«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 46


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری «هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز
    454MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی «هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز
    26MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1255 روز

    به نام خدای مهربان

    واو که چقدر خداوند جالب و خوب و راحت همه کار هارو انجام میده

    تقریبا سه ساعت و نیم داشتم روی این فایل کامنت مینوشتم و همین الان که داریم این کامنت رو مینویسم کل اون کامنت یهو پرید سایت رفرش شد و کامنت ها دیگه برنگشت

    منتهی اون کامنت خیلیییی زیادی طولانی شده بود و توش من کلی ترمز کشف کردم و همون لحظه مینوشتم منطق هایی که باعث میشه که این ترمز ها بره ولی قرار نبوده اون کامنت منتظر بشه! بلکه فقط قرار بوده که من اون تمرین هارو انجام بدم و وقتی دارم توی بخش کامنت ها اینکار رو میکنم خیلی انگیزم برای انجام اینکار بیشتره یعنی از ساعت 12 ظهر تا الان که 3:3٠ بعد از ظهره بدون توقف دارم مینویسم و تمرین میکنم و چه ترمز هایی کشف کردم و چقدر همون نوشتنه کمکم کرد

    اما میخوام بگم که الخیر فی ما وقع یعنی ده ثانیه اول تا اومد نجواها بیاد حرف بزنه بلافاصله اومدم به جنبه مثبتش نگاه کردم و الان دارم اینو مینویسم

    فکر کن سه ساعت و نیم بنویسی و کامنتت بپره! ولی من واقعا خداروشکر میکنم چون داشتم واقعا تمرین میکردم برای لایک و اینجور چیزا اون کامنت رو نمیخواستم منتشر کنم دنبال حرفای قشنگ نبودم توش فقط نوشتم و نوشتم خدایا شکرت

    بریم بازم بنویسیم و ادامه تمرین (اگر قرار باشت این منتشر شه منتشر میشه اگرم نه که نه!)

    +++++

    ما امکان داره توی مسیری که داریم میریم ترمز هایی برای ما به وجودبیاد که اول نبوده و اینو خود منم تجربه شو داشتم یعنی اول که وارد کارم شدم خیلی درمورد سختیش و فلان وبهمان ورودی منفی نداشتم برای همین عملکرد ام هم خیلی بهتر بود با اینکه مهارتم کمتر بود اما هرجی گذشت به ذهنم ورودی منفی دادم که میگفت این سخته و کار هرکسی نیست و فلان و بهمان و توجهم رفت رو نکات منفی و روز به روز این ترمز ها سنگین تر شد

    این خیلی موضوع مهمی هست که باید بهش توجه کنیم. که هرلحظه باید مراقب ورودی ها و ترمز ها باشیم،، اقا خودتو بمب بارون کن با ورودی مناسب و ساخت باور های مناسب و حذف ترمز ها…

    چون تو اون خواسته ایی که دلت میخواد رو از قبل فرستادی و پاسخ هم از طرف هدا داده شده فقط کافیه دریافتش کنی

    پس حسابی تمرکز بزار روی سمت خودت

    قشنگ یک تمرکز لیزری سنگین بزار روی اینکار کی میشه که تو تمرکز لیزری میزاری و از این کار لذت میبری؟؟ وقتی که باور داشته باشی از قبل من خواسته هام رو فرستادم وقت اینه که پامو از روی ترمز بردارم و انتظار اتفاقات بینظیر مثبتی رو داشته باشی بعد از اینکه ترمز هات رو یکی یکی برمیداری

    یک کامنتی از اقای عطارروشن خوندم که میگفت اون احساس شور و شوق از جنس تحول که از دوره ها داریم اپن احساس که انتظارات اتفاقات مثبت از شروع یک دوره داریم باعث. اتفاقات خوب بعد از شروع دوره میشه و مهم احساس ماست

    الان راجع به این موضوع هم باید انتظار تغییر تحول عظیمی در نتایج داشته باشم وقتی دارم روی ترمز ها کار میکنم و این انتظار و پیشبینی باعث احساس فوق العاده میشه و باز دوباره این احساس فوق العاده باعث میشه که سرعت برداشتن ترمز هام بیشتر بشه و روند راحتتری رو طی کنم

    همچنین این احساس فوق العاده باعث ایحاد تمرکز لیزری میشه و باز این خودش سرعت رو دوبرابر میکنه الان میفهمم اهمیت تنظیم اهرم رنج و. لذت رو توی مغز

    که اقا بیا اینطوری تنظیم کن که توی ذهنت

    برداشتن ترمز ها=اتفاقات و نتایج فوق العاده بینظیری که درخواست هاش رو از قبل فرستادم یعنی من درخواست میلیارد ها میلیارد پول رو فرستادم من درخواستِ رابطه خوب و… رو فرستادم همشو بخاطر تضاد هایی که بهش برخوردم ارسال کردم

    فقط کافیه بشینم و یکی یکی ترمز هارو بردارم آخ که با چه سرعتی اینا یکی یکی بیاد تو زندگیم

    اصلا سرازیر میشهداز اتفاقات توی زندگیم،،

    از بس که درخواست ما فرستادیم و پاسخ داده خدا که فقط کافیه ترمز رو برداریم

    وای که مثل موشک سرعت پیدا میکنه اتفاقت

    خدایا شکرت…

    چقدر همین چندساعتی که نشستم پای نوشتن درک خوبی از قوانین پیدا کردم و چقدر هنوزم طبق قانون مدار ها میتونم بیشتر و. بیشتر درک کنم چون مدار ها محدودیتی ندارن همیشه میشه بهتر و بیشتر درک کرد.. و همیشه یک پله بالاتر وجود داره

    چندوقت بود که با نوشتن مقاومت داشتم و الان دقیقا برعکس شدم یعنی فقط یکی باید جلومو بگیره تا بنویسم..

    حالا چرا اینو گفتم چون میخوام بگم کی این اتفاق افتاد

    وقتی این اتفاق افتاد ک من فهمیدم یکسری ترمز برای نوشتن در من به وجود اومده یکیش کمالگرایی بود مثلا یکیش این بود که حتما درمورد یک موضوع خاصی باید بگی و….

    اما وقتی یکی یکی اینارو برداشتم(که البته خیلیم طول نکشید شاید درحد نیم ساعت نوشتن و منطق اوردن چون پایه نداشت) اینقدر میخوان بنویسم که همینطور که گفتم یکی فقط باید سیم منو از برق بکشه

    دلم میخواد روی تک تک جلسات دوره هام ده ها کامنت بزارم و درمورد تمریناتش و درمورد خود متن و درکش، تمرین انجام بدم ترمز هارو حذف کنم و….

    و با این منطق که فقط امکان داره یک جمله از جملاتم به یکی کمک کنه دیگه عذاب وجدان برای طولانی بودنش ندارم…

    وای خدایا شکرت چقدر تمرکز کردن برام راحتتر شده با کامنت گذاشتن و منو مینشونه پای تمرین کردن

    اینم با این منطق ساختم که خانم شایسته تو دوره کشف قوانین گفتند بخش نظرات هر جلسه دفترچه تمرینات شماست

    و خیلی دیگه خیال راحت تمرین میکنم منطق میارم برای ترمز هام و حال میکنم و کیف میکنم

    و چقدر سرعتم رفته بالا خدایاشکرت…

    این محافظه کارانه تر خودش یک ترمز هست که استاد توی این فایل گفتن یعنی این شیوه نگرش در ما ساخته شده که بهتره سعی منم همینی که دارم رو از دست ندم به جای اینکه این نگرش باشه که چطور از این بهتر و راحت تر و بیشتر…

    یک مثالش توی فوتبال که مثلا تیم حریف یک گل میزنه دیگه میادتوی خط دفاع تا همون یک گل رو حفظ کنه درصورتی که پتانسیل اینو داره که سه تا گل دیگم بزنه

    این از ترمز کمبود یا عدم لیاقت شکل میگیره یانی شاخه ایی از این هاست که خب طبق گفته استاد ما اگر ریشه رو قطع کنیم شاخ و برگ ها خودش میاد چقدرر این باور های کمبود و عدم لیاقت بعد از حل شدنشون زندگی مارو در تمام ابعاد تغییر میدهند..

    خیلی قشنگه این برداشتن ترمز که میدونی بعد ازبرداشتن هر ترمز یک کوهی از نعمت و ثروت وارد زندگیت میشه و این دیدگاه مغز رو شرطی میکنه که کشف و برداشتن ترمز=لذت، نعمت، ثروت

    اصلا علاقه مند شدم که ترمز هام رو بشناسم و حلشون کنم برخلاف قبل که ازشون فراری بودم

    ترمز ها مثل مسائل زندگی هستند دیگه

    با هر بار حلشون صد ها پله رشد میکنیم و اگر این باور رو بسازیم که همه مسائل راه حل دارند دیگه ازشون فرار نمیکنیم بلکه با اغوش باز میریم تو دلشون جون میدونیم بعد از حل اون مسئله اعتماد به نفس من صد ها برابر بالاتر میره و جریانی از ثروت و نعمت در زندگی من سرازیر میشه

    حالا برای ترمز ها هم اینو باید بسازیم که تمام ترمز هارو میتونیم برداریم و همه ترمز ها ریشه و پایه غلط دارند و بعد از برداشتن هرکدومش جریانی از ثروت و نعمت به سمتمون روانه میشه

    الان ذوق و شوقم بیشتر شده برای کارکردن روی باور هام برخلاف قبل (همین دیروز) که فرار میکردم از کشف ترمز هام و کمالگرایانه دوست داشتم بینقص باشم و هیچ ترمزی کشف نکنم از خودم برای همین خیلی گول میزدم خودمو

    اما الان با ذوق و شوق فقط دنبال اینم ترمز کشف کنم، فقط دنبال اینم ترمز هارو حل کنم و جریانی از عشق و ثروت و نعمت رو به سمت خودم روانه کنم

    خدایا شکرت بابت تک تک این اگاهی ها

    واقعا چقدر این کامنت گذاشتن باعث میشه تمرکز داشته باشم و چقدر این تمرکز باعث میشه خیلی سریع درک کنم و اجرا کنم به هرچی درک کردم

    خدایا چقدر اخه قشنگ هدایت میکنی واقعا

    این همون چیزی بود که میخواستم و تو گفتی: فقط بنویس..

    چهار ساعت و نیمه تقریبا بدون وقفه دارم مینویسم و تمرین میکنم و هنوزم بعد از این کامنت قراره برم روی جلسه دو کشف قوانین کار کنم

    خدایا عاشقتم

    اینقدر نوشتن برام لذت بخش شده و اهرم لذت توی ذهنم برای نوشتن فعال شده فقط میخوام بنویسم بعد از این کامنت احتمالا برم سراغ نوشتن روی جلسات یک و دو کشف قوانین ،، نوشتن که چه عرض کنم، بیشتر تمرین کردن و درک آگاهی و تمرکزِ

    خدایا شکرت خدایا چقدر خوب مینویسم و چقدر خوب میگی بنویس و اگاهی هارو بهم میگی

    همش خودتی ها هعی درخواست میکنم هعی جواب میدی هعی نیاز دارم هعی نیازامو پاسخ میدی

    عاشقتممممم

    چقدر تمرکز باعث میشع حال ادم خوب باشه چون فقط داره روی چیزایی که میخواد توجه میکنه

    حالم عالیه و انگیزم برای کار کردن چند برابر شده خدایاااا شکرت

    آخ این فایب هم چقدر فوق العاده بود که بارها گوشش میخوام بدم تا این باور رو بسازم که:

    به محض اینکه اراده کنی میشود

    خداوند همواره پاسخ میدهد

    با حل هر ترمز جریانی از ثروت وارد زندگی ام میشود

    تمام جهان مسخر و گوش به فرمان من هستند

    سیستم جهان به بینهایت راه منو به خواستم میرسونه که من نمیتونم درکش کنم و نیازی هم نیست بفهمم و به چگونگیش فکر کنم

    و کلی باور دیگه خدایا شکرت

    خداوند یار و نگهدار و هدایتگر هممون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    خوشحالم که امروز خداوند من را به این فایل هدایت کرد

    باورهای محدود کننده و ترس های من همان ترمزهایی است که اجازه نمی دهد که من براحتی بسوی خواسته های خودم حرکت کنم

    زمانی که این ترس ها نباشد بی شک من با یک حال خوب و به سرعت بسوی خواسته های خودم حرکت می کنم و این همان گاز است که برای من بسیار مفید و عالی است

    عجب دوره عالی و فوق العاده است این دوره کشف قوانین زندگی

    برای من بصورت یک معجزه است و واقعا نتایج عالی و فوق العاده ای من از این دوره کسب کردم

    چقدر این ترمزها مهم هستند و چقدر ریز و مخفیانه عمل می کنند

    هر چه من بیشتر بتوانم ترمزهای خودم را شناسایی کنم و آنها را از سر راه خودم بردارم حرکت من برای رسیدن به خواسته های بیشتر و بیشتر می شود

    صحبت های واقعا زندگی ساز است

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1037 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    امروز روز 57ام سفره شگفت انگیزمه

    امروز چقدر زیباس چقدر خدا با نشونه هاش از اول صبح باهام حرف زده

    امروز چقدر رهاترم چقدر تسلیم ترم و چقدر آرامتر و اول صب از خدا خواستم که احساس یقین و این آرامش و بیشتر و بیشتر کنه ،

    اول صب مثله همیشه با آرامش خاصی قبل اینکه از در بیام بیرون گفتم الهی به امید تو

    و همونجا چشمم افتاد به نوشته جلو ماشینی که نوشته بود« حسبی الله » آرامشم چندین برابر شد ، امروز باتمام وجودم دارم احساس میکنم که در حال هدایت منه،و چقدر خوبه این اتصال و این پیروی از هدایت ها.

    این فایل زیبارو گوش دادم و حسم همش داره بهم میگه ،خداوند سیستمه و بدون قضاوت داره پاسخ میده به فرکانسای تو و اگر فرکانسی رو انقدر بفرستی که تبدیل به فرکانس غالبت بشه و قدرت بگیره برات رقم میزنه هر چی که بخوای و اگر باورهای مناسب با اون خواسته رو بسازی و در احساس آرامش باشی و پیرو هدایت ها و عملگرا به جریان هدایت جهان و خداوند کارش اجابت اون خواستس و البته بدون قضاوت ،بدون قضاوت ، بدون قضاوت

    خداوند سیستمه ، خداوند سیستمه ،خداوند سیستمه ، خداوند برای من هیچی نمی‌خواد ، چون قدرت خلق لحظه به لحظه زندگیمو داده دست باورهای من ، پس باید درک کنم که خداوند برای من چیزی نمی‌خواد ،اون برام چیزی رو میخواد که من می‌خوام ، پس من اگر شر بخوام برام شر میخواد و اگر خیر بخواهم که خیر مطلقه و زمانی میتونم بگم هر اتفاقی میفته به خیروصلاح منه که در مسیر درست باشم ولاغیر ، مصلحت خداوندی به اون صورت که خدا تصمیم گیرندس وجود نداره ،مصلحت به این صورته که من مسیر رسیدن به خواستمو بهش بسپرم و تسلیم باشم و مطمعن باشم از هر مسیری به خیرو صلاح منه ،منو به خواسته هام میرسونه ،اون صلاح مسیره خواستمو می‌دونه نه که بخواد تصمیم بگیره برام ،مثل خیلی مواقع که گفتیم شاید صلاح نبوده نه اینا توجیهه ، و اگر اینطوری فکر کنم پس درست فکر میکنم چون خدا آینس قضاوت نمیکنه و فقط رقم میزنه براساس افکارم ،پس چیزی به نام مصلحت خداوند در خلق خواسته هام و درخواست‌هام وجود نداره ،و من هرچیزی که بخوام میتونم رقم بزنم فقط صلاح و مصلحت مسیرو اون می‌دونه و می‌تونه برسونه منو نه تصمیم گیری یا دخالت در درخواست های من

    ،خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت همه چیز بابت تک تک آگاهی های ناب و بودن در فضای این آگاهی ها و این فرکانس و مدار .

    تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز سی وهفتم روزشمار توانایی تشخیص اصل از فرع…

    خدارو هزاران بار شاکرم که توی این دوسه سال اخیر جواب تک تک سوالهایی که یک عمر از خودش، از آدمها واز خودم داشتم رو توسط سیدحسین عباسمنش بهم داده، طوریکه دیگه حس میکنم سوالهای انگشت شماری توی ذهنم نسبت به خدا وآدمها وخودم باشه…

    چون شما استادقشنگم استادمهربونم انقدر شفاف و ساده توی تک تک فایلهاتون والبته توی دوره ی 12 قدم ، راه وروش اصولی ودرست زندگی کردن رو بهمون آموزش دادید که هرکسی بخواد از آموزه هاتون توی زندگیش استفاده کنه بی شک در مسیری روشن وهموار قرار گرفته که به تمام هدفهاش می تونه برسه، ومی تونه طوری زندگیش رو شکل وشمایل بده که دوست داره وخواهانش هست…

    آدمی هر چقدر خودش رو میشناسه هرچقدر خداش رو میشناسه، شادی وسلامتی وارامش وامنیت وثروت ودارایی وراحتی بیشتری رو هم تجربه میکنه، چیزیکه هر کسی آرزوش رو داره، اینکه زندگیش یه پکیج کامل از حس رضایت وخوشبختی باشه…

    استعاره گاز وترمز!!!!

    چقدر مفهومی، چقدر جای تامل داره همیم سه کلمه!

    وقتی خودت رو نشناسی خدات رو نشناسی قوانین جهان هستی رو نشناسی همیشه انگار پشت یه فرمونی نشستی که همزمان پاهات هم روی گاز هست وهم ترمز و نمی تونی یه قدم هم سمت جلو برداری…

    تازه اگه حرکتی توسط شیئی بیرونی صورت بگیره نمی تونه تو رو به مقصدی برسونه که میخوای یه جورایی درجا میزنی…

    من با درک همین آگاهی استعاره گاز وترمز تونستم خیلی جاها تواین یکی دوسال اخیر مشکلات ومسائلم رو حل کنم…

    چون فهمیدم که چقدر باورهای مخرب دارم وسعی کردم با جایگزین کردن باورهای مثبت و درست با باورهای اشتباه ومخرب و نادرست تضادهای کمتری رو تجربه کنم…

    من از شما یادگرفتم هروقت کاری درست پیش نمیره ببینم کجای کار میلنگه، ببینم من چه باوری در مورد اون مسئله یا اون آدم یا اون خواسته دارم که هی به دربسته میخورم، که البته یه شبه نمیشه خیلی زود هم نمیشه به درکش برسی یعنی بتونی شناسایی کنی اون باور اشتباهت رو…

    اینکه متوجه بشی هم پات رو گازه وهم ترمز!!!

    یه مثال ساده بخوام بزنم، در مورد همین موضوع ثروت هست که اکثرا آدمها باهاش درگیرند .

    اینکه چرا من مثل فلانی پولدار نشدم علارقم تلاشهایی که داشتم؟؟

    سالها هممون این سوال رو داشتیم هنوزم داریم!

    اما وقتی میای روی خودت کار میکنی می بینی که تمام عمرت این فرصت رو داشتی که ثروت بسازی یا بدست بیاری منتهی خودت نخواستی خودت اجازه ندادی ثروت بیاد اصلا سمتت، چه برسه که بیاد تو زندگیت…

    همین چندتا باور مخرب واشتباه که شما استادقشنگم همیشه یادآوری می کنید که هممون داشتیم…

    اینکه یه انسان باخدا وبا ایمان نمی تونه که ثروتمند هم باشه چون فقر ونداری و تنگدستی رو نشانه ایمان ونزدیکی بخدا می دونستیم..

    اینکه خدا نمیخواد که من از یه حدی بیشتر ثروت داشته باشم یا اصلا نمیخواد که ثروتی داشته باشم خب دیگه این دست من نیست که خدا نمیخواد…

    اینکه از راه درست هم مگه میشه ثروتمند شد؟؟

    ولی از وقتی در مورد حرفهاتون درخصوص اینکه خدا بیشتر از خود ما میخواد که ماثروتمند باشیم تا باعث گسترش جهانش بشیم اینکه جهان پراز فراوانی هست وهرکسی به اندازه تلاش باعشق وایمانش می تونه ثروت رو وارد زندگیش کنه، اینکه هرچقدر ثروتمندتر باشم به خداوند نزدیکترم …

    کاری کرد پام از روی ترمز برداشته بشه وحالا راحت ورون ولی آهسته وپیوسته دارم به سمت جذب ثروت ودارایی پیش میرم…

    همون اندازه که دارم ایمان واعتماد به ربم رو فعال نگه میدارم به همون اندازه هم پول داره وارد زندگیم میشه…

    پولهای حلال وپاک وآماده و مادیاتی که تمام عمر دوروبرم وتوی زندگیم ودر دسترسم بودن منتهی من با ناسپاسی وبی توجهتی یا نادیدشون میگرفتم یا از دستشون میدادم…

    حالامدتهاست که یادگرفتم هوشیارانه نعمت پولل رو ببینم و بابت نعمت وبرکت هر پول ریز ودرشتی که وارد زندگیم میشه قدردان وسپاسگزارم باشم، چون دیگه یقین پیدا کردم که به اندازه باور وایمانم می تونم صاحب برکات ونعمات خداوند باشم، نه مال واموالیکه از روی طمع وحرص و حرام ونادرست وبازور یا با حسرت وناامیدی یا حسادت وچشم وهم چشمی ویا از سر ترس ونیاز وکمبود میخواستم بدست بیارم وبا ترس و تلاش وزحمت فراوان حفظشون کنم که از دستشون ندم…

    فقط خدا میدونه که این حرفها به عمل رسیده و هیچ ادعایی هم ندارم اما این باورهای مثبت ودرستی که از آموزه های شما استاد عزیز دلم بدست آوردم و کم کم جزئی از وجودم شده منو همینقدر اروم وصبور و وقدردان وسپاسگزار کرده،وهمینقدر آسون برکت ونعمت وارد زندگیم میشه ..

    برکت ونعمتی که همراهش بهم شادی وآرامش ورضایت درونی میده….

    نه مثل گذشته ترس کمبود و تموم شدن و از دست دادن …

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که از طریق شما جواب سوالهای میلیونها نفر که یک عمر بی پاسخ مونده بود داده شد…

    در مورد باور سلامتی وثروت ومعنوییت وحس خوشبختی وسعادت و داشتن روابطی عالی از هر نظر وموفقییت های فردی…

    خدایا شکرت…

    ازشما استادعزیز دلم هم بسی سپاسگزارم ودوستتون دارم

    انشالله هرلحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1734 روز

    هوالغنی و وهاب

    اوبسسسیار ثروتمند و بسیااار بخشنده س

    بنام رب هدایتگرم ب سمت خواسته هایم ب زیبایی ب سادگی و عزتمندانه و ب صورت کاملا طبیعی و بدیعی(ب قول سودا ی عزیز)

    سلااام سلااام سلااام

    استاد هر سری فایلی و میبینم ک مال چن سال پیش یا مال این اواخره

    ی پیامی داره برام اینکه:

    ببین زکیه استاد تو تمام این سالها توهمین مسیر ثابت قدم بوده و هی تکاملشو طی کرده هرسری و بزرگتر شده

    هر سری ک میبینم چهره تون تغییر میکنه

    میبینم ک موهای مشکی تو جوگندمی وحتی سفیده شده

    چقد تحسینتون میکنم و بهتون افتخار میکنم شما تواین مسیر توحید کل زندگی انرژی و روزهاتون و گذاشتین

    و چقد زیباست این مسیر منی ک تازه ی ذره دارم حضور خدارو حس میکنم

    و چ آرامشی میگیرم ازش

    شما ی عمره دارین این حس شیرین و تجربه میکنین ایمانی ک ساختین

    جنبش توحیدی ک راه انداختین تو قلب ما و کل جهان واقعا قابل تحسین و قابل ستایشه

    و خداوند ک وقتی یک قدم برمیداری

    شتابان میاد سمتت

    چقد برای شما همه چی شده

    سنگ تمون میزاره براتون

    بهتون پاداش ها میده

    و هرروز خداروشکر بیشتر بهش نزدیکتر میشین

    بهتر درکش میکنین

    خیییلی دوسدارم منم همچین حسی و اینقد عمیق تجربه کنم

    همچین رابطه ی ابراهیمی باهاش داشته باشم

    همچین آرامشی

    همچین عشقی

    همچین ثروت و سلامتی

    الهی صدهزاررر بارشکرت

    امروز. 57ومین روز شمار تحول زندگیم بود

    خدارو سپاسگزارم بابت اینکه تا اینجا تونستم بیام

    و 15روزه ک پیاده روی مو ادامه دادم خداروشکر

    امروز نجوا ها اومد ک امروز و بیخیال شو نمیخواد پیاده روی کنی چون اذیت میشی امروز پریود شدم

    و داشت منصرفم میکرد ی امشبو بیخیال شو چیزی نمیشه ک

    رفتم ک بیخیال بشم ی حسی بهم گفت

    تنها کسی ک میتونه جلوی تو رو بگیره خودت هستی

    بعد یک ان پاشدم و لباسمو عوض کردم و کتونی هامو پوشیدم و شروع کردم ب پیاده روی

    همین چن ساعت پیش عکس شلواری ک دوخته بودم فرستادم برای پشتیبان آموزش خیاطیم

    البته قبلش درخواست کردم ک رفع اشکال کنه برام چون من دوره شلوار و تهیه نکردم

    با آزمون وخطا هر سری بهترش کردم

    گفت قدفاق و دور باسن و بهم بگو

    گفتم دور باسن 105

    بعد حسم گفت اندازه جدیدتو بگیر

    منم گوش دادم و در کمال تعجب و کلی ذوق دیدم شده103

    و کلی خداروشکر کردم ک ب راحتی با15روز پیاده روی جواب گرفتم

    و پشتیبان هم باحوصله کلی باعشق ب سوالام جواب داد متوجه شدم من ب ی روش دیگه دارم شلوار میدوزم

    میتونم بهبودش بدم باز

    اومدم اینترنت سرچ کردم و ی آموزش عالی از شلوار دیدم خداروشکر

    نشانه های دیگه ک امروز دیدم

    درمورد ازدواج هم تو تلویزیون و هم اینکه خواهرم تماس گرفت گفت عروسی نوه ی عمه م تو خرم آباد برگزار شده

    و ی چیز خیییلی جالب وشگفت انگیز

    سرشب توحیاط بودم و ستاره ها هم بودن

    چقد لذت بردم از نگاهشون

    ی لحظه سرم و ب سمت اسمون برگردوندم یعنی حسم گفت نگاه کن

    دوتا ستاره پرنور کنار هم دیدم ک خییلی تعجب کردم چون اصلا قبلا ندیده بودمشون بقیه ستاره ها رو نگاه کردم

    گفتم اگه یکی شون ستاره قطبی هست و پر نوره اون یکی کنارشو چرا تاحالا من ندیدم

    بعد ک دوباره خیره شدم بهشون تو یک لحظه هردوتا محو شدن

    گفتممم خدااای من این نشونه ی من بووووده الهییی شکررررت

    بعد ک اونا محو شدن هی داشتم شکرگزاری میکردم یک آن تو دونقطه دوتا ستاره با فاصله چن ثانیه ی چشمک زدن و محو شدن

    خدااای من کل وجودم پراز حس خوب شد گفتم خدایا شکرررت چقد قشنگ از بینهایت طریق باهام حرف میزنی

    ی آگاهی دیگه ک امروز متوجهش شدم

    رفتم نزدیک لونه جوجه قمری ها

    نگاشون ک کردم کلی روند رشدشون وخلق شونو تحسبن کردم تو دلم

    بعد دیدم یکیشون بزرگتره سرحال تره ویکیشون ی کم کوچیک تر و ضعیف تره

    از ذهنم رد شد این سوال ک چراااا اینجوری ان؟؟؟؟

    بعد دو دقیقه پدرشون اومد بهشون غذا بده من داشتم نگاشون میکردم

    واین فک اومد تو ذهنم ک خداوند روزی همه ی موجودات ومیده

    از بینهایت طریق

    گفتم حتما این موضوع برای من پیامی داره ک همزمان شده با غذا خوردنشون

    دیدم همون جوجه ای ک بزرگتره ی خودشو کشید جلو و شروع کرد بالاشو تکون دادن

    و نوکشو برد تو دهن پدرش و اصلا اجازه نداد اون یکی ضعیف تره نوبتش بشه

    یا بهتر بگم اون یکی هیچ تلاشی نکرد منتظر بود نوبتش بشه ک زهی خیال باطل

    جوجه قویه همه ی غذا رو از دهن پدرش کشید بیرون و غذا ک تموم شد آروم نشست تو لونه

    و اون یکی ضعیفه بعد اینکه پدرش رفت شروع کرد تقلا کردن و بال هاشو تکون میداد و از شدت گرسنگی میلرزید

    پیامی ک دریافت کردم این بود ک من باید درخواستمو بدم ب جهان و جهان همیشه ب درخواست های قوی من پاسخ میده و سریع اجابتشون میکنه

    جهان سیستم ،خدا ک احساس نداره ک من بشینم ی گوشه و گریه کنم

    تا بهم پاسخ بده

    خیلی خوشحالم وخداروشکر میکنم بابت این استاد عزیزودوسداشتنی و سایت عالی با دوستان بینظیرم

    الهی صدهزاررر بارشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مهلا یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    به نام خدایی که هدایت میکند دردانه هایش را

    سلام به استاد قشنگممم سلام به مریم جونم

    و سلام به دوستای خوبم

    ترمز و گاز

    واقعیتش الان سخته که منم ترمز هام رو پیدا کنم. ولی همیشه گفتم و میگم که خداوند من رو به سمت این اگاهی ها هدایت میکنه.

    و اگر ما اصل قوانین رو فقط و فقط درک کنیم. اینکه فقط و فقط افکار خودمونه که اتفاقات رو رقم میزنه و این افکار ماست که باعث میشه خواسته های ما به شکل دیگه‌ای رقم بخوره.

    این افکار ماست که خواسته های مارو رقم میرنه. و اگر ما در یک محیط ایزوله ای باشیم که فقط افکارمون با باورهای درست و مفید باشه خواسته هامون سریع و سریع اتفاق میوفته. پس اگر دیدیم به خواسته امون نمیرسیم بابد با ذره بین و بریم بگردیم ببینیم کجا ترمز داریم و باور مناسبش رو ایجاد کنیم.

    حالا میفهمم باید چطور نسبت به خواسته هام که نمیشه چه واکنشی داشته باشیم. و خوشحالم چقدر الان اگاه ترم و خداروشکر نسبت به اگاهی ها.

    خدایا شکرت برای این حال خوب برای این اگاهی برای اینکه خدای من هست، برای این که میتونم متعهدانه در خوابگاه بهش هنوز هم عمل کنم و خداروشکر که اینقدر خوشحالم.

    امروز اولین روزه‌ایه که میرم مدرسه و خوشحالم که قراره کلی بهم خوش بگذره و مطمئنم خداوند هدایتگر من در این مسیر الهی‌ست.

    خداوندا هزاران بار شکرت برای ادمهای خوب کنارم برای ووجود با ارزس خودم‌. خدایاشکرت برای این زندگی زیبا.

    خدایا من عاشقتم که عاشقانه من رو هدایت میکنی و تو تنها مالک منی و عاشقانه من رو به سمت زیبایی ها هدایت میکنی چون دوست داری من از زیبایی ها لذت ببرم.

    خدایا شکرت و من عاشقتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زهرا قاسملو گفته:
    مدت عضویت: 1454 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته پرانرژی و همه دوستانم در سایت عقل کل،وقتی فایل رو گوش دادم متوجه یک باور قوی و مخربی شدم که منو از قدرتمندترین نیروی جهان محرومم کرده و آن باور ظالمانه اینه که‌‌ /خدا برای من نمیکنه/برای همین باور ،ترمز سنگینی دربرابر خواسته هام ایجادشده،راه رسیدن به خواسته وچگونگی آن که مختص خداونده وقانون ثابت جهانه من باور غلط داشتم وبرای رسیدن به خواسته هام یابیخیال میشدم یادربیشتر مواقع از عوامل بیرون کمک می‌گرفتم ،خانواده ،دوست،فامیل،پارتی و همیشه به در و دیوار می‌خوردم واز دیگران طلبکاربودم چرا خواسته منو برآورده نکردن غافل از اینکه قانون جهان اجازه نمیده عوامل بیرون قدرتی ندارن همه کاره خودشه خدایا شکرت کمکم کن عاشقانه به تو تکیه کنم آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زهرا قاسملو گفته:
    مدت عضویت: 1454 روز

    سلام به استادم وخانم شایسته عزیزوهمه دوستانم،من وقتی این فایل استاد راگوش دادم به قویترین ومخرب ترین ترمز ذهنم که خدا برای من نمیکنه به خاطر همین ترمز ،راه رسیدن و چگونگی رسیدن به خواسته هاکه مختص خداوند وقتتون ثابت جهانی من دخالت میکردم واز راهای بیرونی یعنی خانواده ،دوست ،فامیل،پارتی وارد عمل میشدم وچقدراذیت میشدم و متوجه شدم این ترمز چقدر ظالمانه منو از قدرتمندترین نیروی جهان محروم کرده خدایا شکرت کمکم کن فقط به تو تکیه کنم واین باور شرک آلود را پاک کنم دوستان دراین زمینه اگر تجربه ای دارین خوشحال میشم بشنوم خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1215 روز

    بنام خداوند هادی

    سلام

    به استاد خوبم

    سیب آورده ام.

    سیب سرخ خورشید.

    استاد دلم برای شما مخصوصاً و برای همه دوستان تنگ شده بود.

    این تیکه از شعر سهراب تقدیم به شما عزیزان دلم.

    به سراغ من اگر می‌آیید

    نرم آهسته بیایید

    که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهای من.

    آخه استاد من با یار خودم همنشین هستم. آن یاری که به من همیشه نزدیک است. من گاهی به غمزه از او دور می‌شوم. وقتی هم که به اشتباهم پی می‌برم و بر می‌گردم باز آغوشش را باز می‌بینم.

    احساس می‌کنم که او مثل آفتاب می‌تابد من هستم که می‌روم داخل غار و یا زیر سقف آلاچیق. آغوش او همیش گرم و باز است.

    آه

    از وقتی بر می‌گردم.مرا درآغوش می‌گیرد. به هر جای که می‌خواهم می‌برد. کارهایم را انجام می‌دهد. مثل طفلی مرا دربغل می‌گیرد. زیبایی‌ها نشانم می‌دهد. به رؤیاهایم مرا می‌برد. هرچه میخواهم می‌دهد. به یک هماهنگی باور نکردنی می رسم که بیا و بپرس.

    تمام گیر کارهایم ازبین می‌رود. چرخ دنده های زندگی‌ام روغن کاری می‌شود. انگار که اتومبیل بسیار خوبی سوار هستم و بسیار عالی حرکت می‌کند . اتو پلی است و من نیازی به گاز و ترمز ندارم. کسی این کار برایم انجام می‌دهد.

    چه زیبا است این قوانینی که خداوند دارد.

    ادعونی استجب لکم.

    به هر چیزی توجه کنی وارد زندگی‌ات می‌شود.

    قانون تسلیم.

    تو تسلیم باش ،تو ابراهیم باش ؛من هستم.

    تو با من باش گاز و ترمز با من.

    تو به من توکل داشته باش برو پادشاهی کن.

    إذا سالک عبادی عنی فانی قریب

    آخ که تو چقدر خوبی.ای خدای من.

    تو همه چیز هستی.

    تمام قدرت جهان تو هستی.

    تمام ثروت جهان تو هستی.

    مدیر جهان تو هستی.

    هدایتگر جهان‌ تو هستی.

    من هم ذره‌ای از وجود تو هستم.

    انا لله و انا الیه راجعون.

    ای خدای! من که جهان در تسخیر تو است.

    تو در نزدیکی من هستی.

    إذا سالک عبادی عنی فانی قریب.

    ای که با حرف می‌زنی و هیچگاه ارتباطت با قطع نمی‌شود.

    ای که فریاد می‌زنی نیست کسی که از من چیزی بخواهد. آخه قبل از این که بخواهم فقط با یک توجه ام آن چیز وارد زندگی‌ام می‌شود.

    البته با تکامل.

    با ایمان و باورهای واقعی.

    خدایا!

    تو هدایت گر تمام جهان هستی من گاز و ترمز زندگی‌ام را به تو می‌سپارم که تو بهترین مدیر در جهان هستی. هرکس به تو اعتماد کرده زیانی ندیده است.

    باشد که تو خوشنود باشی و من رستگار.

    این رد پای من در روز 57 از سفر نامه می‌باشد.

    در پناه خداوند آرام و سلامت وثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2978 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانو وتک تک دوستان توحیدیم در این سایت الهی

    روزشمار تحول زندگی من روز 57

    هم مدار شدن با خواسته ها <>;

    خداروشکر که امروز هم به من فرصت نوشتن داد

    گاز شور واشتیاقی است که برای رسیدن به خواسته هات داری

    ترمزباورهایی است که جلو حرکت شما رو میگیره یا همان باورهای متضاد

    خداوند زمین وآسمان را مسخر ما کرده اگر ما قوانین جهان رابشناسیم وباور کنیم که این افکار وباورهای ماست که اتفاقات زندگی مارو رقم میزنه وجهان خیلی آسان وراحت به خواسته های ما جواب میده اگر ما باورهای درستی داشته باشیم

    وقتی ما قانون رو میدونیم وقتی می‌بینیم چرا خواسته ها محقق نمیشه باید ببینم چه افکاری دارم

    استاد جان من متوجه شدم که باور کمبود دارم ترس دارم به همین خاطر با اینکه میدونستم شغلی که دارم میتونم با مسئولیت کمتر در آمد بیشتری داشته باشم وبعداز 15 سال تصمیم گرفتم که از محل کارم بیرون بیام چون باور دارم فرصت شغلی با درآمدهای بالا وزمان کمتر برای من فراوان هست حتی دیروز که همسرم برا گوشی گرفته بود که آن هم بدنبال خواسته خودم بود ولی به گفته شما من ترمزی نداشتم دوسه روز شد تا این خواسته که به فکر من آمد بدون اینکه به ایشون بگم برام گرفت بعد دیروز که آورد گفتم من طلا میخوام کاش بجای گوشی برام طلا گرفته بودی در کسری از ثانیه جمله ام را اصلاح کردم گفتم گوشی برام گرفتی ممنون طلاهم میخوام همسرم گفت چشم طلا هم میگیرم برات خیلی موارد دیگه در جنبه های مختلف زندگیم بهش بر خوردم الان که دارم مینویسم یکی یکی داره میاد جلو چشام

    پس باید من سمت خودم رو درست کنم رو احساس لیاقت وارزشمندی خودم کار کنم روی باور فراوانی بیشتر وبیشتر کار کنم تا طبق قوانین جهان باید بگم میخوام وبشود

    دوستتون دارم سپاسگزار وجودتون هستم

    در پناه خدا شاد و سلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: