مصاحبه استاد عباس منش با مهندس شعبانعلی درباره قانون جذب - صفحه 7

به نام خدا

سلام استاد مهربونم و سلام به هم زبونای عزیزم👋👋

من همه ی کامنت ها رو میخونم چه لایک شده و چه لایک نشده چون بعضی دیدگاه ها با اینکه لایک نخورده بعضی از جملاتش واقعا عالیه و من کلی چیز یاد میگیرم و با دیدگاه های افراد مختلف آشنا میشم‌.👍

دیدگاه های من و خدای من:

🖋باورهای ما همه چیزه ،باورهای ما عادات و اخلاق ما رو میسازه. باور تک تک ادم ها باهم متفاوته برای همین هر کدوم از ما در سطح و سنگر باورهای خودمون در زمینه های مختلف ایستادیم.ما مسئول صفر تا صد کارهامون هستیم.

باورهای ما ریشه های ما هستند

اگه بخوایم از عمیق ترین سطوح درونی مون به ترتیب یاد کنیم به این صورت میشه👇

باور⬅افکار⬅توجه⬅احساس⬅دیدگاه یافرکانس های ما

این خیلی مهمه که این ترتیب رو درک کنیم.

وقتی خواسته ای داریم و دریافتش نمیکنیم باید بدونیم که از ریشه(از درونمون)مشکل داریم.باید بگردیم و اون باور اشتباه رو پیدا کنیم و بذری که میخوایم رو بجاش بکاریم بهش اب بدیم ،بهش نور بدیم ،خاک و کود مناسب برای بسترش فراهم کنیم تا کم کم رشد کنه.

حالا به فرض در طول روز یه اتفاقی میفته که به ظاهر به شکل تضاد یا ناخواسته روبه رومون سبز شده ،خب حالا چیکار کنیم ؟

اینو بدونیم که ریشه اش در باورهامونه و باید بگردیم اون باور غلط رو پیدا کنیم و باور جدید در خودمون نهادینه کنیم،ولی اون لحظه دم دستی ترین کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که بهش توجه نکنیم و به چیز دیگه ای توجه کنیم تا به احساس بهتری برسیم.

مثلا از خودمون بپرسیم چیکار کنم که الان حسم خوب شه؟و باور کنید وقتی قصد میکنید که احساس بهتری داشته باشید همون لحظه جواب میاد و فقط کافیه اون کار رو انجام بدین تا هم حستون خوب شه و هم حواستون از موضوع قبلی پرت بشه.

ما باید باید باید خودمون رو مدیریت کنیم علی الخصوص در شرایطی که به ظاهر خوب نیست ،وقتی سعی میکنیم در لحظه اگاه بشیم و اگاهانه رفتار کنیم ،همه چیز رو به بهبود میره.

ما باید اینو یاد بگیریم و بهش عمل کنیم!

باید در مورد تضادها به صورت ریشه ای کار کنیم و این باور جدید رو بسازیم که تضاد منو میسازه ،تضاد به من درس زندگی میده ،تضاد منو بزرگ میکنه ،تضاد خواسته های من رو واضح میکنه، و تضاد عامل اصلیه حرکته منه برای تغییر شرایط فعلیم.

به شرطی که خودمو نبازم ،و به خودم اعتماد داشته باشم و بدونم که من خالق زندگیم هستم و من میتونم اونجوری زندگی کنم که دوس دارم و من لیاقتش رو دارم ،باید احساسم رو خوب کنم و خوب نگه دارم تا فرکانس های مثبت بفرستم تا بعدا این فرکانس های خوب در غالب افراد و ایده ها و شرایط و موقعیت های مختلف تو زندگیم پدیدار بشه‌.👏👏

اگاهی و اگاه بودن خیلی خیلی مهمه ،فقط در هر لحظه تصمیم بگیر که اگاهانه رفتار کنی.این خیلی خییییلی مهمه.

هرچقدر که آگاه تر میشم آگاهی های بیشتری در من جاری میشه خدایا شکرت

برداشت های من بعد از گوش دادن به فایل:

واقعا اتفاقات هیچ معنایی ندارن این ما هستیم که بعضی اوقات مسائل بی اهمیت رو بزرگ جلوه میدیم یا مسائل مهم رو ناچیز میدونیم و گاهی اونا رو بد برداشت میکنیم یا گاهی برداشت خوبی ازشون داریم و اسم خوب و بد یا مثبت ‌و منفی روشون میذاریم.

وقتی دیدگاه ما به تضادها هم خوب میشه و از همه چیز برداشت مثبتی داریم ،زنجیره ی اتفاقات خوب برامون ایجاد میشه که نتیجه اش هم خوبی های بیشتره.

این ما هستیم که دنیای خودمون رو خلق میکنیم باید یاد بگیریم که اگاه باشیم و از زاویه ای به اتفاقات نگاه کنیم که حس خوبی بهمون بده.و وقتی مجددا به اون تضاد فکر کردی دیگه احساسی بهش نداشته باشی،بلکه یه شوق درونت ایجاد شده باشه برای خواسته ها و فرصت هایی که در اثر پدیدار شدن اون تضاد بوجود اومده.

میدونید همه چیز در این دنیا مثل ورود و خروجه ،یعنی ما میریم داخل یه مسیر یا مسئله ای و بعد ازش خارج میشیم.(این جمله تو خواب بهم گفته شد)

اگاهانه توجه مون رو ببریم به سمتی که در لحظه ی حال حالمون رو خوب میکنه.بیایم لذت خلق زندگی رو بچشیم که چجوری وقتی خودت رو کنترل میکنی ،میتونی خالق تک تک لحظاتت باشی و در بلند مدت وقتی ذهنت رو مجددا سیم کشی کردی منتظر معجزات جدید تو زندگی ات باشی.😀

وقتی بااحساس خوب فرکانس هامون رو اگاهانه میفرستیم ،زندگی مون رو در جهتی که دوست داریم هدایت میکنیم و خدا هم ازمون حمایت میکنه و جهان هم به ما خدمت میکنه.

خدایا شکرت که میدونم تو هزاران نیرو و فرشته قرار دادی که فقط من به خواسته هام برسم و خودتم شخصا ازم حمایت میکنی.دوستت دارم خدا

به قول استاد احساسات ما قطب نمای وجود ماست ،خب پس بیایم از این نعمت الهی به نفع خودمون استفاده کنیم،و آگاهانه حال خودمون رو خوب نگه داریم.

ذهن ما مدام ما رو پرت میکنه به گذشته یا آینده که چیزی جز حسرت و نگرانی چیزی برای ما نداره و شیطان هم از همین موضع مدام به ما ضربه میزنه.

نباید واکنشی باشیم ،نباید افسارمون رو به ذهن مون بدیم، باید شرایط رو تحت کنترل خودمون نگه داریم ،ما خالق و مسئول زندگی خودمون هستیم.

من عاشق این جمله شدم که وقتی به تضادی برخوردم به خودم بگم این اتفاق برای من یه میوه داره و باید بگردم میوه ی این اتفاق رو پیدا کنم ،باید دنبال فرصت های جدیدی که بر اثر اون تضاد میتونم داشته باشم بگردم و بجای تمرکز روی اون اتفاق ،به خاطره چیزای دیگه ای که دارم شکرگذارتر باشم و نکات مثبتش رو برای خودم پررنگ کنم تا احساسم خوب بشه.🕵

واقعا شکایت کردن ،عیب جویی کردن،غر زدن ،ناله کردن ،هیچ چیزیو تغییر نمیده بیایم انتخاب کنیم که به چیزایی توجه کنیم که حالمون رو خوب میکنه و “من” هستم که باید کاری انجام بدم که حالم خوب بشه نه کس دیگه ای.

$باورهای ما ،نگرش ما و اون فرکانس های غالب که در دراز مدت به صورت متمرکز میفرستیم آینده ما رو رقم میزنه

$ذهن ما همیشه تصمیم میگیره که ما در شرایط مختلف چه واکنشی نشون بدیم ،ولی وقتی ما به صورت آگاهانه رو خواسته مون در دراز مدت متمرکز میشیم این یه جور جهاد و انقلاب کردنه برخلاف روند طبیعی مغز.و وقتی که ما ناخوداگاه خودمون رو کنترل میکنیم به قدرت عجیبی میرسیم که میتونیم خواسته هامون رو خلق کنیم.

$توجه هات ما باعث میشه محیط اطراف ما و حتی رفتار ادم ها شبیه اون چیزی بشه که بهش فکر و توجه میکنیم،به هرچیزی که توجه کنیم از جنس همون توجهات تو زندگی مون اتفاق میفته

$نسبت به مسائل بیخیال باشیم و روی چیزهای خوب تمرکز کنیم نه روی چیزایی که نمیخوایم چون ذهن ما به جای اینکه متوجه هدف باشه،متوجه این میشه چه اتفاقات بدی قراره بیفته

$ما در طول زندگی با تضاد هایی که بهش برمیخوریم و میفهمیم که چه خواسته هایی داریم و میتونیم از توانایی های ذهنی مون استفاده کنیم که در تضاد ها به حداکثر کارایی خودش میرسه

$خداوند درخواست ها ی ما رو قضاوت نمیکنه و همه ی خواسته های ما رو چه خوب چه بد قبول میکنه.چرا؟ چون ما به این دنیا اومدیم که زندگی مون رو خلق کنیم.

$ما با قطب نمای وجودمون یعنی احساس میتونیم بفهمیم که در مسیر درست و در مسیر دریافت خواسته مون هستیم یا نه.احساس خوب یعنی داریم به سمت خواسته مون حرکت میکنیم و احساس بد یعنی داریم از خواسته مون دور میشیم

$ جهان هر فرکانسی که از ما دریافت میکنه ،از جنس همون فرکانس وارد زندگی مون میکنه

$ ما ما به اتفاقات معنی میدیم ،هیچ روی معنا نداره.پس باید جوری به مسائل نگاه کنیم که حالمون خوب شه ،و وقتی دیدگاه مون رو نسبت به موضوعی خوب میکنیم نه تنها اون اتفاق ختم به خیر میشه بلکه اتفاقات خوب دیگه ای هم در اینده میفته.

$وقتی به تضادی برمیخوریم از خودمون بپرسیم این مشکل چه میوه ای میتونه به من بده؟و فرصت های جدید رو پیدا کنیم ،به جای غم و حسرت انتخاب کنیم که با دیدگاه خوب به اتفاقات نگاه کنیم ،و برای چیزهای دیگه ای که داریم سپاس گذاری کنیم تا به احساس بهتری برسیم.و اون احساس خوب ما زنجیره ی اتفاقات خوب بعدی رو به همراه داره.

$اینو بدونیم که هرکسی در جایگاه خودشه.و هرکسی هرجایی هست و هرچیزی رو تجربه میکنه به خاطر فرکانس هایی که از قبل فرستاده, و بدونیم که با شکایت کردن از وضع موجود هیچ چیزی تغییر نمیکنه.

خدایا شکرت به خاطر این همه اگاهی 💁🙋