روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 8


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    269MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1
    16MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4395 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2782 روز

    استاد

    خانم شایسته

    ممنون

    خداروشکر بابت این همه اگاهی که توسط این سایت به ما داده میشه

    حس میکنم فرکانسم خیلی داره بالا میره

    دیگه ادمای ناشکر نمیبینم

    امروز تو باشگاه (که من همیشه هدفون دارم و فایلای خودم و گوش میکنم) یکی از مربی ها شروع کرد برام از قدرت خدا گفتن و اینکه ادم باید شب ساعت ۱۰ بخوابه و صبح وقت نماز بیدار بشه و بیدار بمونه تا خدا ببینه ادم رو ،میگفت ادمایی که خوابن زندگیشون برکت نداره ، خیلی جالب بود من سعی میکنم با بقیه خیلی حرف نزنم تا ورودی های منفی نگیرم ازشون ولی اگهدر طول روز با غریبه ای هم حرف بزنم اون حرف ها همشون اگاهی هایی هست که به درد من میخوره و خدا همیشهدرحال هدایت منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3149 روز

    سلام به همه عزیزان

    وقتتون بخیر، خدا را سپاسگزارم که زمانش رسید تا من روند تکامل را کامنت بگذارم.

    من تابستان 2016 خیلی اتفاقی با استاد آشنا شدم، فایل های رایگان دنیای جدیدی را بهم نشون داد، شروع کردم به خوندن کتاب های موفقیت، این در شرایطی اتفاق افتاد که من از کتاب و کتابخوانی بیزار بودم، شاید این اولین تغییر بود،روز ها از هم می گذشتند و من تمرینات کتاب معجزه سپاسگزاری را هر روز انجام می دادم و از اونجایی که به خداوند ایمان نداشتم مثلا میگفتم«من شادمان وخوشحالم که چشم هایی بینا دارم»و آرام تر میشدم قانون جذب را باور کردم، استاد را باور کردم زمانی که فایل به رویا ها یت باور داشته باش را دیدم، یادمه تو یک فایل رایگان استاد گفتن دوستایی که با شما هم مسیر نیستن را حذف کنید، فیسبوک و اخبار را حذف کنید، من تا اون روز از یک خبر نگار بیشتر از اخبار اطلاع داشتم، بعد از آقای زاکربرگ من از آپدیت های فیسبوک مطلع بودم، خلاصه تصمیم گرفتم عمل کنم، از اون روز که حدودا 2 سال می گذره اخبار ندیدم، اکانت فیسبوک را حذف کردم و ارتباطاتم را تماماً قطع کردم، یادمه اون روزها خیلی ورودی های مثبت نداشتم ولی ورودی های منفی را قطع کردم، آها جهان وارد عمل شد و خیلی اتفاقی از شهر خارج شدیم و یه خونه تو دل طبیعت بیرون شهر اجاره کردیم، حالا دیگه دوره روانشناسی ثروت 1 را تهیه کرده بودم، شما می دونید که چقدر آگاهی های اون دوره نا به و ذهن چقدر مقاومت داره، روی خودم کار می کردم و لذت می بردم از نتایج، استاد گاهاً میگن که نتایج مالی دیرتر میاد ولی واسه من اینجور نبود، نمیگم میلیون میلیون ولی از در و دیوار پول میومد، از اضافه حقوق گرفته تا بن و…. که قبلاً نبود، فراموش کردم بگم من تقریبا هر روز فایل های توحیدی را گوش می کردم و سعی می کردم عمل کنم، همه را بخشیدم و در های نعمت باز تر میشد، در آرامش کامل بودم، من یه کارگر بودم تو یه کارخونه و تمام وقت گوشی تو گوشم بود و بی ارتباط با همکاران عبارت های تاکیدی را تکرار میکردم، خدا را تو وجودم پیدا کرده بودم، هم فرکانسی های عزیزم همه چی عوض شده بود، دریافت احترام، بهتر شدن رابطه با همسر و فرزندانم،یک معجزه هم رخ داد «من یک شب یه خواب دیدم،بیدار شدم و تو یه برگه خوابم را نوشتم، بعد تو 20 ساعت یک کتاب داستان نوشتم.» باور کنید به همین سادگی، تکرار میکنم من از کتاب و کتابخوانی متنفر بودم. بعد دستان خدا آمدن، یکی ترجمش کرد سه نفر ویرایشش کردند، می خواستم بدون تصویر چاپ کنم که کسی آمد و کار تصویر سازی ش را داره انجام میده. عزیزان از کار خسته شده بودم، از خدا خواستم که بهم یه کار راحت‌تر بده، ماه‌ها گذشت، اون بهم میگفت «از سر کار بیا بیرون من حمایت و هدایت میکنم» اما من ایمانم ضعیف بود و باورش نمی کردم، واسه کریسمس کارخونه 16 روز تعطیل بود و این یه فرصت عالی بود صبح تا شب، شب تا صبح ورودی های مثبت میدادم و بعد از تعطیلات برگشتم سر کار بهم ارتقاء درجه دادن، همون شبش خدا باهام حرف زد و درک کردم که من به جای خدا کارخونه رو روزی دهنده ام میدونم، احساس کردم وظیفه ام است و باید ایمانم را به رب العالمین نشون بدم تا بتونم بیشتر دریافت کنم.،فردای اون روز استفا دادم. حس عجیبیه، نمیدونم تونستم انتقال بدم این حس رو یا نه ولی انجامش دادم و شب با عزت پیشش برگشتم و عبادتش کردم همانا تنها اوست لایق پرستش. امیدوارم که هممون بتونیم باورش کنیم تا خیر و آرامش و پول به راحتی تاکید می‌کنم به راحتی به زندگیمون سرازیر بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      مریم عباسی گفته:
      مدت عضویت: 1815 روز

      سلام به دوست عزیز، خیلی ممنون که برامون نوشتی، چقدر به این حرفها احتیاج داشتم، به این تجرببات و دریافت ها، چقدر خوشحالم که من هم توی خانواده عباس منش زندگی میکنم، خداوند بهتون برکت بده و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3440 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استا عزیزم و عزیزدلشون که عزیز دل ما هم هست و‌همه جمع صمیمی این خانواده صمیمی……‌

    استاد اول تشکر می کنم ازتون برای گذاشتن این ردپاهاااا مرسی که قله رو فتح کردی و‌جا پاهات برای ما گذاشتی…….. استاد مرسی این که از این مناظر زیبا را برای ما به ااشتراک‌می ذاریننن…… ادم از دیذن این همه زیبایی مست میشه ????. با اون آهنگ های دلبر ???. از همون روز اول تقریبا با این سفر همراه شدم و‌خیلی دوست داشتم که هر روز نکات فایل ها رو برای خودم و دیگر دوستان بنویسم و حتی یک کانال هم برای خودم زدم چون خلاصه کردن نکات یکی از کارهایی که همیشه حتی زمانی که درس می خوندم انجامش میدادم و‌حس می کردم باید باشه همیشه اکر چه معمولا خودم استفاده نمی کردم از خلاصه هام و خوش به حال دوستام میشد ? ولی از امروز به خودم قول میدم این کار انجام بدم و حتماااا بنویسم نکاتتت ارزشمند روووو

    عاشقتونممممممم عاشق این اگاهی ها عاشق این سایت بچه هاشششش عاشق خدایییی که همه این شرایط رو فراهم کرده به وسیله دستهای مهربونشششش ?????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سیدعلی گفته:
    مدت عضویت: 3092 روز

    سلام به عنوان اولین فعالیتم ، اگه ما روزی یک فایل مشاهده و در طی آن روز روی آن تمرکز کنیم و فردا فایل دیگر ایا این باور ها ساخته میشوند یا این گونه بگویم این گونه تمرکزمان پراکنده نمیشود ؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3556 روز

    سلام سلام سلام ..????

    استاد عزیز شما همیشه بموقع هستید حرفاتون همیشه بموقع هست

    سفرنامه مریم شایسته مهربون هم بموقع هست برای همه ما عباسمنشی ها

    میدونم قوانین جهان ثابته واسه همین این فایل های شما اصلا تاریخ انقضاء نداره هیچوقت تکراری نمیشه، هربار که میشنوم با لذت هرچه بیشتر دوباره و دوباره پلی میکنم ???

    بنظر منم اتفاقات بسیار بسیار فوق العاده ای قرار بیفته در جریان این سفر با ‌لیدر و هم سفرهای فوق العاده

    تعهد میدم که وقت بذارم برای خودم

    حتی فکرش هم قشنگه جزء متفاوت ها بودن در جهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سمیرا جعفرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2873 روز

    سلام استاد مهربانم ? قربونتون برم من

    سلام دوستان عزیزم ? خوبین خوشین ؟ چون شما بهترینید بهترینا رو واستون میخوام الهی همیشه فکراتون مثبت، ذهناتون باز ، تنتون سالم و جیباتون پر پول باشه?

    استاد خوبم راستش منم چند روز بود به فکر این بودم که فایل های قدیمیتون رو طبقه بندی کنم هر روز بشینم چند تاش رو مرور کنم چقد خوشبختم من که الان شما و عزیز دلتون زحمت کشیدین سفرنامه رو آماده کردین مچکرررم

    الان میخوام یه نکته ای رو بگم که چند ماه پیش کشفش کردم ( البته بارها کشف شده بود ولی نه توسط من )

    گفتم با شما عزیزان هم در میان بزارم شاید نکات خوبی ازش بگیرین

    چند وقت پیش یکی از خانم های فمینیست که من به صورت اتفاقی پیجشون رو دیدم و چندتا از استوری هاشون رو نگاه کردم . تو یکی از استوری هاشون نوشته بودن که یه مردی رو داخل قطار با نی نی کوچولوشون دیدن و تو ذهنشون شروع کردن به تعریف و تمجید که به به چه بابای خوبی چه مردی آفرین! میگن من روزانه ده ها مادر میبینم و هرگز انقدر تشویقشون نکردم، انگار که من مادری رو وظیفه یک زن میدونم ولی پدری کردن رو لطف یک مرد!

    دیگه شما تا ته قضیه رو بخونید یک خانمی که چندین ساله تو حوزه فمینیسم فعالیت میکنه و حرف از حقوق برابر میزنه و شناخته شده هست چنین باورهای پنهانی رو داره ! شاید غیر قابل باور باشه ولی حقیقته

    من خودم بعد از اینکه اون استوری رو خوندم خیلی با خودم فکر کردم بعد از اون روز شاید باورتون نشه چنان باورهای مخربی رو درون ذهنم پیدا کردم که دهنم از حیرت باز مونده بود که بابا من که میگفتم این باورو ندارم من که میگفتم این باور که اوکیه پس چیشد ! مثلا یه اتفاقی میفتاد من میدیدم چقد حرف مردم روم تاثیر میزاره در صورتی که قبلا میگفتم حرف مردم رو بی خیال من توجهی بهشون ندارم کار خودم رو میکنم هر حرفی دلشون خواست بزار بزنن!

    دوستان این باورهای ما سر دراز دارد انگاری که یه طنابه بی نهایت طول داره . باید مدام روشون کار کرد فکر نکنین با یک شب و دوشب و دوماه سه ماه کار کردن همه چی حل میشه نههههه !

    شاید به ظاهر حرف ناامید کننده ای باشه ولی اصلااا آسون نیست به قول قدیمیا گاو نر میخواهد و مرد کهن

    هر سری که یه باور بنیادی رو عوض میکنی و از خداوند درخواست کمک میکنی و تو این راه پیش میری میبینی ی سری اتفاقا میفتن میفهمی چقد ریز باور داشتی که خودتم خبر نداشتی چه برسه به اینکه بخوای تغییرشون بدی

    یه سری از باورهای ما تو لایه لایه های ذهنمون چنان رسوخ کردن که تخریب کردنشون شاید ماه ها و شاید سال ها زمان ببره

    هر چی که تو این مسیر پیش بریم بهتر میتونیم اشکالات خودمون رو پیدا کنیم استادتر و استادتر میشیم انگار که رفته رفته یه ذره بین میدن دستمون میگن بیا ذهنت رو نگاه کن بعد که پیداشون کردی میشینی دونه دونه روشون کار میکنی نتایج رخ میده بعد به قول استاد ظرفت بزرگتر میشه آماده میشی واسه گرفتن میکروسکوپ ? میتونی باهاش ریز ریز نکاتو باوراتو بکشی بیرون

    فقط زمان زمان زمان … بعضی از چیزا رو فقط زمان حل میکنه و لاغیر

    پس به خودتون زمان بدین، پیش برین و لذت ببرین از این راهی که آخرش به بهشت ختم میشه

    وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۱۳۹-آل عمران)

    سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محمود همائی گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانوم شایسته من مدتی هست که دارم از محصولات استفاده میکنم تمام کتابهارو خوندم وعمل کردم و دوره تضاد روهم تهیه کردم ودارم روی خودم کار میکنم وهمسرم هم همراه شده وجای شکر وسپاس از خداوند داره اتفاقا دوروز پیش به همسرم گفتم دوست دارم بشه اعتماد به نفسو تهیه کنم تا بیشتر تمرین داشته باشم برای انجام که سفر نامه رو از طریق تلگرام دنبال میکردم ودوست داشتم این سفر نامه رو ببینم ودنبال کنم که امشب دیدم استاد ادرس اینترنتیشو گذاشته دوشب پیش درخواست کردم که چطوری میشه استفاده کنم از این سفر نامه که خدا این لطف رو سریع کرد .واقعااین یک نشونه هست برای من ممنونم از شما وتمام همسفران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    شیوا شیدا گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    سلام به همه همسفران راه عشق راه بندگی راه ثروت.راه سلامتی وراه سعادت.سلاااامممم به استاد عزیزم وعزیزدلشون خداقوت.بابت تک تک مطالب ارزشمندو سفرنامه های فوق العادتون ازتون بینهایت سپاسگزارم.استاد کفشتون مبارکتون باشه عاشق این اخلاق شما هستم که از هرچی خوشتون بیاد و بهتون حس خوبی بده پیداش میکنید وزود میخرید(کفش مربی غواصیتون)من تقریبا از اردیبهشت ماه ۹۷فایلهای رایگان استاد رو گوش میدادم البته عضو سایت نبودم ولی از دوره کشف قوانین زندگی که توسط خواهرم به دستم رسید رسما تک تک فایلها رو گوش میدادم(وبعدچندماه عضو سایت شدم) نهایت سعیمو میکردم به حرف های استاد عمل کنم و الان میتونم بگم گوش دادن به حرف های استاد وعملا انجام دادنشون تو زندگیم یجورایی جزو زندگیم شده.من و خانوادم (خواهرام که ازدواج کردن)که کشف قوانین زندگی رو گوش میکنیم و عمل میکنیم هم خودم وهم خواهرام نتیجه های زیادی گرفتیم.من خودم صبورتر شدم.شادتر شدم حالم خوبه حال دلم خوبه.خداروشکر کیفم همیشه پرپول هستش با اینکه کار فیزیکی نمیکنم.رابطم باخدا خیلی بهتر شده یعنی فقط رو خداحساب میکنم همه رو دوست دارم عاشق خانوادم هستم ولی فقط به خدا وابسته ام.افرادی که با من هم فرکانس نبودن خودبخود وبه راحتی از زندگیم رفتن.بیرون بودنی اکثرابا افراد مثبت وخوش برخوردی مواجه میشم.نتایج زیادی گرفتم که ظاهرا کوچیک هستن ولی من بابت تک تک نتایجم ازخداوندم سپاسگزارم که یکی از این نتایجم رو میگم که من با فرستادن فرکانس در کمتر از یک ماه موبایل خوبی خریدم یعنی یکی از دستهای خدابرام خرید(مادرم) که از ایشون تشکر کردم واعتبارشو به خدا دادم.وقتی باخواهرام چه تلفنی چه حضوری صحبت میکنیم میتونم بگم بالای ۸۰%در موردقانون صحبت میکنیم.درموردش بحث میکنیم باهمدیگه مرور میکنیم.دروغ.غیبت.قضاوت قبلا هم کم بود ولی باآگاه شدن و عمل کردن به قانون کمرنگ تر و کمرنگ ترشده وحتی میتونم بگم اکثر مواقع به صفر میرسه.مامانم من فایل گوش دادنی میاد پیشم میگه صداش زیادکن منم گوش کنم که قبلا نه قبول داشت نه گوش میکرد.داداشم که قبلا تاحدودی اخبار گوش میداد الان نه تنها اخبار گوش نمیکنه بلکه بعضی وقتها میگه آره فرکانس فلان کار رو فرستاده بودم که اوکی شد.اگه بخوام وضعیت خواهرام قبل از آگاهی از قانون از لحاظ مالی و روابط. ومعنویت با بعد از آگاهی ازقانون وعمل کردن به قانون مقایسه کنم واقعا تغییر کردن خدارو صد هزار مرتبه شکر تازه این اوایل کاره به قول استاد وقتی این آگاهیها مثل آبی که کم کم به عمق چوب نفوذ میکنه. کم کم وباتکامل به عمق وجودمون نفوذ کنه وته نشین بشه چه نتایج بزرگ وعالی میگیریم من یادمه اوایل که باورهای قدرتمند رو می گفتم تکرار میکردم سردرد میگرفتم چون کاری بود که تو عمرم اولین بار بود که انجام میدادم نه دلیل منطقی داشتم پشت باورهای قدرتمندم نه بلد بودم اما کم کم با تکامل باورهای قدرتمندم رو با دلایل منطقی تو ذهنم مرور میکنم باهاشون زندگی میکنم ومطمعنم خدا هدایتم میکنه چون اربابمه ومن بندشم وارباب با بنده ایی که خودش خلق کرده حرف میزنه و هدایتش میکنه هرلحظه هرآن من فقط بندگیشو میکنم وبخدایم خوش گمانم همین وبس.درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.راستی استاد تشکر ویژه میکنم از شما وهمسفرزندگیتون بابت به اشتراک گذاشتن ویدئو های با کیفیت و مناظر زیبایی که بادیدنشون روح آدم به پرواز درمیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    یاسمن دال گفته:
    مدت عضویت: 3725 روز

    سلام

    اقا من خیلی وقته عضو این خانواده شدم ولی انگار اصا نبودم… حدودا مرداد ۹۷ عزمم رو جزم کردم و متعهد شدم ب تغییر زندگی خودم(البته واقعا تضادهای سختی ک بوجود اومده بود منو ب حرکت واداشت…)

    استاد عباسمنش عزیزم و خانوم شایسته‌ی مهربون ازتون خیلی ممنونم??? خدا حفظتون کنه???

    من ازون ادماییم ک در میرم از کامنت نوشتن… هی میگم بزار بعد فعلا کارای مهم‌تری هست… و خوندن نظرات یا نوشتن رو حاشیه میدیم، الان اصلا نظرم این نیست و تازه بعد از این همه مدتی ک از عضویتم میگذره میخوام متعهد بشم ک ردپا از خودم بجا بذارم? الان احساس میکنم ک چقدر این کارو دوس دارم? و چقدر خوندن کامنت‌های بچه‌ها واسم جذابه و راه‌حل‌های خیلی خوبی رو پیدا کردم از کامنتا…

    مثلا کامنت یکی از دوستان توی نظرات روز ۱۶بود فک کنم، خیلیییییی واسم موثر بود، اون عزیز گفته بود ک من واسه باورسازی جملاتی رو نوشتم و هرروز مرور میکنم و یک سری ازاون باورهارو هم گفته بود…تازه ی نفر دیگه واسه کامنتش نظر گذاشته بود ک من ی کانال شخصی توی تلگرام واسه خودم ساختم و باورهامو هرروز اونجا تکرار میکنم….

    باخودم گفتم عجب فکر نابی? چقدر راحت میشه باورسازی کرد.. (اخه من همش میگم: اخه چطوری باورسازی کنم!)

    من هم بعد از خوندن این کامنتا ی کانال شخصی توی تلگرام واسه خودم باز کردم(البته ب غیر از saved messages) و باورهایی ک میخوام ایجاد کنم رو اونجا مینویسم و چون گوشی همیشه باهامه هرروز باورهامو مرور میکنم و بهش اضافه میکنم???

    این هم از نتیجه‌ای ک از خوندن کامنت دوستان عزیزم گرفتم…خوشحالم ک من اینکار رو ب تازگی شروع کردم و استاد عزیزم با ضبط این فایل تصمیم منو مصمم‌تر کرد??

    خیلی دوستتون دارم خیلی خوشحالم ک منم شروع کردن ب گذاشتن ردپا? و خیلی خیلی خیلی….. خوشحال‌ترم ک من هم عضو این خانواده‌ام??

    خدایاااا شکرررت???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: