آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه
متن بخشی از صحبت های استاد عباسنش در این قسمت:
کل دوره 12 قدم فلسفهاش این بود که قانون تکامل رو در عمل اجرا کنیم در مسیر پیشرفت. یعنی یک گروهی جمع بشیم و شروع کنیم به اجرای قانون در زندگیمون به صورت خیلی جدی.
این دوره من به دانشجوها زیاد تمرین میدم. همون تمرین هایی که خودم انجام دادم که باعث شد اینقدر تغییر توی زندگیم ایجاد بشه. من بارها گفتم که کارکردن روی خودتون و اصلاح و بهبود باورهاتون مثل نفس کشیدنه، مثل غذا خوردنه، مثل آب خوردنه، اینجوری نیست که من بیام بگم من دیروز رفتم یه بشکه آب خوردم برای اینکه تا چهار روز بعد نیاز به آب نداشته باشم☹⚘
یعنی تغییرات توی زندگی ما به واسطه افکاریه که ما داریم به جهان هستی ارسال میکنیم، قانون کلی جهان اینه که جهان داره به افکار هر لحظه ما واکنش نشون میده، یعنی در هر لحظه با توجه کردن به موضوعات مختلف، اتفاقات مختلف، ما داریم فرکانسهایی رو به جهان ارسال میکنیم، جهان هم داره از جنس همون فرکانسها اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه، شرایط، آدمها، ایده ها، اتفاقاتی رو وارد زندگی ما میکنه که هم جنس با فرکانس های ارسالی ماست، ما در هر لحظه داریم زندگی خودمون رو خلق میکنیم.
مثل یه ورزشکاری که همیشه داره ورزش میکنه تا بدن آماده ای داشته باشه، یعنی حتی یه فوتبالیستِ خیلی مطرحی اگر توی باشگاهش با مربی به مشکل بر بخوره و مربی اصلاً توی تیم راهش نده یعنی بگه تو روی نیمکت هم نمیخواد بشینی، جزء لیست 18 نفره تیم هم نیستی، اصلاً دوست نداریم با تو کار کنیم، ولی قرارداد داری با تیم فوتبال ما، با باشگاه ما، اون فوتبالیست هر روز خودش تمرین میکنه برای این که بدنش آماده باشه، حتی زمانی که بازی نمیکنه، یعنی بازی نمیکنه میدونه که لج کردن باهاش و داستان شده و مشکل شده، هر چی که هست قرار نیست تا آخر فصل هم بهش بازی برسه، اما میدونه اگه قراره برای فصل بعد که به فرض قراردادش با این باشگاه تموم میشه آماده باشه برای تیمهای دیگه از لحاظ جسمی از لحاظ ذهنی باید همیشه در حال تمرین باشه، به همین دلیل خودش خصوصی برای خودش تمرین میکنه. یعنی قاعده بازیه.
برای اینکه ما همیشه سیراب باشیم همیشه آب میخوریم، برای اینکه سیر باشیم همیشه غذا میخوریم، یعنی این نیست که من بیام یک هفته آب بخورم، یک هفته غذا بخورم، بگم برای یک ماه آینده نیاز ندارم. در واقع خیلی از دوستان در مورد مباحث ما اینجوری فکر میکنن، من یه دوره ای کار کردم، یه فایلی رو گوش کردم، یک کتابی از آقای عباسمنش خوندم، فلان دوره رو بودم، کار کردیم دیگه همون یه دوره رو کار کردیم، یه مدت هم خیلی خوب بود و شرایط خیلی خوب بود، یعنی این تیکه رو همه تون شنیدین از توی کامنت های دوستان: من فلان دوره رو اومدم خیلی اتفاقات خوبی افتاد و عالی بود، اما بعدش دیگه جواب نداد، دیگه اون نتایج خیلی خوب برای من اتفاق نیفتاد.
دلیلش اینه من توی تمام دوره ها گفتم افکار ما داره اتفاقات رو رقم میزنه، داره شرایط رو رقم میزنه، وقتی که ما هر لحظه داریم افکارمون رو به سمت مثبت جهتدهی میکنیم، داریم باور های مناسب میسازیم، زندگی ما روی غلتکه، وقتی که ما این کارو نمیکنیم معلومه دیگه نتیجه هم تغییر میکنه وقتی که شما کود مناسب، نور مناسب، آب مناسب به یک گیاه ندی مهم نیست که چند سال این کارو درست انجام دادی، اگه شما 20 سال یک باغی رو آماده کرده باشی با بهترین کیفیت، کافیه چند ماه روی این باغ کار نکنی آب بهش ندی، کل اون 20 سال از بین میره. فرکانس هم همینه، خوبیه فرکانس همینه، اصلاً زیبایی جهان هستی همینه که ما در هر لحظه داریم اتفاقات مون رو خلق میکنیم، بنابراین اگر میخواهیم نتایج نتایج پایداری باشه باید همیشه روی خودمون کار کنیم، کاری که من دارم انجام میدم، کار کردن روی خودمون و شخصیتمون هم به معنای شاخ غول شکستن نیست. یعنی مواظب ورودی های ذهن مون هستیم، روزی یکی دو ساعت روی ذهنمون کار میکنیم، توی راه رفتن به سرکار توی راه برگشت از سرکار به جای اینکه بشینیم پای شبکههای اجتماعی به جای اینکه بشینیم پای برنامه های تلویزیونی به جای اینکه وقتمون رو با افراد نامناسب پر کنیم میشینیم روی باورهای خودمون کار میکنیم کاری که من انجام دادم.
من وقتی روی باورهام کار کردم یه سری آدم های نامناسب خود به خود حذف شدن، یه سری ها رو هم خودم حذف کردم، وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم، قشنگ جهان به صورت کاملاً واضح نشون داد که من دارم تغییر می کنم. چطور نشون داد؟ از حذف شدن آدم های نامربوط به منِ جدید، یعنی یه آدمهایی بودن توی زندگی من. دوست ها، رفیق ها، قبلا خیلی باهم حال میکردیم، اما وقتی من تغییر کردم دیگه توی فرکانس اونا نبودم، به محض اینکه من تغییر کردم خود به خود یه سری اتفاقات افتاد اصلا رفتن از مدار من، دیگه خبری ازشون ندارم، کسایی که اگه دو روز همدیگه رو نمی دیدیم شاکی میشدیم. نشستم به جای این داستانها، تلویزیون رو الان چند ساله قطع کردم و الان تلویزیون برای ایکس باکس هستش، ولی اینکه بشینیم پای برنامه های تلویزیونی و وقت بذاریم که اصلاً وقتش رو ندارم، علاقه ای هم ندارم که وقت برای این چیزها بذارم. اگه که افکار من داره اتفاقات رو رقم میزنه اگه توجه من داره نتایج زندگی منو رقم میزنه باید مراقب توجهم باشم، اگه من خوراک منفی به ذهنم بدم، باورهای نادرست به ذهنم بدم، از سریال ها از برنامه ها از افراد از کتاب های نامناسب، از موضوعات نامناسب، خب منم همون نتیجه رو میگیرم که بقیه مردم دارن میگیرن، به همین دلیل من اومدم خیلی جدی کلا اون سیستم تلویزیون نگاه کردن که قبلاً میشستیم سریال ها رو نگاه میکردیم، برنامه ها رو نگاه می کردیم اونها رو حذف کردم.
دوستایی که توی فرکانس من نبودن نمیخوام بگم نامناسب میخوام بگم من یه مسیر دیگه رفتم اونا توی یه مسیر دیگه. مثل کسی که میخواد بره دانشگاه برای دکترا داره کار میکنه، خب یکسری بچه ها هستن اصلاً علاقه به درس ندارن، خب این وقت کمتری رو باید با اونها بگذرونه، وقت بیشتری رو باید برای درس هاش بزاره، دیگه اونها رو هم رها کردم تمرکزم رو گذاشتم روی کار کردن روی خودم، یعنی اینو کی من شروع کردم، از موقعی که راننده تاکسی بودم توی بندرعباس، اینا مال اون موقع است، من از اون موقع شروع کردم هیچی هم نداشتم ولی وقتی که قانون رو درک کردم و فهمیدم قانون اینجوری عمل میکنه دیگه تصمیمم رو گرفته بودم و تعهد داده بودم به خودم، بعد دیگه خیلی راحت آدم های مناسب وارد زندگی من شدن، اتفاقات و شرایط زندگی من تغییر کرد، سلامتی جسمانی، ارتباطاتم، وضعیت مالی.
یعنی کاری که من دارم کل زندگیم انجام میدم، هیچوقت هم فکر نمی کنم که خب حالا منی که این همه سال با تمام وجود دارم روی قانون کار می کنم دیگه کافیه. نه منی که دارم تدریس می کنم یه ذره که از این فضا دور میشم، یه ذره که از این نوع تفکر دور میشم احساس می کنم که علفهای هرز شروع کردن به رشد کردن، قشنگ میفهمم که یه ذره اخلاقم داره تند تر میشه، یه ذره ترس هام داره بیشتر میشه، یه ذره مثلاً اون تمرکز روی مسائل زندگیم داره کمتر میشه، هدایت های الهی رو کمتر دریافت می کنم، اصلاً نتیجه خیلی واضح خودش رو نشون میده، به همین دلیل با همه این تجربه ها که من داشتم تصمیم گرفتم که یه دوره ای رو حداقل دوازده قدم شروع کنیم و تمام اون تجربیاتم، تمام اون نتایج و تمام اون چیزایی که باعث پیشرفتم شده باهاشون در میون بذارم و ازشون بخوام تمرین کنن و پیگیری کنن و اونایی که دوره های قبلی رو تهیه کردن به مراتب آماده ترن و سریع تر پیشرفت میکنن. اما اگه کسی دوره های قبلی رو هم تهیه نکرده ولی با تعهد شروع کنه و واقعا همون تعهدی که من به خودم دادم شروع کنه ورودی هاش رو کنترل کنه و خودش رو غرق کنه توی این آگاهیها، اصلاً توی همون روزهای اول نتایج خودش رو نشون میدن.
در جلسه اول ار دوره 12 قدم یک چکاپ فرکانسی برای شما طراحی کردم تا قبل از اینکه این دوره رو شروع کنید مشخص بشه که وضعیت شما توی نقطه شروع چی بوده؟! توی وضعیت مالی و روابط و سلامتی و معنویت کجا هستید، توی چه جایگاهی هستید، اینو بنویسید که عکس قبل از عمل داشته باشیم که توی قدم دوازده یه بار دیگه چکاپ فرکانسی کنیم ببینیم چقدر تغییر کردیم و خیلی از دوستان میگفتند ما تا به حال اصلا اینطور به خودمون و باورهامون و به ذهنمون نگاه نکرده بودیم ما تازه داریم خودمون رو میشناسیم، افکارمون رو میشناسیم، باورهامون رو میشناسیم، دلیل واکنش هامون رو میشناسیم، دلیل رفتار هامون رو میشناسیم، دلیل نتایج زندگیمون رو داریم میشناسیم با چکاپ فرکانسی⚘
بچه هایی که دارن بهای محصولات رو پرداخت میکنن از محصولات استفاده میکنن اصلاً توی یک فرکانس متفاوتی هستن، درکشون از دنیا فرق میکنه، به همین دلیل کل کامنت محصولات رو گذاشتیم برای اونایی که توی دوره ها شرکت کردن، چون اصلاً فضای فرکانسی این دو نوع افراد همون تفاوت بین یا ایها الناس با یا ایها الذین آمنو هست توی قرآن برید کل آیه هایی که با یا ایها الناس شروع شده بخونید توی قرآن بعد مقایسه کنید با کل آیه هایی که با یا ایها الذین آمنو شروع شده توی قرآن، درک می کنید نگاه خداوند رو وقتی که با یا ایها الناس استفاده کرده و تفاوتش رو با وقتی که با یا ایها الذین آمنو استفاده کرده، این همون تفاوتیه که من توی کامنت های بچه ها توی فایل های دانلودی و محصولات میبینم به همین دلیل گفتیم این کامنت ها رو جدا میکنیم اون دوستانی که از لحاظ مداری از لحاظ فرکانسی آماده بودن میان محصولات رو تهیه میکنن، بعد با دوستان دیگه کار میکنن و تجربیاتشون رو به اشتراک میذارن و بعد می فهمن که چقدر فکرشون، نحوه تفکرشون، آگاهی شون تغییر کرده از وقتی که دارن به صورت جدی و با تعهد با پرداخت بها دارن روی خودشون کار میکنن.
تاریخ عضویت در سایت به تنهایی کافی نیست، چون که ممکنه یه نفری بیاد بره توی دانشگاه ثبت نام کنه ولی اصلاً سرکلاس نره بگه شیش ساله توی این دانشگاهم ولی هیچ کلاسی رو نرفته، این مهم نیست. اونایی که تاریخ عضویت بالایی دارن و کار کردن. از کجا میفهمیم که کار کردن؟ از جنس کامنت هاشون، یعنی ممکنه یه نفر باشه 1500 روز تاریخ عضویتش باشه ولی اصلاً نرفته باشه فایل گوش کنه فقط اومده ثبت نام کرده و رفته و اصلاً هیچ کار نکرده روی فایل ها. از کامنتهاش میفهمم که این بنده خدا قوانین رو درک نکرده که این نوع نگاه رو داره یا این دیدگاه رو در مورد این موضوع خاص داره این اون چیزایی هست که هی به من نشون میده که وقتی که تفکر تغییر میکنه این باورها تغییر میکنه، این نوع نگاه تغییر میکنه، بعد نتایج تغییر میکنه به صورت پایدار. یعنی اول نوع نگاه، باورها، عقاید، به صورت بنیادین تغییر میکنه و بعد نتایج تغییر میکنه به صورت بنیادین این اتفاقی بود که برای من افتاد.
همونجوری که ما برای زنده موندن هر روز غذا میخوریم هزینه هم می کنیم براش، مگه کسی هست که برای غذا خوردن هزینه نکنه، برای لباس خریدن هزینه نکنه، برای مکان زندگی کردن هزینه نکنه، همه داریم هزینه میکنیم، برای همه چی داریم هزینه میکنیم به همون شکل باید برای افکار درست، باورهای درست، آگاهیهای درست، هزینه کنیم این هزینه هم زمانیه، هم مالیه، هم تعهده، که من می خوام حتماً روی خودم کار کنم که نتیجش چیه؟ نتیجش خوشبختیه، نتیجش شادیه.
چرا هر روز تعداد بیشتری از افراد عضو سایت ما میشن و با ما ادامه میدن چون نتیجه دارن می گیرن، چون دارن میفهمن که حالشون بهتر شده، روحیه شون بهتر شده، درآمدشون بیشتر شده، روابط عاطفیشون بهتر شده، آگاهی شون از خداوند، از جهان، از کارکرد جهان بهتر شده، افرادی که دارن از برنامه ما استفاده می کنن خیلی راحت دلیل اتفاقات زندگیشون رو می فهمن، خیلی راحت دلیل اتفاقات زندگی دیگران رو می فهمن، خیلی راحت میتونن پیش بینی کنن که چه نوع تفکری چه نتایجی رو به وجود میاره، این آگاهی خودش ارزشمنده، مثل یک پیشگو شما زندگیت رو پیشگویی میکنی، میگی اگه من با این نوع تفکر و از این مسیر برم به این نتیجه میرسم. اگه میخوام نتیجه رو عوض کنم باید نحوه تفکر و مسیرم رو عوض کنم. این اون چیزیه که انگیزه منه برای کار کردن که افراد بیشتری خالق زندگی خودشون باشن. چه افرادی؟ افرادی که واقعاً مشتاقن ادامه بدن، همونجوری که مشتاقن هر روز نفس بکشن، همونجوری که مشتاقن هر روز آب بخورن، هر روز غذا بخورن، به همون شکل مشتاق باشن که افکارشون رو کنترل کنن، باورهای درست ایجاد کنن، به همون اندازه که مراقبن غذایی که میخورن فاسد نباشه، به همون اندازه که مراقبن آبی که می خورن فاسد نباشه، به همون اندازه مراقب باشن که چه ورودی هایی رو دارن به ذهنشون میدن، چه اخباری رو دارن گوش می کنن، با چه آدم هایی دارن رفت و آمد میکنن، چه باورهایی رو دارن، چه دیدگاهی رو نسبت به خداوند دارن، به همون اندازه مهم باشه براشون⚜
این افراد رو آدم باهاشون لذت میبره کار کنه چرا؟؟ چون نتیجه میگیرن، یعنی شما اگه مدیر یک مدرسه باشید خیلی مشتاقید که افرادی توی اون مدرسه ثبت نام کنن که مشتاق درس خوندن باشن، نه دانش آموزانی که اصلا علاقهای به درس ندارن، پدر مادرشون به زور برداشتن آوردنشون اونجا، اصلاً علاقه ای ندارید که یه همچین مدرسه ای رو مدیریت کنید و هر روز جنگ و دعوا باشه و بچه هایی که هیچ علاقهای به درس ندارن و میخوان از در و دیوار فرار کنن، شما باید تازه اونها رو آماده کنید. نه، ترجیح اینه حتماً ترجیح همه اینه که من می خوام با آدم هایی کار کنم که خودشون هم دوست دارن پیشرفت کنن، خودشون هم دوست دارن توی مثال مدرسه درس بخونن.
منم یه همچین ترجیحی دارم دوست دارم با افرادی کار کنم که خودشون علاقه مندن به تغییر زندگیشون، همونقدری که من علاقه داشتم، خودشون امیدوارن به تغییر زندگی شون، خودشون امیدوارن به رحمت خداوند، ناامید نمیشن از رحمت خداوند، همون جوری که من علاقه داشتم، همون جوری که من امید داشتم به همین دلیل دوره 12 قدم به این شکل آماده شد من خیلی راضیم، اصلاً فکر من برای آموزش خیلی جهتدهی شد توی این دوره، یعنی خیلی تکلیف من روشنِ و میدونم که هیچ عجلهای نیست توی روند آموزش و ما میخواهیم 12 قدم رو با هم ادامه بدیم و آروم آروم کار کنیم، مفاهیم پایه ای رو کار کنیم، تمرین کنیم، آماده بشیم، بریم سراغ مرحله بعد، دوباره توی قدم های بعدی برگردیم قدمهای قبلی رو دوباره با هم مرور کنیم، تمریناتش رو باهم فِرِش کنیم، تازه کنیم و بعد قدم دوازده مقایسه کنن دوستان زندگیشون رو اصلاً یه آدم دیگه ای میشید، من قول میدم اگه شما این دوره رو جدی بگیرید و کار کنید روی خودتون، اصلاً زندگیتون در تمام ابعاد هیچ ربطی به زمانی که این دوره رو شروع کردید نخواهد داشت.
از وقتی که من سعی کردم جور دیگه ای نگاه کنم به دنیا، باورهای درست رو در ذهن خودم ایجاد کنم، افکارم رو به مسیرهای درست جهتدهی کنم، نپذیرم هرچی که از قبل به من گفتن، اون وقت نتایج اتفاق افتاد خیلی از ماها راحت فراموش میکنیم دلیل موفقیت هامون چیه، یعنی وقتی که نمی نویسیم، وقتی که مکتوب نمیکنیم، بعداً فکر میکنیم شانسی شده، یا بلاخره موقش بود که این نتایج به وجود بیاد، اما وقتی که مینویسی قبل از اینکه وارد دوره 12 قدم بشم جایگاهم چی بوده، نوشتید، مکتوب کردید و بعد از دوره جایگاهمونو می نویسیم و مقایسه می کنیم بدون تردید درک میکنیم که دلیل این تفاوت چی بوده، اون وقت که درک کردیم اتفاقی که برای من میفته وقتی که من درک کردم دلیل تفاوتهای زندگیم چیه، دیگه این مسیر رو رها نکردم، دلیل اینکه این مسیر رو رها نمیکنم و هر روز روی خودم کار می کنم و ساعت ها وقت میزارم برای بهبود باورهام، دلیلش اینه که فهمیدم این روند، این نوع نگاه باعث این نتایج شده.
قسمت دوم تمرین ستاره قطبی که بسیار تمرین فوق العاده ای هست برای جهت دهی افکار، برای باز کردن در نعمت ها، برای دریافت الهامات، برای کمک گرفتن از خداوند که کارهامون رو انجام بده، این تمرین بسیار ساده اما بسیار بسیار تاثیرگذاره که هر قدم روش کار میکنیم
جلسه سوم تمرکز بر روی نکات مثبت و زیبایی ها بود که در هر قدم جاهای زیبایی که بهش برخورد میکنم توضیح میدم در موردش و به بچه ها میگم نکات زیباشو پیدا کنید و در موردش صحبت کنید و یاد بگیریم توی هر شرایطی که هستیم زیبایی هارو ببینیم. هر چقدر اوضاع بد باشه فکر نکنید به همون میزان نیازه که زمان ببره تا اوضاع خوب بشه چون تجربه زندگی من همین بوده واقعا میتونه خیلی خیلی زود تمام اون کمبودها جبران بشه تمام این مسائل جبران بشه وقتی شما تغییر می کنید. یعنی این نگاه مثبت به یک حادثه طبیعی مثل سیل هست که اسمش رو گذاشتن بلاهای طبیعی، این همه نعمت و آب و ثروت وارد زندگی همه مردم ایران شده، اینا ازش استفاده خواهد شد، این مواد غنی که الان با این آب رودخانه که به شکل گل و لای اومده اینا مواد غنی کشاورزیه، اینا گنجِ داره میاد، الماسِ که داره میاد، الان خیلی ها که توی مدارش نیستن شاید درک نکنن، به همین دلیل استفاده نمیکنن ازش، اما اونایی که باورهای درست دارن و توی هر شرایطی تمرکز بر روی نکات مثبت دارن از این گنج ها استفاده خواهند کرد، از این موقعیتها استفاده خواهند کرد.
خداوند میتونه همه چیز رو درست کنه مهم نیست که چقدر اوضاع خراب باشه همه چیز میتونه تغییر کنه، حتی به این شکل که توی یک هفته چنین حجمی از باران بیاد که رودخونه ها پر بشه، سدها پر بشه، مایی که همش می شنیدیم آب نیست. مادر من بس که این اخبارو نگاه میکرد توی ایران که من بودم، میومد میگفت جنگ جهانی سوم بر سر آبه! می گفتم اینا رو از کجا داری میگی؟ میگفت اخبار، دکتر فلانی گفته. این یک اتفاقیه که میشه اینجوری بهش نگاه کرد، میشه نگاه کرد که چقدر بدبخت شدیم بیچاره شدیم!
اون کسی که مثل من و بچه هایی که با من هستن تصمیم میگیره به شرایط جوری نگاه کنه که احساس بهتری پیدا کنه، باورهای درستی توش پیدا کنه، اون هدایت میشه به مسیرهای بهتر، اون از همین مسائل ایده میگیره برای ثروت ساختن، تمام پیشرفت های بشری بر اساس همین اتفاقات طبیعی بوده، کشتی ها چه جوری پیشرفت کردن؟ کشتی ها غرق شدن. روند جهان همینه. همه تغییرات، تکنولوژی، همه پیشرفت های بشری، همه قطار های مدرن، همه دستگاه ها، همه ماشین ها، همه پیشرفتها، همه این ترمز ای بی اس، هرچی که شما میبینید توی اطرافتون، بعد از یکسری حادثه ها اتفاق افتاده و فکر شده بهش و تغییر پیدا کرده بنابراین تضادها مایه بدبختی نیست. اما برای اون عده ای که میتونن جور دیگهای به مسائل نگاه کنن، این تفاوت نگاهه که نتیجه رو به وجود میاره.
اون موقع که بارون میومد میگفتن خداوند عذاب کرده که خشکسالی بشه، بعد که بارون اومد میگفتن خداوند عذاب کرده که سیل بیاد، یعنی در هر دو حالت یک سری آدمها هر اتفاقی بیفته عذاب میبینن، یک سری آدمها توی هر اتفاقی فرصت میبینن. از همون خشکسالیش هم فرصت می بینن، خشکسالی هم نعمت خوبی بوده، این نیست که باران نعمت خوبی بوده خشکسالی نعمت نبوده. اینا همشون نگاه ماست که داره دسته بندی میکنه این ها رو. میگه خشکسالی ضرره، باران نعمته، نه همون خشکسالی کلی ایده برای شرکت ها، برای مهندس ها، برای کشاورز ها ایجاد میکنه که از این فضا پول بسازن، موفقیت ایجاد کنن، پیشرفت ایجاد کنن، خشکسالی برای دبی نممت بوده، مگه دبی جنگل داره، مگه دبی کوه داره، مگه باران داره، مگه رودخونه داره، همون خشکسالی براش نعمت بوده، نشسته از فضاهای دیگه اش استفاده کرده، از موقعیت تنگه هرمز استفاده کرده برای باربری، برای دپو کردن محصولات کشورهای دیگه، برای واردات برای صادرات جاذبه های طبیعی کوه و جنگل و دریا و رودخانه زیبا نداشته، اما اومده جاذبه های مصنوعی ایجاد کرده، اون نعمت بوده براش. نگاه متفاوت افرادی که اونجا بودن باعث شد که از این نعمت استفاده کنن⚘
همه مردم اونجا از این نعمت استفاده نکردن، اونایی که متفاوت نگاه میکردن به قضایا، و فرصت هارو توی هر شرایطی میدیدن از اون نعمت ها استفاده کردن، بنابراین برچسبی که ما به اتفاقات میزنیم نشون دهنده نتیجه ایه که ما از اتفاقات میگیریم. اگه شما توی هر شرایطی فرصت ها رو ببینی و بگی یه فرصته من باید پیداش کنم اسمش هرچی هست، اسمش زلزله است، همون داستانی که توی جنگ جهانی دوم بود بمب می ریختن رو سر مردم ژاپن،سوئیچی رو هوندا با همون بمب های عمل نکرده با موتور همون بمب های عمل نکرده آنها رو وصل میکرد به دوچرخه، موتور سیکلت درست می کرد می فروخت، این نگاه افراده که متفاوته نسبت به اتفاقات یکسان که نتایج متفاوت ایجاد میشه
حالا اونی که تو سر خودش میزنه خشکسالیه، سیل هم بیاد دوباره تو سر خودش میزنه. اونیکه تو خشکسالی نعمت و فرصت رو میبینه سیل هم که بیاد نعمت و فرصت رو میبینه. حالا چی میشه که بتونیم اینجوری فکر کنیم این نیاز داره به تمرین، دلیل اینکه دوره 12 قدم خیلی نتایج بزرگی خواهد داشت به خاطر اینه که تمرین میکنیم برای اینکه اینجوری فکر کنیم. یک شبه این نوع تفکر به وجود نمیاد اما وقتی کار میکنیم، ورودی هامون رو کنترل میکنیم، باورهامون رو ایجاد میکنیم، نتایج رو میگیریم از این نوع تفکرمون بهتر و بهتر میتونیم روش کار کنیم،
هر قدم یک جلسه تمرکز بر روی نکات مثبت داریم که یاد بگیریم زیبایی هارو ببینیم قدم اول تمرکز بر روی نکات مثبتِ یک نمایشگاه هنرهای دستی بود، من به بچه ها گفتم که اگه شما یکی از غرفه داران این نمایشگاه بودید یکی از هنرمندان این نمایشگاه بودید که اومدن توی این شهر جنساشون رو میفروختن شما چه باورهایی ایجاد میکردید که محصولات تون رو بهتر بفروشید؟ چه باورهایی ایجاد می کردید که فروش خیلی بالایی داشته باشید؟
یعنی گنجینهای از باورهای فوق العاده توی این جلسه کامنت گذاشتن که اگه کسی به 5 درصد اونها عمل کنه کسب و کارش واقعاً متحول میشه، یعنی 5% اون باور هایی که دوستان نوشتن اگه کسی بهشون عمل کنه واقعا زندگی مالیش توی هر بیزینسی که باشه، اصلاً مهم نیست که توی چه بیزینسی هست توی هر بیزینسی باشه زندگی مالیش از زمین تا آسمون تفاوت خواهد کرد.
جلسه بعدی توضیحات بیشتری دادم بر روی تمرکز بر روی زیبایی ها که یک جهتدهی بدم افکار رو، یه ذره بازم باورهای مناسبی رو تو ذهن بچهها ایجاد کنم که بسیار بسیار تونستن کمک کنن به درک بهتر بحث نوع نگاه ما به اتفاقات و شرایط و نحوه تمرکز بر روی نکات مثبت.
جلسه بعدی قدم اول چگونه فکر خدارا بخوانیم در قرآن است.
در هر قدم یک جلسه داریم که میاییم قوانین خداوند رو توی قرآن پیدا می کنیم همون مسیری که باعث شکوفایی زندگی من شد، من نگاهم به قرآن یک کتابی هست، من همون موقع هم به خدا گفتم من فرضم بر اینه، نگاه من اینه که من وسط بیابونی به دنیا اومدم، هیچکس هم پیش من نیست، یک کتابی از اون بالا افتاده پایین، تو گفتی این کتاب راهنمای هدایت متقینه، این راهنمای زندگیِ، من با این دیدگاه دارم از این کتاب استفاده می کنم، با این دیدگاهی که راهنمای نحوه زندگی کردنه، حالا توی این کتاب یه سری از افراد خود قرآن سوره آل عمران آیه 7 میگه، این کتاب خودش اذعان میکنه که این کتاب دو قسمته، یک قسمتش آیه های محکمه هُنَ اُمُ الکتاب یک قسمتش آیههای متشابه هست، اُخَر متشابهات
میگه اونایی که در قلبشون بیماریه یا مرضه، رفتن سراغ تفسیر و تأویل آیات متشابه، یعنی این کتابی که راهنماست من به ضرس قاطع میگم بالای 98 درصد مسلمان های دنیا که اذعان میکنن که مسلمونن و قرآن میخونن و دین اسلام و از این صحبتها، اصلاً بویی از آیات محکم نبردن، تموم تمرکز بر آیات متشابه است و دنبال تفسیر کردن اون آیاتن که خودِ خدا توی قران گفته که تفسیر این آیات رو هیچ کس جز الله نمیدونه.
بارها و بارها من دیدم بچه ها پرسیدن استاد خدا خودش توی قرآن گفته ما شما رو در رنج آفریدیم: لقدخلقنا الانسان فی کبد: ما شما رو در رنج آفریدیم. پس این چیه؟
جواب این هست که:
کلمهای که ریشه اش یک بار توی قران اومده و غیر از بحث سختی و رنج معنای دیگری هم داره که یعنی: روی دو پا بودن هم هست، یعنی کبد دوتا معنی داره رنج و سختی و یا حیوان یا انسانی که بر روی دو پا حرکت میکنه
حالا اینکه چرا اون معنا و معنای رنج رو ازش استنباط کردن این بماند و چرا کل این آیه های دیگه رو رها کردن و رفتن سراغ این، کل آیه هایی که گفته قرآن رو برای شما آسان کردیم، ما به شما این نعمت ها رو دادیم، ما شما رو هدایت داریم میکنیم، لا خوف علیهم ولا هم یحزنون. اگه این مسیر رو برید همه چی زیباست، شما بصورت فیها خالدون در بهشت هستید، اگه این مسیر رو برید و اونا رو همه رو ول کردن، کاری بهش ندارن و این چرا اینجا اینو گفته.
خب ما اومدیم توی دوره 12 قدم، هر قدم یک جلسهای رو اختصاص میدیم به موضوعاتی که اصل و اساس قرآن و اساس زندگی ماست و آیه هایی که بارها و بارها و بارها تکرار شده، یعنی آیه های اصلی قرآن آیه هایی نیست که یک بار توی قران اومده باشه، بارها و بارها به شکل های مختلف از زوایای مختلف تکرار شده، اونا رو کسی نمیخونه میره سراغ بحثهای حاشیهای. یعنی این کاری که داعش و گروههای افراطی مسلمانان انجام دادن، طالبان، القاعده، اینا اسمشون استفاده از قرآنه، اینا قران رو نخوندن اصلاً. اصلاً هیچ کدومشون آیه های محکم رو ندیدن، اصلاً تموم تمرکز روی آیه های متشابه است، آیه هایی که یک بار توی قرآن اومده و اصلاً موضوعیتش چیز دیگهایه، اما برداشت اینا، اینا اومدن به قول قرآن تفسیرش کردن، تاویلش کردن. کیا؟ اونایی که خودِ خداوند میگه قلبشون مرض و بیماریه، تو قلبشون مرضِ، کسی که قلبش بیماری باشه میره سراغ سوء استفاده، میره سراغ برداشت های نادرست.
توی دانشگاه هم همینه، یه دانشجویی اومده اذیت کنه، اومده استاد رو اذیت کنه، مچ بگیره، تو قلبش بیماریه، اون میاد فقط منتظره یه چیزی استاد بگه که اذیتش کنه، مچ بگیره، حرف هاش رو یه جور دیگه تعبیر کنه، بگه شما اون موقع اینو گفتی چرا الان اینو میگی، یعنی توی تمام زندگی ما داریم یه همچین آدمهایی که توی قلبشون مرض و بیماریه، کتاب میخونه برای این میخونه که اذیت کنه طرف رو، نمیخونه که چیزی یاد بگیره، میخونه که تضاد توش پیدا کنه، میخونه که توش مشکل پیدا کنه، میخونه که مسخره کنه، تو درس هست، تو دانشگاه هست، تو کار هست.
طرف رفته سرکار یه عالمه موضوع هست برای یادگیری ولی میخواد فقط نکات منفی رو ببینه، تو قلبش بیماریه دیگه، ما میاییم به یک شیوه جدید و متفاوتی که من ندیدم تا حالا توی دنیا اصلاً انجام شده باشه، توی آمریکا مسجد های خیلی خوبی هست توی این کشور، یعنی پول های خوبی خرج میشه و برادران اهل تسنن هستن، مسجد های خیلی شیک و باکلاس، من بارها رفتم، چه دوستان شیعه و اهل تسنن سوالاتی که من از قرآن پیدا کرده بودم و مواردی که پیدا کرده بودم و بهش رسیده بودم ازشون می پرسیدم حتی طرف فردی که از بالاترین مراجع دینی اومده توی این کشور و امام جماعته و داره تدریس میکنه مباحث قرآنی رو، نمی تونست جواب بده، اصلا جوابی براشون نداشت که من میگفتم مثلاً تفاوت بین شیءَ و رودَ در قرآن تفاوت بین الله و رب در قرآن، تفاوت بین ذنب و اثم و جناح در قرآن، تفاوت بین یا ایها الذین آمنو و یا ایها الناس در قرآن، این سوال ها رو وقتی می پرسیدم با اینکه عرب زبان بودن و زبانشون زبان قرآنه ولی جواب این بود که مثل همن. من گفتم اگه مثله همن پس چرا متفاوت استفاده شده. میگفتن نه مثل همن، یک کاربرد دارن☹
خلاصه یک قسمت از کار ما اینه که ما درک کنیم فکر خدا رو، اسمش رو هم گذاشتیم چگونه فکر خدارا بخوانیم در قرآن و نمیدونید چه استفاده هایی کردم از آیه های محکم، آیه هایی که بارها و بارها تکرار شده و چه ایمانی در من ایجاد کرده که خدایی که خالق این زمین و آسمونه آگاهیهای رو به صورت واضح و صریح داده که استفاده کنید که خوشبخت بشید در دنیا و آخرت. ما میگیم که ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار: در دنیا و آخرت بهمون میده، نه فقط بحث آخرت. کی گفته که کل قرآن و کل دین برای آخرته؟ نه! بهت آموزش میده چه جوری ثروتمند بشی، قران بهت آموزش میده چه جوری خوشبخت باشی، چطور سلامت باشید، چه نگاهی باعث چه نتایجی میشه، چطور هدایت رو دریافت کنیم، ریشه هَدَیَ بارها در قران تکرار شده و همه نتایجی که من گرفتم هدایت الله بوده.
جلسه 6 قدم اول در مورد هدف گذاری با استفاده از قانون تکامل هست، تمرینی که ما دادیم تمرین هدفگذاری بود و من اومدم گفتم چه روشهایی هدف گذاری جواب نمیده و چه روشی جواب میده، تجربه من گفته، نتایج من گفته و اومدم گفتم با استفاده از قانون تکامل چطور هدف گذاری کنیم، یعنی روشی که میتونه قدم به قدم مارو به هر خواستهای برسونه چی هست و چطور باید انرژی بگیریم از هدف هایی که بهش رسیدیم برای هدف های بعدی، مکانیزم حرکت ما چیه، بسیار بسیار جلسه مفیدی بود که دوستان چقدر متحول شدن.
و در نهایت جلسه هفتم جلسه پاسخ به سوالات بود و بحث تعهد برای موفقیت مالی من توی دوره 12 قدم خیلی دوست دارم روی بحث موفقیت مالی هی تاکید کنم یعنی برنامه دارم که ماتوی قدم ها حداقل یک جلسه رو به صورت خیلی جدی روی بحث موفقیت مالی کار کنیم چون مسئله ای هست که خیلی ها باهاش درگیرن، یعنی خیلی علاقه دارم که این باور رو در شما ایجاد کنم که باید ثروتمند بشید، ثروتمند شدن معنوی ترین کاریه که توی زندگیتون میتونید انجام بدید. از از هر کاری که توی دنیا فکر میکنید معنوی تره. از هر چیزی که فکر میکنید، از هرکاری که فکر میکنید ثروتمند شدن معنوی تره. یعنی فقط فکر کنید اگه شما یا مردم دنیا ثروتمند باشن چقدر کارهای درست بیشتری انجام میدن و چقدر کارهای نادرست کمتری انجام میدن. معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدنه. تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه. تنها راه گذر از دنیای مادی، گذشتن از مادیات، رسیدن به اونهاست. اینها راهش اینه. هیچ راه دیگه ای نیست، هر کسی میگه خودش به هیچ نتیجهای نرسیده، تنها راهی که تو خدا رو باور کنی اینه که ثروتمند بشی باورهای خدای گونه ایجاد کنی، به قول سلیمان انک انت الوهاب. که نعمت هایی رو دریافت کنی که باعث بشه خدا رو تو زندگیت احساس کنی، یک انسان ثروتمند میتونه خدا رو احساس کنه.
یک انسان فقیر باید فقط دنبال قرض و قوله و اجاره خونه و یه لقمه نون باشه، وقت نمیکنه خدا رو توی وجود خودش پیدا کنه من موقعی که قدم اول رو گذاشتم روی سایت گفتم که اونایی که توی مدار هستن بیان، اونایی که متعهد هستن برای اینکه بدونید آمادگیش رو دارید یا نه نشونه ها رو ببینید، خداوند به شما میگه، خداوند شما رو هدایت میکنه، یه سری اتفاقات میفته، یه سری نشونهها رخ میده که قلبت بهت میگه باید توی این دوره شرکت کنی. اگه نشونه ها رخ داد که فقط خودت میفهمی یعنی توضیحش برای بقیه سخته، فقط خودت میفهمی. این اتفاق به صورت عجیبی افتاد، این پول به صورت عجیبی وارد حسابم شد، این اتفاق، این خواب، این موفقیت، این یک نشونه است که خدا میگه توی این مسیر ادامه بده اگه این نشونه برات اتفاق افتاد، من که خدا نیستم که نشانه ها رو توی زندگیت ایجاد کنم⚘
این که من اینقدر اعتماد دارم به برنامه خداوند اینه، اگه این اتفاق برات افتاد بیا توی دوره شرکت کن، اگه بعد از شنیدن این فایل و صحبت کردن و تکرار این مطالب، چند بار این فایل رو به صورت صوتی گوش کن اگه نشونه ای توی زندگی دیدی، اگه یک اتفاقی افتاد که قلبت بهت گفت این نشونشه، قلبت بهت گفت، هیچ کس دیگه ای هم نمیتونه بهت بگه دوره رو شروع کن، اگه هیچ اتفاقی نیفتاد هیچ نشونهای ندیدی فعلا آمادگی برای دوره نداری، از فایل های دیگه استفاده کن.
من دوست دارم با آدم هایی کار کنم که واقعاً متعهد هستن برای تغییر، اونایی که متعهد هستن حتماً نشونه ها رو دریافت می کنن و شرایط براشون فراهم میشه که بتونن ادامه بدن، این اون رفتاریه که من در مقابل خداوند داشتم، اعتماد به خداوند که میگفتم خدایا خودت آدم های مناسب رو برای من بیار، توی تمام قسمت ها. یعنی تمام موارد من از خدا خواستم که آدم های مناسب، شرایط مناسب، اتفاقات مناسب رو برای من بیار و همیشه اینکارو کردم. این نبوده که من بخوام خیلی دست و پا بزنم و خودم انتخاب کنم بگم نه این باشه اون نباشه. یعنی من تقریباً هیچ چیزی رو به این شکل که من بیام وسواسگونه انتخاب کنم که نه این نیاد، این بیاد، این فلان بشه، اینجا نریم، من میگم خدا هدایتم میکنه، خدا آدم های مناسب رو میاره، اون کسی که مناسب باشه میاد. یکی از کارهایی که اتفاق میفته بارها و بارها پیش میاد آدم دعوت میکنه افراد رو به خونه اش، من میگم من دعوتم رو می کنم، اگه اینا توی مدار باشن میان، فقط آدم های مناسب میان، یعنی من نگران نیستم که الان یه آدمی رو دعوت کنم آدم نامناسبی باشه بعد بلند شه بیاد توی خونه من. میگم اگه توی مدار من نباشه اصلا نمیاد توی خونه من، چه دعوتش کنم چه دعوتش نکنم. اصلاً کار من اینه، زندگی من اینه، به خاطر همین نگران این مسائل نیستم، یعنی اینقدر من دیدم برنامه خداوند رو توی زندگیم که اصلاً نگران این مسائل نیستم. توی کارم، توی دوره هام، فایل ها و توی سایتم هم همین روند هست. به همین دلیل هم میگم من اصلاً تبلیغ ندارم و نمیرم توی سایت های دیگه تبلیغ کنم، توی شبکههای اجتماعی تبلیغ کنم پول بدم برای من تبلیغ کنید، کاربر بیارید. مثل کاری که همه دارن انجام میدن، التماس میکنن تو رو خدا بیایید برنامه های ما رو استفاده کنید هیچ کدوم از این کارها رو من نکردم، به این دلیل که مطمئن بودم، یعنی از وقتی که من قانون رو درک کردم دیگه تبلیغات نداشتم، الان چندین ساله از وقتی که من قانون رو درک کردم من یک ریال تبلیغات نداشتم. چرا نداشتم؟ به خاطر این که میگفتم من روی خودم کار می کنم آدم های مناسب وارد زندگیم میشن، آدم های مناسب وارد سایت من میشن، آدم های مناسب وارد برنامه های من میشن و اینم نتیجه ای که الان هست. این همون چیزیه که اتفاق افتاده توی زندگی من. به همین دلیل هم هیچ اصراری نیست که شما توی دوره 12 قدم باشید. اگه نشونه ها رو دیدید خودتون هدایت میشید.
با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.
اطلاعات بیشتر درباره دوره 12 قدم و نحوه شرکت در این دوره
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD676MB57 دقیقه
- فایل صوتی آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه52MB57 دقیقه
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز پنجاه و هشتم از فصل دوم
سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم
بریم سراغ نشانه های الهی امروزم :
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت حال خوبم
خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی
خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه حلوای سیاه خوشمزه از دوستم دریافت کردم و خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم به ماشینم گاز زدم
خدایا شکرت بابت هر نفسی که میکشم
خدایا شکرت بابت مشتری هایی که برای پودر زعفران پیام دادند
خدایا شکرت بابت اینکه علاقه شدیدی پیدا کردم که مغازه ها و کسب و کارها رو از نزدیک تماشا کنم من از این کار لذت میبرم
خدایا شکرت بابت اینکه خواهرزادم رو بردیم آتلیه و عکس گرفتند
صاحب آتلیه گفت طبقه پنجمش رو خریدیم 130 متر خونمونه طبقه اولش که آتلیه کرده بودن یه اتاق 50 متری اینا بود با به سرویس بهداشتی که گفت اینجا یه انباری بود ما خریدیمش و درستش کردیم و حالا یه آتلیه زیبا ساختیم ازش یعنی محل کارش و خونش تو یه آپارتمان بود یکمم اونورتر مغازشون بود قابل تحسین بود یعنی باورهای خوبی برا خودت بسازی هم هدایت میشی به آسانی ها و ثروت ها و هم جهنم رو تبدیل به بهشت میکنی
خدایا شکرت بابت اینکه مادرم سبزی خرید
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه
روی باورها کار کردن مثل نفس کشیدن و آب خوردن و غذا خوردنه
اینجوری نیست که بگم 4 بشکه آب خوردم تا 4 روز آب نخورم
تغییرات تو زندگی ما به واسطه افکاری است که ما به جهان هستی ارسال میکنیم
قانون کلی جهان اینه که جهان داره به افکار هر لحظه ما واکنش نشون میده
یعنی ما در هر لحظه با توجه کردن به موضوعات و اتفاقات مختلف داریم فرکانسهایی رو به جهان هستی ارسال میکنیم
جهان هم داره از جنس همون فرکانس ها اتفاقات زندگی مارو رقم میزنه
شرایط آدمها ایده هایی رو وارد زندگیمون میکنه که هم سنگ با فرکانسهایمان هست
ما در هر لحظه داریم زندگی خودمون رو خلق میکنیم
فوتبالیست هرروز تمرین میکنه تا بدن آماده ای داشته باشه حتی زمانیکه بازی نمیکنه
ما برای اینکه سیر باشیم همیشه غذا میخوریم
مثلا بگی یه دوره ای کار کردم رو باورام و نتیجه گرفتم ولی دیگه کار نمیکنم این نمیشه
اگه کار نکنی رو باورات نتایج برمیگرده و بدتر از قبل میشه
هرروز باید روی خودت کار کنی
مثلا یه گیاهی رو چند ماه بهش آب و نور و کود دادی رشد کرده کافیه چند وقت بهش نرسی خب معلومه اون گیاه خراب میشه حالا چند سال زحمت کشیده باشی براش
اگه میخوای نتایجت پایدار باشه باید همیشه روی خودت کار کنی
روی خودت کار کردن هم شاخ غول شکستن نیست
مواظب ورودی های ذهنمون هستیم روزی یکی دو ساعت روی ذهنمون کار میکنیم
بجای اینکه بشینی به پای شبکه های اجتماعی و برنامه های تلویزیونی
بخای اینکه وقتمونو با افراد نامناسب پر کنیم
میشینیم روی باورهامون کار میکنیم
وقتی روی باورهات کار میکنی یه سری افراد نامناسب از زندگیت حذف میشن یه سری هاشم خودت تصمیم میگیری حذف کنی
وقتی تو تغییر کردی افراد نامناسب رفیقای نامناسب خود به خود از زندگیت حذف میشن
از مدار و فرکانست میرن بیرون دیگه نمیبینیشون
تلویزیون رو کلا قطع کن و نبین خداروشکر چند ساله نمیبینم
اگه افکار منه داره زندگی منو رقم میزنه پس اگه ورودی نامناسب بدم به ذهنم همونا هم وارد زندگیم میشه
تمرکزتو بذار روی کار کردن روی خودت
بعدش که روی باورات کار میکنی و تغییر میکنی آدمای مناسب وارد زندگیت میشن سلامتی جسمانی و ارتباطاتت و وضعیت مالیت تغییر میکنه
استاد میگه هیچوقت نمیگم من ده پونزده ساله رو خودم کار میکنم دیگه کافیه
یه ذره که از این فضا دور میشم قشنگ احساس میکنم علف های هرز شروع کردن به رشد کردن
میبینم اخلاقم تند تر میشه ترسام بیشتر میشه تمرکزم رو مسائل زندگیم کمتر میشه هدایت های الهی رو کمتر دریافت میکنم و نتیجه خیلی خیلی واضح خودشو نشون میده
استاد درمورد چکاب فرکانسی و ستاره قطبی دوره 12 قدم صحبت میکنند که بچه ها با انجام این تمرین ها در این دوره خودشونو بهتر شناختند و به کلی از خواسته هاشون رسیدند
استاد میگه مقایسه کنید آیه های یا ایها الناس رو با یا ایها الذین آمنوا در قرآن درک میکنید نگاه خداوند رو در این دو آیه
مثل تفاوت فرکانسی کامنت های بچه ها در فایلهای دانلودی با فایلهای محصولات
اول نوع نگاه باورها عقاید تغییر میکنه و بعد نتایج تغییر میکنه بصورت بنیادین
همونجوری که برای غذا خوردن هزینه میکنی و هرروز غذا میخوری
روی باور کار کردن هم هزینه و بها میخواد این هزینه هم مالیه هم انرژیه هم زمانیه هم تعهده
نتیجش چیه؟نتیجش ثروته سلامتیه خوشبختیه شادیه آرامشه
به همون اندازه که مراقبی غذایی که میخوری فاسد نباشه به همون اندازه باید مراقب باشی چه ورودی هایی داری به ذهنت میدی چه اخباری رو داری گوش میدی با چه افرادی ارتباط داری چه باورهایی داری چه دیدگاهی نسبت به خداوند داری
چون اگه ورودی هاتو کنترل نکنی نمیتونی ذهنتو کنترل کنی بنابراین نمیتونی زندگیتو کنترل کنی
استاد میگه دلیل اینکه الان این همه تفاوت داره زندگی من با اون دوستانی که اونموقع در یک سطح باهاشون بودم دلیلش همین تفاوت در باورهاست
چکاپ فرکانسی خیلی به ما کمک میکنه که بعدا بفهمیم کجا بودیم و به کجا رسیدیم چون خیلی راحت دلیل موفقیت هامون رو فراموش میکنیم
اگه این چکاب انجام نشه و ننویسیم تو چه وضعیتی هستیم بعدا که به موفقیت رسیدیم فکر میکنیم شانسی بوده و میگیم الا موقعش بوده که این نتایج به وجود بیاد و از این صحبتا
ولی وقتی مینویسیم تو چه جایگاهی هستیم بعدش میایم مقایسه میکنیم اونوقت به راحتی درک میکنیم دلیل موفقیتمون چی بوده دلیلش روی باورهامون کار کردن بوده این باعث میشه این مسیررو رها نکنی و بچسبی بهش و فقط ادامه بدی
استاد میگه تمرین ستاره قطبی بسیار تمرین فوق العاده ایه برای جهت دهی افکار برای باز کردن درب نعمت ها برای دریافت الهامات برای کمک گرفتن از خداوند که کارهامونو انجام بده
تمرکز بر نکات مثبت:باید یاد بگیریم توی هر شرایط و جا و موقعیتی که هستیم باید زیبایی هارو ببینیم
یکی از دوستان تو کامنتا نوشتند این همه سال گفتند که تو ایران خشکسالی و بدبختیه و آب مصرف نکنید و تموم شد و رسیدیم به بحران و… غافل از اینکه نمیدونستند خداوند همه اینارو تو یک هفته میتونه جبران کنه
خداوند میتونه همه چیزو جبران کنه
مهم نیست که اوضاع چقدر میتونه خراب باشه
همه چیز میتونه تغییر کنه تا این حد که تو یه هفته چنان حجمی از باران بباره و رودخانه ها و سد ها پر بشه
مایی که همش میگیم آب نیست و جنگ جهانی سوم بر سر آبه!
اون کسی که تصمیم میگیره به شرایط جوری نگاه کنه که احساس بهتری پیدا کنه اون هدایت میشه به مسیرهای بهتر
اون از همین مسائل ایده میگیره برای ثروت ساختن
تمام پیشرفت های بشری بخاطر همین اتفاقات طبیعی بوده که اسمشو گذاشتیم بلایای طبیعی!
چه بلایایی ؟!!!!!اینا همشون نعمته
کلی هواپیما سقوط کرده کلی کشتی غرق شده ولی به پیشرفت جهان کمک کرده
تضادها مایه بدبختی نیست برای کیا؟برای اون عده ای که به مسائل جور دیگه ای نگاه میکنند
وقتی بارون نمیاد میگن خداوند عذاب کرده که خشکسالی بشه
وقتی بارون میاد میگن خداوند عذاب کرده که سیل بیاد
یه سری آدما هر اتفاقی بیفته عذاب میبینن
یه سری آدما هر اتفاقی بیفته فرصت و نعمت میبینن
خشکسالی و سیل کلی نعمته
خشکسالی بی نهایت فرصت برای پولسازی ایجاد میکنه
خشکسالی برای دبی نعمت بوده
مگه دبی جنگل و کوه و دریا و رودخونه داره
همون خشکسالی براش نعمت بوده
دبی جاذبه های طبیعی نداشته اومده مصنوعی ایجاد کرده
نگاه متفاوت افرادی که اونجا بودند تونستند از این نعمت خشکسالی استفاده کنند
تو هر شرایطی فرصت رو ببینی و بگی این یه فرصته من باید پیداش کنم
تو جنگ جهانی دوم بمب میریختند تو سر مردم ژاپن ،سوئیچ روهوندا با همون موتور بمب های عمل نکرده اونا رو وصل میکرد به دوچرخه ، موتور سیکلت درست میکرد میفروخت
تو میتونی سیل که میاد زلزله که میاد تو سرت بزنی و بگی بدبخت شدیم
تو میتونی سیل و زلزله که میاد فرصت رو ببینی
این نگاه متفاوت به یه اتفاق یکسانه که نتیجه رو انقدر متفاوت میکنه
این نگاه متفاوت داشتن نیاز داره به تمرین کار یه شبه نیست روی باورها کار کردن تمرین میخواد و یه کار همیشگیه نیاز داره به تکرار و تمرین
نگاهت به قرآن این باشه که وسط یه بیابونی به دنیا اومدی هیچ کسم پیشت نیست یه کتابی از اون بالا افتاده پایین و میگه این کتاب راهنما و هدایت کننده ی زندگیته
اونایی که تو قلبشون مرضه میرن سراغ آیه های متشابه
آیه هایی که بارها و بارها و بارها تکرار شده در قرآن اصل و اساس زندگی ماست
قرآن بهت آموزش میده چطور خوشبخت و سلامت و ثروتمند باشی چطوری هدایت رو دریافت میکنی
با استفاده از قانون تکامل استاد گفتند در دوره 12 قدم که چطوری هدف گذاری کنیم
یعنی روشی که میتونه مارو قدم به قدم به هر خواسته ای برسونه چیه و چطور باید انرژی بگیریم از هدف هایی که بهش رسیدیم برای هدف های بعدی
استاد میگه خیلی دوس دارم این باور رو در ذهن شما ایجاد کنم که باید ثروتمند شوید
ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه
ثروتمند شدن از هر کاری که فکر میکنید معنویه
تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه
تنها راه گذر از دنیای مادی رسیدن به ثروته
ثروتمند شدن باعث میشه کارهای درست بیشتری انجام بدید و کارهای نادرست رو انجام ندید
تنها راهی که تو میتونی خدا رو باور کنی اینه که باید ثروتمند شی
باورهای خداگونه ای ایجاد کنی به قول حضرت سلیمان (انک انت الوهاب)که نعمت هایی دریافت کنی که باعث میشه خدا رو تو زندگیت احساس کنی
یک انسان ثروتمند میتونه خدارو احساس کنه
یک انسان فقیر فقط باید دنبال قرض و غوله و اجاره خونه و یه لقمه نون باشه و وقت نمیکنه خدا رو تو وجود خودش پیدا کنه
چه دعا و خواسته ی قشنگی استاد از خداوند میخواد که آدم های مناسب رو براش بیاره و تو دوره های استاد شرکت کنند
یعنی استاد میگه من روی باورام کار میکنم خداوند آدم های مناسبی رو باهام هم مدار میکنه و وارد زندگیم میکنه بخاطر همینه که هیچ تبلیغی ندارند استاد
استاد میگه من از وقتی که قانون رو درک کردم هیچ تبلیغی نکردم حتی یک ریال
استاد تحسین میکنم نتایج بزرگتون رو
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام ودرود فراوان
رد پای روز دوم جلسه اول دوره 12 قدم
خداروشکر وسپاس فراوان که خداوند من را هدایت کرد به مسیر درست وسالم
سپاس فراوان از استاد عزیزم وخانم شایسته که دستی از دستان خداوند شدند تا من در این مسیر جدید قدم بردارم
من الان به مانند بذری هستم که تازه دوروز خیس خورده ومیخواد ریشه بده وبعد انقدر بهش رسیدگی کنم تا شکوفا بشه
خوشحالم که خداوند هدایتم کرد
امید که افراد زیادی دراین راه قدم بردارن
خداروشکر هزاران مرتبه شکر
بسم الله الرحمن الرحیم
خدارو شکر میکنم باز هم قلبم هدایتم کرد تا بیام رد پا بزارم برای تغییرات توی وجودم
برای انجام تکالیف برای شناخت خودم
15روز از سال 404 هم گذشت
و من در یک روستای دور افتاده کنار همسرم
برای تعطیلات به اینجا اومدیم
با کلی داستان های جالب
از نشونه های خدا بگیر
تا تضاد هایی که واسمون کلی درس داشتن
یه چند روزیه که ورزش نکردم و وجودم این آلارمو داره میده که
برنگردی به عادت کردن و خوابیدن
مثل همون آب ندادن به باغمون میمونه
وقتی که شل میگیری قانون رو
میری تو جاده خاکی
باید سخت حواست باشه چه باورایی رو میسازی توی ذهنت
همین که من دارم توجه میکنم به ورزش نکردن
از همین جنس هم خواهم دید
حالا این مثال واهیه
اما در حال تریت کردن ذهنمم که بسازم زندگیمو باورهای جدیدمو
باورهای نامحدودو
انسان موجود عجیبیه
تا یکم اوضاع خوب میشه
فک میکنه این اتفاقا شانسی ر داده
یادش میره اون تلاشها و ساختن باورهای جدیدش بوده که شرایط رو یکم بهتر کرده
باید بیشتر روی خودم و گفتگوهای ذهنیم کار کنم تا احساس بهتر و شرایط بهترو بهتر رقم بخوره
هی بهتر
بهترو بهتر
دیدن زندگی دیگران طبق برنامه های گذشتگانشون
من رو به فکر فرو میره
که تماااااااااااااااااام اتفاقات زندگی که دارن میبینن
ساخته ذهنشونه
رفتار ها
دارایی ها
خوردو خوراک
سبک زندگی
حتی تعیین خوب و بد بودن
گفتگوی درونی و افکارشونه
چقدر به خودم و از خدای خودم
تشکر میکنم که تو مسیر زندگیم
راهی رو انتخاب کردم که هیچکدوم از اطرافیام حتی درکی ازش ندارن
خیلی ها و خودم شاید سالها ادای آدمایی در اوردم که جور دیگه ای فکر میکردم
اما تو عمل صفر
اینجا هم که میام مینویسم بنا بر این نیست که من خیلی عالی هستم
تو نقطه اول یاد گرفتم اینجا ابتدا
که من کلی نقص فکری دارم
اول پذیرشه
وحالا تو سال جدید این رد پا از خودم رو میذارم که من آدمی هستم که تو شرایط خوب
سخت حرکت میکنم
و حتما باید یه فشاری روم باشه تا تلاش کنم
و این اصلا خوب نیست
چون شما داعما باید در حال بهتر شدن باشین
و این روند بهتر شدن رو امسال اولویت اولم قرار میدم تو روند خودشناسی خودم
به امید الله
سلام سلام سلام
این است نشانه امروز من
اولین دوره ای که بلافاصله بعد از ورود به سایت تهیه کردم دوره کامل و جامع 12 قدم بود
یادآوری خوبیه
با 12 قدم تو شرایط ناجالبی بودم و خداوند هدایتم کرد…..الله اکبرررررررر
امروز هم با خودم گفتم الهام خانوم یادته اون روزا چه حالی داشتی چه شرایطی داشتی پول دادی و دوره رو خریدی امروز که دوره رو داری بشین و تمرکزی روش کار کن به قول استاد یادته چه افرادی از مدارت دوستانه و همچین نرررم از زندگی ات به طور معجزه آسا خارج شدن
و با چه افراد و چه موقعیت ها و….آشنا شدی
از خداوند میخوام که کمکم کنه همزمان با دوره هم جهت با جریان خداوند که این روزها داریم روش کار میکنیم بتونم بطور جدی 12 قدم رو هم شروع کنم و حرکت کنم
خدایاااااااااااااااااا من آماده ام ،مهیا هستم ،دستم و بگیر و هدایتم کن به مسیر خوشبختی و سعادت ،شادی و سلامتی و ثروت بی نهایت ….
خدایاااااااااااااااااا شکررررررررت
دووووووستت دارم ،مچکررررم،متااااسفم،لطفا من و ببخش
ممنون استاد جان برای این سایت بی نظیر و این دوره بی نظیر و خانواده صمیمی عباس منش
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 58/ آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه
کار کردن روی باورها باید هر روز باشه مثل غذا خوردن و اب خوردن که همیشه این ذهن اماده و مهیا باشه ،، وگرنه افکار پوسیده و کهنه دوباره فضای ذهن رو پر میکنن..
بعد از این همه مدت هنوز نتونستم وارد 12 قدم بشم و اگر واردش شدم خیلی زود ازش خارج شدم.. شاید قلبم هنوز خیلی خوب باز نشده.. اشکالی نداره همینجوری این سفر نامه رو با تعهد هر روزه پیش میزم تا وقتی نشانه ای واضح و شفاف در مورد اون دوره دریافت کنم ..
به اندازه ای که داره ذهنم باز تر میسه و حس لیاقتم و طرز فکزم داره بهتر میشه،، به همون اندازه ادم های نامناسب و منفی باف خود به خود از زندگیم دارن خارج میشن ،، و ارام ارام ادم های مثبت و با انرژی دارن میان توی زندگیم…
زندگی خیلی از ادم ها به راحتی قابل پیش بینیه ،، چون خیلی راحت از طرز فکرشون و روند فکریشون میشه به ایندشون پی پرد !!!
زندگی من میتونه همیشه در همه جهات بهتر و بهتر بشه اگر که روند فکری و باوریه من رو به بهتر شدن پیش بره،، بنابراین این موضوع در مورد ثزوت هم صادق هستش و هر چقدر طرز فکر من و روند فکری من و سطح فکری من در مورد پول و ثزوت بهتر و بهتر بشه بنابراین از لحاظ مالی هم پیشرقت میکنم..بنابراین اگرمیخوام زندگیم بهبود پیدا کنه فقط باید روی بهبود روند فکری خودم تمرکز کنم و کاری به عوامل بیزونی نداشته باشم..
خب اینم از رد پای من از روز 58,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم..
خدایا شکرت
باسلام خدمت دوستانم
استاد دوره 12قدم واقعا آگاهی بخشه
اما به اندازه ای که کار میکنی نتیجه میگیری
الهی شکرت برای بودن تواین مسیر زیبا
قوانین نقصی درش وجود نداره این ماییم که کنترل ذهنمون برامون کم میشه
وگرنه خداوند پاسخ میده به افکارت
روزشمار تحول زندگی من روز پنجاه و هشتم
من به خودم تعهد میدم که این مسیر رو ادامه بدم
تاقدم هامو بزرگ تربردارم و بیشتر فکر خدارو بخونیم
وتواین مسیر ازشما و دوستان سپاسگذارم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 15 بهمن رو با عشق مینویسم
خوابم پرید
من الان از ساعت 3 تا 5 دارم جلسه اول قدم اول دوره 12 قدم رو گوش میدم
وای خدای من
روز جمعه 12 بهمن ،خدا با نشونه ای بهم گفت ، برو از اول دوره 12 قدم شروع کن تمرکزی بنویس
و من تو رد پام نوشتم که چجوری بهم گفت از شنبه شروع کن، یعنی من از پاسخ دوستان در سایت ،یه پیامی دریافت کردم که نشونه این بار در رد پای خودم بود که نوشته بودم :
و این فایل بهم گفت که شنبه حتما دفتر بخر و دوره رو جدی شروع کن
و این سبب شد من تصمیم گرفتم شب ها 10 بخوابم و 3 بیدار بشم
من از 14 بهمن ،یعنی دیروز تصمیم رو گرفتم
یا اینکه شبا 9 بخوابم و 12 بیدار بشم و تا صبح روی دوره ها کار کنم و بعد صبح ها هم به پیشرفتم در مهارت نقاشی و تمرینات زمان بذارم و گوش بدم به باورهایی که ساختم و ضبط کردم با صدای خودم
حالا اینا بماند
من الان کم کم داشت چشمام سنگینی میکرد و خوابم میگرفت یهویی خوابم پرید
من وقتی میخواستم از روز شنبه شروع کنم گوش بدم، هی ذهنم میگفت از جلسه دو شروع کن
جلسه یک که چکاپ فرکانسیه و تو نوشتیش ،چرا میخوای دوباره گوش بدی
اما امروز مقاومتم رو شکستم و گفتم خدا گفته از اول
پس منم از اول شروع میکنم
چون از 1 آذر ماه ، فقط دو قدم رو گوش دادم
حالا دو قدم رو هم چجوری گوش دادم؟!
اینجوری بود که فقط گوش میدادم و سعی میکردم تمرینات رو انجام بدم و نمیتونستم برم تو سایت قسمت تمریناتش بنویسم
اما رد پاهامو هر روز در فایلای رایگان میذاشتم
و البته به یه سری از تمریناتش به دقت انجام ندادم که هدف گذاری بود
وقتی شروع کردم به گوش دادن
این بار مدل نوشتنم رو تغییر دادم
مثلا قبلا تو دفتر مینوشتم و تنبلی میکردم بنویسم
اما دوسه روز پیش که شروع کردم تمرین ستاره قطبیم رو تو گوشیم قسمت گوگل درایوم بنویسم
با خودم گفتم گوشی برای من راحت تره
پس چیزی که هموار تره برام و آسونه رو انتخاب میکنم
و الانم شروع کردم تو گوگل درایوم بنویسم
الان که گذاشتم و گوش دادم تا دقیقه 21
کلی باور جدید نوشتم
با خودم گفتم اینجا که پر از آگاهی بود من چرا نمیخواستم گوش بدم
و خوشحال بودم که گوش دادم از همون اولین جلسه
حالا بخش حیرت انگیزش اینجاست که من وقتی نوشته هامو میخوندم خواب از سرم پرید !؟
من شروع کردم به خوندن تک تک نوشته هام برای چکاب فرکانسی و چون ایتاد هم زمان توضیح میدادن منم میخوندم که چی نوشتم
وقتی به ترسا رسیدم
گفتم وای خدایا من چه ترسایی داشتم و خیلیاشونو توی این دوماه
دو ماه چیه طیبه
چی داری میگی
در ماه اول ، تو بزرگترین ترست رو که داشتی و نوشته بودی تو چکاب فرکانسی ، پشت سرگذاشتی
یعنی رهایی از اصرار به خدا برای بدست آوردن یک فرد خاص
و اون اصرار من به خواسته عشق از خدا بود که میخواستم فرد خاص باشه
ولی، خدای من ، فکرشو نمیکردم من درمورد این موضوع قدم های بزرگی بردارم
به قدری میترسیدم که حتی فکر کردن به این که رها بشم از این خواسته سبب میشد باز بترسم
حتی مقاومت داشتم و به اصرار پنهانی در درونم آگاه نبودم
اواخر آذر ، جلسه دو، قدم دو بود، که یه صحبت از استاد شنیدم که میگفت اگر به یک فرد خاص فکر میکنید مسیر رو کاملا دارین اشتباه میرین ، و درسته که جزء تمرینات نبود ،اما من پیام خدا رو گرفتم و سعی کردم با ترسم روبه رو بشم
انگار خدا به شجاعتی بهم داد و اون لحظه من تو جمعه بازار بودم و نقاشی برده بودم بفروشم که تصمیم گرفتم
قدم هایی برداشتم و قدم نهایی رو، اونم 2 دی ماه برداشتم که همون فردای اون روز یعنی 3 دی ماه خدا به من دوره عشق و مودت رو هدیه داد و بعد 14 دی دوره عزت نفس
و بعد از نظر افکاری هم وابستگی داشتم که خدا کمکم کرد و نشونه داد و در دوره عشق و مودت و عزت نفس مطالبی شنیدم که سبب شد از این وابستگی افکاری رها بشم
که شنیدم درمورد حضرت ابراهیم ،استاد گفت که خدا میخواست ببینه تا چه حد وابستگی داره به فرزندش
و من اینو که شنیدم گرفام منظور خدا چی بوده
چون خدا بعد از رهایی من ،گفته بود که جایزه ات رو خودت انتخاب کن ،که در اصل من باید میگفتم من دوباره تو رو انتخاب میکنم خدای من
که با این فایل ها به من فهموند که منظورش چی بوده و میخواسته با اون آزمایش ببینه که من باز هم میگم خدارو انتخاب میکنم یا نه
حتی با اینکه گفتم خدا تورو انتخاب میکنم
اما بعدش گفتم چون خودت گفتی و اختیار انتخاب رو دادی به من اول از همه تو رو میخوام بعد خواسته عشق رو
در صورتی که من باید یاد میگرفتم مثل حضرت ابراهیم ،در هر صورتی فقط خدارو انتخاب کنم
و اونجا بود که فهمیدم و درک کردم
که فقط و فقط جای خداست در قلب من
و اون روز گفتم رها میشم و نمیخوام دیگه در افکارم هم فکر کنم
و تا به امروز خیلی آرام تر شدم
که خدا بهم گفت حتی در افکارت هم باید به من وابسته بشی
که در جلساتی که در دوره عشق و مودت در مورد وابستگی میگفت فهمیدم و قدم برداشتم
خدای من
من ترسای زیادی هم داشتم که همه رفع شدن
خدایا من باید دوباره به این قسمت گوش بدم و دوباره بنویسم
وقتی رسیدم به گوش دادن به سوال 4
من نوشته بودم توانایی خرید پوشه a3، فلش 128 گیگ ، بخرم
و من دیدم جدا از اینا من تو این مدت کلی دوره خریدم
دوره عزت نفس ،عشق و مودت ،دوره نقاشی طبیعت رنگ روغن
تقریبا مبلغی حدود 9 میلیون
حالا بماند که خیلی چیزای دیگه هم خریده بودم
میگم تو این مدت ،متعجب میشم ،مدت شاید براش درست نباشه ،چون مدت رو وقتی میگی طولانیه انگار
ولی همه اینا تو یک ماه رخ داد
و یک ماه بعدی دو تا روزه خریدم که روابط و برانگیختگی روابط واقعا بی نظیر بود و من نتایجش رو هر روز دارم میبینم
خدای من
چیکار کردی با من
من حتی درمورد عزت نفس نوشته بودم
من 14 بهمن ماه تمرین عزت نفس رو هر روز دارم سعی میکنم انجام بدم
با اینکه میتونستم خودم بوم بزرگ بخرم
رفتم از مسئول ورکشاپِ رایگان پاساژی که یک شنبه ها میرم برای نقاشی ،درخواست کردم که یه بوم بزرگ بهم بدن و قبول کردن
دیگه خانواده ام از من پولی نمیگیرن
این موضوع رو تو هزینه های غیر مترقبه نوشته بودمش
تو این دوماه مادرم خودش از فروش گل سرا که بهش تحویل دادم کار رو ،هر هفته درآمد داره و دیگه از من پول نمیگیرن
خدای من
خدایا همه این نتایج تو دو ماه رخ داده !!!!!
در طول روز من به قدری پر انرژی شدم که حتی 14 بهمن استاد طراحی وقتی دید که من از مسئول ورکشاپ رایگان ،بوم بزرگ گرفتم برگشت بهم گفت انرژیت خوبه همه به خواسته هات جواب میدن و کارت راه میفته
وگرنه اون مسئول به کسی بوم بزرگ نمیده که ببره خونه اش
حتی من هر روزم بیشتر و بیشتر شده که با خدا به قدری عشق میکنم، که حتی یادم میره مسیرم کجاست
از نظر سلامتی و حال خوب واقعا حالم فوق العاده شده
خدای من ، من با خواهرم به قدری مشکل داشتم و نمیتونستم کنار بیام باهاش ،الان توی این دوماه به قدری روابطمون عالی شده که احترام میذاریم به همدیگه
حتی خودش به میل و اختیار خودش دیگه کمتر میاد خونه مون و مشغول کارش هست که فروش گل سر رو با مادرم هر هفته جمعه میرن جمعه بازار
و به کل رفتارهاش عالی شده
خندم میگیره به قدری من متعجب شدم که خوابم پریده و هی دارم میگم در عرض دو ماه ؟؟؟
پس اگه این دوماه از جنبه های مختلف پیشرفت داشتم ،پس اگر بیشتر روی خودم کار کنم ،از نظر مالی هم پیشرفتم بیشتر میشه و از همه جنبه ها
خدای من درمورد احساس گناه چه چیزهایی نوشته بودم که فکر میکردم میرم جهنم ، که همه و همه رفع شده بود وهر روز من تو خود خود بهشت زندگی میکنم و لذت میبرم ، از دوره عشق و مودت و عزت نفس ترس های من تبدیل به یه نوری شد که خدا عاشقانه دوستم داره
حتی با خودم بیشتر دوست شدم و هر موقع یه کاری رو درست نشد انجام بدم میگم اشکالی نداره بعدا دقت و تمرکزت رو بالا ببر عزیزم
و خدا داره میبینه که من تلاش میکنم برای بهتر شدن
و کمکم میکنه
الان بعد دوماه این افکار رو دارم که خدا ریز به ریز داره کمکم میکنه و به باور رسیدم چون واقعا ریز به ریز و ریز به ریز و کاملا با عشق داره هدایتم میکنه
الان میفهمم چرا ذهنم مانع میشد که من از جلسه اول دوباره گوش ندم ،میخواست شاهد این تغییراتی که حتی فقط با گوش دادن به دو قدم ، فقط در دوماه بودم رو نبینم ،
وحتی خیلی عمیق هم گوش ندادم ، اما سعی کردم هرچی درک کردم در عمل قدم بردارم که بزرگترینش رهایی از عشق و اصرار بر بدست آوردن یک فرد خاص بود رو رها شدم
ذهنم میخواست من باز هم بگم که من تغییر خاصی نداشتم و نتیجه ای نداشتم و خودمو سرزنش کنم که چرا نتیجه مالی نداشتم
برای من این نتایج یکی از بزرگترین نتایج های زندگیم هست
وامروز اینا تبدیل به یک سکوی پرتاب شد برای من ، که برای ادامه مسیرم قدم بردارم و حرکت کنم و باورهای قوی رو با تمرکز ادامه بدم و گوش بدم
تا از همه جنبه ها به خصوص مالی ،به آزادی مالی و مکانی و زمانی و آزادی در عشق برسم
خدایا شکرت
5:37 دقیقه هست و الان اذان گفته شد
برم با خدای ماچ ماچیم صحبت کنم و بیام
دوباره بنویسم
با خودم عهد کردم
از امروز 15 بهمن که بیدار شدم و از ساعت 3 شروع کردم به گوش دادن و نوشتن ، ادامه بدم و شب ها از 3 تا اذان صبح بنویسم و گوش بدم به دوره ها
و بعد باخدا صحبت کنم
و بعد دوباره تا ساعت 7 یا 8 گوش بدم به صحبت های استاد و از ساعت 8 شروع کنم به تمرین رنگ روغنم
وای من اینجوری چقدر زمان اضافه میارم
حتی در طول روز هم با تمرکز سعی میکنم باورهایی که ضبط کردم گوش بدم و احساسشون کنم
دقیقه 49 که استاد گفتن
خود شناسی مرحله اول تمام موفقیت هاست
چقدر زیباست این جمله
وقتی استاد گفت :
اینا فرای موفقیت مالیه
اینا خیلی خیلی بزرگتر از ثروته
میرسید بهش ،متوجه میشید حرفای من چیه
وقتی نماز صبحم رو میخوندم دو تا ترسم هم یادم اومد و از دلم گذشت ،گفتم پاشم بنویسم در دفترم اما گفتم صبر کن با خدا اول صحبت کن بعد
که فراموشم شد در دفترم بنویسم
صبح که بیدار شدم و تمرینم رو انجام دادم قرار بود تمرین جدید کلاس رنگ روغنم رو که یه جمجمه انسان بود با پرده قرمز و چند تا کتاب رو بوم انتقال بدم و شروع کنم
بعد من مشغول انجام کاراش بودم
که رفتم تلگرام و یه چیزی دیدم که عجیب بود یه لحظه سبب شد بهش فکر کنم
بعد اومدم به همکلاسیم پیام بدم دیدم پیامی اومده
دقیقا جمله ای که من تصورش کرده بودم و لحظه پایانی رو تجسم کرده بودم فردی در پیام نوشته بود
به قدری متعجب شدم
که حتی صبح سر نماز من گفته بودم که میترسم پیدا نشه
و نوشته این بود پیداش کردم
چی داشتم میدیدم
همین امروز من تمرکزی گوش دادم فایل جلسه یک دوره 12 قدم رو و شاهد نتایجم بودم
و دوباره داشتم میدیدم اتفاقات ناب رو که حتی من در مورد برانگیختگی در روابط با آرامش و صلحی که با خودم داشتم طبق خواسته من داره همه چی پیش میره
بعد من از خدا خواستم کمکم کنه ، من نشونه خواستم
و «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
برای من باز شد و فایلش رو نگاه کردم
وقتی باز کردم گوش بدم
مقدمه دوره بود ، مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
استاد میگفتن
باور کنید همه چیز از راه های طبیعی خودش ،به شکل درستش ، خیلی به موقع اش وارد زندگیتون میشه
یعنی وقتی تکاملتون رو طی کردین ،اتفاقات خوب براتون رخ میده
به موقع اش بهتون داده میشه وقتی که از مسیر درست حرکت میکنید ،وقتی که روی باورهاتون کار میکنید و احساس سپاسگزاری دارید وقتی تمرکزتون رو روی چیزای مهم میذارید
خیلی حرفا گفت که برای من نشونه بود و وقتی شنیدم گفتم هرچی تو بگی خدای من
من دیگه ازت یاد گرفتم ،هرچی بشه به خیر تو محتاجم
من به خدا گفتم الان وقتشه من باید ایمانم رودر عمل بهت نشون بدم
بعد من میخواستم یه کاری انجام بدم ، یاد حرفی افتادم
که استاد عباس منش گفته بود که خاطره ای از گذشته نگه ندارید
و من سریع عمل کردم و کاری که میخواستم انجام بدم رو انجام ندادم و به خودم گفتم طیبه چند روزی بود خدا با نشونه هایی داشت درس یادت میداد ،الان وقتشه که در عمل نشون بدی که چقدر یاد گرفتی و حاضری به درس هایی که یاد گرفتی ،عمل کنی
و بعد گفتم خب من تو رو انتخاب میکنم ربّ من
بعد قشنگ معلوم بود همه چی طبق خواسته من هست
بعد نشانه ام دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» و مقدمه رو گوش دادم و آروم شدم
حس خوبی بود شنیدنشون
خدا به وضوح به من میگفت عجله نکن به وقتش رخ میده همه چیز
به خودم گفتم تو باید الان ایمانت رو نشون بدی که وقتی گفتی از افکارت هم وابستگیت رو گذشتی باید در عمل اجرا کنی و نگه نداری هیچ چیز رو نه در افکارت و نه در زندگیت
شب ساعت 10 داشتم به فایل برانگیختگی یا جلسات قبل بود فکر کنم ، گوش میدادم که حس کردم باید ، خوبیای یه فردی رو بنویسم
و نوشتم وتکرار کردم به قدری حالم خوب شد که حتی تمرکزم هم بالا رفت
خواهرم و خواهر زاده ام اومدن و شیرینی گرفته بود و گفت بردار، گفتم نه من دیگه شکر و شیرینی نمیخوردم ،گفت یه باره بردار گفتم نه
و یهویی به کیسه خریدش نگاه کردم گفتم برای من به جای شیرینی یه دستمال کاغدی بده
ما نگرفتیم تموم شده
و گفت بردار
وقتی داشتن میرفتن ،من بازم تمرینم رو انجام دادم و احترام گذاشتم و از اینکه توانایی به عمل رسوندن تمرینات رو دارم خوشحال بودم
و همیشه خواهر زاده ام دوست داره روبوسی کنه و صورتشو همیشه میاورد نزدیک اما من روبوسی نمیکردم ،اما الان چند روزه دارم تمرین میکنم و این کارم سبب شده که خواهرزاده ام بیشتر لبخند به لب داشته باشه و انگار یه حس خوب داره وقتی بهش توجه میشه
البته من بیشتر برای خودم این کار رو انجام میدم چون حس خوبی میگیرم و حالم خوبه از اینکه میتونم احترام بذارم
من از اینکه دارم یاد میگیرم احترام بذارم به بچه ها ،خانواده ،آشنا و غریبه و همه و همه خیلی خوشحالم
بعد مامانم بعد رفتنشون اومد گفت طیبه متعجبم کردی
درخواست کردی ازش دستمال کاغذی بده بهت
آفرین
چه عجب
و من خندیدم و گفتم خب دیگه تمرینات رو دارم انجام میدم ،درخواستمو میکنم بشه خوشحال میشم و نشه هم اشکالی نداره
امروز تابلوهای تمرینات کلاس رنگ روغنم رو به دیوار اتاقم نصب کردم و عکسشو گرفتم خیلی خوب شد
خیلی لذت بخش بود
من تازه فهمیدم چقدر تابلو کار کردم توی این یک سال که از کار کردنم به شدت راضیم و خیلی زیبا بودن
از اینکه امروز کلی چیز یاد گرفتم و از اینکه دارم عمل میکنم و سعی میکنم خوشحالم
وقتی امروز پیامی رو دریافت کردم بابت پیدا شدن امانتی ،با خودم گفتم طیبه الان وقتشه و باید درس هایی که از جلسات 6 تا 12 عشق و مودت یاد گرفتی ،به خصوص درمورد وابستگی ،باید در عمل به خدا نشون بدی که چقدر وابستگی داری و رها شدی از خواسته ات
و باید وقتی قدمی برداشتی این بار متفاوت تر باشه دیدگاهت
اینکه خودخواهانه عشق بورزی
اینکه لذت ببری از همون لحظه ای که داری و بدونی که همه چی گذراهست و از لحظه ات نهایت عشق و لذت رو ببری و خودت باشی و رها باشی
هرچی خدا برای تو میخواد تماما خیر و عشق بی نهایته
ببینم چیکار میکنی طیبه
اگر یادت باشه که این دنیا گذرا هست دیگه هیچ چیزی رو جدی نمیگیری
پس بسپر به خدا که خودش میدونه چجوری کمکت کنه
خدایا شکرت
بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و زیبایی خدا رو برای استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان و کسانی که درمدار دریافت این همه نعمت هستن از خدا طلب میکنم برای تک تکشون
دوستتون دارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تغییرات :
-مانند نفس کشیدن و غذا خوردن مداوم و تا پایان عمر و
-به واسطه ی افکار و باورهایی است که هر لحظه به جهان هستی ارسال می کنیم
قانون:
-جهان هر لحظه به باورها و فرکانس های بنیادین و اساسی ما پاسخ می دهد
-ما در هر لحظه با کانون توجه خود فرکانس هایی را به جهان هستی ارسال می کنیم که جهان از جنس اصل و اساس باورهایمان، شرایط اتفاقات موقعیت ها و ایده ها را به سمت ما هدایت می کند
-ما در هر لحظه در حال خلق شرایط زندگی خود هستیم
-اگر قصد داریم همواره در حال خلق شرایط زندگی خود به بهترین وجه ممکن باشیم باید همواره بر روی باورهای خود کار کنیم
-زمانی که هر لحظه در حال ساختن باورهای مناسب هستیم اتفاقات و نتایج زندگی ما همواره بر وفق مرادمان است
-به محض کار نکردن بر روی باورها و ارسال فرکانس نامناسب به جهان هستی نتایج معکوس و نامناسب برای ما رخ می دهد
-زیبایی جهان هستی این است که ما هر لحظه در حال خلق شرایط دلخواه خود هستیم برای ایجاد نتایج پایدار مدام بر روی باورهای خود کار کنیم
-کار کردن بر روی باورهایمان همان کنترل ورودی ها حذف افراد نامناسب گوش دادن به فایل های استاد حذف فیلم سریال و اخبار شبکه های اجتماعی است
-به محض کار کردن بر روی باورهایمان اولین نشانه ی آن این است که افراد نامناسب خود به خود و لاجرم از زندگی ما حذف می شوند
-تمرکز خود را بر روی تغییر باورهایمان قرار دهیم و نسبت به ایجاد و تغییر آنها متعهد و پایبند باشیم
-هرگز فکر نکنیم از کار کردن بر روی باورها و کنترل و مدیریت ورودی های ذهن بی نیاز هستیم ما همواره و تا پایان عمر باید بر روی باورها و ورودی های خود کار کنیم
-به محض کار کردن بر روی باورها نتایج همان لحظه خود را نشان می دهند
-زمانی که باورهای ما به صورت ریشه ای بنیادین و اساسی تغییر یابد نتایج زندگی ما به صورت پایدار و اساسی تغییر خواهد یافت
-همان گونه که برای غذا خوردن خوراک پوشاک.. هزینه های مالی و زمانی می پردازیم برای ایجاد باورهای درست و اساسی نیز باید هزینه ی مالی و زمانی پرداخته و نسبت به اجرای آن متعهد و پایبند باشیم
-نتیجه ی کار کردن روی باورها شادی آرامش و به صورت کلی داشتن احساس بهتر است
-با درک قوانین الهی به راحتی می توانیم نتایج آینده ی زندگی خود و دیگران را پیش بینی کنیم
-همان گونه که هر روز مشتاق نفس کشیدن و غذا خوردن هستیم باید مشتاق کار کردن بر روی ذهن خود و ایجاد باورهای اساسی باشیم
-به اندازه ای که به نخوردن غذای فاسد تعهد داریم به همان میزان ورودی های مناسب به ذهن خود دهیم
-گیاه تنها زمانی رشد می کند که شرایط مناسب را برای آن فراهم کنیم با کار کردن بر روی باورها و کنترل ورودی های ذهنمان شرایط را برای تحقق خواسته هایمان فراهم کنیم
-پیش از شروع هر دوره از خود چک آپ فرکانسی گرفته تا متوجه تغییرات خود شویم و انگیزه ی ما برای کار کردن بر روی باورهایمان افزایش یابد
-در شرایط به ظاهر بد باید بتوانیم از زاویه ای متفاوت به آن نگاه کرده و احساس خود را خوب نگه داریم
-تضادها و چالش ها می توانند به ما در رشد و پیشرفت بیشتر کمک کنند
-رشد و پیشرفت ما در تمام جنبه و زمینه ها به دلیل برخورد به چالش و تضادها و تلاش برای یافتن راه حل آنهاست
-تفاوت نگاه ما به چالش و تضادها می تواند نتایج جدید و متفاوتی از دیگران برای ما ایجاد کند
-چالش و تضادها نعمت های بی انتهای الهی هستند که اگر بتوانیم از زاویه ای متفاوت به آنها نگاه کنیم از آنها به نفع خود بهره برداری خواهیم کرد
-اتفاقات به خودی خود خنثی هستند برچسبی که ما به اتفاقات می زنیم نشانگر نتایجی است که از آنها دریافت می کنیم
-همواره یاد بگیریم زیبایی ها و نکات مثبت را در هر شرایطی ببینیم
-خداوند قرآن را به عنوان کتاب راهنما برای ما نازل کرده است
-هنگام مطالعه ی آیات قرآن باید به آیات اصل توجه کنیم نه به ایات متشابه
-آیات اصلی آیاتی است که بارها و بارها از زوایای متفاوت تکرار شده است
-اگر در قلب ما بیماری یا مرض باشد به سراغ تفسیر و تاویل آیات متشابه هستیم که تفسیر آن را جز خداوند هیچ کس نمی داند
-خداوند در قرآن آگاهی هایی به ما می دهد که با درک و عمل کردن به آنها در دنیا و آخرت سعادتمند خواهیم شد
-ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
-با ثروتمند شدن کارهای درست بیشتر و کارهای نادرست کمتری انجام خواهیم داد
-تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است
-تنها راه گذر از مادیات رسیدن به آن است
-تنها راه باور به خداوند ثروتمند شدن است
-همواره از خداوند طلب هدایت کنیم به خداوند ایمان و باور داشته باشیم و بدانیم طبق قانون افراد مناسب در زمان مناسب به سمت ما هدایت خواهند شد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
خدایاهرانچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی..
سلام وعرض ادب به استاد نازنیم ومریم بانوی شایسته وتمام دوستان همفرکانسیم
روزشمار تحول زندگی من فایل 58
مبحث وفلسفه دوره دوازده قدم: اجرا کردن قانون تکامل درعمل درمسیر پیشرفت وبهبود زندگیمون از هرجهت..
دوره ی دوازده قدم دوره ای هست که حول محور یه سری تمرینات عملی میچرخه که عمل کردن به اونها واجرای اونها به صورت تعهدی وجدی، درهایی از نعمت رو به زندگیمون بازمیکنه وزندگیمون رو متحول میکنه..
کارکردن روی خودمون واصلاح وبهبود باورها یک امر همیشگی هست مثل نفس کشیدن مثل آب خوردن مثل غذاخوردن که بدن همیشه بهش نیاز داره اینجور نیس که مثلا ما بگیم بیایم یه بشکه آب بخوریم وبعدتایه هفته به آب نیاز نداشته باشیم..
تغییرات تو زندگی ما به واسطه ی افکاری هست که ماداریم به جهان هستی ارسال میکنیم.. قانون کلی جهان اینه که جهان داره هرلحظه به افکار ماواکنش نشون میده یعنی مادرهرلحظه باتوجه کردن به موضوعات مختلف واتفافات مختلف فرکانس هایی رو به جهان ارسال میکنیم وجهان هم ازجنس همون فرکانس های ارسالی خودمون اتفاقات زندگی مارو رقم میزنه، ایده ها، شرایط، آدم ها موقعیت هایی وارد زندگی ما میشن که همجنس بافرکانس های ارسالی ماهس وما درهرلحظه داریم زندگیمونو با افکارخودمون خلق میکنیم..
وقتی که ما هرلحظه داریم افکارمونو به سمت مثبت جهت دهی میکنیم وتوجه وتمرکزمون روی زیبایی، فراوانی، شادیها، ونکات مثبت، حرفهای خوب، اخبارخوب هس وباورهای مناسب میسازیم زندگی ما روی غلطک هس ونتایج عالی هس اما وقتی که توجه وتمرکزمون روی اخبار منفی، نشستن پای برنامه های تلوزیونی، گشتن تو فضای مجازی ودنبال کردن نکات منفی هس ومراقب نبودن ورودی های ذهنمون هس مسلما نتایج وخروجی های بدی هم دریافت میکنیم. مثل باغی که 20سال روش کارکنیم کود مناسب، آب مناسب، نور مناسب به باغ برسونیم مسلما درختهای پربارتر وبهتری داریم اما اگر چندماه روی این باغ کار نکنیم خب معلومه که درختها آفت میزنه. خشک میشن. ویواش یواش کل باغ ازبین میره.. فرکانس هاهم همینطورن اصلا خوبیه فرکانس وزیبایی جهان هستی به همینه که مادر هرلحظه با افکار وفرکانس هامون داریم شرایط زندگیمونو خلق میکنیم.. وکارکردن روی باورها به معنی شاخ غول شکستن یا تلاش های فیزیکی طاقت فرسا نیس به معنی مراقب بودن ورودی های ذهنمون هس..حذف کردن تلوزیون.. گوش نکردن به اخبار منفی. حذف یه سری آدم های منفی..
وقتی که ماروی باورهامون کارمیکنیم یه سری آدم های نامناسب خودبه خود حذف میشن.وقتی که روی خودمون کار میکنیم جهان مارو هدایت میکنه به مکان های مناسب.. به آدم های مناسب به شرایط مناسب،، خیلی واضح بمن نشون میده که من دارم تغییر میکنم. یه سری اتفاقات میفته یه سری آدم ها حذف میشن ویه سری آدم هایی که با خودمون هم فرکانس هستن باما هم مدار میشن.. وخودمون رفته رفته تو شرایط خوب قرارمیگیریم.. واگر که ما بدونیم ودرک کنیم که افکارما داره شرایط زندگی مارو رقم میزنه وتوجه من داره زندگیمو خلق میکنه دیگه باید مراقب ورودی های ذهنم باشم..من تواین مدتی که دارم روی خودم کارمیکنم قشنگ میفهمم زمانی که دارم ازمدار خارج میشم.. مثل همین دوسه روزی که درگیر نامزدی شدن دخترم بودم بیشتر تمرکزم رفته بود روی واتساپ واستوری گذاشتن واستوریهای دیگران ودیدن وفهمیدم که دارم از مدارخارج میشم چون یه دوتا اتفاق ناخوشایند برام افتاد اما خودم فهمیدم که دلیلش چیه.. بی حوصله تر شده بودم حسم درکل خوب نبود احساس کردم که دارم یه چیز ارزشمند واز دست میدم باوجود اینکه یه اتفاق عالی توزندگی من افتاده بود دخترم نامزدی کرده بود ولی من ازیه طرف خوشحال بودم واز یه طرف هم احساس میکردم دارم از مکان امنم که سایت بود دور میشدم احساس خلا میکردم اصلا یه حس بدی داشتم احساس ترس بود ترس ازاینکه دیگه نتونم اون خلوت ها ومراقبه هامو داشته باشم یا اون آرامشه ازم گرفته بشه وکاری که کردم این بود که تَق واتساپمو حذف کردم وانگار یه بار سنگین ازدوشم برداشته شد انگار سبک شدم وزمانی که برگشتم به سایت یه حس آزادی بهم دست دادهیچ جوره نمیخام سایت وازدست بدم هیچ جوره حاضر نیستم این فضارو ازدست بدم حتی اگر اون ور قضییه دخترم باشه..
دوره ی دوازده قدم :جلسه اول چکاپ فرکانسی هس یه عکس قبل از عمل که نشون میده ما قبل دوره کجا بودیم وبعد دوره کجا هستیم. درهمه جنبه ها.. ثروت. سلامتی. دارایی. نزدیکی باخداوند. عزت نفس. ووو..
جلسه دوم :تمرین ستاره قطبی که راه راست وبه ما نشون میده اجراکردن قانون تکامل تو زندگیمون.. به مایاد میده که سپاسگزارتر باشبم بما یاد میده تاباتوجه کردن به نکات مثبت ویاداوری اونها نکات مثبت واتفاقات عالبتر بیشتری رو به زندگیمون دعوت کنیم.
جلسه سوم وچهارم:تمرکز برنکات مثبت.توجه به زیبایی ها.
جلسه پنجم:چگونه فکر خدارابخوانیم درقرآن.. اساسی ترین نکته.. که با قرآن فکرخداروبخونیم بما یادمیده چطور ثروتمندبشیم.. چطورهم تو این دنیا وهم تواون دنیا بهشت وازآن خودمون کنیم بهمون یاد میده احساس خوب =اتفاقات خوب..
وجلسه ششم هم درمورد هدف گذاری هست.. چه هدفی رو انتخاب کنیم وچیکار کنیم که به اهدافمون برسیم..
دوره ی دوازده قدم یه دوره ناب هس یه دوره فوق العاده اصلا تمام دوره های استاد تمام اموزش هاش تو فایلهای دانلودی توی مستند زندگی دربهشت وسفربه دور امریکا تمامی اینا کلیدهای رسیدن به موفقیت ویه زندگی لاکچری هس.. رسبدن به استقلال مالی ومکانی.. رسیدن به خداوند ومعنویت.. سلامتی مطلق.. تجربه ی روابط عاشقانه تر وبهبود شخصیت وزندگی درتمام جنبه ها..
ازاستاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم ازخدای عزیزم بینهایت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که منو به این مسیر هدایت کرد چون تو به نیت رسیدن به مادیات وارد این سایت میشی اما چیزی که این سایت بهت میده هزاران هزاربار فراتراز مادیات هس که آرامش مهمترین وارزشمندترین چیزی هس که تو از این مسیر دریافت میکنی که مهمترین نشانه ایمان آرامشه ووقتی آرامش داشته باشی یعنی ایمان داری ووقتی ایمان داشته باشی باقی چیزا خود بخود وارد زندگیت میشه…
باخداباش وپادشاهی کن
بی خدا باش وهرچه خواهی کن…
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
خداوندی که هر لحظه در حال هدایت من است.
به لطف الهی ، حدودا با ورودم، به این سایت الهی و طبق خاسته ایی که داشتم..
یه تضادی که سالها باهاش جنگ و دعوا میکردم..بازم چند سری بود “حتی دو ماه تقریبا پیش بازم یبار دیگه ؛ برام تکرار شد…
و با وجودی که در مسیرش ،تکاملی پیش میرفتم..
دیدم بازم این تضاد بهم نشون میده باید یسری تعقییرات توی باورام بوجود بیارم..
و همین تضاد ، که واقعا گذشته منو وارد رنج بزرگی توی بیزنسم بوجود میاورد…بازم داره برام تکرار میشه..اینبار توی بازه زمانی..طولانی …
و لطف خداوند باعث شد..که از خداوند بخام..من میخام کارمو به این سمت کشونده بشه..
و یسری ،اقدامات روی باورام شکل دادم..
مخصوصا دوره عزت نفس خیلی به من تحول داد..
تا اینکه بعد از گذشت هفته ها..و هدایت خاستم از خداوند و طبق تکاملم ..هدایتم شدم به الهام جدیدی از طرف خدا..
دقیقا زمانی اقدامات شکل گرفت…که با شرایط زندگی من هماهنگ بود.تا بتونم با خیال راحتری این پروسه رو بگذرونم..
و باز لطف خدا قدم به قدم تکاملی یسری کارها بود که باید به نحو صحیح..در هر حوزه ایی که پیش میرفتمو..بهم میگفت و من قدرت عملگراییم با هر بار انجام دادنش..قوی قوی تر میشد…
تا اینکه این مرحله با چند بار ازمون خطا.و بیشتر لطف خدا باعث شد.تا من بتونم بهترینهای خودمو و اون عزت نفسمو گسترش بدم..
و یسری پاشنهای ناجورم این مابیین بصورت قوی پیدا شد…
و من تو همین یکماه.به اندازه چند سال گذشته ام توی بیزنسم ،”رشد کردم..هم از نظر شخصیتی و هم از نظر مهارت.و بیشتر دوره عزت نفس.خیلی بهم کمک کرد..
تا بتونم ادامه بدم…
و دیدم توی این وضعیتی که هستم یه تضاد داره نابودم میکنه.خودمو هر چقدر داشتم غرق میکردم.بیشتر دست و پا میزدم..
که اونجا بخودم گفتم تو سعی و تلاشتو کردی.پس رهاش:کن اگه جلو نمیره..
مثل گذشته تقلای بیهوده نکن..
همونجا کاملا کاتش کردم..گفتم حتما خیر و برکتیه ..
و با یه هفته کار کردن..کاملا اون مرحله آخر رو گذاشتم کنار
چون کارم دیگه مرحله اخر بود..بهمین خاطر اون تضاد نمیزاشت من پیش برم..
دقیقا این تضاد لطف خدادند برای من بود.و یادگیری درسهاش برای شخص من بود…
و این گذشت…بعد یه هفته هدایت شدم به یه ایده جدید…و یسری اقدامات انجام دادم…
و طی چند.روز دیدم اون کارهای گذشته توی اون شرایط چقدر درسها و چقدر من عزت نفس گرفتم.چقدر مهارتم قوی شد…
……
و من به لطف خودش تونستم امروز مرحله بعدی رو شروع کنم..و بتونم هنوز ورژن بهتری رو با لطف خدادند به انجام برسونم.
هنوزم نمیدونم میخاد چی بشه..
ولی میدونم..برنامه خداوند درست و دقیقه..
برنامه خداوند در زمان مناسب منو باهاش هماهنگ میکنه….
واقعا همین 1 ماه نیم…چه تحولی توی مهارتم و شخصیتم بوجود اورد خدا داند یه سالها که این خودباوری و کار کردن روی قوانین میخاد چی بشه…
چقدر خوبه بتونیم ، از دل تضادها بنفع خودمون ،”استفاده کنیم…
تضادها باعث رشد و پیشرفت ماها هستند ..اگه من نوعی به تضاد نخورده بودم..
هیچ وقت معنای زندگی خوب و سعادتمند دنیا و اخرت رو درک نمیکردم..
و هر چقدر میگذره..تفاوت فرکانسی خودم و اطرافیانمو به واقعیت تصویر بصورت دقیقه ایی بیشتر درک میکنم…..
ایتقدر داره برام واضح میشه که شبها با مرور کردن ،زندگیم و اتفاقات زندگیم ..بیشتر سر سپرده میشم که هنوز با تمرکز بیشتری روی خودم کار کنم..
چون اینروزا شدتش مخصوصا تو بحث پیگیری بیزنسیم…داره برام قوی قوی تر میشه …
من هنوز تو فرکانس این دوره قرار نگرفتم…
ولی همین دوره اول جلسه عزت نفس،” چند مدار منو در همه جنبه ها ..رشد داده…
هر چقدر بیشتر تمرکز ی روش کار میکنم..بیشتر بیشتر اتفاقات زندگیم و هدایتهام اسانتر و قوی تر میشود…
این فایل از نشانها چند باور عالی به من رسوند..که من باید سعادتمند در دنیا و اخرتم باشم!
و باور به اینکه من نگران آدمها و شرایط:زندگیم نباشم.خداوند افراد مناسب رو بسمت روانه میکنه و بیشتر سرسپرده و تسلیمش باشم…
نکته بعد ..در این مسیر و تکاملی پیش برم..و خیلی متوجه احساساتم باشم..چون به محض اینکه کانون توجهت و باور و افکارت تعقییر میکنه..شکل احساساتت بهت خبر میده در چه برهه ایی هستی..
باید همیشه تقوا رو پیشه وجودیمون کنیم و بتونیم هر لحظه اتفاقات خوب رو برای خودمون رقم بزنیم.
و نکته بعد…خداوند به افکار من پاسخ میدهد.افکار من چیدمان زندگیم میشود.و همون لحظه برام کن فیکون میشه
و نکته بعد …خوراکی ذهنمو هر لجظه رفرِش کنم و ایمانم و تکلم و توحیدمو هر لحظه برنامه ریزی کنم.
و نکته بعد تمرین ستاره قطبی و تمرینات احساس خوب داشتنو مدام با خودم در هر لحظه بیاد بیاورم و عمل کنم..
و نکته بعد…ایمان بخداوند و ایمان به بگانگی خداوند.و ایمان به رزاق بودن خداوند..
که همین امشب بهم گفت..ما هستیم که به تو روزی میدهیم..و تو روزی دهنده ما نیستی…
این عدل خداوند…
اون بهترین روزی دهندگان هست و اون بسیار قوی و با استوار هست…
و نکته بعد ….همین در مسیر راست بودن.هر چقدر من بتونم کنترل عواطف داشته باشم.در هر شرایطی میتونم زندگیمو بصورتی که من میخام برای خودم خلق کنم..
ما به افکارمون زندگیمونو برای خودمون خلق میکنیم!
هر چقدر بتونم قوی تر عمل کنم.بیشتر میتونم زندگی خوبی رو در دنیا و اخرت برای خودم رقم بزنم..
این مدت کار کردن روی شخصیتم و بیزنسم..من بصورت عملی قانون خداوند و تکامل رو بصورت دقیق ،درک ،” و عمل کردم…
و میدونم برای قدمهای بعدی هنوز باید بیشتر بتونم ..روی افکار و باورهام کار کنم….
و این پروسه هر چقدر پیش:میرم.بیشتر درک میکنم…
میبینم!..من خودمم که خودمو،” زیر خروارها کثافتها گم کنم..و با دست خودم گورمو بِکنم
و نقطعه متقابلشم طبق الهاماتی که بهم میشه.
بیشتر دزک میکنم..که عمل با قانون میتونم بهشت دنیا و اخرت رو برای خودم رقم بزنم..
انشالله به لطف کَرمش بتونم این مسیر پر از گنج رو با نور قران ..که تنها مکانی که بهم بجز این سایت آرامش میده..
بیاد اوردن نکات کلیدی قرآن هست..
که همگی توحید..و نزدیک شدن قیامته…
و یادم باشه باید عمل کنم!ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است…
این ایمان بند کفشتو سفت میکنی حرکت میکنی و بقیه کار رو رها میکنی…
و میدونی بهت آرامش و احساس خوب میده حتی اگه برات تضادی پیش میاد…
یه حس امید که بهترینها رو خداوند برات قرار میده…
یه حس شادی وصف ناپذیریه..که فقط با تکامل و پیش رفتن و درک کردن میتونی…اون طعمشو بچشی…
در نهایت سپاسگزار خداوندی هستم..و با این باور که شما گفتین مثل اون هنرهای اون اشخاص در اون نمایشگاه….
منم با این باور …
که بیزنس من از جانب خداوند بهم الهام شده.چیزی که قابلیت بسیار بزرگی رو میتونه توی کشورم و حتی اینده..به لطف خداوند…. در دیگر نقاط دنیا بوجود بیاره ….
و من با این ایمان که کارم حرفی نداره.تمام مسایل افراد رو بازم به لطف خداوند.و درسهایی که بهم الهام کرد…طی تکامل درونش چیدمان شده..
و کار الهی من قابلیت فروش خیلی عالی داره! .
کار من خودباوری داره!
کار منو و خداوند یکیه!…چون من جانشینش میباشم.و میتونم بجاهای معتبر فروش خیلی خوبی رو داشته باشم..
خداوند روزی رسان قهاری هست..امشب بهم گفت..خداوند وعده اش حقه…
حتی حرفهای خودتم حقه….
مسیرت حقه…
کارت حقه….
و من به زودی بیزنس الهیم به جاها و مسیر خوبی که خداوند برام مهیا کرده چیدمان میشه..
کار من قابلیت بزرگ و پروفروشترین کالا میشود و ایمان دارم.مورد ایتقبال خیلی از افراد قرار میگیرد…
و در نهایت..تضاد بزرگی که هر سری برام تکرار میشد… و منو به خشم فرو میگرفت..باعث شد طبق قانون خداوند باورام قوی تر بشه و به خودشناسی برسم..و همین افکار سالم در برابر تضاد…هدایت شدم به مسیری که بهترین و سالمترین و اسان ترین مسیر هست…برام!..
خدایا سپاسگزارم که من هدایت شدم به چیزی که سالیان سال داشتم با شخصیت دربه داغون ..و شرک آمیز از طرف فلان ارگانهای دولتی.فلان شخص.فلان مدرک….فلان شخص فللن رئیس فلان اداره و فلانهاااااااااااااااااااااااااااااتااا
تا 10 سال زور زدن…
امروز با کمک قانون تو براحتی اسان شدم و ثروتم و شخصیتم در تمامی جنبه ها داره …مانند گردباد باد در بیابان قوی قوی تر میشود….
خدایا هر فایلی که برام باز میشه اخرش منتهی میشه به توحید و ایمان به تو..از خودشناسی به خداشناسی…
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار…
ستاره قطبی من با این فایل و این توحید و این باورها هماهنگ شد..برای قدم های بعداییم….
خدایا تنها تو را می پرستم و فقط از تو یاری می جوییم.