مقدمه دوره ۱۲ قدم - صفحه 6

احساس آرامشی که منو آورد توی نوشتن پیام اونقد خاص بود که سلام و احوالپرسی رو گذاشتم برای جمله ی دوم

سلام استاد عزیز و دوستای گلم. اول حسمو میگم بعد تشکر و تعارفارو مینویسم

هنوز پونزده دقه نگذشته از این فایل، اول فایل دلم میخواست شروع کنم به نوشتن حسم، پیغام فاطمه خانوم صلح بین که اولین پیام این فایل بود رو خوندم، ذهنم گفت تعداد روزای عضویتت به چندصد روز رسیده، بذار تا نتیجه های بزرگترت که رسیدن اونوقت بنویس، مهمونی که نیست بیای احوالپرسی کنی.

تا اینجای فایل استاد از نتیجه ها گفت که این چندسال، همه چیزو با تکاملش، به موقع… بهشون رسید. نگاه کردن به مسیر و پیشرفتای کوچیک و بزرگ، دفترچه ی باشگاه رو، استاد راجبشون گفت…

خودم خنده م گرفته الان، یه عالمه چیزای قشنگ و با ارزش و رویایی رو دلم بهم یادآوری کرد که تا الان بدستشون آوردم و شوکه شدم با اینکه هرروز چندبار بهشون فکر میکنم، همین الان فراموشم شده بود…

الان که این فایل حسمو چند درجه بالاتر بردش، خبرای خوب از دوستم شنیدم، پیامک راجب موضوع دلخواهم برام اومد و … چنتا چیزی که حس خوبمو بیشترش کرد، بهم رسید.

اولین بار نیست که حسم بهتر میشه و خبرای خوب اتفاقای خوب میفته… ولی الان حس میکنم، تازه دارم تکاملو درک میکنم، تازه دارم رشد میکنم… این حس تازگی رو دوسش دارم که هرروز، هربار توی وجودم شعله میگیره. هربار که یه قدم جلوتر میرم میگم تازه معنی رشد دارم میفهمم، هربار که جلوتر میرم، حس میکنم الان بهترین اتفاقه،‌بهترین لحظه ست… هربار میگم الان دیگه بی نظیره…ولی سری بعدی اونقد خالص تر میشه که میگم الان عالیه همه چی…

چی میتونم بگم بجز تشکر از استاد از دوستای عزیزم خونواده ی فوق العاده ای که اینجا باهمیم…

فقط تشکر،‌فقط آرزوی رسیدن به تمام خواسته هاتون،‌آرامش بیشتر، ثروت بیشتر،سلامتی بیشتر، شادی بیشتر، عشق و لذت بیشتر

استاد عزیزم، خونواده ی گلم، به همه تون افتخار میکنم و برای هممون آرزو میکنم به هرچیزی میخوایم برسیم، با آرامش و سرعت و لذت بی نهایت