باورهای بشری که تبدیل به قانون شدهاند
به نقل از استاد عباس منش:
خیلی از اوقات با موارد و صحبتهایی مواجه میشویم که گوینده مثل یک قانون از قبل نوشته شده و غیرقابل تغییر آنها را بیان مینماید.
مثلاً در کلاس بازاریابی و فروش، این موارد را تدریس و تاکید می کنند :
راهکارهای مهم برای فروش مؤثر و بیشتر: پوشش لباس واحد با رنگ و مدل یکسان توسط اعضای شرکت و… یا در مبحث ایمیل مارکتینگ، راهکار کسب نتایج عالی برای فروش را اینگونه بیان می کنند : ارسال ایمیل هدیه برای افراد در مرحله اول بازاریابی اینترنی، سپس معرفی محصول اصلی برای فروش و تاکید میشود که اگر در ابتدا فقط محصول نهایی را برای فروش معرفی نمایید، این امر قطعاً به فاجعه و شکست میانجامد.
این تمثیلها نه تنها در امر بازاریابی و فروش بلکه در همه مسائل و مباحث صدق میکند.
سؤالی که پیش میآید،این است که آیا این واقعیت برای همه بیزینس ها یکسان است؟
به نظر شما انتخاب و اجرای کدام یک از مراحل سود بیشتری به ارمغان میآورد؟
اصلاً مهمترین عامل تعیین کننده کسب سود بیشتر چیست؟
آیا عواملی چند در این کار دخیل هستند یا یک عامل؟
واقعیت ماجرا این است که نتیجه نهایی ارتباط زیادی به عملکرد ما ندارد بلکه نتیجه تاثیر مستقیم باورهای ماست .
با قدرت عنوان مینمایم که تنها پارامتری که تعیین کننده موفقیت افراد میباشد، پارامتر باور است. مثالی در زمینه کسبوکار ساختمانسازی میزنم.
باور افراد در حوزه صنعت ساختمان این است که بهترین حالت، سود نهایی ۱۰۰ درصد است. یعنی اگر شما ملکی با هزینه صد میلیارد بسازید و بتوانید با دویست میلیارد به فروش برسانید، از صد در صد سود بهره بردهاید. اما این بهترین حالت نیست بلکه فقط یک باور است، نه یک قانون مشخص و از قبل تعیین شده. من به شما اطمینان میدهم که هر شخص قدرت تغییر این اعداد و ارقام را دارد. به این شکل که هم میتوان آن را افزایش داد و هم کاهش! اما اکثر افراد سود صد در صد را بهترین حالت ممکن پنداشته و تصویر ذهنی که از خود دارند این است که دسترسی به بهترین حالت غیرممکن است، این تصویر ذهنی باعث میشود که به ۵۰ درصد سود رضایت داده و آن را کافی میدانند.
باید این امر را جدی بگیرید که باورهای ما واقعاً تعیین کننده تجربیات ما هستند، در این ماجرا نیز همین باور مخرب شما را از سود صد درصد دور کرده و به پنجاهدرصد قانع میسازد. همواره افرادی را میبینیم که در حوزه کاری خاصی فعالیت میکنند اما نتایج مطلوبی به دست نمیآورند درحالیکه دیگر همکارانشان در همان حوزه نتایج عالی و متفاوت از آنها را در یک بازه زمانی کمتر و با همان امکانات،همان موقعیت جغرافیایی و همان وضعیت اقتصادی،تجربه میکنند. جواب این تفاوت، تنها در سیستم باوری آنهاست زیرا اگر باورتان قدرتمند کننده باشد رفتارهایی از شما سر میزند و ایدههایی به ذهنتان میرسد یا موقعیتهایی خاص و عالی را جذب میکنید که باعث میشود نتایج فوقالعادهای را به دست آورید.
آنچه این تفاوتهای فاحش را ایجاد میکند، عملکردهای متفاوت افراد در یک زمینه کاری مشترک نیست بلکه باوری است که در پس آن رفتار متفاوت پنهان است.
یک مثال در حوزه کاری خودم مطرح مینمایم: باور من این است که شغل بسیار ارزشمندی دارم و افراد بسیاری وجود دارند که از نتیجه فعالیتهای من استفاده میکنند. این شغل توانسته است با تغییر زندگی میلیونها نفر نتایجی بینظیر بیافریند لذا افراد زیادی هستند که با عشق و علاقه برای پیشرفت خود و کسب تجربه عالی در زندگی، هزینه کنند و………
من با این باور، تنها با یک تبلیغ ساده و کم هزینه مثل فرستادن تعداد مشخصی پیام و ایمیل نتایجی شگفتانگیز را به دست آوردهام. حال به بررسی روی دیگر سکه میپردازم: فرد دیگری که دقیقاً در جایگاه شغلی من اما با باوری متفاوت از من قرار دارد، بر این باور است که مردم پول ندارند که بابت محصولات او هزینه کنند یا این باور که اساتید و افراد زیادی هستند که میتوانند فعالیت مرا حتی بهتر از من انجام دهند یا این باور که تعداد افرادی که ارزش کار مرا درک کرده و حاضر به تهیه محصولات آگاهی دهنده من میباشند، بسیار کم است و………
اولاً این باور مخرب هرگز به شخص اجازه نمیدهد که اقدام به ارسال ایمیل یا پیام به مخاطبین جهت تهیه محصولات خود نماید. ثانیاً اگر هم این فرد با این باورها و پیش فرضها اقدام به ارسال همان تعداد پیام و ایمیل نماید که اینجانب فرستادم، قطعاً نتیجهای کاملاً متفاوت را تجربه مینماید. میخواهم بگویم که فقط و فقط یک باور قدرتمند کننده است که اقدام را به وجود میآورد و فرد را جسور و ریسکپذیر مینماید. فقط در صورت داشتن یک باور قدرتمند است که افراد علاقهمند به تجربه ناشناختهها میشوند.
این امر در همه زمینهها، همه کسبوکار و فعالیتها و همه امور انسانی صدق میکند، برای اثبات این جمله،اگر در شرایطی قرار گرفتید که یکی از دوستان شما حکایت کسبوکار خود را اینگونه بیان کرد که: ۲۰ سال است در زمینهای خاص فعالیت میکنم اما با وجود تلاش فراوان نتوانستهام هیچ سود مالی چشمگیر یا درآمد خوبی را کسب نمایم، شما باید در چنین شرایطی قبل از تصدیق و باور گفتههای دوستتان، ابتدا یک جستجوی جامع در مورد دیگر افراد فعال در زمینه فعالیت دوستتان انجام دهید. با انجام این تحقیق پی میبرید افراد بسیار زیادی وجود دارند که برعکس دوست شما در بازه زمانی کمتر یا تلاش فیزیکی کمتر سود مالی بسیار چشمگیر و متفاوت از دوست شمارا کسب نمودهاند. این نتیجه متفاوت فقط و فقط زاییده یک باور متفاوت با فرکانس مثبت و مؤثر است و ثابت میکند نتیجهای که افراد از باور خود میگیرند تابع هیچ قانون واحد و مشخصی نمیباشد. باید متذکر شوم که من درباره فکر حرف نمیزنم بلکه منظور من باور است و این دو موضوع کاملاً متفاوتاند. باور فکری است که بارها و بارها تکرار شده و سپس تبدیل به فکر مسلط شما گردیده است.
تجربه باورهای یک فرد قرار نیست تجربه باورهای شما باشد اگر شما باوری متفاوت و قوی داشته باشید نتیجهای به همان اندازه متفاوت و قوی را تجربه خواهید کرد.
هنگامیکه برای اولین بار در تهران فعالیت حرفهای خود را در این حوزه آغاز نمودم، همه دوستان ادعا داشتند که هرگز نمیتوان در تهران بدون داشتن مدرک دکتری و … موفق شد. هفتخوان رستمی که دوستان برای کسب موفقیت در تهران برای بنده طرح کردند این بود که برای موفقیت، علاوه برداشتن تحصیلات عالیه نیاز به چندین سال سابقه کار، تحریر مقاله در مجلات مطرح مختلف،برگزاری برنامه زنده در صدا و سیما، داشتن روابط با افراد ویژه و …میباشد. اما این باور آنها بود، نه باور من، پس طبیعی است که نتایج من نیز باید متفاوت از نتایج آنها باشد.
اظهارات مجری برنامههایم به این شکل بود که: من در تهران مجری اساتید زیادی بوده و برنامههای زیادی برگزار کردهام لذا بر اساس تجربه به شما میگویم اگر میخواهی در کار خود موفق باشی باید با برگزاری یک کلاس ۱۰ نفره کار را شروع کرده و آرامآرام طی چند سال خواهی توانست سمینارهای چند صدنفری برگزار نمایی. مزیت این کار این است که اگر در ابتدا شکست خوردی چیز زیادی از دست ندادهای!
اگر بخواهم پیشنهاد دوستمان را آنالیز کنم، واضح است که باورهای این شخص بسیار متفاوت است با باورهای من! مجری برنامه به شکست فکر کرده بود حتی برای آن راهکار هم گذاشته بود اما من برای شکست نیامده بودم. کاملاً طبیعی است که تجارب من نیز کاملاً متفاوت از تجارب او باشد زیرا باورهای ما تعیین کننده نتایج و تجارب ما هستند و آنچه در این موضوع اهمیت داشت،باور من بود نه باور مجری!
من بر این باور بوده و هستم که کارِ ما، بسیار ارزشمند است و افراد بسیار زیادی وجود دارند که تصمیم قاطع گرفتهاند تا با قوانین خوشبختی آشنا شده و زندگیشان را تغییر دهند من با این ایمان راسخ و این باور قدرتمندکننده کارم را شروع کردم و این ایمان راسخ و باور قدرتمند کننده نتیجهای متفاوت و تجربهای متفاوت از دیگران به من بخشید. بیش از صد نفر شرکتکننده در اولین همایش من حضور داشت که باعث تعجب همگان شده بود و به لطف خدا اتفاقات فوقالعاده خوبی در ادامه برایم رخ داد و دلیل متفاوت بودن این نتایج متفاوت بودن جنس باورهایم با دیگران بود. شما باید برای اصلاح باورهای خود افرادی را بیابید که در زمانهای کوتاه نتایج فوقالعادهای کسب نمودهاند. سپس از آنها الگوبرداری کنید. ببینید آنها چگونه توانستهاند با باورهای قدرتمند کننده و سرمایهای کم نتایجی عالی بیافرینند و این یعنی برداشتن یک گام مثبت در مسیر تحقق اهدافتان.
و بهعنوان آخرین نکته یادتان باشد هر چقدر باورهای عالی را در خود ایجاد کنید، باورهای عالیتر از آن نیز وجود دارد که میتوانید همواره در مسیر زندگی و در مسیر تکامل خود آن باورها را مرتباً جایگزین نمایید.
سلام وقت شما بخیر.استاد عزیز ممنونم که این اطلاعات ناب رو در اختیار ما گذاشتید .لذت بردم. از خیلی سال پیش فکر میکردم که همه چیز جبره و در اخر هر اتفاقی که میافته مثبت یا منفی همه خواست خداست ولی با چیزهایی که توی دوره های رایگان شما شنیدم و هیچ جای دیگه واز هیچ سخنران مذهبی حداقل من نشنیدم که کاملا توضیح بدن و مردم رو اگاه کنن که این قانون چطور عمل میکنه و قانون افرینش چطور عمل میکنه و واقعا متاسف شدم که چقدر از عمرم گذشت و بعد از پنجاه واندی چیزهایی رو بشنوم که یک عمر نشنیدم با توجه به اینکه دائم سخنرانی افراد مختلف رو گوش دادم ولی صحبتهای استاد تمام سوالات ذهنی منو پاسخ دادند و از یک سر در گمی بزرگ خلاص شدم البته فکر میکنم بقول استاد باورها یک دفه بوجود نیومده که یک دفه هم از بین بره ولی توی این مدت کم با توجه به اینکه من یک بازنشسته هستم و با توجه به اینکه هنوز نمیدونم درست باید چکارهایی انجام بدم ولی انقدر تغییرات داشتم که خودم باورم نمیشه این من هستم و این زندگیه منه خدایا شکرت الان در شرایطی هستم که امکان خرید دوره رو ندارم ولی هر فایل استاد رو صد بار گوش کردم وهر دفعه بیشتر درک کردم و بیشتر لذت بردم.ممنونم از استاد عزیز که اینقدر راحت و قابل فهم همه چیز رو بیان میکنن اگرامکانش هست براتون توی یه فایل رایگان که من بتونم استفاده کنم بیشتر راجب به چگونه فرکانس خودمونو بالا تر ببریم البته شما خیلی واضح توضیح دادید ولی من که باورهای پنجاه ساله بهشت و جهنمی دارم .خلاصه به همه پیشنهاد میکنم که از فایلهای شما استفاده کنن و اگر در توانشون هست از دوره ها استفاده کنن که قطعا کاملتر هست .خدمت استاد عرص کنم که من خریداری نکردم ولی فایلهای استاد برام اومده تو تلگرام البته رایگان ها تا بخرم دوره ازشون ولی من خریداری نکردم خدایاری کنه تمام فایلهای شما رو یکی یکی میخرم چون میدونم که دنیای منو عوض خواهد کرد.از شما حلالیت میخوام ولطفا نگید حلال نمیکنم چون من از کس دیگه خریداری نکردم اینها رو نوشتم چون شما فرمودید همه نطرات رو میخونید. امیدوارم همانطور که دست مارو گرفتید و این اطلاعات ناب رو در اختیار ما قرار دادیدخدا پاداش چنین هزار برابری به شما عطا کند .در پناه ایزد یکتا شاد و سربلند باشید
سلام مهربان خدایم…
در این ساعت سراسر ملکوتی،که عطر ناب خودت،در همه جای جهان گسترده شده است و طنین الله و اکبر تمام سکوت این جهان و کیهان رو در تاریکی شب می شکند،عاشقانه برای تو می نویسم معبود بی همتایم!
چقدر زیباست با تو بودن در هر لحظه،چقدر زیباست از تو خواستن،چقدر لذت بخش است فقیر درگاهت بودن!
چون توانایی!
قادر مطلقی!
عالم مطلقی!
و تمام قدرت زمین و آسمان و هر آنچه در بین آن است،در اختیار توست!
چند روز پیش،نوشته ای رو خوندم که آمار و تعداد تمام موجودات و جنبدگان و حشرات روی کل زمین رو داری و چقدر داشتن چنین خدایی لذت بخش هست که روزی تمام آفریده هایت رو تامین می کنی و هیچ چیزی رو حتی کوچکترینش رو از یاد نمی بری،و دلخوشم به این خدایی که هر لحظه بی نهایت از جایی که فکرش رو هم نمی کنیم می بخشد…
ما خسته شدیم و خواب گرفت ولی تو را خستگی و خواب نیست!
خدایی که از همه چیز و از درون هر کسی آگاهی،به اندازه ی وسعت خودت،قلبمان را گسترده کن تا پذیرای نعمت های بی نهایتت باشی!
معبودم!
مرا در راهی گذاشته ای که ترسی ندارم و میدانم که همه چیز به نفع من است چون برای بزرگتر کردن شخصیتم لعزم است،مهربانم مرا در این مسیر هدایت کن و آسان کن برای من هر آنچه را که ذهن آن را سخت می پندارد که تویی فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ
آسان کننده ایی که همه چیز را روان می کنی تا سده فولادین این ذهن بشکند و مرا و شخصیتم را بزرگتر کند تا وابسته نباشم!
مهربانم!
کمک کن از این مرحله،بخوبی گذر کنن و دریایی از نعمت و لذت را به امیده خودت تجربه کنم!
مهربانم!
عاشقانه دوستت دارم و چون تو را دارم دارای جهانم…
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا
تو را جز مژده رسان و بیم دهنده نفرستادیم.
56 فرقان
به نام خدای مهربانم
خدای بزرگم که برگی بدون اذن اون از درخت نمی افته
خدایی که مالک آسمانها و زمین و هر چه در میان آنهاست هست
خدایی که گفته:
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را -به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مىکنم، پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند. 186 بقره
خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره
خدای عادلی که من رو خالق زندگی خودم آفرید
سلام به استاد عزیزم، مریم جان، ودوستانم در این سایت الهی
نکته هایی که از این متن برداشت کردم :
نتایج نهایی ارتباط زیادی به عملکرد ما ندارد،نتایج تاثیر مستقیم باورهای ماست.
تنها پارامتر تعیین کننده موفقیت افراد باور است.
باورهای ما واقعا تعیین کننده تجربیات ما هستند.
افراد شبیه به همی را میبینیم که همکار هستند، اما عده ای از آنها با همان موقعیت جغرافیایی، با همان امکانات و همان وضعیت اقتصادی نتایج عالی و متفاوت رو تجربه میکنند چرا؟؟ جواب این تفاوت در سیستم باوری آنهاست،
اگر باور قدرتمند کننده باشد هدایت میشویم به رفتار درست به ایده های درست، موقعیت های خاص وعالی
فقط یک باور قدرتمند کننده است که اقدام را به وجود میآورد.
باور فکری است که بارها و بارها تکرار شده وتبدیل به فکر مسلط شده است.
هر چقدر باورهای عالی در خود ایجاد کنیم، باورهای عالی تری وجود دارد که در مسیر زندگی و تکامل خود آن باورها را مرتب جایگزین میکنیم.
خدای من کمکم کن که هر روز نکات مثبت بیشتری از زندگی پیدا کنم.
خدای من کمکم کن که هر روز قانون رو بهتر درک و عمل کنم.
خدای من کمکم کن که در هر شرایطی به احساس خوب و بهتر برسم.
ستایش فقط مخصوص توئه فرمانروای جهان
فقط تو رو می پرستم و فقط از تو یاری وکمک میخوام منو به راه راست به راه کسانی که بهشون نعمت دادی هدایت کن.
سپاسگزارم
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است
و به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است
به نام سیستم قانونمندی که جهانی پر از خوبی، زیبایی، نعمت، فرصت، ثروت، برکت و آدمهای خوب را آفریده
و من را نیز از بدو تولد، موجودی بسیار ارزشمند و لایق خلق کرده، که لیاقت بهرهمندی از تمام نعمتها را دارد.
به نام خدای غفور و رحیمی که من را به واسطه افکار و باورهایم، خالق شرایط و اتفاقات زندگیم قرار داده
تا بتوانم از راههای آسان و لذتبخش، به تمام آرزوها، شرایط دلخواه و زندگی رویاییم برسم.
سلام
سلام به تمام نعمتها، خوشبختی و ثروت پایدار
سلام به تمام خوبیها، زیباییها و آدمهای خوب
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
نتیجه نهایی ارتباط زیادی به عملکرد ما ندارد بلکه نتیجه تاثیر مستقیم باورهای ماست.
تنها پارامتری که تعیینکننده موفقیت افراد است، پارامتر باور است.
باورهای ما حقیقتا تعیینکننده تجربیات ما هستند.
اگر باورهایمان قدرتمندکننده باشد، رفتارهایی از ما سر میزند و ایدههایی به ذهنمان میرسد یا موقعیتهایی خاص و عالی را جذب میکنیم که باعث میشود نتایج فوقالعادهای را به دست آوریم.
آنچه تفاوت ایجاد میکند، عملکردهای متفاوت افراد نیست، بلکه باوری است که در پس رفتارهای متفاوت پنهان است.
نتیجه متفاوت، فقط و فقط زاییده باور متفاوت با فرکانس مثبت و موثر بوده و ثابت میکند نتیجهای که افراد از باور خود میگیرند، تابع هیچ قانون واحد و مشخصی نیست.
تجربه باورهای یک فرد قرار نیست تجربه باورهای ما باشد؛ اگر ما باوری متفاوت و قوی داشته باشیم، نتیجهای به همان اندازه متفاوت و قوی را تجربه خواهیم کرد.
ما باید برای اصلاح باورهایمان افرادی را بیابیم که در زمانهای کوتاه نتایج فوقالعادهای کسب کردهاند و سپس از آنها الگوبرداری کنیم؛ ببینیم آنها چگونه توانستهاند با باورهای قدرتمندکننده (و سرمایهای کم) نتایجی عالی بیافرینند.
یادمان باشد: هر چقدر باورهای عالی را در خود ایجاد کنیم، باورهای عالیتر از آن نیز وجود دارند که همواره میتوانیم آنها را در مسیر زندگی و تکامل خود، مرتبا جایگزین کنیم.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
خدای مهربان من
من آمادگی دریافت برکات، نعمات، هدایتها و هر خیر و خوبی رو از جانب تو دارم
و پیشاپیش برای تمام نعمتها، هدایتها، فرصتها، ایدهها، شرایط و موقعیتهای خوبی که برام مهیا میکنی و همچنین آدمهای خوبی که وارد زندگیم میکنی
ازت هزاران بار ممنونم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام تو خداوندم رب قدرتمند صاحب هرچی عظمت و شکوه جلال و جبروت
خدای نا محدود ازلی ابدی
تو که در وصف نگنجی تو که در فهم نیایی
این امر را جدی بگیرید که باورهای ما واقعاً تعیین کننده تجربیات ما هستند،
این جمله استاد خیلی معنی توش نهفته است !!
یعنی ببین اگر می خواهی بفهمی کجای کاری تو کدوم عوالم سیر می کنی بیا ببین چه چیزهایی را داری تجربه می کنی !
باور های تو تجربیات تو را رقم می زند .
افکاری که اینقدر تکرارشدن که جزو بدیهات شدن این قدر بدیهی که نمیبینی!
حالا چطور ببینم؟
از صبح که از خواب پا میشوم خودم را تحت نظر بگیرم ، به چه مسایلی بر می خورم و از اون مهمتر ببینم واکنشم به مسایل چطور است استاد همیشه گفتن فکر کنید دلیل رفتارهاتون را پیدا کنید . دلیل رفتارهای ما بهمون می گوید کجا گیر داریم کجا ترمز داریم کجا نظر مردم برامون مهمه کجا برای دل مردم زندگی کردی کجا خوشحالی خودت مهم بوده
حالا می آیم بررسی می کنم کجا ها باب میلم پیش رفته کجا ها اتفاقاتی افتاده که دوست نداشتم مثلا اگر با هر کسی از دوست و غریبه همکار و همسایه بزرگ و کوچک نشستم ، دیدم هر کدومشون از ریز و درشت برام یک نصیحتی دارند یک ادوایسی می دهند اینو اینجوری کنی بهتره اون و اونجوری کنی یعنی یک چیزی یک جایی تو مسیله عزت نفس گیر دارم که هر کی از راه میرسد بدون اینکه بخواهم ، بهم می گوید این کار برات بهتره یعنی من عقل خودم و تجربیات خودم را کافی نمی دونم یعنی از نظر من بقیه بهتر می دونن چکار کنم یا اینکه انقدر تو گوشم خوندن مشورت مشورت حتما تو کارهات با یکی دیگر هم مشورت کن !هر سری یک عقلی دارد! که ذهن منم باور کرده و این شده تجربه ام حالا
کجا باید اعراض کنی کجا باید وایسی و اصلاح کنی .اینو باید خودمون تشخیص بدهیم اول باید ببینیم این مسأله ای که با هاش روبرو شدم جزو خط قرمز هام است ؟اگر هست حتماً باید وایسم و اصلاحش کنم نه با جنگ و دعوا بلکه محترمانه محکم. اگر نه احتمالا با اعراض و ارامش حل میشود .
خدایا شکرت برای آوردن من تو مسیر خوشبختی ، برای نگه داشتنم تو این مسیر ، هر وقت خارج زدم تو با یک وسیله ای منو به راه آوردی . یکبار اون وسیله یک پرنده زرد کوچک است یکبار یک گل صورتی روی درخت است و این بار ،امشب، یک نقطه آبی پر برکت.
خالصانه سپاسگزارتم گرچه من می دانم هیچوقت و هیچ جوری نمی توانم سپاسگزار نعمتهای بی شمارت باشم .
سلام نفیسه جانم.
الان داشتم چند تا از کامنتهاتو از ایمیلم میخوندم و لذت میبردم که رسیدم به این کامنت و دیگه نتونستم پاسخ ننوشته ادامه بدم.
این قسمت کاملا فکر منه در مورد بچه داری، بیشتر ماه های اول، ولی الانم هنوز از ترکش هاش در امان نیستم:
یعنی یک چیزی یک جایی تو مسیله عزت نفس گیر دارم که هر کی از راه میرسد بدون اینکه بخواهم ، بهم می گوید این کار برات بهتره یعنی من عقل خودم و تجربیات خودم را کافی نمی دونم یعنی از نظر من بقیه بهتر می دونن چکار کنم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام سمانه جانم مادر بهشتی خندان .چقدر دلم برای دیدن عکس حافظ تماشای بزرگ شدنش تنگ شده ، اول از جانب من ببوسش.
دو شب پیش چندین بار تلاش کردم برات پاسخی بنویسم پیشنهاد دیدن یک فیلم برات داشتم نشد که نشد حتماً زمان درستش نبوده.
ممنونم سمانه عزیزم از نگاه زیبات به کامنت هام .
سمانه جانم دوست نزدیک قلبم ما همگی مثل هم هستیم .
من با اینکه دوره عزت نفس را حداقل سه چهار بار کامل گوش دادم اما هنوزم که هنوزه میبینم گیر اصلی من همین مسئله است .
سمانه جانم اون زمانی که زیاد پای منبر و مجلس مینشستم یک سخنرانی می گفت : بیایید دانایی هاتون را تبدیل به دارایی کنید یعنی
اگاهی ها را از مرحله دانایی ( بعنی دونستن یک مطلب)به مرحله دارایی( یعنی اجرای اون دانش در عمل و جزو داشته های شخصیتی قرار گرفتن ) رسوندن.
خیلی کار دارد تا اعتماد به نفس به حد مطلوبی برسد اما همین که تو این مسیر هستیم امیدوار کننده است ، همین که با همه خستگی ها و نا امیدی ها باز هم داریم می آییم هر چقدر آهسته ولی دست نکشیدیم این امید وار کننده است.
راستی فیلمش تند و آتشین بود:))) Flamin’ Hot 2023
دوست خوبم . به محض دیدنش اومدم برات بنویسم هر کاری کردم نشد هیج جا نمی گذاشت گزینه پاسخ باز بشود .
خدارو شکر که خود خدا همه چی را در بهترین زمان و بهترین مکان جور می کند ، ان شاء روزی برسد عکست را با سعیده جان های سایت با هم ببینم .
ممنونم از نور امیدی که تو قلبم روشن کردی .
حافظ را سفت ببوس و بو ی خدا را ازش استشمام کن .
شاد و سرمست و لبریز از عشق خدا باشی
به نام الله یکتا
خدا را هزاران مرتبه شکر بخاطر هدایتم به این متن از استاد عزیز که با راه و روشش زندگیه با لذت سعادت و اسان رو به کسانی که دنبال خوشبختی و پیشرفت بودن اموزش داد
از خدایم ممنونم بخاطر اینکه من رو در جهانی افرید که بینهایت نعمت در ان وجود دارد
جهانی پر از فراوانی پر از برکت
همه چیز روز ب روز در حال زیادتر شدن و با کیفیت تر شدن و به روز شدن است الهی هزاران مرتبه شکرت
خدایا شکرت بخاطر اینکه وقتی من رو در این جهان افریدی برایم هدایتت رو قرار دادی فقط کافیه که من بهت ایمان داشته باشم
ارامشم رو حفظ کنم و فراغ از همه چی لحظه ب لحظه ی زندگی ام رو با احساس خوب سپری کنم و ایمان دارم که با احساس خوب اتفاقات خوب خود ب خود به سمت من جذب خواهند شد
خدایا هرچقدر شکرت رو بجا بیارم بازم کمه
خدایا شکرت بخاطر این قانون و سیستمی رو برای من قرار دادی که به وسیله ی ان می توانم کنترل صد در صد زندگی ام رو به عهده بگیرم و خالق زندگیه خودم باشم و اون چیزی نیست جز کنترل افکار و باور هایم گفتگو های درونی ام اینها هستند ک راه ارتباطیه من با سیستم بدون نقص خداوند هستند
کافیه که من افکار و باور های قدرتمند رو در ذهنم بسازم و رفتار و اعمالم رو در جهت باور های درست قرار بدم و با شجاعت به سمت اهدافم حرکت کنم انوقت است که با هر قدمی که بر میدارم ابر باد مه خورشید درکارند تا من فقط به اهدافم برسم و همه اتفاقات خود ب خود در جهت رشد و پیشرفت من به سمت ارزوهایم قرار میگیرند خدایا هزاران مرتبه شکرت بخاطر اینکه این ازادی رو به من دادی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت بخاطر اینکه از روح خودت به من دمیدی و من رو خالقی کوچک دونستی در این جهان
خدایا هر انچه که دارم در این زندگی از تو دارم و ازت سپاسگذارم
خودت هدایتم کن به سمت بهترین نعمت هایت
خدایا تو از تمام خواسته هایم اگاهی و تو قادر به انجام هر کاری هستی خارج از تصور من
الهی خودم رو به قدرت تو میسپارم و از مسیرم فقط لذت میبرم تو کارهامو برام انجام بده و بینهایت ازت سپاسگذارم یا الله وهاب .
بنام خداوند یکتا
باسلام خدمت استاد بزرگوار ومحترم
بعنوان کسی که تو بازار کار کردم بمدت 10سال این مطالب و نوشته هارو کاملا تایید میکنم.چون هم قبل از من کسانی بودند توی همین شغل من هیچی نشدن و جم کردن مغازهرو.خیلی هم مکانیک حرفه ای بودن.الانم دارم میبینم یه سری ادما اومدن دست چپ وراست خودشونو بلد نیستن به حدی پیشرفت کردن با نصفه سابقه کاری من که به جرات میتونم بگم راحت 50برار من سرمایه و 10برابر من ماهانه درامد دارن.واقعا که همه چی باوره واقعا.من جدیدا عضو شدم و خیلی خوشحالم که اینجام.دارم معجزات کوچیک و به اندازه باورام میبینم و فهمیدم هرچی تو این زمینه بیشتر رو خودم کار کنم بیشتر نتیجه میگیرم.وفهمیدم قانون داره این جهان.چون عملا برام پیش اومد که میخواستم سریع پیشرفت کنم و کم صبر بودم و جهان بهم فهموند که عمو باید دونه دونه پاس کنی تا خشتکت جر نخوره.واسه همینم دارم دوباره از اول شروع میکنم و ایشالا به وقتش نتایجم رو با شما بزرگوار و بقیه رفقا به اشتراک میزارم.سپاسگذارم استاد عزیز بابت به اشتراک گذاشتن نتایج وانگیزه های مسیر زندگی خودت که باعث پیشرفت این همه جمعیت از جهان شد.ممنونم واقعا سپاسگذارم.بهترین هارو براتون ارزو میکنم حق نگهدارت
استاد جان سلام
ریشه ی وَهَبَ و وهّاب:
کلمه ی وَهّاب در قرآن کریم 3 مرتبه به آن اشاره شده است:
1- رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً , إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ. (سوره آل عمران آیه 8)
2- قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ هَبْ لی مُلْکاً لا یَنْبَغی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدی. إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ. (سوره ص آیه 35)
3- أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَحْمَهِ رَبِّکَ الْعَزیزِ الْوَهَّابِ. (سوره ص آیه 9)
مورد شماره 1- ادامه ی همون آیه 7 آل عِمران هست در مورد راسخون فی العلم ( خردمندان و کسانی که تدبر میکنن در قرآن ) اونها میگن خدایت بعد از اینکه هدایتمون کردی قلبمون رو منحرف نکن و از رحمت خودت بر ما ببخش که تو وهّاب هستی
پس مراقب باشیم که ما هم بعد از هدایت، از سر غرور و… گمراه نشیم
یه جا هم میگه :
وهبنا له إسحق و یعقوب )
به ابراهیم (ع) اسحق و( فرزند اسحاق )یعقوب را بخشیدیم ،
کاربرد این واژه وهاب ، در مورد اعطاى یعقوب به ابراهیم(ع)، به خاطر این نکته است که ابراهیم(ع) از خداوند تنها درخواست فرزند کرده بود، نه نوه;
ولى خداوند از روى تفضل و موهبت ویژه خود، به او نوه هم عطا کرد آن هم در زمان حیات ابراهیم ، که ابراهیم در زمان پیری هم فرزندش را دید ، هم نوه اش
و این از وهابیت خداوند است
که بیش از آن چیزی که ابراهیم خواست داد
( پس به ما هم میده )
و نکته دوم اینکه:
اسماعیل هم فرزند ابراهیم بود
چرا از اسماعیل که جد پیامبر خاتم و مهم تر از اسحاق هست نام نبرده ؟؟؟؟!!!!!
خب.
اسماعیل قبل از اسحاق بدنیا اومده
میگن حدود 5 تا 13 سال قبل از اسحاق
اما مادرش هاجر بود ، هاجر کنیز زیبا و جوان ابراهیم بود که به درخواست ساره ، همسر اول ابراهیم که نازا و پیر بود ، به عقد ابراهیم در آمد و از هاجر اسماعیل متولد شد ، همان فرزندی که به فرمان خداوند ، ابراهیم او و هاجر را در بیابان های مکه رها کرد و چشمه زمزم و مابقی ماجرا رقم خورد و بعد دستور ذبح و قربانی و مابقی داستان در مورد این پسر بود که خب به خاطر همین معجزات ظاهرا مهم تر از اسحاق هست (( چشمه زمزم، شهر مکه ، ذبیح الله شدن ابراهیم بوسیله فرمانبرداری بی چون و چرای اسماعیل، کمک در ساخت خانه کعبه ، و در نهایت جد حضرت محمد خاتم الانبیا ))
ولی چرا خداوند در آیه 8 آل عمران بعد از کلمه وهبَ. فقط اسم اسحق رو آورده؟؟؟
خب از اول بگیم ماجرا رو :
ابراهیم بچه دار نمیشد تا حدود 100 سالگی که با ساره همسر اولش بود
از خدا فرزند خواست
خب
با هاجر ازدواج کرد و اسماعیل بدنیا اومد
بعد خدا وعده فرزند به ابراهیم داد ، ساره ی 90 ساله که زمان انتقال پیام خداوند پشت پرده بود ، بعد از شنیدن این وعده خدا خندید و گفت از من که عجوزه (پیر) شدم و نازا هستم؟؟؟
و…
خداوند میفرماید :
وهبنا له إسحق و یعقوب
حالا از یک زن پیر و نازا ، نه تنها فرزند (اسحق) به تو دادیم ، بلکه بیش از آنچه تو خواستی هبه کردیم ( بخشیدیم) یعنی حتی کاری کردیم نوه ات یعقوب رو هم ببینی
حالا تقدم و تاَخُّر ماجرا رو دقیقا نمیدونم
ولی
مقصود گفتن این دو تا نکته بود که:
اولا خدا از زن نازا و پیر و پیرمردی به سن ابراهیم به آنها فرزند داد
دوما بیشتر از اون چیزی که ابراهیم خواست ، عطا کرد ، یعنی هم پسر ، هم نوه ش رو ابراهیم دید.
بنابراین ، باید این باور رو در خودمون بسازیم که خدای وهاب ، چیزهای نشدنی و غیرممکن رو حتی بهتر و بیشتر از اونچه که ما ازش بخوایم بهمون میده ، واااای که اگه همین یک جمله رو باور کنم من چه تحولی در کل زندگی من ایجاد میشه .
و در آخر یک مطلب دیگه هم که فکر میکنم اگر با همین ایمان انجام بشه (نه شبیه ذکر گفتن های بی ایمان رایج ) کن فیکون میکنه میگم که جایی نوشته بود :
&& وَهّاب” به معنای شخص بخشنده ای است که بدون انتظار به شخص محتاج کمک می کند.
از معجزات این ذکر “شیخ برسی (ره)” فرمودند :
اگر کسی در حالت سجده 14 مرتبه این نام خداوند را تکرار کند، ( ذکر یا وَهّاب را 14 مرتبه بگوید )خداوند او را از خلق بی نیاز می کند
و اگر کسی در پایان شب دست های خود را به سمت آسمان بلند کند و 100 مرتبه این ذکر را تکرار کند ( یا وَهّاب)
خداوند فقر را از او دور می کند و حاجتش مستجاب می شود.
آمده است که هر که این ذکر را زیاد بگوید ، از احدی درخواست نمی کند مگر آنکه به او عطا شود
و از پروردگار حاجتی نمی خواهد مگر آنکه به او عطا میکند.&&
سلام نرگس عزیز
امیدوارم حال دلت عالی باشه
امروز به این کامنت شما هدایت شما و بسیار ازتون سپاسگزارم برای یادآوری این مهم و این داستان قشنگ من تا به حال به این نکته توجه نکرده بودم
من مدتی ذکر یا وهاب رو زیاد تکرار میکردم و از در و دیوار برای من نعمت می بارید ولی متاسفانه ادامه ندادم و الان تصمیم گرفتم برای خواسته های جدیدم دوباره شروع کنم و مثل حضرت سلیمان خواستم رو به خداوند بگم و فرکانسم رو بر روی احساس خوب متمرکز کنم و توجهم روی خواستم نیز متمرکز باشه و مرتب ذکر یا وهاب رو تکرار کنم خدا رو شکر از نظر باور رسیدن به خواسته مشکلی ندارم چون تجربه های زیادی دارم هم در زندگی خودم هم زندگی اطرافیانم و انگار این ذکر رو کم داشتم و خداوند هدایتم کرد به کامنت شما
امیدوارم انرژی مثبت این کامنت و برکت ذکر یا وهاب تمام زندگیت رو در بر بگیره
از دور می بوسمت