اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من اول فکر میکردم ما استراحت نمی‌کنیم و به خودمون استراحت نمی‌دیم چون از واکنش و فکر بقیه می‌ترسیم.
منتها امروز متوجه شدم نه… ما خودمونم به خودمون اجازه نمی‌دیم. یه جورایی انگار بخشی از فکرای آدمای بیرون اینجاست… درونمونه… اصلا چون درونمونه فکر میکنیم همه دارن راجع به ما فلان فکرو میکنن… اصطلاحا بهش میگن فرافکنی کردن…
من فکر میکنم زشتم… تو خیابون هر کی نگام کنه فکر میکنم داره تو دلش میگه من زشتم…
حالا برعکس و مثبتشم هست… دیدید وقتایی که حالمون خوبه… و فکر میکنیم خیلی خوش تیپ شدیم، تصور میکنیم دیگه بیرون همه تو کف تیپ ما هستن و کلی دارن تعریفمونو میکنن…
به قول استاد که میگفتن به جای اینکه بخوای قربانی باشی و تایید بگیری از بقیه، موفق شو و تایید بگیر…
اینجام همینه به جای اینکه فرافکنی منفی کنیم. فرافکنی مثبت کنیم.
البته اتوماتیک وقتی با انرژی منبع در هماهنگی هستیم همین اتفاق اتومات می افته…
آره امروز داشتم فکر میکردم وقتی مثلا همه دارن میرن سر مار و من میگم امروز میخوام استراحت کنم در سلامت کامل، یه چیزی درونم میگه نه… انگار اجازه نمی‌ده. مگر اینکه مریضی داشته باشم یا کسالتی داشته باشم که قبول کنه…
میدونین … درست مثل مدرسه. که اگه مریض بودیم همه دنیا اوکی بودن ما نریم. اگه سالم بودیم و یه روز نمیخواستیم بریم اصلا نمیشد. نمیرفتیم جنگ میشد.
درست مثل سر کار رفته با پدر… مریض بودیم اوکی بود هیچ خطری نبود… اما اگه مریض نبودیم و نمیرفتیم سرکوفت میشنیدیم. تو بچگی منظورمه.
انگار همونه که شرطیم کرده و باید بی اعتبارش کنم چون تا وقتی این الگوی اشتباه در من باشه من به بدنم استراحت نمیدم و اون خودش با بیمار کردنم یه من استراحت میده…
منظورم از استراحت استراحتیه که ذهنم هم استراحت کنه و حتا نگران اینکه وای بقیه رفتن همه کاپ ها رو گرفتن ما جا موندیم هم نمیشه…
خداروشکر برای تشخیصش حداقل
چون مطمئنن مقدمه ایه برای حلش
شکر خدا برای این آگاهی‌ها…
این مورد رو پیشتر تو داداشم دیدم. که امکان مالی سفر رو داره خیلی بیشتر از من اما نمیره و همیشه میگه تو نمیفهمی سرخوشی من کار دارم.
اما وقتایی بوده که سرماخورده یه هفته ده روز خوابیده خونه و کارا هم انجام شده.
خیلیا به همکاراشون اونم تازه به اصرار همسراشون چاخان میگن که ما مریضیم و میرن سفر عشق و حال اون چه سفریه… چه نشتی انرژی ای داره دو رویی … اصلا نمیخوامش… شکر خدا
خلاصه یه بار بهش گفتم یکم رقت تو فکر… که همونجور که وقتی بچمشغول استراحت برای بهبودت هستی و سر کار نیستی کارا انجام میشه، وقتی سفر باشی هم کارا انجام میشه.
او میگه کار دارم و نمیشه اما من امروز متوجه شدم انگار به اصطلاح وجدانش قبول نمیکنه…
این وجدان اون وجدان خوبه نیستا… همونه که باعث میشه آدم خودشو اذیت کنه که بهش بگن با معرفت…
حالا اگه من با خودم تو صلح برم و نگاهمو عوض کنم. موقع شروع همکاری مثلا به همکارم میگم من هر فصل یک سفر یه هفته ای میرم… اوکی؟ اون ممکنه بگه نه. میکم خدافظ. ممکنه بگه اوکی. و بر اساس اون روزها که نیستم برنامه بریزه.
یه چیزی استاد یه جایی گفت راجع به اینکه طرف چشم نداره ببینه همکارش ازش بیشتر حقوق میگیره. یا سفر میره. میگه من نمیرم. اونم نره.
در صورتی که این نگاه خیلی فوله. و ریشه تو باور کمبود داره بررسیش که میکنه آدم.
واقعا دنیا پر از دیدگاه ها و ذهنیت های مختلفه… تو میخوای کجا وایسی منصور… توجهت رو بذار همونجا…
یادم نمیره وقتی تولد پارسالم به خودم هدیه دادم یک آسایش سه روزه رو در جزیره هنگام… و بعد از اون رفاه نسبی بعد از کمپ نسبتا سخت متوجه شدم که آرررره. این درسته… رفاه خوبه… تازه فرصت کرده بودم کتاب خای آگاهیم رو دست بگیرم. تازه فرصت کرده بودم شکرگزاری کنم. تازه فرصت کرده بودم فایل بشنوم…
قبلش تو کمپ خیلی اذیت شدم. البته کمپم حال خودشو داره ها اما بعنوان تجربه خوبه… نه اینکه باور کمبود باعث بهش هزینه نکنی و چیز بهتری رو تجربه نکنی…
چرا که نه… موضوع نیته
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
اینم از خدا هدایت میخوام که بگه کجا به اشتراک بذارم تو سایت. و مطمئنن به بهترین فایل هدایت میشم که مرتبط باشه .
یکی باور کمبود یا عدم فراوانیه ، اگه ما باور داشته باشیم بی نهایت ثروت هست بی نهایت نعمت هست
اگه کسی به نعمتی یا ثروتی برسه خوشحال هم می شویم
از دلایل دیگر عدم شکرگذاری ، هر کدام از بندگان خدا بلخره نعمت های وارد زندگیشون میشه که اونارو نمی بینن و بابتش شکرگذار نیستن و فقط منتظر یه نعمتی وارد زندگی کسی بشه و بگن خدا دوستش داره یا شانس داره یا…
پس بیایم از موفقیت دیگران خوشحال بشیم و خداروشکر کنیم بگیم اگر اون تونسته منم می تونم
و راه و روشی رو که اون رفته استفاده کنیم تا خودمون هم به اون موفقیت برسیم
و از دوستان خواهشمندم که لطفا فقط نتایج یا چیز های که واقعا باعث ایجاد باور میشه رو بنویسن
اینطوری هم مروری میشه برای خودشون و هم دیگران می خونن و بیشتر باور می کنن
سلامی با عشق خدمت استاد عزیزم و خانواده عباسمنشی عزیزم
.
* هرچقدر ثرتمندتر شویم ، هر چقدر ثروت و پول خلق کنیم به پیشرفت جهان و اطرافمان نیز کمک کرده ایم.
* یاد بگیرم و یادم باشد که که پیشرفت و موفقیت و نکات مثبت دیگران و اطرافم را تحسین کنم تا باعث پیشرفت خودم شودو این نکته را هم بفهمم که وقتی آنها توانسته اند من هم می توانم.
* من باید وقتی الگویی را می بینم که از یک چیز ساده به موفقیت رسیده باید خیلی خوشحال شوم و بدانم که اگر اون تونسته پس من هم میتوانم.
* با تغییر باور ها میتوان از نظر مالی و بلکه در تمام ابعاد پیشرفت کرد فقط کافی است باور کنم که همه چیز بسته به فرکانس ارسالی از باور های من است .
* وقتی میبینم کسی در زمینه ای پیشرفت کرده یاد بگیرم ایده بگیرم و باور کنم که من هم می توانم پیشرفت کنم.
* قانونی هست که میگه اگر فردی در یک نقطه زمین بتونه به موفقیت برسه پس تمام انسان ها می تونن به اون موفقیت دست پیدا کنند اگر مثل اون فرد فکر کنند و عمل داشته باشند.
* باید جوری به شرایط نگاه کنم که احساس بهتری به من بدهد و ایده بگیرم و الگو بگیرم از آدم های موفق و تحسینشون کنمو خوشحال باشم به خاطر موفقیتشون و تشکر کنم که این باور و ایده رو به من دادند که میتوان موفق شد.
* موفقیت ثابت و پایدار تنها از راه درست ممکن است این را باید باور کنم.
* باید باور کنم که چیزی رو که من فعلا درک نمی کنم دلیل اشتباه بودن و….. نیست
* وقتی باور و افکار و عملم رو درست کنم به صورت بهمن وار نعمت ثروت و موفقیت وارد زندگی من میشود فقط لازم است قوانین را درک و باور و عمل کنم.
* باید خدا رو سلیمان وار باور داشته باشم باید خدا رو ابراهیم وار باور داشته باشم تا به موفقیت و بهشت زمین و آخرت برسم . توحید توحید توحید
* من باید برای تغییر شرایط و اوضاع زندگی ام باورهایم را تغییر دهم
*
*
*
-تحسین می کنم این موتور خفن زیبا و آبی رنگ را
تحسین میکنم دستکش های زیبا و حرفه ای را
تحسین میکنم این خیابان ها و ساختمان های زیبا را
تحسین میکنم این داج چلنجر قرمز رنگ را که یکی از اهداف منه و اینم به عنوان یه نشانه در نظر میگیرم و خدارو شکر میکنم(از جلو موتر استاد رد شد سر چهار راه)
تحسین میکنم ابنماهای زیبا را و نورپردازیشان را
تحسین میکنم مردم قانون مند وعالی را و شادی اشان را
تحسین میکنم درختان و چمن های زیبا را
تحسین می کنم این جمعیت شاد را و این گروه نوازنده را
استاد اینکه گفتین حسادت چیزیه ک تو وجود همه ما هست فقط باید کنترلش کنیم خیلی منو آرومتر کرد.
فکر میکردم اینکه حسودی میکنم چیز خیلی بدیه و یه جورایی ب خاطرش احساس گناه میکردم. ولی الان فهمیدم که باید سعی کنم تا بیشتر از حسادت موفقیت‌های دیگرانو تحسین کنم.
زیرا تنها راه رسیدن به موفقیت تحسینه. چون ما نمیتونیم ب موفقیتی برسیم ک اونو مورد انتقاد قرار میدیم.
باورم قویتر شد و احساسم خیلی خوب شد وقتی گفتین موفقیت‌های ما وقتی قانون رو درک کنیم و بهش عمل کنیم، به صورت خطی رشد نمیکنن، بلکه بهمن‌وار و تصاعدی بزرگتر میشن به همین دلیله که میبینیم یه نفر در طی چندسال از صفر به موفقیت‌هایی میرسه که برای دیگران باورنکردنیه.
ممنون از استاد زیبا که فایل زیبا را در اختیار من قرار دادند
واقعا حسادت کردن و این حس چقدر بد است و مخرب است
در مقابل آن من می توانم این تفکر را داشته باشم که اگر او توانسته است پس من هم می توانم به این جایگاه و این ثروت برسم
همیشه من فکرم بر عکس این بوده است و دنبال تخریب و خراب کردن طرف مقابل خودم بوده ام
آنچه که من یاد گرفتم و سعی می کنم از این پس در زندگی خودم بکار بگیرم این است که افراد عالی و موفق و ثروتمند را الگوی خودم قرار بدهم و به خودم این نکته را یاد آور بشوم که وقتی فلان شخص توانسته است به این موفقیت دست پیدا کند پس من هم می توانم
من هم می توانم به این ثروت و دارایی و مال برسم با تغییر دادن باورهای خودم
وقتی علی و محمد و حسین و و و توانستند این سد ذهنی را بشکنند و به موفقیت برسد پس من هم می توانم با تغییر دادن باورهای خودم با خلاقیت به خرج دادن و ایده های خودم در آن کار موفق بشوم
او توانسته است به بالا برود پس من هم می توانم به بالا بروم و موفق بشوم
در نهایت بزرگترین درس من از این فایل این بود
از افراد موفق ایده بگیرم
با تغییر باورهای خودم من هم می توانم به آن موفقیت ببرسم
به نظرم ریشه این حسادت بر میگرده به بچگیمون اون زمانی که پدر مادرها میگن نگاه کن داداشت غذاشو خورد تو هنوز نخوردی ببین خواهرت خودش لباسشو پوشید تو نپوشیدی و همینطور این داستانا ادامه داره ببین دوستت نمره خوب گرفت تو نگرفتی و هیچ وقت اینطور یاد نگرفتیم که ببین اون تونست تو هم میتونی این مقایسه واسه من جز بدترین حس های دوران بچگیم بود و به اطرافم که نگاه میکنم میبینم خیلی این جور جملات در بین همه سنی شنیده میشه حتی در بین بزرگسالان ببین شوهر فلانی فلان کار و کرد ببین زن فلانی بسار کارو کرد و همینطور ادامه داره و ما خودمون با این مقایسه ها ریشه حسادت رو قویتر میکنیم و انگاری بلد نیستیم اون فرد موفق رو الگویی برای موفقیت بکنیم با اینکه من به شدت از بچگی توسط مادرم مقایسه میشدم با اطرافیان حتی یه بار یادمِ چقدر مادرم به خاطر آزمونی که جوابش نیومده بود و من فکر میکردم آزمون سختی بود و خوب جواب ندادم منو دعوا کرد که ببین دوستت قبول میشه تو نمیشی در صورتی که من بعد از اومدن جواب قبول شده بودم و اون قبول نشده بود ولی نمیدونم چرا و از کجا یاد گرفته بودم هر وقت خیلی درونم پر میشد از حسادت به کسی براش دعا میخوندم و وقتی آیت الکرسی رو حفظ شدم برای شخصی که بهش حسودیم میشد آیت الکرسی میخوندم و اینجوری حالم بهتر میشد و همیشه سعی میکردم بهترین باشم از نظر بزرگترا که مقایسه نشم و وقتی مقایسه میشم من اون کسی باشم که از نظرشون کار خوب انجام داده (البته ناگفته نمونه که انقدر به خاطر جلب رضایت خاطر بقیه ضربه خوردم تا که درس گرفتم اول به خودم بپردازم چون واقعا خواسته ها و توقعات دیگران تمومی نداشت) واقعا وقتی کسی از لحاظ مالی پیشرفت می‌کرد یا عظمت و شکوه موفقیت کسی رو میدیدم لذت می‌بردم و بهش میگفتم توی چشماش نگاه میکردم و میگفتم بهش مثلا چقدر خوشحال شدم که تو موفق شدی یه بار یادمِ به یه خانومی از اطرافیان گفتم شما چقدر زیبایی به عمرم زنی به زیبایی شما ندیدم مامانم بهم میگفت چرا اینو گفتی حالا فکر میکنه کیه حالا خودشو میگیره ولی من نمیفهمیدمش هنوزم به این اخلاقم ادامه میدم و الان که این فایل رو گوش دادم متوجه شدم عجب اخلاق خوبی دارم چقدر به خودم کمک کردم مثل بقیه نباشم
خداروشاکرم در این مسیر همسفر شما خانواده عزیزم هستم
سفرنامه69
نکات فایل با توجه به درک من برای یادآوری خودم
-وقتی یک الگو را میبینیم که به موفقیت رسیده باید خوشحال بشیم که اگر این تونسته پس ما هم میتونیم
-وقتی یکی بالا میرود ماهم از او ایده بگیریم وخودمونو بالا بکشیم با تغییر باورامون نه اینکه سعی کنیم اورا پایین آوریم
-در مقابل هر موفقیت و را تحسین کنیم به جای حسادت واز او الگو بگیریم نه اینکه چون ما به خاطر باورهای محدود کننده نتونستم به چنین موفقیتی برسیم حسادت کنیم ونپدیریم واز او انتقاد کنیم
-هیچ کس تو هیچ جایی نمی تواند بیشتر از چند سال دوام بیاره اگر از راه غیر قانونی ونادرست وارد شده باشه، پس اگر کسی را دیدید سالهاست در یک جایی موفقیت کسب میکنه از را درست وارد شده وما چون باور نداریم ونمیتونیم بپذیریم اورا کلاهبردار ودزد و دروغگو میپنداریم
-هر نعمت وخواسته ای که در موردش انتقاد داشته باشیم و حسادت بورزیم نمیتوانیم بدست بیاریم
-به جای حسادت و انتقاد از موفقیت دیگران ذهنمان را تربیت کنیم که موفقیت دیگران را تحسین کند واز آن شخص سپاسگزار باشد که باعث قوی شدن باورای ما و ایمان ما شده برای رسیدن به خواسته ها
-وقتی قوانین زندگی را یاد بگیریم وبه آنها عمل کنیم موفقیتها بهمن وار وارد زندگی میشود
-قانون NLp میگه اگر کسی به موفقیتی رسید پس بقیه هم میتوانند به شرطی که مثل او فکر کنند و مثل او عمل کنند چون سیستم عصبی همه یکسان هست
-وقتی باور ا تغییر میکنه موفقیت و ثروت به صورت خطی نیست بلکه به صورت تصاعدی بالا میرود به همین خاطره که میبینی افرادی که باورهای ثروت ساز میسازند طی چند سال از زمین تا آسمان رشد میکنند
-ما باید ایمانمان نسبت به خدا درست کنیم وآنوقت موقعیتها و شرایط عالی از راهی که به ذهنمان نمی رسد وارد زندگیمان میشود
-مانند حضرت سلیمان خداوند را به خاطر وهاب بودنش قبول کرد که به آن همه ثروت رسیدما هم‌ایمان خود را نسبت به خدا زیاد کنیم
از استاد و خانم شایسته نازنین که این شرایط عالی را برای ما فراهم کردن بینهایت تشکر میکنم و همچنین از دوستان گلم که کامنتاشون در کنار فایلهای استاد واقعا بی نظیر هستند بینهایت کمال تشکر را دارم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان خوب و بینظیر
روز 69
الهی شکرت
استاد چقدر موتورتون خوشگل و زیباست
استاد من همیشه تو زمان بچگیم نزدیکانم راجب افراد آشنا یا معروفی که به ثروت رسیده بودند، قابل درک براشون نبود و حسودی میکردن و تهمت میزدن که از راه نادرست به دست آورده و من وقتی حرفهاشون رو می شنیدم تو همون بچگی احساس میکردم که گوشت تنم داره کنده میشه و خیلی خیلی احساس بدی برام میومد . این احساس کم کم با بزرگ شدنم کم رنگ شد . و همینجوری ادامه داشت تا اینکه تو مسیر خودشناسی افتادم و الان اون احساس دوباره برگشته . من واقعا نمیتونم تحسین نکنم و اگر حسودی کنم همون احساس بد برام میاد . پیشرفت و موفقیت دیگران یک ذوقی در من به وجود میاد که به خودم میگم آخ جون قراره من هم داشته باشم یا من به این جایگاه برسم و گرنه من نمیتونستم ببینم .
من اول فکر میکردم ما استراحت نمی‌کنیم و به خودمون استراحت نمی‌دیم چون از واکنش و فکر بقیه می‌ترسیم.
منتها امروز متوجه شدم نه… ما خودمونم به خودمون اجازه نمی‌دیم. یه جورایی انگار بخشی از فکرای آدمای بیرون اینجاست… درونمونه… اصلا چون درونمونه فکر میکنیم همه دارن راجع به ما فلان فکرو میکنن… اصطلاحا بهش میگن فرافکنی کردن…
من فکر میکنم زشتم… تو خیابون هر کی نگام کنه فکر میکنم داره تو دلش میگه من زشتم…
حالا برعکس و مثبتشم هست… دیدید وقتایی که حالمون خوبه… و فکر میکنیم خیلی خوش تیپ شدیم، تصور میکنیم دیگه بیرون همه تو کف تیپ ما هستن و کلی دارن تعریفمونو میکنن…
به قول استاد که میگفتن به جای اینکه بخوای قربانی باشی و تایید بگیری از بقیه، موفق شو و تایید بگیر…
اینجام همینه به جای اینکه فرافکنی منفی کنیم. فرافکنی مثبت کنیم.
البته اتوماتیک وقتی با انرژی منبع در هماهنگی هستیم همین اتفاق اتومات می افته…
آره امروز داشتم فکر میکردم وقتی مثلا همه دارن میرن سر مار و من میگم امروز میخوام استراحت کنم در سلامت کامل، یه چیزی درونم میگه نه… انگار اجازه نمی‌ده. مگر اینکه مریضی داشته باشم یا کسالتی داشته باشم که قبول کنه…
میدونین … درست مثل مدرسه. که اگه مریض بودیم همه دنیا اوکی بودن ما نریم. اگه سالم بودیم و یه روز نمیخواستیم بریم اصلا نمیشد. نمیرفتیم جنگ میشد.
درست مثل سر کار رفته با پدر… مریض بودیم اوکی بود هیچ خطری نبود… اما اگه مریض نبودیم و نمیرفتیم سرکوفت میشنیدیم. تو بچگی منظورمه.
انگار همونه که شرطیم کرده و باید بی اعتبارش کنم چون تا وقتی این الگوی اشتباه در من باشه من به بدنم استراحت نمیدم و اون خودش با بیمار کردنم یه من استراحت میده…
منظورم از استراحت استراحتیه که ذهنم هم استراحت کنه و حتا نگران اینکه وای بقیه رفتن همه کاپ ها رو گرفتن ما جا موندیم هم نمیشه…
خداروشکر برای تشخیصش حداقل
چون مطمئنن مقدمه ایه برای حلش
شکر خدا برای این آگاهی‌ها…
این مورد رو پیشتر تو داداشم دیدم. که امکان مالی سفر رو داره خیلی بیشتر از من اما نمیره و همیشه میگه تو نمیفهمی سرخوشی من کار دارم.
اما وقتایی بوده که سرماخورده یه هفته ده روز خوابیده خونه و کارا هم انجام شده.
خیلیا به همکاراشون اونم تازه به اصرار همسراشون چاخان میگن که ما مریضیم و میرن سفر عشق و حال اون چه سفریه… چه نشتی انرژی ای داره دو رویی … اصلا نمیخوامش… شکر خدا
خلاصه یه بار بهش گفتم یکم رقت تو فکر… که همونجور که وقتی بچمشغول استراحت برای بهبودت هستی و سر کار نیستی کارا انجام میشه، وقتی سفر باشی هم کارا انجام میشه.
او میگه کار دارم و نمیشه اما من امروز متوجه شدم انگار به اصطلاح وجدانش قبول نمیکنه…
این وجدان اون وجدان خوبه نیستا… همونه که باعث میشه آدم خودشو اذیت کنه که بهش بگن با معرفت…
حالا اگه من با خودم تو صلح برم و نگاهمو عوض کنم. موقع شروع همکاری مثلا به همکارم میگم من هر فصل یک سفر یه هفته ای میرم… اوکی؟ اون ممکنه بگه نه. میکم خدافظ. ممکنه بگه اوکی. و بر اساس اون روزها که نیستم برنامه بریزه.
یه چیزی استاد یه جایی گفت راجع به اینکه طرف چشم نداره ببینه همکارش ازش بیشتر حقوق میگیره. یا سفر میره. میگه من نمیرم. اونم نره.
در صورتی که این نگاه خیلی فوله. و ریشه تو باور کمبود داره بررسیش که میکنه آدم.
واقعا دنیا پر از دیدگاه ها و ذهنیت های مختلفه… تو میخوای کجا وایسی منصور… توجهت رو بذار همونجا…
یادم نمیره وقتی تولد پارسالم به خودم هدیه دادم یک آسایش سه روزه رو در جزیره هنگام… و بعد از اون رفاه نسبی بعد از کمپ نسبتا سخت متوجه شدم که آرررره. این درسته… رفاه خوبه… تازه فرصت کرده بودم کتاب خای آگاهیم رو دست بگیرم. تازه فرصت کرده بودم شکرگزاری کنم. تازه فرصت کرده بودم فایل بشنوم…
قبلش تو کمپ خیلی اذیت شدم. البته کمپم حال خودشو داره ها اما بعنوان تجربه خوبه… نه اینکه باور کمبود باعث بهش هزینه نکنی و چیز بهتری رو تجربه نکنی…
چرا که نه… موضوع نیته
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
اینم از خدا هدایت میخوام که بگه کجا به اشتراک بذارم تو سایت. و مطمئنن به بهترین فایل هدایت میشم که مرتبط باشه .
به نام خداوند هدایتگرم
سلام بر همگی
من با دو نفر مواجه م با دو شغل یکسان ، هر دو طراح لباس، طراح لباس بازیگران
هر دو عاشق کارشون
یکی با دیدگاه منفی نسبت به جامعه
یکی پر از عشق و امید
نتیجه ی آن دو یکی هنوز اندر خم یک کوچه س و دیگری خانم فرناز جاودان که از شاگردان استاد هستن و با طراحی لباس ثروت بی نهایت ی رو برای خودش ساخته
احسنت بر او ، احسنت بر او که باعث شد دیدگاه جدیدتری نسبت به راه پیشروم داشته باشم .
دوستان مصاحبه با فرناز جاویدان در یوتیوب حتما ببینید.
خدایا شکرت
درود فراوان خدمت استاد و خانواده عباس منش
از دلایلی که باعث حسادت میشه
یکی باور کمبود یا عدم فراوانیه ، اگه ما باور داشته باشیم بی نهایت ثروت هست بی نهایت نعمت هست
اگه کسی به نعمتی یا ثروتی برسه خوشحال هم می شویم
از دلایل دیگر عدم شکرگذاری ، هر کدام از بندگان خدا بلخره نعمت های وارد زندگیشون میشه که اونارو نمی بینن و بابتش شکرگذار نیستن و فقط منتظر یه نعمتی وارد زندگی کسی بشه و بگن خدا دوستش داره یا شانس داره یا…
پس بیایم از موفقیت دیگران خوشحال بشیم و خداروشکر کنیم بگیم اگر اون تونسته منم می تونم
و راه و روشی رو که اون رفته استفاده کنیم تا خودمون هم به اون موفقیت برسیم
و از دوستان خواهشمندم که لطفا فقط نتایج یا چیز های که واقعا باعث ایجاد باور میشه رو بنویسن
اینطوری هم مروری میشه برای خودشون و هم دیگران می خونن و بیشتر باور می کنن
با ارزوی موفقیت برای همه
بسم رب العالمین
سلامی با عشق خدمت استاد عزیزم و خانواده عباسمنشی عزیزم
.
* هرچقدر ثرتمندتر شویم ، هر چقدر ثروت و پول خلق کنیم به پیشرفت جهان و اطرافمان نیز کمک کرده ایم.
* یاد بگیرم و یادم باشد که که پیشرفت و موفقیت و نکات مثبت دیگران و اطرافم را تحسین کنم تا باعث پیشرفت خودم شودو این نکته را هم بفهمم که وقتی آنها توانسته اند من هم می توانم.
* من باید وقتی الگویی را می بینم که از یک چیز ساده به موفقیت رسیده باید خیلی خوشحال شوم و بدانم که اگر اون تونسته پس من هم میتوانم.
* با تغییر باور ها میتوان از نظر مالی و بلکه در تمام ابعاد پیشرفت کرد فقط کافی است باور کنم که همه چیز بسته به فرکانس ارسالی از باور های من است .
* وقتی میبینم کسی در زمینه ای پیشرفت کرده یاد بگیرم ایده بگیرم و باور کنم که من هم می توانم پیشرفت کنم.
* قانونی هست که میگه اگر فردی در یک نقطه زمین بتونه به موفقیت برسه پس تمام انسان ها می تونن به اون موفقیت دست پیدا کنند اگر مثل اون فرد فکر کنند و عمل داشته باشند.
* باید جوری به شرایط نگاه کنم که احساس بهتری به من بدهد و ایده بگیرم و الگو بگیرم از آدم های موفق و تحسینشون کنمو خوشحال باشم به خاطر موفقیتشون و تشکر کنم که این باور و ایده رو به من دادند که میتوان موفق شد.
* موفقیت ثابت و پایدار تنها از راه درست ممکن است این را باید باور کنم.
* باید باور کنم که چیزی رو که من فعلا درک نمی کنم دلیل اشتباه بودن و….. نیست
* وقتی باور و افکار و عملم رو درست کنم به صورت بهمن وار نعمت ثروت و موفقیت وارد زندگی من میشود فقط لازم است قوانین را درک و باور و عمل کنم.
* باید خدا رو سلیمان وار باور داشته باشم باید خدا رو ابراهیم وار باور داشته باشم تا به موفقیت و بهشت زمین و آخرت برسم . توحید توحید توحید
* من باید برای تغییر شرایط و اوضاع زندگی ام باورهایم را تغییر دهم
*
*
*
-تحسین می کنم این موتور خفن زیبا و آبی رنگ را
تحسین میکنم دستکش های زیبا و حرفه ای را
تحسین میکنم این خیابان ها و ساختمان های زیبا را
تحسین میکنم این داج چلنجر قرمز رنگ را که یکی از اهداف منه و اینم به عنوان یه نشانه در نظر میگیرم و خدارو شکر میکنم(از جلو موتر استاد رد شد سر چهار راه)
تحسین میکنم ابنماهای زیبا را و نورپردازیشان را
تحسین میکنم مردم قانون مند وعالی را و شادی اشان را
تحسین میکنم درختان و چمن های زیبا را
تحسین می کنم این جمعیت شاد را و این گروه نوازنده را
فلوریدا ببینمتون انشالله
در پناه خدا شاد و موفق باشید .
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی عزیز
استاد اینکه گفتین حسادت چیزیه ک تو وجود همه ما هست فقط باید کنترلش کنیم خیلی منو آرومتر کرد.
فکر میکردم اینکه حسودی میکنم چیز خیلی بدیه و یه جورایی ب خاطرش احساس گناه میکردم. ولی الان فهمیدم که باید سعی کنم تا بیشتر از حسادت موفقیت‌های دیگرانو تحسین کنم.
زیرا تنها راه رسیدن به موفقیت تحسینه. چون ما نمیتونیم ب موفقیتی برسیم ک اونو مورد انتقاد قرار میدیم.
باورم قویتر شد و احساسم خیلی خوب شد وقتی گفتین موفقیت‌های ما وقتی قانون رو درک کنیم و بهش عمل کنیم، به صورت خطی رشد نمیکنن، بلکه بهمن‌وار و تصاعدی بزرگتر میشن به همین دلیله که میبینیم یه نفر در طی چندسال از صفر به موفقیت‌هایی میرسه که برای دیگران باورنکردنیه.
ممنون به خاطر این فایل ارزشمند.
براتون بهترین‌ها رو آرزومندم.❤
سلام بر استاد مهربان
سلام بر خوبان در این پیج زیبا
ممنون از استاد زیبا که فایل زیبا را در اختیار من قرار دادند
واقعا حسادت کردن و این حس چقدر بد است و مخرب است
در مقابل آن من می توانم این تفکر را داشته باشم که اگر او توانسته است پس من هم می توانم به این جایگاه و این ثروت برسم
همیشه من فکرم بر عکس این بوده است و دنبال تخریب و خراب کردن طرف مقابل خودم بوده ام
آنچه که من یاد گرفتم و سعی می کنم از این پس در زندگی خودم بکار بگیرم این است که افراد عالی و موفق و ثروتمند را الگوی خودم قرار بدهم و به خودم این نکته را یاد آور بشوم که وقتی فلان شخص توانسته است به این موفقیت دست پیدا کند پس من هم می توانم
من هم می توانم به این ثروت و دارایی و مال برسم با تغییر دادن باورهای خودم
وقتی علی و محمد و حسین و و و توانستند این سد ذهنی را بشکنند و به موفقیت برسد پس من هم می توانم با تغییر دادن باورهای خودم با خلاقیت به خرج دادن و ایده های خودم در آن کار موفق بشوم
او توانسته است به بالا برود پس من هم می توانم به بالا بروم و موفق بشوم
در نهایت بزرگترین درس من از این فایل این بود
از افراد موفق ایده بگیرم
با تغییر باورهای خودم من هم می توانم به آن موفقیت ببرسم
اگر او توانسته است پس من هم می توانم
تحسین کردن موفقیت دیگران
آفرین گفتن به پیروزی دیگران
الگو گرفتن از دیگران
بهتر بودن و بهتر شدن خودم با تغییر باورهایم
ممنون استاد عزیز از این فایل گرانبها
سپاس از خدای فراوانی ها
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت خواسته ها ب اسانی و با لذت
تصویر زیبای استاد در کنار این موتور سنگین خوش رنگ و زیبا
و چقد موضوع زیبایی انتخاب کردین
و چه نگاه زیبایی
شما هر چقد پول بسازی کلی شغل ایجاد میشه و ب پیشرفت جهان کمک میکنی
و نگاه بهتر کسی تونسته این درامد ب راحتی بدست بیاره پس من هم میتونم چقد زیبا
چقد این موتور زیباس و چقد بهتون میاد
من این موتور زیبارو‌میتونم بخرم و سوار بشم شما تونستی مطمئنن من هم میتونم چقد زیبا
سپاسگزارم ازتون این خواسته منو شکل دادین
واقعن تحسین کردن چقد نکته زیبایی و در همون لحظه بخدا که حال ادم صد برابر بهتر میشه با تحسین کردن دیگرانط
و خداروشکر در زندگیم در هر لحظه در حال تحسین کردن همه هستم و میدونم با تحسین کردن زیبایی اطرافم همون ب زندگیم دعوت میکنم
تحسین کردنی که از ی فایل دور آمریکا فصل یک از خانوم شایسته یاد گرفتم که گفتن امریکایی ها همیشه تحسین میکنن در هر موردی تحسین میکنن
ممنون ازتون برای یاد آوری مجدد این نکات باارزش
هر کسی در دنیا تونسته ب هر موفقعیتی دست پیدا کند
در جهان ی فرد دیگه هم میتونه ب همون دست پیدا کنه چون سیستم عصبی انسان ها یکیه
یاد بگیریم از افراد موفق تحسین کنیم و ازشون یاد بگیریم نه اینکه حسادت کنیم
از راه نادرست هیچ‌کسی نمیتونه ب ثروت پایدار برسه
وقتی قوانین درک کنی موفقعیت ب صورت بهمن وار وارد زندگیت میشه
باید خدارو باور کرد و ازش درخاست کرد چون خداوند وهابه و وقتی خدارو باور کرد در مسیر ادمها و شرایط عالی میوفتیم و موفقعیت همینجور میاد
بخدا چقد نکات بارزشی میگید که باید با طلا نوشت ارزش میلیاردی دارن
و باید عمل کرد در زندگی و بخدا که عمل میکنم
سپاسگزارم برای وقت و انرژی که گزاشتید و ممنون از خانوم شایسته عزیز
آرزوی
سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله و این موتور زیبا رو دارم برای همه
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته جان و دوستان
به نظرم ریشه این حسادت بر میگرده به بچگیمون اون زمانی که پدر مادرها میگن نگاه کن داداشت غذاشو خورد تو هنوز نخوردی ببین خواهرت خودش لباسشو پوشید تو نپوشیدی و همینطور این داستانا ادامه داره ببین دوستت نمره خوب گرفت تو نگرفتی و هیچ وقت اینطور یاد نگرفتیم که ببین اون تونست تو هم میتونی این مقایسه واسه من جز بدترین حس های دوران بچگیم بود و به اطرافم که نگاه میکنم میبینم خیلی این جور جملات در بین همه سنی شنیده میشه حتی در بین بزرگسالان ببین شوهر فلانی فلان کار و کرد ببین زن فلانی بسار کارو کرد و همینطور ادامه داره و ما خودمون با این مقایسه ها ریشه حسادت رو قویتر میکنیم و انگاری بلد نیستیم اون فرد موفق رو الگویی برای موفقیت بکنیم با اینکه من به شدت از بچگی توسط مادرم مقایسه میشدم با اطرافیان حتی یه بار یادمِ چقدر مادرم به خاطر آزمونی که جوابش نیومده بود و من فکر میکردم آزمون سختی بود و خوب جواب ندادم منو دعوا کرد که ببین دوستت قبول میشه تو نمیشی در صورتی که من بعد از اومدن جواب قبول شده بودم و اون قبول نشده بود ولی نمیدونم چرا و از کجا یاد گرفته بودم هر وقت خیلی درونم پر میشد از حسادت به کسی براش دعا میخوندم و وقتی آیت الکرسی رو حفظ شدم برای شخصی که بهش حسودیم میشد آیت الکرسی میخوندم و اینجوری حالم بهتر میشد و همیشه سعی میکردم بهترین باشم از نظر بزرگترا که مقایسه نشم و وقتی مقایسه میشم من اون کسی باشم که از نظرشون کار خوب انجام داده (البته ناگفته نمونه که انقدر به خاطر جلب رضایت خاطر بقیه ضربه خوردم تا که درس گرفتم اول به خودم بپردازم چون واقعا خواسته ها و توقعات دیگران تمومی نداشت) واقعا وقتی کسی از لحاظ مالی پیشرفت می‌کرد یا عظمت و شکوه موفقیت کسی رو میدیدم لذت می‌بردم و بهش میگفتم توی چشماش نگاه میکردم و میگفتم بهش مثلا چقدر خوشحال شدم که تو موفق شدی یه بار یادمِ به یه خانومی از اطرافیان گفتم شما چقدر زیبایی به عمرم زنی به زیبایی شما ندیدم مامانم بهم میگفت چرا اینو گفتی حالا فکر میکنه کیه حالا خودشو میگیره ولی من نمیفهمیدمش هنوزم به این اخلاقم ادامه میدم و الان که این فایل رو گوش دادم متوجه شدم عجب اخلاق خوبی دارم چقدر به خودم کمک کردم مثل بقیه نباشم
خدا رو هزار بار شکر
بنام خداوند مهربان
سلام خدمت استادوخانم شایسته عزیز و تمام دوستان
خداروشاکرم در این مسیر همسفر شما خانواده عزیزم هستم
سفرنامه69
نکات فایل با توجه به درک من برای یادآوری خودم
-وقتی یک الگو را میبینیم که به موفقیت رسیده باید خوشحال بشیم که اگر این تونسته پس ما هم میتونیم
-وقتی یکی بالا میرود ماهم از او ایده بگیریم وخودمونو بالا بکشیم با تغییر باورامون نه اینکه سعی کنیم اورا پایین آوریم
-در مقابل هر موفقیت و را تحسین کنیم به جای حسادت واز او الگو بگیریم نه اینکه چون ما به خاطر باورهای محدود کننده نتونستم به چنین موفقیتی برسیم حسادت کنیم ونپدیریم واز او انتقاد کنیم
-هیچ کس تو هیچ جایی نمی تواند بیشتر از چند سال دوام بیاره اگر از راه غیر قانونی ونادرست وارد شده باشه، پس اگر کسی را دیدید سالهاست در یک جایی موفقیت کسب میکنه از را درست وارد شده وما چون باور نداریم ونمیتونیم بپذیریم اورا کلاهبردار ودزد و دروغگو میپنداریم
-هر نعمت وخواسته ای که در موردش انتقاد داشته باشیم و حسادت بورزیم نمیتوانیم بدست بیاریم
-به جای حسادت و انتقاد از موفقیت دیگران ذهنمان را تربیت کنیم که موفقیت دیگران را تحسین کند واز آن شخص سپاسگزار باشد که باعث قوی شدن باورای ما و ایمان ما شده برای رسیدن به خواسته ها
-وقتی قوانین زندگی را یاد بگیریم وبه آنها عمل کنیم موفقیتها بهمن وار وارد زندگی میشود
-قانون NLp میگه اگر کسی به موفقیتی رسید پس بقیه هم میتوانند به شرطی که مثل او فکر کنند و مثل او عمل کنند چون سیستم عصبی همه یکسان هست
-وقتی باور ا تغییر میکنه موفقیت و ثروت به صورت خطی نیست بلکه به صورت تصاعدی بالا میرود به همین خاطره که میبینی افرادی که باورهای ثروت ساز میسازند طی چند سال از زمین تا آسمان رشد میکنند
-ما باید ایمانمان نسبت به خدا درست کنیم وآنوقت موقعیتها و شرایط عالی از راهی که به ذهنمان نمی رسد وارد زندگیمان میشود
-مانند حضرت سلیمان خداوند را به خاطر وهاب بودنش قبول کرد که به آن همه ثروت رسیدما هم‌ایمان خود را نسبت به خدا زیاد کنیم
از استاد و خانم شایسته نازنین که این شرایط عالی را برای ما فراهم کردن بینهایت تشکر میکنم و همچنین از دوستان گلم که کامنتاشون در کنار فایلهای استاد واقعا بی نظیر هستند بینهایت کمال تشکر را دارم
موفق و پیروز باشید
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان خوب و بینظیر
روز 69
الهی شکرت
استاد چقدر موتورتون خوشگل و زیباست
استاد من همیشه تو زمان بچگیم نزدیکانم راجب افراد آشنا یا معروفی که به ثروت رسیده بودند، قابل درک براشون نبود و حسودی میکردن و تهمت میزدن که از راه نادرست به دست آورده و من وقتی حرفهاشون رو می شنیدم تو همون بچگی احساس میکردم که گوشت تنم داره کنده میشه و خیلی خیلی احساس بدی برام میومد . این احساس کم کم با بزرگ شدنم کم رنگ شد . و همینجوری ادامه داشت تا اینکه تو مسیر خودشناسی افتادم و الان اون احساس دوباره برگشته . من واقعا نمیتونم تحسین نکنم و اگر حسودی کنم همون احساس بد برام میاد . پیشرفت و موفقیت دیگران یک ذوقی در من به وجود میاد که به خودم میگم آخ جون قراره من هم داشته باشم یا من به این جایگاه برسم و گرنه من نمیتونستم ببینم .
خدایا شکرت