«نقش عزت نفس» در دستاوردهای زندگی من - صفحه 8

سلام استاد بزرگوارم ،استاد عباسمنش ،تو توحید رابه من اموختی وگفتی که خدا همواره هست وهدایتگر من در تمام لحظه هاست ،تو اموختی که فقط روی خودش حساب کنم تا جهانی زیباتر برای خودم بسازم ،اموختی که خدا همیشه بامنه ،همراه منه ،عاشق منه ومیخواد که من پیشرفت کنم ،خدایی که به شدت کافی است ودرهمه حال حامی من و همراه وپناه دهنده من است ،ومیتوان با او سخن‌گفت بی هیچ کلامی ،یا میتوان او را پرستش کرد به هر روشی اری این خدا زیباست خدایی که به دنبال مجازاتمان نیست به خاطر گناهانمان به غیر از شرک و همواره میبخشد اگر وفقط اگر ارده ی توبه کنیم ،این خدایی که دور نیست وهمیشه پاسخ میدهد ولی من به میزان پذیرفتن ودرکی که از این گفته هاداشتم خدا را در زندگی ام یافتم .

استاد این واژه ها از قلبم اومد وحالم رو دگرگون کرد واشکم رو سرازیر .

استاد من چند سال پیش دوره عزت نفس رو در حالی تهیه کردم که به شدت خودم رو به خاطر اشتباهاتم سرزنش میکردم به شدت از خدا میخواستم منو با کوچکترین اشتباه منو ببخشه ،استاد اموزشهاتون خیلی بهم کمک کرد ،اما با مشکلاتی در مسیر روبه رو شدم ومخصوصا سلامتی که پاشنه اشیلم همیشه بوده و به نقطه ای رسیدم که هر کاری رو میخواستم شروع کنم اگه تا یه جاییش پیش میرفتم دچار یک‌نوع بیماری میشدم ومنصرف از اون کار وبه یاد گفته شما افتادم که باید تمرکزی روی هر موضوع کار کنیم بالاخره تصمیم گرفتم روی سلامتی ام کار کنم‌واستادی که خیلی در زمینه سلامتی کار کرده بود وبا اموزه های شما ایشون هماهنگ بود و پیرو قران والهامات یافتم‌وخدا رو شکر سلامتی ام خیلی بهتر شده وهنوز دارم کار میکنم تا کاملا خیلی بهتر بشم ، من قبلا به حرف شما دربار ه ی اساسی ترین پایه موفقیت یعنی عزت نفس به صورت تجربی رسیدم و یک مدت اومدم وروی باورهای ثروتم کار کردم وونشانه ها اومد ومدارم کمی رفت بالاتر وموقعیت ها می اومد اما من در خودم توان مدیریت کردن اون موقعیت رو نمیدیم وبه اصلاح شکست های گذشتم ونیمه رها کردن ها مثل نجوا تو ذهنم می اومد وترمزی شدید میشد که جرات رفتن تو‌اون موقعیت جدید رو نداشته باشم توانایی هامو باور نکنم‌،وبه خودم گفتم که باید بعد سلامتی حتما عزت نفس رو شروع کنم وبعد روی باورهای ثروت کار منم ،،یک شرایطی پیش اومد که وارد یکی از ترسهام بشم و من هم واردش شدم ورفتم واسه مسابقات کشوری سبک تایچی وحدود چند سال در این رشته ورزش کرده بودم اما به مسابقات انفرادی که میرسید هر بار بهونه ای می اوردم اما این بار رفتم و علی رقم تضادها و مشکلاتی که برام پیش اومد جلوی همشون وایسادم وموفق به گرفتن مدال برنز فرم خودم شدم و دقیقا همون روز فیلم برداری بود واز کار خدا با اینکه کل روز مسابقه بود دقیقا من در زمان فیلم برداری که یک ساعت ونیم بود قرار گرفتم و باعث شد که خانوادم‌ منو ببینند وبا اینکه اونها رشته ورزشی منو قبول نداشتن و همیشه میگفتن یک‌جور حرکاته ومن‌ به گفته هاشون بیتوجه بودم بهم افتخار کنن و برام این موفقیت خیلی انگیزه بخش بود تو بار اول شرکت در مسابقات، بعد اون همه کار که‌به تجربه بدل شدن وبه موفقیت نرسید یا اگه رسید خیلی سخت رسیدم و اون کار اونقدر بزرگ نبود .

استاد ازتون خواهش میکنم‌که در بروز رسانی راهکارهایی بدین که مثلا در همین تمرین تبلیغات بتونیم راحتتر عمل کنیم ،چون استاد واسه من این تمرین مثل این‌میمونه که‌از پایین یکوه‌بخوای به سرعت بری بالای قله و خیلی سخته بااینکه‌ در اقوام یا دوستان این تمرینو انجام دادم‌ اما هنوز جلوی جمعیتی که نمیشناسمش این کار رو نتونستم‌ بکنم ،استاد اگه امکانش هست ،یک فایل صوتی تهیه کنید که درونش جملات تاکیدی برای عزت نفس و اعتماد به نفس باشه تا باورهامون اساسی تغییر کنه تا منجر به عمل بشه ، من تو عزت نفس خیلی برام تاثیر داشته و دوره تون اما تو اعتماد به نفس حالا به دلیل عدم درست دریافت خودم از مطالبتون یا تغییر نکردن بنیادین باورهام در این زمینه پیشرفتم کمتر بوده ،لطفا در زمینه اعتماد به نفس هم راهکارهای بیشتر رو ارائه کنید ،چون واقعا بعضی وقت ها برام پیش اومده که میخواستم‌ با دختری که ازش خوشم اومده ووضع مالیش از من بهتر بوده وارد صحبت بشم وابراز علاقه کنم یا وارد یک کاری که علاقه دارم بهش بشم به شرایط موجودم از لحاظ مالی نگاه کردم و اینکه در مورد کار علاوه بر وضع مالی اگه بخوای پیشرفت درش بکنی باید فلان مدرکو داشته باشی منصرف شدم .در مورد رابطه برقرار کردن با جنس مخالف هم اگه ممکنه تمرین وراهکار ذهنی وعملی بدید .

نکته اخر هم اینکه واقعا به قول خودتون عزت نفس دوره ای که همیشه باید روش کار بشه من واقعا اینو تجربه کردم .

ممنون از لطفتون که‌ همواره هست .