آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه - صفحه 9

به نام خداوند جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد…..دو سه سالی هست با استاد و این سایت از طریق یکی از همکارانم اشنا شدم ساکن مشهد هستم و چهلو دو سال دارم تا قبل از اشنایی با استاد اصلا نمیدونستم فرکانس و ارتعاش چی هست خیلی به گذشتم نمیرم فقط بگم دست تقدیر جوری رقم زد که در سن سیو پنج سالگی مجبور بشم در تاکسی تلفنی وبا ماشین امرار معاش کنم بعد از مدتی کار در تاکسی تلفتی ماشینمو دزدیدن و من با رهن دادن اپارتمانی که داشتم یک ماشین صفر گرفتم و دوباره مشغول به کار شدم ولی دوباره ماشینو دزدیدن که پیداش کردم و کلی خرجش کردم که سرپا شدم دوباره…یه روز یکی از همکارام که توی یکی از شرکتهای حرمی بود وبا ماشین هم کار میکردیکی از فایلهای رایگان استادو برام فرستاد و گفت اینو نگاه کن دنیات عوض میشه ….اون خودش از یکی دیگه گرفته بود وتوی سایت هم عضو نبود ووقتی ازش خاستم بازم از ایا برام بفرسته گفت که دیگه ندارم و همون یکی بوده از تو فایل ادرس سایتو در دیدم و عضو شدم اصلا یک دنیای دیگه بود …به خدا گفتم خدایا این چی میگه فرکانس چیه این حرفا یعنی چی منکه یه چیز دیگه تا حالا از همه شندیدم حتی ادمای موفق دورو برم..تلاش فزیکی و بیدار خوابیهای شبانه کار زحمت شوکه شده بودم مگه میشه اینم یه کلاه برداره اینای تو سایت هم همه قوم و خیشاونداشن یادمه تو نظراته یکی از فایلها کلی از قیمت محصولات شکایت کردم وبعد هم قهر کردم و کلا تا چند ماه به سایت سر نزدم ولی اون فایلها خوابو خوراکو ازم گرفته بود شبها خواب استادو میدیدم کم کم به خودم گفتم حالا امتحانش که ضرر نداره بذار ببینم چی میگه فایلها رو دانلود میکردم ولی هیچ نظری نمیذاشتم اون موقع استاد تو مسافرت بودن اون فایل کشتی کروزو دانلود کرده بودم وداشتم با پسرم نگاه میکردم منو پسرم با هم خیلی دوستیم اون یازده سالشه عاشقشششم داشتم بهش میگفتم خوشبحال عباس منشه چه حالی مینه و دمش گرم چه حوصله ای داره از اینا فیلم میگیره حالم خیلی خوب بود گوشیم زنگ زد باجناقم بود اون فرهنگیه بهم گفت محمد اقا یه وامی هست برا فرهنگیا بدونه سوده و از حقوقمون کم میشه مبلغش بیست میلیونه و قسطاشم برجی شصد تومنه..من لازم ندارم اگه میخایش تو بردار……وای خدای من دقیقا مبلغش اندازه پولی بود که خونه رو به رهن داده بودم الان که توی خونه هستم قسطاشم تموم شده به نظر شما این یه نشونه نبود؟؟؟جذب استاد شدم خوابو خوراکم شده بود استاد خانمم بهم حساس شده بود همش بهم متلک مینداخت بهم میگفت ممد منش بعد چند وقت دیدم با کار ماشی حالم خوب نمیشه هر چی در میاد خرج خودش میکنم به خدا گفتم با ماشین دیگه نمیخام کار کنم پسر عموم کلی فروشی خرما داره شبش بهم زنگ زد گفت شاگردم دزدی کرده بیرونش کردم میای در مغازه کمکم کنی وقتای بیکاریتم با ماشین کار کنی الان همش من مغازه ام و اون یه باغ داره و سرش با همون گرمه….خدایا شکرت…….تازه فهمیده بودم فرکانس چیه فیلم رازو دانلود کردم کتابای برایان ترسی ادمای موفق حسین ثابت عسکر اولادی و غیره از استاد و سایتش دور شدم وتو بازار غوطه ور شدم تا اینکه کم کم خبرای خوب کمرنگ و کمرنگ تر شد الانم خیلی راضییم پریروز تو سایت ثبت نام کردم و الانم این نظرو ….خدا استاد عزیز و شما گلهارو از من نگیره و منم از شما نگیره با ارزوی شاد کامی.