این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-10 19:10:452024-07-24 18:14:35آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدایا سپاسگزارم ازت بابت پنجاه و هشتمین فایل روز شمار تحول زندگیم. ازت سپاسگزارم به خاطر این آگاهی ها. به خاطر وجود این سایت پربرکت و اقیانوس بی پایانی که هر جاییش رو سر بزنی پر از آگاهی و هدایته. به خاطر استادی که با عشق اون چیزی که خودش درک کرده و ازش نتیجه گرفته رو به بقیه انتقال میده. به خاطر این همه امکانات عالی و فوق العاده این سایت که به راحتی در اختیارمون قرار گرفته تا بتونیم با استفاده درست ازشون خودمون رو رشد بدیم و پیشرفت کنیم.
در مورد خرید دوره ها نکته ای که میتونم به افرادی که تازه وارد سایت شدن بگم اینه که واقعا برای تهیه دوره ها عجله نکنید و فکر نکنید که اگه زودتر دوره ها رو در اختیار داشته باشید میتونید سریع تر پیشرفت کنید. بهترین کار اینه که از فایل های هدیه ای که روی سایت قرار گرفته شروع کنید و کم کم مدارتون رو تغییر بدین و بزارین نتیجه ها به وجود بیاد. به موقعش که هدایت شدین به سمت خرید دوره ها اون موقع اقدام کنید. واقعا این طور نیست که فکر کنید فایل هایی که به صورت هدیه و رایگان روی سایت قرار گرفته از فایل های محصولات کم ارزش تره یا زیاد مهم نیست. هرگز این طور نیست. تموم فایل هایی که به صورت هدیه هم روی سایت هستش، اون قدر آگاهی دهنده و مهمه که اگه کسی فقط از همین فایل ها هم به خوبی استفاده کنه و واقعا عمل کنه نتیجه هایی تو زندگیش به وجود بیاد که خودش باور نمیکنه و به کلی زندگیش با قبل از آشنا شدن با این قوانین تغییر میکنه. اینو گفتم که هم خودم بیشتر حواسم باشه، هم همه بچه هایی که تازه وارد سایت شدن، یا از قبل بودن، همگی به این موضوع توجه کنیم که این فایل های هدیه واقعا ارزشمنده و به هیچ وجه رایگان نیست، و سعی کنیم مثل فایل های محصولات که چندین بار گوش شون میدیم، این فایل ها رو هم چندین بار استفاده کنیم و هر چند وقت یکبار باز دوباره مرورشون کنیم. خدا رو شکر که تو این مسیر هستیم.
خدارو هزاران بار شکر، الان که این دیدگاهمو مینویسم قدم 6 رو هم به پایان رسوندم، نمیدونم چطور توضیحش بدم که کارکرد قدمها اونهم پشت سر هم وپیوسته کنار دیدن وشنیدن وکار کردن روی فایلهای دانلودی سایت چقدرررر می تونه شخصییت آدم رو دگرگون کنه!!
حسش اینطوریه که تا بدنیا میای یه مادر مهربان که 24 ساعته کنارته تا ازت مراقبت کنه تا رشد کنی و کم کم راه رفتن وحرف زدن رو یادبگیری و همینطور کنارت صبورانه هست ویادت میده چطور در طی بزرگتر شدن از خودت مراقبت کنی، ویادت میده چی برات خوبه چی بد؟ کنارته تا وقتی زمین خوردی بهت بگه اشکالی نداره دستتو بده بهم بلندشو وبه راه رفتن وبازیت ادامه بده، یادت میده چطور بخوری وبنوشی ،بپوشی، بازی کنی، حرف بزنی، شعر بخونی و…..
یه همچین حسی داره، قدمهارو کار کردن، برای من که اینجوریه، انگار دوباره توی این سایت متولد شدم، فایلهای دانلودی در کنار مقاله ها ودیدگاههای دوستان به همراه کارکرد روی 12 قدم، کاری کرد تا هزار درجه تغییر کنم، مهمترین چیز وبا ارزشترین چیزیکه از کارکرد قدمها نصیبم شده، آرامشی هست که از شناخت خودم وشناخت خداوند وقوانینش بدست آوردم، ارامشی که از ایمان میاد از باوری قوی که من بی صاحب نیستم وتنها رها نشدم و با تمرین ستاره قطبی یقین پیدا کردم که هیچ سرنوشت از پیش تعیین شده ای برای من وجود ندارهواین منم که هر لحظه و هر روز به لطف خدا زندگیم رو انطور که میخوام دارم خلق میکنم، وقتی باور کردم که هیچ کس قدرت آسیب رسوندن به من رو نداره ومن هیچ دشمنی جز ذهن نجواگرم ندارم، دست از جنگیدن با خدا و با دیگران و با حادثه ها و شرایط نا دلخواه برداشتم، چون یقین پیدا کردم که وقتی من باخودم وباجهان در صلح هستم زمانیکه تمرکزم روی ورودیهای ذهنم هست ومراقب افکار وگفتار واعمال خودم هستم هیچ چیز نادلخواهی برای من وجود نخواهد داشت واگر هم با تضادی روبرو بشم میدونم که حمایت خداوند رو همیشه کنارم دارم ومی تونم از تضادها راحت عبور کنم،
وقتی با کارکرد قدمها شخصییتم تغییر کرد درآمدم تغییر کرد( رشد کرد ) ورودیهای مالیم هر روز بیشتر میشه، چون من با کارکرد قدمها یاد گرفتم که ثروتمند بودن حق طبیعی من هست،ومن هرچقدر ثروت خلق کنم به گسترش جهان کمک میکنم واین خداوند رو خشنود میکنه…
با کارکرد قدمها یادگرفتم از همین جایی که هستم شروع کنم هدفها وخواسته هامو نسبت به موقعییت وشرایطم لیست کنم هر روز قدمی برای رسیدن به اهدافم بردارم وبه چگونگی رسیدن به آرزوها وخواسته هام کاری نداشته باشم فقط اونچه که سهمم هست رو انجام بدم وباقی رو به خداوند بسپارم، درنهایت آرامش وصبر وتسلیم بودن، که این صبور وتسلیم بودن ورها بودن از اونجا میاد که من یادگرفتم توی زندگیم حریص نباشم، بدو بدو نداشته باشم، نترسم که بردند وخوردند وتموم شد وبه من نرسید، با کارکرد قدمها مفهوم ومعنی واقعی فرکانس ها وسیستمی بودن جهان رو تا حدود زیادی درک کردم و دیگه برای اونچه که از دست رفت، اون کسی که نموند، یا نیومد، یا نیست، برای اونچه که اتفاق افتاد یا نیفتاد، برای اونچه که قرار اتفاق بیفته …..نگران ودلواپس نیستم وحسرت نمیخورم ، چون میدونم اگر من در فرکانسش باشم برام اوکی میشه، درک کردم که اگر خواهان بهترینها هستم باید مراقب ورودیهای ذهنم باشم ومراقب باورهام، تا در بهترین فرکانس ها قرار بگیرم، فرکانسی که هرچی که میخوام در خودش داره، وراحت دراختیارم قرار میگیره ونیازی به عجله کردن وانتظار کشیدن و زجر کشیدن نداره…
کارکرد روی قدمها داره رابطه ی منو خداوند رو به سمتی میبره که صمیمانه ترین وعاشقانه ترین ومهمترین رابطه ی زندگیم شده رابطه ی منو خدای خودم، جوریکه نیازی نیست به روشهای مذهبی، به روشهای سخت باهاش ارتباط برقرار کنم یا ازش خجالت بکشم یا ازش بترسم، صادقانه وعاشقانه وصمیمانه باهم همیشه در گفت وشنود هستیم، همیشه هم حی وحاضر کنارمه چون من بهش توجه میکنم(صلاه) …هر لحظه همیشه همه جا مگر اینکه شیطان از خاطرم ببره که اونم دیگه خیلی وقت به لطف آموزه های استاد عزیز دلم، تو شناختش ماهر شدم، هرجا می بینم یه کوچولو حسم بد شده، سریع رجوع میکنم به افکار وتوجهاتم، می بینم ای دل غافل شیطان نجواگر داره باز چرت وپرت میگه، منم خیلی شیک ومجلسی بهش میگم باز داری چرت وپرت میگی؟ ساکتشو که دیگه حرفهات خریدار نداره، مگه دیونه ام بشینم مزخرفات تورو گوش کنم حالمو بد کنم، بعد به دقیقه نکشیده خودم از این مکالمه خندم میگیره وسریع به چیزهای مثبت( امید به رحمت ولطف ومهربانی پروردگار) فکر وتوجه میکنم..
دیدن داشته ها وسپاسگزاری مداوم یکی دیگه از برکات کارکرد قدمها بود تا اینجا برام وبا کارکرد هر قدم هر روز من به لطف الله قدردانتر وسپاسگزارتر هستم واز این جهت هم روزیهای حلال وپاک واماده در پکیجها وبسته بنده های شیک درقالب سلامتی وامنیت وارامش و ثروت و ایمان ویکتاپرستی جهان در اختیارم قرار میده….
بزرگترین مزییت کارکرد روی 12 قدم این هست که حدودا یک سال هر روز به طور مداوم داری روی خودت کار میکنی و این پیوستگی وامتداد قدم پشت قدم کمک میکنه تا اون بازخوردمثبتی که میخوایم توی زندگیمون ببینیم…
انشالله که به لطف الله توی این مسیر همواره ثابت قدم باشم…ونیاد روزیکه از این مسیر دور بمونم،آمین
چون هرانچه از خیر وخوبی که الان مدتهاست دارم تجربه میکنم توی زندگیم به لطف بودن در سایت وعملکرد به اموزه های شما استاد عزیزم هست…
استاد عزیز دلم انشالله کنار عزیز دلتون هرلحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید که با این مبلغ خیلی کم وناچیز، اینهمه اگاهی های زندگی ساز وآخرت ساز رو در اختیارمون قرار میدید، خیر دنیا وآخرت نسیبتون باشه هرلحظه وهمیشه انشالله
فلسفه دوره 12 قدم:که یه تیمی جمع بشیم وبصورت تکاملی رو خودمون کار کنیم
کار کردن روی خودمون ورو باورهامون عین نفس کشیدن ،عین آب خوردن وغذا خوردن هروقت تشنه هستی باید آب بخوری هروقت گرسنه ای باید غذا بخوری اینجوری نیست که بگی من یه بشکه آب میخورم برا یه هفته
نه به همین دلیل کار کردن روی خودمون وباورهامون هم باید مستمر ومداوم باشه و چون افکار وفرکانسهای ارسالی من به جهان هستی است که داره شرایط واتفاقات زندگی من را رقم میزنه ، وقتی من متعهدانه رو خودم وباورام کار کنم لاجرم جهان هم مرا به سمت شرایط وآدمهای بهتری هدایت میکنه وخودبخود آدمهای نامناسبی که در اطراف من بودند از من جدا میشن وچون باورهای من از افکار غالبم است وافکاراز کانون توجه من به چیزهایی که دیدم ،شنیدم،صحبت کردم ، بوجود میاد پس باید حواسم باشه که چه ورودی به ذهنم میدم ، پس توجه ام را بزارم رو زیبایی ها ،رو نعمت ها،رو داشته ها،رو توانمندی‌های وهر روز سعی کنم حتی یک قدم کوچیک در جهت تغییر باورام وجهت دهی افکارم به سمت چیزهای مثبت بردارم
وقتی من تعهدم رو نشون بدم جهان هستی نشانه هایی رو برام می‌فرسته که مسیرم درست است
وهمینطور که استاد فرمودید برای تهیه قدمهای این دوره نشانه ها رو دیدم وقدم وبه قدم تهیه کردم وبا وجود اینکه فقط قدم اول ودوم را کار کردم ولی خودم احساس میکنم از لحاظ فرکانسی تغییر کردم ،دیدم که چطور خداوند افرادی را در مسیر زندگیم قرار داد تا بدون هیچ چشمداشتی در خدمتم‌باشند دارم می‌بینیم وضعیت جسمانی ام که دکتر میگفت حداقل 6 سال طول میکشه تا بهبودی کامل حاصل بشه الان تازه نزدیک یکسال 90درصد بهبودی من حاصل شده واینا همه اش نتیجه تعهدی است که به خودم وخدا دادم از لحاظ روابط چه با همسرم چه با خانواده هامون 180 درجه فرق کرده ،به هیچ وجه کسی رو قضاوت نمیکنم اگر یه وقتی ناخواسته اینکار رو کردم بخودم اقرار میکنم که اشتباه کردم دیگه مثل گذشته خودم سرزنش نمیکنم بدون اینکه محل کارم حضور داشته باشم وبدون درخواست حقوقم افزایش پیدا کرد حواسم هست اگر حالم بد بود احساس بد شد علت آن را پیدا کنم وببینم چی باعث شد که احساسم بد بشه وسعی کنم با تمرکز کردن بر زیباییها وسپاسگزاری بابت نعمتهام در آن احساس بد نمانم وچه عالی اشاره کردید که تعداد روز عضویت مهم نیست چون من خودم یکی از آن افرادی بودم که متعهد نبودم هروقت دوست داشتم میومدم تعهدی برای انجام تمرینات نداشتم ، خیلی حرفا وخیلی چیزا رو باور نداشتم ذهنم به خیلی مطالب مقاومت داشت ولی الان تقریبا یکسال داره از اول تک به تک فایلهای رایگان ،سریال زندگی در بهشت رو گوش میدم وکامنت میزارم ومتوجه شدم در این مسیر عجله لازم نیست مهم به مقصد رسیدن نیست مهم احساس خوب داشتن ولذت بردن از مسیره
استاد جان اگر چکاپ فرکانسی یکسال قبل فکر میکنم مهرماه بود که نوشتم با الانم مقایسه کنم از زمین تا آسمان تفاوت داره در تمام زمینه ها
خداراسپاسگزارم که به این مسیر هدایت شدم هزاران هزار بار سپاسگزارم که در مدار درک این آگاهی ها وعمل به آنها قرار گرفتم
استاد عزیز ومریم جان ازشما دواستاد عزیز صمیمانه سپاسگزارم
در پناه حق شاد و سلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت
هروز یک اتفاق جالب و اینکه امروز خیلی جالب وارد سایت و دوره تحول و این سفر نامه شدم خیلی جالب بود
راستش حدود فکر می کنم دوماهی باشه که من 12 قدم رو تموم کردم یعنی از پارسال که شروع کرده بودم تا دوماه پیش طول کشید این سفرنامه زیبای 12 قدم
و از اون روز بصورت هدایتی یک فایلش رو گوش می دادم و وقتی که این دوره بسیار بی نظیر رو تموم کردم گفتم خدایا خودت هدایتم کن که چه دوره ای بخرم
و من هدایت شدم بصورت معجزه آسا به این سفرنامه زیبا که اونهم هرروز هست و جز برنامه روزانه من شده است و امروز 58 روز هست که تو این سفرنامه هستم
خلاصه من امروز
نمی دونم چی شد
که گفتم من باید دوباره بروم از قدم اول از دوره 12 قدم شروع کنم
و تا بعدطهر ساعت 5 جلسه اولش رو گوش کردم و دوباره انجامش دادم
جلسه اول همون جور که استاد گفتن چکاب فرکانسی من وقتی این دوره رو تموم کردم رفتم و جواب خودم رو نگاه کردم و مقایسه کردم
ولی امروز دوباره بصورت جدی تر
و دوباره شروع کردم که از هم قدم اول گوش کنم و انجام دهم
خدای من این دوره بی نظیر است
این دوره معجزه می کنع من هم اولین محصولی هست که پارسال خریداریش کردم از سایت
خدای من باور کنید امروز که میداشتم دوباره چکاب رو می نوشتم احساس خیلی بهتری داشتم و دیدم که چقدر رشد داشتم و چه اتفاق های برام رخ نداده
چه از لحاظ مالی
ما کلی بدهی داشتیم ما کلی دغدغه مالی داشتیم و حالا تمام شده خدای من
از لحاظ رابط
که خیلی عالی تر شدیم از لحاظ معنوی ارتباطم با خدا خیلی نزدیکتر شده
هر لحظه خدارو حس می کنم هر لحطه با من است اصلا دیگه نفس کشیدنم رنگ خدا گرفته زندگیم رنگ خدا گرفتع
از لحاط عزت نفس
چه کولاکی به پا کرده
من اگاهی تبلیغاتی رو در همون جلسه انجام دادم و دوباره هم انجامش می دهم
اصلا با این دوره چرخ زندگیم خیلی روغن کاری شده
احساسم عالی شده و خیلی راحت می توانم تصمیم بگیرم قبلا همش تو دو راهی قرا می گرفتم ولی حالا خیلی راحت میتوانم انتخاب کنم
دیگه حرف مردم برام ارزش نداره دیگه تا می توانم برای نفع خودم و به سود خودم قدم بر میدارم دیگه کاری به مردم و نگاه مردم ندارم
قدرت نه گفتنم عالی شده
دیگه خیلی از کارهای که تقلید می کردم و کور کورانه انجام میدادم نمی دهم
دیگه بابت هر کاری و تصمیمی قبلش بهش فکر می کنم و طبق قانون پیش می روم خدای من این دوره عالیه عالیه
اره وقتی مابقی چکاب رو نوشتم و آمدم تو سفرنامه و دیدم ای چه هم زمانی شده استاد هم داره قدم اول رو توضیح میدهد
خدای من با خودم گفتم ببین بینین مسیرت درسته و تو امروز تصمیم گرفتی و این نشونه بود که تصمیم درست وعالی گرفتی
اینکع دوباره باید این دوره رو با جدیتر بیشتر گوش کنم
و انحام دهم و مطمیین هستم سال دیگع خیلی خیلی چکاب من متفاوت خواهد بود
خداروشکر که هر لحظه هدایت می شوم
دوره 12 قدم خیلی برای من و پسرم عالی بود و کلی رشد وجهش داشتیم تو این دوره
من مسیرم رو پیدا کردم
همیشه سر در گم بودم که چگونه بهتر با خدا در ارتباط باشم و خداروبشناسم تو این دوره یاد گرفتم و در حال آموزش هستم و هنوز خیلی کار دارم تو این دوره یاد گرفتم و فهمیدم علاقه ام برای کسب درامد در چیه چون قبلا نمیدونستم من به چی چه موردی چه بیزنسی چه مهارت علاقه دارم و اینجا به علاقه ام پی بردم و به لطف خدا دارم ازش کسب درامد می کنم
یاد گرفتم چگونه نگاهم رو عوص کنم و فقط زیبایی و نکات مثبت ببینم
و جوری شده کع بیشتر فقط زیبایی می بینم و نکات مثبت تو این دوره یاد گرفتم چطوری تجسم کنم چطوری هدف گذاری کنم چطوری در خواستم رو ارسال کنم
یاد گرفتم چطوری فکر خدا رو بخونم
تو این دوره یاد گرفتم که فقط برای خودم ارزش قایل باشم و خودم رو دوست داشته باشم و مسوول هیج کس نیستم یاد گرفتم هر کسی مسول کادهای خودش است یاد گرفتم که باید مومن باشم
غم گذشته رو نداشته باشم و نگران اینده نباشم
یاد گرفتم من هم باید بشوم علی بیغم
اینکه باید پاور نزد واداد باید دل رو به دریا داد خودش می بردتت هر جا دلش خواست بدون ساحل همونجاست
یاد گرفتم که من خودم خالق زندگی خودم هستم من با افکارم توانایی خلق خواسته هایم رو دارم
یاد گرفتم و مهم ترین قانون همین است
احساس خوب =اتفاق های خوب
احساس بد =اتفاق های بد
یاد گرفتم الخیر فی ما وقع چیست
یاد گرفتم یضل ما یشا و یهدی ما یشای چیه
یاد گرفتم مدارهای چیه ؟
باور فراوانی چیه ؟
یاد گرفتم چگونه با تضاد ها رفتار کنم و ازش رشد وپیشرفت بسازم
اگاهی های که استاد به ما یاد می دهند نامحدود هست و نمیشه بازگو کرد کلا دوره 12 قدم فکر می کنم مثل سوره فاتحه خلاصه کل قران هست این دوره هم یک جورایی خلاصه تمام قوانین است
فقط باید مرد عمل باشیم
و هر چه یاد گرفتیم رو در زندگیمان انجام دهیم همین فایل واقعا خیلی خیلی ارزشمند است
و مابقی فایل ها استاد چه دانلودها و چه محصولات
فقط باید در مسیر باشیم تا بتوانیم درکشون کنیم
و من وقتی این فایل رو دیدم
گفتم ببین استاد چه جایزه خوبی و یا چه سوپرایز عالی بع بچه های که در سفرنامه هستند داده
ایول استاد
و ایول به کسانی که در این مسیر متعدانه دارند قدم بر میدارند و هر روز به اگاهی و علمشان اضافه میشه برای من تمام فایل استاد چه محصولات و چه دانلودها همه گرانبها هستند
واقعا میلیاردی ارزش دارد
چون در تمام اینها استاد داره با عشق وبا زبان ساده و رسا با قلبی اکنده از عشق که می خواهد ما هم بهتر زندگی کردن رو لذت بردن رو یاد بگیریم رو بیان می کنه
قوانین رو بیان می کنه و تکرار می کنه مهم ما هستیم که در مدارش قرار بگیریم و یاد بگیریم و عمل کنیم و بعد هی خداوند ماروبه مسیر خواسته هایمان هدایت میکنه
من که واقعا ایمان دارم و جز وجودم شده که خدواند من رو در جهت خواسته هایم هدایت می کند
چون خداوند می خواهد که من صاحب همه چیزهای که می خواهم بشوم و می خواهد که زندگی من هر روز زیباتر و با شکوهتر باشه
من الان از ساعت 3 تا 5 دارم جلسه اول قدم اول دوره 12 قدم رو گوش میدم
وای خدای من
روز جمعه 12 بهمن ،خدا با نشونه ای بهم گفت ، برو از اول دوره 12 قدم شروع کن تمرکزی بنویس
و من تو رد پام نوشتم که چجوری بهم گفت از شنبه شروع کن، یعنی من از پاسخ دوستان در سایت ،یه پیامی دریافت کردم که نشونه این بار در رد پای خودم بود که نوشته بودم :
و این فایل بهم گفت که شنبه حتما دفتر بخر و دوره رو جدی شروع کن
و این سبب شد من تصمیم گرفتم شب ها 10 بخوابم و 3 بیدار بشم
من از 14 بهمن ،یعنی دیروز تصمیم رو گرفتم
یا اینکه شبا 9 بخوابم و 12 بیدار بشم و تا صبح روی دوره ها کار کنم و بعد صبح ها هم به پیشرفتم در مهارت نقاشی و تمرینات زمان بذارم و گوش بدم به باورهایی که ساختم و ضبط کردم با صدای خودم
حالا اینا بماند
من الان کم کم داشت چشمام سنگینی میکرد و خوابم میگرفت یهویی خوابم پرید
من وقتی میخواستم از روز شنبه شروع کنم گوش بدم، هی ذهنم میگفت از جلسه دو شروع کن
جلسه یک که چکاپ فرکانسیه و تو نوشتیش ،چرا میخوای دوباره گوش بدی
اما امروز مقاومتم رو شکستم و گفتم خدا گفته از اول
پس منم از اول شروع میکنم
چون از 1 آذر ماه ، فقط دو قدم رو گوش دادم
حالا دو قدم رو هم چجوری گوش دادم؟!
اینجوری بود که فقط گوش میدادم و سعی میکردم تمرینات رو انجام بدم و نمیتونستم برم تو سایت قسمت تمریناتش بنویسم
اما رد پاهامو هر روز در فایلای رایگان میذاشتم
و البته به یه سری از تمریناتش به دقت انجام ندادم که هدف گذاری بود
وقتی شروع کردم به گوش دادن
این بار مدل نوشتنم رو تغییر دادم
مثلا قبلا تو دفتر مینوشتم و تنبلی میکردم بنویسم
اما دوسه روز پیش که شروع کردم تمرین ستاره قطبیم رو تو گوشیم قسمت گوگل درایوم بنویسم
با خودم گفتم گوشی برای من راحت تره
پس چیزی که هموار تره برام و آسونه رو انتخاب میکنم
و الانم شروع کردم تو گوگل درایوم بنویسم
الان که گذاشتم و گوش دادم تا دقیقه 21
کلی باور جدید نوشتم
با خودم گفتم اینجا که پر از آگاهی بود من چرا نمیخواستم گوش بدم
و خوشحال بودم که گوش دادم از همون اولین جلسه
حالا بخش حیرت انگیزش اینجاست که من وقتی نوشته هامو میخوندم خواب از سرم پرید !؟
من شروع کردم به خوندن تک تک نوشته هام برای چکاب فرکانسی و چون ایتاد هم زمان توضیح میدادن منم میخوندم که چی نوشتم
وقتی به ترسا رسیدم
گفتم وای خدایا من چه ترسایی داشتم و خیلیاشونو توی این دوماه
دو ماه چیه طیبه
چی داری میگی
در ماه اول ، تو بزرگترین ترست رو که داشتی و نوشته بودی تو چکاب فرکانسی ، پشت سرگذاشتی
یعنی رهایی از اصرار به خدا برای بدست آوردن یک فرد خاص
و اون اصرار من به خواسته عشق از خدا بود که میخواستم فرد خاص باشه
ولی، خدای من ، فکرشو نمیکردم من درمورد این موضوع قدم های بزرگی بردارم
به قدری میترسیدم که حتی فکر کردن به این که رها بشم از این خواسته سبب میشد باز بترسم
حتی مقاومت داشتم و به اصرار پنهانی در درونم آگاه نبودم
اواخر آذر ، جلسه دو، قدم دو بود، که یه صحبت از استاد شنیدم که میگفت اگر به یک فرد خاص فکر میکنید مسیر رو کاملا دارین اشتباه میرین ، و درسته که جزء تمرینات نبود ،اما من پیام خدا رو گرفتم و سعی کردم با ترسم روبه رو بشم
انگار خدا به شجاعتی بهم داد و اون لحظه من تو جمعه بازار بودم و نقاشی برده بودم بفروشم که تصمیم گرفتم
قدم هایی برداشتم و قدم نهایی رو، اونم 2 دی ماه برداشتم که همون فردای اون روز یعنی 3 دی ماه خدا به من دوره عشق و مودت رو هدیه داد و بعد 14 دی دوره عزت نفس
و بعد از نظر افکاری هم وابستگی داشتم که خدا کمکم کرد و نشونه داد و در دوره عشق و مودت و عزت نفس مطالبی شنیدم که سبب شد از این وابستگی افکاری رها بشم
که شنیدم درمورد حضرت ابراهیم ،استاد گفت که خدا میخواست ببینه تا چه حد وابستگی داره به فرزندش
و من اینو که شنیدم گرفام منظور خدا چی بوده
چون خدا بعد از رهایی من ،گفته بود که جایزه ات رو خودت انتخاب کن ،که در اصل من باید میگفتم من دوباره تو رو انتخاب میکنم خدای من
که با این فایل ها به من فهموند که منظورش چی بوده و میخواسته با اون آزمایش ببینه که من باز هم میگم خدارو انتخاب میکنم یا نه
حتی با اینکه گفتم خدا تورو انتخاب میکنم
اما بعدش گفتم چون خودت گفتی و اختیار انتخاب رو دادی به من اول از همه تو رو میخوام بعد خواسته عشق رو
در صورتی که من باید یاد میگرفتم مثل حضرت ابراهیم ،در هر صورتی فقط خدارو انتخاب کنم
و اونجا بود که فهمیدم و درک کردم
که فقط و فقط جای خداست در قلب من
و اون روز گفتم رها میشم و نمیخوام دیگه در افکارم هم فکر کنم
و تا به امروز خیلی آرام تر شدم
که خدا بهم گفت حتی در افکارت هم باید به من وابسته بشی
که در جلساتی که در دوره عشق و مودت در مورد وابستگی میگفت فهمیدم و قدم برداشتم
خدای من
من ترسای زیادی هم داشتم که همه رفع شدن
خدایا من باید دوباره به این قسمت گوش بدم و دوباره بنویسم
وقتی رسیدم به گوش دادن به سوال 4
من نوشته بودم توانایی خرید پوشه a3، فلش 128 گیگ ، بخرم
و من دیدم جدا از اینا من تو این مدت کلی دوره خریدم
دوره عزت نفس ،عشق و مودت ،دوره نقاشی طبیعت رنگ روغن
تقریبا مبلغی حدود 9 میلیون
حالا بماند که خیلی چیزای دیگه هم خریده بودم
میگم تو این مدت ،متعجب میشم ،مدت شاید براش درست نباشه ،چون مدت رو وقتی میگی طولانیه انگار
ولی همه اینا تو یک ماه رخ داد
و یک ماه بعدی دو تا روزه خریدم که روابط و برانگیختگی روابط واقعا بی نظیر بود و من نتایجش رو هر روز دارم میبینم
خدای من
چیکار کردی با من
من حتی درمورد عزت نفس نوشته بودم
من 14 بهمن ماه تمرین عزت نفس رو هر روز دارم سعی میکنم انجام بدم
با اینکه میتونستم خودم بوم بزرگ بخرم
رفتم از مسئول ورکشاپِ رایگان پاساژی که یک شنبه ها میرم برای نقاشی ،درخواست کردم که یه بوم بزرگ بهم بدن و قبول کردن
دیگه خانواده ام از من پولی نمیگیرن
این موضوع رو تو هزینه های غیر مترقبه نوشته بودمش
تو این دوماه مادرم خودش از فروش گل سرا که بهش تحویل دادم کار رو ،هر هفته درآمد داره و دیگه از من پول نمیگیرن
خدای من
خدایا همه این نتایج تو دو ماه رخ داده !!!!!
در طول روز من به قدری پر انرژی شدم که حتی 14 بهمن استاد طراحی وقتی دید که من از مسئول ورکشاپ رایگان ،بوم بزرگ گرفتم برگشت بهم گفت انرژیت خوبه همه به خواسته هات جواب میدن و کارت راه میفته
وگرنه اون مسئول به کسی بوم بزرگ نمیده که ببره خونه اش
حتی من هر روزم بیشتر و بیشتر شده که با خدا به قدری عشق میکنم، که حتی یادم میره مسیرم کجاست
از نظر سلامتی و حال خوب واقعا حالم فوق العاده شده
خدای من ، من با خواهرم به قدری مشکل داشتم و نمیتونستم کنار بیام باهاش ،الان توی این دوماه به قدری روابطمون عالی شده که احترام میذاریم به همدیگه
حتی خودش به میل و اختیار خودش دیگه کمتر میاد خونه مون و مشغول کارش هست که فروش گل سر رو با مادرم هر هفته جمعه میرن جمعه بازار
و به کل رفتارهاش عالی شده
خندم میگیره به قدری من متعجب شدم که خوابم پریده و هی دارم میگم در عرض دو ماه ؟؟؟
پس اگه این دوماه از جنبه های مختلف پیشرفت داشتم ،پس اگر بیشتر روی خودم کار کنم ،از نظر مالی هم پیشرفتم بیشتر میشه و از همه جنبه ها
خدای من درمورد احساس گناه چه چیزهایی نوشته بودم که فکر میکردم میرم جهنم ، که همه و همه رفع شده بود وهر روز من تو خود خود بهشت زندگی میکنم و لذت میبرم ، از دوره عشق و مودت و عزت نفس ترس های من تبدیل به یه نوری شد که خدا عاشقانه دوستم داره
حتی با خودم بیشتر دوست شدم و هر موقع یه کاری رو درست نشد انجام بدم میگم اشکالی نداره بعدا دقت و تمرکزت رو بالا ببر عزیزم
و خدا داره میبینه که من تلاش میکنم برای بهتر شدن
و کمکم میکنه
الان بعد دوماه این افکار رو دارم که خدا ریز به ریز داره کمکم میکنه و به باور رسیدم چون واقعا ریز به ریز و ریز به ریز و کاملا با عشق داره هدایتم میکنه
الان میفهمم چرا ذهنم مانع میشد که من از جلسه اول دوباره گوش ندم ،میخواست شاهد این تغییراتی که حتی فقط با گوش دادن به دو قدم ، فقط در دوماه بودم رو نبینم ،
وحتی خیلی عمیق هم گوش ندادم ، اما سعی کردم هرچی درک کردم در عمل قدم بردارم که بزرگترینش رهایی از عشق و اصرار بر بدست آوردن یک فرد خاص بود رو رها شدم
ذهنم میخواست من باز هم بگم که من تغییر خاصی نداشتم و نتیجه ای نداشتم و خودمو سرزنش کنم که چرا نتیجه مالی نداشتم
برای من این نتایج یکی از بزرگترین نتایج های زندگیم هست
وامروز اینا تبدیل به یک سکوی پرتاب شد برای من ، که برای ادامه مسیرم قدم بردارم و حرکت کنم و باورهای قوی رو با تمرکز ادامه بدم و گوش بدم
تا از همه جنبه ها به خصوص مالی ،به آزادی مالی و مکانی و زمانی و آزادی در عشق برسم
خدایا شکرت
5:37 دقیقه هست و الان اذان گفته شد
برم با خدای ماچ ماچیم صحبت کنم و بیام
دوباره بنویسم
با خودم عهد کردم
از امروز 15 بهمن که بیدار شدم و از ساعت 3 شروع کردم به گوش دادن و نوشتن ، ادامه بدم و شب ها از 3 تا اذان صبح بنویسم و گوش بدم به دوره ها
و بعد باخدا صحبت کنم
و بعد دوباره تا ساعت 7 یا 8 گوش بدم به صحبت های استاد و از ساعت 8 شروع کنم به تمرین رنگ روغنم
وای من اینجوری چقدر زمان اضافه میارم
حتی در طول روز هم با تمرکز سعی میکنم باورهایی که ضبط کردم گوش بدم و احساسشون کنم
دقیقه 49 که استاد گفتن
خود شناسی مرحله اول تمام موفقیت هاست
چقدر زیباست این جمله
وقتی استاد گفت :
اینا فرای موفقیت مالیه
اینا خیلی خیلی بزرگتر از ثروته
میرسید بهش ،متوجه میشید حرفای من چیه
وقتی نماز صبحم رو میخوندم دو تا ترسم هم یادم اومد و از دلم گذشت ،گفتم پاشم بنویسم در دفترم اما گفتم صبر کن با خدا اول صحبت کن بعد
که فراموشم شد در دفترم بنویسم
صبح که بیدار شدم و تمرینم رو انجام دادم قرار بود تمرین جدید کلاس رنگ روغنم رو که یه جمجمه انسان بود با پرده قرمز و چند تا کتاب رو بوم انتقال بدم و شروع کنم
بعد من مشغول انجام کاراش بودم
که رفتم تلگرام و یه چیزی دیدم که عجیب بود یه لحظه سبب شد بهش فکر کنم
بعد اومدم به همکلاسیم پیام بدم دیدم پیامی اومده
دقیقا جمله ای که من تصورش کرده بودم و لحظه پایانی رو تجسم کرده بودم فردی در پیام نوشته بود
به قدری متعجب شدم
که حتی صبح سر نماز من گفته بودم که میترسم پیدا نشه
و نوشته این بود پیداش کردم
چی داشتم میدیدم
همین امروز من تمرکزی گوش دادم فایل جلسه یک دوره 12 قدم رو و شاهد نتایجم بودم
و دوباره داشتم میدیدم اتفاقات ناب رو که حتی من در مورد برانگیختگی در روابط با آرامش و صلحی که با خودم داشتم طبق خواسته من داره همه چی پیش میره
بعد من از خدا خواستم کمکم کنه ، من نشونه خواستم
و «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
برای من باز شد و فایلش رو نگاه کردم
وقتی باز کردم گوش بدم
مقدمه دوره بود ، مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
استاد میگفتن
باور کنید همه چیز از راه های طبیعی خودش ،به شکل درستش ، خیلی به موقع اش وارد زندگیتون میشه
یعنی وقتی تکاملتون رو طی کردین ،اتفاقات خوب براتون رخ میده
به موقع اش بهتون داده میشه وقتی که از مسیر درست حرکت میکنید ،وقتی که روی باورهاتون کار میکنید و احساس سپاسگزاری دارید وقتی تمرکزتون رو روی چیزای مهم میذارید
خیلی حرفا گفت که برای من نشونه بود و وقتی شنیدم گفتم هرچی تو بگی خدای من
من دیگه ازت یاد گرفتم ،هرچی بشه به خیر تو محتاجم
من به خدا گفتم الان وقتشه من باید ایمانم رودر عمل بهت نشون بدم
بعد من میخواستم یه کاری انجام بدم ، یاد حرفی افتادم
که استاد عباس منش گفته بود که خاطره ای از گذشته نگه ندارید
و من سریع عمل کردم و کاری که میخواستم انجام بدم رو انجام ندادم و به خودم گفتم طیبه چند روزی بود خدا با نشونه هایی داشت درس یادت میداد ،الان وقتشه که در عمل نشون بدی که چقدر یاد گرفتی و حاضری به درس هایی که یاد گرفتی ،عمل کنی
و بعد گفتم خب من تو رو انتخاب میکنم ربّ من
بعد قشنگ معلوم بود همه چی طبق خواسته من هست
بعد نشانه ام دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» و مقدمه رو گوش دادم و آروم شدم
حس خوبی بود شنیدنشون
خدا به وضوح به من میگفت عجله نکن به وقتش رخ میده همه چیز
به خودم گفتم تو باید الان ایمانت رو نشون بدی که وقتی گفتی از افکارت هم وابستگیت رو گذشتی باید در عمل اجرا کنی و نگه نداری هیچ چیز رو نه در افکارت و نه در زندگیت
شب ساعت 10 داشتم به فایل برانگیختگی یا جلسات قبل بود فکر کنم ، گوش میدادم که حس کردم باید ، خوبیای یه فردی رو بنویسم
و نوشتم وتکرار کردم به قدری حالم خوب شد که حتی تمرکزم هم بالا رفت
خواهرم و خواهر زاده ام اومدن و شیرینی گرفته بود و گفت بردار، گفتم نه من دیگه شکر و شیرینی نمیخوردم ،گفت یه باره بردار گفتم نه
و یهویی به کیسه خریدش نگاه کردم گفتم برای من به جای شیرینی یه دستمال کاغدی بده
ما نگرفتیم تموم شده
و گفت بردار
وقتی داشتن میرفتن ،من بازم تمرینم رو انجام دادم و احترام گذاشتم و از اینکه توانایی به عمل رسوندن تمرینات رو دارم خوشحال بودم
و همیشه خواهر زاده ام دوست داره روبوسی کنه و صورتشو همیشه میاورد نزدیک اما من روبوسی نمیکردم ،اما الان چند روزه دارم تمرین میکنم و این کارم سبب شده که خواهرزاده ام بیشتر لبخند به لب داشته باشه و انگار یه حس خوب داره وقتی بهش توجه میشه
البته من بیشتر برای خودم این کار رو انجام میدم چون حس خوبی میگیرم و حالم خوبه از اینکه میتونم احترام بذارم
من از اینکه دارم یاد میگیرم احترام بذارم به بچه ها ،خانواده ،آشنا و غریبه و همه و همه خیلی خوشحالم
بعد مامانم بعد رفتنشون اومد گفت طیبه متعجبم کردی
درخواست کردی ازش دستمال کاغذی بده بهت
آفرین
چه عجب
و من خندیدم و گفتم خب دیگه تمرینات رو دارم انجام میدم ،درخواستمو میکنم بشه خوشحال میشم و نشه هم اشکالی نداره
امروز تابلوهای تمرینات کلاس رنگ روغنم رو به دیوار اتاقم نصب کردم و عکسشو گرفتم خیلی خوب شد
خیلی لذت بخش بود
من تازه فهمیدم چقدر تابلو کار کردم توی این یک سال که از کار کردنم به شدت راضیم و خیلی زیبا بودن
از اینکه امروز کلی چیز یاد گرفتم و از اینکه دارم عمل میکنم و سعی میکنم خوشحالم
وقتی امروز پیامی رو دریافت کردم بابت پیدا شدن امانتی ،با خودم گفتم طیبه الان وقتشه و باید درس هایی که از جلسات 6 تا 12 عشق و مودت یاد گرفتی ،به خصوص درمورد وابستگی ،باید در عمل به خدا نشون بدی که چقدر وابستگی داری و رها شدی از خواسته ات
و باید وقتی قدمی برداشتی این بار متفاوت تر باشه دیدگاهت
اینکه خودخواهانه عشق بورزی
اینکه لذت ببری از همون لحظه ای که داری و بدونی که همه چی گذراهست و از لحظه ات نهایت عشق و لذت رو ببری و خودت باشی و رها باشی
هرچی خدا برای تو میخواد تماما خیر و عشق بی نهایته
ببینم چیکار میکنی طیبه
اگر یادت باشه که این دنیا گذرا هست دیگه هیچ چیزی رو جدی نمیگیری
پس بسپر به خدا که خودش میدونه چجوری کمکت کنه
خدایا شکرت
بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و زیبایی خدا رو برای استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان و کسانی که درمدار دریافت این همه نعمت هستن از خدا طلب میکنم برای تک تکشون
بخشی از داستان زندگیم رو مینویسم.امیدوارم مفیدباشه براتون.
من از خیلی قبل تر ها بسیار علاقه داشتم به کتاب های موقیت و روانشناسی و از این جور مباحث و همیشه احساس میکردم باید شرایط زندگیم رو خیلی تغییر بدم و جایگاهم باید خیلی بالاتر باشه زیاد کتاب میخوندم و تاثیراتی هم گرفتم ولی نکته ی مهم اینجا بود که همیشه زود دلسرد میشدم ولی بااینکه خودم ایمان و باورم رو به آینده ی بهتر از دست میدادم بسیار مشاور خوبی برای دوستانم بودم و واقعا تاثیر گذار یعنی به اندازه ای که با حرفهام روی دیگران اثر داشتم روی خودم نداشتم. تا اینکه سال 95 کلی اتفاق به ظاهر ناخوب برام افتاد و همه چی بهم ریخت کارم رو از دست دادم .ازدواج کردم و بعد چندماه جداشدم و بدهکارهم شدم یعنی به قول دوستان به طرفت العینی کل زندگی رفت رو هوا..
بعد از این اتفاقات به خودم گفتم این که اینهمه اتفاق برات بیفته الکی نیست بشین با خودت خلوت کن ببین کجای کارت میلنگه که بعد اینهمه سال پیشرفت که نکردی زندگیت رو هم از بین بردی.
به مدت یکسال من خونه نشین بودم کار گیرم نمیومد و شرایط سختی رو سپری میکردم ولی همچنان مطالعه میکردم و فایلهای صوتی انگیزشی گوش میدادم تا اینکه اواخر سال 96 یکی از دوستانم به طور اتفاقی من رو با این سایت آشنا کرد و چندتا از فایلهای آقای عباسمنش رو بهم داد. من هم تقریبا همون شب تاصبح همه رو دیدم و بااینکه باخیلی حرفهاش موافق بودم اما از اونجایی که من یک آدم مذهبی بشدت متعصب بودم و بعضی از حرفهای استاد کاملا با باور های من تناقض داشت بشدت زده شدم از ایشون ولی بازم ادامه دادم وارد سایت شدم و تقریبا تمام فایلها رو دیدم.
اما یک روز خیلی اتفاقی یکنفر مطلبی رو از کتاب یک آیت اللهی به من گفت که ذهن منو بسیار درگیر کرد و حریص تا برم کتابهاشو بخونم و شاید باورتون نشه حدود چندهزار صفحه کتاب خوندم در مورد قرآن و انحرافات و خرافات اضافه شده به اون وانگار منو از یک خواب طولانی مدت بیدار کرد.ساعتها شب تا صبح مشغول مطالعه بودم وبا خیلی ازآیات قرآن اشک ریختم و از جهالت خودم مینالیدم که اینهمه سال چشم و گوش بسته در چه مسیر غلطی حرکت میکردم.
دوستان و جناب عباسمنش من دریکسال گذشته خیلی روی خودم و باورهام کار کردم و زندگیم رو از خیلی از جهات تغییر دادم و کلا نگاهم به این دنیا عوض شده و خیلی جاها در مورد توحید حرف میزنم و بسیاری از دوستانم باورشون نمیشه که منم با اون همه تعصب غلط چطور این حرفها رو میگم.
الان یکسال و چند ماهی میشه که به لطف خدای مهربان نه مریض شدم نه حتی یکدونه قرص مصرف کردم(جالبه وقتی این حرفو از استاد شنیدم گفتم برو بابا دیگه چاخانم حدی داره)
حرف زیاد دارم برای گفتن ولی موضوعی که خیلی منو درگیرخودش کرده و علارقم تلاشهای زیادی که کردم هنوز نتیجه ای نگرفتم قسمت اقتصادی و اوضاع مالی منه که فکر میکنم موضوع اساسی بیشتر دوستان باشه.
نمیدونم شاید همون بحث تکامل باشه که هنوز وارد مدار ثروت مادی نشدم ولی سخت خودم را مشغولم. من نتونستم وارد دوازده قدم بشم و همپای خیلی از شماها بیام.
ولی قدم های خودم رو بر میدارم و سعی میکنم از بیرون همراهتون باشم.
خیلی خوشحال میشم که هر کدوم از شما عزیزان یک نکته رو برای بهتر شدن به من یاد بده.
برای شما و برای خودم بهترین ها رو آرزو میکنم و امیدوارم آرامش همراه لحظه های تک تکتون باشه.
استاد حداقل چیزی که من از شما یاد گرفتم نگاه متفاوت به دنیا وزندگی و چقدر این نگاه متفاوت زندگی منا از هر جهت تغییر داد و جریانی از حال خوب را برای من به ارمغان آورد
من از قبل منتظر دوره قرآنی بودم و تصمیم جدی داشتم که تو دروه قرآنی شرکت کنم،وقتی دوره ۱۲ قدم اومد خیلی نجواها اومد سرغم که بابا بیخیال،ولی حرفی به اندازه کل دنیا منا تکون داد زمانی که داداشم بهم گفت سمیه ما احتیاج به هادی از طرف خداوند داریم که مسیر زندگی را به ما نشون بده،چه دویدن هایی که نداشتیم،چه ضررهای مالی که ندادیم،چه سودهای مالی که پرداخت نکردیم و همه زندگیمون شد آه،حسرت،نگرانی و نداشتن زندگی دلخواه،بیا ادامه بدیم برای حیات دوباره و حداقلش اینه که در فرکانس مثبت می مونیم و این جمله را به من گفت که این دوره های استاد از نون شبم واجب تره،خب خداراشکر که وارد دوره ۱۲ قدم شدم که نه تنها در فرکانس مثبت موندم ،بلکه هر روز حواسم به بذرهای کاشته شده ذهنم بیشتر شد که کود مناسب بدم،آب کافی بدم،نور اندازه ای داشته باشم تا علف های هرز شروع به رشد کردن نکنند،خداراشکر هر روز جوانه هادر ذهن من در حال سبز شدن هستند و چنان احساس اشتیاق و انگیزه در من ایجاد کردند که واقعا اون اشتیاق سوزان برای رسیدن به تمام اهدافم برای من ایجاد شده و چقدر حالم خوبه، از حال خوبم که نگم احساس میکنم هر روز خداوند دستم را گرفته و توی مسیر خوشبختی قرار داه
ونکته دیگه این دوره این بود که دیروز که به روستای مادری ام رفتیم،تمام حرف های استاد برای من درباره بارندگی های اخیر تداعی شد و نگاه متفاوت من جز زیبایی چیزی ندید، هر چی بود سرسبزی دشت و دمن و کوه،شرشر آب جویبارها، پر شدن سدها،شکوفه های درختان که از دامنه کوه تمام روستا را در بر گرفته بود و پرندگانی که در حال چهچه مستان بودند وحال منا خداراشکر عالی کردو چقدر زیباست که زندگی اون روی سکه هم به من نشون داد
دوره ۱۲ قدم ۱۲۰ هزار قدم راه رسیدن به خدا و رسیدن به تمام آرزوها و لذت بردن از هر چیزی است که داری
لطفا فقط رو خودتون حساب کنید و باورهاتون رو طبق نظر استاد درست کنید،من یک باور دو روز پیش از خودم درست کردم که چون من در حال هدایتم پس هر کاری بکنم خدا حمایتم میکنه ویک ترمز رو با حالتی مثل قبلا ها تو خواستم اوردم و گفتم من ایمان دارم و چون آدم مثبتی شدم خدا خودش درست میکنه که دو روز بعد فهمیدم این همون ترمزم هست که باید نادیدش بگیرم و نباید جوگیر بشم واز خودتون فرمول درنیارید تا زودتر به نتایج برسید و این جمله معروف استاد رو فراموش نکنید
سلام استاد جون. خیلی ممنون که دوباره یادآوری کردین که تو هر اتفاقی که میوفته نکات مثبتشو ببینیم. این به شدت به من کمک کرده و نمود عینی اینه که احساس خوب= اتفاقات خوب.
همین چند روز پیش داشتم با عجله از کنار یه کمدی تو خونه رد میشد که دستم خورد یه ظرف پر از دکمه و سوزن ریخت پایین. تو ذهنم اومد : ای بابا حالا نگاه انقد دیرت شده، باید بشینی اینا رو جمع کنی. نشستم دونه دونه شروع کردم به جمع کردم بعد سعی کردم ذهنمو مثبت کنم و و تو دو تا جمله شکر کردم بابت این همه دکمه قشنگی که داریم. بابت سوزن ها . همون لحظه متوجه پارچه زیر دکمه ها و سوزن ها شدم . برش داشتم و همه رو باهم برگردوندم تو ظرف. مطمئنم اگه مثبتش نمیکردم ذهنم تا ناکجاها حرف میزد و همونجوری علافم میکرد. خندم گرفته :))) من دقت کردم همین مسائل کوچیکو ذهن یه جوری میبره جلو که هستی رو هم زیر سوال میبره!!
نکته ی دیگه سال پیش قیمت دلار خیلی بالا رفت و این باعث شد خیلی ها به سمت صادرات برن. من چون با این حوزه آشنام میبنم اوضاعشو. حتی مثلا اینکه ارزش پول عراق بیشتر از ما شده باعث شده راحتر و بیشتر خرید کنن و همین فکر کنید چه رونقی به اقتصاد میده. از همون ترانزیت کالا گرفته تا شرکت های صادر کننده ، تا تامین کننده و کشاورز ها. تولیدی ها. شرکت های تبلیغاتی، گرافیست ها ، مترجم ها و…
و در کنارش چه قدر آدم های زیادی رو از فکر کارمندی و استخدام آورد بیرون
تازه اینا اثراتش تو کوتاه مدته، تو بلند مدت به مراتب بهتره. مثلا محصول ایکس ما تو ده تا کشور معمولا نزدیک بازار داره. ولی با پیشرفت صادرات بازارهای دورتری ما رو میشناسن و اینجوری هم مشتری ها افزایش پیدا میکنن هم قیمت محصولات ما بالا میره، چون مردم شناختنش و خواهانش میشن.
و همین باعث افزایش کیفیت محصولات میشه چون هر روز رشد اتفاق میوفته، ایده های جدیدتر میاد، نیروهای کار خبره تر میشن..
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدایا سپاسگزارم ازت بابت پنجاه و هشتمین فایل روز شمار تحول زندگیم. ازت سپاسگزارم به خاطر این آگاهی ها. به خاطر وجود این سایت پربرکت و اقیانوس بی پایانی که هر جاییش رو سر بزنی پر از آگاهی و هدایته. به خاطر استادی که با عشق اون چیزی که خودش درک کرده و ازش نتیجه گرفته رو به بقیه انتقال میده. به خاطر این همه امکانات عالی و فوق العاده این سایت که به راحتی در اختیارمون قرار گرفته تا بتونیم با استفاده درست ازشون خودمون رو رشد بدیم و پیشرفت کنیم.
در مورد خرید دوره ها نکته ای که میتونم به افرادی که تازه وارد سایت شدن بگم اینه که واقعا برای تهیه دوره ها عجله نکنید و فکر نکنید که اگه زودتر دوره ها رو در اختیار داشته باشید میتونید سریع تر پیشرفت کنید. بهترین کار اینه که از فایل های هدیه ای که روی سایت قرار گرفته شروع کنید و کم کم مدارتون رو تغییر بدین و بزارین نتیجه ها به وجود بیاد. به موقعش که هدایت شدین به سمت خرید دوره ها اون موقع اقدام کنید. واقعا این طور نیست که فکر کنید فایل هایی که به صورت هدیه و رایگان روی سایت قرار گرفته از فایل های محصولات کم ارزش تره یا زیاد مهم نیست. هرگز این طور نیست. تموم فایل هایی که به صورت هدیه هم روی سایت هستش، اون قدر آگاهی دهنده و مهمه که اگه کسی فقط از همین فایل ها هم به خوبی استفاده کنه و واقعا عمل کنه نتیجه هایی تو زندگیش به وجود بیاد که خودش باور نمیکنه و به کلی زندگیش با قبل از آشنا شدن با این قوانین تغییر میکنه. اینو گفتم که هم خودم بیشتر حواسم باشه، هم همه بچه هایی که تازه وارد سایت شدن، یا از قبل بودن، همگی به این موضوع توجه کنیم که این فایل های هدیه واقعا ارزشمنده و به هیچ وجه رایگان نیست، و سعی کنیم مثل فایل های محصولات که چندین بار گوش شون میدیم، این فایل ها رو هم چندین بار استفاده کنیم و هر چند وقت یکبار باز دوباره مرورشون کنیم. خدا رو شکر که تو این مسیر هستیم.
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم سلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روز پنجاه و هشتمین، روز شمار تحول زندگی من!
خدارو هزاران بار شکر، الان که این دیدگاهمو مینویسم قدم 6 رو هم به پایان رسوندم، نمیدونم چطور توضیحش بدم که کارکرد قدمها اونهم پشت سر هم وپیوسته کنار دیدن وشنیدن وکار کردن روی فایلهای دانلودی سایت چقدرررر می تونه شخصییت آدم رو دگرگون کنه!!
حسش اینطوریه که تا بدنیا میای یه مادر مهربان که 24 ساعته کنارته تا ازت مراقبت کنه تا رشد کنی و کم کم راه رفتن وحرف زدن رو یادبگیری و همینطور کنارت صبورانه هست ویادت میده چطور در طی بزرگتر شدن از خودت مراقبت کنی، ویادت میده چی برات خوبه چی بد؟ کنارته تا وقتی زمین خوردی بهت بگه اشکالی نداره دستتو بده بهم بلندشو وبه راه رفتن وبازیت ادامه بده، یادت میده چطور بخوری وبنوشی ،بپوشی، بازی کنی، حرف بزنی، شعر بخونی و…..
یه همچین حسی داره، قدمهارو کار کردن، برای من که اینجوریه، انگار دوباره توی این سایت متولد شدم، فایلهای دانلودی در کنار مقاله ها ودیدگاههای دوستان به همراه کارکرد روی 12 قدم، کاری کرد تا هزار درجه تغییر کنم، مهمترین چیز وبا ارزشترین چیزیکه از کارکرد قدمها نصیبم شده، آرامشی هست که از شناخت خودم وشناخت خداوند وقوانینش بدست آوردم، ارامشی که از ایمان میاد از باوری قوی که من بی صاحب نیستم وتنها رها نشدم و با تمرین ستاره قطبی یقین پیدا کردم که هیچ سرنوشت از پیش تعیین شده ای برای من وجود ندارهواین منم که هر لحظه و هر روز به لطف خدا زندگیم رو انطور که میخوام دارم خلق میکنم، وقتی باور کردم که هیچ کس قدرت آسیب رسوندن به من رو نداره ومن هیچ دشمنی جز ذهن نجواگرم ندارم، دست از جنگیدن با خدا و با دیگران و با حادثه ها و شرایط نا دلخواه برداشتم، چون یقین پیدا کردم که وقتی من باخودم وباجهان در صلح هستم زمانیکه تمرکزم روی ورودیهای ذهنم هست ومراقب افکار وگفتار واعمال خودم هستم هیچ چیز نادلخواهی برای من وجود نخواهد داشت واگر هم با تضادی روبرو بشم میدونم که حمایت خداوند رو همیشه کنارم دارم ومی تونم از تضادها راحت عبور کنم،
وقتی با کارکرد قدمها شخصییتم تغییر کرد درآمدم تغییر کرد( رشد کرد ) ورودیهای مالیم هر روز بیشتر میشه، چون من با کارکرد قدمها یاد گرفتم که ثروتمند بودن حق طبیعی من هست،ومن هرچقدر ثروت خلق کنم به گسترش جهان کمک میکنم واین خداوند رو خشنود میکنه…
با کارکرد قدمها یادگرفتم از همین جایی که هستم شروع کنم هدفها وخواسته هامو نسبت به موقعییت وشرایطم لیست کنم هر روز قدمی برای رسیدن به اهدافم بردارم وبه چگونگی رسیدن به آرزوها وخواسته هام کاری نداشته باشم فقط اونچه که سهمم هست رو انجام بدم وباقی رو به خداوند بسپارم، درنهایت آرامش وصبر وتسلیم بودن، که این صبور وتسلیم بودن ورها بودن از اونجا میاد که من یادگرفتم توی زندگیم حریص نباشم، بدو بدو نداشته باشم، نترسم که بردند وخوردند وتموم شد وبه من نرسید، با کارکرد قدمها مفهوم ومعنی واقعی فرکانس ها وسیستمی بودن جهان رو تا حدود زیادی درک کردم و دیگه برای اونچه که از دست رفت، اون کسی که نموند، یا نیومد، یا نیست، برای اونچه که اتفاق افتاد یا نیفتاد، برای اونچه که قرار اتفاق بیفته …..نگران ودلواپس نیستم وحسرت نمیخورم ، چون میدونم اگر من در فرکانسش باشم برام اوکی میشه، درک کردم که اگر خواهان بهترینها هستم باید مراقب ورودیهای ذهنم باشم ومراقب باورهام، تا در بهترین فرکانس ها قرار بگیرم، فرکانسی که هرچی که میخوام در خودش داره، وراحت دراختیارم قرار میگیره ونیازی به عجله کردن وانتظار کشیدن و زجر کشیدن نداره…
کارکرد روی قدمها داره رابطه ی منو خداوند رو به سمتی میبره که صمیمانه ترین وعاشقانه ترین ومهمترین رابطه ی زندگیم شده رابطه ی منو خدای خودم، جوریکه نیازی نیست به روشهای مذهبی، به روشهای سخت باهاش ارتباط برقرار کنم یا ازش خجالت بکشم یا ازش بترسم، صادقانه وعاشقانه وصمیمانه باهم همیشه در گفت وشنود هستیم، همیشه هم حی وحاضر کنارمه چون من بهش توجه میکنم(صلاه) …هر لحظه همیشه همه جا مگر اینکه شیطان از خاطرم ببره که اونم دیگه خیلی وقت به لطف آموزه های استاد عزیز دلم، تو شناختش ماهر شدم، هرجا می بینم یه کوچولو حسم بد شده، سریع رجوع میکنم به افکار وتوجهاتم، می بینم ای دل غافل شیطان نجواگر داره باز چرت وپرت میگه، منم خیلی شیک ومجلسی بهش میگم باز داری چرت وپرت میگی؟ ساکتشو که دیگه حرفهات خریدار نداره، مگه دیونه ام بشینم مزخرفات تورو گوش کنم حالمو بد کنم، بعد به دقیقه نکشیده خودم از این مکالمه خندم میگیره وسریع به چیزهای مثبت( امید به رحمت ولطف ومهربانی پروردگار) فکر وتوجه میکنم..
دیدن داشته ها وسپاسگزاری مداوم یکی دیگه از برکات کارکرد قدمها بود تا اینجا برام وبا کارکرد هر قدم هر روز من به لطف الله قدردانتر وسپاسگزارتر هستم واز این جهت هم روزیهای حلال وپاک واماده در پکیجها وبسته بنده های شیک درقالب سلامتی وامنیت وارامش و ثروت و ایمان ویکتاپرستی جهان در اختیارم قرار میده….
بزرگترین مزییت کارکرد روی 12 قدم این هست که حدودا یک سال هر روز به طور مداوم داری روی خودت کار میکنی و این پیوستگی وامتداد قدم پشت قدم کمک میکنه تا اون بازخوردمثبتی که میخوایم توی زندگیمون ببینیم…
انشالله که به لطف الله توی این مسیر همواره ثابت قدم باشم…ونیاد روزیکه از این مسیر دور بمونم،آمین
چون هرانچه از خیر وخوبی که الان مدتهاست دارم تجربه میکنم توی زندگیم به لطف بودن در سایت وعملکرد به اموزه های شما استاد عزیزم هست…
استاد عزیز دلم انشالله کنار عزیز دلتون هرلحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید که با این مبلغ خیلی کم وناچیز، اینهمه اگاهی های زندگی ساز وآخرت ساز رو در اختیارمون قرار میدید، خیر دنیا وآخرت نسیبتون باشه هرلحظه وهمیشه انشالله
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم وتک تک دوستان توحیدیم
فلسفه دوره 12 قدم:که یه تیمی جمع بشیم وبصورت تکاملی رو خودمون کار کنیم
کار کردن روی خودمون ورو باورهامون عین نفس کشیدن ،عین آب خوردن وغذا خوردن هروقت تشنه هستی باید آب بخوری هروقت گرسنه ای باید غذا بخوری اینجوری نیست که بگی من یه بشکه آب میخورم برا یه هفته
نه به همین دلیل کار کردن روی خودمون وباورهامون هم باید مستمر ومداوم باشه و چون افکار وفرکانسهای ارسالی من به جهان هستی است که داره شرایط واتفاقات زندگی من را رقم میزنه ، وقتی من متعهدانه رو خودم وباورام کار کنم لاجرم جهان هم مرا به سمت شرایط وآدمهای بهتری هدایت میکنه وخودبخود آدمهای نامناسبی که در اطراف من بودند از من جدا میشن وچون باورهای من از افکار غالبم است وافکاراز کانون توجه من به چیزهایی که دیدم ،شنیدم،صحبت کردم ، بوجود میاد پس باید حواسم باشه که چه ورودی به ذهنم میدم ، پس توجه ام را بزارم رو زیبایی ها ،رو نعمت ها،رو داشته ها،رو توانمندی‌های وهر روز سعی کنم حتی یک قدم کوچیک در جهت تغییر باورام وجهت دهی افکارم به سمت چیزهای مثبت بردارم
وقتی من تعهدم رو نشون بدم جهان هستی نشانه هایی رو برام می‌فرسته که مسیرم درست است
وهمینطور که استاد فرمودید برای تهیه قدمهای این دوره نشانه ها رو دیدم وقدم وبه قدم تهیه کردم وبا وجود اینکه فقط قدم اول ودوم را کار کردم ولی خودم احساس میکنم از لحاظ فرکانسی تغییر کردم ،دیدم که چطور خداوند افرادی را در مسیر زندگیم قرار داد تا بدون هیچ چشمداشتی در خدمتم‌باشند دارم می‌بینیم وضعیت جسمانی ام که دکتر میگفت حداقل 6 سال طول میکشه تا بهبودی کامل حاصل بشه الان تازه نزدیک یکسال 90درصد بهبودی من حاصل شده واینا همه اش نتیجه تعهدی است که به خودم وخدا دادم از لحاظ روابط چه با همسرم چه با خانواده هامون 180 درجه فرق کرده ،به هیچ وجه کسی رو قضاوت نمیکنم اگر یه وقتی ناخواسته اینکار رو کردم بخودم اقرار میکنم که اشتباه کردم دیگه مثل گذشته خودم سرزنش نمیکنم بدون اینکه محل کارم حضور داشته باشم وبدون درخواست حقوقم افزایش پیدا کرد حواسم هست اگر حالم بد بود احساس بد شد علت آن را پیدا کنم وببینم چی باعث شد که احساسم بد بشه وسعی کنم با تمرکز کردن بر زیباییها وسپاسگزاری بابت نعمتهام در آن احساس بد نمانم وچه عالی اشاره کردید که تعداد روز عضویت مهم نیست چون من خودم یکی از آن افرادی بودم که متعهد نبودم هروقت دوست داشتم میومدم تعهدی برای انجام تمرینات نداشتم ، خیلی حرفا وخیلی چیزا رو باور نداشتم ذهنم به خیلی مطالب مقاومت داشت ولی الان تقریبا یکسال داره از اول تک به تک فایلهای رایگان ،سریال زندگی در بهشت رو گوش میدم وکامنت میزارم ومتوجه شدم در این مسیر عجله لازم نیست مهم به مقصد رسیدن نیست مهم احساس خوب داشتن ولذت بردن از مسیره
استاد جان اگر چکاپ فرکانسی یکسال قبل فکر میکنم مهرماه بود که نوشتم با الانم مقایسه کنم از زمین تا آسمان تفاوت داره در تمام زمینه ها
خداراسپاسگزارم که به این مسیر هدایت شدم هزاران هزار بار سپاسگزارم که در مدار درک این آگاهی ها وعمل به آنها قرار گرفتم
استاد عزیز ومریم جان ازشما دواستاد عزیز صمیمانه سپاسگزارم
در پناه حق شاد و سلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت
بنام رب هدایتگر وهابم
سلام ب استاد عزیزززم
ردپای58
خداروسپاسگزارم بابت این فایل وآگاهی هلی ارزشمند دوره12قدم
چقد هرروز مطمئن ترمیشم ک این دوره ی فوق العاده رو باید تهیه کنم
دوستان چقد کامنت های فوق العاده ای نوشتن و چ نتایج زیبایی گرفتن ازش
الهی صدهزاررر بارشکرت
ک تواین فضا هستم تو این سایت الهی
و تواین مسیر توحید
خیلی دوسدارم این دوره رو تهیه کنم
انشاالله ب راحتی در زمان مناسب هدایت میشم بهش ب امید خدا
الان باید تمام تمرکزم و بزارم رو فایل های دانلودی ارزشمند
و کتاب های عالی ک دارم
چگونه فکر خدا رو بخوانیم
و کتاب رویاهایی ک رویا نیستند
همین ها کلی ب رشد من کمک کرده خداروشکر
امروز کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم و دوباره شروع کردم ب خوندن
خییلی جالبه انگار اصن نخوندشم قبلا
خیلی بهتر دارم درکش میکنیم
ازخدا هدایت وکمک میخوام تا بتونم تواین مسیر زیبا ثابت قدم بمونم. وتا آخر عمرم ادامه بدم
امروز مدیریت کارهام و سپردم ب خدا
و انصافا چقد عالی برام در زمان مناسب همه کارهام وانجام دادم
استاد ی جمله تون خیلی برام بلد شد تو ذهنم
اینکه خدا همیشه پاسخ میده
و خداوند میتونه تو یک هفته م برات جبران سالهاو انجام بده قرار نیست سالها طول بکشه
خدا میتونه تویک هفته همه چی و جبران کنه
چقد من از چکاب فرکانسی خوشم اومد چقد قشنگ روند رشد و نشون میده وایمان آدم وقوی تر میکنه
تمرین ستاره قطبی چقد عالیه
کارها رو راحتتر انجام میده
دریافت الهامت از طرف خدا
جهت دهی آگاهانه ب افکار
خداوند میتونه همه چی ودرست کنه مهم نیست اوضاع چقد سخت باشه
همه ش تغییر زاویه دیده
و رسیدن ب حس خوب
و همین قانون احساس خوب =اتفاقات خوب
قانون ثابت الهی
به نام خداوند هدایتگر
سلام به همه ی دوستان عزیز
روز 58 از روز شماره تحول زندگی من
فایل امروز :آگاهی های قدم اول دوره 12 قدم
خدای من چه هم قدمی برام امروز پیش امد
هروز یک اتفاق جالب و اینکه امروز خیلی جالب وارد سایت و دوره تحول و این سفر نامه شدم خیلی جالب بود
راستش حدود فکر می کنم دوماهی باشه که من 12 قدم رو تموم کردم یعنی از پارسال که شروع کرده بودم تا دوماه پیش طول کشید این سفرنامه زیبای 12 قدم
و از اون روز بصورت هدایتی یک فایلش رو گوش می دادم و وقتی که این دوره بسیار بی نظیر رو تموم کردم گفتم خدایا خودت هدایتم کن که چه دوره ای بخرم
و من هدایت شدم بصورت معجزه آسا به این سفرنامه زیبا که اونهم هرروز هست و جز برنامه روزانه من شده است و امروز 58 روز هست که تو این سفرنامه هستم
خلاصه من امروز
نمی دونم چی شد
که گفتم من باید دوباره بروم از قدم اول از دوره 12 قدم شروع کنم
و تا بعدطهر ساعت 5 جلسه اولش رو گوش کردم و دوباره انجامش دادم
جلسه اول همون جور که استاد گفتن چکاب فرکانسی من وقتی این دوره رو تموم کردم رفتم و جواب خودم رو نگاه کردم و مقایسه کردم
ولی امروز دوباره بصورت جدی تر
و دوباره شروع کردم که از هم قدم اول گوش کنم و انجام دهم
خدای من این دوره بی نظیر است
این دوره معجزه می کنع من هم اولین محصولی هست که پارسال خریداریش کردم از سایت
خدای من باور کنید امروز که میداشتم دوباره چکاب رو می نوشتم احساس خیلی بهتری داشتم و دیدم که چقدر رشد داشتم و چه اتفاق های برام رخ نداده
چه از لحاظ مالی
ما کلی بدهی داشتیم ما کلی دغدغه مالی داشتیم و حالا تمام شده خدای من
از لحاظ رابط
که خیلی عالی تر شدیم از لحاظ معنوی ارتباطم با خدا خیلی نزدیکتر شده
هر لحظه خدارو حس می کنم هر لحطه با من است اصلا دیگه نفس کشیدنم رنگ خدا گرفته زندگیم رنگ خدا گرفتع
از لحاط عزت نفس
چه کولاکی به پا کرده
من اگاهی تبلیغاتی رو در همون جلسه انجام دادم و دوباره هم انجامش می دهم
اصلا با این دوره چرخ زندگیم خیلی روغن کاری شده
احساسم عالی شده و خیلی راحت می توانم تصمیم بگیرم قبلا همش تو دو راهی قرا می گرفتم ولی حالا خیلی راحت میتوانم انتخاب کنم
دیگه حرف مردم برام ارزش نداره دیگه تا می توانم برای نفع خودم و به سود خودم قدم بر میدارم دیگه کاری به مردم و نگاه مردم ندارم
قدرت نه گفتنم عالی شده
دیگه خیلی از کارهای که تقلید می کردم و کور کورانه انجام میدادم نمی دهم
دیگه بابت هر کاری و تصمیمی قبلش بهش فکر می کنم و طبق قانون پیش می روم خدای من این دوره عالیه عالیه
اره وقتی مابقی چکاب رو نوشتم و آمدم تو سفرنامه و دیدم ای چه هم زمانی شده استاد هم داره قدم اول رو توضیح میدهد
خدای من با خودم گفتم ببین بینین مسیرت درسته و تو امروز تصمیم گرفتی و این نشونه بود که تصمیم درست وعالی گرفتی
اینکع دوباره باید این دوره رو با جدیتر بیشتر گوش کنم
و انحام دهم و مطمیین هستم سال دیگع خیلی خیلی چکاب من متفاوت خواهد بود
خداروشکر که هر لحظه هدایت می شوم
دوره 12 قدم خیلی برای من و پسرم عالی بود و کلی رشد وجهش داشتیم تو این دوره
من مسیرم رو پیدا کردم
همیشه سر در گم بودم که چگونه بهتر با خدا در ارتباط باشم و خداروبشناسم تو این دوره یاد گرفتم و در حال آموزش هستم و هنوز خیلی کار دارم تو این دوره یاد گرفتم و فهمیدم علاقه ام برای کسب درامد در چیه چون قبلا نمیدونستم من به چی چه موردی چه بیزنسی چه مهارت علاقه دارم و اینجا به علاقه ام پی بردم و به لطف خدا دارم ازش کسب درامد می کنم
یاد گرفتم چگونه نگاهم رو عوص کنم و فقط زیبایی و نکات مثبت ببینم
و جوری شده کع بیشتر فقط زیبایی می بینم و نکات مثبت تو این دوره یاد گرفتم چطوری تجسم کنم چطوری هدف گذاری کنم چطوری در خواستم رو ارسال کنم
یاد گرفتم چطوری فکر خدا رو بخونم
تو این دوره یاد گرفتم که فقط برای خودم ارزش قایل باشم و خودم رو دوست داشته باشم و مسوول هیج کس نیستم یاد گرفتم هر کسی مسول کادهای خودش است یاد گرفتم که باید مومن باشم
غم گذشته رو نداشته باشم و نگران اینده نباشم
یاد گرفتم من هم باید بشوم علی بیغم
اینکه باید پاور نزد واداد باید دل رو به دریا داد خودش می بردتت هر جا دلش خواست بدون ساحل همونجاست
یاد گرفتم که من خودم خالق زندگی خودم هستم من با افکارم توانایی خلق خواسته هایم رو دارم
یاد گرفتم و مهم ترین قانون همین است
احساس خوب =اتفاق های خوب
احساس بد =اتفاق های بد
یاد گرفتم الخیر فی ما وقع چیست
یاد گرفتم یضل ما یشا و یهدی ما یشای چیه
یاد گرفتم مدارهای چیه ؟
باور فراوانی چیه ؟
یاد گرفتم چگونه با تضاد ها رفتار کنم و ازش رشد وپیشرفت بسازم
داریم قوانین رو یاد می گیریم
قوانین فراوانی ثروت قوانین سلامتی قوانین عزت نفس قوانین زیبایی قوانین اسونی ……
خدا خدا هر چه بگم کمه این
اگاهی های که استاد به ما یاد می دهند نامحدود هست و نمیشه بازگو کرد کلا دوره 12 قدم فکر می کنم مثل سوره فاتحه خلاصه کل قران هست این دوره هم یک جورایی خلاصه تمام قوانین است
فقط باید مرد عمل باشیم
و هر چه یاد گرفتیم رو در زندگیمان انجام دهیم همین فایل واقعا خیلی خیلی ارزشمند است
و مابقی فایل ها استاد چه دانلودها و چه محصولات
فقط باید در مسیر باشیم تا بتوانیم درکشون کنیم
و من وقتی این فایل رو دیدم
گفتم ببین استاد چه جایزه خوبی و یا چه سوپرایز عالی بع بچه های که در سفرنامه هستند داده
ایول استاد
و ایول به کسانی که در این مسیر متعدانه دارند قدم بر میدارند و هر روز به اگاهی و علمشان اضافه میشه برای من تمام فایل استاد چه محصولات و چه دانلودها همه گرانبها هستند
واقعا میلیاردی ارزش دارد
چون در تمام اینها استاد داره با عشق وبا زبان ساده و رسا با قلبی اکنده از عشق که می خواهد ما هم بهتر زندگی کردن رو لذت بردن رو یاد بگیریم رو بیان می کنه
قوانین رو بیان می کنه و تکرار می کنه مهم ما هستیم که در مدارش قرار بگیریم و یاد بگیریم و عمل کنیم و بعد هی خداوند ماروبه مسیر خواسته هایمان هدایت میکنه
من که واقعا ایمان دارم و جز وجودم شده که خدواند من رو در جهت خواسته هایم هدایت می کند
چون خداوند می خواهد که من صاحب همه چیزهای که می خواهم بشوم و می خواهد که زندگی من هر روز زیباتر و با شکوهتر باشه
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 15 بهمن رو با عشق مینویسم
خوابم پرید
من الان از ساعت 3 تا 5 دارم جلسه اول قدم اول دوره 12 قدم رو گوش میدم
وای خدای من
روز جمعه 12 بهمن ،خدا با نشونه ای بهم گفت ، برو از اول دوره 12 قدم شروع کن تمرکزی بنویس
و من تو رد پام نوشتم که چجوری بهم گفت از شنبه شروع کن، یعنی من از پاسخ دوستان در سایت ،یه پیامی دریافت کردم که نشونه این بار در رد پای خودم بود که نوشته بودم :
و این فایل بهم گفت که شنبه حتما دفتر بخر و دوره رو جدی شروع کن
و این سبب شد من تصمیم گرفتم شب ها 10 بخوابم و 3 بیدار بشم
من از 14 بهمن ،یعنی دیروز تصمیم رو گرفتم
یا اینکه شبا 9 بخوابم و 12 بیدار بشم و تا صبح روی دوره ها کار کنم و بعد صبح ها هم به پیشرفتم در مهارت نقاشی و تمرینات زمان بذارم و گوش بدم به باورهایی که ساختم و ضبط کردم با صدای خودم
حالا اینا بماند
من الان کم کم داشت چشمام سنگینی میکرد و خوابم میگرفت یهویی خوابم پرید
من وقتی میخواستم از روز شنبه شروع کنم گوش بدم، هی ذهنم میگفت از جلسه دو شروع کن
جلسه یک که چکاپ فرکانسیه و تو نوشتیش ،چرا میخوای دوباره گوش بدی
اما امروز مقاومتم رو شکستم و گفتم خدا گفته از اول
پس منم از اول شروع میکنم
چون از 1 آذر ماه ، فقط دو قدم رو گوش دادم
حالا دو قدم رو هم چجوری گوش دادم؟!
اینجوری بود که فقط گوش میدادم و سعی میکردم تمرینات رو انجام بدم و نمیتونستم برم تو سایت قسمت تمریناتش بنویسم
اما رد پاهامو هر روز در فایلای رایگان میذاشتم
و البته به یه سری از تمریناتش به دقت انجام ندادم که هدف گذاری بود
وقتی شروع کردم به گوش دادن
این بار مدل نوشتنم رو تغییر دادم
مثلا قبلا تو دفتر مینوشتم و تنبلی میکردم بنویسم
اما دوسه روز پیش که شروع کردم تمرین ستاره قطبیم رو تو گوشیم قسمت گوگل درایوم بنویسم
با خودم گفتم گوشی برای من راحت تره
پس چیزی که هموار تره برام و آسونه رو انتخاب میکنم
و الانم شروع کردم تو گوگل درایوم بنویسم
الان که گذاشتم و گوش دادم تا دقیقه 21
کلی باور جدید نوشتم
با خودم گفتم اینجا که پر از آگاهی بود من چرا نمیخواستم گوش بدم
و خوشحال بودم که گوش دادم از همون اولین جلسه
حالا بخش حیرت انگیزش اینجاست که من وقتی نوشته هامو میخوندم خواب از سرم پرید !؟
من شروع کردم به خوندن تک تک نوشته هام برای چکاب فرکانسی و چون ایتاد هم زمان توضیح میدادن منم میخوندم که چی نوشتم
وقتی به ترسا رسیدم
گفتم وای خدایا من چه ترسایی داشتم و خیلیاشونو توی این دوماه
دو ماه چیه طیبه
چی داری میگی
در ماه اول ، تو بزرگترین ترست رو که داشتی و نوشته بودی تو چکاب فرکانسی ، پشت سرگذاشتی
یعنی رهایی از اصرار به خدا برای بدست آوردن یک فرد خاص
و اون اصرار من به خواسته عشق از خدا بود که میخواستم فرد خاص باشه
ولی، خدای من ، فکرشو نمیکردم من درمورد این موضوع قدم های بزرگی بردارم
به قدری میترسیدم که حتی فکر کردن به این که رها بشم از این خواسته سبب میشد باز بترسم
حتی مقاومت داشتم و به اصرار پنهانی در درونم آگاه نبودم
اواخر آذر ، جلسه دو، قدم دو بود، که یه صحبت از استاد شنیدم که میگفت اگر به یک فرد خاص فکر میکنید مسیر رو کاملا دارین اشتباه میرین ، و درسته که جزء تمرینات نبود ،اما من پیام خدا رو گرفتم و سعی کردم با ترسم روبه رو بشم
انگار خدا به شجاعتی بهم داد و اون لحظه من تو جمعه بازار بودم و نقاشی برده بودم بفروشم که تصمیم گرفتم
قدم هایی برداشتم و قدم نهایی رو، اونم 2 دی ماه برداشتم که همون فردای اون روز یعنی 3 دی ماه خدا به من دوره عشق و مودت رو هدیه داد و بعد 14 دی دوره عزت نفس
و بعد از نظر افکاری هم وابستگی داشتم که خدا کمکم کرد و نشونه داد و در دوره عشق و مودت و عزت نفس مطالبی شنیدم که سبب شد از این وابستگی افکاری رها بشم
که شنیدم درمورد حضرت ابراهیم ،استاد گفت که خدا میخواست ببینه تا چه حد وابستگی داره به فرزندش
و من اینو که شنیدم گرفام منظور خدا چی بوده
چون خدا بعد از رهایی من ،گفته بود که جایزه ات رو خودت انتخاب کن ،که در اصل من باید میگفتم من دوباره تو رو انتخاب میکنم خدای من
که با این فایل ها به من فهموند که منظورش چی بوده و میخواسته با اون آزمایش ببینه که من باز هم میگم خدارو انتخاب میکنم یا نه
حتی با اینکه گفتم خدا تورو انتخاب میکنم
اما بعدش گفتم چون خودت گفتی و اختیار انتخاب رو دادی به من اول از همه تو رو میخوام بعد خواسته عشق رو
در صورتی که من باید یاد میگرفتم مثل حضرت ابراهیم ،در هر صورتی فقط خدارو انتخاب کنم
و اونجا بود که فهمیدم و درک کردم
که فقط و فقط جای خداست در قلب من
و اون روز گفتم رها میشم و نمیخوام دیگه در افکارم هم فکر کنم
و تا به امروز خیلی آرام تر شدم
که خدا بهم گفت حتی در افکارت هم باید به من وابسته بشی
که در جلساتی که در دوره عشق و مودت در مورد وابستگی میگفت فهمیدم و قدم برداشتم
خدای من
من ترسای زیادی هم داشتم که همه رفع شدن
خدایا من باید دوباره به این قسمت گوش بدم و دوباره بنویسم
وقتی رسیدم به گوش دادن به سوال 4
من نوشته بودم توانایی خرید پوشه a3، فلش 128 گیگ ، بخرم
و من دیدم جدا از اینا من تو این مدت کلی دوره خریدم
دوره عزت نفس ،عشق و مودت ،دوره نقاشی طبیعت رنگ روغن
تقریبا مبلغی حدود 9 میلیون
حالا بماند که خیلی چیزای دیگه هم خریده بودم
میگم تو این مدت ،متعجب میشم ،مدت شاید براش درست نباشه ،چون مدت رو وقتی میگی طولانیه انگار
ولی همه اینا تو یک ماه رخ داد
و یک ماه بعدی دو تا روزه خریدم که روابط و برانگیختگی روابط واقعا بی نظیر بود و من نتایجش رو هر روز دارم میبینم
خدای من
چیکار کردی با من
من حتی درمورد عزت نفس نوشته بودم
من 14 بهمن ماه تمرین عزت نفس رو هر روز دارم سعی میکنم انجام بدم
با اینکه میتونستم خودم بوم بزرگ بخرم
رفتم از مسئول ورکشاپِ رایگان پاساژی که یک شنبه ها میرم برای نقاشی ،درخواست کردم که یه بوم بزرگ بهم بدن و قبول کردن
دیگه خانواده ام از من پولی نمیگیرن
این موضوع رو تو هزینه های غیر مترقبه نوشته بودمش
تو این دوماه مادرم خودش از فروش گل سرا که بهش تحویل دادم کار رو ،هر هفته درآمد داره و دیگه از من پول نمیگیرن
خدای من
خدایا همه این نتایج تو دو ماه رخ داده !!!!!
در طول روز من به قدری پر انرژی شدم که حتی 14 بهمن استاد طراحی وقتی دید که من از مسئول ورکشاپ رایگان ،بوم بزرگ گرفتم برگشت بهم گفت انرژیت خوبه همه به خواسته هات جواب میدن و کارت راه میفته
وگرنه اون مسئول به کسی بوم بزرگ نمیده که ببره خونه اش
حتی من هر روزم بیشتر و بیشتر شده که با خدا به قدری عشق میکنم، که حتی یادم میره مسیرم کجاست
از نظر سلامتی و حال خوب واقعا حالم فوق العاده شده
خدای من ، من با خواهرم به قدری مشکل داشتم و نمیتونستم کنار بیام باهاش ،الان توی این دوماه به قدری روابطمون عالی شده که احترام میذاریم به همدیگه
حتی خودش به میل و اختیار خودش دیگه کمتر میاد خونه مون و مشغول کارش هست که فروش گل سر رو با مادرم هر هفته جمعه میرن جمعه بازار
و به کل رفتارهاش عالی شده
خندم میگیره به قدری من متعجب شدم که خوابم پریده و هی دارم میگم در عرض دو ماه ؟؟؟
پس اگه این دوماه از جنبه های مختلف پیشرفت داشتم ،پس اگر بیشتر روی خودم کار کنم ،از نظر مالی هم پیشرفتم بیشتر میشه و از همه جنبه ها
خدای من درمورد احساس گناه چه چیزهایی نوشته بودم که فکر میکردم میرم جهنم ، که همه و همه رفع شده بود وهر روز من تو خود خود بهشت زندگی میکنم و لذت میبرم ، از دوره عشق و مودت و عزت نفس ترس های من تبدیل به یه نوری شد که خدا عاشقانه دوستم داره
حتی با خودم بیشتر دوست شدم و هر موقع یه کاری رو درست نشد انجام بدم میگم اشکالی نداره بعدا دقت و تمرکزت رو بالا ببر عزیزم
و خدا داره میبینه که من تلاش میکنم برای بهتر شدن
و کمکم میکنه
الان بعد دوماه این افکار رو دارم که خدا ریز به ریز داره کمکم میکنه و به باور رسیدم چون واقعا ریز به ریز و ریز به ریز و کاملا با عشق داره هدایتم میکنه
الان میفهمم چرا ذهنم مانع میشد که من از جلسه اول دوباره گوش ندم ،میخواست شاهد این تغییراتی که حتی فقط با گوش دادن به دو قدم ، فقط در دوماه بودم رو نبینم ،
وحتی خیلی عمیق هم گوش ندادم ، اما سعی کردم هرچی درک کردم در عمل قدم بردارم که بزرگترینش رهایی از عشق و اصرار بر بدست آوردن یک فرد خاص بود رو رها شدم
ذهنم میخواست من باز هم بگم که من تغییر خاصی نداشتم و نتیجه ای نداشتم و خودمو سرزنش کنم که چرا نتیجه مالی نداشتم
برای من این نتایج یکی از بزرگترین نتایج های زندگیم هست
وامروز اینا تبدیل به یک سکوی پرتاب شد برای من ، که برای ادامه مسیرم قدم بردارم و حرکت کنم و باورهای قوی رو با تمرکز ادامه بدم و گوش بدم
تا از همه جنبه ها به خصوص مالی ،به آزادی مالی و مکانی و زمانی و آزادی در عشق برسم
خدایا شکرت
5:37 دقیقه هست و الان اذان گفته شد
برم با خدای ماچ ماچیم صحبت کنم و بیام
دوباره بنویسم
با خودم عهد کردم
از امروز 15 بهمن که بیدار شدم و از ساعت 3 شروع کردم به گوش دادن و نوشتن ، ادامه بدم و شب ها از 3 تا اذان صبح بنویسم و گوش بدم به دوره ها
و بعد باخدا صحبت کنم
و بعد دوباره تا ساعت 7 یا 8 گوش بدم به صحبت های استاد و از ساعت 8 شروع کنم به تمرین رنگ روغنم
وای من اینجوری چقدر زمان اضافه میارم
حتی در طول روز هم با تمرکز سعی میکنم باورهایی که ضبط کردم گوش بدم و احساسشون کنم
دقیقه 49 که استاد گفتن
خود شناسی مرحله اول تمام موفقیت هاست
چقدر زیباست این جمله
وقتی استاد گفت :
اینا فرای موفقیت مالیه
اینا خیلی خیلی بزرگتر از ثروته
میرسید بهش ،متوجه میشید حرفای من چیه
وقتی نماز صبحم رو میخوندم دو تا ترسم هم یادم اومد و از دلم گذشت ،گفتم پاشم بنویسم در دفترم اما گفتم صبر کن با خدا اول صحبت کن بعد
که فراموشم شد در دفترم بنویسم
صبح که بیدار شدم و تمرینم رو انجام دادم قرار بود تمرین جدید کلاس رنگ روغنم رو که یه جمجمه انسان بود با پرده قرمز و چند تا کتاب رو بوم انتقال بدم و شروع کنم
بعد من مشغول انجام کاراش بودم
که رفتم تلگرام و یه چیزی دیدم که عجیب بود یه لحظه سبب شد بهش فکر کنم
بعد اومدم به همکلاسیم پیام بدم دیدم پیامی اومده
دقیقا جمله ای که من تصورش کرده بودم و لحظه پایانی رو تجسم کرده بودم فردی در پیام نوشته بود
به قدری متعجب شدم
که حتی صبح سر نماز من گفته بودم که میترسم پیدا نشه
و نوشته این بود پیداش کردم
چی داشتم میدیدم
همین امروز من تمرکزی گوش دادم فایل جلسه یک دوره 12 قدم رو و شاهد نتایجم بودم
و دوباره داشتم میدیدم اتفاقات ناب رو که حتی من در مورد برانگیختگی در روابط با آرامش و صلحی که با خودم داشتم طبق خواسته من داره همه چی پیش میره
بعد من از خدا خواستم کمکم کنه ، من نشونه خواستم
و «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
برای من باز شد و فایلش رو نگاه کردم
وقتی باز کردم گوش بدم
مقدمه دوره بود ، مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
استاد میگفتن
باور کنید همه چیز از راه های طبیعی خودش ،به شکل درستش ، خیلی به موقع اش وارد زندگیتون میشه
یعنی وقتی تکاملتون رو طی کردین ،اتفاقات خوب براتون رخ میده
به موقع اش بهتون داده میشه وقتی که از مسیر درست حرکت میکنید ،وقتی که روی باورهاتون کار میکنید و احساس سپاسگزاری دارید وقتی تمرکزتون رو روی چیزای مهم میذارید
خیلی حرفا گفت که برای من نشونه بود و وقتی شنیدم گفتم هرچی تو بگی خدای من
من دیگه ازت یاد گرفتم ،هرچی بشه به خیر تو محتاجم
من به خدا گفتم الان وقتشه من باید ایمانم رودر عمل بهت نشون بدم
بعد من میخواستم یه کاری انجام بدم ، یاد حرفی افتادم
که استاد عباس منش گفته بود که خاطره ای از گذشته نگه ندارید
و من سریع عمل کردم و کاری که میخواستم انجام بدم رو انجام ندادم و به خودم گفتم طیبه چند روزی بود خدا با نشونه هایی داشت درس یادت میداد ،الان وقتشه که در عمل نشون بدی که چقدر یاد گرفتی و حاضری به درس هایی که یاد گرفتی ،عمل کنی
و بعد گفتم خب من تو رو انتخاب میکنم ربّ من
بعد قشنگ معلوم بود همه چی طبق خواسته من هست
بعد نشانه ام دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» و مقدمه رو گوش دادم و آروم شدم
حس خوبی بود شنیدنشون
خدا به وضوح به من میگفت عجله نکن به وقتش رخ میده همه چیز
به خودم گفتم تو باید الان ایمانت رو نشون بدی که وقتی گفتی از افکارت هم وابستگیت رو گذشتی باید در عمل اجرا کنی و نگه نداری هیچ چیز رو نه در افکارت و نه در زندگیت
شب ساعت 10 داشتم به فایل برانگیختگی یا جلسات قبل بود فکر کنم ، گوش میدادم که حس کردم باید ، خوبیای یه فردی رو بنویسم
و نوشتم وتکرار کردم به قدری حالم خوب شد که حتی تمرکزم هم بالا رفت
خواهرم و خواهر زاده ام اومدن و شیرینی گرفته بود و گفت بردار، گفتم نه من دیگه شکر و شیرینی نمیخوردم ،گفت یه باره بردار گفتم نه
و یهویی به کیسه خریدش نگاه کردم گفتم برای من به جای شیرینی یه دستمال کاغدی بده
ما نگرفتیم تموم شده
و گفت بردار
وقتی داشتن میرفتن ،من بازم تمرینم رو انجام دادم و احترام گذاشتم و از اینکه توانایی به عمل رسوندن تمرینات رو دارم خوشحال بودم
و همیشه خواهر زاده ام دوست داره روبوسی کنه و صورتشو همیشه میاورد نزدیک اما من روبوسی نمیکردم ،اما الان چند روزه دارم تمرین میکنم و این کارم سبب شده که خواهرزاده ام بیشتر لبخند به لب داشته باشه و انگار یه حس خوب داره وقتی بهش توجه میشه
البته من بیشتر برای خودم این کار رو انجام میدم چون حس خوبی میگیرم و حالم خوبه از اینکه میتونم احترام بذارم
من از اینکه دارم یاد میگیرم احترام بذارم به بچه ها ،خانواده ،آشنا و غریبه و همه و همه خیلی خوشحالم
بعد مامانم بعد رفتنشون اومد گفت طیبه متعجبم کردی
درخواست کردی ازش دستمال کاغذی بده بهت
آفرین
چه عجب
و من خندیدم و گفتم خب دیگه تمرینات رو دارم انجام میدم ،درخواستمو میکنم بشه خوشحال میشم و نشه هم اشکالی نداره
امروز تابلوهای تمرینات کلاس رنگ روغنم رو به دیوار اتاقم نصب کردم و عکسشو گرفتم خیلی خوب شد
خیلی لذت بخش بود
من تازه فهمیدم چقدر تابلو کار کردم توی این یک سال که از کار کردنم به شدت راضیم و خیلی زیبا بودن
از اینکه امروز کلی چیز یاد گرفتم و از اینکه دارم عمل میکنم و سعی میکنم خوشحالم
وقتی امروز پیامی رو دریافت کردم بابت پیدا شدن امانتی ،با خودم گفتم طیبه الان وقتشه و باید درس هایی که از جلسات 6 تا 12 عشق و مودت یاد گرفتی ،به خصوص درمورد وابستگی ،باید در عمل به خدا نشون بدی که چقدر وابستگی داری و رها شدی از خواسته ات
و باید وقتی قدمی برداشتی این بار متفاوت تر باشه دیدگاهت
اینکه خودخواهانه عشق بورزی
اینکه لذت ببری از همون لحظه ای که داری و بدونی که همه چی گذراهست و از لحظه ات نهایت عشق و لذت رو ببری و خودت باشی و رها باشی
هرچی خدا برای تو میخواد تماما خیر و عشق بی نهایته
ببینم چیکار میکنی طیبه
اگر یادت باشه که این دنیا گذرا هست دیگه هیچ چیزی رو جدی نمیگیری
پس بسپر به خدا که خودش میدونه چجوری کمکت کنه
خدایا شکرت
بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و زیبایی خدا رو برای استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان و کسانی که درمدار دریافت این همه نعمت هستن از خدا طلب میکنم برای تک تکشون
دوستتون دارم
به نام خدای یکتا
سلام به همه ی دوستان و همراهان عزیز.
بخشی از داستان زندگیم رو مینویسم.امیدوارم مفیدباشه براتون.
من از خیلی قبل تر ها بسیار علاقه داشتم به کتاب های موقیت و روانشناسی و از این جور مباحث و همیشه احساس میکردم باید شرایط زندگیم رو خیلی تغییر بدم و جایگاهم باید خیلی بالاتر باشه زیاد کتاب میخوندم و تاثیراتی هم گرفتم ولی نکته ی مهم اینجا بود که همیشه زود دلسرد میشدم ولی بااینکه خودم ایمان و باورم رو به آینده ی بهتر از دست میدادم بسیار مشاور خوبی برای دوستانم بودم و واقعا تاثیر گذار یعنی به اندازه ای که با حرفهام روی دیگران اثر داشتم روی خودم نداشتم. تا اینکه سال 95 کلی اتفاق به ظاهر ناخوب برام افتاد و همه چی بهم ریخت کارم رو از دست دادم .ازدواج کردم و بعد چندماه جداشدم و بدهکارهم شدم یعنی به قول دوستان به طرفت العینی کل زندگی رفت رو هوا..
بعد از این اتفاقات به خودم گفتم این که اینهمه اتفاق برات بیفته الکی نیست بشین با خودت خلوت کن ببین کجای کارت میلنگه که بعد اینهمه سال پیشرفت که نکردی زندگیت رو هم از بین بردی.
به مدت یکسال من خونه نشین بودم کار گیرم نمیومد و شرایط سختی رو سپری میکردم ولی همچنان مطالعه میکردم و فایلهای صوتی انگیزشی گوش میدادم تا اینکه اواخر سال 96 یکی از دوستانم به طور اتفاقی من رو با این سایت آشنا کرد و چندتا از فایلهای آقای عباسمنش رو بهم داد. من هم تقریبا همون شب تاصبح همه رو دیدم و بااینکه باخیلی حرفهاش موافق بودم اما از اونجایی که من یک آدم مذهبی بشدت متعصب بودم و بعضی از حرفهای استاد کاملا با باور های من تناقض داشت بشدت زده شدم از ایشون ولی بازم ادامه دادم وارد سایت شدم و تقریبا تمام فایلها رو دیدم.
اما یک روز خیلی اتفاقی یکنفر مطلبی رو از کتاب یک آیت اللهی به من گفت که ذهن منو بسیار درگیر کرد و حریص تا برم کتابهاشو بخونم و شاید باورتون نشه حدود چندهزار صفحه کتاب خوندم در مورد قرآن و انحرافات و خرافات اضافه شده به اون وانگار منو از یک خواب طولانی مدت بیدار کرد.ساعتها شب تا صبح مشغول مطالعه بودم وبا خیلی ازآیات قرآن اشک ریختم و از جهالت خودم مینالیدم که اینهمه سال چشم و گوش بسته در چه مسیر غلطی حرکت میکردم.
دوستان و جناب عباسمنش من دریکسال گذشته خیلی روی خودم و باورهام کار کردم و زندگیم رو از خیلی از جهات تغییر دادم و کلا نگاهم به این دنیا عوض شده و خیلی جاها در مورد توحید حرف میزنم و بسیاری از دوستانم باورشون نمیشه که منم با اون همه تعصب غلط چطور این حرفها رو میگم.
الان یکسال و چند ماهی میشه که به لطف خدای مهربان نه مریض شدم نه حتی یکدونه قرص مصرف کردم(جالبه وقتی این حرفو از استاد شنیدم گفتم برو بابا دیگه چاخانم حدی داره)
حرف زیاد دارم برای گفتن ولی موضوعی که خیلی منو درگیرخودش کرده و علارقم تلاشهای زیادی که کردم هنوز نتیجه ای نگرفتم قسمت اقتصادی و اوضاع مالی منه که فکر میکنم موضوع اساسی بیشتر دوستان باشه.
نمیدونم شاید همون بحث تکامل باشه که هنوز وارد مدار ثروت مادی نشدم ولی سخت خودم را مشغولم. من نتونستم وارد دوازده قدم بشم و همپای خیلی از شماها بیام.
ولی قدم های خودم رو بر میدارم و سعی میکنم از بیرون همراهتون باشم.
خیلی خوشحال میشم که هر کدوم از شما عزیزان یک نکته رو برای بهتر شدن به من یاد بده.
برای شما و برای خودم بهترین ها رو آرزو میکنم و امیدوارم آرامش همراه لحظه های تک تکتون باشه.
موفق باشید.
سلام دوست خوبم
من تصمیم گرفتم از این به بعد هر وقت صبح که از خواب بیدار میشم این دعا رو در حق خودم بکنم:
خداوندا
ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت ها و ثروت ها و فراوانی های بی شماری دادی
نه راه کسانی که به آنها خشم کردی
و نه راه گمراهان.
پروردگارا
پس از آنکه قلب ما را هدایت کردی از ما مراقبت کن و اجازه نده منحرف بشیم
از رحمت خودت به ما ببخش
که تو بسیار بخشنده ای…
بسیار…
بنام الله یکتا
استاد حداقل چیزی که من از شما یاد گرفتم نگاه متفاوت به دنیا وزندگی و چقدر این نگاه متفاوت زندگی منا از هر جهت تغییر داد و جریانی از حال خوب را برای من به ارمغان آورد
من از قبل منتظر دوره قرآنی بودم و تصمیم جدی داشتم که تو دروه قرآنی شرکت کنم،وقتی دوره ۱۲ قدم اومد خیلی نجواها اومد سرغم که بابا بیخیال،ولی حرفی به اندازه کل دنیا منا تکون داد زمانی که داداشم بهم گفت سمیه ما احتیاج به هادی از طرف خداوند داریم که مسیر زندگی را به ما نشون بده،چه دویدن هایی که نداشتیم،چه ضررهای مالی که ندادیم،چه سودهای مالی که پرداخت نکردیم و همه زندگیمون شد آه،حسرت،نگرانی و نداشتن زندگی دلخواه،بیا ادامه بدیم برای حیات دوباره و حداقلش اینه که در فرکانس مثبت می مونیم و این جمله را به من گفت که این دوره های استاد از نون شبم واجب تره،خب خداراشکر که وارد دوره ۱۲ قدم شدم که نه تنها در فرکانس مثبت موندم ،بلکه هر روز حواسم به بذرهای کاشته شده ذهنم بیشتر شد که کود مناسب بدم،آب کافی بدم،نور اندازه ای داشته باشم تا علف های هرز شروع به رشد کردن نکنند،خداراشکر هر روز جوانه هادر ذهن من در حال سبز شدن هستند و چنان احساس اشتیاق و انگیزه در من ایجاد کردند که واقعا اون اشتیاق سوزان برای رسیدن به تمام اهدافم برای من ایجاد شده و چقدر حالم خوبه، از حال خوبم که نگم احساس میکنم هر روز خداوند دستم را گرفته و توی مسیر خوشبختی قرار داه
ونکته دیگه این دوره این بود که دیروز که به روستای مادری ام رفتیم،تمام حرف های استاد برای من درباره بارندگی های اخیر تداعی شد و نگاه متفاوت من جز زیبایی چیزی ندید، هر چی بود سرسبزی دشت و دمن و کوه،شرشر آب جویبارها، پر شدن سدها،شکوفه های درختان که از دامنه کوه تمام روستا را در بر گرفته بود و پرندگانی که در حال چهچه مستان بودند وحال منا خداراشکر عالی کردو چقدر زیباست که زندگی اون روی سکه هم به من نشون داد
دوره ۱۲ قدم ۱۲۰ هزار قدم راه رسیدن به خدا و رسیدن به تمام آرزوها و لذت بردن از هر چیزی است که داری
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
اینقدر سیر بخند تا غم از دل برود
دوستون دارم
سلام
لطفا فقط رو خودتون حساب کنید و باورهاتون رو طبق نظر استاد درست کنید،من یک باور دو روز پیش از خودم درست کردم که چون من در حال هدایتم پس هر کاری بکنم خدا حمایتم میکنه ویک ترمز رو با حالتی مثل قبلا ها تو خواستم اوردم و گفتم من ایمان دارم و چون آدم مثبتی شدم خدا خودش درست میکنه که دو روز بعد فهمیدم این همون ترمزم هست که باید نادیدش بگیرم و نباید جوگیر بشم واز خودتون فرمول درنیارید تا زودتر به نتایج برسید و این جمله معروف استاد رو فراموش نکنید
شما روی باورهاتون کار کنید
خدا خودش خدای کردنش رو بلده و دیر نمیکنه٫
شاد و ثروتمند باشید٫
به نام خدای وهاب
سلام استاد جون. خیلی ممنون که دوباره یادآوری کردین که تو هر اتفاقی که میوفته نکات مثبتشو ببینیم. این به شدت به من کمک کرده و نمود عینی اینه که احساس خوب= اتفاقات خوب.
همین چند روز پیش داشتم با عجله از کنار یه کمدی تو خونه رد میشد که دستم خورد یه ظرف پر از دکمه و سوزن ریخت پایین. تو ذهنم اومد : ای بابا حالا نگاه انقد دیرت شده، باید بشینی اینا رو جمع کنی. نشستم دونه دونه شروع کردم به جمع کردم بعد سعی کردم ذهنمو مثبت کنم و و تو دو تا جمله شکر کردم بابت این همه دکمه قشنگی که داریم. بابت سوزن ها . همون لحظه متوجه پارچه زیر دکمه ها و سوزن ها شدم . برش داشتم و همه رو باهم برگردوندم تو ظرف. مطمئنم اگه مثبتش نمیکردم ذهنم تا ناکجاها حرف میزد و همونجوری علافم میکرد. خندم گرفته :))) من دقت کردم همین مسائل کوچیکو ذهن یه جوری میبره جلو که هستی رو هم زیر سوال میبره!!
نکته ی دیگه سال پیش قیمت دلار خیلی بالا رفت و این باعث شد خیلی ها به سمت صادرات برن. من چون با این حوزه آشنام میبنم اوضاعشو. حتی مثلا اینکه ارزش پول عراق بیشتر از ما شده باعث شده راحتر و بیشتر خرید کنن و همین فکر کنید چه رونقی به اقتصاد میده. از همون ترانزیت کالا گرفته تا شرکت های صادر کننده ، تا تامین کننده و کشاورز ها. تولیدی ها. شرکت های تبلیغاتی، گرافیست ها ، مترجم ها و…
و در کنارش چه قدر آدم های زیادی رو از فکر کارمندی و استخدام آورد بیرون
تازه اینا اثراتش تو کوتاه مدته، تو بلند مدت به مراتب بهتره. مثلا محصول ایکس ما تو ده تا کشور معمولا نزدیک بازار داره. ولی با پیشرفت صادرات بازارهای دورتری ما رو میشناسن و اینجوری هم مشتری ها افزایش پیدا میکنن هم قیمت محصولات ما بالا میره، چون مردم شناختنش و خواهانش میشن.
و همین باعث افزایش کیفیت محصولات میشه چون هر روز رشد اتفاق میوفته، ایده های جدیدتر میاد، نیروهای کار خبره تر میشن..