اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استادعرض کردن این نامه ی امام علی دراواخر،عمرشون نوشته شده .پس تمام تجربه های عمروزندگیشون بوده.به همین جهت کامل وبی نقص بود.البته که این بزرگواران ،کلامی بانقص ندارن .
امام علی به فرزندبزرگوارشون ازنشانه های رحمت الهی گفتن.
اولین نشونه :بدان خدایی که گنجهای آسمان دردست اوست،به تواجازه ی درخواست داده است واجابت آن رابه عهده گرفته است.
تورافرمان داده که ازاوبخاهی تابه تو،عطاکند،درخواست رحمت الهی کنی تاببخشاید.
استادعزیزمون باقانون درخواست ماراآشناکرده،وبه ماگفتن بزرگ وزیادبخاهیم.اگربیشتربخاهیم درواقع داریم نشون میدیم که عظمت و بزرگی خداچقدزیاده،
ینی باوردارم خداوندفراوان نعمت داده .طوری که هرچقدهرکس هرچی بخاد،هست بدون اینکه چیزی از کسی کم بشه .
همانطورکه استاد گفتن ،منم درگذشته به خاطر احساس گناه فکرمیکردم لزومی نداره درخواست چیزی کنم ینی فکرمیکردم اگه درخواست کنم ،کسی پاسخگوی من نخواهد بود.
خداروشکرکه این باورغلط، راکنارگذاشتم .
الان هرآنچه بخام ،باباوراینکه ،میدهد،به خدامیگم .
هیچ کنترلی هم برای برآورده شدنش ندارم .چون ایمان دارم خودش هرآنچه صلاح بدونه وهروقت وزمانی که بخاهد،میدهد.
باورغلط دیگه ای که داشتم فکرمیکردم ،درخاستهای مادی هرچی نباشه بهتره،چون این دنیافانیه ولزوما،داشتن مال وثروت مانع داشتن ایمانت میشه .
خدایا سپاسگزارم که دیگه ازاین افکارهای منفی ومخرب ندارم .میخام ازبنده های خوبش باشم که زیادباورش داشته باشم وزیاد،ازش بخام.
وباوردارم که خداوندبیشترازهرکسی به مانزدیک است چون ما، قسمتی از خداهستیم.
دومین نشونه :وخداوندبین تووخودش کسی راقرارنداده تاحجاب وفاصله ایجادکندوتورامجبورنساخته،که به شفیع وواسطه ای پناه ببری.
میخادبگه، توبقدری به خدانزدیک هستی که راحت میتونی ازخداشفاعت کنی .اینکه ما،خودمون رالایق دعاکردن وشفاعت نمیدونیم ،وکسی راواسطه قرارمیدیم درواقع به خداشرک می ورزیم .
استادمیگن حتی توخودتوازخدادور،بدونی ،ینی داری شرک میورزی.
خداروشکر،ازجوانی هم این موضوع تو،کت من نمی رفت که متوسل به کسی یا چیزی شوتاخدابه درخاستت، جواب بده یاشفاعتت کنه .
خدایا شکرت که یه باوردرست داشتم 😉
سومین نشونه:درآنجاکه رسوایی،سزاوارتوست،رسوانساخته وبرای بازگشت به خویش ،شرایط سنگینی قرار نداده است.
بله خداوندپوشاننده ی عیبهاس.
وتومیتونی هروقت چه زمانی ودرهرکجا،وباهردین ومذهبی که داری ،ازخدای خودت طلب مغفرت کنی .وخداوندتوبه پذیره.وبنده ای را که خودش احساس ندامت وپشیمانی میکنه راحت می بخشه.
چه درک قشنگی ازخداگفتن که قوت قلبی برای ماهست واینکه به فرزندانمون بیاموزیم که احساس گناه راهیچ وقت دروجودشون ،قرارندن.وباوجوداشتباهشون ،بدونن که خداوندشون اونهارامیبخشن ونیازبه تنبیه وعذاب کشیدن خودت نیس.
انسان دربزرگواری وقدرت خدا،واقعن کم میاره .اصلن درک خداوشناخت کامل خداتو،مغزماآدما،نمیگنجه .فقط انشالله بتونیم سعی درشناختش داشته باشیم تا حداقل به اندازه درک وشناختمون ،نتایج واحساسات عالی بدست بیاریم .
نشونه بعدی:هرگاه اورابخوانی،ندایت رامیشنود.وچون بااورازدل گویی،رازتومیداند.پس حاجت خودرابه بگووراز،دل بازگو.غم واندوهت رادرپیشگاه اومطرح کن تادرمشکلات وغمهایت به تو یاری رساند.
استاد گفتن: کسیو،سنگ صبورخودت ندون،سنگ صبورکسی هم نباش.
استادمن به لحاظ سنگ صبور بودن کسی ،سبکم این جورنیس که روی من تاثیری بزاره .به هیچ وجه هر موضوعی هم که باشه من تحت تأثیر حرف وناراحتی کسی یادرددل کسی ،قرارنمیگیرم.
اولافکرمیکردم خیلی مزخرفه این اخلاقم ،چراانقدبی احساسم ؟ولی الان متوجه شدم که یه پوعنی برام .وخداروشکرمیکنم که این اخلاق رادارم.
ولی درمورد،راز،یادردودل کردن وبازگوکردن مشکلات ،متاسفانه تاپارسال ،کسانی مثل خاهریادوست یافامیلی داشتم که بیان کنم.ولی بقدری نتایج های تلخ دریافت کردم که متوجه شدم هیچ کس حتی همسرت هم یه جاهایی ،نمیتونه سنگ صبورت باشه ،یه وقتی یه جایی ،میکوبه سرت .
چقدموردقضاوت قرارمیگیری ،ازکرده ی خودت پشیمونت میکردن.دقیقا هم بابیان کردنش فرکانس منفی به جهان میدادم و دریافت هم میکردم .کاری بیهوده …..
بله فقط وفقط خدارازنگه دارتوعه،وفقط پیش خدامیتونی خالی بشی .به کس دیگه حتی عزیزترین کسانت هم تکیه نکن.
بابت سلامتی وعمرزیاد،که بدون شک وبدون فکر،قبول داریم که دهنده خداس،مگرمیشودازکسی چنین درخاستهایی داشت! ،ولی درموردرزق وروزی خیلی شرک ورزیدیم که با کمک استادمتوجه قانون وباورجدیدشدیم که فقط خداوندروزی دهندس.
وهیچ کس باهرشغل وسمتی نمیتونه دهنده ی روزی دهه ،من باشه مگر اینکه من باورداشتن باشم خداوندازطریق دستان خودش روزی میرسونه .واگرنه اگرمن، نگاه دیگه ای داشته باشم درواقع بازشرک ورزیدم.
درخواست کردن فقط ،برای کارهاوچیزای بزرگ نیس. هرروز،ودرهرلحظه میتونیم برای هرکاری ازخدادرخاست داشته باشیم .
سعی کنیم تودرخاستهامون ازواژه های میخام استفاده کنیم نه افعال منفی که با(ن)شروع میشه مثل نمیخام فلان چیزو،نمیخام فلان کسو،نمیخام فلان کارووغیره….
نشانه یبعد:هرگزازتاخیراجابت ودعاناامید مباش .زیرابخشش الهی به اندازه نیت است .
منظورتون این بوده که به اندازه ای که توباورش داری ،خواسته هات برآورده میشن.واگرگاهی دراجابتش تاخیری رخ بده ،شایدپاداش بیشتری یا خواسته ی بهتری میخادبده.
استاد مثال خوبی زدن که گفتن:شمااگه یه نفربیادوبگه فردابیاسرکار،سریع روحرفش حساب وا،می کنیدپس چطوربه وعده های خداشک می کنیدوباورنمیکنید،اگرازاین دسته افرادهستید،بایدبگم خیلی مشرکید.
ودرآخرمیگن :حواستون باشه چ درخاستهایی میکنید.
هیچ وقت چیزایی نخایدکه باعث نگرانی ودلهره واضطرابتون بشه .مثلاخونه ی بزرگ میخواستی ،حالاکه داری حالاعلاوه برحساسیتهات برای ،نگهداریش ،ممکنه از،توش بودن وقتهایی که تنهایی ،وحشت کنی .آخه خودم این فوبیارادارم ازخونه خالی بزرگ میترسم .
چیزهایی بخواهیم که ماراازسختیهاوغم واندوه دورمیکنه .
وبخاهیم که شادی وسلامتی ماراتامین بکنه.اینوبدونیم که مال دنیا،ماندگارنیس،دنیاهم جایی نیس که تاابدبمونیم .پس فکرآخرتمون باشیم همیشه .وازلحظه به لحظمون لذت ببریم.
راسش من ازوقتی که به این درک رسیدم ،خیلی راحتروباخیال آسوده تری زندگی میکنم ،برای بدست اووردن چیزی هم حرص نمیخورم .چون باوردارم دیگه خدایی دارم که حواسش به همه چیزهس.
بایدسعی کنیم ازلحظه هایی که میان وتموم میشن ،لذت ببریم .
به نظرم هراتفاقی که بایدبیفته میفته.
به قول استادهرچی بیخیالترباشی ونگران چیزی نباشی ،زودتربدست میاریش.البته به شرط اینکه ایمان وباورت به خدازیادباشه وباهدایتش پیش بری بی چون و چرا.
استادجونم مرسی ممنون
نمیدونم چطورازت تشکرکنم .بی نهایت سپاسگزارم که شناخت، مارابه خصوص نسبت به امامانمون ،بیشترمیکنید.
خیلی خیلی لذت بردم وخوشحال شدم که مطالبی که یادمیگیرم همگی بادیدگاههای خداوند مطابقت داره .
اینهاباورهای منوبیشتروبیشترمیکنه .
از اینکه استادی بااین دیدگاه وروش ،دارم ازخداممنون وسپاسگزارم.
با سلام به استاد عزیزم ومریم خانم من تشکر میکنم از این همه آگاهی های که توی فایلهای رایگان شما وجود داره و خداوند را شاکرم که شما را در مسیر زندگی من قرار داد من تازه افتخار عضویت در سایت را به دست آوردم امیدوارم که بتوانم به زودی به نتیجه ای برسم و حرفی برای گفتن داشته باشم و کامنت بزارم ومثل دیگر اعضا به همه انرژی مثبت بدم با سپاس فراوان از همه اعضای این سایت که کمک میکنند که جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه
میخوام بگم امام حسن (ع) نیازی به واسطه ندارن که ما باید با توسل به معصومین وصل بشیم به دریای رحمت مگه نه استاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شمام میگین فقط خودت و خدا بدون هیچ واسطه ای ؟
اگر ایشان وقتی به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند ورسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبه پذیر وبخشنده خواهند یافت.
((( رفتن به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله برای طلب بخشایش در این آیه عام است ؛ شامل حیات ایشان و بعد از مرگ ظاهری می شود )))
ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [ اوصیای پیامبر ] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید ، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید ( و از آنها داوری بطلبید ) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این ( کار ) برای شما بهتر ، و عاقبت و پایانش نیکوتر است
سلام دوست عزیز خداوند مقام شفاعت کننده یا مقام المحمود رو به پیامبر ما دادن و بهتره که طبق گفته خدا ایشان واسطه ما شوند و شافع ما باشند
اما ایه ی دوم در زمینه اثبات پیروی از ولایت الهی در زمین برای هدایت و لازمه ان پیروی از رسول خدا و همچنین جانشینان ایشان که شامل 12 امام می باشند که لازمه این امر از طریق تشکیل حکومت اسلامی ممکنه و در ادامه ایه به لزوم عدم مراجعه به طاغوت در هنگام نزاع بین مسلمین سخن میگه و ان چنان ربطی به توسل نداره و فقط میکه اینان ولی وراهنما و سرپرست شما در زمین اند برای هدایت شدن و اگر دنباله رو شخصی غیر پیامبر و ائمه باشی نباید امید زیادی به هدایت شدن به راه راست داشه باشی
موفق باشی من اول صفه در پاسخ به پیام اول توضیحات کاملی رو در زمینه توسل ارئه کردم که از طریق قران ثابت کردم این کار شرک نیست.
سلام استا د خدا قوت عالی بود فقط یک چیزی من دچار دو گانگی شدم پس ما وقتی مشکلی داریم متوسل به اعمه میشیم یعنی ما دیگه متوسل نشیم پس دعای توسل حکمتش چیه من تو این موضوع به مشکل بر خوردم لطفا جواب سوال من روبدیت ممنون میشم پاسخ دهید
سلام سمیرا خانم . اگه اجازه بدید من نظرم رو بگم . ما شیعه هستیم و امامان معصوم الگوی زندگی ما هستن . من خودم وقتی دچار گره و مشکل میشم شدیدا به حضرت علی متوسل میشم . ایشون هم بارها به من کمک کرده .ولی من میدونم حضرت علی هم بنده خداست و ایشون هم نماز میخوند و تقوی پیشه میکرد . جایی شنیدم که حتی حضرت ابراهیم وقتی داشتن به آتش مینداختنش دعا کرد به درگاه خداوند و گفت خداوندا به حق محمد و آل محمد (ٌص)نجاتم بده . حضرت محمد و آل محمد عزیز ترین بندگان خداوند هستن . آبرومند نزد خداوند هستن . ولی افرادی هم هستن که با تقوی و ایمان به درجاتی رسیدن که در بهشت هم نشین امامان معصوم خواهند بود .انشا الله من و شما هم این توفیق رو داشته باشیم .به نظر من توسل کردن خیلی هم خوبه ولی باید یادمون باشه اگه بنده خدا نباشیم حتی امامان معصوم هم شفاعت ما رو نمیکنن .. شرط شفاعت امامان معصوم هم بنده خدا بودنه . مثل اینکه من اصلا مدرسه نرم و انتظار داشته باشم با تبصره فلان به من مدرک قبولی بدن . تبصره و تک ماده و پارتی شامل کسی میشه که مدرسه رفته و امتحان داده و نمره کم آورده . دلم میخواد جوری بنده خدا باشیم که آقا امام زمان (ص) به ما افتخار کنه .ما وقتی اصلا با خداوند حرف نمیزنیم و ایمانمون ضعیف میشه حس میکنیم اونقدر بی لیاقت شدیم که نمیشه دیگه با خدا حرف زد وضعمون خیلی خرابه و اصلا خدا به حرفهای ما گوش نمیده در حالیکه هر لحظه خداوند به ما نزدیکه و دعای ما رو میشنوه . احساس لیاقت همون چیزیه که حصرت علی یاد ما میاره و میگه از خداوند بخواه . صد بار هم اگر توبه شکستیم باز هم خداوند مهربون توبه ما رو میپذیره .و خواهش ما رو قبول میکنه حالا اگه پارتی داشتیم و به حضرت علی یا امام حسین متوسل شدیم چه بهتر .هیچ شفاعت کننده ای شفاعت نمیکند مگر به اذن خداوند . دوستان اگه کسی بهتر از من فکر میکنه به منم بگه .
سلام خانم محمدی ممنون از پاسخی که دادیت و وقت گذاشتیت نشما کتاب فلورانس اسکوال شین خوندیت یا نه من همونجا به خدا اشنا شدم وخیلی این کتاب به من کمک کرد وتوانستم ذهن بسته ام رو باز کنم و اغازی شد واسه تغییر واسه من من همون موقعه هم بعد از مطالعه اون کتاب با همین مشکل مواجه شدم وبعی از تفسیر دعای کمیل اقای عباسمنش هم با همین مشکل مواجه شدم که اقای عباسمنش میگفتن حضرت علی هرچی مبخواستن خودشن مستقیم از خدا میخواستن واز حضرت محمد نمیخواستن من دوباره دچار دو گانگی شدم وهنوز هم همین مشکل دارم من از اقای عباسمنش خواهش مینک که جواب سوال من رو بدن ممنون میشم ان شاالله روز به روز موفق تر بشیت من یکی از خواسته هام از خداوند اینه که روزی برسه من بتوانم ا اقای عیاسمنش همکار ی مستقیم داشته باشم
هیچ شبهه و شکی در سخنان ایشون نیست زیرا منظورشون از بیان توسل به این معناست که خودت رو باور داشته باش توام عزیز خدا هستی و باید مستقیما از خودش بخوای هر خواسته ای که داری و اگر خطا کاری خدا توبه رو برایت قرار داده تا بدونی خدا غفور است نه متکبر و حتی خود آقای عباس منش میگه به خدا نگو چیزهایی رو که نمیخوای اونایی که میخوای رو بگو اگه ایمان داری بهش که قادر تواناست باورش داری
منظور آقای عباس منش از توسل نکردن نفی توسل نیست بلکه میگه اول باور کن خدا قادر تواناست بهش ایمان داشته باش و چیزهایی که ازش میخواهی رو بگو هرچی نه فقط مادی
ما انسانهای شیعه توسل میکنیم به امامان به عنوان اینکه آنها انسانهای پاک و بیگناهی بودند مانند دعای توسل که خواندن این دعا یعنی توسل به خدا از طریق امامان و گفته های آقای عباس منش میگه واسطه یا توسل داشتن بدون اینکه باور کنی خدا به تونزدیک نیست غلطه چون خدا به همه انسانها نزدیکه مثل پیامبران و امامان منتها آنها با خدا رابطه متقابل داشتند. ما انسانها فقط خدا به ما نزدیکه نه ما به خدا
پس باید باور کنیم قدرت و غفور بودن خدارو تا بهش نزدیک بشیم دعا کنیم تا آروم بشیم با انسانهای خوب که به خدا نزدیکنند صحبت کنیم نه هر انسانی که بشی براش سنگ صبور منظور پیامبران هستند که تنها بهترین سنگ صبورها هستند با اونا صحبت کنیم و به اونا توسل کنیم راه درست زیستن رو بهمون نشون بدند نه اینکه اونا واسطه ما و خدا بشودند
استاد من در حال استفاده از مجموعه گام به گام تا استقلال مالی هستم وخداراشکر وبه لطف خدای مهربان روز بروز اثار ان را در زندیگیم میبینم وبه این فایل و فایلهای معنوی خیلی نیاز دارم ممنون از زحمات شما برایتان ارزوی سلامتی وثروت میکنم تا یکشنبه ها لحظه شماری میکنم
سلام خدمت استاد عباس منش و این گروه تحقیقاتی فعالشون. من حدود 2 هفته است که از طریق یک از دوستان با سایت شما آشنا شدم، اولین فایلی هم که دانلود کردم، نتایج یکی از افرادی بود که از بسته روانشناسی ثروت استفاده کرده بود. به شدت مجذوب سایت و مطالب پرمحتوای سایتتون شدم. من اخیرا در یکی از رشته های مهندسی فارغ التحصیل شده ام و در حال محیا کردن راه اندازی بیزینس می باشم. به نظر من جای یک فایل در بین این همه فایل خوب خالی است و آن هم روش های تبلیغات می باشد. چیزی که خیلی از افراد آن را هدر دادن سرمایه می پندارند نه یک سرمایه گذاری. نظر شخصی من این است که تبلیغات خوب در کنار آشنا بودن به روانشناسی فروش همراه با تغییر باورها، معجزه ای در شغل های گوناگون ایجاد می کند که شاید احساس کنید که شرکتی که اکنون تاسیس کرده اید یا شغلی که اکنون شروع کرده اید سابقه یک روزه ندارد بلکه سابقه چند ساله دارد. در آخر از خداوند مهربان سپاسگزارم که دری از درهای رحمتش را به روی من گشود.
با عرض سلام خدمت استاد بزرگ و گروه ارزشمند تحقیقاتی ایشان
در مورد نامه 31 حضرت علی در جمعی صحبت کردم و اینکه خداوند فرموده بین انسان و خودش هیچ واسطه ای قرار نداده ، و خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است و به از هیچ کس نخواهیم که ما را محضر خداوند شفاعت کند چون شرک است ، خب افراد به من گفتند پس جریان دعای توسل چیست و من پاسخی نداشتم لطفا من را راهنمایی فرمایید ، سلامتی و ثروت و شادی را از درگاه خداوند مهربان برایتان آرزومندم . یا حق
برخی از شبهاتی که از سخنرانی عباس منش پیرامون نامه 31 حضرت علی (ع) برداشت کردم:
شبهه اول: اینکه به کسی توسل میکنند و میگویند فلانی چون به خدا نزدیک تر است حاجتم را به خدا بگوید، حاجت روا شوم، اشتباه است! زیرا خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است؛ خداوند به صورت یکسان به انسان ها نزدیک است لذا نیازی نیست کسی را واسطه قرار دهیم! از سوی دیگر ایشان میگویند فکر نکن که کسی از تو به خدا نزدیک تر است؛ زیرا این فکر یعنی شرک؛ یعنی بی ایمانی!!!!!
ترجمه: ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم.
توضیح: عدهایی با استفاده از این آیه میگویند، خداوند فرموده من به انسان از رگ گردن نزدیکتر ام، بنابراین واسطه قرار دادن کسی جهت نزدیک شدن به خدا و رفع حوائج، کاری باطل و بیهوده است، زیرا خداوند به همه نزدیک است و نیازی نیست از واسطهایی جهت نزدیکی به او استفاده کنیم.
در پاسخ این شبهه باید گفت که درست است که خداوند به همه از رگ گردن نزدیکتر است، ولی آیا همهی ما به خداوند نزدیک هستیم؟ توسل و واسطه قرار دادن شیعیان بخاطر نزدیکی شخص به خداست نه نزدیکی خداوند به شخص! نزدیکی خداوند به انسان عام بوده و شامل تمام انسانها چه مسلمان و چه کافر میشود، اما نزدیکی انسان به خداوند خاص بوده و از راه اطاعت و بندگی او بدست میآید، این نزدیکی دارای ارزش است. (دقت کنید)
دوست نزدیکتر از من به من است
وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که او
در کنار من و من مهجورم
در مورد اینکه ایشون فرمودند ” زیرا این فکر یعنی شرک؛ یعنی بی ایمانی!!!!! ” باید عرض کنم که توحید بر 4 قسم است:
• توحید ذات: اعتقاد به یگانگی خداوند است.
• توحید صفات: اعتقاد به اینکه صفات خداوند، عین ذات مقدسش بوده و هرگز جدا و عارض بر ذات نیست؛ و باور به اینکه صفات الهی را فقط خداوند به صورت مستقل و نامحدود دارد.
• توحید افعال (ربوبیت): اعتقاد به اینکه یگانه فاعل مستقل هستی خداست و هیچ موجودی در فاعلیت و تأثیر گذاری، مستقل از اراده و قدرت او نیست.
• توحید پرستش: اعتقاد به اینکه فقط باید خدا را عبادت و پرستش کرد.
شرک نیز بر 4 قسم است:
• شرک ذات: اعتقاد به دو، سه یا چند خدا است.
• شرک صفات: اعتقاد به اینکه صفات خداوند، جدا یا عارض بر ذات اوست یا باور به اینکه صفات الهی را کسی غیر خداوند همانند او به صورت مستقل و نامحدود دارد.
• شرک افعال (روبیت): اعتقاد به وجود فاعل مستقلی غیرِ خدا، که در انجام و تأثیر گذاری فعل، مستقل عمل کند.
• شرک پرستش: اعتقاد به پرستش غیر خدا (انسان، جن، فرشته، چوب، سنگ، ستاره، خورشید و …).
شیعیان به هر 4 قسم توحید معتقدند و این اعتقاد را هنگام توسل نیز دارند، با این حال شما چگونه میگویید این فکر یعنی شرک؟؟؟ از کجا به این نتیجه رسیدید؟
مضافاً اینکه خدای مهربان در قرآن دستور داده وسیلهای برای تقرب به او بجوییم و مفهوم توسل در جای جای قرآن آمده که مختصرا به چند مورد از آن اشاره می کنیم:
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
توضیح: اساساً ایجاد رابطه میان «انسان خاکى» با «ذات باریتعالى» بدون واسطه امکان پذیر نیست و مىبینیم که خداوند پیامهاى خود را به واسطه افراد بخصوصى- که همان انبیا هستند- به مردم ابلاغ مىکند و هرگز بطور مستقیم با مردم سخن نمىگوید. انسان نیز نمىتواند بدون وسیله و واسطه با خداوند ارتباط برقرار کند. حال این وسیله ممکن است یک عمل الهى باشد؛ مانند نماز، روزه و عبادات و ممکن است یک شخص الهى باشد مانند اولیاء اللّه. این معنا در آیات قرآن کریم به روشنى آمده است و تدبر در آنها ما را با حقیقت مطلب آشنا میکند. (تفسیر کوثر، جعفری، یعقوب، ج3، ص141)
وسیله در آیه فوق معنى بسیار وسیعى دارد و هر کار و هر چیزى را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار مىشود شامل مىگرد (تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج4، ص364) در این آیه خداوند متعال به مؤمنان دستور میدهد تا برای تقرب به او از وسیلهای استفاده کنند و روشن است هر چیزى که مورد رضایت و توجه خداوند باشد، مىتواند وسیله قرار گیرد. بنابراین وسیله میتواند از نوع اشیاء (مانند کعبه، حجر الأسود) باشد، یا از نوع افعال (مانند نماز، حج و جهاد) باشد، یا از نوع ترک کردنى (مانند روزه) باشد و یا از نوع اشخاص (مانند اولیاء اللّه – امامان، انبیاء، صلحا، و شهداء – ع – ) باشد؛ بالأخره هر چیزى که ما را به خدا نزدیک کند و خدا را به یاد ما بیندازد، مىتواند وسیله میان ما و خدا باشد. اولیاى خدا هم همین حالت را دارند و لذا در بعضى از احادیث، اولیاء اللّه به این صورت معرفى شدهاند، چنانچه طبری روایتی را از رسول اکرم (ص) نقل میکند:
حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسین قال، حدثنا فرات، عن أبی سعد، عن سعید بن جبیر قال: سئل النبی صلى الله علیه وسلم عن أولیاء الله، قال: هم الذین إذا رُؤُوا ذُکِر الله. (جامع البیان فی تأویل القرآن (تفسیر طبری)، طبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، ج15، ص 120 (محقق: أحمد محمد شاکر؛ ناشر: مؤسسه الرساله؛ چاپ: اول 1420 هـ – 2000 م)
ترجمه: از رسول خدا در مورد اولیاء خدا سوال شد، حضرت فرمودند: آنها کسانی اند که زمانی که به آنها نگاه میکنید به یاد خدا میافتید.
شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار مىگردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است، و همچنین پیروى از پیامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها، زیرا همه اینها موجب نزدیکى به ساحت قدس پروردگار مىباشد حتى سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان مىباشد جزء این مفهوم وسیع است. حضرت علی (ع) مهمترین وسیله ها را در خطبه 110 نهج البلاغه نام برده اند. و آنها که آیه فوق را به بعضى از این مفاهیم اختصاص دادهاند در حقیقت هیچگونه دلیلى بر این تخصیص ندارند، زیرا همانطور که گفتیم وسیله در مفهوم لغویش به معنى هر چیزى است که باعث تقرب مىگردد.
ترجمه: پس بدان که معبودى جز «اللَّه» نیست و براى گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را مىداند!
توضیح: در این آیه خدای مهربان به پیامبر اسلام (ص) دستور میدهد تا برای خود و مردان و زنان مؤمن طلب استغفار کن. مشخص است که پیامبر (ص) به حکم مقام عصمت هرگز مرتکب گناهى نشده، اینگونه تعبیرها یا اشاره به مسأله ترک اولی و حسنات الأبرار سیئات المقربین است، و یا سرمشقى است براى مسلمانان. (اقتباس از تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج21، 452) این دستور خداوند به پیامبر (ص) برعلاوه اینکه جواز توسل است، مطلق نیز است و محدود به زمان مشخصی نشده و شامل تمام زمان ها (حتی بعد از وفات ایشان) میشود.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: چرا خداوند دستور داده است تا پیامبر اکرم (ص) برای دیگران استغفار کنند؟ خداوند میفرماید:
ترجمه: از پروردگار خود، آمرزش بطلبید؛ و به سوى او بازگردید؛ که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبهکار) است!»
آیا جمع بین این آیه که مؤمنین امر به استغفار و توبه شدهاند، و آیه قبل که خداوند به پیامبر اکرم (ص) دستور میدهد برای مؤمنین طلب مغفرت کند، جواز استفاده از وسیله و توسل را به صورت مطلق نمیرساند؟
ترجمه: و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] بر خود ستم کردند نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پیامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىکرد، یقیناً خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند.
توضیح: این آیه با صراحت موضوع توسل و استفاده از واسطه را برای رسیدن به حوائج دنیایی و اخروی تأیید کرده و شرط آمرزش گناهکاران را توسل و استفاده از واسطه معرفی میکند. از این آیه به خوبى استفاده میشود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحى در پیشگاه خداوند و طلب چیزى از خداوند به خاطر او، به هیچ وجه ممنوع نیست و با توحید منافات ندارد و اینگونه پاسخ دندان شکنى به کسانی که این گونه وساطت را انکار میکنند، داده میشود.
روشن است که پیامبر (ص) آمرزنده گناه نیست، ایشان از خداوند طلب آمرزش میکنند. نکته قابل توجه این است که قرآن نمىگوید: تو براى آنها استغفار کن بلکه میگوید: «رسول» براى آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبر (ص) از مقام و موقعیتش استفاده کند و براى خطاکارانِ توبه کننده، استغفار نماید.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل جایز نیست چرا خداوند میفرماید اگر برعلاوه استغفار خودشان رسول (ص) نیز برایشان استغفار میکرد، آن زمان خدا را بسیار بسیار توبه پذیر و مهربان مییافتند؟ آیا آمرزش آنها فقط با استغفار خودشان و بدون بهره گیری از وسیله ممکن نبود؟
ترجمه: گفتند: اى پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه، بىتردید ما خطاکار بودهایم. (97) گفت: براى شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
توضیح: هنگامی که کردهی زشت پسران حضرت یعقوب(ع) بر ملاء شد، به پدر خود متوسل شده و از او خواستند که برایشان طلب استفغار کند، حضرت به خواسته شان جواب مثبت داده و فرمود که به زودى از درگاه خدا براى شما آمرزش مىطلبم.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل ناجایز است پس چرا به عنوان یک عمل تأیید شده در قرآن مطرح شده است؟ چرا یعقوب نبی (ع) که پیامبر الهی و معصوم بودند به جای اینکه فرزندان را از توسل بازدارند و بگویند چرا خودتان استغفار نمیکنید، به توسل آنها جواب مثبت داده و فرمودند به زودی برای شما آمرزش میطلبم، و خداوند نیز در قرآن کریم سخن یعقوب نبی (ع) را تأیید نموده است؟
ترجمه: سپس آدم از پرورگارش کلماتی دریافت داشت (و با آنها توبه کرد) و خداوند توبه او را پذیرفت، چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است.
توضیح: این آیه اشاره به توبه حضرت آدم (ع) دارد که خداوند به ایشان کلماتی را تعلیم فرمود تا به وسیله کلمات، خداوند توبه اش را قبول کند.
بسیاری از بزرگان اهل سنت مانند سیوطی، بنجوزی، و قندوزی تصریح کرده اند که مراد از کلمات، اسامی پنج تن آل عبا (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)) است.
برخی دیگر از مفسرین و دانشمندان بزرگ اهل سنت مانند حاکم نیشابوری، ابنکثیر، ابن عساکر، طبرانی، بیهقی، سمهودی و ابنتیمیه مراد از کلمات را فقط پیامبر اکرم (ص) میدانند.
نکته قابل تأمل اینجاست که حضرت آدم (ع) پیش از خلقت ظاهری و بعد از خلقت نوری خدا را به حق ایشان قسم داده و متوسل میشوند و سرانجام بخشیده میشوند.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل ناجایز است چرا خداوند برای حضرت آدم (ع) کلمات (و ابزاری جهت آمرزش) آموزش داد تا حضرت بدان توسل کند و مورد بخشش الهی قرار گیرد؟ آیا خداوند نمیتوانست حضرت را بدون توسل ببخشد؟ آیا خدائی که دستور به توحید میدهد دستور به شرک میدهد؟ (نعوذ بالله)
شبهه دوم: توسل همانند عمل مشرکینی است که خداوند در مورد آن در قرآن آیه 18 سوره یونس میفرماید:
ترجمه: و آنان به جاى خدا چیزهایى را مىپرستند که نه زیانى به آنان مىرسانند و نه سودى به آنان مىدهند و مىگویند: اینان شفیعان ما نزد خدایند. بگو: آیا خدا را به شفیعانى خبر مىدهید که آنها را در آسمانها و زمین [به عنوان شفیع] نمىشناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار مىدهند، منزّه و برتر است.
سپس اضافه میکند که دیدگاه شیعه همانند بت پرستانی است که خدا را قبول داشتند ولی قائل بودند که ما درخواست خود را به واسطه های میگیم و واسطه های به خدا میگویند.
پاسخ: آیه 18 سوره یونس (وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ…) را نمیتوان منطبق بر توسل کرد زیرا:
الف: عبارت «یَعْبُدُونَ» یعنی «عبادت میکردند» به کار رفته، درحالیکه در توسّل و زیارت، کسى را پرستش نمىکنیم.
ب: ما به حیات برزخى معتقدیم، قرآن هم شهیدان را زنده مىدانند. (آیه 154 سوره بقره) ما از اولیای خدا که در راهش شهید شدهاند، تقاضاى دعا داریم. مقایسهى آنان، با سنگ و چوب، بىانصافى است.
ج: پرستش بتها، یا براى ترس است یا امید نفع. بتها، نه زیان مىرسانند که از روى ترس عبادت شوند و نه سودى مىرسانند تا لایق عبادت باشند، پس بهانهاى براى بتپرستى نیست.منطبق کردن پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع)به مفهوم «لاَ یَضُرُّهُمْ وَ لاَ یَنفَعُهُمْ» یعنی «نه ضرری برایشان دارد و نه فایده ای» نیز جای تعجب است، چرا که اطاعت از پیامبر اکرم (ص) چه بعد از وفات و چه قبل از وفات، برای مسلمانان سودمند و عصیان وی در هر زمان زیانبخش است.
همچنان قیاس کردن گفتهی مسلمانان که پیامبران شفیعان ما هستند با گفتهی بت پرستانی که میگفتند: «هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا» قیاس مع الفارق است؛ زیرا شفیعان آنان دروغی بود ولی شفیعان شیعیان مشروع، و خداوند امر و جواز آن را صادر نموده است.
با توجه به قسمت آخر آیه که خداوند میفرماید:«آیا خدا را به شفیعانى خبر مىدهید که آنها را در آسمانها و زمین [به عنوان شفیع] نمىشناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار مىدهند، منزّه و برتر است».
به این نتیجه میرسیم که آنان طوری بتها را شفیع قرار میدادند که شرک هم مرتکب میشدند زیرا برعلاوه دروغی بودن شفیعان، به استقلال آنها نیز معتقد بودند، در حالیکه شیعیان به کسانی که متوسل میشوند هیچ استقلال قائل نیستند، به عبادت شان نمیپردازند؛ و آنان را به منظور واسطهی فیض غیر مستقل میخوانند که جواز آن را خداوند متعال در قرآن داده است.
پس این آیه توسل مشروع را نفی نمیکند.
شبهه سوم: حضرت علی علیه السلام خطاب به امام حسن علیه السلام میفرمایند: خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری.
پاسخ: در بخشی از نامه 31، سفارش حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع) چنین آمده است که:
ترجمه: (فرزندم!) بدان آن کس که گنج هاى آسمان ها و زمین در دست اوست، به تو اجازه دعا و درخواست را داده و اجابتِ آن را تضمین نموده است، به تو امر کرده که از او بخواهى تا عطایت کند و از او درخواست رحمت کنى تا رحمتش را شامل حال تو گرداند. خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى.
در این نامه حضرت علی (ع) ضمن اشاره به نکاتی جهت تشویق به دعا میفرمایند: «خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى». در اینجا حضرت به این موضوع اشاره میکنند که اساس اسلام بر این است که انسانها میتوانند رابطهی مستقیم با پروردگار خود پیدا کنند، همان گونه که همه روزه در نمازهاى خود از آغاز تا پایان، مخصوصاً در سوره حمد، با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونهاى که هیچ واسطهاى میان آنها و او نیست. این افتخار بزرگى است براى اسلام و مسلمانان، که اسلام راه ارتباط مستقیم با خدا را بر همه گشوده و جاى جاىِ قرآن مجید، شاهد و گواه بر آن است به ویژه آیاتى که خداوند را با تعبیر «رَبّنا» یاد میکند. بر خلاف بعضى از مذاهب باطله که پیر و مرشد و شیخ خود را واسطه میدانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمیپندارند.
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا موضوع توسل و شفاعت که آیات و روایات فراوانی بر مشروعیت و مطلوبیت آن دلالت دارد است، با برقرارى ارتباط مستقیم با خداوند متعال منافات ندارد؟ با توجّه به این دو نکته پاسخ این سؤال روشن مى شود:
اولاً: حضرت فرمودند: «(خداوند) به تو امر کرده که از او بخواهى تا عطایت کند و از او درخواست رحمت کنى تا رحمتش را شامل حال تو گرداند» درحالیکه شیعیان در توسل و شفاعت، برای پیامبر (ص) و امامان (ع) هیچگونه استقلالی قائل نبوده و معتقدند که ایشان به اجازه و قدرت الهی میشنوند و پاسخ میدهند، و اگر خداوند متعال نخواسته باشد مشکلی حل وحاجتی روا گردد، توسل هم سودی ندارد، با این اوصاف، درخواست از ایشان، درخواست از غیر خدا نیست.
ثانیاً: حضرت فرمودند: «خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى»؛ درحالیکه محال است پیامبر (ص) و امامان (ع) بین انسان و خداوند حجاب (و سبب دوری) شوند. ایشان نه تنها حجاب نیستند بلکه سبب کوتاهی فاصله معنوی انسان با خداوند میشوند و به واسطهی وجود ایشان موانع فیض برداشته شده و مشمول فیض الهی میشویم، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
ترجمه: و اگر آنان هنگامى که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پیامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىکرد، یقیناً خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند.
برای توضیح این مطلب باید بگوییم، وقتی که میخواهیم با شخصی که دارای مقامات دنیایی است ارتباط برقرار کنیم لازم است شخصی را واسطه قرار دهیم و یا لااقل با رئیس دفتر آن شخص هماهنگ کنیم، اما امیرالمؤمنین علی (ع) در توصیف آسان بودن ارتباط با خداوند متعال میفرماید او با این همه جلال و عظمت ما را مجبور به آوردن واسطه و شفیع نکرده و هر کس بخواهد میتواند با او ارتباط مستقیم برقرار کند و مجبور به آوردن شفیع نیست.
حضرت در این بیان جبر بودن توسل و شفاعت را نفی میکنند نه جواز و مطلوبیت آن را و هرگز نمیتوان از این بیان برداشت عدم جواز و مطلوبیت توسل و شفاعت را داشت. (زیرا لازمهی بودن چیزی نبودن چیز دیگری نیست – دقت کنید).
از سوی دیگر در کتاب معتبر نهج البلاغه خطبهایی از حضرت موجود است که ایشان در مصیبت عظیم و جانکاه رحلت پیامبر خدا (ع) پس از ابراز عشق و علاقه خطاب به پیغمبر اکرم (ع) عرضه میدارند:
ترجمه: پدر و مادرم فدایت باد! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و همیشه ما را به خاطر داشته باش.
و اینگونه میان خودشان و خداوند متعال، حضرت رسول اکرم (ص) را واسطه قرار دادند. اگر واقعاً گفته ایشان در نامه 31 نفی توسل و شفاعت است پس چگونه (برخلاف سخن خود) میان خود و خداوند واسطه قرار داده و توسل نمودند؟ (دقت کنید)
ثالثاً: در جواز و مطلوبیت توسل و شفاعت به اذن خداوند تردیدی نیست؛ زیرا آیات و روایات زیادی به این موضوع دلالت دارد چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «مَنْ ذَا الَّذِى یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ». (سوره بقره، آیه 255)
ترجمه: کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟
بنابراین کسى که دست به دامان پیامبر (ص) و امامان (ع) برای شفاعت (در دنیا یا آخرت) مىزند در کنار آن میدانند که ایشان اجازه شفاعت را از سوی خداوند دارند، لذا از خداوند میخواهد که اذن شفاعت را از آنها نگیرد، پس مکمِّل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست.
بخاری نیز در صحیح خود از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که فرمودند:
ترجمه: به من پنج چیز داده شده که به هیچکس قبل از من داده نشده است؛ یکى اینکه من تا مسیر یک ماه به واسطه ترس یارى شدم، دیگر اینکه زمین براى من محل سجود و منشأ طهارت قرار گرفته است. پس هرکس در امّت من نماز او فرا رسید باید نماز گزارد. و غنائم براى من حلال شده ولى براى هیچکس قبل از من حلال نبوده است. و به من شفاعت داده شده است. و پیامبران قبل از من تنها بر قومشان مبعوث مىشدند بر خلاف من که بر عموم مردم مبعوث گشتهام.
همانگونه که ارتباط مستقیم با خداوند در جاى خود محفوظ بوده و مسلمانان شب و روز از آن استفاده میکنند، توسل شفاعت نیز در جاى خود ثابت است؛ به تعبیر دیگر هر دو در کنار هم، دو راه به سوى رحمت خداوندند ولی هرگز یکدیگر را نفی نمیکنند.
شبهه چهارم: من از سخنرانی ایشان چنین برداشت کردم که قانع بودن در برابر نعمات الهی بیهوده میدانند! زیرا در دقیقه 3:26 کلیپ نامه 31 حضت علی (ع) به امام حسن (ع) گفتند:
دوستان ما باید تو زندگی مون یاد بگیریم که از خدا چیز زیاد بخواهیم، من همیشه در دوره هام هم میگم، میگم انسان موفق، انسان خوشبخت، انسان سعادت مند، کسی که از خدا خیلی چیز میخواد، خیلی خیلی زیاد، هرچقدر که میخوای از خدا بخواه، هرچقدر از خدا نعمت بیشتری بخوای به معنای اینکه تو بنده شایسته تری هستی به معنای اینه که تو خدا رو بیشتر باور کردی، فکر نکن اگه از خدا کم بخوای بهتره ها، اصلا خوب نیست، از خدا همیشه، بخواه، زیادشو بخواه، اگر باور داشته باشی بهت میده، از خدا همه چی بخواه، زیاد بخواه، از خدا همه چی بخواه، زیاد بخواه، تو زندگیم یاد گرفتم که در مورد خدا بسیار بسیار جاه طلب باشم، بسیار بسیار زیاد، خدا به افرادی که جاه طلبانی ازش درخواست میکنند نعمت های زیادی میده، هرچقدر که میخوای بخواه، هرچقدر که بیشتر بخوای بیشتر عطا میکنه، هرچقدر که کمتر بخوای کمتر عطا میکنه،اگر کم از خدا میخوایم باور نداریم خداوند رو.
پاسخ: بدون شک راضی و قانع بودن به نعمات الهی از صفات بسیار پسندیده مؤمن بوده که آیات کلام الله مجید، روایات معتبر و علمای اخلاق به آن اشاره و توصیه نموده اند به چند حدیث در این زمینه اشاره میکنم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: خوشا بحال آنکه با اسلام هدایت شود ومعیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند (نهج الفصاحه . شماره 1980 )
امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود. (اصول کافی. ج3 . ص207 . حدیث 3 )
امام رضا علیه السلام فرموده اند: کسیکه جز به روزی زیاد قناعت نکند، جز عمل بسیار او را بس نباشد و هر که روزی اندک کفایتش کند عمل اندک هم کافیش باشد. ( اصول کافی ج 3٫ ص 207٫ حدیث 5 )
حضرت علی علیه السلام فرموده است: به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد. (میزان الحکمه . ج8 . ص 283 – 282 )
حضرت علی علیه السلام نیز فرمودند: خوشا بحال کسی که به یاد معاد و بازگشت باشد برای روز حساب کار کند و در زندگی به اندازه کفایت قناعت کند و از خدا راضی باشد. (نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 41)
شبهه پنجم؛ خیلی ها فکر میکنن بسم الله الرحمن الرحیم، «رحمن رحیم» بیشترین ترکیبی است که با کلمه رحیم آمده در حالیکه بسم الله الرحمن الرحیم فقط یک آیه هست در قرآن! بقیه جاها را ما خودمان گذاشتیم!!!!! فقط در سوره حمد بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان آیه آمده است.
پاسخ: چگونه ایشان ادعا میکنند که بسم الله الرحمن الرحیم را ما خودمان گذاشتیم در حالی که قرآن از دستکاری مصوون است؛ خداوند در آیه 9 سوره حجر میفرماید:
ترجمه: بى تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 1 سوره حمد پس از ذکر روایات با موضوع بسم الله الرحمن الرحیم میفرمایند: از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده مىشود که حتى اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره مىدانند.(تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص18)
شبهه ششم: ایشان با ذکر سخن امام علی (ع) که فرمودند: (خداوند) هر گناه تو را یکی و هر نیکی تو را ده به حساب آورده است. میگوید:
ببین خدا چقدر مهربونه، بر عکس حرفهایی که به ما زدن ها! به خدا این ها برعکس حرفهایی که حد اقل به من زدن! حد اقل به من، یه حرفهایی دیگه ایی زدن!
من توی یه شهر مذهبی بزرگ شدم؛ من توی قم بزرگ شدم، بیست سالمو توی اون شهر زندگی کردم، دقیقا برعکس این حرفها رو در تمام جاهایی که مراکز دینی بوده، شنیدم، به خدا!
به من گفتند اگر کوچکترین خطایی کنی… اگه کوجکترین اشتباهی کنی….دیگه کارت تمومه… پل صراط پلی هست که باریکی مو و تیزی شمیر! به من احساس گناه دادن بخاطر اشتباهاتم، من و از خدا دور کردند، صبح تا شب این کارو کردند.
پس هر که هموزن ذرهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (7) و هر که هموزن ذرهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (8)
اما جناب عباس منش، تعبیر از مو باریکتر و از شمشیر تیز تر شاید کنایه باشد. شیخ طوسی (ره) در رساله «آغاز و انجام» که شامل مباحث مبدأ و معاد است در این باره مینویسد:
«اینکه صراط از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است ، یعنى هم تشخیص دادن وظیفه این چنین است و هم رفتن راه وظیفه اینقدر سخت است . انسان تا بخواهد بفهمد وظیفهاش چیست، مثل اینکه از راهى که از شمشیر تیزتر و از مو باریک تر است، مىگذرد. و بعد از آن که وظیفه را تشخیص داد وقتى بخواهد به آن وظیفه درست عمل کند، مثل آن است که مىخواهد از راهى که از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است عبور کند.»
مطلب شما رو کامل خوندم نه اینکه برام جدید باشه همه اش رو قبلا شنیده بودم فقط خواستم مرور کنم چی رو؟؟ باورهایی که خیلی از ما رو حتی خودم رو زمین گیر کرده امام رضا ( ع) میگه خداوند نزد گمان ( باور) بنده ی خویش است این حرف امام هشتم شیعیان است میتونید تحقیق کنید یعنی به اندازه ی گمان بندگان میشه خداباشه٫٫٫٫٫ میتونه نتیجه حدیث باشه
این باورهایی که شما دارید خدایی رو میسازه که زندگی فعلی شما رو ساخته و گمان( باور) استاد خدایی رو میسازه که زندگی فعلی اش رو شکل داده بحث بی فایده است نتایج مشخصه و هرکس میتونه انتخاب کنه چه زندگی ای رو دوست داره٫٫٫٫ ایمان ابراهیم ثروت سلیمان یا ٫٫٫٫٫٫
برخی از شبهاتی که از سخنان آقای احسان فهامی برداشت کردم:
در مورد شفاعت حضرت یعقوب از پسرانش و یا حضرت محمد (ص) از یارانش، همه زنده بودند و در این دنیا با هم امکان ارتباط را داشتند، در آن رویداد خاص با هم در محضر خدا حضور داشتند. بنابراین اصطلاحاً شفاعت در مورد آنها کاملاً عقلانی و درست بود.
اما در مورد ما که امکان دسترسی به حضرت رسول (ص) و امامان و حتی امام زمان را نداریم، اولین مرحله و شرط لازم (که رفتن به نزد این بزرگواران است، و به زعم شما دست به دامان آنها شدن ) در مورد ما صدق نمیکند …
خواهشاً نگویید که آنها در آن دنیا، صدای ما را در این دنیا میشنوند و یا ما را میبینند، که این عین شرک صفات و در مقابل توحید صفات (طبق گفته خودتان) میباشد. و تنها خداست که از رگ کردن به ما نزدیکتر است. و تنها اوست که در لحظه ما را میبیند و صدای ما را میشنود (در قرآن صفات سمیع و بصیر و علیم و قدیر و… فقط به خدا اختصاص دارد، نه کس دیگر). و خواهشاً نگویید خدا این قدرت را به این بزرگان داده، که نداده، طبق سوره توحید ( که مسلمانان حداقل باید روزی 17 بار در نماز بخوانند) ، که میفرماید: … هیچ کس همتا و همانند او نیست.
در ضمن اگه خدا اجازه شفاعت کردن به پیامبر (ص) داده، به هیچ وجه به ما اجازه شفاعت خواستن و دست به دامن غیر خدا شدن، نداده ( ایاک نعبد و ایاک نستعین ). بنابراین خیلی فرق است بین شفاعت کردن و شفاعت خواستن.
نهج البلاغه فلسفه مبعث پیامبراندوستان وقتی دنبال نشانه های قانون بودم خیلی از این سخنان بسیار با ارزش حضرت علی (ع) ایمان و باور های منو قوی تر کرد بار ها و بارها بخوانید.با تشکر از سایت فوق العادمون…
خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند. انگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین رو اوردند.و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا کرد. خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود وهر چندگاه متناسب با خواسته های انسانها رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت های فراموش شده را به یاد آورندو با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی های پنهان شده ی عقل ها را آشکار سازندو نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند. مانند سقف بلند پایه ی آسمانها بر فراز انسانها. گاهواره ی گسترده ی زمین در زیر پای آنها و وساعل و عوامل حیات و زندگی. و راههای مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پیر کننده و حوادث پی در پی که همواره بر سر راههای آدمیان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر یا کتابی آسمانی یا برهانی قاطع یا راهی استوار رها نساخته است.
به نام خدای انیس و مونسم.
سلام به استاد توحیدی خودم .
به به چ فایل محشری بود،عالی وبی نظیر.
راسش انقدکه فقط توفرهنگ ما،به روزتولدوشهادت امامانمون ،اهمیت میدن.هیچ وقت درموردکلامشون نیومدن ،به این واضحی وبااین تفسیر،چیزی رابرای مابیان، کنن .
بقدری هم به طورافراطی احادیث ،برامون اووردن که ،من یکی به نوبه ی خودم گوش شنوایی برای شنیدنشون نداشتم.
فایلهای توحیددرعمل خیلی خوبن .به نظرم دوره هاشم فوقالعاده ،بایدباشه . انشالله بتونم بعدازخریددوره های دیگم ،این دوره راهم بخرم .
استادعرض کردن این نامه ی امام علی دراواخر،عمرشون نوشته شده .پس تمام تجربه های عمروزندگیشون بوده.به همین جهت کامل وبی نقص بود.البته که این بزرگواران ،کلامی بانقص ندارن .
امام علی به فرزندبزرگوارشون ازنشانه های رحمت الهی گفتن.
اولین نشونه :بدان خدایی که گنجهای آسمان دردست اوست،به تواجازه ی درخواست داده است واجابت آن رابه عهده گرفته است.
تورافرمان داده که ازاوبخاهی تابه تو،عطاکند،درخواست رحمت الهی کنی تاببخشاید.
استادعزیزمون باقانون درخواست ماراآشناکرده،وبه ماگفتن بزرگ وزیادبخاهیم.اگربیشتربخاهیم درواقع داریم نشون میدیم که عظمت و بزرگی خداچقدزیاده،
ینی باوردارم خداوندفراوان نعمت داده .طوری که هرچقدهرکس هرچی بخاد،هست بدون اینکه چیزی از کسی کم بشه .
همانطورکه استاد گفتن ،منم درگذشته به خاطر احساس گناه فکرمیکردم لزومی نداره درخواست چیزی کنم ینی فکرمیکردم اگه درخواست کنم ،کسی پاسخگوی من نخواهد بود.
خداروشکرکه این باورغلط، راکنارگذاشتم .
الان هرآنچه بخام ،باباوراینکه ،میدهد،به خدامیگم .
هیچ کنترلی هم برای برآورده شدنش ندارم .چون ایمان دارم خودش هرآنچه صلاح بدونه وهروقت وزمانی که بخاهد،میدهد.
باورغلط دیگه ای که داشتم فکرمیکردم ،درخاستهای مادی هرچی نباشه بهتره،چون این دنیافانیه ولزوما،داشتن مال وثروت مانع داشتن ایمانت میشه .
خدایا سپاسگزارم که دیگه ازاین افکارهای منفی ومخرب ندارم .میخام ازبنده های خوبش باشم که زیادباورش داشته باشم وزیاد،ازش بخام.
وباوردارم که خداوندبیشترازهرکسی به مانزدیک است چون ما، قسمتی از خداهستیم.
دومین نشونه :وخداوندبین تووخودش کسی راقرارنداده تاحجاب وفاصله ایجادکندوتورامجبورنساخته،که به شفیع وواسطه ای پناه ببری.
میخادبگه، توبقدری به خدانزدیک هستی که راحت میتونی ازخداشفاعت کنی .اینکه ما،خودمون رالایق دعاکردن وشفاعت نمیدونیم ،وکسی راواسطه قرارمیدیم درواقع به خداشرک می ورزیم .
استادمیگن حتی توخودتوازخدادور،بدونی ،ینی داری شرک میورزی.
خداروشکر،ازجوانی هم این موضوع تو،کت من نمی رفت که متوسل به کسی یا چیزی شوتاخدابه درخاستت، جواب بده یاشفاعتت کنه .
خدایا شکرت که یه باوردرست داشتم 😉
سومین نشونه:درآنجاکه رسوایی،سزاوارتوست،رسوانساخته وبرای بازگشت به خویش ،شرایط سنگینی قرار نداده است.
بله خداوندپوشاننده ی عیبهاس.
وتومیتونی هروقت چه زمانی ودرهرکجا،وباهردین ومذهبی که داری ،ازخدای خودت طلب مغفرت کنی .وخداوندتوبه پذیره.وبنده ای را که خودش احساس ندامت وپشیمانی میکنه راحت می بخشه.
چه درک قشنگی ازخداگفتن که قوت قلبی برای ماهست واینکه به فرزندانمون بیاموزیم که احساس گناه راهیچ وقت دروجودشون ،قرارندن.وباوجوداشتباهشون ،بدونن که خداوندشون اونهارامیبخشن ونیازبه تنبیه وعذاب کشیدن خودت نیس.
آخه توگذشته فکرمیکردیم اگه عذاب بکشیم وازیادنبریم وگناه راباخودمون یدک بکشیم درواقع بنده بودنمون رانشون میدیم.خودمون هم خودمون رانمی بخشیدیم .
انگاربایدخدامیومدباصدای خودش میگف ،ببین بخشیدمت برو،ردکارت .چون نمیگف ماهم عذاب دادن خودمونو،ادامه میدادیم .
نشونه بعدی :درگناهان ،تورابه محاکمه نکشیده وازرحمت خویش ناامیدت نکرده است .بلکه بازگشت تورااز گناهان ،نیکی شمرده است وهرگناه تورایکی ونیکی تورا،ده تاحساب میکنه ینی ده برابرپاداش میده.
بایدایمان داشته باشیم که خدامارامیبخشه.اینکه صدهابار،آلوده به گناهی یااشتباهی بودیم واینکه خداوند،عابرومونو،نبرده ،نشونگر،بزرگی وبخشندگی خدامونه .
صدبارتوبه شکستی، بازآی.خداروشکربه درک این جمله هم رسیدیم .
راه بازگشت وتوبه رابرای ماگشوده .کارهای خوبمون ،میتونه پوشاننده ی بدیهامون باشه.
همیشه فکرمیکردم بسم الله الرحمن الرحیم قبل هرسوره ،گفته شده .نمیدونستم فقط یکبار اومده در قرآن .ممنون ازاستادکه این آگاهی رابهمون داد.
وگفتن غفورالرحیم ،۲۵بارتکرارشده ینی میبخشمت بعدنعمت بهت میدم .
انسان دربزرگواری وقدرت خدا،واقعن کم میاره .اصلن درک خداوشناخت کامل خداتو،مغزماآدما،نمیگنجه .فقط انشالله بتونیم سعی درشناختش داشته باشیم تا حداقل به اندازه درک وشناختمون ،نتایج واحساسات عالی بدست بیاریم .
نشونه بعدی:هرگاه اورابخوانی،ندایت رامیشنود.وچون بااورازدل گویی،رازتومیداند.پس حاجت خودرابه بگووراز،دل بازگو.غم واندوهت رادرپیشگاه اومطرح کن تادرمشکلات وغمهایت به تو یاری رساند.
استاد گفتن: کسیو،سنگ صبورخودت ندون،سنگ صبورکسی هم نباش.
استادمن به لحاظ سنگ صبور بودن کسی ،سبکم این جورنیس که روی من تاثیری بزاره .به هیچ وجه هر موضوعی هم که باشه من تحت تأثیر حرف وناراحتی کسی یادرددل کسی ،قرارنمیگیرم.
اولافکرمیکردم خیلی مزخرفه این اخلاقم ،چراانقدبی احساسم ؟ولی الان متوجه شدم که یه پوعنی برام .وخداروشکرمیکنم که این اخلاق رادارم.
ولی درمورد،راز،یادردودل کردن وبازگوکردن مشکلات ،متاسفانه تاپارسال ،کسانی مثل خاهریادوست یافامیلی داشتم که بیان کنم.ولی بقدری نتایج های تلخ دریافت کردم که متوجه شدم هیچ کس حتی همسرت هم یه جاهایی ،نمیتونه سنگ صبورت باشه ،یه وقتی یه جایی ،میکوبه سرت .
چقدموردقضاوت قرارمیگیری ،ازکرده ی خودت پشیمونت میکردن.دقیقا هم بابیان کردنش فرکانس منفی به جهان میدادم و دریافت هم میکردم .کاری بیهوده …..
بله فقط وفقط خدارازنگه دارتوعه،وفقط پیش خدامیتونی خالی بشی .به کس دیگه حتی عزیزترین کسانت هم تکیه نکن.
نشونه ی بعد:وازگنجینه های رحمت اوچیزهایی درخواست کن که جزاوکسی نمی تواندعطاکندمثل تندرستی ،عمرزیاد،گشایش درروزی.
بابت سلامتی وعمرزیاد،که بدون شک وبدون فکر،قبول داریم که دهنده خداس،مگرمیشودازکسی چنین درخاستهایی داشت! ،ولی درموردرزق وروزی خیلی شرک ورزیدیم که با کمک استادمتوجه قانون وباورجدیدشدیم که فقط خداوندروزی دهندس.
وهیچ کس باهرشغل وسمتی نمیتونه دهنده ی روزی دهه ،من باشه مگر اینکه من باورداشتن باشم خداوندازطریق دستان خودش روزی میرسونه .واگرنه اگرمن، نگاه دیگه ای داشته باشم درواقع بازشرک ورزیدم.
بقدری باورفراوانی خداوندراقبول داریم که دربرابرنعمتهاوداده هاش بایدهرروزسجده کنیم وسپاسگزارش باشیم .
قناعت درپیشگاه خداوندینی باورنکردن فراوانی نعمتهاش.
سه رکن اساسی و مهم زندگی راگفتن که ازخودش بخواهیم تندرستی،عمرزیاد،رزق وروزی فراوان .
پس بخاهیم تاداده شود.
نشونه ی بعدی:سپس خداوندکلید های گنجهای خودرادردست توقرارداده که به تواجازه دعاکردن فرمود.پس هرگاه اراده کردی ،میتوانی بادعا،درهای نعمت خداوندرابگشایی تاباران رحمت الهی برتوببارد.
درواقع کلیدگنج،که دعاکردن هس راخدابه مانشون داده .پس بیاییدازبنده های خوب خداباشیم ،همش دعاکنیم وازش درخواست کنیم.
درخواست کردن فقط ،برای کارهاوچیزای بزرگ نیس. هرروز،ودرهرلحظه میتونیم برای هرکاری ازخدادرخاست داشته باشیم .
سعی کنیم تودرخاستهامون ازواژه های میخام استفاده کنیم نه افعال منفی که با(ن)شروع میشه مثل نمیخام فلان چیزو،نمیخام فلان کسو،نمیخام فلان کارووغیره….
نشانه یبعد:هرگزازتاخیراجابت ودعاناامید مباش .زیرابخشش الهی به اندازه نیت است .
منظورتون این بوده که به اندازه ای که توباورش داری ،خواسته هات برآورده میشن.واگرگاهی دراجابتش تاخیری رخ بده ،شایدپاداش بیشتری یا خواسته ی بهتری میخادبده.
شاید بااین اتفاق ،میخادتوکاملتروبزرگتربشی .ینی ظرف وجودی توبزرگ بشه.
یامیخادوقتی بده که توآماده دریافتش باشی.
امام حسین ،بزرگترین گناه راناامیدی خواندن.
پس سعی کنید با احساس خوب وشادبودن ،درخواست بدیدوبااین احساس منتظردریافتش باشیدتاوقت وزمانش برسه.
بایاس وناامیدی چیزی رانمیتونیدبدست بیارید.احساس بد=اتفاقات بدرابوجودمیاره.
استاد مثال خوبی زدن که گفتن:شمااگه یه نفربیادوبگه فردابیاسرکار،سریع روحرفش حساب وا،می کنیدپس چطوربه وعده های خداشک می کنیدوباورنمیکنید،اگرازاین دسته افرادهستید،بایدبگم خیلی مشرکید.
ودرآخرمیگن :حواستون باشه چ درخاستهایی میکنید.
هیچ وقت چیزایی نخایدکه باعث نگرانی ودلهره واضطرابتون بشه .مثلاخونه ی بزرگ میخواستی ،حالاکه داری حالاعلاوه برحساسیتهات برای ،نگهداریش ،ممکنه از،توش بودن وقتهایی که تنهایی ،وحشت کنی .آخه خودم این فوبیارادارم ازخونه خالی بزرگ میترسم .
چیزهایی بخواهیم که ماراازسختیهاوغم واندوه دورمیکنه .
وبخاهیم که شادی وسلامتی ماراتامین بکنه.اینوبدونیم که مال دنیا،ماندگارنیس،دنیاهم جایی نیس که تاابدبمونیم .پس فکرآخرتمون باشیم همیشه .وازلحظه به لحظمون لذت ببریم.
دنیافانی وزودگذره .تواین دنیاهیچ چیزپایداروابدی نیس.
راسش من ازوقتی که به این درک رسیدم ،خیلی راحتروباخیال آسوده تری زندگی میکنم ،برای بدست اووردن چیزی هم حرص نمیخورم .چون باوردارم دیگه خدایی دارم که حواسش به همه چیزهس.
بایدسعی کنیم ازلحظه هایی که میان وتموم میشن ،لذت ببریم .
به نظرم هراتفاقی که بایدبیفته میفته.
به قول استادهرچی بیخیالترباشی ونگران چیزی نباشی ،زودتربدست میاریش.البته به شرط اینکه ایمان وباورت به خدازیادباشه وباهدایتش پیش بری بی چون و چرا.
استادجونم مرسی ممنون
نمیدونم چطورازت تشکرکنم .بی نهایت سپاسگزارم که شناخت، مارابه خصوص نسبت به امامانمون ،بیشترمیکنید.
خیلی خیلی لذت بردم وخوشحال شدم که مطالبی که یادمیگیرم همگی بادیدگاههای خداوند مطابقت داره .
اینهاباورهای منوبیشتروبیشترمیکنه .
از اینکه استادی بااین دیدگاه وروش ،دارم ازخداممنون وسپاسگزارم.
استادجونم عاشقتم
در پناه الله یکتاباشید همیشه.
با سلام به استاد عزیزم ومریم خانم من تشکر میکنم از این همه آگاهی های که توی فایلهای رایگان شما وجود داره و خداوند را شاکرم که شما را در مسیر زندگی من قرار داد من تازه افتخار عضویت در سایت را به دست آوردم امیدوارم که بتوانم به زودی به نتیجه ای برسم و حرفی برای گفتن داشته باشم و کامنت بزارم ومثل دیگر اعضا به همه انرژی مثبت بدم با سپاس فراوان از همه اعضای این سایت که کمک میکنند که جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه
سلام استاد گرامی
میخوام بگم امام حسن (ع) نیازی به واسطه ندارن که ما باید با توسل به معصومین وصل بشیم به دریای رحمت مگه نه استاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شمام میگین فقط خودت و خدا بدون هیچ واسطه ای ؟
راستش من دچار تناقض شدید شدم لطفا راهنمایی کنید
وچون در قرآن تصریح به جواز توسل شده
آیه ی 64 سوره نسا
لَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً
اگر ایشان وقتی به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند ورسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبه پذیر وبخشنده خواهند یافت.
((( رفتن به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله برای طلب بخشایش در این آیه عام است ؛ شامل حیات ایشان و بعد از مرگ ظاهری می شود )))
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً سوره نسا آیه 59
ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [ اوصیای پیامبر ] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید ، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید ( و از آنها داوری بطلبید ) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این ( کار ) برای شما بهتر ، و عاقبت و پایانش نیکوتر است
سلام دوست عزیز خداوند مقام شفاعت کننده یا مقام المحمود رو به پیامبر ما دادن و بهتره که طبق گفته خدا ایشان واسطه ما شوند و شافع ما باشند
اما ایه ی دوم در زمینه اثبات پیروی از ولایت الهی در زمین برای هدایت و لازمه ان پیروی از رسول خدا و همچنین جانشینان ایشان که شامل 12 امام می باشند که لازمه این امر از طریق تشکیل حکومت اسلامی ممکنه و در ادامه ایه به لزوم عدم مراجعه به طاغوت در هنگام نزاع بین مسلمین سخن میگه و ان چنان ربطی به توسل نداره و فقط میکه اینان ولی وراهنما و سرپرست شما در زمین اند برای هدایت شدن و اگر دنباله رو شخصی غیر پیامبر و ائمه باشی نباید امید زیادی به هدایت شدن به راه راست داشه باشی
موفق باشی من اول صفه در پاسخ به پیام اول توضیحات کاملی رو در زمینه توسل ارئه کردم که از طریق قران ثابت کردم این کار شرک نیست.
موفق باشی
سلام استا د خدا قوت عالی بود فقط یک چیزی من دچار دو گانگی شدم پس ما وقتی مشکلی داریم متوسل به اعمه میشیم یعنی ما دیگه متوسل نشیم پس دعای توسل حکمتش چیه من تو این موضوع به مشکل بر خوردم لطفا جواب سوال من روبدیت ممنون میشم پاسخ دهید
سلام سمیرا خانم . اگه اجازه بدید من نظرم رو بگم . ما شیعه هستیم و امامان معصوم الگوی زندگی ما هستن . من خودم وقتی دچار گره و مشکل میشم شدیدا به حضرت علی متوسل میشم . ایشون هم بارها به من کمک کرده .ولی من میدونم حضرت علی هم بنده خداست و ایشون هم نماز میخوند و تقوی پیشه میکرد . جایی شنیدم که حتی حضرت ابراهیم وقتی داشتن به آتش مینداختنش دعا کرد به درگاه خداوند و گفت خداوندا به حق محمد و آل محمد (ٌص)نجاتم بده . حضرت محمد و آل محمد عزیز ترین بندگان خداوند هستن . آبرومند نزد خداوند هستن . ولی افرادی هم هستن که با تقوی و ایمان به درجاتی رسیدن که در بهشت هم نشین امامان معصوم خواهند بود .انشا الله من و شما هم این توفیق رو داشته باشیم .به نظر من توسل کردن خیلی هم خوبه ولی باید یادمون باشه اگه بنده خدا نباشیم حتی امامان معصوم هم شفاعت ما رو نمیکنن .. شرط شفاعت امامان معصوم هم بنده خدا بودنه . مثل اینکه من اصلا مدرسه نرم و انتظار داشته باشم با تبصره فلان به من مدرک قبولی بدن . تبصره و تک ماده و پارتی شامل کسی میشه که مدرسه رفته و امتحان داده و نمره کم آورده . دلم میخواد جوری بنده خدا باشیم که آقا امام زمان (ص) به ما افتخار کنه .ما وقتی اصلا با خداوند حرف نمیزنیم و ایمانمون ضعیف میشه حس میکنیم اونقدر بی لیاقت شدیم که نمیشه دیگه با خدا حرف زد وضعمون خیلی خرابه و اصلا خدا به حرفهای ما گوش نمیده در حالیکه هر لحظه خداوند به ما نزدیکه و دعای ما رو میشنوه . احساس لیاقت همون چیزیه که حصرت علی یاد ما میاره و میگه از خداوند بخواه . صد بار هم اگر توبه شکستیم باز هم خداوند مهربون توبه ما رو میپذیره .و خواهش ما رو قبول میکنه حالا اگه پارتی داشتیم و به حضرت علی یا امام حسین متوسل شدیم چه بهتر .هیچ شفاعت کننده ای شفاعت نمیکند مگر به اذن خداوند . دوستان اگه کسی بهتر از من فکر میکنه به منم بگه .
سلام خانم محمدی ممنون از پاسخی که دادیت و وقت گذاشتیت نشما کتاب فلورانس اسکوال شین خوندیت یا نه من همونجا به خدا اشنا شدم وخیلی این کتاب به من کمک کرد وتوانستم ذهن بسته ام رو باز کنم و اغازی شد واسه تغییر واسه من من همون موقعه هم بعد از مطالعه اون کتاب با همین مشکل مواجه شدم وبعی از تفسیر دعای کمیل اقای عباسمنش هم با همین مشکل مواجه شدم که اقای عباسمنش میگفتن حضرت علی هرچی مبخواستن خودشن مستقیم از خدا میخواستن واز حضرت محمد نمیخواستن من دوباره دچار دو گانگی شدم وهنوز هم همین مشکل دارم من از اقای عباسمنش خواهش مینک که جواب سوال من رو بدن ممنون میشم ان شاالله روز به روز موفق تر بشیت من یکی از خواسته هام از خداوند اینه که روزی برسه من بتوانم ا اقای عیاسمنش همکار ی مستقیم داشته باشم
سلام به همه دوستان
هیچ شبهه و شکی در سخنان ایشون نیست زیرا منظورشون از بیان توسل به این معناست که خودت رو باور داشته باش توام عزیز خدا هستی و باید مستقیما از خودش بخوای هر خواسته ای که داری و اگر خطا کاری خدا توبه رو برایت قرار داده تا بدونی خدا غفور است نه متکبر و حتی خود آقای عباس منش میگه به خدا نگو چیزهایی رو که نمیخوای اونایی که میخوای رو بگو اگه ایمان داری بهش که قادر تواناست باورش داری
منظور آقای عباس منش از توسل نکردن نفی توسل نیست بلکه میگه اول باور کن خدا قادر تواناست بهش ایمان داشته باش و چیزهایی که ازش میخواهی رو بگو هرچی نه فقط مادی
ما انسانهای شیعه توسل میکنیم به امامان به عنوان اینکه آنها انسانهای پاک و بیگناهی بودند مانند دعای توسل که خواندن این دعا یعنی توسل به خدا از طریق امامان و گفته های آقای عباس منش میگه واسطه یا توسل داشتن بدون اینکه باور کنی خدا به تونزدیک نیست غلطه چون خدا به همه انسانها نزدیکه مثل پیامبران و امامان منتها آنها با خدا رابطه متقابل داشتند. ما انسانها فقط خدا به ما نزدیکه نه ما به خدا
پس باید باور کنیم قدرت و غفور بودن خدارو تا بهش نزدیک بشیم دعا کنیم تا آروم بشیم با انسانهای خوب که به خدا نزدیکنند صحبت کنیم نه هر انسانی که بشی براش سنگ صبور منظور پیامبران هستند که تنها بهترین سنگ صبورها هستند با اونا صحبت کنیم و به اونا توسل کنیم راه درست زیستن رو بهمون نشون بدند نه اینکه اونا واسطه ما و خدا بشودند
سلام خدمت استاد عباس منش .اینجانب کوکب سبحانی بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی میباشم .سپاسگزارم .امیدوارم خداوند تن سالم ودل شاد به شما عطاکرده و بدانید دعای خیرم همواره باشما میباشد.
سلام
استاد من در حال استفاده از مجموعه گام به گام تا استقلال مالی هستم وخداراشکر وبه لطف خدای مهربان روز بروز اثار ان را در زندیگیم میبینم وبه این فایل و فایلهای معنوی خیلی نیاز دارم ممنون از زحمات شما برایتان ارزوی سلامتی وثروت میکنم تا یکشنبه ها لحظه شماری میکنم
سلام خدمت استاد عباس منش و این گروه تحقیقاتی فعالشون. من حدود 2 هفته است که از طریق یک از دوستان با سایت شما آشنا شدم، اولین فایلی هم که دانلود کردم، نتایج یکی از افرادی بود که از بسته روانشناسی ثروت استفاده کرده بود. به شدت مجذوب سایت و مطالب پرمحتوای سایتتون شدم. من اخیرا در یکی از رشته های مهندسی فارغ التحصیل شده ام و در حال محیا کردن راه اندازی بیزینس می باشم. به نظر من جای یک فایل در بین این همه فایل خوب خالی است و آن هم روش های تبلیغات می باشد. چیزی که خیلی از افراد آن را هدر دادن سرمایه می پندارند نه یک سرمایه گذاری. نظر شخصی من این است که تبلیغات خوب در کنار آشنا بودن به روانشناسی فروش همراه با تغییر باورها، معجزه ای در شغل های گوناگون ایجاد می کند که شاید احساس کنید که شرکتی که اکنون تاسیس کرده اید یا شغلی که اکنون شروع کرده اید سابقه یک روزه ندارد بلکه سابقه چند ساله دارد. در آخر از خداوند مهربان سپاسگزارم که دری از درهای رحمتش را به روی من گشود.
با عرض سلام خدمت استاد بزرگ و گروه ارزشمند تحقیقاتی ایشان
در مورد نامه 31 حضرت علی در جمعی صحبت کردم و اینکه خداوند فرموده بین انسان و خودش هیچ واسطه ای قرار نداده ، و خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است و به از هیچ کس نخواهیم که ما را محضر خداوند شفاعت کند چون شرک است ، خب افراد به من گفتند پس جریان دعای توسل چیست و من پاسخی نداشتم لطفا من را راهنمایی فرمایید ، سلامتی و ثروت و شادی را از درگاه خداوند مهربان برایتان آرزومندم . یا حق
برخی از شبهاتی که از سخنرانی عباس منش پیرامون نامه 31 حضرت علی (ع) برداشت کردم:
شبهه اول: اینکه به کسی توسل میکنند و میگویند فلانی چون به خدا نزدیک تر است حاجتم را به خدا بگوید، حاجت روا شوم، اشتباه است! زیرا خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تر است؛ خداوند به صورت یکسان به انسان ها نزدیک است لذا نیازی نیست کسی را واسطه قرار دهیم! از سوی دیگر ایشان میگویند فکر نکن که کسی از تو به خدا نزدیک تر است؛ زیرا این فکر یعنی شرک؛ یعنی بی ایمانی!!!!!
پاسخ: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ. (سورهی ق، آیه 16)
ترجمه: ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم.
توضیح: عدهایی با استفاده از این آیه میگویند، خداوند فرموده من به انسان از رگ گردن نزدیکتر ام، بنابراین واسطه قرار دادن کسی جهت نزدیک شدن به خدا و رفع حوائج، کاری باطل و بیهوده است، زیرا خداوند به همه نزدیک است و نیازی نیست از واسطهایی جهت نزدیکی به او استفاده کنیم.
در پاسخ این شبهه باید گفت که درست است که خداوند به همه از رگ گردن نزدیکتر است، ولی آیا همهی ما به خداوند نزدیک هستیم؟ توسل و واسطه قرار دادن شیعیان بخاطر نزدیکی شخص به خداست نه نزدیکی خداوند به شخص! نزدیکی خداوند به انسان عام بوده و شامل تمام انسانها چه مسلمان و چه کافر میشود، اما نزدیکی انسان به خداوند خاص بوده و از راه اطاعت و بندگی او بدست میآید، این نزدیکی دارای ارزش است. (دقت کنید)
دوست نزدیکتر از من به من است
وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که او
در کنار من و من مهجورم
در مورد اینکه ایشون فرمودند ” زیرا این فکر یعنی شرک؛ یعنی بی ایمانی!!!!! ” باید عرض کنم که توحید بر 4 قسم است:
• توحید ذات: اعتقاد به یگانگی خداوند است.
• توحید صفات: اعتقاد به اینکه صفات خداوند، عین ذات مقدسش بوده و هرگز جدا و عارض بر ذات نیست؛ و باور به اینکه صفات الهی را فقط خداوند به صورت مستقل و نامحدود دارد.
• توحید افعال (ربوبیت): اعتقاد به اینکه یگانه فاعل مستقل هستی خداست و هیچ موجودی در فاعلیت و تأثیر گذاری، مستقل از اراده و قدرت او نیست.
• توحید پرستش: اعتقاد به اینکه فقط باید خدا را عبادت و پرستش کرد.
شرک نیز بر 4 قسم است:
• شرک ذات: اعتقاد به دو، سه یا چند خدا است.
• شرک صفات: اعتقاد به اینکه صفات خداوند، جدا یا عارض بر ذات اوست یا باور به اینکه صفات الهی را کسی غیر خداوند همانند او به صورت مستقل و نامحدود دارد.
• شرک افعال (روبیت): اعتقاد به وجود فاعل مستقلی غیرِ خدا، که در انجام و تأثیر گذاری فعل، مستقل عمل کند.
• شرک پرستش: اعتقاد به پرستش غیر خدا (انسان، جن، فرشته، چوب، سنگ، ستاره، خورشید و …).
شیعیان به هر 4 قسم توحید معتقدند و این اعتقاد را هنگام توسل نیز دارند، با این حال شما چگونه میگویید این فکر یعنی شرک؟؟؟ از کجا به این نتیجه رسیدید؟
مضافاً اینکه خدای مهربان در قرآن دستور داده وسیلهای برای تقرب به او بجوییم و مفهوم توسل در جای جای قرآن آمده که مختصرا به چند مورد از آن اشاره می کنیم:
1- آیه 35 سوره مائده
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ وَ جَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
توضیح: اساساً ایجاد رابطه میان «انسان خاکى» با «ذات باریتعالى» بدون واسطه امکان پذیر نیست و مىبینیم که خداوند پیامهاى خود را به واسطه افراد بخصوصى- که همان انبیا هستند- به مردم ابلاغ مىکند و هرگز بطور مستقیم با مردم سخن نمىگوید. انسان نیز نمىتواند بدون وسیله و واسطه با خداوند ارتباط برقرار کند. حال این وسیله ممکن است یک عمل الهى باشد؛ مانند نماز، روزه و عبادات و ممکن است یک شخص الهى باشد مانند اولیاء اللّه. این معنا در آیات قرآن کریم به روشنى آمده است و تدبر در آنها ما را با حقیقت مطلب آشنا میکند. (تفسیر کوثر، جعفری، یعقوب، ج3، ص141)
وسیله در آیه فوق معنى بسیار وسیعى دارد و هر کار و هر چیزى را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار مىشود شامل مىگرد (تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج4، ص364) در این آیه خداوند متعال به مؤمنان دستور میدهد تا برای تقرب به او از وسیلهای استفاده کنند و روشن است هر چیزى که مورد رضایت و توجه خداوند باشد، مىتواند وسیله قرار گیرد. بنابراین وسیله میتواند از نوع اشیاء (مانند کعبه، حجر الأسود) باشد، یا از نوع افعال (مانند نماز، حج و جهاد) باشد، یا از نوع ترک کردنى (مانند روزه) باشد و یا از نوع اشخاص (مانند اولیاء اللّه – امامان، انبیاء، صلحا، و شهداء – ع – ) باشد؛ بالأخره هر چیزى که ما را به خدا نزدیک کند و خدا را به یاد ما بیندازد، مىتواند وسیله میان ما و خدا باشد. اولیاى خدا هم همین حالت را دارند و لذا در بعضى از احادیث، اولیاء اللّه به این صورت معرفى شدهاند، چنانچه طبری روایتی را از رسول اکرم (ص) نقل میکند:
حدثنا القاسم قال، حدثنا الحسین قال، حدثنا فرات، عن أبی سعد، عن سعید بن جبیر قال: سئل النبی صلى الله علیه وسلم عن أولیاء الله، قال: هم الذین إذا رُؤُوا ذُکِر الله. (جامع البیان فی تأویل القرآن (تفسیر طبری)، طبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، ج15، ص 120 (محقق: أحمد محمد شاکر؛ ناشر: مؤسسه الرساله؛ چاپ: اول 1420 هـ – 2000 م)
ترجمه: از رسول خدا در مورد اولیاء خدا سوال شد، حضرت فرمودند: آنها کسانی اند که زمانی که به آنها نگاه میکنید به یاد خدا میافتید.
شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار مىگردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است، و همچنین پیروى از پیامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها، زیرا همه اینها موجب نزدیکى به ساحت قدس پروردگار مىباشد حتى سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان مىباشد جزء این مفهوم وسیع است. حضرت علی (ع) مهمترین وسیله ها را در خطبه 110 نهج البلاغه نام برده اند. و آنها که آیه فوق را به بعضى از این مفاهیم اختصاص دادهاند در حقیقت هیچگونه دلیلى بر این تخصیص ندارند، زیرا همانطور که گفتیم وسیله در مفهوم لغویش به معنى هر چیزى است که باعث تقرب مىگردد.
2- آیه 19 سوره محمد (ص)
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْوَاکُمْ.
ترجمه: پس بدان که معبودى جز «اللَّه» نیست و براى گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را مىداند!
توضیح: در این آیه خدای مهربان به پیامبر اسلام (ص) دستور میدهد تا برای خود و مردان و زنان مؤمن طلب استغفار کن. مشخص است که پیامبر (ص) به حکم مقام عصمت هرگز مرتکب گناهى نشده، اینگونه تعبیرها یا اشاره به مسأله ترک اولی و حسنات الأبرار سیئات المقربین است، و یا سرمشقى است براى مسلمانان. (اقتباس از تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج21، 452) این دستور خداوند به پیامبر (ص) برعلاوه اینکه جواز توسل است، مطلق نیز است و محدود به زمان مشخصی نشده و شامل تمام زمان ها (حتی بعد از وفات ایشان) میشود.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: چرا خداوند دستور داده است تا پیامبر اکرم (ص) برای دیگران استغفار کنند؟ خداوند میفرماید:
وَ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ. (سوره هود – آیه 90)
ترجمه: از پروردگار خود، آمرزش بطلبید؛ و به سوى او بازگردید؛ که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبهکار) است!»
آیا جمع بین این آیه که مؤمنین امر به استغفار و توبه شدهاند، و آیه قبل که خداوند به پیامبر اکرم (ص) دستور میدهد برای مؤمنین طلب مغفرت کند، جواز استفاده از وسیله و توسل را به صورت مطلق نمیرساند؟
3- آیه 64 سوره نساء
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.
ترجمه: و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] بر خود ستم کردند نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پیامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىکرد، یقیناً خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند.
توضیح: این آیه با صراحت موضوع توسل و استفاده از واسطه را برای رسیدن به حوائج دنیایی و اخروی تأیید کرده و شرط آمرزش گناهکاران را توسل و استفاده از واسطه معرفی میکند. از این آیه به خوبى استفاده میشود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحى در پیشگاه خداوند و طلب چیزى از خداوند به خاطر او، به هیچ وجه ممنوع نیست و با توحید منافات ندارد و اینگونه پاسخ دندان شکنى به کسانی که این گونه وساطت را انکار میکنند، داده میشود.
روشن است که پیامبر (ص) آمرزنده گناه نیست، ایشان از خداوند طلب آمرزش میکنند. نکته قابل توجه این است که قرآن نمىگوید: تو براى آنها استغفار کن بلکه میگوید: «رسول» براى آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبر (ص) از مقام و موقعیتش استفاده کند و براى خطاکارانِ توبه کننده، استغفار نماید.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل جایز نیست چرا خداوند میفرماید اگر برعلاوه استغفار خودشان رسول (ص) نیز برایشان استغفار میکرد، آن زمان خدا را بسیار بسیار توبه پذیر و مهربان مییافتند؟ آیا آمرزش آنها فقط با استغفار خودشان و بدون بهره گیری از وسیله ممکن نبود؟
4- آیه 97 و 98 سوره یوسف
قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿97﴾ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿98﴾
ترجمه: گفتند: اى پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه، بىتردید ما خطاکار بودهایم. (97) گفت: براى شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
توضیح: هنگامی که کردهی زشت پسران حضرت یعقوب(ع) بر ملاء شد، به پدر خود متوسل شده و از او خواستند که برایشان طلب استفغار کند، حضرت به خواسته شان جواب مثبت داده و فرمود که به زودى از درگاه خدا براى شما آمرزش مىطلبم.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل ناجایز است پس چرا به عنوان یک عمل تأیید شده در قرآن مطرح شده است؟ چرا یعقوب نبی (ع) که پیامبر الهی و معصوم بودند به جای اینکه فرزندان را از توسل بازدارند و بگویند چرا خودتان استغفار نمیکنید، به توسل آنها جواب مثبت داده و فرمودند به زودی برای شما آمرزش میطلبم، و خداوند نیز در قرآن کریم سخن یعقوب نبی (ع) را تأیید نموده است؟
5- آیه 37 سوره بقره
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
ترجمه: سپس آدم از پرورگارش کلماتی دریافت داشت (و با آنها توبه کرد) و خداوند توبه او را پذیرفت، چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است.
توضیح: این آیه اشاره به توبه حضرت آدم (ع) دارد که خداوند به ایشان کلماتی را تعلیم فرمود تا به وسیله کلمات، خداوند توبه اش را قبول کند.
بسیاری از بزرگان اهل سنت مانند سیوطی، بنجوزی، و قندوزی تصریح کرده اند که مراد از کلمات، اسامی پنج تن آل عبا (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)) است.
برخی دیگر از مفسرین و دانشمندان بزرگ اهل سنت مانند حاکم نیشابوری، ابنکثیر، ابن عساکر، طبرانی، بیهقی، سمهودی و ابنتیمیه مراد از کلمات را فقط پیامبر اکرم (ص) میدانند.
نکته قابل تأمل اینجاست که حضرت آدم (ع) پیش از خلقت ظاهری و بعد از خلقت نوری خدا را به حق ایشان قسم داده و متوسل میشوند و سرانجام بخشیده میشوند.
خطاب به منکرین توسل میگوییم: اگر توسل ناجایز است چرا خداوند برای حضرت آدم (ع) کلمات (و ابزاری جهت آمرزش) آموزش داد تا حضرت بدان توسل کند و مورد بخشش الهی قرار گیرد؟ آیا خداوند نمیتوانست حضرت را بدون توسل ببخشد؟ آیا خدائی که دستور به توحید میدهد دستور به شرک میدهد؟ (نعوذ بالله)
شبهه دوم: توسل همانند عمل مشرکینی است که خداوند در مورد آن در قرآن آیه 18 سوره یونس میفرماید:
وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُون.
ترجمه: و آنان به جاى خدا چیزهایى را مىپرستند که نه زیانى به آنان مىرسانند و نه سودى به آنان مىدهند و مىگویند: اینان شفیعان ما نزد خدایند. بگو: آیا خدا را به شفیعانى خبر مىدهید که آنها را در آسمانها و زمین [به عنوان شفیع] نمىشناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار مىدهند، منزّه و برتر است.
سپس اضافه میکند که دیدگاه شیعه همانند بت پرستانی است که خدا را قبول داشتند ولی قائل بودند که ما درخواست خود را به واسطه های میگیم و واسطه های به خدا میگویند.
پاسخ: آیه 18 سوره یونس (وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ…) را نمیتوان منطبق بر توسل کرد زیرا:
الف: عبارت «یَعْبُدُونَ» یعنی «عبادت میکردند» به کار رفته، درحالیکه در توسّل و زیارت، کسى را پرستش نمىکنیم.
ب: ما به حیات برزخى معتقدیم، قرآن هم شهیدان را زنده مىدانند. (آیه 154 سوره بقره) ما از اولیای خدا که در راهش شهید شدهاند، تقاضاى دعا داریم. مقایسهى آنان، با سنگ و چوب، بىانصافى است.
ج: پرستش بتها، یا براى ترس است یا امید نفع. بتها، نه زیان مىرسانند که از روى ترس عبادت شوند و نه سودى مىرسانند تا لایق عبادت باشند، پس بهانهاى براى بتپرستى نیست.منطبق کردن پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع)به مفهوم «لاَ یَضُرُّهُمْ وَ لاَ یَنفَعُهُمْ» یعنی «نه ضرری برایشان دارد و نه فایده ای» نیز جای تعجب است، چرا که اطاعت از پیامبر اکرم (ص) چه بعد از وفات و چه قبل از وفات، برای مسلمانان سودمند و عصیان وی در هر زمان زیانبخش است.
همچنان قیاس کردن گفتهی مسلمانان که پیامبران شفیعان ما هستند با گفتهی بت پرستانی که میگفتند: «هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا» قیاس مع الفارق است؛ زیرا شفیعان آنان دروغی بود ولی شفیعان شیعیان مشروع، و خداوند امر و جواز آن را صادر نموده است.
با توجه به قسمت آخر آیه که خداوند میفرماید:«آیا خدا را به شفیعانى خبر مىدهید که آنها را در آسمانها و زمین [به عنوان شفیع] نمىشناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار مىدهند، منزّه و برتر است».
به این نتیجه میرسیم که آنان طوری بتها را شفیع قرار میدادند که شرک هم مرتکب میشدند زیرا برعلاوه دروغی بودن شفیعان، به استقلال آنها نیز معتقد بودند، در حالیکه شیعیان به کسانی که متوسل میشوند هیچ استقلال قائل نیستند، به عبادت شان نمیپردازند؛ و آنان را به منظور واسطهی فیض غیر مستقل میخوانند که جواز آن را خداوند متعال در قرآن داده است.
پس این آیه توسل مشروع را نفی نمیکند.
شبهه سوم: حضرت علی علیه السلام خطاب به امام حسن علیه السلام میفرمایند: خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری.
پاسخ: در بخشی از نامه 31، سفارش حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع) چنین آمده است که:
وَاعْلَمْ، أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّموَاتِ وَالاْرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ، وَتَکفَّلَ لَکَ بِالاِجَابَهِ، أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ، وَتَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ، وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ، وَ لَمْ یُلْجِئْکَ إِلَى مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهِ.
ترجمه: (فرزندم!) بدان آن کس که گنج هاى آسمان ها و زمین در دست اوست، به تو اجازه دعا و درخواست را داده و اجابتِ آن را تضمین نموده است، به تو امر کرده که از او بخواهى تا عطایت کند و از او درخواست رحمت کنى تا رحمتش را شامل حال تو گرداند. خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى.
در این نامه حضرت علی (ع) ضمن اشاره به نکاتی جهت تشویق به دعا میفرمایند: «خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى». در اینجا حضرت به این موضوع اشاره میکنند که اساس اسلام بر این است که انسانها میتوانند رابطهی مستقیم با پروردگار خود پیدا کنند، همان گونه که همه روزه در نمازهاى خود از آغاز تا پایان، مخصوصاً در سوره حمد، با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونهاى که هیچ واسطهاى میان آنها و او نیست. این افتخار بزرگى است براى اسلام و مسلمانان، که اسلام راه ارتباط مستقیم با خدا را بر همه گشوده و جاى جاىِ قرآن مجید، شاهد و گواه بر آن است به ویژه آیاتى که خداوند را با تعبیر «رَبّنا» یاد میکند. بر خلاف بعضى از مذاهب باطله که پیر و مرشد و شیخ خود را واسطه میدانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمیپندارند.
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا موضوع توسل و شفاعت که آیات و روایات فراوانی بر مشروعیت و مطلوبیت آن دلالت دارد است، با برقرارى ارتباط مستقیم با خداوند متعال منافات ندارد؟ با توجّه به این دو نکته پاسخ این سؤال روشن مى شود:
اولاً: حضرت فرمودند: «(خداوند) به تو امر کرده که از او بخواهى تا عطایت کند و از او درخواست رحمت کنى تا رحمتش را شامل حال تو گرداند» درحالیکه شیعیان در توسل و شفاعت، برای پیامبر (ص) و امامان (ع) هیچگونه استقلالی قائل نبوده و معتقدند که ایشان به اجازه و قدرت الهی میشنوند و پاسخ میدهند، و اگر خداوند متعال نخواسته باشد مشکلی حل وحاجتی روا گردد، توسل هم سودی ندارد، با این اوصاف، درخواست از ایشان، درخواست از غیر خدا نیست.
ثانیاً: حضرت فرمودند: «خداوند میان تو و خودش کسى را قرار نداده که در برابر او حجاب تو شود و تو را مجبور نساخته که به شفیعى پناه برى»؛ درحالیکه محال است پیامبر (ص) و امامان (ع) بین انسان و خداوند حجاب (و سبب دوری) شوند. ایشان نه تنها حجاب نیستند بلکه سبب کوتاهی فاصله معنوی انسان با خداوند میشوند و به واسطهی وجود ایشان موانع فیض برداشته شده و مشمول فیض الهی میشویم، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا. (سوره نساء، آیه 64)
ترجمه: و اگر آنان هنگامى که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پیامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىکرد، یقیناً خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مىیافتند.
برای توضیح این مطلب باید بگوییم، وقتی که میخواهیم با شخصی که دارای مقامات دنیایی است ارتباط برقرار کنیم لازم است شخصی را واسطه قرار دهیم و یا لااقل با رئیس دفتر آن شخص هماهنگ کنیم، اما امیرالمؤمنین علی (ع) در توصیف آسان بودن ارتباط با خداوند متعال میفرماید او با این همه جلال و عظمت ما را مجبور به آوردن واسطه و شفیع نکرده و هر کس بخواهد میتواند با او ارتباط مستقیم برقرار کند و مجبور به آوردن شفیع نیست.
حضرت در این بیان جبر بودن توسل و شفاعت را نفی میکنند نه جواز و مطلوبیت آن را و هرگز نمیتوان از این بیان برداشت عدم جواز و مطلوبیت توسل و شفاعت را داشت. (زیرا لازمهی بودن چیزی نبودن چیز دیگری نیست – دقت کنید).
از سوی دیگر در کتاب معتبر نهج البلاغه خطبهایی از حضرت موجود است که ایشان در مصیبت عظیم و جانکاه رحلت پیامبر خدا (ع) پس از ابراز عشق و علاقه خطاب به پیغمبر اکرم (ع) عرضه میدارند:
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی! اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ. (نهج البلاغه، خطبه 235)
ترجمه: پدر و مادرم فدایت باد! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و همیشه ما را به خاطر داشته باش.
و اینگونه میان خودشان و خداوند متعال، حضرت رسول اکرم (ص) را واسطه قرار دادند. اگر واقعاً گفته ایشان در نامه 31 نفی توسل و شفاعت است پس چگونه (برخلاف سخن خود) میان خود و خداوند واسطه قرار داده و توسل نمودند؟ (دقت کنید)
ثالثاً: در جواز و مطلوبیت توسل و شفاعت به اذن خداوند تردیدی نیست؛ زیرا آیات و روایات زیادی به این موضوع دلالت دارد چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «مَنْ ذَا الَّذِى یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ». (سوره بقره، آیه 255)
ترجمه: کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟
بنابراین کسى که دست به دامان پیامبر (ص) و امامان (ع) برای شفاعت (در دنیا یا آخرت) مىزند در کنار آن میدانند که ایشان اجازه شفاعت را از سوی خداوند دارند، لذا از خداوند میخواهد که اذن شفاعت را از آنها نگیرد، پس مکمِّل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست.
بخاری نیز در صحیح خود از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که فرمودند:
«أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِی: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِیرَهَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِیَ الأَرْضُ مَسْجِداً وَطَهُوراً، فَأَیُّمَا رَجُلٍ فِی أُمَّتِی أَدْرَکَتْهُ الصَّلاهُ فَلْیُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِیَ الْمَغَانمُ وَلَمْ تَحِلَّ لأَحَدٍ قَبْلِی، وَأُعْطِیتُ الشَّفَاعَهَ، وَکَان النَّبیُّ یُبْعَثُ إلی قَوْمِهِ خَاصَّهً وَبُعِثْتُ إلی النَّاسِ عَامَّهً». «صحیح بخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، ج1، ص 128 (بیروت، دار ابن کثیر، الیمامه، 1407ق) »
ترجمه: به من پنج چیز داده شده که به هیچکس قبل از من داده نشده است؛ یکى اینکه من تا مسیر یک ماه به واسطه ترس یارى شدم، دیگر اینکه زمین براى من محل سجود و منشأ طهارت قرار گرفته است. پس هرکس در امّت من نماز او فرا رسید باید نماز گزارد. و غنائم براى من حلال شده ولى براى هیچکس قبل از من حلال نبوده است. و به من شفاعت داده شده است. و پیامبران قبل از من تنها بر قومشان مبعوث مىشدند بر خلاف من که بر عموم مردم مبعوث گشتهام.
همانگونه که ارتباط مستقیم با خداوند در جاى خود محفوظ بوده و مسلمانان شب و روز از آن استفاده میکنند، توسل شفاعت نیز در جاى خود ثابت است؛ به تعبیر دیگر هر دو در کنار هم، دو راه به سوى رحمت خداوندند ولی هرگز یکدیگر را نفی نمیکنند.
شبهه چهارم: من از سخنرانی ایشان چنین برداشت کردم که قانع بودن در برابر نعمات الهی بیهوده میدانند! زیرا در دقیقه 3:26 کلیپ نامه 31 حضت علی (ع) به امام حسن (ع) گفتند:
دوستان ما باید تو زندگی مون یاد بگیریم که از خدا چیز زیاد بخواهیم، من همیشه در دوره هام هم میگم، میگم انسان موفق، انسان خوشبخت، انسان سعادت مند، کسی که از خدا خیلی چیز میخواد، خیلی خیلی زیاد، هرچقدر که میخوای از خدا بخواه، هرچقدر از خدا نعمت بیشتری بخوای به معنای اینکه تو بنده شایسته تری هستی به معنای اینه که تو خدا رو بیشتر باور کردی، فکر نکن اگه از خدا کم بخوای بهتره ها، اصلا خوب نیست، از خدا همیشه، بخواه، زیادشو بخواه، اگر باور داشته باشی بهت میده، از خدا همه چی بخواه، زیاد بخواه، از خدا همه چی بخواه، زیاد بخواه، تو زندگیم یاد گرفتم که در مورد خدا بسیار بسیار جاه طلب باشم، بسیار بسیار زیاد، خدا به افرادی که جاه طلبانی ازش درخواست میکنند نعمت های زیادی میده، هرچقدر که میخوای بخواه، هرچقدر که بیشتر بخوای بیشتر عطا میکنه، هرچقدر که کمتر بخوای کمتر عطا میکنه،اگر کم از خدا میخوایم باور نداریم خداوند رو.
پاسخ: بدون شک راضی و قانع بودن به نعمات الهی از صفات بسیار پسندیده مؤمن بوده که آیات کلام الله مجید، روایات معتبر و علمای اخلاق به آن اشاره و توصیه نموده اند به چند حدیث در این زمینه اشاره میکنم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: خوشا بحال آنکه با اسلام هدایت شود ومعیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند (نهج الفصاحه . شماره 1980 )
امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود. (اصول کافی. ج3 . ص207 . حدیث 3 )
امام رضا علیه السلام فرموده اند: کسیکه جز به روزی زیاد قناعت نکند، جز عمل بسیار او را بس نباشد و هر که روزی اندک کفایتش کند عمل اندک هم کافیش باشد. ( اصول کافی ج 3٫ ص 207٫ حدیث 5 )
حضرت علی علیه السلام فرموده است: به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد. (میزان الحکمه . ج8 . ص 283 – 282 )
حضرت علی علیه السلام نیز فرمودند: خوشا بحال کسی که به یاد معاد و بازگشت باشد برای روز حساب کار کند و در زندگی به اندازه کفایت قناعت کند و از خدا راضی باشد. (نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 41)
شبهه پنجم؛ خیلی ها فکر میکنن بسم الله الرحمن الرحیم، «رحمن رحیم» بیشترین ترکیبی است که با کلمه رحیم آمده در حالیکه بسم الله الرحمن الرحیم فقط یک آیه هست در قرآن! بقیه جاها را ما خودمان گذاشتیم!!!!! فقط در سوره حمد بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان آیه آمده است.
پاسخ: چگونه ایشان ادعا میکنند که بسم الله الرحمن الرحیم را ما خودمان گذاشتیم در حالی که قرآن از دستکاری مصوون است؛ خداوند در آیه 9 سوره حجر میفرماید:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ.
ترجمه: بى تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 1 سوره حمد پس از ذکر روایات با موضوع بسم الله الرحمن الرحیم میفرمایند: از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده مىشود که حتى اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره مىدانند.(تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص18)
شبهه ششم: ایشان با ذکر سخن امام علی (ع) که فرمودند: (خداوند) هر گناه تو را یکی و هر نیکی تو را ده به حساب آورده است. میگوید:
ببین خدا چقدر مهربونه، بر عکس حرفهایی که به ما زدن ها! به خدا این ها برعکس حرفهایی که حد اقل به من زدن! حد اقل به من، یه حرفهایی دیگه ایی زدن!
من توی یه شهر مذهبی بزرگ شدم؛ من توی قم بزرگ شدم، بیست سالمو توی اون شهر زندگی کردم، دقیقا برعکس این حرفها رو در تمام جاهایی که مراکز دینی بوده، شنیدم، به خدا!
به من گفتند اگر کوچکترین خطایی کنی… اگه کوجکترین اشتباهی کنی….دیگه کارت تمومه… پل صراط پلی هست که باریکی مو و تیزی شمیر! به من احساس گناه دادن بخاطر اشتباهاتم، من و از خدا دور کردند، صبح تا شب این کارو کردند.
پاسخ: آقای عباس منش، خداوند در سوره زلزال قرآن میفرماید: فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ (7) وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ (8)
پس هر که هموزن ذرهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (7) و هر که هموزن ذرهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (8)
اما جناب عباس منش، تعبیر از مو باریکتر و از شمشیر تیز تر شاید کنایه باشد. شیخ طوسی (ره) در رساله «آغاز و انجام» که شامل مباحث مبدأ و معاد است در این باره مینویسد:
«اینکه صراط از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است ، یعنى هم تشخیص دادن وظیفه این چنین است و هم رفتن راه وظیفه اینقدر سخت است . انسان تا بخواهد بفهمد وظیفهاش چیست، مثل اینکه از راهى که از شمشیر تیزتر و از مو باریک تر است، مىگذرد. و بعد از آن که وظیفه را تشخیص داد وقتى بخواهد به آن وظیفه درست عمل کند، مثل آن است که مىخواهد از راهى که از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است عبور کند.»
سلام
مطلب شما رو کامل خوندم نه اینکه برام جدید باشه همه اش رو قبلا شنیده بودم فقط خواستم مرور کنم چی رو؟؟ باورهایی که خیلی از ما رو حتی خودم رو زمین گیر کرده امام رضا ( ع) میگه خداوند نزد گمان ( باور) بنده ی خویش است این حرف امام هشتم شیعیان است میتونید تحقیق کنید یعنی به اندازه ی گمان بندگان میشه خداباشه٫٫٫٫٫ میتونه نتیجه حدیث باشه
این باورهایی که شما دارید خدایی رو میسازه که زندگی فعلی شما رو ساخته و گمان( باور) استاد خدایی رو میسازه که زندگی فعلی اش رو شکل داده بحث بی فایده است نتایج مشخصه و هرکس میتونه انتخاب کنه چه زندگی ای رو دوست داره٫٫٫٫ ایمان ابراهیم ثروت سلیمان یا ٫٫٫٫٫٫
قربونت برم خدا چقدر غریبی رو زمین٫٫٫٫
برخی از شبهاتی که از سخنان آقای احسان فهامی برداشت کردم:
در مورد شفاعت حضرت یعقوب از پسرانش و یا حضرت محمد (ص) از یارانش، همه زنده بودند و در این دنیا با هم امکان ارتباط را داشتند، در آن رویداد خاص با هم در محضر خدا حضور داشتند. بنابراین اصطلاحاً شفاعت در مورد آنها کاملاً عقلانی و درست بود.
اما در مورد ما که امکان دسترسی به حضرت رسول (ص) و امامان و حتی امام زمان را نداریم، اولین مرحله و شرط لازم (که رفتن به نزد این بزرگواران است، و به زعم شما دست به دامان آنها شدن ) در مورد ما صدق نمیکند …
خواهشاً نگویید که آنها در آن دنیا، صدای ما را در این دنیا میشنوند و یا ما را میبینند، که این عین شرک صفات و در مقابل توحید صفات (طبق گفته خودتان) میباشد. و تنها خداست که از رگ کردن به ما نزدیکتر است. و تنها اوست که در لحظه ما را میبیند و صدای ما را میشنود (در قرآن صفات سمیع و بصیر و علیم و قدیر و… فقط به خدا اختصاص دارد، نه کس دیگر). و خواهشاً نگویید خدا این قدرت را به این بزرگان داده، که نداده، طبق سوره توحید ( که مسلمانان حداقل باید روزی 17 بار در نماز بخوانند) ، که میفرماید: … هیچ کس همتا و همانند او نیست.
در ضمن اگه خدا اجازه شفاعت کردن به پیامبر (ص) داده، به هیچ وجه به ما اجازه شفاعت خواستن و دست به دامن غیر خدا شدن، نداده ( ایاک نعبد و ایاک نستعین ). بنابراین خیلی فرق است بین شفاعت کردن و شفاعت خواستن.
نهج البلاغه فلسفه مبعث پیامبراندوستان وقتی دنبال نشانه های قانون بودم خیلی از این سخنان بسیار با ارزش حضرت علی (ع) ایمان و باور های منو قوی تر کرد بار ها و بارها بخوانید.با تشکر از سایت فوق العادمون…
خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند. انگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین رو اوردند.و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا کرد. خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود وهر چندگاه متناسب با خواسته های انسانها رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت های فراموش شده را به یاد آورندو با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی های پنهان شده ی عقل ها را آشکار سازندو نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند. مانند سقف بلند پایه ی آسمانها بر فراز انسانها. گاهواره ی گسترده ی زمین در زیر پای آنها و وساعل و عوامل حیات و زندگی. و راههای مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پیر کننده و حوادث پی در پی که همواره بر سر راههای آدمیان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر یا کتابی آسمانی یا برهانی قاطع یا راهی استوار رها نساخته است.
سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز و همه اعضای این گروه الهی
بسیار سپاس گزار خداوندم که به لطفش تونستم از این فایل هم استفاده ببرم و دیدم گسترده تر بشه
فقط سوالی که مدت هاست توی ذهنمه اینه که چرا حضرت علی به امام حسن گفتند :”غم و اندوه خود را در پیشگاه خدا مطرح کن تا غم های تو را برطرف کند …”
متوجه علت مطرح شدن این فرمایش از جانب حضرت علی (ع) نمیشم
چون همیشه تو ذهنمه که مگه حضرت علی اگاه نبوده اند به اینکه نباید در مورد مسائلی که در ما احساس خوب ایجاد نمیکنه صحبت کنیم؟!
شاید هم منظور صحیح این فرمایش را نفهمیده ام
میتونم درخواست کنم درموردش لطف کنید راهنمایی کنید؟
با سپاس فراوان