لحظه با خودم که من اجبارا باید برای زندگی هزینه کنم پس شش دانگ حواسم باید جمع کنم
به نظرم کسی که نمیخاد برای آگاهی خرج کنه و معتقد محصولات سایت گرونه مثل آدمی هست که رفته گرونترین ولاکچری ترین رستوران و سفارش گرونترین غذا رو میخاد بده ولی میگه پول هم ندارم بدم در این حد عجیب این حرف برای من همه میدونیم سایت عباسمنش مقصد آخر کسانی مثل من که سالها با استاد دیگه کار کردن محصولات خریدن اونا شبیه دبستان ودبیرستان بود ولی سایت عباسمنش یه دانشگاه لول بالا و عالی برای دانشجوی خودشناسی پس هزینه کردن برای محصولات نتیجه اش گرفتن مدرک معتبر از این سایت که زندگیمون رو متحول میکنه
خدایا شکرت که به این مسیر زیبا هدایتم کردی
به صراط مستقیم کمکم کن در همین راه راست ثابت قدم بمونم
ممنونم استاد عالی بود این فایل بازم شنیدن حرفهای پر از صداقت شما وجودم رو پر از شوق کردو چشمام پر از اشک
الهی سایتون مستدام باشه رو سر خانواده بزرگ عباسمش .
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز بیست و دوم از فصل اول
سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم
بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:
خدایا شکرت بابت حال خوب امروزم
خدایا شکرت بابت سلامتی امروزم
خدایا شکرت بابت اینکه امروز ی فرصت و عمر دوباره برای زندگی کردن بهم دادی
خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی ک خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت تمام مشتری هایی که برای پودر زعفران فرستادی
خدایا شکرت بابت مشتری هایی که پیام دادند پودر زعفران خواستن
خدایا شکرت بابت اینکه ی مشتری زنگ زد و 5 بسته پودر زعفران خرید 100 تومن دریافت کردم
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم هم بنزین ماشینم رو فول کردم و هم گاز ماشینم رو
خدایا شکرت بابت فراوانی گاز و بنزین و ارزان بودنش
خدایا شکرت که یه مشتری زنگ زد و گفت مغازه عطاری دارم 30 بسته بیارید منم شب با دوستم بردم 470 تومن دریافت کردم
خدایا شکرت که امروز 570 هزار تومان پول دریافت کردم
خدایا شکرت که از جایی که فکرشم نمیکنم بهم پول و نعمت میرسونی
خدایا شکرت که یه مشتری با شخصیتی ک قبلا ازم خرید کرده بود زنگ زد و گفت 25 بسته از 20 تومن پودر زعفران میخوام ب ازای 500 الی 600 تومن حتما برام نگه دار خبرت میکنم فردا یا پس فردا میاری خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت اینکه مسائل و تضادی ک پیش اومده بود حل شد
فلکه آب خونمون هرز شده بود لوله حموم ترکیده بود
زنگ زده بودم ب خرابی آب اومدند و خیلی زحمت کشیدند خیلی عالی درستش کردند
هم به موقع اومدند هم رایگان انجام دادند هم از بیرون قطع کنشو زدند ولی بازم آب قطع نمیشد که اومدند از کنتور درستش کردند دمشون گرم خیلی زحمت کشیدند خیلی با حوصله و خوش اخلاق بودند و از کارشون لذت میبردند دو نفر همکار بودند خیلی همکاری خوبی باهمدیگر داشتند که در صلح بودند با همدیگه خیلی کارشون رو بی نقص انجام دادند با دقت بالا یه جوری کار انجام دادند انگار فلکه خودشونو درست میکردند حتی بهمون یاد دادند چطوری شیر رو بازکنیم و ببندیم تا هرز نشه خدایا شکرت بابت آدمای قشنگی که وارد تجربه های زندگیم میکنی.خدایا شکرت که مسئله آب که از لوله حموم میرفت حل شد موند کار لوله کش که قراره انشاالله فرار بیاد و لوله کشی کنه
اون درزی که ایجاد شده بود رو لوله حموم و چند روز بود نان استاپ آب میرفت منو یاد تئوری سطل آب انداخت مثل باورهای اکثریت ما قبل از تغییر باورها که سطل و ظرفمون سوراخه و آب از اون سوراخ سطلمون میره و آب (نعمت)بی نهایته
ما باید با تغییر باورهامون سوراخای سطلمون رو ببندیم
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل آگاهی دهنده:
آیا من خوش شانس هستم؟
وقتی کسی موفق میشه این سوال پیش میاد که چطوری موفق شده این فرد
ربطش میدیم به خوش شانسی و خدا براش خواسته و موهبت الهی بهش داده شد و یا یه ایده خاصی داده
ما خیلی وقتا اشتباه میکنیم در دلایل موفقیت افراد و میگیم که طرف به این دلیل موفق شد ک در فلان موقع در فلان شهر متولد شد در فلان مدرسه یا دانشگاه درس خوند مثلا در مورد بیل گیتس افراد میگن به این دلیل موفق شد که ی سری کامپیوترهای جدید تو مدرسه بوده و بیل گیتس به این دلیل رفت سراغ کامپیوتر و ثروتمند شد اگه تو اون مدرسه نبود و… موفق نمیشد!
ما برداشت های عجیبی داریم درمورد موفقیت های افراد
استاد میگن در مورد موفقیتشون که نه موهبت خاصی داشتند نه خدا لطف خاصی بیشتر از بقیه بهشون کرده نه به این دلیل که سید بوده
این موارد هیچ تاثیری نداره
از دیدگاه خداوند همه بندگان برابرند و لطف خداوند شامل همه شده به قول قرآن :ما هرگز عنایت و لطفمون رو از بندگان قطع نمیکنیم
ب استاد میگفتن تو خوب فهمیدی کجا و در چه زمانی وارد این بیزنس بشی و اون موقع تبش بود و فضا فضای همچین کاری بود و تو سر بزنگاه اون کارو کردی و کارت گرفت
در حالیکه استاد روی خودشون کار کردند
تمام درآمدشونو خرج کردند برای تغییر باورهاشون
واقعا زمان و انرژی گذاشتند برای تغییر باوراشون
تمام وجود و ذهن استاد عباسمنش کار کردن در مورد قوانینه
یعنی روزی نیس ک کار نکنه رو باوراشون
در هر لحظه مراقبه که در مورد چی صحبت میکنه و با کلامش فرکانس مثبت میفرسته یا منفی
استاد همیشه داره رو باوراش کار میکنه
استاد با این قوانین زندگی میکنند ن فقط وقتی که روی سن هستند دارند صحبت میکنند
نه فقط وقتی که دارند فایل ضبط میکنند
اون وقتی که دیگران دنبال حاشیه های بیهوده بودند استاد داشتند رو باوراشون کار میکردند
با افراد موفق مصاحبه میکردند
علاوه بر اینکه هزینه مالی کردند برای باوراشون کلی انرژی و زمان گذاشتند
بشین فکر کن بالاخره میخوای هزینه کنی حالا اون هزینه رو برای تغییر باورات میخوای بکنی یا برای هزینه های بیخودی که از باورهای محدود کنندت میاد
اگه هزینه کنی حالا هزینه مالی و زمانی برای باورات ببین چه نتیجه ی بزرگی مثل استاد عباسمنش برات خواهد داشت
هزینه کردن رو باورات تورو از اون هزینه های بیخودی هم باز میداره
میخوای پولاتو برای تعمیرات و بلاهایی که سرت میاد و دکتر وحل مشکلات و تعمیرماشینو… هزینه کنی یا برای پیشرفت و موفقیت و خوشبختی و ثروت بیشتر میخوای هزینه کنی؟
اتفاق امروز خونه ما داره اینو به من میگه که انقدر باورهای محدودکننده داریم که یهو یه جایی از خونه ب مشکل میخوره و مجبوره پدرمادرم هزینه کنند الانم ترکیدن لوله حموم وقبلا سوختن سیم ها ویخچال و…
شما در هر صورت میخوای هزینه کنی
حالا هم پوله هم زمانه هم فکره
باید تصمیم بگیری که اینارو کجا هزینه کنی
استاد میگه نمیدونید چه بلاهایی سرمن اومد عجیب و غریب قبل از اینکه با قانون آشنا بشم
پولامو هزینه دادگاه و بیمارستان و تعمیر ماشین و… میکردم چه آدمای ناجوری به تورم میخوردند ،تو صف مطب دکتر مینشستم
پله های دادگاه رو تو سن 18 .19 سالگی بالا پایین میکردم چه هزینه های اضافی و بیخودی میکردم برای چیزای مختلف مثل تعمیر ماشینم و…
استاد تصمیم گرفتند این هزینه هارو برای تغییر باوراشون کنند
اونموقع تو دانشگاه بچه ها نگران امتحان بودند
استاد مینشستند کتابهای موفقیت میخوندند
همه استاد رو مسخره میکردند و میگفتند دیوانه ای امتحان داریما
و استاد میگفتند این اون چیزیه ک زندگی منو تغییر میده نه اون چیزی ک شما میخونین
استاد از زمانیکه رو باوراشون کار کرده دیگه یک دیقه صرف بیمارستان و دادگاه و خرابی و هزینه تعمیر و مشکلات نکردند
زمانشونو الان سالهاست واسه تفریح و لذت و خوشبختی و مسافرت صرف میکنند
قبلا هرمعامله ای میکردند سرشون کلاه میرفت
ولی الان چشم بسته معامله میکنند و همه متعجب میشند که تو چطوری تونستی همچین معامله شیرینی رو داشته باشی
در مورد هزینه کردن روی باورات دست و دلباز باش چون اگه این هزینه هارو نکنی مجبوری بعدا اون هزینه هارو بکنی
نگران قیمت محصولات استاد نباش چون نتایجی که برات ب وجود میاره از همه لحاظ هزاران برابر اون هزینه ای که کردی هست
استاد از اونموقع حتی بیمار هم نشدند ببین از همه لحاظ تامینت میکنه تغییر باورها
همون موقعی که همه مینالدن و اشک میریختند از شرایط موجودشون استاد هم اشک میرختند بابت نعمت هایی که خداوند بهشون داده
نشستند دونه دونه باوراشونو ساختند در تمام زمینه ها و به هرچی که خواستند رسیدند نه اینکه بگیم شانس آورده و خدا براش ساخته
استاد با تمام وجود متعهد بودند ب اون تمرین هایی که به ما میگن
با تمام وجود کنترل میکردند و میکنند افکارشونو و ورودی های ذهنشونو
چی دارم میشنوم؟با کی دارم صحبت میکنم؟
برای اینکه تغییر کنند دوستانشون و محل زندگیشون رو عوض کردند
از همه چی گذشتند
بهای موفقیتشونو پرداخت کردند
ن فقط بحث پول از همه اینا مثل سرب چسبیده بوده ب پاهاشون گذشتند
دوستان و افرادی که نامناسب بودند
حتی محل زندگیشون که احساس کردند شهر خوبی نیست براشون
افراد حتی نزدیک که باهاشون حرف میزدند احساس میکردند رشد نمیکنند به جای اینکه رشد کنند میرن پایین گذشتند
فقط رو باوراشون کار کردند و اینم نتیجشه
آره ببین تعهد استاد رو از اونموقع تا الان بایدم نتیجه گرفته باشه
نتیجه ی این همه تعهد استاد روی تغییر باوراشون رو داریم میبینیم دست مریزاد استاد قشنگم
چند نفر جرئت دارند اینجوری تغییر کنند
از شغلشون ک لذتی نمیرن ازش بیان بیرون و …
ازاون چیزایی که بهش چسبیدن رها شن
فقط تمرکز کن متعهد باش که این مسیر رو بری و با تمام وجودت رو باورات کار کن
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .